«بدر توس» یکی از هشت تعاونی منحل و واگذارشده به موسسه اعتباری کاسپین است که از سال 1378 فعالیت خود را در قالب تعاونی محصولات خانگی آغاز کرد و سرانجام در سال 95 با انبوهی از مشکلات و تخلفات مانند جعل سند، خریدوفروش املاک و ثبت نشدن ارقام کلان، منحل و به موسسه کاسپین واگذار شد. هرچند کشوقوس این واگذاری یک سال طول کشید.رئیس هیئت تصفیه تعاونی بدر توس در گفت گوی 17 آبان سال جاری بابیان این که از تاریخ 15 فروردین سال 95 کار هیئت تصفیه این تعاونی آغاز شده است، به خراسان رضوی می گوید: در آن تاریخ این تعاونی حدود 90 هزار مشتری داشت که از این تعداد با پیگیریها و حمایتهای مقامات قضایی و ستاد تدبیر استان، حدود 80 هزار نفر از سپردهگذاران این تعاونی که زیر 20 میلیون تومان سپرده داشتند، تعیین تکلیف شدند.وی با تاکید بر این که در این میان حدود 80 میلیارد تومان از طرف موسسه کاسپین اعتبار تخصیص داده شد، می افزاید:ابتدای امر در اردیبهشت سال گذشته با پیگیریهای قاضی حیدری حدود پنج میلیارد تومان به هیئت تصفیه اعتبار تزریق شد که حدود 60 هزار سپردهگذار زیر یک میلیون تومان مطالبات خود را دریافت کردند.از مبلغ 80 میلیارد تومانی که در آن دوره تخصیصیافته بود، حدود 25 میلیارد تومان باقیمانده چراکه برخی از سپردهگذاران که زیر 20 میلیون تومان سپرده داشتند، موفق به دریافت پول خود نشدند.اگرچه خفاجیان رئیس هیئت تصفیه این تعاونی معتقد است در کل فقط 3600 مشتری این تعاونی بلاتکلیف باقیماندهاند که حدود 960 میلیارد تومان از تعاونی طلبکار هستند امامجموع داراییهای این تعاونی حدود 350 میلیارد تومان است که 150 میلیارد تومان آن هم داراییهای سنددار است.
میزان دقیق بدهی ها و دارایی های بدر توس چقدر است ؟
اما نایبرئیس موسسه اعتباری کاسپین در 17 آبان در گفت وگو با خراسان رضوی مدعی شده بود که دارایی این تعاونی فقط 17 میلیارد تومان است و حدود 600 میلیارد تومان بدهی واهی دارد .چند روز پیش نیز فرشاد حیدری معاون نظارتی بانک مرکزی سخنان مسئولان کاسپین را تایید و اعلام کرد این تعاونی فقط 17 میلیارد تومان دارایی ، 700 میلیارد تومان حساب واهی و 1000 میلیارد تومان بدهی دارد و تاکنون 61 ملک توسط مقامات قضایی شناساییشده که درصورت تایید قوه قضاییه پرداختیها از این محل یا اختصاص خط اعتباری به سپردهگذاران این تعاونی آغاز خواهد شد. این اگرچه آخرین وعده رسمی بانک مرکزی به سپردهگذاران این تعاونی است اما همین اظهارات متناقض و متفاوت نشان می دهد که سرنوشت این تعاونی در میان تبلیغات و هیاهوی بانک مرکزی در تصفیه مطالبات سپرده گذاران موسسات مالی منحل شده گم یا دست کم به فراموشی سپرده شده است.موضوعی که می توان گفت روی دیگر سکه این ماجراست، سپردهگذاران مظلوم و بلاتکلیفی هستند که در سیستم بانکی و مالی کشور به تبلیغات و فعالیت چند ده ساله یک تعاونی اعتماد کرده اند و از سویی چون دیده اند این تعاونی مدعی قرار داشتن تحت نظارت بانک مرکزی است و بانک مرکزی نیز این ادعایی را که بر سر در و روی تابلوی تعاونی با خط درشت نوشته شده، هرگز تکذیب نکرده است و آن ها داشته ها و سرمایه خود را به این موسسه سپرده اند و حالا به یک باره همه دستگاه های نظارتی یادشان آمده است نباید بگذارند این تعاونی فعالیت کند و در این میان تنها چیزی که مهم نیست، سرنوشت دارایی های مردم است. مردمی که سه سال است چشمانتظار تصمیمات مقامات دولتی ،بانک مرکزی و دستگاه قضایی هستند تا پولشان را بگیرند.
متهمان که فرار نکرده اند !
یکی از سپرده گذاران این تعاونی با بیان این که بدر توس قضاییترین تعاونی در بین هشت تعاونی کاسپین است به خراسان رضوی می گوید :قضایی بودن پرونده تعاونی بدر توس به این دلیل است که چند متهم اصلی متخلف که از مدیران تعاونی بدر توس هستند، هم اکنون در اختیار مقامات قضایی قرار دارند. این ها مرتکب تخلفات زیادی مانند تشکیل سپردههای واهی و خرید و فروش املاک میلیاردی شده اند . حالا با این وصف سوال ما این است؛ حالا که متهمان فرار نکرده اند و در اختیار سیستم قضایی هستند، چرا پول ما را پرداخت نمی کنند ؟
سپردهگذاران این تعاونی مانند سپردهگذاران دیگر مؤسسات غیرمجاز در اعتراض به نحوه رسیدگی و تعیین تکلیف سپردههای شان توسط موسسه کاسپین تجمعات متعدی انجام دادهاند اما تفاوت عمده سپردهگذاران این تعاونی با تعاونی هایی مثل پیوند این است که هنوز بعد از سه سال حتی یک ریال از پول خود را دریافت نکردهاند ودرواقع تمام تبلیغات بانک مرکزی و مسئولان دیگر مبنی بر اختصاص خط اعتباری و تصفیه 98 درصد سپرده گذاران کاسپین، منهای سپرده گذاران بدر توس است . می توان گفت سهم سپردهگذاران از تمام این تحولات و اعتبارات تخصیصیافته صفر بوده است. شاید به همین دلیل است که در اکثر تجمعات معترضترین سپردهگذاران و بیشترین پلاکاردها و بنرهای اعتراضی متعلق به این تعاونی است.
بانک مرکزی بدر توس را از قلم انداخته است
یکی دیگر از سپرده گذاران باانتقاد از تبلیغات بانک مرکزی درباره تعیین تکلیف نشدن سپرده گذاران موسسات منحل شده به خراسان رضوی می گوید :بانک مرکزی دروغ می گوید.می نشینند میانگین می گیرند و می گویند 98 درصد سپرده ها را داده ایم و تنها ۲ درصد باقی مانده است. این ها یا واقعیت را نمی بینند یا خودشان را به آن راه می زنند .این 2 درصد همه ما بدر توسی ها هستیم و سپرده گذاران دانه درشت چند موسسه دیگر.بانک مرکزی بدر توس را از قلم انداخته است.یکی از سپردهگذاران این تعاونی که دفترچه موسسه کاسپین را در دست دارد اظهار می کند: روزهای گذشته وقتی با مسئولان موسسه کاسپین صحبت کردیم به ما گفتند که تعاونی بدر توس اصلاً زیر نظر کاسپین نیست و هرکس به شما دفترچه داده است، کار اشتباهی کرده است.
کاسپین دعوت می کند تجمع کنیم تا فراقانونی بدر توس را حل کند
او با گلایه شدید از این که مسئولان برخی شعب کاسپین درزمان مراجعه ما برای تعیین تکلیف، ما را به تجمع در خیابان و پیگیری مطالبات مان از این طریق دعوت می کنند، می گوید: موسسه کاسپین در حال سوءاستفاده کردن از ماست و با تحریک سپردهگذاران برای تجمع جلوی دستگاههای نظام مثل استانداری و فرمانداری و...میخواهند از بانک مرکزی خط اعتباری بگیرند تا به هرکس که دلشان خواست پول بدهند درحالیکه تعاونی بدر توس اولین تعاونی منحل شده است اما بعد از سه سال هنوز نتوانسته ایم به پول خودمان برسیم.این درحالی است که شرط تشکیل و صدور مجوز کاسپین این بود که هشت تعاونی را سامان دهی کند اماحالا در بوق و کرنا کرده اند که بانک مرکزی از دارایی خود خط اعتباری داده است و مردم فکر می کنند ما حق آن ها را چپاول می کنیم. کسی نیست بگوید این تعاونی ها دارایی هایی هم دارند که به کاسپین منتقل شده اما مدیریتی برای پاسخ گویی مطالبات وجود ندارد.
می گوید باید تک تک استعلام می کردید
سپردهگذار دیگری در این باره به خراسان رضوی میگوید : چرا موسسه کاسپین حسابهای کانورت شده و داراییهای تعاونی بدر توس را صرف تصفیه بدهی با دیگر سپردهگذاران میکند ولی ما هنوز درگیر تجمع و اعتراض هستیم و مسئولان کشوری بر اساس اطلاعات غلطی که مدیران کاسپین به آنها میدهند، میگویند 98درصد سپردهگذاران تعیین تکلیف شدهاند درحالیکه ما باوجوداین که کمتر از 20 میلیون تومان سپرده داشتهایم، هنوز ریالی از پول خود را دریافت نکردهایم.سپردهگذار دیگری که دفترچه موسسه آرمان را در دست دارد و روی آن نوشتهشده «تحت نظارت بانک مرکزی» میگوید:چگونه میشود یک موسسه در این وسعت دفترچه به سپردهگذاران می دهد، کار بانکی میکند و ادعای داشتن مجوز بانک مرکزی را دارد ولی بانک مرکزی چند سال این موضوع را نادیده می گیرد و امروز تنها سپردهگذاران متهم هستند که چرا حواس شان نبوده است یا تک تک نیامده اند از بانک مرکزی استعلام کنند که آیا این ادعاها درست است یا خیر ؟آیا منطقی نیست دستگاهی که از نامش یا نشانش سوء استفاده می شود در اطلاعیه ای این موضوع را به مردم بگوید ؟بانک مرکزی به راحتی از کنار 90 هزار سپردهگذار بدر توس عبور کرده است.
پیگیری مسئولان فقط نامه نگاری است
سپردهگذار دیگری نیز بابیان این که مسئولان استانی در این خصوص بهصورت جدی پیگیر مشکلات ما نیستند اظهار می کند: هر بار که ما به دفتر مسئولان رفتیم جوابی که از آنها دریافت کردیم این بود که آنها نامهنگاری کردهاند. یعنی پیگیری آنها در حد نامهنگاری است درحالیکه تمام تعاونیهایی که خارج از استان خراسان فعال بودهاند بهنوعی تعیین تکلیف شدهاند اما تعاونیهای داخل استان به خاطر کمکاری مسئولان هنوز راه بهجایی نبردهاند.
