شهید فرامرزعباسی تنها یک نام نیست
یادی از فرمانده دلیر و شجاع ارتش که 21 اردیبهشت 1360 در منطقه عملیاتی آبادان شهید شد
علی ترابی-با وجود این که اسمش به واسطه نامگذاری در یکی از خیابان های شهر مشهد پر آوازه شده، ولی کمتر کسی است که شناخت زیادی از او داشته باشد. خیلی ها فقط نامش را شنیده اند ولی نمی دانند که این شهید روزی یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس بود. کسی که جزو فرماندهان زبده و شجاع به شمار می رفت. صحبت از شهید "فرامرز عباسی" است که یکی از بولوارهای مهم شهر مشهد سال های زیادی است که به نام او مزین شده و به برکت همین شهید جزو محله های پررونق محسوب می شود. این محله زمانی که به شهید فرامرز عباسی نام گذاری شده بود، هیچ خبری از آبادانی در آن به چشم نمی خورد و بیابان بود که به ندرت در گوشه و کنارش ساختمان هایی احداث شده بود. جزو محله های قدیمی شهر مشهد محسوب می شود که به نام یک فرمانده ارتش مزین شده است. شهید فرامرز عباسی 21 اردیبهشت ماه 1360 در حالی که در منطقه عملیاتی آبادان، فرماندهی گردان 104 پیاده لشکر 77 پیروز ثامن الائمه (ع) را بر عهده داشت، بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی، شربت شهادت نوشید و دعوت حق را لبیک گفته و به لقاءا... پیوست که پیکر مطهرش پس از تشییع در جوار امام هشتم در حرم مطهر به خاک سپرده شد که به مناسبت سالگرد شهادت این شهید یگانه که جزو شهدای شاخص استان خراسان رضوی محسوب می شود، مروری داریم بر خصوصیات و ویژگی های آن که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.

فرمانده شجاع و نترس
شهید فرامرز عباسی سال 1317 در خانواده ای متدین و با ایمان پا به عرصه گیتی گذاشت. دروس ابتدایی و دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند و موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. سال 1339 با ورود به دانشکده افسری به استخدام ارتش در آمد و در سال 1343 در لشکر 77 خراسان منتقل و مشغول انجام وظیفه شد. وی در12 تیرماه 1347 ازدواج کرد و تشکیل خانواده داد که ثمره آن دو فرزند دختر و پسر است. او از زمانی که به عضویت ارتش درامد مُبلغی خوب و مؤثر برای همرزمانش بود. تمامی کسانی که با او هم خدمت بودند یک دل و یک صدا معتقد به این بودند که فرامرز عباسی با همه متفاوت است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی، رسالت خود را حضور در جبهه دانست و در منطقه عملیاتی جنوب در کنار رزمندگان لشکر 77 پیروز ثامنالائمه(ع) به دفاع از آرمان های اسلام و انقلاب مشغول شد. شهید فرامرز عباسی شجاع و نترس بود که در همان ابتدای جنگ تعداد زیادی از مزدوران بعثی را به خاک سیاه نشاند و به خاطر همین شجاعت و رشادتی که از خود نشان داد، از سوی فرماندهی مورد تشویق قرار گرفت. لشکر ۷۷ پیروز ثامن الائمه (ع) در زمان اجرای عملیات شکست حصر آبادان نقش بسیار مهمی در پیشبرد و موفقیت عملیات ایفا کرد و با تقدیم کردن شهدایی گرانقدر یکی از بزرگترین موفقیتهای رزمندگان در نخستین سالهای دفاع مقدس را رقم زد.در این میان شهید فرامرز عباسی جزو فرماندهان تاثیر گذار در لشکر 77 پیروز ثامن الائمه(ع) بود که کمتر از رشادت و شجاعت این شهید سخن به میان آمده است.
خاطرات همسر شهید
"هما یزدیان" همسر امیر سرلشکر شهید فرامرز عباسی است که طی سال های گذشته خاطرات زیادی از این شهید بیان کرده است. او در برهه ای از زمان گفت وگویی با روزنامه خراسان داشت که حالا دوباره این مطالب را به یاد شهید بازنشر می کنیم. " هنوز تازه ۷ ماه از شروع جنگ گذشته بود و ۳ ماه بود که ما فرامرز را ندیده بودیم. آخرین دیدارمان برمی گشت به مرخصی او در بهمن سال ۵۹، هر روز چشم انتظارش بودم. آن زمان خانه ما در سه راهی آب وبرق مشهد بود. در یکی از روزهای پایانی اردیبهشت سال ۶۰ آقای درجه داری از لشکر ۷۷ به در خانه ما آمد، اما وقتی متوجه شد که من تنها هستم، نکته خاصی نگفت و پس از گرفتن آدرس شوهرخواهرم، رفت. بعد از آن برادران فرامرز یکی یکی از تهران آمدند خانه ما. اوضاع عجیبی شده بود، گویا همه نکته ای را می دانستند که من از آن آگاه نبودم بعد از مدتی به من گفتند که فرامرز زخمی شده است و در حال بازگرداندن او به مشهد هستند. شوکه و بهت زده شده بودم. هیچ کسی حاضر نبود خبر اصلی را به من اعلام کند. تا نزدیک غروب طول کشید که در نهایت خبر را به من گفتند؛" فرامرز عباسی شهید شد."
او همچنین این گونه از شهید گفته بود: از آن زمانی که به عقد او درآمدم تا وقتی که شهید شد ۱۱ سال طول کشید. در تمام این مدت با توجه به این که افسر وظیفه شناسی بود همیشه در ماموریت و مانور و این گونه برنامه ها حضور داشت. ما صاحب ۲ بچه شده بودیم. اما زیاد همسرم را نمی دیدم. او انسانی بسیار وظیفه شناس، خوب و مهربان بود و همه خانواده هنوز هم از خوبی هایش یاد می کنند. من هم با وجود این که خاطراتم از او کوتاه است و محدود می شود به هرچند ماه یک باری که از ماموریت ها و برنامه های کاری فارغ می شد، اما فقط از خوبی ها و انسانیت اش به یاد دارم. همه به نیکی از او یاد می کنند همسر شهید فرامرز عباسی درباره آن چه دوستان این شهید هم از او می گویند، حرف هایی دارد. سخنانش چنین است: نه این که من به عنوان همسر شهید بگویم، همه به نیکی از او یاد میکنند. همه نزدیکانش او را به وظیفه شناسی و خوبی می شناسند. آخرین دیدار روایت «یزدیان» از آخرین دیدارش با شهید فرامرز عباسی هم جالب توجه است. دیداری که هیچ گاه تکرار نشد. همسر شهید چنین می گوید: «شوهرم در همان اولین ماه های شروع جنگ و در آبان سال ۵۹ عازم جبهه ها شد. ۳ ماه طول کشید تا به مرخصی آمد. بهمن همان سال بود که چند روزی پیش ما آمد و در اولین روزهای اسفند دوباره راهی خط مقدم جنگ شد. آن زمان وقتی به مرخصی آمد من و همه خانواده با در دست داشتن دسته های گل به استقبالش رفتیم. وقتی هم که رفت با او خداحافظی کردم و به خدا سپردمش. اما هیچ وقت بازنگشت تا این که ۳ ماه بعد در بیستمین روز اردیبهشت سال ۶۰ منطقه آبادان و عملیات ذوالفقار به سکوی پروازش تبدیل شد و...