سید مصطفی صابری -info@khorasannews.com

 

بازی تیم ملی و قرقیزستان در ابعاد مختلف لبریز از حسرت بود و کاری کرد خیلی‌ها با افسوس یاد فوتبال ملی و باشگاهی قدیم بیفتند. یادش به‌خیر، روزگاری از فوتبال لذت می‌بردیم؛ فوتبال فراگیرترین سرگرمی جامعه بود؛ از بچه پولدارها تا فقرا، از سالمندان تا مدرسه‌ای‌ها و... لذت می‌بردیم از بازی‌های ملی و حتی باشگاهی، از تیم ملی محبوبی که بازیکنانش در کلام، رفتار و حتی تیپ و قیافه کاملاً مثل مردم معمولی بودند تا بازی‌های باشگاهی که بازیکنان وفادار و باغیرت تیم‌ها با امکانات کم هیجان را به قلب هواداران تزریق می‌کردند. در آن روزها فوتبالیست‌ها قبل از آن‌که ورزشکار حرفه‌ای باشند یک هوادار فوتبال بودند؛ راحت و به‌خاطر پول بیشتر تیم عوض نمی‌کردند؛ از موفقیت لذت می‌بردند؛ مواظب ساق پا نبودند و ترسی از مصدومیت نداشتند؛ با این همه خبری هم از قراردادهای چندین میلیاردی و خودروهای لوکس نبود. اصلاً فوتبال هم مثل خیلی چیزهای دیگر رنگ و بوی دیگری داشت. بهانه این حسرت خوردن‌ها، بازی روز پنج‌شنبه تیم ملی بود که با زحمت زیاد و البته کمی شانس توانست قرقیزستان را با یک گل شکست دهد. تیمی پر از ستاره‌های بزرگ و البته پرادعا که بازی‌شان به بدی وضعیت چمن ورزشگاه فولادشهر اصفهان بود. کمتر عادت داشتیم در جریان یک بازی ملی شاهد اعتراض و شعاردادن تماشاگران روی سکو علیه تیم خودی باشیم. طبق یک قانون نانوشته، هواداران فوتبال جور دیگری هوای تیم ملی را دارند؛ بین همه دعواهای فوتبال و کری خواندن‌ها، تیم ملی فرصتی بود برای یکی شدن. برای این‌که دور از فاصله طبقاتی، تفاوت فرهنگی و اجتماعی و حتی قرمز و آبی، از فوتبال لذت ببریم؛ بخشی از یک اتفاق زیبا باشیم یعنی موفقیت تیم ملی. این حس فراگیر چنان قوی بود که روزی در آذر 76 بدون هیچ برنامه قبلی میلیون‌ها نفر به‌خاطر صعود تیم ملی به خیابان‌ها آمدند. جنس دوست داشتن تیم ملی چنان خاص بود که حدود 10 سال قبل، وقتی بعد از یک بازی جانانه در دقیقه 93 مسی باعث باخت تیم ما مقابل آرژانتین شد بازهم در کمال تعجب عده‌ای به خیابان آمدند؛ چون در هرحال تلاش ستودنی بازیکنان برای‌شان حس خوبی ایجاد کرده بود. اما حالا شاهد این هستیم که در روز پیروزی تیم ملی و از روی سکوها هواداران علیه کادر فنی و بازیکنان شعار می‌دهند. شعاری که در ظاهر فقط ناظر به نتیجه یک بازی است؛ اما نشانه قهر بخش زیادی از هواداران فوتبال با تیم ملی است و این اتفاق تلخ و قابل توجهی است، چون اگر این هیجان در فوتبال تخلیه نشود و اگر این نشاط با فوتبال تامین نشود خبر خوبی نخواهد بود. آن‌هم برای ما که تیم ملی‌مان را طی چند دهه با همه ناکامی‌ها دوست داشتیم و تنها نگذاشتیم؛ اما امروز شکاف بزرگی بین فوتبال و خودمان به‌عنوان هوادار می‌بینیم. حس می‌کنیم بین عوامل فوتبال، از فدراسیون و باشگاه‌ها، تا کادر فنی تیم ملی و بازیکنانش با هواداران فرسنگ‌ها فاصله ایجاد شده تا فوتبال آن حس و حال قبل را نداشته باشد. ما شهربازی نمی‌رویم تا سرمان گیج برود و بین آن‌همه آلودگی صوتی سردرد شویم؛ شهربازی می رویم تا هیجان را تجربه کنیم؛ از روزمرگی دور شویم و تجربه‌ای متفاوت از زندگی عادی داشته باشیم. فوتبال را هم بسیاری اوقات برای همین دنبال می‌کنیم؛ وگرنه به‌جای رفتن به استادیوم یا تماشای بازی‌ها از تلویزیون می‌توانستیم نهایتاً نتایج را پیگیری کنیم. اما فوتبال را دنبال می‌کنیم چون جای بسیاری از نداشته‌ها را برای ما پر کرده؛ کمک می‌کند هم‌نفس ستاره‌های داخل زمین باشیم؛ با آن‌ها شادی کنیم و اشک بریزیم؛ باعث می‌شود بخشی از یک اتفاق بزرگ باشیم که خودمان نتوانستیم رقم بزنیم؛ فوتبال بهانه خوبی است برای آن‌که با آدم‌های مختلف در یک چیز سهیم باشیم و بهانه‌ای برای ارتباط گرفتن و گپ وگفت و حتی گاهی کری خواندن داشته باشیم. اما فوتبال ما امروز در آن مسیر خوب نیست و شبیه شهربازی شده که کلی چراغ در آن روشن است و از هر دستگاه کلی سروصدا پخش می‌شود اما همه دستگاه‌هایش خراب است و آدم‌ها نمی‌توانند از هیجان وسایل استفاده کنند و هیچ چیز جز هیاهو نصیب‌شان نمی‌شود. نمونه‌اش این‌که بعد از یک بازی ضعیف در زمینی که با هر استانداردی در شان فوتبال ما نیست مربی تیم ملی انتقاد یک خبرنگار را برنمی‌تابد؛ کاپیتان تیم ملی پاسخ هواداران را می‌دهد و حتی صریحاً علیه نسل‌های قبلی فوتبال حرف می‌زند؛ مدیرعامل ذوب‌آهن که ورزشگاه میزبان بازی مربوط به آن‌ها است بضاعت فوتبال ما را همین‌قدر می‌داند؛ یعنی این‌قدر سقف ذهن بسیاری از ما کوتاه شده؟ آن‌هم در فوتبالی که یک تیم متمول ممکن است طی یک سال 700 میلیارد هزینه نقل و انتقالات کند؟ در فوتبال ما اعداد بازیکنان حرفه‌ای شده اما رفتارشان نه. در فوتبال ما ادعاها زیاد است و پاسخگویی صفر. برای همین است که هوادار با فوتبال قهر می‌کند و این تیم را به اندازه قبل دوست ندارد؛ حتی اگر چند ماه قبل جزو چهارتیم برتر جام ملت‌ها شده باشد. مسئله فقط فوتبال ملی نیست؛ در فوتبال رده‌های مختلف مثل امید وضعیت بدتری داریم، در فوتبال باشگاهی جز جنجال، حاشیه و اشتباه داوری خبری از هیجان نیست. خلاصه آقای مسئول، آقای فدراسیون، آقای سرمربی، آقای کاپیتان، آقای مدیرعامل باشگاه، آقای دلال و... لطفاً لذت فوتبال را از ما نگیرید؛ همین یکی برای بسیاری از ما باقی مانده است.  

سید خلیل سجادپور-  مدتی قبل در فضای اینستاگرام با دختر رزمی کار آشنا شدم .هیچ گاه فکر نمی کردم که روزی به چنین مخمصه ای بیفتم که با اتهام «قتل عمدی» روبه رو شوم ...

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان،پسر جوان در حالی این جملات را بر زبان جاری می کرد که به آینده تاریک خود می اندیشید. او که بعد از بازسازی صحنه «مرگ در قفس توری»در کنج باشگاه هنرهای رزمی نشسته بود و مدام می پرسید«حالا چه می شود؟» به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان درباره سرگذشت خود و چگونگی آشنایی با دختر رزمی کار نیز پاسخ داد.

نامت چیست؟شهروز-ی

چند سال داری؟ متولد 1380هستم.

شغل پدرت چیست؟پدرم مهندس عمران است.

تا چه مقطعی تحصیل کرده ای؟ترم آخر رشته شهرسازی در دانشگاه آزاد مشهد هستم.

در چه رشته ورزشی فعالیت می کنی؟ الان در رشته کیک بوکسینگ فعالیت می کنم اما از دوران کودکی در رشته های تکواندو،کاراته،دفاع شخصی و بوکس هم کار می کردم.

یعنی فقط به رشته های رزمی علاقه داشتی؟ نه!در فوتسال هم مهارت داشتم به طوری که در چند تیم فوتسال عضو بودم.

