گروه اجتماعی- پس از گذشت 46 روز از حذف بسته های پرطرفدار اینترنت توسط دو اپراتور ایرانسل و همراه اول، بالاخره شکایت و پیگیری سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به نتیجه رسید و این اپراتور از بامداد روز گذشته بسته های خود را به حالت سابق بازگرداندند. این خبر را «حسین فلاح جوشقانی» معاون وزیر ارتباطات و رئیس سازمان تنظیم مقررات در توئیت بامدادی روز گذشته اعلام کرد وافزود : «امشب (یک شنبه شب) دو اپراتور تلفن همراه، بستههای اینترنتی بلند مدت و پرطرفدار حذف شده خود را باز میگردانند، توضیحات بیشتر را فردا در مصاحبه با رسانههای جمعی به سمع و نظر مردم خواهیم رساند». این توئیت جوشقانی خبر خوشی بود که البته بخش دوم آن، یعنی ارائه توضیحات بیشتر در مصاحبه با رسانه ها، تا ساعت 19 روز گذشته محقق نشد. اما بررسی سامانه های ارائه اینترنت توسط دو اپراتور، صحت و سقم خبر منتشر شده توسط معاون وزیر را تایید کرد. «آذری جهرمی» وزیر ارتباطات هم با استوری کردن توئیت معاون خود، این خبر را به مخاطبان خود رساند. «محمد واعظی» رئیس دفتر رئیس جمهور هم دیگر مقام دولتی بود که در این باره توئیت کرد و با هشتگ «حق الناس»، نوشت : «در روزهایی که بخش قابل توجهی از امور مردم در بستر فضای مجازی میگذرد، بازگشت بستههای بلندمدت اینترنت همراه اقدام مثبتی است. پیگیریهای مجدانه وزارت ارتباطات در این زمینه و همکاریِ -هرچند دیرهنگام- اپراتورها قابل تقدیر است».
پایگاه اطلاع رسانی دولت هم با بازنشر توئیت واعظی اعلام کرد : « بستههای کاربردی و بلند مدت اینترنت دو اپراتور اول کشور سیزدهم تیرماه حذف شدند و پس از این اقدام و با پیگیریهای دولت بستههای کاربردی و بلند مدت اینترنت این دو اپراتور کشور به روال گذشته بازگشت» .نکته قابل تامل در این ماجرا، اقدام مسئولان دولتی برای در بوق و کرنا کردن این خبر و بازتاب آن به عنوان یک موفقیت دولت است در حالی که درباره یک مسئله بدیهی یعنی سرانجام پول های مردم که در این مدت به جیب اپراتورها رفته کاملا سکوت کرده اند . ضمن این که باید از آنها پرسید چرا نظارتها این قدر ضعیف است که دو اپراتور میتوانند ۴۶ روز قلدری کنند و به کسی پاسخگو نباشند.
همان طور که گفته شد باید پرسید پیگیری بازگشت حق مردم در این گران فروشی اپراتورها کجاست و چرا آقای وزیر و رئیس دفتر رئیسجمهوردر این باره اظهار نظری نکرده اند البته گویا پرونده این تخلف در سازمان تعزیرات حکومتی در حال بررسی است و باید منتظر صدور حکم آن بود و دیدکه در نهایت گران فروشی صورت گرفته در این مدت چگونه به کاربران این دو اپراتور بازخواهد گشت؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دکتر «حسین توکلی» که اسفند سال گذشته بازنشسته شد، از اولین دوره برگزاری کنکور سراسری در کشورمان با سازمان سنجش همکاری داشته است. خاطرات بسیاری از 43 سال فعالیت در این سازمان دارد و تقریبا تمام جوانان دهه پنجاهی، شصتی و حتی هفتادی که در کنکور شرکت کرده اند، او را میشناسند و هر سال همین موقعها بوده که او را در تلویزیون دیدهاند. بنابراین بی دلیل نیست که مردم و رسانهها به او لقب «پدر کنکور» یا «آقای کنکور» دادهاند. در این بین، یکی از عجیب و غریبترین کنکورهای قرن از صبح روز چهارشنبه به مدت 4 روز شروع میشود و داوطلبان باید برای رسیدن به صندلیهای مد نظرشان در دانشگاه محبوبشان با یکدیگر رقابت کنند. هرچه که بود، بالاخره کنکور برگزار خواهد شد. دکتر توکلی که 43 سال از عمرش را در سازمان سنجش مشغول به کار بوده است، 20 سال به عنوان معاون اجرایی و تقریبا 10 سال هم سخنگو و مشاور سازمان بوده و هر سال اخبار کنکور و توصیه های مهم را در تلویزیون مطرح می کرد. جمله هایی مثل دو مداد مشکی نرم همراه داشته باشید و... در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ او رفتیم تا برایمان از خاطراتش در دوران طولانی فعالیت اش در سازمان سنجش بگوید و اینکه چرا کنکور هر سال، سختتر از سال قبل میشود؟ همچنین به نوستالژیهای کنکوری اشاره کردیم که یادآوریاش، لحظات خوبی را برایتان رقم خواهد زد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
جواد نوائیان رودسری – عوامل متعددی در طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد سال 1332 نقش داشت که پرداختن به همه آنها، در یک نوشتار ممکن نیست. صرفنظر از تأثیر اقدامات دکتر مصدق در ماههای پایانی نخستوزیریاش، از جمله انحلال مجلس که در روند اجرای کودتا نقش مهمی داشت، دربار و سفارتخانههای آمریکا و انگلیس نیز، صحنهگردانهای اصلی ماجرای کودتا بودند؛ شاه میخواست به حکومت مستبدانه مدنظر خود دست پیدا کند و آمریکاییها هم میخواستند جاپای خود را در ایران، سرزمین نفتخیز خاورمیانه، محکم کنند؛ انگلیسیها هم در تکاپو بودند تا لقمه چرب و شیرین ازدسترفته را، دوباره فراچنگ آرند. برخلاف آنچه برخی مورخان ادعا میکنند، ساختار اجرایی کودتای 28 مرداد، چندان پیچیده نبود؛ این را میتوان از کم هزینهبودن آن دریافت؛ کرمیت روزولت پنج میلیون دلار برای ساقطکردن حکومت مصدق به ایران آورد و دستآخر، 900 هزار دلار از این مبلغ اضافه آمد و به دولت زاهدی واگذار شد؛ بنابراین، کودتایی که چنین ارزان اجرا میشود و خرج زیادی روی دست طراحانش نمیگذارد، نمیتواند الگوی چندان پیچیدهای داشتهباشد. وجه دیگر این مسئله را میتوان در شخصیت عوامل اجرایی کودتا دید؛ لُمپنها و اراذلی که میشد آنها را با ثمنبخس راضی کرد و به میدان کشاند؛ زنان بدنام از محلات معلومالحال و چاقوکشهایی که به دنبال اسم و رسم و پول بودند، هزینه زیادی برای طراحان کودتا برنداشتند. شاید بد نباشد در شصتوهفتمین سالگرد این رویداد غمانگیز، نگاهی به شبکهای بیندازیم که طراحان از آن برای اجرای کودتا استفاده کردند.
