


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شنیدن صدای ویراژ، بوق ممتد، تیک آف و ... بعضی خودروها برای کورس گذاشتن با یکدیگر در ساعات پایانی شب، تجربهای است که بسیاری از ما در سالهای اخیر داشتهایم. این اتفاق گاهی باعث از خواب پریدن شهروندان شده، بچهای را ترسانده و بهطور کلی آرامش شهر را بر هم زده است. بهتازگی، یک کورس شبانه در ارومیه باعث اتفاقی بسیار تلخ و دردناک شد. شهروندان حاضر در صحنه تصادف اینگونه روایت میکنند که گویا دو خودروی پرشیا و سمند از طرف پایانه کارگری آبیاری به سمت پل قویون در حال کورس شبانه بودند، در همان هنگام خودروی پیکان که سرنشینانش تماما اعضای یک خانواده بودند، حین دورزدن از دوربرگردان روبهروی اداره گاز، قربانی این کورس شبانه میشوند. گفته میشود که سرعت دو خودروی پرشیا و سمند بهقدری بالا بوده که قدرت کنترل خودروی خود را نداشته و در نتیجه خودروی پرشیا از عقب بهشدت با خودروی پیکان برخورد داشته که این برخورد باعث شده تا باک بنزین خودروی پیکان دچار انفجار و آتشسوزی شود. بعد از انفجار و آتشسوزی خودروی پیکان، هر دو خودروی پرشیا و سمند از محل حادثه گریخته و دقایقی بعد آتش به کمک نیروهای آتش نشانی و مردم خاموش میشود. سرنشینان این پیکان، دو خواهر، مادر و داماد خانواده بودند. در ساعات اولیه بعد از حادثه اعلام میشود که مادر خانواده بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داده و سه حادثه دیده دیگر این خودرو هم بالای ۸۰ درصد دچار سوختگی شدهاند. تا ساعت پایانی دیشب، تعداد فوتیهای این حادثه به ۳ تن رسید و سومین سرنشین خودروی پیکان هم بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد. نکته دردناک این است که سرنشینان این پیکان اعضای یک خانواده بودند که برای گردش و مهمانی از خانه بیرون آمده بودند که با این حادثه هر چهار نفرشان دچار حریق شدند و متاسفانه سه نفرشان فوت کردند و حال یک نفر دیگر هم وخیم است. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگی سلام با کمک یک جامعهشناس و روانشناس به واکاوی دلایل انجام چنین رفتارهای پرخطری در خیابان پرداختیم که چنین افرادی علاوه برخودشان، جان دیگران را هم به خطر میاندازند. همچنین درباره عکسالعمل اصولی در برابر چنین رانندههایی گفتیم و چند توصیه به جوانانی داشتیم که هیجان سرعت بالا و ریسک خطرپذیری، باعث شده تا به آسیبهای شرکت در چنین رالیهایی فکر نکنند. با ما همراه باشید.
زمینههای اجتماعی کورسهای مرگبار
یک جامعهشناس به واکاوی دلایل تمایل بعضی جوانان به کورسهای شبانه مرگبار و راههای مدیریت آن میپردازد
دکتر احمدرضا اصغرپور ماسوله، استادیار گروه علوم اجتماعی و عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی در ابتدای صحبتهایش درباره دلایل تمایل بعضی جوانان به کورسهای شبانه میگوید: «بهطور کلی در رفتارهای مختلف که در این مورد خاص بحث ما درباره رفتار رانندگی است، همیشه افرادی هستند که دچار کجروی میشوند. یعنی افرادی هستند که هنجارها را رعایت نمیکنند، دست به کارهای خطرناک و مغایر قانون میزنند و رفتارهای افراطی انجام میدهند. مقداری از این کجرویها طبیعی است؛ اما اتفاق دردناکی که در حادثه اخیر برای راننده پیکان و خانوادهاش افتاده، یکی از پیامدهای ناگوار چنین کجرویهایی است که دامن دیگران و خانوادههایشان را میگیرد.»