آیا در تهران بهتر میتوانند پرونده را بررسی کنند؟
اما سپردهگذار دیگری گلایه متفاوتی دارد و اظهار میکند: چرا پرونده متخلفان تعاونی بدر توس که سه سال در مشهد در حال بررسی بوده امروز به تهران ارسالشده است؟ این سپردهگذار بدر توس می افزاید: قاضی حیدری معاون دادستان از ابتدا در جریان پرونده بدر توس و از روز اول بهصورت جدی پیگیر مشکلات ما بوده است و حتی چند هزارنفری هم که پولی دریافت کردهاند از طریق پیگیریهای معاون دادستان بود اما امروز اعلام میشود که پرونده به تهران ارسالشده است. آیا در تهران بهتر میتوانند پرونده را بررسی کنند؟ آیا مسئولان استانی کفایت رسیدگی را نداشتهاند؟ چرا وقتی تمام مشکلات و سپردهگذاران بدر توس در استان خراسان هستند، پرونده این تعاونی به تهران ارسال میشود آنهم بعد از سه سال؟
سپردهگذار دیگری نیز اظهار میکند: چرا معاون بانک مرکزی ادعاهای مدیران کاسپین را تایید میکند و میگوید بدر توس فقط 17 میلیارد تومان دارایی دارد درحالیکه مدیران هیئت تصفیه میگویند 350 میلیارد تومان دارایی داریم که 150 میلیاردتومان آن املاک دارای سند است اما مدیران کاسپین حتی به خود زحمت نمیدهند برای تخمین ارزش داراییهای این تعاونی به مشهد بیایند. مگر داراییها و سپردههای تعاونی به کاسپین کانورت شده است؟
او ادامه می دهد : ما سپردهگذاران چند دسته هستیم، یک عده کسانی هستند که چندین میلیاردتومان سپرده در تعاونی دارند که اصلاً نه تجمع میکنند و نه دیده میشوند زیرا آن قدر قدرت دارند که بتوانند با لابی و استفاده از نفوذ به پول خود برسند. عدهای هم افراد بازنشستهای هستند که بعد از عمری زحمت توانستهاند مقدار پولی جمعآوری و در این تعاونی سپردهگذاری کنند، به امید این که ذخیرهای باشد برای فرزندانشان. اما امروز حتی از پس تأمین نیازهای اولیه خود برنمیآیند تمام دار و ندار آنها در این تعاونیها بلاتکلیف مانده و امیدی به دریافت پولشان ندارند. گروه دیگری هم که قاطبه سپردهگذاران را تشکیل میدهند، کسانی هستند که درنهایت چندمیلیونی در این تعاونی سپردهگذاری کردهاند با اعتماد به این که این تعاونی مجوز از بانک مرکزی دارد و بیش از 20 سال است که فعالیت میکند. شاید آنان روزانه برای دریافت درصدی از پول یا سود خود به منظور رفع نیازهای شان به تعاونی مراجعه میکردند و امروز همان چند میلیون دارایی خود را بربادرفته میبینند و دست شان به هیچ جا نمیرسد.ما نمی گوییم در این تعاونی تخلف نشده ما می گوییم بین متخلفان و افرادی که سوء استفاده کرده اند یا به قول برخی مسئولان با زد و بند سپرده واهی در این موسسه گذاشته اند با فردی که چند میلیون پول دارد، تفاوت قائل شوند .قطعا سپرده کمتر از 20 میلیون تومان واهی نیست. صاحب سپرده واهی یا صاحب ملک بلامحل برای چند میلیون ریسک نمی کند و حتما سپرده ای چندین میلیاردی را جعل کرده است. پس من با سپرده چند ده میلیونی نباید پای آن دزد متخلف متقلب بسوزم.این اظهارات در حالی است که متاسفانه عموم پیگیری های مسئولان در بانک مرکزی و حتی در میان نمایندگان مجلس معطوف به پیگیری مطالبات سپرده گذاران تعاونی های فرشتگان است و کسی چندان آشنایی با فراموش شدگان بدر توس ندارد. از این رو در میان هشت تعاونی منحل شده که کاسپین را تشکیل می دهند، حتی تعاونی های الزهرا (س)و پیوند نیز این روزها در مسیر تعیین تکلیف قرار گرفته اند اما بدر توسی ها همچنان بلا تکلیف اند .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ادیب- دبیر شورای عالی امنیت ملی این بار راجع به استفاده مسئولان از پاویون (بخش ویژه) فرودگاهها انتقاد کرد. این در حالی است که اظهارات دو ماه پیش شمخانی درباره حفاظت شخصیتها و مسئولان بازتاب گستردهای در فضای سیاسی داشت و پس از استقبال گروهها و طیفهای مختلف و مردم، حتی آن طور که بعدا وزیر کشور توضیح داد، موجب تغییر رده حفاظتی برخی شخصیتها شد. در فیلمی که پایگاه جماران از سخنرانی دبیر شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده، شمخانی با نوعی عصبانیت تصریح میکند: این جریان پاویون فرودگاه چیست و آن را برای چه ساختهاند؟ چرا مسئولان هنگام سوار شدن بر هواپیما از پاویون استفاده میکنند؟ وی در این سخنان خطاب به مسئولان ادامه میدهد: بروید در سالن انتظارات مثل مردم سوار شوید. در سالن انتظارات دهها مراجعه کننده میبینید. زندگی خود را به مردم نزدیکتر کنید.در هفتههای اخیر برخی مسئولان مختلف کشورمان از نداشتن تیم حفاظتی برای خود خبر داده اند که مهم ترین آنها خود شمخانی دبیر شورای امنیت ملی است. همچنین تصاویری از او، برخی ائمه جمعه، برخی مراجع عظام تقلید و تعدادی از نمایندگان در اتوبوس، مترو و بازار منتشر شده که نشان میدهد هیچ محافظ یا همراه خاصی ندارند. 26 آذر ماه وقتی شمخانی درباره بساط حفاظت از شخصیتها صحبت کرد، کسی گمان نمیکرد، این سخنان با واکنش گسترده چهرههای سیاسی روبه رو شود. شمخانی در آن سخنان گفته بود: «در کشور هیچ تهدید امنیتی متوجه هیچ مسئولی نیست. من مسئول امنیت کشور هستم. این که منافقین ترور میکردند مربوط به دهه 60 است و دیگر نمیتوانند ترور کنند. ضمن این که ما دستگاههای امنیتی قوی داریم، برای چه میترسیم؟ بساط حفاظت شخصیتها را باید جمع کنیم، ما حفاظت شخصیتها نداریم، تشریفات و پرستیژ شخصیتها داریم. من مسجد میروم، پارک میروم، کوه میروم، تنها و با مترو میروم و هیچ مشکلی هم ندارم.» چهار روز پس از این سخنان شمخانی، وزیر کشور از تصمیمات جدید درباره «برخی شخصیت ها» و «برخی ردههای حفاظتی» و ابلاغ آن به سپاه و نیروی انتظامی برای اجرا خبر داد. حال با این سخنان دبیر شورای عالی امنیت ملی که به صراحت از استفاده برخی مسئولان از بخش ویژه فرودگاهها انتقاد میکند، باید دید چه تعداد از مسئولان به این درخواست شمخانی پاسخ مثبت میدهند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدمصطفی صابری- سردار آزمون ستاره جوان و با استعداد تیم ملی و روبین کازان روسیه که طی ماه های اخیر، بدترین روزهای فوتبالی اش را سپری می کند، یک جوابیه سفت و سخت برای مجری برنامه «ویدئو چک» شبکه ورزش یعنی عبدا... روا نوشته است و تازه گویا به همین اکتفا نکرده و شکایت هم کرده است. ماجرا از آن جا شروع شد که در برنامه اخیر «ویدئو چک» که قرار است با زبان طنز به مقوله های مختلف ورزشی بپردازد، عبدا... روا با تفنگ بادی و دستکش بوکس ظاهر شد و با ادبیات طنز شروع به انتقاد از سردار آزمون کرد. البته عبدا... روا تنها کسی نیست که از سردار انتقاد کرده، این روزها افت محسوس سردار نظر بیشتر فوتبالی ها را جلب کرده است. طی یکی دو سال اخیر عادت کرده بودیم مدام در خبرها بخوانیم که باشگاه های بزرگ فوتبال دنیا در صدد جذب سردار هستند اما همیشه ماجرا در حد همین رسانه ها و اخبارشان باقی می ماند، حالا هم سردار هر چند ماه یک بار گل می زند و در ترکیب این تیم روسی هم ذخیره است. عبدا... روا با همان تیپی که توصیف شد درباره سردار گفت: «چرا فوتبال رو بی خیال شدی؟ ما به تو برای جام جهانی امید داشتیم! سردار به هر ورزشی می پردازه غیر از فوتبال! همه اش شب ها دیر میاد خونه. با رفقای ناباب می گرده و فقط تو تمرینات و تفریحات گل می زنه! قرمزی چشم هاش هم تو هیچ مداد رنگی نیست! جوونه کله اش باد داره و...» هر چند لحن روا طنز آمیز و مشخص است می خواهد مخاطب را سرحال کند اما لابه لای شوخی هایش غیرمستقیم اتهاماتی را به سردار وارد کرد که لااقل برای یک بازیکن حرفه ای و شاغل در اروپا دور از ذهن است. در این میان، جوابیه سردار خیلی شدیدتر از آن چیزی بود که انتظار می رفت چون او هم نسبت هایی را به روا می دهد. سردار در استوری اینستاگرامش بدون اشاره به اسم روا نوشت: «متاسفم واسه مجریای تازه وارد ویدئوچک که هنوز نفهمیدن من خانواده ای دارم که نه تنها توی کل فامیل هیچ دودی بین ما نیست بلکه سالم ترین آدمای روی زمینیم، نمی خواستم چیزی راجع بهش بنویسم ولی آدم این قدر نفهم باید باشه که نفهمه خونواده من اینو اگه دیدن راجع به شماها چه فکری می کنن، شما خودت هزارتا کثافت کاری انجام می دی، بهتره راجع به من چیزی رو ندونسته قضاوت نکنی چون خانواده ای دارم که هزار برابر بهتر از خانواده شما تربیتم کردن، چه برسه برم سمت دود (گل) امیدوارم این جملات کار دستت نده (#بیشعوری) از واکنش سردار مشخص است که او جمله گل زدن در تمرینات و تفریحات را برابر مصرف موادمخدر فرض کرده و واکنش اش چنان تند است که به خانواده عبدا... روا هم رحم نکرده است. کاری نداریم که نیت واقعی روا از آن جمله چه بود، اما اگر سردار به نوعی مورد اتهام واقع شده نیازی بود به این شکل از حقش دفاع کند؟ با توجه به این که برنامه «ویدئو چک» طنز است و عبدا... روا هم سابقه کم حاشیه ای دارد؛ بد نیست در این بین سردار هم که این روزها از اوج خارج شده، روی گلزنی و پیشرفت تمرکز و اعتراضش را از مسیر بهتری پیگیری کند تا مثل قبل عصای دست کی روش به ویژه در بازی های حساس جام جهانی باشد. به این بهانه امروز سراغ چند مورد مشابه داخلی و خارجی رفتیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گفت و گوی خراسان با داور و برگزیده بخش ملی جشنواره قصه گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
یکی بود، یکی نبود
گروه ادب و هنر- همین چند روز پیش بود که جشنواره قصه گویی به پایان رسید. جشنواره ای که به دنبال زنده کردن یکی از کهن ترین فرهنگ های سرزمین ما بود. هنری که بین قشرهای مختلف مردم بسیار محبوب بوده است به گونه ای که گفته می شود در قدیم، پرستاران در بیمارستان جندی شاپور برای آرامش و مداوای بیماران شروع به خواندن قصه می کردند. برای آشنایی با قصه گویی، سراغ داور و نفر اول بخش ملی بیستمین جشنواره قصه گویی کانون رفتیم که نتیجه این گفت و گوها را در ادامه می خوانید.
محسن ساجدی فر نفر اول بخش ملی جشنواره قصه گویی
خارجی ها با شنیدن قصه های ما شگفت زده شدند
محسن ساجدی فر دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی که ۳۲ سال سن دارد و حدود هفت سال است به عنوان مربی سیار شهری کانون استان خراسان رضوی مشغول به کار است با قصه «دختر چهل گز قد و چهل گز مو» به عنوان نفر اول در بخش ملی جشنواره قصه گویی شناخته شد.
باید به کانون ها اهمیت بیشتری بدهیم
او درباره فعالیتهای خود می گوید: «هفت سال است به عنوان مربی کتابخانه شماره یک سیار شهری کانون مشهد مشغول به کارم و با تمام همکارانم در بخش سیار تلاش می کنیم خلاقیت و کتاب خوانی را در بین دانش آموزان حاشیه شهر افزایش دهیم.»ساجدی فر نقش کانون های پرورش فکری در آینده نوجوانان را پر اهمیت بیان و اظهار کرد : «اگر می خواهیم در آینده نسل سالم و پویاتری داشته باشیم باید به کار کانون های پرورشی اهمیت بیشتری بدهیم چون کانون ها کار پرورش را انجام می دهند اما مدارس فقط دنبال آموزش اند. قطعا تا پرورش خوبی نباشد، آموزش خوبی هم نخواهیم داشت.»
