پیروزی در تبعید
رژیم شاه با تبعید آیت ا... خامنه ای از ایرانشهر به جیرفت در 22 مرداد 1357، در پی محدود کردن فعالیتهای ایشان بود. اما این اقدام، زمینهساز اوجگیری انقلاب اسلامی در استان کرمان شد

جواد نوائیان رودسری – 28 آذرماه سال 1356 بود که رژیم شاه برای محدود کردن فعالیتهای انقلابی آیتا... خامنهای، برنامه تبعید او را عملی کرد؛ قرار بود شاگرد برجسته امام خمینی را به جایی دورافتاده بفرستند؛ ایرانشهر، مکانی در جنوب استان سیستان و بلوچستان، جایی که رژیم آن را فراموش کردهبود و گمان میکرد هرکس را به آنجا بفرستد، ناگزیر فراموش خواهد شد. اما دوران تبعید به ایرانشهر، برای آیتا... خامنهای یک فرصت طلایی ایجاد کرد؛ هم برای اینکه مردم این منطقه و محرومیتهایشان را بشناسد و هم از این لحاظ که حضور او و تعدادی از دوستانش، میتوانست چراغ انقلاب را در این ناحیه دورافتاده و محروم روشن کند و چنین نیز شد. بعد از احیای مسجد «آلرسول» ایرانشهر و آشنایی مردم با سید خراسانی که حرفهایش امید را به روح زخمی آنها تزریق میکرد و در پی آن، خدماتی که او در آن سیل مهیب، باعث و بانی آن بود، آیتا... خامنهای به محبوبترین مرد ایرانشهر تبدیل شد و کار را برای ساواک سختتر از قبل کرد. حالا دیگر مردم اصرار داشتند که آیتا... خامنهای در شهرشان بماند و منشأ خیر بیشتری باشد. همان روزها، مأموران ساواک گزارشی قابل توجه را به نقل از کدخدای منطقه «اسپکه» جایی در نزدیکی ایرانشهر، به مرکز مخابره کردند که در آن چنین آمده بود : «[کدخدای ده مذکور اظهار میدارد:] در حادثه سیلی که چندی قبل در ایرانشهر جاری و به اهالی خسارت مالی زیادی وارد و زندگیشان تباه شده، یک نفر از آخوندهای تبعیدی به نام شیخ خامنهای به مردم شهرستان مذکور کمک مینماید و کمک وی باعث رفع گرفتاری مردم شده و اهالی ایرانشهر اظهار میدارند اگر دولت لطفی بکند و دو یا سه نفر از این شیخها و آخوندها را به شهرستان ایرانشهر تبعید کند، برایشان بس است که به آنها کمک بکنند تا جبران خسارت بشود. ضمناً وسایلی که شیخ خامنهای در اختیار مردم به عنوان کمک میگذارد، توسط کامیون به ایرانشهر وارد میشود و مشخص نیست کامیونهای حامل خواروبار به چه طریقی و از طرف چه کسانی به نشانی شیخ خامنهای فرستاده میشود.»(1) این گزارش و نمونههای شبیه به آن، وحشت به جان رژیم میانداخت و به همین دلیل، آنها تصمیم گرفتند به دوران تبعید آیتا... خامنهای در ایرانشهر، خاتمه دهند و او را به جای دیگری بفرستند؛ اما خودشان هم نمیدانستند که با اینکار، فقط دامنه فعالیتهای انقلابی سید خراسانی را گسترده میکنند. به این ترتیب، 44 سال قبل، در چنین ایامی، در شب 22 مرداد 1357، درِ خانه آیتا... خامنهای در ایرانشهر را کوبیدند و گفتند که باید مهیای سفر به جیرفت شود: «چون سیدعلی حسینی خامنهای، فرزند جواد، در ایرانشهر عدهای از افراطیون مذهبی را دور خود جمع و برخلاف مصالح امنیت کشور فعالیت و تبلیغات مینمود، برابر تصمیم فرمانداری و رأی کمیسیون حفظ امنیت اجتماعی، محل اقامت اجباری مشارالیه از ایرانشهر به جیرفت تغییر دادهشد»(2) و این، آغاز یک حرکت انقلابی دیگر در زندگی مبارزاتی آیتا... خامنهای بود.
