
کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی استان خراسان رضوی، هم اکنون با 230 هزار عضو مشغول فعالیت است و اگـر بخواهیم افراد تحت تکفل این بازنشستگان را هم حساب کنیم، چیزی حدود 500 هزار نفر تحتتاثیر خدماترسانی این کانون هستند. این تعداد اعضا و تماسهای تلفنی که توسط بازنشستگان درباره این کانون با تحریریه روزنامه خراسانرضوی برقرار میشود، انگیــزهای شد تا برای بررسی شرایط پاسخ گویی آن و فعالیتهایش، بهعنوان هفدهمیــن مقصدسرزده، سری به این سازمان بزنیم. همهجا، نشانی کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی را مشهد، بولوار شفا، شفای 22 قیــد کردهاند اما وقتی ساعت 8 صبح یک روز تابستانی به خیابان شفای 22 می رسم، هرقدر جستوجو میکنم، اثری از کانون بازنشستگان نیست. در نهایت پس از نیمساعت پرس و جــو، به ساختمان نهادهای مدنی در یکی از خیابانهای اطراف می رسم و دفتر جمع و جور این کانون را که در یکی از طبقات این ساختمان قرار دارد و شباهتی به یک کانون استانی ندارد و باید پاسخ گوی بیش از 200هزارعضو باشد، پیــدا میکنم و از آنجا که مطلع میشوم رئیس کانون به دفتر کانون بازنشستگان مشهد رفته است، به سمت خیابان قرنی به راه میافتم.
درباره پیشینه کانون بازنشستگان و اهدافش
کانون بازنشستگان تامیناجتماعی طبق اصل 26 ، 29 و 138 قانون اساسی و در اجرای ماده 134 قانون کار و طبق دستور العمل مصوب هیئت وزیران، در سال 1373 به منظور حفظ حقوق و منابع مشروع و قانونی بازنشستگان و برای برخورداری از خدمات تامین اجتماعی مثل مستمری بازنشستگی، از کارافتادگی، خدمات بهداشتیدرمانی، مراقبتهای پزشکی و... تشکیل شد و حوزه خدماترسانی هر دفترش، جغرافیای هر استان است. یکی از اصلیترین وظایف کانون های بازنشستگی، شناسایی مشکلات و مسائل بازنشستگان و دسته بندی آن ها و انتقالشان به مراجع ذی ربط است که می تواند زمینه حل آنها را فراهم سازد. برخی دیگر از وظایف اساسی و عام کانونهای بازنشستگی کارگران تامیناجتماعی، از این قــرار است:
1- کوشش برای استیفای حقوق صنفی و خواسته های مشروع و قانونی کانون های استان
2- تعیین و اعزام نماینده به مراجع قانونی
3- تشکیل کمیته های مختلف تخصصی و استفاده از کارشناسان و مشاوران به منظور بهبود امور مربوط به بازنشستگان
4- همکاری با دیگر تشکلات کارگری قانونی
5- همکاری با سازمان کار و سازمان تامین اجتماعی به منظور پیشبرد بهتر مسائل مربوط به بازنشستگان و مستمری بگیران
میز خدمت، بدون مسئول پاسخ گو!
نبود مسئول پاسخ گو پشت میز خدمت و سرگردانی مراجعان، موضوعی است که پورموسی، نایب رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی مشهد دربارهاش میگوید: «متاسفانه به دلیل کمبود نیرو، هر روز مجبوریم یکی از کارمندان را برای نشستن پشت میز مامور کنیم ولی امروز کسی که قرار بوده پشت میز بنشیند، به دلیل مشغله فراوان، نتوانسته برای پاسخ گویی حاضر شود.»
چرا ملک میلیاردی کانون، بلاتکلیف مانــده؟
تعدادی از بازنشستگان به خودداری هیئت مدیره این کانون از فروش املاک مازاد و توزیع مبلغ اش بین بازنشستگان گله دارند که پورموسی توضیــح میدهد: «ما فقط یک ملک در نزدیکی میدان ابوطالب خریده ایم که قرار است تبدیل به ساختمانی اداریرفاهی شود و با فروش آن، مبلغ قابل توجهی به بازنشستگان نمی رسد و فقط همین چیزی هم که هست، از دست می رود. به همین دلیل تصمیم گرفتیم هدف گذاری بلند مدت را جایگزین اهداف کوتاه مدت کنیم و ملک را نفروشیم و بسازیم.»
خاموشی دستگاه نوبتدهی و سرگردانی مراجعان
خاموش ماندن دستگاه نوبت دهی سالن انتظار کانون، مسئله ای است که اعتراض شدید تعدادی از مراجعان را به دنبال دارد. رمضانی توضیح میدهد: «از دستگاه نوبت دهی در روزهای شلوغ استفاده می شود و در روزهای خلوت غیر فعال است و لزومی به استفاده از این دستگاه نیست. ولی در این خصوص به کارمندان تذکرهای لازم را می دهیم تا در صورت نیاز، این دستگاه را در روزهای خلوت هم برای نوبت دهی فعال کنند.»
حقوق بازنشستگان تامیناجتماعی نسبت به بازنشستگان کشوری خیلی کم است و در رنــج و عذابیم
جلوی در ورودی با تعدادی از بازنشستگان که برای پیگیری خواستههای شان به دفتر کانون مراجعه کردهاند، همکلام می شوم. یکی از آن ها که 30 سال درکارخانه کارتن مشهد مشغول خدمت بوده و حالا بازنشسته شده، ضمن گلایه از میزان و نحوه افزایش حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی نسبت به میزان و نحوه افزایش حقوق بازنشستگان کشوری می گوید: «من سال 1391 بازنشسته شدم و امسال با 400 هزار تومان افزایش، یک میلیون و 500 هزار تومان حقوق می گیرم ولی واقعا انـگار مسئولان هنگام رسیدگی به امور بازنشستگان تامین اجتماعی، از خودشان نمیپرسند یک بازنشسته با این حقوق، چطور می تواند زندگی اش را اداره کند؟ تعداد زیادی از بازنشستگان تامیناجتماعی، هم اکنون بیش از یک میلیون تومان اجاره خانه می دهند و دو یا سه فرزند بزرگ در خانه دارند. یک نفر از مسئولان بیاید بگوید ما چطور با این حقوق به شکل آبرومند، زندگیمان را بگذرانیـــم و سر کنیم؟» این بازنشسته که خودش را جواد معرفی می کند، ادامه میدهد: «چرا باید بازنشستگان کشوری (کارمندان دولت) که 30سال در شرایط اداری خدمت کرده اند و راحتتر از شرایط خدمت ما بوده، حقوق حدود سه میلیون تومانی بگیرند و دریافتیشان با بازنشستگان تامین اجتماعی که حقوق کارگری می گیرند تا این حد متفاوت باشد؟ تا کی باید دولت بین کارمندان خودش و ما که یک عمر از جیب خودمان هر ماه حق بیمه را پرداخت کرده ایم و از گلوی خانواده مان زده ایم، تفاوت قائل شود؟ چرا مسئولان کانون بازنشستگان که نمایندگان ما هستند، در این باره سکوت کرده اند؟» یکی دیگر از بازنشستگان به نام قاسم ادامه میدهد: «از وقتی بازنشسته شدم، حقوقم کمتر شد و در طول این 10 سال بازنشستگی، حقوقم به صورت قطره چکانی اضافه می شود و هم اکنون ما بازنشستگان، واقعا شرایط نامناسبی داریـــم. نمی دانم دولتی ها شرایط ما را نمی بینند؟ رئیس جمهور و تصمیم گیرندگانی که در راس قرار دارند تا کی می خواهند از واقعیت زندگی بازنشستگان تامین اجتماعی که با درد و رنج و سختی می گذرد، چشم بپوشند؟»
«قربانعلی رمضانی» رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی خراسان رضوی، در این باره توضیــح میدهد: «ما در این خصوص سکوت و از حقوق و رنــج بازنشستگان چشم پوشی نکرده ایــم. چند سال است برای موضوع همسان سازی حقوق همه بازنشستگان در تلاشیــم و باید به این نکته اشاره کنیم که در همسان سازی حقوق، دو کوتاهی اتفاق افتاد که هر دو مورد را دولت و سازمان تامین اجتماعی به ما تحمیل کردند. در سال1387 مجلس برای همسان سازی حقوق و شرایط بازنشستگان مصوبه ای داشت که طبق آن، دو هزار و 500 میلیارد تومان به اجرای این طرح تعلق میگرفت ولی متاسفانه سازمان تامین اجتماعی به جای این که کل این مبلغ را مصوب کند، فقط حدود نیمی از آن را به صورت ناقص به همسان سازی تخصیص داد و تمام بودجه مصوب را صرف پرداخت به کارگران نکرد و به این شکل عمل کرد که کارگرانی که حداقل بگیرند، در ستونی جدا، 84 هزار تومان به حقوقشان اضافه شد و برای بقیه هم، در ستونی جدا 14 هزار تومان در نظر گرفته شد. ما به این موضوع اعتراض کردیم، زیرا معتقدیم که این سازمان خلاف قانون عمل کرده است چرا که باید این مبلغ به پایه حقوق افراد اضافه می شد تا سال به سال اضافه حقوق به کارگران تعلق گیرد نه این که به صورت مجزا پرداخت شود.»
اجرای طرح همسانسازی حقوق بازنشستگان در گرو تسویه بدهی دولت به تامیناجتماعی
یکی دیگر از بازنشستگان که حوالی کانون حضور دارد، ضمن انتقاد شدید از عملکرد دولت درباره بازنشستگان می گوید: «هیئت مدیره کانون عملکرد مناسبی دارد و پیگیر مشکلات معیشتی ماست اما دولت با بی تفاوتی، بدهی چند صد هزار میلیاردی اش به تامین اجتماعی را نمی پردازد و حاصل این کار، له شدن ما بازنشستگان تامین اجتماعی است؛ زیرا هر وقت به تامین اجتماعی اعتراض می کنیم، مسئولانش می گویند ما پولی برای همسان سازی حقوق نداریم. به دولت بگویید بدهی اش را بدهد تا طرح را اجرا کنیم.»
رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی خراسان رضوی در اینباره میگوید: «متاسفانه بهرغم این که مدتی از مصوب شدن قانون همسانسازی در برنامه ششم توسعه می گذرد، همچنان از اجرایی شدن آن هیچ خبری نیست و به جرئت می توان اعلام کرد سازمان تامین اجتماعی یک خلاف قانونی در این زمینه مرتکب و ضعف قانون باعث این خلاف شده است. این جا یک سازمان عمومی غیردولتی است که با هدف کمک به کارگران تشکیل شده و امروز با مشکلات اقتصادی زیادی دست به گریبانیم. این در حالی است که دولت 207 هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی که ما تحت پوشش آن هستیم، بدهکار است و همین بدهی ها باعث شده تا هر وقت موضوع اجرای طرح همسان سازی حقوق بازنشستگان را مطرح می کنیم، سازمان تامین اجتماعی در پاسخ بگوید نقدینگی برای اجرای این طرح نداریم. وقتی دولت حتی بخشی از بدهی خود به تامین اجتماعی را برای اجرای این طرح پرداخت نمی کند، نتیجه اش می شود به خطر افتادن معیشت تعداد زیادی از بازنشستگان تامین اجتماعی که عموما کارگرند. این کار دولت یکجور ناراضیتراشی است و اگر دولت حتی یک دهم بدهی اش را پرداخت کند، همسان سازی حقوق بازنشستگان تا حد زیادی اجرا می شود و بازنشستگان تا حدودی از این عذاب در تامین معیشت خانواده شان رها می شوند.»
تقلیل عیدی کارگری به کارمندی، بعد از بازنشستگی!
یکی از بازنشستگان که متوجه حضورمان برای بررسی عملکرد کانون بازنشستگان شده، گله میکند: «من تا وقتی مشغول کار بودم، آخرسال، مبلغی به اندازه دو حقوق بهعنوان عیــدی و پاداش دریافت میکردم ولی بهمحض این که بازنشسته شدم، این مبلغِ دریافتیِ آخرسال، نصف شد. دلیلش چیست و چرا؟»
«رحمتا... پورموسی» که پیش از این، دبیر کل کانون عالی هماهنگی شوراهای اسلامی کار کشور بوده و هم اکنون به عنوان نایب رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی مشهد به فعالیت مشغول است و با سرزده همراه شده، می گوید: «مسئله پیش آمده، ارتباطی به محاسبات مالی کانون ندارد و در توضیح این موضوع باید گفت مجلس در سال 1370 برای کارگران مشمول قانون کار، مصوبه ای داشت مبنی بر این که کارفرمایان مکلف اند در پایان هر سال به کارگرانی که شامل قانون کار می شوند دوماه حقوق به عنوان عیدی و پاداش هر سال را پرداخت کند ولی نکته این جاست که به محض بازنشسته شدن فرد، عیدی او به عیدی کارمندی تغییر پیدا می کند؛ یعنی دیگر شامل قوانین کار نمی شود و دریافتی پایان سال بازنشسته، کمتر از زمانی می شود که به کار مشغول بود. ما به این طرح بارها انتقاد کرده ایم و سوال مان این است که اگر قوانین پرداخت عیدی و پاداش آخرسال بازنشستگان کارگری، مطابق قوانین بازنشستگان کارمندی و کشوری است، پس چرا مزایای بازنشستگان کشوری شامل حال اعضای ما نمی شود؟ ما برای حل این مسئله، طرح هایی به نمایندگان مجلس برای بررسی و پیگیری ارائه داده ایم و قرار بر این شده که ماده واحده ای در اینخصوص مطرح شود و این موضوع در حال پیگیری است.»
حتی یک ریال پول در کانون، برای رسیدگی به موارد اورژانسی اعضا موجود نیست
یکی دیگر از بازنشستگان عضو کانون که خودش را وحید معرفی و ادعــا میکند روز گذشته مادرش فوت شده است، در حالی که لباس مشکی به تن دارد، گلایه میکند که به خاطر سه میلیون تومان، جسد مادرش در سردخانه مانده است: «یک عمر زحمت کشیدم تا پول حلال دربیاورم ولی حالا آن قدر وضعیت زندگی ام به هم ریخته است و از نظر مالی کم آوردهام که نیاز به گرفتن سه میلیون تومان وام و قرض از کانون دارم و متاسفانه کانون بازنشستگی هم نمیتواند کمکی کند. آیا این انصاف است؟»
رحمت ا... پورموسی با اظهار تاسف می گوید: «ما حتی یک ریال در کانون نداریم که برای این گونه موارد، هزینه کنیم. مدتی قبل برای حل مشکلات بازنشستگان با مدیر کل تامین اجتماعی استان و برخی از مسئولان کشوری وارد گفت و گو شدیم تا توانستیم مبلغی ناچیز برای کمک به بازنشستگان در چنین لحظات استثنایی اختصاص دهیم اما مشکل این جاست که این مبلغ، یک مسکن کوتاه مدت است و ما برای حل کامل چنین مشکلاتی، پیشنهاد تشکیل صندوقی توسط خود بازنشستگان را دادیم ولی به دلیل وجود موانع قانونی، موافقت نشد و در زمان رویارویی با این قبیل موارد، جز شرمندگی چیزی برای ما باقی نمی ماند. ما بین اعضای مان افرادی را داریم که از مهرماه سال قبل منتظر دریافت وام هستند و برای پرداخت، هیچ موجودی نداریم و هیچ کس به دادمان نمی رسد. گرفتن یک وام ناقابلِ سه میلیون تومانی، دردسرهای زیادی برای اعضای کانون دارد.» در ادامه پورموسی برای حل مشکل این فرد، با چندین نفرکه خارج از کانون فعالیت دارند تماس می گیرد و پیگیری می کند تا مسئله حل شود.
ساختمان کانون بازنشستگان؛ مسکونی یا اداری؟
یکی از همسایه ها وقتی متوجه می شود در خصوص کانون بازنشستگان در حال تهیه گزارش هستیم، ضمن انتقاد از تغییر کاربری ساختمان این کانون از مسکونی به اداری می گوید: «مسئولان این کانون تخلف کرده و این ساختمان را از مسکونی به اداری تغییر کاربری داده و همه همسایه ها را به دردسر انداخته اند. واقعا نمیشد یک ساختمان با مشخصات اداری در یک نقطه مناسبِ شهر، به این کانون اختصاص یابــد؟»
«قربانعلی رمضانی» رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی خراسان رضوی، در پاسخ به انتقاد این شهروند، توضیــح میدهد: «ما هم از این موضوع متاسفیم ولی اگر قرار باشد به این موضوع بپردازیم، به بیشتر ساختمان های دولتی انتقاد وارد است. ما توان خرید یک ساختمان مجهز اداری را نداریم و از سرناچاری در این ساختمان مستقر شده ایم و نقایص این ساختمان مثل نبود پارکینگ، نبود استانداردسازی برای معلولان، رعایت نشدن شأن بازنشستگان، قرار گرفتن در منطقه شلوغ شهر و... را قبول داریم ولی نمی توانیم به دلیل اداری نبودن این ساختمان،230 هزار عضو کانون را کنار خیابان مدیریت کنیم. ما روی پای خودمان ایستاده و بدون هیچ حمایتی از سوی دولت این ساختمان را خریده ایم. البته این را هم بگویم که با پرداخت مبالغی به شهرداری و با استناد به این که ما یک کانون صنفی هستیم، با ارفاق مجوز تبدیل یک طبقه از این ساختمان به ساختمان اداری را به ما داده اند و هم اکنون، مجوز فعالیت داریم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مراسم تشییع و تدفین پیکر دو تن از شهدای گمنام صبح دیروز در حالی برگزار شد که فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی و همچنین دانشجویان دانشکده های ارتش و مردم شهیدپرور در آن شرکت داشتند. ویدئویی از حاشیه این مراسم منتشر شده که به سرعت در رسانهها و شبکههای اجتماعی دستبهدست می شود و واکنش کاربران شبکه های اجتماعی را هم به دنبال داشته است. ویدئویی که در آن امیر سرتیپ دوم حسینی، فرمانده یگان تشریفات ارتش بدون هیچ تشریفاتی بر سر مزار شهید روی زمین نشسته و اشک می ریزد. در بخشی از این مراسم امیر سرتیپ دوم حسینی، فرمانده یگان تشریفات ارتش کشورمان داخل مرقد شهدای گمنام دفاع مقدس می رود و با امیر دریادار حبیبا...سیاری، معاون هماهنگ کننده ارتش به خاکسپاری هر دو شهید گمنام می پردازند. این دو فرمانده ارتشی بعد از خاکسپاری، در کنار مزار دو لاله پرپر شده وطن می نشینند و با حالتی تاثر برانگیز اشک می ریزند. کاربری در این باره نوشته: «خضوع و خشوع این بزرگ مرد در مقابل شهیدان وطن، تن آدم را به لرزه در می آورد.» کاربر دیگری هم نوشته: «همه مردم، امیر سرتیپ دوم حسینی فرمانده کل دژبان ارتش رو عموما توی مراسم خاص و تشریفاتی لشکری و کشوری دیدن. خوبه رویِ دیگه امیر انقلابی ارتش رو ببینید که چطور سر مزار دو شهید گمنام که خودش دفنشون کرد، با لباسهای خاکی و گِلی سینه می زنه.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.










ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ناصر رعیت نواز-پنج شنبه هفته گذشته مرگ دختر جوانی بر اثر تصادف در بزرگراه شیراز به خرامه رقم خورد که این خبر و ماجراهای بعد از آن بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت. فیلمی در شبکههای اجتماعی با تصویربرداری فردی که خود را «پدر یک دختر 20 ساله» معرفی میکند منتشر شد که حاکی از سانحه تصادف در بزرگراه شیراز - خرامه به دلیل نبود تابلوهای هشدار دهنده و سرعتگیر و دوطرفه شدن ناگهانی جاده بود. در این فیلم به نقل از گوینده ناشناس، گفته میشود دختر ۲۰ سالهاش بر اثر برخورد با بلوک سیمانی داخل جاده در روز پنج شنبه جان سپرده و دو نفر دیگر از سرنشینان هم بر اثر این تصادف مصدوم شده اند.با انتشار این فیلم، وزیر راه و شهرسازی، دستور بررسی و پیگیری سریع موضوع را داد . رئیس کل دادگستری استان فارس هم از تشکیل پرونده قضایی در دادسرا خبر داد. استاندار فارس هم ضمن دستور بررسی و شناسایی مقصر برای اولین بار قول عزل مدیر مقصر را داد.سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای هم در توضیحی اعلام کرد که قبل از محل تصادف به صورت سلسلهوار با ترکیبی از علایم و سرعت کاهها و نصب تابلوی هشداری آشکارساز فسفری، هشدار لازم ارائه شده است و ... این هموطن عزیز در این موقعیت به دلیل سرعت بالا و بی توجهی قادر به کنترل وسیله نقلیه خود نشده است.