مربی خودش راننده مینی بوس کتابخانه است
مربی کتابخانه شماره یک سیار شهری کانون، نبود مربی های متخصص را از مشکلات کتابخانه های سیار دانست و تصریح کرد: «در کتابخانه های سیار، مربی خودش راننده مینی بوس کتابخانه هم هست و جدا از کار فرهنگی، باید استرس رانندگی را هم داشته باشد. در حالی که یک مربی سیار فقط کار کتابداری را انجام نمی دهد و کارهای دیگری مثل آموزش ساخت کاردستی، سفالگری، نمایش فیلم، روخوانی و توضیح کتاب را هم بر عهده دارد.» وی ادامه داد: « برای این که کار مربی بهره وری بیشتری داشته باشد باید برای رانندگی کتابخانه های سیار، راننده جذب شود تا مربی استرس و خستگی رانندگی را هنگام پرورش به دانش آموزان منتقل نکند. »
اجراها متفاوت بود
او قصه های این جشنواره را در همه بخش های بین الملل و دیگر بخش ها شبیه هم دانست و بیشتر تفاوت را در اجرای آن برشمرد و گفت: «قصه ها شبیه هم بودند و تفاوت چندانی باهم نداشتند و فقط در اجراها شاهد تفاوت ها و البته خلاقیت های زیادی بودیم.» ساجدی فر در ادامه با اشاره به نظر شرکت کنندگان خارجی درباره قصه های ایرانی گفت: «مربیان قصه گویی که از خارج کشور در جشنواره حضور داشتند، خودشان اذعان کردند با شنیدن قصه های ما شگفت زده شده اند. آن ها حتی فکر نمی کردند آقایان بتوانند قصه تعریف کنند. برنده بخش بین الملل هم که از برزیل بود می گفت فکر نمی کردم در کشور ایران، بچه ها هم به این خوبی قصه تعریف کنند.»
آن چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
برنده بخش ملی بیستمین جشنواره قصه گویی، در پایان صحبت هایش بی آلایشی را یکی از اصلی ترین اصول تعریف قصه دانست و ادامه داد: «معمولا قصه و قصه گو هر چه بی آلایش تر باشند، بیشتر به دل می نشینند و پدر و مادرها باید بدانند موقع قصه گفتن لازم نیست از جایگاه پدر و مادری برای بچه ها قصه بگویند بلکه باید هم سن و سال بچه ها شوند و اجازه بدهند آن ها هم در تعریف قصه نقش داشته باشند و به نوعی خود را درون قصه احساس کنند.» وی در ادامه تکنیک های قصه گویی گفت: «سعی کنید قصه را براساس جنسیت، سن و حال و هوای بچه ها انتخاب کنید. بهترین قصه، قصه ای است که با اتفاقاتی که در طول روز برای بچه ها افتاده مرتبط باشد.»
رضا فیاضی بازیگر سینما و تئاتر و داور جشنواره قصه گویی
قصه ها نمی میرند!
«رضا فیاضی» یکی از داوران بخش بین الملل جشنواره قصه گویی بود. فیاضی دانش آموخته دانشکده هنرهای زیباست و به جز بازیگری و کارگردانی، دستی در نوشتن رمان و سرودن شعر، نویسندگی نمایش عروسکی و کارهای رادیویی و مجری گری دارد.
قصه باید حاوی پیام های انسان دوستانه باشد
رضا فیاضی، داور بخش بین الملل جشنواره قصه گویی، در ابتدا درباره روند برگزاری جشنواره می گوید: «با این که قصه گویی برای مادران و کودکان امروزی اهمیت چندانی ندارد اما بیستمین دوره جشنواره قصه گویی با استقبال خوبی رو به رو شد. در بیستمین دوره جشنواره قصه گویی که به میزبانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد، انتخاب شرکت کننده برتر به چند عامل بستگی داشت. عواملی مانند خلاقیت قصه گو در نحوه اجرا، ارتباط پوشش قصه گو با قصه، استفاده از وسایل جالب و خلاقانه در اجرا و نکاتی از این قبیل که برای اجرای بهتر قصه گو استفاده می شود. علاوه بر این ها، یک قصه خوب به موضوعات انسانی و احساسی می پردازد. یعنی در دل داستان، باید حداقل یک تلنگر وجود داشته باشد تا آدم ها را با پیام های انسان دوستانه آشنا کند. اصولا قصه باید حاوی پیام های انسانی باشد و هرقدر پیام های انسانی بیشتری درون قصه وجود داشته باشد، قصه ظرفیت بیشتری هم خواهد داشت.»
قصه ها محبت را افزایش می دهند
رضا فیاضی درباره اهمیت قصه گویی و برگزاری جشنواره هایی به این منظور، ادامه می دهد: «قصه گویی به صورت ذاتی، جذابیت های زیادی دارد و باعث می شود مهر و محبت از مادر به فرزندش منتقل شود، از طرف دیگر قصه ها دنیایی تخیلی هستند که تخیل بچه ها را پرورش می دهند. گاهی اوقات هم ممکن است قصه ها واقعی باشند که در این صورت باعث می شوند بچه ها با دنیای واقعی و پیام های انسانی؛ موضوعاتی مثل صلح، دوستی، احترام به خانواده و... آشنا شوند. برگزاری جشنواره هایی مانند جشنواره قصه گویی می تواند به عنوان یک تلنگر موثر واقع شود تا جامعه به یاد گذشته اش بیفتد و همان عادت های پسندیده گذشته رواج پیدا کند.»
قصه ها هنوز هم زنده اند و تاثیر خودشان را دارند
فیاضی در پایان اضافه می کند: «انسان های قدیمی با این که در بیشتر موارد حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند اما آدم های با سواد و با تجربه ای بودند چون گوش شنوایی داشتند. اصلا به همین دلیل است که در خیلی از موارد، تاریخ این سرزمین از طریق گوش و چیزهایی مثل خطابه به دیگران منتقل شده است. از همین موضوع می توان به اهمیت قصه گویی پی برد. بعضی افراد معتقدند با آمدن فناوری و سرگرمی های مختلف دیگر، قصه و قصه گویی آن اهمیت گذشته را ندارد و شاید لازم نباشد برای این موضوع جشنواره ای هم برگزار شود. در حالی که من با این موضوع مخالفم چراکه در تمام دنیا حتی در جوامعی که از نظر فناوری و زیر ساخت های آن از ما قوی تر هستند، قصه گویی هنوز مخاطب و علاقه مندان خودش را دارد بنابراین نمی توان گفت قصه گویی با آمدن فناوری دیگر سرگرم کننده نیست. بلکه اگر قصه ها، خوب و شیرین روایت شوند هنوز هم می توانند تاثیر و کارکرد زیادی داشته باشند.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها، فرهنگ خریدهای افراطی و مصرف بیش از اندازه هر چیز به دلایل مختلفی مانند چشم و هم چشمی، تفاخر و پز دادن، لذت جویی های لحظه ای و.... به سبکی در زندگی بسیاری از خانواده ها تبدیل شده است که از آن با نام «فرهنگ مصرف گرایی» یاد می شود. آیا تا به حال با خود فکر کرده اید که شما هم جزو خانواده های مصرف گرا هستید یا خیر؟ و اگر پاسختان آری است، برای اصلاح آن چه باید بکنید؟
تاکید کارشناسان حوزه الگوهای رفتاری بر این است که همواره از خودمان شروع کنیم. چرا که فرزندانمان نیز از ما الگو می گیرند. بنابراین لازم است که هر یک از ما، روی شخصیت مان متمرکز شویم و مصرف گرایی خود را کنترل کنیم. باید از یک جا آغاز کرد، هر یک از ما باید تیشه ای بردارد و به ریشه باورهای غلط درباره «مصرف» بزند. پس چرا از همین حالا و از خودمان، در هر سنی که هستیم آغاز نکنیم؟ این وظیفه تک تک ما، برای مقابله با مصرف گرایی و بهبود سبک زندگی است.
«مصرف گرایی» یعنی چه؟
این واژه به معنی گرایش و علاقه بیش از اندازه به مصرف کردن است. به عبارت دیگر، فرد مدام نسخه ای از هر چیز را می خرد تا آن را داشته باشد. جامعه ای که در آن مصرف، مانند دونده ای از تولید جلو بزند، در میدان های مختلف شکست خواهد خورد و به خط پایان موفقیت نخواهد رسید. در جوامع پیشین نیز مصرف وجود داشته، ولی در حد رفع نیاز بوده است. اما امروزه مصرف، اهداف دیگری فراتر از حد نیاز دارد، به گونه ای که معادل خوشبختی شناخته می شود. در فرهنگ مصرف گرایی، اساسا کار و زندگی برای تامین هزینه های مصرفی صورت می گیرد و لذت و خوشی هدف نهایی زندگی است. اغلب افراد تصور اشتباهی از صرفه جویی دارند و گمان می کنند این به معنی زندگی کردن در تاریکی، حمام نرفتن، یخ زدن در شب های زمستان یا آب پز شدن در گرمای تابستان است. در حالی که منظور مصرف نکردن نیست، بلکه درست و به اندازه مصرف کردن است.
شاخصه ها و مصادیق مصرف گرایی
اگر نگاه کوتاهی به برخی مجالس عزاداری، عروسی و مهمانی های فامیلی بیندازیم، به عمق این فاجعه و نفوذ آن در خانواده ها پی خواهیم برد.
مراسم عزا و عروسی؛ از همان لحظات اول فوت که مرحوم در بهترین آمبولانس های خصوصی حمل می شود تا خانه ابدی اش در یکی از گران ترین و خوش آب و هوا ترین قسمت گورستان بگیرید تا انواع پارچه نوشته های کوچک و بزرگ برای عرض تسلیت اقوام و آشنایان یا تزیینات پذیرایی و.....
همچنین، مجالس عروسی که به نمایشگاهی برای ارائه آخرین مدهای روز لباس و زیورآلات تبدیل شده است. در کنار همه این ها، مناسبت ها و جشن های ساختگی برای عزیزدردانه های خانواده مثل «جشن اولین قدم»، «اولین دندان»، «اولین از پوشک گرفتن» و....همگی عرصه هایی است برای تفاخر و چشم و هم چشمی تا خدای نکرده کسی از قافله عقب نماند.
رفت و آمدهای فامیلی؛ منحصر شدن معاشرت ها به صرف غذا و پهن کردن سفره هایی که اگر کمتر از سه نوع غذا در آن باشد، مهمانی به سرانجام نخواهد رسید. موضوع گفت وگوهای مهمانی، به جای احوال پرسی و جویا شدن از مشکلات یکدیگر، حول محورهای دیگر می چرخد؛ از آخرین قیمت اجناس لوکس منزل تا آدرس آخرین پاساژهای تازه تاسیس.
توجه افراطی به ظاهر؛ آمار بالای مصرف مواد آرایشی و بهداشتی که علاوه بر بانوان به آقایان گرامی نیز سرایت کرده است تا انواع جراحی های زیبایی، از فرق سر تا نوک پا.... این ها نیز از جمله مظاهر مصرف گرایی در جامعه اند.
مصرف به عنوان سبک زندگی
مصرف گرایی از دیرباز تا کنون دوره های مختلفی را از سر گذرانده است؛ دوران مصرف برای تفاخر، دوران مصرف برای هم خوانی با طبقه «ازمابهتران» ِ جامعه، دوران ساخت هویت جدید پوشالی و اکنون دورانی به عنوان سبک زندگی؛ یعنی دقیقا آن چه را که سبک زندگی فرد در جامعه شکل می دهد، مصرف اوست. دلیل اصلی این نگاه، افراط در اهمیت دادن به وجوه مادی زندگی است که شادی و خوشبختی بیشتر را در گرو مصرف بیشتر می بیند. متاسفانه در جامعه، فرهنگ غلطی جا افتاده است: هر چه بیشتر بی حساب و کتاب مصرف کنیم، نشانه تمول، بلندی طبع و بی اهمیتی ما به مادیات است. از آن جا که پایه رفتارهای آدمی باورهای او هستند، باورهای غلط منجر به رفتارهای غلط نیز می شود. برای مثال، باورهای ذهنی یک فرد مصرف گرا می تواند چنین باشد:
«اگه الان اینا رو نخرم جلو بقیه کم میارم.... حالا که پولش هست، چرا نخرم....خرید حالمو خوب می کنه...» فرهنگ مصرفی می تواند تا بدان جا پیش رود که اشخاص را به افراد بی هدفی تبدیل کند. کسانی که غیر از خرید و مصرف دغدغه دیگری ندارند. در نتیجه، تا زمانی که باورهای پایه ای درست نشوند رفتارها نیز درست نمی شوند.
متهمین مصرف گرایی
متهم ردیف اول: عوامل داخلی و فردی
* نکوداشت ظاهر: به نحوی که از دید دیگران جذاب، شیک و به قولی از شاخ های روزگار خود باشم.
* بیان شخصیت و هویت: هویت و شخصیت من، با میزان خریدی که انجام می دهم تعریف می شود و به طور نمادین با اکتساب اشیایی که کمبودهای مرا جبران می کند، خود را کامل می کنم و ارزشمندی خود را نه از درون که از بیرون تامین می کنم.
