


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکی از دم دستترین وسایل برای بسیاری از کودکان امروزی، گوشی است. آنها یا با تلفنهمراه هوشمند والدین یا گوشی که اختصاصی خودشان است، ساعتهای زیادی از روز را سرگرم میشوند. البته این اتفاق، مخالفان زیادی دارد. شاید تصورش سخت باشد که «لیونل» مسی در اینباره به فرزندانش سخت بگیرد اما ستاره آرژانتینی در صحبتهای اخیرش اظهار کرده که برای هیچیک از فرزندانش تلفنهمراه نخریده است. «مسی» گفته: «زیاد از تلفن استفاده نمیکنم و کلا آدمی نیستم که مثلا در واتساپ از شکلک استفاده کنم و هیچیک از فرزندانم هنوز تلفنهمراه ندارند». این دیدگاه را «کریستیانو رونالدو»، رقیب دیرینه مسی هم دارد. «رونالدو» گفته: «بزرگترین فرزندم هر بار از من میپرسد بابا! آیا میتوانم تلفن داشته باشم؟ پاسخ من به او نه است. من میدانم که این نسل جوان یک قدم جلوتر از سن خود هستند ولی درباره فناوری باید مراقب بود. فکر میکنم نکته اصلی اینجاست که باید بدانیم چطور از آنها مراقبت کنیم»(منبع خبر: ایسنا). اما آیا این تصمیم منطقی است؟
همراستا بودن نظر کارشناسان با تصمیم این 2 فوقستاره
بزرگترین فرزند مسی سال 2012 به دنیا آمده و 11 ساله است. بزرگترین فرزند رونالدو هم سال 2010 به دنیا آمده و 13 ساله است. قریب به اتفاق روانشناسان معتقدند که تهیه گوشی اختصاصی، حداقل باید تا ابتدای نوجوانی یعنی 12، 13 سالگی به تعویق بیفتد. حتی برخی توصیه میکنند اگر ضرورتی وجود ندارد، والدین تا 16 سالگی فرزندشان برای تهیه گوشی اختصاصی صبر کنند. بنابراین این تصمیم فوقستارههای فوتبال جهان، همراستا با نظر کارشناسان حوزه تربیتفرزند در جهان است. البته باید پذیرفت که در دنیای امروز، تلفنهمراه به یک وسیله جدانشدنی از دانشآموزان تبدیل شده است؛ آنها تقریباً در همه جا از این وسیله استفاده میکنند، بازی میکنند، جستوجو میکنند و گاهی هم اطلاعات مفید کسب میکنند اما واقعیت این است که دانشآموزان اگر از این وسیله به درستی استفاده نکنند، بیش از هر قشر دیگری آسیب خواهند دید.
پاسخ منفی «رونالدو» به درخواست پسرش
اشتباه نیست؟
«رونالدو» بهتازگی گفته: «بزرگترین فرزندم و هر بار از من میپرسد بابا! آیا میتوانم تلفن داشته باشم؟پاسخ من به او نه است». بعضی والدین میگویند که چون فرزندمان دایم از ما طلب گوشی میکند، تهیه یک گوشی اختصاصی، تنش را کم میکند و نمی گذارد که او در کودکی احساس کمبود کند. در این بین باید توجه کرد که اگر فرزندتان دایم در پی گرفتن گوشی از شماست، یعنی همین الان و پیش از تهیه گوشی اختصاصی برای او، مشکلی وجود دارد که باید به آن رسیدگی شود. طبق نظر همه متخصصان، کودکان باید به شکلی محدود پای صفحات نمایشی بنشینند و از آن ها استفاده کنند. اگر فرزند شما دایم بهانهگیری میکند یا به وقت نه شنیدن از شما، بدرفتاری میکند، یعنی هنوز فرزندتان با محدودیتهایی که به نفع خودش است، کنار نیامده است. در این شرایط بدترین انتخاب، خرید گوشی اختصاصی است چراکه در این صورت دامنه اختیارات شما در محدودسازی زمان استفاده او از گوشی، کمتر خواهد شد و این به معنای استفاده بیشتر فرزندتان و آسیب دیدن بیشتر اوست. پس برای جلوگیری از بروز مخاطرات بیشتر، تهیه گوشی اختصاصی را برای او به تعویق بیندازید و در این فاصله حتما به فکر به اجرا گذاشتن برنامه مشخص و شفافی در استفاده از گوشی برای فرزندتان باشید.
