با هدف رفاه زائران و مجاوران در تشرف به بارگاه منور حضرت رضا(ع) و با دستور تولیت آستان قدس رضوی، دوربرگردان خیابان شیرازی بازگشایی شد. به گزارش آستان نیوز، ظهر دیروز طی مراسمی با حضور خادمان بارگاه رضوی، دوربرگردان خیابان شیرازی در ورودی بست شیخ طوسی حرم مطهر رضوی که از چندین سال پیش به منظور تأمین امور امنیتی مسدود شده بود، بازگشایی شد. در حاشیه این مراسم، مصطفی خاکسار قهرودی قائم مقام تولیت آستان قدس رضوی در جمع خبرنگاران با تأکید بر این که این طرح با رعایت کامل نکات امنیتی اجرایی شده است، گفت: دوربرگردان خیابان شیرازی با رعایت تمامی مسائل و حساسیت‌های امنیتی در راستای راهبرد زائر محوری آستان قدس رضوی به طور آزمایشی بازگشایی شده و اگر نتایج مطلوب بود در آینده سایر دوربرگردان‌ها نیز بازگشایی خواهد شد. شایان ذکر است، از این پس زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی می توانند با استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، خود را به نزدیک ترین مکان به حرم رضوی برسانند و از زیارتی آسان بهره مند شوند.چندی پیش حجت الاسلام والمسلمین مروی، تولیت آستان قدس رضوی، در بازدید از حریم حرم مطهر رضوی، ضمن بررسی مشکلات ترافیکی اطراف حرم، پارکینگ‌ها، مسیرهای رفت و آمد زائران و ایستگاه‌های توقف اتوبوس و تاکسی، به منظور تسهیل خدمت‌رسانی به زائران و مجاوران بارگاه امام رضا(ع) و روان‌سازی ترافیک اطراف حرم مطهر، دستور بازگشایی دوربرگردان‌ها را صادر کرد.

معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش از صدور مجوز استخدام نیرو در آموزش و پرورش خبر داد و گفت: به احتمال زیاد آزمون جامع استخدامی دولت در مرداد ماه برگزار می شود و حدود ۲۰ هزار نفر برای آموزش و پرورش پذیرفته خواهند شد.
علی اللهیار ترکمن جزئیات برگزاری آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش و میزان جذب نیرو در سال تحصیلی جدید را اعلام و به ایسنااظهار کرد: خوشبختانه مجوزهای ما هم برای جذب از طریق اساسنامه ماده ۲۸ دانشگاه فرهنگیان (جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های دیگر پس از قبولی در آزمون استخدامی و گذراندن دوره‌های یک ساله صلاحیت حرفه‌ای معلمی) و هم برای دوره‌های چهار ساله کارشناسی تربیت معلم صادر شده است. وی افزود: کسانی که می‌خواهند از طریق ماده ۲۸ وارد آموزش و پرورش شوند، می‌توانند در آزمون فراگیر و جامع سازمان اداری استخدامی شرکت کنند بنابراین باید منتظر اطلاعیه‌های استخدامی سازمان امور استخدامی باشند. به احتمال زیاد این آزمون مرداد ماه برگزار خواهد شد.
وی با بیان این که  آن دسته از پذیرفته شدگان کنکور سراسری نیز که قصد دارند در دانشگاه فرهنگیان تحصیل کنند و معلم بشوند، باید پس از اعلام نتایج، به درج و انتخاب دانشگاه فرهنگیان در دفترچه انتخاب رشته اقدام کنند افزود: امسال برای ۲۵ هزار نفر مجوز دوره‌های چهار ساله دانشگاه فرهنگیان از طریق کنکور سراسری صادر شده است. اللهیار ترکمن درباره مجوز ماده ۲۸ نیز گفت: مجوز جذب ما از طریق ماده ۲۸، کمتر از ۲۰ هزار نفر است. به عبارتی حدود ۱۲ هزار مجوز جدید داریم، 2 هزار مجوز برای تامین نیروی ویژه توسعه عدالت آموزشی صرفاً برای سیستان و بلوچستان اختصاص یافته و بیش از 4 هزار مجوز استفاده نشده از سال‌های قبل داریم.  وی همچنین از تبدیل وضعیت ۱۰ تا ۱۲ هزار آموزشیار نهضت سوادآموزی، معلمان حق‌التدریس و نیروهای پیش دبستانی از محل قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق‌التدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی در سال تحصیلی جدید خبر داد.

