گروه اجتماعی- برخی از مردم خودآگاه یا ناخودآگاه تصورشان این است که ایثارگران و خانواده شهدا در رفاهند و همه امکانات اجتماعی برایشان صف کشیده اند. ولی وقتی با مادر کهن سال دوشهید در شهرستان داورزن صحبت می کنی و می گوید به دلیل بدهی های بیمه به مراکز درمانی، هزینه های درمانم را باید به صورت نقد پرداخت کنم، تازه متوجه می شوی که آسمان برای آن ها هم همرنگ آسمان دیگران است. هیچ وقت از خاطر نمی برم حرف آن فرزند شهید را که می گفت برخی از مردم با طعنه به ما می گویند شما سهمیه دانشگاه دارید... بعد با بغضی که همراهش بود می گفت چه کسی حاضر است پدر نداشته باشد اما سهمیه دانشگاه داشته باشد؟ من هرچه دارم و ندارم به شما می دهم شما فقط لحظه ای طعم داشتن پدر را به من برگردانید!
این است روزگار آنان و امروز رئیس فراکسیون ایثارگران مجلس از مغفول ماندن اجرای قوانین حوزه ایثارگری انتقاد می کند و می گوید: وضعیت درمان ایثارگران نابه سامان است و بنیاد شهید دو هزار میلیارد تومان به بیمه بدهی دارد.
حسن نوروزی درباره مشکلات موجود جدید در ارائه خدمات به ایثارگران به خانه ملت می گوید: آقای شهیدی (رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران )طی هفته های اخیر در فراکسیون ایثارگران حاضر شدند و وعده پیگیری بیمه تکمیلی ایثارگران را از طریق دولت دادند اما متاسفانه همچنان مشکل حل نشده است.
بیمه زیر بار نمی رود
این نماینده مجلس با انتقاد از این که بنیاد شهید دو هزار میلیارد تومان به بیمه بدهی دارد، گفت: بیمه زیر بار تعهدات نمیرود و هم اکنون ایثارگران و خانواده شهدا درباره درمان با مشکل مواجه هستند.
چالش کسری 5هزار میلیاردی بنیاد شهید
چندی قبل منصور میرمرادی معاون توسعه مدیریت و منابع بنیاد شهید و امور ایثارگران گفته است: «طبق اعتباراتی که برای دستگاه های اجرایی تنظیم شده است، امسال بنیاد شهید چهار هزار و 900 میلیارد تومان کسری بودجه دارد. امسال 13 هزار و 900 میلیارد تومان بودجه برای بنیاد شهید درنظرگرفته شده است در حالی که سال گذشته فقط 9 هزار و 330 میلیارد تومان بابت حقوق از سوی این نهاد پرداخت شده بود.»
نمی توانیم!
با یکی از مسئولان که علاقه ای ندارد نامش برده شود همکلام می شوم، می گوید: «آقای شهیدی در یکی از نشست ها اعلام کرده است اگر بنیاد شهید بخواهد خدمات را بدون کم و کسر به ایثارگران و خانواده شهدا ارائه کند به 18هزار میلیارد بودجه نیاز دارد. با بودجه کنونی فقط می توانیم امور عمومی مثل حقوق را پرداخت کنیم. به این کسری بودجه تورم و افزایش قیمت ها را هم اضافه کنید که شرایط را بسیار سخت کرده است».
فراکسیون ایثارگران ضعیف عمل کرد
در این باره با مهندس رضا شیران عضو کمیسیون اجتماعی و فراکسیون ایثارگران گفت و گو می کنم. شیران ضمن این که از جزئیات کسری بودجه بنیاد شهید و مشکلات پیش روی جامعه ایثارگری مطلع است، می گوید: به عنوان یک ایثارگر و عضو فراکسیون ایثارگران مجلس معتقدم فراکسیون ایثارگران در این دوره قوی عمل نکرد. وقتی از شیران درباره راهکار کنونی کسری بودجه این نهاد می پرسم، می گوید: اتفاقا این موضوع از مواردی است که شخصا پیگیر آن هستم و راه هایی برای جبران آن وجود دارد. از جمله اصلاح بودجه که حتما باید درباره آن با تدوین یک طرح اقدام و به سرفصل های بودجه ایثارگران اضافه کنیم. مثل اصلاح بودجه و انتقال از سرفصل های دیگری همچون حامل های انرژِی شاید بتوان اقدام کرد. راه های دیگر این است که دولت در این زمینه لایحه ارائه دهد و همچنین می توان با ارائه متمم برای برداشت رقمی حدود 200 میلیون دلار از صندوق توسعه ملی اجازه بگیریم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ملیحه رفیع طلب/ تولیت آستان قدس رضوی از تلاش برای محرومیت زدایی پزشکی در حاشیه مشهد گفت و تاکیدکرد: اگر محرومان نمی توانند به بیمارستان رضوی بیایند و هزینه های این جا را بپردازند، بیمارستان باید از درآمد های این بیمارستان برای محرومان درمانگاه بسازد و هزینه های بیمارستان را به گونه ای مدیریت کنیم که از درآمد بیمارستان به محرومان کمک کنیم، ما نمیتوانیم درباره محرومان بیتفاوت باشیم، در همین زمینه تلاش داریم از محل درآمدهای بیمارستان رضوی برای توسعه مراکز درمانی در حاشیه شهر مشهد استفاده کنیم و در آن مناطق درمانگاه و دارالشفا با امکانات لازم پزشکی احداث کنیم. به گزارش «خراسان رضوی»، حجت الاسلام والمسلمین مروی در مراسم روز پزشک و آیین افتتاح بخش های جدید بیمارستان فوق تخصصی رضوی، افتتاح واحد جدید بیماران بین الملل و همراه سرای غدیر، اتاق های عمل یازده گانه و بیمارستان سیار رضوی و همچنین رونمایی از شبکه جامع سلامت رضوی، با بیان این که ما در آستان قدس رضوی تلاش می کنیم بیمار جز رنج بیماری درد دیگری نداشته باشد، تاکید کرد: باید تلاش کنیم به میزان امکانات، شرایطی فراهم کنیم که بیماران جز رنج بیماری با دردهای دیگری مانند هزینه های درمان و مشکلات تهیه دارو مواجه نشوند. وی با اشاره به انتساب بیمارستان رضوی به آستان مقدس حضرت رضا(ع) گفت: این بیمارستان پسوند رضوی دارد و به همین دلیل باید یک سری استانداردهای رضوی در آن رعایت شود؛ استانداردهای رضوی یعنی این که باید بهترین، متخصصترین و دلسوزترین پزشکان با بهترین امکانات، فناوریها و ابزار پزشکی در این بیمارستان وجود داشته باشند و رفتار کادر پزشکی این مرکز درمانی جلوه انسانیت، عاطفه و رعایت کامل احترام و کرامت انسانی باشد. تولیت آستان قدس رضوی تصریح کرد: اگر محرومان نمی توانند به بیمارستان رضوی بیایند و هزینه های این جا را بپردازند، بیمارستان باید از درآمد های این بیمارستان برای محرومان درمانگاه بسازد و هزینه های بیمارستان را به گونه ای مدیریت کنیم که از درآمد بیمارستان به محرومان کمک کنیم، ما نمیتوانیم درباره محرومان بیتفاوت باشیم، در همین زمینه تلاش داریم از محل درآمدهای بیمارستان رضوی برای توسعه مراکز درمانی در حاشیه شهر مشهد استفاده کنیم و در آن مناطق درمانگاه و دارالشفا با امکانات لازم پزشکی احداث کنیم.حجت الاسلام والمسلمین مروی همچنین در حاشیه بازدید از بخش های مختلف بیمارستان رضوی، در جمع خبرنگاران، گفت: امکانات بیمارستان رضوی، دارالشفای امام رضا(ع) و مراکز داروسازی و تولید دارو را از نظر کیفیت و کمیت گسترش می دهیم. وی افزود: هم اینک به چند دستگاه مجهز در حوزه پزشکی مانند دستگاه سیتی آنژیوگرافی نیاز داریم که در مشهد و خراسان وجود نداشته و موافقتهای لازم برای خرید این دستگاه با حضور وزیر بهداشت، در مشهد حاصل شده است. همچنین در حوزه تولید دارو تلاش می کنیم تا از نظر کیفیت و تنوع دارویی، شرایط و امکانات آستان قدس رضوی را افزایش دهیم.
خرید تجهیزات پیشرفته برای بیمارستان
رئیس بنیاد سلامت رضوی نیز در این مراسم به برگزاری سمینار جهانی قلب در مهر ماه اشاره کرد و گفت: همیشه در آستان قدس رضوی، نگاه به حوزه سلامت، نگاهی ویژه بوده است. به همین دلیل ، پشتوانه طرح های ما همواره، تولیت آستان قدس رضوی و تیم مومن و متخصص ماست. دکتر محمود شبستری افزود: بیمارستان های سیار رضوی در حال آماده سازی است و در حال خرید دستگاه های پیشرفته برای تجهیز بیمارستان هستیم، در افقی نزدیک، بیمارستان را در جایگاه بسیار بالایی خواهیم دید، چرا که مکانی که به نام علی بن موسی الرضا (ع) است باید خالصانه در جهت ارتقای آن گام برداشته شود.همچنین مدیرعامل بیمارستان رضوی نیز در این مراسم با اشاره به مراجعه چهار هزار بیمار خارجی در سال ۹۵ به این بیمارستان گفت: در سال 97 تعداد 10 هزار بیمار خارجی به بیمارستان رضوی مراجعه کردند که این تعداد از مراجعه بیمار، نشان دهنده این است که بیمارستان رضوی جایگاه خود را میان مردم منطقه باز کرده است و در طرح های آینده نیز همچنان باید بیمارستان به عنوان بیمارستان تراز اول در منطقه باشد. دکتر رضا سعیدی در خصوص تجهیزات بیمارستان رضوی نیز تصریح کرد: امیدواریم امسال بتوانیم بیمارستان را به دستگاه هایی نظیر دستگاه های شتاب دهنده جدید که در کشور محدود هستند، مجهز کنیم، در همین زمینه مجوز فاز 3 بیمارستان از تولیت آستان قدس رضوی گرفته شده است. همچنین افتتاح واحد جدید بیماران بین الملل و همراه سرای غدیر، اتاق عمل یازده گانه و رونمایی از شبکه جامع سلامت رضوی برای تسهیل کارها به خصوص برای بیماران خارجی از جمله دیگر اقدامات است که به مناسبت روز پزشک انجام شد. شایان ذکر است، در این مراسم از پزشکان به مناسبت روز پزشک تقدیر شد.
