
علی ترابی- تیم فوتبال پدیده از ابتدای لیگ بیست و یکم با چالش های زیادی همراه بود. تا حدی که الان در باتلاق قعر جدول جا خوش کرده و گزینه اول سقوط محسوب می شود.شرایطی را رقم زد که اصلا در حد و شان فوتبال خراسان نبوده و کام فوتبال دوستان مشهدی را تلخ کرده است. آمار هایی که پدیده در نیم فصل اول به دست آورده است، روایتگر مشکلات درون باشگاهی و حاصل اختلافاتی است که مدیران باشگاه سهم به سزایی در نابودی این تیم که جزو سرمایه های اجتماعی شهر مشهد محسوب می شود، دارند. در لیگ برتر با 11 شکست ، 4 مساوی و بدون هیچ پیروزی شانسی برای ماندن ندارد و در جام حذفی هم که مرحله یک هشتم نهایی آن دیروز دنبال شد، با شکست مقابل مس رفسنجان از گردونه رقابت ها حذف شد و دیگر امید و انگیزه ای برای نبرد ندارد. اما نکته ای که خیلی عذاب آور و ناراحت کننده است، سکوت مسئولان ارشد استانی است که هیچ عکس العملی برای نجات تیم فوتبال شهر نشان نمی دهند.با چنین شرایطی این موضوع در ذهن ها تداعی می شود که دلشان برای فوتبال استان نمی سوزد و شاید برای داشتن تیمی در لیگ برتر تمایلی ندارند. روزنامه خراسان در پی رسالت خود و با توجه به موضوع مهم تیم فوتبال پدیده، این بار به سراغ چند تن از پیش کسوتان و صاحب نظران فوتبال استان رفته است که ماحصل سخنان آن ها تقدیم مخاطبان می شود. البته در این زمینه پیگیر کسب نظرات خداداد عزیزی پیش کسوت فوتبال هم بودیم که متاسفانه به نتیجه ای نرسید.
تجدید نظر در خصوصی سازی
عباس چمنیان، پیش کسوت فوتبال و مدرس AFC : نمی دانم هدف یا ایده مدیران باشگاه پدیده در مدیریت تیم چیست و نمی توانم قضاوت کنم، اما آن چه روشن است این که یک مجموعه در بخش خصوصی توان تیم داری را دارد یا ندارد. اگر پدیده ملک شخصی است و در اختیار بخش خصوصی قرار دارد ، قاعدتا نباید به بخش خصوصی در بحث تیم داری کمک شود. هر چند که مسئولان استانی در سال های گذشته حمایت های خوبی از تیم پدیده داشتند. در استان های دیگر هم شرایط همین طور است و به بخش خصوصی کمک آن چنانی نمی شود. این دیدگاه باید تجدید نظر شود که بخش خصوصی با تکیه بر منابع دولتی و ملی بخواهد تیم داری کند، اصلا درست نیست. حداقل درباره شخص حمیداوی که خودش فوتبالی است صدق نمی کند و نباید از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند . حضور بخش خصوصی در فوتبال حرفه ای مستلزم هزینه است و با توجه به این که تیم جزو سرمایه های اجتماعی است، طوری هزینه شود که آسیب نبیند. مالک باشگاه باید از تعارض بی فایده دست بردارد. بیشتر سخنان شان در تعارض است . با مقصر قلمداد کردن دیگران، هیچ اتفاقی رخ نمی دهد. جالب تر این که بخش خصوصی در حال تیم داری است که اصلا در مشهد هم حضور ندارد.استاندار که شخص اول استان است باید برای حفاظت از این سرمایه اجتماعی پای کار بیاید.از طرفی خصوصی سازی دیگر جوابگو نیست.در گذشته 3 تیم ریشه دار مشهد که روند خصوصی سازی را در پیش گرفتند نابود شدند. بنابراین برای یک بار هم که شده همانند دیگر استان ها یک نهاد دولتی یا شبه دولتی پای کار بیاید و تیم داری کند.اگر دوباره تیم را در اختیار بخش خصوصی بگذاریم، باز هم دچار چالش می شویم.
اراده ای وجود ندارد
رضا مهاجری، پیش کسوت فوتبال : ضروری است مسئولان ارشد استان نگاه ویژه تری به نماینده فوتبال استان داشته باشند. هر چند که این تیم در حال مردن است و در نیم فصل اول تمام رکوردهای منفی در زمینه های مختلف از نظر جدول رده بندی را از آن خود کرده است. ولی اگر قبول داریم که این تیم فوتبال از سرمایه های اجتماعی استان محسوب می شود،باید اقدامی برای نجات آن صورت بگیرد و این کار هم باید از سوی مسئولان بالا دستی همچون استاندار و نماینده های مجلس دنبال شود، اما متاسفانه هیچ اراده ای در این استان وجود ندارد.هر مسئولی وقتی که در مقابل رسانه ها قرار می گیرد، قول و وعده زیاد می دهد، اما به عمل تبدیل نمی شود.در یک برنامه تلویزیونی سه تن از نماینده های مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در مقابل مردم صحبت کردند و وعده پیگیری برای حل مشکلات تیم پدیده دادند، اما متاسفانه هیچ اتفاقی صورت نگرفت.
