


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


موفقی/ مشغول جارو و نظافت خیابان بود که 7 میلیون تومان پول نقد را پیدا کرد، بدون این که حتی پول ها را بشمارد، آن را داخل کیف می گذارد تا به صاحب اش برگرداند. می گفت:« این پول ها خوردن ندارد» پدرش هم کارگر شهرداری بوده، اما بعد که مشغول کار در آتش نشانی می شود، در یک صحنه آتش سوزی مقداری طلا پیدا می کند و به صاحب اش برمی گرداند.
ماجرای پول پیدا کردن این پاکبان بجستانی چاپ می شود. اشک شوق بر گونه های زحمت کش پدرش جاری می شود و خدا را شکر می کند که لقمه های حلالی که یک عمر با زحمت کشی بر سر سفره اش گذاشته، بی نتیجه نمانده و حاصلش چنین فرزند صالحی شده است. ابوذر ابراهیم زاده با این که خودش وضع مالی خوبی ندارد، اما همیشه سعی کرده باری از شانه های زحمت کش و خمیده پدر بردارد. به قول خودش حتما به خاطر دعاهای پدر و مادرش بوده که خدا هیچ وقت او را وا نگذاشته است.
صبح روز دوشنبه، بعد از چاپ این ماجرا با عنوان« این پول ها خوردن ندارد»، تلفن تحریریه خراسان رضوی به صدا درمی آید. فرد پشت خط تلفن می خواهد از اقدام جوانمردانه این پاکبان بجستانی قدردانی کند. این آقای کارخانه دار که 73 سال دارد و خواسته نامی از او آورده نشود، لحن صدایش مانند دلش پر از مهربانی است. او که پس از دو سال شاگردی در تراشکاری و گرفتن وام برای راه اندازی اولین مغازه اش روزهای سختی را پشت سر گذاشته، حالا صاحب دو کارخانه است. او برایم از روزهایی می گوید که نوجوانی 14 ساله بوده و در حرم امام رضا(ع) تنها خواسته اش از امام مهربانی ها این بوده که یک مغازه تراشکاری با در گلی کوبیده داشته باشد و یک دستگاه تراشکاری. اما لطف امام مهربانی ها بیشتر از چیزهای کوچکی که او خواسته، شامل حالش می شود. او از انگیزه اش برای تقدیر از این کار پاکبان بجستانی می گوید:« وقتی امام رضا(ع) به من کمک کرده تا خشنود شوم، چرا من باعث خشنودی فرد دیگری نشوم؟ این هفت میلیون تومان پولی که من می خواهم به خاطر تشویق به این جوان بپردازم، رقم خیلی زیادی نیست. مهم این است که از نظر فرهنگی مردم این چیزها را ببینند و بی تفاوت از کنار این رفتارهای ارزنده نگذرند. این کار بسیار بزرگی است که یکی با این موقعیت گرفتار، آن قدر مومن و صادق است که حلال و حرام سرش می شود. آن هم در دنیایی که به خاطر پول، کم فروشی، گران فروشی، و کلاهبرداری می کنند. مهم تر از همه این که آن قدر دل بزرگی دارد که حتی پول را نشمرده است. باید بر دستان زحمت کش این جوان بوسه زد.»
این پول بار زیادی را از شانه هایم برداشت
پس از این گفت وگو با ابوذر تماس گرفتم. در جوابم می گفت: «من به خاطر پول این کار را نکرده ام» و حاضر نمی شد شماره حسابش را بدهد. کسی چه می داند شاید آن موقع که پدر ابوذر گزارش ما را خوانده و دلش بابت حرکت جوانمردانه پسرش لرزیده است در حقش دعا کرده و خداوند این چنین دعای پدر را در حق پسر برآورده کرده است.
بعد از این که مبلغ 7 میلیون تومان به حساب ابوذر ابراهیم زاده واریز می شود، دوباره با او تماس می گیرم تا به او اطلاع بدهم. پاکبان بجستانی با شنیدن این خبر آن قدر خوشحال می شود که صدای خنده هایش را از پشت تلفن می شنوم. خوشحال از این که با این پول بالاخره می تواند قسط هایش را بدهد و نفسی تازه کند. او در پایان گفت وگوی مان می گوید:«این آقایی که این لطف را در حقم کرد، نمی شناسم، اما از زبان من از ایشان خیلی تشکر کنید. این پول ممکن است برای بعضی ها چیزی نباشد، اما بار زیادی را از روی شانه های من برداشت. خیلی خوشحالم که در این دوره و زمانه هنوز چنین انسان های شرافتمندی پیدا می شوند. امیدوارم خداوند عمر با عزتی به ایشان بدهد.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عکسهای پروژه «اتاق من» بسیار جذاباند. زاویه انتخاب شده عکسها که از بالاست، کمک میکند تا بتوانیم جزئیات جالبی از اتاق محل زندگی افراد مختلف را مشاهده کنیم. افراد مختلف در کشورهای مختلف با سبک زندگیها و فرهنگهای متفاوت. در همه این عکسها، فردی جوان در میانه اتاق نشسته است و دور و بر او وسایل مختلف قرار گرفتهاند اما داستان این عکسها چیست؟ چه کسی برای چیدمان اتاق در زمان عکاسی تصمیم گرفته است و اصلا هدف از این پروژه چیست؟ برای آشنایی بیشتر با این پروژه با عکاس آن یعنی «جان تکرِی» تماس گرفتیم. ایمیل اول ما برای چند هفته جوابی دریافت نکرد اما در نهایت بعد از پیگیری از راههای مختلف و صبوری زیاد، بالاخره بعد از نزدیک به یک ماه، پاسخ «جان» از راه رسید. جان در پاسخ به سوالاتی که از او کرده بودیم، اطلاعات تکمیلی درباره این پروژه را برای ما ارسال کرد و به صورت اختصاصی به ضمیمه زندگیسلام روزنامه خراسان اجازه داد تا عکسهای او را منتشر کند. این شما و این پروژه عکاسی متفاوت «اتاق من» و اطلاعات جالبی درباره آن که جای دیگری منتشر نشده است.
منبع عکسها: myroomphotos.com

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


روز گذشته متن کامل طرح دو فوریتی جهش مسکن منتشر شد. در این طرح که در قالب 7 فصل بیان شده، سه ابزار تامین منابع مالی، واگذاری زمین و موسسات اجاره داری و چگونگی مالیات بر عایدی املاک برای رونق مسکن دیده شده است.