شبکههای مرتبط با سفارت
ریچارد کاتم، مأمور مشهور سیا در ایرانِ سال 1332، طی گفتوگویی با خبرنگار نیویورکتایمز درباره عوامل فعال در کودتای 28 مرداد گفتهاست:«گروههای خیابانی با کمک یکشخص متنفذ که دوست ماست، سازمان دادهشد.» شاید اشاره کاتم در این گفتوگو به شاپور ریپورتر، مأمور ارشد ام.آی.6 در ایران باشد. ریپورتر نقش مؤثری در انتخاب و جذب اوباش برای راهاندازی آشوبهای 28 مرداد 1332 داشت. واسطههای او میتوانستند با سردستههای اوباش در تهران، قرارومدار بگذارند. برادران رشیدیان به عنوان محوریت این تدارکات شوم، فعال بودند؛ سیفا...، اسدا... و قدرتا...، فرزندان حبیبا... رشیدیان که داستان وابستگی او به سفارت بریتانیا از دوره قاجار شهرت داشت. آنها در جریان جذب اوباش برای سفارتخانههای انگلیس و آمریکا، نقش کاتالیزور را ایفا میکردند؛ زبان گندهلاتها را میشناختند و میدانستند چطور باید آنها را رام کرد و در مسیر دلخواه حرکت داد. برخی از پژوهشگران و مفسران انگلیسی، مانند بریان لیپینگ، از یکونیم میلیون لیره به عنوان دستخوش انگلیس به برادران رشیدیان، پس از بهنتیجهرسیدن کودتای 28 مرداد سخن گفتهاند. رشیدیانها ارتباطات مستمری با شعبان جعفری و دارودسته او داشتند. آنها با استفاده از عوامل خود در شهربانی، موفق به توزیع پول در میان اوباش شدند؛ یکی از این افراد اسدا... خدایکی، معروف به اسدا... کَچَل بود که پول خود را روز 27 مردادماه، از سروان غفاری، افسر پلیس راهآهن دریافت کرد. به دیگر سخن، سفارتخانههای انگلیس و آمریکا برای اطمینان از ورود اراذل به معرکه کودتا، فقط به شبکههای ارتباطی دربار تکیه نداشتند؛ آنها با استفاده از عواملشان، به ماجرا ورود کردهبودند.
دار و دسته گندهلاتهای اشرف پهلوی
بخش مهمی از عوامل اجرایی کودتا در خیابانهای تهران، توسط عوامل دربار جذب شدند. افزون بر شعبان جعفری که هم با سفارت و هم با دربار مرتبط بود، افراد دیگری مانند پری آژدانقزی، یکی از گردانندگان محله فواحش در تهران نیز، با دربار ارتباط مستمری داشت. حسین فردوست در خاطراتش آوردهاست که این افراد، با اشرف مرتبط بودند و البته با واسطه برادران شاه، سهم خود را از پول کودتا دریافت میکردند. جالب اینجاست که شعبان جعفری، مشهور به «شعبون بیمخ»، تا ساعت سه بعدازظهر روز کودتا، در زندان بهسر میبرد و از همانجا، با واسطه آژدانقزی، با دار و دسته خود ارتباط داشت. با دستور اشرف و با مدیریت غلامرضا پهلوی، اوباش دیگری هم وارد میدان شدند؛ ملکه اعتضادی که مانند پری آژدانقزی مسئولیت محله فواحش تهران را برعهده داشت، یکی از این افراد بود که ماجرای عربدهکشیدنش روی جیپ شهربانی و تهییج اوباش برای آشوب و بلوا، مشهور است. در کنار اینها، الواطی مانند امیرموبور، حبیب سیاه و برادران عباسی، مشهور به «هفت کَچَلون» نیز، فرصت استفاده از پول کودتا را پیدا کردند. گندهلاتهای تهران با دریافت مواجب بیشتر، پای بقیه همپالکیهای خود را وسط کشیدند. خیابانهای تهران، در ساعات بعدازظهر روز 28 مرداد، در قُرُق امثال رمضانیخی، باقر کچل، ناصر جیگرکی، کبری گُنده و صُغری غوله بود! همه این افراد، زیرشبکه دربار به حساب میآمدند. شعبان جعفری در خاطراتش به چگونه آزاد شدنش از زندان اشاره میکند و میگوید: «یادمه دیدم تیمسار خلعتبری، معاون شهربانی بود اون موقع، تیمسار خلعتبری و بیوک صابر و ... اومدن زندان و گفتن زاهدی، جعفری رو میخواد. منو ورداشتن بردن بالای شهربانی ... مام رفتیم اونجا. تا رسیدیم زاهدی بغل واکرد، مام رفتیم بغل تیمسار و... گفتم قربان رفقام زندان هستن. رئیس زندان رو صدا کرد و گفت: اینا رو بده دست این برن.» به این ترتیب، شبکه دربار، مرکب از حدود دو هزار و 500 فاحشه و صدها لات و چاقوکش، روز 28 مرداد 1332، به خیابانهای تهران ریختند و حدود ساعت 17، خود را به خانه دکتر مصدق در شمال شهر رساندند و آنجا را تصرف و غارت کردند. اینکه چرا مانند دو روز قبل از آن، مردم برای حمایت از نخستوزیر وارد میدان نشدند، موضوعی است که باید در فرصتی دیگر به آن پرداخت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از ارسال دو پیش نویس درباره فروش اوراق سلف نفتی به دفتر رهبر انقلاب خبر داد. به گفته پورابراهیمی یکی از پیش نویس ها مربوط به دولت و پیش نویس دیگر متعلق به مجلس است. به گزارش فارس محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در نشست قرارگاه جهش درباره طرح دولتی موسوم به گشایش اقتصادی که مربوط به اوراق سلف نفتی است، اظهار کرد: ما مخالف این شیوه ای که دولت مدنظر قرار داده است، هستیم. هم اکنون، به بسیاری از پالایشگاه های کوچک خوراک داده نمیشود، این در حالی است که در صادرات فراورده ها به جای صادرات نفت محدودیتی نداریم.پورابراهیمی با اشاره به این که دولت ۲۰۰ میلیون بشکه نفت را در نظر گرفته که اگر با دلار ۲۰ هزار تومانی در نظر بگیریم، هر بشکه آن ۸۰۰ هزار تومان خواهد شد و از این محل ۱۶۰ هزار میلیارد تومان منابع کسب میشود که برای تعهدات جاری و حقوق مصرف می شود، گفت: رویکرد ما این بود که اگر مبنا استقراض است پیشنهاد بهتری مطرح شود.وی با اشاره به این که در طرح دولت اگر در سررسید نفتی وصول نشده باشد، تسویه نهایی پایان دوره صورت می گیرد که مفهوم آن قرضه است، اظهار کرد: در جلسه شورای عالی هماهنگی سران قوا گفتیم اگر منظور دولت هم این روش است که قطعاً از سقف بودجه رقم نفت بالاتر می رود و پدر دولت در می آید. همچنین اگر با سود ساده و مرکب حساب کنیم هر طور حساب شود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان دولت بعدی معادل یک دوم بودجه بدهکار می شود که اصلاً به صلاح نیست.وی با تاکید بر این که اگر در اوراق سلف نفتی فروش قطعی صورت گیرد، ظرفیت بالایی برای کشور دارد، گفت: اگر این اتفاق بیفتد، صادرات فراورده می کنیم و فروش و درآمد ما از طریق نفت به واسطه فراورده ها ایجاد می شود. وی ادامه داد: ظاهراً دولت هم متنی متفاوت از مجلس داشته که هردو پیشنویس آن به دفتر مقام معظم رهبری ارسال شده است.
دولت چرا به دنبال پیش فروش نفت است؟
واقعیت این است که دولت با کسری بودجه ناشی از افت فاحش صادرات نفت، به دنبال گزینه هایی برای جبران این افت درآمد است و آن چه عنوان طرح گشایش اقتصادی برخود گرفت بیشتر با حذف رفع کسری بودجه دولت بود.چند روز قبل همتی، رئیس کل بانک مرکزی در دفاع از این طرح گفته بود که در شرایط فعلی به دلیل شیوع کرونا، امکان کاهش هزینه ها و افزایش درآمد مالیاتی فراهم نیست بنابراین باید به سراغ پیش فروش نفت رفت. وی هشدار داده بود که تداوم کسری بودجه دولت ممکن است موجب استقراض از بانک مرکزی و در نتیجه افزایش نقدینگی و تورم شود. با این حال مروری بر مواضع رئیس مجلس و رئیس کمیسیون اقتصادی نشان می دهد که مجلس با اصل طرحی برای گشایش نفتی و استفاده از ظرفیت فروش نفت برای بهبود وضعیت اقتصادی موافق است ولی شروطی دارد که از جمله آن ها عدم ایجاد تعهد سنگین حداقل 240 هزار میلیاردی برای دولت بعد و امکان اجرای این طرح از طریق صادرات فراورده های نفتی به جای صادرات نفت است که صادرات آن راحت تر است و فراورده های نفتی مثل بنزین چندان قابل تحریم نیست چرا که این جمله واعظی که مردم می توانند با اجاره کردن یک نفتکش نفت خریداری شده خود را صادر کنند نگرانی هایی را برای خریداران احتمالی ایجاد کرده بود.در جدول زیر تفاوت این دو طرح آمده است:
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
غرامت 168میلیاردی ویلموتس تایید شد
کاش همه اینها خواب باشد!