شبها نظارت بیرونی کمتر است
این جامعهشناس درباره برگزاری چنین کورسهایی در شبها میگوید: «علت اینکه چنین کورسهایی در شب برگزار میشود، اولا خلوتی خیابانهاست. در ساعتهای پایانی روز، عبور و مرور خودروها خیلی کمتر میشود و امکان کورس شبانه محقق میشود. علاوه بر این، در ساعتهای پایانی شب، نظارت بیرونی هم کمتر میشود و تجربه سرعتهای بالا سهلالوصلتر است. نکته بعدی این است که در این ساعات، مهمانیهای شبانه در خانهها و باغهای بیرون شهر برگزار شده و متاسفانه بعضی از این رانندهها هم بعد از شرکت در آنها، حالت عادی نداشته مثلا الکل یا مواد مخدر مصرف کردهاند و دست به چنین کارهایی میزنند.»
هنجارشکنی برای جوانان جذاب است اما ...
«اگر بخواهیم یک تحلیل دقیقتر انجام بدهیم، باید بگوییم که هنجارشکنی و خطرپذیری برای جوانها جذاب است یعنی در دوره جوانی، انجام برخی رفتارها بهرغم خطرناکبودن و اینکه جان خود و دیگران را بهخطر میاندازد، باز هم برایشان جذاب است.» این عضو هیئتعلمی گروه جامعهشناسی ادامه میدهد: «اگر تعدادی مسیر، پیست یا باشگاه اتومبیلرانی وجود داشته باشد که علاقه جوانها به این هیجانها در آنجاها خالی شود یا به مقداری از تمایل به هیجان معقول آنها، پاسخ داده شود، قطعا شاهد کاهش چنین کورسهایی خواهیم بود. سرعت زیاد، بازیهای پرهیجان و ... همیشه مورد علاقه پسرهای جوان و نوجوان است؛ بنابراین زمینهسازی برای تخلیه این هیجان و علاقه و خطرپذیری در حد و اندازه معقول و عادی در مسیرهای امن و مطمئن ضروری است که در دستور کار قرار بگیرد. البته در حالت آرمانی هم به ریشهکنی کامل چنین کورسهای مرگباری، دست پیدا نخواهیم کرد؛ اما میتوان سفت و سختتر با آن مقابله کرد و امکان اینکه شاهد چنین کورسهایی در کف خیابانها باشیم، کمتر خواهد شد.»
نقش فضایاجتماعی و شبکههایاجتماعی را دست کم نگیریم
این جامعهشناس در پایان میگوید: «مقداری، فضای اجتماعی هم در این ماجرا موثر است. به این معنا که اگر در منظر عموم مردم چنین رفتارهایی زشت شمرده شود، آن وقت خیلی از افراد سمت آن نخواهند رفت؛ اما در همین موضوع کورس شبانه، اگر ناظران بگویند که چقدر دست فرمونت خوب بود، چقدر سرعت بالا رفتی، محشر رانندگی کردی و ... ، باعث میشود تا جوان و نوجوان انگیزه بیشتری برای تکرار آن رفتار اشتباه و خطرناک داشته باشد. در همین باره از نقش شبکههای اجتماعی و تمایل به لایک گرفتن و دیدهشدن بعد از چنین کورسهایی هم نباید غافل شد. پخششدن چنین ویدئوهایی در شبکههایاجتماعی که تا حدودی شاخص شرایط اجتماعی یعنی نظرات و عقاید مردم است، اگر با استقبال مواجه شود، آسیبزا خواهد بود؛ بنابراین اگر این رفتار در فضای اجتماعی زشت شمرده شود، خیلیها آن را انجام نمیدهند. به عبارت دیگر، برخی افراد برای دیدهشدن و دستیابی به تایید اجتماعی دست به چنین رفتارهای خطرناکی میزنند.
