
تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 147
واسطه آشنایی مردمان امروز با مولانا
گفتوگوی خراسان با عبدالجبار کاکایی درباره تازهترین اثرش به نام «شرح اشتیاق» که شامل گزیدهای از مطالب کارگاههای پرطرفدارِ مثنویخوانی اوست

مولانا در همان ابتدای مثنوی میگوید: «هرکسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من». از قرن هفتم هجری تا امروز تعداد زیادی از مفسران و شارحان، مثنوی معنوی مولانا را تفسیر و شرح کردهاند؛ چون کلام مولانا زنده و پویاست و هرکس به سهم خود جرعهای از این دریای معرفت برمیدارد. مثنوی معنوی از کتابهای ارزشمند ادبیات ماست که حتی در روزگار امروز هم کارکرد دارد و خواندنش ضروری است؛ چرا که مولانا از حقیقت انسان و آفرینش و ارتباط باخدا میگوید؛ مفاهیمی که هیچوقت تکراری و کهنه نمیشوند. یکی از افرادی که در این روزها به شرح و تفسیر مثنوی مشغول است و انصافاً هم این کار را با جذابیت، سادگی و روانیِ هرچهتمامتر انجام میدهد، عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرای شناختهشده کشورمان است. ویدئوهای شرح مثنوی کاکایی در صفحات مجازی دستبهدست میشوند و طرفداران زیادی دارند. او ساده و به دور از پیچیدگیِ کتابهای شرح مثنوی، کلام مولانا را برای مخاطب توضیح میدهد. جمعه گذشته، 11 خرداد، تازهترین کتاب عبدالجبار کاکایی به نام «شرح اشتیاق» که شاملِ گزیدهای از مطالب کارگاه شرح و تفسیر مثنوی معنوی و غزلیات شمس است، در فرهنگسرای ارسباران تهران رونمایی شد. در ادامه، گفتوگوی ما را با عبدالجبار کاکایی درباره کتاب «شرح اشتیاق» و لزوم مثنویخوانی در روزگار امروز میخوانید.
«شرح اشتیاق»، مقدمه فهم مثنوی
عبدالجبار کاکایی کتاب «شرح اشتیاق» را پیشنیازی برای فهم مثنوی معرفی میکند و میگوید: «در این کتاب مباحثی راجع به موضوعات مهم در مثنوی مطرحشده؛ موضوعاتی مانند نظریه کسب، تخیل و شهود در آثار مولانا، نامهها و مکاتیب مولانا و مقالات و یادداشتهایی که فکر میکنم برای مطالعه مثنوی لازم است خوانده شود. اینها مفصل در کارگاههای مثنوی من شرح دادهشده، اما موجز و مختصر همراه با اَعلام و پانویس در این کتاب برای کسانی که میخواهند با مثنوی مولانا آشنا شوند، جمع شده است. اینها موضوعات اصلی مدنظر مولاناست که علاقهمندان باید با آنها آشنا شوند تا با این موضوعاتِ کلیدی به فهم افکار و اندیشههای مولانا دست پیدا کنند. کتاب «شرح اشتیاق» بهنوعی پیشنیاز خواندن مثنوی است. مسائلی را که عمدتاً در مثنوی تکرار میشد، احصا کرده و شرح دادهام».

این شاعر و ترانهسرا در ادامه از کارگاههای مثنویخوانیاش میگوید که سالهاست به آن مشغول است، اما هیچ آرشیوی از آنها در دست نیست. کاکایی میگوید: «من شرح مثنوی را سالهاست که در فرهنگسراها یا به شکل خصوصی انجام میدهم، اما متأسفانه این ابتکارِ ضبط و پخش نبود که بعد در فضای مجازی منتشر شود. من شیوه تدریس و شیوه شرح مثنوی و پیچیدهگوییهای رایج را کنار گذاشتم و مسائل مطرح در مثنوی را سادهتر طرح کردم. خوشبختانه دوستانِ موسسه «پیشگامان شعر نوین ایرانیان» که خودم هم متولیاش هستم، این کارگاهها را ضبط کردند و در فضای مجازی هم با استقبال مواجه شد.»
فایده خواندنِ مثنوی در روزگار ما
عبدالجبار کاکایی در پاسخ به این پرسش که در روزگار ما چه لزومی برای خواندن مثنوی مولانا وجود دارد، میگوید: «مولانا ما را با تجربههای دینی آموزش میدهد. بهجای اینکه الفاظ و لغات را در حافظه نگهداریم و هیچ تأثیری نداشته باشد، او ما را باتجربههای دینی آموزش میدهد. البته همه نوع تجربهای در مثنوی هست، اما مهم ترینش تجربههای عمیق دینی و مسائل معرفتی است. ازاینجهت مولانا بیشتر طرف توجه است. دیگر اینکه تنها بستر پرجاذبه و مورد اعتنای عرفان ما، شعر است. زبان شعر با شیوهها و مبالغههایی که معمولاً مرسوم است، بهخوبی عرفان را منتقل میکند. دیگر اینکه مثنوی کتاب منحصربهفردی است. ما در این اثر هم با افکار مولانا مواجهیم و هم با احوالات متلوّن و دگرگونکنندهاش؛ او یکجا اختیاری و جایی دیگر جبری میشود. جایی دست از داستان میکشد و شروع به دعا کردن میکند. جایی از موضوعی ناله میکند که بر شارحان پوشیده است و نمیدانند قصه چیست. شعر مولانا زنده است و آدم با آن انس میگیرد. علیرغم اینکه بلاغت شعر حافظ و سعدی را ندارد، اما شیرینی و لطافتِ ارتباط با مخاطب را دارد».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 126
دیپلماسی نرم سعودی در عراق
دیدار با مراجع شیعه و حرم گردی توسط سفیر سعودی در عراق مورد توجه و استقبال جوانان عراقی قرار گرفته است


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 141
بوداپست؛ صحنهای برای نمایش بزرگ حسن


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 144
ماجرای جن و خون!
دیوان عالی کشور حکم زندان، شلاق و دیه مرد بی رحم را تایید کرد

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، نیمه شب بیست و هشتم فروردین 1400 زن جوانی که ناباورانه از چنگ مرگ گریخته بود، درحالی که مانتوی خود را روی شاهرگ گردنش فشار می داد تا از خونریزی بیشتر جلوگیری کند، به سختی خود را به منطقه ای در اطراف شهر جدید گلبهار رساند که نمایشگر آنتن دهی را روی گوشی تلفن همراهش دید و در حالی که به خاطر گونه شکافته اش به زحمت سخن می گفت شماره همسرش را گرفت و نشانی بیابانی را داد که در آن جا هدف 80 ضربه چاقو قرار گرفته بود.
طولی نکشید که شوهر«ف» سراسیمه و هراسان خود را به جاده روستایی رساند و پیکر خون آلود همسرش را به مرکز درمانی رساند. کادر پزشکی با دیدن اوضاع وحشتناک زنی که هدف ضربات متعدد چاقو قرار گرفته بود، بی درنگ اقدامات درمانی را آغاز کردند و بدین ترتیب این زن که تا یک قدمی مرگ رفته بود، در حالی زندگی دوباره یافت که چهره اش با وارد آمدن تیغه کارد، به طرز وحشتناکی تغییر کرده بود.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با اعلام شکایت زن جوان از مرد 28 ساله ای به نام «ایمان»پرونده ای در این باره تشکیل شد و در روند رسیدگی قضایی قرار گرفت چراکه زن مذکور مدعی بود، مرد 28 ساله او را به قصد قتل به بیابان های اطراف گلبهار کشانده و هدف ضربات متعدد کارد قرار داده است. از سوی دیگر مرد بی رحم نیز به کلانتری گلبهار رفت و خود را تسلیم قانون کرد. با توجه به اهمیت این ماجرای وحشتناک، بررسی های پلیسی و قضایی ادامه یافت و در نهایت این پرونده با صدور کیفر خواست در دادسرای عمومی و انقلاب گلبهار به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد چراکه تحقیقات قضایی از یک ماجرای تکان دهنده حکایت می کرد.
بنابراین خیلی زود جلسه محاکمه به ریاست قاضی هادی دنیا دیده و مستشاری قاضی غلامرضا مصطفوی در مشهد برگزار شد و مرد 28 ساله در حالی پای میز عدالت ایستاد که اظهارات تکان دهنده زن جوان، سکوت عجیبی را بر جلسه دادگاه حکم فرما کرد. او گفت:حدود یک سال قبل در یک شرکت تولیدی استخدام شدم و درآن جا برای اولین بار نگاهم در نگاه «ایمان» گره خورد. او هم در آن شرکت کار می کرد و من به دلیل تخصصی که در رشته روانشناسی داشتم گاهی با او در پارک های چناران قرار ملاقات می گذاشتم و برای مشکلاتش او را راهنمایی می کردم. این دیدارها ادامه یافت تا این که روزی پیامکی بر صفحه گوشی تلفنم نقش بست که مرا دعوت به دیداری در پارک لاله کرده بود. با دیدن این پیامک، بلافاصله با او تماس گرفتم و پذیرفتم که بعدازظهر به پارک بروم!
خلاصه وقتی در یکی از خیابان های گلبهار منتظر ایستادم او سوار بر یک دستگاه پراید و به همراه پسرخاله اش به دنبالم آمد اما در یک لحظه دستم را پیچاند و به زور به صندلی عقب پراید انداخت. خودش هم کنارم نشست و در حالی که گردنم را فشار می داد و تهدیدم می کرد از پسر خاله اش خواست تا حرکت کند. آن ها مرا به یک جاده خاکی در اطراف روستای آبقد بردند و بعد از مصرف مشروبات الکلی، درحال استعمال سیگاری بودند که فرد موتورسوار دیگری به آن جا آمد. دقایقی بعد آن جوان موتور سوار به همراه پسرخاله ایمان سوار پراید شدند و از آن جا رفتند. در این هنگام «ایمان»به من گفت: تا ساعت 11 شب می خواهم تو را این جا نگه دارم و جن احضار کنم!
ولی من فقط با او التماس می کردم که اجازه بدهد از آن جا بروم! در آن بیابان سوت و کور هیچ کس صدایم را نمی شنید و او هم توجهی به ترس و التماس هایم نمی کرد. بالاخره مرا سوار موتورسیکلت کرد و به داخل ویرانه ای در همان اطراف برد. او باز هم سیگاری دیگری کشید. هوا تاریک و سرد بود که در یک لحظه تصمیم به فرار گرفتم. همه توانم را در پاهایم جمع کردم و پا به فرار گذاشتم اما هنوز 300 یا 400 متر بیشتر ندویده بودم که به خاطر تنگی نفس از حرکت ایستادم و دیگر نتوانستم به فرار ادامه بدهم چرا که نفسم بالا نمی آمد. در این هنگام «ایمان» از پشت سر با موتور سیکلت رسید و با چاقو چند ضربه به سر و گردنم زد. خون از سر وصورتم بیرون می زد که بی حال روی زمین افتادم ولی او دست بردار نبود و با خشمی وحشتناک همچنان ضربات کارد را بر صورت و پیکرم فرود می آورد به طوری که تیغه کارد گونه ام را شکافته بود و او همچنان بی رحمانه ضربات وحشتناک را بر نقاط مختلف بدنم می زد. او آخرین ضربه را بر شاهرگ گردنم فرود آورد و سوار بر موتورسیکلت ازآن جا گریخت. من هم دیگر بر اثر شدت خونریزی چیزی نفهمیدم. حدود یک ساعت بعد به خاطر سردی هوا زمانی به هوش آمدم که خون همه پیکرم را فرا گرفته بود. مانتوام را بیرون آوردم و آن را روی گردنم گذاشتم تا از خون ریزی بیشتر جلوگیری کنم. سپس با سختی و در حالی که توانی نداشتم، خودم را آرام آرام به نقطه ای کشاندم که گوشی تلفن آنتن می داد. وقتی گوشی آنتن داد، امید به نجات پیدا کردم و با زحمت شماره همسرم را گرفتم و نشانی جاده خاکی را به او دادم که مدتی بعد هم او از راه رسید و مرا از مرگ نجات داد.
بنا بر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، به دنبال اظهارات تکان دهنده این زن جوان، مرد 28 ساله نیز در جایگاه متهم قرارگرفت تا به سوالات تخصصی و فنی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی پاسخ دهد. او پس از تفهیم اتهامات شروع به قتل عمدی،ایراد ضرب و جرح عمدی وشرب خمر از سوی قاضی دنیا دیده(رئیس دادگاه) به معرفی کامل خود پرداخت و در دفاع از اتهامات مذکور گفت: مدتی با «ف» ارتباط داشتم و در واقع می خواستم با او ازدواج کنم ولی بعد متوجه شدم که او مرا سرکار گذاشته است چراکه او همسر و فرزند داشت و مرا فریب داده بود به همین خاطر هم ناراحت و عصبانی شدم و در حالی که مشروبات الکلی مصرف کرده بودم، او را هدف ضربات چاقو قرار دادم.
اما شما در پلیس آگاهی اعتراف کردید که از تاهل «ف» اطلاع داشتید؟ بله! بعد از آن که متوجه شدم «ف» متاهل است، دیگر او ول کن نبود و مدام پیام می داد و به من پیله کرده بود.
آیا این موارد دلیلی برای قتل می شود؟ من قصد کشتن او را نداشتم!
اما شما قبلا گفتید که می خواستم او را بکشم! اکنون نمی دانم زنده است یا نه؟ این حرف ها را گفتم چون حال خوبی نداشتم.
مشربات الکلی هم مصرف کرده بودید؟ بله!
از چه کسی مشروب تهیه کردید؟ از فردی که در چناران او را می شناختم، مقداری خریدم.
زمانی که «ف» را با چاقو می زدید، هوا تاریک بود؟ اوایل تاریکی هوا بود.
محلی که پیکر زخمی «ف»را رها کردی با جاده چقدر فاصله دارد؟ حدود2 یا 3 کیلومتر.
فکر نکردید به خاطر خونریزی جان خود را از دست بدهد؟من مشروب خورده بودم و چیزی نمی فهمیدم.
به عنوان آخرین دفاع،حرفی داری؟خودش مقصر بود که مرا فریب داد.
بر اساس گزارش روزنامه خراسان، درپی اعترافات صریح متهم و تکمیل تحقیقات، قضات دادگاه با توجه به استاد و مدارک محکمه پسند، وارد شور شدند و در نهایت متهم این پرونده هولناک را به خاطر شروع به قتل به تحمل 10 سال زندان، به اتهام شرب خمر به تحمل80ضربه شلاق و برای ایراد ضرب و جرح عمدی به پرداخت دیه سنگین محکوم کردند.
در این رای که به امضای قاضی هادی دنیا دیده و قاضی غلامرضا مصطفوی رسیده، به تناقض ها و ادعاهای عجیب متهم در مراحل دادرسی اشاره شده است که در صدور حکم مجازات وی نقش مهمی دارد. در این رای به قصد قتل از سوی متهم تاکید و عنوان شده است که به نظر دادگاه، متهم صرفا به قصد قتل، شاکیه را از شهر دور کرده و او را هدف ضربات متعدد چاقو به سر و صورت قرار داده است به طوری که گونه وی شکافته و سپس او را در تاریکی شب و در بیابان رها کرده است. سپس در مرکز انتظامی عنوان داشته که نمی دانم زنده است یا نه؟! و در واقع انتظار مرگ وی را داشته است!
همچنین در بخش دیگری از رای قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به آثار زیانبار این رفتار متهم بر شاکی اشاره شده که تا پایان عمر بر چهره وی باقی خواهد ماند. بنابراین دادگاه با استناد به موادی از قانون مجازات اسلامی رای به محکومیت وی داده است.
به گزارش روزنامه خراسان، با اعتراض متهم و وکیل مدافع وی به حکم مذکور، این پرونده در شعبه 49 دیوان عالی کشور مورد بررسی های دقیق قضایی قرار گرفت که در نهایت قضات با تجربه دیوان عالی نیز پس از مطالعه سطور این پرونده حیرتآور و بررسی های حقوقی و قضایی بر رای قاطع دادگاه کیفری، مهر تایید زدند و بدین ترتیب، پرونده مذکور در مرحله اجرای حکم قرار گرفت تا درس عبرتی برای افرادی باشد که در مسیر شیطانی قدم بر می دارند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 82
مسئله تورم روی میز دولت چهاردهم

