زاهدی – مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشورمان ساعتی پس از برگزاری مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اش توسط رهبر انقلاب ، اولین و مهم ترین حکم رسمی خود را صادر کرد و سرانجام پس از چند هفته حدس و گمان های رسانه ای ، محمدرضا عارف 73 ساله را به عنوان معاون اول دولت چهاردهم اعلام کرد .نکته مهم در این حکم عدم اعطای فرماندهی اقتصادی دولت به معاون اول است که احتمالا قرار است به علی طیب نیا واگذار شود . طیب نیا تا سه روز قبل مهم ترین گزینه معاون اولی بود اما اصرارها اثر نکرد و به گفته خودش مشکلات شخصی باعث شد تا او این پست را نپذیرد و قرعه فال به نام عارف بخورد . ماموریت او در حکم از این قرار است: اداره جلسات هیئت وزیران، هماهنگی بین وزرا و مقامات اجرایی، ابلاغ مصوبات هیئت دولت و پیگیری تحقق نتایج در امور محوله بر پایه میثاق مشترک و منشور اخلاقی کارگزاران دولت چهاردهم .عارف که در چهار سال دولت دوم اصلاحات از 80 تا 84 معاون اول رئیس جمهوری (خاتمی) بود 10 سال بعد از ترک دولت و در سال 1394 نماینده اول تهران در مجلس دهم شد.    او البته دو سال قبل از آن - 1392- نامزد ریاست جمهوری شده بود اما به خواست و اصرار سید محمد خاتمی از ادامه رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری کنار کشید تا راه برای حسن روحانی هموار شود. هرچند رئیس جمهور اعتدال‌گرا بعد از آن اصلاح‌طلبان را چندان به بازی نگرفت و عارف در دولت روحانی چندان نفوذی نداشت. با این حال عارف در مجلس دهم که سه فراکسیون داشت، ریاست فراکسیون اصلاح طلبان را برعهده گرفت اما در نهایت موفق به کسب ریاست مجلس نشد .   برخی انتصاب عارف به عنوان معاون اول رئیس جمهور پزشکیان را حاصل حضور 90 دقیقه‌ای سید محمد خاتمی در دو شب قبل در پاستور می‌دانند. خاصه این که رئیس جمهوری اسبق بعد از 19 سال به ریاست جمهوری رفته بود. همچنین انتخاب عارف به معاون اولی را می‌توان این گونه تفسیر کرد که دولت مسعود پزشکیان دولت سوم روحانی نخواهد بود و اگر قرار بر تشبیه باشد به دولت خاتمی می ماند اگرچه خود تاکید کرده دولت اول مسعود پزشکیان خواهد بود نه دولت سوم روحانی یا خاتمی یا دیگری. عارف که متولد سال 1330 است در 24 سالگی با بورس تحصیلی دانشگاه صنعتی اصفهان به آمریکا رفت و کمی مانده به پیروزی انقلاب ایران فوق لیسانس گرفت و دو سال بعد از انقلاب از دانشگاه استنفورد با معدل 4 از 4 مدرک دکتری برق و مخابرات دریافت کرد و سپس به ایران بازگشت.  او به عنوان چهره‌ای علمی - سیاسی شناخته می‌شود و اصطلاح «شبکه‌های عارف» یادآور پایان نامه دکتری اوست اما این حکم که اگرچه از روز شنبه دهان به دهان می شد ، اولین بار توسط علی تاجرنیا عضو شورای راهبری دولت چهاردهم خبری شد و پس از آن شاهد واکنش های مثبت و منفی در میان حامیان پزشکیان و مخالفان او بودیم .اولین واکنش را شخص عارف در توئیتی که منتشر کرد، داشت و نوشت :  بسم ا... الرحمن الرحیم برای خدمت به مردم، به همراهی و کمک همه دوستداران ایران عزیز نیازمندیم.احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح طلب، در کانال تلگرامی خود نوشت: برخلاف تصور رایج در بین بسیاری از اصلاح‌طلبان، به نظر من آقای عارف از همه گزینه‌های ممکن برای تصدی معاون اولی، مناسب‌تر است!واقعیت این است که آقای عارف، معمولاً در موضع‌گیری‌های کلامی آدمی محافظه‌کار و محتاط و دست به عصا بوده که دلایل مخصوص به خود را داشته است، اما به لحاظ کارنامه اجرایی چه در پست ریاست دانشگاه تهران، چه وزارت پست و تلگراف و تلفن و چه مقام معاون اولی دولت سید محمد خاتمی، کارنامه خوبی از خود به جا گذاشته و چهره‌ای زحمتکش و علمی و کم سر و صدا و بدون حاشیه به شمار می‌رود. از این جهت، کاملاً گزینه مناسبی برای معاون اولی دولتی با ماهیت و رویکرد دولت پزشکیان است. در این میان، گاف فرزندش هم قابل گذشت است!علی شریفی زارچی، استاد اخراجی دانشگاه شریف نیز در شبکه ایکس نوشت: دکتر عارف یک روز پس از اخراج من از دانشگاه شریف و در اعتراض به این تصمیم، از هیئت اجرایی جذب دانشگاه شریف استعفا کرد. کاری که به ندرت از سوی سایر مسئولان اتفاق افتاده‌است.