جاده حادثه خیز همچنان در دست تعمیر
برای بررسی بیشتر موضوع با چندتن از اهالی شهرستان خرامه تماس گرفتیم تا از وضعیت جاده که به تازگی علایم هشداری زیادی در آن قرار داده شده است پرس و جو کنیم که در ادامه می خوانید:
مریم ایزدی فروشنده لوازم سیسمونی درباره این محور گفت: «این جاده از روز اول ساخت حادثه ساز بوده است و بیشتر تصادفات در شب و به دلیل تاریکی مسیر اتفاق می افتد.»
محسن حسینی که در این محور بسیار تردد دارد دلیل حادثه دختر فوت شده را نصب بد علایم هشداری می داند و می گوید: «هر راننده غیر آشنایی در این مسیر شب رانندگی کند برایش اتفاقی روی می دهد. مثلا در محل وقوع همین حادثه تابلوهای انحراف جاده وجود دارد اما همان تابلو شما را به یک مسیر مسدود دیگر هدایت می کند که هیچ گونه علامت هشدار جاده در دست تعمیر یا چراغ اخطار ندارد.»
عباس ایزدی از اهالی خرامه هم از تصادفات زیاد این محور که بازسازی آن نزدیک به چهار سال است طول کشیده گلایه دارد.
حسین اسماعیلی که در روستایی در اطراف خرامه به کشاورزی مشغول است، گفت: «مردم روستاهای بین راه چندین بار به راهداری از وضعیت بد جاده و تصادفاتی که جان مردم روستاها را به خطر می اندازد نامه نوشته اند اما انگار مسئولان استان دوست ندارند مشکل مردم را حل کنند. ما بارها جسدها و زخمی هایی را که بر اثر تصادف در همین جاده اتفاق افتاده جمع کرده ایم و شاهد مرگ همشهری ها و هم روستایی های مان بوده ایم .»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شریفی-برایتان عجیب خواهد بود اگر بدانید در «منطقه غیرنظامی» یا DMZ که در نقطه صفر مرزی کره شمالی و جنوبی واقع شده، بیش از یک پادگان نیروی نظامی مستقر است. منطقه ای که بیل کلینتون، چهل و دومین رئیس جمهور آمریکا زمانی گفته بود «ترسناک ترین نقطه زمین» آن جاست. در پایان جنگ شبه جزیره کره – در سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ – فرمانده نظامی آمریکایی نماینده سازمان ملل متحد و ژنرالهای چین کمونیست و کره شمالی پیمان متارکه را امضا و منطقه غیرنظامی شده را به عنوان منطقه حائل دو کره تا زمان امضای پیمان صلح ایجاد کردند. پیمانی که هنوز امضا نشده است.
کمربند مشکی برای اتاق آبی
با این حال، در ماه ژوئیه 1953 هنگامی که قرارداد آتش بس میان دو کشور کره شمالی و جنوبی امضا شد، ساختمان های آبی که انگار سطل رنگ را بر دیوارها، درها، پنجره ها و حتی سقف های آن پاشیده اند، به منظور انجام تماس های اضطراری میان طرف های جنگ، یعنی آمریکا و کره جنوبی از یک سو و کره شمالی از سوی دیگر برای همیشه تاسیس شد. ساختمان هایی برای این که دو کشور تکه شده پس از پایان جنگ جهانی، باز هم بتوانند با زبان مادری بایکدیگر سخن بگویند. اسم سالن کنفرانس را بر این اتاق اطلاق کرده اند تا نمایندگان دو کشور در مواقع ضروری برای انجام تماس های اضطراری در آن جا اجتماع کنند. میکروفن های این اتاق آبی در تمام 24 ساعت روشن است و هر صدایی را ضبط می کند. در این اتاق دو در نصب شده که هر کدام از آن ها به سوی یکی از دو کشور باز می شود و نگهبان های دو طرف نیز هر یک ساعت عوض می شوند. برای تعویض نگهبانان، هنگام ورود و خروج آن ها، درها باز و سپس قفل می شوند. یک بار گارد کره شمالی پس از خروج از اتاق عمدا از قفل کردن دری که به سوی کشورش باز می شود خودداری کرد، گارد کره جنوبی به تصور این که در قفل است به آن نزدیک شد و سرباز کره شمالی بلافاصله سعی کرد دست او را بگیرد و به زور به خاک کره شمالی بکشد که همقطاران جنوبی اش متوجه شدند و به یاری او شتافتند. از آن زمان به بعد نگهبانان کره جنوبی مستقر در این اتاق مرزی حتما باید کمربند سیاه تکواندو، کاراته یا یکی دیگر از ورزش های رزمی را داشته باشند.
در سال 1968 حادثه ناگواری برای دو سرباز آمریکایی در مرز دو کشور پیش آمد. این دو سرباز به قصد قطع بوته ها و درختان روی و کنار پل متروکه ای که دو کشور را به هم متصل می ساخت و دید آن ها را کم می کرد به سوی پل رفتند اما به محض رسیدن به مکان مد نظرشان سربازان کره شمالی به آن ها یورش بردند و با استفاده از تبرهایی که آن دو آمریکایی برای قطع درخت آورده بودند، آن ها را تکه تکه کردند.
نظامی ترین منطقه غیر نظامی
بر این نقطه مرزی نام «منطقه غیر نظامی» اطلاق شده اما در عمل نظامی ترین نقطه جهان است، زیرا در دو طرف خط تماس، یک میلیون و ششصد هزار سرباز روبه روی هم جبهه گیری کرده اند که در صورت آغاز درگیری تعداد آن ها به 10 میلیون خواهد رسید. کره شمالی تلفن این اتاق را که برای تماس های ضروری اختصاص داشت، برای مدتی قطع کردو به تماس های آمریکایی ها و جنوبی ها پاسخ نمی داد. اقدامی که باعث شده بود آمریکایی ها و جنوبی ها با استفاده از بلند گو پیام های خود را به طرف دیگر برسانند. اما تلفن ها با توافق رهبران دو همسایه شمالی و جنوبی دوباره فعال شده است. اگر قرار باشد، کسی به طور رسمی به کره شمالی برود، این اتاق تنها نقطه مرزی برای نقل و انتقال میان دو کشور است که تا به حال چنین اتفاقی به ندرت پیش آمده است. در سراسر «منطقه غیرنظامی» استحکامات نظامی و دیوارهای دفاعی ایجاد شده، مین های زیادی کار گذاشته شده و گاردهای پرشمار گشت زنی از هر دو طرف همه جا حضور دارند. منطقه غیر نظامی بین دو کره نواری مرزی به طول ۲۵۰ کیلومتر و عرض چهار کیلومتر است که هم اکنون به شدت مسلح و مینگذاری شده است و در آن سیمهای خاردار، دوربینهای ویدئویی و حصارهای الکتریکی، قرار دارد. علاوه بر تعداد قابل توجه مینهای ضد نفر، این منطقه همچنین به دقت از سوی دهها هزار نفر از نیروهای دو کشور محافظت میشود و عملا عبور از آن غیرممکن است شاید این ترس و دلهره موجود در ا ین فضا ست که بیل کلینتون را بر آن داشت تا این منطقه را ترسناک ترین نقطه جهان بنامد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، یکی دیگر از سنت شکنی های دیپلماتیک خود را با سفر غیر منتظره به کره شمالی انجام داد. وی که پس از شرکت در نشست سران گروه 20 در اوزاکای ژاپن راهی سئول، پایتخت کره جنوبی شده بود، به ناگاه از تصمیم خود برای دیدار با کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی در خاک این کشور خبر داد، تصمیمی که با استقبال پیونگ یانگ مواجه شد.
تردیدی نیست که ورود دونالد ترامپ به عنوان نخستین رئیس جمهوری آمریکا به خاک کره شمالی، اقدامی مهم و تاریخی در جهان به شمار می آید. ترامپ از مکانی پا روی خاک کره شمالی گذاشت که 66 سال پیش در پی برقراری آتش بس میان نیروهای سازمان ملل به رهبری آمریکا و ارتش کمونیست های کره ای، مرز مشترک میان دو بخش شبه جزیره کره تعیین شد؛ مرزی که بعدها دو کشور تازه تاسیس کره شمالی و کره جنوبی را از یکدیگر جدا کرد.
با گذشت 66 سال که هنوز میان دو کره و همچنین میان آمریکا با کره شمالی قرارداد صلح منعقد نشده است، دونالد ترامپ با کیم جونگ اون، رهبر کنونی کره شمالی و نوه کیم ایل سونگ، بنیان گذار این کشور ، روی خاک کره شمالی دست داد. در این دیدار، دونالد ترامپ ابراز امیدواری کرد که در آینده نزدیک، رهبر کره شمالی مهمان آمریکایی ها در کاخ سفید باشد و کیم نیز متقابلا اعلام کرد رئیس جمهوری آمریکا را به زودی به پیونگ یانگ دعوت خواهد کرد.
اتفاقاتی که روز یک شنبه 30 ژوئن در منطقه غیر نظامی مرز مشترک دو کره رخ داد، ادامه روندی است که با دیدار سال گذشته ترامپ و کیم در سنگاپور آغاز شد و با دیدار دو رهبر در هانوی در سال جاری ادامه یافت.
با این حال، جز سه بار دیدار سران آمریکا و کره شمالی با یکدیگر و تبادل چندین نامه میان دوطرف ، هنوز تحول خاصی در روابط واشنگتن – پیونگ یانگ اتفاق نیفتاده یا حداقل برای کره شمالی دستاوردی نداشته است. ترامپ پیش از ورود به دهکده پان مون جوم در مرز مشترک کره شمالی، از دستاوردهای آمریکا و متحدانش سخن گفت؛ این که کره شمالی آزمایش های اتمی و موشکی خود را متوقف کرده، از فراز ژاپن موشکی شلیک نمی کند و امنیت کره جنوبی نیز تهدید نمی شود. با این حال، رئیس جمهوری آمریکا پیش از دیدار سوم با کیم جونگ اون به صراحت گفت: «تحریم ها (علیه کره شمالی) ادامه دارد و من هم هیچ عجله ای ندارم.»
