
استقبال شگفت انگیز مردم از مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب جدید رضا امیرخانی آن هم در شرایطی که شمارگان کتاب در کشور ما به زحمت در هر چاپ به سه هزار جلد برای کتاب های مهم و فاخر می رسد و در حالت معمولی بیشتر کتاب ها شمارگان هزار دارند و به چاپ بعدی نمی رسند، اتفاق مهمی بود که نگاه ها را به خود جلب کرد. کمتر در بایگانی ذهن ما چنین اتفاقی سابقه داشته که مخاطب ایرانی برای رونمایی و خرید چاپ اول یک کتاب چنین صفی را تشکیل دهد. بسیاری از مراسم های پررونق جشن کتاب تا امروز توام با رونمایی نبوده و وقتی اتفاق افتاده که یک کتاب مورد توجه قرار گرفته است و به همین دلیل مردم برای دیدن نویسنده و گرفتن امضا و سلفی در مراسم شرکت کرده اند. اما این استقبال گسترده نیاز به تامل و بررسی دقیق تری دارد و می توان چند عامل را در آن موثر دانست:
1- شخصیت خود امیرخانی/ برخلاف بسیاری از چهره های ادبی که معمولاً آثارشان بیشتر از خودشان شناخته شده و جذاب است، رفتار امیرخانی در برنامه های مختلف، در گفت وگوهایش و ... باعث شده شخصیت جذابی برای مخاطب داشته باشد و شاید انگیزه برخی از مخاطبان برای ایستادن در یک صف طولانی، دیدن خود او باشد تا خرید چاپ اول کتابش.
2- قلم و آثار امیرخانی/ نثر متفاوت، محتوای به روز و جذاب و گاهی تا حدی ژورنالیستی باعث شده جنس قلم و محتوای آثار امیرخانی محدود به یک طیف، یک سلیقه مشخص، یک نسل و ... نباشد. هر چند امیرخانی بیشتر مورد توجه نسل جوان علاقه مند به آثار جبهه فرهنگی انقلاب است اما مطالعه آثارش محدود به آن ها نشده و مورد اقبال گسترده ای است.
3- انتظار نسبتاً طولانی/ امیرخانی نویسنده محبوبی است و کسی را در حد او نداریم، برای همین وقتی شش سال از آخرین رُمانش گذشته عطش نه فقط برای مخاطبان او، بلکه برای طیف وسیعی از مخاطبان ایجاد شده است و دوست دارند هر چه سریع تر رمان جدید او را بخوانند. در این بین نکات و توضیحاتی که قبل از رونمایی برای اثر ذکر شده هم در بیشتر کردن این عطش بی تاثیر نبوده است.
3+1 - توجه ویژه بازار نشر به الگوهای تازه/ با فراگیر شدن شبکه های اجتماعی، تبلیغ برای رونمایی از یک اثر، انتشار گسترده تصاویر مراسم رونمایی و جشن امضا در فضای مجازی توسط ناشران و بیشتر و فراگیرتر از آن توسط مخاطبان، باعث شده حس و حال خوب و شیرینی در این برنامه ها ایجاد شود و مخاطبان فرصت های ممکن برای حضور در این برنامه ها را جدی بگیرند تا امکان مانور روی حضورشان در برنامه را در شبکه های اجتماعی داشته باشند و دیگران را هم به شرکت در برنامه های مشابه ترغیب کنند.
واکنش مردم در فضای مجازی به کتاب شهر شلوغ کن
با توجه به صف 500 نفری کتاب تازه امیرخانی، واکنش مردم در فضای مجازی جالب توجه بود که تعدادی از آن ها را باهم مرور می کنیم.
* شهاب: می تونیم تا یک ماه هر روز این عکس رو ببینیم و ذوق کنیم /ممنون از امیرخانی که با تولید آثار فاخرش نشون داد. #کتاب_هنوز_زنده_است !
* علی: اینم صف خرید کتاب جدید امیرخانیه؛ اگه یه عده صف خرید مک دونالد تو ایران تشکیل دادن، به جاش این عکس به تنهایی حقارت صف خرید ساندویچ مک دونالد رو می شوره و میبره. #رهش
* مسعود: اتفاق مبارکی است که برای خرید یک کتاب، صف بکشند. البته این صف کشیدن، حاصل خیلی چیزهاست؛ قلم، ادب، تواضع، هنر، برنامه ریزی، سابقه و خیلی مسائل دیگر که #رضا_امیرخانی را متمایز می کند.
* محمد: صف طولانی این بار برای خرید یه کتاب نه دلار! این موضوع به ندرت اتفاق میفته و این یعنی یه قدم به جلو در راه ترقی فرهنگ جامعه
* محمد: بر طبل شادانه بکوب / بالاخره نمردیم و دیدیم برای خرید #کتاب نویسنده ایرانی صف بسته شد.
صف های طویل هواداران برای خرید کتاب امیر خانی
گروه ادب و هنر- عصر پنج شنبه یکی از حال خوب کن ترین اتفاق های فرهنگی در حوزه ادبیات کشور رخ داد و این بار مردم نه برای خرید یک گوشی که برای خرید کتاب ساعت ها در صف ماندند. عصر پنج شنبه در خیابان انقلاب تهران، مردم کتاب دوست کشورمان در آیین رونمایی و جشن امضای رمان «رهش» رضا امیرخانی که با حضور نویسندگان، مترجمان و مخاطبان در کتابفروشی افق برگزار می شد، صفی طولانی را تشکیل دادند و حادثه ای دوست داشتنی و تاریخی را رقم زدند. رونمایی رمان جدید امیرخانی که شش سال بعد از اثر داستانی قبلیاش منتشر شد، با استقبال کمنظیر طیف گستردهای از نویسندگان، مترجمان و فعالان فرهنگی روبهرو شد، بهگونهای که صف مردم به بیش از 500 متر میرسید و بهدلیل گنجایش کم کتاب فروشی افق، افراد حاضر در این صف ساعت ها منتظر ماندند تا کتاب را با امضای رضا امیرخانی تهیه کنند.
صف مخاطبان تازهترین رمان رضا امیرخانی از ساعت 4 عصر تشکیل و خیلی زود به یکی از اتفاقهای خیابان انقلاب در روز نوزدهم بهمن ماه تبدیل شد. این اتفاق خیلیها را به این اشتباه انداخت که آن را با صف جشنواره فیلم فجر و فیلمهای پرطرفدارش یکی بدانند.
همچنین در این مراسم، رضا امیرخانی بخشهایی از متن کتاب «رهش» را برای حضار قرائت کرد و از عواملی که در تهیه و تولید کتاب مشارکت داشتند، تشکر کرد. رضا امیرخانی برای جشن امضای رمان جدید خود در کافه کتاب آفتاب مشهد، دیشب در مشهد حضور داشت که این برنامه هم بااستقبال زیادی مواجه شد.
نگاهی به کتاب شهر وارونه! «ره ش»
رضا امیرخانی در رمان «ر ه ش» موضوع توسعه شهر را دست مایه قرار داده است و تاثیرات آن را بر عرصههای زندگی انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر میکشد.این رمان پس از حدود شش سال از آخرین اثر این نویسنده یعنی «قیدار» روانه بازار کتاب شده و تا پیش از انتشار آن، در محافل مختلف سر و صدا داشته است. نشر افق این رمان 192 صفحهای را با قیمت 18 هزار تومان منتشر کرده است.در بخشی از رمان «رهش» میخوانیم: «به شهر نگاه میکنم. همچنان که منتظر ایلیا نشستهام. نمیدانم چرا صدای بمی در گوشم زمزمه میکند که «آخ اگه بارون بزنه ...». به شهر نگاه میکنم. پرهیبی خاکستری از اشکالی نامنظم. سیخهایی که جا و بیجا به سوی آسمان نشانه رفتهاند. »
رضا امیرخانی خودش درباره این کتاب در گفت و گویی به ایبنا گفت: «من باید کتاب «رهش» را زودتر از این تمام میکردم اما بهدلیل گرفتاریهای کاری نتوانستم زودتر از این، آن را تمام کنم و بین دو کتابم اینقدر فاصله افتاد.» این نویسنده در ادامه توضیح داد: «در مقایسه با کتاب قبلیام شخصیت اول خانم است و این مسئله سبب شده کتاب نثر آرامتر و نرمتری داشته باشد.»بهگفته امیرخانی، شخصیت اصلی داستان خانم میان سالی بهنام لیاست که خودش معمار است و با همسرش که او نیز معمار است، در کار ساختوساز و شهرداری فعالیت دارند و همراه فرزند بیمارشان که مشکل تنفسی دارد، خانوادهای کوچک را تشکیل می دهند. داستان حول محور این خانواده و کشمکشی است که لیا با همسرش درباره مسئله مدیریت شهری دارد و با ساختوساز بیرویه و توسعه نامتوازن شهری بهخاطر فرزندش و فرزندان نسل آینده مخالف است.
رمان «رهش» در سه هزار نسخه منتشر شده است و با توجه به استقبال غافل گیرکننده در روز اول، به چاپ دوم رسید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


میرزاده-مراسم هفتمین روز درگذشت زنده یاد «رضا مقدسی» عصر پنج شنبه گذشته با حضور مسئولان و اصحاب رسانه در مشهد برگزار شد. به گزارش "خراسان رضوی" در این مراسم که با مشارکت روزنامه های قدس، خراسان، خانه مطبوعات خراسان رضوی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، سازمان بسیج رسانه استان و بنیاد بین المللی امام رضا(ع) برگزار شد، حجت الاسلام و المسلمین «سیدابراهیم رئیسی» تولیت آستان قدس رضوی، «علیرضا رشیدیان» استاندار، حیدری رئیس و جمعی از اعضای شورای اسلامی شهر مشهد، بختیاری قائم مقام تولیت و موسوی معاون ارتباطات و رسانه آستان قدس، مدیران مسئول روزنامه های خراسان و قدس، اعضای خانه مطبوعات استان، جمع کثیری از مدیران و مسئولان استان و اصحاب رسانه حضور یافتند و ضمن بزرگداشت یاد و خاطره وی، با خانواده و بستگان آن مرحوم از جمله جواد کریمی قدوسی ابراز همدردی کردند. مرحوم رضا مقدسی از فعالان رسانه ای کشور، صبح 13 بهمن پس از طی یک دوره طولانی بیماری، دار فانی را وداع گفت. زنده یاد مقدسی متولد ۱۳۴۶ در شهر مشهد بود که طی ۲۰ سال فعالیت رسانه ای، علاوه بر حضور در روزنامه قدس، در بخش های مختلف تحریریه صدا و سیما، دبیری سرویس های جامعه و سیاسی روزنامه جام جم، قائم مقامی همشهری، مدیرمسئولی روزنامه خبر، مدیرعاملی خبرگزاری مهر و مدیرمسئولی روزنامه بین المللی تهران تایمز فعالیت کرده بود.شایان ذکر است در پی درگذشت مرحوم مقدسی، برخی چهره ها و شخصیت های ملی از جمله حجت الاسلام و المسلمین رئیسی تولیت آستان قدس،لاریجانی رئیس مجلس، ربیعی وزیر کار، قالیباف همرزم و فرمانده زنده یاد مقدسی، اسماعیلی معاون اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور، جابری انصاری دستیار ارشد وزیر امور خارجه، ولایتی مشاور رهبر انقلاب، مومنی شریف رئیس حوزه هنری، نوبخت سخنگوی دولت، قاضی زاده وزیر بهداشت، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان و واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور پیام تسلیت صادر کردند.
بخش هایی از وصیت نامه مرحوم رضا مقدسی
* پروردگارا میزان عشق و ارادت مرا به انقلاب اسلامی، حضرت امام روحی فداه و رهبر عزیزم حضرت آیت ا... سید علی خامنه ای را می دانی
ما را قدردان وجود آن ها قرار بده و بر توفیقاتشان بیفزا
# الهی رفع ظلم و گرفتاری از همه مظلومان عالم بفرما و به مجاهدان راه حق نصرت عطا فرما و اسباب خفت و ذلت ظالمان و اهل کفر و منافقان هم پیمان آن ها را فراهم فرما

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مرحله نخست پلیآف لیگ برتر والیبال یک تماشاگر ویژه داشت. سردار آزمون ستاره گنبدی تیم ملی فوتبال چهارشنبه به خانه والیبال آمد تا حضورش قوت قلبی باشد برای والیبالیستهای هاوش. هرچند که تیم گنبدی اولین بازی پلیآف را با باخت 3 - صفر مقابل بانک سرمایه پشت سر گذاشت اما سردار که پیشتر هم با اهدای پاداش 200 هزار تومانی (به هر یک از بازیکنان) از والیبالیستهای همشهریاش حمایت کرده بود بار دیگر اعلام کرد در کنار آنها خواهد ماند. او در مصاحبه با خراسان ضمن انتقاد از مسئولان گنبد تاکید کرد برخی افراد تا پایشان به مجلس میرسد دیگر تلفن هم جواب نمیدهند!
شما همیشه کنار تیم والیبال هاوش گنبد بودید چه در تمرین چه با اهدای پاداش. در بازی اول پلیآف هم به خاطر قولی که دادید به خانه والیبال آمدید؟
همینطور است. من بیشتر اوقات با بچههای تیم هستم. اگر در گنبد باشم، حتما سر تمرین تیم میروم و حتی با آنها والیبال بازی میکنم. البته آنچه به بچهها دادم پاداش نیست بلکه مزد زحمات و حقشان است. آنها کلی کملطفی از سوی مسئولان استان و نماینده گنبدکاووس میبینند؛ به همین خاطر وظیفه خودم دانستم که به برادرانم که در قالب تیم والیبال گنبد زحمات زیادی برای شهرشان میکشند، نیمنگاهی داشته باشم.
تیم گنبد در اولین بازی پلیآف نمایش قابل تحسینی مقابل بانک سرمایه داشت. فکر میکنید این بازی خوب متاثر از حضور شما در سالن بود؟
نه (میخندد). بازیکنان گنبد آنقدر غیرت دارند که بدون توجه به حضور یا عدم حضور من در سالن با وجود مشکل بیپولی همه کار برای پیروزی تیمشان انجام میدهند.
به نظر شما هاوش بعد از صعود به پلیآف چه نتیجهای میگیرد؟
نمیتوانم حدس بزنم. فقط میدانم مسئولان استان به هاوش کملطفی میکنند. بازیکنان بدون پول بازی میکنند.