محرومیت 100درصدی از گوشی ممنوع
نکتهای که نباید از آن غافل شد و احتمالا «مسی» و «رونالدو» هم موافق آن نیستند، ممنوعیت 100 درصدی برای استفاده گوشی توسط کودکان است. اینکه شما برای فرزندتان گوشی اختصاصی تهیه نکنید به معنای آن نیست که فرزندتان به هیچ عنوان از فناوری استفاده نکند. پس این تصور که اگر فرزندم گوشی اختصاصی نداشته باشد، از بقیه عقب مانده و برایش مشکل ایجاد میشود، تصور نادرستی است. شما میتوانید از دو سالگی زمان بسیار محدودی در روز، به فرزندتان اجازه دهید تا از گوشی شما یا تبلت یا دیگر صفحات نمایشی استفاده کند. نکته مهم این است که وقتی فرزند شما از وسیلهای مشترک با بقیه، استفاده میکند، مدیریت زمان و نحوه استفاده از آن بسیار راحتتر است و این مزیت بسیار مهمی در سنین پیش از دبستان و دبستان است.
6 آسیب غیرقابلجبران استفاده زیاد کودکان
از گوشی
اما برخی آسیبهای غیرقابل جبران به خاطر استفاده زیاد از گوشی، وجود دارد که میتوان از آنها بهعنوان پشتوانههای منطقی برای مخالفت «مسی»و«رونالدو» با گوشیدار شدن فرزندانشان یاد کرد:
1 بروز مشکلات عصبی در کودکان| کار زیاد با رایانه، تبلت، گوشی و حتی تماشای زیاد تلویزیون و مواجهه بیش از حد با منابع نوری باعث بروز این مشکل میشود.
2 پایین آمدن کیفیت خواب| زمانی که کودکان به گوشیهای هوشمند و تبلتهای خود در تاریکی نگاه میکنند، طول موج کوتاه نور آبی منجر به تأخیر در ترشح ملاتونین میشود و پیرو آن، فرایند خواب را سختتر میکند.
3 به وجود آوردن اختلالات ذهنی| استفاده زیاد از تلفنهمراه نوعی وسواس و اختلالذهنی به دنبال دارد که متاسفانه نزد کاربران نوجوان بسیار رایج است و سپس برای آنها، استرس و پریشانی ذهنی پدید میآورد.
4 منزوی شدن کودکان| بازی با تبلت و گوشی همراه فرصت آموزش، خواندن، نوشتن و حتی اجتماعی شدن و برقراری ارتباط با دیگران را از کودکان سلب میکند.
5 کاهش مهارتهای ارتباطی| جایگزین شدن فناوری به جای ارتباطات حضوری تا حدود زیادی ارتباطات انسانها را به حداقل رسانیده است و باعث کاهش مهارتهای ارتباطی در کودکان میشود.
6 مواجهه با اطلاعات نامتناسب| در بسیاری از مواقع محتویات شبکههای اجتماعی، مسائل و اطلاعات نامناسبی دارد که ذهن کودک و نوجوان را درگیر میکند و مشغله فکری برای او ایجاد میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سید خلیل سجادپور- ظهر جمعه گذشته، خبر تکان دهنده ای نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت. سر و صدای بیسیمهای پلیس از یک ماجرای وحشتناک در روستای خلق آباد مشهد حکایت میکرد. اهمیت موضوع که به جان دختری ۱۳ ساله گره خورده بود، موجب شد تا خودروهای گشت انتظامی آژیرکشان به طرف روستا حرکت کنند. هر لحظه امکان داشت خبر دلخراشی از آن سوی بیسیمها به گوش برسد !دلهره عجیبی در دلهای باورمندان به امنیت به راه افتاده بود. افسر گشت، پدال گاز را به کف اتاق خودرو چسباند. رانندگان عبوری با شنیدن آژیرهای ممتد پلیس، راه عبور را میگشودند تا این که بالاخره خودروهای انتظامی مقابل منزلی با دیوارهای آجری توقف کردند. با اشاره سرگرد علی محمدزاده (رئیس کلانتری خلق آباد) که فرماندهی مستقیم عملیات را به عهده داشت، عوامل انتظامی وارد منزل مسکونی شدند، اما فقط ابزار و آثاری از شکنجههای هولناک را یافتند که درون پذیرایی و اتاق دیده میشد. حالا نه از دختر ۱۳ ساله خبری بود ونه شکنجهگر شیشهای در آن جا حضور داشت .این موضوع عملیات پلیس را وارد مرحله جدیدی کرد؛ چراکه فرضیه قتل دختر مذکور، دلها را تکان میداد. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در این هنگام بود که عوامل انتظامی در خیابانهای اطراف پراکنده شدند و جست وجوهای تخصصی را برای یافتن خودروی پژو پارس آغاز کردند.آنان در بازرسی از منزل به سرنخهایی از یک خودروی سواری رسیده بودند که متعلق به مرد شیشهای بود و احتمال میرفت که او دخترش را به مکان نامعلومی انتقال داده باشد! دقایقی بعد دامنه جست وجوها به خیابان یاس رسید و نیروهای انتظامی خودرو را به صورت پارک شده در حالی پیدا کردند که نرگس( دختر ۱۳ ساله) در صندوق عقب آن محبوس شده بود. به محض این که نیروهای انتظامی او را از صندوق عقب پژو پارس بیرون کشیدند ناگهان دختر نوجوان جیغ وحشتناکی کشید و زخمهای هولناک شکنجههای پدر بر پیکرش نمایان شد. او بیش از 2 ساعت بود که در گرمای سوزان ظهر جمعه ،به سختی درون صندوق عقب خودرو نفس میکشید، ولی از ترس پدرش حتی نمیتوانست از رهگذران احتمالی کنار خیابان هم کمک بخواهد. طولی نکشید که بانوان پلیس او را به مرکز درمانی انتقال دادند و عملیات را برای یافتن مرد ۴۲ ساله شیشهای با دستورات قاطع قاضی نیره عابدینزاده( معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) ادامه دادند و موفق شدند او را نیز در حالی دستگیر کنند که مقادیر زیادی مواد مخدر صنعتی به همراه یک قبضه کارد از داخل خودرو کشف شد.
