تفرج ادیبانه میان شاهنامه و ادبیات عامیانه
معرفی کتابهای «از شاهنامه تا رمان» و «زن در قصههای عامیانه» که به تازگی انتشار یافته و کام ادب دوستان را حلاوت بخشیدهاند
گروه ادب وهنر- اگر از تازههای نشر در حوزه ادبیات فارسی به ویژه آثار پژوهشی بخواهید بدانید، باید گفت خواندن دو کتاب تازه انتشاریافته «از شاهنامه تا رمان» نوشته دکتر اعظم نیکخواه فاردقی و «زن در قصههای عامیانه» نوشته دکتر فهیمه حسین زاوه، خالی از لطف نیست. «از شاهنامه تا رمان» ردپای شخصیتهای شاهنامه فردوسی در رمانهای فارسی و کنش اجتماعی نویسندههایشان را بررسی کرده و «زن در قصههای عامیانه» به بازنمایی نقش زن در قصههای مکتبخانهای دوره قاجار پرداختهاست.
زنان؛ گمشدگان قصههای عامیانه
بهبودی نیا- تعداد زیادی از ما زمانی که قصههای عامیانه را از زبان پدربزرگها و مادربزرگهایمان میشنویم، از خود پرسیدهایم چرا در قصههای عامیانه ما، زنان همواره نقش کمرنگی دارند؟ مدتی پیش کتابی با نام «زن در قصههای عامیانه» اثر دکتر فهیمه حسینزاوه دانش آموخته رشته دکتری زبان و ادبیات فارسی منتشر شد؛ کتابی که در مدت کوتاهی توانست نظر تعداد زیادی از صاحبنظران حوزه ادبیات و جامعهشناسی را به خود جلب کند. به منظور بررسی وضعیت زنان در ادبیات عامه با مؤلف این کتاب گفت و گو کردهایم.
لطفاً مختصری درباره کتاب «زن در قصههای عامیانه دوره قاجار» توضیح دهید.
این کتاب، در اصل پژوهشی بینارشتهای میان رشتههای ادبیات، جامعهشناسی و روانشناسی است. بنده در دوران تحصیل در مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی با هدف بررسی نقش زنان در داستانهای ایرانی ابتدا به سراغ بررسی این نقش زنان در داستانهای معاصر رفتم و هدفم بررسی و آسیبشناسی چرایی برخی نگاههای نادرست به نقش آفرینی زنان در جامعه بود. بعد از بررسیهای مختلف درنهایت به این نتیجه رسیدم که همین موضوع را در حوزه قصههای عامیانه مکتبخانه در دوران قاجار بررسی کنم. درنتیجه هفتاد قصه از ادبیات مکتبخانهای را بررسی کردم و نقش سیاسی، فرهنگی، خانوادگی و حقوقی زنان در ادبیات عامه را را مورد پژوهش قرار دادم.
با توجه به این پژوهش، نقش زنان در ادبیات عامه مکتبخانهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
در ادبیات عامه اگرچه زنان حضور داشتهاند و حتی در برخی موارد نقش قصه گو پیدا میکنند، درصد حضور این زنان بسیار کم و ناچیز است و این زنان هم که نامی از آنها به میان آمده، همواره یا به عنوان زن پادشاه، دختر پادشاه در قصهها حضور دارند یا در نقشهای دون پایهای مانند دایگی و جادوگری.
درخشان ترین نقطه کتاب به نظر خودتان کدام بخشهاست؟
من بخش پژوهش درنقش های فرهنگی زنان را بیشتر پسندیدم؛ زیرا آسیب شناسی فرهنگی در بازترجمه داستانهای عامیانه بسیار مؤثر است. اگر به داستانهای عامیانه با دقت نگاه کنیم متوجه این واقعیت میشویم که در داستانهای عامیانه وقتی زن زیرکی تدبیری میکند، از این تدبیر به عنوان مکر زنانه یاد میشود؛ در حالی که اگر همین زیرکی را در ادبیات عامه مردی به کار برد، میگویند مرد زیرکی بود. نگاه آسیب شناسانه به این موضوعات و پرداختن به تأثیرگذاری زنان، در ادبیات معاصر باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
هماکنون مشغول انجام چه فعالیتی هستید؟
من معمولاً به سفرهای زیادی میروم و هماکنون در حال جمع آوری قصهها و لالاییهای عامیانه هستم و قصد دارم با استناد به این قصهها به نقش هویتی مؤثر زنان بپردازم.