آوار کابوس!
پرونده سنگین مارک ویلموتس، سرمربی سابق و بلژیکی تیم ملی در فیفا مثل بنای سستی بود که هر لحظه احتمال داشت سر فدراسیون فوتبال ایران و بیتالمال آوار شود و بزرگترین غرامت تاریخ فوتبال ایران و شاید هم دنیا را به ثبت برساند که متاسفانه روز گذشته چنین شد! ویلموتس که مدت کوتاهی سرمربی ایران بود پس از بازی با عراق در مرحله نخست انتخابی جامجهانی 2022 قراردادش را با فدراسیون فوتبال فسخ کرد اما او به واسطه نکته ظریفی که در قراردادش وجود داشت به فیفا شکایت کرد و خواهان غرامت سنگین از ایرانیها شد. از همان ابتدای ثبت شکایت این مربی بلژیکی در فیفا بسیاری از کارشناسان حقوقی در مورد عاقبت این پرونده هشدار داده بودند و موضوع حتی به مجلس هم کشیده شد و پای رئیس سابق فدراسیون فوتبال بابت ادای توضیحات به نمایندگان مردم به بهارستان رسید. اما کار از کار گذشته بود و نظارت باید زمانی میبود که قرارداد بسته میشد نه بعد از آنکه نه وزارت ورزش در قبال این پرونده عجیب قبول مسئولیت میکرد و نه فدراسیون فوتبال قصورش را میپذیرفت. هرازچندگاهی خبرهایی از سوئیس درباره پرونده ویلموتس به گوش میرسید که البته 99درصد آنها هم حکایت از شکست ایران در این پرونده داشت. هرچند تیم حقوقی کاربلدی به عنوان وکلای فدراسیون فوتبال روی آن کار میکردند اما قرارداد آنقدر مبتدیانه و بدون رعایت موارد و نکتههای ریز و حقوقی بسته شده بود که عوض کردن نتیجه کار بسیار سخت و شاید عملیات غیرممکن بود. روز گذشته هم در راستای همان اخبار مذکور، ابتدا شبکه خبری العالم خبر داد پرونده شکایت مارک ویلموتس علیه فدراسیون فوتبال در فیفا و درخواست غرامت بیش از ۶میلیون یورویی که تبدیل به یک پرونده حساس برای فوتبال ایران شده، تعیینتکلیف شده است. در ادامه هم آمده بود: «البته هنوز طرفین در این باره هیچ اظهارنظر رسمی نکردهاند اما برخی شایعات از محکومیت فدراسیون فوتبال ایران خبر میدهند. ظاهرا روزهای پنجشنبه و جمعه، رای کمیته تعیینوضعیت بازیکنان و مربیان رای این پرونده را انشا کردهاند.» پس از اطلاعرسانی شبکه العالم در فضای مجازی، برخی خبرنگاران حوزه فدراسیون فوتبال توییت کردند که فدراسیون فوتبال در حکم بدوی به پرداخت ۶میلیون و ۲۰۰هزار یورو محکوم شده است. مشخص بود فدراسیون فوتبال بلافاصله واکنش نشان میدهد و سریعترین و بیدردسرترین واکنش هم انکار و تکذیب خبر است! فدراسیون فوتبال در واکنش به این شایعه در بیانیهای آن را رد کرد و نوشت: «با توجه به انتشار شایعاتی مبنی بر صدور حکم فیفا درباره پرونده سرمربی سابق تیم ملی، برای تنویر افکار عمومی به اطلاع میرساند هیچ رایی در این باره از سوی فدراسیون جهانی به این فدراسیون واصل نشده است.»
با وجود تکذیب فدراسیون فوتبال متاسفانه ظاهرا خبر درست بود و سایت طرفداری با انتشار ایمیل فیفا مبنی بر محکومیت فدراسیون فوتبال ایران در این پرونده آب پاکی را روی دست فدراسیون فوتبال و فوتبالدوستان ریخت. فدراسیون فوتبال ایران در پرونده ویلموتس نه تنها محکوم شده بود بلکه به ادعای طرفداری فیفا اجازه تجدید نظر هم نمیدهد و ایران 30 روز مهلت دارد تا پول را بپردازد. البته فدراسیون فقط میتواند پرونده ویلموتس را به کاس ببرد! قطعا رفتن پرونده به کاس هم مثل اکثر پروندههای ایرانی که به این مرجع ورزشی رفته و نتیجهای عاید فوتبال ایران نشده نتیجهای نخواهد داشت و فقط برای زمان خریدن و عوض شدن مدیران فعلی فدراسیون فوتبال ایران است! حالا باید در این شرایط اقتصادی و تحریم که معیشت مردم هر روز سختتر میشود و ارز کمیاب و گران، برای خدمتی که از مربی بلژیکی نگرفتهایم 6میلیون و 200هزار یوروی ناقابل بدهیم؛ پولی که با یوروی 27هزار تومانی مبلغ هنگفت 168میلیارد تومان میشود! پولی که میشد با آن فوتبال ایران را از اساس تکان داد و طرحی نو درانداخت. حالا فدراسیون فوتبال ایران در حالی که بدون رئیس است و اساسنامهاش هم در حال رفت و آمد به فیفاست و حال و روز تیم ملیاش هم خوب نیست و صعودش به اگر و اما کشیده، باید تاوان مدیر سابق را بدهد. البته تنها روزنه امید ورود قوه قضاییه به موضوع ویلموتس است و امید آنکه دستگاه قضا ریشه این فساد و خیانت آشکار را پیدا و بانیان و عاملان آن را عادلانه محاکمه و غرامت را از خود آنها بگیرد.
ویلموتس تنها نیست!
بررسی های ما نشان می دهد در 10 سال اخیر، بیش از 30 میلیون دلار علیه تیم ملی و سرخابی حکم صادر شده است
رعیت نواز- کابوس فاجعه بار تعبیر شد و سنگین ترین حکم علیه فوتبال ایران در پرونده مربی بلژیکی سابق تیم ملی کشورمان صادر شد. قراردادی که به رغم وعده مدیران سابق فدراسیون، کارشناسان زیادی مطمئن بودند که بازهم مانند بسیاری از پرونده های فوتبالی در فیفا شکست خواهد خورد و پول هنگفتی از بیت المال به عنوان جریمه باید پرداخت شود. امروز در کنار بررسی این حکم صادر شده، به رای هایی که تا به حال علیه فدراسیون و تیم های استقلال و پرسپولیس در 10 سال اخیر صادر شده پرداخته ایم که به رقم هنگفتی رسیده ایم.
محکومیت سنگین فدراسیون در پرونده ویلموتس
عصر روز گذشته برخی خبرنگاران ورزشی خبر از محکومیت فدراسیون فوتبال کشورمان در پرونده مارک ویلموتس دادند که همان ابتدا فدراسیون این موضوع را تکذیب کرد و نوشت هنوز حکمی به دست فدراسیون نرسیده است اما چند ساعت بعد حکم فیفا تایید شد. به گزارش ورزش سه، در این حکم آمده که فدراسیون فوتبال ایران باید شش میلیون و ۱۳۷ هزار یورو بابت جدایی مارک ویلموتس به او بپردازد. همچنین علاوه بر آن هزینه دیرکرد و دادرسی نیز برعهده فدراسیون فوتبال ایران است که با نرخ فعلی دلار به 166 میلیارد تومان میرسد. البته این رقم جدای از آن دو میلیون یورویی است که این مربی بلژیکی بابت تنها چند بازی که روی نیمکت تیم ملی نشسته، از فدراسیون گرفته است. یعنی در نهایت حضور چند ماهه ویلموتس در تیم ملی کشورمان برای کشور بیش از هشت میلیون یورو هزینه داشته است که با توجه به قیمت دلار، این مبلغ بیش از 200 میلیارد تومان می شود. این در حالی است که بودجه همین فدراسیون فوتبال در سال 98 کمتر از 100 میلیارد تومان بوده است.