حلقه گمشده در فوتبال
علی هاشمی، بازیکن سابق ابومسلم و پیام: هم اکنون بحث مالکیت تیم فوتبال پدیده خیلی مهم است. تجربه بلاتکلیفی در تیم های پیام و ابومسلم را هم داریم که الان این دو تیم ریشه دار دیگر وجود خارجی هم ندارند. سوال ما این است که تیم پدیده را به چه شکلی در اختیار شخص حمیداوی قرار دادند و حالا مدعی است.نیم فصل دوم سال گذشته غیب شد و حالا نیز تمایلی به تیم داری ندارد و به نوعی تیم را رها کرده است. فوتبال خراسان یک حلقه گمشده برخلاف دیگر استان ها دارد و آن این که صنایع در تیم داری حضور پیدا نمی کنند. این در حالی است که استان های دیگر در این زمینه حضور فعالی دارند.خراسان از نظر گردش مالی ، جمعیت و حتی وسعت پس از تهران رتبه دوم را دارد. چرا نتوانیم یک مجموعه دولتی را وارد تیم داری کنیم.مگر چه فرقی با دیگر استان ها داریم. مسئولان استان همچون استاندار و نماینده های مجلس باید در تهران رایزنی و مذاکره کنند. چرا استان های دیگر از ظرفیت های دولتی در عرصه تیم داری استفاده می کنند، اما مشهد استفاده نمی کند.
مسئولان سکوت نکنند
حسین بادامکی، بازیکن سابق تیم پرسپولیس: در خراسان رضوی اراده ای برای کمک به تیم فوتبال پدیده وجود ندارد. تیمی که از سرمایه های استان محسوب می شود ، این روزها شرایط اسفناکی دارد. هم اکنون نیاز ضروری به کمک دارد، ولی با حرف زدن مشکل حل نمی شود، بلکه باید اقدامی صورت بگیرد. متاسفانه روندی در حال شکل گرفتن است که مدیران باشگاه پدیده که در مشهد هم حضور ندارند، نوک انتقادات را به سمت خراسانی ها گرفته اند و آن ها را مقصر شکست های پدیده قلمداد می کنند. ناراحتی ما از این مسئله است. ما در جای خودش هم تشکر می کنیم که مدیران این باشگاه طی سال های گذشته برای تیم هزینه کردند، اما الان یک جای کار
می لنگد. از ابتدای فصل صحبت هایی انجام می شود که در واقع توهین به خراسانی هاست. جالب این جاست که بابت شکست های پدیده همه را مقصر می دانند غیر از خودشان .الان مسئولان ارشد استان و نماینده های مجلس فقط در حد صحبت اظهار نظر می کنند ولی کار خاصی انجام نمی شود. به نظرم تا وقتی که مسئولان ارشد استان پای کار نیایند و دلشان نخواهد به تیم پدیده کمک کنند، هیچ اتفاقی نمی افتد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ویدئویی در شبکههای اجتماعی پربازدید شده که در آن یک دختربچه برای اولین بار توانایی شنیدن را از طریق کاشت حلزون در گوش به دست آورده است. در لحظاتی تاثیرگذار از این ویدئو، یاسمین پس از آن که برای اولین بار صدای مادرش را میشنود، با گریه ناشی از این صدا خودش را به آغوش مادر میاندازد و دونفری صحنهای بیبدیل را خلق میکنند که مورد توجه کاربران فضایمجازی قرار گرفته است. خلاصه این که داستان یاسمین و نحوه شنیدنش، باعث شد در پرونده امروز زندگیسلام به سراغ خانوادهاش و دو عزیزی برویم که موجب شنیدن دوباره یاسمین شدهاند تا بیشتر راجع به یاسمین و بهطور خاص راجع به کاشت حلزون و بازگشت شنوایی در افراد زیر پنج سال گپ بزنیم.
شنوایی تنها حسی است که میتوان آنرا برگرداند
گفتوگو با متخصص گوشوحلقوبینی که خالق این اتفاق پربازدید در شبکههای اجتماعی بود، راجع به عمل کاشت حلزون و واکنشهای کودکان بعد از این عمل و ...