چرا باید در مهد والیبال این اتفاق بیفتد؟
این مسئله را از قرجه طیار، نماینده گنبد در مجلس باید بپرسید. وقتی رای میخواهند، به تیم سر میزنند و به بچهها میگویند ما قربان شما هم میرویم و به شما کمک میکنیم اما به محض اینکه پایشان به مجلس میرسد دیگر تلفنهایشان را هم جواب نمیدهند.
با فرهاد قائمی هم همشهری هستید و به نظر میرسد به دلیل شرکت دادن اسبهایتان در کورس اسبدوانی، کریخوانی با هم دارید؟
من با فرهاد هیچ کریخوانی ندارم. اسبهای او هنوز در گروه ششم هستند و اگر به گروه یک بیاید شاید آن وقت کری هم با فرهاد بخوانم.
بگذریم. شرایط فوتبالتان چطور است؟
خدا را شکر همه چیز خوب و عالی است. امیدوارم تیم ملی بتواند اردوهای خیلی خوبی برگزار کند تا بتوانیم برای جام جهانی به بهترین نحو ممکن آماده شویم.
چقدر امیدوارید در جام جهانی حداقل مقابل مراکش به پیروزی برسید؟
ما فقط به مراکش فکر نمیکنیم. مراکش تیم خیلی خوبی است؛ ضمن اینکه ما باید روی هر 3 حریفمان تمرکز کنیم چون تیم ما قابلیت برد اسپانیا و پرتغال را هم دارد.
از کمپ تمرینی تیم ملی فوتبال ایران در روسیه خبرهای جذابی به گوش میرسد. گویا با نرسیدن ایتالیا به جام جهانی کمپ میلیاردی ایتالیا به ایران رسیده، واقعا اینطور است؟
این را از شما میشنوم(میخندد). اما امیدوارم همینطور باشد که میگویید چون امکانات فوتبالی در ایران افتضاح است. اما با وجود کیروش شرایط بهتر شده چون او برای بهتر شدن این شرایط برنامهریزیهایی انجام داد ولی اینجا اصلا زمین چمن نداریم.
کیروش سرمربی ازبکستان میشود؟
نمیدانم. در مسائل شخصی کیروش دخالت نمیکنم و چیزی هم در این خصوص نشنیدهام.
اما شنیده میشود جام جهانی روسیه آخرین حضور کیروش در ایران در قالب سرمربی تیم ملی فوتبال است.
از این موضوع هم اطلاعی ندارم ولی معتقدم هر کسی حق دارد در خصوص کارهایش تصمیم بگیرد.
شرایطتان در تیم روبینکازان چطور است؟
خدا را شکر شرایط تیم خوب است و اردوهای خیلی خوبی داریم. امیدوارم بتوانیم قهرمان نیم فصل شویم.
اما خبرهای ضد و نقیض از عملکرد شما در تیم روبینکازان منتشر میشود. یک بار میگویند گلزن نیستید و بعد از آن بلافاصله آمارها تغییر میکند، جریان چیست؟
خب در فوتبال این مسئل زیاد است. اما من زیاد روی این حرفها تمرکز نمیکنم بلکه حرف کارشناسان فوتبال را گوش میکنم. به شخصه برای هواداران فوتبال احترام زیادی قائلم اما به نظرم هواداران فقط فوتبالبین هستند و تنها کارشناسان هستند که میتوانند به بازیکنان کمک کنند. بسیار پیش آمده که من از پیشکسوتان فوتبال برای پیشرفتم کمک گرفتهام چون آنها ورزشکار بودند و فوتبال را میفهمند؛ به همین خاطر زیاد روی حرف هواداران و دیگران متمرکز نمیشوم.
قبول دارید که آمار گلزنیتان افت داشته؟
بله. آمار گلزنیام افت داشته و این را هم قبول دارم. اما باید توجه داشت که من تازه به تیم روبینکازان آمدهام. ضمن اینکه نه تنها من بلکه خود تیم در 9 بازی گل نزده. درست است که ما فوروارد هستیم اما باید شرایط کلی تیم را هم در نظر داشت. به هر حال امیدوارم شرایط تیم بهتر از این شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

استفاده از چهرهها در تبلیغات تجاری در دنیا، صنعتی قوی و قدیمی و در کشور ما صنعتی درحال رشد است. سلبریتیها، مشهور، محبوب، بانفوذ و گاهی زیبا هستند و درخواست از آنها برای ورود به دنیای تجارت و تشویق مردم به استفاده از کالا یا خدماتی خاص طبیعی است. از طرف دیگر، زمینههای شغلیِ سلبریتیساز، معمولا عمر و دوام زیاد و تضمینشدهای ندارند؛ پس عجیب نیست یک بازیگر از منبع درآمد سهلالوصولی مثل تبلیغات به سادگی نگذرد، یک فوتبالیست دلش بخواهد از شهرتِ بهسختی بهدستآمدهاش بهراحتی پول دربیاورد و یک خواننده با آمدن روی بیلبوردهای سطح شهر، بیشتر پیش چشم مخاطبانش باشد. هر چند بسیاری از سلبریتی ها هستند که وسواس خاصی دارند و ترجیح می دهند از اعتبارشان بین مردم به نفع دنیای تجارت استفاده نکنند اما در حالت کلی این بده بستان بین سلبریتیها و تولیدکنندگان قطعا با هدف جلب مشتری و فروش بیشتر انجام میشود اما اگر دو طرف کاملا حواسجمع نباشند، ممکن است نتیجه معکوس بگیرند و یکی یا هردویشان ضرر کنند. پرونده امروز درباره حواشی حضور سلبریتیها در آگهیهای تبلیغاتی است. بهویژه اینکه این روزها همکاری افراد مشهور و برندها در کشورمان هم آزاد شده است و حتی در تبلیغات تلویزیونی هم حضور دارند؛ برای همین سلبریتیها بیش از پیش توی چشم هستند. در این پرونده، درباره قانونی که سالهای گذشته فعالیت تبلیغاتی هنرمندان و ورزشکاران را محدود میکرد، گفتهایم. مرور کوتاهی بر سیر حضور سلبریتیهای ایرانی در تبلیغات در سالهای گذشته و تأثیرات این معامله شهرت و تجارت را بر فعالیت حرفهای چند برند و سلبریتی ایرانی و خارجی بررسی کردهایم.








منابع: روزنامه جامجم، دنیای اقتصاد، نشریه بینالمللی تبلیغات و مجله چلچراغ

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

درحالی که ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هم عنوان «ژاندارم منطقه» را یدک می کشید، چرا از تغییرات عرصه دفاعی و نظامی کشور برخی به عنوان ارتقای قدرت ایران یاد می کنند؟ درحالی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران متحد آمریکا به شمار می رفت و طبعا باید دارای پیشرفته ترین جنگ افزارها می بود، چرا در برخی مقایسه ها از ایران کنونی به عنوان کشوری مقتدر در حوزه صنایع نظامی یاد می کنند؟ و اساسا برنامه موشکی ایران به عنوان نماد صنعت دفاع و اقتدار نظامی کشور، چگونه به نقطه کنونی رسید؟ برای پرداختن به این موضوعات در مطلب پیش رو در دو بخش به بیان نکاتی خواهم پرداخت که تلاش می شود پاسخی به سوالات فوق باشد.
عرصه نظامی دفاعی ایران، پیش از انقلاب
برای آن که مختصات، چگونگی تصمیم گیری و قدرت افزایی در حوزه نظامی را در دوران پهلوی دوم بررسی کنیم، بهتر است به سراغ دیدگاه های کسانی برویم که در سطوح بالای نظامی دوران محمدرضاشاه ایفای نقش کرده اند. از میان منابع متعدد، سراغ مجموعه تاریخ شفاهی و تصویری معاصر ایران می رویم که به کوشش «حسین دهباشی» تهیه شده و از میان مجلدات این مجموعه به طور ویژه بخش هایی از کتاب پرمخاطب «فرماندهی و نافرمانی» را که خاطرات سپهبد «شاپور آذربرزین» است مرور می کنیم. «آذربرزین» معاون عملیاتی و جانشین نیروی هوایی ارتش در دوره محمدرضا شاه و پس از انقلاب اسلامی نیز به مدت 12 روز (از 24 بهمن تا 6 اسفند 57) فرمانده نیروی هوایی ارتش بود و پس از آن مدتی زندانی شد که با توصیه مهندس بازرگان آزاد شد.
شاه چگونه فرماندهانی را انتخاب می کرد؟
طبعا نیروهای نظامی به عنوان سیبل مقابله کشور با انواع تهدیدها، نیازمند استفاده از استعدادهای برتر و افراد مبتکر و باهوش هستند تا بتوانند هم به نیازها در توسعه زیرساخت های نظامی پاسخ دهند و هم در مواقع تهدید، مقابل دشمن استراتژی های جدید داشته باشند. با این حال «آذربرزین» که در دوره خدمتش در ارتش به درجه سپهبدی نائل شده بود، می گوید: «شاه در انتخاب فرماندهان هیچ وقت آدم قوی نمی خواست... محبوب هم نمی خواست، ابدا مبتکر هم نمی خواست، می گفت همین که من می گویم بکن». (1) طبعا قدرت فرماندهی درجایی است که به فرمانده و ابتکارات و دیدگاه های او میدان داده شود تا بتواند به خلاقیت در عرصه صنایع و استراتژی های نظامی برسد. مفهومی که گویا در دوره محمدرضا کاملا ناشناخته بود: «پادشاه در بالاترین سطح فرماندهی هیچ گاه به یک فرمانده اجازه نمی داد نظرات خود را اعلام نماید و اصولا از این کار خوششان نمی آمد به همین دلیل فرماندهان ارتش به دنبال ابتکار و برنامه جدید نبودند... معیار ارزیابی فرماندهان این نبود که کدام یک بهتر فکر می کند یا مدیر بهتری است یا ارتش را به سمت هدف های ملی خود هدایت می کند، فرمانده خوب به کسی اطلاق می شد که دستورات داده شده را بهتر اجرا کند...شاه ایران دوست نداشت فرماندهان مبتکر باشند و اگر پیشنهادی برای اولین بار از دهان یک فرمانده خارج می شد درجا آن را رد می کرد...» (2)
وابستگی به آمریکا در امنیتی ترین مسائل
عرصه های دفاعی و نظامی در جهان همیشه از محرمانه ترین عرصه های هر کشوری است تاجایی که ممکن است مدت ها یک فناوری کاربردی در حوزه نظامی استفاده شود اما به دلایل امنیتی و محرمانه بودن اطلاعات آن به بیرون درز پیدا نکند. دستگاه های متعدد اطلاعاتی و به ویژه ضداطلاعات در نهادهای نظامی وظیفه مقابله با درز هرگونه اطلاعات به بیرون را برعهده دارند، چه رسد به این که یک بیگانه وارد سیستم نظامی کشور شود و بتواند به راحتی به اطلاعات مختلف دسترسی داشته باشد. اتفاقی که در دوره پهلوی سیستماتیک بود. جالب این جاست که در مقابل، رئیس افسران مستشاری خارجی هیچ مدرکی به مقامات ایرانی نمی داد و می گفت: «طبقه بندی شده است»(3) آذربرزین می گوید: «پادشاه ایران درباره انتخاب فرماندهان و بلندپایگان کشور بدون دلیل با مقامات آمریکایی به خصوص سفیر آمریکا (در تهران) تبادل نظر می کرد و به توصیه آن ها بیش از اندازه گوش می داد.در ارتش ایران سفیر و مستشاران آمریکایی محرم بودند. افسران و فرماندهان با در میان گذاشتن مواردی که اصولا نمی بایست با خارجی ها در میان گذاشته شود، آن ها را در جریان کلیه طرح های طبقه بندی شده کشور قرار می دادند.» (4) هرچند با وجود همه این وابستگی ها، آمریکا حتی از پذیرش شاه بیمار خودداری کرد تا فرح پهلوی به نقل از همسرش محمدرضا چنین بگوید:« تمام عمرم را صرف سرکوب نیروهای کمونیستی و چپگرا کردم تا منافع غرب و در راس آن آمریکا را حفظ کنم. هر چه به من گفتند، از جان و دل پذیرفتم و مانند یک غلام حلقه به گوش، مجری دستورات منطقه ای و فرا منطقه ای آن ها بودم...حالا حق دارم برای معالجه به آمریکا بروم...آن ها مرا مانند یک تفاله بی خاصیت از کشور بیرون انداختند.» مستشاران نظامی از جمله مهم ترین نمادهای وابستگی پهلوی به غرب و به ویژه آمریکایی ها بودند. جایی که ایران در ظاهر پادشاه داشت اما در واقع کشورهای استعمارگر برای ایران تعیین تکلیف می کردند. به گفته «شاپور آذربرزین» « یک سرهنگ (مستشاری) تقریبا در حدود 5 هزار دلار می گرفت... و (سرهنگ نیروی هوایی ایران) با حق پروازش حدود 12 هزار تومان می گرفت. مستشار 3 برابر این (سرهنگ ایرانی) می گرفت(5)... این ها باغ داشتند، مستخدم داشتند، راننده داشتند، ورزش های اشرافی می کردند، گلف و تنیس و اسکی این ها...(6)» جالب این جاست که حتی کسی نمی توانست به این مستشاران انتقاد کند و در صورت انتقاد در فهرست سیاه قرار می گرفت. مستشارانی که در سال های دهه 50 عملا از مستشاران فنی خارج و به نیروهای اطلاعاتی تبدیل شده بودند.