* برتری جویی: با خرید کالاهای لوکس می خواهم چیزهایی داشته باشم که دیگران نمی توانند و از طریق نمایش آن، برتری خود را به دیگران اثبات کنم؛ تقریبا چیزی شبیه ازمابهتران بودن.
* اغنای خلأ درونی: من با خرید مداوم کالاهای غیرضروری و سرگرم کردن خود با ظواهر زندگی سعی می کنم خلأ درونی و نارضایتی روحی خود را فراموش کنم.
* کسب اعتبار و تشخص اجتماعی: با مصرف کالاهای بیشتر تلاش می کنم تا تمایز خود را نسبت به بقیه نشان دهم و موقعیت اجتماعی خاصی برای خود دست و پا کنم.
متهم ردیف دوم: عوامل خارجی
* واردات: ورود سیل آسای اجناس غیرضروری، باعث تشدید روحیه مصرف گرایی می شود. بیکاری، کاهش تولیدات داخلی و افزایش وابستگی به کشورهای بیگانه دیگر پیامدهای آن است.
* تولیدات نامرغوب داخلی: وقتی تولیدکنندگان داخلی، خساست به خرج می دهند، کالاهایی با کیفیت مناسب تولید نمی کنند و بدون هیچ نوآوری دو دستی به الگوهای سنتی تولید چسبیده اند، سطح تقاضای مشتریان پایین می آید و تولیدات داخل عملا به خواب زمستانی می روند. پس مردم به ناچار برای تامین نیازهای خود به کالاهای خارجی رو می آورند.
* تبلیغات رسانه ای: تبلیغات رسانه ای می توانند بسیار هوشمندانه بر ذهنیت غالب جامعه اثر بگذارند و کالاها و خدمات مختلف را به صورت یک نیاز واقعی جلوه داده و به افراد تحمیل کنند. رسانه ها می توانند به گونه ای القا کنند که منزلت و ارزش واقعی از آن افرادی است که این خدمات یا کالاها را دارا هستند. شست و شوی ذهنی افراد با تبلیغات رسانه ای وسیع چنان عمیق صورت می گیرد که بیشتر افراد تصور می کنند، بدون غذاهای آماده و لوازم لوکس اصلا نمی توان زندگی کرد.
راهکارهای اصلاحی
حال که مصرف گرایی تبدیل به معضلی در سبک زندگی خانواده های ایرانی شده است شاید دیگر کار از پیشگیری گذشته باشد. اما راهکارهایی هم وجود دارد که می تواند از گسترش دامنه آن و سرایت به زندگی فرزندانمان جلوگیری کند:
دقت در خرید لوازم: دقت کنیم که بهترین و محکم ترین نوع را خریداری کنیم، هرچند که هزینه بیشتری بپردازیم. در عوض در درازمدت استحکام و دوام آن، جبران قیمت بالاتر را خواهد کرد.
خلاقیت: قبل از آن که چیزی را دور بیندازیم، فکر کنیم چگونه می توان آن را به چیزی قابل استفاده تبدیل کرد.
غیرضروری ها ممنوع: باور کنید بسیاری از خریدهای روزمره ضرورتی ندارند. پس با کمی خویشتن داری می توان آن ها را حذف کرد.
فروشگاه های وسوسه انگیز: خوبی فروشگاه های بزرگ این است که هر آن چه می خواهید بخرید یک جا وجود دارد. اما از بدی شان همین بس که پر از کالاهای غیرضروری اند و فقط بیخود و بی جهت جیب شما را خالی می کنند. پس هنگام خرید از فروشگاه های بزرگ، لطفا چشم تان را روی برخی از راهروهای آن ببندید.
دو وسوسه گر: اگر قرار است برای تفریح یا کار مشخصی بیرون بروید، کارت بانکی تان را با خود نبرید و در کیف پول خود نیز مقدار مشخصی پول بگذارید. کارت بانکی یا کیف پر از پول مساوی است با خرج کردن های غیرضروری.
تبدیل پول: پولتان را تبدیل کنید! هر ماه مقداری از پول خود را به خرید یک شیء با ارزش مثل طلا یا سکه اختصاص دهید. در نتیجه پول نقد کمتری دستتان می ماند که خرجش کنید.
کارآفرینی: البته نه به این معنا که همه اعضای خانواده کار کنند، بلکه همه اعضا به اشتغال علاقه داشته باشند. برای شروع بهتر است فرزند خود را از دوران نوجوانی با مهارت های پیش حرفه ای آشنا و خلاقیت ایشان را تقویت کنید تا در آینده بتواند از لحاظ شغلی موفق باشد.
تقویت اعتماد به نفس ملی: هر خانواده می تواند توجه بیشتری به محصولات داخلی نشان دهد و تفکر «مرغ همسایه غاز است» را در خانواده کمرنگ تر کند.
مدیریت مصرف: برای خرید مایحتاج خود، فرق «نیاز» و «خواسته» را تشخیص دهیم، که چه چیزی را واقعا نیاز داریم و چه چیزی فقط یک خواسته است.
هوشیار باشیم: از نظر زمانی در محدودیت نباشیم و هوشیار عمل کنیم؛ برای مثال هرچه به ایام نوروز نزدیک تر می شویم، میزان خریدها هم بیشتر می شود. فروشگاه های مختلف به بهانه حراج آخر سال و فروش اجناس جدید شب عید انواع اجناس ضروری و غیر ضروری را ارائه می دهند. ما می توانیم برای مقاطع مختلف سال مثل نوروز، فصل مدارس و غیره...از قبل برنامه ریزی و خریدهای خود را در ماه های مختلف طبقه بندی کنیم.
کودک و مصرف گرایی
این روزها بیشتر از هر زمانی تجمل گرایی و ابراز وجود با امکانات مادی بر زندگی کودکان سایه انداخته است. در مهمانی ها معمولا کودکان سرگرم بازی با موبایل و تبلت های خود هستند و تنها در صورتی از لاک تنهایی خود بیرون می آیند که توجه شان به چیزی جلب شود، آن هم زمانی است که کودک دیگر چیزی بالاتر از او دارد. درست همان موقع است که به جان پدر و مادر می افتند و تا به آن چیزی که دیده اند، نرسند دست از سر آنان بر نمی دارند و خانواده نفس راحتی نمی کشد. کودکی که در خردسالی اسباب بازی های متنوعی دارد و در مدرسه از پر زرق و برق ترین کالاها استفاده می کند، در واقع در حال یادگیری مصرف گرایی است. صرفه جویی یاد گرفتنی است و کودک شیوه مصرفش را از محیط و از همه مهم تر از خانواده یاد می گیرد. حال این یادگیری به دو صورت است:
در شکل اول، کودک یک رفتار مصرف گرایانه مثلا خرید سه بسته بیسکویت در روز یا برعکس یک رفتار صرفه جویانه مثلا نگه داشتن نیمی از یک بسته بیسکویت برای روز بعد را انجام می دهد. تشویق ها و تنبیه های خانواده برای هر کدام از این رفتارها می تواند الگوی مصرفی کودک را شکل دهد.
شکل دوم، قضیه «یادگیری جانشینی» است؛ لازم نیست حتما کودک یک رفتار مصرف گرایانه یا صرفه جویانه داشته باشد و تشویق یا تنبیه شود. همین که اعضای خانواده الگوهای مصرفی غلط یا درستی داشته باشند، کودک نیز از آن ها الگوبرداری خواهد کرد.
وقتی قلک ها می شکنند
وقتی توجه والدین به پس انداز و آموزش آن به کودکان کم می شود، همزمان مصرف گرایی در خانواده پررنگ تر است. مثلا همان قلک های کوچکی که پیشترها در هر خانه ای به یک کودک اختصاص داشت، خود یکی از روش های آموزش پس انداز به آنان بود. در حالی که رفته رفته نو به بازار آمد؛ کارت های بانکی که خود یکی از عوامل ترغیب کننده مصرف گرایی هستند، به میدان آمدند و جای قلک های پس انداز نشستند. در واقع این کارت ها فقط یک پیام دارند و آن خرج کردن است. در حالی که قلک، روشی برای حفظ دارایی است، هرچند در مقیاس و مدلی کوچک.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کامیار-ارتش ترکیه و هم پیمانانش از گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه از شنبه گذشته(سی ام دی ماه) عملیاتی را با نام شاخه زیتون در شمال سوریه علیه کردها شروع کرده اند که این عملیات ادامه دارد و طبق آخرین اخبار افراد وابسته به ارتش آزاد سوریه بر مناطق جدیدی در اطراف عفرین مسلط شده اند.تحولات عفرین نشان داد که کُردها از تجارب گذشته درس عبرت نگرفتند و فریب آمریکا را خوردند. جنگ تمام عیاری که از هفت سال قبل ضد سوریه آغاز و با هدف محو نقش تاریخی و محوری این کشور در خاورمیانه انجام شد که با پایداری دمشق و کمک متحدانش ناکام ماند. در حالی که به نظر می رسد این جنگ تمام عیار آرام آرام به پایان خود نزدیک میشود اما محور آمریکایی شکست خورده سلاح خود را بر زمین نمیگذارد و به این سادگی تسلیم نمیشود و به هر حربه ای متوسل می شود.کُردها خود را در آغوش آمریکا انداختند و از تجربه بارزانی در عراق درس نگرفتند. کُردها روی سبد آمریکا زیادی حساب کردند. آن ها هنگامی که تهدیدهای اردوغان شروع شد باید به دولت سوریه روی می آوردند.به گزارش مهر؛ کردها پیشنهادی از سوی روسیه برای حل مشکل داشتند و آن تحت کنترل دولت سوریه قرار گرفتن مناطق تحت سیطره شان بود تا مسکو بتواند به آن ها کمک کند اما اغواهای آمریکا و وعده های واشنگتن آن ها را به سمت و سوی دیگری سوق داد و دلخوش به وعده آمریکا برای سیطره بر مناطق گستردهای در مرزهای شمالی سوریه بودند. حوادث عفرین گواه سیاست های دوگانه آمریکاست که از هم پیمانان خود به عنوان برگه ای برای پیشبرد منافع خود بهره میگیرد.روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی احتمال داد که واشنگتن هر لحظه حمایتش را از نیروهای کُرد در سوریه متوقف کند و جوبایدن معاون رئیس جمهور سابق آمریکا نیز اعلام کرده است که کردها باید به شرق فرات بازگردند یا خود را در معرض از دست دادن حمایت آمریکا ببینند.هم پیمانان آمریکا بارها در مناطق مختلف دنیا نتیجه هم پیمانی با آمریکا را مشاهده کردهاند اما باز قربانی خیانت ژئوپلیتیک آمریکا میشوند. هم پیمانان آمریکا در عراق، سوریه و افغانستان و دیگر مناطق بهای سنگینی به خاطر هم پیمانی با آمریکا می پردازند. تنها راه، دوری جستن از ماجراجویی های نظامی واشنگتن است به ویژه که مداخلات آمریکایی در سال های آتی ادامه دار خواهد بود.اما موضوعی که در تحولات عفرین قابل توجه است درخواست کردها از ارتش سوریه برای حضور در عفرین است که اوضاع را وارد مرحله جدیدی کرد. هر چند برخی منابع کُردی اخباری را که در این زمینه مخابره می شود تماما تکذیب کرده اند اما تکذیب افرادی که در خارج از عفرین قرار دارند به نظر نمی رسد که واقعیت اوضاع را تغییر دهد. به نظر میرسد که کردها هم اکنون با توجه به این که حقایق برای شان آشکار شده است به این باور رسیده اند که باید با این موضوع یعنی حضور ارتش سوریه برای حمایت از عفرین موافقت کنند.آمریکایی ها همان طور که انتظار می رفت از کردها در عفرین حمایت نکردند و ادعای آن ها نیز این است که کردها را فقط در برابر داعش تجهیز کردهاند و این که عفرین منطقه مهمی از نظر آمریکا محسوب نمیشود و آن ها به شرق فرات که میادین نفتی، گازی، گندم و... دارد اهتمام دارند.واشنگتن کردها را در عفرین در برابر حمله ترکیه و گروه موسوم به ارتش آزاد سوریه تنها گذاشت و روس ها نیز نیروهای خود را از عفرین خارج و به شکل تلویحی با این حمله موافقت کردند و این پس از مخالفت کردها با استقرار یگان های ارتش سوریه در منطقه عفرین بود.