دکتر «کیوان کیاکجوری» متخصص گوش،حلقوبینی درباره سن و نوع عمل کاشت حلزون میگوید: «معمولا کاشت حلزون در دو گروه از افراد انجام میشود. دسته اول، گروهی از بچههایی هستند که ناشنوا متولد میشوند. درصد زیادی از این افراد از مشکلات ژنتیکی رنج میبرند و درصدی دیگر از عوامل پاتولوژی و بیماریهای خاصی که مادر در حین بارداری دچارش میشود. دسته دوم، افراد بالغی که دارای تکلم هستند و با بیماریهایی مثل مننژیت یا بیماری ژنتیکی که در سنین بالاتر نمود پیدا میکند، دچار نقص شنوایی شدهاند. البته پیش شرط درمان این افراد قدرت تکلم و درمان نشدن با سمعک است. اما درباره بچهها باید بگویم نوزادانی که معمولا به صورت ناشنوا متولد میشوند ابتدا با انجام تستهای اولیه یا به اصطلاح«OAE» غربالگری میشوند. در این تستها مشخص میشود کودک ناشنواست و طی زمان با مطالعه و تستهای بیشتر معلوم می شود آیا سمعک باعث پیشرفت تکلم در دوره رشد می شود یا خیر. وقتی مشخص شد وسایل کمک شنوایی هم نمیتواند به این افراد کمک کند، کودک را از نظر مغزی و ارگانیک اندام شنوایی، بررسی می کنندو در صورت نرمال بودن، برای عمل پروتز که اسم کاشت حلزون هم روی آن است، کاندیدا میشود.»
تشخیص زودهنگام، طلاییترین عامل درمان
این متخصص تشخیص زودهنگام را مهم ترین عامل برای درمان ناشنوایی می داند و اضافه میکند: «این عمل بهتر است در بچههایی که تازه متولد میشوند، بین 1 تا 3 سالگی و به اصطلاح قبل از شروع تکلم انجام شود، البته حداکثر سن این عمل قبل از 5 تا 6 سالگی است. این بازه سنی به این دلیل است که در سنهای بالاتر، به دلیل فعال شدن قدرت تکلم در مغز، دیگر این عمل نمیتواند مفید باشد. پس مهم ترین شاخص برای این عمل تشخیص زود هنگام و قبل از سه سالگی است. عمل یاسمین هم قبل از سه سالگی انجام شده است. در کل باید این نکته را اضافه کنم که این عمل مربوط به قبل از شروع تکلم است یا برای آنهایی مفید است که قدرت تکلم دارند و به دلایلی طی زمان شنوایی خود را از دست دادهاند. کودکی که بعد از این سن ناشنوا بماند، توانایی حرفزدن هم نخواهد داشت و متاسفانه فعلا برای افرادی که مشکلشان در بچگی دیر تشخیص داده شده، این عمل کاربردی ندارد. پس تشخیص در کودکی و در بدو تولد خیلی مهم است.»
هزینه این عمل 500 میلیون است اما از بیمار 3 میلیون میگیریم
دکتر کیاکجوری که سابقه بیش از 33 سال عمل در حوزه گوش و حلق و بینی را دارد، درباره نوع و هزینه پروتز یا حلزون کار گذاشته شده در گوش فرد ناشنوا میگوید: «سه تا پروتز مختلف است که مورد تایید انجمن غذا و داروی آمریکا FDA هم قرار گرفته است. این سه تا که درکشور ما هم موجود است شامل استرالیایی، اتریشی و آمریکایی است که بر حسب شرایطی مانند نتایج آزمایشها یا سن بیمار، استفاده می شود. پروتزها هم وارداتی هستند و از طریق هیئتامنای وزارت بهداشت و با ارز دولتی وارد و با قیمت بسیار نازل برای بیمار کار میشود. در بیشتر حالتها، این عمل یک عمل خیریه است و هرچند ممکن است نزدیک 500 میلیون هزینه شود اما از مریض چیزی حدود شش میلیون دریافت می شود که نصف آن را هم بیمه یا بهزیستی می پردازد و برای ما هم به عنوان پزشک یک نوع باقیالصالحات است. گروه ما هم که هشت ماه است در بابل مازندران فعال است، توانسته در این مدت 11 عمل موفق انجام دهد. باید این نکته را هم اضافه کنم که در خطه شمال، مرکز ما یعنی بابل نهتنها جواب گوی استان مازندران بلکه جوابگوی دیگر استانهای مجاور و شهرهایشان از جمله گلستان و گنبد یا سمنان و شاهرود هم هست.»
اختلال 70 درصد بیماران این حوزه مانند یاسمین است
«اولین باری که مریض شنواییاش بر میگردد من را بیشتر از خانوادهها به گریه میاندازد». دکترکیاکجوری با گفتن این نکته از واکنشهای بچهها و حس و حال خودش پس از شنیدن میگوید: «فرض کنید بچهای که قرار است با هزاران مشکل دستوپنجه نرم کند، میتواند با این عمل به شرایط عادی زندگی برگردد و این فوقالعاده است. باید بگویم ما در کاشتهای حلزون در سطح کشور که حدود 20 و چند سال است انجام میشود افرادی را داریم که بعد از انجام این عمل، پیشرفت زیادی در زندگی کردند و مثلا شخصی را داریم که الان دندان پزشک است. این ارزش و مرتبه علم بهخصوص علم پزشکی را میرساند که میتواند یک فرد ناتوان را توانمند کند. شاید جالب باشد که بدانید این حس یعنی حس شنوایی تنها حسی از حواس پنجگانه است که هماکنون میتوان آن را برگرداند. این بسیار ارزشمند است و آدم احساس غرور میکند از این همه لطف و قدرتی که خدا برای توفیق خدمت به آدم داده است. یاسمین هم بیماری با اختلالات ژنتیکی بود که حدود 60 تا 70 درصد بیماران این نوع عمل را تشکیل میدهند. درباره اولین عکسالعمل هم باید بگویم، فرض کنید طفلی تا حالا از قدرت شنیدن محروم بوده است و یک دفعه میشنود و طی هیجانات درونی و عاطفی تحت تاثیر قرار میگیرد. بهخصوص وقتی مشاهده میکند چیزی در مغزش و در ذهنش ایجاد میشود که تازگی دارد و این خودش باعث اضطراب و هیجان میشود».