آستان قدس، مردمی است و باید مردمی اداره شود
تولیت آستان قدس همچنین در مراسم اهدای احکام جمعی از خادمان بارگاه منور امام رضا(ع) اظهار کرد: خادمی حضرت رضا(ع) تنها به لباس خادمی و حضور در حرم مطهر منحصر نمیشود، رفتار، منش، معاشرت و زندگی خادم بارگاه رضوی باید رنگ و بوی امام رضایی داشته باشد. به گزارش آستان نیوز، حجت الاسلام و المسلمین مروی با تأکید بر این که آستان قدس مردمی است و باید مردمی نیز اداره شود، ابراز کرد: مردم به این آستان منور حساس هستند، رفتارها و تعاملات در حرم باید به گونهای باشد که مردم با ورود به این بارگاه نورانی احساس کنند که واقعا وارد دستگاه امام رضا(ع) شدند و حس صمیمیت داشته باشند، باید احساس کنند که این جا متفاوت است، نه این که یک سیستم اداری مانند دیگر سیستمهای اداری ببینند. وی افزود: عناوین مختلف اجتماعی، سیاسی، علمی و غیره بسیار محترم هستند اما در این آستان جایگاهی ندارند، این عناوین مربوط به خارج از حرم مطهر است، در این بارگاه نورانی ما موظفیم همه را به یک چشم ببینیم. وی افزود: امام خمینی(ره) در دیدار با خادمان حرم مطهر رضوی تعبیرات زیبایی به کار بردند، ایشان با آن جایگاه با عظمت و تأثیر گذار در رهبری امت اسلام میفرمایند: «امیدواریم همه ما را خداوند از خدمت گزاران آستان قدس رضوی قرار دهد» یا میفرمایند «شما چقدر خوشبخت هستید که در آن آستان کار میکنید»، این که امام راحل با آن عظمت، حسنات و اقدامات عظیمشان به حال خادمان دستگاه مقدس حضرت رضا(ع) غبطه میخورند، دلیلش آن است که ایشان به جایگاه رفیع این بارگاه معرفت دارند. حجت الاسلام والمسلمین مروی ادامه داد: این که رهبر معظم انقلاب، این آستان ملکوتی را قطعهای از بهشت میخوانند یا میفرمایند «نمیتوان گفت دستگاه امام علی بن موسی الرضا(ع) امروز فرق دارد با زمانی که ایشان در حیات ظاهری بودند.» دلیلش معرفت معظمله به جایگاه رفیع آستان قدس رضوی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
احتمالا با خواندن این جمله که بعضی از شگفتانگیزترین جاذبههای گردشگری دنیا، بغل گوش خودمان و در کشور مان است، تعجب کنید و شاید لبخند ملیحی هم بزنید ! با وجود این، باور کنید نمونههای مشابه برترین جاذبههای دیدنی جهان با میلیونها نفر بازدیدکننده در سال، در کشورمان وجود دارند که شاید فقط به دلیل تبلیغات کمتر، شناخته شده نیستند. این شباهتها در بعضی موارد آنقدر شدت گرفته که حتی در تصاویر، تشخیص بین آن دو کار سختی است. به طور کلی، ایران دارای جاذبههای بسیار ی است که هر کدام برای خود میتوانند به عنوان یک قطب گردشگری سبب جذب گردشگران داخلی و خارجی باشند. دیدن این نمونهها و خواندن پرونده امروز زندگی سلام، نشان میدهد که چقدر در صنعت گردشگری ضعیف عمل کردیم و چقدر ظرفیت داریم که از آنها غافل هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر- محمود دولت آبادی در رمان نفسگیر و بلند «کلیدر» مینویسد: «آدم به عشق آدم زنده است». این یعنی مفهوم عشق در همه دوره ها یکی از مفاهیم مورد توجه انسان بوده و هست. برای همین است که داستانها و اشعار عاشقانه یکی از پرطرفدارترین گونههای ادبی هستند. اگر سری به دنیای ادبیات فارسی بزنیم، به صدها داستان عاشقانه برمیخوریم که هر کدام روایتی از عشق دو انسان با همۀ فراز و فرودهایش هستند. البته قرار نیست همه این داستانها ختم به خیر و هجران به وصال تبدیل شود. اتفاقاً مشهورترین داستانهای عشقی، آنهایی هستند که پایانی غمانگیز دارند و در آن عاشق به وصال نمیرسد؛ مانند «لیلی و مجنون» و «شیرین و فرهاد». در ادامه از چند منظومه عاشقانه در ادبیات فارسی که پایانی تلخ و دردناک دارند و کمتر شناخته شده اند، میخوانید.
رابعه و بکتاش
رابعه بنت کعب که به رابعۀ بلخی هم مشهور است، اولین شاعر زن ادبیات فارسی و دختر کعب قزداری، حاکم بلخ در قرن چهارم هجری است. بعد از مرگ پدر رابعه، برادرش حارث به جای او مینشیند و در این میان رابعه عاشق مردی به نام بکتاش می شود که کلیددار خزانۀ حارث بوده است. سرانجام، برادر رابعه از این عشق باخبر میشود و رابعه را میکشد. بکتاش هم وقتی خبر مرگ معشوقش را میشنود، اول انتقام او را از حارث میگیرد و سپس، خود نیز از فراق معشوق، دق می کند و می میرد. عطار نیشابوری ماجرای غمگینِ این عشق را در الهینامه، با حدود 400 بیت به نظم در آورده است. داستان عشق رابعه بنت کعب و بکتاش در قدیمیترین تذکره شعر پارسی، یعنی لباب الالباب محمد عوفی هم آمده است. علاوه بر این، عبدالرحمن جامی هم در نفحات الانس وقتی از زنان شاعر و عارف یاد میکند، به عشق بکتاش به رابعه نیز اشاره میکند. در دورۀ قاجار هم رضا قلی خان هدایت این داستان عاشقانه را در منظومۀ «گلستان ارم» به شعر در آورد.
سیاوش و سودابه
شاهنامه فردوسی یک اثر حماسی است اما در دل آن ماجراهای عاشقانه هم اتفاق میافتد. یکی از این داستانها که البته عشقی یک طرفه و ممنوعه هم هست، داستان عشق سودابه، همسر کیکاووس به سیاوشِ پاکدامن است. سودابه از سر هوس عاشق سیاوش خوش قد و بالا میشود و تلاش میکند هر طور شده او را مطیع خود کند اما سیاوش که شخصیتی والا دارد، از او دوری میکند. سودابه که بیاعتنایی سیاوش را میبیند به او تهمت میزند و کیکاووس را وادار به مجازات سیاوش می کند. کیکاووس هم از سیاوش میخواهد از آتش عبور کند تا بیگناهیاش ثابت شود. سرانجام سیاوش به سلامت از آتش میگذرد و بعد هم به بهانۀ جنگ با تورانیها از دربار پدر میرود. وقتی سیاوش به دست افراسیاب کشته میشود، رستم که پدرخوانده سیاوش بوده است، سودابه را به سزای عملش میرساند. شاید اگر خودخواهیها و عشق یک طرفه و ممنوعۀ سودابه نبود، او مجبور نمیشد از ایران به توران برود و گرفتار بدخواهی افراسیاب و اطرافیانش شود.
ورقه و گلشاه
یکی از داستانهای پرسوز و گداز ادبیات فارسی داستان عاشقانۀ پسر عمو و دختر عمویی به نام «ورقه و گلشاه» است. شاعری به نام عیوقی در قرن پنجم این داستان عاشقانه را که در یکی از قبیلههای عرب به نام «بنی شیبه» میگذرد، روایت میکند. داستان از این قرار است که در شب ازدواج این دو عاشق و در حالی که همه آمادۀ جشن و شادی هستند، ناگهان شخصی به نام ربیع بن عدنان، رئیس قبیلۀ بنی ضبّه که عاشق گلشاه بوده است، با لشکرش حمله میکند و بساط عقد را به هم میزند و گلشاه را میرباید! درست شبیه صحنۀ یک فیلم سینمایی! در ادامه اتفاقات زیادی موجب نرسیدن این دو عاشق به یکدیگر میشود تا سرانجام حال جسمی ورقه از غم عشق بد و بدتر میشود تا جایی که حتی طبیب هم نمیتواند برایش کاری کند و میمیرد. وقتی گلشاه از مرگ ورقه باخبر میشود، دنیا پیش چشمانش سیاه میشود و سه روز و سه شب شیون و زاری میکند و وقتی او را به محل دفن ورقه میبرند، طاقتش را از دست میدهد و آنقدر گریه میکند تا نفسش بند میآید و از دنیا میرود.