به عبارت دیگر، از منظر ساختار سیاسی در آمریکا و نه رئیس جمهور شیفته نمایش های تلویزیونی، کره شمالی همچنان یک خطر فوری امنیتی برای ایالات متحده و شرکایش در منطقه شرق آسیاست و تا زمانی که فرایند خلع سلاح اتمی کره شمالی تکمیل و بازگشت ناپذیری آن راستی آزمایی نشود ، تحریم ها علیه پیونگ یانگ ادامه خواهد یافت.
در عین حال کره شمالی نیز در بالاترین سطح رهبری، آمادگی خود را برای خلع سلاح اعلام کرده است اما در یک سال بعد از نخستین دیدار ترامپ و کیم، هنوز هیچ نشانه ای از آغاز روند خلع سلاح اتمی کره شمالی دیده نمی شود. آن چه مقامات کره شمالی تاکنون انجام داده اند، تخریب یک منطقه آزمایش سلاح های اتمی و توقف این آزمایش ها به همراه آزمایش های موشکی بوده است که تا مرحله خلع سلاح اتمی و حتی شروع این مرحله فاصله زیادی دارد.
این موضوع نشان می دهد که کره ای ها نیز همچون آمریکایی ها برای خلع سلاح اتمی عجله ای ندارند و تا زمانی که نه آمریکایی ها و نه کره ای ها برای رسیدن به وضعیت نهایی عجله نداشته باشند و امتیازات کافی را از طرف مقابل کسب نکنند ، بعید به نظر می رسد دیدارهای ترامپ و کیم شرایط متفاوتی را در شبه جزیره کره به وجود آورد . به ویژه این که برای ترامپ بیش از این که نتایج مذاکرات و تاثیر آنان بر آینده روابط واشنگتن – پیونگ یانگ اهمیت داشته باشد، نمایش های تلویزیونی با هدف تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آمریکا اهمیت دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


محمد بهبودی نیا / رشد بی حساب و کتاب اجاره منازل مسکونی همزمان با افزایش سرسام آور قیمت مسکن در سال جاری تعداد زیادی از مردم را دچار سرگردانی کرده است. موضوعی که در شرایط اقتصادی امروز، فشار اقتصادی زیادی را به اجاره نشین ها وارد می کند. افزایش قیمت ها در شهرهای بزرگ بیشتر به چشم می خورد و به همین دلیل تعداد زیادی را ناگزیر به کوچ اجباری به سمت حاشیه شهر یا گاهی شهرستان های مجاور کرده است. شهر مشهد نیز از سونامی افزایش قیمت اجاره بی بهره نبوده است.
افزایش 2 برابری اجاره؟!
رضا که خودش را کارمند یکی از ادارات معرفی می کند، به دلیل بالارفتن اجاره خانه اش در سال جدید مجبور به تخلیه آپارتمانی که در آن مستاجر بوده شده است. او سال گذشته در بولوار معلم مشهد در طبقه دوم یک واحد 74 متری و بدون آسانسور به مبلغ 32 میلیون رهن و 300 هزار تومان اجاره، سکونت داشته اما مالک این آپارتمان برای امسال 500 هزار تومان به اجاره اضافه کرده است. رضا با عصبانیت از نبود نظارت بر مبلغ اجاره مسکن گلایه می کند و می گوید: وقتی برای اجاره مسکن به مناطق مختلف مشهد سر زدم متوجه شدم در برخی منطقه ها اجاره ها نسبت به سال گذشته حدود 2 تا 2.5 برابر شده است. حتی شنیده ام در گلبهار هم افزایش قیمت ها سرسام آور بوده است. در نهایت یک آپارتمان را در طبقه سوم بدون آسانسور که 82 متر است، به مبلغ 60 میلیون رهن و ماهی 200 هزار تومان اجاره کردم و به خاطر رهن این آپارتمان مجبور شدم زیر بار قرض و وام بروم. حتی اگر بخواهیم از شهر مشهد به گلبهار برویم باز هم اجاره ها آن قدر بالاست که رفت و آمد به مشهد باتوجه به مسافت زیاد و هزینه های رفت و آمد به هیچ عنوان به صرفه نیست. خلاصه ما مانده ایم و دست های خالی و خواب سنگین مسئولانی که مردم را فراموش کرده اند.
گریه های پنهانی نو عروس
«افشار» یکی از جوانان مشهدی است که با او همکلام می شویم. او که قرار است در تیرماه مراسم عروسی اش را برگزار کند، با عصبانیت می گوید: «من یک فروشنده ساده ام، ماهی یک میلیون و 500 هزار تومان حقوق می گیرم، همه جای مشهد را گشته ام تا خانه ای ارزان پیدا کنم تا شاید بتوانم مراسم عروسی را بگیرم و با همسرم برویم زیر یک سقف اما فعلا هیچ خانه ای نیست که بتوانم با این حقوق اجاره کنم. من به جای این که اول زندگی احساس خوشبختی کنم، این روزها حس می کنم با ازدواجم بزرگ ترین اشتباه زندگی ام را انجام دادم و روزی صد بار می گویم کاش ازدواج نمی کردم تا حداقل همسرم بدبخت نمی شد. به این جای صحبت که می رسیم، همسر آقای افشار که کنارش ایستاده است، سرش را پایین می اندازد و اشک هایش را با گوشه روسری پاک می کند... .
مجبور شوم کنار خیابان چادر می زنم
«توان اجاره مسکن را ندارم، کنار خیابان چادر می زنم»؛ این اولین جمله ای است که مهدی ، جوان 38 ساله ای که دارای دو فرزند و شاگرد گچ کار است، به زبان می آورد. دست های پینه بسته اش را نشان می دهد و می گوید: « با این دست ها به زور ماهی 1.5 میلیون درآمد دارم. با شرایطی که در ساخت و ساز ها پیش آمده ما هر روز بیکار و بیکارتر می شویم. اگر مریض نشویم و بلایی سرمان نیاید هم با 5/1 میلیون نمی توانیم هزینه خوراک،پوشاک و مسکن را بدهیم ، از شکم زن و بچه هایمان باید بزنیم تا سقفی اجاره ای بالای سرمان باشد. به هر جای شهر که فکرش را بکنید برای اجاره منزل سر زده ام، تا دو ماه دیگر قرارداد خانه ای که در یکی از مناطق حاشیه شهر با10 میلیون رهن و 600 تومان اجاره کرده ام، تمام می شود و صاحب خانه قبلی همین خانه 60 متری را می خواهد به قیمت 10 میلیون رهن و 800 تومان اجاره به ما بدهد. سه ماه از اجاره ام عقب افتاده و صاحب خانه همین امروز و فرداست که وسایلم را بیرون بریزد. دیگر توان اجاره مسکن را ندارم، باور کنید اگر وسایلم را بیرون بریزد مجبورم در خیابان چادر بزنم. به نظر شما با 5/1 میلیون پول کارگری که 800 هزار تومان آن برای اجاره هزینه می شود و فقط 700 هزار تومان باقی می ماند، می توان خرج یک خانواده چهار نفره را داد؟
می توانیم از خوراک و پوشاک بزنیم اما مسکن را چه کنیم؟
«ناصر» هم به وضعیت اجاره ها و نبود قانون مشخص در حوزه اجاره و قیمت مسکن معترض است و می گوید: مسئولان ما در مجلس چرا از بالا بودن اجاره خانه ها حرف نمی زنند؟ چرا فکر می کنند دعواهای سیاسی آن ها مهم تر از معیشت مردم است ؟ بی خیالی مسئولان رده بالای مملکت از تحریم ها کشنده تر است. به نماینده های مشهد در مجلس شورای اسلامی بگویید الان وقت فریاد کشیدن در مجلس و بیان درد اجاره نشین هاست. به آن ها بگویید فکری به حال این وضعیت نابه سامان بکنند. مردم می توانند از خوراک و پوشاکشان بزنند اما نمی توانند به دلیل نداری کنار خیابان بخوابند. اگر همین طور پیش برویم در ماه های آینده خیلی ها باید در گوشه خیابان چادر بزنند. این شهروند ادامه می دهد: وقتی نه قانونی داریم و نه نهاد نظارت کننده ای، نتیجه اش می شود همین.
این روزها صاحب خانه ها قیمت اجاره را تعیین می کنند و هر کس هر قیمتی را که دلش می خواهد اعلام می کند. به مردم می گویند اقتصاد ما ریاضتی است اما نمی دانم چرا مسئولان ما حاضر به ریاضت کشیدن نیستند ؟
تصمیم گیران ما نه غم نان دارند نه غم اجاره مسکن، این که به یک باره قیمت اجاره دو تا سه برابر شود، سوتی بد مدیریتی است. من خانه ای در خیابان هدایت را با شرایطی کاملا معمولی با متراژ 75 متر، 15 میلیون پول رهن و ماهی 400 هزار تومان اجاره کردم اما امسال صاحب خانه ام می گوید همین خانه را می خواهد با ماهی 30 میلیون رهن و 800 هزار تومان اجاره به مستاجری دیگر بدهد.
هیچ قانونی برای کنترل اجاره ها وجود ندارد
زن جوانی که می خواهد نامی از او در گزارش آورده نشود، با ناراحتی از عملکرد مسئولان انتقاد می کند و می گوید : من و همسرم از سال قبل در یک واحد 100 متری در خیابان قاضی طباطبایی به مبلغ 5 میلیون تومان رهن و یک میلیون اجاره سکونت داریم و حالا صاحب خانه مان گفته باید مبلغ اجاره را 700 هزارتومان اضافه کنیم. به چند نهاد که مسئولیت رسیدگی به اجاره خانه ها را به عهده دارند، مراجعه کرده ایم اما آن ها در جوابمان گفته اند ما به حوزه قیمت گذاری اجاره و فروش ملک نمی توانیم ورود کنیم، راهکاری هم برای کنترل قیمت ها نیست مگر این که صاحب خانه ها خودشان قیمت را پایین بیاورند.