خراسان در سلسله گزارش هایی با مهر «تا انتخابات» سراغ مهم ترین مسائل روز کشور و پرونده های پیش روی رئیس جمهور آینده رفته است تا به سهم خود به تبیین مهم ترین مسائل کشور و تبدیل این مسائل به دستور کار پیش روی نامزدهای تصدی پست ریاست جمهوری کمک کند.
در حوزه اقتصاد، خراسان از روز گذشته با تیتر «رشد اقتصادی مثبت اما نفتی» نخستین گزارش خود را با مهر «تا انتخابات» درباره وضعیت رشد اقتصادی کشور کار کرد اما امروز با تیتر «نسخه پیچیده تورم مزمن» به سراغ شاخص ملموس تورم رفته است. شاخصی که همه ما حقوق بگیران کاملا آن را درک می کنیم. از اجاره هایی که سال به سال جهش می زند تا مواد غذایی که هفته به هفته افزایش قیمت می یابد، همگی فشاری سنگین به معیشت خانوارها وارد می کند.
از اواخر دهه 40 که رشد درآمدهای نفتی موجب شد تا اقتصاد ایران به درآمد نفت وابسته شود، تورم نیز به جزء ثابت اقتصاد ایران تبدیل شد و تنها در معدودی از سال ها توانستیم به صورت مقطعی تورم تک رقمی را تجربه کنیم. به ویژه از سال 97 تاکنون اقتصاد ایران وارد دوره ای از تورم حاد با میانگین نرخ 40 درصد شده است. به عبارتی 5 سال مستمر تورم بالای 40 درصد که در اقتصاد ایران بی سابقه است.
درباره ریشه های تورم بحث های زیادی مطرح است اما در نهایت رشد نرخ ارز و رشد نقدینگی را باید جزو عوامل اصلی دانست. رشد این دو شاخص نیز به ناترازی های داخل اقتصاد ایران که در ادامه فهرست شده بازمی گردد.
1 - ناترازی ارزی - تجاری که نشان می دهد اقتصاد ایران بدون نفت در تامین ارز مورد نیاز خود برای واردات مواد غذایی و کالاهای واسطه ای کمبود دارد و زمانی که سراغ ارز نفتی می رود به دلیل نوسان شدید قیمت و حجم صادرات نفت (در شرایط تحریم) در سال های کمبود درآمد نفتی دچار کسری ارزی می شود.
2 - ناترازی انرژی که خود را بیش از همه در بنزین، گاز و برق نشان می دهد. به طور مشخص در سال گذشته بیش از 3 میلیارد دلار به واردات بنزین و گازوئیل اختصاص یافت اما رشد قیمت بنزین و مصلحت جویی های سیاسی و اجتماعی که به ویژه پس از آبان 98، افزایش قیمت بنزین را سخت کرده است. همچنین پیش افتادن مصرف برق از تولید آن و خطر کاهش تولید گاز از پارس جنوبی به دلیل افت فشار این میدان، ما را در تامین انرژی دچار مشکل خواهد کرد و اثر این اتفاق در واردات بنزین و کاهش صادرات برق و گاز موجب افت درآمدهای ارزی و تورم شده است.
3 - ناترازی بودجه که ناشی از کسری بودجه به دلیل افت درآمدهای نفتی است. اگرچه اقدامات مثبتی برای افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در بودجه شده است اما شدت افت درآمدهای نفتی و جبران آن با جهش نرخ ارز و همزمان تداوم رشد هزینه های جاری بودجه به ویژه از منظر ناترازی صندوق های بازنشستگی و وابستگی فزاینده این صندوق ها به بودجه دولت موجب شده است تا استقراض دولت از بانک مرکزی، از بانک های عامل و در مجموع روش های تامین مالی تورم زا در سال های اخیر بیشتر شود.
4 - ناترازی بانکی که به ویژه به تناسب رشد بانک های خصوصی و مشابه این بانک ها و موسسات اعتباری در جذب سپرده با نرخ های سود بالا و اختصاص منابع بانکی به شرکت های زیرمجموعه، همزمان با فشار دولت به بانک ها برای تامین مالی طرح های مدنظر دولت، موجب شده است تا نظام بانکی و به ویژه برخی بانک های مخرب به موتورهای رشد نقدینگی تبدیل شوند.
در چنین شرایطی می بینیم که مهار تورم برخلاف تصور رایج در بخشی از مدیریت اجرایی که بر تشدید نظارت بر بازار و قیمت گذاری برای مهار تورم نظر دارد، به چاره اندیشی برای کاستن از ناترازی های اقتصاد بازمی گردد. در حقیقت مهار تورم به مجموعه گسترده ای از سیاست های اقتصادی بازمی گردد که بتواند ناترازی ها در بخش های ارزی، انرژی، بودجه و نظام بانکی را درمان کند. پیمودن این مسیر سخت است و اگرچه دولت و مجلس اقداماتی را در این زمینه آغاز کرده اند اما دولت چهاردهم برای رفع ناترازی در هر یک از این بخش ها باید اقدامات متعدد و مستمری را در پیش بگیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 97
ناکامی سند ملی 20ساله حاشیه نشینی
آمارهای متفاوت 6 تا 18 میلیون حاشیه نشین نشان از بلبشو در مدیریت این آسیب اجتماعی است. با وجود سند ملی و تصریحات قانونی در برنامه های توسعه کشور درباره درمان آن، اما حاشیه نشینی بنابر گزارش فروردین مرکز پژوهش های مجلس در حال افزایش است. رئیس جمهور آینده، درباره این معضل چه برنامه ای دارد؟