 

ظریف: عارف دانشمندی برجسته و سیاستمدار پرتجربه است

در همین راستا محمدجواد ظریف که ریاست شورایی را برعهده دارد که کار تعیین نامزدهای وزارتخانه ها و معاونان رئیس جمهور را انجام می دهد و خود از گزینه های معاون اولی پزشکیان بود ، نوشت: بسیار خرسندم که دوست ۴۵ ساله و برادر بزرگوارم جناب آقای دکتر رضا عارف، دانشمند برجسته و سیاستمدار پرتجربه، پاکدست و معتدل مسئولیت معاون اولی را پذیرفته‌اند. امروز(یک شنبه) در حضور ریاست محترم جمهوری جلسه بسیار خوبی با دکتر عارف و دکتر طیب نیا و دوستان دیگر داشتیم و آخرین تصمیمات شورای راهبری و دیگر تحولات را بررسی کردیم. ضمن عرض تبریک، برای جناب دکتر عارف در این مسئولیت جدید توفیق هرچه بیشتر را خواهانم.

 

طیب نیا: با تمام توانم در جهت موفقیت و پیروزی دولت چهاردهم تلاش خواهم کرد

علی طیب نیا که از او به عنوان فرمانده اقتصادی دولت یاد می شود و تا همین چند روز پیش مهم ترین گزینه معاون اولی بود در ویدئویی اظهار کرد: ضمن تبریک به جناب آقای دکتر عارف بابت پذیرش مسئولیت معاون اولی جناب آقای دکتر پزشکیان، لازم می‌دانم این نکته را بگویم که من به دلایل شخصی در حال حاضر آمادگی پذیرش این مسئولیت را نداشتم ولی از روز اول در کنار آقای پزشکیان بودم و تا روز آخر خواهم بود. وی تاکید کرد: با تمام توانم در جهت موفقیت و پیروزی دولت ایشان تلاش خواهم کرد و معتقدم که عبور از این شرایط سخت تنها با همدلی و همراهی همه گروه‌ها امکان‌پذیر خواهد شد.عبدا... رمضان زاده سخنگوی دولت اصلاحات نیز نوشت : دکتر عارف را سال هاست که می‌شناسم. سیاستمداری واقع‌بین، تیزهوش، با افکار اصلاح طلبانه اما میانه‌رو در عمل و دارای قدرت مدیریت تعارض‌های موجود در ساختار دولت. حافظه استثنایی او در یادآوری جزئیات مطروحه در مباحث و اخلاق نیک او در مدیریت تعارض‌ها در کشور موثر خواهد بود.محمدعلی ابطحی رئیس دفتر دولت اصلاحات نوشت: عارف بهترین انتخاب برای معاون اولی پزشکیان است. ‏قدرت اجرایی بی سروصدا و بالایی دارد. ‏از بن دندان اصلاح طلب است. ‏توانایی به کارگیری همه توان کشور، برای حل مشکلات مردم را دارد.  ‏وزانت اداره دولت را دارد و به پزشکیان فرصت بیشتری می دهد که بتواند برنامه های کلانش را برنامه ریزی کند. ‏به تجربه و خطا نیاز ندارد. ‏واقعا من وهمکارانش در طول این سال های دوستی بر سعه صدر، بی توجهی به حواشی، باور به مردم ، آرامش، داشتن سواد علمی و فنی و تیزهوشی ویژه اش می توانیم گواهی دهیم.