گل و جم
اهلی شیرازی، شاعر قرن نهم هجری، در دوران پادشاهی شاه اسماعیل صفوی به دربار او رفت و مثنوی «سحر حلال» را به او تقدیم کرد. او در این مثنوی که مهمترین اثر او و شامل هزار بیت است، حکایت عاشقانه دو دلداده به نامهای «گل و جم» را روایت کرده است. گل و جم هم سرانجام غمانگیزی دارند و زندگی گل بعد از مرگ جم، دیرزمانی نمی پاید. مشابه این سرانجام را در مثنوی «سوز و گداز» شاعری به نام نوعی خبوشانی(قرن دهم هجری) هم میبینیم که تازهعروس بعد از مرگ ناگهانی همسرش، در چنان غم و اندوهی فرو می رود که سرانجام، زندگی را بدرود می گوید. نوعی خبوشانی، در مثنوی «سوز و گداز»، متأثر از مثنوی کوتاه «عشقنامه» اثر حسن دهلوی، شاعر قرن هفتم هجری است. در مثنوی مشهور نظامی گنجوی، یعنی «خسرو و شیرین» هم وقتی شیرین خبردار میشود که همسر ش، خسرو به دست شیرویه کشته شده است، بر بالای پیکر خسرو حاضر میشود و سرانجام به قول نظامی: «زهی شیرین و شیرین مردن او/ زهی جان دادن و جان بردن او/ چنین واجب کند در عشق مردن/ به جانان جان چنین باید سپردن».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این تابستان شاید برای من و شما، تابستانی مانند سالهای قبل باشد اما برای گروهی از افراد، این تابستان زمانی استثنایی است که احتمال دارد تا سالها بعد آن را به خوبی به یاد بیاورند و این گروه 18 سالههایی هستند که امسال کنکور داده اند و قرار است در انتهای این تابستان، مسیر جدیدی را در زندگیشان آغاز کنند اما این مسیر جدید تنها ورود به دانشگاه نیست، شاید بهتر باشد آن را زمان ورود به دنیای بزرگ سالان توصیف کنیم. عبور از مرز 18 سالگی و ورود به دنیای بزرگ سالان کار سادهای نیست که شما یا هر فرد دیگری به آسانی از عهده آن بر بیایید. برای این منظورلازم است توانایی بیشتری در برخی مهارتها کسب کنید؛ مهارتهایی که به شما کمک میکند تا اهداف خود را بهتر پیگیری کنید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فصل اول «عصر جدید» با موجی از احساسات، امیدها و واکنش هایی که برانگیخت به پایان رسید. «عصر جدید» گرچه خود آمده تا استعدادهای جوانان ایران را کشف و به جامعه عرضه کند اما خود این برنامه و این سبک از برنامه سازی مبتنی بر جذابیت، مردمی بودن، محتوا محوری و توجه به مفاهیم انسانی، بدون پا گذاشتن روی ارزش ها را باید دورهای جدید در برنامه سازی صداوسیما دانست. دوره ای که نوید چسبندگی مخاطبان به «رسانه ملی» را می دهد؛ آن هم پس از برهه ای که به هر دلیل به این جنبه کم توجهی شده بود.
در دوره ای که برنامه های پرمخاطبی چون «خندوانه»، «دورهمی»، «برنده باش» و امثالهم مبتنی بر «ستاره سازی» صرف رشد کرده بودند و بدون شک آسیب های رفتاری و گفتاری این ستارهها که خواسته یا ناخواسته به الگوهایی برای جامعه تبدیل شده اند، دامن جامعه را می گیرد، «عصر جدید» در یک کار تیمی و گروهی، نه با تکیه بر «ستاره سازی» صِرف، بلکه با تکیه بر کشف و رونمایی از استعدادهای بالقوه جوانان ایرانی، سبکی جدید را به نمایش گذاشت که می تواند موفقیتی بزرگ برای صداوسیما در دوره ای جدید باشد. این البته به معنای نفی مطلق آن دست از برنامه های ذکر شده نیست بلکه به این معناست که «عصر جدید»، ظرفیتی جدید را رونمایی کرد که می تواند از این پس، بیش از گذشته در رسانه ملی مورد استفاده قرار گیرد.
«عصر جدید» همچنین با میدان دادن یکسان به استعدادهای مختلف فارغ از نژاد و قومیت و جنسیت، برای همه کسانی که خود را به نوعی دارای استعداد می دانستند زمینه ای برای دیده شدن و محک خوردن فراهم و همه کودکان، نوجوانان و جوانان ایرانی اعم از زن و مرد را امیدوار کرد که بستری برای دیده شدن ایده و استعداد آن ها به وجود آمده است. حتی کسانی که از مسیر درس و آموزش های روتین نتوانسته اند به اهداف خود برسند نیز برای شناخت و بروز ظرفیت های فردی و گروهی شان امیدوار شده اند تا اگر واقعا داشته ای قابل دفاع دارند، روزی مقابل مردم ایران خود را محک بزنند.
این نگاه یکسان به همه جای سرزمین پهناور ایران و به همه قومیت ها و نژادها و استعدادها در هر زمینه ای و کنار زدن برخی خط قرمز های سلیقه ای ظرفیتی جدید برای صداوسیما در جذب مخاطب و اعتمادزایی نزد مخاطبان ایجاد کرده است که در مشارکت چند میلیونی مخاطبان برای انتخاب قهرمان برنامه خود را نشان داد و صداوسیما باید قدر این اعتماد و مخاطب را به خوبی بداند.
برگزیده شدن و طلایی شدن یک زن ایرانی در پایان فصل اول «عصر جدید» آن هم یک زن که هم «همسر» است، هم «مادر» است و هم «هنرمند»، باطل السحر سیاه نمایی های غربی درباره جایگاه زنان در جامعه ایرانی دارد. از منظر غربی ها و رسانه های معاند که در قالب جنگ نرم هر روز در حال تهاجم به ملت بزرگ ایران هستند، هیچ کدام از ویژگی هایی که فاطمه عبادی پور دارد، نباید کنار هم جمع شود! از منظر آن ها زنان در جامعه ایران جایگاهی ندارند، چه برسد به یک زن هنرمند که همسر و مادر هم باشد! عصر جدید اما با قالبی جذاب نشان داد که زن ایرانی چه جایگاهی نزد ملت ایران دارد.
حتما برای این برنامه هم می توان نقدهایی نوشت که درجای خود نوشته شده و خواهد شد اما در نگاه کلان، عصر جدید برنامه ای بود برای همه ایرانی ها در هر جایی که زندگی می کنند و با هر نژاد و استعدادی که دارند، برنامه ای که امیدهای فراوانی را در حوزه رسانه و تسلط بر ساختارهای جذاب برنامه سازی متناسب زنده کرده است و باید امیدوار بود با رفع نقدها و اشکالات، تبدیل به یک فرمول جذاب برای جذب مخاطب و ارائه محتوا در عصر جدید تلویزیون ایران شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که مدت زیادی از دستگیری رئیس سازمان خصوصی سازی و مدیرعامل ایران خودرو نمی گذرد، در روزهای پایانی هفته گذشته نیز شاهد برخورد با متخلفان و دستگیری چندین نفر در سه پرونده اقتصادی بودیم. سرانجام خبر دستگیری دو تن از نمایندگان مجلس برای اخلال در بازار خودرو در ارتباط با پرونده ای درباره فروش محصولات سایپا تایید شد، مدیرعامل شرکت قند نقش جهان هم به اتهام توزیع شکر خارج از شبکه از این محل دستگیر شد. همزمان 9 نفر از مدیران و کارکنان شرکت غله گنبدکاووس نیز دستگیر شدند.
بازداشت 2 نماینده در تهران
فریدون احمدی و محمد عزیزی نمایندگان زنجان و ابهر به دلیل اخلال در بازار خودرو بازداشت شدند. به گزارش تسنیم، سخنگوی قوه قضاییه در این باره گفت: این دو نماینده در ارتباط با پروندهای درباره فروش محصولات سایپا که از مدت ها قبل در دادگستری و دادسرای تهران تشکیل شده بود، بازداشت شدند. اسماعیلی افزود: آن ها در فرایند دادسرا مکرر احضار شدند و تحقیقات لازم به عمل آمد. سخنگوی قوه قضاییه گفت: قرار تامین صادر شد که این نمایندگان نتوانستند وثیقه تعیین شده را بسپارند و بازداشت شدند و هروقت وثایق مدنظر را ارائه کنند تا زمان رسیدگی دادگاه، آزاد خواهند شد.جزئیات زیادی درباره اقدامات و اتهامات دو نماینده مجلس منتشر نشده است. فقط یک منبع آگاه در گفت وگو با تابناک مدعی شد ه است، یکی از این دو نماینده، واسطه خرید چند هزار خودرو از یکی از خودروسازهای کشور توسط یک فرد خاص بوده و به احتمال زیاد این پرونده مربوط به همین موضوع تشکیل شده است. همچنین محمد عزیزی، نماینده ابهر پیش از این به دلیل دخالت در بازار پوشک یک بار بازداشت شده بود.
یکی از عوامل افزایش قیمت شکر دستگیر شد
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، درباره پرونده قند نقش جهان، رئیس کل دادگستری استان اصفهان ضمن اعلام خبر دستگیری مدیرعامل کارخانه قند نقش جهان اصفهان و دو نفر از همدستانش توضیح داد: در تحقیقات اولیه مشخص شد این افراد در چند ماه ابتدایی امسال بیش از چهار هزار و 700 تن شکر را با قیمت هر کیلوگرم هزار و 600 تومان بیش از قیمت مصوب با سندسازی و بهره گیری از دلالان عرضه کرده و در مجموع بیش از 76 میلیارد ریال به جیب زده اند. عالیترین مقام قوه قضاییه در استان اصفهان یکی از علل و عوامل افزایش قیمت شکر و بحران را در بازار در چند ماه اخیر اقداماتی از این دست دانست و گفت: در بازرسی به عمل آمده حدود هزار تن شکر آماده توزیع خارج از شبکه هم از انبار این متهمان کشف و جمع آوری شده است. گفتنی است شرکت قند نقش جهان یک شرکت فرابورسی است که سهامدار اصلی آن شهرداری اصفهان است.
فروش ماسه و فضولات به دولت با تبانی
همزمان از شمال شرق کشور هم خبر می رسد که مدیر غله گنبدکاووس و تعدادی از کارکنان سیلوی این شهرستان به تعداد ۹ نفر دستگیر شده اند. بنا به اعلام روابط عمومی دادگستری گلستان به ایرنا، هادی هاشمیان رئیس کل دادگستری گلستان روز پنج شنبه در بازدید سرزده از سیلوی گنبدکاووس گفت: این افراد نخالهها و فضولات حیوانی را با گندم ترکیب و سپس روانه سیلوی دولتی می کردند و از این راه میلیاردها تومان به جیب زده بودند. رئیس کل دادگستری گلستان اظهار کرد: این فساد در یک ماه گذشته و به صورت شبکه ای انجام شده و تاکنون ۲۰۰ تن از گندمهای آلوده در ۱۴ کامیون شناسایی و ۹ نفر دستگیر شدند.