روش پرآسیب برای تخلیه هیجان
رانندگی با سرعت بسیاربالا، سبقت غیرمجاز و رفتارهای مخاطرهآمیز دلایل روانشناسانه متعددی دارد
دکتر رضا یعقوبی | روانشناس سلامت
اگر رانندگی یک نفر در جاده و خیابان به گونهای باشد که از رعایت قوانین تخطی و سلامت خودش و دیگران را تهدید کند، جزو رفتارهای خطرناک رانندگی محسوب میشود. درباره اصلیترین علتهای انجام چنین رفتارهایی که شرکت در کورس شبانه هم جزو آنهاست، باید به چند تیپ شخصیتی اشاره کرد. مثلا افرادی با تیپهای شخصیتی ماجراجو، تنوعطلب، هیجانی و دراماتیک، بیشتر احتمال دارد که دست به چنین رفتارهایی بزنند. همچین افرادی که شرایط روانی نامساعد دارند به دلیل مشاجره با همسر، جروبحث تلفنی و ... اضطراب و استرس مفرط و عصبانیت و پرخاشگری، قانونگریزی و جامعهستیزی، استفاده از مواد محرک و توهمزا و ... میتواند جزو عواملی باشد که فرد تصمیم به چنین رفتارهای پرخطری بگیرد.
این رفتار نوعی تخلیه هیجانی است
در واقع کسانی که با سرعت خیلی بالا رانندگی میکنند، هیجانطلب هستند. اگر این هیجان بهشیوهای مثبت بروز پیدا نکند، آثار بدی در پی خواهد داشت. بخشی از این امر به خود فرد و بخشی به دیگران ارتباط دارد؛ بنابراین فرد باید مراقب هیجانات خود باشد. در غیر این صورت، کودک درون فرد به شیوه اشتباهی تقویت میشود و فرد در مقاطع مختلف زندگی براساس هیجانات و احساسات تصمیمهای مهمی میگیرد. شایان ذکر است که شکل بیمارگونه این رفتار میتواند در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی هم بروز پیدا کند. این بیماران حالتهای شیدایی افسردگی دارند؛ یعنی در بعضی مواقع بیش از حد پرانرژی و در اوقات دیگر کاملا افسرده هستند و در زمان پرانرژی بودن رفتارهای هیجانی عجیب مثل رانندگیهای خیلی پرسرعت و شرکت در کورس شبانه را انجام میدهند.
واکنش اصولی به چنین رانندههایی
اگر با فردی روبهرو هستید که دست به چنین کارهایی میزند و سلامت او برای شما اهمیت دارد، باید بدانید که واکنش شما در مواجه با رانندگیهای خطرناک و کورسهای شبانهاش مهم است. افراد در چنین موقعیتهایی رفتارهای متفاوتی از خود نشان میدهند. برخی در چنین شرایطی ممکن است بسیار جدی و قاطعانه رفتار کنند و حق خودشان را برای داشتن هر شیوه رانندگی بدون چون و چرا مطالبه کنند. معمولا ترساندن این افراد از عاقبت این کارها و نصیحت هم فایده چندانی ندارد. بهعنوان مثال، توصیه میشود که به چنین افرادی بگویید: «من میدانم که تو در رانندگی مهارت بسیار خوبی داری و به تو اعتماد دارم ولی من به هر حال از این مدل میترسم و نگران تو هستم که اتفاق بدی برایت بیفتد.» توصیه میشود در صحبت با این افراد، کاری به درست یا نادرست بودن رفتار آنها نداشته باشید بلکه نگرانی خودتان را با جدیت بیان کنید و از مهارتهای ارتباطی برای تاثیرگذاری بیشتر بهره ببرید و در صورت نیاز در این زمینه از روان شناس کمک بگیرید.
عاشقان کورسهای شبانه بخوانند
در قدم اول، شما باید احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید نه اینکه اجازه دهید خودتان تحت کنترل هیجانات قرار بگیرید حتی در رانندگی. این نوع تفکر موجب میشود عادت کنید از رانندگی خود بیشتر لذت ببرید و نیازی به رفتارهای پرخطر نداشته باشید. همچنین رعایت قانون و مقررات راهنماییورانندگی را محترم شمرده، از تشویق رانندگان پرخطر پرهیز کنید. در صورت داشتن اضطراب و استرس مفرط، نگرانی و ناراحتی روانی یا نداشتن حالت طبیعی از رانندگی پرهیز کنید. فراموش نکنید که مدیریت نکردن این رفتار پرخطر میتواند سرانجام بسیاری تلخی برای خودتان، خانوادهتان و دیگران داشته باشد.