یک صاحب خانه متفاوت
اما علیرضا که چند سالی است از آغاز زندگی مشترکش می گذرد، می گوید : خدا را شکر صاحب خانه خوبی نصیب ما شده و من پنج سال است در خیابان هنرور در یک آپارتمان با 5 میلیون رهن و 500 هزار تومان اجاره سکونت دارم. امسال هم صاحب خانه ام به من گفته هر قدر خودت توان پرداخت داری اجاره را بالا ببر.
از افرادی که چند خانه دارند باید مالیات دریافت شود
«احمد» هم که حدود 20 سال مستاجر است، می گوید : من از آن دسته آدم هایی هستم که تا همین سال قبل معتقد بودم باید همیشه در خانه ای نو ساز زندگی کنم و به همین دلیل خانه ای نخریدم و هردو سال یک بار مبلغی به رهن خانه ام اضافه می کردم و جابه جا می شدم.
آخرین مبلغ رهن که دادم حدود 70 میلیون و مبلغ مختصری اجاره در خیابان فرهنگ بود اما به یکباره همه چیز عوض شد و امسال کمتر صاحب خانه ای حاضر به اجاره خانه اش به صورت رهن کامل است. مطمئنم در هیچ کشوری به این اندازه بی برنامگی در بازار مسکن و اجاره وجود ندارد. چرا مسئولان از خانه های خالی و افرادی که چند خانه دارند، مالیات دریافت نمی کنند؟ من که یک فرد عادی هستم به جرئت می توانم به شما بگویم چند صد نفر در همین مشهد چند خانه دارند و به عنوان یک سرمایه این خانه ها را خریده اند و مصرف کننده واقعی مسکن نیستند .دولت و مسئولانی که در خانه های چندصد متری زندگی می کنند باید هم درباره این موضوع بی خیال باشند چون ازدرد ما مستاجرها بی خبرند.
هیچ نهادی برای کنترل اجاره بها وجود ندارد
برخی شهروندان بر این باورند که مشاوران املاک جزو افرادی هستند که با هدف کسب کمیسیون بیشتر به بالارفتن اجاره بها دامن زده اند. از طرفی برخی نیز در گفت و گو با ما کم کاری اتحادیه املاک را یکی از دلایل انجام این قبیل تخلفات از سوی مشاوران املاک اعلام می کنند. موضوعی که اگرچه جای بحث و کارشناسی بیشتر دارد اما رئیس اتحادیه صنف مشاوران املاک مشهد آن را رد می کند و می گوید : اتفاقا در شرایط فعلی مشاوران املاک به دلیل بالارفتن مبالغ اجاره بها و مسکن، با تعداد کمی از مراجعان روبه رو هستند و در ماه های اخیر درآمد همکاران ما به شدت کاهش یافته و واقعیت این است که هرقدر قیمت اجاره بها و مسکن پایین باشد تعداد بیشتری از مردم به اجاره مسکن و خرید رغبت نشان می دهند و همکاران ما درآمد بیشتری کسب می کنند و مشاوران املاک از ارزانی این بازار سود می برند نه گرانی آن. علی مراد زاده خاطر نشان می کند: هم اکنون مالکان با توجه به هیجانات ایجاد شده در قیمت مسکن، واحدهای مسکونی را اجاره می دهند و مالکان تعیین کننده اصلی قیمت هستند.
10 درصد خانه های خالی از سکنه کشور در مشهد
رئیس اتحادیه صنف مشاوران املاک در پاسخ به این سوال که آیا دلیل گرانی اجاره بها کمبود مسکن در مشهد است، می گوید : مسلما دلیل گرانی اجاره این موضوع نیست زیرا طبق آمار تقریبی که به دست آمده است حداقل 10 درصد خانه های خالی از سکنه که به اجاره داده نمی شود در مشهد و شهرهای هم جوار مشهد که دارای واحد های مسکن مهر هستند، قرار دارد و برای خروج از این معضل باید مسئولان با وضع مالیات بر واحدهای مسکونی خالی از سکنه، این واحدها را به چرخه اجاره دهی بازگردانند تا زمانی که قیمت اجاره به تعادل برسد .
مراد زاده در ادامه تصریح می کند : ورود راه و شهرسازی، شهرداری و دیگر نهادها که بر ساخت و سازها نظارت مستقیم دارند، می تواند کمک زیادی به تهیه آمار مسکن های خالی از سکنه کند و اتحادیه صنف مشاوران املاک مشهد نیز در کنار این سازمان ها پای کار خواهد بود و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان تنها راه ممکن برای کنترل بازار مسکن ، تهیه یک بانک اطلاعاتی از تعداد مالکان واحدهای مسکونی و تعداد منازل مسکونی خالی است و در ادامه باید سازو کاری اندیشیده شود تا با وضع مالیات بر خانه های خالی از سکنه، از احتکار مسکن جلوگیری شود که برای رسیدن به این مهم، قانون گذاران و مراجع حاکمیتی
باید ورود کنند.
به پویش #صاحب_ خانه_خوب بپیوندیم
یک طرفه به قاضی نمی رویم و قبول داریم که افزایش بی رویه قیمت همه اجناس و کالاها، به افزایش هزینه های زندگی منجر شده است. صاحب خانه ها هم جزئی از مردم همین جامعه هستند و طبیعتا برای جبران هزینه های خود به دنبال راهکارند. طبیعتا ساده ترین تصمیم برای جبران بخشی از این هزینه ها، افزایش بهای رهن و اجاره منزلی است که احتمالا منبع مهم اقتصادی برای آن هاست و روی آن حساب کرده اند. اما حرف، چیز دیگری است و سخن از مهربانی و حمایت اجتماعی از همنوعان، در شرایط دشوار اقتصادی است. اگر مسئولان در انجام وظیفه خود چندان موفق نبوده اند و تورم به تمامی حوزه های زندگی مردم سرک کشیده است، چرا خود ما در جایی که می توانیم وارد میدان نشویم و حامی هم نباشیم؟
افزایش 2 تا 3 برابری اجاره بها، شاید از نظر اقتصادی و دو دوتا چهارتا کردن صاحب خانه ها منطقی به نظر برسد و در مقایسه با تورم یک سال اخیر و افزایش قیمت کالاهای مختلف، چندان عجیب و غریب نباشد اما اگر خودمان را جای مستاجران بگذاریم، تردیدی نباید داشت که تحمل این فشار اقتصادی واقعا امکان پذیر نیست.
بیاییم همدلی ها را توسعه دهیم، همچون همبستگی های بی نظیری که بارها و بارها شکل گرفته و تماشایش همه را خوشحال کرده است. در چند سال اخیر و با فراگیر شدن فضای مجازی، پویش های متعددی به راه افتاده که بعضی از آن ها ثمرات و نتایج بی نظیری داشته است، نتایجی که شاید با سال ها برنامه ریزی و کار مسئولان هم حاصل نمی شد. این بار هم پویش «#صاحب _خانه_خوب» به راه افتاده است تا صاحب خانه ها را به حمایت از مستاجران ترغیب کند و در سال سخت اقتصادی، از مشکلات مستاجران که تعدادشان بسیار است، بکاهد. تردیدی نیست لبخند رضایتی که بر لب می نشیند و دعای خیری که همراه صاحب خانه ها می شود، هرگز با مادیات قابل مقایسه نیست و به این راحتی ها به دست نمی آید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اجتماعی- کم و بیش همه ما با درمانگاه های پر ازدحام، مطب های شلوغ و بیمارستان هایی که همیشه باید منتظر پزشک بود، مواجه شده ایم. انتظارهایی که درد بیماری را دوچندان می کند؛ به این موضوع کمبود بیمارستان و مراکز درمانی به ویژه در شهرستان ها را هم اضافه کنید که نتیجه اش فاصله معنادار ما با استاندارد جهانی در تعداد پزشکان می شود. به این آمار که حریرچی معاون کل وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد توجه کنید: «هم اکنون در کشور شاخص تعداد پزشک عمومی، متخصص و داروساز 1.6 به ازای هر هزار نفر جمعیت است. این درحالی است که کف مورد نیازمان در این زمینه 2.5 نفر به ازای هر هزار نفر است.» به گفته او، این شاخص و استاندارد دربسیاری از کشورهای دنیا بین 3.5 تا ۵ نفر به ازای هر هزار نفر جمعیت محاسبه می شود. این آمار جدید آقای حریرچی در حالی است که وی به نقل از روزنامه جوان درسال 95 عدد کمتر از یک پزشک در هر هزارنفر را اعلام کرده است: «اکنون به ازای هزار نفر جمعیت 89 صدم نفر پزشک (کمتر از یک نفر) داریم و در این زمینه در بین کشورهای منطقه جزو رتبههای آخر محسوب میشویم. این در حالی است که مطابق استانداردهای جهانی باید به ازای هر هزار نفر جمعیت 5/3پزشک در کشور وجود داشته باشد.»
دو سوال از آقای حریرچی
* نخست این که چگونه طی سه سال این عدد دوبرابر و 50 درصد به این ظرفیت اضافه شده است. اگر این گونه است تا سه سال آینده نیز به همین منوال پیش رویم که کمبودمان جبران شود.
* چگونه می شود که شاخص بسیاری از کشورها برای تعداد پزشک بین 3.5 تا ۵ نفر به ازای هر هزار نفر است و در کشور ما 5/2 پزشک برای هر هزار نفر؟ آیا ایرانیها کمتر بیمار می شوند؟ یا این که امکانات سختافزاریمان بهتر است؟
بنابراین به نظر می رسد ما همچنان با کمبود جدی پزشک مواجهیم و ساده ترین راه فهم آن، وضعیت درمانگاه ها و مطب های شلوغ و نبود پزشک به ویژه پزشکان متخصص در بخش قابل توجهی از شهرستان ها و بخش هاست.