این افراد بعد از ترکیب گندم بی کیفیت با فضولات و ماسه در یک مرغداری، آن را به شرکت دولتی غله می فروختند و منابع حاصل بین متخلفان و مسئولان شرکت غله (مدیر و بازرس و کارمندان) تقسیم می شد. مالک مرغداری مربوط نیز دستگیر شده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی قاسمیان – پنج شنبهشب بالاخره نام برندگان فصل اول «عصر جدید» اعلام شد و فصل اول تقریباً به پایان رسید. مینویسیم «تقریباً» چون قرار است ویژهبرنامهای دیگر، فردا شب روی آنتن برود تا چند اجرای دیگر به همراه یک قرعهکشی انجام شود. اما به هر حال دیگر تکلیف اولین سری «عصر جدید» روشن شده و احسان علیخانی و گروهش موفق شدهاند موجی بیافرینند و میلیونها نفر را شبهای متمادی پای تلویزیون بنشانند. شش نکته را درباره فصل اول این برنامه بخوانید:
1- رکوردزنی در رأیگیری
پایان فصل اول «عصر جدید»، یک موفقیت بینظیر برای تلویزیون بود. حدود 10 میلیون نفر به فینالیستهای این برنامه رأی دادند و حد نصاب جدیدی در برنامههای صداوسیما خلق کردند. این آمار آنقدر فوقالعاده است که میشود انتظار داشت تا 2-3 سال آینده، احتمالاً به جز خود «عصر جدید»، برای دیگر برنامهها دستنیافتنی باقی بماند. این رکورد پیشتر در اختیار ویژهبرنامه پوشش جام ملتهای آسیا با عنوان «آسیا 2019» بود که در بهمن ماه سال گذشته و در شب بازی ایران - چین به ثبت رسید. در آن زمان برنامه محمدحسین میثاقی، رکورد «نود» را شکست و با 6.5 میلیون نفر، بیشترین مشارکت مردم در تاریخ یک برنامه صداوسیما را رقم زد. حالا رکورد «عصر جدید» با 10 میلیون رأیدهنده، رکورددار است.
2- دختر شنی با 6.5 میلیون رأی
از برندهها که خبر دارید اما مروری کوتاه داشته باشیم. فاطمه عبادی هنرمند 30 ساله خوزستانی با 6.5 میلیون رأی، نفر اول شد و محمد زارع آکروباتکار 20 ساله شیرازی، با پنج میلیون و 900 هزار رأی دوم شد. پارسا خائف خواننده نوجوان، پنج میلیون و 700 هزار رأی آورد و به رتبه سوم قناعت کرد. در رتبههای بعدی نیز سعید فتحی روشن شعبدهباز 39 ساله و گروه «دختران نینجا» بودند که با اختلاف کم و حدود سه میلیون رأی، چهارم و پنجم شدند.
3- یک پایان طولانی
ویژهبرنامه اعلام نتایج نهایی «عصر جدید»، به شکلی عجیب، طولانی از آب درآمد و در مقاطعی نیز خستهکننده شده بود. احسان علیخانی برای بار اول ساعت 17:45 روی آنتن شبکه 3 ظاهر شد و یک ساعت برنامه داشت. بعد از پخش مسابقه فوتبال، بقیه «عصر جدید» ساعت 21:20 شروع شد و تا 3 بامداد ادامه داشت! ویژهبرنامه ای که در مجموع کمی کمتر از هفت ساعت روی آنتن بود، بیشتر به گفتوگو با فینالیستها، داوران و مربیان گذشت و چندان متنوع نبود؛ اگرچه چندین آیتم پخش شد ولی برای زمان طولانی برنامه، کم بود. کار به جایی رسید که در دو ساعت آخر، احسان علیخانی که به وضوح خسته بود، بارها چشمانش را به هم زد تا بر احساس خوابآلودگی غلبه کند!
4- ممیزی با دست باز
حالا که فصل اول «عصر جدید» به پایان رسیده، باید این را گفت که این برنامه در زمان حدود شش ماه پخش، با سعه صدری کمسابقه از سوی مدیران سازمان صداوسیما مواجه شد که ظرفیت فراوان این شیوه برنامهسازی را بعد از سالها آشکار کرد. برخی مواردی که در این برنامه به نمایش گذاشته شد، پیشتر امکان پخش نداشتند یا با محدودیتهای فراوانی روی آنتن میرفتند. رد این مسئله به صحبتهای علیخانی در نشست خبری «عصر جدید» و حتی برنامه پنج شنبهشب کشیده شد. پیشتر هم در همین صفحه درباره سعه صدر مدیران سازمان در برابر استعدادهای «عصر جدید» نوشتیم و آن را تحسین کردیم؛ اتفاقی که یکی از موارد پرابهام در اوایل پخش برنامه بود. هرچه بود، در نهایت به برکت «عصر جدید»، شاهد شکوفایی استعدادهای فراوانی بودیم که پیش از این در قاب تلویزیون جایی نداشتند.
5- هزینهها و نتیجهها
حتی اگر با برنامهسازی تلویزیونی آشنا نباشید، میتوانید پرهزینه بودن تولید برنامه «عصر جدید» را تشخیص دهید. یک تیم بزرگ 300 نفره پشت دوربین، پروداکشن عظیم و جوایز سنگین تنها بخشی از شواهدی است که نشان از پرهزینه بودن «عصر جدید» دارد. به خاطر دارید یکی دو هفته پیش، مدیر شبکه امید درباره هزینه هشت برابری این برنامه نسبت به شبکه تلویزیونی امید صحبت کرد. اتفاقی که البته نتیجه هم داده است؛ آمارهای مخاطبان، رکوردزنی در آرا و همچنین موجی که این برنامه ایجاد کرد، اگر نگوییم بیسابقه بوده، حداقل نشان از یک موفقیت کمسابقه در برنامهسازی تلویزیونی داشته است.
6- استعدادها پای کار آمدند
یکی از اتفاقهای مبارکی که به واسطه «عصر جدید» رقم خورد و آن چنان دیده نشد، استفاده شبکههای تلویزیون از استعدادهای این برنامه بود؛ به خصوص شبکههای 3 و ورزش که زیر نظر مدیران شبکه 3 هستند. مدیران شبکه 3 با هوشمندی پیش از پایان فصل اول، پای هر پنج فینالیست «عصر جدید» را به دیگر برنامهها باز کردند تا به نوعی اولین استفاده از استعدادهای این برنامه را رقم زده باشند. فاطمه عبادی قهرمان در ایام محرم در شبکه 3 برنامه خواهد داشت. محمد زارع مربی فصل دوم «عصر جدید» خواهد بود. پارسا خائف تیتراژ یک برنامه شبکه 3 را خواهد خواند، سعید فتحی روشن 20 اجرا در تلویزیون خواهد داشت و دختران نینجا سازنده یک برنامه تخصصی نینجوتسو در شبکه ورزش خواهند بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اندیشه – محمدرضاپهلوی علاقه زیادی به خرید تسلیحات داشت. پس از بالا رفتن قیمت نفت و افزایش درآمد کشور، در دهه 1350 که به قول شاه، برای ایران مازاد بودجه ایجاد کرده بود، آمریکاییها با دلالی کیسینجر، چک سفید امضای خرید انواع سلاحهایشان را به پهلوی اهدا کردند و به این ترتیب، دلارهای نفتی پرداخت شده به شاه را، دوباره به جیب سرمایهداران آمریکایی باز گرداندند. اما این مسئله، فقط یک طرف ماجرا بود. شاه آگاهانه یا ناآگاهانه، بازیگر صحنهای شد که لابیهای قدرتمند آمریکایی و صهیونیستی بازیگردان آن بودند. این لابیها، هیچ فرصتی را برای دوشیدن پهلوی از دست نمیدادند؛ دقیقاً همان سیاستی که امروز ایالات متحده در مورد کشورهای حاشیه خلیج فارس و به ویژه عربستان سعوی دنبال میکند. کودتای عراق و تبعید عبدالسلام عارف، در اواسط دهه 1350، این بار بهانه را به دست رژیم صهیونیستی داد تا برای چپاول منابع مالی ایران خیز بردارد. شاه از وقایع عراق بیمناک بود و میخواست به لحاظ تسلیحاتی، بیش از گذشته تقویت شود. پیشنهاد اجرای پروژه ساخت موشکهای کوتاهبُرد در ایران، موسوم به پروژه «شکوفه»، بزرگ ترین اقدام رژیم صهیونیستی در این راستا محسوب میشد.
هدف از پروژه «شکوفه» چه بود؟
هدف از پروژه «شکوفه»، دستیابی به فناوریهای نوین موشکی با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود؛ موشکهایی که بتواند بردی حدود 150 تا 200 کیلومتر داشته و از قابلیت دقت بالایی در اصابت به هدفها، برخوردار باشد. رژیم صهیونیستی، با وجود حمایتهای مالی و تسلیحاتی گسترده آمریکا، هزینه و فضای لازم را برای انجام این پروژه در اختیار نداشت. به این ترتیب، آن ها با اطلاع آمریکاییها، مذاکرات محرمانه ای را با شاه و مسئولان رژیم وی، انجام دادند و قرار بر این شد که پروژه به صورت محرمانه آغاز شود و آمریکاییها هم از آن بیخبر باشند! جالب اینجاست که شاه، در حالی وعده محرمانه بودن پروژه «شکوفه» را جدی گرفته بود که میدانست تمام ارتش و اجزای رژیم وی، با سفارت آمریکا و مستشاران نظامی و ... آمریکایی در ایران، مرتبط هستند.
