چرا احیای سلمان رشدی برای غربیها مهم است؟
پایگاه تحلیلی رصد- اخیرا با انتشار خبر حضور و سخنرانی سلمان رشدی در نشست خبری افتتاحیه نمایشگاه کتاب فرانکفورت، «سید عباس صالحی» معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعتراض رسمی خود را به مسئولان برگزاری آن اعلام کرد. تعدادی از ناشران ایرانی هم در نامهای به رئیس این نمایشگاه اعتراض خود را اعلام کرده بودند؛ اما «یورگن بوز» در پاسخ به این نامه نوشت: «آقای رشدی در مورد کتاب جدیدش که ماه گذشته چاپ شده است، صحبت میکند. ما خوشحالیم که آقای سلمان رشدی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت صحبت میکند، چرا که این نمایشگاه همیشه طرفدار آزادی بیان بوده است».
اشاره« بوز» به لزوم رعایت آزادی بیان، به سخنرانی رشدی در همین موضوع و رونمایی از دوازدهمین رمان او با نام «۲ سال، ۸ ماه و ۲۸ شب» (معادل هزار و یک شب معروف) باز میگردد. به این ترتیب مشخص شد که حضور پدیدآور آیات شیطانی برای دستاندرکاران این نمایشگاه آن قدر مهم هست که نسبت به این گونه اعتراضات بی توجه باشند. سرانجام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصمیم به عدم حضور ناشران ایرانی در نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت گرفت و اعلام کرد «علی رغم آمادگیهای قبلی و صرف هزینههای فراوان از حضور در این نمایشگاه خودداری میکند».
تاریخ یک ارتداد!
سلمان رشدی ۶۸ ساله پس از انتشار رمان موهن «آیات شیطانی» در سال ۱۳۶۷ و صدور حکم تاریخی ارتداد از جانب امام خمینی(ره) روزگار عجیبی را پشت سرگذاشته است. گفته میشود که در نخستین ماههای پس از انتشار کتاب و بالاگرفتن اعتراضات مسلمانان به محتوای ضد دینی آن، سلمان رشدی در طول یک ماه بیش از 15 بار محل سکونت خود را تغییر داد و در حال حاضر هم در مکانهای ناشناخته و با حفاظت چندلایه پلیس روزگار میگذراند. دولت انگلستان که زمینه انتشار کتاب آیات شیطانی را فراهم کرده بود نیز با صرف هزینههای فراوان مسئولیت حفاظت از جان او را به عهده گرفته است. هزینههایی که برای «اسکاتلند یارد» بین یک تا ۱۰ میلیون پوند در سال آب میخورد. این ولخرجی بی پشتوانه دولت بریتانیا، اعتراض افکار عمومی این کشور را نیز در پی داشت به گونهای که حتی شاهزاده چارلز (ولیعهد انگلستان) یک بار اعلام کرد سلمان رشدی سرباری پرخرج برای مالیات دهندگان انگلیسی است!
سلمان رشدی؛ مهرهای نسوخته برای تداوم خصومت
چرا سلمان رشدی همچنان برای کشورهای غربی دارای اهمیت است و این کشورها حاضرند با وجود حساسیت افکار عمومی در کشورهای اسلامی به خاطر حمایت از این نویسنده هتاک متحمل هزینههای مادی و معنوی فراوانی شوند؟
شاید بسیاری بر این اعتقاد باشند که سلمان رشدی مهرهای سوخته است. مهرهای که با جنجال در اواخر دهه ۱۹۸۰به تدریج به حاشیه رفت و لزومی ندارد که با مرور تلاش مذبوحانه او برای توهین به ساحت نورانی پیامبر اسلام و بزرگان دینی و همچنین حکم تاریخی امام، شهرت از دست رفته او را بازیابی کرد. اگر رگههای انفعالی این نگرش را کنار بگذاریم، اقدامات گاه و بیگاه برخی کشورهای غربی در احیای ادبی و اجتماعی سلمان رشدی ما را به تامل وامی دارد. انتشار دو رمان مهم رشدی در سالهای اخیر به نام های« دلقک شالیمار» در سال ۲۰۰۵ و «لوکا و آتش زندگی» در سال۲۰۱۰ با تبلیغات قابل توجه رسانههای غربی به ویژه انگلستان همراه شد. درحالی که به گفته بسیاری از منتقدان ادبی همین کشورها، این دوکتاب از لحاظ ابعاد هنری و زیبایی شناختی آثاری معمولی محسوب میشدند.
سلمان رشدی در سال ۲۰۰۷ به پاس خدماتش به دنیای ادبیات از جانب «الیزابت دوم»؛ ملکه انگلستان نشان شوالیه و لقب «سر» ( Sir)را دریافت کرد. لقبی که تنها به چهرههای دارای خدمات شایسته در عرصههای گوناگون ادبی، فرهنگی، علمی و ورزشی داده میشود. این که خدمت بزرگ سلمان رشدی به پیشرفت فرهنگ جهانی چه بود که ساکنان قصر باکینگهام را برای اعطای چنین نشانی مجاب کرده است، جای سوال دارد!
این بار نیز نمایشگاه کتاب فرانکفورت به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جهانی حوزه کتاب از میان صدها نویسنده شناخته شده و پرطرفدار، انگشت بر نام نویسنده هتاک ساکن ناکجاآباد گذاشته است. دولتهای غربی همچنان تلاش میکنند این جریان ضد دینی که هر از گاهی با جنجال سازی و اقدامات مذبوحانه احساسات دینی مسلمانان را جریحه دار میکند زنده نگه دارند. آنها از این طریق هم میزان واکنش افکار عمومی کشورهای اسلامی را میسنجند و هم در درازمدت و در صورت نبود نیروی واکنشی موثر، خطوط قرمز جوامع را نارنجی کرده و سپس بیرنگ و لعاب میسازند. این تلنگر، گاه با چاپ کاریکاتورهای موهن و گاه با قیل و قال دجالهای قرآن سوز و یا اکران فیلمهای حساسیت برانگیز دینی بروز میکند.
وقتی رئیس یک نمایشگاه بزرگ کتاب در قلب اروپا با جرات و قاطعیت سخنرانی سلمان رشدی را مایه افتخار و امتیازی برای این رویداد فرهنگی میداند دیگر نمیتوان نگاهی خوش بینانه به موضوع داشت. احیای نام سلمان رشدی نشان میدهد که او فراتر ازیک شخص، نماینده یک جریان دارای هدف است که هر لحظه به شکلی بت عیار خویش را بزک کرده و بر صدر اخبار مینشاند. بتی که این بار در قالب رمان««۲ سال، ۸ ماه و ۲۸ شب» نویسنده هتاک رخ نمایان کرده است.