یاسمین الان میتواند بابا و مامان بگوید
خانواده یاسمین ذوقزده از لحظه شنیدن فرزندشان از واکنشها و مراحل درمان کودک دلبندشان میگویند
«ما اصالتا بابلسری هستیم و واکنش مردم هم به این ویدئو فوقالعاده بود». این اولین واکنش پدر و مادر یاسمین به سوال ما بود. پدر یاسمین در توضیح نحوه شنیدن یاسمین میگوید: «خب فرزند من نمیشنید و ما از وقتی یاسمین در برابر صدای تلویزیون و باقی صداهای محیط، واکنشی نشان نمیداد متوجه ضعف در شنوایی اش شدیم. بنابراین به سراغ آقای «منادی» شنواییسنج رفتیم و ایشان هم با معاینه اولیه و تستهایی که از یاسمین گرفت، متوجه شدکه یاسمین به کل نمیشنود و اینطور شد که دختر من به فهرست عمل اضافه شد. ابتدا قرار بود در تهران عمل شود که آقای منادی هماهنگی هایی را با دکتر کیاکجوری انجام داد، در نهایت تصمیم بر این شد اولین عمل حلزون گوش در بابل روی یاسمین که آن موقع سه سالش بود، انجام شود. این شد که ما مدت شش ماه در نوبت عمل بودیم و بعد از این که به لطف خدا عمل شد، بعد از 45 روز با نصب دستگاه شنوایی سنجی، آن ویدئو که در شبکه های اجتماعی پربازدید شد، ضبط شد. الان هم او هفتهای 2 تا 3 بار در کلاسهای گفتار درمانی و شنوایی شرکت میکند. پیشرفت فوقالعادهای داشته است در حدی که الان میتواند بابا و مامان هم بگوید. راجع به هزینه هم باید بگویم، زیاد نشد، تقریبا شش میلیون برای بیمارستان بود که بعد از مدتی از طریق بیمه روستایی و توسط بهزیستی، نصف آن به ما پرداخت شد. در کل فوقالعاده بود، شما فرض کنید بچهتان بعد از 3-4 سال و بعد از یک عمل سنگین بشنود و بتواند حرف بزند، این فوقالعاده است. نمیتوانم آن حس را برای شما بازگو کنم، انگار دنیا را به ما داده بودند. یاسمین ما که به واسطه نشنیدن توانایی صحبت کردن هم نداشت، حالا هم میتواند حرف بزند و هم بشنود. واقعا دست آقای منادی و کیاکجوری درد نکند».
نتوانستم در آن لحظه گریه نکنم
مادر یاسمین هم که در آن ویدئو بود، در توضیح این اتفاق و حس نابش در آن لحظه میگوید: «برای هر مادر و پدری وقتی اولین بار صدای فرزندش را بشنود، حس بینظیر و لذتبخشی است. من هم وقتی بعد از سه سال یاسمین در مطب دکتر به صدای من واکنش نشان داد، نتوانستم گریه نکنم. این حس خیلی عالی بود بهترین حس برای من و همسرم. یاسمین من حالا هم میشنود، هم حرف میزند و با این که روند درمانی سختی را پشت سر گذاشته و هنوز هم کلاس میرود؛ اما ما شاکریم و امیدوار که روز به روز بهتر شود. یاسمین تک فرزند ما نیست، یک برادر بزرگ تر شش ساله دارد که خداراشکر سالم است. در پروسه درمان یاسمین با خیلیها آشنا شدم، کودک من و دو کودک دیگر سه نفر اولی بودند که در مازندران عمل شدند اما یاسمین نسبت به همه آنها هم بزرگ تر بود و هم ناشنواتر، همچنین توانایی ادای کلمات را هم نداشت. بازخوردهای بعد از آن ویدئو هم بینظیر بود، همسایهها، آشنایان و هرکسی از دوستان که این ویدئو را دید، اشکش درآمد و خیلی خوشحال بود. یادم هست که به ما میگفتند خیلی کیف کردیم، مثل حس الان ما، وقتی که یاسمین را صدا میزنیم و در جواب میگوید، بله».
برای ما همیشه اولین لحظه شنیدن کودک تازگی دارد
شنواییسنج یاسمین درباره ماجرای این ویدئوی پربازدید، شغلاش و ... میگوید
شنواییسنجی هم بخشی از پروسه درمان در این کودکان ناشنواست. «منادی» که شنواییسنج یاسمین بوده است درباره این پرونده و پروندههای مشابه آن حرفهای جالبی میزند که در ادامه خواهید خواند.
