عصر جدید پویانمایی های ایرانی
در یک رویداد کم سابقه، همزمان با اکران پویانمایی پرمخاطب «پسر دلفینی»، پویانمایی خوش ساخت «لوپتو» هم در سینماها به نمایش درآمد تا با هم رقابت کنند. در گفتوگو با کارگردان این پویانمایی از کموکیف تولید آن پرسیدهایم
نویسنده : مائده کاشیان
در گذشته کمتر پیش میآمد که سینمای ایران سازنده پویانماییهای جذاب و باکیفیت باشد و پویانماییهای سینمایی تولید داخل، در مقابل نمونههای خارجی حرف زیادی برای گفتن نداشتند، اما با گذشت زمان و با وجود همه محدودیتها، صنعت پویانمایی در سینمای ایران پیشرفت کرد و هنرمندان ایرانی موفق شدند با تولید پویانماییهای استاندارد و جذاب، توجه مخاطب کودک را به آثار ایرانی جلب و علاوه بر این، با استودیوهای خارجی نیز همکاری کنند. همزمان با رونق تولید پویانمایی و بالا رفتن کیفیت تولید، پویانماییهایی مانند «شاهزاده روم» و «فیلشاه» ساخته هادی محمدیان و «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر در دهه 90، نوید آغاز دوران تازه پویانمایی ایرانی را میدادند. پویانمایی خوشساخت «لوپتو» به کارگردانی عباس عسگری که طی سالهای 94 تا 97 تولید شده و پویانمایی موفق و پرفروش «پسر دلفینی» ساخته محمد خیراندیش که اواخر دهه 90 ساخته شد، امیدهای تازه سینمای ایران هستند. این دو اثر در اتفاقی کمسابقه با فاصله زمانی کمی یعنی کمتر از حدود دو ماه اکران شدند. حالا پس از اکران «پسر دلفینی» در فصل تابستان، از یازدهم آبان ماه پویانمایی «لوپتو» نیز به چرخه اکران اضافه شد تا گیشه پاییز هم میزبان یک پویانمایی جدید باشد و مخاطبان کودک را به سینماها بکشاند. «لوپتو» که در گویش کرمانی به معنی عروسک و اسباببازی دستساز قدیمی است، قصه پسری به نام «علی» را روایت میکند. او پس از تعطیلی آسایشگاهی که پدرش در آن به بیماران ساخت اسباببازی را آموزش میداد و آنان را درمان میکرد، تلاش میکند شادی و امید را به بیماران بازگرداند و مشکل تعطیلی آسایشگاه حل شود. صداپیشگان پیش کسوتی مانند زندهیاد حسین عرفانی، اکبر منانی، جواد پزشکیان، شوکت حجت و تورج نصر در «لوپتو» هنرنمایی کردهاند. این اثر فعلا در کمتر از یک هفته اکران و با حدود 326 میلیون تومان فروش، از فیلم کمدی «طبقه یک و نیم» که از 10 آبان اکران شده سبقت گرفته و قرار است در شهرهای بدون سینما نیز نمایش داده شود. پیشتر در آغاز اکران «پسر دلفینی» با محمد خیراندیش درباره تولید آن و پیشرفت پویانماییهای ایرانی گفتوگو کرده بودیم. اکنون به بهانه اکران «لوپتو» نیز با عباس عسگری کارگردان این اثر گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
ایده قصه «لوپتو» چطور شکل گرفت؟
ما در استودیوی «فراسوی ابعاد» یک تیم قصه داریم، هر هفته جلساتی برگزار میکنیم و ایدهها مطرح میشود. این ایدهها ممکن است یک خط یا کمتر یا حتی یک تصویر باشد. هسته اصلی داستان «لوپتو» این بود که چه اتفاقی میافتد اگر یک کودک با فرشتهای ملاقات کند و فقط او بتواند فرشته را ببیند. ایده اصلی داستان مطرح شد، بعد قصه بسط پیدا کرد و کامل شد. ایدهها بسیار زیاد و بعضی از آنها جذاب هستند و وقتی همه با آن ارتباط برقرار میکنیم متوجه میشویم که ایده خوبی است، ادامه میدهیم و به یک سیناپس میرسیم، باز اگر جذاب بود تا فیلم نامه هم پیش میرود و ممکن است به تولید برسد.
این روند چقدر زمان برد؟
نگارش فیلم نامه «لوپتو» از زمستان 94 آغاز شد و فکر میکنم تا تابستان 95 تکمیل شد. تولید را نیز همان زمان آغاز کردیم و تا اواخر 97 طول کشید.