 زهره شکوفنده، یک نام آشنا در عرصه دوبله کشور است. بانوی توانمندی که از دوران کودکی این حرفه را آغاز کرده و در قریب به 63 سال فعالیت در این حوزه، راه دراز و دشواری را پیموده است. او برایمان می‌گوید که این حرفه تا حدی برایش موروثی بوده است و پیش از او، پدر، برادر و پسر عمه هایش هم در این عرصه فعالیت داشته‌اند.
اما شکوفنده برای مخاطبان برنامه‌های تلویزیون «جودی آبوت» سریال بابا لنگ دراز، «مونیک» سریال ارتش سری، صدای «فخری خوروش» در سریال سوته دلان، صدای فریماه فرجامی در فیلم مادر، «مایکلا کوئین» سریال پزشک دهکده و... شناخته می‌شود.
خودش در شرح این عمر حرفه‌ای دور و دراز، بیان می‌کند: «بیش از شش دهه کار دوبله و گویندگی انجام داده ام، یعنی خیلی قبل از آن که صدا و سیمایی در کار  باشد.»
دلی پر درد از حال و هوای این روزهایش دارد و می‌گوید که هنر او و همکاران پیش کسوتش آن طور که شایسته بوده، قدر دانسته نشده است.  ساعتی با این هنرمند به گفت وگو نشستیم و او برایمان از فراز و فرودهای حرفه اش گفت.
پیش کسوتان عرصه دوبله را کنار گذاشته‌اند
همان ابتدای صحبت برایمان توضیح می‌دهد: «دیگر مانند گذشته سر کار نمی‌روم، در واقع بازنشسته بدون حقوقم، متاسفانه کار ما طوری شده که بسیاری از پیش کسوتان عرصه دوبله به رغم توانایی‌های بسیارشان، بدون آن که بخواهند از این عرصه کنار گذاشته می‌شوند.»
او در ادامه گفت‌وگو، حرف از حساسیت حرفه‌ای می‌زند که به باور او یک هنر است؛ دوبله بیش از آن که تکنیک باشد، یک هنر است. به همین دلیل خیلی‌ها آمدند و رفتند چون جایگاه هنرمندی این عرصه را نمی‌دانستند. لطف خدا شامل همه ما پیش کسوتان قدیمی شده که صدای خاص داشتیم، تعداد ما قدیمی‌ها از 10 یا 12 نفر تجاوز نمی‌کند. جمع ما با عشق و علاقه به این عرصه وارد شد. شماری از آن‌ها حالا دیگر در قید حیات نیستند.
وی در خصوص فرایند جذب دوبلورهای صدا و سیما چنین توضیح می‌دهد: صدا و سیما دو سال پیش از هزاران نفر تست گرفت، از این تعداد پنجاه و چندنفرشان ماندگار شدند. آموزش این گروه نیز از آبان سال گذشته آغاز شده است، تا این گروه به طور کامل با حرفه دوبله آشنا شوند بعد دوباره از آن‌ها تست گرفته می‌شود.
این دوبلور پیش کسوت وضعیت عرصه دوبله را بسیار نامطلوب می‌داند و معتقد است: این حرفه در اصطلاح عامیانه اش، حالا بزن در رویی شده. یعنی برای دوبله کاری، یکی دو تا دوبلور قدیمی و پیش کسوت را انتخاب می‌کنند و بقیه کار را به جوان‌های کم تجربه می‌سپارند. مخالف ورود نسل جوان‌تر به این عرصه نیستم. اقتضای هر کاری نیروسازی برای تداوم آن است اما می‌خواهم بگویم آن وسواس و دقت گذشته وجود ندارد. آن‌هایی که وارد این حوزه می‌شوند، مثل قدیم‌ها عاشق این حرفه نیستند که برایش انرژی صرف کنند و بکوشند کار را ارتقا بدهند. انگار همه چیز برایشان سرسری و رفع تکلیف است. این وضعیت، نسل ما را که سال‌ها برای این عرصه انرژی گذاشتیم و عمر صرف کردیم، نگران می‌کند.
کاش با تتمه نسل قدیمی دوبلورها، برخورد بهتری می‌شد
این هنرمند، ضمن انتقاد از وضعیت پیش کسوتان این عرصه بیان می‌کند: متاسفانه اغلب دوبلورهای پیش کسوت حقوق ثابتی ندارند، پرینت حقوق شب عید بنده که با تاخیر پرداخت شد، برای یک هفته کاری، یک میلیون تومان بوده است. از زمان ریاست آقای ضرغامی مقرر بود پیش کسوتان دوبله که بیش از 60 سال سن دارند،  حق الزحمه‌ای کار می‌کنند و طبیعتا بازنشستگی هم ندارند، مشمول «طرح سپاس» شوند تا حقوق ناچیزی به آنان پرداخت شود، تاکنون این طرح صرفا به 10 یا شاید 12 نفر تعلق گرفته است و دیگران هنوز در انتظار مشمولیت هستند.
شکوفنده یادآور می‌شود: سال گذشته چهار تن از همکاران خوبمان را در عرصه دوبله از دست دادیم. دیگر هیچ کس نمی‌تواند جای این عزیزان را در این عرصه پُر کند. دلم می‌خواست حداقل با ما که تتمه این نسل قدیمی هستیم برخورد بهتری می‌شد. این درست نیست که هر چندماه یک بار اگر فیلم جدیدی از آنجلیناجولی یا کتی بیتس برسد، برای دوبله دعوتمان کنند. آن سمت ماجرا و در جشنواره‌ها هم اسمی از ما نمی‌آورند.
 پیشنهادهای زیادی از گروه‌های دوبله زیرزمینی دارم
این هنرمند می‌گوید که این روزها از طرف گروه‌های زیرزمینی دوبله پیشنهادهای خوبی دارد اما تاکنون مقاومت کرده است. دلیلش را هم این طور ذکر می‌کند: با این که این گروه‌ها پول بهتری پیشنهاد می‌دهند اما تاکنون از کار برای آن‌ها خودداری کرده‌ام چون می‌خواهم به انجمن دوبلاژ ایران وفادار بمانم. البته که همین انجمن هم از من حمایت لازم را به عمل نیاورده است. نمی‌دانم آینده چه می‌شود، امیدوارم شرایط طوری رقم نخورد که مجبور شوم این جنس پیشنهادها را بپذیرم.
از او می‌پرسیم حالا اگر بار دیگر به گذشته بازگردد آیا باز هم این حرفه را برای فعالیت انتخاب می‌کند، تاملی می‌کند و پاسخ می‌دهد: من عاشق کارم هستم، بنابراین نمی‌توانم با قطعیت بگویم که اگر قرار باشد دوباره برای مسیر پیش رویم انتخابی انجام بدهم، همین حرفه خواهد بود یا خیر؟ انکار نمی‌کنم که گاهی فکر می‌کنم اگر در حرفه دیگری مشغول بودم، در این سن و سال حداقل حقوق ثابتی داشتم. البته بگویم در این سال‌ها آن چیزی که به من انگیزه می‌داد تا این حرفه را ادامه بدهم مهربانی مردم نازنین مان بود که همیشه به هنرمندان شان لطف دارند.
مردم با صدای ما خاطره‌های بسیاری دارند
این دوبلور پیش کسوت یادآور می‌شود: مردم با دیدن ما بسیار ابراز احساسات می‌کنند، می‌گویند: «شما نوستالژی ما هستید، ما با صدای شما خاطره‌های زیادی داریم. » فکر می‌کنم این لطف خدا بوده که به بخشی از خاطرات و احساسات خوب مردم این سرزمین تبدیل شده ایم.
از «شکوفنده» می‌پرسیم با کدام یک از شخصیت‌هایی که به جای آن گویندگی می‌کنید، هم‌ذات‌پنداری بیشتری دارید، در جواب می‌گوید: بنده سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی بسیاری را دوبله کردم و تمام کارهایم را دوست دارم. با این حال فکر نمی‌کردم «جودی ابوت» این قدر بین مردم محبوب شود. تروی، پزشک دهکده و یانگوم از دیگر سریال‌هایی بودند که با استقبال زیاد مردم مواجه شدند. علاوه بر این حداقل 20 سریال کره‌ای کار کرده‌ام که عمده آن‌ها پُرمخاطب شده و بارها و بارها در تلویزیون به نمایش در آمده‌اند.
می خواهیم بدانیم که تا به امروز پیشنهاد بازیگری هم دریافت کرده است، در پاسخ بیان می‌کند: در دوره‌های مختلفی به من پیشنهاد بازیگری شد. هم قبل انقلاب و هم حتی همین هفت سال پیش اما قبول نکردم. دوست ندارم مخاطبان، صدا و تصویرم را همزمان ببینند، تجربه نشان داده که این کار نتیجه خوبی ندارد. شما جای یک کاراکتر جوان در یک فیلم صحبت می‌کنید اما بعد سیمای شما را در فیلم و سریالی می‌بینند. بعد از آن اجرای تان برای شخصیت‌های جوان مورد پذیرش و باور مخاطب قرار نمی‌گیرد.  به نوعی آن ظرفیت هم ذات پنداری از دست می‌رود.
دوبله استعداد، سرعت عمل، حوصله و عشق می‌خواهد
شکوفنده تاکید موکدی دارد که دوبله با تقلید صدا بسیار متفاوت است و توضیح می‌دهد: هر چقدر که تقلید صدای شما عالی باشد، می‌گویند عین فلانی حرف می‌زند، این که یک نفر به شما بگوید صدای خوبی داری برو دوبلور شو، نسخه خوبی نیست. در واقع آن کسی که بتواند اجرای خوبی را به مدد یک صدای توانمند داشته باشد، در این عرصه موفق خواهد بود.
این دوبلور پیش کسوت ادامه می‌دهد: من همیشه می‌گویم از 80 میلیون ایرانی، 70 میلیون نفر دوبله را دوست دارند اما مردم باید بدانند که این حرفه؛ استعداد، سرعت عمل، حوصله و عشق می‌خواهد. تمامی این ویژگی‌ها را باید دارا باشید در غیر این صورت توصیه نمی‌کنم که به این عرصه وارد شوید.
آخرین صحبت او در خصوص سبقه خانوادگی اش در عرصه گویندگی و دوبلوری است: پسر عمه‌ام «منوچهر اسماعیلی» اسطوره عرصه دوبله است، هر زمان که مدیر دوبلاژی پروژه‌ای را بر عهده داشتم، بی شک آقای اسماعیلی در کنار ما حضور داشتند. پدرم حشمت ا... شکوفنده نیز که سال هاست که به رحمت خدا رفته‌اند، در این عرصه صاحب سبک و کسوت بود. دخترانم نیز زمانی که بچه بودند به این عرصه آمدند اما این کار را دوست ندارند. بنده هم بنا به تجربه شخصی‌ام ترجیح می‌دهم که آن‌ها وارد این حرفه نشوند. خدا را شکر می‌گویم که دخترانم علاقه‌ای به دوبله ندارند.