هیجان کاذب شما، علت پریشانی ماست
روایت شهروندی که در نزدیکی محل یکی از کورسهای شبانه مشهد زندگی میکند
بسیاری از شبها بهخصوص آخر هفته، وقتی ساعت از 2 شب میگذرد صدای عجیب وغریب خودروهایی که در خیابان خیام کورس میگذارند به گوش میرسد. صداهای عجیبی که حتی اگر خانهات در حاشیه خیابان هم نباشد کاملاً آزارت میدهد. صداهای گوشخراش اگزوزهایی که انگار دستکاری شدهاند تا نهایت صدای ممکن را تولید کنند. خودنمایی یک نفر به قیمت بیخوابی یک نوزاد، مردی که خسته از سر کار رسیده یا پیرمردی بیمار تمام میشود. بارها شده ساکنان محل حین خواب با صداهای عجیب خودروهایی که ناگهان تیکآف میکنند از خواب پریدهاند. انگار وسط مسابقات رالی حیثیتی خوابیدهای که جایزهبزرگ است و دیر رسیدن هر خودرو به منزله مرگ و زندگی برای راننده است. برای همین بیتفاوت نسبت به پیرامونش هرچه در چنته دارد رو میکند. از لحظات عجیبی که لاستیکها روی آسفالت میچرخند بدون آنکه حرکت کنند و صدای ناهنجارش روی مغز اهالی است تا وقتی با سرعت حرکت میکنند و اگزوزها روان آدمها را میآزارد. گاهی فکر میکنم اگر در آن ساعت شب که این خودورها بیمهابا در حال کورس گذاشتن هستند عابر پیاده یا دوچرخه سواری در مسیرشان سبز شود، با آن سرعت و هیجان، چقدر فرصت برای نشان دادن عکسالعمل مناسب دارند؟ اصلاً به این بخش از ماجرا فکر کردهاند؟ یا به اینکه هیجان کاذبشان که در مسیر غلطی تخلیه میشود خواب و آرامش چند نفر را آشفته میکند؟ سرو صدا بهکنار، چند راننده گذری دستپاچه میشوند، فخرفروشیشان قلب چند نفر را میشکند و زنجیره جلب توجه با رفتارهای غلط بهچند نفر منتقل میشود؟ واقعاً این خودپسندی تا کجا ادامه دارد که وقتی بین خندهها و هیجان برای بیشتر دیده شدن ترمزدستی میکشند بههیچ چیز دیگر فکر نمیکنند و حتماً باید خدای نکرده اتفاق تلخی بیفتد تا برای مدتی متنبه شوند؟!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کامیار-«آرمن گریگوریان»دبیر شورای عالی امنیت ملی ارمنستان و «خلف خلفاف» نماینده ویژه رئیسجمهور آذربایجان در ملاقاتهایی با رئیس جمهور، گزارشهای مفصلی درباره قفقاز ارائه دادند. این دو دیدار از یکسو نشان از اهمیت حوزه راهبردی قفقاز در دکترین امنیت ملی جمهوری اسلامی دارد و از سوی دیگر حاکی از نقشآفرینی موثر ایران در تقویت امنیت منطقه است. بروز تنشهای مداوم و بحرانهای مستمر در منطقه قفقاز که عموما با تحریک بازیگران فرامنطقهای صورت میگیرد، کشورهای منطقه را به این جمعبندی رسانده که ایفای نقش موثر ایران قطعا میتواند به رفع تنش و تحقق ثبات و امنیت فعلیت ببخشد. ضمن اینکه؛ تهران همواره بر رفع تنش و تثبیت صلح و امنیت در منطقه از مسیرهای دیپلماتیک و بدون ایفای نقش بازیگران خارجی تاکید داشته و سابقه رفتار جمهوری اسلامی نیز نشان میدهد که تمام توان خود را در این خصوص و در پروندههای مختلف بهکار گرفته است.