نام پویانمایی ابتدا «من و فرشته» بود، چطور شد که بعدا به نام خاصی مانند «لوپتو» تغییر پیدا کرد؟ حالا که اکران شده، از این تغییر راضی هستید؟
همه آثار اصولا یک اسم کاری دارند و یک اسم موقت. ما برای ایده اولیه همان اسم «من و فرشته» را در بانک فیلم نامه ثبت کردیم، تولید شروع شده بود و میدانستیم «من و فرشته» اسم خوبی برای فیلم سینمایی نیست، یک اسم جذابتر میخواستیم و سعی میکردیم با فیلم متناسب باشد، بنابراین «لوپتو» انتخاب شد. اسم خوب و راضیکنندهای بود، تنها ایرادی که داشت این بود که کمی دیر آن را انتخاب کردیم و تاثیرش را در پویانمایی کمتر کرد، اگر قبل از فیلم نامه آن را انتخاب میکردیم، ممکن بود در فیلم نامه موثرتر باشد.
بسیاری از افراد و البته کودکان معنی «لوپتو» را نمیدانند و برایشان مبهم است.
خود این ابهام کنجکاوی ایجاد میکند. اولین سوالی که اکثرا میپرسند این است: «یعنی چه؟». قبل از ورود به سینما سوال می کنند و میخواهند معنی آن را بدانند. شاید از یک جهت مبهم باشد، اما خب این حُسن را هم دارد.
به همان اندازه که قصه مهم است، ظاهر شخصیتها هم برای کودکان اهمیت دارد، اولویت شما در «لوپتو» قصه بود یا ظاهر جذاب کاراکترها؟
اگر از هر فیلم سازی این سوال را بکنید، میگوید قصه. داستان واقعا در اولویت است و همه میگویند، اما پویانمایی یک کار زمانبر است. «لوپتو» مرحله پیشتولید طولانی داشت و تولیدش 2-3 سال طول کشید. مهم این است که در آن زمان محدود با بودجه محدود به ویژه برای ما که در شهرستان و کرمان هستیم و نیروی کاری محدود است، بتوانیم با همان توان، تولیدی داشته باشیم که به سرانجام برسد. یعنی ما میتوانستیم چه به لحاظ داستان یا ظاهر اثر، خیلی بهتر از این هم کار کنیم، اما خب عوامل محدودکننده زیادی داشتیم و توانمان در همین اندازه بود. بدون تعارف، گروه «فراسوی ابعاد» واقعا یکی از بهترین تیمهای ایران است و آدمهای بزرگی در کرمان مشغول کار هستند.
چهره کاراکترها بر اساس شخصیتها و نمونههای واقعی طراحی شده یا کاملا بر اساس تخیل؟
کاملا تخیلی است. فیلم نامه را میخواندیم، خصوصیات کاراکتر را میگفتیم و آقای امین قرایی که مشاور طراحی بودند، شاید برای یک شخصیت 10 یا 20 اتود میزدند، این تعداد بستگی به اهمیت کاراکتر در داستان داشت و ما از بین اتودها انتخاب میکردیم. حتی شاید یک المان را از یک طرح و المان دیگر را از طرح دیگری میگرفتیم.
چرا در کنار صداپیشههای حرفهای، از هنرمندان و بازیگران به عنوان دوبلور استفاده نشد؟
به دلایل مختلف مانند مسائل مالی و موضوع زمان. مثلا ما کار را به مدیر دوبلاژ میسپاریم، او به دوبلورها دسترسی دارد، راحت با آنها کار میکند و خیلی سریع کار جمع میشود، اما کار با بازیگران به لحاظ زمانبندی سختتر است. «لوپتو» کار اول ما بود و هنوز اعتماد وجود نداشت، سخت بود برای این که بازیگران مشهور را بیاوریم و بودجهای تهیه کنیم. به طور کلی هم، دوبله در ایران به اندازه کافی قوی است، مخصوصا ما این شانس را داشتیم که با پیش کسوتان زیادی کار کنیم. آنها این قدر قدرت دارند که آدم را از صدای بازیگر بینیاز میکند.
اما قطعا حضور ستارهها و بازیگران در تبلیغات اثر و دیده شدن آن تاثیر دارد.
بله، خود بازیگران عامل تبلیغ میشوند، همان اتفاقی که در پویانماییهای خارجی میافتد.