 

رسایی: معرفی عارف پیام خوبی ندارد

اما حمید رسایی نماینده مجلس و نزدیک به جبهه پایداری نگاهی انتقادی به این انتصاب داشت و در شبکه اجتماعی ایکس گفت: معرفی آقای عارف با وجود ویژگی‌های شخصیتی، از آن جا که سه سال از آقای پزشکیان مسن‌تر است، پیام خوبی ندارد.  انتظار این بود رئیس جمهور محترم برای تحقق وعده‌هایی که داده‌اند، از میان چهره‌های همسو با خودش، معاون اولی چابک و پرانرژی معرفی کنند. امیدوارم کابینه کاری، جوان و پرانگیزه معرفی شود اما برخلاف رسایی ، عبدا... گنجی روزنامه نگار اصولگرا این انتخاب را درست می داند . وی در این خصوص نوشت : انتخاب عارف به عنوان معاون اول کار درستی بود .عارف هم تابلوی اصلاح طلبی دارد، هم تجربه این کار را دارد و هم یک ارزش‌ گراست. هم بخشی از اصلاح‌طلبان به خاطر تعلقاتش به نظام نوشتند که او اصلاح طلب نیست.بنده عارف-پزشکیان را اصولگرا به معنای پایبند به اسلام سیاسی و انقلاب اسلامی می دانم.

 

محسن حاجی‌میرزایی رئیس دفتر رئیس‌جمهور شد

همچنین در دومین حکم صادره از سوی رئیس جمهور پس از مراسم تنفیذ ، محسن حاجی‌میرزایی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور منصوب شد. محسن حاجی میرزایی، متولد ۱۳۳۸ در شهر قم و دارای مدرک دکتری جامعه‌شناسی است. وی که از حامیان مسعود پزشکیان در رقابت‌های انتخاباتی و همچنین از اعضای شورای راهبری انتخاب وزرای دولت چهاردهم است، در کارنامه سوابق خود فعالیت به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دولت دوازدهم  و همچنین دبیر هیئت دولت دولت‌های یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی را دارد.