از سرشماری سال 1395 که تعداد حاشیه نشینان را 6 میلیون و 200 هزار نفر در 153 محله و منطقه حاشیه ای و غیررسمی برشمرد تا امروز، آمارهای متفاوتی درباره تعداد حاشیه نشینان در کشور منتشر شده است. یکی از این آمارها که رقم خوفناکی را روایت می کند، گفته شهریور 1402 ناصر رضایی، معاون توسعه شهری شهرهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی در گفت وگو با رادیو بود که از رقم ۱۸ تا ۳۸ میلیون حاشیه نشین در کشور حکایت می کرد. این مسئول در یک گفت وگوی رادیویی گفته بود: «در سالهای اخیر حاشیه نشینی در کشور افزایش قابل توجهی داشته و بر اساس آمار گزارش شده، ۱۸ تا ۳۸ میلیون حاشیه نشین در کشور زندگی میکنند.»
حاشیه نشینی متوقف نمی شود
در همین حال که آمارهای متفاوت از حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی مطرح می شود، این را هم باید بدانیم که با وجود تاکیدات و مصرحات قانون و برنامه های توسعه کشور اما روند سکونتگاه های غیررسمی هیچ گاه متوقف نشده است. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در فروردین گذشته در گزارشی بر این واقعیت تصریح کرد:«به رغم همه برنامه ریزی ها و اقدامات صورت گرفته طی سال های اخیر، میزان جمعیت و مساحت سکونتگاه های غیررسمی در کشور، افزایش یافته است.»
سامان دهی حاشیه نشینی با کدام پول؟
در واکاوی هر مسئله و آسیبی اولین پرسش، این می تواند باشد که برای رفع آن چه میزان بودجه درنظر گرفته شده است؟ خیلی ساده و بدون مراجعه به مستندات، می توان حدس زد که کمبود بودجه ای و منابع مالی تنها مشکل و یا مهم ترین مشکلی است که مدیریت این آسیب را آزار می دهد همان طور که گزارش جدید مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز تناسب نداشتن میزان بودجه های اختصاصی رفع حاشیه نشینی را تایید کرده است.
همه این غصه ها را بگذارید در کنار مصرحات قانونی در برنامه ای همچون ششم توسعه کشور (از 96 تا پایان1400 ) که بر دولت تکلیف کرده بود سالانه 10 درصد از حاشیه نشینی بکاهد، اما آیا این 10 درصدها انجام شد؟ آیا طی سال های 96 تا پایان 1400، 50 درصد از حاشیه نشینی کاسته شد؟ که نه تنها نشد، بلکه مرکز پژوهش های مجلس معتقد است، در سال های اخیر بر حجم سکونتگاه های غیررسمی افزوده شده است. شهرام دبیری رئیس شورای عالی استانها هفته گذشته در این زمینه گفته است: «متاسفانه برای کاهش سالانه 10 درصد از حاشیه نشینی تاکنون اقدامات خوبی انجام نشده ، مشکلات حاشیه نشینی و اهالی ساکن در این بخشها خیلی بیشتر از مشکلات مردم ساکن در بافت فرسوده است و یک سری معضلات اجتماعی هم در این نواحی وجود دارد و بعضی نقاط در حاشیههای شهرها نیز خیلی مسکنهای خطرناک با وضعیت بحرانی دارند و اگر سیل یا زلزلهای بیاید فاجعهای رخ میدهد.»
20 سال از تدوین سند ملی حاشیه نشینی گذشت اما...
به همه تاکیدات قانونی در برنامه های توسعه کشور، سند ملی «توانمندسازی و سامان دهی سکونتگاههای غیررسمی» مصوب سال ۱۳۸۲ را هم اضافه کنید که تا امروز آن طور که باید نتوانسته مرهمی بر زخم بزرگ حاشیه نشینی قرار دهد. یک پژوهش جدید که «سیاستها و برنامههای مرتبط با پدیده اسکان غیررسمی ایران با تاکید بر دو دهه گذشته (۱۳۸۰ تا ۱۴۰۲)» را بررسی و به تازگی نتایج آن را منتشر کرده در این باره می گوید: به دلایل متعددی این سند نتوانست به اهداف خود بهویژه در حوزه پیشنگری و پیشگیری دست یابد و با تغییر دولت و در دستور کار قرار گرفتن مسکن مهر، اقدامات کمرنگ شد. مسکن مهر نیز که یکی از اهداف مهم آن تامین مسکن برای گروههای کمدرآمد بود، نتوانست مانع از رشد و گسترش سکونتگاههای غیررسمی در کشور شود.جالب تر از همه این موارد این است که دولت یازدهم نیز در سال 1393با این استدلال که احیا، به سازی و نوسازی شهری، امری چند بعدی و بیندستگاهی است و اتخاذ رویکرد و سیاستی جامع و یکپارچه برای هدایت روند رشد و توسعه شهرها ضروری است؛ سند ملی راهبردی احیا، به سازی و نوسازی و توانمندسازی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری در سال ۱۳۹۳ به تصویب هیئت وزیران می رساند. با این حال اما با وجود دو سند ملی مصوب سال های 1382 و 1393 معضل حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی نه تنها درمان نمی شود که در حال افزایش است.
مطالبه از نامزدهای ریاست جمهوری نهم
بر اساس آن چه ذکر شد بحران حاشیه نشینی که گریبان کلان شهرهای کشورمان را می فشارد آسیبی چندبعدی است که نه تنها برنامه ریزی ها برای کنترل آن موفق نبود ،بلکه در حال گسترش است آسیبی که بر اساس آمارها تقریبا حدود 20 درصد از جمعیت کشور را درگیر خود کرده است.بر این اساس به نظر میرسد با توجه به اهمیت،پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله ،بحران حاشیه نشینی از جمله موضوعاتی است که نامزدهای انتخاباتی باید نسبت به حل و فصل آن دارای برنامه باشند و در رقابت های انتخاباتی نسبت به آن اعلام برنامه و موضع کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 112
نسخه پیچیده تورم مزمن
پس از رهاشدگی موتورهای تورم در سال های آخر دولت قبل، دولت سیزدهم اقداماتی از جمله کنترل نرخ ارز و همچنین رشد نقدینگی انجام داد تا این رهاشدگی را کنترل کند. با این حال، کاهش نرخ تورم در نهایت نیازمند زمان بیشتر و مدیریت ابعاد مختلف آن توسط دولت آینده است

به گزارش خراسان، اقتصاد ایران از سال 97 و پس از شدتیابی تحریم ها با تورم های بالا روبهرو شد. دولت سیزدهم نیز در شرایطی آغاز به کار کرد که تورم سالانه در میانه کانال 40 درصد بود. این رقم در نیمه دوم 1401 و اوایل 1402 تا حدود 50 درصد هم بالا رفت (تورم نقطه ای نیز به حدود 55 درصد رسید)، در ادامه اما با اقداماتی که دولت سیزدهم انجام داد، این شاخص به همراه شاخص تورم نقطه ای روند نزولی به خود گرفته است. به طوری که طبق آخرین داده های مرکز آمار در اردیبهشت، تورم نقطه ای به حدود 31 و سالانه به حدود 37 درصد رسیده است.
2 ریشه اصلی تورم در اقتصاد ایران
ورای عوامل مختلفی که برای تورم در اقتصاد ایران عنوان می شود، گزارش مرکز پژوهش های مجلس که اردیبهشت پارسال منتشر شد، به طور خلاصه دو ریشه تورم در اقتصاد ایران را معرفی کرده که نشان می دهد در کوتاه مدت نوسان ها و شوک های ارزی و در بلندمدت رشد نقدینگی عوامل اصلی تورم در اقتصاد ایران را تشکیل می دهند.
دولت سیزدهم با ریشه های اصلی تورم چه کرد؟
با توجه به این موارد، آمارهای رسمی حاکی از این است که دولت سیزدهم به درستی به سراغ این ریشه های تورم رفته است. آخرین وضعیت این دو حوزه به شرح زیر است:
1-در حوزه ارزی و در پی اتخاذ سیاست تثبیت ارزی توسط بانک مرکزی، نوسان های نرخ ارز کاهش قابل توجهی پیدا کرده است. گزارش رئیس کل بانک مرکزی در همایش سیاست های پولی و ارزی حاکی از این است که ضریب تغییرات نرخ ارز در بازار غیررسمی از 19.5 درصد در سال 1401 به 5.8 درصد در سال 1402 رسیده است. تغییر این رقم برای اسکناس مرکز مبادله از 12.4 به 1.9 و برای حواله های مرکز مبادله نیز از 10.5 به 2.4 درصد بوده است. اثر این کاهش ضریب تغییرات نرخ ارز خود را در پیش بینی پذیر شدن فضای تولید و کاهش قابل توجه تورم تولیدکننده و در نتیجه کاهش تورم مصرف کننده نشان داده است.
طبق اظهارات فرزین بانک مرکزی برای ایجاد سپر محافظ برای فضای تولید، اقدام به تثبیت نرخ ارز کرده و در عین حال برای جلوگیری از ایجاد رانت، از میخکوب کردن آن نیز تا حد امکان فاصله گرفته، همچنین به دنبال کاهش فاصله نرخ ارز رسمی و غیررسمی نیز هست.
2-اما در حوزه رشد نقدینگی، اقدام بانک مرکزی در کنترل سفت و سخت ترازنامه بانک ها (که یک عامل اصلی رشد نقدینگی به شمار می رود)، موجب شد تا نرخ رشد نقدینگی افت قابل قبولی پیدا کند. به طوری که از 45 درصد در فروردین 1402 به 28.1 درصد در اسفند سال گذشته رسید که نزدیک رقم 25 درصد به عنوان متوسط نرخ رشد نقدینگی بلندمدت اقتصاد قرار دارد.
راه های باقی مانده تا مهار تورم
با توجه به موارد فوق، باید گفت اگر چه گام هایی اساسی برای کنترل و مهار تورم برداشته شده، اما این اقدامات نیازمند زمان برای اثرگذاری به همراه تداوم و یا اجرای اقدامات تکمیلی دیگر نیز هست.
مرکز پژوهش های مجلس در گزارش 18918 خود، به برخی از این موارد اشاره کرده است. با اقتباس از این گزارش، در کوتاه مدت لزوم ادامه سیاست ها برای ایجاد ثبات ارزی دیده می شود. با این حال باید از تعیین دستوری نرخ های ارز اجتناب شود. همچنین در حوزه بازار دارایی ها افزایش هزینه سفته بازی به کمک ابزارهای مختلف نظیر شفاف سازی روابط اشخاص حقیقی و حقوقی در همکاری با دستگاه های قضایی و مرکز اطلاعات مالی وزارت اقتصاد می بایست انجام شود. از آن جایی که یک پایه تورم، ریشه در بازار پول و سیاست های پولی بانک مرکزی دارد، بانک مرکزی می بایست نسبت به اضافه برداشت بانک ها و استفاده از ابزارهایی برای تضمین بازپرداخت این اضافه برداشت ها اقدام لازم را انجام دهد.
اما در حوزه اقدامات بلندمدت، ادامه کنترل کمی نقدینگی و نظارت جدی بر کیفیت توزیع آن (به گونه ای که در شرایط ضیق نقدینگی، بخش های مولد از آن بهره مند شوند) می بایست انجام شود. اصلاح نظام بانکی و تعیین تکلیف بانک های ناسالم، پرهیز از قیمت گذاری هایی که تولید ناترازی در اقتصاد کرده و در نهایت موجب تورم می شوند، اصلاح ناترازی صندوق های بازنشستگی و همچنین انجام مجموعه اقدامات برای کنترل انتظارات تورمی در اقتصاد نیز از دیگر مواردی است که دولت چهاردهم می بایست در جهت اجرای آن ها گام بردارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 173
وعدهها پیش از اعلام صلاحیت ها!
در حالی که تحلیلها از حضور پرشمار داوطلبان ادامه دارد، لاریجانی راه حل مشکلات بورس را عبور از مداخله گری دولت دانست. قالیباف اجرای قانون واردات خودروهای نو و کارکرده را در اولویت دانست. جلیلی نیز گفت:نتیجۀ تحقق برنامه ها، بهره بردن تک تک مردم ایران باید باشد، نه فقط عدهای خاص