خریدهای نظامی دوره محمدرضا شاه
درحالی که پهلوی به قدرت نظامی خود افتخار می کرد، در حوزه ساخت و ساز صنایع دفاعی ایران هیچ حرفی برای گفتن نداشت و برای جبران این ضعف مهم لاجرم خزانه کشور به روی غربی ها برای خریدهای سنگین نظامی باز بود. خریدهای تسلیحاتی محمدرضا از آمریکایی ها و انگلیسی ها، خود یک فایل جدا برای مطالعه است. خریدهایی که یکی پس از دیگری صورت میگرفت و رقم های درشتی در آن جابجا میشد. در یکی از گزارشهای پنتاگون در نیمه دوم سال 1973 میلادی در این زمینه آمده است: «دولت ایران یک معامله تسلیحاتی بزرگ با آمریکا انجام داد که تا آن زمان بزرگ ترین معامله تسلیحاتی محسوب میشد.» (7) این خریدها با سرشار شدن درآمدهای نفتی ایران در دهه 50 شمسی بیشتر و بیشتر نیز شد: «فریدون هویدا سفیر ایران در سازمان ملل و برادر امیرعباس هویدا نخست وزیر آماری را در کتاب خودش « سقوط شاه» ارائه می دهد که از سال 1950 تا 1971 در یک دوره 21 ساله میزان خرید سلاح از آمریکا به یک میلیارد دلار نمی رسید اما از 1971 تا 1978 در عرض 7 سال این میزان خرید تسلیحات به 19 میلیارد دلار رسید.» (8) البته آمریکایی ها آن طور که باید و شاید هم حاضر نبودند تمام و کمال به محمدرضا هر سلاحی را بفروشند. گفته می شود که نیکسون به شاه قول داده بود هر گونه سلاحی بخواهی ما به تو می دهیم به جز سلاح اتمی .(9) این خریدها درحالی بود که به گفته آذربرزین حتی روی آن نظارت های لازم نیز انجام نمی شد و عمدتا فرمایشی و دستوری بود. انجام بدون برنامه و استراتژی این خریدها با ارقام بسیار کلان تاجایی بود که آذربرزین درجایی به ارتشبد حسن طوفانیان که آجودان مخصوص محمدرضا و رئیس اداره خرید و سفارشات خارجی صنایع نظامی و جانشین وزیر جنگ بود می گوید: «مگر جانشین وزارت جنگ نیستید؟ وقتی می روید پنج میلیارد دلار قرارداد امضا می کنید چرا به وزیر جنگ گزارش نمی کنید؟ [طوفانیان] گفت: اعلاحضرت خواستند.» (10)
انقلاب اسلامی، تغییر معادلات نظامی
پیروزی انقلاب اسلامی البته این معادلات و وابستگی های نظامی را کنار زد و در سال های متمادی سبب شد، ایران از یک کشور وابسته صرف در عرصه نظامی و صنایع دفاعی به یک کشور مقتدر در استراتژی های دفاعی و پیشرو در تولید ابزار نظامی تبدیل شود. در فوریه 1979 (بهمن 1357) نیویورک تایمز به نقل از سالیوان سفیر وقت آمریکا در تهران نوشت که «مقامات وزارت دفاع آمریکا درباره لغو یا تعلیق 8 تا 10 میلیارد دلار قرارداد خرید تجهیزات نظامی توسط ایران از آمریکا تصمیم گیری خواهند کرد.» بنابراین عنصر مهمی که در این معادله باید حتما لحاظ کرد، این است که در 39 سال گذشته، روند اقتدار افزایی نظامی ایران در شرایطی بوده که از نخستین ماه های پیروزی انقلاب اسلامی غربی ها به ویژه آمریکا و انگلیس با این که پول بسیاری از قراردادهای خرید جنگ افزارها را دریافت کرده بودند اما به صورت یک طرفه آن قراردادها را لغو و میلیاردها دلار از اموال ایران را مصادره کردند. گفته می شود حدود 2.5 میلیارد دلار از این رقم ها مربوط به قراردادهای خرید تجهیزات نظامی از دیگر کشورهای غربی بوده است.
نظام نوپای ایران مقابل جنگ 8 ساله
اما هیچ کدام از این اتفاقات یعنی نه پایان حضور مستشاران نظامی آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی و ... در حوزه های نظامی و نه لغو خریدهای نظامی ایران باعث نشد که کشور در یکی از سخت ترین برهه های خود پا پس بکشد و تسلیم ابرقدرت ها شود. جایی که صدام با کمک های چند میلیارد دلاری کشورهای اروپایی و غربی و عربی به مرزهای ایران حمله کرد تا نظام نوپای انقلاب اسلامی را از پای درآورد.
کمان 99، آغاز اتکا به متخصصان ایرانی
حتی وقتی مستشاران نظامی غربی ایران را ترک کردند و همه تصور می کردند، ایرانی ها پس از 22 بهمن 57 نمی توانند از تجهیزات نظامی غربی استفاده کنند، تنها کمتر از 24 ساعت پس از حمله صدام به ایران، یعنی در اول مهر 1359، 140 فروند از هواپیماهای ایرانی با هدایت و راهبری خلبانان و تکنسین های جان برکف نیروی هوایی ارتش در عملیات سایه البرز (کمان ۹۹) نقاط نظامی و فرودگاهها و آشیانههای نظامی ارتش عراق را در مناطق کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت و المثنی هدف قرار دادند. در مجموع در موج اول عملیات، از پنج پایگاه 140 فروند جنگنده به خاک عراق حمله کردند و 60 فروند هواپیما و جنگنده اعم از تانکرهای سوخترسان و تامکتها وظیفه پشتیبانی از بمبافکنها را بهعهده داشتند. این نقطه آغازی بود بر استفاده جنگی از تجهیزاتی که تا چند ماه قبل استفاده از آن منوط به حضور یا آموزش توسط مستشاران آمریکایی و انگلیسی و ... بود. روندی که از « کمان ۹۹» آغاز شد، در دیگر عرصه ها نیز به کمک نیروهای نظامی ایران آمد و میزان زیادی از تجهیزات و جنگ افزارها که از سال های قبل از انقلاب باقی مانده بود و خیلی ها تصور می کردند بدون حضور مستشاران غربی امکان کاربری ندارند، به مدد اتکای انقلاب اسلامی به جوانان ایرانی به ابزار دفاع از تمامیت ارضی کشور و دفاع از زنان و مردان ایرانی تبدیل شد.
اتکای انقلاب اسلامی به جوانان ایرانی
اتکای امام خمینی (ره) به توان و استعداد جوانان ایرانی و حضور پرشور مردم در جبهه ها و نیز پشتیبانی نهادهای علمی و صنعتی کشور از صنایع نظامی سبب شد به تدریج نشانه های استقلال دفاعی ایران نمایان شود. نقطه شروع دستیابی ایران به موشک نیز جایی بود که صدام با موشک های دوربرد خود شهرهای ایران را هدف می گرفت و مردم مظلوم ایران که از یک سو تحت تحریم های شدید نظامی بودند و نمی توانستند حتی یک متر سیم خاردار را به راحتی از بازارهای خرید و فروش اسلحه تهیه کنند و از سوی دیگر اقتصاد کشورشان در نتیجه تحریم های آمریکا آسیب های جدی خورده بود و حتی برای خرید مایحتاج روزانه هم از کوپن استفاده می کردند، هدف موشک های بالستیک صدام قرار گرفتند. در این شرایط تقریبا هیچ کشوری به تقاضاهای ایران برای کمک های نظامی و دفاعی توجه نمی کرد و این شرایط، کشور را در عرصه ای غیرقابل تصور گرفتار کرده بود. اهمیت مقابله با موشک های صدام سرانجام باعث شد ایران یک حلقه 12 نفره از جوانان آشنا به حوزه توپخانه را مامور کار روی ساخت موشک های کوتاه برد و میان برد کند. مسئول این گروه جوانی به نام حسن تهرانی مقدم بود. کسی که امروز به عنوان پدر موشکی ایران شناخته می شود و به «مردی با آرزوهای دوربرد» معروف شده است. حسن وقتی فرمانده یگان توپخانه شد، هیچ توپی نداشت! تاجایی که برخی به شوخی به او می گفتند: این چه توپخانه ای است که تو داری! اما پاسخ تهرانی مقدم، غرور آمیز بود: توپ های ما در خاک دشمن است! او با استفاده از همان توپ های غنیمتی، نخستین اقدامات را برای تجهیز جبهه خودی به توپ و موشک های میان برد و دوربرد آغاز کرد. موشک هایی که چند ماه بعد توانست معادلات جنگ را عوض کند و به حملات موشکی صدام به شهرها و مناطق مسکونی پایان دهد. این گروه در سوریه آموزش دیدند چرا که حافظ اسد رئیس جمهور وقت سوریه ارتباطات نزدیکی با جمهوری اسلامی داشت و این کشور یکی از کانال های اصلی خرید، انتقال و آموزش استفاده از موشک های بالستیک بود. دوره های فشرده دو ماهه، سه ماهه و دوره هایی با مدت زمان بیشتر یا کمتر کم کم به تسلط نیروهای ایرانی به حوزه استفاده از موشک منتهی شد. «در اولین مرحله پرتاب موشک ها توسط این گروه که از اسفند 63 تا اواخر فروردین 64 صورت گرفت نقاطی مانند پالایشگاه کرکوک، بانک رافدین بغداد، اطراف کاخ صدام و... هدف قرار گرفت» (11) روایت محسن رضایی از این ماجرا بدین شرح است: «جنگ شهرها که آغاز شد، صدام به شدت شهرهای ما را با موشک و بمباران هوایی مورد حمله قرار میداد و فشار خیلی زیادی روی ما میآمد. من یک روز برادر محسن رفیقدوست را که مسئول لجستیک سپاه بود خواستم و گفتم ما چارهای نداریم جز این که جواب موشکها را با موشک بدهیم، لذا ایشان را فرستادیم سوریه و لیبی و در آخر جنگ هم کره شمالی. بعد دیدم باید سامان دهی موشکها را خودمان انجام دهیم. بعد از مشورت با برادران رشید، صفوی و شمخانی به این نتیجه رسیدم که فرد مناسب برای این کار حسن طهرانی است. ایشان را فراخواندیم و گفتیم توپخانه را بسپار به شفیعزاده و با تیمی از دوستانت یگان موشکی را تشکیل دهید. ایشان کمی به من نگاه کرد و چیزی نگفت. بعدها برادر جعفری مسئول زرهی سپاه به من گفت در سوریه که بودیم حسن به من گفت: برادر محسن از من خواسته تیپ موشکی تشکیل بدهم. توپخانه را میشد کاری کرد، ولی موشکها خیلی پیچیدهاند. به هر حال باید با توکل این کار را انجام دهیم»(12)
پایان جنگ تحمیلی البته پایان برنامه ایران برای توسعه موشک های بالستیک نبود. در حقیقت استفاده از نیروهای مبتکر، زبده و مسلط به علوم مرتبط با حوزه های نظامی و صنعتی سبب شد نخبگانی که در عرصه نظامی قبل از انقلاب اسلامی جایی نداشتند وارد حوزه دفاعی شوند و دکترین دفاعی ایران را بر قدرت بازدارندگی بنا کنند. در این دکترین موشک های بالستیک نقش اصلی را ایفا می کنند.
کشورهای منطقه خاورمیانه به ویژه ایران، با توجه به طیف وسیعی از تهدیدها، موشک ها را جزء مهم راهبرد بازدارندگی نظامی خود در نظر گرفته اند. این که موشک ها اساسا بازدارنده اند، نکته ای است که از نظریات «امستر» برداشت می شود. به نظر او «ورود به عصر موشک های میان قاره ای، استراتژی خاصی را به دنبال دارد که اساسا بازدارنده اند.» امستر و شروین دو نویسنده غربی معتقدند که موشک ها با تهدید شهرها می توانند اثرات بازدارنده مهمی داشته باشند. آسیب پذیری شهرها در برابر موشک ها بالاست. (13)
درحقیقت جمهوری اسلامی ایران می خواست با تسلطی که بر ساخت موشک پیدا کرده است، از این مزیت برای دور نگه داشتن خطر از مرزهای کشور استفاده کند. سلاح هایی کاملا پیشرفته و دارای پیچیده ترین فناوری و قطعاتی که به راحتی نمی شود از بازارهای جهانی، حتی بازارهای سیاه تهیه کرد. با این حال، تمرکز بر حوزه دانش ساخت این سلاح های پیچیده و استفاده از دانشگاه ها و دانشمندان ایران که با خواست ملی و انقلابی مردم نیز همراه شد، دکترین دفاعی ایران را تکمیل کرد. تا کمتر از یک دهه پس از یک جنگ خانمان سوز که در برهه ای سخت، لطمات بعضا جبران ناپذیری به زیرساخت های کشورمان زد و درحالی که تا پیش از آن مستشاران آمریکایی با حقوق چند هزار دلاری برای صنایع نظامی ایران تعیین تکلیف می کردند، ایران به مدد میدان دادن به دانشمندان جوان و اتکا به توان و ابتکار فرماندهان نظامی خود وارد باشگاه دارندگان فناوری طراحی و ساخت سلاحی راهبردی مانند موشک های دوربرد شد. البته در این مسیر از کمک ها و مشورت های برخی کشورهای نزدیک به ایران نیز نباید گذشت اما واقعیت این است که حتی اگر یک موشک آماده شلیک داشته باشی و تمام قطعات را مانند یک پازل جدا و بخواهی مشابه آن طراحی و تولید کنی، خود به یک دانش پیشرفته و صنایع پیچیده نیاز دارد. به معنای دیگر ایران با تکیه بر توان داخلی خود توانست موشک ها را به عنوان یک «ابزار قدرتمند» برای «مقابله فعال» با تهدیدات دشمن در یک برنامه راهبردی و دوراندیشانه به کار گیرد. به این ترتیب، درحالی که تا حدود سه سال اول جنگ تحمیلی هیچ کشوری به ایران مهمات نمی فروخت اما ایران در اواسط دهه 70 قدم های نخست برای تبدیل شدن به یک قدرت موشکی را برداشت و پس از تسلط بر دانش ساخت موشک، با تغییراتی در نوع راهبرد خود بر طراحی و ساخت موشک های نقطه زن متمرکز شد.