مسعود حمیدی-تا همین دو سه سال پیش همه اصحاب رسانه استان از ایرنا گرفته تا روزنامه خراسان و شهرآرا و قدس و فارس و تسنیم و ایسنا و دیگر خبرگزاری ها و رسانه های استان، در اکثر جلسات مهم استان ازجمله شورای برنامه ریزی و توسعه، شورای اداری و نشست های استاندار با مهمانان داخلی و خارجی که از دولت یا دیگر نهادها به استان می آمدند و یا مهمان خارجی بودند دعوت می شدند و اخبار این نشست ها را با فراخور کارکرد رسانه به صورت گسترده نشر می دادند و مردم در جریان کم و کیف رویدادها و تصمیمات قرار می گرفتند اما این رویه 3 سال است که تعطیل شده است. تنها خبرنگار صداوسیما و ایرنا که کارکرد کاملا دولتی دارند در نشست ها حاضر هستند و دیگر رسانه ها از روزنامه 100 ساله خراسان تا دیگر جراید بنا بر تصمیم استانداری در هیچ نشستی دعوت نمی شوند. این بدعت بدین جا ختم نشده و حتی معاونان استانداری در برقراری ارتباط با رسانه ها و یا پاسخگویی نهایت ملاحظه را در نظر می گیرند و نهایتاً با رسانه های رسمی دولت یعنی ایرنا مصاحبه می کنند و بقیه اصحاب رسانه استان «نامحرم» هستند. این بدعت به حدی پیشروی کرده که حتی مدیران دیگر دستگاه ها هم تعهدی به پاسخگویی به رسانه برای خود قائل نیستند. خروجی این روند ایجاد فاصله ای زیاد بین رسانه و دستگاه دولت است تا جایی که حتی امام جمعه مشهد و نماینده ولی فقیه در استان به این روال اعتراض کرده اما گوش شنوایی نبوده و نیست، در چندین یادداشت به آفت های این روال اشاره کردیم اما بازهم گوش شنوایی نبوده و نیست. شاید به همین دلیل است که وقتی رهبر معظم انقلاب فرمودند دلم برای آقای رئیسی سوخت برای بنده رسانه ای ازاین جهت قابل فهم است که حداقل در استان خراسان رضوی مدیران دولتی تنها به رسانه های دولتی خود در این سه سال اعتماد کرده اند و بقیه رسانه ها را به جرم این که ممکن است از عملکرد آن ها انتقادی داشته باشند طرد کرده اند و اگر کار مثبتی انجام شده و یا اقدام جدی از سوی استاندار برای احقاق حقوق عامه انجام و برای توسعه استان برنامه ای اجرایی شده رسانه ها بی خبر هستند و یا ناچارند خبرهای بسته بندی شده روابط عمومی استانداری و یا ایرنا را نشر دهند. این کار باعث تشدید فاصله بین رسانه و دستگاه حاکمیت در استان شده است و بی اعتمادی از همین فاصله گذاری ها ایجاد و تشدید می شود. از همین رویه ها و بدعت هاست که مدیران پایین دستی در پاسخگویی به خبرنگار مثلاً در جریان سیل مشهد با نهایت بی تجربگی و تبختر پاسخ می دهند و هزاران آفت دیگر...

این روال حتی به بخش خصوصی هم تا حدی کشیده شده است، مثلاً رئیس اتاق بازرگانی استان در دو سال گذشته نشست خبری برگزار نکرده و حتی رئیس خانه صمت استان اگرچه شخصا پاسخگوی رسانه است اما مستقلاً نشستی با رسانه ها برگزار نکرده است. در ادامه به چند مورد از پاسخگویی و در دسترس بودن مدیران استان در دو سال اخیر اشاره خواهیم کرد.

استاندار خراسان رضوی: آخرین مصاحبه بیش از 2 سال   و 3 ماه عدم پاسخ به سؤال کتبی ارسال شده. آخرین نشست خبری بیش از یک سال

معاون اقتصادی استاندار خراسان رضوی: آخرین مصاحبه بیش از یک سال و ده ها تماس بی پاسخ و آخرین نشست خبری بیش از یک سال

معاون سیاسی استانداری: بیش از یک سال و ده ها تماس بی پاسخ و آخرین نشست خبری حدود یک سال

معاون امنیتی استانداری: هیچ مصاحبه ای انجام نداده است و بدون نشست خبری

معاون هماهنگی امور زائران استانداری: حدود یک ماه و در دسترس برای خبرنگاران

رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان: بیش از 6 ماه و عدم برگزاری نشست خبری و عدم برگزاری نشست دوطرفه به رغم وعده چندباره مدیر مربوطه و در دسترس نبودن معاونان

مدیرکل اقتصاد و دارایی: آخرین مصاحبه یک ماه و در دسترس و پاسخگو بودن معاونان

مدیرکل امور مالیاتی استان: آخرین مصاحبه کمتر از یک ماه و در دسترس و ارتباط خوب با رسانه

مدیرکل صمت استان: آخرین مصاحبه حدود یک سال، عدم پاسخگویی و ده ها تماس بی پاسخ و عدم ارتباط زیرمجموعه

مدیر جهاد کشاورزی استان: آخرین مصاحبه بیش از 5 ماه، دسترسی کم و ارتباط محدود

مدیرکل تعزیرات حکومتی استان: مشترک موردنظر کلاً در دسترس نمی باشد

ناظر کل گمرکات استان: فعال و در دسترس رسانه

چند نمونه ذکر شده شاید برای دیگر رسانه ها صدق نکند اما حداقل برای روزنامه خراسان به عنوان پیش کسوت رسانه خراسان رضوی رخ داده است.