ارزش مالی پروژه
پروژه «شکوفه»، ارزشی معادل یک میلیارد دلار داشت، یعنی چیزی حدود یک بیستم کل بودجه ایران در آن سالها. شاه بخشی از این هزینه را به صورت نفت خام به صهیونیستها پرداخت کرد. در عوض، صهیونیستها فقط باید کارشناسانشان را به ایران میآوردند و در جایی نزدیک سیرجان که برای این منظور در نظر گرفته شده بود، فرایند تحقیقات مربوط به ساخت موشک را دنبال میکردند. آن ها حق داشتند در منطقه مذکور، آزمایشهای موشکی انجام دهند و ظاهراً یکی دو بار هم آزمایش را انجام دادند که اعلام شد موفقیتآمیز نبوده است!
روی دیگر یک پروژه میلیارد دلاری
اما این پروژه، یک روی دیگر هم داشت. اصلاً قرار نبود فناوری پیشرفتهای در اختیار ایران قرار بگیرد! آنچه به نام فناوری پیشرفته عرضه میشد و شاه را به غرور کاذب مبتلا میکرد، در واقع فناوریهای از رده خارجی بود که مراکز تحقیقات نظامی پیشرفته موشکی در سراسر دنیا، آن را کنار گذاشته بودند! در عوض، صهیونیستها، آنچه را مییافتند و میآزمودند، به سرزمینهای اشغالی میفرستادند تا بر اساس آن، مدرنترین موشکهای بالستیک کوتاهبُرد ساخته و در زاغههای نظامی جنوب فلسطین اشغالی، انبار شود. موضوعی که آمریکا نیز، به خوبی از آن مطلع بود؛ اما شاه، ظاهراً، هیچ چیز از آن نمیدانست. به هر حال، پروژه «شکوفه»، با صرف یک بیستم بودجه سالانه کشور، آوردهای برای ارتش ایران نداشت، اما صهیونیستها به شدت از آن سود کردند.
افشای یک کلاهبرداری بزرگ
همزمان با اوجگرفتن انقلاب اسلامی در ایران، صهیونیستها که شرایط را برای ادامه فعالیت مناسب نمیدیدند، به تدریج تمامی تجهیزات مستقر در سیرجان را از ایران خارج کردند و مدارک و اسناد محرمانه این پروژه نیز، از طریق مجاری دیپلماتیک حفاظت شده، به فلسطین اشغالی منتقل شد. سه دهه بعد، رونن برگمن، تحلیلگر و نویسنده صهیونیست روزنامه «یدیعوت آخرونوت»، ابتدا در قالب یک ستون در این روزنامه و بعدها به شکل کتابی با عنوان «جنگ پنهان اسرائیل در ایران»، به افشای جزئیات این قرارداد میلیارد دلاری میان شاه و رژیم صهیونیستی پرداخت. او در اثر خود فاش کرد: «در حالیکه مقامات وقت ایران از این پروژه و به تصور خود پیشبرد آن، حتی دور از چشم آمریکا خرسند بودند، اسرائیل به دقت آنان را برای تأمین منافع خود فریب داده بود. بر اساس نقشه اسرائیل، ایران در جریان این پروژه، بر خلاف تصور مقامات عالی ایران، تنها به فناوری از رده خارج دست مییافت، اما اسرائیل از سرمایه یک میلیارد دلاری ایران، برای ساخت نسل جدید تسلیحات اختصاصی برای خود، استفاده میکرد.» یاکوب شاپیرو، افسر ارشد رژیم صهیونیستی و مسئول مذاکره و تماس با مقامات رژیم پهلوی برای انجام پروژه موشکی «شکوفه»، پس از انتشار این کتاب، طی سخنانی تکان دهنده، پرده از حقیقت ماجرا برداشت. وی گفت: «مقامات ایرانی با ما مثل شاهان رفتار میکردند. برای ما آنان سنگ ترازو بودند. بدون رابطه با ایران، ما پول کافی برای توسعه تسلیحاتی را که الان در بالاترین رده تسلیحات اسرائیل هستند، نداشتیم.»به این ترتیب، محمدرضا پهلوی، به بهانه کودتا در عراق و نیاز به کسب فناوریهای نظامی، به رژیم صهیونیستی اجازه داد از بودجه عمومی کشور، برای تحقیقاتی استفاده کند که نتایج آن، هیچگاه در اختیار ایران قرار نگرفت؛ در واقع، پهلوی دوم خرج تحقیقات نظامی رژیم کودککُش اسرائیل را از جیب مردم ایران پرداخت کرد و در عوض، هیچچیز به دست نیاورد. فناوریهایی که صهیونیستها در سیرجان و با بودجهای که شاه در اختیار آن ها قرار داد، به دست آوردند، بعدها مبدل به تسلیحاتی شد که بر سر مردم مظلوم فلسطین و لبنان ریخته شد و هزاران نفر را به کام مرگ فرستاد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- دعوای ترافیکی سرنشینان دو خودرو در بزرگراه فجر مشهد، جنایت شبانه وحشتناکی را رقم زد که از اعتراض به محل نامناسب پارک خودرو آغاز شد.
به گزارش خراسان، این حادثه دلهره آور ساعت 3 بامداد روز گذشته هنگامی رقم خورد که یک دستگاه پژو 405 نقره ای در سراشیبی سه راهی طبرسی شمالی متوقف شده بود در این لحظه راننده یک دستگاه پژو 206 که قصد داشت به سرعت از کنار 405 عبور کند دچار مشکل ترافیکی شد. سرنشین 206 شیشه خودرو را پایین کشید و به راننده 405 اعتراض کرد! این اعتراض که به توهین و فحاشی کشید با رجزخوانی سرنشینان ادامه یافت و ناگهان تعقیب و گریز خودروها برای «زهرچشم گرفتن» و «قدرت نمایی» آغاز شد تا این که هر دو خودرو در خیابان نظام دوست متوقف شدند. گزارش خراسان حاکی است، در تاریکی شب، سرنشینان 405 و 206 که زودتر خود را از درون خودروها بیرون کشیده بودند، یقه یکدیگر را گرفتند و این گونه نزاع بین آن ها شکل گرفت اما در این میان ناگهان تیغه چاقویی که دست راننده 206 بود در تاریکی شب درخشید و از سوی دیگر راننده چماق به دست 405 نیز از خودرو پیاده شد. نزاع شبانه وحشتناکی با فریادهای دلخراش، رقم خورده بود که در یک لحظه سرنشین 405 که رضا نام داشت تلوتلو خوران به یک دستگاه سمند پارک شده در همان منطقه تکیه داد. ضربات عمیق چاقویی که بر قفسه سینه، زیر بغل و پهلوی چپ او فرو رفته بود، نای ایستادن را از وی گرفت. جوان 21 ساله که غرق در خون بود بعد از حدود 10 ثانیه دیگر نتوانست روی پاهایش بایستد و نقش بر زمین شد.
در همین لحظه خودروی گشت انتظامی که در آن اطراف مشغول انجام وظیفه بود به طرف محل نزاع حرکت کرد اما سرنشینان 206 با سرعت سرسام آوری در حالی از محل جنایت گریختند که جوان 21 ساله مجروح دیگر نفس نمی کشید و جان خود را از دست داده بود!
بنابر گزارش خراسان، دقایقی بعد نیروهای انتظامی ماجرای این جنایت وحشتناک را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و با حضور شبانه قاضی کاظم میرزایی در بولوار طبرسی شمالی، تحقیقات میدانی در این باره آغاز شد. با دستور مقام قضایی جسد جوان 21 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت و بررسی شماره پلاک خودروها در اولین مرحله از عملیات تحقیقات میدانی مورد توجه قرار گرفت.
با مشخص شدن پلاک پژو 206 سفید رنگ، بلافاصله دستور توقف خودرو به کلیه گشتی های پلیس اعلام شد اما هنوز ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که مالک 206 با بیان شماره خودروی خود به نیروهای پلیس 110، اعلام کرد که خودرواش سرقت شده است! زمانی که این شماره پلاک در بی سیم های پلیس پیچید بلافاصله قاضی با تجربه شعبه 211 دادسرای عمومی وانقلاب مشهد، دستور دستگیری مالک خودرو را به نیروهای انتظامی ابلاغ کرد چرا که تجربه جنایی مقام قضایی نشان می داد در پس ماجرای اعلام سرقت ساختگی، پنهان کردن راز قتل وجود دارد! بنابراین نیروهای کلانتری میرزا کوچک خان مشهد وارد عمل شدند و در حالی مالک جوان پژو 206 را دستگیر کردند که مشخص شد خودروی 206 مذکور نیز در خیابان شهید علیمردانی رها شده است.
این جوان که در ابتدا سعی داشت خود را از همه ماجراهای وحشتناک یک ساعت قبل بی خبر نشان بدهد وقتی چشم در چشم قاضی میرزایی دوخت دیگر نتوانست بیشتر از این به داستان سرایی بپردازد چرا که این جمله قاضی که «تا ساعت 3 بامداد خودت سوار بر خودرو بودی! » او را مات و مبهوت در جایش میخکوب کرد. این جوان درحالی که بیان می کرد با متهم فراری پسرخاله است در تشریح ماجرا گفت: ما در 100 متری فجر حرکت می کردیم که یک دستگاه پژو 405 در سراشیبی سه راهی پل فجر متوقف شده بود! همین موضوع ترافیکی به مشاجره لفظی توهین آمیز کشید و ما برای آن که شماره پلاک 405 را برداریم که سرنشینان آن شیشه خودروی ما را شکسته بودند به تعقیب آن ها پرداختیم ولی در خیابان نظام دوست درگیری بین ما رخ داد و من از پسرخاله ام خبری ندارم!
گزارش خراسان حاکی است: دقایقی بعد و با رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی که با راهنمایی های قاضی میرزایی همراه بود، سرنخ هایی از همسر صیغه ای متهم فراری در خیابان نظام دوست به دست آمد و کارآگاهان با دستور قاضی ویژه قتل عمد به منزل همسر صیغه ای وی عزیمت کردند اما متهم به قتل از آن جا گریخته بود! همسر صیغه ای وی به مقام قضایی گفت: همسرم هراسان به منزل آمد و با تعویض لباس هایش در حالی که به شدت نگران و مضطرب بود از خانه بیرون زد!
