دومین روز از سومین دوره بازیهای پاراآسیایی روز درخشش ورزشکاران معلول و جانباز ایران بود تا با کسب 9 طلا از همین حالا خط و نشان معناداری برای رقبا بکشند. ایران درحالی در دومین دوره رقابتها جایگاه چهارمی را به خود اختصاص داده بود که پیش از اعزام کاروان خودباوری و امید به جاکارتا مسئولان کمیته ملی پارالمپیک بارها تاکید داشتند ضمن حفظ مقام دوره قبل، نیمنگاهی هم به سکوی سومی رقابتها دارند. همین موضوع اما انگیزه ملیپوشان ایران را دوچندان کرده تا با شروعی قدرتمند نهایت تلاش خود را برای ارتقای جایگاه ایران در جدول ردهبندی مسابقات بکار گیرند.
ایزدیار و عطش کسب 5 طلای دیگر در جاکارتا!
شاهین ایزدیار ورزشکار پرافتخار ایران دیروز دومین طلایش در بازیهای جاکارتا را هم به سینه زد. او درحالی که در روز اول رقابتها در ماده100 متر پروانه کلاس10S موفق شد روی سکوی قهرمانی بایستد و اولین مدال زرین کاروان ایران را به نام خود ثبت کند، دیروز در ماده100 متر آزاد کلاس
10S با شناگرانی از کشورهای هند، سریلانکا، قزاقستان، کامبوج و تایلند به رقابت پرداخت که در نهایت با ثبت زمان 57 ثانیه و 15 صدم ثانیه باز هم فاتح سکوی قهرمانی شد تا دبل طلایی خود را در جاکارتا تکمیل کند. نکته جالبتوجه اینکه ایزدیار بعد از کسب اولین مدال طلای خود در100متر پروانه گفته بود چون نمیدانسته در این ماده مدال میگیرد یا نه، 2 شب از استرس نتوانسته بخوابد. او درحالی دومین مدال طلا را به سینه زده که حالا به دنبال کسب 5 مدال طلای دیگر در جاکارتاست: «خدا را شکر که توانستم دومین مدال طلا را در ماده100 متر10S به دست بیاورم. هنوز در 5 رشته دیگر میتوانم کارم را ادامه بدهم. امیدوارم مردم ایران برایم دعا کنند تا بتوانم صاحب 5 مدال طلای دیگر شوم و برای ایران، افتخار به دست بیاورم.»
دومین طلای کاروان ایران به نام سیفیپور شد
در دوومیدانی و در ماده پرتاب وزنه کلاس 32 F اما یونس سیفیپور با ثبت رکورد30 متر و 16 سانتیمتر به مدال طلا دست یافت تا دومین طلا را برای کاروان ایران به ارمغان آورد. او با اشاره به رقابت سختی که پشت سر گذاشته، گفت: «رقبای قدرتمندی داشتم؛ به ویژه ورزشکاران اماراتی و کویتی سعی میکردند به من نزدیک شوند، اما تلاشهای شبانهروزی من نتیجه داد و توانستم به مدال طلا دست پیدا کنم.» هرمز رادصادقی مربی سیفیپور با تاکید بر اینکه رشته اصلی شاگردش پرتاب وزنه است، گفت: «یونس تا 4 روز دیگر در این بخش با رقبای آسیایی خود روبهرو میشود. امیدوارم او در پرتاب وزنه ضمن کسب مدال طلای بازیهای پاراآسیایی، رکورد پارالمپیک را نیز جابهجا کند.»
جوانمردی و طلایی برای تلنگر
فینال رقابتهای تیراندازی50 متر درحالی با حضور 2 نماینده از ایران انجام شد که قهرمان کشورمان بار دیگر مدال طلا را از آن خود کرد. در فینال تیراندازی ماده 50 متر میکس ساره جوانمردی و سمیرا ارم روی خط آتش ایستادند تا با نمایندگانی از ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و ازبکستان به رقابت بپردازند. در این رقابت نفسگیر که مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و جوانان نیز تماشاگر ویژه آن بود، جوانمردی توانست با عبور از همه رقبای خود به قهرمانی برسد. 2 ورزشکار از هند، صاحب گردنآویز نقره و برنز شدند و سمیرا ارم از ایران در جایگاه ششم این رقابت ایستاد. جوانمردی پس از کسب مدال طلا در ماده۵۰ متر خفیف (میکس) گفت: «همواره رکورددار و قهرمانان این رشته از کشورهای کره جنوبی و چین بودند اما ۴، ۵ سالی است که توانستهایم این مدال را از چنگشان دربیاوریم. خدا را شکر میکنم که یک پاراآسیایی دیگر هم گذشت و حداقل در رشته۵۰ متر توانستم برای کشورم مدال طلا کسب کنم. بار دیگر ثابت شد با بضاعت کم و اندک و مشکلاتی از جمله نبود فشنگ کافی برای تمرین یا معضلات دیگری که در شرایط اقتصادی داریم، باز هم میتوانیم برای کشورمان افتخارآفرینی کنیم. امیدوارم این مدال طلا تلنگری برای مسئولان ورزش کشور باشد تا شرایط بهتری را فراهم کنند و کسب مدال طلا در پارالمپیک۲۰۲۰ نیز تکرار شود.» او درحالی امروز در ماده10متر بادی هم تیر خواهد زد که امیدوار است در این ماده هم بتواند با یک مدال خوشرنگ دل مردم ایران را شاد کند.
شجاعی دومین بانوی طلایی
رقیه شجاعی، تنها نماینده بانوان ایران در ماده تفنگ بادی کلاس 2 R دیروز موفق شد با ثبت ۲۴۷ امتیاز روی سکوی قهرمانی بایستد تا بعد از ساره جوانمردی دومین بانوی طلایی کاروان ایران لقب بگیرد. این مدال درحالی به دست آمد که شجاعی نخستین حضور خود را در پاراآسیایی تجربه میکرد. شجاعی با تاکید بر اینکه با غلبه بر استرس به مدال خوشرنگ طلا رسیده، گفت: «رقابت در فینال استرس خاصی دارد چون با ورزشکاران مطرح چینی که قهرمانی جهان و پاراآسیایی را در کارنامه داشتند، رقابت کردم و با غلبه بر استرسم عنوان قهرمانی را بهدست آوردم. ورزشکار چینی رکورد جهان را در مرحله مقدماتی شکسته بود اما خوشحالم توانستم طلایی شوم.»
ثبت 2 طلای دوومیدانی توسط قلعهناصری و مهدویکیا
در رقابتهای دوومیدانی پاراآسیایی2018 جاکارتا در ماده پرتاب دیسک کلاس ادغامی 55/56/F54 علیرضا قلعه ناصری با ثبت رکورد 43. 12 طلایی شد. او که فکرش را هم نمیکرد صاحب سکوی اول آسیا شود، بعد از این درخشش شگفتانگیز گفت: «با سرماخوردگی که داشتم، فکرش را نمیکردم به مدال طلا برسم.» گفتنی است در ماده پرتاب دیسک جلیل باقری با
37. 14 به مدال نقره رسید و حامد امیری با30. 12برنزی شد. در دوومیدانی بانوان اما عذرا مهدویکیا نماینده کشورمان در ماده دوی۱۵۰۰ متر بانوان کلاس ادغامی
13-12 T با ثبت حد نصاب ۵ دقیقه و ۱۶ ثانیه و ۶۳ صدم ثانیه قهرمان شد و یک نشان طلای دیگر را برای ایران به ارمغان آورد.
درخشش وزنه برداری با یک طلا
مسابقات دسته ۵۹ کیلوگرم وزنهبرداری درحالی با حضور ۶ شرکتکننده برگزار شد که مدالهای طلا و نقره در این دسته به ورزشکاران ایران رسید. در این دسته امیر جعفری در انتخاب نخستش وزنه ۱۷۳، در انتخاب دومش وزنه ۱۷۸ و در سومین انتخاب نیز توانست وزنه ۱۸۴ کیلو را مهار کند و به طلا برسد.
علینجیمی نهمین طلایی
وحید علینجیمی نماینده کشورمان در دوی200 متر مردان کلاس 12 T به رقابت با حریفان پرداخت که درنهایت مدال طلا را از آن خود کرد. علینجیمی بعد از کسب نهمین مدال طلای کاروان ایران گفت: «این اولین رشتهام بود که در آن شرکت میکردم. مسابقه سخت و دشواری بود. سعی کردم طلا را به همراه رکوردشکنی به دست بیاورم اما متاسفانه نشد. البته رکورد خوبی را از خودم به جا گذاشتم.»
سایر مدالهای ایران
نقره: بهزاد عزیزی- پرتاب نیزه، جلیل باقری- پرتاب دیسک، سیدعلیاصغر جوانمردی- پرتاب وزنه، یوسف یوسفی - وزنه برداری، جاوید احسانیشکیب - پرتاب چکش، زهرا صالحی - پرتاب نیزه، علی الفتنیا - دوی ۲۰۰ متر
برنز: عرفان حسینی- پرتاب نیزه، زهرا برناکی- پرش طول، حسن جانفشان- پینگپنگ، حامد امیری- پرتاب دیسک، میثم بنیطبا- جودو، علی امیدی- پرتاب نیزه، رضا غلامی- جودو، امید ظریف صنایعی - دوی 200 متر، علی قاسمی - دوی ۲۰۰ متر
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اکرم انتصاری - ژن نمود، ترکیزه، کافنده تن، دولاد، نهنج و بسیاری کلمه دیگر. به احتمال زیاد شما هم در فضای مجازی با جدولی تحت عنوان کلمه های جدید مصوب فرهنگستان در کتاب زیست شناسی برخورد کرده اید که برخی از آن ها به دلیل تلفظ سخت و غریبگی زیاد، اسباب لبخندتان را فراهم کرده است. هرچند روند این جایگزینی ها در کتاب درسی از سال دهم آغاز شد اما امسال در کتاب زیست شناسی پایه دوازدهم به اوج خود رسیده است. این جایگزینی های درست یا اشتباه و گاه سخت و گاه طنز، باعث مراجعه دبیران زیست شناسی به روزنامه خراسان و درخواست آن ها برای پیگیری این موضوع شد. به خصوص این که استفاده از این کلمات در امتحان نهایی کنکور، برای دانش آموزان باعث ایجاد مشکلات فراوان می شود. ما برای پیگیری این موضوع به سراغ دفتر تالیف کتاب های درسی آموزش و پرورش و بهمن فخریان دبیر گروه زیست شناسی رفتیم و انتقادهای دبیران زیست شناسی را به گوش دکتر رضا عطاریان، پژوهشگر گروه واژه گزینی فرهنگستان رساندیم و توضیحات او را در این باره شنیدیم. در آخر نظر دو زبان شناس یعنی دکتر میر جلال الدین کزازی استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشکده علامه طباطبایی و محمد جعفر یاحقی استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی را درباره این موضوع پرسیدیم. هر چند به نظر می آید فرهنگستان باید مانند کشور ژاپن پیش از ورود واژه های بیگانه به کشور به فکر بیفتد و آموزش و پرورش هم در استفاده از این کلمه ها چاره ای جز انتخاب راه حل کنونی ندارد.