تامین منابع مالی برای مسکن
به گزارش فارس، بر اساس این طرح، دولت موظف شده است تا نیاز سالیانه مسکن کشور را بر اساس اعلام وزارت راه و شهرسازی تامین کند. در این زمینه، باید در 4 سال نخست اجرای طرح، سالانه حداقل یک میلیون واحد مسکونی در کشور توسط دولت تولید و عرضه شود. این طرح در خصوص منابع تولید و عرضه مسکن به حسابی در بانک مسکن تحت عنوان «حساب ملی مسکن» اشاره کرده است که از محل منابع مالیاتهای مرتبط با حوزه زمین، مسکن، مستغلات و ساختمان، منابع پیش بینیشده برای بخش مسکن در قوانین بودجه سنواتی، منابع حاصل از بازگشت با امهال اصل و فرع خطوط اعتباری مسکن مهر، اقساط برگشتی صندوق پس انداز مسکن یکم در هر سال، منابع وقف و خیرین و دیگر منابع مشابه افتتاح می شود. همچنین براساس این طرح بانکها و مؤسسات اعتباری مکلفند حداقل 25 درصد از تسهیلات پرداختی خود را به بخش مسکن اختصاص دهند.
واگذاری 99 ساله زمین و راه اندازی موسسات اجاره داری
طرح دو فوریتی جهش مسکن در بخش تامین زمین، وزارت راه و شهرسازی را موظف کرده است تا نسبت به واگذاری اراضی مورد نیاز ساخت مسکن صرفاً به صورت اجاره ۹۹ ساله، اقدام کند. در این باره دستگاه ها و شرکت های صد در صد دولتی مکلف شده اند اراضی تحت اختیار خود را که در چارچوب مکانیابی عرضه مسکن قرار میگیرند، دو ماهه و به طور رایگان ارائه کنند.در این فصل از طرح جهش مسکن بانک مرکزی مکلف شده است تا منابع واگذاری تسهیلات ارزان قیمت به مستاجران (مشمول) برای تامین کمک ودیعه مسکن را فراهم کند. در قالب این تسهیلات که یک ساله بوده و با اعلام وزارت راه تا سه سال قابل تمدید است، مستاجر صرفاً سود دوران یک ساله را میپردازد و در پایان سال مبلغ وام را به بانک عامل عودت میدهد. ماده مهم دیگر این فصل، ناظر به تکلیف وزارت راه و شهرسازی برای راه اندازی موسسات اجاره داری حرفهای برای تولید و عرضه واحدهای استیجاری است.
مالیات بر سوداگری مسکن
یکی از بخش های مهم طرح دو فوریتی جهش مسکن، مربوط به فصل مالیات های مسکن است که در صورت تصویب آن، مالیات بر عایدی املاک اجرایی خواهد شد. طبق متن این طرح، هر نوع نقل و انتقال واحدهای مسکونی بر اساس اطلاعات ثبت شده در سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات، در تاریخ انتقال و در صورتی که فاصله بین خرید و فروش کمتر از سه سال باشد، مشمول مالیات بر عایدی واحدهای مسکونی خواهد شد. نرخ مالیات بر اساس «مابهالتفاوت (مازاد) ارزش روز زمان انتقال نسبت به ارزش زمان تملک با قیمت تمام شده» و همچنین بر اساس مدت تملک به صورت زیر است: مدت تملک کمتر از ۶ ماه: ۷۰ درصد، شش ماه تا یک سال: ۶۰ درصد، بیش از یک سال: به ازای هر سال معادل ۲۰ درصد نرخ مذکور کاهش مییابد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ماجرای غیبت آذری جهرمی
گروه اجتماعی- حرف و حدیث ها درباره غیبت حدودسه هفته ای آذری جهرمی وزیر ارتباطات با حضور مجددش در جلسه هیئت دولت وارد فاز جدیدی شد. ماجرای این حرف و حدیث ها از زمانی آغاز شد که فعالیت وی در فضای مجازی متوقف شد به طوری که آخرین توئیت او ۱۶ تیر و آخرین پست اینستاگرامیاش ۱۸ تیر بود و پس از آن خبری از او نشد. او 18 تیر در اینستاگرام نوشت : « و سه روزه که با مریضی اجبارا خانهنشین شدم. درد قفسه سینه و سرفههای خشک و بیحالی شدید. رفتم بیمارستان و تست کرونا دادم که منفی بود. سیتی اسکن هم گرفتم که نشون میداد ریههام درگیر بیماری نیست...» به هر روی در روزهای اخیر برخی فعالان رسانه ای در توئیتر به شایعات متفاوتی درباره او اشاره کردند از جمله این ادعا که «درگیری لفظی میان دادستان کل کشور و آذری جهرمی رخ داده است» و برخی هم غیبت او را بی ارتباط با مقاومت او در برابر فیلتر اینستاگرام مطرح کردند که البته درباره این موارد هنوز توضیحی از سوی وزارت ارتباطات یا قوه قضاییه ارائه نشده است. این خبر حاکی است، انصاف نیوز دوروز قبل نوشت که « آذری جهرمی اکنون در محل کار خود مشغول به فعالیت است.»
جدال آنلاین با فرهنگ !
درگیری نورافکن در بازی استقلال و سپاهان باعث هجوم برخی از هواداران فوتبال به صفحه او و ثبت 120 هزار کامنت شد. سابقه این رفتارها چگونه است؟
هشتگ – سه شب پیش و در مسابقه فوتبال استقلال در برابر سپاهان، امید نورافکن در بازی با تیم سابقش جنجالی ترین بازی عمرش را تجربه کرد که باعث یک لشکر کشی 120 هزار نفری در اینستاگرام شد. امروز در کنار بررسی این جدال 120 هزار نفری به دیگر لشکرکشی هایی که توسط ایرانی ها در اینستاگرام رخ داده اشاره می کنیم که خواندنش خالی از لطف نیست.