پدرت وضعیت مالی خوبی دارد؟نه!در حد معمولی است ولی پدرم به خاطر کهولت سن نمی تواند کار کند.

خواهر و برادر هم داری؟یک خواهر و یک برادر دارم.

پس دوران کودکی و نوجوانی را فقط با ورزش گذراندی؟نه!من از 13سالگی خودم کار می کردم تا هزینه های تحصیلم را بپردازم. از جوشکاری و اغذیه فروشی گرفته تا کار در زمین های کشاورزی زعفران و خربزه را تجربه کرده ام.

اهل مشهدی؟متولد مشهد هستم اما در تایباد بزرگ شدم چون شغل پدرم ایجاب می کرد که در شهرهای مختلف زندگی کنیم.

به رشته شهرسازی علاقه داشتی؟سال 98 وقتی در آزمون سراسری شرکت کردم با رتبه 10 هزار در دانشگاه گرگان پذیرفته شدم اما به خاطر هزینه های رفت وآمد نتوانستم به یک استان دیگر بروم.در همین حال پدرم پروژه ای را در مشهد اداره می کرد و از من خواست به مشهد بیایم و در رشته شهرسازی دانشگاه آزاد ادامه تحصیل بدهم چراکه در آن شرایط می توانست بخشی از هزینه های تحصیلی مرا بپردازد. من هم به ناچار به دانشگاه آزاد رفتم.

پس مشکل مالی نداشتی؟چرا من فقط در زندگی با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کردم. وقتی ترم دوم دانشگاه شروع شد،کرونا هم شیوع پیدا کرد و پدرم نیز از کارش اخراج شد به همین خاطر من 3ترم مرخصی اجباری گرفتم تا در بازار کار کنم.

در مشهد خانه مجردی داشتی یا در خوابگاه بودی؟ابتدا درخوابگاه دانشجویی بودم ولی بعد از کرونا زمانی که برای ادامه تحصیل به مشهد بازگشتم در مغازه های مختلف کار می کردم وحتی نظافت منزل انجام می دادم تا این که یک منزل نقلی 22 متری اجاره کردم که حتی حمام نداشت چون پدرم بیکار بود و نمی توانست به من کمک کند اما من تلاش می کردم تا مخارج خودم را تامین کنم.

چه شد که به باشگاه هنرهای رزمی آمدی؟به خاطر سابقه ورزشی که داشتم به دنبال مربیگری در رشته های رزمی بودم تا بتوانم انسان موفقی باشم! این بود که وقتی به باشگاه چهارراه میلاد آمدم مالک باشگاه قول داد در مدت کوتاهی مدرک مربیگری برایم بگیرد.

ولی در این باشگاه هیچ پسری حضور نداشت  همه هنرجویان خانم بودند؟نمی دانم!آن ها قبل از من چگونه وبا چه کسی تمرین می کردند !ولی مالک باشگاه ایرادهای ما را می گرفت.

با«سارا»(مرحوم)چگونه آشنا شدی؟با او در فضای اینستاگرام آشنا شدم . او تصویر پروفایل مرا دیده و به من علاقه مند شده بود. بعد از ارسال چند پیام در فضای مجازی ،با هم قرار ملاقات گذاشتیم و چندبار بیرون رفتیم. بعد هم او از من خواست تا در باشگاه تمرین کند! من هم با او در رشته کیک بوکسینگ تمرین می کردم تا این که 10 روز قبل از این حادثه تلخ،او را به مادرم معرفی کردم ولی متاسفانه در حین تمرین چنین حادثه ای رخ داد وگرنه من قصد کشتن او را نداشتم!

تصاویر و فیلم هایی از تمرین رزمی شما وآن دختر22ساله در فضای مجازی وجود دارد که پوشش مناسبی ندارید؟در باشگاه کمتر از کلاه و دیگر لوازم ایمنی استفاده می کردیم. آن تصاویر تمرینی را هم «سارا»خودش در فضای مجازی منتشر می کرد.

به دختر دیگری هم علاقه داشتی؟به یکی از بستگانم علاقه مند بودم چون از همان دوران نوجوانی او را دوست داشتم. به مادرم هم گفته بودم ولی پسر پولداری که معلم بود به خواستگاری اش آمد و به خاطر پول ازدواج کرد. حدود یک سال قبل زمانی که از همسرش طلاق گرفت من دوباره امیدوار شدم که با او ازدواج کنم ولی بازهم با جوان پولدار دیگری ازدواج کرد و من خیلی سرخورده شدم.

پشیمانی؟خیلی!کاش در هر کاری مسیر درست زندگی را در پیش می گرفتم و با همه این سختی ها و رنج ها نباید برای رسیدن به آرزوهایم به هر کاری دست می زدم! حالا هم از مرگ آن دختر بسیار ناراحتم و نمی دانم فرجام این اشتباه به کجا می رسد!

 

 

 

 

-----

 

سابقه خبر: 

 

 

به گزارش روزنامه خراسان،بیست و نهم مرداد،دختر 22‌ساله ای به نام «سارا»هنگام تمرین هنرهای رزمی با پسر جوانی به نام «شهروز»دچار حادثه شد و به خاطر ضربه مرگبار در باشگاه غیرمجاز ورزشی مشهد به کما رفت. او 4 روز بعد در مرکز درمانی جان سپرد و بدین ترتیب پرونده ای جنایی روی میز قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد)قرارگرفت. با توجه به حساسیت ضربه مرگبار در قفس توری باشگاه هنرهای رزمی،این پرونده با دستور مقام قضایی در پلیس آگاهی خراسان رضوی توسط سرگرد شکیبا(افسرپرونده)مورد بررسی های دقیق قرارگرفت و در نهایت پسر23ساله به وارد آوردن ضربات رزمی به وی اعتراف کرد.

 

 

 

 

ماشین توقف‌ناپذیر گلزنی فوتبال حالا به رکورد شگفت‌انگیزی رسیده که به نظر می‌رسد کمتر بازیکنی بتواند آن‌ را به مخاطره بیندازد، یعنی 900 گل زده در دوران حرفه‌ای که برای تیم‌های بزرگ سالان زده شده است. هرچند درباره پله و روماریو، ستاره‌های سابق فوتبال برزیل عنوان می‌شود که بیشتر از هزار گل زده‌اند اما آمار رسمی آن‌ها که مورد تایید فدراسیون جهانی آمار فیفاست حاکی از 762گل رسمی برای پله و 768 گل برای روماریو است تا در حال‌حاضر کریس رونالدو تنها بازیکنی باشد که به رکورد 900 گل رسیده باشد. هرچند با توجه به سن‌وسال او یعنی 39 سال بعید است بتواند به هزار گل برسد اما با توجه به سن وسال بالای مسی، سوارز و لواندوفسکی و راه طولانی که امثال هالند و امباپه تا رکورد کریس دارند به‌نظر می‌رسد او رکوردی را رقم زده که به‌راحتی دستخوش تغییر نخواهد شد. در این مطلب روند کریس تا رسیدن به این آمار شگفت‌انگیز را بررسی خواهیم کرد.

 

 

 

 

 

شروع داستان اسپورتینگ با 5 گل

کریس که روزگاری در فقر و تنگدستی بزرگ شده بود و با خوردن باقی مانده ساندویچ دیگران دوام آورد تا رویاهایش را محقق کند در 17 سالگی به تیم اول «اسپورتینگ لیسبون» پرتغال پیوست. او از معدود ستاره‌های پرتغالی است که برای پورتو و بنفیکا بازی نکرده اما شهرت جهانی کسب کرده. اما داستان کریس با اسپورتینگ خیلی طولانی نشد، او فقط 5 گل برای تیمش زد و درحالی که بکهام از منچستر به رئال رفته بود مالکان منچستر با جذب ستاره 18 ساله پرتغالی خواستند نبود بکهام را جبران کنند. پست کریس در اسپورتینگ هافبک کناری با میل تهاجمی و مشابه وینگر بود و در همان یک سال چنان درخشید که فرگوسن برای جذبش مجاب شد. در آن روزها کمتر کسی فکر می‌کرد کریس به چنین شهرتی در دنیای فوتبال برسد که رکورد 900 گل را بشکند، به‌ویژه که او اصلاً مهاجم نبود. بد نیست بدانید درحال حاضر بین بازیکنانی که هنوز بازنشسته نشدند مسی با 843 گل، لواندوفسکی با 624 گل و سوارز با 557 گل، بیشترین گل زده را دارند. 