در پایان باید ابتدا این نکته را اذعان کرد که در این سه سال برخی مدیران استان و شخص استاندار به صورت جهادی برای رفع مشکلات مردم و گام برداشتن جهت توسعه استان تلاش شبانه روزی کرده اند و باید به آن ها خداقوت گفت اما فضای ذهنی این بزرگواران گویی برتافته از فاصله گرفتن از اصحاب رسانه برای رسیدن سالم به مقصد و هدف برنامه ریزی شده است ولی حداقل در آن چه ما به عنوان روزنامه خراسان مطالبه گر بودیم مانند «آزادراه حرم تا حرم»، «آزادراه مشهد چناران»، «بودجه آب و زیارت و نگاه ملی به مشهد» و چندین پروژه دیگر و معضل دیگر «راهبرد چراغ خاموش و در سکوت خبری» استانداری چندان موفق عمل نکرده است،لذا امیدوار هستیم در تحولات دولت جدید در استان خراسان رضوی حداقل به احترام سخنان نماینده ولی فقیه در استان، استاندار خراسان رضوی این حلقه ارتباطی خود و مدیران دستگاه های دولتی با اصحاب رسانه را گسترده کند و اجازه دهد رسانه ها شفاف و با صدای رسا عملکرد و گفتار و تصمیمات مدیران استان را به گوش ساکنان این خطه برسانند و اگر نقدی بر کارکرد آن ها وجود داشته باشد با گشاده رویی پاسخگو باشند و جز این از دولت «برای ایران» انتظار نمی رود که اگر چنین نشد حتماً مجدد با صدای رسا آن را مطالبه خواهیم کرد.

  الهه آرانیان -calture@khorasannews.com

 

فعالیت چهل‌وششمین کمیته میراث جهانی یونسکو در شهر دهلی، پایتخت هندوستان، از 31 تیرماه آغاز شده و تا 10 مردادماه ادامه دارد. روز 6 مردادماه خبر رسید که پرونده «هگمتانه» به‌عنوان بیست‌وهشتمین اثر جهانی کشورمان در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است؛ این اجلاس به ثبت پرونده «هگمتانه» در فهرست میراث جهانی یونسکو پس از انجام اصلاحاتی به پیشنهاد ایکوموس (شورای جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی) و برخی از اعضای این کمیته (قطر، قزاقستان، ویتنام، ترکیه، کنیا و روآندا) مبنی بر حذف بخش «مرکز تاریخی همدان»، رأی مثبت داد و به این ترتیب بیست و هشتمین اثر ایران وارد این فهرست جهانی شد. هم‎اکنون، ایران با داشتن ۲۸ اثر ثبت‌شده در فهرست میراث جهانی یونسکو در رتبه دهم دنیا قرار دارد. به مناسبت خبر خوش ثبت جهانی هگمتانه در فهرست میراث جهانی یونسکو، در ادامه از معیارهای یونسکو برای ثبت جهانی یک میراث و دیگر آثار جهانی ایران در فهرست یونسکو نوشته‌ایم.

 

اکباتان و ویرانه‌های پایتخت مادها

پرونده «هگمتانه» این‌طور معرفی شده‌ است: «هگمتانه یا اکباتان، ویرانه‌های پایتخت مادها را تشکیل می‌دهد. این شهر بعدها پایتخت (تابستانی) هخامنشیان و اشکانیان نیز شد. حفاری‌های باستان‌شناسی تاکنون محدود بوده است، اما یک دیوار دفاعی عظیم از خشت‌های گلی و یک طرح شهری شطرنجی شناسایی شده است. همدان، زیرشاخه الوند در رشته‌کوه‌های زاگرس بوده و هگمتانه که تاریخ ناگسستنی بشری دارد، با سه هزار سال سابقه سکونت در آن روی تپه‌ای درون شهر باستانی همدان واقع شده‌است. در هگمتانه شواهد نادری از تمدن مادها در قرن ششم و هفتم قبل از میلاد مشاهده شده است». در سال 2023، شورای جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی(ایکوموس) ایراداتی به این پرونده گرفته بود که  با اعمال تغییراتی این پرونده دوباره در دستور کار اجلاس جهانی یونسکو قرار گرفت.