جدال 120 هزار نفری
بعد از بازی استقلال و سپاهان، صفحه اینستاگرامی امید نورافکن تبدیل به محلی برای اعتراض هواداران آبی پوش به این بازیکن و دعوای هواداران تیم ها شده است. اما ماجرا بر می گردد به اتفاقاتی که داخل زمین رخ داده است. در این بازی که شنبه در ورزشگاه خالی از تماشاگر آزادی انجام شد، نورافکن که پیش از این در تیم استقلال توپ می زد بر سر یک برخورد ساده و پرتاب اوت با وریا غفوری و چند بازیکن استقلال درگیر شد و چند دقیقه بعد هم در متن برخوردی قرار گرفت که اخراج آرش رضاوند هافبک استقلال را در پی داشت. از همان لحظه و در حالی که بازی هنوز جریان داشت، هواداران استقلال به صفحه اینستاگرامی نورافکن هجوم بردند و به رفتار او با تیم سابقش اعتراض کردند. با نگاهی به کامنت هایی که هر ساعت به تعداد آن افزوده می شود، می بینیم که علاوه بر برخی از هواداران استقلالی که پروژه حمله به اینستاگرام نورافکن را ترتیب دادند، برخی سپاهانی ها و البته عده ای از هواداران تیم رقیب سنتی استقلال یعنی پرسپولیس هم در صفحه او حضور دارند و آتش بیار معرکه شده اند. صبح دیروز تعداد نظرات اعتراضی و پاسخ به آن در صفحه او به بیش از 100 هزار کامنت رسیده بود اما ساعت 19 به این تعداد بیش از 17هزار کامنت اضافه شد و احتمالا تا زمانی که این گزارش را می خوانید از 120 هزار کامنت هم فراتر رفته باشد. البته شاید نورافکن از این موضوع زیاد هم بدش نیاید چون او پیش از این بیشترین کامنتی که در صفحه اش داشته 30 هزار تا بوده و حالا نه تنها رکوردی از تعداد کامنت از خود به جا می گذارد که رفته رفته به تعداد فالوئرهایش نیز اضافه می شود. احتمالا این جدال تا روزهای آینده هم به قوت خود باقی خواهد بود و به نظر برخی از کارشناسان تاثیر زیادی هم بر بازار نقل و انتقالات خواهد داشت.
لشکر کشی 38 هزار کامنتی
ماجرا بر می گردد به شهریور سال 94، همان دوره ای که خندوانه در بورس بود و دور اول مسابقات خندوانه در حال برگزاری. در آن زمان امیر مهدی ژوله نویسنده و طنزپرداز، در مسابقه برنامه «خندوانه» گفته بود که اگر خواننده میشد، باید اسمش را میگذاشت «امیر ژوژولو» و در مدت 15 دقیقه ای که در این مسابقه استندآپ اجرا کرد با مدیرهای ساختمانی، قیمت پوشک، عشق به شهرت و ورزشکاران اهل قلیان و... شوخی کرد. اما طرفداران یک خواننده زیرزمینی، کاری به هدف برنامه که سرگرم کردن و خنداندن مردم بود نداشتند و هجوم لشکر تتلیتی ها به راه افتاد و در همان شب صفحه اینستاگرام ژوله هدف هجوم قرار گرفت. ژوله که تا پیش از این شناخته شده نبود با همین اتفاق به یک سلبریتی تبدیل شد. طرفداران او و تتلو در پای یکی از پست های ژوله 38 هزار کامنت رد و بدل کردند.
حمله به خاطر قرعه
در بین همه حمله ها این حمله اینستاگرامی در نوع خود بی نظیر است. در این مورد یک نفر فقط به دلیل این که در قرعه کشی جام جهانی نام ایران را برداشته مورد هجوم کاربران ایرانی اینستاگرام قرار گرفته است. سال 96 قرعه کشی جام جهانی انجام و تیم کشورمان با تیم های اسپانیا، پرتغال و مراکش هم گروه شد و به این ترتیب، ایران در گروه مرگ قرار گرفت. در این میان، عدهای، مقصر قرعه بد ایران را کافو، بازیکن سابق تیم ملی برزیل تلقی کردند که گوی ایران را از درون ظرف قرعه کشی بیرون آورد. بدین ترتیب، از همان میانه مراسم قرعه کشی جام جهانی 2018 روسیه، حمله به صفحه این بازیکن تیم ملی برزیل آغاز و ده ها هزار کامنت زیر پستهای صفحه رسمی کافو در اینستاگرام ثبت شد. هرچند برخی از این کامنتها حاوی تعابیر توهین آمیز نبود اما حجم پیامهای توهین آمیز خطاب به این بازیکن بسیار قابل توجه بود و رویه آن چنان گسترده بود که حساب کاربری این بازیکن در پیامی خواستار توقف این کامنتها شد!
حمله های اشتباهی
شاید باورتان نشود اما لشکر اینستاگرامرهای ایرانی بعضی اوقات آن قدر عجول هستند که حتی در برخی موارد به هدف اصلی شان هم حمله نکرده و به اشتباه افراد دیگری را مورد حمله قرار داده اند. در سال 97 زمانی که ایران در نیمه نهایی جام ملت های آسیا با نتیجه 3 بر صفر به ژاپن باخت، زامبیهای اینستاگرامی به سراغ پیج های اینستاگرام تیم ملی ژاپن رفتند. آن ها که به نظر هماهنگ شده حمله می کردند، پیج اینستاگرام «سوگورو اوساکا» دونده دوی ماراتن را با «یویا اوساکا» اشتباه گرفتند. در یک مورد دیگر هم زمانی که سال 98 علیرضا جهانبخش با کایل واکر، مدافع انگلیسی منچستر سیتی در جریان بازی درگیر شد، عده ای برای حمله به دنبال پیج این مدافع انگلیسی بودند اما باز هم به خاطر تشابه اسمی به اشتباه به صفحه «کایل واکر» مجری شبکه رادیویی منچستر حمله کردند و این اقدام تا جایی پیش رفت که مجری رادیویی در دو پست مجزا (استوری) تشریح کرد که او کایل واکر بازیکن فوتبال نیست.
حمله های دیگر
از جامجهانی 2014 و حمله به صفحه داور صربستانی دیدار ایران و آرژانتین تا جامملتهای 2015 و حمله به صفحه بنجامین ویلیامز استرالیایی داور بازی جنجالی ایران و عراق و حتی مسی و زایتسف بازیکن تیم ملی والیبال ایتالیا، توسط اینستاگرامرهای ایرانی رخ داده است. حمله به صفحه رضا رشیدپور که دروغ 13 گفته بود و هانیه توسلی که درگذشت مرتضی پاشایی را تسلیت نگفته بود را هم باید به این فهرست اضافه کرد.البته نمونه های زیاد دیگری هم وجود دارد که در این فهرست ننوشته ایم.