 

 

 

 

 

ستاره‌ای متولد می‌شود منچستر با 145 گل

حضور کریس 18 ساله در منچستر و بازی زیرنظر مربی نامداری چون فرگوسن آغاز روزهای رویایی او بود. کریس اوایل بازهم هافبک کناری بود اما در این تیم پرستاره فیکس بازی می‌کرد. شاید اگر آن‌روزها زودتر به نوک حمله آمده بود امروز هزارمین گلش را جشن می‌گرفت. کم کم زوج او و وین رونی شکل گرفت و منچستری قدرتمند متولد شد. کریس طی 6 فصل 118 گل برای منچستر زد تا اولین مقطع حضورش در این تیم با کسب اولین توپ طلا و افتخارات متعدد تمام شود. برخلاف دوره اول که بعد از درخشش او و پیوستنش به رئال تمام شد او در بازگشت به منچستر طی فصل 2021 مشکلات زیادی را پیش روی خودش دید؛ از جمله این‌که منچستر آن تیم رویایی قبل نبود و تن‌هاخ مربی تیم هم کریس را عامل ناهماهنگی تیم می‌دانست تا کریس 37 ساله که این‌بار 27 گل برای تیم زده بود بعد از کشمش‌هایی به النصر عربستان برود. جالب این‌که بعد از رفتن او بازهم منچستر به روزهای خوب بازنگشت تا مشخص شود مشکل اصلی جای دیگری بوده است.     

 

 

 

 

 

 

 

آغاز رقابت با مسی  رئال با 450 گل

شگفت‌انگیز است که کریس نصف گل‌های دوران فوتبالش را با پیراهن رئال به ثمر رسانده و آن‌هم طی 438 بازی؛ یعنی تعداد گل‌هایی که زده از تعداد بازی‌هایش بیشتر بوده. هرچند رقابت کریس با مسی پیش از این آغاز شده بود، اما حضور هر دوی آن‌ها در یک لیگ و در دو تیمی که رقیب دیرینه هم از نظر فوتبالی و حتی سیاسی بودند رقابت آن‌ها را داغ‌تر کرد. 9 فصل شگفت‌انگیز کریس در رئال سرشار از افتخارات فردی و تیمی بود. او با رئال 4 بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و سه بار قهرمان جام باشگاه‌های جهان شد؛ همین‌طور 4 توپ طلا از 5 توپ طلا را به‌عنوان بهترین بازیکن سال فوتبال جهان در همین دوران کسب کرد. طی آن سال‌ها بازی‌های رودرروی رئال و بارسا یعنی ال‌کلاسیکو تماشایی بود؛ رئال با کاسیاس، راموس، دی‌ماریا، بنزما، کریس، مودریچ، مارسلو، تونی کروز و اوزیل و بارسا با مسی، پویول، پیکه، اینیستا، ژاوی، سوارز و... تیم‌هایی کهکشانی بودند که بازی‌های‌شان می‌توانست اوج جذابیت فوتبال باشد. شاید اگر روحیه خستگی‌ناپذیر کریس طی آن سال‌ها نبود مسی هم چنین درخشش خیره‌کننده‌ای را نداشت. 

 

 

 

 

 

 

 

ستاره‌ای که تمام‌شدنی نبود  یوونتوس با 107 گل

کریس 33 ساله بود که تصمیم گرفت چالش تازه‌ای را آغاز کند؛ آن‌هم در لیگ ایتالیا که به فوتبال دفاعی معروف است. آن روزها خیلی‌ها فکر می‌کردند این تصمیم می‌تواند برای او آغاز دور شدن از اوج باشد. هرچند کریس در یووه دیگر توپ طلایی را کسب نکرد اما عملکردش برای لیگی مثل ایتالیا شگفت‌انگیز بود آن‌هم در آن سن و سال. او در 134 بازی موفق شد 101 گل بزند که یکی از آن‌ها به سمپدوریا با پرشی بلند و خیره کننده بود و تبدیل به نمادی از توانایی‌های عجیب او شد. سه فصل حضور کریس در ایتالیا با 5 جام همراه شد که این‌هم در نوع خودش جالب بود. طی این سه سال او دوبار بهترین بازیکن سال سری آ شد و یک‌بار هم آقای گل آن. بسیاری از طرفداران کریس موفقیت او در ایتالیا را با فصل‌های ناکام مسی در لیگ فرانسه و پی‌اس جی مقایسه می‌کنند و معتقدند کریس آن‌جا نشان داد یک فوق‌ستاره است که در سن بالا و لیگی دفاعی بی‌نظیر بود؛ برخلاف مسی که در پاری سن‌ژرمن معمولی بود. 

 

 

 

 

 

 

 

آغاز یک پایان  النصر فعلاً 68 گل

بعد از روزهای تلخ در منچستر یونایتد و اختلاف با تن‌هاخ، کریس تصمیم به ترک لیگ انگلستان گرفت، گزینه‌های زیادی پیش‌روی او بود اما سر از لیگ عربستان و تیم النصر درآورد. النصر با حضور او به تیمی شناخته شده در دنیا تبدیل شد و لیگ عربستان هم در مرکز توجهات قرار گرفت؛ کم کم ستاره‌های مختلفی از گوشه و کنار دنیا به این لیگ آمدند که شاخص‌ترین‌شان امثال بنزما، مانه و نیمار بودند. در این بین خیلی از فوق‌ستاره‌ها مثل تونی کروز هم اعلام کردند بازنشستگی را به‌حضور در لیگی مثل عربستان ترجیح می‌دهند اما شاید ماجرا درباره کریس متفاوت باشد. برای او فرقی نمی‌کند در کدام لیگ، برای چه تیمی و برابر چه تیمی بازی می‌کند؛ او همیشه شوق عجیبی برای کسب موفقیت دارد و تمام تلاشش را برای بهترین بودن انجام می‌دهد برای همین بعد از کسب کلی افتخار باشگاهی، ملی و فردی، وقتی با النصر از لیگ قهرمانان آسیا حذف شد مثل یک بازیکن جوان و پرانگیزه که شانس مهمی را در زندگی از دست داده است، بی‌امان گریه کرد. 

 

 

 

 

 

 

21 سال ملی‌پوش بودن  تیم پرتغال 131 گل

کریس رونالدو 213 بازی ملی طی 21 سال بازی برای تیم ملی بزرگ سالان کشورش دارد تا از این نظر بین تمام فوتبالیست‌های دنیا رکورددار باشد؛ 131 گل هم دارد که بعد از او مسی و علی دایی حضور دارند. کریس هرچند دو بار با تیم ملی کشورش برابر تیم ما قرار گرفت اما فقط یک گل از روی پنالتی با میرزاپور زد. در رده ملی شاید اگر در کشور دیگری بود قهرمانی جام جهانی را هم به فهرست افتخاراتش اضافه کرده بود اما تیم ملی پرتغال طی سال‌های طولانی حضور او فقط موفق شده یک‌بار قهرمانی یورو 2016 را کسب کند. پرتغال با کریس اولین دوره لیگ ملت‌های اروپا در سال 2018 را هم کسب کرد اما قطعاً این افتخارات ملی، برای کریس که در افتخارات فردی و باشگاهی شگفت‌انگیز بوده چندان قابل توجه نیست و برای همین بعید نیست او تا جام جهانی بعدی از رده ملی خداحافظی نکند.

دهانه یا مصب رودخانه پرل یا مروارید که جریان آب آن به دریای جنوب چین می‌ریزد، یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق جهان به شمار می‌رود که هنگ‌کنگ، ماکائو و ۹ شهر در چین را در برمی‌گیرد که به وسیله آب از یکدیگر جدا شده‌اند. از این رو، جابه جایی بین آن ها دشوار است. پل پیونددهنده شنژن-ژونگشان برای رسیدگی به این شرایط ساخته شده است. جالب است بدانید هر دو شهر شنژن و ژونگشان در سواحل مخالف مصب رودخانه مروارید قرار دارند که حالا با یک پل به یکدیگر متصل شدند.

 

چند روزی است که فصل تازه موسیقی در کشورمان آغاز شده ‌است و خواننده‌ها و گروه‌های موسیقی دست پر آمده‌اند. این روزها آرمان گرشاسبی به همراه گروهش در محوطه فضای باز کاخ نیاوران، فصل جدید کنسرت‌های خود را آغاز کرده‌ و تا 30 شهریور میزبان علاقه‌مندان موسیقی است. علیرضا عصار با تک آهنگ «آفرین » به میدان آمده و محسن یگانه هم علاوه بر انتشار تک‌آهنگ تازه، در تهران سرگرم برپایی کنسرت است. همایون شجریان، دیگر خواننده شناخته‌شده ایرانی در موسیقی سنتی و تلفیقی نیز در حال آماده‌سازی تازه‌ترین آلبوم خود در یک همکاری جذاب با کیخسرو پورناظری است. در ادامه به مرور تازه‌های موسیقی کشور در زمینه آلبوم و تک‌آهنگ می‌پردازیم.