انتقاد دبیران زیست شناسی به تالیف کتاب جدید زیست شناسی
کتاب زیست شناسی و تناقض های تمامنشدنی
کتاب زیست شناسی پایه دوازدهم امسال که اولین تالیف جدید در این پایه است، انتقاد و اعتراض گروهی از دبیران زیست شناسی را به همراه داشت. در این کتاب اغلب لغات و اصطلاحات علمی جای خود را به معادل های فارسی داده که بیشتر آن ها معادل هایی سخت و عجیب و غریب است. محمدرضا شریعتی و شیدا حقیقی به عنوان نماینده دبیران زیست شناسی به تحریریه خراسان آمدند و مخالفت و خواسته های این گروه را مطرح کردند که ادامه این مطلب، گزیده ای از گفت و گوی خراسان با آن هاست.
فرهنگستان مبنای انتخاب کلمه ها را بگوید
اگر نگاهی به کلمات معادل سازی شده در کتاب زیست شناسی بیندازید، متوجه خواهید شد که تلفظ برخی از این کلمات، قابل فهم و درک نیست. به طور مثال کلمه رایج «باکتری» به «ترکیزه» تغییر داده شده است که ما هنوز تلفظ آن را نمی دانیم. این ها بخشی از صحبت های اولیه این دبیران زیست شناسی بود. آن ها در ادامه گفتند:«با این که فرهنگستان تعدادی از اشتباهات خود را در این معادل سازی پذیرفته است اما هنوز بقیه کلمات به وضع نامعلومی دچارند به طور مثال فاز در مراحل تقسیم سلولی با نام های پروفاز ، متافاز، آنافاز و تلوفاز در معادل سازی کتاب زیست شناسی یازدهم دبیرستان با face اشتباه گرفته شده است و این کلمات در کتاب به صورت پیش چهر، پس چهر، پسین چهر و واپسین چهر آمده اند.»
حقیقی و شریعتی با ذکر نمونه هایی از متن کتاب زیست شناسی، معایب آن را نامفهوم بودن ترجمه، افراط در استفاده از ترجمه تحت اللفظی، حذف های بی دلیل، رعایت نکردن ذوق در لغت سازی و ترجمه لغاتی دانستند که نیاز به ترجمه ندارد. آن ها در ادامه افزودند:«باید توجه کرد که معادل سازی فارسی باید به فهم دانش آموزان کمک کند مانند کلمه همتا به جای همولوگ، نه آن که مطالب درسی را مشکل تر سازد. » این دو دبیر زیست شناسی از نبود مقاله های علمی با این کلمات معادل در موتورهای جست وجو و چندگانگی دانش آموزان در حفظ و استفاده از این کلمات نیز گلایه داشتند و گفتند:«معادل سازی واژه های علمی لاتین و استفاده از کلماتی که درک آن ها خود نیاز به فرهنگ لغت دارد، جوانان و دانش آموزان را از دنیای علم جدا و دسترسی آن ها به منابع علمی معتبر را مشکل و گاهی غیرممکن می کند. حرف آخر ما این است که جایگزینی باید به آرامی و با دقت و وسواس بیش از حد انجام شود؛ آن هم در کتابی که امتحانات نهایی و کنکور دانش آموزان را تحت تاثیر قرار می دهد».
گفت و گو باپژوهشگر گروه واژه گزینی فرهنگستان
کلمات، یک شبه انتخاب نشدند
درباره تالیف جدید کتاب زیست شناسی پایه دوازدهم با دکتر رضا عطاریان اصطلاح شناس و پژوهشگر ارشد گروه واژه گزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم صحبت شدیم تا توضیحش را درباره چگونگی و چرایی انتخاب این کلمات بدانیم. او به قانون ممنوعیت به کارگیری واژه های بیگانه که در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است، اشاره کرد و گفت این قانون در همه نهادهای دولتی لازم الاجراست.
برخی کلمات به جای کلمه های لاتین جهانی جایگزین شده اند. لزوم این جایگزینی چیست؟
قانون منع استفاده از واژه های بیگانه مربوط به امروز و دیروز نیست. همه این کلمات جایگزین شده فقط ریشه شان لاتین بوده و از آن جا وارد زبان های دیگر شده اند. اگر نگاهی به آخر کتاب بیندازید، معادل لاتین این کلمات در جدول آخر کتاب زیست شناسی آمده است.
تکلیف دانش آموزی که در سال های گذشته با اصطلاحات لاتین آشنا شده و امسال همه آن ها را باید با کلمات جایگزین شده تطبیق دهد، چیست؟
ما این معادل ها را حذف نکردیم.گذشته از این، فرهنگستان این کلمات را با هماهنگی آموزش و پرورش نساخته است. این که الان از این واژه ها در کتاب زیست شناسی استفاده کنند هم تصمیم آموزش و پرورش است. این واژه ها که حالا سر و صدا به راه انداخته اند، حدود بیست سال از ساختن شان می گذرد و حال در این کتاب استفاده شده اند.
دبیران زیست شناسی می گویند برخی از این کلمات، تلفظ شان هم سخت است و برخی به اشتباه جایگزین شده اند.
هر کتاب تازه تالیف شده ای، اشتباهاتی دارد. فرهنگستان اشتباهاتش را می پذیرد. همین الان جلسه های تجدید نظر درباره این کلمه های اشتباه با حضور نماینده های زیست شناسی آموزش و پرورش در فرهنگستان در حال برگزاری است. تاریخ جایگزینی واژه به 200سال پیش و مدرسه دارالفنون برمی گردد. اصلا همین کلمه کاسبرگ و گلبرگ را که همه دانش آموزان تجربی با آن آشنایی دارند دکتر گل گلاب در سال 1314 به جای ستال و پتال آورده است. خیلی ها با این کلمات، گیاه شناس هم شده اند و در کنار آن معادل لاتین آن را هم آموخته اند. این یک جریان پیوسته است.
البته این جایگزین های فعلی در اینترنت و حوزه تحقیق هم برای دانش آموز مهجورند.
این هم به گذشت زمان نیاز دارد. طی این مدت، یک نفر برای این کلمات که ادعا می کنند اشتباه جایگزین شده پیشنهادی نداشته است. همیشه با کلیت کار مخالفت کرده اند و تمام.
شاید راهی برای انتقال پیشنهادشان پیدا نمی کنند.
پیشنهادهایشان را به نماینده زیست شناسی در فرهنگستان و نماینده فرهنگستان در دفتر تالیف بدهند.
گفت و گو با میر جلال الدین کزازی، پارسی پژوه و استاد دانشگاه
معادل سازی درست به سود زبان پارسی است
میرجلال الدین کزازی یکی از چهره های نام آشنا در ادب پارسی است. این استاد دانشگاه علاوه بر تدریس در زبان و ادبیات پارسی با زبان های فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی و انگلیسی نیز آشناست. به همین دلیل به سراغ او رفتیم و نظرش را درباره معادل سازی کلمات علمی لاتین به پارسی پرسیدیم.
شتاب زدگی؛ بازدارنده معادل سازی شایسته
برگرداندن وام واژه ها یا واژه های بیگانه به پارسی بسیار باریک و دشوار است که می باید با دانش و آگاهی از سویی، از سویی دیگر با پروا، باریک بینی و برنامه ریزی انجام بشود. اگر این کار به گونه ای شتاب زده و خام انجام پذیرد بی گمان ناکام و نافرجام خواهد ماند؛ به ویژه هنگاهی که سخن از واژه های ویژه یا دانشواژه (اصطلاحات علمی) در میان است، این باریک بینی و پروا می باید بسیار افزون تر باشد، به ویژه هنگامی که واژه های برساخته یا نویافته پارسی در کتاب های آموزشی دبستانی و دبیرستانی به کار برده خواهند شد؛ زیرا اگر این کار به شیوه ای درست و به آیین و دانشورانه انجام نشود، مایه آشفتگی ذهنی در دانش آموزان خواهد شد و گزندی گران به چگونگی و روند آموزش خواهد رساند.
اگر واژه های پارسی می باید در متن های آموزشی به کار برده شوند بی گمان نیاز است که گروهی توانمند و پاسخگو این واژه ها را برگزیند اما اگر این واژه ها، واژه های آموختاری نیست هرکس که مایه و توان و دانش بسنده یا بایسته را در این کار باریک و دشوار داراست می تواند واژه ای را که شایسته می داند در پیش بنهد.
باریک بینی، شرط معادل سازی کتاب های آموزشی
این چندگزینگی وارونه آن چه کسانی می انگارند نه زیان بار که سودمند است. پیش زمینه را برای گزینش بهین فراهم می آورد. بسیاری از واژه هایی که برگزیده شده و امروز در زبان پارسی به کار برده می شود، واژه هایی است که نویسندگان، سخنوران و کسانی که با زبان در پیوندند در پیش نهاده اند. برترین یاور برای واژه هایی که در زبان پایه فارسی به کار برده می شوند، مردم اند.
اگر واژه در پیش نهاده واژه ای سنجیده، به هنجار و پذیرفتنی باشد بخت آن را خواهد یافت که مردم آن را به کار ببرند و جایی شایسته در زبان پارسی بیابد. داستان واژه های ویژه دیگر است زیرا این واژه ها را مردم به کار نمی گیرند از این روی روش واژه سازی، به همان سان رویکرد واژه سازان بدین دو گونه گروه از واژه ها با یکدیگر یکسان نیست. از همین روی است که در کتاب های آموزشی در پارسیکرد واژه ها می باید بسیار بپروا تر و سخت گیرتر و باریک بین تر بود.