قدرت بازدارندگی این موشک ها توازن قدرت را در منطقه عوض کرد؛ تاجایی که اواسط تابستان 94 باراک اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا در یک نشست محرمانه با رهبران یهودی آمریکا تاکید کرد که «جنگ با ایران برای آمریکا و حتی بیشتر از آن برای اسرائیل می تواند یک فاجعه باشد و موشک های حزب ا... به سمت تل آویو پرتاب خواهند شد.» این گونه اذعان ها، نشان می دهد بازدارندگی که موشک های بسیار مقدماتی ایران در دهه 60 ایجاد کرد، محدود به صدام نماند و جایگاه راهبردی موشک ها در دکترین دفاعی ایران، بازدارندگی در برابر حملات دشمن را به کل منطقه گسترش داد تا کشوری که روزی ناچار بود با منور و پیام رادیویی صورت خود را سرخ نگه دارد و از جان مردمش حفاظت کند، امروز غرش موشک های نقطهزنش نوای آرامش بخش امنیت شود و مردمی که روزی از سایه سیاه موشک های صدام در امان نبودند، با گذر از سال های سخت و تحمل فشارهای مختلف، امروز در سایه اقتدار موشک های ایرانی امنیتی مثال زدنی را تجربه کنند. مردمی که البته خود اصلی ترین عامل تامین امنیت کشورشان هستند. (14)
پی نوشت ها:
1- فرماندهی و نافرمانی؛ حسین دهباشی، ص 115
2- همان،ص 129
3- همان،ص 418
4- همان،ص 130
5- همان،ص 418
6- همان،ص 404
7 - باشگاه خبرنگاران؛ ۲۱ بهمن ۱۳۹۵
8- موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران؛ 19 بهمن 1394
9- همان
10- فرماندهی و نافرمانی؛ حسین دهباشی، ص 123
11- تسنیم؛ 29 خرداد 1396
12- الف؛ ۱۱ اسفند ۱۳۹۱
13- نقش موشک ها در بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران؛ حمیدرضا قوام ملکی
14- روزنامه خراسان؛ 15 تیر 1396
خبر مرتبط
6 موشک قدرتمند ایرانی
صنعت موشکی ایران طی سال های اخیر با رشد چشمگیری که داشته، عملا به یکی از نقاط قوت اصلی بازدارندگی ایران تبدیل شده است. تعداد اندکی از این موشک ها که نقش مهمی در این بازدارندگی دارند به شرح زیر است:
- خانواده موشکهای شهاب (شهاب1، 2 ،3 و 4 ) را باید معروف ترین موشک های ایرانی در دنیا دانست. این موشکها که در انواع میان برد و دوربرد ساخته شده اند، می توانند به راحتی سرزمین های اشغالی را هدف قرار دهند و شاید همین ویژگی بود که نام شهاب را به عنوان کلید واژه مرگ برای رژیم صهیونیستی در جهان جا انداخت. موشک دوربرد شهاب 5 نیز گفته می شود یکی از موشک های بسیار پیشرفته با برد حداکثری است که اطلاعات کمی درباره این موشک منتشر شده است. ب ۳ یکی از بهترین موشک های بالستیک میانبرد با سوخت مایع است. موشک شهاب 3 اولین موشک بالستیک میان برد ایران است. مدل اول این موشک که با نام شهاب - آ3 شناخته می شود، بردی برابر با هزار و 300 کیلومتر دارد. مدل بعدی این موشک که با نام شهاب - ب3 شناخته می شود، از کلاهکی سنگین تر بهره می گیرد و توانایی هدف قرار دادن اهدافی در دو هزار کیلومتری را دارد. نوع آخر این موشک شهاب - دی 3 نامیده می شود.
- بالستیک سجیل؛ اولین موشک دوربرد سوخت جامد با برد دو هزار کیلومتر.
- مافوق صوت و بالستیک خلیج فارس؛ علیه کشتیها و ناوها، با برد 300 کیلومتر
- بالستیک استراتژیک فاتح 110 با برد کوتاه (200 کیلومتر) و قابلیت تغییر جهت در طول مسیر
- موشک مافوق صوت قدر 110، برخی منابع مدعی اند که 70 درصد آسیا و دورترین نقاط اروپا در تیررس این موشک است.
- بالستیک بدون بال قیام، با برد 800 کیلومتر.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ادب و هنر- محمدرضا شرفی خبوشان نویسندهای که فقط به فکر نوشتن است و بعد از نوشتن های متعدد و برنده شدن در جشنواره های مختلف امسال توانست دو جایزه بزرگ ادبی کشور را از آن خود کند، او که چندی پیش توانسته بود برگزیده دهمین جایزه ادبی جلال شود، دو روز قبل جایزه کتاب سال را هم در بخش نثر معاصر برای کتاب «بی کتابی» از آن خود کرد. شرفی که در عرصه شعر نیز کارهایی داشته است قبل از کتاب «بی کتابی» چند اثر دیگر نیز منتشر کرده و در هشتمین دوره جایزه جلال برای کتاب «رمان عاشقی به سبک ونگوک» هم نامزد دریافت جایزه در بخش رمان شده بود. به بهانه برگزیده شدن رمان «بی کتابی» در جایزه ادبی جلال آل احمد و کتاب سال جمهوری اسلامی سراغ این نویسنده موفق و پرکار قوچانی رفتیم که در ادامه نتیجه این گفت و گو را خواهید خواند.
از مجموعههای تان که تا به حال به چاپ رسیده بگویید؟
«مجموعه داستان بالای سر آبها» ازسوی انتشارات امیرکبیر به تازگی به چاپ سوم رسیده که این کتاب در سال 88 و 89 اثر برگزیده در بخش دفاع مقدس شد. امسال هم نشر علمیفرهنگی چاپ سوم «موهای تو خانه ماهیهاست» را منتشر کرده است که این کتاب هم در جشنواره داستان انقلاب در بخش رمان نوجوان برگزیده شد و کتاب «رمان عاشقی به سبک ونگوک» هم قرار است به چاپ دوم برسد و انتشارات شهرستان ادب مشغول تدارک مقدمات آن است و این کتاب نامزد در دوره هشتم جایزه جلال، جایزه قلمزرین و جایزه شهید غنیپور شده بود.
چه شد از کتاب «رمان عاشقی به سبک ونگوک» در گونه عاشقانه به «بی کتابی» درگونه تاریخی رسیدید؟
دسته بندی رمان به عاشقانه و تاریخی زیاد متناسب با فضای رمان نیست! موضوع اصلی همه رمان ها سرشت آدمی و رفتار آدم ها در اجتماع است. همه رمان ها با موضوع انسانیت نوشته می شوند ولی گاهی ممکن است در فضاها و مکان های مختلف باشند.
برای نوشتن رمان تاریخی مثل «بی کتابی» چقدر مطالعه تاریخی داشتید؟
هر رمان نویس در حالی که یک نویسنده است یک پژوهشگر هم هست. هر رمان نویس بنا بر اقتضا های رمانی که در حال نوشتن دارد باید درباره آدم ها، فضا و مکان، زبان و حتی نثر دوره های مختلف رمان اطلاعاتی داشته باشد و برای داشتن این اطلاعات باید تحقیق و پژوهشی کند. رمان «بی کتابی» نیاز به تحقیق زیادی داشت و مجبور بودیم برای این تحقیق به اسناد و منابعی که درباره رمان به وجود می آمد مراجعه و یادداشت برداری کنیم.
شما در تحقیقاتی که در زمینه تاریخ برای «بی کتابی» داشتید، آیا به فرهنگ بیتوجهی شده است؟
در برهههایی از تاریخ مملکت ما نگاه به فرهنگ نگاهِ ابزاری بوده، نگاه تمامیتخواهی بوده، نگاه هر چیز را از آن خود کردن بوده، دقیقاً اتفاقی که در دوره قاجاریه میافتد، کاری که ناصرالدینشاه دارد با فرهنگ انجام میدهد، نگاهش کاملاً یک نگاه ابزاری و تفننی به فرهنگ است، فرهنگ را میخواهد از آنِ خودش کند. این باعث میشود که همان داشتههای ما هم به یغما برود یعنی همان چیزی هم که داریم براساس تفکر اشتباه از بین برود و این منجر میشود تاثیرش را روی بخشهای دیگر زندگی ما بگذارد.
با وجود برگزیده شدن «بی کتابی» در دو جایزه ادبی مهم و مطرح کشور هنوز اقبال عمومی از این کتاب صورت نگرفته است. به نظر شما چرا کتاب «بی کتابی» با اقبال عمومی مواجه نشده است؟
بی کتابی در حال انتشار چاپ چهارم است که البته بازهم خوب نیست وقتی شمارگان هر چاپ هزار نسخه باشد و این که شمارگان کتاب ها افزایش پیدا کند نیاز به یک فرهنگ جمعی دارد و مردم باید دغدغه خواندن کتاب را داشته باشند و نمی شود از نهاد خاصی انتظار داشت که شرایط را برای مطالعه ایجاد کند بلکه باید مردم خودشان این احساس نیاز را تجربه کنند. این نیاز به آگاهی و کنجکاوی را باید مردم در خودشان تقویت کنند و باید بدانند که ادبیات داستانی خیلی در زندگی ضرورت دارد و می تواند در زندگی به آن ها کمک کند. ما در واقع باید به جایی برسیم که خواندن رمان و توصیه آن در ما نهادینه شود.
درحالی که مشکلات چاپ و نشر و گرانی کاغذ و... هست، چه عامل مهمی وجود دارد که باعث میشود کتابهایی به چاپ چندم برسد؟
شرایط زیادی در این موضوع دخیل است. بعضی از این شرایط را اگر که بخواهم بگویم، حمل بر تعریف از خود میشود و از آنها فاکتور میگیرم؛ فقط شرایطی را میگویم که شامل همه کتابها میتواند بشود. یکی از این شرایط که مهمترین شرط است، خود ناشر است. تخصص ناشر، مخاطبیابی، شناخت بازار، نحوه انتشار و پخش آن و همه اینها به ناشر برمیگردد. اگر ناشر بتواند یک اثر را خوب عرضه کند، مخاطبها را بشناسد و بهموقع به دست مخاطب برساند و در جاهایی مثل سایتهای مخصوص که مخاطب وجود دارد و شرایط ارسال کتاب را برای مخاطب فراهم میکنند، با اینها در ارتباط باشد؛ یعنی یک شبکه منظم حسابشده و تخصصی در کیفیت چاپش در این زمینه داشته باشد، باعث میشود کتاب عرضه شود. اما یک اثر هر چقدر هم خوب باشد، ولی ناشر توان این را نداشته باشد که اثر را معرفی و ارائه کند، طبیعتا کتاب در چاپ اول متوقف میشود.
بعد از ناشر خوب و متخصص، چه شرایط و ویژگیهای دیگری در چاپهای متعدد یک کتاب تاثیرگذار است؟
بعد از ناشر، کیفیت اثر، ملاک مهم دیگری در چاپهای بعدی یک کتاب است؛ یعنی خود اثر جدای از این که در قالب شعر، داستان کوتاه یا رمان نوشته شود، باید بتواند برای شمار زیادی از مخاطبان در آن موضوع موردعلاقه نوشته شده باشد. علاقهمندانی همیشه در این حیطههای ادبی هستند. اگر نویسنده بتواند، شکل اثر محتوا را با کیفیت ارائه دهد که مخاطبان زیادتری شاملش شوند، طبیعتا نیاز در جامعه ایجاد میشود و کتاب به چاپهای بعدی خواهد رسید.
نقش جشنوارهها و جوایز ادبی را در معرفی یک کتاب و تجدیدچاپ آن موثر میدانید؟
بله، ذات جوایز ادبی و جشنواره ها برای همین است که راه مردم برای انتخاب خرید کتاب را هموار کند و همین نشان از اهمیت جوایز ادبی در تبلیغات است؛ ما اگر جوایز ادبی معتبر با داوری تخصصی، همهجانبه و به دور از مسائل حاشیهای داشته باشیم، به طوری که اثری توسط عده ای کارشناس مورد ارزیابی قرار گرفته و به مردم معرفی شود میتواند عاملی برای جلب مخاطب به کتاب و تقاضای آن در بازار باشد و باعث شود که شمارگان کتاب بالاتر برود و به چاپ بعدی برسد.
آیا با شرایط موجود کشور و تبلیغ رسانه ها درباره کتاب، امید به اضافه شدن شمارگان کتاب دارید؟
فروش کتاب بستگی به تلاش فردی و نهادینه شدن فرهنگ کتاب خوانی در درون ما دارد والبته زمانی موفق به تشویق مردم به کتاب خوانی می شویم که مطالعه کردن و کتاب خوانی را یک کار لذت بخش و تاثیر گذار کنیم و باید کاری کنیم که افراد خودشان به این مسئله برسند که کتاب یک موضوع لازم و حیاتی است و زمانی این امر محقق می شود که دست از شعار برداریم و شروع به کار کنیم و باید این کار در خانواده توسط پدر و مادر شروع شود.
آن ها باید در کنار تفریحات جانبی و گشتن در فضای مجازی زمانی را به در دست گرفتن کتاب و مطالعه اختصاص دهند تا هم از لذت کتاب خواندن بهره مند شوند و هم الگویی باشند برای فرزندان شان که قطعا در آینده تاثیر آن را روی فرزندان شان خواهند دید. باید یادمان باشد که یک کل اجتماعی از اجزا شکل می گیرد واین اجزا هستند که با عملکرد جزئی خودشان می توانند در کل تاثیر گذار باشند و راه نجات این برون رفت از مطالعه اندک و پایین بودن شمارگان کتاب را باید در خودمان جست و جو کنیم.
وظیفه نویسنده ها در این زمینه چیست؟
خوشبختانه ادبیات ما حرف های زیادی برای گفتن دارد و نویسندگان ما دارند تمام تلاش خودشان را می کنند تا بتوانند با توجه به دغدغه های جامعه پیش بروند. در این میان خود مردم هستند که می توانند با خواندن کتاب این چرخه را رشد دهند.
مردم می توانند با عملکردشان ادبیات را رشد دهند و مردم هستند که تعیین می کنند چه آثاری مایلند داشته باشند و بخوانند.
آن ها هستند که مشخص می کنند چه تعدادی نویسنده مطرح وجود داشته باشد. یادمان نرود که چیزی در بیرون از این اجتماع نیست و هرچه هست در خودمان است.
ممکن است روزی ما به شمارگان 5000 نسخه ای ومیلیونی برسیم ؟
قطعا این اتفاق دور از دسترس نیست فقط به شرط این که تک تک افراد جامعه این مطالبه را در خود جست و جو کنند و مطمئن باشید در صورت نهادینه شدن این امر به بیش از این ها هم خواهیم رسید فقط باید ارزش های ما کمی تغییر کند و باید ارزش ها به سمت نفع جمعی حرکت کند نه فردی.
کتاب «بی کتابی» برگزیده ادبی جلال آل احمد و کتاب سال شد. به نظر نویسنده خود کتاب چه ویژگی هایی در این کتاب وجود دارد؟
کتاب رویکردی به بخشی از تاریخ کشور داشته که هنوز جای کار دارد و آن هم دوره مشروطه است که بخش هیجان انگیز و تامل برانگیز تاریخ است که ظرفیت های بالایی دارد برای ادبیات داستانی. از ویژگی های دیگر کتاب، موضوع فرهنگ و کتاب و برخورد با پدیده های نوظهور است و دریافتن این که چگونه یک عمل فردی می تواند در جامعه تاثیر گذار باشد. به عهده گرفتن عملی که انجام می دهیم و اعتراف کردن به آن چه انجام می دهیم نیز از ویژگی های دیگر کتاب «بی کتابی» است.
