حزبا... به تازگی با حدود ۲۰۰ موشک مواضع صهیونیستها تا عمق ۴۰ کیلومتری اراضی اشغالی را درهم کوبید. من اما به یاد سختترین روزهای تابستان ۹۴ بودم. روزهایی که از سوریه هر روز خبر سقوط چند شهر میآمد، در یمن ائتلاف هر روز مواضع جدیدی را فتح کرده و عراقیها هم مشغول پاکسازی قدم به قدم فلوجه بودند.
در همان روزها در سوریه اما عملیات مشترکی توسط حزبا... و ارتش سوری آغاز شده بود که هدفش آزادسازی الزبدانی بود. جنگی که بیش از دو ماه طول کشید و عملا تبدیل به نبردی خانه به خانه شد.
میدان مهرجان، المحطه، مسجد امام علی(ع)، کحاله و محله سلطانی الزبدانی را هیچگاه از خاطر نمیبرم، روزهایی که ساعت به ساعت منتظر خبر پاکسازی یک خیابان بودیم و آزادسازی یک محله، برای ما اوج شادی بود!
حتی به یاد دارم که به کار بردن برکان توسط حزبا... در اواسط جنگ هم باعث شور و شعف خاصی شده بود! ۹ سال بعد اما دوستداران مقاومت به کمتر از موشکباران حیفا توسط حزبا... راضی نیستند آن هم زمانی که ارتش یمن و مقاومت عراق کشتیهای تجاری را در همان بندر حیفا در عملیاتهای مشترک میزنند. لذا فقط میتوان گفت الحمدلله علی هذه النعمه ...