جمعه گذشته، مشهد شاهد باران شدید و غافلگیرکننده تابستانی بود؛ بارانی که با توفان، باد شدید، گرد و خاک و تگرگ همراه شد و علاوه بر زیبایی هایی همچون رنگین کمان، مشکلاتی را هم در شهر ایجاد کرد. این گزارش، روایتگر برخی از مهم‌ترین اتفاقات حوزه شهری است که به‌واسطه چند دقیقه رگبار شدید، در مشهد به وقوع پیوست.
بارش ۱۶ میلی متر باران در مشهد
به گزارش ایرنا، باران جمعه شب پنج شهرستان استان را فرا گرفت که بیشترین میزان بارش در مشهد ۱۶ میلی متر گزارش شده است. این را «سید مسعود یاوری» معاون اداره کل مدیریت بحران استانداری اعلام کرد و افزود: «بارش‌های باران طی ساعات ۱۷ تا ۱۹ روز جمعه در شهرستان‌های مشهد، کلات، درگز، قوچان و چناران گزارش شده است.»
وقوع ۶۹ حادثه مرتبط با بارندگی
مدیرعامل سازمان آتش نشانی مشهد نیز از وقوع ۶۹ حادثه مرتبط با بارندگی روز جمعه در مشهد خبر داد و گفت: «بیش از هزار تماس تلفنی با سامانه ۱۲۵ در پی بارندگی شدید عصر جمعه برقرار شد که حوادث منجر به عملیات مرتبط با آب افتادگی در مجموع ۳۷ حادثه بود.» امیر عزیزی افزود: « از این تعداد 25 حادثه مربوط به آب افتادگی منازل بود و بیشترین فراوانی مکانی نیز در مناطق قاسم‌آباد، هاشمیه، فکوری و آب و برق رخ داد.» وی تصریح کرد: «هفت حادثه مربوط به سقوط درخت روی خودرو و یک حادثه مربوط به سقوط درخت روی دیوار بود که منجر به عملیات شد، همچنین از دیگر عملیات مرتبط با بارندگی روز جمعه  یک حادثه مربوط به بیرون کشیدن خودرو از سیلاب و سه حادثه هم مربوط به نجات افراد از درون سیلاب بود.» عزیزی یادآور شد: «در پی وقوع نوسان های برقی در برخی نقاط شهر مشهد نیز تعداد ۳۲ عملیات توسط آتش نشانان انجام شده که عمدتاً نجات افراد گرفتار در آسانسور در مجتمع‌های مسکونی بوده است‌.»
قطع برق برخی نقاط مشهد در پی باد و باران
علیرضا کاشی سخنگوی شرکت توزیع نیروی برق مشهد نیز در این باره گفت: «باد و باران و تگرگ شدید باعث آسیب رساندن به پست فوق توزیع برق دانشگاه فردوسی در مشهد شد و برق برخی نقاط شهر از جمله منطقه رضاشهر، بولوار پیروزی، سرافرازان و خیابان های همان حوالی را برای ساعتی قطع کرد.»
اختلال در سرویس دهی قطارشهری مشهد
بارش باران و باد شدید روز جمعه در مشهد سرویس خط یک قطارشهری مشهد را نیز دچار اختلال کرد. میثم زارع سخنگوی شرکت بهره برداری قطارشهری مشهد در این زمینه گفت: «سقوط درخت روی حریم ریلی خط یک قطارشهری حدفاصل ایستگاه اقبال به سمت نمایشگاه بین المللی، سرویس دهی این ناوگان را دچار اختلال کرد. در پی این حادثه، تخلیه مسافران در این ایستگاه در مسیرهای رفت و برگشت صورت گرفت. در دیگر ایستگاه‌ها نیز سرویس دهی به مدت ۱۰ دقیقه دچار اختلال شد که به سرعت حریم ریلی ایمن سازی و سرویس دهی از سر گرفته شد.» زارع تصریح کرد: «در پی بارندگی‌های عصر جمعه چند مورد آب افتادگی در مسیر خط یکم در ایستگاه‌های ۷ تیر، حد فاصل ایستگاه فرودگاه و بوستان ریحانه، ایستگاه ۱۷ شهریور و ایستگاه بسیج رخ داد که هیچ خللی در روند سرویس دهی ایجاد نکرد و به سرعت رفع شد.»
بیش از ۲۰ معبر مشهد دچار آب افتادگی شد
مدیرکل هماهنگی و نظارت بر خدمات شهری شهرداری مشهد نیز درباره بارش های روز جمعه گفت: «بیش از ۲۰ معبر و خیابان در مشهد گرفتار آب افتادگی و جاری شدن روان آب شد». علیرضا صحراگرد افزود: «در پی بارش های رگباری عصر جمعه، خیابان‌های امیریه، الهیه، اقدسیه، مجیدیه، حاشیه بزرگراه امام علی (ع)، رینگ میدان امام علی‌(ع)، تقاطع یوسفی، امامیه، شاهد و چهارراه مخابرات دچار آب افتادگی شدند.» وی تصریح کرد: «میدان جهاد، حاشیه وکیل آباد از مقابل دانشگاه فردوسی تا میدان آزادی، تقاطع‌های خیابان هاشمیه، خیابان طرحچی ۶، ابتدای بولوار کشاورز، تقاطع کریمی و عبدالمطلب، خیابان‌های توس ۴۳ و ۴۱ و میدان 15 خرداد از دیگر معابری هستند که گرفتار آب افتادگی و جاری شدن روان آب شدند.» صحراگرد افزود: «موارد آب افتادگی توسط ۲۰۰ نیروی خدمات شهری، ۳۳ دستگاه تانکر و سه دستگاه پمپ خود مکش رفع شد. وی ادامه داد: طبق استعلام از هواشناسی برای شهر مشهد پیش بینی خاصی مبنی بر بارش باران صورت نگرفته بود اما با شروع بارش ها از طریق شبکه بیسیم و سامانه پیامکی نیروها به حالت آماده باش درآمدند.»
خسارت به ناوگان هواپیمایی کشور
توفان و بارش باران و تگرگ، پروازهای فرودگاه مشهد را هم با مشکل مواجه کرد؛ به‌طوری که یکی از پروازهای ورودی مجبور به دایورت به فرودگاه یزد شد. به گزارش وب‌سایت اخبار شبکه هوانوردی، یک هواپیمای BAE شرکت هواپیمایی ماهان هم که بدون موتور در رمپ آشیانه هواپیمایی ماهان در  مشهد پارک شده بود، به علت باد شدید که سرعت آن تا حدود ۷۰ نات هم گزارش شده، روی زمین حرکت و با یک اتوبوس مربوط به شرکت هواپیمایی تابان که در جلوی آشیانه هواپیمایی تابان پارک بوده برخورد می‌کند و خسارت‌هایی به هر دو وسیله وارد می شود.

وزیر راه و شهرسازی از پیگیری برای تصویب مصوبه ای تکمیلی برای افزایش تسهیلات مسکن زوج ها به شرط توان پرداخت اقساط با مبلغ بیشتر تا پنج میلیون تومان در ماه خبر داد که مورد موافقت بانک مرکزی قرار گرفته است. به این ترتیب زوج های پردرآمدی که در مجموع امکان پرداخت ماهانه پنج میلیون تومان را دارند، از مشوق وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی بهره مند خواهند شد.
به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، محمد اسلامی که در اختتامیه بیست و دومین نمایشگاه صنعت ساختمان در مشهد سخن می گفت، با اشاره به تصویب «افزایش سقف تسهیلات ساخت مسکن با قابلیت تبدیل به فروش اقساطی در بانک‌های تجاری و بانک مسکن» در ۱۴ اسفند ۹۷، از پیگیری برای تصویب مصوبه تکمیلی آن، برای افزایش تسهیلات مسکن به شرط توان پرداخت اقساط با مبلغ بیشتر خبر داد که مورد موافقت بانک مرکزی قرار گرفته است. اسلامی اعلام کرد: وزارت راه وشهرسازی تلاش کرده است که تسهیلات بانکی در حوزه ساخت مسکن قابل انتقال به خریدار باشد و هفته آینده مصوبه ای تکمیلی خواهیم داشت که اگر زوجی تا پنج میلیون تومان توانایی بازپرداخت وام مسکن در ماه را داشته باشد، بتواند در قالب توافق سه جانبه بین بانک، سازنده و خریدار بیشتر از ۱۶۰ میلیون تومان تسهیلات مسکن از بانک دریافت کند.
سهم مسکن از کل تسهیلات بانکی افزایش می یابد
وزیر راه و شهرسازی گفت: سال گذشته بانک‌ها در کشور ۱۰۳ هزار میلیارد تومان تسهیلات در بخش مسکن پرداخت کردند که این میزان تسهیلات 5/13 درصد گردش پولی در حوزه تسهیلات بانکی را به خود اختصاص داد لذا تقاضا کردیم که این سهم ۲۰ درصد افزایش یابد تا توان مالی مناسب‌تری پشتوانه حرکت در بخش تولید و عرضه مسکن باشد و این تسهیلات فقط به ساخت و سازها در مکان‌هایی که تقاضای مسکن در آن وجود دارد پرداخت شود.
سهم اعیان نشین ها در بازار مسکن کنترل می شود
اسلامی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به این که قصه غم انگیز خانه‌های گران قیمت خالی به عنوان "تله مالی"، منجر به غیرمولد کردن سرمایه‌ها در کشور و ورود سوداگران به این عرصه منجر به حبس دارایی‌ها و سرمایه‌های ملی و غیر مولد شدن آن ها شده است، افزود: بر اساس اتخاذ سیاست‌هایی که مبتنی بر قوانین کشور است روندی ایجاد می شود که اعیان نشین ها صرفا بتوانند شخصی سازی کنند و سهم آن ها از بازار سرمایه مسکن کنترل شود.