نحوه فرهنگ سازی، بیفرهنگی آنلاین
برخی از کارشناسان معتقدند این پدیده در کشورمان رایج تر از دیگر کشورهاست. البته کاربران کشورهای لاتین زبان هم گاهی از این حملات دسته جمعی علیه یک شخص خاص استفاده میکنند. با این حال «یاسمن اسماعیلی افجه» روان شناس در گفت و گویی پیش از این در همین باره گفته است: «این مسائل سن و سال نمیشناسد و ادبیات فضای مجازی همه کاربران شکل بدی به خود گرفته است». این کارشناس بر این باور است که آموزشهای همگانی میتواند به حل چنین معضلی کمک کند. از نظر او آموزش فرهنگ فضای مجازی این روزها از بسیاری از آموزشهای تدریس شده در مدارس واجبتر است و با آن باید مثل موضوع بهداشت در مدرسه رفتار شود و این آموزشها باید در کتاب های درسی قرار بگیرد و معلمان نیز از آن آگاه باشند. او می گوید: «این آموزشها باید از کودکی به افراد داده شود تا در بزرگ سالی شاهد این نوع رفتارها از آن ها نباشیم».
اگر احسان علیخانی «آقازاده» میشد...
در «آقازاده»، «دل» و «همگناه»، امیر آقایی، محسن کیایی، بهرام افشاری و حامد بهداد جایگزینهای مناسبی برای بازیگر قبلی نقششان بودهاند؟
مائده کاشیان - یکی از شخصیت هایی که این روزها در سریالهای نمایش خانگی، مورد توجه مخاطبان قرار گرفته نقش «آرمان» در سریال «همگناه» با بازی محسن کیایی است. جالب این که کیایی اعلام کرده نقش «پیمان» (با بازی پدرام شریفی) را دوست داشته، اما به پیشنهاد برادرش که کارگردان اثر است، نقش «آرمان» را ایفا کرده. جایگزینی یکی از بازیگران در دو سریال دیگر در حال توزیع نمایش خانگی نیز اتفاق افتاده است.
امیر آقایی به جای احسان علیخانی
نیما بحری
آقازاده
طبق گفته حامد عنقا، نامزد اصلی نقش «نیما بحری»، احسان علیخانی بود. این نقش به او پیشنهاد و درباره ایفای این نقش با او صحبتهایی شده بود، اما به دلیل آغاز پیشتولید «عصر جدید»، احسان علیخانی نتوانست در «آقازاده» بازی کند و امیر آقایی جایگزین او شد. امیر آقایی 12 سال از علیخانی بزرگتر است و از لحاظ سنی برای نقش یک آقازاده که تنها به برکت اسم و جایگاه پدرش توانسته پیشرفت کند و صاحب ثروت شود، خیلی مناسب نیست. از طرفی بیرحمی و شرارتی که نقش «نیما» دارد، با چهره آقایی تناسب بیشتری نسبت به علیخانی دارد، بنابراین امیر آقایی انتخاب خوبی برای نقش «نیما» بوده است. البته چهره علیخانی نیز میتوانست برای شخصیت متقلب و دوروی «نیما» مناسب باشد. بنابراین از لحاظ سن و چهره، احسان علیخانی انتخاب بیربطی برای نقش این آقازاده نبوده، اما با توجه به تجربه و توانایی امیر آقایی در بازیگری، او برای این نقش انتخاب مناسبی بوده و بازی او در «آقازاده» بسیار خوب بوده است. به طور کلی نمیتوان گفت احسان علیخانی در مقایسه با امیر آقایی میتوانست انتخاب بهتری برای نقش «نیما» باشد.
بهرام افشاری به جای سعید آقاخانی
فاراب
دل
منوچهر هادی در گفتوگویی که با فریدون جیرانی داشت، درباره انتخاب بازیگر نقش «فاراب» در سریال «دل» گفته بود که ابتدا قصد داشته این نقش را به سعید آقاخانی بدهد، اما بهرام افشاری از او خواسته نقش «فاراب» را بازی کند و ایدهها و تلاشهایش برای بازی در این نقش، باعث شده هادی این پیشنهاد را بپذیرد. «فاراب» جوانی لات، عصبی و خلافکار است که سرش برای دعوا و درگیری درد میکند. بهرام افشاری در سریال به خوبی نقش این جوان لات را بازی کرده و بسیار خوب از پس اجرای واکنشهای عصبی و غیرعادی «فاراب» برآمده است. این شخصیت از نظر طبقه اجتماعی، حرفه، ویژگیهای شخصیتی و فرهنگ با شخصیت های قصه تفاوتهای زیادی دارد و در مقایسه با یک آدم معمولی و موجه هم متفاوت است، بنابراین علاوه بر گریم ظاهری، فیزیک و قد بلندش باعث شده «فاراب» نسبت به بقیه شخصیت های قصه در جایگاه متفاوتی قرار بگیرد. در چهره سعید آقاخانی، آرامش و جدیت خاصی دیده میشود که با جنون و خشم «فاراب» تضاد دارد، اما در عوض این سرکشی به خوبی روی چهره بهرام افشاری نشسته است.
پدرام شریفی به جای محسن کیایی
پیمان
همگناه
محسن کیایی به عنوان نویسنده سریال «همگناه»، ابتدا نقش «آرمان» را برای خودش نوشته بود، اما پیشنهاد برادرش را میپذیرد و در نهایت نقش «آرمان» را بازی میکند. این شخصیت جوان خوش گذران، بیخیال و شوخطبعی است که تقریبا هیچ کدام از اتفاقات اطرافش را جدی نمیگیرد و رابطه صمیمانهای هم با خانواده خود ندارد. اما علاقه و ازدواج او با زنی بزرگ تر از خودش باعث ایجاد تحولاتی در شخصیت او میشود. محسن کیایی جزو بازیگرانی است که توانایی بازی در نقشهای کمدی و غیرکمدی را دارد، بنابراین بسیار خوب توانسته هر دو روی شخصیت «آرمان» و تحولات تدریجی این شخصیت را به مخاطب نشان دهد. «پیمان» فردی سرد و بیاحساس است که کینه همه وجودش را پر کرده و در پس سادگی ظاهری که دارد، شخصیت پیچیده و مرموزی نهفته است. پدرام شریفی با بازی خوب خود موفق شده وجهه رازآلود و غیرقابل پیشبینی «پیمان» را به درستی اجرا کند و انتخاب بسیار مناسبی برای این نقش در ظاهر ساده، اما در باطن پیچیده و پر از عقده بوده است. محسن کیایی و پدرام شریفی هردو در جای خودشان انتخابهای مناسبی به نظر میرسند.