15 هزار پزشک که پزشکی نمی کنند
طی سال های گذشته همواره این بحث در گزارش های رسانه ای مطرح بوده که تعداد پزشکان در شرایط کنونی مازاد است یا دچار کمبود هستیم. در عین حال ایرج حریرچی سال 95 از 15 هزار پزشک سخن گفته است که به پزشکی اشتغال ندارند: بر اساس آمار اعلامی سازمان نظام پزشکی، هم اکنون حدود 15هزار پزشک عمومی دانش آموخته در کشور داریم که فقط یک بار برای گرفتن شماره نظام مراجعه کرده اند، معنای این حرف این است که این افراد یا از کشور خارج شده اند یا به شغل دیگری غیر از طبابت اشتغال دارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یزدان پناه- در هفته های اخیر بحث بر سر فروش سامانه پدافندی «اس - 400» به ایران توسط روسیه بالا گرفته است تاجایی که بخش مطبوعاتی همکاری های نظامی-فنی روسیه اعلام کرد: «آماده ایم تا مجموعه دفاع موشکی اس-400 را به ایران تحویل دهیم.» اس -400 نسل به روز شده سامانه روسی اس -300 است که از سال 1386 به خدمت نیروهای نظامی روسیه درآمد. نخستین بار که بحث بر سر این سامانه پدافندی آغاز شد، سه هفته پیش بود که بلومبرگ مدعی شد طی سفر ظریف وزیر خارجه کشورمان به روسیه در روز هفتم ماه مه (27 اردیبهشت) وی درخواست خرید سامانه دفاع موشکی اس- ۴۰۰ را مطرح کرده اما ولادیمیر پوتین آن را رد کرده است. با این حال همان روز دیمیتری پسکوف سخنگوی کاخ کرملین این شایعات را رد کرد و گفت: «هیچ اطلاعی از اخباری که ادعا میکند روسیه صادرات اس -۴۰۰ به ایران را نپذیرفته، نداریم و باید در برخورد با چنین اخباری احتیاط کرد.» همان زمان یک منبع دیپلماتیک نظامی روسیه نیز اعلام کرد، که فدراسیون روسیه هیچ گونه درخواستی از ایران برای عرضه سامانه دفاع ضد هوایی اس-400 دریافت نکرده است. با این حال دو روز پیش خبری صریح تر دراین باره این بار به نقل از بخش مطبوعاتی همکاری های نظامی-فنی روسیه منتشر شد: «روسیه آماده است تا مجموعه دفاع موشکی اس-400 را به ایران تحویل دهد ولی تابه حال در این زمینه از تهران درخواستی دریافت نکرده است. برای گفت و گو در خصوص فروش مجموعه دفاع هوایی اس-400 آماده هستیم.»درباره این که هدف روس ها از انتشار این خبر و ارسال این پالس چیست، باید پنج ارزیابی را مدنظر داشت:
1- روس ها در عصر جدید که تحرک و کنش آن ها در تحولات بین المللی جدی تر و فعالانه تر شده است، تلاش می کنند تا با حضور فعال در عرصه های نظامی از جمله فروش تسلیحات آفندی و پدافندی، کماکان خود را به عنوان یک بازیگر موثر مطرح کنند. در حقیقت این اقدام، شاخ و شانه کشیدن کرملین دربرابر کاخ سفید است. در همین راستا، به زودی قرار است روسیه سامانه اس-400 را به چین تحویل دهد و چندی پیش هم قراردادهای تحویل این سامانه با ترکیه و هند به امضا رسید که با نارضایتی آمریکا همراه بود. دو ماه پیش نیز سفیر عراق در مسکو اعلام کرد که بغداد تصمیم به خرید سامانه دفاع موشکی اس- ۴۰۰ از روسیه گرفته است.
2- پس از مراودات نظامی چند میلیارد دلاری اخیر آمریکا با عربستان و امارات، روسیه نیز تلاش دارد تا از تحولات نظامی و توازن قوا در منطقه عقب نماند. قرارداد فروش اس-400 به ترکیه و احتمالا به عراق را باید در همین راستا تحلیل کرد. به خصوص این که آمریکا به جز فروش سلاح به متحدان منطقه ای خود، هواپیماهای اف-35 خود را نیز به پایگاه های منطقه ای اش وارد کرده و این می تواند توازن قوا را در منطقه به هم بزند. پس از افول نقش روسیه در معادلات نظامی منطقه طی دو دهه اخیر به نظر می رسد، روس ها پس از حضور در بحران سوریه اکنون نمیخواهند به راحتی پای خود را از معادلات توازن قوا بیرون بکشند.
3- برخی تحلیل گران نیز معتقدند که ارائه این پیشنهاد پس از انهدام پهپاد پیشرفته آمریکایی توسط سامانه پدافندی کاملا ایرانی، به معنای آن است که مسکو مایل نیست روند تولید سامانه های بومی توسط ایران دنبال شود و لذا با فروش اس -400 به ایران مایل است تا نیاز ایران را با سامانه روسی برطرف کند.
4- از منظری دیگر انتشار خبر نظر مثبت مسکو برای فروش اس- 400 به ایران در شرایطی که تنش ها در منطقه بالا گرفته و آمریکا بازهم با نمایش جنگ سعی در ادامه بازی فریب خود دارد، می تواند پیام های روشنی به آمریکا در حمایت از ایران صادر کند. به این معنا که روسیه رسما تصریح می کند که متحدان خود را تنها نمی گذارد. روس ها همچنین با این اقدام در شرایطی که برجام در آستانه مرگ قطعی قرار گرفته است، این پیام را به غرب صادر می کند که چه برجام باشد و چه نباشد، مسکو بنا ندارد از تحریم های تسلیحاتی علیه ایران تبعیت کند. ضمن این که کرملین رسما اعلام کرده است: « این تجهیزات شامل محدودیت های اعمال شده توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل نمی شود.»
سامانه دفاع موشکی متحرک زمین به هوا «اس- 400» معروف به «تریومف» برای مقابله با انواع اهداف هوایی دشمن همچون هواپیماهای رادار محور و کنترل هوایی، هواپیماهای شناسایی و جاسوسی، هواپیماهای استراتژیکی و جنگنده های شکاری، موشک های بالستیک تاکتیکی و تاکتیکی-عملیاتی، موشک های بالستیک میان برد، اهداف هوایی مافوق صوت و دیگر اهداف هوایی پیشرفته ساخته شده است. اس-۴۰۰ با داشتن قابلیت سه موشک مختلف، بسیار دوربرد ۴۰ان۶، دوربرد ۴۸ان۶، و موشکهای با برد متوسط ۹ام۹۶ قادر به تشخیص ۱۰۰ هدف و درگیر شدن با ۱۲ هدف بهطور همزمان از محدوده ۴۰۰ کیلومتری است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بارشهای ماه های ابتدایی امسال با وجود برکات بسیار زیادی که برای کشاورزی وتامین منابع آبی استان داشت، خسارت هایی نیز عمدتا به علت جاری شدن سیل و سیلاب در روستا های تعدادی از شهرستان ها به بار آورد.این بارش ها در شهرستان فریمان خوشحالی مردم و به خصوص کشاورزان را در پی داشت و موجب رونق کشاورزی و سر ریز شدن آب سد فریمان پس از پنج سال شد اما درکنار این مواهب،خسارت های بسیار زیادی نیز به راه های مواصلاتی، قنات ها و بخش کشاورزی و تأسیسات زیربنایی ودام های شهرستان فریمان وارد شد. همچنین در شهرستان خلیل آباد طبق اظهارات مدیر جهاد کشاورزی این شهرستان بیش از ۵۰ میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی در شهرستان برآورد شده است، حالا پس از حدود دو ماه در گزارش میدانی وضعیت رسیدگی به بخش های سیل زده راکه عمدتا در روستاها هستند بررسی می کنیم.