به گفته جمشیدی، معاون سیاسی دفتر رئیس جمهور، رئیسی در هر دو دیدار تاکید کرد: کریدور زنگزور بستر حضور ناتو در منطقه و تهدیدی ضد امنیت ملی کشورهاست که جمهوری اسلامی قاطعانه با آن مخالفت میکند. به نظر میرسد؛ گرچه محور غربی-صهیونیستی تمام تلاش خود را طی ماههای اخیر مصروف انزوا و حذف ایران از معادلات منطقهای و بینالمللی کرده، اما واقعیتهای ژئوپلیتیکی، سیاسی و امنیتی حاکم بر تحولات بر ضرورت نقشآفرینی تهران در پروندههای مذکور دلالت دارد. در این میان «خلف خلف اف» فرستاده الهام علیاف رئیس جمهور جمهوری آذربایجان پیش از دیدار با رئیس جمهور با امیر عبداللهیان نیز دیدار کرد. از جزئیات دیدار فرستاده علیاف با امیر عبداللهیان خبر چندانی منتشر نشده است اما به نظر میرسد مباحث انجام گرفته در این دیدار مخصوصا از طرف کشورمان صریح و بیتعارف بوده باشد. از ابتدای دور جدید تحرکات باکو، برخی ناظران بر این باور بودند که هدف اصلی علیاف، تصرف کامل قرهباغ است. این باور البته با اعزام تجهیزات سنگین به گنجه، نخجوان و سیونیک در تضاد بود اما به نظر میرسد با توجه به مخالفت ایران و آمریکا با تصرف بخشی از خاک ارمنستان، باکو با یورش یک روزه به قره باغ در وهله اول،هدف نهاییاش ایجاد دالان زنگزور باشد؛ این خطرناکترین سناریو برای کشور ماست.ایران در رویکردی متوازن حاکمیت جمهوری آذربایجان بر قره باغ را به رسمیت شناخته است اما همچنین درباره امنیت جنوب ارمنستان، سیاستها و برنامههایی که منجر به بسته شدن مرز ایران و ارمنستان و تغییر ژئوپلیتیک در قفقاز شود، هشدار داده است.ایران با حمایت از چارچوب ۳+ ۳ (سه کشور منطقه و سه همسایه منطقهای) برای مذاکرات صلح منطقه قفقاز جنوبی، زمانی که نسبت به نیات بازیگران فرامنطقهای در منطقه هشدار می دهد، این مسئولیت را متوجه هر دو طرف باکو و ایروان می داند. مناقشه جمهوری آذربایجان و ارمنستان منجر به فرصتی برای بازیگران فرامنطقهای برای نفوذ و نقش آفرینی در منطقه شده است.به دنبال حمایت های ترکیه و اسرائیل از جمهوری آذربایجان، ارمنستان نیز تلاش می کند از رابطه با غرب به عنوان اهرم فشار بر باکو استفاده کند. روز گذشته «کاترین کولونا» وزیرخارجه فرانسه در سفر به ایروان اعلام کرد، کشورش با انعقاد قراردادهایی با ارمنستان بر سر تحویل تجهیزات نظامی به ایروان موافقت کرده است. «الهام علیاف»، رئیس جمهور جمهوری آذربایجان و «نیکول پاشینیان»، نخست وزیر ارمنستان نیز قرار بود ۱۳ مهر (۵ اکتبر) در شهر «گرانادا» در اسپانیا با هدف انعقاد یک معاهده صلح دیدار و گفتوگو کنند. هر چند که برگزاری این نشست در سایه تردیدهای زیادی قرار دارد.علاوه بر موضوع سه جانبه تهران، باکو و ایروان، احتمالا یکی از مهمترین موضوعات مورد مذاکره میان ایران و جمهوری آذربایجان از سرگیری فعالیتهای سفارت باکو در تهران است. ۹ بهمن ۱۴۰۱ (۲۹ ژانویه) دو روز پس از حمله یک فرد مسلح با انگیزه شخصی به سفارت جمهوری آذربایجان، باکو سفارت خود در تهران را تعطیل کرد.در ماههای گذشته چند دور گفتوگو بین مقامات ایران و جمهوری آذربایجان برای مدیریت روابط تهران و باکو انجام شده است. در این گفتوگوها درباره گام های اجرایی برای روشن شدن ابعاد مختلف حادثه، رفع سوءتفاهم ها و از سرگیری فعالیت سفارت جمهوری آذربایجان در ایران توافق شد. هنوز روشن نیست این توافق در چه مرحلهای است اما این گمانهزنی وجود دارد که گام های نهایی برای بازگشایی مجدد سفارت باکو در تهران برداشته خواهد شد.