گفت و گو با دکتر محمد جعفر یاحقی، استاد زبان و ادبیات فارسی
باید به حیثیت فرهنگی خود احترام بگذاریم
به سراغ دکتر محمدجعفر یاحقی استاد زبان و ادبیات فارسی، عضو پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر قطب علمی فردوسی شناسی و ادبیات خراسان در دانشگاه فردوسی مشهد رفتیم تا متوجه شویم معادل سازی ها تا چه حد درست است و آیا باید این اتفاق رخ دهد یاخیر؟
برای استفاده از کلمه های معادل مقاومت می شود
دکتر یاحقی در جریان جایگزینی واژه ها، دو مسئله را مطرح دانست و گفت: یکی اصطلاحات علمی است که مفهوم آن وارد زبان فارسی می شود. مفهوم به زبان بومی برمی گردد و به طور طبیعی این کلمه بومی سازی می شود. همان طور که از گذشته این جریان وجود داشته است. مشکل اصلی، جای دیگری است. مشکل را کلماتی ایجاد می کنند که معادل با زبان دیگری به جز زبان فارسی وارد جامعه و استفاده از آن ها در میان مردم رایج می شود و بعد از این که اغلب مردم با آن خو می گیرند، تصمیم به معادل سازی برای آن ها گرفته می شود. معادل سازی برای کلمه ها ممکن است مقاومت ایجاد کند. بنابراین مسئله بر سر استفاده از کلمه در طول زمان است.
مقاومت بیشتر از سمت دبیرهاست
این استاد ادبیات در ادامه افزود: مسئله دوم این است که باید توجه داشت فرهنگستان صالح ترین مرجع برای ساخت واژه است. شاید این کلمه ها از دید برخی غلط به نظر بیاید اما دلیلش این است که این کلمه ها تازه آمده اند و مورد پسند نیستند. شاید بهتر است این جایگزینی برای کلماتی که هنوز جا نیفتاده است به کار گرفته شود. برای دانش آموزی که می خواهد یک کلمه را برای اولین بار بشنود، فارسی و غیر فارسی بودن آن اهمیتی ندارد، این مقاومت بیشتر از سمت دبیرهاست که سال های زیادی از این کلمات استفاده می کرده اند.
باید کلمات با شیب ملایمی جایگزین شوند
ایشان در پایان اظهار کرد: این را باید در نظر گرفت که اگر قرار باشد در همه کلمه های مورد استفاده مان از نام خارجی شان استفاده کنیم که توانی برای زبان فارسی نمی ماند و به مرور شاهد زوال زبان فارسی خواهیم بود. در زبان علم همین طور است، اگر قرار باشد همه اصطلاحات به زبان علمی و فنی خود باشند چه لزومی به ترجمه است؟ ما باید به حیثیت فرهنگی خود احترام بگذاریم و سعی کنیم تا جایی که می شود از آن ها استفاده کنیم . به طور حتم، فرهنگستان حساسیت کمتری روی کلماتی که به اصطلاح جا افتاده اند، ندارد. باید اجازه داد این کلمات با شیب ملایمی جایگزین شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مخاطبان ایرانی سینما و تلویزیون نشان دادهاند که به ژانر طنز علاقه ویژهای دارند. پرطرفدارترین سریالهای تلویزیون و پرفروشترین فیلمهای سینمایی غالبا از این ژانر هستند. حالا همین مخاطبان خوشخنده، حساب ویژهای هم برای برنامه «خندوانه» رامبد جوان باز کردهاند. برنامهای که در کنار بخشهای جالب و سرگرمکنندهاش، طی دو سال اخیر، قسمتی را هم به معرفی استعدادهای جوان در حوزه طنز اختصاص داده است؛ آن هم در قالب رقابت مسابقه «خندانندهشو». رقابتی که به ویژه در مراحل پایانی داوریهایش به صفبندی در شبکههای اجتماعی و بحث و جدلهای زیادی میان مخاطبان این برنامه منجر می شود. اما در دومین فصل از این مسابقه، از بین چند هزار شرکت کننده از سراسر کشور، خنداننده جوانی از مشهد با ماجراهای پسر آقای صبوری و البته خنده های ویژه (از نوع خودش)، گوی سبقت را از دیگران ربود و برگزیده شد. «علی صبوری»، برای مشتاقان شبکههای مجازی تا حدی شناخته شده است و قدری از آن شیطنتها و طنزهایش را پیش از این در صفحه شخصی خود و در قالب کلیپ های کوتاه طنز بروز داده است. این کمدین جوان باور دارد که هنر، آن هم از نوعی که با طنز و طنازی همراه باشد؛ از استعداد ذاتی افراد نشأت می گیرد. او با اعتماد به نفس می گوید که این توان را دارد که در آینده، به کمدین اول ایران تبدیل شود و با همه احترامی که برای هنرمندان کاربلد قائل است، تاکید دارد که نباید بی جهت کسی را بزرگ کرد و از سلبریتی ها بُت ساخت. این جوان طناز را در سفر کوتاهش به شهر مشهد ملاقات می کنیم تا برایمان از آغاز این مسیر و البته برنامه های آینده اش بگوید.
یک صفحه با درآمد میلیونی و 900هزار مخاطب
صبوری یک دهه هفتادی است که در دبیرستان تجربی خوانده است اما با تاکید می گوید که در اصطلاح، خمیرمایهاش هنری بوده است. علاقه ای که دامن گیر تحصیلش در دانشگاه می شود و برای او در سال آخر تحصیل در دانشگاه دردسری را رقم می زند. خودش ماجرا را این طور توضیح می دهد: دوست داشتم پزشکی بخوانم، فکر می کردم اگر در این رشته قبول شوم، می توانم هنر را هم در کنارش دنبال کنم. یعنی دغدغه مالی نخواهم داشت و وقتی را صرف علاقه ام می کنم. خلاصه به جای پزشکی در رشته هوشبری پذیرفته شدم، اما ترم آخر اخراجم کردند چون می خواستم یک نمایش حرفه ای را روی صحنه ببرم و با وجود هماهنگ کردن با استادان دانشگاه، پایان ترم اعلام شد که از چند واحد آموزشی به خاطر حضور نداشتن در کلاس صفر گرفتهام و خلاصه این شد آخر قصه دانشگاه من. او که در فاصله دو ساله خروجش از دانشگاه تا حضور در خندوانه، به شکل دیگری در فضای مجازی به کار طنز مشغول بوده، برایمان تعریف می کند: تا قبل از حضور در خندوانه صفحه اینستاگرامم 400 هزار فالوئر داشت که بعدها نیم میلیون نفر دیگر هم به آن اضافه شدند. خلاصه تا قبل از آن ویدئوهای کوتاه تولید و بارگذاری می کردم. اولین کلیپ یک دقیقهای که در اینستاگرام منتشر کردم، یک روز از وقتم را برای تصویربرداری و آماده سازی گرفت اما خوشبختانه کار خوب پیش رفت و چندی بعد مخاطبهایم زیاد شد تا جایی که این صفحه مثل پیج های میلیونی برایم درآمدزایی داشت. وی تفاوت خط قرمز شوخی کردن در فضای مجازی و تلویزیون را از دیدگاه خود این طور توضیح می دهد: من چه در فضای مجازی و چه تلویزیون حد و حدود خودم را رعایت می کردم و با حفظ این حدود، شوخی های دو پهلو را در ویدئوهایم ارائه می دادم. همیشه سعی می کردم طوری در فضای اینستاگرام کار تولید کنم که وقتی در آینده وارد فضای بزرگ تر می شوم، چالشی دامن گیرم نشود.
چالش مخاطبی که نمیخندد
او می گوید: همیشه فکر می کردم استعداد خوبی در کار نمایشی طنز دارم. البته برای ارتقای مهارتم در حوزه تئاتر نیز فعالیت کرده ام. این روزها افراد علاقه مند زیادی، وقتی من را می بینند، اغلب درباره خودشان چنین می گویند: من واقعا بانمک هستم و اگر بیایم خندوانه اول می شوم این وسط یک گروه دیگر هم هستند که فکر می کنند، کسی که خوب خاطره یا لطیفه تعریف می کند، استندآپ کمدین توانمندی خواهد بود اما بنا به تجربه خودم می گویم، تا کسی در فضای حرفه ای و مقابل جمعی مخاطب منتقد کارش را ارائه نکند، واقعا نخواهد فهمید که استعداد ذاتی دارد یا فقط درگیر این ذهنیت است. من پیش از «خنداننده شو» هم در تئاتر و هم در فضای مجازی خودم را محک زده بودم، همان هم خیلی کمک کرد البته با وجود همه این ها وقتی می خواستم برای فراخوان اولیه مسابقه، ویدئویی را ارسال کنم، مطمئن نبودم در این مدیوم جدید، بتوانم به خوبی ظاهر شوم. بگذارید در یک کلام برایتان بگویم؛ استندآپ، سخت ترین سبک در طنز هنری است.
وی ادامه می دهد: در تئاتر، حتی اگر مخاطب از یک متن سخت ادبی سر درنیاورد، محو زیبایی عناصر بصری از جمله نور، صحنه و لباس می شود و از آن نمایش لذت می برد. در ساخت کلیپ هم یک موقعیت را با کمک عوامل مختلف به تصویر می کشیم و خلق می کنیم. اما در استندآپ از لحظه سلام تا پایان زمان تعیین شده، تنها خود کمدین بدون دستاویز قرار دادن اسباب و لوازم باید جذاب به نظر برسد. مخاطب با توقع خندیدن مقابل او نشسته است و این یعنی باید شوخیها گیرا و جذاب باشند و هیچ چیز بدتر از آن نیست مقابل مخاطبانی قرار بگیری که جوکهای تو را بشنوند و نخندند. خلاصه جملات باید یک ضرب شوخیِ هموزن داشته باشند تا مخاطب همراهی کند. برای این کار باید قواعد شوخی کردن و درصدهای شوخی در هر جمله و فراز و فرود لازم برای هر بخش از اجرا را یاد بگیریم و به همان خوبی به اجرا درآوریم. حرف را به دو فصلی که از رقابت «خنداننده شو» اجرا شده می کشانیم و از تفاوت اجرای رقبای فصل اول و دوم می پرسیم. جواب او یک «زیـــــــــــــاد» موکدانه است و به انضمامش می گوید: اگر امسال به نمایش های سال پیش نگاه کنیم، به وضوح می بینیم که کاملا از نظر متن و سوژه ضعیف عمل کرده اند؛ طوری که یا موضوعات کپی برداری از فضای مجازی بود یا خاطره گویی های نپخته و پرداخت نشده.
رامبد جوان هر چقدر پول بگیرد، حق اوست
از استاد و مربی خود فرهاد آئیش، خاکی بودن را یاد گرفته و معتقد است: چهره های شاخص کمدی مثل رامبد جوان، مهران مدیری و رضا عطاران واقعا انگشت شمار هستند، در حالی که در کشورهای دیگر از این دست شخصیت های خالق عالم کمدی فراوان وجود دارد. همین کمشماری و خاص بودن باعث شده تا برای آن ها حاشیه و حرف و حدیث زیادی درست کنند. به نظر من، رامبد جوان با همه بزرگ بودنش در شخصیت و کار، مهربان و فروتن است و بابت کار بزرگی که برای خنداندن مردم می کند، هر چقدر هم پول بگیرد، حق اوست. در کشور ما به امثال رامبد جوان برای کمک کردن به جوان ها نیاز زیادی وجود دارد، او در این دو سال اسباب ترقی بر و بچههای زیادی را فراهم کرده است. اگر روزی به جایی برسم، سعی می کنم مثل او باشم و دست خیلی ها را بگیرم.
