


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هیپنوتیزم علمی است که از دیرباز علاوه بر دانشمندان، مورد توجه عوام هم بوده است. آن هم به این دلیل که براساس تعریفهای اغراقآمیز و شایعاتی که درباره آثار عجیب آن وجود داشته، مردم فکر میکردهاند با هیپنوتیزم میتوان هر کار ناشدنی را انجام داد، از درمان بیماریهای لاعلاج تا وادار کردن دیگران به انجام دادن خواستههای ما. در این بین نباید از نقش سینما هم برای پر و بال دادن به این علم غافل ماند که آن را تبدیل به یک فرایند ماورایی و چیزی شبیه سحر و جادو کرده است. امروز ۴ ژانویه، روز جهانی هیپنوتیزم است. متخصصان هیپنوتیزم از سال ۲۰۰۵ تصمیم گرفتند برای هیپنوتیزم روز جهانی تعیین کنند تا هر سال متخصصان با کمک تجربیات سال گذشته بکوشند آگاهی مردم به این علم را افزایش دهند. در چنین روزی کارشناسان هیپنوتیزم در جهان دور هم جمع میشوند و نظریات و تجربههای خود را درباره این موضوع و مزایای آن در میان میگذارند. اگر افرادی به حقیقت هیپنوتیزم شک دارند یا دوست دارند بدانند که در حالت هیپنوتیزم چه احساسی به انسانها دست میدهد، میتوانند در جلسات رایگان روز جهانی هیپنوتیزم شرکت کنند. در پرونده امروز به همین مناسبت به علم هیپنوتیزم پرداختیم تا هم آثار علمی آن را بیان کنیم و هم به شایعاتی که درباره آن وجود دارد، پاسخ دهیم.
هیپنوتیزم چیست؟
مروری سریع و مختصر بر تعریف، فرایند و مراحل هیپنوتیزم
حتما بارها برایتان اتفاق افتادهاست که درحال انجام کاری باشید و تمام تمرکز و حواستان معطوف به آن کار باشد به طوریکه متوجه اتفاقات اطراف خود نشوید. در این صورت شما در حالت هیپنوز هستید. هیپنوز عبارت است از تمرکز کامل روی یک اتفاق، یک نقطه یا یک صدا و هیپنوتیزم یکی از تکنیکهای مورداستفاده در علم روان کاوی است.
در حالت هیپنوز چه اتفاقی برای شما میافتد؟
در روانکاوی انسان دارای دو سطح ادراکی هوشیار و ناهوشیار یا خودآگاهی و ناخودآگاهی فرض میشود. در برخی منابع این تقسیمبندی به این شکل است: هوشیار، نیمههوشیار و ناهوشیار. هوشیاری یا خودآگاهی، سطحی است که در آن فرد در حالت درک کامل محیط و اتفاقات اطراف است؛ در این سطح افکار و مسائل داخلی ذهن فرد، رفتار او را کنترل و اداره میکنند؛ مثلا فرد تصمیم میگیرد غذا بپزد. ناهوشیار سطحی است که فرد ارتباط خود را با محرکهای محیطی و اتفاقات اطراف ازدست میدهد یا رفتاری از او سر میزند که معمولا خودش متوجه نمیشود چرا آن کار را کردهاست. مثلا ممکن است برای شما اتفاق افتادهباشد که ناگهان احساس اضطراب و دلشوره کنید. بهترین مثال برای ناهوشیار، زمانی است که در خواب بهسر میبرید. در این هنگام بر اتفاقاتی که در ذهنتان میافتد و تصاویری که در رویا میبینید، کنترلی ندارید. زمانی که بدن شما برای خواب آماده میشود، سطح هوشیاریتان ناگهان کاهش نمییابد بلکه بدن و مغز بهطور تدریجی از هوشیاری کامل به سمت ناهوشیاری و خواب حرکت میکند؛ اگرچه در برخی افراد ممکن است این روند سریعتر باشد. برای درک بهتر مطلب میتوان افرادی را مثال زد که برای عمل جراحی آماده میشوند. پزشک بیهوشی از فرد میخواهد شروع به شمردن کند. زمانی که فرد شروع به شمردن میکند، صدایش کم و کمتر میشود و هوشیاریاش کمکم ازبین میرود. زمانی که به خواب میروید هم بدن به همین شکل عمل میکند. اما نکته اینجاست که همزمان با پیش رفتن ذهن به سمت کم شدن هوشیاری، بدن شما هم شروع به شُل شدن میکند و اصطلاحا «ریلکس» میشود. هرقدر بدن شما در حالت آرامش و شُلشدگی بیشتری قرار گیرد، ذهن راحتتر میتواند به سمت خواب و کاهش هوشیاری حرکت کند. اما هدف از توضیح این قسمت چه بود؟ حتما متوجه شدهاید زمانی که میخواهید بخوابید، لحظاتی هرچند کوتاه وجود دارد که سروصدای محیط اطراف را میشنوید و متوجه اتفاقات پیرامون هستید اما بدن شما قدرت حرکت ندارد و ذهن هم خیلی نگران اطراف نیست. در این وضع بدن نه کاملا خواب است و نه بیدار. هیپنوتیزم به شما کمک میکند در این شرایط قرار بگیرید.
چطور هیپنوتیزم میشوید؟
برای هیپنوتیزم شدن سه شرط اساسی وجود دارد: باید خواهان و راغب به هیپنوتیزم شدن باشید. باید به اینکه هیپنوتیزم روی شما قابل انجام است، باور داشتهباشید. باید توانایی آرام بودن و تمدد اعصاب را داشتهباشید. گفته میشود درصد کمی از افراد را نمیتوان هیپنوتیزم کرد و عدهای را هم بهراحتی میتوان هیپنوتیزم کرد ولی بیشتر مردم در طیف وسط قرار دارند و این سطح تلقینپذیری افراد است که شدت و ضعف این موضوع را مشخص میکند. در جریان هیپنوتیزم، با تمرکز بر یک محرک بیرونی خاص (مثلا یک ساعت) محرکهای بیرونی دیگر اثر کمتری روی فرد میگذارند. درواقع فرد با خیره شدن به ساعت و با تلقینات هیپنوتیزور به هیچ محرک دیگری پاسخ نمیدهد و بعد از آن القائات انجام میشود. وقتی فرد در این حالت تمرکز بالا و تلقینپذیری، کلمه خواب را بارها میشنود، بهتدریج در آن حالت قرار میگیرد.