دیروز نیز وزارت دفاع جمهوری آذربایجان اعلام کرد که نیروهای دریایی این کشور و جمهوری اسلامی ایران برای برگزاری رزمایش مشترک در دریای خزر به توافق رسیدند.جمهوری آذربایجان در مقابل هویت برجسته شیعی و سیاسی ایران، امنیـت خـود را در پیوسـتن بـه هویت قومیتی و با تکیه بر ترکیه جستوجو می کند. بر این اساس نیز تهران درباره اهداف ژئوپلیتیک پروژه زنگزور تردیدهای زیادی دارد. رابطه با رژیم اسرائیل نیز اهداف چندگانه سیاسی، اقتصادی و امنیتی برای باکو تأمین میکند، موضوعی که به دلیل نیات خصمانه تل آویو، در ایران بدبینی هایی ایجاد می کند. با این حال، با وجود تنش های سیاسی در روابط ایران و جمهوری آذربایجان، دو کشور رشد ۳۰ درصدی تجارت را تجربه کرده و همکاری ها در امور ترانزیت نیز روند رو به رشدی دارد. دو طرح ترانزیتی مشترک در آستارا در حال اتمام و بهره برداری است. طرح های سدسازی مشترک در حال بررسی است. فرایند سنکرون سازی شبکه برق ایران، روسیه و جمهوری آذربایجان نیز آغاز شده و در حال تکمیل است.به نظر می رسد همین روابط اقتصادی به کنترل تنش های سیاسی بین تهران و باکو کمک کرده است. با وجود این، طرفین نیازمند طرح های بزرگ برای درهم تنیدگی بیشتر سیاسی و اقتصادی هستند. مهمترین پروژه ژئواکونومیک موجود بین ایران و جمهوری آذربایجان، اجرایی کردن کریدور بینالمللی ترانزیتی شمال-جنوب است که اثرات مثبتی بر توسعه کشورهای سهیم در این پروژه خواهد داشت. کریدور ترانزیتی شمال- جنوب قابلیت دارد تا اروپای شمالی را به جنوب شرق آسیا متصل کند. طرح این کریدور از طریق اتصال سامانههای ریلی سه کشور ایران، روسیه و آذربایجان بنا گذاشته شد و اکنون دارای کانال های چندگانه است. با این حال کانال روسیه، جمهوری آذربایجان و ایران ارزش اقتصادی ویژه خود را دارد و میتواند خلیجفارس را از طریق ایران و آذربایجان به بندرهای گرجستان و روسیه وصل کند و موقعیت ژئواکونومیک این کشورها را ارتقای بیشتری دهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سید خلیل سجادپور -سرکرده اشباح سرگردان بیابان که جوانی را در تاریکی شب با ضربات چوب و چماق به قتل رسانده بودند، سپیدهدم یک شنبه گذشته در زندان مرکزی مشهد بر چوبه دار ظاهر شد و در حالی به مجازات رسید که فقط به خاطر یک پیامک، جنایتی وحشتناک را رقم زده بود.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای اشباح سرگردان از آنجا آغاز شد که «محمد تقی»(مرد ۳۵ ساله) کینه یکی از آشنایانش را به دل گرفت. او از چند روز قبل با مشاهده پیامکی که بر گوشی تلفن یکی از نزدیکانش نقش بسته بود، با چهرهای خشمگین تصمیم گرفت تا «زهر چشمی» از «هادی» بگیرد. این پیامک افکارش را به هم ریخته بود و آرام و قرار نداشت؛ اما به تنهایی هم نمیتوانست نقشه کتککاری برای زهر چشم گرفتن از جوان ۳۴ ساله را اجرا کند. به همین خاطر نزد برادرش رفت و از او خواست تا برای گوشمالی هادی کمکش کند؛ اما برادر «محمد تقی» که به