یک روز بهترین کمدین ایران می شوم
هدفش را برای ادامه مسیر در این حوزه جویا می شویم که پول است یا شهرت و یا ... که تاکید می کند: هیچ وقت در زندگی ام اولویتم پول نبوده است. فکر می کنم، هر کاری را اگر صرفا با هدف کسب پول دنبال کنیم، به شکست منجر خواهد شد. کسب و کار برای من از هشت سالگی و با دست فروشی شروع شد و در این سالها سعی کردم کمترین اتکای مالی را به پدر و خانواده ام داشته باشم. گاهی برای 100 هزار تومان درمانده شدهام ولی حتی در دشوارترین مراحل زندگی هم هدفم از انجام کاری، پول درآوردن نبوده است. نظرم درباره شهرت هم همین است، ضمن این که در همان فضای مجازی هم شهرتی داشتم که البته به قواره شناختی نبود که به واسطه حضور در رسانه ملی برایم ایجاد شد. هدفم از ادامه فعالیتم در حوزه طنز، تنها شاد کردن دل مردم است. قله آرزوهایش را در آینده نزدیک تصویر کرده است و با اطمینان می گوید:مطمئنم که یک روز بهترین کمدین ایران می شوم. علی صبوری با دیگر برگزیدگان رقابت خنداننده شو، یعنی ابوطالب حسینی، امیرحسین قیاسی و وحید رحیمیان بنا دارند گروه مستقلی را تشکیل دهند و اجرای استندآپ را به صورت حرفه ای دنبال کنند.
از هیچ سلبریتی بُت نسازیم
به پاره ای از نظرات مخاطبان صفحه اینستاگرامش، درباره ضرورت بودن یا نبودن برنامه هایی از جنس خندوانه و تربیت و تزریق کمدین های تازه نفس به جامعه هنری کشور نقبی می زند و بیان می کند: غالب فالوئرهای من طرفدار برنامه خندوانه و رقابت خنداننده شو هستند. مثلا کسی پیام گذاشته بود، پدرم سال ها نخندیده بود ولی با اجرای امشب شما خندید، فرد دیگری گفته بود؛ مادرم سرطان دارد، اغلب ملول است اما با دیدن این برنامه حالش بهتر می شود، یا کسی پُست گذاشته بود، چند وقتی است افسردگی دارم اما با دیدن اجرای شماها خوشحال ترم. حرف را می بریم سمت علایق فردی اش و از خواننده و بازیگر تا تیم فوتبالی و کمدین محبوبش می پرسیم. با تاکید بر این نکته که در هر زمینه ای صرفا کیفیت کار و کارنامه قابل قبول چهره ها را برای دنبال کردن مدنظر دارد، می افزاید: شخصیتم طوری است که از هیچ کس برای خودم بُت نمی سازم. یک ایراد عمده جامعه ما این است که می گوییم فلانی همه چیزش خوب است و از آن سلبریتی و چهره سرشناس برای خودمان بُتی می تراشیم که ممکن است با هر تلنگری فرو بریزد. هیچ انسانی همه ابعاد وجودش خوب و بی عیب و نقص نیست. ما چقدر عشاق افراطی فوتبال داریم که برای رنگ و بُرد و باخت تیم مورد علاقه شان حتی می میرند. من برای همه هنرمندان کاردرست کشورمان ارزش قائلم اما مخالف ارادتهای کورکورانه هستم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هوش یک توانایی ذهنی است که نقشی بسیار کلیدی در زندگی ما ایفا می کند. شاید تصور کنید تنها افرادی که مهارت بالایی در حل مسئله دارند و بهتر می توانند حساب و کتاب کنند باهوش هستند؛ اما این فقط یک بُعد از مجموعه 10گانه هوش است. مغز ما گستره وسیعی از توانایی ها را دارد که هر کدام در بخشی از زندگی به کمک مان می آید. یکی از این جنبه های حیرت انگیز مغز، مربوط به بخشی است که «هوش اجتماعی» نامیده می شود. هوش اجتماعی در لحظه هایی معنا می یابد که تعامل با دیگران و آدمهای پیرامونمان شکل میگیرد. لحظههایی شاید کوتاه که گاهی تاثیراتی عمیق بر زندگی ما می گذارند. پس مهم است درباره هوش اجتماعی بیشتر بدانیم تا با پرورش و مدیریت اش، از آن بهترین استفاده را ببریــم. خبر خوب این که بخش وسیعی از هوش اجتماعی اکتسابی است و این طور نیست که تغییر ناپذیر باشد. اگر شما هم به روابط اجتماعی خود اهمیت می دهید، در پرونده امروز زندگیسلام می توانید کلید موفقیت در آن را بیابید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه اندیشه
info@khorasannews.com
مدرنیزاسیون و به طور کلی اندیشه توسعه و پیشرفت، تفکری بود که در دوران قاجار و با عباس میرزا و پس از آن، امیرکبیر آغاز شد. به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، ناصرالدینشاه در دوران طولانی پادشاهی خود، به شکلی بدوی و ناقص، درصدد مدرن کردن ایران برآمد. روندی که با بروز انقلاب مشروطه، وارد مرحله جدیدی شد و اوج آن را میتوان در دوران پهلوی مشاهده کرد. هرچند تفاوتهای آشکاری میان نگاه قاجار و پهلوی به مدرنیزاسیون وجود داشت، ولی هر دو در یک اصل که آن استبداد بود، اشتراک داشتند. نگاه ابزاری و سطحی پهلوی دوم به توسعه، غالباً در رشد اقتصادی و ورود نهادهای برگرفته شده از سنت غربی معطوف بود؛ به همین دلیل است که این نگاه به توسعه، هیچوقت به پیشرفت منتج نشد. نگاه پهلوی دوم به فرایند مدرنیزاسیون، همچون پدرش، تنها از طریق ارتش و نیروی نظامی قابل تصور بود؛ به همین دلیل، محمدرضاپهلوی، هیچگاه اجازه نداد نهادها و تشکلهای مدنی که لازمه توسعه و مدرنیزاسیون در کشور هستند، با نظر و خواسته مردم شکل بگیرند و همواره در تمامی مسائل مملکت، ورود میکرد. شاه با تصور این که ایران، ملک وی و ساکنانش، مردمی بدون تفکر و نظر هستند، این اجازه را برای خود قائل بود که در جزئیترین برنامههای کشور دخالت و مانند یک فرمانده نظامی، نظر خود را اعمال کند. غافل از این که با این شیوه، امکان حکومتداری وجود نخواهد داشت و حداقل در مسیر اجرای مدرنیزاسیون، ممکن نیست بدون در نظر داشتن خواستههای مردم، این موضوع محقق شود. همین شیوه عملکرد محمدرضاپهلوی، باعث شد که علاوه بر منتقدان وی، برخی از مشاورانش نیز به او انتقاد کنند و نحوه رفتار وی را خلاف اصول سیاستمداری، حکومت داری و دموکراسی بدانند. در این مطلب به بررسی دیدگاههای احسان نراقی درباره برنامههای محمدرضاپهلوی برای مدرنیزاسیون ایران، میپردازیم.
احسان نراقی کیست؟
احسان نراقی، فرزند یک خانواده اهل علم در کاشان بود. بهواسطه علاقه فراوان پدرش به تحصیل علم، وی از همان آغاز، علاقه خود به تحصیل دانش را نشان داد، به همین دلیل، پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه دارالفنون، دو سالی را در رشته حقوق در دانشگاه تهران تحصیل کرد. نراقی پس از دو سال و برای ادامه تحصیل، راهی سوئیس شد و از همان زمان، به واسطه ارتباطاتی که با چپها برقرار کرد، وارد دنیای سیاست شد. وی همیشه مخالفت خود را با فعالیت احزاب کمونیستی در ایران اعلام میکرد، تا جاییکه همزمان با فعالیتش در یونسکو، به شدت با ترویج کمونیسم در ایران به مخالفت برخاست و بهترین حکومت برای ایران را مشروطه سلطنتی دانست. هرچند شخصیت علمی نراقی را باید از شخصیت سیاسی وی جدا کنیم، ولی درپی ارتباط نزدیک فعالیتهای علمی و سیاسی او، میتوان این دو ویژگی را برای وی در نظر گرفت. احسان نراقی که به مدت 12 سال ریاست مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران را بر عهده داشت، براثر فعالیت در همین موسسه و بهسبب ارتباط خانوادگیای که با فرح داشت، در اواخر حیات رژیم پهلوی، به عنوان مشاور شاه فعالیت میکرد. در کنار فعالیتهای علمی و سیاسی، نراقی همواره اعتقاد راسخی به اصلاحات داشت و هیچگاه انقلاب را پدیدهای مثبت ارزیابی نمیکرد؛ با این حال وی انقلاب اسلامی 1357 را، به دلیل استبداد بیش از حد محمدرضاپهلوی نقد نکرد و این اقدام را در آن شرایط، مناسب ارزیابی کرد. باور نراقی به اصلاحات و توسعه از مسیر آن، باعث شد نقدهای بسیاری از سوی او، به نحوه مدرنیزاسیون شاه وارد شود.