به گزارش روزنامه خراسان، نرگس دختری که آثار وحشتناک شکنجههای هولناک بر پیکرش خودنمایی میکرد پس از انجام درمانهای اولیه، درباره این ماجرای تکان دهنده گفت :پدرم به مواد مخدر صنعتی( شیشه و کریستال) اعتیاد دارد و به همین خاطر مدام مادرم را کتک میزد تا حدی که دیگر مادرم تحمل خود را از دست داد و به مکان نامعلومی فرار کرد ،ولی پدرم مرا به عنوان گروگان در منزل نگه داشت. او هر روز که از مدرسه به خانه باز میگشتم مرا ابتدا با کابل و شیلنگ به شدت شلاق میزد و بعد هم با سیم داغ نقاط مختلف پیکرم را میسوزاند به گونه ای که فریادهایم به آسمان میرسید، ولی او علاوه بر دستها، پارچهای را هم بر دهانم میبست تا صدایم را کسی نشنود! بسیاری از روزها به خاطر درد زخمهای عمیق نمیتوانستم به مدرسه بروم! که پدرم از همین فرصت استفاده میکرد و از آثار شکنجههای وحشتناک خودش با گوشی تلفن عکس میگرفت و برای مادرم ارسال میکرد تا به این طریق او را مجبور به بازگشت کند! پدر شیشهایام حتی به دیگر خواهران و برادرم نیز رحم نمیکرد و حتی بدن برادر 1.5سالهام را میسوزاند تا به مادرم اتهام بزند! دیگر هیچ جای سالمی روی بدنم وجود نداشت و حتی برای رفتن به سرویس بهداشتی هم مشکل داشتم فقط از درد به خود میپیچیدم، ولی جرئت اعتراض نداشتم؛ چراکه دوباره باید میلههای آهنی داغ را تحمل میکردم! وقتی دیگر تحمل این شکنجهها برایم دلخراش شد مخفیانه با مادرم تماس گرفتم تا مرا نجات دهد او هم با اورژانس اجتماعی بهزیستی تماس گرفته بود و این گونه ماجرای شکنجههای پدرم لو رفت، ولی اگر نیروهای انتظامی اندکی دیرتر مرا در صندوق عقب خودرو پیدا میکردند دیگر با پیکر بیجانم روبه رو میشدند و...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است حسین (متهم 42 ساله شیشهای) نیز در بازجویی های تخصصی نیروهای کلانتری خلق آباد مشهد، به شکنجههای هولناک فرزندانش اعتراف کرد و مدعی شد برای بازگرداندن همسرم به زندگی مشترک ،این کارها را انجام میدادم.