 

«ش م س» همایون و کیخسرو، پس از 7 سال

همایون شجریان پس از انتشار دو آلبوم اخیر خود به نام‌های «گاه فراموشی» به آهنگ سازی فردین خلعتبری و «ای یار من» به آهنگ سازی سعید فرج‌پوری در سال‌های 1401 و 1402 و همکاری با سامی یوسف در قطعه «هستی»، این روزها با آلبومی به نام «ش م س» سر زبان‌ها افتاده ‌است. این آلبوم که گفته می‌شود برای ساخت آن  هفت سال زمان صرف شده، با همکاری و نوازندگی استاد کیخسرو پورناظری، موسیقی‌دان برجسته کرمانشاهی همراه است. همایون شجریان درباره این آلبومِ شش قطعه‌ای در صفحه اینستاگرامی اش نوشت : «استاد پورناظری همیشه کارهای خود را با عشق و شبیه مینیاتور می‌سازند و سال‌ها برای این آلبوم زحمت کشیدند و می‌توانم بگویم که موسیقی آلبوم «ش م س» در کارنامه کاری بنده نیز ماندگار خواهد شد».

کیخسرو پورناظری، بنیان گذار گروه موسیقی شمس نیز درباره این همکاری گفته است: «خوشحالم که با سلاله ادب و چهره بحق آواز ایران، همایون شجریان، کاری مشترک دارم؛ پدر او به مدت ۷۰ سال جایگاهی ارزشمند داشتند و تاکنون نیز کسی نتوانسته به جایگاه ایشان دست یابد. هرچند امیدوارم که در آینده این چراغ توسط افرادی ارزنده روشن نگاه داشته شود و توسعه یابد. «ش م س» برگرفته از نام شمس تبریزی است و این نام از این رو انتخاب شده تا بیش از پیش در احوالات و آموزه‌های شمس تبریزی مطالعه شود».

همایون شجریان پیش از این نیز در سال 1397  به همراه گروه موسیقی «شمس» به سرپرستی کیخسرو پورناظری در جشنواره موسیقی «صوفیه» در شهر قونیه به اجرای برنامه پرداخته بود.

 

«آفرین» عصار، تقدیم به مخاطبان

علیرضا عصار، خواننده صاحب‌سبک و پیشگام دهه‌های هفتاد و هشتاد که پس از مدت‌ها با اجرای برنامه موسیقی‌محور «کنسرتینو» در شبکه نمایش خانگی، بازگشتی قدرتمندانه به عرصه موسیقی داشت، جدیدترین تک‌آهنگ خود را به نام «آفرین» منتشر کرده‌ و درباره آن نوشته‌ است: «ترانه «آفرین» را با عشق به همه عزیزانم تقدیم می‌کنم و امیدوارم با شنیدنش خاطرات خوبی بسازید. از افشین مقدم عزیزم ممنونم برای تمام همدلی‌هایش در طول این سال‌ها و ترانه‌های به یاد ماندنی‌ که با هم کار کردیم و اشکان دباغ عزیزم با ملودی و تنظیم شیرین و دلچسبش و کاوه عابدین عزیزم و استودیو صبا که همیشه برای من مثل خانه خودم بوده از روز اول شروع کارم».

علیرضا عصار تاکنون 9 آلبوم منتشر کرده ‌است و  در ساخت تک‌آهنگ‌ هم کارنامه پرباری دارد. او اردیبهشت امسال تک‌آهنگ «پیر مغان» را با غزلی از حافظ و شعری از سبزه منصور منتشر کرد.

 

از اون که می‌دونه «بترس» با صدای یگانه

یکی از پرطرفدارترین خواننده‌های پاپ کشورمان، محسن یگانه است؛ خواننده‌ای که از سال 1385 تا 1396، 6 آلبوم منتشر کرد و حالا دیگر چندان اعتقادی به تولید آلبوم ندارد و روی دورِ انتشار و ساخت تک آهنگ ها افتاده ‌است. او در این باره می‌گوید: «در جریان موسیقی در دنیا، انتشار آلبوم دیگر منسوخ شده و دیگر دید غیرتجاری باید به آن داشته باشیم. تمرکز اصلی باید روی تک‌آهنگ‌ها باشد». تازه‌ترین آهنگ این خواننده، قطعه «بترس» با ترانه‌ای از خودش و تنظیم بهروز صفاریان است. محسن یگانه که تا 20 شهریور در تهران  کنسرت دارد، درباره قطعه «بترس» گفته است: «امیدوارم این قطعه ایرادی نداشته یا حداقل از لحاظ سلیقه‌ای، اختلاف نظری با مخاطبان نداشته باشیم و آرزو می‌کنم انتقادها کمک کند جهت‌گیری واضح‌تری برای آینده داشته باشیم. البته روند پخش‌شدن ترک‌های جدید را به شما سپرده‌ام و فعلاً یک قطعه را پخش می‌کنیم که فشار از روی من هم برداشته شود. قاعدتاً فشار روی من است که چرا آثار آماده را منتشر نمی‌کنیم. این فشار ذهنی باعث می‌شود سمت قطعات دیگری نروم. امیدوارم قطعه «بترس» را دوست داشته باشید. فعلاً چهار آهنگ آماده انتشار داریم». آخرین تک‌آهنگ‌های منتشرشده محسن یگانه این‌ها هستند: «ندارمت»، «درندشت»، «دل تنها» و «زندگیم سوخت». محسن یگانه  با آهنگ «بهت قول می‌دم» که در سال 2016 در یوتیوب بارگذاری شد، با 200 میلیون بازدید رکورد پربازدیدترین آهنگ را شکست.

 

«هق هق» روزبه بمانی، ترانه‌سرای خواننده

تک‌آهنگ «هق هق» با صدای روزبه بمانی، از دیگر آثار تازه منتشرشده موسیقی در این روزهاست. بمانی که متولد آذر 1358 است، بیشتر وجهه ترانه‌سرایی دارد و در این زمینه چهره‌ای برجسته است. تا به حال بیش از 20 آلبوم با ترانه‌های روزبه بمانی و با صدای خواننده‌هایی چون احسان خواجه‌امیری، فرزاد فرزین، علیرضا عصار، سعید شهروز و محمدرضا علیمردانی ساخته شده ‌است. روزبه بمانی که به گفته خودش خیلی به خوانندگی علاقه نداشته، با اجرای قطعه «کجا باید برم» در قالب تیتراژ فیلم سینمایی «لاتاری» محبوبیت زیادی به دست آورد. در تک‌آهنگ «هق هق» که با ترانه و صدای روزبه بمانی منتشر شده، حامد حسینی، آهنگ سازی و ایمان احمدزاده، میکس و مسترینگ را به‌عهده داشته‌اند. «چشمات»، «بسه برگرد»، «شمال»، «گنج»، «گلوله خوردن» و«گل به خودی» نیز از جمله قطعات و تک‌آهنگ‌هایی بوده‌اند که روزبه بمانی در ماه‌های اخیر در دسترس علاقه‌مندان قرار داده ‌است.

 

کامیار-337 روز از جنگ در غزه می‌گذرد، بیش از 11 ماه است که ارتش اشغالگر اسرائیل با تمامی ظرفیت خود و پشتیبانی وسیع آمریکا وارد این منطقه شده، اما هیچ کدام از اهداف اشغالگران تحقق نیافته است. در این میان بمباران و گلوله‌باران مناطق غیر نظامی و کشتار غیرنظامیان بی دفاع غزه همچنان ادامه دارد، طبق آخرین آمار وزارت بهداشت غزه تاکنون 40878 نفر شهید و 94454 نفر زخمی شده‌اند که 70 درصدشان زنان و کودکان هستند.در بخش تحولات سیاسی، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا با تکرار ادعای دیگر مقامات این کشور گفت که 90 درصد مسائل مطرح شده در مذاکرات مورد حل و فصل و توافق واقع شده است و اما همچنان اختلافات قابل توجهی وجود دارد.در این بین،نیروهای اشغالگر صهیونیستی بعد از 4 روز تجاوز به شهر طولکرم در شمال کرانه باختری از این شهر عقب نشینی کردند.این اقدام صهیونیست‌ها درپی خروج نظامیان صهیونیست پس از 10 روز تجاوز بی‌سابقه به جنین، تحت ضربات مقاومت رزمندگان فلسطینی صورت گرفت هر چند  ارتش این رژیم اعلام کرد به حملات خود علیه کرانه باختری تا تحقق اهداف مد نظر ادامه می دهد.رژیم صهیونیستی طی ۱۰ روز ۷۰درصد خیابان های جنین را تخریب کرد.تخریب زیرساخت های این منطقه آن قدر زیاد بود که صدای حامیانش مثل آلمان درآمد.رژیم صهیونیستی از چهارشنبه هفته قبل بزرگ ترین عملیات خود در کرانه باختری از سال ۲۰۰۲ را  با ادعای ‏تلاش برای «از بین بردن زیرساخت‌های تروریستی»، با مشارکت ارتش، سرویس امنیتی شین بت  و پلیس مرزی در ‏این منطقه آغاز کرده بود. منطقه‌ای که از سال ۱۹۶۷ تحت اشغال این رژیم بوده است ولی در پی توافقات اسلو بخشی ‏از مسئولیت اداره آن را به تشکیلات خودگردان فلسطین سپرده است. شیوه این عملیات (تخریب گسترده زیرساخت‌ها شامل خیابان‌ها و