 

از هگمتانه چه می‌دانید؟

هگمتانه، نام قدیمی و باستانی همدان است. اولین بنای این شهر بیش از سه هزارسال پیش روی تپه‌ای باستانی به نام هگمتانه ساخته شد. این شهر اولین پایتخت ایران در دوران مادها بود. تپه هگمتانه در طول تاریخ پرفراز و نشیب خود، شاهد رویدادها و وقایع بسیاری بوده‌است و از این‌رو یکی از کهن‌ترین مناطق ایران امروز است که هنوز بقایایی از آن به‌جا مانده‌‌است. دیااکو، اولین پادشاه مادها در قرن هشتم پیش از میلاد، هگمتانه را ساخت و به‌عنوان پایتخت خود معرفی کرد. شکوه و شهرت هگمتانه در دوران مادها به‌اندازه‌ای بود که هرودوت، مورخ برجسته یونانی، تپه هگمتانه را هفت دیوار متحدالمرکز با کاخ‌های باشکوه توصیف کرده‌است. کوروش هخامنشی در سال 550 پیش از میلاد، هگمتانه را فتح کرد و داریوش اول آن را به یکی از باشکوه‌ترین کاخ‌های جهان تبدیل کرد. هگمتانه در دوران ساسانیان هم رونق فراوانی داشت و از مهم‌ترین مناطق ایران به‌شمار می‌رفت.

 

معیارهای ده‎گانه یونسکو برای ثبت جهانی

سازمان جهانی یونسکو برای ثبت آثار طبیعی و فرهنگی هر کشور در فهرست میراث جهانی، 10 معیار شامل شش معیار فرهنگی و چهار معیار طبیعی دارد که هر پرونده پیشنهادی باید دست‌کم یکی از این معیارها را داشته باشد. اما معیارهای ده‎گانه یونسکو چه هستند؟ شش معیار فرهنگی یونسکو از این قرار است: نشان‌دهنده یک شاهکار از خلاقیت و نبوغ انسانی، نشان‌دهنده تبادل ارزش‌های بشری در یک بازه زمانی در یک منطقه فرهنگی، دلیلی محکم بر یک سنت فرهنگی یا یک تمدن از بین رفته، نمونه برجسته‌ معماری یا فناوری، نمونه برجسته‌ تعامل بین انسان و محیط‌زیست و نیز ارتباط مستقیم و قابل مشاهده با رویدادهای زندگی، افکار و عقاید مردم در یک دوره خاص. چهار معیار طبیعیِ مدنظر یونسکو برای ثبت جهانی یک اثر هم این‌ها هستند: پدیده بی‌نظیر طبیعی و استثنایی، نمونه برجسته مراحل و تغییرات زمین‌شناسی، نمونه برجسته فرایندهای زیست‌محیطی و یک زیستگاه مهم که تنوع زیستی دارد یا محل زندگی گونه‌های در خطر است.

 

27 اثر تاریخی و طبیعی، پیش از هگمتانه

هگمتانه، بیست‌وهشتمین اثر ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو است. چغازنبیل، تخت جمشید و میدان نقش جهان اصفهان، اولین آثار ایرانی بودند که در سال 1979 میلادی در فهرست یونسکو ثبت شدند. تخت سلیمان در سال 2003 و چشم‌انداز فرهنگی ارگ بم و پاسارگاد هم در سال 2004 به فهرست یونسکو راه پیدا کردند. گنبد سلطانیه در سال 2005 و سنگ‌نوشته بیستون در سال 2006 از دیگر آثار ثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی هستند. مجموعه آثار رهبانی ارامنه ایران در سال 2008، سازه‌های آبی شوشتر در سال 2009، مجموعه تاریخی بازار تبریز و آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در سال 2010، باغ ایرانی در سال 2011، مسجد جامع اصفهان و برج گنبد قابوس در سال 2012، کاخ گلستان در سال 2013، شهر سوخته در سال 2014 و چشم‌انداز فرهنگی میمند و شوش در سال 2015 به‌عنوان میراث فرهنگی و تاریخی ایران ثبت جهانی شدند. دیگر آثار ثبت‌ جهانی شده ایران در سال‌های بعد از این قرارند: قنات ایرانی، دشت لوت، شهر تاریخی یزد، چشم‌انداز باستان‌شناسی ساسانی منطقه فارس، جنگل‌های هیرکانی، راه‌آهن سراسری ایران و چشم‌انداز فرهنگی اورامانات و کاروان‌سراهای تاریخی ایران.

