صابر گل عنبری- کشورهایی که پس از شروع اتفاقات بهار عربی دستخوش انقلابها، تحولات و جنگ داخلی شدند، یکی پس از دیگری هر کدام به شیوهای به تنظیمات اولیه خود بازگشتهاند. تازه کشورهای دیگری همچون سودان «بهاری» نشده گرفتار کودتا شده و زمستانی سرد پیش روی خود دارند. در این میان از کشورهای انقلاب های عربی تنها لیبی مانده که هنوز تعیین تکلیف نشده و در واقع آخرین ایستگاه بهار عربی است که رو به خزان است. لیبی پس از فروپاشی نظام قذافی در اکتبر 2011، وارد یک جنگ داخلی فرسایشی شد و در برههای سه دولت بر آن حکومت میکرد. هم اکنون هم شاهد بلوک بندی داخلی و خارجی حادی است و با وجود تشکیل دولت وحدت ملی در مارس 2021 در ژنو اما همچنان کشوری دو پاره است و شرق و غرب آن تحت کنترل دو قدرت رقیب است که هر کدام عقبه منطقهای و بینالمللی خاص خود را دارد. نتیجه جنگ داخلی یک دهه اخیر و این تنشها و رقابتها این شده که برای بخشی از جامعه لیبی همچون بیشتر جوامع خاورمیانه و شمال آفریقا که از بیثباتی و آشوب به ستوه آمدهاند، بازگشت به گذشتهِ استبدادی «فضیلت» شده است و حسرت دوران قذافی را میخورند. در این وضعیت،کمیسیون عالی انتخابات لیبی اعلام کرد که «سیف الاسلام قذافی» پسر معمر قذافی رهبر سابق لیبی که برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بود، رد صلاحیت شده است.جالب این جاست همین سیف الاسلام که دیروز انقلابیون لیبی پس از دستگیریاش دورش جمع شده بودند و هلهله میکردند و بازداشت اش را سرآغاز عهد جدیدی برای کشورشان میدانستند، امروز به چشم رهبری ایدهآل نگریسته میشود که میتواند به یک دهه جنگ داخلی و نزاع فرسایشی پایان دهد و طرفهای درگیر و کشور لیبی را بار دیگر متحد گرداند. قصه تلخی است اما وضعیت خاورمیانه و شمال آفریقا همین است. چنان میکنند و چنان میشود که راه انتخابی نمیماند، یا این یا ادامه فاجعه و فجایع بدتر. انتخاب بین خوب و بد نیست، بین دموکراسی و استبداد نیست، حتی انتخاب بین بد و بدتر هم نیست، انتخاب بین بدترینهاست اما با درجاتی از شدت و ضعف.