ضبط این ویدئو از قبل برنامهریزی نشده بود
«حسن منادی» شنواییسنج که جزو تیم درمانی کاشت حلزون در مرکز بابل هم است، راجع به ویدئوی یاسمین و بازخوردهای آن و نحوه کار خود میگوید: «ضبط این ویدئو و انتشار آن از قبل برنامهریزی شده نبود. ما از هر بچهای که بار اول برای او پردازشگر گفتار نصب میشود، در اولین لحظه شنیدن برای ثبت در پرونده فیلم تهیه میکنیم. مثلا قبل از یاسمین یک بیمار داشتیم که پدرش نوازنده بود و در اولین تجربه برای کودک خود نوازندگی کرد. درباره تخصص خودم هم باید بگویم که شنواییسنجی، کارش ردیابی اختلالات شنوایی در نوزادان و بزرگسالان است. در نوزادان به دلیل آن که ناشنوایی موجب عقب ماندگی در رشد گفتار و زبان میشود اهمیت زیادی دارد که در سنین پایین بتوانیم آن را شناسایی و ردیابی کنیم و اقدامات لازم را برای درمان انجام دهیم زیرا سن رشد گفتار و زبان تا پنج سالگی است. یعنی اگر کودکی تا پنج سالگی نتواند به حرف بیاید بعد از آن هر اتفاقی برای او بیفتد حتی اگر شنوایی او طبیعی و نرمال هم شود باز نمیتواند گفتار را به دست بیاورد. ردیابی سن نوزادان تا قبل از چهار ماهگی بسیار مهم است و باید با انجام یک سری آزمایشها قدرت شنوایی سنجیده و در صورت تشخیص کم شنوایی، سمعک تجویز شود و بعد از آن یک سری کلاس تربیت شنوایی و توان بخشی برگزار میشود. در صورتی که به سمعک جواب ندهد یعنی کم شنوایی عمیق و بالاتر باشد منجر به عمل جراحی و کاشت حلزون میشود. قسمت خارجی هم باید تا ابد بماند که چیزی شبیه سمعک اما با رویکرد متفاوت از آن است».
6 هفته بعد از عمل، بچه برای اولین بار میشنود
این شنوایی سنج اهل مازندران درباره چگونگی عمل و دستگاه نصب شده در این عمل هم میگوید: «این عمل شامل دو بخش است. یک بخش داخلی پروتز که در داخل گوش و حلزونش قرار میگیرد و یک بخش بیرونی که حدود شش هفته بعد از عمل جراحی روی گوش بیمار قرار میگیرد و بعد از آن تنظیم میشود. آن جاست که بچه برای اولین بار میشنود. بعد از نصب پردازشگر گفتار، کودک باید 100 جلسه کلاس توان بخشی برود که شامل توان بخشی شنیداری و گفتاردرمانی است که باعث میشود قدرت تکلم برگردد. پس بازهم تاکید میکنم هرچه این عمل در سن پایینتر انجام و شخص کمشنوا زودتر تشخیص داده شود، شانس موفقیت عمل بیشتر است. زمان مهم ترین عامل است. تنها عمل هم برای برگشتن شنوایی، کاشت حلزون است. ممکن است مشکلات دیگری اگر باشد مانند پارگی پرده گوش و ... با عملهای دیگر بهبود یابند اما عمل حلزون گوش یکی از منحصر به فردترین عملها در سطح جهانی است که توانسته یک حس از حواس را برگرداند.»
بچهها بعد از شنیدن برای اولین بار، مفهوم صدا را درک نمیکنند
او در انتها درباره واکنش بچهها بعد از اولین بار شنیدن و ذوق خود، همکاران و از همه مهمتر خانوادهها میگوید: «معمولا بچهها دو دسته هستند. بعضی از بچهها خیلی ساکت میشوند و بعضی که سن بالاتری دارند معمولا واکنش آنها شکل دیگری دارد. صدا برای آنها چیز جالب و جدیدی است و این صدا تا زمانی که برایشان مفهوم سازی و درک شود، نیازمند توانبخشی و گفتار درمانی مداوم است. یعنی فرد صدا را میشنود اما برای درک نیازمند کلاس است. این کلاسها در کنار استفاده مداوم از پردازشگر به فرد امکان بهبود در امر شنیدن را میدهد. جالبترین چیزی که ما میبینیم اشکشوق والدین در اولین لحظهای است که فرزند دلبندشان میشنود. با این که این عمل 11 بار انجام شده است اما باز این برخورد برای ما تازگی دارد و مارا تحت تاثیر قرار میدهد».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به همین سادگی اتفاق میافتاد، در یک لحظه یا کمتر از یک لحظه! فرمانی درونی به فرد میگوید که سرش داد بزن، پرتش کن، از خودت دفاع کن و شبیه بچهکوچک و بیدفاعی که درمیان جمعی بزرگ سال گیر کرده و میخواهد بزرگی و قدرتش را به همه نشان دهد، شروع کن به رفتارهای وحشتناک! هرچند پس از چند دقیقه آرام میشود، اما دیگر چه فایده؟ این ماجرای ویدئویی است که در روزهای اخیر در شبکههای اجتماعی پربازدید شده و درباره آن نوشتهاند: «این دو نفر بچههاشون تو مدرسه با هم دعواشون می شه، به باباهاشون زنگ می زنن، اونا میان تو مدرسه با هم دعواشون می شه سر یه دعوای بچهگانه، می گن یکی شون کشته شده...» به همین بهانه، لازم دیدیم که چند نکته را درباره خشم و کنترل آن بگوییم.