6 تهمت ناروا به هیپنوتیزم!
در هیپنوتیزم ما مجبور به هر کاری میشویم!
پاسخ: نه. باید همیشه به یاد داشته باشید که حتی در عمیقترین حالت هیپنوتیزم هم ذهن ما خاموش نمیشود. ذهن همیشه کنترلگر نهایی است، نه تلقینهای فرد هیپنوتیزمکننده. یعنی اگر در حالت هیپنوتیزم ،دستوری به ما داده شود که با باورهای واقعی و عمیقمان مخالف باشد، آن دستور هیچگاه اجرا نمیشود. اما اگر آن دستور از ما رفتاری را بخواهد که باور عمیقی به پرهیز از آن نداریم، احتمال عمل به آن دستور در حالت هیپنوتیزم بیشتر میشود. پس تا زمانی که ما واقعا چیزی را نخواهیم، حتی در حالت هیپنوتیزم هم این اتفاق نخواهد افتاد.
بدون این که بخواهیم، میتوانند ما را هیپنوتیزم کنند!
پاسخ: خیر. تا زمانی که ما نخواهیم و در برابر آرامش ذهنی مقاومت کنیم، احتمال هیپنوتیزم شدن کم است. در شرایطی که فرد هیپنوتیزمکننده بتواند این مقاومت را با تکنیکهای ویژه دور بزند، احتمال هیپنوتیزم شدن ما وجود دارد. معمولا این وضعیت به اعتماد متقابل ما به شخص هیپنوتیزم کننده بستگی دارد.
در حالت هیپنوتیزم ممکن است رازها را برملا کنیم!
پاسخ: احتمال آن بسیار ناچیز است. چون ذهن از ورود به مسائلی که ممکن است برایش خطر ایجاد کند، پرهیز میکند. مگر این که ذهن ناهوشیار ما تشخیص دهد که رازمان آنقدرها هم که در حالت عقلانی خطرناک به نظر میرسد، خطرناک نیست. در این صورت ممکن است برخی از ناگفتههای زندگیمان را فاش کنیم!
ممکن است در حالت هیپنوتیزم گم شویم!
پاسخ: این موضوع فقط در فیلمهاست و چنین اتفاقی در عالم واقعی نمیافتد! البته باید توجه داشت چون در هیپنوتیزم درمانی، فرد در حالت نیمههوشیار با ترسها و مسائل و مشکلات ذهنی خود روبهرو میشود، ممکن است درگیر مسائل روان شناختی و واکنشهای هیجانی و عاطفی شدیدی شود. به همین دلیل به هیچوجه پیشنهاد نمیشود این نوع هیپنوتیزم جز با نظارت درمانگری حرفهای و آشنا به مسائل روانی انجام شود.
شاید هیچ گاه از هیپنوتیزم بیرون نیاییم!
پاسخ: خیر. تنها اتفاقی که ممکن است هنگام ناتوانی از کنترل ذهن در حالت هیپنوتیزم برای فرد رخ دهد، این است که هیپنوتیزمگر نتواند او را در حالت بینابین نگه دارد و فرد هیپنوتیزمشده به خوابی عمیق فرو برود. در این موقعیت هم فرد مانند هر زمان دیگری که به خواب رفته عمل میکند، میخوابد و پس از مدتی بیدار خواهدشد.
وقتی هیپنوتیزم میشویم متوجه هیچ چیزی نمیشویم!
پاسخ: نه. به هیچ وجه در حالت هیپنوتیزم ارتباط خود را با اطراف به شکل کامل از دست نمیدهیم. ما صداها را میشنویم اما میزان توجه مغز به صداهایی که نیازی به توجه ندارند، کم میشود. برای همین فرد هیپنوتیزمکننده در طول اجرای هیپنوتیزم هرازچندی به ما یادآوری میکند که تنها به صدای او توجه کنیم، درست مانند زمانی که در محیطی شلوغ هستیم و فقط به صداهایی که مهم است توجه میکنیم.
کاهش درد، بهبود خواب و کاهش نشانههای اختلالاتروانی
مروری بر کاربردهای علمی هیپنوتیزم که متخصصان
صحت و کارایی آنها را تأیید میکنند
الهه توانا | روزنامهنگار
اگرچه هیپنوتیزمکنندههای فیلم و سریالی [و متخصصنماها] به تصویر عمومی از هیپنوتیزم علمی آسیب رساندهاند اما تحقیقات علمی روبهرشدی از مزایای آن در درمان طیف وسیعی از مشکلات از جمله درد، افسردگی و اضطراب حمایت میکنند. دکتر «مایکل یاپکو»، روانشناس و عضو انجمن هیپنوتیزم بالینی آمریکا میگوید: «هیپنوتیزم واقعا کار میکند و دستاوردهای تجربی بدون چونوچرا از آن حمایت میکنند اما بهخودیخود یک روش درمانی نیست». هیپنوتیزم درواقع ایجاد حالتی از تمرکز درونی در بیماران است که از آن میتوان در روشهای درمانی ازجمله درمان شناختی-رفتاری استفاده کرد. همچنین بیماران میتوانند با کمک خودهیپنوتیزمی از آثار آن در کاهش درد مزمن، بهبود خواب و کاهش برخی از علایم افسردگی و اضطراب استفاده کنند.