گروه اجتماعی- با  هجوم مواد مخدر صنعتی و سنتی و با وجود فعالیت 7 هزار کمپ ترک اعتیاد، درباره تعداد معتادان واویلایی داشتیم یعنی از پس این همه معتاد که برخی تعدادشان را تا سه میلیون و حتی بیشتر  می دانند، بر نمی آمدیم و حالا بودجه 80 میلیاردی ترک اعتیاد هم حذف شده و به نوعی خودمان به معتادها گفته ایم که بروید معتادتر شوید چون ما برای درمان شما پول نداریم!
گاهی درباره نگرانی ها از فصل بودجه بندی هشدار داده می شد اما حالا که این حذف، عینی شده و پیامدهای آن پیش روی سیستم درمانی کشور قرار گرفته است، صدای رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماری‌های وزارت بهداشت بلند شده است. مهدی شادنوش رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماری‌های وزارت بهداشت، یکی از جدی‌ترین مشکلات کنونی در حوزه درمان و ترک اعتیاد را حذف ردیف بودجه بیمه‌ای برای ترک اعتیاد دانسته و گفته است: سال گذشته ۸۰ میلیارد تومان بودجه درمان و ترک اعتیاد بود که از سوی سازمان‌های بیمه‌گر اختصاص می‌یافت و می‌توانستیم برای درمان معتادان با روش‌های نوین اقدام کنیم که متأسفانه این بودجه امسال حذف شده است. هم اکنون بسیاری از بیمارستان‌های سراسر کشور بدهی‌های کلانی به خاطر بیماران معتادی دارند که توسط نیروهای انتظامی معرفی شده و تحت درمان قرار گرفته‌اند، اما هیچ منبعی برای پرداخت این بدهی‌ها وجود ندارد.
۷هزار مرکز ترک اعتیاد
شادنوش با بیان این که حدود ۷هزار مرکز ترک اعتیاد در کشور وجود دارد، افزود: این کمپ‌ها اقداماتی در زمینه کاهش اعتیاد به مواد مخدر انجام می‌دهند که بخش زیادی از آن ها خصوصی و بخشی نیز دولتی هستند.
یک میلیون و ۲۰۰هزار معتاد
مهدی شادنوش با اشاره به شناسایی و ثبت حدود یک میلیون و ۲۰۰ هزار معتاد در کشور گفت: وزارت بهداشت هم اکنون بر مراکز ترک اعتیاد سرپایی که خود برای آن ها مجوز صادر کرده است، از طریق دانشگاه‌های علوم پزشکی نظارت می‌کند و دیگر مراکز ترک اعتیاد زیرنظر سازمان بهزیستی اداره می‌شوند.
به گفته وی  یکی از مشکلات موجود جدا کردن معتادان مشکوک به ایدز و هپاتیت از دیگر معتادان در این مراکز است.
وی افزود: گاهی دیده می‌شود این معتادان توسط نیروی انتظامی و پلیس قضایی از سطح شهر جمع‌آوری می‌شوند اما از ورودشان به کمپ‌ها ممانعت به عمل می‌آید که این موضوع برخلاف پروتکل درمانی ابلاغ شده از سوی وزارت بهداشت به این مراکز است. وزارت بهداشت طی این پروتکل اعلام کرده است که نیازی به جداسازی معتادان مشکوک به ایدز و هپاتیت نیست و این افراد باید شناسایی شوند و علاوه بر طی روند ترک عادی مواد مخدر، روند درمان بیماری ثانویه آن ها نیز  در کمپ‌ها آغاز شود.

در حالی که اروپا با ظاهرسازی فریبنده سعی دارد با اینستکس نمایش بازی کند کشورمان در مقابل این اقدامات ناچیز طرف های متعهد برجام، تاکید دارد که همچنان به کاهش تعهدات برجامی خود ادامه خواهد داد و به این ترتیب سقف اورانیوم ذخیره شده ایران از 300 کیلو گرم فراترخواهد رفت.  در فاصله برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام در روز جمعه در وین، گمانه زنی هایی از احتمال تجدیدنظر ایران در تصمیم قبلی خود صورت می گرفت، اما به نظر می رسد با توجه به نمایشی بودن اقدام اروپا در راه اندازی اینستکس، قرار نیست کاهش تعهدات هسته ای ایران متوقف شود. دراین باره عصر دیروز یک منبع آگاه در گفت و گو با خراسان با بیان این که نتایج کمیسیون مشترک برجام که جمعه در وین برگزار شد با خواسته های به حق ایران از برجام فاصله زیادی داشته و نتوانسته مطالبات ما را برآورده سازد، تاکید کرد: «تصمیم قطعی جمهوری اسلامی ایران این است که اقدامات خود در کاهش تعهدات برجامی اش را ادامه دهد و در این مسیر در اولین اقدام به زودی از سقف ذخایر 300 کیلو اورانیوم غنی شده عبور خواهد کرد.» این منبع آگاه که مایل بود نامش ذکر نشود، در عین حال گفت: «در صورت تحقق خواسته های برجامی  ایران در حوزه بانکی و نفتی از سوی اروپا، کشورمان این آمادگی را دارد تا راجع به اقدامات کاهشی خود در چارچوب مواد 26 و 36 برجام تجدید نظر کند.»
اشاره این منبع آگاه به ناکافی بودن تصمیمات اخیر نشست برجام، ناکارآمد بودن اینستکس در دور زدن مبادلات تحریم شده ایران و محدود بودن این کانال مالی به موارد غیرتحریمی یعنی دارو و غذاست! نشست روز جمعه کمیسیون مشترک برجام در وین، در حالی با اعلام خبر عملیاتی شدن اینستکس همراه شد که عباس عراقچی نماینده ایران در این نشست هم معتقد است این نشست «یک گام رو به جلو» ولی برای توقف کاهش تعهدات هسته ای ایران ناکافی است. معاون وزیر خارجه کشورمان در عین حال گفته که «پیشرفت های حاصل شده در این نشست هر چند با انتظارات ایران فاصله دارد»  را  برای بررسی به تهران منتقل می کند و این مقامات کشورمان در ایران هستند که درباره آینده برجام تصمیم می گیرند: «فکر نمی کنم پیشرفت هایی که امروز صورت گرفت به اندازه ای کافی باشد که ما تصمیم فعلی خود برای کاستن از سطح تعهدات را متوقف کنیم اما تصمیم گیری با تهران است.»
عراقچی: سازوکار مالی اروپا فعلا از ایران نفت نمی خرد
وی همچنین تصریح کرد که سازوکار مالی اروپا فعلا از ایران نفت نمی خرد و بدون خرید نفت ایران، اینستکس انتظارات ایران را برآورده نمی کند. در بیانیه ای که کمیسیون مشترک برجام صادر کرده به انجام اولین تراکنش سازوکار مالی و همچنین آمادگی کشورهای ثالث برای پیوستن به این سازوکار اشاره شده است. چین که یکی از خریداران عمده نفت ایران است، ابراز آمادگی کرده است به عنوان طرف ثالث وارد این سازوکار شود. روسیه نیز از عملیاتی شدن اینستکس استقبال کرده و وال‌استریت‌ژورنال نوشته هلند به سهامداران اینستکس افزوده می‌شود. نشست وزیران خارجه عضو برجام در آینده نزدیک هم از دیگر موضوعاتی است که در بیانیه نشست وین از آن صحبت شده است. همزمان با این نشست ابدی سفیر ایران در لاهه گفت: «روزگاری اروپا و آمریکا در قالب 1+5 در یک قایق بودند؛ حال که آمریکا از این قایق پیاده شده، نوبت اروپایی‌هاست که زحمت بکشند و به جای آمریکا هم پارو بزنند.» حتی ریچارد دالتون سفیر پیشین انگلیس در تهران اذعان کرد که خواسته های ایران از اروپا عقلانی است چرا که «هیچ طرفی نمی تواند به صورت یک طرفه در یک توافق بماند.» شبکه الجزیره در تحلیل خروجی نشست وین نوشت: این نشست «حامل پیام ناتوانی اروپایی ها برای پایبندی به توافق هسته ای و مقابله با تحریم های آمریکا علیه ایران بود.» عراقچی دو روز پیش اظهارات برایان هوک را مبنی بر این که ایران باید به برجام پایبند بماند «جوک روز» توصیف کرد و حالا به نظر می رسد اجرایی شدن اینستکس را [که تنها بخش کوچکی از تعهدات اروپایی ها بوده] آن هم با شرط و شروط متعدد باید شوخی و جوک تلخ اروپایی ها برای حفظ برجام دانست. توافقی که دو طرفه بود و حالا غربی ها انتظار دارند ایران به صورت یک طرفه به تعهدات خود عمل کند.