فرار از خشمگینشدن را فراموش کنید
گاهی دیگر نه پشیمانی، نه عذرخواهی و نه هیچ جبران دیگری بعد از ابراز خشم فایده ندارد. البته خشم یک هیجان طبیعی و مفید برای انسان است که به فرد کمک میکند ناراحتی و اعتراض خود را نشان دهد و تلاش برای فرار کردن از آن مانند این میماند که اسلحهای روی شقیقه فرد بگذارند و بگویند نترس! قطعا همانطور که در این حالت، ترس فرد بیشتر میشود خشم هم با انکار و فرار از آن بیشتر میشود. در ماجرای دعوای این دو نفر، شاید اگر آنها از قبل به این اتفاق فکر کرده بودند که ممکن است خشمگین شوند، در لحظه رفتار دیگری از خودشان بروز میدادند که حداقل به قتل ختم نمی شد.
چطور میتوان خشم را کنترل کرد؟
بنابراین آن چه اهمیت دارد این است که فرد بتواند بر هیجانات خود مسلط باشد و آن را کنترل کند. در غیر این صورت، در لحظه ،رفتارهایی از خودش بروز خواهد داد که احتمالا بعدش پشیمان خواهد شد. اما چطور میتوان خشم را کنترل کرد؟
1- ذهن خود را بشناسید
بر حالات درونی و جسمی خود در هنگام خشمگینشدن آگاه باشید. بدانید که معمولا چه فکرهایی به ذهنتان میآید و جرقههای ذهنی شما را تبدیل به کوره آتش میکند؟ فکرهایی مثل، این آدم بازهم دارد به تو ظلم میکند، حواست باشد باز هم دارند حقت را میخورند، طرف فکر میکند از تو قویتر است و ... بعد از وارد شدن این افکار به ذهن چه تغییراتی در جسم و بدنتان رخ میدهد؟ به این مسائل، فکر کنید.
2- افکارتان را واکاوی کنید
افکاری را که به ذهنتان میآید ، یادداشت کنید.به طور قطع بارها و بارها درباره افراد گوناگون، این افکار به ذهن شما آمده است. پس بپذیرید که ربطی به موقعیت و دیگران ندارد بلکه این افکار از درون شما میآید پس در زمانهایی که حال خوبی دارید به آنها فکر و بررسی کنید که ریشه آنها در کدام قسمت گذشته شماست و چرا چنین افکاری در ذهن شما جا خوش کرده و وقت و بیوقت مزاحمتان میشود؟
3- نگذارید هیجاناتتان بر شما مسلط شود
متوجه تاثیرات خشم بر بدنتان باشید و سعی کنید در لحظات آرامش با تکنیکهای روانشناسی به بدنتان آرامش دهید تا تاثیر آن را بر بدنتان کم کنید و بتوانید در لحظات خشم، آنها را مدیریت کنید. در ضمن، همانقدر که به افکارتان توجه میکنید سعی کنید به هیجاناتتان بیتوجه باشید. تلاش کنید که احساسات و هیجانات را همچون بادی زود گذر ببینید که میآید و میرود و نباید اجازه دهید تا بر افکار و رفتار شما مسلط باشد.