بنابراین گزارش، منزل پدر متهم نیز که دقایقی بعد از جنایت با آن ها تماس گرفته بود در خیابان شهید علیمردانی شناسایی شد تاکنون چند نفر از عوامل مرتبط با این قتل دستگیر شده اند و تحقیقات همچنان برای دستگیری قاتل ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
با این که هدف ماده 41 قانون کار تأمین سبد معیشت کارگران است، اما با تعیین حداقل دستمزد بهصورت تکنرخی، این هدف برای کل کشور محقق نمیشود. حداقل نرخ مزد منطقهای راه منطقی مصرح اما مغفول مانده در ماده 41 است.
شورای عالی کار موظف است هر سال حداقل مزد کارگران را تعیین کند. این حداقل مزد سالهاست که بهصورت ملی و تکنرخی تعیین میشود. در سال 98 نیز حداقل حقوق برای کارگرانِ کل کشور به مبلغ یک میلیون و 518 هزار تومان تعیین شد[1]. تعیین نرخ واحد برای کلیه کارگران هم از لحاظ واقعگرایی بهعنوان یک سیاست حمایتی و هم از لحاظ قانونگرایی و مطابقت با ماده 41 قانون کار محل تأمل است.
آیا تکنرخی بودنِ حداقل دستمزد اهداف ماده 41 را محقق میکند؟
در ماده 41 تصریحشده است که «شورای عالی کار همهساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور یا صنایع مختلف، با توجه به معیارهای ذیل تعیین کند: 1) حداقل مزد با توجه به درصد تورمی بانک مرکزی اعلام شود.2) حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگر و ویژگیهای کار محول شده را موردتوجه قرار دهد باید بهاندازهای باشد تا زندگی یک خانواده که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین نماید.»[2] پس تعیین سالانه نرخ دستمزد با توجه به نرخ تورم اتفاق درستی است. نمودار مقابل هم نشان میدهد در استانهای مختلف نرخ تورم به یکدیگر نزدیک است.
نمودار ۱: شاخص کل قیمت کالا و خدمات به تفکیک استانها[3]
اما علاوه بر نرخ تورم، سبد معیشت و هزینههای زندگی در نقاط مختلف کشور نیز باید در محاسبه حداقل نرخ دستمزد لحاظ شود.
وضعیت قدرت خرید یا هزینه خانوارها
سبد هزینه خانوار متأثر از محل اقامت است. برای مثال مسکن بهطورکلی در مناطق شهری 33.17درصد[4] و در مناطق روستایی 18درصد[5] از سبد هزینه خانوار را تشکیل میدهد[6]. اجارهبهای مسکن نیز در استانهای مختلف متفاوت است، متوسط اجارهبهای مسکن در گرانترین شهر یعنی تهران به ازای یک مترمربع 223935 ریال است و همین کالا در ارزانترین شهر یعنی ایلام 27064 ریال به ازای یک مترمربع است. اجارهبهای مسکن در تهران 8 برابر اجارهبهای مسکن در ایلام است. همه اینها یعنی هزینه مسکن بهتنهایی اختلاف جدی در هزینۀ خانواده ساکن در تهران و ایلام ایجاد میکند.
نمودار 2: میانگین اجارهبهای مسکن به ازای هر مترمربع به تفکیک استانها
آن چه گفته شد تنها قیمت مسکن در سبد هزینه خانوار بود اما نمودار زیر، بهخوبی اختلاف سبد هزینه خانوار در استانهای مختلف را نشان میدهد. کرمان با 163056 تومان در روز ارزانترین شهر و تهران با 414641 تومان گرانترین شهر است یعنی هزینه زندگی در تهران سه برابر هزینه زندگی در کرمان است؛ هر سه خانواده در کرمان بهاندازه یک خانواده در تهران هزینه دارند درحالیکه در یک سطح از مصرف قرار دارند؛ یعنی در تهران هر خانواده باید سه کارگر داشته باشند تا وضعیت مالیشان بهاندازه خانوادهای باشد که با حقوق یک کارگر در کرمان زندگی میکنند.
نمودار 3: قیمت متوسط هزینه خانوار به تفکیک استانها[7]
آیا تعیین حقوق یکسان در شهرهای مختلف وضعیت رفاهی یکسانی میآورد؟
نمودارهای مقابل نشان میدهد متوسط هزینه سبد خانوار بهصورت پایهای در استانهای مختلف متفاوت است. درحالیکه شورای عالی کار بنا بر ماده 41 قانون کار تنها بر اساس نرخ تورم اعلامی بانک مرکزی، نرخها را افزایش میدهد؛ اما ازآن جا که نرخ دستمزد از ابتدا به سبد هزینههای خانوار در استانهای مختلف، تعیینشده است لذا نهتنها هدف ماده 41 را که تأمین زندگی یک خانوار است، محقق نمیکند که با عدالت -به معنای دسترسی یکسان- نیز همخوان نیست. تعیین نرخ دستمزد منطقهای، راهکار قانونی است که در این گزارش تنها محاسن آن برای کارگرانِ پایتختنشین بررسی شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرد شیطان صفت که هفت دختر و دو پسرخردسال را به دام شومش کشانده بود به ۲۵ سال زندان محکوم شد. این مرد جوگندمی پس از ربودن عروسک های شهر آن ها را آزار داده بود.
یک تراژدی دردناک
۱۷ مرداد سال ۹۳ به دنبال شکایت یک مرد جوان، یک تراژدی تلخ پیش روی ماموران پلیس آگاهی قرار گرفت. وی که با پسر خردسالش به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: دیروز جمعه بود و پسرم را به سوپر مارکت سر خیابان فرستادم تا برای ما نان بخرد. اما چند دقیقه بعد وقتی به خانه برگشت حالی آشفته داشت.پسر 10ساله ام به نام آریا گفت یک مرد میان سال که خودش را پلیس مخفی معرفی کرده بود او را به خرابه ای برده و آزار داده است. با این شکایت، پلیس پیگیر ماجرا شد و آریا به پزشکی قانونی معرفی شد اما کارشناسان در گزارشی اعلام کردند آثاری از آزار و اذیت در وی مشاهده نشده است.
ادعایی مشابه
روز دوم آذر همان سال مرد جوانی همراه دختر 10 ساله اش به نام نسرین به پلیس آگاهی رفت و گفت: دخترش از سوی یک مرد موجوگندمی مورد آزار قرار گرفته است . این دختر به ماموران گفت: برای خرید پوشک برای برادر کوچکم از خانه بیرون رفتم که یک مرد که سوار یک پراید تیره رنگ بود راهم را بست و خودش را پلیس مبارزه با مواد مخدر معرفی کرد .او گفت دنبال چند دختر و پسر جوان می گردد که معامله مواد مخدر می کنند و از من خواست تا برای شناسایی دختر و پسرهای مواد فروش سوار ماشین او شوم .می خواستم فرار کنم اما تهدیدم کرد اگر به حرفش گوش نکنم مرا تحویل کلانتری می دهد. او در حوالی پارک ایثار در داخل ماشین می خواست لباس هایم را در بیاورد که مقاومت کردم، او مرا اذیت کرد ولی نتوانست آزارم بدهد.
شکارهای سریالی
در حالی که تحقیقات پلیس برای ردیابی شیطان پراید سوار آغاز شده بود، چند شکایت مشابه دیگر به پلیس رسید. پنجم فروردین سال ۹۴ دو دختر 9 و 11ساله در پارکینگ خانه شان در دام شیطانی مردی گرفتار شده بودند . پدر یکی از آن ها به پلیس گفت: دخترم به همراه دختر عمه اش برای خرید بستنی از خانه بیرون رفتند اما آن ها می گویند یک مرد که خودش را مامور پلیس مبارزه با مواد مخدر معرفی کرده بود آن ها را به دام انداخته و در پارکینگ خانه آن ها را آزار داده است .
یک سرنخ
این مرد گفت :دوربین مداربسته پارکینگ نیز فیلم سیاه را ضبط کرده است. با ارائه این مدرک، تصویر شیطان میان سال به دست آمد .دختر 9 ساله به ماموران گفت :مرد میان سال لباس پلیس به تن داشت. او گفت باید به سوالات او پاسخ بدهیم .می گفت باید ما را بازرسی بدنی کند تا مطمئن شود مواد مخدر همراه نداریم. او ما را داخل پارکینگ خانه مان آورد و اذیت کرد.چون پدرم شغل نظامی دارد من درجه ها را به خوبی می شناسم او درجه استوار یکم داشت . درحالی که شواهد نشان میداد قربانیان کوچولو احتمالا در دام سیاه یک مرد گرفتار شدهاند پلیس به جمع آوری اطلاعات پرداخت. عصر بیست و هفتم بهمن سال ۹۵ مشخص شد شیطان پراید سوار بار دیگر یک دختر خردسال را به دام انداخته و به بهانه بازرسی بدنی او را به داخل پراید سبز تیره در نزدیکی دادسرای محلاتی کشانده و پس از نشان دادن چندین عکس او را اذیت کرده است. پلیس به بررسی دوربین های مدار بسته این خیابان پرداخت و سرانجام توانست پلاک ارابه شیطانی را به دست بیاورد. این سرنخ کافی بود تا تحقیقات وارد مرحله تازهای شود .
بازداشت شیطان
در بررسیها روشن شد این خودرو دو سال قبل قولنامه ای فروخته شده اما مالک آن اقدامی برای تعویض پلاک انجام نداده بود. در حالی که شمار قربانی ها به هفت دختر و دو پسر بچه رسیده بود، آخرین صاحب خودروی پراید که یک مرد ۴۹ ساله بود ردیابی و بازداشت شد و همه قربانیان کوچولو در مواجهه حضوری، وی را شناسایی کردند اما او ادعا کرد بی گناه است .