نقدهای نراقی
احسان نراقی به واسطه نوع فعالیتهای علمی و روابط عمیقی که با بسیاری از سیاسیون و محققان داشت، همواره بر این نظر بود که تنها با توجه همهجانبه به امور، امکان توسعه و مدرنیزاسیون در ایران وجود دارد. او مکرر به شخص شاه و سیاسیون گوشزد میکرد که توسعه اقتصادی و افزایش ثروت کشور، به معنای مدرنیزاسیون و پیشرفت نیست، بلکه اقتصادی که برآمده از تفکر بنیادی نباشد و از فروش نفت حاصل شود، راهی جز فساد و تباهی به دنبال نخواهد داشت. به باور نراقی، محمدرضا پهلوی، در سال های نخست سلطنتش، هرچند از سر ناچاری، اندکی در مسیر دموکراسی حرکت میکرد؛ ولی با وقوع کودتای 28 مرداد و ورود پولهای نفتی به ایران، نه تنها این مسیر را ادامه نداد، بلکه بر اثر بیتوجهی به خواستههای مردم، هر اقدامی که در مسیر مدرنیزاسیون و توسعه نیز صورت می داد، نتیجهای جز شکست نداشت؛ زیرا مهمترین مسئله در مسیر توسعه، درک کافی از بافت زندگی مردم بود و شاه هیچگاه چنین درکی نداشت. نراقی بر این نظر بود که شاه اساساً تصور اشتباهی از مدرنیزاسیون دارد. وی دو ایراد اساسی به مدرنیزاسیون شاه وارد میکرد؛ نخست این که شاه مؤلفههای توسعه و پیشرفت را بدون هیچ تغییر و بدون این که با فرهنگ بومی عجین کند، از غرب الگوبرداری و وارد کشور میکرد. به باور نراقی، اشتباه و ایراد دوم شاه، از اولی نیز بدتر بود؛ محمدرضاپهلوی نه تنها در فرایند توسعه و مدرنیزاسیون شرایط داخلی را در نظر نمی گرفت و اجازه نمی داد این مقوله پس از ورود به ایران، با فرهنگ و شرایط کشور تطبیق پیدا کند؛ بلکه با دخالتهای خود، عملاً مدرنیزاسیونی استبدادی ایجاد میکرد. تصور وی از واژه مدرنیزاسیون، تنها پیشرفت اقتصادی و سرازیر شدن ثروت و پول به کشور بود و عملاً وی هیچ درکی از توسعه همهجانبه و مهمتر از آن، خواستههای مردم نداشت. از این رو باید گفت که برنامههای پیشرفت و مدرنیزه شدن ایران از سوی شاه، به صورت یکجانبه و کاملاً استبدادی به پیش میرفت.
رویکرد تک بُعدی شاه
شاید بتوان یکی از بزرگترین اشتباهات شاه در روند مدرنیزاسیون ایران را، نگاه تک بعدی و از بالا به پایین وی دانست. نراقی بر این باور بود که محمدرضاپهلوی در فرایند مدرنیزاسیون نیز همچون پدرش، نگاه نظامی دارد و با دیکته کردن دستورها، مانع از حرکت طبیعی مدرنیزاسیون و مهمتر از آن، برقراری دموکراسی و آزادی اندیشه در کشور می شود. به طور مثال، نراقی ،دخالتهای متعدد شاه در جریان فراماسونری را یکی از این موارد می دانست. به باور نراقی، حتی اگر قرار بود فراماسونری،متظاهرانه، در مسیر توسعه دموکراسی و پیشرفت گام بردارد، با دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم شاه، مسیر دیگری در پیش گرفت. به همین دلیل است که نراقی ،خیانت های جریان فراماسونری در ایران را، تنها متوجه خود آن ها نمیدانست، بلکه آن را به شاه نیز،نسبت میداد. شاه با انتخاب شریف امامی به عنوان استاد اعظم فراماسونری در ایران، عملاً روند حرکت این جریان را تغییر داد؛ تا حدی که از سال 1332 تا 1357، این جریان ،به صورت علنی و نه سّری ،به عنوان مبلّغ برنامههای رژیم عمل میکرد. البته فارغ از باور نراقی، حضور فراماسونرها در ایران، صرف نظر از اعتقاداتی که داشتند، آفتهای بسیاری برای کشور داشت و خسارت های جبران ناپذیری در پی آورد.
واپسین دیدارها
در کنار تمامی این مسائل، نراقی در دیدارهایی که سال 1357 با شخص شاه داشت، به صراحت به وی اعلام میکرد که ابتداییترین اقدام برای عبور از مشکلات و توسعه کشور، رعایت قانون اساسی و بازگشت شخص شاه به قانون است. وی با طرح این موضوع، به شاه گوشزد میکرد که رعایت قانون از سوی شخص نخست مملکت، مهمترین و نخستین اقدام در مسیر مدرنیزاسیون کشور است. علاوه بر این، فکر میکرد بسیاری از فسادها، مشکلات و تنگناهایی که رژیم پهلوی برای مردم ایجاد کرده است، با حرکت در مسیر قانون حل خواهد شد. در واقع، نراقی با طرح این مسئله، به دنبال این بود که به شخص محمدرضا پهلوی بفهماند، مدرنیزاسیون باید متناسب با شرایط داخلی کشور انجام شود نه با کپیبرداری از غرب و رعایت قانونی که مختص مردم ایران تدوین شده، آغاز حرکت در مسیر توسعه و پیشرفت است.به طور کلی باید گفت نراقی معتقد بود که جامعه ایران در برخورد با مدرنیزاسیون پهلوی، دچار یک پارادوکس شده است. از یک سو، شاه با الگوبرداری صرف از فرایند توسعه در غرب، هیچ توجهی به فرهنگ و بومیگرایی آن در داخل نداشت و از سوی دیگر با دخالتهای مکرر و اجرای دیکتاتورمآبانه این الگوها، به کلی امکان شکلگیری نهادهای مدنی و درپی آن، اجرای خواستههای مردم نیز از بین رفت. از این رو باید گفت که مدرنیزاسیون در رژیم پهلوی، همچون اقتصاد، سیاست، مسائل اجتماعی ـ فرهنگی و دموکراسی موفق عمل نکرد.
منابع
1- در خشت خام؛ گفت وگو با احسان نراقی، تهران، نشر ایران امروز، 1379.
2- آن حکایتها؛ گفت وگو و نقدهای هرمزکی با احسان نراقی، تهران، انتشارات جامعه ایرانیان، 1381 .
3- از کاخ شاه تا زندان اوین، ترجمه سعید آذری، تهران، نشر رسا، 1389 .
4- خاطرات علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد 1341-1348، تهران، نشر آبی، 1381.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیا دموکرات ها برنده خواهند شد؟ مهم ترین سؤال درخصوص انتخابات میان دوره ای کنگره که ماه بعد برگزار خواهد شد، این است که آیا دموکرات ها خواهند توانست آرای کافی به دست آورند تا حداقل یکی از دو مجلس را از آن خود کنند و آیا از این طریق خواهند توانست دونالد ترامپ را شکست دهند.این امر پیامدهای سریع و شدیدی در پی خواهد داشت. از این جمله تاثیر بر توانمندی های رئیس جمهور این کشور برای پیشبرد برنامه های سیاسی و نظارتی وی، که بر اساس دموکراسی پیشنهادی او طرح ریزی شده است."موج انتخاباتی میان مدت "- پیروزی گسترده ای در انتخابات است که زمینه طرح های سیاسی ملی ایالات متحده را تغییر خواهد داد – پدیده ای که در سیاست های ایالات متحده به صورت متناوب تکرار می شود.اما این مسئله، چگونه اتفاق می افتد و در گذشته چه زمانی رخ داده است؟جفری اسکیلی پژوهشگر دانشکده علوم سیاسی از دانشگاه "ویرجینیا سنتر" می گوید: «واقعا تعریف مناسبی برای این مسئله وجود ندارد. موج انتخاباتی میان مدت به طور گسترده ای، به عنوان انتخاباتی در نظر گرفته می شود که در آن ،یک حزب به طور خاص به این نکته توجه دارد که کنگره را کنترل کرده وهمچنین تعداد قابل توجهی از کرسی هایی را که از آن حزب دیگر بوده است، کسب کند.»از جمله اهداف این مقاله تحلیلی، موج انتخاباتی کوتاه مدتی است که در آن یک حزب، ترکیبی شامل بیش از 20 کرسی ،از مجموع کرسی های مجلس نمایندگان ایالات متحده و مجلس سنا را از آن خود خواهد کرد.چنین اتفاقی طی 70 سال گذشته، هشت بار رخ داده است. به ویژه در سال 1994 موج جمهوری خواهان علیه بیل کلینتون و در سال 2010 مجدد علیه باراک اوباما اتفاق افتاده است.امروزه حزب جمهوری خواه، با به دستآوردن اکثریت 194 تا 241 کرسی، به کسب بالاترین تعداد در مجلس نمایندگان بسیار نزدیک شده است و از این رو، می توان انتظار کسب آرای بیشتری را نیز برای آنان داشت.دموکرات ها همچنین در حال رقابت بر سر 10 کرسی در ایالت هایی هستند که دونالد ترامپ در سال 2018 ازآن خود کرده بود اما این باربه نظر می رسد فضا به گونه ای دیگر رقم خواهد خورد که می تواند باعث توفان انتخاباتی شود. البته توفانی شدن شرایط و سقوط واقعی یک حزب دو مسئله متفاوت هستند.آیا شواهدی وجود دارد که نشان دهنده موفقیت حزب دموکرات باشد؟ دراین شماره تنها به معیارمحبوبیت اشاره می کنیم که سرنخ هایی را به ما نشان خواهند داد.
محبوبیت ریاست جمهوری
گفته می شود انتخابات میان دوره ای کنگره، به نوعی یک رفراندومی درباره رئیس جمهور کنونی خواهد بود.در زمان محبوبیت نداشتن رؤسای جمهور، رأی دهندگان حامی یک حزب خاص در کنگره، دچار سرخوردگی خواهند شد.اگر مدیر اجرایی یک حزب از قدرت بالایی برخوردار باشد، حزب مربوط تشویق می شود یا در کمترین حالت، مجازات نمی شود. نگاهی به نظرسنجی گالوپ در خصوص محبوبیت روسای جمهور ایالات متحده طی 60 سال گذشته، این مسئله را تایید می کند. در تاریخ ایالات متحده هر زمان که یکی از روسای جمهور، یک ماه پیش از انتخابات میان دوره ای، با رأی خالص منفی روبه رو شده نشان از پایان یافتن حزب وی در مقابل صندوق آرا در ماه نوامبر بوده است. مانند آن چه در سال 1982 برای رونالد ریگان، در سال 1994 برای بیل کلینتون، در سال 2006 برای جورج بوش و در سال های2010 و 2014 برای باراک اوباما اتفاق افتاد.البته این مسئله استثنائاتی دارد.در سال 1966 "لیندون جانسون "به شرایط شکست نزدیک شد، اما با وجود این، نگرانی درباره جنگ ویتنام و ناآرامی های مدنی، همراه با تعداد برجسته ای که پس از پیروزی بزرگ دو سال ماقبل آن، از حزب وی در کنگره حضور داشتند ،دموکرات ها را به سمت نابودی کشاند.تنها رئیس جمهوری که روند مثبت داشت ،«دوایت دی آیزنهاور» در سال 1958 بود . با وجود این که در دوره ریاست جمهوری وی، اقتصاد آمریکا با مشکل مواجه بود، هنوز هم مردم آمریکا ،«آیزنهاور» را دوست دارند و وی در میان مردم این کشور، همچنان شخصیتی محبوب است.با این حال، محبوبیت او به معنی نجات جمهوری خواهان نبود. وی کسی بود که باعث از دست رفتن 48 کرسی در مجلس و 13 کرسی در سنا شده بود.