4- آیا رفتارهای هیجانیتان زیاد است؟
مسلما همان طور که نمیتوان با یک چاقوی جراحی، شکم را برش داد و جراحی کرد، برخی مهارتها را هرچقدر هم بیاموزید به تنهایی نمیتوانید انجام دهید. پس با یک روانشناس و مشاور در صورت ناآشنایی با مهارت کنترل خشم و داشتن رفتارهای هیجانی، هرچه زودتر مشورت کنید و از راهنماییهای او کمک بگیرید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – مذاکرات هسته ای در وین به مقطع حساس و پیچیده خودش رسیده و به نظر می رسد طرفین در قله گفت وگوها قرار دارند جایی که به رغم حل و فصل برخی اختلافات هنوز پرانتزهای اصلی و بزرگ باقی مانده و کم کم زمزمه های گرفتن تصمیمات سیاسی بزرگ از سوی طرفین به گوش می رسد. همان زمزمه هایی که 30خرداد امسال در وین شنیده شد و طرفین رفتند تا تصمیم سیاسی بگیرند اما این رفتن بیش از 5 ماه به طول انجامید . مذاکرات دوباره از 8 آذر از سر گرفته شد و حالا بعد از گذشت 50روز به نظر می رسد باز شدن این کلاف در هم پیچیده که ناشی از اقدام غیر قانونی دولت ترامپ و ادامه آن از سوی بایدن است همچنان نیازمند تصمیمات بزرگ باشد با این تفاوت که امروز همه می دانند زمان زیادی برای توافق نیست و تاخیر بی مورد می تواند احیای برجام را با خطری بزرگ روبه رو کند با این حال ایران همواره اعلام کرده که اگرچه خواستار رسیدن به یک توافق خوب در کمترین زمان است و علاقه ای به ادامه تحمل فشارهای تحریمی ندارد اما هرگز به خاطر کمبود زمان، زیر بار توافقی که نتواند مفید و پایدار باشد نخواهد رفت. هر چند ضلع غربی مذاکرات رفع تحریمها در وین در ادامه بازی روانی-رسانهای باز هم موعد ضربالاجل ادعایی برای توافق را تغییر داده و این بار آن را به اواسط ماه فوریه موکول کردهاند.روزنامه والاستریتژورنال آمریکا که مطابق روال مرسوم رسانههای غربی به منابع و مقامهای گمنام استناد کرده این بار مدعی شده که مقامهای آمریکایی و اروپایی در محافل خصوصی، اواسط ماه فوریه را به عنوان موعد تصمیمگیری برای بستن پنجره دیپلماسی با ایران تعیین میکنند. ضربالاجل ادعایی جدید، چارچوب زمانی قبلی را که پیشتر در منابع مشابه رسانهای به آن اشاره شده بود تا حدود دو هفته به عقبتر موکول میکند.گزارشها حاکی است طرفهای غربی در برابر ابتکارات مکتوب ارائهشده از سوی تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران توسل به جنجالهای رسانهای-روانی را ترجیح دادهاند، اما در مقابل، در تلاش هستند از طریق تزریق «فوریتهای ساختگی» به گفتوگوها ایران را برای عقبنشینی از خواستههای خود در گفتوگوها تحت فشار قرار دهند. جمهوری اسلامی ایران تا کنون چندین بار اعلام کرده است «ضربالاجلهای ساختگی» را نخواهد پذیرفت و رفع موثر و واقعی تحریمها را به رفع فوری، اما بیاثر آن ها ترجیح میدهد.اما همزمان با فشارهای رسانه ای و دیپلماتیک طرف های غربی به ایران درباره به پایان رسیدن زمان مذاکرات و ارتباط دادن آن به موضوع گریز هسته ای ،گروه بینالمللی بحران با انتشار گزارشی وطرح دروغ بزرگ برنامه نظامی هسته ای ایران، میگوید با توجه به میزان فعلی ذخایر اورانیوم و شمار سانتریفیوژهای فعال پیشرفته ایران، تنها چند هفته به زمان گریز هستهای (دست یابی به میزان کافی اورانیوم برای ساخت یک بمب اتمی) باقی مانده است.علی واعظ تحلیل گر ارشد این گروه، زمان گریز هستهای ایران را تنها «سه هفته» بیان کرده است.این گزارش ۵۷ صفحهای که بر اساس مصاحبه با بیش از ۵۰ مقام و نهاد بینالمللی تنظیم و در سایت این گروه منتشر شده است، میافزاید ،در دوران قبل از عدول ایران از تعهدات هستهای اش، ذخایر اورانیوم کمغلظت آن حدود ۱۰۰ کیلوگرم بود اما اکنون به نزدیک ۲۵۰۰ کیلوگرم رسیده است.این ادعاها در حالی مطرح می شود که آمریکا اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد و با وجود این اقدام آمریکا ، ایران یک سال صبر کرد و سپس به صورت پلکانی تعهدات برجامی خود را کنار گذاشت در صورتی که اگر قصدی برای تولید بمب اتمی داشت نباید حتی یک روز هم صبر می کرد .به هر روی،اگر چه مذاکرات در مسیر پیشرفت قرار دارد اما اصلی در دیپلماسی چند جانبه وجود دارد که بر اساس آن تا زمانی که بر سر همهچیز توافق نشده باشد، بر سر هیچ چیزی توافق نشده است. اکنون موفقیت در مذاکرات به رویکرد طرف غربی به ویژه تصمیمات سیاسی آمریکا بستگی دارد، ایران خواسته ها و ابتکارات خود را روی میز مذاکره گذاشته و تلاش کرده با نگاهی تعاملی پیش برود. اگر کشورهای غربی به ویژه آمریکا ضرورتهای اتخاذ تصمیم عاقلانه را بر سیاسیکاری و زیادهخواهی درک کنند مسیر مذاکرات هموار خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