استقبال از حرکت دینی

ورود آیتا... خامنهای به جیرفت، حقیقتاً یک شروع تازه بود؛ اگر در ایرانشهر مدتی زمان نیاز داشت تا مردم او را بشناسند، اینجا در جیرفت، هنوز وارد شهر نشده، به استقبالش آمدند: «من خیلی خستهبودم. شب از ایرانشهر راه افتاده بودیم. شب یکمقداری بین راه ماندهبودیم. خیلی من خستهبودم. گفتم یک قدری بخوابم. آن ژاندارمها هم محبت کردند گفتند عیبی ندارد، بخوابید. من دراز کشیدم نیمساعتی خوابیدم. من وقتی از درِ قهوهخانه آمدم بیرون، دیدم جمعیت زن و مردِ آنجا، جمع شدند و بنده را که دیدند، بنا کردند به صلوات فرستادن. چرا؟ مرا که نمیشناختند مردم. چون میدانستند این یک حرکت دینی است، یک آدم دینی است که برای خاطر دین است، حالا هر چه هست، این غربت و تبعید، برای خاطر دین است.»(3) قبل از آیتا... خامنهای، تعدادی از طلاب و علما را به جیرفت تبعید کردهبودند؛ مرحوم شیخ مهدی ربانی املشی از آن افراد بود و البته نخستین میزبان آیتا... خامنهای در آن شهر. بعد از چند روز، سیدخراسانی خانه آقای باقرزاده را در جیرفت اجاره کرد و آنجا تبدیل شد به مکان فعالیتهای انقلابی او. ظاهراً رژیم قصد داشت دیگر علمای مبارز تبعیدی را هم به جیرفت بفرستد؛ چند روز بعد از ورود آیتا... خامنهای، جمعیت علمای تبعیدی این شهر به 9 نفر رسید.
مردم جیرفت که ذاتاً مهماننواز و اهل دیانت هستند، خیلی زود با آیتا... خامنهای و دوستانش اُنس گرفتند. جلساتی که پیشتر با مدیریت مرحوم ربانی املشی اداره میشد، حالا به مسجد جامع شهر منتقل شدهبود و در میان بُهت و نگرانی مأموران رژیم، تقریباً همه مردم شهر در آن شرکت میکردند. رفتار آنها با آیتا... خامنهای ترکیبی از محبت و ارادت شدید بود: «هنوز چند روزی از ورود من به این شهر نگذشته بود که احساس کردم در میان خویشاوندان، برادران و عزیزان خود هستم. مردم جیرفت آغوش محبت خود را روی این بنده ضعیف و دیگر افرادی که آن روز در این شهر بهوسیله رژیم طاغوت تبعید شدهبودند، باز کردند و همراهی و همدلی و حمایت خود را نسبت به کسانی که آنها را سربازان راه حق و حقیقت میدانستند، مبذول کردند.»(4)
رمضانِ انقلابیِ جیرفت
ماه رمضان فرا رسید؛ فرصتی استثنایی برای دیدار بیشتر با مردم. آیتا... خامنهای فقط در مسجد سخنرانی نمیکرد. منزلی که در آن اقامت داشت، یکی از پُر رفت و آمدترین منازل آن روزهای جیرفت بود. بیشتر مهمانان او را جوانان تشکیل میدادند. آیتا... خامنهای خودش شخصاً از آنها پذیرایی میکرد و پای صحبتهایشان مینشست و به سوالات و دغدغههای آنها گوش میداد. جوابهایش به آنها، صریح و واضح بود. افزون بر اهالی جیرفت، گروههای مختلفی از جریانهای سیاسی آن روزگار هم، به این شهر میآمدند تا با سیدخراسانی دیدار و گفتوگویی داشتهباشند. حجتالاسلام اکبر افشارمنش که آن روزها جوانی 17 ساله بود، به یاد میآورد: «حضرت آقا در آن روزها، همواره طرف مذاکره گروههای سیاسی بودند که از خارج از استان به حضور تبعیدیان میآمدند. یکی از اعضای حزب زحمتکشان روزی به خدمت ایشان رسید و سوال کرد: چگونه میخواهید انقلاب را به پیروزی برسانید؟ ایشان فرمودند: هدف ما برقراری حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی است، اول مردم را آگاه میکنیم و بعد ارتش به ما میپیوندد. سرانجام هم این چنین شد.»