عاقبت چنین تصمیمی آگاه بود، خیلی تلاش کرد تا برادرش را از این نقشه شوم منصرف کند. او معتقد بود این ماجرا فقط یک سوءتفاهم پیامکی است و با یک تماس تلفنی یا ارسال پیامک برای هادی حل میشود چراکه اهمیت چندانی ندارد و به صورت دوستانه و فامیلی به آشتی میانجامد! ولی «محمد تقی» به تصمیم هولناک خود اصرار داشت! حس عجیبی سراسر وجودش را فرا گرفته بود و حاضر نمیشد با «هادی» تماس بگیرد. او میگفت فقط یک «زهر چشم» میتواند مرا آرام کند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، این گونه بود که بالاخره برادر «محمدتقی» کوتاه آمد و با این شرایط با وی همراه شد که فقط جوان ۳۴ ساله را بترسانند! در همین حال دو برادر زن «محمد تقی» هم با او هم دل شدند و قرار شد ۴ نفری نقشه زهر چشمم را اجرا کنند. مرد ۳۵ ساله که زمان آبیاری زمینهای کشاورزی توسط «هادی» را بررسی کرده بود منتظر ماند تا آن شب فرا برسد. وقتی تقویم سال ۱۳۹۹ به هجدهم خرداد ورق خورد 4 مرد نقابدار چوب و چماقها را به درون پراید انداختند و به طرف زمینهای کشاورزی اطراف روستای ماریان مشهد حرکت کردند. آنها که میدانستند «هادی» در آن ساعت شب برای آبیاری مزارع به کنار رودخانه (کال) میرود، در فاصلهای دور خودرو را خاموش کردند و چون اشباحی سرگردان چشم به اطراف دوختند؛ اما آنها «هادی» را در حالی مشاهده کردند که پسر عمویش نیز در کنار وی قرار داشت. دیگر اجرای نقشه شوم «زهر چشم» مشکل شده بود چراکه احتمال داشت شناخته شوند. به همین دلیل «محمد تقی» نگاهی به همدستانش انداخت و به طور موقت از تصمیم خود منصرف شد تا فرصت بهتری برای اجرای نقشه تکاندهنده فراهم شود. آنها در حالی به طرف خودرو رفتند که «هادی» نیز به همراه پسر عمویش سوار موتور سیکلت به سوی روستا رفت. در این شرایط اشباح نقابدار همچنان حیران و سرگردان بودند و به زمان دیگری برای اجرای نقشه خود میاندیشیدند که ناگهان صدای موتورسیکلت در تاریکی شب، آنها را از سوار شدن به خودرو بازداشت. آنها دوباره «هادی» را دیدند که به تنهایی به زمینهای کشاورزی بازگشت. مهاجمان نقابدار بیدرنگ چوب و چماقها را برداشتند و در سیاهی شب شبحوار به طرف «هادی» رفتند. جوان ۳۴ ساله که احساس میکرد کسی در آن نزدیکی است نور چراغ قوهاش را به هر سو میچرخاند و صدا میزد کی هستی؟! ولی کسی پاسخش را نمیداد! در این هنگام ناگهان مهاجمان نقابدار به وی حمله کردند و هر کدام ضرباتی بر پیکرش وارد آوردند. «هادی» که بهشدت ترسیده بود خود را درون کال (رودخانه) انداخت تا از چنگ اشباح نقابدار بگریزد اما هنوز از دیوار کال بالا نرفته بود که یکی از مهاجمان ساق پایش را گرفت و او را به داخل رودخانه خشک کشاند. هر کدام ضرباتی با چماق به او میزدند که در یک لحظه «محمد تقی» از شدت خشم و عصبانیت چماق را بالا برد و ضربه هولناکی بر سر «هادی» کوبید! به طوری که او را با نفسهای آخر زندگی تنها گذاشت. مهاجمان که با مشاهده وضعیت وخیم« هادی »ترسیده بودند در حالی سراسیمه سوار پراید شدند که یکی از آنها موتور سیکلت «هادی» را نیز تا نزدیکی خودرو آورد و آن را در همان منطقه رها کرد.