در پایان بگویید آیا کتاب جدیدی در حال نوشتن دارید؟
رمانی در حال نوشتن دارم در زمینه های تاریخی بدو انقلاب که هنوز برای اسمش تصمیمی نگرفته ام و متاسفانه به دلیل تحلیل و پژوهش زیادی که دارد به نمایشگاه کتاب هم نمیرسد و ممکن است نوشتن اش چند سالی به طول بینجامد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمد عنبرسوز - سیوششمین دوره جشنواره فجر به عنوان مهمترین رویداد سینمایی ایران، فردا پایان خواهد یافت. با فروکش کردن تبوتاب نمایش فیلمها، حالا پیشبینی برندگان جوایز آغاز شده و در این میان یکی از مهمترین بخشهای جوایز، چهار جایزه بازیگری نقشهای مکمل و اصلی زن و مرد است. به طور کلی جشنواره امسال را میتوانیم جشنواره درخشش بازیگران مرد بدانیم، زیرا رقابت جدی و سنگینی در بخشهای بازیگری نقش اصلی و مکمل مرد وجود دارد؛ به طوری که حدس زدن برندگان سختتر از همیشه و مدعیان شایسته کسب سیمرغ پرتعدادتر از هر سال هستند.
نقش اول مرد
شانس اصلی: امین حیایی/ شعلهور
امین حیایی سوپراستار دهه هشتاد، امسال با دو فیلم، بازگشت قدرتمندانهای به سینما داشت. او در «شعلهور» به خوبی توانسته است احساسات حسادتآمیز «فرید» را نمایش دهد و با کمک کلوزآپهای بیشمار دوربین، بازی زیرپوستیاش را به رخ تماشاگران بکشد. او در حالی در این فیلم درخشیده که به عقیده بسیاری از منتقدان، «شعلهور» به جز بازی امین حیایی، چیز زیادی برای عرضه نداشته است و از سطح یک فیلم معمولی فراتر نمیرود. حیایی دو نامزدی و یک سیمرغ جشنواره را در کارنامه دارد.
رقیب: نوید محمدزاده/ مغزهای کوچک زنگزده
جوان اول سینمای این روزها در حالی امسال در «مغزهای کوچک زنگ زده» درخشیده است که در دو سال اخیر هم، سیمرغ بازیگری مکمل مرد را از آن خود کرده بود. نوید محمدزاده امسال نقش اول است و با این که برخی معتقدند این نقش تکرار کاراکترش در «ابد و یک روز» است، اما در بیان، صدا و راه رفتن طراحی جدیدی دارد. نمایش سربازکردن عقدههای یک جوان مفلوک که همواره مورد بیتوجهی و بیمهری واقع شده، نشاندهنده تسلط و ظرافت بازی اوست.
دیگران: سعید آقاخانی که مدتی است به نقشهای جدی روی آورده، پس از حضور موفق در «من دیگو مارادونا هستم» و «خداحافظی طولانی»، امسال در «کامیون» کامبوزیا پرتوی هم درخشان ظاهر شده و از شانسهای سیمرغ است. دیگر شانس سیمرغ امسال، ساعد سهیلی است که در «لاتاری» قابل قبول و در «اتاق تاریک» عالی ظاهر شده. امیر جدیدی در «عرق سرد»، جواد عزتی در «تنگه ابوقریب» و محسن کیایی در «چهارراه استانبول» و «جشن دلتنگی» هم میتوانند مورد توجه قرار بگیرند.
نقش اول زن
شانس اصلی: سارا بهرامی/ دارکوب
نامزدی پارسال سارا بهرامی در «ایتالیا ایتالیا» مقدمهای بر درخشش امسالش در «دارکوب» بهروز شعیبی بود. بازی در نقش یک مادر معتاد، اگرچه به اعتقاد برخی تکراری است، اما به قدری ریزهکاریهای جذاب دارد که نمیتوان از کنارش گذشت. حضور طولانی بهرامی در میان معتادان باعث شده است به تمام جزئیات نقش مسلط باشد. بیان و صدای تربیتشده، سبک راه رفتن ویژه و آن فریادهای دلخراش و گریههایش در سکانسهای اوج، باعث شده بهرامی امسال شانس اصلی سیمرغ باشد.
رقیب: باران کوثری/ عرق سرد
باران کوثری در «عرق سرد» به درستی دغدغه یک فوتبالیست زن را به نمایش میگذارد و مخاطب را با خود همراه میکند. او در رعایت حد و مرز درگیریهای درونی و بیرونی توانسته است به تعادل برسد و لحظات معلق بودن، تصمیم سخت برای پا گذاشتن روی غرور و تنفر از همسر را با دیالوگ، حس و عکسالعملهای فیزیکی باورپذیر ارائه کرده است. او پنج بار نامزد سیمرغ شده است و توانسته دو بار آن را به خانه ببرد.
دیگران: اگر فقط روی جوایز جشنواره فجر متمرکز شویم، میبینیم که مریلا زارعی با سه سیمرغ و چهار نامزدی، یکی از پرافتخارترینهاست. زارعی امسال در «سوءتفاهم» احمدرضا معتمدی بازی روان و قابل قبولی ارائه داده است و نمیتوان از او غافل شد. مهتاب کرامتی در «جاده قدیم» و شبنم مقدمی در «خجالت نکش» هم قدرتمند ظاهر شدهاند. ضمن این که ماهور الوند برای «چهارراه استانبول» و لیلا حاتمی همیشه استاندارد برای «بمب» هم ممکن است نظر داوران را جلب کنند.
نقش مکمل مرد
شانس اصلی: هادی حجازیفر/ لاتاری
پس از «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز»، هادی حجازیفر امسال علاوه بر «دارکوب» و «به وقت شام»، هنرش را در «لاتاری» به نمایش گذاشته است. او در حالی که اوایل قصه یک کاراکتر متعصب مذهبی و به شدت بیاحساس را القا میکند، در نیمه دوم فیلم با چرخشی دلنشین، کاری میکند که بیننده جریحهدار شدن احساسات «موسی» لاتاری را نفس بکشد و باورش کند. سکانسهای بحث با حمید فرخنژاد و در آغوش کشیدن ساعد سهیلی، اوج اجرای حجازیفر هستند.
رقیب: فرهاد اصلانی/ مغزهای کوچک زنگزده
کسی که از سال 90 تاکنون سه نامزدی و یک سیمرغ بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرده بود، امسال در نقش چوپان «مغزهای کوچک زنگزده» خوش درخشید. شخصیت مافیایی «شکور» با آن تیکهای عصبی و هیکل فربه اما ترسناکش، در سکانسی که مشغول غذا خوردن بود و در اتاق بغلی اتفاقی هولناک رخ میداد، نفس مخاطب را در سینه حبس میکرد. اصلانی که نشان داد بازیگری همهفنحریف است، در سکانس گفت وگو با «شاهین» در زندان، فوقالعاده بود.
دیگران: یکی از سورپرایزهای امسال قطعا حضور فرید سجادی حسینی در نقش پدر فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» بود. سجادی پس از حضور حیرتانگیزش در «فروشنده»، نشان داد حرفهای زیادی برای گفتن دارد و نمایش استیصال و درماندگی پدرانهاش در این اثر میتواند نظر داوران را جلب کند. بابک حمیدیان با چهار فیلم «به وقت شام»، «جشن دلتنگی»، «سرو زیر آب» و «مصادره» و مهدی پاکدل با دو فیلم «چهارراه استانبول» و «تنگه ابوقریب» هم میتوانند از شانسهای سیمرغ باشند.
نقش مکمل زن
شانس اصلی: مهناز افشار/ دارکوب
بازیگر کارکشته و حرفهای سالهای اخیر سینمای ایران که در جشنواره فجر یک نامزدی برای «پل چوبی» و یک دیپلم افتخار برای «برف روی کاجها» را هم در کارنامه دارد، امسال بازی جذابی را در «دارکوب» ارائه داده است. دغدغههای مادرانه و بازی باورپذیرش کمک شایانی به سارا بهرامی در این فیلم کرده است. سکانس ورودش به فضای پایین شهر و نمایش استرس آمیخته به شگفتی و ترس، در کنار حضورش در سکانسهای جنجال برانگیز مهدکودک و مجتمع، درخشان است.
رقیب: سحر دولتشاهی/ عرق سرد و امیر
سحر دولتشاهی در «عرق سرد» در قامت یک کارمند فدراسیون، با ارائه درست گفتار و کردار مخصوص این تیپ، خوب ظاهر شده است. او پایش را از گلیم نقش فراتر نمیگذارد، بیراهه نمیرود و به اندازه به مخاطب اش حس منتقل میکند. دولتشاهی در «امیر» نیز دردی پنهان در پیکر زنی مجنون را به خوبی ایفا کرده و از پس سختیهای نقش مانند نگاه ناآرام و بی تعادلی در گفتار و رفتار برآمده است. او یک نامزدی سیمرغ را در کارنامه دارد.
دیگران: لیلی رشیدی پس از سالها تمرکز بر تئاتر و دوری از فضای سینما، امسال با «جاده قدیم» منیژه حکمت و «عرق سرد» به سینما برگشته و ممکن است حاصل تجربههای تئاتریاش در این سالها نظر داوران را جلب کند. مرجان اتفاقیان، بازیگر جوان فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» هم با دو سکانس به شدت تاثیرگذار در این فیلم که ترس و درماندگی یک دختر حاشیهشهری را به بهترین نحو نمایش میدهد، میتواند از شانسهای سیمرغ مکمل زن باشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مناسبتهای مهم انقلاب؛ مایه استحکام نظام و افزایش سرمایه انقلاب
حضرت آیت ا... خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز پنج شنبه و همزمان با سالروز بیعت تاریخی همافران نیروی هوایی در ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ با امام (رحمة ا...) با جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و قرارگاه پدافند هوایی ارتش دیدار کردند. به گزارش پایگاه حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اسلامی، ایشان در این دیدار، ایام ا... و مناسبتهای مهم انقلاب اسلامی را مایه قوام و استحکام نظام دانستند و تأکید کردند: امسال به لطف الهی، ۲۲ بهمن از آن ۲۲ بهمنهای تماشایی خواهد بود. رهبر انقلاب اسلامی حرکت ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ و دیگر مناسبتهای مهم انقلاب اسلامی را فراتر از یک خاطره افتخارآمیز دانستند و گفتند: همه این ایام ا...، چه مناسبتهای دوران انقلاب اسلامی و چه مناسبتهای مهم ۳۹ سال گذشته، زمینهساز افزایش ذخیره و سرمایه انقلاب و موجب استحکام بیشتر پایههای انقلاب اسلامی میشوند.
انقلابیونِ امروز، ایستادهتر و بصیرتر از انقلابیون روزهای اول انقلاب هستند
حضرت آیت ا... خامنهای، انقلاب اسلامی را حقیقتی زنده دانستند و با تأکید بر این که استحکام و قوام امروز انقلاب بیشتر از روزهای اول است، خاطرنشان کردند: انقلابیونِ امروز، ایستادهتر و آگاهتر و بصیرتر از انقلابیون روزهای اول انقلاب هستند و بر همین اساس، انقلاب پیش رفته و تکامل یافته است. رهبر انقلاب اسلامی، تغییر و تحول را همچون دیگر موجودات زنده، جزو ذات انقلاب برشمردند و افزودند: اکنون که انقلاب در حال ورود به چهل سالگی خود است، اصول و مبانی، ثابت و پایدار مانده، اما از این درخت تناور و ریشهدار، میوههای نوبهنو و جدید بروز کرده است.
ابزارهای دشمن از نظریه پردازان قلابی و قلم به مزدها تا دلقک ها
ایشان کانون اصلی مقابله دشمنان با انقلاب اسلامی را جلوگیری از ظهور ثمرات جدید و استمرار و استقامت انقلاب برشمردند و گفتند: منظور از دشمنان همان کسانی هستند که با پیروزی انقلاب اسلامی، حکومت دستنشانده و مطیع آن ها در این منطقه حساس سرنگون شد که در رأس آن ها دولت آمریکا قرار دارد. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شیوههای متنوع و گسترده دشمنان برای مقابله با انقلاب خاطرنشان کردند: آن ها از متفکر نماها، نظریه پردازان قلابی، روزنامه نگاران و قلم به مزدها، دلقک و همه امکانات فضای مجازی استفاده می کنند تا بر مردم تأثیر بگذارند اما ناگهان در برخی ایام ا... همچون ۲۲ بهمن و یا ۹ دی سال ۸۸ و یا ۹ دی امسال و راهپیماییهای خودجوش و پرشور و پرهیجان بعد از آن، سیل جمعیت به خیابان ها می آیند و با سر دادن شعاری واحد، همه محاسبات دشمنان را به هم می زنند.
امسال به دلیل برخی یاوه گویی های آمریکا، حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن از همیشه گرم تر خواهد بود
حضرت آیت ا... خامنهای، تلاش های بدخواهان ملت ایران را فراتر از اقدامات در فضای مجازی دانستند و گفتند: آن ها از تحریم نیز استفاده می کنند تا مشکلات اقتصادی به وجود آورند، اما همین مردم به دلیل عشق به انقلاب اسلامی، گسترده به خیابان ها میآیند و موجب قوام و استحکام انقلاب می شوند. ایشان راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را یک نمونه از عشق و ارادت مردم به انقلاب دانستند و افزودند: امسال به دلیل یاوه گویی های برخی از دولتمردان آمریکا و غیر آمریکا، مردم احساس می کنند که دشمن در حال کمین گرفتن و درصدد دشمنی است و به همین علت، به حول و قوه الهی، حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال از همیشه گرم تر و پرشورتر خواهد بود و همه خواهند آمد.
در زمینه عدالت اجتماعی، کمکاری و عقبماندگی داریم و آن کاری که باید انجام بگیرد، هنوز انجام نگرفته است
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه با تأکید بر این که سیاستهای اصولی نظام برآمده از انقلاب اسلامی است، گفتند: از جمله سیاستهای اصولی نظام، «استقلال اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی»، «آزادی» و «پیشرفت همه جانبه مادی و معنوی» است که در برخی زمینه ها به ویژه علم و فناوری پیشرفتهای خوبی بهدست آمده است. حضرت آیت ا... خامنهای، «عدالت اجتماعی» را یکی دیگر از سیاستهای اصولی نظام برشمردند و افزودند: هدف از عدالت اجتماعی، برداشتن فاصله های میان مردم است که البته در این زمینه، کمکاری و عقبماندگی داریم و آن کاری که باید انجام بگیرد، هنوز انجام نگرفته، ولی همه بدانند که ما از این سیاست اصولی صرفنظر نکردهایم و با جدیت بهدنبال آن هستیم.