درخور یادآوری است با دستور ویژه مقام قضایی، متهم مذکور در حالی روانه زندان شد که دو فرزند ۲ و ۶ ساله وی در بهزیستی نگهداری میشوند و دختر ۱۳ ساله نیز به بهزیستی انتقال یافت. بررسیهای بیشتر درباره این ماجرای وحشتناک همچنان ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه سیاسی-اگرچه پیش بینی میشد با امضای توافق امنیتی ایران و عراق، گروههای تروریستی و تجزیه طلب کرد تا مهلت مقرر(28 شهریور) به طور کامل خلع سلاح شوند و برای همیشه فرسنگها از مرزهای ایران فاصله بگیرند اما به نظر میرسد برخی جریانهای سیاسی در عراق اراده واقعی برای عمل به تعهدات خود ندارند و همین موجب شده تا در روزهای اخیر بار دیگر کلام مقامات بلندپایه سیاسی و نظامی ایران لحن تهدیدآمیز به خود بگیرد. هر چند یک هفته از پایان ضرب الاجل ایران به دولت عراق گذشته است اما مقامات ایرانی معتقدند که توافقات آن گونه که باید اجرا میشد، پیش نمیرود. سرلشکر علی باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران در حاشیه رژه اخیرنیروهای مسلح در سخنانی بیان کرد: «آن چه در این مهلت شش ماهه رخ داد، این بود که فقط قدری از مرزهای کشور ما فاصله گرفتهاند. آن چه در متن قرارداد دبیران شورای عالی امنیت دو کشور آمده، کاملاً باید انجام شود. رئیس جمهور فرمودند که نیروهای مسلح چند روزی مهلت بدهند و صبر کنند، ما برای چند روز صبر خواهیم کرد و تیمهای ناظر را به این منطقه میفرستیم تا بررسی کنند که آیا این خلع سلاح به طور کامل انجام شده است یا خیر. پس از این اتفاق برای چگونگی اقدام خود تصمیم میگیریم».سایت «نورنیوز» رسانه منتسب به شورای عالی امنیت ملی نیز در توئیتی اعلام کرد:«با وجود اقدامات فعالی که دولت فدرال عراق برای اجرای توافق امنیتی تهران-بغداد در خصوص خلع سلاح و اخراج عناصر ضدانقلاب از اقلیم کردستان انجام داده، همچنان بندهایی از این توافق نامه به طور کامل اجرا نشده که پیگیری آن ضروری است».ایران پیشتر هشدار داده بود پس از پایان ضرب الاجل شش ماهه، در صورت عدم خلع سلاح گروههای تروریستی حملات خود به مقر این گروهکها را از سرخواهد گرفت و به نظر میرسد اگر در چند روز آینده دولتمردان عراقی اقدام جدی در این زمینه انجام ندهند شاید دوباره موشکهای سپاه پاسداران بر سر گروهکهای تجزیه طلب فرود آید چرا که مقامات امنیتی ایران بارها گفتهاند درباره تهدیدات علیه تمامیت ارضی با هیچ کسی مماشات نخواهند کرد. هر چند ایران از روند اجرای توافق امنیتی رضایت ندارد، اما مقامات عراقی مدعی هستند که همه مفاد توافقات دوجانبه به خوبی در حال اجراست. یک منبع آگاه در دولت اقلیم هم هفته گذشته به «دویچه وله» گفت که حزب دموکرات کردستان پس از 3 دهه مقر اصلی خود در «قلعه دموکرات» را ترک کرده است. این منبع تاکید کرد:«احزاب معارضه با انتقال به اردوگاههایی که قبلاً در استانهای اربیل و سلیمانیه دایر شده، موافقت کردهاند». گفته میشود این گروه ها برخی از سلاح های خود را به جای تحویل به دولت عراق، منهدم کردهاند.پیش از این برخی منابع عراقی گفته بودند در مرحله اول عناصر گروههای تجزیه طلب به فاصله 20 کیلومتری از مرزهای ایران دور میشوند تا در آینده روند خروج کامل آن ها تکمیل شود. رسانههای عراقی خبر داده بودند طرفهای ذیربط انتقال تروریستهای تجزیهطلب از منطقه کردستان به استان الانبار در غرب عراق را پیشنهاد دادهاند. در این پیشنهاد آمده است که مجتمعهای مسکونی تحت نظارت امنیتی عراق همانند اردوگاه «اشرف» که برای منافقین ساخته شده بود، برای این گروهها در استان الانبار ساخته شود. قرار است منطقهای در نزدیکی شهر «الرطبه» برای ساخت این مجتمعهای مسکونی انتخاب شود و هدف این است که این گروهها به دورترین نقطه از مرزهای ایران و عراق انتقال داده شوند.این گونه که از اظهارات مقامات عراقی برمیآید، عناصر تجزیه طلب و خانوادههایشان همچنان در خاک اقلیم کردستان حضور دارند و تنها چند کیلومتر از مقرهای قبلی خود در مرزهای ایران دور شدهاند و به این معنی است که سایه تهدیدات علیه تمامیت ارضی برای همیشه از بین نرفته است و این چیزی نیست که خواست جمهوری اسلامی باشد.