عمل جراحی کمدردسر
از هیپنوتیزم قرنها بهعنوان روشی برای کنترل درد استفاده میشد؛ بهویژه درطول جنگ داخلی آمریکا که جراحان ارتش، سربازان مجروح را قبل از قطع عضو هیپنوتیزم میکردند. مطالعات اخیر، اثربخشی آن را بهعنوان ابزاری برای کاهش درد تأیید کردهاند. ازجمله محققان برجسته در این زمینه، دکتر «گای اچ. مونتگومری»، روانشناس است که تحقیقات گستردهای درباره هیپنوتیزم و کنترل درد در دانشکده «Mount Sinai School of Medicine» نیویورک انجام دادهاست. در یک مطالعه، «مونتگومری» و همکارانش اثربخشی یک جلسه هیپنوتیزم 15دقیقهای قبل از عمل جراحی را درمقابل یک جلسه گوش دادن همدلانه در یک کارآزمایی بالینی با 200 بیمار مبتلا به سرطان پستان آزمایش کردند. در مقالهای که سال 2007 در مجله موسسه ملی سرطان منتشر شد، تیم انجامدهنده این آزمایش گزارش داد بیماران هیپنوتیزمشده، درد، حالت تهوع، خستگی و ناراحتی کمتری را پس از عمل جراحی گزارش کردند. این مطالعه همچنین نشان داد با این روش بهدلیل کاهش دوران نقاهت پس از جراحی، بیمارستان بهازای هر بیمار حدود 800دلار صرفهجویی میکند. بیمارانی که هیپنوتیزم شدهبودند، درطول جراحی به «لیدوکائین» و آرامبخش «پروپوفول» کمتر نیاز داشتند. مونتگومری میگوید: «هیپنوتیزم به بیماران کمک میکند تا ناراحتیشان را کاهش دهند و انتظارات مثبتی درباره نتایج جراحی داشتهباشند. کنترل ذهن و جادویی در کار نیست.» مونتگومری و همکارانش در مقالهای در سال 2009 در مجله روانشناسی سلامت، مطالعه دیگری را گزارش کردند که نشان داد ترکیبی از هیپنوتیزم و درمان شناختی-رفتاری میتواند احساس خستگی مفرط را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت پرتودرمانی کاهش دهد. تحقیقات همچنین مزایای استفاده از هیپنوتیزم بر بیماران دچار سوختگی را ثابت کردهاند. در گزارشی در سال 2007 در مجله «روانشناسی توان بخشی»، دکتر «شلی ویچمن آسکی» و همکارانش در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن دریافتند هیپنوتیزم قبل از دبریدمان زخم (برش، برداشت یا حذف یک بخش از بافت مرده، عفونیشده یا صدمهدیده از بدن بیمار بهمنظور تسریع روند جایگزینی یا ترمیم طبیعی) بهطور قابلتوجهی باعث کاهش دردِ گزارششده ازسوی بیماران میشود.
کنترل مشکلات گوارشی و پوستی
همانطور که از توضیحات بالا متوجه شدید، هیپنوتیزم میتواند بهعنوان یک روش مکمل درمان بهکار رود به شرط آنکه توسط یک درمانگر آموزشدیده استفاده شود. درمانگر متخصص در شما توقعات عجیبی از هیپنوتیزم ایجاد نمیکند و ادعا نمیکند که با تحت کنترل درآوردن ناهوشیارتان هر مشکلی را حل خواهدکرد. در ادامه با تعدادی دیگر از مزایای درمانی هیپنوتیزم آشنا میشوید؛
مشکلات پوستی| هیپنوتیزم در درمان اختلالات پوستی موفقیتآمیز بوده و برای کاهش عاداتی مانند خاراندن بیشازحد پوست کارایی داشتهاست. این روش بدون عوارض جانبی، درکنار مدیتیشن و بیوفیدبک (پسخوراند زیستی) میتواند در مواردی که سایر روشها شکست خوردهاند، نتایج مثبتی داشتهباشد.
درمان فوبیا| هیپنوتیزمدرمانی شناختی-رفتاری (CBH) که ترکیبی از دو روش درمان شناختی-رفتاری و هیپنوتیزم است، علاوهبر اختلالات اضطرابی که به آن اشاره شد، در درمان انواع فوبیا هم میتواند موثر باشد. طیفی از اختلالات اضطرابی و فوبیا که (CBH) در درمان آنها موفق بودهاست، در ادامه آورده میشود؛ اختلال اضطراب عمومی، اضطراب مصاحبه شغلی، اضطراب امتحان، فوبیای پرواز، اضطراب سخنرانی در جمع، آگورافوبیا (گذرهراسی)، اضطراب عملکرد جنسی و اختلال استرس پس از سانحه.
اختلالات گوارشی| اختلالات گوارشی تأثیر بسزایی بر کیفیت زندگی کودکان دارد و به رغم اینکه بهعنوان یک مشکل فیزیکی (در روده) شناخته میشود اما گاه درمانهای پزشکی معمول به بهبود منجر نمیشوند. در این شرایط هیپنوتیزم، بهویژه زمانی که فرایند انجامش برای بیمار توضیح داده و اعتمادش جلب شود، میتواند دردهای گوارشی را کاهش دهد.
منابع: positivepsychology.com، apa.org

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سرانه مصرف نوشابه گازدار در دنیا ۱۰ لیتر و در ایران به صورت سالانه ۴۲ لیتر و به گفته معاون سازمان نظام پزشکی 90 درصد خانوادهها کمبود کلسیم دارند. جالب است که یکی از علت های مشخص کمبود کلسیم را میدانیم اما هنوز موفق به مدیریت آن نشدهایم! این میزان از مصرف نوشابههای گازدار علاوه بر پوسیدگی دندان، چاقی، سوء تغذیه؛ باعث تخریب کلیه و ... خواهد شد. ادامه مطلب را مطالعه کنید:
افزایش سرعت پیری
نوشابه حاوی فسفات و قند است که هر دوی این مواد سرعت فرایند پیری را افزایش میدهد.
دیابت
هر دو نوشابه معمولی و رژیمی با افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ در ارتباط هستند و با مصرف این نوشیدنی ذخایر چربی کبد طی شش ماه، ۱۵۰ درصد افزایش مییابد.
پوسیدگی دندان
اسیدهایی مثل «اسید فسفریک و اسید کربنیک» نوشابه باعث ایجاد محیط اسیدی در دهان میشود و دندانها را در مقابل پوسیدگی آسیبپذیر میکند.
مشکلات کلیوی
سنگ کلیه در نتیجه تجمع تدریجی مواد معدنی در کلیه رخ میدهد. این رسوبات از کلیه به میزنای راه پیدا میکند و احتمال ابتلا به این عارضه در افرادی که بهطور مرتب نوشابه مصرف میکنند، بیشتر است.