اعتراف
وی که دو سابقه رابطه پنهانی و توهین و تهدید در پرونده اش داشت وقتی فیلم دوربین مداربسته پارکینگ خانه یکی از قربانیان را دید به ناچار لب به اعتراف گشود وگفت : من فقط بچه ها را سوار ماشین می کردم و با آن ها صحبت میکردم اما آن ها را آزار ندادم . وقتی پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد DNAبه دست آمده از روی لباس قربانیان کوچولو با DNA این مرد مطابقت دارد وی به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت :می دانم اشتباه کرده ام من وقتی بچه ها را می دیدم ،
وسوسه می شدم تا آن ها را اذیت کنم. من از حدود شش سال قبل حدود ۱۳ یا ۱۴ دختر و پسر را به دام انداختم اما گمان میکنم بعضی از آن ها یا حرفی به خانواده هایشان نزدند یا پدر و مادرشان از شکایت صرف نظر کردند. من شرمنده خانواده آن ها هستم.
رسیدگی فوق العاده
با اعتراف های این مرد، پرونده به صورت خارج از نوبت برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و شیطان موجوگندمی به اتهام 9 بار آدمربایی و غصب عنوان مأمور مبارزه با مواد مخدر ،هفت بار زنا و دوبار لواط پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه خانواده قربانیان کوچولو برای وی اشد مجازات خواستند . وقتی متهم به دفاع پرداخت ، درباره زندگی شخصی اش گفت: سال ها قبل ازدواج کردم اما چون همسرم بچه دار نمی شد از او جدا شدم و زن دوم گرفتم .من صاحب یک فرزند هستم اما من و همسرم رابطه خوبی با هم نداشتیم . قبلاً در یکی از سازمان های دولتی کار میکردم اما اخراج شدم .با ماشین در خیابان ها پرسه می زدم تا طعمه ای تازه پیدا کنم .خودم را مامور مخفی معرفی می کردم و بعد از سوار کردن بچه ها داخل ماشین آن ها را اذیت میکردم اما باور کنید به آن ها تعرض نکرده بودم. در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده وی را به خاطر 9 بار آدم ربایی به ۲۲ سال و نیم زندان و به خاطر غصب عنوان به سه سال زندان محکوم کردند . وی از اتهام هفت بار زنا تبرئه و به خاطر هر کدام به ۱۳۰ضربه شلاق محکوم شد. قضات دادگاه همچنین وی را از اتهام دو بار پسر آزاری تبرئه و وی را به خاطر هر کدام به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کردند. این حکم در شعبه ۴۲ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید شد.
تحلیل کارشناس
تاثیر سبک تربیتی در هوشیاری کودکان
دکترابراهیم اندرخورا جامعه شناس وآسیب شناس اجتماعی
کودک آزاری یا تجاوز نکاتی دارد که می تواند زندگی حال و آینده کودکان را در شرایط روانی بسیار بدی قرار دهد. کودک آزاری در بیشتر موارد توسط افرادی اتفاق می افتد که به شکلی با نظام خانواده ارتباط دارند . اعضای خانواده درجه یک و دو و آشنایان خانوادگی از جمله کسانی هستند که این اتفاق ممکن است توسط آن ها شکل بگیرد اما آسیب خطرناک تر آن جاست که در کنار این تعرض آدم ربایی نیز اتفاق بیفتد یعنی فردی غریبه کودک یا نوجوان را می رباید و در عین حال تجاوز نیز اتفاق می افتد که در آن صورت آسیب چند برابر خواهد بود.
آمارها نشان می دهد بیشتر کودکانی که مورد تجاوز قرار می گیرند در خانواده هایی رشد کرده اند که به واسطه آسیب ها و چالش ها از سبک تربیتی استبدادی ، آزادگذار یا رها استفاده کردند. این مسئله بدان معناست که هر چه نظام ارتباطی و تربیتی در خانواده بیشتر مورد توجه قرار گیرد مجموعه آسیب ها از جمله این حوادث وحشتناک کمتر برای فرزندان اتفاق می افتد . رابطه صمیمانه بین والدین در محیط خانواده ای آرام و بدون تنش و اعتماد به نفس کودکان می تواند بهترین عوامل پیشگیری از شکل گیری وقوع این اتفاقات در زندگی باشد. این که چه آموزش هایی را به فرزندان انتقال دهیم مربوط به چند عامل اصلی از جمله سن کودک، سبک تربیتی ، سطح آگاهی و... می شود که در تربیت جنسی کودکان باید مورد توجه قرار گیرد به هر حال در یک نظام اخلاقی یعنی محور تربیتی نظام خانواده اخلاقیات است ، فرزندان کمتر آسیب می بینند و دچار چالش می شوند باید پذیرفت کودک آزاری ، تجاوز و ... از جمله این آسیب های جنسی و یک واقعیت انکار ناپذیر است که باید برای مقابله با آن سطح دانش و آگاهی و مهارت خانواده را بالا برد و با آموزش مهارت های لازم فرزندان را در برابر این حوادث مقاوم کرد.
نکته آخر این که مجموعه مهارت ها به خصوص مهارت های جنسی در سن مربوط به فرد باید به فرزندان انتقال داده شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حدود دو هفته است که موضوع بحران اقتصاد جهانی با محوریت اقتصاد آمریکا، به سرخط اصلی اخبار و تحلیل های اقتصادی تبدیل شده است. پیشتر نیز نگرانی هایی جدی به خاطر جنگ تجاری وجود داشت اما از دو هفته قبل با فراگیر شدنِ پدیده معکوس شدن بازدهی اوراق قرضه در بسیاری از کشورهای جهان، موضوع بسیار جدی تر شده است. وال استریت و برخی بورس های اروپایی به سرعت به این موضوع واکنش نشان دادند و طی روزهای میانی آگوست (چهارشنبه و پنج شنبه 14 و 15 آگوست) افت شدیدی را تجربه کردند. بازار سرمایه کشورمان نیز به طور جزئی به این موضوع واکنش نشان داد. اما واضح است که ابهامات و سوالات بسیاری راجع به آینده وجود دارد. احتمال وقوع رکود چقدر زیاد است؟ زمان وقوع رکود احتمالی چه زمانی است؟ اثر آن بر بازار سرمایه کشور چیست؟ کدام گروه ها تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؟ و سهامداران بورس ایران باید چه تدابیری را برای در امان ماندن از آثار منفی این بحران احتمالی بر سهام خود پیش بینی کنند؟ در ادامه شواهد و سناریوهایی در پاسخ به این سوالات ارائه می دهیم.
احتمال رکود چقدر زیاد است؟
همه متفق القول هستند که فعلا فقط نشانه هایی بروز کرده است که عمدتا در بازارهای مالی است و به صحنه حقیقی اقتصاد رسوخ نکرده است. به جز آلمان که نشانه هایی از رکود در آن ظاهر شده است، دیگر کشورها فعلا در حال رشدند و وضعیت در اقتصاد آمریکا، از میانگین هم بهتر است. با این حال، وضعیت خوب فعلی، چیزی را درباره آینده تضمین نمی کند. اکونومیست در شماره اخیر خود نوشت: « تاکنون رکود تنها یک ترس بوده است و نه یک واقعیت. اقتصاد جهان هنوز در حال رشد است، هرچند با گامهایی کندتر از ۲۰۱۸». این نشریه معتبر اقتصادی، همچنین تصریح کرد که «در بازارهای امروز اما جو حاکم، همانند یک دهه اخیر، کوته بینی نیست بلکه دلهره است، دلهرهای که روزبهروز فزونی میگیرد».در این باره، بانک آمریکا هشدار داد که اقتصاد آمریکا با احتمال یک در ۳، ظرف یک سال آینده به رکود فرو خواهد رفت. میر، رئیس اقتصاددانان این بانک، در یادداشتی نوشت: سه شاخص از پنج شاخصی که بانک برای ردیابی چرخههای رشد و رکود تجاری استفاده میکند، دقیقا به سطحی رسیدهاند که قبل از رکود قبلی به آن رسیده بودند.
زمان رکود؟
نکته مهم بعدی این است که این رکود احتمالی چه زمانی رخ خواهد داد؟ متون نشان می دهد که طی دوره های قبلی، رکود بعد از حدود 18 ماه از زمان معکوس شدن نرخ بهره رخ داده است. البته همه می دانیم که بازارهای مالی این مسئله را پیش خور خواهند کرد. طبیعتا هرچه احتمال وقوع چنین رکودی بیشتر شود، بازارها هم به آن واکنش نشان می دهند.. قیمت نقدی (spot prices) کالاهای اساسی نیز اگرچه تا تضعیف تقاضای واقعی بر اثر رکود، سقوط نخواهد کرد اما قیمت های آینده (futures prices) که اصولا به صورت کاغذی تعیین می شوند، به مرور تحت فشار قرار می گیرند و قبل از وقوع بحران، منفی خواهند شد. بنابراین باید منتظر بود تا بازارها خیلی زودتر، مثلا از اواخر امسال به استقبال بحران احتمالی پیش رو بروند. اما این موضوع بازار سرمایه را با چه کیفیتی تحت فشار قرار خواهد داد؟
اقتصاد ایران و بحران جهانی
واقعیت این است که اقتصاد کشورمان، همبستگی بسیار کمی با اقتصاد جهانی دارد و معمولا به صورت جدی تحت تاثیر بحران های بین المللی قرار نمی گیرد. شاهد مثال آن، بحران 1973 و همچنین بحران 2007 است. البته بحران اقتصاد جهانی معمولا باعث کاهش قیمت نفت می شود و این مسیر، مهم ترین کانال تاثیرگذاری اقتصاد جهانی بر اقتصاد ایران است. بنابراین برای صنایع داخلی، انتظار تحول منفی از این رهگذر ضعیف است.
اما شرکت های صادراتی یا شرکت هایی که نرخ محصولات آن ها در داخل تابع فرمول ها و قیمت های بین المللی است، با شدت بیشتری تحت تاثیر رکود اقتصاد جهانی قرار خواهند گرفت. گروه معدنی، گروه فولاد و فلزات و گروه پتروشیمی مهم ترین گروه هایی هستند که تحت تاثیر افت قیمت های جهانی قرار خواهند گرفت. در ادامه برخی از نمادهای مربوط را بررسی می کنیم.