اجرایی شدن اینستکس و 5 برش  از فضای مجازی
* مهدی محمدی: اینستکس فقط به چهار شرط به درد می خورد و الا کلاهبرداری است بزرگ تر از برجام؛ بتوان با آن کالای تحریمی خرید، اروپا از ایران نفت بخرد، مشروط به FATF نشود و علاوه بر تسویه عملیات پرداخت هم انجام بدهد.
* عبدا... گنجی: آن چه اروپا قصد دارد در دالان اینستکس مبادله کند -غذا و دارو- خود آمریکایی ها هم به ما می دهند.
* حشمت ا... فلاحت پیشه رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی: در حساب توئیتری خود نوشته است که باید به اینستکس فرصت داد، زیرا جنبه سیاسی آن هم اهمیت زیادی دارد.
* نصرت ا... تاجیک: اجرایی شدن اینستکس لازم است اما کافی نیست ولی در به هم زدن ترتیبات درونی برجام هم نباید زیاد عجله کرد. همین که ترامپ در انزوای خروج از برجام بماند و نتواند علیه ما اجماع ایجاد کند «فعلا» کافی است.
* یک کاربر: میگن اولین تراکنش اینستکس انجام شده عراقچی تو وین یک کارت شارژ دو هزار تومنی کشیده ازش!

رعیت‌نواز/ انتصاری- لابه‌لای قفسه کتاب‌های مخصوص نوجوانانِ کتاب فروشی، دنبال کتابی برای هدیه دادن بودم و عناوین کتاب‌ها را مرور می‌کردم که نگاهم به پیرمردی مهربان و دوست داشتنی افتاد که به تنهایی داشت کتاب‌ها را نگاه می‌کرد. در اولین نگاه او را شناختم، اصلا مگر می‌شود اهل کتاب خواندن باشی و او را نشناسی؟ هوشنگ مرادی کرمانی، همان پیرمرد 74 ساله‌ای است که خیلی‌ها او را با قصه‌های مجیدش می‌شناسند و این روزها خودش را از نوشتن بازنشسته کرده است و قصد دارد قلم را زمین بگذارد. با این نویسنده نامدار و نام آشنا، در همان کتاب فروشی که در ابتدا کسی او را  نمی‌شناخت، گفت‌و‌گویی کردیم که در ادامه می‌خوانید.
دنبال صحنه تکراری در کتاب‌هایم نباشید
هوشنگ مرادی کرمانی صاحب آثاری است که چند نسل با آن خاطره‌سازی کردند. او معتقد است این روزها اما، هر اثری، تاریخ مصرف‌ دارد و می‌گوید:«متاسفانه زمانه فعلی، دوران آثار هنری بسیار کم‌ جان، تاریخ مصرف‌دار و بدون ادامه در اغلب زمینه‌ها مانند شعر، نویسندگی، فیلم‌سازی و خوانندگی است. چند روز پیش با سالار عقیلی بودم. می‌گفت 25 سال است که خواننده‌ام. گفتم 25 سال دیگر کار کن و هر وقت مانند من در کارت 50 ساله شدی، می‌توانی آن را کنار بگذاری.» او برای این دوران شرایطی را لازم می‌داند و توضیح می‌دهد:«در این مدت باید خوب کار کنید؛ خوب کارتان را مدیریت کنید و بعد از آن خودتان را تکرار نکنید. مثلا امکان ندارد یک صحنه را در یکی از کتاب‌های من ببینید و من همان صحنه را در کتاب دیگرم آورده باشم بنابراین، باید در این زمینه خودتان را مدیریت کنید و صرفا فروش اثر برایتان مطرح نباشد. منهای همه این‌ها، ما الان نویسنده‌های قَدَری داریم که به سرعت کار ضعیف و ضعیف‌تر بیرون می‌دهند و این خطرناک است.»
دنبال فروختن اسمم نیستم
اغلب خبر اعلام بازنشستگی خالق «قصه‌های مجید» را شنیده‌ایم. شیرینی قصه‌‌گویی اوست که اجازه نمی‌دهد خداحافظی‌اش را باور کنیم و دوباره از او درباره این خبر، نگرانی‌ از جولان نویسنده‌های بی‌کیفیت در عرصه ادبیات داستانی و کاهش سطح کیفی ذائقه مخاطب می پرسیم. او در پاسخ به این سوال‌مان می‌گوید:«من مسئول این اتفاق نیستم. به قول معروف من باید کلاه خود را محکم بگیرم تا باد آن را نبرد. چه فرقی می‌کند من باشم و خودم هم کم‌کم این طور شوم؟ الان دو هزار نسخه از کتابم با هم به فروش می‌رسد و در نمایشگاه کتاب برای خرید آن صف سی، چهل متری می‌کشند. این موقع است که آدم باید بگوید خداحافظ. این که الان در75 سالگی، این اسم «مرادی کرمانی» را که 50 سال روی آن کار کردم و یک عمر برایش جان کندم بخواهم بفروشم که دیگر خوب نیست. فرمولی که در کشور ما وجود دارد یعنی نویسنده نهایتا تا 60 سالگی، معمولا کارش را می‌فروشد، بعد از آن دیگر به خاطر اسمش می‌فروشد و کیفیت کار برایش مهم نیست. من به چشم خود دیده‌ام که شاعر، نویسنده یا فیلم‌سازی سالی چند اثر منتشر و تولید می‌کند. اما من پنجاه سال است که دارم می‌نویسم و شاید 17 کتاب دارم. همین کتاب آخرم یعنی «قاشق چای‌خوری» پنج سال طول کشید. خاطرم هست خسرو معتضد می‌گفت: من یک کتاب به اندازه کتاب‌های تو را یک شبه می‌نویسم. منظورم این نیست که کتاب‌هایم تخم دو زرده است اما برای نوشتن هر کدام زمان زیادی گذاشته‌ام.»
هیچ اثر در کشو مانده‌ای ندارم
اصرار هوشنگ مرادی کرمانی برای قلم بر زمین گذاشتنش، در همه گفت‌وگوی‌مان پیدا بود. او حتی می‌گفت: ای بسا کسانی که توبه شکستند اما من اگر بتوانم ننویسم خیلی خوب می‌شود. او در ادامه، وجود آثار منتشر نشده‌ای از خود را ردکرد و گفت:«همیشه برای مردم نوشته‌ام و جزو آن دسته نویسنده‌هایی نیستم که خیلی چیزها در کشوی میزش دارد و چاپ آن‌ها را برای موقعیت دیگری گذاشته باشد. اتفاقا قصه‌های مجید، حدود 130 تا 150 داستان بود که از بین آن‌ها، 38 داستان را انتخاب کردم. بقیه را پاره کردم، سوزاندم و دور ریختم، چون می‌دانستم یک روز که سرم را زمین بگذارم، ناشرها به سراغ بچه‌هایم می‌روند و می‌گویند اگر از پدرتان چیزی مانده بدهید تا چاپ کنیم. پولی می‌دهند و نوشته‌ها را حتی اگر ضعیف باشد، منتشر می‌کنند. بعد از مرگ آدم، هر کسی می‌خواهد هر تصمیمی بگیرد اما مهم این است در زمان زندگی خودم را خراب نکنم. یعنی از این که چیزی را نوشتم که نباید می‌نوشتم، خجالت نکشم؛ حتی در تنهایی خودم.» این قصه‌گوی کرمانی کشورمان، ذائقه‌شناس خوبی در حوزه کودک و نوجوان نیز هست و در این باره توضیح می‌دهد:«کلا ذهن بچه‌گانه‌ای دارم اما در این چند کتاب آخرم، بیشتر از سالمندها و بازنشسته‌ها گفتم.» او انگار این گفت‌و‌گو را هم به چشم قصه‌های خود می‌بیند و پایان آن را با همان طبع شیرین و طنازانه خود تمام می‌کند و می‌گوید:«این که من نصیحت کنم و بگویم این کتاب را بخوانید کار درستی نیست اما من همیشه آخر سخنرانی‌هایم می‌گویم شوخی کردم، «شما که غریبه نیستید» من را که منهای زندگی‌نامه، تاریخ یک دوره از یک منطقه جغرافیایی خاص است که از منظر یک بچه دیده می‌شود، بخوانید.»