برخورد با ظلم و فساد در میان کارگزاران حکومتی باید شدیدتر و جدیتر از بقیه موارد باشد
ایشان یکی از راه های تحقق عدالت اجتماعی را مبارزه با ظلم و فساد دانستند و افزودند: مبارزه با ظلم و فساد بسیار سخت است و همان گونه که چند سال قبل گفتم، فساد همچون اژدهای هفتسر افسانه هاست که از بین بردن آن به راحتی امکان پذیر نیست و یک سرش را که می زنی با شش سر دیگر حرکت می کند، ولی حتماً باید انجام شود. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: برخورد با ظلم و فساد در میان کارگزاران حکومتی باید شدیدتر و جدیتر از بقیه موارد باشد و همه مسئولان و مدیران کشور باید به این موضوع توجه کنند.
حکومت آمریکا بدتر از داعشی های وحشی است
رهبر انقلاب اسلامی، «ایستادگی در برابر ظلم و فساد در سطح بین المللی و رسوا کردن آن» را از جمله سیاست های اصولی برشمردند و تأکید کردند: امروز ظالم ترین و بی رحم ترین مجموعههای دنیا، حکومت آمریکاست که حتی بدتر از داعشی های وحشی است. حضرت آیت ا... خامنهای با یادآوری این موضوع که داعش را آمریکاییها به وجود آوردند و رئیس جمهور فعلی آمریکا در تبلیغات انتخاباتی به آن اشاره کرد، گفتند: آمریکاییها علاوه بر ایجاد داعش، از آن ها پشتیبانی کردند و احتمالاً آموزش برخی شیوه های خشن و وحشیانه را نیز مجموعه های وحشی آمریکا همچون بلکواتر به عهده داشتند اما دولت آمریکا با وجود همه این بیرحمیها و سنگدلیها، در تبلیغات بین المللی مدعی حمایت از حقوق بشر و مظلومان و حقوق حیوانات است که باید با بیان حقایق، آن ها را رسوا کرد.
پاسخ رهبری به اتهام وقیحانه آمریکا: در حالی که مردم یمن در محاصره هستند، چگونه امکان ارسال موشک وجود دارد؟
ایشان، حمایت از ظلم ۷۰ ساله به ملت فلسطین و همچنین حمایت از کشتار مردم یمن و ظلم به آنان را نمونه های آشکاری از ظلم آمریکاییها دانستند و افزودند: زیرساختهای یمن و مردم مظلوم این کشور، به طور روزانه به وسیله همپیمانان آمریکا و با سلاح های آمریکایی بمباران میشوند اما دولت آمریکا هیچ اعتراض و اعتنایی نمیکند ولی با کمال وقاحت با نمایش چند آهنپاره، ادعای بی دلیل ارسال موشک از ایران را مطرح می کنند. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در حالی که مردم یمن در محاصره هستند، چگونه امکان ارسال موشک وجود دارد؟ ایشان افزودند: مبارزین و مجاهدین یمنی محاصرهاند، به آن ها چیزی نمی شود رساند؛ اگر می شد رساند، ما به جای یک موشک صد موشک به آن ها می دادیم. حضرت آیت ا... خامنهای تأکید کردند: البته بر اساس دستورات صریح اسلام باید در مقابل ظالم ایستاد و به مظلوم کمک کرد.
آمریکا میخواست و نتوانست و ما خواستیم و توانستیم
ایشان به یک نمونه از ورود و ایستادگی جمهوری اسلامی ایران در قضایای منطقه اشاره کردند و گفتند: در قضیه مقاومت در منطقه غرب آسیا، آمریکاییها تصمیم داشتند مقاومت را ریشهکن کنند اما ما ایستادیم و گفتیم اجازه نمیدهیم. امروز برای همه دنیا ثابت شده است که آمریکا میخواست و نتوانست و ما خواستیم و توانستیم.
تکیه بر نام مردم در سخنان مسئولان بسیار خوب است، اما باید مردم را بشناسند و بشناسیم
حضرت آیت ا... خامنهای در ادامه به یک مسئله مهم یعنی مسئله «مردم» و امتیاز بزرگ «مردمی و دینی بودن» انقلاب اسلامی پرداختند و گفتند: انقلاب اسلامی، مردمی بود و مردمِ معتقد به اسلام در همه مراحل همچون دفاع مقدس و شهادت فرزندانشان، صبر و شکر کردند، زیرا این دفاع و شهادت در راه خدا و امام حسین علیه السلام بود. رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر این که در همه برنامهها باید مردم در اولویت باشند، گفتند: اسم مردم مکرر آورده می شود که البته تکرار و تکیه بر نام مردم در سخنان مسئولان بسیار خوب است اما باید مردم را بشناسند و بشناسیم.
مردم را اشتباه نگیرید؛ مردم همان کسانی هستند که حماسه ۲۲ بهمن هر سال را به وجود می آورند
ایشان با اشاره به فعالیت روشنفکران در دوره طاغوت و دم زدن آنان از مردم، خاطرنشان کردند: رژیم طاغوت در مقابل آن روشنفکران و آثار آن ها چندان سختگیری نمیکرد زیرا نه روشنفکران حرف مردم را میفهمیدند و نه مردم حرف آن ها را، ولی امام بزرگوار که وارد میدان مبارزه شد، هم او مردم را شناخت و هم مردم سخن او را شناختند و با همه وجود وارد میدان شدند. حضرت آیت ا... خامنهای با تأکید مجدد بر «شناخت مردم»، افزودند: مردم چه کسانی هستند؟ مردم همان کسانی هستند که حماسه ۲۲ بهمن هر سال را به وجود می آورند، مردم همان کسانی هستند که پس از وارد شدن اغتشاشگران به صحنه، حتی اگر اعتراضی هم داشتند، خود را کنار کشیدند و در روز ۹ دی به میدان آمدند. مردم همین ها هستند. آن ها را اشتباه نگیرید. مردم را بشناسید و خالصانه و برای رضای خدا، برای مردم کار کنید زیرا خداوند از ما مسئولان خواسته است خادم مردم باشیم و به آن ها خدمت کنیم.
حرف مردم، شکایت از فساد و تبعیض است
ایشان تأکید کردند: حرف مردم، شکایت از فساد و تبعیض است. مردم بسیاری از مشکلات را تحمل میکنند اما از فساد و تبعیض شِکوه دارند و آن را تحمل نمی کنند، بنابراین مسئولین هر سه قوه باید بهطور جدی با فساد مبارزه کنند. حضرت آیت ا... خامنهای در بخش پایانی سخنانشان، نیروهای مسلح را به سازندگی توصیه کردند و گفتند: سازندگی در درجه اول، خودسازی و ساخت نظامیانی در تراز نظام اسلامی یعنی نیروهایی مؤمن، شجاع، فداکار و با تدبیر است که در مقابل دشمن با کمال قدرت ایستادگی میکنند اما در مقابل دوستان هیچگونه تکبری ندارند.فرمانده کل قوا با اشاره به سابقه درخشان نیروی هوایی در جهاد خودکفایی و ساخت تجهیزات، افزودند: برخی کشورها تنها چیزی که دارند پول است اما از دین، اخلاق، عقل، توانایی و مهارت بیبهرهاند ولی شما جوانان، با استعداد و توانایی فکری و قدرت ابتکار میتوانید تجهیزات و سازمان نیروی هوایی را نوسازی کنید و بدانید پیروزی با شماست. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در همه قضایای این سال ها، به توفیق الهی، نیروهای انقلابی پیروزی را از آنِ خود کردهاند و در آینده نیز به کوری چشم دشمن، پیروزی متعلق به شما و متعلق به ملت ایران است.
فرمانده نیروی هوایی ارتش : آمادهایم به پیمان خود برای برداشتن لکه ننگ رژیم صهیونیستی عمل کنیم
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، امیرسرتیپ شاهصفی فرمانده نیروی هوایی ارتش، تشکیل جهاد خودکفایی در نیروی هوایی را از تدابیر مهم و راهبردی حضرت آیتا... خامنهای در سال ۱۳۵۸ دانست و با بیان گزارشی از توانمندیهای نیروی هوایی در ساخت تجهیزات و همچنین توان دفاعی و رزمی، گفت: نیروی هوایی در کمک به آسیبدیدگان زلزله کرمانشاه و همچنین کمک به مسلمانان مظلوم و جبهه مقاومت، حضوری فعال دارد و آمادهایم به پیمان سربازی خود با برداشتن لکه ننگ رژیم صهیونیستی و جریان تکفیری از منطقه، عمل کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


«آخرین خبر» وابسته به موسسه فرهنگی هنری خراسان که با 8 میلیون کاربر پرمخاطب ترین محصول فضای مجازی کشور است از مخاطبان خود درخواست کرده در ایام دهه فجر تصاویری از خود را با پرچم زیبای کشورمان ارسال کنند تا این تصاویر در مجموعه محصولات این بنگاه منتشر شود، این درخواست با استقبال گسترده مخاطبان همراه شده و تصاویر بسیار زیادی از قشرهای مختلف با این رویکرد به آخرین خبر رسیده است. تعداد عکسهای ارسالی تا شب گذشته به بیش از 9 هزار تصویر رسیده است. آخرین خبر تا روز پس از راهپیمایی 22 بهمن همچنان منتظر دریافت تصاویر شما برای درج در محصولات خود است. تصاویر را به آی دی تلگرامی akharinkhabar_pr @ ارسال کنید یا پس از نصب اپلیکیشن آخرین خبر با استفاده از کافه بازار، از بخش "عکاسخونه" تصاویر خود را ارسال کنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی قاسمیان- با این که از گفتوگوی رضا رشیدپور و محمدحسین مهدویان در برنامه «هفت»، پنج روز گذشته اما حواشی این گفتوگو همچنان ادامه دارد. ابتدا جنجالی درباره لو دادن اتفاقات آخر قصه «لاتاری» مطرح شد که با بحثی پرسروصدا بین عوامل فیلم و رشیدپور به سرانجام رسید و به تازگی ویدئوی تقطیع شده ای از حرفهای کارگردان «لاتاری» درباره شاهنامه فردوسی، حاشیهساز شده است.
او در «هفت» دوشنبهشب هفته پیش، در پاسخ به سؤال رضا رشیدپور مبنی بر شعاری بودن فیلم، از شاهنامه فردوسی، نام برده بود که جنجالی هم شد.
او در این برنامه در پاسخ به رشیدپور گفته بود: «اگر بخواهیم اینطوری نگاه کنیم، شاهنامه فردوسی را هم میتوان اثری فاشیستی، نژادپرستانه، پر از شعار و خشونت تعبیر کرد». و بعد از تأیید تلویحی رشیدپور، مهدویان ادامه داد: «میخواهید من بعضی از ابیات فردوسی را بخوانم که خیلی فاشیستی است؟»
بریده تقطیعشده ویدئوی این گفتوگو که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، عبارت «اگر بخواهیم ....» را نداشت و بازتابهای فراوانی در میان اهالی هنر و ادبیات داشت.
چند تن از استادان بزرگ زبان فارسی براساس همان ویدئوی تقطیع شده به ماجرا واکنش جدی نشان دادند.
این ماجرا حتی پای برخی مسئولان مشهد و همایون شجریان را هم به میان آورد و اعتراضات تا دیروز ادامه داشت. جالب تر از همه، حرف های مسعود فراستی بود که مدعی شد مهدویان باید سرجایش بنشیند و گنده تر از دهانش صحبت نکند.
با این حال محمدحسین مهدویان، پنج شنبهشب با حضور در برنامه «سینما دو» در گفتوگو با حامد عنقا، درباره ویدئویی کوتاه که از صحبتهایش در «هفت» منتشر شده بود، توضیحی ارائه کرد.
او درباره این ویدئوی تقطیعشده گفت: «وقتی مجری برنامه به من گفت فیلمت فاشیستی و تروریستی است، به نوعی به شاهنامه پناه بردم و گفتم «اگر» این طوری برداشت کنیم، از شاهنامه هم میشود برداشت فاشیستی داشت.» مهدویان در ادامه ضمن عذرخواهی از تعابیری که در «هفت» به کار برده بود، گفت: «اسم پسر من آرش است. چرا آرش؟ آرش از سلاح استفاده کرده، مرزهای ایران را تعیین کرده، ولی فقط جان خودش را نثار کرده و خونی بر زمین نریخته است.»