چشم انداز 2018
دونالد ترامپ برخلاف بیشتر روسای جمهور ایالات متحده، که دوره ریاست جمهوری خود را با یک "ماه عسل" کوتاه دلپذیر کردند، در حالی به کاخ سفید وارد شد که پیش از آن، از سیاست دور بود.بالاترین نرخ محبوبیت وی 30 درصد بوده است. تنها گاهی اوقات این عدد به بیش از 40 درصد نزدیک شد. آخرین نظرسنجی گالوپ، این رقم را 40 درصد اعلام کرده است.جمهوری خواهان باید امیدوار باشند یا از نظرسنجی ها صرف نظر شود یا این که ترامپ بار دیگر، از طریق آن چه که به نظر می رسد سیاست آهنین آمریکا باشد، با مخالفان مقابله کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
امیرحسین یزدان پناه-« قرار نیست واشنگتن تصمیم بگیرد که آیا ما مجاز به تجارت با ایران هستیم یا خیر. بحران ایران، فرصتی است که اروپا با تشکیل نهادهای مالی مستقل بتواند با هرکسی که میخواهد تجارت کند».این موضع را وزیر دارایی فرانسه سه روز گذشته مطرح کرد. از این جنس مواضع و سخنان از سوی سیاستمداران جهانی در واکنش به رویکردهای یک جانبه گرایانه واشنگتن به وفور شنیده میشود. سخنانی که به نظر میرسد از حد موضعگیری خارج شده و در حال تبدیل شدن به رویهها و نهادهای جدید در ساختار نظام بینالملل است. درهم تنیدگی نظامهای مالی و حقوقی بینالملل با ساختارهای مالی و حقوقی آمریکا، قدرتی برای این کشور ایجاد کرده تا بتواند با اتکا به آن، سیاستهای خود را به کشورهای مختلف تحمیل کند؛ قدرتی که البته نشانههایی اولیه از افول آن دیده میشود و تحلیل گران مختلف پیش بینی میکنند که ممکن است ساختارهایی مالی و حقوقی در جهان شکل بگیرد که در آن آمریکا دیگر قدرت سابق را نخواهد داشت. هرچند تا زمان ایده آل این اتفاق فاصله زیادی وجود دارد اما نشانههای مختلفی نیز دیده میشود. در شرایط کنونی هر کشوری که بخواهد مستقل باشد و مطابق سیاستهای آمریکا گام برندارد، بدون شک سروکارش به تحریمهای آمریکا خواهد افتاد، البته درجه این تحریمها و تنبیهها متفاوت است و به درجه استقلال طلبی کشورها و ملتها بستگی دارد. بالطبع ایران که ایستادگی قاطعانه و تمام عیار مقابل سیاستهای سلطه جویانه و استعمارگرایانه آمریکا دارد، با شدیدترین رژیمهای تحریمی مواجه میشود.
بانک مرکزی آمریکا چه جایگاهی دارد؟
این تحریمها البته برای اجرا شدن باید نظامهای مالی دیگر کشورها و پیمانهای منطقهای را نیز تحت فشار قرار دهد. اتفاقی که اکنون میافتد و به پشتوانه قدرتی که دلار در عرصه بینالمللی دارد، هرگونه استفاده از دلار در نظام بانکی در هرکجای جهان، نیازمند دریافت مجوز لازم از نظام بانکی آمریکاست. به بیان دیگر اگر «فدرال رزرو» (بانک مرکزی آمریکا) مجوز ندهد، هیچ تراکنش مالی براساس دلار قابل انجام نیست، مشابه اتفاقی که به تبع تحریمهای ثانویه برای ایران رخ میدهد و کشورها از مبادله دلاری با ایران منع شدهاند. آمریکا هرجا توانسته از این قدرت علیه همه کشورها حتی علیه اروپاییها که متحد این کشورهستند، استفاده کرده و میکند. مسئلهای که نقدهای جدی در عرصه بینالمللی دارد. تابستان سال گذشته ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در حاشیه نشست گروه «بریکس» به انتقاد از این شرایط پرداخته بود: «اکنون نظام مالی جهان بیش از حد به دلار آمریکا متکی است و این مسئله محدودیتهای زیادی را برای کشورهای جهان ایجاد کرده است...انحصار دلار شرایط رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه را محدود کرده است، از این رو کشورهای گروه بریکس باید برای ارتقای نظام مالی جهانی و رهایی آن از سلطه دلار اقداماتی را انجام دهند.» اقداماتی که البته در همین پیمان «بریکس» توسط هند، چین و روسیه دنبال میشود.
نشانههایی که باید دید
بنابراین مطابق با واقع بینی است اگر ادعا شود که نوعی استقلال طلبی در نظامهای مالی غیر آمریکایی برای جدا شدن از قدرت دلار ایجاد شده است. اوایل هفته جاری نشریه «فایننشیال تریبیون» در گزارش تحلیلی خود به این استقلال طلبی اروپاییها پرداخت و تیتر زد: «تحریمهای ایالات متحده علیه ایران فرصتی برای استقلال مالی اروپا». بهانه پرداختن به این موضوع برای این نشریه، جمله مهمی بود که «برونو لیمایر»، وزیر دارایی فرانسه گفته بود: «نتیجه بحران ایران، فرصتی برای اروپا خواهد بود که نهادهای مالی مستقل خودشان را ایجاد کنند تا بتوانیم با هر کسی که میخواهیم تجارت کنیم...قرار نیست واشنگتن تصمیم بگیرد که آیا ما مجاز به تجارت با ایران هستیم یا خیر.» او همان کسی است که چند ماه پیش گفته بود که «اتحادیه اروپا باید مقاومت بیشتری را از خود در برابر آمریکا در حفظ برجام نشان دهد و نباید شبیه برده از آمریکا پیروی کند». اسپوتنیک نیز مواضع وزیر دارایی فرانسه را «انگیزهای برای اروپای قدرتمندتر» توصیف کرد. این اتفاق البته زمینههایی نیز دارد. مثلا اروپاییها طی شش سال اخیر دست کم در دو سند راهبردی خود تلویحا و تصریحا بر تعریف روابط جدید با برخی کشورها از جمله ایران تاکید و تصریح کردهاند که این روابط باید «مستقل» از شرکایی چون آمریکا باشد. مسئله البته فقط اروپا نیست؛ چند روز پیش پایگاه آمریکایی «بارونز» در مطلبی راجع به تحریمهای نفتی آمریکا علیه ایران و احتمال بروز تنش و برخورد جدی میان پکن و واشنگتن نوشت: «چین که هم اکنون یک چهارم از نفت ایران را خریداری میکند، در حال تبدیل شدن و شکل دهی به مرکز مقاومت جهانی برای مقابله با اقدامات یک جانبه آمریکا علیه ایران است.» روز گذشته هم وزیر نفت هند با اعلام این خبر که «به خرید نفت از ایران ادامه میدهیم» تاکید کرد که کشورش در نظر دارد از یک سیستم پرداخت غیردلاری برای معامله با ایران استفاده کند؛ و این یعنی کنار گذاشتن دلار.
آمریکا خطر را درک کرده است؟
قابل قبول است که این اتفاقات آن قدر بزرگ نیست که بتوان آنها را در شرایط کنونی ایجاد کننده نهادهای بینالمللی بدون آمریکا دانست اما همین نشانههای بسیار مهم، نشان دهنده فرایندی است که میتواند خطرات جدی برای آمریکا داشته باشد. البته آمریکا این خطر را جایی که باید درک کند، درک کرده است. از همین رو وزارت خزانه داری آمریکا هفته گذشته در ایمیلی تاکید کرد که اقدامات اروپاییها برای جلوگیری از تحریم ایران را به دقت بررسی میکند. اشاره این ایمیل به سازوکار مالی جدیدی (SPV) است که اروپا برای دور زدن تحریمهای ایران ایجاد کرده و عمده کارکرد آن نیز کنار گذاشتن دلار در مبادله با ایران است. سازوکاری که نفت ایران را به یورو یا کالا از دیگر کشورهای اروپایی تبدیل خواهد کرد. موضوعی که «مایک پمپئو» وزیرخارجه آمریکا آن را «سیاست فاجعه آمیز» خوانده است. او خوب درک کرده، چرا که مسئله اصلی نه فقط دور زدن یا دورنزدن تحریمهای ایران بلکه ساختارهای درحال شکل گیری است و مهمترین ویژگی آن، نبود آمریکا در آن است. به بیان دیگر ساختارها و نهادهایی که آمریکا را از مبادلات مالی در جهان حذف میکند. «پیتر ایویس» تحلیل گر روزنامه نیویورک تایمز، هفته پیش در گزارش خود به این موضوع اشاره کرد: «خطر برای آمریکا آن جاست که مکانیزم پرداخت به اتحادیه اروپا، تجربه با ارزشی در کارکردن خارج از حیطه مالی تحت نفوذ واشنگتن میدهد و جزئی دایمی در سیستم پرداختهای بینالمللی میشود.» هرچند درباره کارکرد «SPV» ابهامها و سوالات جدی وجود دارد اما اگر اروپا بتواند چنین نهادی را ایجاد کند، اصلیترین گام برای شکل گیری ساختاری بدون حضور آمریکا برداشته خواهد شد.» در این باره «رضا نصری»، حقوق دان بینالمللی با اشاره به شکل گیری این اتحادیه نوشته است: «اتحادیه اروپا در علم نهادسازی و طراحی ساختارهای جدید بی نظیر است. اتحادیه موفق شده با «نهادسازی»، ۲۸ کشور ناهمگون را - با تمام پیچیدگیهای حقوقی و عملی - در هم ادغام کند و تحت یک نظام اداری واحد درآورد. به احتمال قوی سیستم پرداخت مالی مستقل آن برای ایران بسیار کارآمد خواهد بود.»