محکومیت های پیشین فدراسیون
غیر از محکومیت فدراسیون در ماجرای ویلموتس که تا کنون سنگین ترین رقم محکومیت فیفا در پرونده های ایران را داشته، پیش از این نیز فدراسیون با مربیان خارجی خود به خوبی تا نکرده و در بیشتر مواقع کار به فیفا و صدور حکم علیه فدراسیون کشورمان کشیده است. پیش از ویلموتس کارلوس کی روش هم که مدت زیادی مربی تیم ملی کشورمان بود، بعد از جدایی برای رسیدن به بخشی از مطالباتش از فدراسیون ما شکایت کرد و در انتها 200 هزار یورو هم ایران را محکوم کرد. پیش از این برانکو ایوانکوویچ هم برای رسیدن به مطالباتش در زمانی که سرمربی تیم ملی بود، از فدرسیون فوتبال شکایت کرد و توانست 450 هزار دلار از ایران بگیرد. هرچند بخشی از این مبالغی که در احکام فیفا آمده مربوط به مطالبات مربیان بوده اما بخشی از آن به دلیل جریمه های دیرکرد پرداخت، بندهای مالی اضافه در قرارداد و... بوده است.
محکومیت قرمزهای پایتخت
سرخ پوشان پایتخت که به تازگی جشن قهرمانی گرفته اند هم وضعیت بسیار نا به سامانی دارند. در 10 سال اخیر تقریبا با تمام مربی ها و بازیکن های خارجی خود در پرداخت ها به مشکل خورده اند و کار به فیفا کشیده و در نهایت هم با توجه به آن چه ما بررسی کرده ایم، بازنده تیم پرسپولیس بوده است. در همین یکی دو سال اخیر هم چندین پرونده حقوقی در جریان داشتند که یکی از پرونده ها مربوط به برانکویی بود که سه بار پیاپی پرسپولیس را قهرمان کرد. البته سرمربی کروات توانسته با شکایت در فیفا حکم محکومیت پرسپولیس را بگیرد و حالا پرسپولیس باید به او و چند دستیار خارجی اش مبلغی بیش از 1.1 میلیون یورو بپردازد. ماجرای کالدرون هم همین است و فیفا پرسپولیس را ملزم کرده به این مربی هم 760 هزار دلار بپردازد. پیش از این ها مانوئل ژوزه هم بوده که در برهه ای توانست 3.1 میلیون دلار پرسپولیس را جریمه کند و ویناگادایی که 380 دلار با حکم فیفا از ایران گرفت. البته در کنار این مربی ها بازیکن های زیادی هم بوده اند که برای گرفتن مطالباتشان به سراغ فیفا رفته اند که تعدادشان به بیش از 20 نفر می رسد که می توان به اشپیتیم ارفی با 270 دلار، گولچ با 325 دلار، سوبل با 200 دلار و ... اشاره کرد. مجموع رای های صادر شده علیه پرسپولیس در دهه اخیر 8.3 میلیون دلار بوده است.
محکومیت های آبی پوشان پایتخت
شاید روی کاغذ وضعیت استقلال از پرسپولیس بهتر و آرای کمتری علیه این تیم صادر شده باشد اما استقلال هم وضعیت خوبی ندارد. استقلال در همین چند سال اخیر با دو مربی خارجی خود به مشکل خورد. این مربیان هم مانند دیگر خارجی های فوتبال کشورمان بعد از رفتن علیه تیم شان شکایت کردند و تیم استقلال هم درست شبیه دیگر پرونده ها شکست خورد و مجبور به پرداخت جریمه های سنگین شد. استراماچونی توانست با رای فیفا، استقلال را محکوم به پرداخت 1.8 میلیون دلار کند و رقمی که شفر از فیفا علیه استقلال گرفت 600 هزار دلار بود. در تیم استقلال هم بیشتر بازیکنان خارجی بعد از ترک تیم به سراغ فیفا رفتند و این تیم را محکوم به پرداخت مبالغ سنگینی کردند. مثلا جانواریو 400 هزار دلار، پروپییچ 500 هزار دلار، گومز 450 هزار دلار و ... . در این 10 سال علیه تیم استقلال هم بیش از 20 حکم صادر شد که در مجموع استقلال را مجبور به پرداخت بیش از 6.1 میلیون دلار کرد. هرچند جریمه های استقلال نسبت به پرسپولیس کمتر است اما استقلال یک پرونده باز با پادوانی دارد که ممکن است وضع این باشگاه را بسیار اسفناک کند. پرونده ای که در رای اولیه آن جریمه 9 میلیون دلاری برای استقلال صادر شده که می تواند ضربه سنگینی به فوتبال ایران بزند.
جریمه های یک دهه اخیر در یک نگاه
همان طور که در جدول زیر می بینید، تا کنون نزدیک به 30 میلیون دلار علیه فدراسیون و تیم های استقلال و پرسپولیس حکم صادر شده است. البته در صورتی که احکام علیه کل فوتبال کشور را بررسی کنیم، به مراتب به مبالغ بالاتری خواهیم رسید.
دلیل این همه حکم سنگین
فجایع پیش آمده در فوتبال کشورمان که گوشه ای از آن را خواندید، نشان می دهد در این حوزه ضعف مدیریتی دیده می شود و فساد زیادی هم در این حوزه وجود دارد. به نظر می رسد در فوتبال حوزه های نظارتی بسیار ضعیف عمل کرده اند و در بحث حقوقی هم به عمد یا سهو در قراردادها ایرادهای فاحشی وجود دارد و وقتش رسیده فکری اساسی برای این فدراسیون پردردسر و پر حاشیه کرد چرا که علاوه بر هدر دادن بیت المال، این اتفاقات ضربه سنگینی به وجهه کشور خواهد زد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پایان تلخ و واقعی همگناهان
سرنوشت «پیمان»، «فریبرز» و گورکن میتواند زمینهساز ادامه سریال «همگناه» در فصل سوم باشد؟
نویسنده: مائده کاشیان/روزنامه نگار
دیروز پس از انتشار 24 قسمت، سریال پربیننده «همگناه» به کارگردانی مصطفی کیایی به پایان رسید. این مجموعه با استقبال مخاطبان به یکی از محبوبترین سریالهای نمایش خانگی تبدیل شد و اکنون تعدادی از تماشاگران مشتاق تماشای ادامه سریال در فصل سوم هستند. به بهانه پایان این مجموعه، نگاهی به کیفیت پایانبندی آن داشتهایم.
پایانبندی واقعی
با توجه به اتفاقاتی که در قسمتهای اخیر سریال شاهد آن بودیم، پایان سریال «همگناه» دور از انتظار و غافلگیرکننده نبود، اما به طور کلی میتوان گفت پایانبندی آن بسیار منطقی و نزدیک به واقعیت بود. اگر قرار بود شخصیتهای داستان طبق کلیشههای مرسوم در سریالها به سرانجام برسند، شخصیتهایی که قربانی اشتباهات دیگران شده بودند، سراسر گذشت و فداکاری میشدند و پایانی کاملا خوش را رقم میزدند، اما شخصیتهای داستان مانند آدمهایی که در حقیقت، بیرون از دنیای قصه وجود دارند، در مواجهه با مسائل، واکنشی منطقی و باورپذیر داشتند. رفتار کاراکتر «لیدا» با «فرهاد» و مواجهه «فریبرز» با کاری که خواهر و برادرش در حق او کرده بودند، نمونههایی از اتفاقات منطقی و قابل باور قصه بود.