کلسترول بالا
یک بطری نوشابه، بیشتر از میزان قندی که بدن در روز به آن نیاز دارد دارای قند است و رژیم غذایی سرشار از قند با افزایش سطح کلسترول بد (LDL) و کاهش سطح کلسترول خوب (HDL) مرتبط است.
سرطان روده بزرگ
رنگ اضافه شده به نوشابه ممکن است باعث سرطان شود.
نوشابهها حاوی رنگ، مواد افزودنی و طعمدهندههای مصنوعی هستند که همگی احتمال ابتلا به سرطان روده بزرگ را افزایش میدهد.
از دست دادن حافظه
بسیاری از نوشابهها حاوی روغن« برومین» است که نه تنها باعث ناباروری میشود، بلکه میتواند تأثیرات منفی روی سیستم عصبی مرکزی داشته باشد و منجر به از دست دادن حافظه شود.
میگرن
نوشابه سرشار از شیرین کنندههای مصنوعی محرک سردرد میگرنی محسوب میشود.
کمآب شدن بدن
کافئین موجود در نوشابهها ادرارآور است و به همین دلیل باعث کمآبی بدن میشود.
افسردگی
نوشابه مقدار زیادی فروکتوز دارد که میتواند با اسیدآمینههای هورمون سروتونین (هورمون شادی) واکنش منفی نشان دهد و به مرور زمان، این موضوع افسردگی را به دنبال دارد.
کبد چرب غیرالکلی
قند موجود در نوشابه بسیار زیاد است؛ به همین دلیل بدن نمیتواند آن را به طور مناسب پردازش کند و به مرور زمان، این موضوع باعث بروز بیماری کبد چرب میشود.
ریزش مو
مصرف نوشابه میتواند باعث تغییرات هورمونی شود که این موضوع ریزش مو را در پی خواهد داشت.
پوکی استخوان
مصرف نوشابه با کاهش تراکم استخوانها در ارتباط است و به همین دلیل با افزایش سن، بیشتر شما را در معرض شکستگی و ناتوانی در حرکت کردن قرار میدهد.
سرطان مثانه
شیرینکنندههای نوشابه مثل «ساخارین و سیکلامات سدیم» با افزایش احتمال ابتلا به سرطان ارتباط دارد.
تومور مغزی
آسپارتام، شیرینکننده مصنوعی موجود در بعضی از نوشابهها احتمال ابتلا به تومور مغزی را بیشتر میکند.
تاری دید
مصرف نوشابه باعث میشود قند خون بهسرعت افزایش یابد که این موضوع ممکن است منجر به ورم کردن عدسی چشم شود و بینایی را تحت تأثیر قرار دهد.
پیشنهادهایی برای کاهش مصرف نوشابه
1- از آب طعمدار خنک استفاده کنید تا نوشابه کمتری بنوشید.
2- به محض احساس تشنگی آب گوارا بنوشید.
3- هرچه مصرف فست فودها را کاهش دهید، مصرف نوشابه هم کمتر خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شهادت مظلومانه سردار سلیمانی، همچون حیات پربارش یک دستاورد راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران داشت: احیای بازدارندگی موثر ایران در مقابل ارتش تروریست آمریکا و تسریع خروج آن ها از منطقه. ترور سردار قاسم سلیمانی در نخستین ساعات بامداد سیزدهم دی ماه 1398، نتیجه یک تصمیم آنی یا جنون آنی ترامپ نبود، بلکه نتیجه بیش از دوسال تله گذاری برخی طرف های منطقه ای متحد آمریکا با همراهی چند مقام و نهاد دولتی تندرو و به شدت ضدایرانی برای زمینه چینی و متقاعد کردن ترامپ به انجام چنین حماقتی بود. استدلالی هم که برای متقاعد کردن ترامپ بیان می کردند این بود که ایرانی ها از مشکلات داخلی آمریکا و ناتوانی این کشور برای به راه انداختن یک جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه به خوبی آگاه هستند و به همین دلیل تهدیدات نظامی آمریکا را جدی نمی گیرند و این اقدام بار دیگر بازدارندگی آمریکا در برابر ایران و متحدانش در منطقه را بازیابی خواهد کرد. با این حال آن چه در عمل اتفاق افتاد، درست برعکس پیش بینی ها و در واقع القائات این افراد و نهادها بود و خون ریخته شده شهید سلیمانی در نهایت بازدارندگی ایران را در برابر آمریکا تقویت کرد و خروج شتاب زده نیروهای آمریکایی از منطقه یکی از نتایج آن است. ایده اولیه و زمینه چینی برای ترور سردار سلیمانی از زمان ریاست مایک پمپئو بر سازمان سیا شروع شد. پمپئو که همواره بیش از منافع ملی آمریکا، به رژیم اسرائیل و مطامح نامشروعش وفادار بوده است، یک پروژه جدید و ساختگی اطلاعاتی را درباره ادعای نقش پررنگ ایران و سپاه قدس در ناامنی های عراق و کشته شدن صدها سرباز آمریکایی در عراق کلید زد. تا قبل از اقدامات پمپئو، باور عمومی نخبگان آمریکایی این بود که ناآرامی های عراق پس از سقوط صدام عمدتا ناشی از فعالیت بعثی های سابق با حمایت وهابیون و کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی ترکیه است که سقوط صدام را باعث به هم خوردن موازنه قوا به نفع ایران می دانند و آمریکا را متهم می کردند که عراق را در سینی طلایی به ایران تقدیم کرده است. ایران، هرچند بر اساس سیاست اصولی خود همواره بر خروج هرچه سریع تر اشغالگران تاکید داشت، ولی در همان حال، بی ثباتی و ناامنی عراق را در جهت منافع خود و ملت عراق نمی دید و به دولت منتخب عراق بیشترین کمک را برای ایجاد امنیت کرد و حتی مذاکرات محدودی را با آمریکا به منظور برقراری امنیت و استقرار هرچه سریع تر یک دولت مقتدر در عراق(که طبیعتا و براساس ترکیب جمعیتی عراق و سوابق گذشته دوست ایران هم بود) انجام داد. به هر حال تلاش های پمپئو برای معرفی ایران به عنوان مسئول اصلی ناامنی های عراق(به رغم نقش برجسته ایران در ثبات عراق و شکست داعش) زمینه های روانی لازم را برای فاز دوم تله گذاری فراهم کرد.