گروه حوادث: قتل مرد ایرانی مقیم  آمریکا به اندازه ای معمایی بود که اگر زورگیر جوانی اتفاقی رازگشایی نمی کرد همیشه در بن بست می ماند.
پلیس وقتی عاملان حمله خشن به ویلای زوج جوانی  در کرج را به دام انداخت نمی دانست در یک قدمی قاتلی  زیرک قرار گرفته است.

تماس وحشت
سوم اردیبهشت ماه سال جاری مرد جوانی با صدای لرزان و وحشت زده در تماس با ماموران پلیس کرج درخواست کمک کرد. دقایقی نگذشته بود تیمی از ماموران کلانتری مهرشهرکرج و امدادگران اورژانس پای در خانه ویلایی گذاشتند. ماموران با حضور در خانه ویلایی با صحنه عجیبی روبه رو شدند، خانه‌ای به هم ریخته و زن جوان مچ پای راستش شکسته شده بود و چهره و سر شکسته شده مرد جوان نشان از یک درگیری مرموز در داخل خانه داشت.
مرد جوان که از درد به خود می پیچید ادعا کرد که دزدان خشن زن او را ساعت‌ها به اسارت گرفته بودند و وقتی من وارد خانه شدم مرا نیز به باد کتک گرفتند و با سرقت طلا، ساعت‌های مارک‌دار گران‌قیمت،  پول و خودروی تویوتا لندکروزم پا به فرار گذاشتند.
سناریوی سرقت هولناک
زن جوان که مچ پایش شکسته شده است گفت:ساعت یک ظهر بود که برای خرید در خیابان کنار خانه‌مان بودم . در نزدیکی خانه با دو جوان که چهره مرموزی داشتند روبه رو شدم.وقتی وارد حیاط خانه شدم ناگهان دو جوان از پشت سر به سمتم حمله کردند و یکی از آن‌ها یک پارچه جلوی دهانم گذاشت و بیهوش شدم که در مسیر انتقال من به موتورخانه مچ پایم شکسته شد.
وقتی به هوش آمدم دست و پاهایم بسته شده بود که توانستم دستانم را باز کنم و از راه‌ پله‌ها بالا آمدم که ناگهان رئیس باند دزدان تفنگش را روی سرم گذاشت و تهدید کرد اگر قدمی بردارم و حرفی بزنم مرا خواهد کشت.
بار دیگر مرا به داخل اتاق موتورخانه منتقل کردند و این‌بار دست و پاهایم را از پشت بستند آن‌ها از من خواستند سوئیچ خودروی تویوتا لندکروز را در اختیارشان قرار دهم اما حرفی نزدم تا این‌که با جست‌وجو داخل خانه موفق به پیدا کردن سوئیچ ماشین شدند.
ساعت 2 ظهر بود که همسرم وارد خانه شد و دزدان به سراغ شوهرم رفتند و او را نیز به باد کتک گرفتند که سر شوهرم شکست و دندان‌هایش لق شد که در ادامه دزدان طلا، نقره و پول‌ها را برداشتند و سوار بر خودروی‌مان پا به فرار گذاشتند.
تحقیقات پلیسی
همین کافی بود تا تیمی از ماموران پلیس آگاهی استان البرز برای دستگیری عامل این زورگیری‌های خشن وارد عمل شوند.
بررسی ها نشان داد دزدان هنگام فرار در همان داخل خانه ویلایی جی پی اس خودروی تویوتا میلیاردی را از کار انداخته و ردی از خود به جا نگذاشته بودند.
بازداشت زورگیران خشن
هنوز یک ماه نگذشته بود که  یکی از متهمان که جواد نام دارد در تجسس های علمی بازداشت شد و وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف باز کرد و دو همدست دیگرش را لو داد و آن‌ها نیز که تازه کار هستند به سرقت خشن اعتراف کردند. از آن همه طلا و نقره سرقتی، تنها دو دستبند طلا از خانه مردان خشن به دست آمد.
راز یک قتل
کارآگاهان در اعترافات این سه زورگیر پی بردند که جواد از سوی پدرش دستور داشته است تا یک تویوتا لندکروز به سرقت ببرد و برای اجرای این نقشه قرار بوده به جواد و همدستانش 100 میلیون تومان سهم برسد اما پدر جواد پس از سرقت زیر حرف هایش زده و به سه دزد جوان 50 میلیون تومان پرداخت کرده است.
تیم پلیسی با بررسی تفنگ کشف شده از خانه جواد متوجه شدند که از این تفنگ گلوله شلیک شده است.
همین کافی بود تا جواد به جنایتی هولناک با همدستی پدرش اعتراف کند و ماموران به سراغ پرونده‌های مردان گمشده بروند و با توجه به حرف های جواد مشخص شد که دو سال قبل مرد جوانی که تابعیت ایرانی و آمریکایی دارد ناپدید شده است و هیچ اطلاعی از سرنوشت او در دسترس نیست.
قتل مرد ایرانی  مقیم آمریکا
مهرماه سال 96 سناریوی ناپدید شدن مرد جوانی که تابعیت ایرانی – آمریکایی داشت به ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی کرج مخابره شد.
کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پی‌بردند که مرد جوان ثروت زیادی دارد اما هیچ سرنخی در دست نبود تا اینکه مشخص شد بخشی از اموال وی به فروش رفته است که ماموران با توجه به مرموز بودن این سناریو دستور توقیف و مسدود شدن حساب و فروش اموال مرد گمشده را از سوی بازپرس پرونده صادر کردند.
دو سال از این ماجرا گذشت و هیچ سرنخی در دست نبود تا این‌که جواد رئیس باند زورگیران خشن از قتل مرد دو تابعیتی به دست پدرش اعتراف کرد.
پسر جوان در اعترافاتش گفت: مدتی کارمند مرد دو تابعیتی بودم و در آن مدت متوجه شدم این مرد ثروت زیادی دارد و وقتی پدرم در جریان این ماجرا قرار گرفت سناریوی سرقت اموال او را طراحی کرد.
وی افزود: با یک نقشه طراحی شده به سراغ مرد پولدار رفتیم و پدرم با شلیک گلوله دست به قتل زد و برای پنهان ماندن این ماجرا پس از برداشتن اثر انگشت مقتول اقدام به تکه تکه کردن جسد کرد.
جواد گفت: جسد مثله شده را در داخل کیسه‌های سیاه رنگ بسته بندی کردیم و برای این‌که راز این جنایت پنهان بماند آن را داخل یک چاه انداختیم.
همین اعترافات کافی بود تا کارآگاهان خیلی زود به سراغ پدر جواد بروند و این مرد که ابتدا سعی داشت خود را بی گناه معرفی کند وقتی دید پسرش پرده از این جنایت هولناک برداشته لب به سخن باز کرد.
این مرد در اعترافاتش گفت: بعد از قتل و تکه تکه کردن جسد توانستم خیلی زود بخشی از اموال مرد دو تابعیتی را بالا بکشم اما پس از مدتی متوجه شدم جلوی فروش اموال و برداشت از حسابش گرفته شده است و برای این‌که راز این جنایت فاش نشود دیگر دست به کاری نزدم  و قرار بود راز این جنایت پنهان بماند اما پسرم مرا لو داد.
کارآگاهان با توجه به اعترافات این پدر و پسر به محل پنهان کردن جسد مثله شده مرد جوان رفتند و با بیرون کشیدن تکه‌های جسد مرد جوان که داخل کیسه‌های مشکی رنگ بسته بندی شده بود راز این جنایت فاش شد.
در حالی‌که انگیزه دزدان برای سرقت خودروی تویوتا لندکروز مشخص نشده ماموران  احتمال می‌دهند عامل جنایت هولناک یک خودروی لندکروز اوراقی خریده و با سند نمره کردن آن با خودروی سرقتی اقدام به فروش این خودروی گران‌قیمت کرده‌است که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.