جدال توئیتری جهانگیری-زاکانی
در این میان اما توئیت جهانگیری و پاسخ صریح زاکانی به توئیت او مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفت و حکایت از دوئلی جدید میان این دو نامزد اصلاح طلب و اصولگرا داشت. در ابتدا اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی نوشت :« آمدهام: - با درک عمیق از چالشهای پیش روی ایرانِ امروز - با امید به اصلاح رویکردها و رویههای غلط - برای خلق ظرفیتهای تازه - برای احیای سرمایه اجتماعی و پاسداشت کرامت زنان و جوانان من اصلاحطلبم و ملی میاندیشم.» کمی بعد علیرضا زاکانی شهردار تهران در پاسخ به او نوشت:« شما ۸ سال فرصت داشتید درک عمیق خود را در کشور پیاده کنید که نتیجهاش را مردم عمیقا درک کردند. در دو نوبت رقابت انتخاباتی و سه سال دولت شهید جمهور هم بیشترین توهینها و بداخلاقیها را علیه شهیدرئیسی به کار بردید و تخریبش کردید. نسخه واقعی احیای سرمایه اجتماعی، زنده کردن مجدد شعارهای انقلاب بود که پرچمش را رئیسی عزیز به دست گرفت؛ باید همچنان حفظش کرد و راهش را با خدمت صادقانه ادامه داد.»
طحان نظیف: برای گمانه زنی زود است
با وجود این، اگرچه طی روزهای اخیر گمانههایی درخصوص افراد تایید صلاحیت شده در فضای مجازی منتشر شد و برخی نیز با توجه به تایید صلاحیتها در دورههای گذشته احتمال حضور برخی چهرهها را پررنگ تر میدانند اما همان طور که طحان نظیف سخنگوی شورای نگهبان نیز اعلام کرد، بررسی صلاحیتها فرایندی تفصیلی، دقیق و زمانبر است؛ حتی زمان برای گمانهزنی هم زود است:« هشتاد نفر برای کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردند. پروندهها را از وزارت کشور تحویل گرفتیم. هرکدام از این پروندهها در جلسات شورای نگهبان مورد بررسی قرار میگیرد، مباحث و استعلامات مطرح میشود، اعضا نظرات خود را بیان میکنند و در نهایت تصمیمگیری میشود؛ این فرایند به صورت جمعی انجام میشود.فرایند بررسی صلاحیتها طولانی است، اما به صورت دقیق انجام خواهد شد، قانون ۵ روز مهلت برای بررسی صلاحیتها توسط شورای نگهبان پیشبینی کرده که امکان تمدید یک ۵ روز دیگر دارد.از ۵ روز نخست طبیعتاً استفاده خواهیم کرد و از مهلت ۵ روز دوم ممکن است، بخشی از آن استفاده شود.»
تحزب گمشده این روزهای انتخابات
تحلیلگران و رسانهها اما هر یک از زاویهای ثبت نامها در ستاد انتخاباتی را ارزیابی کردند. در همین باره فرهیختگان به نقد حماسه پرشور نامزدها در ستاد انتخابات پرداخت و نوشت :«واقعا چه انگیزهای برای برداشتن شناسنامه و... و رفتن به میدان فاطمی وجود دارد؟ به نظر میرسد هیچ توجیه منطقی غیر از ورود به باشگاه «چانهزنی سیاسی» نمیتواند این حجم از ثبتنام اهالی سیاست برای پست حساس ریاستجمهوری را توضیح دهد. برای برخی همینقدر که جلوی دوربینها و پخش زنده تلویزیونی بهعنوان کاندیدا معرفی شوند، کافی است و بارشان را بستهاند! برای سطح بالاتر، عبور از سد شورای نگهبان و قرار گرفتن در لیست نهایی سرمایه گرانبهایی محسوب میشود. با این سرمایه، پستهای حساس و مهم و... در آینده تضمین خواهد شد. ایده «سنگ مفت، گنجشک مفت» در قامت سیاسی هم ریشه و بنیاد این باشگاه چانهزنی است.» محسن مهدیان تحلیلگر سیاسی نیز از زاویه دیگری این موضوع را مورد نقد قرار داد و نوشت: «وجود80 نامزد ثمره نبود تحزب است تا دیروز ریش سفیدها بار نبود احزاب را به دوش میکشیدند و حالا که دیگر بزرگتری نیست این تکثیر عجیب رقم خورده است.روح آیت ا... مهدوی کنی و مرحوم عسگراولادی شاد.با این حال این دوره فرصت طراحی فرایندی است که خود نامزدها با عقلانیت ایثار جای خالی ریش سفید و حزب را پر کنند.» شرق نیز ، در سرمقاله خود از زاویه دیگری به حضور 80 نامزد پرداخته و میگوید: «یک تحصیلکرده فلسفه معده مردم را جراحی نمیکند. یک قصاب آرایشگری نمیکند و...مشکل از جایی شروع میشود که معیارها در هم میریزند و وضعیت بیمعیاری حاکم میشود.» این رسانه همچنین تحلیل میکند در این شرایط میدان برای عدهای باز میشود تا در بلبشوی ناشی از بیمعیاری تلاش میکنند به جاهایی دست بیندازند که شایسته آن نیستند. در نهایت معتقد است بیمعیاری نشانه مهمی از گسستگی نظم حقوقی است. البته تحلیلگری هم از زاویه متفاوتی به این ماجرا نگاه کرده و معتقد است لیست بلندبالا و متنوع کاندیداها حاکی از باز بودن دست شورای نگهبان برای برگزاری یک انتخابات باشکوه است. در ادامه خطاب به شورای نگهبان میگوید مطالبه منطقی و عقلانی این است که با لحاظ کردن اصل مشروع «مشارکت حداکثری» زمینه آن انتخابات باشکوه را فراهم کند. همچنین تحلیل میکند که لشکرکشی کاندیداها به وزارت کشور به معنای «شکست ایده تحریم انتخابات» است. تقریبا همه گروههای سیاسی مشهور و شناسنامهدار حداقل با یک تا چند چهره پا در عرصه گذاشتهاند. هممیهن هم با اشاره به تعداد ثبت نام کنندگان معتقد است هرچند رقم 80 نفری به نسبت ادوار گذشته زیاد نیست اما حضور فلهای چهرههای شناختهشده؛ نشان از هر چه باشد، نشان از حرکت به سمت بلوغ سیاسی نیست. عطریانفر در گفتوگو با هممیهن گفته که تعدد از یک جهت مورد تایید است و میتواند ارزشمند باشد ولی این موضوع برای انتخابات محلی و محدود دارای ارزش است اما برای انتخابات ریاستجمهوری یک بار منفی خواهد داشت. راهکار را هم در ظرفیتهای قانونی موجود مانند معنا بخشی به رجل سیاسی و حضور برگزیدگان نهادهای مدنی و اتحادیه صنفی میداند. در همین راستا حشمتا... فلاحتپیشه، استاد علوم سیاسی و نماینده ادوار مجلس نیز گریزی به کمرنگ بودن تحزب در کشور زد و گفت :« معتقدم روند ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری حاکی از بیسامانی در عرصه سیاسی کشور است. شاهدیم که چند نفر از هر جریان در این انتخابات حضور پیدا کردند. افراد مختلفی که میپنداشتند از این عرصه میتوانند استفاده کنند هم ثبتنام کردند. اما در این شرایط سردرگمی مردم بیشتر شد و این آشفتگی و سردرگمی بار دیگر نشان داد که کشور به شدت نیازمند یک نظام حزبی واقعی است. تا زمانی که ما یک نظام حزبی واقعی نداریم، آشفتگی چند روز اخیر برای ثبتنام ریاستجمهوری یکی از معدود مشکلات عرصه سیاسی است. مشکلات متعدد دیگری هم در این عرصه وجود دارد؛ مانند مسئولیتناپذیری و پاسخگو نبودن منتخبان ملت، عدم وجود برنامه برای اداره کشور و تداوم روند نزولی جایگاه مناسب انتخابی در ایران است.» حسن رسولی اما غیرمنتظره بودن چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را یکی از عوامل کمرنگ شدن نقش آفرینی احزاب توصیف کرده و میگوید :« این رویداد، یک رویداد غیرمترقبه بوده است، این خلأ بیش از ادوار گذشته خود را در هجوم ثبتنامکنندگان به ستاد انتخابات کشور نشان داده است. در ادوار گذشته، چیزی که از ماهها قبل و بعضاً از سالها قبل، افراد و جریانها خود را آماده میکردند، کمتر شاهد این آشفتگی بودیم. همانطور که عرض کردم به دلیل غیرمترقبه بودن این اتفاق ناگوار و مواجه شدن با انتخابات زودهنگام، این خلأ حضور احزاب و این تکثر، بعید میدانم در هیچ کشور و نظامی، شاهد این حد از بلاتکلیفی و عدم قطعیت باشیم.» عباس عبدی نیز این گونه به انتقاد پرداخته است:« باورکردنی نیست که ساختار ایران در این چند دهه متوجه وضعیت شوگونه ثبتنام انتخاباتی نشده و نتوانسته باشد آن را درست کند.»
کنشگری اصلاحات، معطل تایید صلاحیت ها
در این میان شنیدهها حاکی از این است که دومین جلسه جبهه اصلاحات برای تصمیمگیری در خصوص گزینه اصلاحطلبان برگزار شده و یکی از محورهای مورد بحث گزینههای احتمالی اصلاحطلبان خواهد بود. در همین راستا صبح نو نوشته است:« زخم کهنه اصلاحات در آستانه انتخابات دوره چهاردهم ریاستجمهوری هم سر باز کرده و اینبار بر سر گزینهها شاهد گسترش گسل فیمابین رادیکالها و میانهروهای اصلاحطلب هستیم. عدهای از این جریان بر این باورند که اصلاحات در قمار روحانی در سال 92 بازنده بوده و استراتژی کاندیدای نیابتی باز هم برای اصلاحات آسیبزا خواهد بود، پس به همین دلیل آنها باید گزینهای از درون جریان اصلاحطلب معرفی کنند. از طرفی دسته دوم معتقدند افرادی مثل صدر و عارف که در روزهای اخیر از آنها بهعنوان گزینههای اصلاحات یاد شد، پایگاه رأی مردمی ندارند و باید اهداف سیاسی اصلاحات را با گزینههای شناختهشدهتر مثل لاریجانی یا جهانگیری ادامه داد. افرادی مثل جهانگیری و لاریجانی اصطلاحا در آب نمک اصلاحطلبان خوابانده شدهاند تا جبهه اصلاحات به تصمیم نهایی برسد.»با وجود این اما محمد قوچانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفته است :« با انصراف صدر و عدم ثبتنام عارف و نیز مجید انصاری( نامزد مورد حمایت سیدحسن خمینی) میتوان گفت اسحاق جهانگیری نامزد اصلی جبهه اصلاحات است؛ اگرچه مسعود پزشکیان هم مورد حمایت بخشی از بدنه شهرستانی جبهه اصلاحات است.» تقی آزاد ارمکی جامعه شناس نیز در توصیهای به اصلاح طلبان گفت: «مردم تجربه انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ را هم دارند. در یادشان مانده که تفرق در انتخابات ۸۴ باعث ظهور فردی شد که ریشه اصلی همه مشکلات امروز کشور است. او هم راست را زد، هم چپ را زد، هم در برابر رهبری تمکین نکرد و هم همه نهادهای مدنی را تضعیف کرد. مردم میدانند حضور این نوع پوپولیسم اگر بیش از رادیکالیسم خطر نداشته باشد، به اندازه آن خطرناک است.اصلاحطلبان نباید الگوی قبلی را تکرار کنند. این که نامزد حداکثری مطرح کنند، بعد فرد معرفی شده رد شود و نهایتا ناامیدی کلیت جامعه را فراگیرد و گفتمان اصلاحات به حاشیه رانده شود.» پیش از این نیز علی محمد نمازی عضو کارگزاران در خصوص راهبرد اصلاح طلبان در پسا تایید صلاحیتها گفته بود :« بعد از اعلام اسامی نامزدهای تأییدصلاحیت شده مشخص میشود چه کسانی در میدان رقابت حضور دارند، در این صورت اگر بخشی از اصلاح طلبان کاندیدای اختصاصی خودشان را نداشتند، میتوانند تصمیم بگیرند که در صحنه بمانند و فعالیت کنند تا نامزدی که به لحاظ گفتمانی به ما نزدیک تر است را حمایت کنیم.» وی معرفی نامزد گفتمانی را پلنB اصلاح طلبان خوانده و گفته بود :« این را آقای قوچانی مطرح کرد که «اگر نامزدی مواضع سیاسی نزدیک به جریان اصلاحات ندارد اما گفتمانش مصلحانه بود، میتواند نظرات اصلاح طلبان را تأمین کند»؛ این پیشنهاد بدی نیست. اگرچه بدنه اصلاح طلبی به کمتر از معرفی یک نامزد حداکثری قانع نیست ولی باید صبر کرد تا نتیجه تأیید صلاحیتها مشخص شود. هم اکنون پلن A اصلاحات آن است که کاندیدای خاص خودش را داشته باشد، اگر نشد میتوان به حمایت از نامزد گفتمانی فکر کرد.»
چرا عارف در انتخابات ثبت نام نکرد؟
اما این که چرا عارف در انتخابات شرکت نکرده است؛ خامسیان چهره نزدیک به عارف نیز در تازه ترین اظهاراتش به این موضوع اشاره کرده و درپاسخ به این که چرا عارف در انتخابات ثبت نام نکرده است میگوید : « دکتر عارف برای گفتمانی که به آن معتقد است، یعنی گفتمان اصلاحات اصالت قائل است و حاضر نیست برای کسب قدرت با برخی مناسبات غیراصولی همراهی کند و دچار ابتذال سیاسی شود. البته مطمئنا زمانی خود او به آسیبهایی که به جریان اصلاحات وارد شده است خواهد پرداخت و این زمان احتمالا آنچنان دور هم نباشد.به زعم نگارنده عدم ثبتنام محمدرضا عارف در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری فصل جدیدی از سیاستورزی و کنشگری او را در سپهر سیاست ایران گشود که میتواند برای تقویت جامعه مدنی ایران موثر باشد.»
ضرغامی:دولت از هیچ نامزد خاصی حمایت نمیکند
در اردوگاه اصولگرایی هم خبرها حاکی از آن است که محسن رضایی در تلاش برای اجماع سازی میان نیروهای انقلاب است. از این رو گفته میشود پس از پایان مهلت ثبتنام داوطلبان کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، دور تازهای از دیدارهای برخی داوطلبان کاندیداتوری با محسن رضایی با هدف اجماعسازی در جریان اصولگرایی آغاز شد. امیرحسین قاضیزاده هاشمی و محمدرضا پورابراهیمی از داوطلبان کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری نیز در همین راستا با محسن رضایی در زمینه «اجماع نیروهای انقلاب» مشورت و گفتوگو کردند. در این میان اما دنیای اقتصاد چندی قبل از نشست انتخاباتی سه نفره مخبر، رضایی و قالیباف و ائتلاف میان آنان سخن گفته بود. موضوعی که با واکنش سپهر خلجی رئیس شورای اطلاع رسانی دولت همراه شد:« با وجود مراجعات غالب اعضای دولت و شخصیتهای سیاسی به آقای مخبر برای کاندیداتوری، او در پاسخ به تمام این مراجعات گفت تمام تمرکز من بر روی ایفای درست کار دولت است و هیچ ارادهای برای ثبت نام و یا هماهنگی برای ترکیب دولت چهاردهم را ندارم که تا آخر هم پای این حرف ایستاد.بنابراین ادعای هماهنگی با فلان شخصیت یا جریان سیاسی برای انتخابات بیپایه است.» عزت ا...ضرغامی وزیر میراث فرهنگی هم در تازه ترین اظهارات خود تاکید کرد که دولت از هیچ نامزد خاصی حمایت نمیکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 80
جواد الائمه(ع) ؛ مظلوم و پیروز در تنگناهای اجتماعی
فردا 29 ذیالقعده، سالروز شهادت سرتاسر حزن امام جوان آل ا... حضرت ابن الرضا(ع) جوادالائمه (ع) است. ادب و قواعد همجواری، همسایگی و میزبانی حضرت رضا(ع) به ما ایرانی ها یادآوری می کند که شهادت پسر را به پدر بزرگوارش تسلیت بگوییم و خودمان را شریک این غم بدانیم. البته که بخشی از هم کیشی و هم آیینی نیز این است که درباره این امام جوان و مظهر بخشندگی وجود آل ا... بیشتر بدانیم، اگرچه به قدر قطره ای از اقیانوس معرفت و روشنایی که به خاندان مطهر پیامبر اعظم(ص) انتساب دارد. ما در این گزارش، در چند گفتار، به ابعاد گوناگون امام 25 ساله اهل بیت عصمت(ع) می پردازیم با این امید که جان جلا دهیم و قلبمان را به معارفش سیراب کنیم.
نویسنده : صادق غفوریان