خبر
جزئیات دیدار امروز روسای جمهور ایران و روسیه
پیمان های پولی و خط اعتباری 10 میلیارد دلاری آب شیرین کن های 15 میلیارد دلاری هسته ای ،سوئیفت مشترک و... بخشی از توافقات احتمالی رئیسی در سفر به روسیه است

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اظهارات وزیر اقتصاد نشان می دهد که تسهیلات بدون ضامن در گام اول علاوه بر کارمندان دولت، شامل افراد دارای اعتبار حقوق بگیر و بازنشسته نیز خواهد شد. وی در برنامه تلویزیونی تعهد داد که این اقدام در روزهای آینده اجرایی شود. به گزارش خراسان، دو روز قبل بود که بهادری جهرمی، سخنگوی دولت از دستور رئیس جمهور برای آسان شدن شرایط دریافت وام های خرد (زیر 100 میلیون تومان) توسط مردم خبر داد و گفت: کسی که کارمند یا حقوق بگیر ثابت دولت است بالطبع میتواند حقوق خود را وثیقه و اعتبار وامش کند. با این حال، اظهارات وزیر اقتصاد در برنامه گفت وگوی ویژه خبری دو شب قبل، نشان می دهد که دامنه دریافت تسهیلات بدون ضامن و وثیقه از محدوده کارمندان و حقوق بگیران دولت فراتر خواهد رفت. خاندوزی درباره حذف ضامن از تسهیلات خرد بانکی گفت: «می خواهم این وعده را بدهم، متعهد می شوم و جواب گو هم خواهم بود که ما ظرف روزهای آینده اولین قدم را (در راستای آسان سازی دریافت تسهیلات خرد) بر می داریم. به بانک های دولتی تکلیف خواهیم کرد که در خصوص سطوح تسهیلات پایین، حتماً با اتکا به اعتبار فرد و این که اگر اساساً آن فرد، حقوق بگیر است، بازنشسته است و این که سوابقش حکایت می کند که توان بازپرداخت را دارد، حتماً بدون وثیقه و ضامن این کار (یعنی ارائه تسهیلات) را انجام بدهند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور/ جوان معتادی که با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت سرقتی از نوجوانان زورگیری می کرد با تلاش ماموران کلانتری سپاد مشهد دستگیر شد و به سرقت های خشن با چاقو اعتراف کرد.
به گزارش اختصاصی خراسان، ساعت 14:30بیست و هفتم دی ماجرای زورگیری از یک نوجوان 13ساله به پلیس 110 گزارش شد که بلافاصله نیروهای گشت کلانتری سپاد برای بررسی موضوع به سمت خیابان شهید زارع حرکت کردند . مشخصات موتورسوار زورگیری که به پلیس اعلام شده بود، در بیسیم ها پیچید و نیروهای گشت نیز بی درنگ با اجرای طرح مهار در منطقه، به جست و جوی موتورسواری با کاپشن زرشکی پرداختند تا این که او را در خیابان شهید زارع 11 شناسایی کردند. این موتورسوار جوان که در حال پرسه زنی بود با حضور به موقع نیروهای انتظامی دستگیر و به کلانتری هدایت شد . در همین حال، پدر دانش آموز 13 ساله در کلانتری حضور یافت و مدعی شد که موتورسوار مذکور، گوشی تلفن همراه فرزندش را با تهدید چاقو زورگیری کرده است. نوجوان یاد شده نیز که «سهیل» نام دارد این دزد خشن را شناسایی کرد و بدین ترتیب با صدور دستوری از سوی سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بازجویی های تخصصی از متهم به زورگیری آغاز شد . او که به مصرف مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد ، راز زورگیری های دیگری از دانش آموزان در مسیر مدرسه را فاش کرد و گفت: زورگیری از نوجوانان را در محدوده بولوار توس و خیابان شهید زارع انجام داده است. گزارش خراسان حاکی است، با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده در شعبه 216 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و زیر نظر قاضی آسیان یزد مورد کنکاش های دقیق قضایی قرار گرفت . بررسی سوابق متهم و شگردهای وی در ارتکاب جرم موجب شد تا مقام قضایی دستورات ویژه و محرمانه ای را برای انجام تحقیقات بیشتر در این باره صادر کند.
به همین دلیل بررسی های تخصصی درباره جرایم دیگر موتورسوار 33 ساله توسط افسران ورزیده دایره تجسس ادامه یافت تا این که وی به سرقت موتورسیکلت از هسته مرکزی شهر (میدان شهدا) نیز اعتراف کرد و گفت: یک باتری خودرو را سرقت کرده بودم که برای تامین مخارج اعتیادم به مالخران فروختم. بنا بر گزارش خراسان، با توجه به شگرد این موتورسوار زورگیر برای سرقت از دانش آموزان و نوجوانان، کسانی که با این شیوه طعمه موتورسوار خشن شده اند برای شناسایی وی به کلانتری سپاد مراجعه کنند. در همین حال، یک مقام انتظامی به شهروندان توصیه کرد: نکات مراقبتی لازم را به فرزندان خود بیاموزند و اشیای گران قیمت و حتی گوشی تلفن را هنگام بازی در کوچه و خیابان یا رفت و آمد به مدرسه در اختیار آنان نگذارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)