بنا بر گزارش روزنامه خراسان، وقتی اشباح سرگردان به خانههایشان رفتند، عذاب وجدان به سراغشان آمد. برادر «محمد تقی» همچنان او را سرزنش میکرد که چرا چنین ضربه محکمی را بر سر «هادی» زده است! در این لحظه ناگهان «محمد تقی» نقشه دیگری کشید درحالی که عقربههای ساعت به نیمه شب نزدیک میشدند، او با یکی از آشنایانش تماس گرفت و گفت: صدای نالههای دلخراش فردی مجروح را درون کال زمینهای کشاورزی روستا شنیدم و احتمال میدهم که کسی به کمک نیاز داشت! سپس از وی خواست برای کمک به آن فرد مجروح به بیابان برود و به آن مرد مجروح کمک کند. ولی ساعتی بعد آشنای محمد تقی با وی تماس گرفت و گفت: درآن محل چیزی مشاهده نکرده است. او ادامه داد، احتمال دارد آن فرد مجروح از آن جا رفته باشد ولی روز بعد خبر مرگ «هادی» درون زمینهای کشاورزی به اهالی روستا رسید و بدین ترتیب با حضور عوامل انتظامی در محل ماجرای کشف جسدی خون آلود به قاضی ویژه قتل عمد مشهد گزارش شد.
صبح نوزدهم خرداد بود که قاضی علی اکبر احمدی نژاد (قاضی ویژه قتل عمد) در زمان وقوع حادثه به همراه گروهی از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی عازم روستای ماریان شد و تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک ادامه یافت. با توجه به اهمیت موضوع گروهی از کارآگاهان به سرپرستی کارگاه ولی نجفی (افسر پرونده) رصدهای اطلاعاتی را همراه با تجزیه و تحلیلهای کارشناسی جرم آغاز کردند و به سرنخهایی از یک پیامک مشکوک رسیدند که منجر به اختلاف پنهانی با «هادی» مقتول و فرد دیگری به نام «محمد تقی» شده بود. حدود دو ماه بعد بررسیهای تخصصی کارآگاهان به نتیجه رسید و با دستگیری مرد ۳۵ ساله در بولوار توس، دیگر همدستان وی نیز به دام افتادند و به مقر انتظامی انتقال یافتند.
بر اساس گزارش روزنامه خراسان، طولی نکشید که «محمد تقی» لب به اعتراف گشود و راز این جنایت وحشتناک را به خاطر سوءتفاهم یک پیامک ارسالی فاش کرد و در حضور قاضی وقت شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به بازسازی صحنه جنایت پرداخت. پس از تکمیل تحقیقات دادسرا، متهم این پرونده جنایی در دادگاه کیفری یک خراسان رضوی محاکمه و به قصاص نفس محکوم شد. در همین حال، وکیل مدافع متهم به رای دادگاه اعتراض کرد اما قضات دیوان عالی کشور نیز پس از بررسی دقیق پرونده رای دادگاه را مطابق با موازین شرعی و قانونی تشخیص دادند و آن را تایید کردند. بعد از طی مراحل دادرسی بالاخره زمان اجرای حکم فرا رسید و بدین ترتیب سرکرده اشباح سرگردان سپیدهدم روز یک شنبه گذشته با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم، پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.