حامد بهداد به جای محمدرضا گلزار
آرش
دل
ابتدا نام محمدرضا گلزار برای بازی در سریال «دل» در نقش «آرش» اعلام شد، اما طولانی شدن پیشتولید سریال و مشغولیت گلزار باعث شد این بازیگر از بازی در سریال انصراف دهد و حامد بهداد جایگزین وی شود. بهداد بیشتر در نقش شخصیتهای بسیار برونگرا و گاه عصبی با واکنشهای تند، بازی کرده اما در سریال «دل» در نقش متفاوتی ظاهر شده است. «آرش» جوانی ثروتمند و از طبقه مرفه است، اتفاقا او برخلاف تصویر غالبی که از نقشهای بهداد در ذهن وجود دارد، شخصیتی بسیار آرام، موجه و منطقی دارد که کمتر عصبانی میشود و مسائل را با گفتوگو و محترمانه حل میکند. حامد بهداد که در «قصر شیرین» هم ثابت کرده بود میتواند در نقشهای آرام و درون گرا بازی کند، در سریال «دل» نیز انتخاب نامناسبی برای «آرش» نبوده. برخلاف او گلزار انتخاب بدی برای این شخصیت بوده. او بارها در نقش جوان عاشقپیشه ثروتمند و در سریال «عاشقانه» نیز نقش همسر ساره بیات را بازی کرده بود. علاوه بر تکراری بودن نقش، کیفیت بازی حامد بهداد با محمدرضا گلزار بسیار متفاوت است، بنابراین جایگزینی بهداد به نفع «دل» تمام شده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به اعتقاد فعالان صنعت کفش، تولید سنتی و زیرپله ای، نبود حمایتهای دولتی و سنگاندازیهای بیمه و مالیات، مانند کفش آهنین نفس توسعه و جهش تولید در این صنعت را گرفته است، رئیس سابق اتحادیه کفاشان نیز مدعی است تولیدیهای کفش مشهد تعطیل می شود اما رئیس فعلی آن را انکار می کند.به گزارش خراسان رضوی، « همه تولیدیهای کفش مشهد تعطیل شدند» تیتر خبری بود که روز گذشته به نقل از «اسماعیل پور ملائکه» بهعنوان رئیس اتحادیه کفاشان مشهد در برخی رسانههای استان مخابره شد هرچند وی اکنون رئیس این اتحادیه نیست! این خبر بهانهای شد که بار دیگر وضعیت صنعت کفش مشهد را موردبررسی قرار دهیم. چندی پیش دفتر پژوهش موسسه خراسان میزبان نشستی با عنوان «هماندیشی با موضوع بررسی مسائل و چالشهای صنعت کفش استان» بود.
فعالیت زیر پلهای به دلیل مشکلات بیمه و مالیات
خوشبو رئیس انجمن کفشداری مشهد در این نشست در شرح وضعیت صنعت کفش استان اظهار کرد: حدود 1200 واحد تولیدی کفش در استان خراسان رضوی وجود دارد که اغلب آنها بهصورت سنتی و غیررسمی فعالیت دارند. بهعبارتدیگر تنها 400 تولیدکننده کفش مجوز دارند و 10 واحد نیمهصنعتی در استان موجود است و بقیه واحدهای تولیدی به دلیل مشکلات مربوط به بیمه تأمین اجتماعی و مالیات بهصورت زیر پلهای و غیررسمی فعالیت میکنند.وی افزود: متأسفانه قوانینی که در حوزه کفش وجود دارد بهجای این که تسهیلکننده باشد، درراه ایجاد تولید مانع ایجاد میکند. بهعنوانمثال قوانین ما در حوزه دارایی و بیمه تأمین اجتماعی قوانین معکوس است! یعنی اگر تعداد کارگران یک کارگاه از 5-6 نفر بیشتر شود به جای این که مشوقهایی برای کارفرما به دلیل استخدام بیشتر در نظر گرفته شود، نرخ بیمه تأمین اجتماعی از 10 درصد به 27 درصد میرسد. با این وضع عملاً کارفرما و تولیدکننده رغبتی به استخدام نیروی کار رسمی ندارد و تعداد بیمهشدگان رسمی تأمین اجتماعی بسیار کم است. درنتیجه عملاً صنعت کفش استان با وجود تولیدات بسیار و نمانامهای کفش معروف آمار و شناسنامه ندارد و از بسیاری از حمایتها و فرصتها محروم است. محمدی، رئیس اتحادیه کفاشان مشهد نیز در این نشست اظهار کرد: صنعت کفش استان خراسان حدود 15-13 هزار نفر شاغل دارد که بیشتر آنها بهصورت غیررسمی فعالیت میکنند. صنعت کفش شهر مشهد در حوزه کفش زنانه کلاسیک حرف اول را در کشور میزند و حدود 40 میلیون جفت کفش سالانه در مشهد تولید میشود که مقداری از آن صادر و بقیه به نقاط دیگر کشور ارسال میشود.
قوانین مزاحم و تولیدکننده سنتی
وی گفت: یکی از مسائلی که در حوزه صادرات در صنایع کفش موردنیاز است ایجاد کنسرسیوم صادراتی است که طرح آن نیز آمادهشده اما متأسفانه برخی قوانین مزاحم مانع اجرای این طرح هستند. برخی برندهای موجود در شهر مشهد توانستهاند کفشهای خود را به کشورهایی نظیر افغانستان، پاکستان و ایتالیا صادر کنند، اما با توجه به این که عمده تولیدکنندگان کفش در شهر مشهد تولیدکنندگان خرد و سنتی هستند و قوانین حامی صادرات و بازاریابی خارجی بهاندازه کافی موجود نیست، متأسفانه نتوانستیم درزمینه صادرات گام جدی برداریم.این فعال حوزه صنعت کفش استان اظهار کرد: بنده بااطلاعی که دارم قول میدهم اگر مسئله تأمین اجتماعی حل شود میزان افزایش اشتغال استان در صنعت کفش حدود سه برابر شود و افراد چه تولیدکننده و سرمایهگذار و چه کارآموز و کارگر ترغیب و وارد این صنعت شوند.