شبکه های آب، برق و تلفن)  نشان می‌دهد که ‏بیش از آن که با ماهیت نظامی واقعی و مبارزه با مقاومت فلسطین در این منطقه داشته باشد کارکردهای غیرنظامی ‏مدنظر است. چرا که تخریب خیابان نه سنخیتی با مقاومت مسلحانه فلسطین در این منطقه و نه تاثیری بر آن دارد.‏ ظاهراً این اقدام در پی عملیات انتحاری اخیر در تل‌آیو آغاز شده بود. در واقع رژیم صهیونیستی با این ادعا که ‏منشا این نوع عملیات‌ها کرانه باختری به ویژه مناطق شمالی و بالاخص جنین به عنوان قلب مقاومت در کرانه ‏باختری است می‌خواهد نشان دهد با پیش‌دستی و از بین بردن هسته‌های مقاومت در این منطقه، مانع وقوع ‏عملیات مشابه در سرزمین‌های اشغالی می‌شود.‏ با این‌ حال اهداف رژیم فراتر از این است. یک دلیل مهم، قدرت گرفتن بیشتر طیف راست افراطی و وابستگی ‏فزاینده نتانیاهو به آن‌هاست. بخش زیادی از پایگاه اجتماعی این طیف را شهرک‌نشین‌های صهیونیست در کرانه ‏باختری (بالغ بر ۷۰۰ هزار نفر) و دیگر تندورهای حامی گسترش شهرک‌ها تشکیل می‌دهد. با  نزدیک شدن به ‏پایان جنگ و احتمال فروپاشی کابینه، تندروهای صهیونیست در پی پیشبرد راهبرد بلندمدت بیرون راندن ‏فلسطینی‌ها و تداوم تصرفات اراضی آنها و همزمان تقویت پایگاه رأی خود است.‏ دلیل مهم دیگر نقش کرانه باختری در جنگ اخیر است. پس از عملیات طوفان الاقصی بر خلاف تصور عموم ‏کرانه باختری نقش مهمی در جنگ اخیر ایفا کرده است. از عملیات طوفان الاقصی تاکنون طی درگیری‌های ‏متعدد بیش از ۶۶۰ فلسطینی در کرانه باختری شهید شده و حدود ۱۲ هزار نفر بازدداشت شده‌اند. در مقابل رژیم ‏صهیونیستی نیز حداقل ۱۵ نیروی خود را  در این منطقه از دست داد. این امر رژیم صهیونیستی را با یک تنگنا ‏روبه رو ساخته است. در حالی‌که بخشی زیادی از تمرکز این رژیم بر جبهه جنوبی در غزه و بخشی دیگر بر جبهه شمالی در مرز با ‏لبنان بوده از یک‌سو علی‌رغم سرکوب گسترده امنیتی عملیات‌های مقاومتی متعددی در کرانه باختری به وقوع ‏می‌پیوست و از سوی دیگر رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از سرریز این پدیده به سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ ‏محدودیت‌های گسترده‌ای بر ورود فلسطینی‌ها به این  سرزمین‌ها ایجاد کرد که خود منجر به یک فشار اقتصادی ‏دوسویه شده است. از یک سو خود با لغو ۱۶۰ هزار مجوز برای کار در اراضی اشغالی با کمبود نیروی کار مواجه شده و ‏از سوی دیگر با تضعیف اقتصاد و کاهش منابع درآمدی فلسطینی‌ها زمینه همسویی آن ها با مقاومت را گسترش ‏می‌دهد.‏ در حالی که به نظر نمی‌رسد یک راهکار  نظامی بتواند این چالش را برطرف کند این رژیم با این عملیات ‏تخریب گسترده دنبال اثرگذاری روانی بر فلسطینی‌هاست. در واقع با تمرکز بر تخریب زیرساخت‌ها به نظر می‌‏رسد هدف اصلی رژیم تغییر افکار عمومی به ضرر حماس با ایجاد هزینه سنگین برای فلسطینی‌ها و نسبت دادن ‏آن به رویکرد حماس و مقاومت فلسطین به منظور کاهش همسویی با آن در کرانه باختری است. همچنین در ‏حالی که عملاً در غزه دیگر فضایی برای عملیات وجود ندارد این اقدام می‌تواند بخشی از کارزار فشار بر حماس ‏برای پذیرش آتش‌بس با شروط این رژیم باشد. ‏ 

صادق غفوریان-جدیدترین داده های پایگاه بین المللی اسکوپوس می گوید، جایگاه جهانی ایران از نظر تعداد مقالات یا همان «تولید علم» در سال 2023 با دو رتبه سقوط به رده هفدهم رسیده است. این در حالی است که ایران در سال 2022 در جایگاه پانزدهم جهان در انتشار مقالات علمی بوده است.

 

یک رتبه سقوط از اردیبهشت تاکنون

همچنین در یک رتبه بندی دیگر که توسط پایگاه بین المللی سایمگو (Scimago) در اردیبهشت امسال منتشر شده بود، ایران در رتبه شانزدهم از نظر انتشارات علمی قرار داشت اما بررسی های جدید نشان می دهد ایران اکنون در این انتشارات به رده هفدهم سقوط کرده است.

از آن جا که پایگاه های رتبه بندی جهانی، این ارزیابی ها را بر اساس آمار مجلات معتبر استخراج می کنند، به تاسف باید گفت که مجموع ارزیابی ها نشان می دهد ما در روند نزولی و افت قرار گرفته ایم.

 

جدول رتبه بندی؛ از چین تا عربستان

ذره بین ما بر جدول رتبه بندی انتشارات علمی و تولیدات مقاله در پایگاه بین المللی اسکوپوس نشان می دهد، چین در رتبه اول این جدول قرار دارد و کشورهای آمریکا، هند، انگلیس، آلمان، ایتالیا، ژاپن، کانادا و فرانسه نیز در رتبه های بعدی قرار دارند. همچنین در این جدول رتبه بندی کشورهای اسپانیا، استرالیا، روسیه، کره جنوبی، برزیل، ترکیه و هلند نیز قبل از ایران قرار گرفته اند و ایران در رتبه هفدهم قرار دارد.

 

صعود ترکیه و عربستان

ایران از سال ۲۰۱۱ تا سال ۲۰۲۲ در بین کشورهای منطقه رتبه اول را داشت ولی در سال ۲۰۲۳ پس از حدود ۱۲ سال پیشتازی در منطقه، ترکیه با پشت سر گذاشتن ایران به رتبه چهاردهم رسید. ترکیه در سال ۲۰۲۲ رتبه هفدهم را داشت. عربستان نیز که رتبه ۱۹ جهان را در سال ۲۰۲۲ داشت، در سال ۲۰۲۳ به رتبه ۱۸ جهان رسیده است و در بین کشورهای منطقه نیز جایگاه سوم را دارد.

داده‌های پایگاه اسکوپوس نشان می‌دهد که انتشارات ایران در سال جاری  تا  نیمه شهریور1403 (۳۱ آگوست ۲۰۲۴)، ۵۱ هزار و ۶۶۳ مورد است. عربستان با ۴۸ هزار و ۶۹۹ انتشارات در رتبه‌بندی جهانی، در رتبه هجدهم و در یک قدمی ایران قرار دارد.

 

به رتبه سوم منطقه سقوط می کنیم؟

نکته قابل تامل و البته نگران کننده در مرور این رتبه ها این است که در صورتی که اقدام جدی در مورد افزایش انتشارات علمی ایران انجام نشود، احتمال پیشی گرفتن عربستان از ایران وجود دارد و در صورتی که این اتفاق رخ دهد، رتبه ایران از رتبه دوم منطقه به رتبه سوم تنزل خواهد یافت.

دکتر بهروز رسولی؛ عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات (ایران ایرانداک) درباره افت رتبه ایران از 16 به 17 به مهر گفته است: آخرین بررسی‌های پایگاه اسکوپوس نشان می‌دهد هلند که تا مدتی پیش در رتبه بعد از ایران قرار داشت، در حال حاضر ایران را پشت سر گذاشته است و با یک رتبه کاهش به جایگاه هفدهم رسیده‌ایم. وی توضیح داد: تا 6-7 ماه و حتی ۸ ماه بعد از شروع سال جدید میلادی، ممکن است داده‌های نمایه‌های استنادی تغییر کند؛ ولی بعد از ماه نهم تغییرات خیلی زیاد نیست. دلیل تغییر این داده‌ها، تأخیر در انتشار برخی مجله‌هاست و طبیعتاً وقتی با تأخیر منتشر می‌شوند، در اسکوپوس نیز با تأخیر اضافه می‌شوند. بنابراین این تغییرات طبیعی است.