 

سید خلیل سجادپور- با دستگیری3 برادر متهم به جنایت مسلحانه در یکی از مناطق ییلاقی اطراف مشهد، ریشه‌یابی حوادث تکان دهنده آرامگاه فردوسی با دستورهای ویژه قضایی آغاز شد.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اوایل شب هجدهم تیر، زنگ تلفن پلیس110 به صدا درآمد و خبر درگیری مسلحانه در محل غرفه های اجاره ای شهربازی، نیروهای انتظامی را به تکاپو انداخت. با گزارش این حادثه وحشتناک، بلافاصله گروهی از نیروهای انتظامی به سرپرستی سروان مصطفی حسنی(رئیس پاسگاه انتظامی فردوسی) عازم محل حادثه شدند و تحقیقات پلیسی را در حالی آغاز کردند که بررسی های مقدماتی نشان داد جوان 33 ساله‌ای در نزاع هولناکی، هدف گلوله قرار گرفته و توسط خودروی عبوری به بیمارستان طالقانی مشهد منتقل شده است.ادامه بررسی ها بیانگر آن بود که افرادی سوار بر3 دستگاه خودرو(پارس، تیبا و206) در مقابل آرامگاه فردوسی وارد درگیری شده اند و با سلاح وینچستر به سوی جوانی به نام «علی-ب» شلیک کرده اند که به خاطر غرفه های اجاره ای شهرداری در شهر بازی مشهد با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: از سوی دیگر تلاش کادر درمانی بیمارستان برای نجات جان جوان 33 ساله به نتیجه نرسید و با مرگ این جوان حادثه درگیری مسلحانه وارد مرحله جدیدی شد. طولی نکشید که با گزارش خبر جنایت مسلحانه به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، بی درنگ قاضی«محمودعارفی راد »نیز به طرف مرکز درمانی حرکت کرد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی در حالی ادامه یافت که خبر وحشتناک دیگری، حوادث تلخ آرامگاه فردوسی مشهد را پیچیده‌تر کرد. هنوز بررسی های مقام قضایی درباره چگونگی وقوع جنایت مسلحانه ادامه داشت که ناگهان شعله های سرکش آتش در غرفه های اجاره ای شهر بازی زبانه کشید و تعداد زیادی از غرفه ها را به خاکستر تبدیل کرد.در پی وقوع این ماجرا، امدادگران آتش نشانی نیز عازم شهربازی اطراف آرامگاه فردوسی شدند و برای فرونشاندن شعله‌های آتش، بسیار از خودگذشتگی کردند. بالاخره پس از مدتی تلاش اگرچه شعله های آتش خاموش شد اما خسارات هنگفتی برجای ماند.بنا بر گزارش روزنامه خراسان، از طرف دیگر تحقیقات قاضی «عارفی راد» در مرکز درمانی بیانگر آن بود که جوان 33 ساله علاوه بر اصابت گلوله، هدف ضربه چاقو نیز قرار گرفته است. به همین دلیل، جسد برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت و بررسی های تخصصی برای دستگیری متهمانی که 3 تن از آنان برادر هستند با دستورهای قضایی شروع شد اما با توجه به گستردگی حوادث تکان دهنده در اطراف آرامگاه فردوسی و جوی که موجب احساس ناامنی شده بود، تحقیقات را به جایی رساند که با دستورهای ویژه سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان(جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی)پیگیری های پرونده به گروهی کارآزموده از افسران مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی سپرده شد و بدین ترتیب با هماهنگی انتظامی، ردیابی متهمان فراری ادامه یافت. رصدهای اطلاعاتی که زیر نظر مستقیم سرهنگ مهدی کسرویی (رئیس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی مشهد) صورت گرفت به سرنخ هایی رسید که نشان داد 3 برادر که از متهمان اصلی  ماجراهای وحشتناک آرامگاه فردوسی هستند به شهرهای شمالی گریخته‌اند. طولی نکشید که 3 برادر زیر چتر اطلاعاتی پلیس قرار گرفتند و با شگردهای فنی به مشهد هدایت شدند. زمانی که 3 متهم مذکور به منطقه ییلاقی ابرده رفتند همچنان زیر ذره بین حفاظتی پلیس بودند تا این که سوئیتی را در آن منطقه اجاره کردند و به طور مخفیانه مستقر شدند.گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در همین حال، گروه تخصصی نیروهای  امنیت عمومی با دستور قاضی «عارفی راد»عصر روز گذشته 3برادر را که هادی، وحید و حمید نام دارند در یک عملیات ضربتی و هماهنگ در روستای ابرده دستگیر کردند و به مشهد انتقال دادند.تحقیقات بیشتر برای ریشه یابی حوادث تکان دهنده در اطراف آرامگاه فردوسی مشهد همچنان ادامه دارد.