گلایه های اهالی روستاهای آسیب دیده ازسیل
مهدی صیدمحمدخانی از اهالی روستای مزاربی آبه بخش قلندرآباد فریمان با اشاره به این که بارش های شدید باران موجب افزایش رونق کشاورزی و سطح آب های زیرزمینی شد گفت: متأسفانه 20 رأس از گوسفندانم را صاعقه زد و اکنون با گذشت یک ماه از سیلاب های اخیر و حضور دام پزشکی و جهادکشاورزی در روستا جبران خسارتی در این خصوص دریافت نکرده ام. دهیار روستای کاریز سوخته قلندرآباد با تشکر از اداره راهداری گفت: سیلاب های اخیر راه ارتباطی روستا را با روستاهای مجاور به کلی قطع کرد اما با جدیت بخشداری قلندرآباد و راهداری فریمان این مسیر بازگشایی شد.حکیمه رضایی بااشاره به این که بارش های شدید باران بیشتر باغ ها و مزارع کشاورزان را تخریب کرد گفت:پس از سیلاب چندین بار کارشناسان جهادکشاورزی به روستا آمدند و خسارت های سیل را بررسی کردند اما تا امروز مبلغی به خسارت دیدگان پرداخت نشده است.رضایی بااشاره به این که روستای چهاربید نیز زیر مجموعه این روستاست، افزود: متأسفانه در این روستاصاعقه و تگرگ حدود 300رأس گوسفند را تلف کرد و با این که کارشناسان جهادکشاورزی و دام پزشکی و ... به روستا آمدند اما خسارت دیدگان سیل همچنان چشم انتظار کمک و دریافت خسارت هستند.وی بااشاره به این که شغل اصلی اهالی این روستا باغداری و دامداری است خواستار تسریع در پرداخت خسارت های ناشی از سیلاب به خسارت دیدگان شد.حکیمه رضایی در ادامه گفت:10 واحد مسکونی قدیمی و فرسوده در روستا بین 20 تا 100درصد خسارت دید که صاحبان آن ها به بنیاد مسکن معرفی شدند و هم اکنون در مرحله معرفی به بانک و دریافت وام هستند.سیداحسان تحصیلدار تهرانی رئیس بنیادمسکن انقلاب اسلامی فریمان گفت: به علت وجود بافت های فرسوده و واحدهای مسکونی کم دوام در بخش قلندرآباد که به دلایلی در گذشته نو سازی نشده است سیلاب های بهار امسال خسارت هایی بین 20 تا 100درصد به برخی واحدهای مسکونی وارد کرد. رئیس اداره راهداری شهرستان فریمان نیز بااشاره به این که سیلاب های بهاری بیش از 20میلیاردتومان به راه های مواصلاتی، خسارت وارد کرد گفت: سیل های سه ماهه ابتدای امسال راه های ارتباطی 28 روستای بخش قلندرآباد و بخش مرکزی فریمان را مسدود کرد، اما با تلاش شبانه روزی پرسنل این اداره در تمامی راه ها بازگشایی اولیه انجام شد.مهندس حسین خیرخواه بااشاره به این که سیلاب برخی از پل ها، بناها، راه های روستایی، حاشیه خاکی جاده ها و ... را تخریب کرد گفت: هم اکنون تمامی پرسنل این اداره به منظور مرمت و احداث و رفع مشکلات مسیرها وارد عمل شده اند وبخشی از مشکلات رفع شده است.احمد قنبرزاده از اهالی روستای چهاربید قلندرآباد فریمان با اشاره به این که سیلاب سه ماهه ابتدایی امسال 700 گوسفند اهالی روستا را تلف کرد و با خود برد گفت: مسئولان آمار300 گوسفند را تأیید کرده اند، هرچند تا امروز خسارتی نیز پرداخت نکرده اند.قنبرزاده با اشاره به این که اگر چه به حدود 20واحد مسکونی روستا خسارت هایی وارد شد امابرای دریافت وام مسکن اقدام کرده ایم گفت: سیلاب بیشتر خانه های دام روستاییان را نیزتخریب کرد که پس از دریافت وام واحدهای مسکونی وام خانه دام را نیز دریافت خواهیم کرد.میرزایی از اهالی روستای باغ عباس فریمان هم بااشاره به این که پل ورودی روستا تحمل بارش های شدید و سیلاب راندارد گفت: هر سال با کوچک ترین بارش شدید باران و ورود رودخانه های فصلی راه بسته می شود که ضرورت دارد مسئولان برای احداث پل جدید اقدام کنند. مهندس عباسعلی صفایی فرماندار شهرستان فریمان با اشاره به این که بارش های سیل آسا و سیلاب های سه ماهه اول سال طبق برآوردهای انجام شده 41میلیاردتومان به بخش های مختلف خسارت وارد کرد گفت: بیشترین خسارت های سیل مربوط به روستاهای چهاربید،حسین آباد، کاریز سوخته، رخنه گل و شش روستا در محدوده تلگرد بخش قلندرآباد و چند روستا در بخش مرکزی فریمان است. مدیرجهادکشاورزی فریمان در خصوص مشکلات ناشی از سیلاب گفت:بارش های ابتدای امسال خسارت های زیادی را به برخی کانال های آب رسانی، باغ ها، زراعت، گلخانه، دامداری و قنات ها وارد کرد که در خسارت های ناشی از سیل فروردین هشت میلیارد و 100میلیون تومان به بخش های مختلف کشاورزی خسارت وارد شد که هم اکنون فقط یک و نیم میلیاردتومان توسط دولت ابلاغ شده و این مبلغ در حال پرداخت به خسارت دیدگان عزیز است.مهندس محمد رستمی گفت:در سیلاب اوایل خردادماه نیز هشت میلیارد تومان به بخش های مختلف کشاورزی و زیربنایی و اماکن دامی خسارت وارد شد که خسارت دیدگان پس از ثبت نام در سامانه «سجاد»وزارت کشور و ابلاغ اعتبار از آن بهره مند خواهند شد.
۵۰ میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی در شهرستان خلیل آباد
سیل ابتدای امسال در شهرستان های استان خراسان رضوی به ویژه در شهرستان خلیلآباد خسارت زیادی را به کشاورزی و نیز تخریب منازل مسکونی افراد وارد کرد. در شهرستان خلیلآباد به گفته مهندس مجید طاهر پور مدیر جهاد کشاورزی این شهرستان بیش از ۵۰ میلیارد تومان خسارت به بخش کشاورزی در شهرستان برآورد شده است. مدیر جهاد کشاورزی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که آخرین اقدامات شما پس از گذشت حدود دو ماه ونیم از زمان سیل برای کمک به کشاورزان و خسارت دیدگان چه بوده است؟ افزود: برابر نامه ارسالی سازمان جهاد کشاورزی استان،کارشناسان واکیپهایی به روستاها اعزام شده اند تا میزان خسارت را اعلام کنند.وی افزود :با استخراج میزان خسارت و اعلام به استان امید است اعتبار خسارت افراد اختصاص یابدو به خسارت دیدگان پرداخت شود ولی تاکنون مبلغی بابت خسارت به سیل زدگان این شهرستان اختصاص داده نشده است.خانواده قلی پور از روستای کلاته شادی نیز که منزل آنان خراب شده است و مقداری از جهیزیه دختر شان و وسایل زندگی آنان از دست رفته وزیر آوار مانده است میگوید: تاکنون کمکی به من نشده است و منزل مسکونی و محل نگهداری دام ها ازبین رفته و در این حادثه چهار راس گوسفند هم تلف شده است. وی افزود: هنوز هیچ کمک نقدی و غیر نقدی به ما نشده است مهدی بذری دهیار این روستا هم اظهار کرد: بیشتر خسارت ها به بخش کشاورزی بود و با توجه به این که دو ماه ونیم از زمان بارش بارانهای سیلآسا می گذرد هنوز امور آب منطقه ای کاشمر که وظیفه بازگشایی مسیر رودخانه های ورودی به این روستا را دارد کاری را انجام نداده است و همچنان مسیر سیل محل کشت محصولات افراد است که میطلبد هر چه سریع تر برای بازگشایی مسیل سیلاب ها اقدام کنند. وی از پیگیری فرمانداری و بخشداری بخش مرکزی خبر داد و اظهار کرد: آب منطقهای در خصوص بازگشایی مسیر سیلاب کم کاری دارد. غلامی دهیار روستای هفت خانه از بخش مرکزی هم گفت : خسارت ها بیشتر به اراضی کشاورزی و مسکن مردم بوده که به خسارت دیدگان اعلام شده است برای دریافت وام از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اقدام کنند. وی افزود: تاکنون کمک خاصی برای تامین خسارت اهالی روستا نشده است. علی یعقوبی دهیار روستای نقاب هم از میزان خسارت و کاهش برداشت محصول در روستای خود خبر داد و اظهار کرد: پیگیریهایی برای پرداخت تسهیلات و پرداخت خسارت صورت گرفته ولی تاکنون مبلغی به خسارت دیدگان پرداخت نشده است. حسین حسین پور مدیر کمیته امداد امام خمینی(ره) خلیل آباد هم با اشاره به این که از مجموع ۲۸۸ تخریب منزل در روستاهای این شهرستان تعداد ۶۴ فقره مربوط به خانواده های تحت پوشش این نهاد بوده است، اظهار کرد: خاک برداری ۲۰ واحد از واحدهای خسارت دیده صورت گرفته و به خسارت دیدگان علاوه بر اعطای تسهیلات مبلغ ۱۰ میلیون تومان بلاعوض هم پرداخت شده و هم اکنون بانکهای عامل مشخص شده است و پیگیر معرفی افراد برای دریافت تسهیلات از بانک های عامل هستیم .
خبر مرتبط
209 میلیارد ریال؛ سهم خراسان رضوی از اعتبارات جبران خسارات ناشی از سیل به زیرساختها
رنجبر/ با تصویب هیئت دولت مبلغ ۳۹ هزار و ۲۱ میلیارد ریال برای بازسازی بخشهای خسارتدیده ناشی از سیل سال ۱۳۹۸ در سطح ملی و استانهای حادثه دیده کشور تخصیص یافت که سهم استان خراسان رضوی از این رقم حدود 209 میلیارد ریال است.به گزارش خراسان رضوی، بر اساس ابلاغیه ای که دیروز با امضای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور به وزارتخانه ها و بانک مرکزی ارسال شد، هیئت وزیران در جلسه دوم تیرماه جاری با تخصیص مبلغ ۳۹ هزار و ۲۱ میلیارد ریال به صورت تملک دارایی سرمایهای برای بازسازی بخشهای خسارتدیده ناشی از سیل سال ۱۳۹۸ در سطح ملی و استانهای حادثه دیده موافقت کرد.بر اساس این مصوبه که مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به وزارت راه و شهرسازی است، 150 میلیارد ریال برای استان در نظر گرفته شده است.در قسمت مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به زیرساخت های عمرانی شهری و روستایی هیچ اعتباری به طور مشخص به خراسان رضوی اختصاص نیافته و ممکن است از ردیف "سهم 600 میلیارد ریالی دیگر استان ها" اعتباری به استان اختصاص یابد.در قسمت مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به آب و فاضلاب شهری ، هیچ اعتباری به استان اختصاص نیافته است.درقسمت مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به آب و فاضلاب روستایی 10 میلیارد ریال به استان اختصاص یافته است.همچنین درقسمت مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به ایستگاه های پمپاژ، سردهنه های کشاورزی، تاسیسات آبی در دست بهره برداری نیز 9 میلیارد ریال برای استان درنظر گرفته شده است.در قسمت مربوط به جبران خسارت ناشی از سیلاب به تاسیسات برق است، 40 میلیارد ریال سهم استان درنظرگرفته شده است .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- خون جلوی چشمانم را گرفته بود! اسلحه وینچستر را از زیر پله ها بیرون کشیدم ، مادرم که چهره غضبناکم را دید فهمید که می خواهم خون و خونریزی راه بیندازم! او به اتفاق شوهر خواهرم به دست و پایم افتاد تا اسلحه را از من بگیرد ولی من چیزی نمی فهمیدم اسلحه را از دست مادرم رها کردم و برای گرفتن چاقوی ضامن دار یادگاری از مردی که پسرش با برادرم دعوا کرده بود به راه افتادم و ... این ها بخشی از اظهارات جوان 28 سالهای است که در پی بروز خشم آنی و تنها به خاطر دعوای دو کودک، معرکه ای به راه انداخت که در نهایت با شلیک های مرگبار، مرد 48 ساله را به کام مرگ فرستاد. آن چه می خوانید حاصل گفت وگوی دو ساعته خبرنگار خراسان با عامل این جنایت مسلحانه است.
چند سال داری؟ متولد 1369 هستم.
نامت چیست؟ امید «الف»
دیپلم داری؟ نه! تا مقطع راهنمایی درس خواندم .
برادری که به خاطر او دست به قتل زدی چند ساله است؟ او در کلاس ششم ابتدایی تحصیل می کند و کوچک ترین عضو خانواده است.
چند خواهر و برادر داری؟ پنج برادر دارم و یک خواهر که کوچک تر از من است.