در فاز دوم، تلاش شد ترور سردار سلیمانی در چارچوب یک راهبرد کلان و دهان پرکن، یعنی «بازیابی بازدارندگی آمریکا علیه ایران» القا شود. واقعیت این است که طی سه دهه گذشته، یکی از عوامل اصلی که بازدارندگی ایران در مقابل آمریکا را شکل داده بود، سابقه نیروهای ایرانی در واکنش به اقدامات نیروهای آمریکایی در اواخر جنگ تحمیلی در سال 1988 میلادی بود. در آن زمان آمریکا تصمیم گرفت در پی جنگ نفتکش ها و در حمایت از صدام، حملاتی را به تاسیسات و نیروهای ایرانی انجام دهد، ولی پاسخ های سختی را در ازای هریک از این ماجراجویی ها دریافت کرد. هرچند در آن زمان به دلیل نابرابری توان نظامی دو طرف، نیروهای ایرانی هم خسارت های سنگینی دریافت کردند، ولی این واقعیت بی سابقه که ایران هیچ حملهای از سوی آمریکا را بی پاسخ نگذاشت، این پیام و باور را به طرف آمریکایی منتقل کرد که بر خلاف سایر کشورهای منطقه که تا مدت ها چنین حملاتی را کتمان میکردند و بی جواب می گذاشتند، ایران در این زمینه با کسی شوخی ندارد. این سابقه نوعی از بازدارندگی را تا سه دهه بعد برای ایران فراهم آورده بود. با این حال پمپئو و همفکران اسرائیلی وی چنین القا کرده بودند که سابقه رفتار 30 سال قبل ایران قابل تعمیم به وضعیت فعلی نیست و فرماندهان ایرانی با روحیات زمان جنگ فاصله گرفته اند و ایران تحت فشار تحریم ها، جسارت پاسخ مستقیم را نخواهد داشت و حداکثر مطابق قبل در چارچوب جنگ خاکستری اقدامات محدودی خواهد کرد که آن را هم با نیروی نظامی پاسخ خواهند داد.در فاصله سیزدهم تا هجدهم دی ماه 1398(سوم تا هشتم ژانویه 2020) نوعی سرخوشی به همراه تهدید ایران برای واکنش نشان ندادن به این ترور توسط ترامپ، پمپئو و دیگران صورت گرفت و تصور می شد این تهدیدات در چارچوب تحلیل های قبلی، ایران را از پاسخی سخت بازخواهد داشت. با این حال، حمله موشکی دقیق، حساب شده و ویرانگر بامداد هجدهم دی ماه، عملا این محاسبات را وارونه کرد. این بار پاسخ ایران، قدرتمندتر و ویرانگرتر از پاسخ های شجاعانه، ولی احساسی اواخر جنگ تحمیلی بود. این حمله، به عنوان بزرگ ترین و شدیدترین حمله به یک پایگاه آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم و دقت و تاکتیک به کاررفته در این حملات که به ناتوانی مطلق سامانه دفاع موشکی آمریکا(که درباره آن تبلیغات و افسانه سرایی های زیادی شده بود) منجر شد، عملا بی دفاع بودن پایگاه ها و نیروهای آمریکایی در منطقه را در قبال جنگ افزارهای موثر ایران آشکار و عزم آمریکا برای خروج سریع تر از منطقه را تقویت کرد. موضع هوشمندانه بعدی ایران نیز این بازدارندگی را تقویت کرد. ایران اعلام کرد با این حمله، انتقام سردار سلیمانی گرفته نشده و حق تعقیب افراد و نظامیان درگیر در این ترور را برای خود محفوظ می داند.
یکی از تبعات راهبردی این بازدارندگی، خروج سامانه های موشکی آمریکایی از عربستان و خاورمیانه و ترجیح آمریکایی ها برای به کارگیری آن ها در محافظت از پایگاه هایشان بود. نتیجه بعدی ایجاد هراس دایمی از آسیب پذیری پایگاه های نظامی آمریکایی در منطقه، افزایش هزینه های نگهداری و تامین امنیت آن ها و در نهایت تسریع کاهش و خروج نیروهای آمریکایی از منطقه به ویژه افغانستان و عراق بود.
حال که دوسال از این ترور فاصله گرفته ایم، می شود با دید کلان تری موضوع را تحلیل کرد. اقدام آمریکا یک حمله تروریستی در یک کشور ثالث وفاقد مشروعیت بینالمللی بود و هرچند یک حمله پهپادی بود، ولی از جنس همان اقدامات تروریستی و دزدانه رژیم اسرائیل بود که ناتوانی آن ها در ایجاد تغییرات راهبردی ثابت شده است. در مقابل حملات ایران یک قدرت نمایی تمام در نمایش کارایی تسلیحات راهبردی ایران و ناتوانی مطلق تجهیزات آمریکایی در مقابله با این ابزار کارامد بود. در مجموع سردار سلیمانی که در طول حیات طیبه اش افتخاراتی چون کمک به پیروزی در جنگ های 33 روزه و 22 روزه علیه اسرائیل و شکست داعش را در کارنامه داشت، شهادتش نیز دستاوردی راهبردی برای ایران داشت که عبارت بود از تقویت و احیای بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


3 سال پس از توئیت جنجالی
عبدالملکی: هنوز هم می توان با یک میلیون تومان شغل ایجاد کرد!