گفت وگو با دزد تازه کار
احمد 28 ساله در نخستین تبهکاری‌اش دست به سرقت مسلحانه زده و تصور نمی‌کرده دستگیر شود اوادعا می‌کند که پس از سرقت سرمان کلاه رفت و پول کمی به من و سعید رسید.
سابقه داری؟
نه.
چرا خودروی  تویوتا را سرقت کردی؟
قرار بود فقط یک خودروی تویوتا لندکروز به سرقت ببریم.
چه کسی نقشه را طراحی کرد؟
جواد از ما خواست.
علتش چه بود؟
نمی‌دانم، فکر کنم می‌خواستند خودرو را دو تا یکی کنند.
چطور زن جوان را بیهوش کردید؟
پارچه‌ای را به اتر آغشته کرده بودیم و آن را جلوی دهان زن جوان گرفتیم و توانستیم زن جوان را بی هوش کنیم که بعد از آن دست و پایش را بستیم و وقتی شوهرش هم آمد دست و پای او را هم بستیم و طلا و خودروی تویوتا لندکروز را سرقت کردیم.
قرار بود چقدر پول به دست بیاوری؟
قرار بود 100 میلیون تومان به ما برسد اما 50 میلیون تومان بیشتر سهم من و سعید نشد.
رئیس باند دزدان
جواد 27 ساله که طراح این باند زورگیران خشن است ادعا می‌کند که پدرش سر او نیز کلاه گذاشته است.
تفنگ را از کجا تهیه کردی؟
در یکی از شهرهای غربی کشور با پرداخت دو میلیون تومان یک تفنگ خریدم.
برای اجرای این نقشه تفنگ خریدی؟
نه، دشمن داشتم.
چرا؟
خلاف نبود، یک معامله خودرو کرده بودم و شاکی داشتم به همین خاطر تفنگ خریدم که اگر به سراغم آمدند بتوانم از خودم دفاع کنم.
پدرت نقشه را طراحی کرده بود؟
نه، پدرم فقط خریدار خودرو و وسایل سرقتی بود که سرمان کلاه گذاشت.
چطور؟
قرار بود 100 میلیون تومان پول بدهد اما کمتر از آن داد.
پس سفارش خودروی سرقتی را هم پدرت داده بود؟
سکوت.
 

تحلیل کارشناس
دکتر امان ا... قرائی مقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه| پدیده سرقت خانوادگی که در سال های گذشته کمتر رخ می داد اخیرا در جامعه رواج یافته و قبح این مسئله در خانواده های امروزی شکسته است.  در گذشته خانواده ها به تربیت فرزندان بیشتر اهمیت می دادند و نوع رفتار فرزندان برایشان مهم بود اما متاسفانه به دلیل فشارهای اقتصادی و نظارت اندک والدین روی رفتار فرزندان شاهد سرقت های خانوادگی هستیم. متاسفانه ذهنیت فرهنگی جامعه تغییر یافته و ذهنیت فکری جامعه بشری به سمتی رفته است که ذهنیت مادی و حسی پررنگ تر شده و تصمیمات بر اساس عقل نیست. مادیات در زندگی همه افراد حاکم شده و به قول معروف عقل مردم به چشم شان است در نتیجه معنویات رنگ باخته و شاهد اتفاقات ناهنجاری در روابط خانوادگی بین زن و شوهر یا والدین و فرزندان هستیم که مرتکب جنایت های خانوادگی هولناک می شوند. شیوع طلاق، کاهش آمارهای ازدواج درست، دزدی ، رشوه گیری و... زمینه را برای افراد سودجو فراهم می کند تا به صورت خانوادگی مرتکب خلاف های فجیع شوند. هر زمان پول و مادیات و چشم و هم چشمی جای خود را به مادیات و عقل دهد و ذهنیت حاکم بر اذهان مردم مادیات شود خانواده ها پول را اولویت اصلی قرار می دهند و از خلافکار شدن فرزندانشان ناراحت نمی شوند. خودمداری،خودگرایی، خودمحوری و خودخواهی از مواردی است که سبب می شود افراد مرتکب خلاف شوند و دزدی و فحشا در بین جوانان شیوع پیدا کند .  ازدواج هایی که بر اساس بی بندوباری شکل می گیرد سبب می شود فرزندان در خانه هایی رشد یابند که تا چشم باز می کنند خلاف می بینند و با کوله باری از آسیب های اجتماعی وارد جامعه می شوند این قبیل افراد خودکنترلی شان ضعیف است و بدون خجالت مرزهای اخلاقی را می شکنند و ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را زیر پا می می شکنند و مرتکب هر جرمی می شوند . لذت پول و طمع مادیات این افراد را کور کرده و به راحتی اقدام به هر جنایت هولناکی می زنند.

 سه‌شنبه، ۴ تیر ۱۳۹۸، علینقی عالیخانی درگذشت. به مناسبت فوت او، مطالب تجلیل‌آمیزی در شبکه‌های مجازی منتشر شد و از او با عناوینی همچون «معمار اقتصاد صنعتی ایران» و شخصیتی در حد «نابغه اقتصادی»، یاد کردند. آیا او در زمان خود چنین شهرتی داشت؟ تا آن جا که مطالعه کرده و اسناد را دیده‌ام، خیر. عالیخانی در زمان خود و تا پایان دوران پهلوی، به عنوان «آدمِ عَلَم»، به معنای یکی از اعضای تیم امیر اسدا... علم، شناخته می‌شد؛ در جایگاهی فروتر از محمد معتضد باهری. عالیخانی را اقتصاددانی برجسته نمی‌شناختند. اگر جز این بود، در سال‌های بعد، از «نبوغ اقتصادی» او در مناصب مرتبط، مانند بانک مرکزی یا سازمان برنامه یا همان وزارت اقتصاد، بهره می‌بردند و او را از تخصصش دور نمی‌کردند. عالیخانی از بدو فعالیت وزارت اقتصاد که منطبق با سیاست‌های جدید موسوم به «انقلاب سفید» تأسیس شد، وزیر اقتصاد بود. او پیش از آن، کارمند و کارشناس اقتصادی ساواک محسوب می‌شد و مطالبی می‌نوشت که با توجه به سطح نازل اندیشه سیاسی آن زمان، نازل و استقراضی بود. بولتن‌های عالیخانی‌ که در تأیید دیدگاه‌های سطحی و بلندپروازانه شاه نوشته می‌شد، مورد توجه محمدرضا پهلوی قرار گرفت و اسدا... علم، با توجه به پیشینه خانوادگی عالیخانی،  از او استفاده کرد. به این ترتیب، عالیخانی ۳۴ ساله، در بهمن ۱۳۴۱، مسئول وزارتخانه تازه تأسیس اقتصاد شد و تا مرداد ۱۳۴۸ در این سمت باقی ماند. در دوران وزارت عالیخانی، به جز نظرات شخص شاه در زمینه توسعه که آمرانه از بالا دیکته می‌شد، سازمان برنامه و بانک مرکزی نقش مهمی در سیاست گذاری اقتصادی ایران داشتند.  جایگاه عالیخانی در حد کسانی چون عبدالعظیم ولیان (اولین وزیر اصلاحات ارضی) و ناصر گلسرخی (اولین وزیر منابع طبیعی) بود. بخش عمده شهرت عالیخانی در ایران، از دهه ۱۳۷۰ به بعد، مرهون نقش او به عنوان ویراستار یادداشت‌های امیر اسدا... علم است.
منبع: کانال عبدا... شهبازی(با تلخیص)