به نظرتان «لوپتو» و «پسر دلفینی» میتوانند با پویانماییهای خارجی که در دسترس کودکان هستند، رقابت کنند؟
قطعا. در اوج تولید، تعداد نفراتی که برای «لوپتو» کار میکردند به 30 نفر رسید. این تعداد را با کارهای خارجی که حول و حوش 300 یا 400 انیماتور دارند، مقایسه کنید! انصافا قابل مقایسه نیست. البته میدانیم که بچه مقایسه میکند و اصلا کاری به این مسائل ندارد که پویانمایی ایرانی است یا خارجی، دوست دارد یک اثر جذاب ببیند، قطعا وظیفه ما تولید یک اثر جذاب و قابل قبول برای بچههاست و تمام سعیمان را کردیم.
«لوپتو» سال 98 آماده اکران بود و به دلیل شرایط نامناسب اکران، نمایش داده نشد و البته اکنون هم شرایط فعلی جامعه عادی نیست، گذشت زمان تاثیر منفی در کار شما داشته است؟
ما تبلیغات را کمکم شروع میکنیم و به مرور بیشتر میشود تا به زمان پخش برسیم. اخبار و تبلیغات «لوپتو» را منتشر میکردیم، تا این که سال 98 به دلیل کرونا و مسائل دیگر این روند متوقف شد و نمیدانستیم زمان اکران کی خواهد بود. قطعا الان هم که شبکههای اجتماعی فیلتر هستند و دسترسی به آنها سخت است، کار تبلیغات سختتر است. امیدواریم استقبال خوبی از فیلم ما شود.
به طور کلی پویانماییهای ایرانی که به تازگی تولید شدهاند، میتوانند مانند آثار خارجی مورد توجه قرار بگیرند؟
با توجه به استقبالی که از سینمای کودک در ایران میشود، به نظر من سینمای «انیمیشن» خیلی بهتر از سینمای «رئال» است. مخاطبانش زیاد هستند و خانوادگی به سینما میآیند، یک تفریح خوب خانوادگی محسوب میشود. کارهایی که در این سالها تولید شدهاند هم نسبت به بودجهای که داشتند، آثار بسیار خوبی بودند و حتما بهتر هم خواهند شد. ما همین الان در استودیوی «فراسوی ابعاد» داریم با استودیوهایی در خارج از ایران هم کار میکنیم و این نشان میدهد کار در سطح بینالمللی هست و قابلیت کار کردن و توان آن وجود دارد.
پویانمایی «پسر دلفینی» را که همزمان با «لوپتو» در حال اکران است تماشا کردید؟ نظرتان درباره این اثر چیست؟
بله دیدم، کار بسیار خوبی بود. آقای خیراندیش و آقای همدانی را دورادور میشناسیم و با برخی تولیدکنندگان آن دوست هستیم، حتی بعضی از انیماتورها و بچههای تولید «پسر دلفینی» در تیم خود ما هستند. «پسر دلفینی» به لحاظ کیفی عالی بود و در تولیدات بعدی حتما بهتر از این هم خواهد شد.
اگر بخواهید مقایسه کنید، به نظرتان «پسر دلفینی» بهتر است یا «لوپتو»؟
«پسر دلفینی» متأخرتر است، باید زمان تولید را هم در نظر بگیریم. اجازه بدهید این را بگذاریم به عهده مخاطبانی که میبینند.
این که میگویید «پسر دلفینی» جدیدتر است، یعنی امکانات بهتری برای تولید آن وجود داشته است؟
بله، نرم افزارها تکمیل میشوند و شاید ماه به ماه دارند تغییر میکنند، تجربه بچهها بیشتر و تیم قویتر میشود و اینها واقعا موثر است.
صنعت پویانمایی در ایران نسبت به گذشته، پیشرفت زیادی داشته است، به نظرتان علتش بالا رفتن تجربه و توانایی هنرمندان این عرصه است یا افزایش و پیشرفت امکانات تولید؟
هر دو. من از سال 84 که وارد این عرصه شدم، شاید چند صد نفر از بچههایی که علاقه مند به کار در این حوزه بودند، کمی کار و سپس رها کردند. شاید دلیل اصلیاش این بود که یک بازار بزرگ و پرکششی وجود نداشت و اقتصاد پویانمایی تکمیل نبود. فکر میکنم اگر چرخه اقتصاد پویانمایی تکمیل شود، باید سالانه تعداد زیادی پویانمایی سینمایی داشته باشیم. در کرمان که شهر بزرگی هم محسوب نمیشود، تیمی هست که میتواند کار بینالمللی تولید و با پایتخت رقابت کند، همین اتفاق میتواند برای تمام مراکز استانها و شهرستانهای دیگر نیز بیفتد. ما در مشهد، یزد و اصفهان بچههای بااستعداد و خوبی داریم و آنها میتوانند به این چرخه تولید آثار سینمایی اضافه شوند. امکانات و نرمافزار هم دخیل است، اما فکر میکنم تجربه مهمتر است.