به نظر می رسد که کردها به پیشنهاد سابق درباره استقرار ارتش سوریه در عفرین بازگشته اند تا مانع از عملیات نظامی ارتش ترکیه در عفرین شوند به ویژه که رهبران آنکارا اعلام کرده اند که ارتش آن ها به رویارویی با ارتش سوریه و روس ها و آمریکایی ها نخواهد پرداخت و این که بهانه ترکیه مبنی بر تشکیل منطقه کُردی در مرزهایش با ورود ارتش سوریه به منطقه از بین می رود.با ورود ارتش سوریه به عفرین، ترکیه خود را در برابر عمل انجام شده می بیند همچنان که در حلب با این موضوع کنار آمد و چه بسا درباره ادلب نیز این مسئله صادق باشد. البته ترکیه مایل به حضور معارضان سوری وابسته به خود در مناطق مرزی است تا در قدم بعدی آن ها را به راهکار سیاسی فراگیر در سوریه وارد کند.حضور ارتش سوریه در عفرین برای کردها و مشارکت شان در روند سیاسی سوریه نیز موثر است و آن ها را وارد این عرصه و زمینه را برای حضور در نشست سوچی فراهم می کند.اگر از بُعد دیگری نیز به موضوع بنگریم متوجه می شویم که سناریوی آزاد سازی حلب درباره ادلب نیز در حال تکرار شدن است. هنگام آزادسازی حلب، جبهه النصره اعلام کرد که عقب نشینی گروه های وابسته به ترکیه از جبهه های حلب به جرابلس و الباب در چارچوب عملیات سپرفرات سبب تضعیف جبهه ها و پیشروی ارتش سوریه و تسلط نیروهای دولت سوریه بر حلب شد. هم اکنون نیز به نظر می رسد که هیئت تحریر الشام شکست در حومه ادلب را این گونه توجیه می کند که عقب نشینی افراد وابسته به ترکیه و ورود آن ها به جبهه های جنگ در عفرین عامل پیشروی های ارتش سوریه و متحدانش است. اما ارتش سوریه و متحدانش تصمیم به بازپس گیری ادلب گرفته اند و جبهه النصره و هم پیمانانش نمی توانند مانعی برای آزادسازی ادلب باشند و از نظر نظامی نیز نبرد ادلب به مراتب آسان تر از نبرد آزادسازی حلب خواهد بود فقط موضوع به منافع ترکیه مربوط می شود.به هر حال درخواست کردها از دمشق برای دخالت به منظور حمایت از عفرین نقطه عطف مهمی در جنگ سوریه است و این درخواست به مثابه صرف نظر کردن از خواسته های کردها برای منطقه خودمختار در شمال سوریه هم می تواند، باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها بسیاری از ما با خرید اینترنتی آشنا هستیم؛ راهی ساده برای تهیه اقلام مورد نیاز که میتواند افزون بر کاهش سفرهای درونشهری و کاستن از حجم ترافیک و آلودگی هوا، حق انتخاب مناسبی فراروی مشتری قرار دهد و او، بدون دغدغه، کالای مطلوب خود را بیابد و خریداری کند. با این حال، خریدهای اینترنتی در کنار مزایای فراوان و قابل توجهی که دارند، گاه اعتراضاتی را هم بر می انگیزند. یکی از مهمترین مشکلاتی که باعث اعتراض مشتریان در خریدهای اینترنتی میشود، عدم توانایی آن ها برای بازگرداندن کالا در صورت تطبیق نداشتن با مشخصاتی است که در سایتهای فروش اینترنتی تبلیغ میشود. برای نمونه، فردی ساعت یا کالای تزیینی خاصی را با مشخصات معلوم، از سایتی اینترنتی میخرد؛ اما پس از دریافت آن، متوجه میشود که کالای عرضه شده به وی، فاقد مشخصاتی است که در سایت مذکور درج شده بود. در این حالت، خریدار برای بازگرداندن کالا و دریافت وجه پرداخت شده با مشکلاتی روبهروست؛ مشکلاتی که در بیشتر مواقع، او را از طرح ایراد و مطالبه وجه کالا منصرف و وادار میکند که عطای آن را به لقایش ببخشد! پرسشی که در این نوشتار، در پی پاسخ دادن به آن هستیم، این است که چگونه میتوان از سد این مشکلات عبور و فضای خرید اینترنتی را به فضایی امن برای معامله تبدیل کرد.
نوعی از تجارت الکترونیک
خریدهای اینترنتی نوعی از تجارت الکترونیک هستند. در تجارت الکترونیک، خریدار و فروشنده در فضای مجازی با یکدیگر معامله میکنند. بدیهی است که در این حالت، فقط مکان معامله تغییر میکند و در دیگر شرایط معامله، تغییری ایجاد نمیشود. به دیگر سخن، در خریدهای اینترنتی، قوانین و مقررات مربوط به بیع(خرید و فروش) که به تفصیل در قانون مدنی به آن توجه شده، حاکم است. مطابق قانون، دو طرف قرارداد در معاملات مربوط به خرید و فروش کالا، از حق فسخ برخوردارند؛ به این معنا که در موارد پیش بینی شده در قانون یا حالتهایی که دوطرف شرط فسخ را در متن قرارداد و با شرایط خاص، برای یکدیگر به رسمیت شناختهاند، امکان فسخ وجود دارد. مواردی که میتوان بر اساس آن ها حق فسخ را اعمال کرد، در اصطلاح با عنوان «خیارات» شناخته میشود. واژه «خیار»، اسم مصدر «اختیار» و با ریشه عربی، به معنای حقی است که به خریدار و فروشنده، امکان فسخ معامله را می دهد؛ اختیاری که گاه ناشی از حکم قانون و گاه ناشی از اراده دو طرف قرارداد است. «خیارات» به گستردگی در قانون مدنی مورد توجه قرار گرفته است و ریشه در قواعد فقهی دارد. بر اساس ماده 396 قانون مدنی، 10 نوع «خیار» برای دوطرف معامله در نظر گرفته شده است که علاقهمندان میتوانند با مراجعه به قانون مدنی، با نام و شرایط هر یک از آن ها آشنا شوند. با توجه به این که «خیارات» تصریح شده در قانون مدنی، فقط ویژه خرید و فروش نیست، این گونه «خیارات» را می توان در همه توافقات حاصل شده بین افراد، به رسمیت شناخت، مگر اینکه اعمال یا گنجاندن «خیارات» در نوع توافق، مخالف با ماهیت آن باشد. بر همین اساس، در امکان وجود «خیارات» در معاملات الکترونیکی و خریدهای اینترنتی، هیچ شکی وجود ندارد. با این حال، روند خرید اینترنتی و استفاده از این «خیارات» باید برای خریدار و همچنین، فروشنده، شناخته شده و معلوم باشد. بنابراین، پیشنهاد میکنیم قبل از خرید اینترنتی، اولاً، سعی کنید از معتبر بودن سایتی که از آن خرید میکنید، مطمئن شوید و ثانیاً، به مواردی که در ادامه ارائه میشود، به دقت توجه کنید.
خریدهای اشتباه و دردسرساز
در خریدهای اینترنتی، اشتباه و خطا به دو صورت رخ میدهد: 1- خریدار، کالا را اشتباه انتخاب میکند یا یک وسیله را بیش از تعداد مد نظر سفارش میدهد. 2- خریدار قبل از پایان مراحل خرید، پشیمان میشود، اما به اشتباه، در مرحله نهایی به جای گزینه لغو، روی تایید کلیک میکند. به گزارش خبرگزاری میزان، گستردگی مباحث حقوقی و پیچیدگیهای موضوعات متنوع آن، ضرورت آموزش هرچه بیشتر در این زمینه را روشن میکند. بر همین مبنا، باید توجه کرد که در قوانین کشور، اشتباه اول را «وارد کردن اطلاعات غلط» و دومی را «خطای محض» در مسیر انعقاد قرارداد اینترنتی مینامند؛ مواردی که باعث نمیشود یک قرارداد اینترنتی فسخ شود. در این نوع خرید و فروش، وقتی با کلیک روی واژه «تایید»، خرید را تایید کردید، قرارداد خرید منعقد میشود و کار تمام است.
نکاتی که باید قبل از خرید بدانید
اشاره شد که وقتی گزینه تایید را هنگام خرید یا فروش اینترنتی انتخاب کنید، قرارداد منعقد میشود و خرید تمام است، اما بد نیست این را نیز بدانید که قبل از خرید، فروشنده باید اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد. این حق شماست که از این اطلاعات، آگاه باشید و در صورت ارائه نشدن آن ها، به طور صحیح و واضح، فروشنده پاسخگوست.
1-مشخصات فنی : شما به عنوان خریدار، باید از تمام اطلاعات فنی و ویژگی های کاربردی کالا یا خدماتی که می خواهید خریداری کنید، اطلاع داشته باشید. پیشنهاد میکنیم قبل از خرید اینترنتی از صحت اطلاعاتی که فروشنده به شما ارائه کرده است، مطمئن شوید. چنین رویکردی باعث میشود که بتوانید نیاز خود به خرید آن خدمت یا کالا را ارزیابی کنید.
2-آگاهی از هویت محصول: خریدار، علاوه بر نام و اطلاعات کلی محصول، باید اطلاعات دیگری، مانند هویت تأمین کننده، نام تجاری که تحت آن نام به فعالیت مشغول است و نشانی فروشنده را بداند. این اطلاعات در صورت بروز مشکل و نیاز به شکایت از فروشنده، به درد خریدار می خورد. گاه پیش می آید که در فضای مجازی، با سوءاستفاده از نام و مارک یک برند و تنها با ایجاد تغییر کوچکی در آن، محصولی غیر از آنچه گمان میکنید، به شما میفروشند.
بنابراین، بد نیست درباره ارتباط فروشنده با تولیدکننده محصول مد نظرتان تحقیق کنید و از معتبربودنِ فروشنده، مطمئن شوید.
3-آدرس و مشخصات پُستی فروشنده: داشتن آدرس فروشنده در دنیای مجازی، اهمیت زیادی دارد. این آدرس شامل پست الکترونیکی، شماره تلفن یا هر روشی میشود که مشتری در صورت نیاز، بتواند با فروشنده ارتباط برقرار کند. با توجه به افزایش فروشگاههای اینترنتی و بالا رفتن آمار تقلب در این عرصه، لازم است پیش از خرید محصول، ابتدا آدرس و شماره تلفنی را که در سایت فروشگاه ثبت شده است، بررسی کنید. این کار، زیاد سخت نیست، اما میتواند شما را از کیفیت محصول و احیاناً خدمات بعد از فروش آن، مطمئن کند.
4-اعلام هزینهها: فروشنده مجازی موظف است فهرست تمام هزینه هایی را که خریدار باید پرداخت کند، در اختیارش قرار دهد. خریدار باید از قیمت کالا یا خدمات، میزان مالیاتی که باید بپردازد، هزینه حمل و هزینه های تماس آگاه باشد. بنابراین، در صورتی که ابهامی در سایت فروشنده، در این زمینه مشاهده کردید، از مسئولان آن توضیح بخواهید. گاه بیدقتی در این زمینه، هزینههای سنگینی را به شما تحمیل خواهد کرد که ممکن است چند برابر ارزش کالای خریداری شده، باشد.
5- زمان و شرایط پیشنهاد: به هر حال، کالا پیشنهادی است که فروشنده در فضای مجازی به خریدار ارائه کرده است و خریدار باید بداند که این پیشنهاد، تا چه زمانی برقرار است و در ضمن، در چه شرایطی می تواند این کالا را به دست بیاورد. منظور از شرایط هم، ترتیب و نحوه پرداخت، شرایط تحویل و فسخ قرارداد، ارجاع در صورت خراب بودن کالا و ... است.
حق فسخ بدون جریمه
همان طور که اشاره شد، از حقوقی که در قانون تجارت الکترونیک برای مشتری، قبل از عقد قرارداد یا همان خرید کالا، در نظر گرفته شده، اطلاع از شرایط فسخ قرارداد است. در این باره، باید بدانید که طبق ماده 37، خریدار باید حداقل هفت روز کاری، وقت داشته باشد که از خرید خود منصرف شود و در صورت اعلام انصراف نیز، مجبور به پرداخت جریمه یا حتی بیان دلیل نیست. تنها هزینه ناشی از فسخ قرارداد برای مشتری، هزینه پس فرستادن کالاست.