ایجاد شهرک و مجتمع راهحل کار است
دریادل، مسئول خوشههای صنعتی در شرکت شهرکهای صنعتی استان، معتقد است یکی از زیرساختهای موردنیاز برای این که صنعت کفش بتواند از حالت سنتی و غیررسمی به وضعیت نیمهصنعتی و یکپارچه تبدیل شود، ایجاد شهرک و مجتمع صنعتی برای صنعت کفش است.
وی در ایننشست گفت: در صورت ایجاد چنین مجتمعی اولاً حمایتهای دولتی در قالب مالیات، بیمه تأمین اجتماعی، تسهیلات و... میتواند هدفمند از این صنعت صورت گیرد، ثانیاً از مزایای همکاری و همافزایی میان بخشهای تولیدکننده کفش میتوان استفاده کرد و سامان دهی صنعت کفش میتواند بهصورت نیمهصنعتی انجام شود. در این صورت صنعت کفش قابلیت ایجاد فضا برای بازاریابی خارجی و صادرات را نیز خواهد داشت.دریادل افزود: متأسفانه با این که مزایای این مسئله مشخص است و تجارب جهانی در این حوزه هم نشان میدهد یکی از حوزههای اصلی برای رشد صنایع ایجاد فضایی مشترک، صنعتی و صنفی برای یک صنعت است اما متأسفانه برخی قوانین در حوزه شهرسازی و محیطزیست از موانع اجرای این طرح هستند و اصلاح این قوانین اصلیترین مسئله و چالش برای ایجاد این مجتمعهای صنعتی است. مثلاً دریکی از این قوانین آمده است که کارخانه باید 30 کیلومتر از شهر فاصله داشته باشد با توجه به این که صنعت کفش جزو صنایع آلاینده محسوب نمیشود، به نظر می رسد قوانین شهرسازی و محیطزیست باید در این زمینه اصلاح شوند و استثنائاتی در قوانین در نظر گرفته شود.
خطیبی دیگر فعال حوزه صنعت کفش و عضو سابق اتحادیه و تولیدکننده کفش مشهد نیز در این نشست اظهار کرد: صنعت کفش استان در چند سال اخیر با موانع و مشکلاتی که مطرح شد و از سالها پیش تاکنون وجود داشته و گریبانگیر این صنعت شده ، توانسته با رویکردهای توسعهای که در این صنعت توسط اتحادیه صنعت کفش و همچنین شرکت شهرکهای صنعتی استان، یونیدو(سازمان توسعه ملل متحد) دنبال شد، استان را به یکی از قطبهای صنعت کفش کشور در حوزه کفش زنانه کلاسیک تبدیل کند،اما بنده بهعنوان یکی از تولیدکنندگان صنعت کفش از مسئولان دولتی میخواهم موانع سر راه تولید را بردارند. اگر این موانع برطرف شود، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران میتوانند در این صنعت وارد شوند و خودبهخود جهش تولید ایجاد خواهد شد.بینش مسئول آموزش اداره کل فنی و حرفه ای استان در این نشست به طرح آموزش مهارت در محیط کار واقعی و فضای استاد-شاگردی اشاره کرد و گفت: در این طرح توسط وزارت رفاه محدودیت سنی در نظر گرفته نشد، اما متأسفانه سازمان تأمین اجتماعی محدودیت سنی 24 سال را برای آن در نظر گرفت و برخی کارگاههایی که کارآموزی در این حوزه در اختیار گرفته بودند، با این که اعلامشده بود دارای معافیت هستند جریمه شدند و این مسئله باعث شد تولیدکنندگان از ادامه این طرح انصراف دهند.وی افزود: از سوی دیگر پیرو برخی قوانین، از انجمن کفاشان مشهد خواسته شد برای استفاده از دستگاههای موجود در مدرسه کفش تضامینی داده شود که با توجه به عدم امکان برای آنها باعث شد تفاهمنامه همکاری بین انجمن و سازمان فنی و حرفهای برقرار نشود درنتیجه فضای واقعی تولیدی در مدرسه کفش ایجاد نشد. به نظر میرسد رفع این قوانین مخل آموزش میتواند گامی در راستای جهش تولید در صنعت کفش استان باشد.نبوی مسئول مرکز آموزش کفش استان نیز در این نشست به برگزاری 18 دوره آموزشی در حوزه پسکاری، پیشکاری و طراحی در سال 98 اشاره کرد و گفت: یکی از معضلات و مسائلی که در حوزه آموزش صنعت کفش و اقبال نداشتن افراد به آن وجود دارد، نبود اشتغال پایدار در صنعت کفش به دلیل مسائلی است که دوستان ذکر کردند. از سوی دیگر آلودگی محیطی که در فضای کارگاه برای کارآموز وجود دارد، ازجمله بوی چسب و... از موانع دیگر در این حوزه است که میتوان با سامان دهی فضای کارگاهها فکری برای آنها کرد.