مشخص نیست صحبت های مهدویان اولین بار توسط چه کسانی تقطیع شده و با چه هدفی جمله شرطی او در این گفت وگو حذف شده؛ اما مهدویان هم می توانست برای بیان منظورش از عبارت های دقیق تری استفاده کند به خصوص این که بین نقد فیلم و یک برنامه زنده مثل هفت، ذکر مثال از شاهنامه که شاهکاری ماندگار است برای دفاع از محتوای یک فیلم کمی نامانوس بود؛ هر چند هدف بدی پشت آن قرار نداشت از طرفی این حجم از واکنش به ویدئوی تقطیع شده که منظور گوینده در آن کاملاً دگرگون شده بود، باز هم نشان داد شبکه های اجتماعی می تواند ما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد پیش از آن که بدانیم واقعیت ماجرا چه بوده است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نبی شریفی- المپیک زمستانی 2018 «پیونگ چانگ» که از سوی کره جنوبی «بازی های صلح» نام گرفته بود، با نمایش پرچم مشترک شبه جزیره کره آغاز شد. همچنین در اتفاقی کم سابقه در روابط میان دو کره، «مون جائه این» رئیس جمهور کره جنوبی با «کیم جونگ نام» رئیس پرزیدیوم کره شمالی (رئیس جمهور تشریفاتی) و «کیم یو جونگ»، خواهر «کیم جونگ اون»که برای افتتاحیه مراسم ورزش های زمستانی به کره جنوبی سفر کرده است، دیدار کرد و با آن ها دست داد. دیروز، هواپیمای اختصاصی حامل هیئت عالی رتبه اعزامی کره شمالی نیزبرای شرکت در مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی در فرودگاه اینچئون نزدیک سئول، پایتخت کره جنوبی به زمین نشست. «کیم یو جونگ» خواهر «کیم جونگ اون»، رهبر کره شمالی، از اعضای این هیئت است. ریاست هیئت را کیم یونگ نام، رئیس هیئت رئیسه مجمع عالی خلق - پارلمان کره شمالی - برعهده دارد. از زمان درگذشت کیم ایل سونگ، رهبر پیشین و پدر بزرگ رهبر کنونی کره شمالی که سمت ریاست جمهوری این کشور را برعهده داشت، به احترام او این عنوان به فرد دیگری داده نشده است و رئیس مجمع عالی خلق از لحاظ تشریفاتی، رئیس کشور و عالیترین مقام دولتی آن کشور محسوب میشود. به این ترتیب، کره شمالی از لحاظ تشریفاتی در بالاترین سطح در مراسم افتتاحیه حضور دارد.گرم شدن روابط دو کره در سرمای زیر صفر شهر «پیونگ چانگ» در حالی رخ داده است که کره شمالی رزمایشی را به مناسبت سالگرد تاسیس ارتش این کشور یک روز قبل از شروع بازی های المپیک زمستانی کره جنوبی برگزار کرد.به گفته مقامهای ارشد پیونگیانگ این رژه به مناسبت هفتادمین سالگرد تشکیل ارتش خلق کره برگزار شده است. این در حالی است که در دهههای پیش، سالروز شکلگیری نیروهای نظامی کره شمالی ۲۵ آوریل (5 اردیبهشت) جشن گرفته میشد. به نظر میرسد پیونگیانگ مایل است از توجه رسانههای بینالمللی به المپیک زمستانی کره جنوبی، برای نمایش تواناییهای نظامی خود بهره ببرد. در این مراسم پیشرفته ترین موشک بالستیک کره شمالی مقابل «کیم جونگ اون» رهبر این کشور که در طول مراسم لبخند ذوق و شگفتی از صورتش محو نمی شد به نمایش در آمد. در این میان، گلوبال تایمز در گزارشی نوشت: نشان دادن این موشک های پیشرفته در جریان این رژه نشان می دهد که این کشور تمایلی به رها کردن برنامه هسته ای نظامی و توسعه موشکی بالستیک ندارد. در این میان آمریکااز ادامه فعالیت های هسته ای کره شمالی در کنار آغاز روابط دیپلماتیک اش با همسایه جنوبی ابراز نگرانی کرده است. «مایک پنس» معاون رئیس جمهور آمریکا که در مراسم المپیک حضور یافته است در دیدار با رئیس جمهور کره جنوبی گفت که فشارهای این کشور بر کره شمالی آن قدر ادامه خواهد یافت تا پیونگ یانگ به مذاکرات خلع سلاح هسته ای تن بدهد. این دیدار در شرایطی انجام می شود که بسیاری بر این باورند که بهبود روابط دو کره می تواند باعث ضعیف تر شدن اتحاد کره جنوبی و آمریکا و کاهش فشار بین المللی بر کره شمالی شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کرهجنوبی در حالی میزبان المپیک زمستانی 2018 است که کمپانی سامسونگ به عنوان اسپانسر اصلی این رقابتها چهارشنبه در اقدامی وقیحانه از اهدای گوشیهای همراه گلکسی نوت 8 این کمپانی به ورزشکاران ایرانی (و البته کرهشمالی) شرکتکننده در بازیها به دلیل تحریمهای سازمان ملل امتناع کرد. این گوشیها که به تعداد 4 هزار دستگاه ویژه المپیک زمستانی تهیه شده بود در حالی به ورزشکاران ایران اهدا نشد که این اتفاق خود نسخهای از نقض آشکار روح المپیک و منشور المپیزم است. در توجیه این اتفاق حرفهای ضد و نقیضی زده شد از جمله اینکه AFP در گزارشی مدعی شد از آنجایی که هر گوشی سامسونگ 920 دلار ارزش دارد، اهدای این گوشیها به ورزشکاران ایرانی و کره شمالی به عنوان یک کالای لاکچری باعث میشود که کره جنوبی بیش از حد مجازی که سازمان ملل برای آنها تعیین کرده با این 2 کشور تبادل تجاری کالاهای لوکس داشته باشد. این در حالی است که 22 ورزشکار از کره شمالی و 4 ورزشکار از ایران در بازیهای المپیک زمستانی امسال حضور دارند. اینکه مسئولان کرهشمالی تا چه اندازه به ورزشکاران کشورشان اجازه استفاده از این گوشی در کشور خود را میدهند موضوعی است که اصلا قصد ورود به آن را نداریم. اما از آنجا که این موضوع عزت و غرور ورزشکاران ایران را تحتالشعاع قرار داد، با واکنش شدید مسئولان سیاسی و ورزشی کشورمان مواجه شد و درنهایت هم مسئولان مربوطه را وادار به عذرخواهی کرد. در اولین گام کمیته ملی المپیک ایران به IOC نامه اعتراضی نوشت و این رفتار را ناقض منشور المپیک دانست. شاهرخ شهنازی، دبیر کل کمیته ملی المپیک با ارسال نامههای جداگانه به کمیته بینالمللی المپیک و کمیته ملی المپیک کره جنوبی و سفیر این کشور خواستار پیگیری و برخورد با تصمیم غیرالمپیکی کمپانی سامسونگ با کاروان اسکی ایران شد.
وزارت ورزش رفتار توهینآمیز شرکت کرهای را محکوم کرد
وزارت ورزش و جوانان نیز با انتشار بیانیهای رفتار توهینآمیز شرکت کرهای نسبت به ورزشکاران ایرانی حاضر در بازیهای المپیک زمستانی را محکوم کرد: «ما همواره با دولت و ملت کره جنوبی روابط عمیق اقتصادی، فرهنگی و ورزشی داشتهایم ولی این اقدام ناشایست را توهین به ورزشکارانمان که نمایندگان ملت بزرگ و متمدن ایران و سفیران صلح ما در المپیک زمستانی ٢٠١٨ پیونگ چانگ هستند تلقی میکنیم. از مقامات این شرکت و مسببان این اقدام تبعیضآمیز و زشت میخواهیم تا با عذرخواهی رسمی از ایران سعی در جبران اقدام ناپسند خود داشته باشند.»
احضار سفیر کره جنوبی به وزارت خارجه
در پی اقدام غیراخلاقی و غیرورزشی شرکت سامسونگ سفیر کره جنوبی به وزارت امور خارجه احضار شد. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه با تایید این خبر به ایسنا گفت: «کیم سونگ هو سفیر کره جنوبی در تهران توسط محمود فرازنده دستیار وزیر امور خارجه و مدیر کل آسیا و اقیانوسیه به وزارت امور خارجه فرا خوانده شد. در این دیدار مراتب اعتراض شدید وزارت امور خارجه و جمهوری اسلامی ایران به وی اعلام شد. سفیر کره جنوبی طی تماسهای مکرر با مقامات ذیربط در وزارت امور خارجه و دولت کره جنوبی و شرکت سامسونگ موضوع را به دلیل اهمیت و حساسیت دنبال کرده و طبق اظهارات مقامات رسمی دولت کره جنوبی و شرکت سامسونگ هیچگونه دخالتی در بروز این سوءتفاهم و توزیع اقلام اهدایی به عنوان اسپانسر این بازیها نداشتهاند.»
تهدید ظریف به تحریم سامسونگ
این اتفاقات در حالی رخ داد که یک منبع مطلع گفت: «وزیر امور خارجه کشورمان پس از اقدام غیراخلاقی شرکت سامسونگ در جلسهای به سفیر کره جنوبی در تهران اعلام کرده که اگر کرهایها این اقدام خود را جبران نکنند، گوشی خود را تغییر خواهد داد.» این منبع مطلع به ایسنا گفت در حال حاضر محمدجواد ظریف از گلکسی اس 8 استفاده میکند.
شریعتمداری: سامسونگ عذرخواهی کند
محمد شریعتمداری وزیر صنعت، معدن و تجارت هم توهین به ورزشکاران ایرانی از سوی شرکت سامسونگ در المپیک زمستانی را محکوم کرد. به گزارش فارس، او گفت: «ممنوعیت ورزشکاران ایرانی از دریافت گوشیهای سامسونگ در المپیک زمستانی توهینآمیز است و این حرکت محکوم میشود و باید از ملت بزرگ ایران عذرخواهی کنند. من تا زمانی که عذرخواهی رسمی نشود همچون وزیر امور خارجه از گوشی تلفن همراه این شرکت استقاده نخواهم کرد.»
احتمال عدم ثبت گوشیهای سامسونگ در ایران
به گفته یک منبع آگاه گویا آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات هم به دنبال اخذ تصمیماتی است. به گزارش فارس، این منبع آگاه گفت: «جهرمی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به دنبال آن است که در صورتی که شرکت سامسونگ عذرخواهی رسمی نکند، پیشنهاد عدم ثبت گوشیهای سامسونگ در کشور را در کارگروه مربوطه مطرح و از ورود این برند به کشور جلوگیری کنند.»
سامسونگ توپ را به زمین IOC انداخت
با بالا گرفتن دامنه اعتراضات مسئولان ایرانی، شرکت سامسونگ توپ را به زمین کمیته بینالمللی (IOC) انداخت و اعلام کرد که هیچ توضیحی برای داده نشدن گوشیهای سامسونگ به ورزشکاران ایرانی ندارد زیرا کمیته بینالمللی المپیک مسئول پخش گوشیها بوده است.
IOC: به ورزشکاران ایرانی هم گوشی میدهیم
کمیته بینالمللی المپیک در واکنش به اتفاق تلخ اخیر اعلام کرد گوشی موبایل در اختیار همه ورزشکاران همه کشورهای شرکتکننده در المپیک زمستانی ۲۰۱۸ پیونگچانگ قرار خواهد گرفت. ایرانیها میتوانند گوشیها را نگه دارند اما ورزشکاران کره شمالی نه (به دلیل شرایط حاکمیتی خاص این کشور).
صالحیامیری: تا عذرخواهی نکنند، گوشیها را نمیپذیریم
رضا صالحیامیری، رئیس کمیته ملی المپیک که بعد از رفتار تبعیضآمیز شرکت سامسونگ دستور خرید گوشی برای ملیپوشان ایران و دلجویی از آنها را به سرپرست کاروان اعزامی ایران ابلاغ کرده بود در واکنش به تاکید IOC در خصوص اهدای گوشی به ورزشکاران ایرانی گفت: «تا زمانی که از ورزشکاران ایرانی عذرخواهی نشود، آنها گوشیهای همراه هدیه شرکت سامسونگ را قبول نمیکنند.»
تماس تلفنی IOC با مسئولان ایران
در پی موضعگیری مسئولان سیاسی و مسئولان کمیته ملی المپیک ایران در خصوص رفتار سامسونگ، یکی از مسئولان کمیته بینالمللی المپیک در تماس با کمیته ملی ایران خواستار حل این مشکل شد. به گزارش تسنیم، این مسئول از ایران سوال کرده که اگر نامهای از طرف شرکت سامسونگ تحویل کاروان ایران شود، ایران از مواضع خود عقبنشینی خواهد کرد یا نه که در پاسخ مسئولان کمیته ملی المپیک ایران اعلام کردند هیچ نامهای را بدون ذکر عذرخواهی نخواهند پذیرفت و مقصر این اتفاق چه کمیته بینالمللی المپیک و چه شرکت سامسونگ باشد باید رسما عذرخواهی کند.
ماهیگیری الجی از آب گلآلود
بعد از اقدامات ناپسند شرکت سامسونگ، الجی به عنوان رقیب دیرینه سامسونگ وارد عمل شد تا از این آب گلآلود به نفع خود ماهی بگیرد. کاوه مفتخری، مدیر بازاریابی و برند الجی در ایران از اهدای موبایل و تلویزیون این شرکت به ورزشکاران ایرانی خبر داد و به ایلنا گفت: «هدیه الجی به ورزشکاران ایرانی شامل یک دستگاه موبایل هوشمند جدید شرکت الجی با عنوان الجی V۳۰ پلاس به ارزش حدود ۴ میلیون تومان و یک دستگاه تلویزیون ۵۵ اینچی OLED سری C۷ الجی به ارزش ۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است. دفتر ایران الجی در حال هماهنگی است تا موبایلها از طریق نماینده اصلی و کرهای شرکت الجی به ورزشکاران اهدا شود و تلویزیون به دلیل حجیم بودن در ایران تحویل ورزشکاران اعزامی شود.»
دادستان کل: مدیر سامسونگ در ایران احضار شود
در پی اقدام توهینآمیز شرکت سامسونگ با ورزشکاران کشورمان، حجتالاسلاموالمسلمین محمدجعفر منتظری دادستان کل کشور طی دستور ویژهای به حشمتی معاون خود در حقوق عمومی خواستار پیگیری ویژه موضوع شد. به گزارش ایسنا، بخشی از دستور منتظری خطاب به حشمتی چنین آمده است: «با توجه به کسب منافع سرشار سالانه شرکت سامسونگ در فروش محصولات خود در جمهوری اسلامی ایران، مقرر میدارد در اولین فرصت مدیر شرکت سامسونگ در ایران را احضار و نسبت به موضوع اخذ توضیح و بررسی صورت گیرد. چنانچه متعهد به جبران خسارت معنوی به نحو متناسب با اقدام اهانتآمیز خود شدند، زمان مناسبی را تعیین و به مرکز شرکت اعلام کنند. در غیر این صورت شرکت سامسونگ به عنوان شخصیت حقوقی به دادسرای عمومی و انقلاب تهران جهت بررسی موضوع معرفی شوند.»
عذرخواهی رسمی IOC و رئیس کمیته برگزاری
کمیته بینالمللی المپیک و مسئول کمیته برگزاری بازیهای المپیک زمستانی در نامهای به صورت رسمی از ایران عذرخواهی کرد. شاهرخ شهنازی، دبیرکل کمیته ملی المپیک در مصاحبه با ایسنا با تایید این خبر گفت: «2 نامه عذرخواهی برای ایران نوشته شده. یکی را رئیس کمیته برگزاری بازیهای المپیک زمستانی به سرپرست کاروان ایران داده و در آن عذرخواهی کردند. نامه دوم را یکی از مسئولان کمیته بینالمللی المپیک برای رئیس کمیته ملی المپیک ارسال کرده و به شدت اظهار تاسف و عذرخواهی کرده. حتی اعلام کرده در صورت فرصت جلسهای را با مسئولان و ورزش ایران داشته باشد و دلجویی کند.»