کجا شکایت کنیم؟
دو مرجع برای طرح شکایت در این زمینه وجود دارد؛ اول ،دادسرای ویژه جرایم رایانه ای که پای پلیس فتا را به میان میکشد و دوم، سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان. در صورت شکایت به سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان، این سازمان از شرکتی که در فضای مجازی فعالیت می کند، به دستگاه قضایی یا دیگر مراجع صلاحیت دار، شکایت میکند. به خاطر داشته باشید که سازمان حمایت، به سه روش میتواند از یک شرکت تجاری مجازی شکایت کند: 1- به تقاضای مصرف کننده متضرر، 2- به تقاضای یک یا چند مصرف کننده، در حالی که تعداد زیادی از مصرف کنندهها ضرر مشترکی را متحمل شده اند و 3- اقدام مستقل سازمان بدون تقاضای شاکی خصوصی.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که وزارت کشور در قالب لایحه قانون جامع انتخابات، پیشنهاد داده بود کاندیداهای علاقه مند به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس یا شوراهای شهر موظف باشند مبلغ معینی را به حساب مشخص شده واریز و در صورتی که حداقل درصد تعیین شده از آرا را کسب نکنند، وجه التزام مذکور ضبط و به خزانه واریز شود، با تصمیم روزهای اخیر اعضای سیاسی هیئت دولت، مقرر شده با توجه به اشکالات و ابهاماتی که درباره تودیع وجه مذکور وجود دارد، این موضوع از لایحه انتخابات حذف شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد جواد رنجبر-بارش برف طی روز گذشته در بیش از 15 استان کشور، موجب شادمانی مردم و کشاورزان شد.در عین حال با افزایش میزان بارش برف و مسدود شدن بسیاری از راه های مواصلاتی انتقاد هایی نیز از انجام نشدن پیش بینی های لازم از سوی مسئولان و غافلگیری آن ها در مواجهه با مشکلات ناشی از بارش برف ابراز شده است . در همین حال مرتضی اکبرپورمعاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور با ااعلام این که از چهارشنبه هشدار های لازم را به دستگا ه ها درباره بارش برف داده بودیم افزود: اقدامات تمامی دستگاهها و سازمانها در این زمینه بررسی خواهد شد، و باید درباره اقدامات و عملکرد خود در خصوص برف پاسخ گو باشند.به گزارش خراسان، در حالی که امسال شاهد بارش های بسیار کم در کشور هستیم، روز گذشته چادر سفید برف بر سر بیش از 15 استان کشور گسترانده شد.
دیروز آسمان استان های تهران، البرز، خراسان رضوی، آذربایجان غربی ، آذربایجان شرقی ، کردستان ، گلستان ، مازندران ، گیلان ، همدان و ... شاهد برف زمستانی بود. بارش نزولات آسمانی در سطح کشور باعث شکرگزاری مردم شد. مدیرکل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی روز گذشته در گفت و گو با خراسان اظهار کرد: بارش ها از اواخر روز یک شنبه به شرق اصفهان، استان یزد، خراسان شمالی و خراسان جنوبی رضوی و نیز دامنه های البرز در استان سمنان، گیلان و مازندران محدود میشود.احد وظیفه افزود: براساس تحلیل آخرین نقشه های پیش یابی هواشناسی با ادامه فعالیت سامانه بارشی، روز دوشنبه بارش پراکنده در برخی مناطق نیمه شرقی کشور انتظار می رود که به تدریج تا اواخر وقت از ناپایداری در این مناطق کاسته می شود.وی ادامه داد: روز دوشنبه بارش برف در استان های مازندران، گلستان، خراسان شمالی و بخش هایی از استان یزد، خراسان جنوبی، خراسان رضوی و خراسان شمالی به صورت ضعیف ادامه دارد و در جنوب سیستان و بلوچستان نیز بارش کم باران رخ خواهد داد. مدیرکل پیش بینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی اظهار کرد: روز سه شنبه پدیده قابل توجهی در کشور مشاهده نمی شود.وی با بیان این که کاهش محسوس دما و ماندگاری هوای سرد تا روز چهارشنبه در کشور پیش بینی می شود، افزود: به همین دلیل در برخی مناطق به خصوص در مناطق و جاده های کوهستانی شمال، شمال شرق، دامنه های البرز و شمال غرب بارش برف همراه با وزش باد شدید موجب کولاک و کاهش دید خواهد شد. وظیفه ادامه داد: همچنین با توجه به کاهش شدید دما در نیمه شمالی کشور طی یک شنبه شب و صبح دوشنبه یخ زدگی در معابر عمومی و جاده های بین شهری و احتمال ریزش بهمن به سبب انباشت برف در مناطق برفگیر جاده های کوهستانی پیش بینی می شود.
اخطا ریه هواشناسی
سازمان هواشناسی روز گذشته با صدور اخطاریه شماره 66 خود اعلام کرد: با توجه به کاهش شدید دما در نیمه شمالی کشور، طی امشب –دیشب- و صبح روز دوشنبه، یخ زدگی در معابر عمومی و جاده های بین شهری و احتمال ریزش بهمن به سبب انباشت برف در مناطق برفگیر جاده های کوهستانی پیش بینی می شود. از این رو به شهروندان گرامی توصیه می شود از سفر غیر ضروری خودداری و در صورت لزوم از تجهیزات زمستانی به خصوص زنجیر چرخ استفاده کنند. در ادامه این اخطاریه آمده است: به دلیل کاهش شدید دما در غالب نقاط کشور و ماندگاری آن تا صبح چهارشنبه، مدیریت بهینه سوخت و انرژی به ویژه مصرف گاز برای اجتناب از افت فشار در شبکه گازرسانی توصیه می شود. همچنین با توجه به افت دما به زیر صفر و ذوب نشدن برف، بار برفی سنگین روی درختان موجب شکستن شاخه های آن ها می شود. توصیه می شود در اسرع وقت شهرداری ها و هموطنان عزیر با تکان دادن درخت های انباشته از برف، به سبک کردن بار روی آن ها اقدام کنند.
عقب ماندگیهای بارشی جبران نمی شود
رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی تاکید کرد: عبور سامانه بارشی از کشور و بارش برف طی دو سه روز گذشته، بخشی از شرایط نرمال بهمن ماه کشور است و باعث جبران عقب افتادگیهای بارشی کشور نمیشود. شاهرخ فاتح روز گذشته در گفت و گو با ایسنا درباره تاثیر بارش های برف طی دو روز گذشته در تعدادی از استانها به ویژه تهران و البرز افزود: بارش برف و باران طی دو روز گذشته، شرایط طبیعی بهمن ماه است و تصور این که بارش برف این روزها تاثیر شگرفی بر میزان بارش های کشور دارد، تصور درستی نیست.
تعطیلی مدارس و دانشگاههای استان تهران
دانشگاهها و مدارس استان تهران در همه مقاطع تحصیلی امروز تعطیل است. به گزارش خبرگزاری صداوسیما، با اعلام استانداری تهران و در پی بارش برف و یخبندان، دانشگاه ها و مدارس استان تهران در همه مقاطع تحصیلی امروز دوشنبه در نوبت صبح و عصر تعطیل است. بارش برف و برودت هوا روز گذشته باعث تعطیلی تعدادی از مدارس در برخی مقاطع تحصیلی استان های تهران، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، سمنان، قم، اردبیل، البرز، لرستان، مازندران، آذربایجان غربی، همدان، کردستان، گلستان، قزوین، گیلان و زنجان شد.
لغو پروازهای فرودگاه مهرآباد و امام (ره)
بارش برف طی دیروز باعث کاهش دید و لغو تعدادی از پروازهای داخلی و خارجی فرودگاه های مهرآباد و امام خمینی(ره) تهران طی صبح تا عصر دیروز شد.
تعدادی از پروازها نیز در این دو فرودگاه با تاخیر انجام شد.
انسداد موقت برخی محورهای مواصلاتی
پلیس راه راهور ناجا نیز دیروز اعلام کرد محور هراز در استان مازندران و شرق تهران به دلیل بارش برف وکولاک به طور موقت مسدود شد. همچنین روز گذشته محور اولنگ –شاهرود در استانهای گلستان و سمنان، محور دیزین-شمشک در استانهای تهران و البرز و محور فرعی گنجنامه-تویسرکان در استان همدان، محور یاسوج-پادنا در استان کهگیلویه و بویراحمد، محور پونل-خلخال در استان گیلان، محور هراز در استان مازندران و شرق استان تهران، محور کرج - چالوس در استان های البرز و مازندران محور قزوین همدان در استان قزوین و محورهای قزوین – زنجان، قزوین - رشت، زنجان - طارم، تهم - طارم و بوئین زهرا به علت بارش شدید برف و نداشتن ایمنی کافی به صورت موقت بسته شده است.
اتفاقی نادر در فرودگاه مهرآباد تهران
بارش برف طی دیروز در تهران باعث Tail Heavy (سنگین شدن دم) فوکر ١٠٠ هما در فرودگاه مهرآباد تهران شده که در نتیجه با بر هم خوردن توازن وزنی هواپیما، دماغه آن بلند شده است.
مدیریت بحران:درباره برف هشدار داده بودیم
در همین حال به گزارش ایسنا مرتضی اکبرپورمعاون آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرد : از روز چهارشنبه با توجه به پیش بینیهای سازمان هواشناسی در خصوص بارش برف در 20 استان کشور از جمله تهران، سازمان مدیریت بحران هشدارهای لازم را به دستگاههای مربوط داده و از آن ها خواسته بود که در برابر برف آمادگی داشته باشند.
پاسخ عجیب آقای سخنگو به سوال مجری خبر
سخنگوی سازمان راهداری حمل و نقل جاده ای کشور نیز روز گذشته در گفت و گوی زنده با شبکه خبر در پاسخ به این سوال مجری شبکه خبر که چرا جلسه مدیریت بحران دیشب تشکیل نشد؟ گفت: در خدمتتان هستم!
اتخاذ تمهیدات لازم برای تامین سوخت
وزیر نفت با اشاره به بارش برف که بیشتر نقاط ایران را فرا گرفته است، گفت: تمهیدات لازم برای تامین بهموقع سوخت مورد نیاز مردم اندیشیده شده است و هماکنون شرایط تولید گاز و شبکه گازرسانی ایران نسبت به سال گذشته مطلوبتر است. به گزارش ایرنا، بیژن نامدار زنگنه شنبه شب در برنامه نگاه یک با بیان این که سال گذشته شبکه گازرسانی کشور در مناطقی مانند مازندران دچار ضعف بود، افزود: با افتتاح خط لوله دامغان-کیاسر-ساری- نکا و بخش عمدهای از خطلوله انتقال گاز ششم سراسری شبکه گازرسانی کشور تقویت شده است و وضع خوبی دارد.
خبر مرتبط
درخواست کمک توئیتری شهردار تهران
محمد علی نجفی شهردار تهران صبح دیروز در توئیتی گفت: از شهروندان خوب تهرانی به خصوص جوانان و دانشآموزان دبیرستانی دعوت میکنم از چند ساعت دیگر و با گرمتر شدن هوا، در کنار ماموران شهرداری به سبک تر شدن بار شاخههای درختان از برف به آرامی و دقت کمک کنند.
واکنش کاربران به توئیت نجفی
در پی توئیت نجفی، کاربران در فضای مجازی واکنش نشان دادند. یکی از کاربران گفته است: «می گم می خواین تقسیم کار کنیم؟ دبیرستانی ها درخت ها رو بتکانند، جوان ها درخت ها رو از روی ماشین ها بردارند، میان سالان نمک کف خیابان ها بریزند و شما هم توئیت بزن.
-یکی دیگر از کاربران این طورگفت:احتمالا شما فکر کردی از این شهردارافتخاری ها شدی و گرنه این همه بی خیالی دلیل دیگه ای نداره.
و دیگری نیز گفته است: لطفا به ژن های برتربفرمایید زحمتش رو بکشند. هرکه بامش بیش برفش بیشتر.