 

 

 

همزمان با پایان ایام عزاداری محرم و صفر و آغاز ماه ربیع‌الاول، شبکه سه یکی از تولیدات جدیدش به نام مسابقه «عمارت» را روانه آنتن کرد. این برنامه شعبده‌بازی به میزبانی سعید فتحی‌روشن و با حضور چهره‌های مشهور مانند پژمان بازغی، لیلا اوتادی، ملیکا زارعی و وحید شمسایی تولید شده است. تلویزیون پیش از این هم در حاشیه برنامه‌های گفت‌وگومحور یا ویژه‌برنامه‌ها از حضور سعید فتحی‌روشن و شعبده‌ها یا بازی‌های او استفاده کرده بود، اما «عمارت» مختص شعبده‌بازی و بازی‌های ذهنی ساخته شده است. به بهانه آغاز پخش «عمارت»، در ادامه گزارش ویژگی‌ها و ایرادهای این برنامه را بررسی کردیم.

 

شعبده‌های نه چندان هیجان‌انگیز

همان طور که اشاره کردیم، برنامه «عمارت» ویژه شعبده‌بازی تولید شده است. سعید فتحی‌روشن در هر قسمت، با مشارکت چهره‌های حاضر در برنامه شعبده‌ها و بازی‌های کارتی را انجام می‌دهد. به طور کلی، معمولا شعبده‌بازی برای بسیاری از مخاطبان جذابیت دارد؛ بنابراین «عمارت» می‌تواند مخاطب را سرگرم کند، اما شعبده‌های فتحی‌روشن در این برنامه به اندازه کافی غافلگیرکننده، هیجان‌انگیز و جدید نیست. همچنین تعداد شعبده‌ها در «عمارت» نیز کم است.

 

از «عصر جدید» تا «عمارت»

سعید فتحی‌روشن اولین‌بار به واسطه شرکت در مسابقه «عصر جدید» و شعبده‌هایش در این مسابقه استعدادیابی، به مخاطبان معرفی و شناخته شد. او سپس به عنوان مهمان در ویژه‌برنامه‌های تلویزیون یا برنامه‌های گفت‌وگومحور دیده شد. فتحی‌روشن سال 99 با مسابقه اتاق قرار «بازیمون» در شبکه سه دیده شد و نوروز 1402 نیز با بازی هوش «منتالیست» به نمایش خانگی آمد. فتحی‌روشن حالا در مقام میزبان، «عمارت» را روی آنتن دارد. او معمولا شعبده‌ها‌ و بازی‌های خود را با تسلط کافی انجام می‌دهد و میزبان خوبی است، اما فتحی‌روشن نیز مانند مهمانان دچار اغراق در ابراز ترس و وحشت خود شد و تلاشش برای بالا بردن هیجان برنامه، موفقیت‌آمیز نبود.

 

واکنش‌های نمایشی مهمانان

مهم‌ترین ایراد «عمارت»، نمایشی بودن آن و واکنش‌های غیرقابل باور مهمانان است. به عنوان مثال در قسمت اول، چهار مهمان مشهور وانمود کردند که نمی‌دانند جریان «عمارت» از چه قرار است و صرفا دعوت یک مهمانی را پذیرفته‌اند. سپس اعلام شد پژمان بازغی باید روی صندلی خطرناکی که چهار اَره تیز دور گردنش قرار گرفته‎اند بنشیند و او تنها با انتخاب شانسی کارت نجات از میان کارت‌ها، می‌تواند نجات پیدا کند. زمانی که قرار شد بازغی روی صندلی بنشیند، سه مهمان دیگر وانمود کردند که نگران سلامت او هستند و به ساختار «عمارت» اعتراض داشتند! طبیعتا این موضوع که پژمان بازغی در معرض خطر جدی است و پای مرگ و زندگی در میان است، برای مخاطب قابل باور نیست، هرچند مهمانان با واکنش‌های اغراق‌شده و نمایشی خود، تلاش کنند در برنامه هیجان ایجاد کنند. این اتفاق زمانی که سعید فتحی‌روشن نیز روی صندلی قرار گرفت و مهمانان می‌توانستند با زدن یک دوشاخه به برق، اره‌ها را روشن کنند نیز تکرار شد و به همان اندازه غیرواقعی بود. در قسمت دوم نیز وقتی سعید فتحی‌روشن داخل جعبه قرار گرفت و سپس آن را به آتش کشیدند، پژمان بازغی، لیلا اوتادی، وحید شمسایی، به ویژه ملیکا زارعی احساس ترس و نگرانی خود را به صورت کاملا نمایشی و تصنعی نشان دادند. «عمارت» هوش مخاطب را بسیار دست کم گرفته و تاکید فراوانی روی ترس و وحشت مهمانان دارد!

هشدار دیرهنگام محدودیت سنی

برنامه «عمارت» از یکی از پربیننده‌ترین شبکه‌های تلویزیون روی آنتن می‌رود. مخاطبان تلویزیون نیز به اندازه مخاطبان آثار پلتفرم‌ها امکان رعایت محدودیت سنی را ندارند؛ بنابراین لازم بود که از همان ابتدا و زمان آغاز «عمارت» نسبت به محدودیت سنی برنامه هشدار داده شود، اما این اتفاق رخ نداد و هشدار رده سنی دیر اعلام شد. با توجه به وجود شعبده صندلی چوبی با اره و حبس شدن در جعبه، سعید فتحی‌روشن باید ابتدای برنامه هشدارهای لازم را به مخاطبان می‌داد.

 

 

-----------------------------------------------

 

 

 

حاشیه سازی وام های عشقی  

رسانه ای شدن نامه هشدارآمیز سازمان بازرسی به وزیر اقتصاد درباره وام های میلیاردی سازمان بورس به 5 عضو هیئت مدیره موجی از واکنش ها را در پی داشته است. در این شرایط جای  اجرای قوانین شفافیت زا و ضد تعارض منافع بیش از پیش احساس می شود

 

 

 مسعود حمیدی/ هزینه تغییر سیاست‌ها همگام با تغییر دولت‌ها، در ایران را همواره مردم متحمل شده و می‌شوند و نمونه اخیر آن مسئله فرودگاه شهید هاشمی نژاد مشهد است. دومین فرودگاه کشور که سال‌هاست به دلیل محل استقرارش و احاطه آن توسط سازه‌های مسکونی شهر مشهد که منجر به ورود آلودگی صوتی به خانه‌های مردم شده مورد پروژه پروری مدیران شده است. سال 91 در سفر چهارم هیئت دولت دهم مسئله جابه‎جایی فرودگاه مشهد در زمینی به مساحت 500 هکتار در فاصله 30 تا 40 کیلومتری مشهد مطرح شد اما سال 93 با روی کارآمدن دولت یازدهم این پروژه تعطیل و احداث باند مورب برای رفع مشکلات فرودگاه فعلی در دستور کار قرار گرفت؛ اما همین پروژه‌ها که بنا بود با سرمایه‌گذاری فرانسوی‌ها انجام شود، راه به‌جایی نبرد تا این که فروردین 98 استاندار وقت خراسان رضوی مجدد ایده «شهر فرودگاهی مشهد» را مطرح کرد و در اردیبهشت‌ماه از مصوب شدن زمینی به مساحت هزار هکتار برای این پروژه خبر داد و در خردادماه همان سال از موافقت وزیر وقت راه و شهرسازی برای احداث این شهر خبر داد. خردادماه 98 در گزارشی با عنوان «احتمال کوچ راه‌آهن به فرودگاه»، به موضوع تأمین اعتبار موردنیاز احداث شهر فرودگاه مشهد و امکان جابه‎جا شدن راه‌آهن به مقر فرودگاه فعلی و فروش اراضی راه‌آهن برای این موضوع پرداختیم.

 

متولی حوزه در وزارت راه مخالف بود

با تغییرات در استانداری خراسان رضوی این پروژه مسکوت ماند تا این که شهرداری وقت مشهد (عبدا... ارجاعی) مجدد ایده شهر فرودگاه مشهد را مطرح کرد؛ اما در گزارشی که در اسفندماه 1400 با عنوان «شهرک فرودگاهی؛ پز عالی، جیب خالی!» تهیه کردیم «محسن صادقی، مدیرکل دفتر ارزیابی‌های اقتصادی و مدیریت بهره‌وری، وزارت راه و شهرسازی» صراحتاً اعلام کرد مخالف جابه‎جایی فرودگاه مشهد است و این که این طرح تنها روی کاغذ است و کلی نقص دارد و با وضعیت مالی دولت امکان ساخت شهرک فرودگاه وجود ندارد و این که در شهر فرودگاهی امام خمینی(ره) نتایج آن‌طور که می‌بایست پیش نرفت.

 

پیگیری استانداری خراسان رضوی برای احداث شهر فرودگاهی

اما در استان خراسان رضوی و استانداری این استان این پروژه جزو پروژه‌های مورد تأکید و در دستور کار برای اجرای مطالعات آن و مطالبه گری از دولت قرار گرفت. در کش‌وقوس‌هایی دوساله بنا بود که مطالعات و مکان‌یابی احداث شهر فرودگاهی مشهد مشخص شود که در شهریورماه سال گذشته استاندار خراسان رضوی اعلام کرد: ساخت شهر فرودگاهی، قطار سریع‌السیر و آزادراه حرم تا حرم جزو مصوبات سفر رئیس‌جمهور به استان خراسان رضوی است و از ظرفیت‌های مختلف ملی برای انجام این طرح‌ها استفاده می‌شود. نظری تأکید کرد مطالعات ساخت شهر فرودگاهی مشهد در مراحل پایانی است.