سلطانیفر: سامسونگ و IOC به خواسته ما عمل کردند
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش با اشاره به عذرخواهی شرکت سامسونگ و کمیته برگزاری بازیهای المپیک زمستانی پس از موضع سرسختانه ایران گفت: «از ساعات اولیه موضعگیری سختی انجام دادیم و دستگاه دیپلماسی ایران و وزیر امور خارجه و همچنین وزیران صنعت و معدن و ارتباطات وارد عمل شدند تا اقدامات تنبیهی را انجام دهند. شرکت سامسونگ ابتدا این موضوع را بر گردن مسئولان برگزارکننده مسابقات انداخت اما با پیگیریهایی که انجام شد کمیته برگزاری بازیها و همچنین این شرکت از ایران عذرخواهی کردند و آنچه ما دنبالش بودیم محقق شد و طبیعتا مراحل بعدی نیز پیگیری خواهد شد.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


«فرزندانم در حالی که در محوطه کاخ نیاوران بازی می کردند، شعارهای «مرگ بر شاه» را می شنیدند و همین موضوع تاثیر بسیار بدی بر روحیه حساس آن ها گذاشت.»سخن که به این جا می رسد، بغض گلوی فرح پهلوی را می فشارد. فرح در حال واکاوی ریشه های فرو غلتیدن لیلا و علیرضا پهلوی، 2 فرزندش در دام اعتیاد و سپس خودکشی است. در اتاقی که با مجری شبکه «من و تو» مصاحبه می کند، جای بسیاری از افراد خالی است. در محل اقامت فرح، جای خانواده زنده یاد دکتر حسین فاطمی واقعا خالی است تا برای ملکه پهلوی بازگویند که تیرباران او به عنوان وزیر خارجه دولت دکتر مصدق، در حالی که تنی به شدت تبدار داشت، با روح «حساس» آن ها چه کرده است؟ کاش خانواده دکتر فاطمی با فرح پهلوی رو به رو می شدند و به او میگفتند که پس از کودتای 28 مرداد 1332، چه ها بر سر آن ها آمده و آیا این مصیبت ها، آن ها را همچون لیلا وعلیرضا به سوی اعتیاد و خودکشی سوق داده است؟!
ترجیح فرار بر قرار
در دی ماه 1357 بر شاه نیز عیان شده بود که کار رژیم شاهنشاهی تمام است و گوش های او خیلی دیر پیام انقلاب مردم ایران را شنیده اند. شاه البته پیش از آن، از طریق ساواک دریافته بود که غلامرضا و اشرف پهلوی، برادر ناتنی و خواهر تنی اش، بخش اعظم ثروت هنگفت خود را به بانک های غربی منتقل کرده اند و او نیز باید به پیروی از آن ها چنین کند.درباره کیفیت این نقل و انتقالات مالی، گزارش ها و اظهارنظرها فراوان است و در عین حال متفاوت. شاه در ایام گریختن از ایران، در مصاحبه های خود با خبرنگاران اروپایی و آمریکایی، اصل این نقل و انتقالات را پذیرفت و البته درباره رقم دارایی های منتقل شده، زیرکانه سکوت اختیار کرد. اما سماجت خبرنگاران بر این سکوت غلبه کرد و آن ها به روش های مختلف دریافتند که شاه میلیاردها دلار را به بانک های غربی منتقل کرده است. بازتاب این افشاگری های رسانه ای، چیرگی ترسی تمام عیار بر شاه بود، نه به این دلیل که باید پاسخ گوی ملت ایران باشد، بلکه از آن رو که میزبانان حریصش در دوران آوارگی دریافته بودند که طعمه ای بس فربه در چنگ آن هاست. شاه به شدت از این شرایط وحشت زده و به اطرافیانش بدگمان شده بود. او از این می ترسید که میزبانان، او و خانواده اش را در ازای دریافت دارایی های منتقل شده، به گروگان بگیرند یا حتی سر به نیست کنند. گزارش های منابع آمریکایی نشان می دهد که بیمناکی شاه به ویژه در پاناما و با میزبانی «توریخوس»، دیکتاتور این کشور اوج گرفته بود.
از مصر تا مصر!
در این شرایط دلهره آور، سرطان غدد لنفاوی نیز در جسم شاه گسترش می یافت و او آرام آرام دریافته بود که باید در پی جایی برای آخرین توقف باشد. از همین رو، اردشیر زاهدی، داماد شاه دست به کار شد تا مقدمات اقامت او را در آمریکا فراهم آورد. سفارتخانه ایران در واشنگتن در دوران سفارت زاهدی، کانونی برای لابی مقام های آمریکایی و اروپایی، برگزاری شب نشینی های مجلل و زد و بندهای سیاسی بود و بر همین اساس، زاهدی گمان می کرد پاسخ آمریکا به درخواست شاه، لاجرم مثبت خواهد بود. اما برخلاف انتظار شاه و دامادش، آمریکا این درخواست را نپذیرفت. حال که سال ها از آن درخواست شاهانه میگذرد، تصور محمدرضا پهلوی از جایگاهش نزد مقام های کاخ سفید، بسیار ساده انگارانه به چشم می آید. شاه بر این باور ناصواب بود که آمریکا بدون لحاظ منافعش، رشته مودت دیرین را در این روزهای آوارگی هم پاس خواهد داشت.«جنون عظمت» که در سال های دهه 50 شمسی بر ذهن و ضمیر شاه، سایه افکنده بود، مانع از درک این نکته بدیهی می شد که او تنها ابزاری برای پیشبرد سیاست های منطقه ای آمریکاست و تا آن جا قدر و قیمت دارد که مهره ای سوخته و از اسب سیاست، فرو افتاده نباشد. با شدت گرفتن رایزنی ها برای واپسین توقفگاه شاه، انور سادات، رئیس جمهور مصر برای میزبانی از او و خانواده اش اعلام آمادگی کرد. شاه تور آوارگی خود را نیز از مصر آغاز کرده بود و جالب آن که، در این میان حتی، ملک حسین، شاه اردن و میهمان دائمی شب نشینی های دربار پهلوی، حاضر نشد میزبان آخرین روزهای زندگی شاه باشد. شاه پس از سفر به قاهره، مورد چند عمل جراحی قرار گرفت اما پزشکان دریافتند که کار از کار گذشته است و از همین رو، اعضای خانواده را بر بالین او فراخواندند. شاه سرانجام در پنجم مرداد 1359 جان داد و ثروت هنگفت اش میان وارثان تقسیم شد.
غریقان دریای ثروت
پس از مردن شاه، همسر، فرزندان و خواهران و برادران اوهر کدام مسیر خود را برای ادامه زندگی برگزیدند. وجه تشابه این مسیرهای متفاوت، بهره مندی تمامی آن ها از ثروتی عظیم بود.عکس ها و فیلم هایی که به ویژه طی سال های اخیر از زندگی اعضای خاندان پهلوی و منازل کاخ مانند آن ها در آمریکا و اروپا انتشار یافته، به خوبی نشان می دهد که برای آن ها فقدان شاه، هرگز مترادف با مضیقه مالی یا فروکاسته شدن از رفاه اقتصادی نبوده است. شاید به همین دلیل باشد که تاکنون جعبه سیاه دارایی های هنگفتی که شاه و خانواده اش از ایران به خارج منتقل کرده اند، به صورت دقیق ،رمزگشایی نشده است.
هتل لئونارد، لندن، 20 خرداد 1380
لیلا پهلوی به عنوان آخرین فرزند شاه، 9 ساله بود که پدرش مجبور به فرار از ایران شد. او پس از مرگ پدر و به مدد سهم الارث کلانش، توانست به گران ترین مدارس و دانشگاه های آمریکا راه یابد. توانمندی مالی این امکان را نیز برای او مهیا کرده بود که بتواند برخی آثار هنری گرانبها را گردآورد. با این وصف، انتشار خبری از او در 20 خرداد 1380، نزدیکانش را شوکه کرد. لیلا پهلوی در این تاریخ در هتل لئونارد، در مرکز لندن به سر می برد و با مصرف 270 قرص خواب آور به زندگی اش پایان داد. خاندان پهلوی که می دانستند خودکشی در خانواده شاه، از بحرانی عمیق در آن حکایت می کند، جامه ای از مظلوم نمایی بر این رسوایی پوشاندند و اعلام کردند که خودکشی لیلا پهلوی، 21 سال پس از مرگ پدرش، ناشی از افسردگی دیرپایی است که فقدان پدر برای او رقم زد.
بوستون، آمریکا، 14 دی 1389
در حالی که نزدیک به 10 سال از خودکشی لیلا پهلوی می گذشت، خبر دیگری از خانواده شاه انتشار یافت که این بار بسی شوکه کننده تر از خبر خودکشی لیلا بود. براساس گزارش ها، علیرضا پهلوی، سومین فرزند شاه،در 14 دی 1389، در منزل شخصی اش در بوستون آمریکا به زندگی خود پایان داد. علیرضای 44 ساله برای خودکشی از راهکاری خشن تر استفاده کرد و دست به اسلحه شد تا هیچ امکانی برای بازگشت به زندگی وجود نداشته باشد. او حدوداً 12 ساله بود که پدرش از ایران فرار کرد. علیرضا نیز مانند لیلا توانسته بود با بهره بردن از میراث شاه، در برخی از هزینه مندترین دانشگاه های آمریکا درس بخواند. با این وصف، توجیه خودکشی علیرضا برای خانواده شاه بسیار سخت بود. این بار هم آن ها ترجیح دادند به جای بازگویی حقیقت، خودکشی علیرضا پهلوی را ناشی از افسردگی بخوانند که پس از خودکشی خواهر کوچکترش، لیلا، گریبان او را گرفته است. پس از گذشت 6 سال از این خودکشی، فرح دیبا در مصاحبه ای با « من و تو» برای نخستین بار فاش کرد که علیرضا پهلوی به دلیل اعتیاد و نیز جفاها و خیانت های دوست دخترش دست به خودکشی زده است. جالب آن که، در بیانیه خاندان پهلوی (در سال 1389) پس از خودکشی علیرضا،تصریح شده بود که او به دلیل آزردگی و غمی که نسبت به رویدادهای ایران داشته، دست به این اقدام زده است! ادعایی که با اظهارات فرح در سال 1395، در تضاد کامل است و گواهی بر صداقت نداشتن خاندان پهلوی.
نتیجه گیری منطقی از خودکشی دو شاهزاده
خودکشی لیلا و علیرضا پهلوی به عنوان نیمی از فرزندان شاه،نشان می دهد که خانواده شش نفره محمدرضا پهلوی با بحران های عمیق اخلاقی، اعتقادی و روانی دست به گریبان بوده و هست. با توجه به نکاتی که به آن ها پرداخته شد، بر این دیدگاه می توان دلایل زیر را برشمرد:
1-اگر آن چنان که خاندان پهلوی ادعا کرده اند، خودکشی لیلا و علیرضا ناشی از افسردگی شدید بوده است، باید به این سوال پاسخ داد که با توجه به امکانات مالی دو شاهزاده، چرا آن ها به درمان خویش اقدام نکرده اند؟ به ویژه آن که علم روان شناسی پیشرفت های چشمگیری در اروپا و آمریکا کرده و بسیاری از بیماری های روحی و روانی را می توان دست کم کنترل و مهار کرد.
2-چرا این همدلی و دلسوزی میان اعضای خاندان پهلوی وجود نداشته که حتی در صورت مخالفت و مقاومت، نسبت به درمان دو شاهزاده بیمار اقدام کنند؟ آیا خاندانی که بر بیماری شدید 2 عضو جوانش چشم فرو می بندد، می تواند برای مردم ایران ،ادعای دلسوزی کند؟!
3-دو نکته پیشین با توجه به ادعای خاندان پهلوی مطرح شد، اما بر افسردگی روانی لیلا و علیرضا خرده ها می توان گرفت. روزانه، ده ها نفر در ایران، عزیزان خود را بر اثر پایان طبیعی عمر یا سوانح غیرطبیعی از دست می دهند. اگر بنا باشد فقدان نزدیکان، به تنهایی، به بروز افسردگی های شدید و نهایتا خودکشی بینجامد، علی القاعده باید به تعداد مرگ و میرها، خودکشی نیز روی دهد؛ امری که آمارها کاملا برخلاف آن حکم می دهند. این جاست که باید پای را از دایره تنگ افسردگی روانی فراتر نهاد و عوامل دیگری را در نظر آورد.
4-فیلسوفان دین، یکی از مهم ترین آثار دینداری در میان عموم مردم را صبر در برابر مصیبت ها و نیز معناداری حیات می دانند.به دیگر سخن، افزون بر این که آموزه های دینی بر خودکشی، خط بطلان می کشند، جهان بینی دینی اساسا مانع از این می شود که فرد دیندار به مرز خودکشی برسد. بنابراین به طور طبیعی باید پذیرفت که بیگانگی با دین و حتی ضدیت با آن، عاملی بوده که نیمی از فرزندان شاه را به ورطه خودکشی کشانده است.
5-آخرین اظهارات فرح پهلوی درباره خودکشی دو فرزندش، نشان می دهد که آن ها با استفاده از ثروت بادآورده شان، گام در راهی نهاده بودند که شاید فرجامی جز خودکشی نداشت. بی تردید، رسوخ همزمان «نیهیلیسم» یا همان پوچ گرایی و فساد اخلاقی و اعتیاد در پیکره یک خانواده، شیرازه آن را از هم می گسلد و ثروت فزون تر، مانند یک کاتالیزور این روند را شتاب می بخشد.
6- خاندان پهلوی همچنان پیام انقلاب ملت ایران را نشنیده و در ارزیابی دلایل پیروزی این انقلاب، عامدانه خود را به تغافل می زند. اگر خاندان پهلوی دلایل پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 را به درستی واکاوی می کرد و پیامدهای ضدیت با دین و باورهای مردم را میپذیرفت، لااقل می توانست از فرو افتادن دو عضو جوان خود در دام پوچ گرایی، فساد اخلاقی و اعتیاد جلوگیری کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

.jpg)
- پاسخ به پرسش هایی درباره عملکرد اقتصادی جمهوری اسلامی
- این کارنامه را باید کامل بررسی کرد
- چه کسانی 4 سیمرغ بلورین بازیگری را به خانه خواهند برد؟
- برگزیده جایزه ادبی جلال : باید به جایی برسیم که خواندن رمان نهادینه شود
- «شهرهای موشکی» جایگزین دریافت های گزاف مستشاران آمریکایی
- حواشی پررنگ شدن حضور چهره ها در تبلیغات تلویزیونی
- سردار آزمون در گفت وگو با خراسان: امکانات فوتبالی ایران افتضاح است