خبر مرتبط
عارف: از اقدامات شهرداری و استانداری تهران تاسف می خورم
رئیس فراکسیون امید مجلس با اشاره به وضعیت نامناسب معبر شهرتهران پس از برف گفت: تاسف می خورم از اقدامات شهرداری و استانداری که برای بارش متوسط برف، شهر به این وضع درآمده است و گله جدی داریم که چرا شهرداری آمادگی اولیه را برای سامان دهی معابر و برفروبی نداشت. به گزارش ایرنا محمدرضا عارف افزود: متاسفانه هم اتوبانهای پایتخت و هم اتوبانهای تهران-قم و تهران-کرج بعد از بارش برف وضعیت نابه سامانی پیدا کردند و مردم ساعتها در این اتوبانها معطل ماندند. وی با بیان این که گله جدی داریم که چرا شهرداری آمادگی اولیه را برای سامان دهی معابر و برفروبی نداشت، ادامه داد: تا کنون تعداد زیادی درخت بر اثر سنگینی بارش برف شکسته است که نشان میدهد عوامل شهرداری اقدام به برفروبی از درختها نکردهاند، ضمن این که شن پاشی در کوچه و خیابانهای فرعی نیز به شکل مطلوب انجام نشده است. رئیس فراکسیون امید مجلس تاکید کرد: به طور جدی موضوع را از طریق استانداری و شهرداری پیگیری می کنیم تا ببینیم چرا بهرغم پیشبینیهای هواشناسی، شهر بعد از بارش برف فلج شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
چند روزی است که بحث همکاری کارلوس کیروش با یک بانک خصوصی ایرانی نقل محافل ورزشی است و رسانهها از زاویههای مختلف مالی، حقوقی و تبلیغاتی به این موضوع میپردازند. شاید به خاطر اینکه سرمربی تیم ملی ایران یک فرد خارجی است، رسانهها بابت سفیر شدن او برای یک بانک این همه حساسیت و توجه نشان دادهاند، اما با نگاهی به جامعه فوتبالی و ورزشی ایران مشخص میشود که چهرههای زیادی از فوتبال و دیگر ورزشهای محبوب به عنوان سفیر و مبلغ شرکتهای مختلف فعالیت میکنند و جالب اینجاست که رقم قرارداد آنها هم دستکمی از مبالغی که برای دستمزد کیروش جهت همکاری با بانک خصوصی ایرانی گفته شده، ندارد. قطعا اکثر شهروندان تهرانی و سایر شهرها بیلبوردهای تبلیغاتی کریم باقری و مهدی مهدوی کیا، 2 چهره محبوب ملی و باشگاه پرسپولیس را در سطح شهر و اتوبانها دیدهاند که یکی محصولی بهداشتی را تبلیغ میکند و دیگری هم مبلغ یک شرکت لبنی است و در این ارتباط شنیده میشود که رقم قرارداد یکی از این 2 چهره ملی،700میلیون تومان است! بهتازگی هم نام علی دایی هم به عنوان سفیر یک شرکت حملو نقل و تاکسی شهری مطرح و عنوان شد سرمربی سابق تیم ملی و پرسپولیس برای این تبلیغ100میلیون تومان قرارداد بسته است. علاوه بر این سلبریتیهای قدیمی فوتبال، چند بازیکن شاخص سرخابی هم به تازگی با شرکتهای لبنی و پوشاک قرارداد امضا کردهاند که میتوان به سید مهدی رحمتی، خسرو حیدری و حسین ماهینی اشاره کرد. نکته جالبتوجه اینکه در مورد این بازیکنان هم شنیده میشود با مبالغ هنگفتی قرارداد بستهاند، بهطوری که رقم قرارداد تبلیغاتشان از مبلغ قراردادشان با باشگاه بیشتر است! درواقع تبلیغات با سلبریتیهای ورزشی به سمتی میرود که بازیکن و مربی موردنظر شرکتهای مطرح و بزرگ کمکم باید تابع شرایط شرکتهای مذکور شوند و حتی امکان دارد فعالیت اصلی آنها تحتالشعاع قرار بگیرد، کما اینکه شنیده میشود یکی از این چهرههای ورزشی که با یک شرکت معتبر قرارداد بسته، به خاطر ذخیره بودن و نیمکتنشینی متضرر میشد و قرارداد میلیاردیاش از دست میرفت و حالا شرایطی فراهم شده که او بازی میکند!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هادی محمدی – در حالی که 18روز از برخورد ناوشکن دماوند با موج شکن بندرانزلی می گذشت سرانجام روز گذشته فیلمی کوتاه منتشر شد که در آن ظاهر ناوشکن دماوند به صورت کامل به زیر آب می رود. اگرچه هفته گذشته روزنامه روسی ایزوستیا مدعی شده بود ناوشکن دماوند که سه سال پیش به ناوگان شمال نیروی دریایی ایران اضافه شده، در حال از دست رفتن است اما روز شنبه امیر دریادار رستگاری رئیس سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع به خبرگزاری دفاع پرس گفته بود با وجود صدمه جدی که به بدنه این ناوشکن وارد شده، نیروهای تعمیراتی در حال رهاسازی و انتقال آن به کارخانجات تعمیرات هستند.
وی افزوده بود : تا ناوشکن به رده تعمیراتی نیامده است و تمام سطوح آن از انتها تا ارتفاع مورد ارزیابی قرار نگیرد نمیتوان برآوردی از هزینههای احتمالی اعلام کرد، هم اکنون اخبار منتشر شده براساس مشاهدات غواصان بوده و قطعاً پس از ارسال ناوشکن به مجموعه تعمیراتی، سازمان صنایع دریایی برای تعمیرات ورود خواهد کرد. منظور از رده تعمیراتی، مجموعه کارخانجات ساخت کشتی و تعمیرات شناور "شهید تمجیدی" وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است که در بندرانزلی قرار دارد و ساخت ناوشکن دماوند و چهار ناوموشک انداز کلاس پیکان (سینا) را بر عهده داشته است. آخرین مورد از ناو موشک انداز کلاس پیکان به نام سپر در روز نیروی دریایی امسال به نداجا الحاق شد.
گفتنی است ناوشکن دماوند با 100 متر طول و هزار و 300 تن وزن دومین ناوشکن بومی ساخت کشورمان در کلاس جماران بود که در اواخر سال 93 به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ملحق شد و توانسته بود چند سفر دریایی را به صورت ناوگروه به روسیه و آذربایجان داشته باشد . با حضور این ناوشکن عملا کشورمان پس از روسیه به دومین قدرت نظامی دریای خزر بدل شد.
توضیحات سخنگوی ارتش درباره آخرین وضعیت ناوشکن دماوند
در همین حال سخنگوی ارتش جمهوری اسلامی ایران عصر دیروز آخرین وضعیت ناوشکن دماوند در دریای خزر را تشریح کرد. به گزارش روابط عمومی ارتش جمهوری اسلامی ایران، امیر سرتیپ دوم تقی خانی، گفت: ناوشکن دماوند که به هنگام ورود به بندر بر اثر شرایط نامساعد جوی و دریای توفانی پس از برخورد با موج شکن در دریای خزر دچار سانحه شده بود با وجود استمرار وضعیت جوی نامساعد، کارشناسان متخصص بلافاصله به منظور بررسی وضعیت به محل اعزام و متوجه آسیب جدی در سطح بدنه زیر آب و لزوم باز شدن قطعات و انتقال آن به کارخانه برای احیای مجدد شدند. وی افزود: در اولین اقدام، تمام سامانه های حیاتی، حساس و ارزشمند ناوشکن با تلاش شبانه روزی متخصصان به رغم تداوم شرایط نامساعد جوی و توفانی بودن دریا با دقت و به صورت استاندارد جدا و برای نصب مجدد پس از تعمیرات اساسی و احیای ناوشکن به کارخانجات کشتی سازی شهید تمجیدی وزارت دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح منتقل شد. سخنگوی ارتش تصریح کرد: با توجه به عمق کم آب در محل سانحه که حدود 4 تا 5 متر است امکان غرق شدن ناوشکن دماوند وجود ندارد و برای جابه جایی بلوک های بدنه لازم است قسمت های به هم متصل شده، جدا و برای تعمیر و بازسازی اساسی به کارخانه کشتی سازی منتقل شود. وی با اشاره به فرایند عملیات جداسازی، برداشت و احیای مجدد ناوشکن تصریح کرد: مشابه این گونه سوانح و چنین اقداماتی برای مهار سانحه و احیای کشتی های نظامی در صنعت دریایی جهان به طور معمول وجود دارد. سرتیپ دوم تقی خانی اظهار کرد: در این فرایند طی 24 ساعت گذشته به علت توفان شدید و بالا آمدن سطح آب دریا قسمت روسازه آلومینیومی که به طور کامل تخلیه و برای جابه جایی آماده شده بود به آب افتاده و باقی مانده بدنه شناور به پهلوی راست قرار گرفته است که بلافاصله پس از بهبود شرایط جوی در اولین فرصت این بخش از بدنه شناور و سایر قسمت های باقی مانده نیز جدا و به کارخانه منتقل می شود. وی با بیان این که صرفا بدنه ناوشکن آسیب جدی دیده است،خاطر نشان کرد: هیچ محدودیتی برای احیای مجدد ناوشکن دماوند وجود ندارد و به دلیل بومی بودن تمام بخش های آن با انتقال قطعات جداشده به زودی عملیات احیای ناوشکن دماوند و بازگشت آن به چرخه عملیات آغاز می شود.
روند بررسی نهادهای نظارتی و قضایی چگونه است ؟
در عین حال یک منبع آگاه به روند چنین حوادثی در نیروهای مسلح به خراسان گفت: در صورت چنین حوادثی 3 کمیته شامل حفاظت اطلاعات برای بررسی احتمال خرابکاری در حادثه ، معاونت ایمنی برای بررسی رعایت دستورالعمل های ایمنی در قبل و بعد از اتفاق و بازرسی برای تحلیل عملکرد پرسنل و فرماندهی ناو وارد عمل شده و گزارش های خود را به ستاد ارتش ارسال می کنند و از آن جا گزارش های نهایی با کسب استعلام و مشورت لازم با وزارت دفاع به ستادکل نیروهای مسلح می رود و در صورت تشخیص این موضوع که قصور یا تقصیر بوده واکنش لازم صورت می گیرد به گونه ای که در صورت تقصیر در حادثه ممکن است موضوع به دادسرای نیروهای مسلح نیز ارجاع شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- سارقان مسلحی که سال گذشته با شلیک های رگباری، به حدود هفت میلیارد تومان ارز خارجی یک تاجر افغانی در تربت جام دستبرد زدند، با صدور دستورات ویژه قضایی و تلاش گسترده کارآگاهان پلیس آگاهی در مشهد به دام افتادند. به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این سرقت مسلحانه هولناک ششم مرداد سال گذشته، زمانی رخ داد که چند خلافکار حرفه ای به تعقیب یک دستگاه خودروی تاکسی بین شهری پرداختند.
این افراد مسلح نقابدار که سوار بر پژوی 405 بودند از چند ماه قبل نقشه راهزنی مسلحانه را با یک برنامه ریزی دقیق طراحی و چند بار آن را در محل های احتمالی وقوع سرقت مسلحانه مرور کرده بودند. دقایق به تندی سپری می شد و راننده 405 چشم از تاکسی زرد برنمی داشت.
عوامل دیگر این باند، طبق نقشه در مکان های مختلف قرار گرفته بودند و با تلفن همراه اطلاعات خود را رد و بدل می کردند. تاکسی حامل تاجر از جاده کمربندی تربت جام به سوی مشهد در حرکت بود که ناگهان دو سرنشین پژو سلاح های خود را از ضامن خارج کردند و آماده شلیک شدند. راننده پدال گاز را فشرد و کنار تاکسی سمند قرار گرفت. او با یک حرکت وحشتناک ترمز دستی را کشید و خودرو را مقابل تاکسی سد کرد. شلیک اولین گلوله لاستیک عقب تاکسی را روی زمین خواباند. راننده تاکسی و تاجر افغانی شوک زده و بی حرکت فقط به صحنه حادثه نگاه می کردند و جرئت هیچ عکس العملی را نداشتند. نقابداران مسلح بلافاصله از خودرو پیاده شدند و کیف حاوی ارزهای عربی را به سرقت بردند که حدود هفت میلیارد تومان ارزش ریالی داشت.
دزدان نقابدار، دوباره تاکسی را به رگبار بستند و چرخ های دیگر آن را نیز هدف اصابت گلوله قرار دادند. سارقان سپس با هدایت دیگر همدستانشان و طبق نقشه قبلی به مخفیگاهی رفتند که از قبل شناسایی کرده بودند. خلافکاران راهزن، ارزها را بین خودشان تقسیم و آخرین جملات را برای اجرای دقیق نقشه پس از سرقت مسلحانه رد و بدل کردند تا هنگام خرج کردن پول ها کاملا مواظب باشند و سپس هر کدام از آن ها به مکان نامعلومی رفتند تا از چنگ قانون بگریزند. گزارش خراسان حاکی است: با گزارش ماجرای سرقت مسلحانه به پلیس 110، نیروهای انتظامی به دستور دادستان عمومی و انقلاب تربت جام وارد عمل شدند و به بررسی موضوع پرداختند.