هر چند نیروهای مرزبانی ارتش عراق فعلا بخشهای زیادی از کنترل مرزهای مشترک با ایران را به دست گرفتهاند اما با توجه به سوابق خرابکاری عناصر تجزیه طلب، مادامی که در خاک اقلیم نفس میکشند، احتمال نفوذ مجدد این گروه ها برای ایجاد ناامنی به داخل کشور همچنان وجود دارد. لذا تهران قصد اخراج گروه های تروریستی به مناطق دوردست عراق را دارد که تاکنون محقق نشده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سارا مسیحا/سرانجام طلسم طلا در کاروان اعزامی ایران به بازی های آسیایی هانگژو دیروز شکسته شد و تیم ملی والیبال کشورمان با غلبه بر چین میزبان مسابقات هم به قهرمانی رسید و هم اولین مدال کاروان ایران را روی تور صید کرد. شاگردان بهروز عطایی که در چند هفته اخیر به واسطه نتایج ضعیف در لیگ ملت ها و نایب قهرمانی در مسابقات قهرمانی والیبال آسیا در ارومیه، زیر فشار انتقادهای زیادی بودند، روز گذشته در سالن والیبال دهکده بازی های آسیایی هانگژو که مملو از تماشاگر و خبرنگار چینی بود، موفق شدند با نتیجه 3 بر یک میزبان را شکست دهند. سروقامتان کشورمان ست اول را با نتیجه 25-19 واگذار کردند اما در سه ست بعدی برتریشان را به چینی ها دیکته کردند و با امتیازهای 25 بر 14، 25 بر 22 و 26 بر 24 توانستند از سد چین عبور کنند. این مدال با ارزش نه تنها اولین طلای کاروان ایران بود بلکه سومین قهرمانی والیبالیست ها در بازیهای آسیایی بود و در واقع سروقامتان در کسب طلای بازیهای آسیایی هت تریک کردند. این طلا در حالی به دست آمد که حریف چینی از همه امتیاز میزبانی خود برای قهرمانی استفاده کرد اما در نهایت حریف انگیزه و توانایی ملی پوشان والیبال ایران نشد. به گزارش خبرنگار اعزامی خراسان به هانگژو سالن مسابقه مملو از تماشاگران و خبرنگاران چینی بود؛ به طوری که حتی برای خبرنگاران ایرانی و خارجی جایگاه خاصی درنظر گرفته نشده بود و همین مسئله برای پوشش مسابقه و ارسال گزارش مشکلاتی را برای خبرنگاران ایرانی به وجود آورده بود. پولادگر معاون وزیر ورزش و مناف هاشمی دبیرکل کمیته ملی المپیک و سرپرست کاروان اعزامی ایران به بازیهای آسیایی همراه با داورزنی رئیس فدراسیون والیبال در سالن حاضر بودند و به دلیل حساسیت بالای مسابقه استرس زیادی داشتند. در پایان مسابقه جینگ یین ژانگ از چین با ۱۹ امتیاز، امتیازآورترین بازیکن زمین شد و شهروز همایونفرمنش با ۱۷ امتیاز بهترین بازیکن ایران بود. به خاطر سفر ملی پوشان والیبال به برزیل برای حضور در مسابقات انتخابی المپیک پاریس، هیچ یک از اعضای تیم ملی ایران در میکسدزون و نشست خبری حاضر نشدند چرا که ساعت 12 به سمت برزیل پرواز داشتند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جزیره سیسیل که چند شهر دارد میتوانست با هنر و معماریاش معروف باشدیا با مناظر دیدنی، تاریخ جذاب و همینطور محصولات کشاورزی و البته غذاهای خوشمزه، اما دنیا سیسیل را بهجای اتمسفر رنگارنگش بیشتر از هرچیز با داستانهایی تاریک میشناسد؛ داستانهایی با محوریت مافیا. مافیایی که سازمان دهی شده برای جرم و جنایت. مافیای سیسیل در همه دنیا حضور دارد و حتی از ایتالیا به آمریکا رفت تا با همان ساختار سنتی، دنیای زیرزمینی تبهکاری آنجا را هم تصاحب کند.به تازگی خبر رسید آخرین پدرخوانده مافیای سیسیل که شهرتی سیاه در انواع جرم و جنایت، مثل بمبگذاری، قتلعام، ترور و... دارد چند ماه بعد از بازداشت در ژانویه 2023، پس از یک دوره بیماری طولانی مرد. ماتئو مسینا پیش از دستگیری برای 30 سال تحت تعقیب بود. آمار جنایتهای او چنان گسترده است که به قول خودش میتواند یک قبرستان را از آدمهایی که کشته است، پر کند. خبر مرگ او بهانهای شد تا سیسیل این جزیره زیبا را بهتر بشناسیم و البته سرکی هم به دنیای مافیا بکشیم.
سیسیل، جزیرهای زیبا برای شکموها
سیسیل بزرگ ترین جزیره دریای مدیترانه، با جمعیتی حدود 5 میلیون نفر که بلندترین آتشفشان فعال اروپا را دارد
و تاحد زیادی خودمختار از ایتالیاست
شاید این روزها سیسیل برای بسیاری از ما محدود باشد به یک بازی نقشمخفی روسی یعنی «مافیا». بازی که اتفاقات آن قرار است در شهری بگذرد که شبیه سیسیل است و شهروندان باید با هوش و قدرت منطقشان کاری کنند که شهر در تصرف مافیا نباشد. پیش از شهرت این بازی، سیسیل برای بیشتر ما برابر بود با تصویری که سینما برایمان ساخته بود. از «پدرخوانده» کاپولا تا فیلمهای دیگری که یا بخشی از داستانشان در سیسیل میگذشت یا درباره آداب و رسوم خانوادههای سیسیلی که حرفهشان تبهکاری بود. بسیاری از ما آنقدر فیلم گانگستری دیدیم که میدانیم ساختار مافیا شامل «پدرخوانده»، «مشاور» و «معاونین» است. مشاور و معاون هر چقدر کار درست باشند در نهایت این فرزند ارشد پدرخوانده است که جای او مینشیند. خانواده محدودهشان را که یک کاپو محسوب میشود از دیگر خانوادهها جدا و اداره میکنند، اما سیسیل برخلاف تصور بیشتر ما پر از جنگ و جنایت نیست، بلکه با یک جزیره زیبا طرف هستیم که شامل شهرهای گردشگری میشود. در حقیقت مافیای سیسیل در شهرهای دیگر ایتالیا و آمریکا فعالیت داشتند. حالا اگر میخواهید سیسیل را فراتر از تصویر رایج سینماییاش بشناسید با ما همراه باشید.