مسئله فقط عرصه مالی نیست
البته نشانههایی که ذکر شد تنها به حوزه مالی محدود نیست و در دیگر عرصهها نیز میتوان این نشانهها را هرچند کمرنگ دید. به عنوان نمونه هفته گذشته دیوان بینالمللی دادگستری در لاهه که در حقیقت بازوی قضایی سازمان ملل محسوب میشود، رایی صادر کرد که به نفع ایران و علیه آمریکا بود.رایی که میتواند ساختارهای جدیدی را در نظام حقوقی بینالمللی ایجاد کند که علیه تحریمهای یک جانبه و نیز تحریمهای ثانویه آمریکا باشد و باعث شود «تحریم ثانویه» آمریکا قدرت خود را برای اجرا از دست بدهد و دیگر بُرش قبلی را نداشته باشد. این فرایندهای حقوقی و مالی گرچه ممکن است در کوتاه مدت اثراتی را که انتظار داریم نداشته باشد اما نشان میدهد که حداقل بخشی از جامعه بینالمللی تصمیم گرفته سازوکارهایی داشته باشد که در صورت نیاز بتواند مسیرهای مالی آمریکا را دوربزند و چه بسا در دراز مدت آمریکا و حاکمیت دلار را هم کنار بگذارد یا نظامهای جدید، دیگر مبتنی بر این کشور نخواهند بود. بدون شک بخشی از این اتفاق و چه بسا بخش مهمی از آن را میتوان یکی از نتایج مقاومت ایران مقابل آمریکا و استقلال خواهی مردم ایران دانست که البته با هزینههای سنگین و در نتیجه «چالش عقلایی» با نظام بینالملل و «دیپلماسی انقلابی» توانستهاند چنین پیامدهایی را به نظام سلطه تحمیل کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان این که هنوز اطلاعی از پولهای جمعآوری شده از سوی سلبریتیها برای زلزلهزدگان کرمانشاه نداریم، افزود: برخی از این افراد، مقدار مبالغی را که جمعآوری کردند، حتی اعلام هم نکردند و گفته میشود برخی از آن ها بدهکار بانکی بودند و بانک این مبالغ را برداشت کرده است.اسماعیل نجار درباره احضار برخی سلبریتیها به آگاهی ناجا برای پاسخ گویی در زمینه کمکهای جمعآوری شده برای مردم زلزلهزده کرمانشاه به ایلنا گفت: از طریق رسانهها مطلع شدم، برخی از این افراد ، برای ارائه یک سری اطلاعات به آگاهی ناجا احضار شدهاند و از جزئیات این احضارها اطلاعی ندارم.رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان این که مانند دیگر نقاط دنیا برای بازسازی مناطق زلزلهزده دستورالعملهایی وجود دارد، خاطرنشان کرد: براساس دستورالعملهایی که تعیین شده دستگاهها نیز وظیفه خود را انجام میدهند، از همینرو به همه افرادی که مبالغی در خصوص کمک به مناطق زلزلهزده از طریق مردم جمعآوری کردهاند، اعلام کردیم تا این مبالغ را درصورتی که مربوط به امدادرسانی به مردم زلزلهزده است، در اختیار جمعیت هلال احمر قرار دهند و اگر در خصوص بازسازی این مناطق است، مبالغ را به بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تحویل دهند، چراکه این بنیاد وظیفه بازسازی در این مناطق را برعهده دارند.نجار با بیان این که بازسازی در کرمانشاه توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی رو به اتمام است، تصریح کرد: برای این که نظارتی بر کمکهای جمعآوری شده باشد، به افرادی که پولهایی را برای بازسازی جمعآوری کردهاند، تاکید کردیم این کمکها را در اختیار بنیاد مسکن قرار دهند و این بنیاد براساس ماموریتی که دارد کار را دنبال میکند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.وی تصریح کرد: اطلاع دقیقی از تعداد افرادی که برای کمک به مردم زلزلهزده پول جمعآوری کردهاند، نداریم. شنیدهها در خصوص این افراد و کمکهایی که جمعآوری کردهاند، بسیار است و برخی مدعی شدند که اعتمادی به دولت نیست و این پول را مردم در اختیار آن ها نهادهاند و وظیفه آن هاست که این مبالغ را در مناطق زلزلهزده هزینه کنند، در صورتی که اگر این گونه هم باشد، باید این افراد هماهنگی با دستگاههای مربوط از جمله استانداری، بنیاد مسکن، هلال احمر و ... انجام میدادند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده است.نجار تصریح کرد: یکی از افرادی که اقدام به جمعآوری کمک برای مناطق زلزلهزده کرده بود به آن جا رفته و کلنگی را هم برای شروع اقدامات به طور نمادین بر زمین زده، اما هیچ اقدام دیگری انجام نداده است.او با اشاره به این که برخی از این افراد مقدار مبالغی را که جمعآوری کرده بودند، حتی اعلام نکردند، گفت: گفته میشد؛ برخی از این افراد بدهکار بانکی بودند و بانک این مبالغ را برداشت کرده و به هر جهت اقدام خوبی صورت نگرفته است. پیگیریهایی صورت گرفت و از بانکها نیز خواستیم اسامی این افراد را در اختیار ما قرار دهند. بانکها نیز اطلاعات افرادی که مبالغی را جمعآوری کرده بودند، در اختیار ما قرار دادند و از استانداری نیز درخواست کردیم، چنان چه این افراد اقدامات خاصی را در کرمانشاه انجام دادهاند به ما اعلام کنند. همچنین از دستگاه قضایی نیز خواستیم در این زمینه ورود کند تا چنان چه این احتمال وجود داشته باشد که این افراد از اعتماد مردم سوءاستفاده کرده باشند، با پیگیری دستگاه قهریه بتوانیم، جلوی این سوءاستفادهها را بگیریم.
علی دایی: حساب بانکیام توقیف شد
ایلنا- در پی توقیف حساب بانکی صادق زیباکلام، حساب بانکی علی دایی که برای زلزله زدگان کرمانشاه کمک جمع کرده بود نیز توقیف شد. دایی در این باره گفت: آنها از این که مردم به امثال من اعتماد کردهاند ناراحت هستند و به همین دلیل این ناراحتیشان را با بستن حساب و احضار من بروز دادند. من از این مسئله به هیچ عنوان ناراحت نیستم که بخواهم جایی بروم و پاسخ گو باشم. ما از اول هم پاسخ گو بودیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هیئت دولت آیین نامه اجرایی یکی از مواد قانون بیمه اجباری خسارات وارد شده به شخص ثالث در اثر حوادث ناشی از وسایل نقلیه موضوع نحوه انتقال تخفیفاتِ نداشتن حوادث منجر به خسارت را تصویب کرد.به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، هیئت دولت در جلسه روز یک شنبه به ریاست دکتر روحانی تصریح کرد: در صورت انتقال مالکیت وسیله نقلیه، سابقه تخفیف عدم خسارت متعلق به انتقالدهنده است و انتقال دهنده می تواند سابقه تخفیف مذکور را همزمان با انتقال مالکیت به انتقال گیرنده منتقل یا هر زمان پس از آن سابقه مذکور را به وسیله نقلیه دیگر از همان نوع که متعلق به وی یا همسر، والدین یا اولاد بلاواسطه وی باشد، منتقل کند.
همچنین در صورت انتقال مالکیت وسیله نقلیه و انتقال ندادن سابقه تخفیف عدم خسارت توسط انتقال دهنده، خسارت هایی که بیمه گر از محل بیمه نامه برای حوادث بعد از زمان انتقال مالکیت وسیله نقلیه تا پایان مدت اعتبار بیمه نامه پرداخت می کند، سابقه بیمه ای انتقال گیرنده محسوب می شود و در سابقه تخفیف عدم خسارت انتقال دهنده منظور نخواهد شد.
سابقه تخفیف عدم خسارت وسایل نقلیه از رده خارج شده با رعایت ضوابط این آیین نامه قابل انتقال است و سابقه تخفیف عدم خسارت وسایل نقلیه ای که به موجب احکام مراجع قضایی یا اجرای ثبت انتقال مالکیت می یابند، مشمول این آیین نامه است.
دولت همچنین بیمه مرکزی را موظف کرد از طریق سامانه الکترونیک امکان ثبت و استعلام سابقه تخفیف عدم خسارت، بر اساس شماره ملی یا شناسه ملی بیمه گذار برای بیمه گر و امکان استعلام سابقه تخفیف عدم خسارت را برای بیمه گذار فراهم کند.
با تصویب دولت، آیین نامه اجرایی مربوط به واگذاری اسناد خزانه اسلامی بابت بدهی دولت با حفظ قدرت خرید اصلاح شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در شرایطی که استان با بحران شدید کمآبی دستوپنجه نرم میکند، حدود 90 درصد منابع آبی استان در بخش کشاورزی مصرف میشود. ارتقای بهرهوری و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی، یکی از مهمترین سیاستهای دولت در استان است که توسعه کشت گلخانهای یکی از این راهکارهاست. کشت گلخانهای یکی از شیوههای مهم و بهروز دنیا و راهی مطمئن برای مدیریت مصرف و صرفهجویی آب و همچنین راهی برای تولید محصولات باکیفیت و کاهش ضایعات در بخش کشاورزی است اما بوروکراسی اداری و تداخلهای موجود در حوزههای کاری برخی سازمانهای دولتی به اعتقاد تعدادی از سرمایهگذاران و کشاورزان استان، مهمترین عامل دلسردی و توسعه نیافتن مطلوب گلخانهها در استان است.
محمدی، کشاورز مشهدی درباره این مشکلات به خراسان رضوی گفت: متأسفانه بیش از یک سال است که قصد دارم گلخانهای برای تولید صیفیجات در مشهد دایر کنم اما آنقدر برای دریافت مجوز به ادارههای مختلف مراجعه کردم که تصمیم گرفتم بهجای کشاورزی به سراغ کار دیگری بروم زیرا جهاد کشاورزی مجوز صادر میکند اما اداره دیگری آن را قبول نمیکند و مدام بین ادارههای دولتی پاسکاری میشوم.
رحیمی کشاورز دیگری است که پروانه تأسیس گلخانه گرفته اما برای احداث دیوار و انبار در داخل زمین گلخانه با مشکلات زیادی درگیر است. این کشاورز به خراسان رضوی گفت: با این که جهاد کشاورزی مشهد پروانه گلخانه برایم صادر کرده است ولی راه و شهرسازی اجازه دیوارکشی و احداث انبار را نمیدهد.
این قبیل گلایهها تنها محدود به شهرستان مشهد نیست بلکه در شاندیز، طرقبه و دیگر شهرهای استان هم گلایههایی از این جنس مطرح است.
تنها از محیطزیست استعلام میگیریم
رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان در گفت و گو با خراسان رضوی، بابیان این که امروز بوروکراسیهای اداری برای احداث گلخانه به حداقل رسیده است، افزود: هم اکنون برای احداث گلخانه خارج از محدوده شهری، تنها از محیطزیست استعلام میگیریم اما اگر متقاضی بخواهد در داخل محدوده شهری گلخانه تأسیس کند، از اداره کل راه و شهرسازی هم استعلام می شود.
دور زدن قانون در قالب مجوز گلخانه!