گروه ورزش/ الساندرا کمپدلی مربی والیبال زنان که به دلیل همکاری نزدیک با سرمربی اسبق والیبال ایران، دست پرورده مکتب خولیو ولاسکو محسوب میشود درحالی دو هفته پیش راهی تهران شد که همین یک شنبه گذشته پای میز مذاکره با داورزنی نشست و به توافق یک ساله رسید. او گفت: قراردادش یک به علاوه یک است و در صورت موفقیت در سال اول حضورش در ایران، قراردادش یک سال دیگر هم تمدید خواهد شد. همکاری با خولیو ولاسکو افسانه اما نقطه قوت کارنامه کمپدلی است. خودش میگوید: « من شانس همکاری نزدیک با ولاسکو را داشتم و این که بتوانم از شخصیت و تجربیات ایشان چیزهای زیادی یاد بگیرم. قبل و بعد از حضورم در ایران با ولاسکو تماس تلفنی داشتم و او بر این باور بود که میتوانم به والیبال زنان ایران کمک کنم.» او اهدافش را اینطور تشریح میکند: «اهدافم در والیبال ایران دو بخش است. اول از همه ارتقای جایگاه والیبال ایران در آسیا و اطمینان از اینکه این ارتقا در آسیا پایدار بماند. هدف دوم مرتبط با هدف نخست است و باید با کار مناسب در ردههای سنی به این هدف دست یابیم تا تمام والیبال بانوان ایران پیشرفت کند.» کمپدلی درخصوص ذهنیتش از زنان ایران قبل و بعد از حضورش در کشورمان میگوید: «سوال بسیار قشنگی از من پرسیدید. زنان زیادی را در ایران دیدم که از لحاظ حرفهای در سطح آمادگی بالایی بودند و با عشقی که در درونشان وجود دارد کار میکنند. این درحالی است که در ایتالیا زنان زیادی وجود ندارند که با عشق و علاقه کار کنند. میخواهم هنگام برگشت به کشورم تجربیاتم را به اشتراک بگذارم.» او با تاکید بر این که از امکانات والیبال ایران هیجانزده شده است میگوید: «همه این امکانات به افزایش سرعت رشد و ترقی ما کمک خواهد کرد. این را هم بگویم که ایران کشوری خارقالعاده و زیباست که در آن فرهنگ نفس میکشد.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خادم - ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی اعلام کرد که جنبش انصارا... یمن کشتی باری با پرچم امارات متحده و حامل تجهیزات بیمارستانی را در بندر حدیده در غرب یمن «ربودهاند». دم خروس ائتلاف سعودی اما پس از انتشار تصاویر این کشتی باری توسط نیروهای مقاومت یمن بیرون زد. این کشتی باری بر خلاف ادعای ائتلاف متجاوز سعودی پر شده بود از خودروهای نفربر نظامی و اسلحه و انواع و اقسام مهمات؛ تجهیزاتی که میتوان آن را هدیهای گران بها برای ارتش و کمیتههای مردمی یمن به شمار آورد. این اقدام ارتش یمن نشان از اشراف خوب آنها بر دریا، به ویژه پس از فرار مزدوران وابسته به امارات از دهها کیلومتر از سواحل غربی دارد. به نظر میرسد این تسلیحات قرار بود در بندر مخاء واقع در استان تعز به نیروهای مزدور طارق عفاش تحویل شود چرا که نیروهای وابسته به او در عملیاتهایی که در شمال شهر حیس در الحدیده انجام داده بودند، هر چه داشتند، به غنیمت داده و فرار کرده بودند. سخنگوی نیروهای مسلح یمن درباره توقیف کشتی اماراتی در صفحه توئیتر خود نوشت، «این کشتی بدون مجوز وارد آبهای یمن شده و در حال انجام اقدامات خصمانهای بود که امنیت و ثبات یمن را هدف میگیرد.» این کشتی در نزدیکی بندر «الحدیده» بود که توقیف شد. سرتیپ «یحیی سریع» اعلام کرد که نیروهای یمنی این کشتی را طی هفتههای گذشته زیر نظر داشتند و مشاهده میکردند که این کشتی مقادیر زیادی سلاح را که برای هدف قرار دادن مردم یمن به کار میرود، حمل میکند. وی افزود: پس از رصد دقیق فعالیت این کشتی، دستور توقیف آن صادر و به بندر الصلیف منتقل شد. به گفته وی، نیروهای مسلح تصاویری را برای افشای تجهیزات نظامی حمل شده توسط کشتی باری نظامی اماراتی که قرار بود علیه مردم یمن استفاده شود، منتشر کردند. یحیی سریع با لحنی هشدار آمیز گفته است: تصاویری که از کشتی نظامی منتشر میشود، باعث خواهد شد «کشورهای متجاوز و رسانههای جعلی آنها لال» شوند. «ضیفا... الشامی» وزیر اطلاعرسانی دولت نجات ملی یمن نیز در این باره گفت که «امارات پس از سفر نفتالی بنت نخست وزیر رژیم صهیونیستی، راهبرد جدیدی را علیه مردم یمن آغاز کرده است. معادلات، مسیر نبرد را تغییر خواهد داد و توقیف کشتی اماراتی تنها مقدمهای برای چیزهای بزرگ تر است.» این اما تنها عملیات موفق نیروهای مقاومت یمن در روز گذشته نبود. یگان پهپادی ارتش یمن مواضع ارتش سعودی در شهر طائف را هدف قرار داد. یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی ارتش سعودی در این شهر قرار دارد که جنگندههای آمریکایی که از افغانستان خارج شدهاند، به همراه بسیاری از تجهیزات آمریکایی دیگر، در این پایگاه مستقر شدهاند. گفته شده که از همین پایگاه آمریکاییها اقدام به پشتیبانی هوایی از سعودیها و اماراتیها در یمن میکنند. شهر طائف که در فاصله بیش از 75 کیلومتری مکه مکرمه قرار دارد، به اصلیترین مرکز رفت و آمد تروریستهای آمریکایی تبدیل شده است. باید منتظر خبرهای تکمیلی در این خصوص بود که دقیقا چه نقطهای هدف هجوم قرار گرفته است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – از شب گذشته مرحله هشتم مذاکرات وین در این شهر از سر گرفته شد و هیئت های کشورهای مختلف که 3روز به عنوان تعطیلات سال نو میلادی تعطیل کرده بودند بار دیگر درگیر مذاکرات پیچیده ای شدند که می تواند آثار مهمی در دنیا داشته باشد .