تکرار سرنوشت جدایی برای عشاق
خوشبختانه مدتیاست که سریالهای نمایش خانگی سعی کردهاند کلیشه یک پایان کاملا خوش و شیرین را بشکنند و واقعیتر به نظر برسند. همان طور که در واقعیت، بیماری ،عزیزان آدمها را از آنها میگیرد، برخی افراد ناخواسته قربانی خطاهای بقیه میشوند و سرنوشت بعضی عشاق دوری یا جدایی است، در قصه نیز ممکن است هرکدام از این اتفاقات رخ بدهد. سریال «همگناه» هم در ادامه شکستن این کلیشه، پایان نسبتا تلخی داشت. یکی از مهمترین زوجهای قصه که مخاطبان انتظار پایانی خوش برای آنها داشتند، «زیبا» و «آرمان» بودند که با مرگ «زیبا» شاهد سرنوشت غمانگیزی برای آن دو بودیم. پیش از «همگناه»، در سریال «کرگدن» هم با مرگ شخصیت «رها»، او و «نوید» نتوانستند با یکدیگر ازدواج کنند، سرنوشت دو زوج «کاوه» و «همتا» و همچنین «ژیلا» و «بهرام» در سریال «مانکن» با کشته شدن «کاوه» و «ژیلا» به جدایی ختم شده بود، در سریال «نهنگ آبی»، «آرمین» و «ژاله» ناچار شدند از یکدیگر جدا شوند و در سریال «شهرزاد» نیز مرگ «قباد»، او را از «شهرزاد» جدا کرد. هرچند که جدایی عشاق خیلی مورد پسند عموم مخاطبان نیست، اما مرور چند سریال نمایش خانگی که در سالهای اخیر منتشر شده نشان میدهد، کمتر شاهد وصال عشاق و پایانی شاد بودهایم.
مبهم بودن قصه کاراکترها
در سریال «همگناه» هرکدام از شخصیتهای قصه، ماجراهای خودشان را داشتند، بنابراین در پایان سریال انتظار میرود قصه هرکدام از آنها به سرانجام برسد، اما سرنوشت برخی شخصیتها مانند «پرویز»، «نسرین» و «سارا» تاحدودی مبهم ماند. داستان این سه شخصیت با قصه اصلی پیوند داشت، بنابراین برای مخاطب اهمیت دارد که مثلا بداند «نسرین» بعد از این که متوجه میشود «فریبرز» به اصرار خانوادهاش او را انتخاب کرده و فرزندی را که برایش بسیار مهم بود، از دست میدهد، چه سرنوشتی خواهد داشت یا مواجهه «سارا» با «پیمان»، بعد از روشن شدن حقایق چه خواهد بود.
امکان ادامه سریال در فصل سوم
پایان باز قصه بعضی از شخصیتها میتواند یک دلیل مهم داشته باشد و آن امکان ادامه یافتن داستان در فصل سوم است. طبق آن چه در قسمت آخر «همگناه» دیدیم، قصه میتواند با ماجراهای جدید ادامه یابد و سرنوشت قطعی کاراکترها در فصل سوم روشن شود. هرچند مرگ کاراکتر محبوب «زیبا» که سکانسهای مشترکش با «آرمان» از نقاط قوت سریال بود، باعث میشود رابطه آنها در فصل اول به پایان رسیده باشد، اما قصه «سارا» و «پیمان»، ماجرای «فریبرز» و گورکن و حتی خود «پیمان»، ظرفیت ادامه یافتن در فصل سوم را دارد.
پیمان؛ ترحمبرانگیز نه منفور
یکی از شخصیتهای «سریال» که بُعد منفی آن پررنگتر بود، شخصیت «پیمان» با بازی پدرام شریفی بود. این کاراکتر به نوعی قربانی اطرافیان خود و شرایط شده بود، بنابراین مخاطب به او احساس ترحم داشت و شخصیت منفوری نبود. بیماری روحی و روانی این کاراکتر که باعث شده بود تصور کند مادرش زنده است و با او زندگی میکند، غیرقابل پیشبینی بودن «پیمان»، دیوانگی و علاقه او به «سارا» در کنار هم، این راز مهم که آیا او گورکن است یا خیر، این کاراکتر را جذاب کرده بود. بستری شدن او در بیمارستان روانی در قسمت آخر، سرنوشت ترحمبرانگیز و عجیبی را در پایان برای او رقم زد. همان طور که گفتیم زوایای مختلف شخصیت «پیمان» و سکانس پایانی داستان او که سکانس آخر سریال هم بود، میتواند زمینهساز، ادامه سریال در فصل سوم باشد.
واکنش مخاطبان به پایان سریال
آن چه از واکنش مخاطبان به قسمت پایانی «همگناه» برمیآید، عموم مخاطبان از پایانبندی سریال ناراضی نبودهاند، اما در این بین مرگ کاراکتر «زیبا» پایان مورد علاقه تعداد زیادی از تماشاگران برای این شخصیت نبوده و نامعلوم بودن سرانجام داستان «پرویز» و «سارا» توقع آنها را برآورده نکرده است. درباره هویت اصلی «گورکن» هم اختلاف نظرهای فراوانی وجود داشته و مبهم بودن هویت او، مورد بحث بسیاری از مخاطبان بوده است. یکی از کاربران در همین باره نوشته است: «این چه پایانی بود! یعنی وضعیت پیمان برای سارا مهم نبود؟ پرویز که گورکن باشه چی شد؟» کاربر دیگری در انتقاد به کوتاه بودن سریال نوشته: «خیلی زود تمومش کردین! جا داشت یکی، دو قسمت دیگه ادامه داشته باشه.» یکی دیگر از کاربران نوشته: «حیف این سریال نبود با این پایان بد؟ سارا و گورکن چی شدن؟»اما کاربری نوشت:« خیلی هم خوب و واقعی تمام شد فیلم هندی که نیست همه به هم برسند.»
شمارش معکوس رفتن لوکاشنکو ؟
عقب نشینی رئیس جمهوری بلاروس : حاضر به تقسیم قدرت هستم
پس از آن که «سوتلانا تیخانوفسکایا» رهبر مخالفان دولت بلاروس روز دوشنبه برای هدایت و رهبری کشورش اعلام آمادگی کرد و خواستار برگزاری انتخابات ریاست جمهوری جدید و عادلانه شد، الکساندر لوکاشنکو هم اعلام کرد که برای تقسیم قدرت در کشورش آماده است. «سوتلانا تیخانوفسکایا» دیروزبا انتشار یک فیلم ویدئویی از لیتوانی، از مقام های اجرای قانون و امنیت خواست که از جانبداری از دولت «الکساندر لوکاشنکو» رئیس جمهوری بلاروس دست بکشند و چنان چه این کار را انجام دهند، رفتار گذشته شان بخشیده خواهد شد.این ویدئو در حالی منتشر شد که (یک شنبه) مرکز شهر مینسک (پایتخت) شاهد بزرگ ترین تجمع علیه لوکاشنکو بود و معترضان خواستار استعفای وی شدند.لوکاشنکو هم اعلام کرده که حاضر به تقسیم قدرت است اما نه از طریق فشارها و تظاهرات خیابانی. او تاکید کرده است که هرگز انتخابات جدیدی در کار نخواهد بود؛ چیزی که مخالفان خواستار آن هستند.الکساندر لوکاشنکو، برنده انتخابات اخیر از سال ۱۹۹۴ در بلاروس حکومت میکند. کمیسیون مرکزی انتخابات لوکاشنکو را با 80.1 درصد در مقابل رقیبش پیروز انتخابات معرفی کرد. ناآرامی ها در بلاروس در پی اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در این کشور آغاز شد و به بخش هایی از جامعه سرایت کرد که به طور معمول وفادار به رئیس جمهوری تلقی می شدند، به طوری که کارگران کارخانه های بزرگ دست از کار کشیدند و بخشی از بدنه پلیس، روزنامه نگاران رسانه های دولتی و یکی از سفیران بلاروس به صف معترضان پیوستند. کارکنان تلویزیون دولتی بلاروس، تنها شبکه تلویزیونی در این کشور نیز به اعتصاب کنندگان پیوستند. همزمان، دامینیک راب، وزیر خارجه انگلیس گفت که لندن نتیجه انتخابات متقلبانه اخیر در بلاروس را نمی پذیرد و از سازمان امنیت و همکاری اروپا خواست که در این باره تحقیق کند.بلاروس کشوری کوچک در غرب روسیه است که تنها ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد اما از این نظر حائز اهمیت است که آخرین سنگر روسها در مقابل پیشروی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به مرزهای روسیه به حساب می آید. دیگر همسایگان غربی روسیه در اروپای شرقی دیرزمانی است که به غرب پیوسته اند و بر سر عضویت در ناتو با یکدیگر به شدت رقابت میکنند.