سیسیل را فراتر از مافیا بشناسید
جزیره زیبای سیسیل از دیرباز جزیرهای مهاجرپذیر بوده و عمر فرهنگ، هنر و فنون کشاورزی در آن چندین برابر عمر صدو چند ساله مافیاست. سیسیل بزرگ ترین جزیره دریای مدیترانه است؛ ناحیهای خودمختار از ایتالیا با حدود 5 میلیون نفر جمعیت. کوه آتنا بهعنوان بلندترین آتشفشان فعال اروپا در این جزیره قرار دارد. از صدها سال قبل در چند مقطع، مردم از خاورمیانه به این جزیره مهاجرت کردند. مهاجرانی که از سرزمینها و فرهنگهای مختلف به سیسیل رسیدند، پایهگذار فرهنگی خاص شدند. فنیقیها و یونانیها معروفترین اقوامی بودند که در این جزیره حضور پیدا کردند. مافیای این جزیره از قرن نوزدهم بهمرور شکل گرفت، اما فرهنگ، ادبیات، فنون کشاورزی و معماری در شهرهای مختلف سیسیل قدمتی چندین برابر ظهور مافیا دارد. جزیره متشکل از چند شهر قدیمی است که پالرمو شهر اصلی و مرکز آن محسوب میشود. شهری که یک میلیون و 300 هزار نفر جمعیت دارد.
مرکز گردشگری
شاید فکر کنید خودمختاری این جزیره از ایتالیا باعث شده با منطقهای پرآشوب طرف باشیم که جرم و جنایت در آن عادی است، اما سیسیل یک منطقه گردشگری جذاب است و گردشگر هم بدون وجود امنیت جایی نمیرود. با این اوصاف سیسیل امن است؛ بهخصوص در یکی دو دهه اخیر و پس از پاک سازی گسترده مافیای این جزیره در اوایل دهه 90 میلادی. مردم سیسیل ایتالیا را دوست دارند و در رقابتهای ورزشی داخلی این کشور شرکت میکنند. از طرفی در رقابتهای بینالمللی هم طرفدار تیمهای ملی ایتالیا هستند و آن جنس جداییطلبی که در کاتالان اسپانیا سراغ داریم کمتر در سیسیل وجود دارد. شاید علت این ماجرا ثروتمندتر بودن کاتالانها نسبت به جامعه اسپانیا و توسعهیافته نبودن سیسیلیها نسبت به جامعه ایتالیا باشد. طوریکه کاتالانها احساس میکنند از بدنه جامعه بالاتر هستند.
مرکز جنگهای مهم
سیسیل چند تیم فوتبال معروف دارد که شاخصترین آنها پالرمو و مسینا هستند. بازیکنان معروفی مثل کاوانی، دیبالا، لوکا تونی و گروسو در مقاطع مختلف عضو پالرمو بودند. طی قرنها چندین جنگ بزرگ در این جزیره و بهخصوص شهر پالرمو اتفاق افتاده، شهری که بنیاد علوم، فرهنگستان، دانشسرای معروف موسیقی و رصدخانه دارد. فرهنگ در سیسیل طی قرنها و بهرغم وقوع اتفاقهای تلخ همیشه پویا بوده است؛ اتفاقات تلخی چون حمله وندالها در سال 444 میلادی، حمله بیزانس و ... . بد نیست بدانید ژنرال گاریبالدی معروف که قهرمان ایتالیا محسوب میشود کسی بود که سیسیل و بندر ناپل را آزاد کرد و به ایتالیا برگرداند، اما خودمختاری این جزیره از ایتالیا در سال 1946 میلادی رخ داد. سیسیل بهلحاظ توسعه به مراتب از ایتالیا عقبتر است. بهرغم فرهنگ غنی و ریشهدار، رشوهخواری و کاغذ بازی در سیسیل بیداد میکند. عجیبتر اینکه هنوز زمینداران بزرگ رگ خواب جامعه را در دست دارند.