دو دلیل مشخص را در پاسخ به این پرسش می توان مطرح کرد:1- کوتاه بودن عمر آن حضرت؛ امام جواد(ع) در 8 سالگی به امامت رسید و در 25 سالگی به شهادت رسید. لذا کوتاه بودن عمر ایشان از دلایلی است که می توان گفت که نسبت به سایر حضرات معصومین(ع) کمتر در بین شیعیان مطرح شده اند. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه وجود دارد، در مورد ایشان، معارف و منابع معرفتی کم نیست.
2- شرایط خاص دوران امام(ع)؛ ایشان در دوره و زمان خاصی از تاریخ زندگی میکردند که با پیچیدگی ها و مسائلی روبه رو شد که این موارد در زندگانی سایر امامان شیعه(ع) کمتر وجود داشت. امام(ع) در دوران حکومت «مأمون» و «معتصم» عباسی زندگی کردند. در این دوران حکومت عباسیان در افولی قرار گرفته بود که با مرگ مأمون عباسی و قدرت گرفتن معتصم، رو به نزول بیشتر گرایید. زمانی که یک حاکم قدرتمند در در جامعه زندگی می کند بر تمام مسائل آن زمان اثرگذار است.
تا این حد مظلومیت و این دعای عجیب
شاید بتوان گفت، شرایط خاص و تنگناهای سیاسی و اجتماعی امام جواد(ع) در هیچ دوره ای از حیات سیاسی شیعه تجربه نشده است. عبدالمجید طالبتاش عضو هیئت علمی موسسه آموزش عالی فاطمیه (س) و پژوهشگر تاریخ اسلام در این باره مینویسد: «سراسر زندگی امام جواد(ع) را ظلم و ستم اجتماعی، مصیبتها و بلاهای اجتماعی فرا گرفته بود؛ به گونهای که این حوادث، ایشان را به یکی از مظلومترین شخصیتهای برگزیده تاریخ تبدیل کرده است. این مظلومیت تا جایی است که هیچ یک از امامان تا این اندازه در معرض تنگناهای اجتماعی قرار نگرفته بود. ایشان با تمامی ابعاد الهی و ذاتی، اما در محاصره و فضایی آلوده از نگاههای بدبینانه اجتماعی قرار گرفته بود که علاوهبر مخالفان و حاکمان، مردم و حتّی برخی از شیعیان، او را در تنگناها و فشارهای زندگی اجتماعی قرار داده و عرصه را بر بروز شخصیت الهی ایشان تنگ کرده بودند.
این تنگناهای اجتماعی که از بدو تولد تا پایان عمر ادامه داشت به جایی رسید که در اواخر دوران حکومت مأمون و دوران معتصم عباسی هرگاه از مسجد جامع باز میگشت دست به دعا بر میداشت و عبارتهایی میگفت که هیچ یک از ائمه نگفته بودند. ایشان این گونه دعا میکرد: «پروردگارا! گشایش کار من در مرگ من است. پس در مرگ من تعجیل فرما!»

تولد امام جواد(ع) که در اواخر عمر امام رضا(ع) رخ داد، نوعی کرامت الهی بود؛ آن چنان که امام رضا(ع) بارها از حضرت جواد(ع) به عنوان مولودی پرخیر و برکت یاد می کرد. «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا(ع) فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود: «این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکت تر از او زاده نشده است».
حجت الاسلام عباس جعفری فراهانی پژوهشگر تاریخ اسلام در این زمینه به استنادات روایی و تاریخی می گوید: دلیل این خیر و برکت و کرامت خاصّ این بود که عصر امام رضا(ع) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبه رو شده بود که در عصر امامان قبلی بی سابقه بود؛ زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(ع) گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزههای مادی، امامت حضرت رضا(ع) را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا(ع) تا حدود 47 سالگی صاحب فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر حاکی بود که امامان 12 نفرند که 9 نفر آنان از نسل امام حسین(ع) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دستاویز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انکار می کردند. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(ع) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری؟! امام(ع) هم در پاسخ نوشت: "از کجا می دانی که من دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد که خداوند پسری به من عطا می کند که حق را از باطل جدا می کند".

مادر بزرگوار امام جواد(ع) کنیزی بود به نام سبیکه که امام رضا(ع) او را خیزران نامید. اهل نوبه یکی از شهرهای آفریقا بود که البته او را از خاندان ماریه همسر رسول خدا شمردهاند. خیزران کنیزی غیرآزاد و از نژاد غیرعرب و آفریقایی بود و همین دو موضوع باعث شد بخشی از فضای حاکم اجتماعی به امام جواد(ع) به چشم یک کنیززاده آفریقایی نظر افکنند. چون امام رضا(ع) تا هفت سال مانده به پایان عمر شریفشان فرزندی نداشت و امام جواد را که تنها فرزند ایشان بود، کنیززاده به شمار میآوردند، این دو مسئله سبب شده بود علاوه بر این که عدّهای شخصیت اجتماعی ایشان را هدف قرار داده بودند، برخی دیگر این بیتوجّهی و تحقیر اجتماعی را به حدّی رساندند که مادرش و او را در معرض اتّهامهای اجتماعی قرار دادند که یکی از دورههای سیاه و ناجوانمردانه تاریخ بشری را به ثبت رساندند.

خلفای عباسی از نفوذ ائمه اطهار در قلب مردم و گسترش فضایل آن ها در بین مردم عادی همواره در خوف بودند. مأمون نیز از این قضیه مستثنا نبود. او از همان اوایل امامت امام جواد(ع) دختر خود به نام ام فضل را در سال ۲۰۲ هجری به ازدواج امام درآورد تا او را تحت مراقبت دایمی و خاص خود قرار دهد و نزدیک ترین حالت از نفوذ به درون خانه را داشته باشد.
طبق روایات این ازدواج با درخواست مأمون صورت گرفته و به ظاهر هدفش این بود که پدر بزرگ کودکانی از نسل پیامبر(ص) بشود. برخی مورخان نیز معتقد به رخ دادن این ازدواج با انگیزه سیاسی بودند. مأمون با این کار می توانست در نزدیک حالت، رفت و آمد و نشست و برخاست وی با شیعیان را کنترل کند. علاوه بر این با ایجاد پوششی از نفاق خود را علاقه مند به نسل شریف علوی نشان داده و شیعیان را از قیام های احتمالی علیه خلافتش باز دارد.
همسر دیگر امام جواد(ع) که به دستور خود ایشان بود، سمانه مغربی نام داشت. نکته جالب ماجرا این جاست که تمام فرزندان امام از سمانه مغربی بوده و امام از امفضل صاحب فرزندی نشد. به عبارتی دیگر، مأمون حتی طعم شیرین پدربزرگی برای نسل علوی را نیز نچشید.