شغل پدرت چیست؟ او سنگ کار ساختمان است و یکی از برادرهایم نیز با او کار می کند.
مشهدی هستی؟ بله! در خیابان طبرسی 51 به دنیا آمدم و هنوز هم در همان محله زندگی می کنیم.
چرا ترک تحصیل کردی؟ درس به دردم نمیخورد، می خواستم پول دربیاورم!
چطوری؟ بعد از ترک تحصیل دنبال شغل آرایشگری رفتم و شاگرد آرایشگاه شدم، پسرعمویم آرایشگر بود من هم نزد او رفتم تا کار یاد بگیرم.
سربازی هم رفته ای ؟ نه! خدمتم را تمام نکردم، حدود دو ماه بود که به سربازی اعزام شدم ولی بعد فرار کردم!
چرا؟ فقط به خاطر یک دختر که روزگارم را سیاه کرد!
بیشتر توضیح می دهی؟ هنوز به 18 سالگی نرسیده بودم که روزی عاشق یک دختر شدم او در همان نزدیکی محل سکونتم زندگی می کرد که من با یک نگاه به او دل باختم تا این که شماره تلفنم را دادم و این گونه با هم ارتباط داشتیم. وقتی به خدمت سربازی رفتم و دوران آموزشی را در تهران می گذراندم به منزلمان زنگ زدم. آن روز از طریق خانواده ام فهمیدم که آن دختر با یکی دیگر از دوستانم ارتباط برقرار کرده و قصد ازدواج دارد! شنیدن این جمله داغانم کرد! نمی توانستم تحمل کنم به همین خاطر از خدمت سربازی فرار کردم و به مشهد آمدم اما آن دختر ازدواج کرده بود و این گونه روزگارم را سیاه کرد.
سیگار هم می کشی؟ بله!
اولین بار چند ساله بودی که لب به سیگار زدی؟ نوجوان بودم، خاطرم نیست چند سال داشتم فقط می دانم مدت ها قبل از خدمت سربازی بود! با دوستان هم سن و سال خودم، سر چهارراه می ایستادیم و سیگار دود میکردیم!
بعد از آن معتاد شدی؟ بله! آرام آرام با همین دوستانم به سوی مصرف تریاک و شیره کشیده شدم! یکی از دوستانم وقتی مادرش سرکار میرفت، مرا به خانه خودشان دعوت می کرد و با هم تریاک می کشیدیم! او فرزند طلاق بود و مادرش برای تامین هزینه های زندگی در بیرون از منزل کار می کرد.
یعنی از همان روزها شروع به کشیدن شیره و تریاک کردی؟ نه! ابتدا با دوستانم «حشیش» می کشیدیم! چون راحت تر بود! آنها «سیگاری» بار می زدند ! من هم می کشیدم.
سعی نکردی ترک کنی؟ چرا! وقتی فهمیدم معتاد شده ام به یک مرکز ترک اعتیاد رفتم و ثبت نام کردم تا «متادون» (داروی ترک اعتیاد) به من بدهند! اما نه تنها ترک نکردم بلکه مصرفم نیز بیشتر شد. چون ناراحتی روحی داشتم و اعصابم خراب بود!
سابقه زندان هم داری؟ بله!
چند بار؟ سه بار – یک بار به خاطر مواد مخدر، یک بار به خاطر چاقوکشی و یک بار هم به جرم مشارکت در سرقت!
اولین بار چگونه دستگیر شدی؟ در یک نزاع بود یکی از بچه ها را با چاقو مجروح کردم اما خوشبختانه چاقو به شانه اش خورد! آن زمان 18 ساله بودم که به مدت سه ماه و یک روز روانه زندان شدم و دیه او را نیز پرداخت کردم! بعد از آن هم ماموران انتظامی مقداری مواد مخدر در جیبم پیدا کردند که این بار هم جریمه 300 هزار تومانی دادگاه را پرداخت کردم و آزاد شدم!
آخرین بار چه مدت زندان بودی؟ آخرین بار در سال 92 به اتهام سرقت دستگیر شدم! یکی از دوستانم پیکانی را دزدیده بود و به انتهای طبرسی 92 آورد تا کپسول گاز آن را باز کند! من هم کنار او ایستاده بودم که توسط ماموران دستگیر شدم و این بار 9 ماه در زندان بودم.
الان متاهلی؟ بله!نامزد دارم!
با بستگانت ازدواج کردی؟ نه! سال 92 بعد از آن که از زندان آزاد شدم روزی در بولوار طبرسی ایستاده بودم که دختری توجهم را جلب کرد. او با دختر خاله اش در حال عبور بودند که بعد به خواستگاری اش رفتم و از آن زمان تاکنون هنوز دوران عقد را می گذرانیم!
الان به چه شغلی مشغولی؟ از حدود سه سال قبل دیگر آرایشگری را رها کردم چون درآمد زیادی نداشت و از آن زمان بیکارم!
همسرت ناراحت نبود؟ چرا مدام مرا سرزنش می کرد که سرکار بروم! به او می گفتم سرگذر برای کارگری می روم اما با دوستانم برای مصرف مواد بیرون می رفتم و در خانه آن ها بساطمان را پهن می کردیم.
پدر و مادرت هم از ماجرای اعتیادت اطلاع داشتند؟ بله! ولی به رویم نمی آوردند زمانی که خواب بودند من در اتاق مواد مصرف می کردم.
چرا چنین اجازه ای می دادند؟ پدرم می گفت: دنبال دعوا و مشروب خواری نرو! من هم تریاک و شیره می کشیدم!
به خاطر دعوای دو کودک آدم کشتی؟ نه! اول برای این که بدانم چه کسی برادرم را زده است به کوچه رفتم ولی وقتی چاقو را از روی کله چراغ موتورم برداشتم و دعوا کردم، چاقو روی زمین افتاد آن مرد (مقتول) چاقو را برداشت و پس نداد! دوباره به خاطر گرفتن چاقویم رفتم که این حادثه رخ داد.
یعنی یک چاقو ارزش قتل داشت؟ آن چاقو یادگاری یکی از دوستانم بود که چند روز قبل با شلیک نیروهای بسیجی در مشهد کشته شد! و من دوست نداشتم چاقوی یادگاری را از دست بدهم!
پشیمانی؟ خیلی ! یک لحظه اعصابم به هم ریخت! دست خودم نبود!
چیزی مصرف کرده بودی؟ قبل از نزاع متادون خورده بودم!
اسلحه را از کجا آوردی؟ آن را حدود یک سال و نیم قبل زمانی که برای تهیه مواد مخدر به منطقه قلعه ساختمان (شهرک شهید رجایی) رفته بودم از یک معتاد خریدم!
چند؟ یک میلیون و 400 هزار تومان!
یعنی این مبلغ را برای خرید یک اسلحه دادی؟ می دانستم دزدی است ولی آن مرد معتاد به کمتر از این راضی نشد!
به جوان های مانند خودت چه می گویی؟ امروز می توانم قسم بخورم که «رفیق بازی» عاقبتی جز این ندارد! از سرنوشت من درس بگیرند و دنبال این کارهای بیهوده که سرانجامی جز بدبختی ندارد نروند!
سابقه خبر
سوم تیر بود که جوان 28 ساله ای به پشتیبانی از برادر 12 ساله اش وارد ماجرای یک نزاع در محله خودشان شد اما در این نزاع چاقوی ضامن دارش را مرد 48 ساله ای برداشت که معتقد بود باید این چاقو را تحویل پلیس 110 بدهد. در این هنگام جوان خشمگین به خانه بازگشت و درحالی که به اتفاق دوستانش سوار بر یک دستگاه پژو 206 سفید رنگ بود و اسلحه وینچستر را نیز در دست می فشرد به محل نزاع رفت. او این بار به محض این که از خودرو پیاده شد لوله اسلحه را به سمت مردی می گرفت که هنوز در کنار در حیاط منزلش به انتظار پلیس ایستاده بود! جوان مذکور گلوله خشم را شلیک کرد و از محل گریخت. در پی اعلام این خبر به قاضی ویژه قتل عمد، بلافاصله قاضی کاظم میرزایی عازم محل وقوع جنایت شد ودستورات محرمانه ای را برای ردزنی متهم فراری صادر کرد اما این جوان که عرصه را بر خود تنگ می دید چند ساعت بعد خود را به کارآگاهان معرفی کرد و با دستور سرهنگ غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی) مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت که در نهایت به ارتکاب قتل مسلحانه اعتراف کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


تجزیه و تحلیل آمار و ارقام رتبهبندی سایمگو در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد ایران به مقام نخست تولیدات علمی در سطح کشورهای آسیای غربی رسیده است. به گزارش فارس، سایمگو یکی از جدیدترین و جامعترین نظامهای رتبهبندی پژوهشی دانشگاهها و مؤسسات پژوهشمحور در جهان است. براساس دادههای سایمگو، دانشمندان ایرانی در سال ۲۰۱۸، ۶۰ هزار و ۲۶۸ مقاله در علوم مختلف ارائه و منتشر کردهاند که از این تعداد ۵۴ هزار و ۹۱۵ مقاله قابل استناد بوده است. ترکیه با یک اختلاف تقریباً ۱۵ هزار مقالهای در جایگاه دوم نظام رتبهبندی سایمگو قرار گرفته و دانشمندان این کشور با تولید و ارائه ۴۵ هزار و ۵۸۲ مقاله که ۳۹ هزار و ۸۴۷ عدد آن قابل استناد بوده، حائز مقام دوم شدهاند. کشور عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی، مصر، عراق، امارات متحده عربی، اردن، قطر، لبنان، عمان، کویت، سرزمینهای اشغالی، بحرین، یمن و سوریه به ترتیب بعد از ایران و ترکیه در جدول سایمگو جای گرفتهاند و بدین ترتیب، ایران در میان ۱۶ کشور آسیای غربی مقام نخست تولیدات علمی را به خود اختصاص داده است. در یک بررسی کلیتر در میان ۱۵۵ کشور جهان، ایران جایگاه شانزدهم را به خود اختصاص داده است؛ تولیدات علمی کشورهای آمریکا، چین و انگلیس صدرنشین این نظام رتبهبندی است که جایگاه نخست تا سوم را به خود اختصاص دادهاند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.