جذاب برای شکموها
دره معابد، کوه آتنا، کلیسای جامع و گورستان پانتالیکا جزو معروفترین دیدنیهای این جزیره است. جزیرهای که همیشه آب و هوایی آفتابی و مطبوع دارد. رنگ زندگی در برخی نقاط سیسیل که مردم مشغول کشاورزی هستند شبیه کارت پستالهای قدیمی است. یکی از تمهیدات جالب برای جذب گردشگر و ایجاد آشنایی با فرهنگ سیسیل این است که در بیشتر روزهای سال ورودی اماکن تفریحی و تاریخی شهر برای گردشگران رایگان است. غذاهای خیابانی در سیسیل غوغا میکند. طبیعت زیبا و محیط زیست بکر باعث شده این جزیره مرکز خوبی برای انواع میوهها، سبزیجات تازه، غذاهای دریایی خاص و تفریحات خیابانی باشد. معروفترین غذای سیسیل قابل حدس است؛ اسپاگتی با گوشت قلقلی، سس و دورچین سبزیجات. غذایی خوشمزه که ملاطش برخلاف نوع طبخ ما، روی اسپاگتی ریخته میشود.
سرگذشت آخرین «پدرخوانده» مافیای سیسیل
مرگ بیرحمترین مرد ایتالیا در زندان در حالی اتفاق افتاد که شهرت امروز مافیای سیسیل به دلیل خشونت و قساوت اوست
«ماتئو مسینا دنارو»، «آخرین پدرخوانده» مافیای سیسیل، در ۶۱ سالگی پس از یک دوره طولانی بیماری مُرد. او که برخی از خونینترین جنایات ایتالیا را در دهه ۹۰ میلادی برنامهریزی کرده، پیش از بازداشتش در ژانویه سال جاری میلادی، ۳۰ سال تحت تعقیب بود. شهرت امروز مافیای سیسیل به دلیل خشونت و قساوت اوست. افسانههای بسیاری حول شخصیت او وجود دارد و در ادامه، بر زندگی پراز جنایت او مروری خواهیم داشت.
پسری از نسل مافیاها
«ماتئو مسینا دنارو» متولد ۲۶ آوریل ۱۹۶۲ در «کساتلوترانو» در جنوب غربی سیسیل بود و در قلب جرایم سازمانیافته بزرگ شد. «دون چیچو»، پدر او رئیس یک خانواده محلی مافیا و پدرخواندهاش هم یکی از اعضای خانواده مافیا بود. در سال ۱۹۸۹ پس از شرکت در یک درگیری خونین میان دو خانواده برای نخستین بار با قانون روبه رو شد. «سالواتوره رینا» در سال ۱۹۹۲ او را همراه گروهی به رم فرستاد تا قاضی فالکونه را بکشد، اما سپس پشیمان شد. در نهایت فالکونه در ۲۳ مه ۱۹۹۲ در پالرمو در انفجار خودرویی بمبگذاری شده به قتل رسید و «ماتئو» به جرم این قتل در سال ۲۰۲۰ به صورت غیابی به حبس ابد محکوم شد.
30 سال متواری بودن
«مسینا دنارو» که به دلیل فعالیتهایش برای مافیای سیسیل(کوزا نوسترا) از جمله بمبگذاریهای مرگبار در رم، فلورانس و میلان به شش بار حبس ابد محکوم شده بود، متحد «سالواتوره رینا» مشهور به «توتو»، پدرخوانده خانواده «کورلئونسی» مافیای سیسیل بود. این خانواده الهامبخش فیلم پدرخوانده هم بودند. «ماتئو» در منطقه «تراپانی» در غرب سیسیل مستقر بود، با وجود این تا زمان دستگیری اش در ۱۶ ژانویه ۲۰۲۳ نفوذ او تا پالرمو، پایتخت این جزیره گسترش یافته بود. او پس از آغاز سرکوب گسترده مافیا توسط دولت ایتالیا در سال ۱۹۹۳ که به کاهش شدید قدرت کوزا نوسترا انجامید، حدود 30 سال متواری بود. پلیس در نهایت وی را پس از مراجعه به یک کلینیک درمان سرطان در پالرمو دستگیر کرد.
علایق آخرین «پدرخوانده» مافیای سیسیل
گفته میشود که «ماتئو مسینا دنارو» طرفدار ساعت رولکس، لباسهای طراحان مشهور، کتابهای داستان مصور و بازیهای ویدئویی بود. در پی دستگیری او یادگاریهایی از فیلم «پدرخوانده» در خانهاش پیدا شد. از جمله آهنربایی که روی آن نوشته شده بود «پدرخوانده من هستم». با این حال جنایات او هولناک و فهرست قربانیانش بسیار طویل است. از جمله این قربانیان میتوان به کودکی که جسدش در اسید حل شده بود، اشاره کرد.