فقیه عالیقدر، آیت ا... حسین مظاهری شهادت جوادالائمه(ع) را این طور روایت کرده است: أمّ الفضل که دختر مأمون بود، با ولعی و به زور با امام جواد(ع) ازدواج کرد. البته مأمون به خاطر ریاستش این کار را کرد و همین طور شد و این ازدواج امام جواد(ع) که به زور روی دست ایشان گذاشتند، موجب شد که بحرانها علیه مأمون خاموش شود. مأمون امام را خوب میشناسد و هم حکومت امام بر دل مردم را خوب میداند و هم علم امام جواد و امامت و تقوای ایشان را میداند. اما امام جواد(ع) باید فرزندی مثل امام هادی(ع) پیدا میکردند و أمالفضل لیاقت نداشت مادر امام معصوم باشد. او بچه دار نشد و امام جواد به مدینه آمدند و ازدواج کردند. ناگهان أمالفضل حسادتش گل کرد و آن حسادت موجب کینه شد. صفات رذیله این طور است که گاهی انسان را میخورد و گاهی شعلهور است و انسان را میسوزاند و گاهی آتش زیر خاکستر است و نمیسوزاند، اما زمینه میخواهد تا روشن شود.
بالاخره حسادت یا کینۀ أمالفضل گل کرد. برادرش هم او را علیه امام جواد تحریک میکرد. وای به صفت رذیله، اگر گل کند. وای به این کینهتوزیها اگر تحریک شود. بالاخره أمالفضل با هماهنگی معتصم به امام جواد(ع) زهر داد. امام جواد فقط به او گفتند چرا این کار را کردی و بدان که عاقبت بهخیر نمیشوی!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 111
مردم، پای ثابت تئاتر مشهد
وحید تفریحی/ اگر زمانی اجراهای تئاتر در مشهد با سالن های نیمه خالی و اقبال اندک مخاطبان و البته غربت در بین مردم همراه بود، حالا اما این وضعیت نه تنها تمام شده بلکه دیگر مردم پای ثابت اجراهای صحنه ای تئاتر در مشهد هستند و رونق هم مشتری همیشگی گیشه آن است. هم اکنون 10 نمایش در تماشاخانه های مختلف مشهد روی صحنه پذیرای علاقه مندان به هنر نمایشی است که از این 10 تئاتر، تعدادی آخرین اجراهای خود را خواهند گذراند و تعدادی نیز به تازگی به روی صحنه رفته اند. به بهانه حال و هوای این روزهای تئاتر مشهد و استقبال مردم از آن مروری خواهیم داشت بر جزئیات نمایش های درحال اجرا، میزان فروش و استقبال مردم از آن. اطلاعات و جزئیات بلیت ها و سئانس های اجرا شده نیز از سامانه گیشات (سامانه رسمی فروش بلیت تئاتر در مشهد) استخراج شده است.

یکی از نمایش هایی
که این روزها با
اقبال ویژه ای از
سوی تئاتردوستان مشهدی همراه بوده، نمایش گالیله به کارگردانی رضا احمدی، نویسندگی برتولت برشت و بازنویسی آرش خیرآبادی است که توانسته با فروش 2026 بلیت در 25 سئانس، رتبه اول جدول فروش نمایش های در حال اجرای تئاتر مشهد را به خود اختصاص دهد. این نمایش هر شب ساعت 20:30 در تماشاخانه شمایل مشهد واقع در خیابان پاستور 11 روی صحنه می رود.

یک کمدی مخاطب پسند که با 1330 بلیت در 19 سئانس رتبه دوم جدول فروش را دارد؛ نمایش «آقای رستم! لطفا احترام خودتان را نگه دارید» به کارگردانی مصطفی نصیری و نویسندگی ستاره فرسا یک شنبه 20 خرداد ساعت 20:20 در پردیس تئاتر مستقل واقع در حدفاصل میدان حافظ و صارمی ۵۰ میزبان علاقه مندان است. این نمایش اجراهای پایانی خود را پشت سر می گذارد و اگر علاقه مند به این ژانر هستید، آخرین اجراهای آن را از دست ندهید.

رتبه سوم جدول فروش نمایش های روی صحنه این روزهای تئاتر مشهد به «اتود» تعلق دارد. نمایشی به نویسندگی و کارگردانی بهزاد آقاجانی که در 14 سئانس اجرای خود 768 بلیت فروخته است. این نمایش، جمعه 18 خرداد ساعت 19:30 در پردیس تئاتر مستقل مشهد واقع در میدان حافظ روی صحنه می رود. اتود در ژانر کمدی - اجتماعی است و داستان اتودهای بازیگری یک هنرور سینماست که سعی دارد برای صاحبخانه اجرا کند تا او را تحت تاثیر قرار دهد و با ماندن او موافقت کند.

نمایش «عاشقستان» به نویسندگی کیوان صباغ و کارگردانی خود او به همراهی مرتضی ملتجی نیز یکی دیگر از نمایش های در حال اجرای مشهد است که در 7 سئانس اجرای خود 552 بلیت فروخته و همچنان با اقبال مخاطبان همراه است. این نمایش عاشقانه جمعه ساعت 20:20 در تماشاخانه استاد نوری حوزه هنری خراسان رضوی واقع در حدفاصل خیابان هاشمیه 20 و 22 پذیرای علاقه مندان است. مدت زمان اجرای نمایش «عاشقستان» نیز 90 دقیقه اعلام شده است.

یک کمدی موزیکال به نویسندگی محسن پورنظری و کارگردانی علیرضا حیدری که به تازگی به جمع نمایش های در حال اجرای تئاتر مشهد افزوده شده و در همین ابتدای کار 452 بلیت فروخته است. این نمایش ساعت 19 در پردیس اردیبهشت مشهد واقع در خیابان باهنر 5 در بولوار وکیل آباد روی صحنه می رود. این نمایش باهمکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی روی صحنه رفته است.

سهم کودک و نوجوان از نمایش های روی صحنه؛ تئاتر «اینجا خانه من است» یک نمایش موزیکال کودک به کارگردانی امیر احسان امیر پور و حسین شجاعی و نویسندگی مهدی سیم ریز است که جزو نمایش های جدید جدول فروش محسوب می شود و تا کنون 66 بلیت فروخته است. این نمایش از یک شنبه 20 خرداد ساعت 17:30 در تماشاخانه شمایل واقع در خیابان پاستور 11 میزبان علاقه مندان کودک و نوجوان به حوزه هنرهای نمایشی است.

«واگویههای بانویی است ناشنوا که قصه او را با مرور خاطرات تلخ وشیرینش در مالیخولیای ذهنش می بینیم و می شنویم و...»؛ این توضیح نمایش «به بلندای صفر دِسی بِل» به نویسندگی و کارگردانی سعید مغانی نژاد است که اجراهای خود را از شنبه در سالن بهار مجموعه تئاتر شهر مشهد واقع در بوستان وکیل آباد آغاز خواهد کرد. این نمایش 50 دقیقه ای برای اولین بار با قابلیت اجرا برای ناشنوایان هر شب ساعت 19:30 پذیرای علاقه مندان است.

شروع با «SOLD OUT» ! اجرای نمایش نامه خوانی «قهوه قجری» نیز که به تازگی به جمع نمایش های در حال اجرا در مشهد افزوده شده، در همان شروع کار با فروش تمام بلیت های اجرای روز چهارشنبه خود، کارش را آغاز کرد. این نمایش به نویسندگی زنده یاد آتیلا پسیانی و کارگردانی بهنام یاری و علی نظری ساعت 18:40 هر شب در تماشاخانه استادلطفی پردیس تئاتر مستقل واقع در میدان حافظ مشهد روی صحنه می رود.

نمایش «یه جور دیگه یعنی همین» هم از 20 خرداد اجراهای خود را در تماشاخانه شمایل واقع در خیابان پاستور 11 در بولوار احمدآباد آغاز خواهد کرد. این نمایش موزیکال به نویسندگی استاد هوشنگ جاوید و کارگردانی امیراحسان امیرپور هر شب ساعت 18:45 پذیرای علاقه مندان است. رده سنی نمایش 7+ سال اعلام شده است.

نمایش های موزیکال این روزها هم طرفدار بیشتری دارد و هم سهم بیشتری در اجراها؛ «بی در مکانی» به نویسندگی و کارگردانی احسان دلدار یک نمایش موزیکال دیگر این روزهای تئاتر مشهد است که از 19 خرداد اجراهای خود را آغاز می کند. این نمایش هر شب ساعت 20 در پردیس اردیبهشت مشهد واقع در خیابان باهنر 5 در بولوار وکیل آباد روی صحنه می رود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 134
یک جو عقل

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 143
همه از جنس اقیانوسیم
یک غواص که سالهاست به خاطر عشق به این شغل از تهران به کیش مهاجرت کردهاست، از جمعکردن تورهای رهاشده در آبها و شگفتیهای غواصی و دنیای زیر آب میگوید
غواصها در دنیای زیر آب برای آدمهای معمولی حکم فضانوردها در فضا یا خلبانها در آسمانها را دارند؛ همانقدر عجیب و رازآلود. با امیر ارکانفر که مدرس غواصی است ، طریق صفحهاش آشنا شدم. صفحه او در دنیای مجازی شبیه یک تکه از اقیانوس است و تا چشم کار میکند همهچیز آبیِ آبی است. او از آنچه زیر آب میبیند پست میگذارد و هر وقت گذرش به تورهای رهاشده میافتد آنها را جمع میکند. موضوعی که غواصی را برای او لذتبخش کرده است؛ نجات موجودات دریایی گرفتار در تورهای رهاشده یا دیگر موقعیتهای خطرناک است. مثلا نجاتدادن یک لاکپشت در لحظههایی که ممکن بود دقیقههای آخر زندگیاش باشد یا یک خرچنگ و حتی یک ماهی که در تورهای رهاشده گیر افتادهاست. در پرونده امروز زندگی سلام با او درباره غواصی، شگفتیهای زیر آب و رمزورازهای این حرفه جذاب گفتوگو کردهایم.
نویسنده : اکرم انتصاری | روزنامهنگار