موفقیت
شـکست بیــماری بـا خنــدهدرمانــی
«کازینز» بعد از ابتلا به یک بیماری صعبالعلاج در 31 سالگی تصمیم گرفت با مدیریت احساسات و عواطف خود به جنگ بیماریاش برود و یک روش درمانی اختراع کرد
نویسنده: الهه توانا | روزنامهنگار
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بازار سرمایه کشور که از یک شنبه گذشته وارد روند ریزشی سنگین و موجب نگرانی برخی از سهامداران و حتی برخی از دولتمردان و تحلیل گران شده بود، دیروز متعادل شد تا کابوس ریزش بازار تمام شود.به گزارش خراسان، دیروز برای اولین بار معاملات بورس تهران در دو مرحله انجام شد که به نظر می رسد مشکل اختلالات هسته معاملات را تا حدودی رفع کرده است. علاوه بر آن افت شدید قیمت ها در شش روز گذشته باعث جذاب شدن نرخ ها در برخی شرکت های بنیادی بازار شده بود. همان طور که در گزارش روز قبل در همین صفحه تصریح شده بود، چنین روندهای ریزشی هیجانی در بورس بی سابقه نیست و معمولا بعد از چند روز با حمایت حقوقی ها و جذاب شدن قیمت ها پایان می یابد. مخصوصا آن که حمایت دولت و حقوقی ها از بازار ادامه دارد و ریزش بورس به نفع هیچ کسی در کشور نیست.در پی این عوامل دیروز بازار سرمایه کشور در مجموع متعادل شد. اگرچه همچنان فشار فروش در بخشی از بازار مثل گروه خودرو و برخی نمادهای کوچک ادامه یافت اما خریداران هم بسیار قوی بودند. در بخش دیگری از بازار مثل غول های فلزی و شستا صف خرید هم ایجاد شد تا شاخص کل در نیمه دوم معاملات مثبت شود. این در حالی است که شرکت های پالایشی دیروز همگی متوقف بودند. شرکت هایی که با توجه به تغییر نحوه قیمت گذاری خوراک تحویلی از سوی وزارت نفت برای شفاف سازی متوقف شده اند و انتظار می رود با بازگشایی، به رشد شاخص کمک کنند.
حمایت علنی دولت از بورس از راه های مختلف
اگرچه ناهماهنگی دولتی ها در عرضه صندوق دارادوم پالایشی، جرقه روند ریزشی شش روز اخیر را زد، اما بعد از آن دولت از راه های مختلف تلاش کرد تعادل را به بورس بازگرداند. حمایت لفظی رئیس جمهور و دیگر مقامات دولت از جمله این موارد است. دیروز رئیس دفتر رئیس جمهور هم در پیامی ضمن اشاره به طبیعی بودن نوسانات در بورس نوشت که سیاست مبنایی دولت حمایت از بازار سرمایه و تقویت آن است. در همین زمینه طغیانی سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس هم اعلام کرد که روز سهشنبه کمیسیون اقتصادی در جلسهای به بررسی وضعیت و اتفاقات بازار بورس در چند ماه گذشته میپردازد.اما اوج حمایت های دولت در تغییر قابل توجه فرمول قیمت گذاری خوراک پالایشگاه ها بود که منجر به توقف شرکت های پالایشی به منظور شفاف سازی اثر این تصمیم شد. دیروز پالایشگاه بندرعباس در اطلاعیه ای اثر مثبت فرمول جدید را تایید کرد اما درباره مقدار آن توضیح نداد. در این خصوص زنگنه، وزیر نفت هم گفت: قیمت خوراک پتروشیمی را کاهش داده و قیمت خوراک پالایشگاه را اصلاح کردیم که این موضوع باعث بهتر شدن وضعیت این شرکتها در بورس میشود.این اقدام که منجر به افزایش حاشیه سود شرکت های پتروپالایشی می شود، قطعا می تواند به یک محرک قوی برای شرکت های گروه و احتمالا کلیت بازار تبدیل شود.اگرچه پیش بینی بورس در شرایط پرتلاطم و هیجانی فعلی آسان نیست اما باید توجه کرد که روندهای صعودی و ریزشی در بورس همواره وجود داشته و بخشی از ماهیت بازار است. انتخاب سبد مناسب و سهامداری با آن در میان مدت نسبت به رفتارهای هیجانی و نشستن در صف های خرید و فروش، به مراتب بازدهی بیشتری برای سهامداران دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مسعود حمیدی-اگرچه بنا بر اذعان مدیر طرح انتقال آب دریای عمان، با اجرای این پروژه امکان تامین هر میزان نیاز آبی وجود دارد اما کارشناسان معتقدند انتقال آب دریای عمان لازم است اما معلوم نیست چه زمان محقق شود و باید مدیریت مصارف در اولویت باشد وگرنه سرنوشت اصفهان در انتظار مشهد خواهد بود. استانی که دشتهایش مانند بدن انسانی است که زخمهای عمیق بر پیکرش نشانده شده، دشتهایی که از سال 1345 ممنوعه اعلام شده است اما همچنان شاهد حفر چاه و توسعه برداشت از منابع زیرزمینی آن هستیم، استانی که 34 دشت از 37 دشت آن ممنوعه است اما همواره میشنویم در همین دشتها صنایع جدیدی به خصوص صنایع آب بر مستقر می شود، استانی که با 1200 میلیون مترمکعب کسری مخزن رتبه نخست را در کشور به خود اختصاص داده است و استانی که 125 درصد منابع آبی تجدید شونده، مصارف آبی دارد درحالیکه استاندارد جهانی آن 40 درصد و در کشور حدود 70 درصد است. خراسان رضوی قطب دوم تولیدات کشاورزی کشور است اما با هدر رفت 30 درصدی این تولیدات که بیش از700 تا یک میلیارد مترمکعب آب را هدر میدهد؛ آن هم با کشتهای سنتی، رتبه ضعیف در کشت های گلخانهای و توسعه آبخیزداری. این ها علاوه بر این است که نیمی از جمعیت استان در شهر مشهد ساکن است و سالانه بیش از 30 میلیون زائر و گردشگر راهی استان میشوند. طبیعی است که استانی با چنین شرایط بحران آبی، نیازمند برنامههای مدون و چند وجهی است. برنامههایی مانند سازگاری با کم آبی، بازچرخانی آب و استفاده از پسابها اولویت اول برای التیام زخمهای عمیق پیکر دشتهای استان است، بستن چاههای غیرمجاز و تعدیل پروانه چاهها و حتی مکانیزه کردن کشت و کار و کشتهای گلخانهای نیز اگرچه تأثیر بسیار جدی بر کاهش میزان افت آبهای زیرزمینی و کسری مخازن آبی استان در افق زمانی 5 تا 10 سال خواهد داشت اما یادمان نرود دشتهای استان از سال 1345 ممنوعه شده بود و توسعه نامتقارن استان، در حوزههای صنعتی و کشاورزی از یکسو و افزایش جمعیت شهرنشینان کلانشهری مانند مشهد از سویی دیگر در افقهای بلندمدت 20 ساله و بیشتر بدون شک، استان را با بحرانی مواجه خواهد کرد که با پانسمان و بانداژ در قالب مدیریت مصرف و تعدیل چاهها قابل جبران نخواهد بود.یکی از طرحها و ابر پروژه هایی که در این خصوص مطرح است، طرح انتقال آب دریای عمان به استانهای شرقی کشور است. طرحی که چندین سال بود زمزمههای آن به گوش میرسید اما درنهایت بعد از این که هیئت دولت در سال 97 با آن موافقت کرد، در لایحه بودجه کشور گنجانده شد و مجلس شورای اسلامی نیز آن را تایید کرد. اما این تنها گام اول ماجرا بود، در ادامه انتقادها به اجرای این طرح ابتدا از سوی فعالان محیطزیست و ناجیان آب مطرح شد و حتی سخن از وجود مافیای آب در پس تصویب چنین طرحی هم به میان آمد. با وجود این شهریور سال گذشته تفاهمنامه این پروژه با حضور مشاور وزیر نیرو، استانداران استانهای خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان به امضا رسید و سهم خراسان رضوی از پروژه 400 میلیون مترمکعبی، 110 میلیون مترمکعب برآورد شد. پس از آن جلسات و نشستهای متعددی در چابهار و سیستان و بلوچستان با حضور استانداران سه استان برای جذب سرمایهگذار برگزار شد.