نبی شریفی- آلمان این روزها موج شدید گرما را تجربه می‌کند اما به نظر نمی رسد آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و قدرتمندترین رهبر اتحادیه اروپا که تنش چنین مقابل دوربین رسانه ها به «لرزه» افتاده، برای فرار از گرما «خربزه» خورده باشد. پس دلیل دولرزش غیر ارادی خانم صدراعظم طی دوهفته گذشته مقابل دوربین رسانه ها چه بوده است؟ کم آبی؟ یا خستگی؟ یا... نخستین بار 18 ژوئن در مراسم استقبال از ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین بود که رسانه ها لرزش مرکل را ثبت کردند. البته مرکل در کنفرانس خبری مشترک خود با رئیس جمهور اوکراین، توضیح داد که او در این فاصله، سه لیوان آب نوشیده است. او گفت: «واقعا به آب نیاز داشتم و بعد از آن بود که همه چیز برایم خیلی خوب شد.» اما آیا به راستی کم آبی دلیل لرزش بدن و دستان صدراعظم آلمان بود؟ پس چرا زمانی که رئیس جمهور این کشور در مراسم  تودیع کاترینا بارلی، وزیر دادگستری آلمان سخن می گفت، صدراعظم آلمان در دومین لرزش خود در حالی که از شدت لرزش دستانش را به هم می فشرد، لیوان آبی را که برایش آوردند، ننوشید؟ شاید نتوان کم آبی را دلیل خوبی برای وضعیت جسمانی جدید او دانست. درباره کم خوابی هم مرکل پیشتر به شوخی گفته بود که مثل یک «شتر بی‌نیاز به خواب» است و می‌تواند بدون استراحت کامل در شب، روزهای پی‌در‌پی راه برود. استقامت بدنی او را حتی دیگر رهبران اروپا که در مذاکرات طولانی مدت همراه او بوده اند، تایید می کنند. مرکل که 17 روز دیگر تولد 65 سالگی اش را جشن می گیرد، در حال گذراندن چهارمین دوره صدراعظمی است. 13 سال و نیم (از 22 نوامبر 2005) از دوران صدراعظمی او در آلمان می گذرد و اگر مرکل این دوره را تا آخر در دولت (سال 2021) بماند رکوردی تاریخی را کسب خواهد کرد. در پایان این دوره، صدارت او به 17 سال می‌رسد. به جز اوتو فون بیسمارک، صدراعظم پولادینِ قرن نوزدهم آلمان که به مدت 19 سال (1871ـ1890) صدراعظم امپراتوری آلمان بود، هیچ صدراعظم دیگری چنین رکوردی نداشته است.
مرکل در سراشیبی؟
مرکل سال ۱۹۵۴ در هامبورگ آلمان غربی متولد شد. پدرش، هورست کاسنر (Horst Kasner) کشیش کلیسای لوتری بود؛ یکی از معدود موسسه‌هایی که بعد از تقسیم آلمان، در هر دو بخش شرقی و غربی به کارش ادامه داد. پدر جدی و سخت گیر، مدتی بعد از تولد آنگلا با وجود مخالفت همسرش، خانواده را به آن طرف مرز یعنی جمهوری دموکراتیک آلمان (یا آلمان شرقی) برد تا به کلیسا خدمت کند. در آن سال حدود 200 هزار نفر از آلمان شرقی به غربی فرار کرده بودند و تصمیم غیرمعمول کاسنر، باعث شده بود مقامات کلیسای آلمان غربی به او لقب کشیش سرخ را بدهند. آنگلا زمان بچگی کمی دست و پا چلفتی بود. او بدون زمین خوردن نمی‌توانست در خیابان سرپایینی راه برود. خودش پیشتر گفته بود، «کاری را که یک آدم عادی ناخودآگاه انجام می‌داد، من مجبور بودم اول در موردش فکر کنم و ببینم چطور باید انجامش بدهم، بعد تمرین کنم.» آنگلا کم‌کم بزرگ‌تر شد. او در خانواده باورمند مسیحی رشد کرد و با این‌که هیچ‌گاه خود را مخالف دولت سوسیالیستی نشان نداد ولی هرگز با جهان‌بینی حاکم در آلمان شرقی هم سو نبود. در مدرسه و دانشگاه همیشه شاگرد اول بود. در دانشگاه لایپزیک فیزیک خواند و دکترای شیمی کوانتومش را از دانشگاه برلین گرفت. سال ۱۹۷۷، آنگلای 23 ساله با اولریش مرکل فیزیک دان ازدواج کرد اما زندگی‌شان پنج سال بیشتر دوام نداشت. آنگلا اما نام فامیلی شوهرش را حتی بعد از ازدواج با شوهر فعلی‌اش تغییر نداد. هنگام خیزش صلح‌آمیز مردم برای تغییر رژیم در آلمان شرقی، مرکل در سال ۱۹۹۰ یعنی در ۳۶ سالگی تازه به صحنه سیاست وارد شد و در جبهه «جنبش دموکراتیک» به عنوان سخنگو به کار پرداخت. او در همان سال عضو حزب دموکرات مسیحی CDU شد و از آن پس پله‌های پیشرفت در کسب مقام‌های سیاسی را در کوتاه ترین مدت پیمود. شش بار به عنوان نماینده به پارلمان رفت، در دو کابینه وزیر صنایع و معادن و سپس وزیر محیط زیست بود. نخست به دبیرکلی و سپس به ریاست حزب دموکرات مسیحی‌ها برگزیده شد و در ۵۱ سالگی به عنوان نخستین زن در تاریخ آلمان، مقام صدر اعظمی یا همان ریاست دولت را بر عهده گرفت. سال گذشته کاهش ۱۱ درصدی آرای حزب مرکل در ایالت هسن و نتایج نامطلوب ایالت بایرن، مرکل را در موقعیتی متزلزل قرار داد. موضوعی که باعث شد او در انتهای سال گذشته میلادی پس از ۱۸ سال، از رهبری حزب دموکرات مسیحی کناره گیری کند. حالا در صورتی که مرکل قادر به انجام وظایف خود نباشد، اولاف شولتس، معاون صدراعظم و وزیر فعلی دارایی وظایف او را به عهده می‌گیرد. حالا همه منتظرند ببینند مرکل در حدود دو سال باقی مانده از دولتش، می تواند همچون کودکیش سرانجام از سرپایینی ها باقدرت عبور کند، یا لرزش های گاه و بی گاه، او را زمین می زند و باعث کناره گیری اش می شود.

مصطفی قاسمیان - احتمالاً از ماجرای ازدواج مجدد مهدی هاشمی خبر دارید؛ ویدئویی که در آن، همسر دوم او از این ازدواج پرده برداشت، تکذیب این ازدواج ازسوی  همسر اول و فرزند وی و در نهایت، ویدئوی تأییدکننده اصل ماجرا که این بار خود مهدی هاشمی منتشر کرد. این اتفاق در دو روز گذشته، بازتاب‌های بسیار زیادی در فضای مجازی داشته است. با وقوع این اتفاق، اظهارات امیر جعفری و بعدتر عذرخواهی او، کاملاً به حاشیه رفت.
یک شباهت واضح
لحظه‌ای این چهار نام و جنجال درباره هر یک را مرور کنید: رامبد جوان، ستاره اسکندری، امیر جعفری و مهدی هاشمی. اگرچه وزن این چهره‌ها چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ محبوبیت مردمی، دارای تفاوت‌های بسیاری است و حواشی درباره آن‌ها نیز فرق دارد، اما آن چه در سه هفته اخیر برای آن‌ها رخ داده، در یک نکته مشترک است: به نظر می‌رسد حساسیت افکار عمومی درباره رفتارهای سلبریتی‌ها نسبت به گذشته به طرز چشمگیری بیشتر شده و با هر گاف، واکنش شدیدی نشان می‌دهد. جالب این جاست که در این میان چهره مد نظر، ممکن است مثل امیر جعفری عذرخواهی کند، اما دیگر کار از کار گذشته و آن عذرخواهی، به اندازه جنجال اولیه دیده نمی‌شود. شاید اصلاً افکار عمومی دلش نمی‌خواهد این عذرخواهی را بشنود و گویی بیشتر منتظر مچ‌گیری است.
آغاز یک زمانه جدید؟
شاید نتوان با قطعیت در این باره صحبت کرد، اما به نظر می‌رسد واکنش‌های مردم به این اتفاقات، نشانه‌هایی از ورود تدریجی به یک دوران جدید باشد؛ دورانی که چهره‌ها تأثیرگذاری گذشته خود را ندارند و حتی بالقوه در مظان اتهام هستند. می‌دانید رامبد جوان که نامش در سال‌های اخیر با پدیده «خندوانه» گره خورده بود، محبوبیت زیادی داشت، اما به یک‌باره سیبل انواع انتقادها شد. این اتفاق درباره مهدی هاشمی بسیار گزنده است؛ او با این که دارای جایگاه بلندی در تاریخ سینما، تلویزیون و تئاتر این سرزمین است، اما این روزها تحت شدیدترین انتقادها قرار گرفته است. شاید اگر چند سال پیش، اتفاقات مشابهی برای همین چهره‌ها می‌افتاد، واکنش‌هایی این‌قدر شدید را برنمی‌انگیخت. از ظواهر موضوع این گونه برمی‌آید که در این عصر تازه، هر اشتباه هرچند کوچک از سوی چهره‌های شناخته‌شده، ممکن است نتیجه جبران‌ناپذیری در محبوبیت و مقبولیت فرد داشته باشد. صحبت درباره ریشه فضای جدید حاکم بر افکار عمومی، بسیار سخت است اما به نظر می‌رسد خود این فضا هم نتیجه رفتار خود سلبریتی‌هاست؛ شاید عملکرد ستاره‌های سینما و تلویزیون در برخی بزنگاه‌های سیاسی که هنوز در خاطر مخاطبان آن‌هاست، دلیل این واکنش‌ها باشد. این موضوع پای ثابت کامنت‌های برخی چهره‌های تأثیرگذار هم هست، فارغ از محتوایی که در فضای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده است.