«دوست داری در آینده چی کاره بشی؟» همه ما در کودکی دستکم یک بار به این سوال، پاسخ دادیم و جواب امیر ارکانفر غواص گزارش ما یک کلمه بودهاست: «غواص». او درباره مسیر غواصشدنش میگوید: «پدرم کارمند تربیت بدنی بود و به همین واسطه من از بچگی با آب و استخر آشنا بودم. خیلی به ماهی و آکواریوم و این جور چیزها علاقهمند بودم تا این که یک روز از روی یک آگهی که به شیشه مغازه آکواریوم و ماهیفروشی چسبانده بودند مطلع شدم که میتوانم غواصی را یاد بگیرم. وقتی دورههای غواصی را شروعکردم حسابی گرفتار شدم. این قضیه مربوط به حدود 20سال پیش است. از دوره مقدماتی شروع کردم و تا کمک مربیگری پیش رفتم و ازدواج کردم. بعد از متاهلشدن درگیر زندگی شدم و دیگر دورهها را ادامه ندادم و یک فاصله افتاد. بعدها وقتی فهمیدم بعضی از همدورهایهای خودم، مدرک مربیگریشان را گرفتهاند و دارند کار میکنند، دوباره برگشتم به سمت چیزی که آرزویش را داشتم و الان حدود 8 سال است که مدرک مربیگری غواصیام را گرفتهام. در طول دورهها ساکن تهران بودم و به خاطر تکمیل دورههای آموزشی مجبور بودیم هرچند وقت یکبار به قشم، کیش یا چابهار برویم و برگردیم. وقتی مدرک مربیگری را گرفتم تصمیمم را گرفتم و به همراه همسر و پسر 13سالهام به کیش مهاجرت کردیم تا تمام وقت و انرژی و تمرکز را روی غواصی و حرفهای که به آن علاقهمندم، بگذارم. از همان زمان هم مدرس غواصی مجموعه مارینا کیش هستم.»
میپرسند آن پایین چه خبر است!
«شغل غواصی برای عموم مردم خیلی اتفاق عجیب و بزرگی است. آن موقع که من غواص شدم غواصی نسبت به این روزها ناشناختهتر بود و اطرافیان وقتی میفهمیدند من غواصم میگفتند برایمان تعریف کن آن پایین چه خبر است؟ آنجا چه میبینی؟ کوسه هم هست؟ فشار آب را چه کار میکنید؟ و... الان 20 سالی از این قضیه گذشته اما هنوز بین عموم مردم اطلاعات زیادی از این شغل نیست.» ارکانفر با این مقدمه غواصی را اینطور تعریف میکند: «همه فکر میکنند ما در اعماق آب، خیلی زیاد تحت فشاریم و در خطر برخورد با موجودات عجیبوغریبی هستیم. ولی من به همه میگویم ما همین الان هم کف اقیانوسیم؛ یعنی اتفاق عجیبی نمیافتد. ما الان کف اقیانوسی از هوا هستیم و این جوی که دورتادور کره زمین را پوشانده است. حالا میخواهیم برویم زیر آب، جایی که دورتا دورمان آب است و تنها اتفاق، وزن آب بالای سرمان است که به بدنمان فشار میآورد. حدود 60 درصد بدن ما از آب تشکیل شده و ما از جنس همان اقیانوس هستیم. شما وقتی در اعماق قرار میگیرید بدنتان هیچ فشاری را احساس نمیکند چون بدن هم از آب به وجود آمده است. فقط منافذ خالی بدنمان که در آن هوا وجود دارد در عمقهای مختلف این تغییر فشار را حس میکنند و ما با راهکارهایی که بلدیم این فشار را با فشار محیط برابر میکنیم.»
غواصها اکسیژن تنفس نمیکنند
این غواص توضیحاتی درباره این که تا چه عمقی و چه مدت زمانی میشود غواصی کرد هم میدهد: «حداقل زمانی که در دایوهای غواصی آموزشی زیر آب هستیم 20 دقیقه است. «دایو سایت» همان سایت غواصی است که در آن میتوانید بسته به عمق غواصی، آبزیان و سازههایی که در زیر آب هستند را ببینید. ولی بسته به عمقی که میرویم مدت زمان مجازمان متفاوت است. هر چقدر عمیقتر میرویم محدودیتمان برای حضور زیر آب بیشتر میشود. برای این که ملموس باشد و درک کنید بیشترین زمانی که میتوانیم در عمق 20 متری باشیم 51 دقیقه است و اگر بشود 30 متر زمان به 20 دقیقه تبدیل میشود. در کل هر چه عمیقتر میشویم محدودیت زمانیمان بیشتر میشود. آن سیلندری که همراهمان است هرچقدر عمیقتر شویم مصرف هوای بالاتری دارد. یعنی اگر در سطح دریا در هر دقیقه 20لیتر هوا تنفس میکنیم در عمق 10متری این مقدار به 40 لیتر و در عمق 20متری به 60 لیتر میرسد و چون فشار محیط افزایش مییابد مجبورید هوای پرفشارتری تنفس کنید. خیلیها فکر میکنند آن سیلندر خیلی سنگین یا عجیب است، اما نفس کشیدن با آن سیلندر هم مثل نفسکشیدن عادی است و برعکس افکار عمومی که فکر میکنند غواصها اکسیژن تنفس میکنند، همین هوای معمولی است که رطوبتش گرفته شده است. تنها به خاطر این که سیلندرها دچار زنگزدگی نشود هوای خشک را تنفس میکنیم.»
اجازه داریم تا 40 متر غواصی کنیم
خیلی از ما دنیای زیر آب را با مستندها میشناسیم. میخواهم بدانم که واقعا این دنیا از دید یک غواص شبیه همین مستندهاست یا نه. ارکانفر که معلم غواصی در جزیره کیش است میگوید: «ما در دوره مقدماتی که هنرجوها غواصی تا 20متر را یاد میگیرند، گونهها و دستههای مختلف ماهی که زیستگاهشان متفاوت است را تعقیب میکنیم. در 10 متر اول بیشتر موجوداتی که در دایو سایتهای مرجانی زندگی میکنند ماهیهای رنگووارنگ که همان ماهیهای آکواریومی هستند و مرجان را بیشتر میبینیم. هر چقدر عمقمان بیشتر شود دستههای ماهیها و اندازه آنها بزرگتر میشود.» از او میپرسم معمولا تا چه عمقی پایین میرود، میگوید: «ما در غواصی ورزشی ماکزیمم عمقی که بعد از آموزشها مجاز هستیم و میتوانیم آن را تجربهکنیم تا 40متر است. عمیقترین دایو سایت جزیره کیش کشتی غرقشده داماست که در عمق 33متری قرار دارد و ما کنار آن غواصی میکنیم. ولی اگر هنرجوها بخواهند عمقهای بیشتر را تجربه کنند مدرسه غواصیمان این امکان را دارد چون میانگین عمق خلیج فارس روی 80 متر است اما بخشهایی هم دارد که عمق آن به 130 تا 140 متر میرسد.»

پاسخ ارکانفر به این که دنیای زیر آب برایتان رنگ تکرار گرفته، یک «نه» محکم است و دلیلش را هم اینطور بیان میکند: «وقتی زیر آب میرویم وارد دنیایی میشویم که تمدن آن از دنیای خشکی خیلی قدیمیتر است. بارها صحبتش شده وقتی کوسهها بودند هنوز روی زمین درختها به وجود نیامده بودند. یعنی ما در اقیانوسها موجوداتی داریم که بسیار قدیمی و ساکنان اولیه کره زمین هستند و در کنار اینها بودن و غواصی کردن خیلی جالب است. من خیلی عجیبوغریب دنیای زیر آب را دوست دارم. جوری که خودم تعجب میکنم. مثلا روزهایی فشار کاری خیلی زیاد است و صبح تا شب در آب هستم و یک لحظه بدنم خشک نیست؛ مدام میروم و میآیم. باز در چنین شرایطی وقتی شب میخواهم برگردم خانه و بچهها میگویند ما غواصی شب داریم، با خودم دودوتا چهارتا میکنم که بروم غواصی شب یا نه. بعد هم به خودم میگویم: «بابا! بسه دیگه از صبح داری میری» یا بعضی وقتها که میخواهم هنرجوها را به یک دایو سایت ببرم، از من میپرسند امروز کجا میرویم؟ من میگویم سایت سازهها. وقتی به من میگویند آنجا را که چند روز پیش دیدیم، میگویم من هر روز دارم این جا را میبینم و باز هر روز احساس میکنم برایم جدید و تازه است. با ذوق و شوق میگردم و هیچوقت دنیای زیر آب هرگز برایم تکراری نشدهاست.»

میخواهم بدانم اخبار و تصاویری که درباره تغییرات منفی دنیای زیر آب میشنویم و میبینیم چقدر درست است. ارکانفر ضمن تایید تاثیر انسانها روی دنیای زیر آب میگوید: «من بیشترین تغییری که دیدم دوران بعد از کرونا بود که خیلی برایم برجسته است. در یک بازه زمانی رفتوآمد انسان در دریاها و اقیانوسها به خاطر ویروس کرونا کم شد. این خیلی تاثیر مثبتی گذاشته بود و جمعیت مرجانهای جزیره کیش خیلی زیاد شد. در صورتی که در یک دوره من برای این که به هنرجوهایم یک مرجان زنده نشان بدهم باید تا عمقهای پایینتر میرفتم و مدتها میگشتم. یک زمانی هم به خاطر گرمایش کره زمین همه مرجانهای جزیره از بین رفتهبود ولی بعد از کرونا و محدودیتهای رفتوآمد، جمعیت مرجانها بسیار زیاد شد و این خیلی امیدوارکننده است. دورههایی که نظارت بیشتری بود میدیدم دستههای ماهی باراکودا که داخل سازهها زندگی میکردند بیشتر شده است. اما با این صید بیرویه که میبینیم نمیشود امیدوار بود. کافی است دم غروب به نزدیکی 20 مایلی جزیره بروید و بشمارید چند قایق برای ماهیگیری تورشان را به آب میاندازند. انگار که مسابقه است و هرکس برداشت بیشتری کند برنده است. خب با این روند برداشت بیرویه از جمعیت ماهیها کم میشود.»

ارکانفر معتقد است قوانین ماهیگیری قدرت اجرایی ندارد و آنچه میبیند را اینطور روایت میکند: «گفته شده که کسی در20مایلی جزیره اجازه تور انداختن و ماهیگیری ندارد یا استفاده از برخی تورها مثل تورهای اسرائیلی ممنوع است. اما اگر دم غروب به سمت دریای اطراف جزیره حرکتکنید شاید 100 قایق تشت بندری ببینید که همهشان از چارک و شهرهای ساحلی نزدیک جزیره میشوند. ما وقتی غواصی شب میرویم میبینیم که چراغهایشان روشن است و تا صبح همه تورهایشان را پهن میکنند. خیلیهایشان نمیدانند که این جا دایو سایت و محلی است که در بعضی از آن ها سازه زیر آب است و وقتی تور بیندازید احتمال گیرکردن تور به این سازهها هست. ماهیگیر شهرهای دیگر بودند و میبینند این جا میشود ماهیگیری کرد و تور میاندازند. وقتی هم تورشان به صخره و سازهها گیر میکند دیگر نمیتوانند جمعش کنند. خودشان هم غواص نیستند که بتوانند بروند در عمق 20 متری تور را آزاد کنند. پس تا جایی که بتوانند تور را میکشند و جایی هم که نتوانند تور را میبُرند و همانجا رها میکنند. آن وقت این تور مانند یک دیوار مرگ زیر آب قرار میگیرد و ماهیها یکییکی به آن گیر میکنند و میمیرند. ماهیهای دیگر هم که میآیند آنها را بخورند گرفتار میشوند و این زنجیره همین جور ادامهدار میشود.»
در دایرکت میپرسند آن پایین کوسه نمیبینید؟
یکی از شگفتانگیزترین لحظات غواصی «ارکانفر» دیدن یک وال شارک یا کوسهنهنگ در جزیره کیش در عمق 20 متری بودهاست. البته مردم همیشه سوالهای عجیبی از او میپرسند و خودش این طور تعریفمیکند: «مردم این سوال را زیاد میپرسند که مثلا شما کوسه نمیبینید آن پایین؟ کوسهها به شما حمله نمیکنند؟ اگر دایرکتهای من را ببینید مدام این سوال تکرار میشود. خبر خوب این که در دنیای زیر آب برعکس خشکی موجود مهاجمی برای انسان ندارد. برعکس این که وقتی جنگل میروید و مدام نگران این هستید که اینجا خرس، سگ ولگرد یا گرگ ندارد؟ مار از لابهلای بوتهها بیرون نمیآید؟ ولی در دنیای زیر آب اصلا اینجور نیست. من میگویم انگار چون تمدنشان از ما قدیمیتر است حد و حدود خودشان را میدانند. عجیبترین موجود دنیای زیر آب که اینقدر انسان از آن فوبیا دارد کوسه است. کافی است در یوتیوب جست وجو کنید و ببینید که این موجود یکی از شگفتیهای زیر آب برای غواصها شده. آرزو دارند بتواند کنار آن غواصی کنند و همینطور یکی از گرانقیمتترین غواصیها در دنیاست. کوسهها آنقدر باهوش هستند که میدانند ما در زنجیره غذایی آنها نیستیم و اگر در دنیای زیر آب حد خودمان را بدانیم و به آنها آزاری نرسانیم که مجبور شوند از خودشان دفاعکنند، خطری برای غواص ندارند. اینطور نیست که مثلا کوسه وقتی یک انسان را زیر آب ببینید بگوید آخجون! انسان پیدا کردم!»
5سوال پرتکرار از غواصها
چند سوال پرتکرار و مهم درباره غواصی را خلاصهطور پرسیدیم
غواصی برای خیلی از ما در ردیف شغلهایی است که سوالاتمان درباره آن هیچوقت تمام نمیشود. چند سوال پرتکرار و مهم را خیلی خلاصه و به صورت پرسشوپاسخ از آقای ارکانفر پرسیدم تا راحتتر به جواب برسید.
1.فردی که شنا بلد نیست میتواند غواصی کند؟
خیلیها فکر میکنند حتما باید نجات غریق یا شناگر حرفهای باشند تا غواصی کنند اما غواصی خیلی خیلی راحتتر از شنا کردن است چون برای شنا باید یک هماهنگی بین دست و پا و سرتان در سطح آب باشد تا بتوانید هوا را تنفس کنید اما در غواصی شما مثل فضانوردان معلقید و هوا هم که از طریق سیلندر تامین میشود در اختیارتان است. کافی است پوزیشن بدن تان را افقی کنید و پاهایتان را که مجهز به فین (کفش غواصی) است آهسته حرکت بدهید.
2.غواصی محدودیت سنی دارد؟
همه افراد از 10 سال به بالا حتی 99سالهها اگر سیستم سلامتی، گردش خون، سینوس و گوشهای سالم داشتهباشند میتوانند غواصیکنند. حتی در گینس یک زوج 99ساله تا عمق 30 متر را غواصی کردند. قبل از دوره آموزشی، یک پزشک فرد را چکاپ و سلامتش را تایید میکند.
3. غواصی ورزش گرانیست؟
در ایران نسبت به تمام کشورهای دنیا ارزانترین شکل حضور در یک دنیای دیگر است. یکی از دوستانم همیشه میگفت تو اگر بخواهی به یک دنیای دیگر سفر کنی مثلا با یک سفینه به فضا بروی ببین چقدر هزینه دارد اما دنیای زیر آب ارزانترین سفر شما به یک دنیای دیگر است. الان با دورههای مقدماتی 15میلیون تومانی میتوانید 6 غواصی داشتهباشید و مدرک بینالمللی بگیرید. این رقم در خارج از کشور پول 2 یا 3 غواصی تفریحی است، نه آموزشی.
4. فوبیای آب دارم، میتوانم غواصی کنم؟
من هنرجویی داشتم که حتی از زیر دوش حمام رفتن میترسیدهاست یا فوبیای فضای بسته داشته، اما وقتی غواصی را شروع کنید این فوبیا خیلی زود به عشق و علاقه تبدیل می شود. زیر آب اصلا محیط بسته نیست و شما آزادی عمل بیشتری دارید. کافی است استفاده از پاهایتان را بلد و با آب آشنا باشید تا این تجربه لذتبخش را به تجربههایتان اضافه کنید.
5. چه اتفاقات بدی ممکن است برای یک غواص بیفتد؟
اتفاقات بدی که بشود به آن فکر کرد شاید گمشدن یا گیرکردن غواص در تورهای سرگردان در عمق دریا باشد. غواص حواسش نباشد هوایش را چک کند یا این که حواسپرتی باعث گزیدگی توسط توتیا یا دیگر موجودات دریایی شود. البته ما در دورههای آموزشی یاد میگیریم که اگر این چالشها پیش آمد چطور به بهترین شکل به آن عکسالعمل نشان بدهیم و نگذاریم مشکل حادتر شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 123
قمار جدید غرب در آژانس