مجتبی مزروعی افزود: در شهرهای مشهد، طرقبه، شاندیز و چناران به دلیل این که دریافت مجوز گلخانهها راه گریزی برای دور زدن قانون تغییر کاربری است تا بتوانند از این طریق باغ ویلا بسازند و اراضی را قطعهقطعه کنند، کسانی که در این سه شهر قصد احداث گلخانه را دارند، اول باید گلخانه خود را احداث کنند و بعد از بهرهبرداری مجوز گلخانه برای آنها صادر می شود.
وی ادامه داد: به همین منظور در شورای برنامهریزی استان مصوب شد پس از احداث گلخانه توسط متقاضی، مجوز تأسیس ساختمان در داخل گلخانه به وی اعطا و از این طریق، جلوی سوءاستفادهها گرفته شود. در شهر مشهد، طرقبه، شاندیز و چناران با افرادی مواجه ایم که زمینهای بزرگی را خریداری کرده اند و با نیت تغییر کاربری و احداث باغ ویلا، دنبال مجوز گلخانه هستند تا بتوانند از این طریق قانون را دور بزنند.
احداث گلخانه، تغییر کاربری نیست
رئیس جهاد کشاورزی استان افزود: درگذشته برای احداث گلخانه باید از راه و شهرسازی مجوز گرفته میشد اما با توجه به این که احداث گلخانه جزو فعالیتهای کشاورزی است و ذیل تبصره 4 قانون کاربری اراضی قرار میگیرد، تغییر کاربری محسوب نمیشود لذا مجوز تأسیس گلخانه باید از سوی جهاد کشاورزی صادر شود که اکنون این رویه در حال انجام است اما ناچاریم برای جلوگیری از سوءاستفادهها، سختگیریهایی را اعمال کنیم.
از سوی دیگر، مدیر امور باغبانی جهاد کشاورزی استان در گفت و گو با خراسان رضوی بابیان این که تا پایان سال 96 حدود 350 هکتار از اراضی کشاورزی استان زیر کشت گلخانهای رفتهاند، افزود: از ابتدای امسال تاکنون مجوز احداث حدود 60 هکتار گلخانه در استان صادر شده است که پیشبینی میشود تا پایان سال این رقم به 140 هکتار برسد و مجموع اراضی زیر کشت گلخانههای استان به 490 هکتار افزایش یابد.
اختلافنظر در تفسیر ماده 4 کاربری اراضی
هاشم نقیبی حسینی درباره گلایههای متقاضیان و سرمایهگذاران احداث گلخانه در استان از وجود بوروکراسیهای اداری دلسردکننده گفت: این فرایندها متأسفانه در قوانین بالادستی وجود دارد و حدود 17 مورد استعلام از دستگاههای مربوط برای احداث گلخانه تعیین شده است. با پیگیریهای انجام شده این رقم به 4 تا 5 مورد رسیده است.
وی افزود: پیشنهاد داده ایم همه دستگاههای مربوط، ضوابط مدنظر خود درباره احداث گلخانه را در قالب یک کارگروه تعریف و آن را بهنظام مهندسی کشاورزی تفویض اختیار کنند تا مراحل صدور پروانه احداث گلخانه سریعتر طی شود.
مدیر امور باغبانی جهاد کشاورزی، استعلام از محیطزیست، ادارههای آب، برق و گاز را عمدهترین استعلامهای مدنظر برای دریافت پروانه احداث گلخانه دانست و درباره اختلافنظر بین جهاد کشاورزی و اداره کل راه و شهرسازی درخصوص تفاسیر مربوط به تبصره 4 قانون کاربری اراضی گفت: اگرچه در جلسات متعدد سعی کردیم این اختلافنظرها را برطرف کنیم اما هنوز در برخی موارد اختلافاتی وجود دارد.
نمیتوان به بهانه امکان تخلف، جلوی صدور پروانه گلخانه را گرفت
وی درباره امکان سوءاستفاده از پروانههای گلخانه برای تغییر کاربری و احداث ویلا و تقطیع اراضی گفت: نمیتوان به بهانه این که ممکن است کسی تخلفی انجام دهد جلوی صدور پروانه گلخانهای را گرفت. از سویی اگر تخلفاتی هم انجام شده باشد بسیار ناچیز است. درواقع در همه این پنج سال دولتهای یازدهم و دوازدهم ، برای احداث 400 هکتار گلخانه در استان مجوز صادرشده و از این تعداد بیش از 350 هکتار به بهرهبرداری رسیده و تنها 50 هکتار هنوز به بهرهبرداری نرسیدهاست.
نقیبی توضیح داد: درواقع متقاضی دریافت پروانه تأسیس گلخانه، استعلامهایی مانند مالکیت زمین، امتیاز آب، برق و گاز و استعلام از محیطزیست را ارائه می کند. در مرحله بعد برای دریافت پروانه ساخت، باید به دفتر فنی استانداری و نیز راه و شهرسازی مراجعه کند که از حوزه کاری جهاد کشاورزی خارج است و متقاضی معمولاً در مرحله دوم با سختیهایی روبه رو میشود.
پروندههای سنگین تغییر کاربری با مجوز گلخانه
مدیرکل دفتر فنی امور عمرانی،حملونقل و ترافیک استانداری نیز با تایید اظهارات مزروعی درباره استفاده از مجوزهای گلخانه برای تغییر کاربریها به خراسان رضوی گفت: اگرچه این موضوع فراگیر نبوده است اما مواردی وجود داشته و پروندههایی نیز در این زمینه تشکیلشده است که متقاضی بعد از دریافت مجوزهای لازم برای احداث گلخانه، تغییر کاربری داده و این موضوع در کارگروه امور زیربنایی استان نیز مطرحشده است.
مهدی سالیانی با تایید وجود اختلافنظرهایی در زمینه صدور مجوزهای کشت گلخانهای در استان افزود: این اختلاف باید در کارگروه امور زیربنایی بررسی شود. درواقع کشت گلخانه تغییر کاربری نیست و احداث ساختمان در حد اتاق نگهبانی و این موضوعات هم قابلقبول است اما پروندههای سنگینی موجود است که مجوزهای گلخانه به تغییر کاربریهای سنگین و ساخت ویلا منتهی شده است.
وی ادامه داد: برخی اختلافات در واقع ناشی از قوانین بالادستی است؛ بهطور مثال در خود بدنه جهاد کشاورزی ممکن است بخش متولی توسعه کشت، موافق این موضوع ولی امور اراضی مخالف آن باشد، به همین دلیل موضوع باید در کارگروه امور زیربنایی استان بررسی و چارچوبی برای آن مشخص شود.
هیچ پروندهای در امور اراضی تشکیل نشده است
مدیر امور اراضی جهاد کشاورزی استان نیز درباره تخلفات و سوءاستفادههایی که از پروانههای گلخانه انجامشده است، گفت: تاکنون هیچ پروندهای در این باره تشکیل نشده است که متقاضی، مجوز تأسیس گلخانه گرفته ولی برای کاربری دیگری استفاده کرده باشد.
حمید قزاقی درباره اختلاف 50 هکتاری بین مجوزهای صادرشده با گلخانههای تأسیسشده در استان گفت: بدون شک این 50 هکتار متعلق به کسانی بوده که بنا به هر دلیلی مانند تأمین اعتبار موردنیاز موفق به احداث گلخانه نشدهاند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شلیک قدوس به حافظه کی روش !
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مرحله اول طرح پیش فروش لوازم خانگی با مجوز ستاد تنظیم بازار، از امروز آغاز میشود.
تولیدکنندگان میتوانند بر اساس ضوابط سازمان حمایت به پیشفروش لوازم خانگی اقدام کنند. به گزارش میزان، این طرح شامل ۱۶۰ محصول شامل یخچال، فریزر، لباس شویی، اجاق گاز، الایدی و لوازم خانگی کوچک، تا سقف ۵۰ هزار دستگاه، است که به مدت محدودی ادامه خواهد داشت. بر این اساس، برای هر کالایی که سقف فروش پُر شود، سایت بسته شده و مصرفکنندگان میتوانند برای مرحله بعدی، درخواست خود را ثبت کنند. طبق این طرح، قیمت محصولات به صورت قطعی است و با تغییرات قیمتی خریدار ملزم به پرداخت اضافه نیست. همچنین به ازای هر ماه دو درصد تخفیف به خریدار داده می شود. قیمتهای درج شده برای محصولات عرضه شده در این طرح مورد تایید سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان بوده و در سامانه ۱۲۴ ثبت شده است. مصرفکنندگان در این طرح باید به سایت مراجعه و پس از انتخاب سبدی از کالاهای مورد نیاز، وجه را واریز کنند. در مفاد این طرح آمده است که اگر تولیدکننده نتواند در موعد مقرر به تعهد خود عمل کند، ماهانه ۲۵ درصد جریمه به خریدار پرداخت خواهد کرد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس کل دیوان محاسبات کشور گفت: همه شهرداران کشور ازجمله شهردار تهران مشمول قانون جدید منع به کارگیری بازنشستگان هستند. بر اساس قانون جدید ۱۷۰ تا ۲۰۰ نفر از مقامات یا هم ترازان آنها باید پست شان را ترک کنند. وی گفت: ۱۵ استاندار کشور هم مشمول این قانون هستند و باید تا پایان فرصت قانونی مسئولیت شان را تحویل دهند. عادل آذر که در برنامه گفت و گوی ویژه خبری سخن می گفت، بیان کرد: بر اساس قانون جدید حدود ۲۰۰ نفر از مقامات یا هم ترازان آنها باید پست شان را ترک کنند.
وزارت کشور: 14 استاندار بازنشسته تغییر می کنند
در همین حال و بنابرخبر ایسنا، سخنگوی وزارت کشور با اشاره به اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان در وزارت کشور اظهار کرد: پس از ابلاغ اصلاحیه ماده واحده این قانون از سوی رئیس جمهور، پرونده اداری و استخدامی مدیران وزارت کشور از حیث شمول یا عدم شمول در قانون منع به کارگیری بازنشستگان در دستور کار قرار گرفت.
سیدسلمان سامانی افزود: با توجه به بررسیهایی که تاکنون صورت گرفته است، تعداد 14 استاندار، 11 معاون استاندار، پنج فرماندار، 12 نفر از مدیران ستاد وزارت کشور و 12 نفر از ستاد 31 استانداری کشور بازنشسته هستند که باید سمت خود را ترک کنند.سخنگوی وزارت کشور با بیان این که فرصت دو ماه برای اجرای این قانون و تغییر مدیران بازنشسته پیشبینی شده است که در زمان مقرر انجام خواهد شد، تصریح کرد: پرونده اداری و استخدامی یکی دیگر از استانداران از نظر شمولیت در قانون منع به کارگیری بازنشستگان بین دستگاه های متولی امر در حال بررسی است که در چند روز آینده شرایط ادامه کار وی مشخص خواهد شد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.