دور هشتم مذاکرات از دوشنبه قبل شروع شده بود و روز پنج شنبه بخش اول آن به پایان رسید و حالا قرار شده تا در بخش دوم، هیئت های دیپلماتیک وارد قسمت سخت مذاکرات یعنی گفت وگوهای محتوایی شوند به ویژه موضوعاتی همچون تضمین ها و راستی آزمایی که از موضوعات کاملا جدی برای ایران هستند. جایی که دیگر کشورها باید با همه داشته ها و توان دیپلماتیک و عقبه خود تا می توانند امتیاز بگیرند و امتیاز ندهند و البته درآخر توافقی برد برد بنویسند که پایداری بیشتری هم داشته باشد .عصر روز گذشته علی باقری که از صبح دوشنبه در وین حاضر شده با انریکه مورا هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام دیدار کرد تا برنامه های مذاکراتی را تنظیم کنند و پس از آن به دیدار روسای هیئت های مذاکره کننده انگلیس، فرانسه و آلمان رفت . البته فعلا قرار نیست کمیسیون مشترک برجام برگزار شود و گفتوگوها درچارچوب دیدارهای دوجانبه و چندجانبه ادامه می یابد.با این حال مهم ترین موضع مذاکراتی ایران را محمد باقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی از تهران مخابره کرد . او در گفت وگو با تلویزیون لبنانی المیادین تصریح کرد ایران به دنبال توافق موقت نیست. قالیباف در پاسخ به این سوال که آیا شما هیچ گونه تعهدات موقت را نمی پذیرید؟ تاکید کرد : تعهدات موقت نداریم و اگر تعهدی داده می شود دایمی است و در شورای امنیت قطعنامه شده و به تصویب رسیده است توافق موقت معنا ندارد، البته در جزئیات زمانی که آمریکا می خواهد وارد گروه مذاکره شود باید گام اول را بردارند که پذیرفته اند. باید تحریم ها را بردارند و این به این معناست که به صورت روان بتوانیم با تمام دنیا اقدامات اقتصادی خود را انجام دهیم. قالیباف درباره افق زمانی برای نتیجه دادن مذاکرات نیز گفت : طبیعتا مذاکرات باید یک زمان محدودی داشته باشد و نباید طولانی شود. اگر به مقررات بین المللی گردن نهاده شود و به تعهدات برجام عمل شود، مذاکرات طولانی نمی شود و باید زمانی معقول داشته باشد. البته برخی کشورها ممکن است به دلیل منافع خود موضوعات دیگری را دنبال کنند مسائل منطقه ای و موضوعات موشکی و غیره را دنبال کنند که ما به طور جدی با آن مخالف هستیم و این موارد موضوع بحث ما در مذاکرات نبوده و نخواهد بود و فقط درباره مسائل هسته ای گفت وگو می کنیم.
فرا خبر

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- صبح زود رو به دیوار کلانتری ایستاده بود تا کسی چهره اش را نبیند. اشک هایش به آرامی سرازیر می شد. گویی کوهی از غم پیکر نحیفش را می فشرد! خجالت می کشید نام فرزند 28 ساله اش را بر زبان جاری کند چرا که او یک دزد بود و به اتهام سرقت خودرو پشت میله های بازداشتگاه پلیس قرار داشت. ماموران گشت کلانتری سناباد، او را حین سرقت دستگیر کرده بودند. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، این زن 50 ساله در حالی که بیان می کرد «کاش مرده بودم و این روزها را نمی دیدم!» درباره قصه تلخ زندگی اش گفت: هیچ گاه دوست نداشتم فرزندی دزد تحویل جامعه بدهم! سال هاست حرف های ناگفته در قلبم سنگینی می کند، خودم را به آب و آتش میزدم که قد کشیدن جگرگوشه ام را ببینم! نمی دانید برای یک مادر چقدر سخت است که دست و پای فرزندش را در میان دستبندهای آهنین قانون نظاره گر باشد، من نان حلال به او دادم اما ریشه بدبختی های من به اعتیاد همسرم باز می گردد. او وقتی در دام مواد مخدر گرفتار شد دیگر چیزی از خانواده نمی فهمید به همین دلیل هم 20 سال قبل ما را رها کرد و رفت و دیگر اطلاعی از زنده یا مرده اش ندارم! شاید باور نکنید اما برای آن که با آبرو زندگی کنم به شغل بنایی روی آوردم، باغبانی و کارگری کردم! تا هزینههای زندگی خود و فرزندم را تامین کنم که آن زمان بیشتر از 8 سال نداشت. نه این که فکر کنید 8 سال اول زندگی ام شیرین گذشته است، نه! بوی مواد مخدر همه زندگی ام را فرا گرفته بود و من آن قدر خوشبوکننده می زدم و اسپند دود می کردم که خودم نیز خسته شده بودم. با رفتن همسرم، اوضاع زندگی اندکی رنگ آرامش به خود گرفته بود که پرخاشگری و کتک کاری های پسرم در مدرسه آغاز شد. او همکلاسی هایش را زیر مشت و لگد می گرفت و به حرف هیچ کس گوش نمی داد. ابتدا فکر می کردم به دلیل کمبود مهر و عاطفه پدری است اما این گونه نبود. به پیشنهاد مدیر مدرسه او را نزد پزشک بردم. داروهای گران قیمت می خریدم چرا که تشخیص پزشکان «بیش فعالی» پسرم بود. به سن نوجوانی که رسید دیگر مشکلات من هم حادتر شد. حالا به هر بهانه ای مرا هم کتک می زد! اگر جورابش را پیدا نمی کرد، من کتک می خوردم! اگر شارژ گوشی تلفنش تمام می شد، مرا مقصر می دانست، چراغ راهنمایی دیرتر سبز می شد، بر سر من فریاد می کشید! خلاصه 13 سال بیشتر نداشت که روزی بوی سیگار را از دهانش حس کردم! شب وقتی کیف مدرسه اش را گشتم بسته سیگار را دیدم! حدسم درست بود! پسرم سیگار می کشید اما وقتی از او در این باره پرسیدم روزگارم را سیاه کرد که چرا به کیف مدرسه اش دست زده ام! بالاخره آرام آرام درس و مدرسه را هم رها کرد و به دنبال رفیق بازی رفت. دوستانش هم از خودش بزرگ تر بودند و خلاف و تبهکاری از چهره آن ها می بارید! دنیایی از مصیبت و غم بر سرم