(5) با این همه، مرکز اصلی جلسات و سخنرانیهای آیتا... خامنهای در جیرفت، مسجد جامع شهر بود: «ماه رمضان، در گرمای تابستان، این مسجد جامع جیرفت زنان و مردان و جوانان بسیاری را به سمت خود جذب میکرد تا بتوانند حقایقی را از زبان طلبههای تبعیدی بشنوند. من خودم آن شبها در مسجد جامع جیرفت چندین سخنرانی کردم. مأموران رژیم طاغوت مانع بودند، اما شوق و علاقه مردم این مانعها را برمیداشت.» واقعیت این بود که تلاشهای مأموران رژیم برای مهار جلسات یا لااقل کاستن از ضریب نفوذ آن، راه به جایی نبرد؛ بانی این استیصال، بانوان جیرفتی بودند که به صورت گسترده در جلسات سخنرانی آیتا... خامنهای شرکت میکردند و هر جا مردان، از بیم بازداشت و اعمال خشونت مأموران ناچار ساکت میشدند، غریو اسلامخواهی و حمایت آنها از نهضت امام خمینی بلند میشد: «بنده لازم میدانم به خصوص از بانوان شجاع و آگاه و هوشمند جیرفتی یاد کنم. در همان جلساتی که با سایر دوستان تبعیدی در مسجد جامع شرکت میکردیم و مردم میآمدند، اولین شعار انقلابی و فریاد اعتراض علیه رژیم طاغوت، از پشت پردهای که زنها نشسته بودند، بلند شد. زنهای جیرفتی، آن روز همان شعارهایی را در مسجدِ خودشان با صدای بلند تکرار کردند که مردم قم و تهران و سایر شهرهای مرکزی، کموبیش آن شعارها را میدادند.»(6)
رصد دائمی وقایع انقلاب
با وجود آنهمه مشغله و فعالیت در جیرفت، آیتا... خامنهای حواسش به همه اتفاقات و اقداماتی که در نقاط دیگر رقم میخورد، بود. درست یک روز قبل از واقعه 17 شهریور 1357، در نامهای به یکی از علمای قم که طی یک بیانیه، انقلابیون را افراطی خوانده بود، به این اقدام او اعتراض کردند و هشدار داد ند که افراطی خواندن انقلابیها، باعث میشود که رژیم شاه بهانه لازم را برای سرکوب و کشتار مردم بیدفاع به دست آورد. هنوز آن نامه را ارسال نکردهبود که خبر کشتار هزاران نفر در میدان ژاله تهران به دستشان رسید. آیتا... خامنهای بعد از دریافت آن خبر، در حاشیه نامه نوشت: «باش تا صبح دولتت بدمد، کین هنوز از نتایج سحر است.»(7) با تلاش ایشان ، مراسم بزرگداشت شهدای 17 شهریور، روز 23 این ماه، در مسجد جامع جیرفت برگزار شد.
دیدارهای چندباره با محرومان
آیتا... خامنهای در جیرفت هم، مانند ایرانشهر، خودش را به شهر محل تبعید محدود نمیکرد؛ به روستاهای اطراف میرفت، کهنوج، بلوک، عنبرآباد، ساغری و... . مردم مهماننواز و متدین روستاها به استقبالش میآمدند، پای صحبتهایش مینشستند و او، برای آنها پیام نهضت را بازگو میکرد. رابطه آیتا... خامنهای با مردم این مناطق چنان گرم و صمیمی شد که وقتی مردم روستای ساغری خواستند مسجدی بنا کنند، از او خواستند که کلنگ شروع ساخت را بر زمین بزند تا مایه برکت باشد. برای اینکار دعوتش کردند و آیتا... خامنهای، صمیمانه دعوت جوانان ساغری را پذیرفت. ماحصل این آمد و شدها، آشنایی بیشتر با شرایط وخیم مردم منطقه بود، موضوعی که بعدها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دوران ریاستجمهوری و به عهده گرفتن مسئولیت رهبری، یکی از دغدغههای اصلی ایشان بوده و هست. دوران تبعید معظمله در جیرفت، نخستین روز مهرماه سال 1357 به پایان رسید؛ تبعیدی که حدوداً یک ماه و 20 روز به طول انجامید، اما منشأ تحولات بزرگی در جیرفت شد.
پینوشت:
1-شرح اسم؛ ص 603*2-بر تبعید؛ ص 285*3-همان؛ ص 293*4-بیانات در دیدار مردم جیرفت؛ 17/2/84*5-خبرگزاری تسنیم؛ 15/3/98*6- بیانات در دیدار مردم جیرفت؛ 17/2/84*7-بیانات در دیدار جمعی از پرستاران؛ 19/6/76
منابع:شرح اسم؛ هدایتا... بهبودی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1390*برتبعید؛ روایتی است از تبعید حضرت آیتا... خامنهای، به ایرانشهر و جیرفت، انتشارات صهبا، 1396، نسخه دیجیتال*پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری (Khamenei.ir)