ارتباط با دیگران از طریق سیستم «پیتزینی»
جنایاتی که او در این سالها انجام داد حتی برحسب معیارهای مافیا هم بیرحمانه بود. او در ژوئیه ۱۹۹۲ پس از قتل «وینچنزو میلاتزو»، رئیس خانواده آلکامو که رقیب خانواده او بود، همسر مقتول را هم که باردار بود، به قتل رساند. بنابر اسناد دادگاهی در سال ۱۹۹۳، او همچنین در آدمربایی «جوزپه دیماتئو»ی ۱۲ ساله دست داشت. پدر جوزپه در ماجرای قتل فالکونه علیه مافیا شهادت داده بود. قاتلان این پسر را پس از ۷۷۹ روز اسارت، خفه و جسدش را در اسید حل کردند. «مسینا دنارو» که از سال ۱۹۹۳ متواری بود، امورش را از طریق سیستم «پیتزینی» انجام میداد. در این سیستم او علایمی رمزگونه را روی کاغذی کوچک مینوشت و به عواملش میداد. «دنارو» در این سالها از راههای مختلفی همچون قاچاق مواد مخدر و قمار کسب درآمد میکرد.
مخوفترین مافیاهای جهان
از مافیای یاکوزاها تا کریپس و لسزتا، گروههای تبهکاری هستند که نامشان با انواع جنایتها گره خورده است
گروههای مافیایی زیادی در کشورهای مختلف جهان حضور دارند. آنها خطرناکترین کارها از جمله حمل موادمخدر، قاچاق انسان، سرقت مسلحانه، قتلعام افراد با بمبگذاری و ... را انجام میدهند. همه ما قصههای زیادی را درباره گروههای تبهکاری و مافیایی مخوف شنیدهایم اما در ادامه، با معروفترین آنها آشنا خواهید شد.
یاکوزاها در ژاپن این گروه یکی از مخوفترین باندهای مافیایی جهان است که تشکیلاتی گسترده در دنیا دارد و پیشینهاش به قرن 17 برمیگردد. آنها بیشتر در زمینه مواد مخدر فعالیت میکنند. ویژگی متفاوت این گروه تبهکار با نمونههای دیگر این است که هرچندوقت یکبار، اساسی بهجان یکدیگر میافتند و کشتوکشتارهای خونینی میان اعضای یاکوزا در میگیرد. در این زمینه گاردین گزارش جالبی داده و مدعی است که تعداد اعضای این گروه بیش از 34 هزار نفر است و گاهی اوقات درگیری میان اعضای یاکوزا به جنگهای مسلحانهای در خیابانها منجر میشود و چنین درگیریهایی برای کشوری مانند ژاپن که آمار خشونتهای مسلحانه بسیار کمی دارد، عجیب بهنظر میرسد.
لسزتا در مکزیک باند مافیایی «لسزتا» از مخوفترین باندهای شناخته شده در سراسر جهان است که نامش در فهرست جدول خلافکاران دنیا بین 10 گروه اول قرار دارد و سردسته این باند با قاچاق اسلحه، مواد مخدر و انتقال بردگان جنسی به کشورهای مختلف برای خود درآمدزایی میکند. این باند در سال 1990 میلادی(26 سال پیش) با هم پیمانی فرماندهان سابق ارتش مکزیک راهاندازی شد و اعضای آن از شکنجه و کشتار افراد باندهای رقیب لذت میبرند و تاکنون در بیشتر عملیاتهایشان، موفق بودهاند. تعداد اعضای این باند بیش از 10 هزار نفر در داخل و خارج از زندانهای مکزیک برآورد شده است. بسیاری از قتلعامهای سراسری در مکزیک توسط این باند انجام میشود و به دلیل نفوذشان در ادارات پلیس مکزیک تمامی معاملاتشان را با موفقیت انجام میدهند و به قول خودشان، عاشق خلاف به صورت رسمی و در روز روشن هستند!
کریپس در آمریکا باند کریپس معروف به جانیان خطرناک لسآنجلس 47 سال پیش در محدوده کالیفرنیا توسط «ریموند واشنگتن» و «استنلی ویلیامز» تشکیل شد. «کریپس» خشنترین باند سازمان یافته خیابانی در آمریکاست و بین 40 تا 45 هزار عضو دارد. در برنامه کاری این باند، آدمربایی و کشتن اعضای باندهای رقیب به بیرحمانهترین شکل ممکن انجام میشود و افراد زیادی هستند که این گروه را برای آدمربایی، حرفهای ترین میدانند. گروهی که کارش را تمیز انجام می دهد و عواقب ماجرا را هم به طور کامل برعهده میگیرد! گاهی اعضای باند از کودکان کم سن و سال مناطق فقیرنشین انتخاب میشوند تا بتوانند قدرت را در سراسر خیابانهای آمریکا به دست بگیرند. درآمد آنها از راه قاچاق مواد مخدر و رواج فحشا تامین میشود.
منابع این بخش از پرونده: یورونیوز، گاردین، ایسنا

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.