و سخن پایانی؟
وقتی شروع به نوشتن این کتاب کردم، بسیاری از روشنفکران و دانشگاهیان این موضوع را موضوعی تکراری میدانستند ولی خوشبختانه بازخوردهای خوبی از مخاطبان کتاب دریافت کردم. به نظر من نویسندگان معاصر ما باید به سمت و سوی به روزرسانی بسیاری از جذابیتهای ادبیات عامه بروند؛ البته با این نگاه آسیبشناسه که نکات منفی را که در ادبیات عامه ما درباره حضور زنان وجود داشته، از میان بردارند و واقعیتهای موجود و تاثیرگذاری زنان را روایت کنند.
رد پای رستم و تهمینه در دهه 70 و 80
الهه آرانیان- جای کتابی پژوهشی مانند کتاب «از شاهنامه تا رمان» در حوزه ادبیات فارسی خالی بود. دکتر اعظم نیکخواه فاردقی، دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی دغدغهمندیاش درباره رسالت اجتماعی ادبیات را در رساله دکتریاش نشان داده و بعد از گذشت چندسال آن را در قالب کتاب منتشر کردهاست؛ کتابی که محمدجعفر یاحقی در مقدمه آن نوشتهاست: «این مجموعه پرسشها، که براساس تجربه دریافته بودیم پرسش بسیاری از شاهنامهدوستان و عموم علاقهمندان نیز هست، امیدواریم بتواند به گوشهای از دغدغههایی که در ذهنها هست پاسخ بدهد و مهمتر از آن راه را برای پرسشهای دیگر و دیگران نیز بگشاید». کتاب «از شاهنامه تا رمان»، ورود شخصیتهای شاهنامه فردوسی به رمانهای فارسی را از سال 1370 تا 1390 بررسی کرده و کنش اجتماعی، دغدغهها و مواضع فکری نویسندههای این آثار را نشان دادهاست.
درباره ایده پژوهش «از شاهنامه تا رمان»
این کتاب در اصل رسالۀ دکترای اعظم نیکخواه فاردقی است. او در مصاحبهای میگوید: «چند سال پیش که قرار بود، پیشنهادۀ موضوع رساله را انتخاب کنم و بنویسم، موضوعات مختلفی در ذهنم میچرخید. در این میان چیزی که بیشتر از همه مرا به این سمت سوق داد، بازخوردهای مردم و حتی برخی رسانهها درباره ادبیات بود. بارها و بارها دیده بودم که ادبیات را به شعر و شاعری تقلیل میدهند و تصویری که از ادبیاتیها در ذهنشان است، افرادی بیمارگونه و منزوی با حافظههای شعری قوی است؛ افرادی منفعل و بیتفاوت به مسائل و مشکلات اطرافشان! به همین دلیل تصمیم گرفتم به آن بُعدی از ادبیات بپردازم که کمتر دیده شده بود و از آن برهۀ زمانی بنویسم که پژوهشگران کمتر از آن نوشته بودند».
حرف اصلی این کتاب چیست؟
این کتاب از رسالت اجتماعی ادبیات میگوید. مگر میشود نویسنده یا شاعری در انزوا و خلوت خودش بدون هیچ توجهی به جامعۀ خود و مسائل مربوط به آن، به خلق اثر بپردازد؟ در این کتاب سعی شده با بررسی چرایی وجود کنشگران شاهنامه در برخی رمانهای فارسی، مواضع و دغدغههای فکری و اجتماعی نویسندگان آنها نشان داده شود. بهعنوان نمونه، ما دو رمان با محوریت تهمینه داریم، یکی قصه تهمینه نوشته محمد محمدعلی و دیگری، تهمینه نوشته نادعلی همدانی. هردوی این رمانها در یک برهه زمانی چاپ شدهاند. چرا تهمینه محمدعلی تهمینهبودن را انکار میکند و تصمیم میگیرد سنتشکن باشد؟ حتی اسمش را هم عوض میکند. شخصیت سیروس زابلی که درواقع همان رستم زابلی است، چرا در این رمان به شخصیتی ضعیف و منفعل تبدیل شده؟ تهمینه نادعلی همدانی چرا بهرغم تهمینه محمدعلی، به زنانگیاش معترض نیست؟ در همین رمان نادعلی همدانی، چه اتفاقی میافتد که گردآفرید از پهلوانی و جنگاوریاش ناراضی است و تصمیم میگیرد لباس جنگ را کنار بگذارد و فقط مادر و همسر باشد؟ در رمان «به هادس خوش آمدید»، نوشته بلقیس سلیمانی، رودابه را داریم؛ اما چه اتفاقی میافتد که کنشهای این رودابه کاملاً عکس و درتضاد با رودابه شاهنامه است. در رمان «سهرابکشان» داستان رستم و سهراب تکرار میشود؛ اما چرا اینبار پیروز میدان سهراب است؟ این کتاب به این پرسشها در بافت سیاسی-اجتماعی جامعه تولید متن پاسخ دادهاست.