آوار شده بود که با کمک چند نفر از دوستان و آشنایان، کاری برایش پیدا کردم ولی سر هیچ کاری دوام نمی آورد! بیکار بود اما مخارج زیادی هم داشت! به سختی کار می کردم و پول هایم را به او می دادم. با وجود این وقتی کلمه «ندارم» را می شنید، سروصدا می کرد، کتکم می زد، چون می دانست از آبروریزی می ترسم! به شرور محله تبدیل شده بود. حالا اگر چه کمتر به خانه می آمد اما مدام با دیگران دعوا می کرد. همه اندامش زخمی بود تا این که به دلیل نزاع و کتک کاری دستگیر شد اما من با گریه و التماس به پای شاکی افتادم و از او رضایت گرفتم تا فرزندم را پشت میلههای زندان نبینم! دوباره درمان پسرم را ادامه دادم ولی داروهایش را استفاده نمی کرد و همواره با دوستانش پرسه می زد. وقتی فهمیدم به مصرف حشیش و مشروبات الکلی روی آورده است، خیلی نگران شدم. نصیحت هایم نیز فایدهای نداشت. از آبرویم وحشت داشتم و تنها زیر سقف خانه اشک می ریختم اما هیچ کاری از دستم ساخته نبود تا این که یک روز دیدم پسرم سوار دوچرخه ای شده و گوشی تلفن گران قیمتی در دست دارد! خیلی زود فهمیدم که آن ها را سرقت کرده است با گریه و خواهش به دست و پایش افتادم. التماس کردم که این راه خطا را نرود! ولی او موضوع را انکار کرد و گفت: «این ها امانت است که از دوستم گرفته ام!» می دانستم دروغ می گوید، چند هفته بعد هم به جرم سرقت دستگیر و راهی کانون اصلاح و تربیت شد. هم خوشحال بودم و هم ناراحت شدم، خوشحال بودم که حتما در کانون اصلاح و تربیت راه درست زندگی را پیدا می کند و هم ناراحت بودم چون پسرم را نمی دیدم و دچار مشکل شده بود! مدتی را که او در کانون به سر می برد من هم به دنبال سرمایه ای بودم تا بعد از آزادی کار شرافتمندانهای برایش دست و پا کنم اما خیلی سخت بود و درآمد کارگری کفاف پس انداز را نمی داد به همین دلیل تصمیم گرفتم یکی از کلیه هایم را بفروشم! هنگامی که با کمک یکی از دوستانم فروش کلیه را آگهی کردم خیلی زود مشتری آن پیدا شد و من کلیه ام را به مبلغ خوبی فروختم. وقتی پسرم از کانون آزاد شد رفتارش تغییری نکرد ولی من پول ها را به او دادم و گفتم این مبلغ را از صاحبکارم قرض گرفته ام تا غرور پسرم نشکند! تا او تحقیر نشود! ماجرای فروش کلیه را مانند یک راز در سینه ام حفظ کردم تا خدای ناکرده پسرم در خرج کردن آن دستش نلرزد. او هم با این مبلغ یک دستگاه موتورسیکلت خرید تا با آن کار کند! چند ماهی کج دار و مریز کار می کرد و رفتارش هم اندکی بهتر شد اما یک روز شوم، وقتی صبح از خواب بیدار شدیم موتور او را دزدیده بودند! باز هم روزهای من تیره تر شد چرا که فرزندم با همین بهانه دوباره به سرقت های ریز و درشت روی آورد. ابتدا از همسایگان و آشنایان سرقت می کرد و بعد هم به اموال دیگران دستبرد زد. حالا من از نگاه های پرمعنای اطرافیان و آشنایان زجر می کشیدم، زخم زبان و کنایه ها دردناک تر از درد فروش کلیه ام بود.شب و روز به پسرم التماس می کردم ولی فایده ای نداشت. قصه این ننگ تلخ را هم برای هیچ کس نمی توانستم بازگو کنم تا این که دوباره ماموران کلانتری سناباد او را به جرم سرقت خودرو دستگیر کردند و در بازرسی از منزلم مقادیری لوازم سرقتی پیدا شد. حالا هم نمی دانم... گزارش خراسان حاکی است، با صدور دستوری از سوی سرگرد «بهرازفر» (رئیس کلانتری سناباد مشهد) تحقیقات از پسر جوان در دایره تجسس برای کشف سرقت های دیگر وی ادامه یافت و این مادر رنجدیده نیز پس از بررسیهای روان شناختی و با نظر مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری به کمیسیون حمایت از زنان بی سرپرست و آسیب دیده استان معرفی شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- شاید باورش سخت باشد اما این روزها همین کاغذی که رویش مطالب این صفحه و صفحات دیگر روزنامه را می خوانید، آن قدر نایاب شده که چاپ روزنامه ها را با مشکلات زیادی مواجه کرده است. نبود کاغذ روزنامه باعث شده برخی روزنامه ها برای این که بتوانند آن را روی دکه و به دست مخاطبان شان برسانند، از کاغذهای غیراستاندارد یا نامناسب برای روزنامه استفاده و هزینه های بالایی را پرداخت کنند تا از تعطیلی روزنامه جلوگیری شود. روز گذشته روزنامه هفت صبح بابت همین تغییر کیفیت کاغذ از خوانندگانش عذر خواهی کرد و نوشت: «کاغذ روزنامه در روزهای شنبه و یک شنبه بیشتر مناسب جعبه شیرینی است تا چاپ متن و عکس. این بلایی است که نه فقط برای روزنامه هفت صبح که برای بسیاری از روزنامه ها به وقوع پیوسته و ناشی از فقدان کاغذ مناسب روزنامه در بازار است. مسئله گرانی و ارزانی نیست. مسئله کمبود کاغذ است. همین کاغذ کلفتی که در دو روز گذشته روزنامه روی آن منتشر شده به لحاظ قیمت، گران تر از کاغذ رایج و مرسوم روزنامه هاست چون سنگین تر است و ضخامت بیشــتری دارد.» هرچند دلیل عمده کمبود کاغذ در حال حاضر به اعتقاد کارشناسان جلوگیری از واردات بوده اما در ماه های اخیر مسئولان در وزارت ارشاد و معاونت مطبوعاتی قول هایی داده اند که باید منتظر ماند. در ادامه گفت و گویی با کارشناس حوزه چاپ برای بررسی دلایل کمبود کاغذ، مشکلاتی که برای روزنامه ها و چاپخانه ها ایجاد شده و همچنین روند قیمت کاغذ روزنامه در جهان و کشورمان داریم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)