 

نقطه سر خط

با تغییر دولت و روی کار آمدن فرزانه صادق مالواجِرد به‌عنوان وزیر راه و شهرسازی گویی سیاست‌ها به‌کلی تغییر ریل پیدا کرد. طوری که وزیر راه و شهرسازی روز چهارشنبه (14 شهریور) به مشهد آمد و درباره شهر فرودگاهی چنین گفت: «درگذشته مباحثی پیرامون احداث فرودگاه جدید در نقطه‌ای خارج از مشهد و عدم توسعه فرودگاه کنونی مطرح می‌شد که با بازدید امروز مشخص شد، می‌بایست طرح‌های توسعه فرودگاه کنونی ادامه پیدا کند.»این تغییر سیاست همان است که دقیقاً در سال 93 و در دولت یازدهم رخ داد و بعد از گذشت یک دهه مجدد طرح‌های دولت قبل ملغی شد. یعنی دولت دهم ایجاد شهر فرودگاهی را مطرح و دولت یازدهم و دوازدهم آن را ملغی کرد و توسعه فرودگاه فعلی را در دستور کار قرار داد، دولت سیزدهم مجدد طرح شهر فرودگاهی را در دستور کار قرار داد و با روی کار آمدن دولت چهاردهم باز هم تغییر ریل و سیاست توسعه فرودگاه فعلی در دستور کار قرارگرفته است.

 

تفسیر منظور   وزیر

در این میان البته مدیرکل فرودگاه های خراسان رضوی از تایید صریح این موضوع سر باز زد و آن را موکول به زمان دیگری کرد. امانی در گفت‎وگو با خراسان رضوی گفت: وزیر راه و شهرسازی در این نشست بر هوشمندسازی فرودگاه مشهد تاکید داشتند و تکمیل مواردی که به خدمت رسانی بهتر به مسافران در این فرودگاه کمک می کند.مدیرکل فرودگاه های استان درباره سخنان منتشرشده از وزیر راه درباره فرودگاه جدید مشهد نیز گفت: این گونه نیست، وزیر محترم فرودگاه جدید را مقوله جدا می دانند و ارائه خدمات مطلوب به مسافران در فرودگاه فعلی شهید هاشمی نژاد مسائل خودش را دارد. منظورشان این بوده که به خاطر فرودگاه جدید نیاییم کل کارهای فرودگاه مشهد را بخوابانیم.امانی گفت: شهر فرودگاهی یک ابرپروژه و مسئله جداست و نباید به خاطر آن کارهای فرودگاه فعلی را عقب بیندازیم. البته توضیحات بیشتری اگر لازم است در وقت دیگری ارائه خواهم داد.

بهاره موفقی/

از هزار توی ماجرای بهره برداری از مکان جدید جمعه بازار خودرو یک سال و نیم می گذرد؛ زمانی که مطابق 

وعده های متعدد مسئولان متولی قرار بود زودتر از این ها این طرح به پایان برسد، اما این بار مدیر عامل سازمان سامان دهی مشاغل شهری در گفت وگو با خراسان وعده داد: «به ضرس قاطع می توانم بگویم قبل از پایان دوره شوراها این طرح را تحویل می دهیم»؛ یعنی کمتر از یک سال دیگر. ناگفته نماند که در مهرماه سال گذشته این مقام مسئول در گزارشی با عنوان «جمعه بازار خودرو در سرعت گیر وعده ها» که در 6 مهرماه سال گذشته در روزنامه خراسان منتشر شده بود،اظهار کرد: «به شهردار قول دادیم که پایان امسال کلنگ زمین دایمی جمعه بازار خودرو زده می شود»؛ موضوعی که با وجود گذشت 5 ماه هنوز به طور رسمی محقق نشده است . وی با اشاره به زمان بر بودن تحویل زمین به عنوان علت این تاخیر، درباره زمان کلنگ زنی آن اظهار می کند: «از نظر ما آماده است و می توانیم فردا صبح برویم کلنگ بزنیم.»

 

بهره برداری از جمعه بازار خودرو تا قبل از پایان دوره ششم شورای شهر

حسن کلیدری، مدیر عامل سازمان

 سامان دهی مشاغل شهری و فرآورده‌های کشاورزی شهرداری درگفت و گو با روزنامه خراسان در پاسخ به چگونگی وضعیت جمعه بازار خودرو و زمان بهره برداری از آن بیان می کند: زمین قندشیرین جمع بندی شد و مطالعات آن انجام شده است. در حال حاضر داریم قرارداد فاز یک آن را نیز می بندیم. قبلا این زمین تحویل شده است، مطالعات را مشاور به ما بدهد، کلنگ احداث را خواهیم زد. کلیدری در پاسخ به این سوال که جمعه بازار خودرو چه زمانی به بهره برداری خواهد رسید؟ می گوید: خوش‌بین هستیم تا قبل از پایان دوره (شورای اسلامی شهر مشهد) به بهره برداری برسد یعنی کمتر از یک سال دیگر. از این لحاظ ما منعی نداریم و در فرایند مطالعه و فرایند اجرا هستیم. وی خاطر نشان می کند: قطعا با توجه به این که مطالعات انجام می شود و اعتبار آن را نیز داریم، در کوتاه ترین زمان ممکن سعی داریم به بهره برداری برسانیم. بنابراین به ضرس قاطع می توانم بگویم قبل از پایان دوره شوراها این طرح را تحویل می دهیم. وی تصریح می کند: بدون شک این اتفاق خواهد افتاد چون زمین را داریم، اعتبار را داریم و زمین هم تحویل شده است و مطالعه صورت گرفته است و دلیلی ندارد که انجام نشود.

 

تحویل زمین جمعه بازار خودرو؛ طی یک ماه اخیر

کلیدری در پاسخ به این سوال که آیا جمعه بازار خودرو کلنگ زنی شده است یا خیر، می گوید: زمین به ما تحویل داده شده است. مطالعات فاز صفر و فاز یک انجام شده است و دارد کار انجام می شود. کلنگ زنی روزی است که پیمانکار عمرانی ما آن جا برود و آجر بچیند، اما از نظر ما آماده است و می توانیم فردا صبح برویم کلنگ بزنیم؛ شرایط کلنگ زنی را داریم. وی می افزاید: زمین قبلی 14 هکتار بود و زمین فعلی (قندشیرین) 20 هکتار است. بر اساس مطالعات مشاور که تاکنون در فاز صفر انجام داده است، نیازمشهد را مرتفع خواهد کرد. کلیدری در پاسخ به پرسش خبرنگار خراسان درباره گزارشی که در 6 مهرماه سال گذشته تحت عنوان «جمعه بازار خودرو در سرعت گیر وعده ها» منتشر شده بود و این که با توجه به وعده شما مبنی بر این که تا پایان سال 1402 کلنگ زمین دایمی جمعه بازار خودرو زده می شود، بیان می کند: به واسطه این که در فرایند تحویل آن  مشکلاتی داشتیم که تا فرایند مطالعات را طی کردیم، این موضوع زمان برد. تایید زمین برای موضوع جمعه بازار خودرو، چندماهی وقت ما را گرفت. وی خاطرنشان می کند: تقریبا 20 روز یا یک ماه پیش تایید شد که این زمین برای اجرای جمعه بازار خودرو برود. در واقع، ما پیشنهاد را داده بودیم، موافقت اولیه انجام شده بود اما در کارگروه های تخصصی گیر کرده بود و کمی مطالعات نیاز داشت که این مطالعات انجام و تایید شد؛ یعنی عملا صددرصد می توانیم بگوییم این زمین کاربری جمعه بازار خودرو خواهد شد. کلیدری در پاسخ به این سوال که جمعه بازار خودرو چه میزان اعتبارنیاز دارد، می گوید: برای اجرا، شرایط اعتباری طوری است که می توانیم تامین کنیم و نگران تامین اعتبار نیستیم؛ حدود 100 میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد و مشکل اعتبار نداریم. وی تاکید می کند: یکی ازرویکردهای ما این است که این مکان صرفا برای جمعه بازار خودرو استفاده نشود. یک روز هفته جمعه بازار خودرو و در ایام دیگر هم کاربری های جانبی به آن خواهیم داد. مشاور دارد روی تنوع بهره برداری آن مطالعه انجام می دهد.