واکنش رئیس اتحادیه کفاشان مشهد به سخنان رئیس قبلی
محمدی رئیس اتحادیه کفاشان مشهد در واکنش به ادعای پورملائکه مبنی بر تعطیلی تولیدیهای کفش مشهد به خراسان رضوی گفت: این ادعا رد میشود و آقای پورملائکه از دی سال 98 ریاست اتحادیه کفاشان را بر عهده ندارد و نباید با عنوان رئیس اتحادیه مصاحبه کند.وی گفت: هم اکنون حدود 1200 کارگاه تولید کفش در مشهد فعال هستند که تا پیشازاین با حدود 80 درصد ظرفیت خود تولید میکردند ولی الآن به دلیل رکود بازار تولید خود را به 20 تا 40 درصد کاهش دادهاند که البته به معنی تعطیلی کارگاههای تولید کفش نیست.محمدی افزود: وضعیت رکود فعلی همه اصناف تولیدی را در برگرفته است، هرچند آمار دقیقی نمیتوان ارائه کرد اما تقریباً 20 درصد کارگاههای تولیدی کفش مشهد فعلاً تولید خود را متوقف کردهاند تا شرایط فراهم شود.رئیس اتحادیه کفاشان مشهد درباره دلیل رکود تولید کفش در مشهد گفت: شاید 50 درصد این رکود به بحران کرونا بازمیگردد که باعث شده است تقاضا برای خرید کاهش یابد درنتیجه عرضه و تولید هم کاهش مییابد. 40 درصد این رکود متأثر از رونق بازار سهام است که سرمایهگذاران حوزه کفش ترجیح میدهند سرمایههای خود را به سمت بازار بورس ببرند تا این که در بازار فعلی کفش فعال باشند. 10 درصد این رکود هم متأثر از بسته شدن مرزهاست که باعث شده است تقاضای کفش از بازارهای کشورهای همسایه مانند عراق کاهش یابد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وزیر بهداشت با بیان این که بزرگ ترین دغدغه همه ما، حفظ سلامت عزیزان است، از برگزاری کنکور در موعد مقرر خبر داد و گفت: نظارتهای قوی بر اجرای پروتکلها خواهیم داشت تا حتی یک نفر هم به کرونا مبتلا نشود.جلسه بررسی نحوه برگزاری کنکور سراسری شب گذشته با حضور وزرای بهداشت و علوم، روسای کمیسیونهای بهداشت و آموزش مجلس و جمعی از نمایندگان مجلس در وزارت بهداشت برگزار شد.سعید نمکی در حاشیه این جلسه گفت: بزرگ ترین دغدغه همه ما، حفظ سلامت عزیزان است و هر فرزند این سرزمین را فرزند خود میدانیم. در این جلسه به جنبههای مختلف پرداختیم و موارد متعددی را جمعبندی کردیم. وی افزود: حاصل این گفتوگو و بحث چند ساعته این شد که کمیتهای با حضور رؤسای کمیسیونها به انضمام کمیسیون اجتماعی و فرهنگی تشکیل شود و در کنار همکاران من در وزارت بهداشت و وزارت علوم و تحقیقات و سازمان سنجش، پروتکلها مرور و با سخت گیری بیشتری نسبت به آزمون دکترا تدوین شوند تا بتوانیم سه مرحله نقل و انتقال داوطلبان به داخل حوزه امتحانی و ورود و خروج را با پروتکلهای سخت گیرانه دنبال کنیم.وزیر بهداشت اظهار کرد: درنهایت تصمیم به برگزاری کنکور در تاریخ مقرر 31 مرداد گرفته شد تا هم داوطلبان از اضطراب خارج شوند و هم اینکه تکلیف برگزارکنندگان کنکور مشخص شود اما این تضمین را هم خواهیم داد که نظارتهای ما بر رعایت پروتکلها به گونهای قوی باشد که حتی یک نفر هم به کرونا مبتلا نشود.نمکی ادامه داد: قرار شد در مناطق مختلف پروتکلها تغییر کند؛ فاصلهگذاری حداقل دو متری رعایت و ماسک و پک بهداشتی برای داوطلبان تهیه و تنها از 20 درصد فضای مکانهای برگزاری آزمون استفاده شود. همچنین مقرر شد ناظرانی به صورت مشترک با سازمان بسیج و سازمانهای مردم نهاد بر برگزاری کنکور نظارت داشته باشند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یک نهاد نظارتی در ابلاغیه جدید خود خطاب به تعدادی از مدیران اقتصادی دولت، از آن ها خواسته است به فوریت درباره اعلام ساز و کارهای موجود در بخش های دولتی برای بررسی نحوه اقدام دستگاه های اجرایی برای تحقق مصوباتی چون نرخ گذاری کالاها و دیگراقداماتی که با هدف تنظیم و آرامش بخشی به بازار انجام شده، اقدام کنند و توضیح دهند مصوبات اجرا شده و نشده با چه مکانیزمی بررسی می شوند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی عبدالهی – سوناتای مشکی وسط خیابان ترمز می زند و راننده که رنگ لباس آستین کوتاهش همانند خودرو اش مشکی است، دست به اسلحه پیاده می شود. یکی دو تیر اول را که شلیک می کند، سرنشینان عقب سوناتا هم پیاده می شوند تا تعداد تیرهایی که به سمت سرنشینان جک مشکی روانه می شود بیشتر شود. لحظاتی بعد یکی فریاد می زند : «بدو بذارش توی ماشین». منظورش جسم غرقه در خونی است که دو گانگستر دیگر معرکه زیر لگد گرفته اند؛ کشان کشان او را روی صندلی عقب سوناتا می گذارند و به سرعت از معرکه می گذرند. همزمان که خودروی مشکی و سرنشینانش صحنه را ترک می کنند، دو چیز خودنمایی می کند : دو لکه خون به جای مانده روی آسفالت و دو شهروندی که تماشاگر این اتفاق هستند ... .
ماجرای تیراندازی خونین هفته گذشته در منطقه سعادت آباد تهران، اگرچه می تواند فقط یک حادثه باشد و بس، اما بار دیگر این زنگ خطر را به صدا در می آورد که خشونت و این گونه بروز هولناک آن در جامعه به یکی از آسیب های نگران کننده اجتماعی تبدیل شده است.
ماجرا از چه قرار بود ؟
بر اساس آن چه تاکنون اعلام شده، ماجرای درگیری هفته گذشته سعادت آباد تهران، درگیری سهراب و خشایار بر سر دختری بود که گویا عشق سهراب بوده و همراه خشایارکه در نهایت به خشم و خونریزی می انجامد. جزئیات بیشتر این حادثه را مسئولان انتظامی و قضایی بررسی و رسیدگی خواهند کرد و مسببان حادثه به جزای خود خواهند رسید، اما آن چه دلهره آور است رعب و وحشت ناشی از این گونه اتفاقات تلخ است که جامعه را درگیر خود می کند.