تاثیرپذیری گروه های مختلف بازار سرمایه
چنان چه گفتیم، گروه های فلزات، معدنی و پتروشیمی، بیش از همه تحت تاثیر قیمت های جهانی هستند. در ادامه وضعیت این گروه ها و همچنین برخی از نمادها را بررسی می کنیم.
گروه فلزات رنگی و سایه قیمت های حداقلی 2008
فلزات رنگی در دوره قبلی رکود جهانی، تقریبا تا محدوده نصف قیمت فعلی سقوط کردند. مثلا در دور قبلی رکود اقتصاد جهانی قیمت روی تا حدود 1100 دلار هم افت کرد. هم اکنون قیمت روی تقریبا دوبرابر این مقدار و حدود2300 دلار است و در سال 2018 تا 3500 دلار هم رشد کرده بود. در صورت افت نرخ ها تا محدوده سال 2008 و 2009 (آستانه رکود جهانی پیشین) سود سرب و روی کاران بورسی به صورت جدی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. به طور مثال، فاسمین را در نظر بگیرید که با نرخ های کنونی، قیمت تمام شده محصولش حدود 10 میلیون تومان است و آن را 30 میلیون تومان می فروشد. اگر نرخ جهانی سرب و روی نصف شود با یک قاعده سرانگشتی ( و نه چندان دقیق) سود ناخالص فروش صفر نمی شود اما حاشیه سود ناخالص 75 درصد کاهش می یابد. البته این تحلیل سطح صنعت است و باید تحلیل سطح بنگاه و سطح اقتصاد کلان را هم در نظر گرفت. مثلا همین فاسمین حجم زیادی از موجودی انبار خود را در سال جدید فروخته است یا این که در سطح کلان، نرخ دلار محاسباتی مناسب تری دارد. با همه این ها در صورت وقوع رکود جهانی، سود شرکت در سال 99 با افت رو به رو خواهد شد. وضعیت سطح صنعت برای دیگر نمادهای گروه فلزات رنگی (سرب و روی و مس) از جمله، فسرب، فملی، فرآور، فباهر، فنوال و ... نیز می تواند مشابه باشد. البته تحلیل سطح بنگاه می تواند سرنوشت متفاوتی برای هر نماد رقم بزند.
فولاد و فلزات؛ فعلا همه چیز خوب است
بر خلاف گروه فلزات رنگی که هم اکنون نسبت به چهار ماه قبل افت قابل توجهی در قیمت ها تجربه کردندو چشم انداز افت بیشتری هم در صورت وقوع رکود وجود دارد، درباره فولادسازان، فعلا وضعیت بهتر است. نرخ فروش باثبات است و با صرف نظر از احتمال رکود، ریزش قابل توجهی انتظار نمی رود. به طور کلی، نرخ های فولاد و فلزات غیررنگی، معمولا با سرعت کمتری کاهش می یابد اما در هر حال، انتظار برای رکود، می تواند این صنایع را نیز با مازاد عرضه روبه رو کند. طبیعتا در این جا نیز باید به تحلیلی سطح بنگاه به صورت مجزا پرداخته شود. مثلا فولاد کاوه، طرح های توسعه ای قابل توجهی در دستور کار دارد که ظرفیت تولید را تا پایان 99 می تواند تا دوبرابر رشد دهد. لحاظ کردن آثار این موضوعات بسیار مهم است. نکته مهم دیگر در خصوص فولادسازان آن است که معمولا نرخ خرید مواد اولیه و نرخ فروش محصولات، تابع یک فرمول مشخص است و با تغییر (کاهش/افزایش) دیگری نیز تغییر می کند. این موضوع نیز می تواند آسیب پذیری فولادسازان از رکود احتمالی پیش رو را کمتر کند.
معدنی ها
معدنی های بورسی، هم اکنون فروش صادراتی خیلی زیادی ندارند اما با تحولات جهانی، نرخ داخلی آن ها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. البته الان قیمت سنگ آهن و کنسانتره خوب است و چشم انداز 98 شرکت ها نیز مناسب است اما رکود می تواند این صنعت را نیز تحت تاثیر جدی قرار دهد. هم اکنون با قیت حدود 100 دلاری، تولید هر تن سنگ آهن حدود 700 هزار تومان حاشیه سود ناخالص ایجاد می کند. اما چشم انداز افت قیمت ها تا نصف این مقدار (50 تا 60 دلار) هم وجود دارد. البته کگل، کگهر، کچاد و کنور ویژگی های خاص خود را هم دارند که باید بررسی شود.
پتروپالایشی و نحوه تغییر قیمت مواد اولیه
در تحلیل تمام گروه های متاثر از رکود احتمالی اقتصاد جهانی، توجه به این نکته ضروری است که هرچه صنایع به ابتدای زنجیره نزدیک تر باشند، اثرپذیری بیشتر و هرچه به سمت صنایع میانی بیایند، تاثیرپذیری کمتری خواهند داشت. چرا که درباره صنایع میانی، در صورت افت قیمت ها، قیمت محصولات و مواد اولیه با هم افت کرده و اگرچه سود مقداری کاهش می یابد اما حاشیه سود ناخالص می تواند ثابت بماند. این موضوع درباره پالایشی ها وپتروشیمی ها با قدرت بیشتری برقرار است. اگرچه رکود اقتصاد جهانی، می تواند در وضعیت فعلی (و با ثبات سایر شرایط مثل عرضه نفت شیل و سیاست های اوپک) ضربه بزرگی به قیمت نفت بزند اما همه می دانند که سود شرکت های پالایشی و برخی پتروشیمی ها، در واقع، وابستگی مستقیم به قیمت نفت ندارد. مثلا درباره پالایشی ها آن چه مهم است کرک اسپرد یا همان فاصله قیمتی یک بشکه نفت و یک بشکه فراورده (بنزین، نفت کوره، گازوئیل و ...) است. گاهی ممکن است با وجود افت قیمت نفت، قیمت بنزین و فراورده ها بالا بماند و لذا کرک اسپرد و سود پالایشگاه ها هم رشد کند. دربا ه پتروشیمی ها هم کم و بیش همین طور است؛ آن ها محصولاتی مثل نفتا، گاز و... را دریافت و تبدیل به محصولات مختلف (متانول، آروماتیک ها، اتیلن، آمونیاک، پی وی سی و ...) می کنند. افت قیمت نفت قیمت هر دو را کاهش خواهد داد؛ هم مواد اولیه و هم محصولات که البته ممکن است کاهش همگن نباشد. البته صنایعی که به نحوی از رانت محصولات ارزان داخلی (مثل خوراک گاز) استفاده میکنند و وابستگی نرخ های فروش مواد اولیه به بازارهای جهانی کم است، تاثیرپذیری منفی هم به شدت زیاد است. در این رابطه باید شرکت های اوره و آمونیاک ساز (شپدیس، شفن، شخارک، خراسان و ...) را با دقت بررسی کرد. البته الان همه چیز خوب و نسبت قیمت به درآمد اکثر نمادها جذاب است اما ممکن است چشم انداز 99 این گونه نباشد.
5 نکته مهم؛ از پیش خور اخبار بد تا افق زمانی
با وجود تمام توضیحات فوق، نکات مهم دیگری هم وجود دارد که باید درباره گره های فوق مدنظر قرار گیرد.
۱. بازار درباره نمادهای بزرگ صادراتی، خود را با بدترین شرایط تطبیق داده است. مثلا ملی مس که در بهار امسال 40 تومان سود ساخت هم اکنون در قیمت 415 تومان معامله می شود. این بدان معناست که بازار فرض کرده است، فملی طی سه فصل بعدی در مجموع به اندازه بهار سود بسازد؛ یعنی عملکرد در فصول بعدی به یک سومِ بهار کاهش یابد. درباره بسیاری دیگر از سهم های بزرگ، شرایط نسبتا مشابهی برقرار است.
۲. از نظر افق زمانی، به احتمال زیاد، آثار وقوع رکود جهانی، در عملکرد سال 99 شرکت ها عیان خواهد شد. چرا که اکنون نیمی از سال گذشته و قیمت اکثر کالاهای اساسی، با وجود افت نسبت به ابتدای سال، در سطوح مناسبی است. ضمنا نرخ ارز نیمایی هم طی امسال بیشتر از سال قبل است، بنابراین سوددهی، حتی می تواند بهتر از 97 باشد. اما چنان چه قیمت های جهانی از انتهای سال جاری میلادی به صورت معناداری افت کند، می توان انتظار داشت که عملکرد سال 99 برخی از شرکت های صادراتی به صورت جدی تحت تاثیر قرار بگیرد. برخی قیمت پایین سهم هایی مثل فولاد و فملی با وجود سودسازی مناسب در بهار امسال را متاثر از چشم انداز سال های آینده می دانند و نه سود سال 98.
۳. در تحلیل ها، رشد هزینه های شرکت ها را نیز در نظر بگیرید. معمولا شوک تورمی حاصل از جهش ارزی، با تاخیر در هزینه تمام شده شرکت ها ظاهر می شود.
۴. چنان چه در بررسی گروه ها تاکید و مثال هایی ذکر شد، نمی توان از تحلیل سطح بنگاه شرکت ها چشم پوشید و صرفا بر اساس تحلیل صنعت معامله کرد. به عنوان مثال دیگر، از گروه معدنی، کمنگنز را در نظر بگیرید که می تواند اثر منفی از رکود جهانی بگیرد. با این حال اثر کشف رگه های سرب و روی در برخی معادن این شرکت، می تواند آثار منفی آن موضوع را تا حدودی خنثی کند. علاوه بر آن ترکیب فروش داخلی-صادراتی هم در شرکت هابه صورت مجزا باید بررسی شود.
۵. در نهایت این که در شرایط فعلی، اصل تنوع سبد سهام بسیار کلیدی تر از قبل است. منطقی آن است که کمتر از 50 درصد از سرمایه خود را در شرکت های کامودیتی محور (فلزات، معدنی ها و پتروشیمی) سرمایه گذاری کنید و بقیه را به خرید سهام شرکت هایی که فروش داخلی دارند، اختصاص دهید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.