بیانیه مشترک ایران ، روسیه و چین
اما در وین پایتخت اتریش و مقر آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز این روزها جنگ و تحرک دیپلماتیک به اوج خود رسید و دیپلمات های دو طرف سعی کردند با انتشار بیانیه هایی مواضع خود را به گوش سایر اعضای آژانس برسانند . در همین راستا ایران، روسیه و چین در بیانیه مشترکی اعلام کردند زمان آن رسیده که کشورهای غربی اراده سیاسی از خود نشان دهند و گام لازم را برای احیای برجام اتخاذ کنند.ایران، روسیه و چین بیانیه مشترکی را در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با دستور کار «راستیآزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران در پرتو قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل» صادر کردند.در این بیانیه ضمن تاکید بر این که سه کشور به طور مداوم هواداران قوی برجام بودهاند ، آمده است : از سال ۲۰۱۸، هنگامی که آمریکا به طور غیرقانونی و یکجانبه از این توافق کنارهگیری کرد و تحمیل تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی و اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران نقطه عطفی برای این توافق شد، حمایت ما از برجام تغییر نکرده و ما از هیچ تلاشی برای بازگرداندن برجام دریغ نکردیم.این بیانیه با اشاره به کارشکنی های آمریکا و سایر کشورهای غربی برای رسیدن به توافق نهایی تصریح دارد : متاسفانه، سایر شرکت کنندگان برجام؛ فرانسه، آلمان و انگلیس و همچنین آمریکا با وجود وعدههای خود، روند مختلفی را انتخاب کردند و هدف مشترک از سرگیری اجرای برجام توسط ما را به دلیل ملاحظات سیاسی خودشان نادیده میگیرند. جمهوری خلق چین، جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه بر این عقیده هستند که مفاد برجام همچنان معتبر است.
هنوز هم امکان احیای برجام وجود دارد
در پایان بیانیه تاکید شده است : جمهوری خلق چین، جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه متقاعد شدهاند که زمان آن رسیده که کشورهای غربی اراده سیاسی نشان دهند، از چرخه بیپایان تشدید خودداری کنند که تقریباً در دو سال گذشته در حال چرخیدن بوده است و گام لازم را برای احیای برجام اتخاذ کنند. هنوز هم امکان انجام این کار وجود دارد. جمهوری خلق چین، جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه برای آن آماده هستند.
بیانیه مشترک ۳ کشور اروپایی
در سوی مقابل سه کشور اروپایی عضو برجام که پیشنهادکننده قطعنامه ضد ایرانی نیز بودند در تناقضی آشکار در بیانیهای در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ضمن تکرار ادعاهای بی اساس درباره برنامه هسته ای ایران ، اعلام کردند که به راهحل دیپلماتیک در این زمینه پایبند هستند.در بیانیه مشترک فرانسه، انگلیس و آلمان با هدف غیرصلحآمیز جلوه دادن برنامه هستهای صلحآمیز ایران، آمده است: ما آمادهایم از تمام اهرمهای دیپلماتیک موجود برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای استفاده کنیم.فرانسه، انگلیس و آلمان در ادامه با تکرار ادعاهای نخنمای خود، مدعی شدند: ایران راهحل دیپلماتیک را رد کرد و تصمیم گرفت برنامه هستهای خود را به سطوح نگرانکنندهای گسترش دهد. ایران به غنیسازی اورانیوم فراتر از تعهداتش در برنامه اقدام مشترک ادامه داده است.این اتهامپراکنی درباره برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان در حالی مطرح شده است که نمایندگی ایران در سازمانهای بینالمللی اعلام کرده، «تصمیم ایران برای توقف اجرای تعهدات خود تحت برجام کاملاً مطابق با حقوق ذاتی کشور طبق بندهای ۲۶ و ۳۶ توافق بوده و پاسخی به خروج غیرقانونی آمریکا از برجام، همراه با ناتوانی سه کشور اروپایی در پایبندی به تعهدات خود بود. این واقعیت آشکار به هیچوجه نمیتواند مبنایی برای سه کشور اروپایی برای خودداری از اجرای تعهدات خود باشد».هیئت اتحادیه اروپا در سازمانهای بینالمللی در وین نیز در بیانیهای ابراز نگرانی درباره فعالیتهای هستهای ایران، خواستار پایبندی تهران به تعهدات برجامی شد که مدعی است، بیش از پیش از آن فاصله گرفته است.نمایندگی اتحادیه اروپا در سازمانهای بینالمللی در وین، در جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بیانیهای درباره راستیآزمایی و نظارت در جمهوری اسلامی ایران ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل گفت: اطمینان یافتن از این که ایران به یک سلاح هستهای دست پیدا نکند، یک اولویت امنیتی مهم برای اتحادیه اروپاست.در ادامه این بیانیه آمده است: اتحادیه اروپا نسبت به راهکاری دیپلماتیک برای مسئله هستهای ایران متعهد است. ما از تمامی کشورها میخواهیم که از اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل حمایت کنند.نمایندگی اتحادیه اروپا با نادیده گرفتن بدعهدیهای شرکای توافق هستهای در پایبندی به مفاد آن و حق مشروع ایران برای اقدامات جبرانی در صورت عدم پایبندی طرف مقابل گفت: مایه تاسف ماست که ایران تصمیمات لازم برای بازگشت به تعهدات برجامی را اتخاذ نکرده است. خطر بروز بحران اشاعه تسلیحات اتمی در منطقه در نتیجه رویه هستهای ایران رو به افزایش است.اظهارات اروپایی ها در حالی منتشر شده که روز گذشته «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی در این باره گفت: اگر طرفین به تعهدات خود برنگشتند و عمل نکردند ما هم کاهش تعهدات را داریم، اکنون در فاز کاهش تعهدات هستیم و ملاک برای ما قانون اقدام راهبردی مجلس برای رفع تحریمهاست.
بیانیه عجیب آمریکا در شورای حکام آژانس علیه ایران
نماینده آمریکا در سازمانهای بینالمللی در وین نیز بیانیهای را در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرائت و ادعاهای ضدایرانی را تکرار کرد.«لورا هولگیت» نماینده آمریکا در سازمانهای بینالمللی در وین، بدون اشاره به خروج یک جانبه واشنگتن از توافق هستهای، مدعی شد «تصمیم سه سال پیش ایران برای توقف اجرای تعهدات هستهای خود در برجام و متعاقب آن برداشتن تجهیزات نظارت و پایش مرتبط با برجام، تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تضعیف میکند».هولگیت در ادامه مدعی شد «امتناع ایران از اجرای تعهدات خود تحت کد اصلاحی ۳.۱ و تصمیم آن برای توقف اجرای موقت پروتکل الحاقی، بهشدت دسترسی به اطلاعات و مکانهایی را که آژانس برای اجرای ماموریت راستیآزمایی به منظور اطمینان از عدم وجود فعالیتهای اعلام نشده به آنها نیاز دارد،محدود میکند.این در حالی است که پذیرش اجرای کد اصلاحی ۳.۱ از جمله اقدامات منعکس شده در بند ۱۳ از مقدمه برجام و همچنین بند ۶۵ پیوست یک آن بود. به دنبال خروج آمریکا از برجام و عدم اجرای تعهدات اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه تحت این توافق، ایران در اعمال حقوق خود وفق بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، تصمیم گرفت صرفاً به تعهدات خود در چارچوب موافقتنامه پادمان جامع عمل کند. با این حال، ایران با حسننیت و در سایه تفاهم به دست آمده با مدیرکل، قبلاً اطلاعات کلی درباره برنامهریزی مؤسسات جدید را ارائه و اعلام کرده است که اطلاعات پادمانی مربوطه در زمان مقرر در اختیار آژانس قرار خواهد گرفت.نماینده آمریکا در این بیانیه به گزارش «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که مدعی شده «این نهاد تداوم دانش خود درباره تولید و موجودی سانتریفیوژها و اجزای مرتبط با آن را، در حالیکه ذخایر اورانیوم غنیشده تا ۶۰ درصد ایران در حال افزایش است، از دست داده است».نماینده آمریکا همچنین مدعی شده آمریکا مانع از بازگشت ایران به تعهدات برجامی نیست و اظهارات درباره این را که این کشور به همراه سه کشور اروپایی عضو برجام اراده سیاسی برای جمعبندی مذاکرات سال ۲۰۲۲ نداشتهاند،رد کرده است. این در حالی است که ایران تا پیش از نقض عهدهای مکرر طرفهای غربی، هیچ گاه از تعهدات خود در برجام عدول نکرده و حتی پس از خروج یک جانبه آمریکا از توافق هستهای همواره آمادگی خود را برای بازگشت به میز مذاکره و مسیر دیپلماسی اعلام کرده اما تحرکات اروپاییها ممکن است نتیجه عکس داده و مسیر دیپلماسی را دشوارتراز قبل کند. در هفتههای اخیر گزارش هایی مبنی بر مذاکرات غیرمستقیم مقامات ایرانی و آمریکایی در عمان منتشر شده تا شاید بتوانند اختلافات را حل کنند و روند احیای برجام را از سربگیرند. از این رو، صدور قطعنامه در شورای حکام می تواند قطار مذاکرات عمان را از ریل خارج کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.