ما و شاهدان عینی
به طور قطع روایت این ماجرا به نقل از شاهدان عینی مارا بیشتر با حال و هوای تگزاسی آن روز لعنتی سعادت آباد آشنا می کند. بنابراین خیلی گشتیم تا بتوانیم با شاهدان عینی این ماجرا همکلام شویم و به دنبال آن آسیب ها ی اجتماعی را بررسی کنیم . با چندنفر در فضای مجازی ارتباط گرفتیم که روایت هایشان به واقعیت نزدیک بود اما جالب این جا بود که برخی از آن ها از همین ماجرا هم قصد کاسبی داشتند؛ چیزی که خود یک آسیب اجتماعی دیگر است.
ما می خوایم یه گزارش کار کنیم درباره این که این خشونت ها چقدر جامعه رو نگران و مضطرب می کنه. می خوایم تجربه شما از حادثه سعادت آباد رو هم داشته باشیم.
+من پول می گیرم مصاحبه می کنم، چون بیکارم.
ما که نمی دونیم اطلاعات شما تا چه اندازه هست و به درد ما می خوره یا نه ، اجازه بدین اول درباره اون صحبت کنیم.
+ جامع و کامل اطلاعات دارم، شماره کارت میدم، 300 تومن بریز تا توضیح بدم!
وحشتناک بود
اما یکی از شاهدان عینی آن ماجرا حاضر به گفت وگو با ما می شود، با این شرط که نامی از او ذکر نکنیم و با این امید که شاید با حرف زدن او اضطراب و نگرانی اجتماعی ناشی از این حادثه شنیده شود : «با دوستام دور هم جمع شده بودیم که یهو صدای فحاشی از خیابون بلند شد، فحشای ناموسی میدادن به همدیگه، رفتیم دم پنجره که ببینیم چه خبره ؟ اول قمه کشیده بودن و هی اسم یه دختر رو می آوردن. یکی شون می گفت «تو اون رو دزدیدی و بُرش زدی». اصلا شرایط عادی نبود، شده بود عین تگزاس و انگار داشتن با هم دوئل می کردن. اولش فقط داد می زدن اما بعدش یکی شون تفنگش رو در آورد. دو سه تا تیر هوایی شلیک کرد و بعدش هم به طرف اون یکی تیر زد. بعد از تیراندازی هم یکی رو انداختن توی ماشین و بردن، یکی دیگه هم تیر خورده بود اما اون قدر ترسیده بودم که متوجه نشدم چی کارش کردن. قبل رفتن اون ها پلاک ماشین رو دستکاری کردن تا کسی شماره پلاک رو بر نداره. من و دوستام از ترس سرمون رو دزدیده بودیم که نکنه یهویی ما رو دم پنجره ببینن. همه شون رفته بودن و بعدا پلیس اومد. مردم پایین جمع شده بودن و با پلیس حرف می زدن اما ما ترسیده بودیم و نرفتیم پایین. بعد از اون روز هنوزم وقتی می خوام برم توی خیابون، می ترسم که نکنه یهو یکی مثه اونا بیاد تفنگ در بیاره و تیراندازی کنه».
آمار نگران کننده نزاع ها
حادثه هفته گذشته سعادت آباد، یکی از اتفاقات تلخ اجتماعی بود که به دلیل تیراندازی صورت گرفته در آن، خبرش به همگان رسید و نگاه ها را به ویدئوی منتشر شده از آن جلب کرد. اما حقیقت این است که شرایط بروز خشونت و خشم در جامعه نگران کننده تراز این حرف هاست و بدون شک باید برای تسکین این درد اجتماعی هوشیارتر بود. آمار های رسمی پزشکی قانونی هم عمق این زخم را بیشتر نشان می دهد. فقط بدانیم در سه ماه ابتدایی امسال، 146 هزار و 353 نفر به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه کرده اند : 44 هزار و 632 زن و 101 هزار و 721 مرد. آمار مراجعین نزاع به پزشکی قانونی در 12 ماه سال گذشته هم همین قدر تلخ است : 574 هزار و 961 نفر مراجعه کننده، شامل 187 هزار و 153 زن و 387 هزار و 808 مرد. تازه بماند که این ها فقط شامل مواردی است که به مراجعه به پزشکی قانونی منجر شده و احتمالا مواردی از نزاع نیز وجود دارد که در جایی ثبت نشده است. همه این ها نشان می دهد که باید برای حل مسائل اجتماعی موجود فکری ریشه ای کرد و به سادگی از کنار آن ها نگذشت.
تحلیل
دکترمصطفی اقلیما /
رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی
سیاست های غلط ما و این جنایت ها
مسائل اجتماعی موجود، مسائلی فردی نیست، بلکه مشکلات ناشی از محیط اجتماعی است که در بلند مدت به وجود
می آید و در بلند مدت هم قابل حل خواهد بود. از سوی دیگر آسیب های اجتماعی موجود معلولی از علت هاست و باید به دنبال دلایل بروز آن بود.
پرخاشگری و دعواهایی هم که در جامعه می بینیم معلولی از هزار علت است. علت اول به خانواده بر می گردد، وقتی پدر و مادر در جامعه دچار مشکل باشند و مثلا امنیت شغلی نداشته باشند، فشار وارد به آن ها به خانواده و فرزندشان منتقل
می شود. بعد از آن، فرزند آن ها وارد جامعه می شود و حالا علاوه بر فشارهای موجود در خانه، تحت تاثیر فشارهای جامعه و مدرسه هم قرار می گیرد. مثلا معلمی که حقوق مناسبی ندارد سر دانش آموز فریاد می زند، تبعیض رفتار معلم با دانش آموزی که وضع مالی خوبی دارد هم او را دچار خشم می کند. به مرور این شرایط روی او تاثیر
می گذارد و شخصیت اش را شکل می دهد. او از ابتدای تولد دزد و شرور نبوده، بلکه شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه او را به این سمت برده است. ما هستیم که با سیاست های غلطمان زیرساخت های لازم را در جامعه ایجاد نکردیم و اکنون آسیب های اجتماعی گسترده شده است. حالا هم اگر سازمان یا نهادی بخواهد این مسائل را سامان بدهد، شاید 50 سال زمان نیاز باشد، چرا که این مسائل یک شبه به وجود نیامده و یک شبه هم قابل حل نیست. دروغگویی، زورگویی، بیکاری، تبعیض ها و مسائلی از این دست، از جمله مسائل امروز جامعه ماست که باید به فکر حل آن باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)