جزئیات عملیاتی طرح انتقال آب
بر اساس این طرح بناست خط لولهای به طول 1510 کیلومتر آب شیرین شده دریای عمان را به استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی برساند. هزینه اجرای این پروژه در مطالعات اولیه 3.9 میلیارد دلار برآورد شده و به تازگی این رقم تعدیل شده و به 2.2 میلیارد دلار رسیده که بناست تمام آن با سرمایهگذاری بخش خصوصی اجرایی شود. مطابق بررسیهای هیدرولیکی و مسیریابی قطعه اول، خط انتقال آب به طول 585 کیلومتر و قطر 2200 میلیمتر در استان سیستان و بلوچستان واقع بوده و دبی موردنیاز شرب و صنعت در مقطع میانمدت این استان تا افق سال 1405 به میزان MCM 70 است که از خط برداشت میشود، پس از تحویل آب موردنیاز شرب و صنعت استان سیستان و بلوچستان، قطعه دوم خط انتقال با قطر 1800 میلیمتر و طول 465 کیلومتر مسیر خراسان جنوبی را تا مرکز این استان یعنی شهر بیرجند طی میکند. قطعه سوم خط انتقال نیز با قطر 1600 میلیمتر، مسیر460 کیلومتری را تا مرکز استان خراسان رضوی طی و دبی معادل MCM 110 برای مصارف شرب و صنعت مقطع میانمدت این استان را در مشهد تأمین میکند.
ضرورت سنجیدن تمام راهکارها قبل از اجرای پروژه انتقال آب
کامران داوری، رئیس شورای اجرایی سند «تدبیر آب مشهد» در ابتدای طرح موضوع پروژه انتقال آب دریای عمان به مشهد، در دو سال پیش ازجمله منتقدان این طرح و تأکیدش بر سازگاری با کم آبی و مدیریت منابع آب مشهد بود، اما امروز که برخی ابهامات درباره این پروژه برطرف شده نظر این استاد مهندسی آب دانشگاه فردوسی تا حدی تعدیلشده است.وی در گفت و گو با «خراسان رضوی»اظهار می کند: بنده از ابتدا نگاهم اینگونه بوده که اگر این طرح با سرمایه «بخش خصوصی» اجرا شود، مخالفتی با آن نخواهم داشت و اعتقاد دارم بخش خصوصی خود مسائل اقتصادی اجرای این طرح را مدنظر خواهد گرفت. اگر سرمایهگذار بخش خصوصی بتواند از خارج از حوزه، آب را به مشهد بیاورد بنده دستش را خواهم بوسید. عضو هیئتعلمی دانشگاه فردوسی مشهد تأکید میکند: آوردن آب به مشهد در شرایط بحرانی این شهر یک لطف است اما این طرح نباید باعث شود راه مان را گم کنیم زیرا این را که چه زمانی قرار است آب به مشهد بیاید دقیق نمیدانیم، از طرف دیگر، سرمایهگذاران هنوز بهطور کامل در این طرح شرکت نکردهاند و مشکلات مالی دولت را هم باید در نظر گرفت. وی تصریح میکند: در واقع نباید با این تصور که قرار است آبی به مشهد بیاید، شرایط بحرانی را فراموش کنیم، علاوه بر این قبل از اجرای چنین پروژههایی، باید تمام راهحلها و راهکارها قبلاً امتحان شود و جواب ندهند که در مشهد ما این کار را نکردیم.
بازار آب مشهد راهاندازی شود
سرپرست پژوهشکده آب و محیطزیست دانشگاه فردوسی مشهد می گوید: طرحی که میتوان مقابل پروژه انتقال آب معرفی کرد «راهاندازی بازار آب» در استان است، ما باید اجازه دهیم کاربریهای کشاورزی کمی جابه جا شود، زیرا ما یک ظرف معین منابع آبی داریم که سه بخش شهری، صنعتی و کشاورزی از آن بهره میبرند، وقتی بناست که شهر و صنعت بزرگ شود، طبیعتاً باید بخش کشاورزی کوچک شود که این کار هم انجامنشده و ماده 44 قانون توزیع عادلانه آب اجرایی نشده است و از سال ابلاغ این قانون تاکنون شاهد حفر بیش از پنج هزار حلقه چاه جدید در دشت بحرانی بودیم. داوری ادامه میدهد: بنده میگویم اگر مصرف آب در مشهد طرفدار دارد باید قیمت واقعی آن شناسایی شود اگر گران است مشخص میشود که مشهد با محدودیت آب روبه روست. رئیس دبیرخانه طرح همیاران آب استان درباره عملیات اجرایی طرح انتقال آب نیز میگوید: مسیر طولانی خط لوله مخاطرات پدافندی زیادی خواهد داشت، این آب قرار است از کنار شهرهایی بگذرد که اگر آنها سیراب نشوند حوادثی مانند تخریب لوله انتقال آب کوهرنگ به یزد رخ خواهد داد.
ماجرای اصفهان و کوهرنگ تکرار نشود
عضو هیئترئیسه جمعیت ناجیان آب میافزاید: اگر این آب مثلاً تا 10 سال آینده به مشهد بیاید اما ما مدیریت تقاضای آب را انجام ندهیم، باز هم شاهد رشد مصرف آب در این شهر خواهیم بود، مانند شهر اصفهان که هر بار از کمبود آب گلایه کرد و از کوهرنگ، آب به این شهر تخصیص دادند تقاضا و توسعه این شهر بیشتر و تخصیصها هم بیشتر شد.
اگر نگاهمان در این طرح به مرزنشینان است خوب است ولی...
وی درباره تأثیرات اجتماعی و پدافند غیرعامل اجرای این پروژه نیز اظهار می کند: اگر نگاه ما به مرز و مرزنشینان باشد بدون شک اجرای چنین طرحهایی به نفع ما خواهد بود و شرایط پایدارتری را در این مناطق شاهد خواهیم بود اما ما می دانیم از آغاز، این طرح برای تأمین آب مشهد مطرحشده اگرچه بناست آب به سنگان خواف داده شود اما بههرحال بازهم 150 میلیون مترمکعب آب برای شهر مشهد در نظر گرفتهشده است.
آثارمنفی آبشیرینکنها حداقل است
عضو هیئتعلمی مهندسی آب دانشگاه فردوسی مشهد درباره آثار آبشیرینکنها بر محیط زیست دریای عمان نیز میگوید: با فناوریهای جدید موضوع آثار منفی آبشیرینکنها بر محیطزیست دریاها تا حد زیادی برطرف شده علاوه بر این، محل استقرار آبشیرینکن در حاشیه دریای عمان است که در دهانه اقیانوس واقعشده و تأثیرات آن مانند خلیجفارس که بسته است نخواهد بود.
تایید نصفه و نیمه طرح از نگاه فعال محیط زیست
طباطبایی از فعالان محیطزیست استان و از منتقدان اجرای طرح انتقال آب نیز در این زمینه به «خراسان رضوی» میگوید: اصل این که بناست از خارج از حوزه، آبی به مشهد آورده شود مطلوب است به دلیل این که نیاز و برداشت آب ما از مخازن دشت مشهد افزایش یافته است اما چند مسئله در خصوص اجرای این طرح وجود دارد. وی میافزاید: مهمترین آن ها بحث هزینه اجرای این طرح است، بر اساس رقم کلان این طرح، قیمت تمامشده هر مترمکعب آب در مقصد نهایی یعنی شهر مشهد حدود 3 یورو( 80 هزار تومان) است در حالی که همین الان آبی که آبفای مشهد به یک واحد تجاری میفروشد به ازای هر مترمکعب، کمتر از پنج هزار تومان است.