 

تعریف کاربری برای بازار مجیدیه در روزهای دیگر هفته

کلیدری در پاسخ به چگونگی وضعیت بازار مجیدیه نیز می گوید: درحال حاضر موافقت گرفتیم که فضای آن را آسفالت کنیم. مطالعات آن را انجام می دهیم که کار مهندسی شده باشد و فضای مناسب تر برای یک شنبه بازار خواهد بود. کلیدری در پاسخ به این سوال که آیا بعد از احداث مکان دائمی جمعه بازار خودرو، بازار موقت خودرو در مجیدیه جمع آوری خواهد شد یا خیر، می گوید: با توجه به ظرفیتی که در مطالعات مشاور خواهد آمد اگر نیاز باشد می توان کاربری این جا را حفظ کنیم، اما قول نمی دهیم. در عین حال یک شنبه بازار و چهارشنبه بازار در این جا خواهد بود و جمعه بازار خودرو به سمت قند شیرین خواهد رفت. وی می افزاید: به دنبال این هستیم بعد از جابه جایی بازار خودرو، غیر از ایام یک شنبه و چهارشنبه در روزهای دیگر نیز برای بازار مجیدیه کاربری تعریف کنیم؛ مثلا بازار موتور و...ایجاد کنیم.

 

مروری بر ادعاها درباره جزئیات این هک

گفته می‌شود این بدترین حمله سایبری به بانک‌های ایران به‌شمار می‌رود و گروهی تحت عنوان «آی‌آر‌لیکس(IRLeaks)» که سابقه هک بانک‌های ایران را دارد، احتمالا پشت این حمله قرار دارد. این گروه هکری در ماه دسامبر هم اطلاعات بیش از ۲۰ شرکت بیمه، تپسی و اسنپ‌فود را هک کرده بود. گفته می‌شود هکرها تهدید کرده بودند اگر ۱۰ میلیون دلار رمزارز دریافت نکنند، داده‌ها، شامل اطلاعات حساب و کارت اعتباری میلیون‌ها ایرانی را در وب تاریک (dark web) به فروش می‌گذارند. براساس این گزارش، در نهایت توافق بر سر میزان کمتری باج به هکرها به نتیجه می‌رسد. ادعا شده از ۲۹ موسسه مالی فعال در ایران، ۲۰ بانک هدف حمله قرار گرفتند.

 

این حمله هکری، بزرگ و پیچیده بوده است

«جواد دادگر»، کارشناس حوزه امنیت سایبری در گفت‌وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سوال که حمله هکری رخ داده چقدر بزرگ بوده است، می‌گوید: «ما بر فرض ادعای هکرها و خبرگزاری که این خبر را منتشر کرده است و عدم واکنش بانک‌ها، هک اتفاق افتاده را صحت‌سنجی می‌کنیم و فرض را بر این می‌گیریم که این اتفاق رخ داده است. تیم IRLeaks هفته پیش پستی را منتشر کرد، مبنی بر این که یک بانک ایرانی هک شده است. همان‌طور که در گزارش اشاره شده، این هک یکی از بزرگ‌ترین حملات هکری بوده که در ایران اتفاق افتاده است. در حال حاضر این تیم هکری، پستی را که منتشر کرده بودند،حذف کردند، این اقدام احتمال باج‌دهی را تقویت می‌کند و به احتمال زیاد ۳ میلیون دلار باج پرداخت شده که پست این گروه هکری پاک شده است. این حملات نسبتا پیچیده هستند و تیمی که این کار را پیش گرفته تا به امروز تمیز کار کرده و ردی از خود بجا نگذاشته است که بتوان آن‌ها را رهگیری کرد. با این تفاسیر ما قطعا باید در آینده شاهد حملات هکری بیشتری هم باشیم. بیشتر حملات هکری که هم اکنون در کشور اتفاق می‌افتد از سمت گروه‌های هکری ایرانی هستند؛ به عنوان مثال همین گروه هکری IRLeaks ایرانی هستند و گروه‌های هکری خیلی قوی‌تر، بزرگ‌تر و فعال‌تر بین‌المللی هم وجود دارند که پروژه‌هایی بر روی ایران انجام می‌دهند و تمام کشورهای دنیا از وضعیت امنیت سایبری در کشور آگاه هستند و گزارش‌هایی که به شکل سالانه منتشر می‌شود گواهی بر این ضعف امنیتی است؛ به عنوان مثال ایران در آلودگی بدافزاری در رتبه نخست دنیا ایستاده است».

 

چه خطری کاربران را تهدید می‌کند؟

نمونه‌ای از داده‌ها منتشر نشده است اما طبق گفته این گروه هکری، این حمله هکری بیشتر داده‌های بانکی را شامل می‌شده است؛ از اطلاعات افراد و موجودی‌های بانکی گرفته تا سایر اطلاعات بانکی و بستری که می‌توان از این داده‌ها استفاده کرد، بسیار گسترده است. پس احتمال دارد در صورت انتشار داده ها عده‌ای برای کلاهبرداری از این داده‌ها استفاده می‌کنند و با هدف قرار دادن افراد، با استفاده از این داده‌ها، اعتماد آن‌ها را جلب  و عملیات کلاهبرداری را پیاده‌سازی می‌کنند. همچنین به‌عنوان مثال در حملات فیشینگ هم می‌توان این داده‌ها را مورد استفاده قرار داد و حتی اگر داده‌های فنی داشته باشد، می‌توان از این داده‌ها برای هک‌های بعدی هم استفاده کرد اما تا زمانی که نمونه‌ای از داده‌ها منتشر نشود، نمی‌توان فهمید که عمق این حمله چقدر بوده است.

 

نگرانی از تکرار آبروریزی فصل گذشته میزبانی پرسپولیس از النصر عربستان و رونالدو در ورزشگاه آزادی و چمن ناهموار آن برای استقلال در لیگ نخبگان، یکی از سوژه های داغ این روزهای رسانه ها و فضای مجازی و فوتبال‎دوستان ایرانی است. اعلام میزبانی استقلال در ورزشگاه کوچک و کم ظرفیت و کم امکانات ورزشگاه شهدای شهر قدس در لیگ نخبگان به دلیل فراهم نشدن امکان میزبانی در ورزشگاه  امام رضا(ع)  مشهدباعث توجه بیش از پیش رسانه ها به ورزشگاه شهر قدس و پرداختن به نواقص و معایب آن شد. انتشار عکس هایی از اطراف ورزشگاه که سطحی نیمه ویران و خاکی با علف های هرز فراوان  را نشان می داد و از آن به عنوان پارکینگ ورزشگاه یاد می شد، نگرانی شدیدی بین مردم و هواداران فوتبال به وجود آورد. بیم تکرار هجمه رسانه ای شبکه ها و سایت های عربی و خارجی مثل آنچه در بازی پرسپولیس و النصر رخ داد و باعث تمسخر فوتبال ایران و کشورمان توسط آن ها شد از یک سو و نگرانی از عدم نتیجه گیری تیم های ایرانی در چنین ورزشگاه های کوچک و کم ظرفیتی و از دست رفتن امتیاز میزبانی با حضور فقط 8 هزار تماشاگر، باعث شد همه نگاه ها به ورزشگاه امام رضا(ع) دوخته شود و این سوال را بپرسند که چرا نباید از این سرمایه ملی برای چنین رخدادهای بین المللی استفاده کرد؟ این موضوع حتی درباره دیدار تیم ملی با قرقیزستان هم صدق می کند و با وجود بازی ملی باز هم پاسخ منفی بود. به طوری که پس از بازی ایران و قرقیزستان علوی مدیر روابط عمومی فدراسیون فوتبال  با بیان این که رفتار مدیران ورزش خراسان رضوی جای تعجب دارد، گفت:«برای میزبانی تیم ملی ایران در مشهد اقدام ویژه ای شد اما میسر نشد! وقتی باشگاه های استقلال و پرسپولیس به عنوان نمایندگان ایران به طور رسمی درخواست خود را بابت در اختیار گرفتن ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد دادند به چه دلیل پاسخی به آن ها داده نشد و مذاکره‌ای صورت نگرفت تا این دو باشگاه از این ورزشگاه برای رقابت های لیگ نخبگان آسیا استفاده نکنند. این موضوع خیلی جای تعجب دارد.»

 

آذری‌جهرمی: مشکل رونالدو را حل کنیم

محمدجواد آذری‌جهرمی وزیر سابق ارتباطات که از طرفداران پروپاقرص پرسپولیس و فوتبال است در واکنش به تیتر «میزبانی رونالدو در ورزشگاه قلعه حسن‌خان» در کانال تلگرامی خود گفت: اگر کسی کمی با فهم رسانه آشنا باشد، تاثیرات منفی تیترهای خبری را بر ذهن مخاطب درک خواهد کرد. این تیترهای مخرب در کنار رخداد واقعی می‌توانند تاثیرات بیشتری داشته باشند. با وجود ورزشگاه‌های مدرن مثل ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد که به همت آستان مقدس رضوی ساخته شده، نباید نگران بود. مدیران ورزش کشور به جای حضور در مشهد و مذاکره مستقیم با مالک ورزشگاه، در مصاحبه‌های رسانه‌ای گلایه می‌کنند که این روش، نه تنها راهگشا نیست بلکه مشکل را تشدید می‌کند. با اندکی درایت و احترام به طرفین، می‌توانستند این مسائل را حل کنند.