این گونه بود که پرونده ای در دادسرای تربت جام تشکیل شد و ماجرای نقابداران مسلح مورد پیگیری قضایی قرار گرفت. در حالی که بررسی های مقدماتی در حال انجام بود، بازپرس «جعفر صدیقی» رسیدگی به این پرونده حساس را به عهده گرفت و بدین ترتیب، تحقیقات قضایی وارد مرحله جدیدی شد. بازپرس صدیقی که به دهلیزهای تاریک این پرونده سرقت مسلحانه قدم گذاشته بود، به تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی و کارشناسی پرداخت و در جلسات مشترک با کارآگاهان پلیس آگاهی تربت جام، از آنان خواست با بسیج همه امکانات و بهره گیری از تجربیات کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی استان خراسان رضوی به رصدهای اطلاعاتی درباره مظنونان این حادثه بپردازند. به همین دلیل چند نفر زیر ذره بین پلیس قرار گرفتند تا این که بعد از گذشت چندین ماه از این ماجرا، سرنخ هایی به دست آمد که نشان می داد وضعیت اقتصادی دو تن از افراد مظنون به طور ناگهانی تغییر کرده است. آنان به سفرهای خارجی می رفتند و با ولخرجی های متعدد مالک خانه و خودروی گران قیمت شده بودند. گزارش خراسان حاکی است: به دستور مقام قضایی، تحقیقات پلیس بر این موضوع متمرکز و مشخص شد که آنان در سرقت مسلحانه تربت جام نقش داشتند بنابراین بلافاصله در چند عملیات هماهنگ و صدور دستورات ویژهای از سوی بازپرس صدیقی، سه تن از عوامل مرتبط با این پرونده ابتدا در تربت جام دستگیر شدند و سپس عملیات پلیس به مشهد کشیده شد چرا که رصدهای اطلاعاتی نشان می داد دو تن از عوامل اصلی سرقت مسلحانه در مشهد مخفی شده اند بنابراین گروهی از کارآگاهان تربت جام با دریافت نیابت قضایی و با همکاری کارآگاهان اداره جنایی خراسان رضوی و همچنین یاری ماموران انتظامی فریمان، وارد عمل شدند و در یک اقدام غافلگیرانه دو متهم اصلی پرونده سرقت مسلحانه را که «ن-ج» و «ر-ع» نام دارند در مشهد دستگیر کردند.
گزارش خراسان حاکی است: با انتقال متهمان به دادسرای عمومی و انقلاب تربت جام، تحقیقات گسترده از آنان آغاز شد. متهمان با اعتراف به ارتکاب سرقت مسلحانه، به تشریح زوایای تاریک این پرونده پرداختند.
این در حالی است که تاکنون پنج تن از متهمان در چنگ قانون گرفتار شده اند و بررسی ها همچنان در این باره ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد عنبرسوز - از چند سال پیش مهاجرت برخی از بازیگران و دیگر عوامل سینمایی و تلویزیونی به خارج از کشور و به ویژه شبکه تلویزیونی جم آغاز شد. بازیگران عموما درجه چندمی که به امید شرایط بهتر کاری، تجربه فضای کاری متفاوت، کسب درآمد بیشتر و دور زدن برخی محدودیت ها راهی آن طرف آب شدند اما دیری نگذشت که شبکه ای که بیشتر این بازیگران به امید استخدام و گرفتن دستمزد ثابت و امنیت شغلی راهی آن شده بودند، اعلام کرد فقط می تواند با عوامل ایرانی به صورت پروژه ای کار کند و بدین ترتیب همه چیز عوض شد. اما این روزها تقریبا هیچ کدام از رفته ها، روزگار خوشی را سپری نمی کنند و خبری از درخشش بیشتر و شکوفایی استعدادهای نادیده گرفته شده شان نیست. در این میان چند نفری از بقیه واقع گراتر بودند و قبل از این که پل های پشت سرشان خراب شود، برگشتند. جالب این که بازگشته ها هم به لحاظ سنی از بقیه پخته تر هستند و هم در داخل کشور شخصیت های مهم تری نسبت به بقیه محسوب می شدند. به بهانه بازگشت «رابعه اسکویی» و پست پربازدید او که سوژه مهم فضای مجازی در روزهای اخیر بود، در این مطلب نگاهی داریم به بازیگرانی که روی اشتباه شان پافشاری نکردند و قبل از آن که کارنامه کاری شان به طور کامل نابود شود، برگشتند.
هرمز سیرتی
در حالی که بیشتر بازیگرانی که ایران را به هوای کسب تجربیات جدید و شرایط کاری بهتر ترک می کردند، از قشر جوان یا درنهایت میان سال بودند که به امید شرایط بهتر در سال های آینده مهاجرت می کردند، تیرماه امسال ناگهان خبر مهاجرت «هرمز سیرتی»، بازیگر پیش کسوت متولد 1319 که سابقه حضورش در تلویزیون به قبل از انقلاب برمی گردد، منتشر شد.
کارنامه در ایران: سیرتی که فعالیت هنری خود را از دهه چهل آغاز کرده، در سال های قبل از انقلاب فیلم «خانه قمرخانم» را کار کرده بود و تجربه همکاری با «واروژ کریم مسیحی» در سریال «سمک عیار» را هم داشت. او پس از انقلاب بیشتر در تلویزیون و رادیو حضور داشت و با حضورش در آثاری مانند «هشت ونیم شب»، «سازمان 4»، «نقش عشق»، «قانون» و «رنج و سرمستی» همکاری با چهره هایی مانند فرامرز قریبیان و جهانگیر الماسی را تجربه کرد.
مهاجرت: سیرتی که از سال 80 به بعد بسیار کم کار و در طول 16 سال اخیر فقط در 4-3 اثر دعوت به همکاری شده بود، به دلایل مالی و نبود پیشنهاد و امنیت شغلی تصمیم به ترک وطن گرفت. او به امید روزهای بهتر و تامین مالی در سال های پایانی فعالیت هنری اش به شبکه جم رفت و در پروژه تلویزیونی «شهر فرنگ» مهدی مظلومی سه ماه حضور یافت. با این حال و آن چنان که قابل پیش بینی بود، این حضور به غربت و تحمل شرایط عجیب این شبکه نمی ارزید. بدین ترتیب سیرتی خیلی زود به کشور برگشت و این روزها با حضور در دادسرای انقلاب به دنبال دریافت مجوز برای ادامه فعالیتش در پروژه های تلویزیونی و سینمایی است.
سولماز غنی
درباره این بازیگر نهایت احتیاط را رعایت می کنیم و هیچ چیزی را با قطعیت نمی گوییم چون منابع رسمی آن را تایید نکرده اند اما شنیده ها حاکی از آن است که غنی، به عنوان بازیگری که اگر در ایران مانده بود لااقل بیکار نمی ماند، سودای ترک وطن را داشت.
کارنامه در ایران: اگر از متولدان دهه 60 یا قبل تر باشید، احتمالا به یاد دارید در سال 80 فیلم جوان پسند «اتانازی» با حضور حسام نواب صفوی که آن روزها در اوایل ستاره شدن بود، اکران شد. نقش اصلی زن آن فیلم سولماز غنی بود که دو سال بعد در سریال پربیننده «تب سرد» هم با شهاب حسینی همبازی شد. غنی پس از چند سال دوری و کم کار بودن در دهه 90 در آثار پرمخاطبی از جمله «دردسرهای عظیم» و «پنج کیلومتر تا بهشت» حضور یافت و به هیچ وجه بازیگر سیاهی لشکر نبود.
مهاجرت: سولماز غنی در موج مهاجرت ها ناگهان غیب و چندی بعد عکس های نامتعارفی از او در فضای مجازی منتشر شد؛ عکس هایی که انتشارش توسط خود او تقریبا قطعی به نظر می رسید و طبق سنتی نانوشته، یک بازیگر شناخته شده فقط زمانی اقدام به انتشار چنین عکس هایی می کند که قصد بازگشت به کشور را ندارد. در همین زمان بود که خبرهای غیررسمی از پیوستن او به شبکه جم هم منتشر می شد. اما خانم غنی هیچ وقت در هیچ اثری که متعلق به شبکه ای خارجی باشد، حضور نیافت و شنیده ها حاکی از آن است که این روزها به کشور بازگشته و با رفع برخی موانع ممکن است دوباره او را در سریال های تلویزیونی ببینیم.
سعید ابراهیمی فر
ابراهیمی فر یک بازیگر میان سال و پخته است که نه آن قدر جوان است که سودای پیشرفت و ترقی و رسیدن به هالیوود داشته باشد و نه آن قدر پیر که نگران هزینه ها و مشکلات سال های پایانی زندگی اش باشد. او حتی یک سینماگر تک بعدی هم نبود و هرگونه فعالیتی را از کارگردانی و ساخت فیلم کوتاه و تیزر گرفته تا بازیگری و نویسندگی و دستیاری، در کارنامه داشت. اما خبر رفتن او هم در موج مهاجرت ها اعلام شد.
کارنامه در ایران: ابراهیمی فر از آن دسته اهالی سینما بود که جوانانی مانند شهرام مکری و پوریا آذربایجانی و حتی چهره هایی مانند پانته آ بهرام را از سال های دور می شناخت. او در دو فیلم شهرام مکری یعنی «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» و اثر تحسین شده «ماهی و گربه» بازی کرده بود و «خیلی دور، خیلی نزدیک» رضا میرکریمی و «سیزده 59» سامان سالور را هم در کارنامه داشت. چهار نویسندگی و شش کارگردانی هم در کارنامه این بازیگر سینمای مدرن دیده می شد.
مهاجرت: از کارهایی که ابراهیمی فر در شبکه جم انجام داده، تقریبا هیچ اطلاعی در دست نیست و بعید به نظر می رسد شبکه ای که حتی دستمزد عواملش را هم با تأخیر پرداخت می کند، امکاناتی در اختیار او گذاشته باشد که به تولید اثری درخور توجه منجر شده باشد. ابراهیمی فر هم خیلی زود و پس از یک گشت وگذار تقریباً توریستی، به ایران بازگشت و با حضور در موزه سینما و اکران فیلم «شاید عشق نبود»، بازگشتش را به طور رسمی اعلام کرد. تعداد قابل توجهی از اهالی سینما هم با حضور در این مراسم به استقبالش رفتند تا به او برای تولدی دوباره قوت قلب و امیدواری بدهند.
رابعه اسکویی
بازیگر مکمل پرکار سریال های تلویزیونی عمدتا طنز، یکی از کسانی بود که خیلی زود هوای خارج از کشور به سرش زد ولی همین چند روز پیش با انتشار عکسی در حرم حضرت عبدالعظیم بازگشت خود به کشور را با جملاتی نادمانه و مملو از احساس به مردم اعلام کرد.
کارنامه در ایران: اسکویی شاید در ایران هیچ وقت نقش اول و ستاره نبود اما از آن دسته بازیگرانی محسوب می شد که به واسطه فیزیک خاص و نقش های طنزش در سریال های سرگرم کننده تلویزیونی، به شدت در ذهن مردم مانده بود. او که با «پلاک 14» مهران مدیری به دنیای بازیگری معرفی شد، طی حدود 16 سال فعالیت کاری اش در سینما و تلویزیون، در نزدیک به 10 سریال و بیش از 20 فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. اما اوج کارش حضور در فیلم «سگ کشی» بود که نامزدی بهترین بازیگر نقش مکمل زن در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر را هم برایش به همراه داشت.
مهاجرت: اسکویی از نخستین مهاجرت کنندگان به شبکه جم محسوب می شود که پس از بازی در چند اثر از جمله «پیاده روهای خالی» مهدی مظلومی و حضور در چند برنامه ساده، به این نتیجه رسید که در ایران محبوب تر و موفق تر بوده است و به تازگی به کشور بازگشت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- رابطه نفت و بودجه؛استخوان لای زخم
- مخالفت دولت با گرفتن جریمه از کاندیداهای بازنده انتخابات
- بررسی موارد حق فسخ در خرید های اینترنتی
- عفرین؛ سرزمین افشای حقایق
- نگاهی به پدیده مصرف گرایی و راهکارهای مقابله با تاثیر آن بر کودکان
- محسن ساجدی فر نفر اول بخش ملی جشنواره قصه گویی:خارجی ها با شنیدن قصه های ما شگفت زده شدند
- ویدئوچک برای یک نبرد گلادیاتوری!