آب گران، آب فروشی و صدمه به کشاورزی
طباطبایی تصریح می کند: علاوه بر این به فرض این که دولت بخواهد یارانه مصرف شرب این آب را پرداخت کند، این کار باعث برهم خوردن قیمت آب در دشت مشهد خواهد شد و متعاقب آن توازن اقتصادی منطقه برهم خواهد خورد و کشاورز ترجیح خواهد داد بهجای مصرف آب در حوزه کشت و کار، آن را به فروش برساند و این به تولیدات کشاورزی استان لطمه خواهد زد. علاوه بر این بحثهای زیستمحیطی اجرای این طرح همچنان پابرجاست، بههرحال پروژهای که قرار است 1500 کیلومتر لولهکشی داشته باشد باید از مسیرها و نقاطی گذر کند که حفاظتشدهاست و این گذر لولههای انتقال آب بدون شک تأثیرات مخرب روی این زیست محیطها خواهد گذاشت.
انرژی پمپاژ آب از کجا تأمین میشود؟
این فعال محیطزیست میگوید: اختلاف ارتفاع بین نقطه شروع لولهگذاری این طرح با مقصد نهایی یعنی شهر مشهد بیش از سه هزار متر است و انتقال آب در مسافت 1500 کیلومتر و شیب سه هزار متری انرژی زیادی را برای پمپاژ آب میطلبد، درحالیکه شبکه خطوط برق ما همینالان هم با کمبود و نوسانات مواجه است، چگونه قرار است این انرژی موردنیاز را تأمین کنند؟ آثار زیستمحیطی تأسیس نیروگاه جدید یا خطوط برق برآورد شده است؟
مدیریت منابع آب فراموش نشود
اگرچه با توجه به وضعیت بحرانی دشت مشهد انتقال آب فراحوزه ای به این شهر یک ضرورت است اما متولیان نباید وظیفه اصلی خود یعنی «مدیریت منابع آب» را به بهانه نداشتن منابع موردنیاز به دست فراموشی بسپارند و بخش خصوصی را متولی آن کنند، حوزهای که امنیت غذایی مردم وابسته به آن است و شاید گزافه نیست که بگوییم زیرساختهای نظارتی ضعیف از یکسو و ساختار سنتی و نبود اعتبارات در حوزه کشاورزی از سویی دیگر، هنوز آمادگی ورود به بازاری شدن آب را ندارد.
پاسخ به انتقادها و ابهامات
مدیر طرح شیرین سازی و انتقال آب دریای عمان به استانهای شرقی کشور درباره آخرین وضعیت اجرایی این طرح به «خراسان رضوی» میگوید: طی هفتههای گذشته چند مجوز مهم مورد نیاز اجرای طرح گرفته شد بهطور مثال مجوز زیستمحیطی برداشت آب از دریا و مجوز سازمان پدافند غیرعامل برای اجرای این طرح نیز گرفته شد علاوه بر این مجوز تخصیص آب از سوی وزارت نیرو هم از دیگر مجوزهای صادرشده بود که به بخش خصوصی اجازه میدهد برای شروع عملیات اجرایی این طرح اقدام کند. علی عبدالهی میافزاید: علاوه بر این طبق مجوزهای محیطزیست، متولی اجرای طرح باید تعهداتی بدهد که در مسیر اجرای خط لوله و طرح کمترین مشکلات و عارضه زیستمحیطی مانند برش کوهها و پوشش گیاهی داشته باشیم تا منافع زیستمحیطی حفظ شود. با مجوزهایی که صادرشده تمام تلاش ما این است که در هفته اول دولت عملیات اجرای این طرح آغاز شود. وی تصریح می کند: فاز اول اجرای این طرح در منطقه مکران خواهد بود تا آب مورد نیاز صنایع پتروشیمی، فولاد و شهر چابهار تأمین شود، زمینی که از سوی سازمان مسکن و شهرسازی برای اجرای این طرح در اختیار ما قرارگرفته حدود 150 هکتار خواهد بود که کارهای فنس کشی زمین قرار است انجام شود و تهیه نقشههای زیرساختی در دستور کار است.
مدیر طرح انتقال آب دریای عمان به استانهای شرقی درباره هزینه های اجرای این طرح نیز میگوید: برآورد اولیه اجرای این طرح 3.9 میلیارد یورو بوده است و سرمایهگذار بخش خصوصی در فازهای بعدی سعی میکند «مهندسی ارزش» اجرای این پروژه را انجام دهد تا هزینه نهایی اجرای این طرح کاهش یابد. وی می افزاید: باید توجه داشت که مثلاً اگر قرار است هفت سال آینده آب به مشهد برسد بنا نیست از الان هزینه آن را برآورد کنیم، بخش خصوصی متولی اجرای طرح در هر فاز اجرایی این هزینهها را برآورد و محاسبه خواهد کرد.بنابراین در سال اول منطقه چابهار و مکران پوشش داده خواهد شد، سپس سیستان و بلوچستان و زابل را پوشش خواهد داد و بر اساس زمانبندی مراحل بعدی اجرا خواهد شد، در واقع اگر عملیات اجرایی در هفته دولت آغاز شود طی سال اول سعی میکنیم نیاز آبی منطقه مکران را بر اساس تعهدی که دادهشده است فراهم کنیم. وی ادامه میدهد: البته درپنج سال آینده آب به استان خراسان رضوی خواهد رسید که اولین نقطه در شهرستان گناباد است و سپس به صنایع سنگان خواف و به شهر مشهد منتقل خواهد شد.
رایزنی برای استفاده از شبکه نیروی منطقه
عبدالهی درباره دلیل کاهش هزینه اجرای طرح از 3.9 میلیارد به 2.2 میلیارد یورو نیز میگوید: بخش خصوصی در هر مرحله مهندسی ارزش را انجام میدهد بهطور مثال برآوردی که برای تأمین انرژی مورد نیاز این طرح انجامشده حدود 750 مگاوات برق است که بخش خصوصی اجراکننده طرح در حال رایزنی است تا بخشی از این نیروی موردنیاز را از ظرفیت شبکه نیروی منطقه تامین کند یا با حفر تونل هزینههای موردنیاز برای تأمین انرژی انتقال کاهش یابد که کلیه این مسائل باعث میشود هزینههای کلی اجرای طرح کم شود.
بالانس قیمت آب تخصیصی صنعت به نفع آب شرب
وی میافزاید: هزینه برآوردی برای هر مترمکعب آبی که در مشهد تحویل صنعت خواهد شد، حدود 3 دلار است که این قیمت برای صنایع فولاد زیاد نیست علاوه بر این قرار است درصورتیکه وزارت نیرو تشخیص دهد که مناطق تحت پوشش این خط لوله نیازمند تخصیص آب شرب است، با بالانس کردن قیمت آب برای صنعت و شرب، قیمت را برای مصرف مناطق مسکونی و شرب تعدیل کند، این که مطرح میشود قیمت آب شرب در مشهد 3 دلار خواهد بود درست نیست زیرا این قیمت برای صنایع است و برای مصارف شرب قیمت تعدیل میشود.
نیاز به 3 نیروگاه برق برای انتقال آب
عبدالهی درباره نحوه تأمین انرژی مورد نیاز برای پمپاژ آب در طول خط لوله این طرح نیزتصریح می کند: برای انتقال 250 میلیون مترمکعب آب در مرحله اول 750 مگاوات برق نیاز است، درمجموع سه نیروگاه موردنیاز است که یکی از آنها در طول خط خواهد بود که این نیازمند خط انتقال مستقل هم هست که تمام اینها بستگی به تعامل دولت دارد وگرنه باید خط و نیروگاه جدید تأسیس شود. مدیر طرح انتقال آب دریای عمان به استانهای شرقی تأکید میکند: در مطالعات اجرایی این پروژه مسائل زیستمحیطی، اجتماعی و پدافند غیرعامل بهصورت جدی مدنظر قرارگرفته است و معادلات فنی انجامشده نشان میدهد این خط از کمترین مناطق زیستمحیطی عبور خواهد کرد و مسیر منتخب مورد تایید محیطزیست است. وی درباره امکان رخ دادن حوادثی مانند تخریب خط لوله آب کوهرنگ به یزد در طول مسیر 1500 کیلومتری این طرح نیز میگوید: خط لوله این طرح از مناطق صنعتی و شهرهای بزرگ میگذرد تا بتوانیم در کنار مسیرهای راه و ترابری بین این شهرها استفاده کنیم و بنا نیست هر منطقهای که قرار است آب به آن تخصیص داده شود خط لوله انتقال اصلی به آن جا برود بلکه از طریق خطوط فرعی این تخصیصها داده خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.