  دکترسیدعلی علوی -alavi@khorasannews.com

 

رهبر انقلاب روز گذشته 7 مرداد ماه 1403 طی حکمی، منتخب مردم در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم را به عنوان نهمین رئیس جمهور تنفیذ کردند. این مراسم که براساس بند 9 اصل 110 قانون اساسی است به معنای آغاز رسمی فعالیت دولت چهاردهم است.در این مراسم عموما رهبر انقلاب براساس اقتضائات کشور و ویژگی های دولت برآمده از رای مردم، نکات و توصیه هایی را به روسای جمهور منتخب بیان می کنند که می توان از آن به عنوان نقشه راه دولت ها یاد کرد. رهبر انقلاب روز گذشته نیز در مراسم تنفیذ آقای دکتر پزشکیان ، هفت توصیه به کارگزاران نظام بالاخص دولت چهاردهم مطرح کردند.

1.استفاده از ظرفیت عظیم مردمی اولین توصیه رهبر انقلاب بود که درباره آن بیان کردند:« ملت ما ملت بزرگی است. در میان ملت ما کسانی که صاحب فکرند، صاحب ابتکارند، صاحب تجربه‌اند، صاحب آراء جدیدند، بی‌شمارند؛ ...من عرض می کنم که این یک ثروت عظیم ملی است و از این باید استفاده کرد. دولت محترم و رئیس‌جمهور محترم ان‌شاءا... برای مردم، با مردم، در میان مردم از این «ظرفیت عظیم مردمی» استفاده کنند .» این توصیه رهبر انقلاب آن گاه اهمیت مضاعف می یابد که توجه داشته باشیم که «صداقت و مردمی بودن» دو ویژگی بارز دکتر پزشکیان است، ویژگی هایی که از عوامل اصلی رای آوری آقای پزشکیان بوده اند. در واقع یکی از مزیت های رقابتی آقای پزشکیان در بین سایر رقبا از منظر اکثریت رای دهنده به ایشان همین مردمی بودن ایشان و توجه به ظرفیت های مردمی است که به نظر می رسد می تواند اصلی ترین ظرفیت و امتیاز برای  موفقیت دولت چهاردهم باشد.

2.کار جهادی و رویکرد جهادی در کارها  دومین توصیه دیروز رهبر انقلاب به آقای پزشکیان و دولت آتی ایشان بود، توصیه ای که البته نشانه های آن را در سوابق اجرایی آقای پزشکیان می توان یافت. رهبر انقلاب کار جهادی را این گونه تعریف کردند«کار جهادی یعنی چه؟ یعنی خستگی‌ناپذیری، بی‌‌مزد و بی‌منت کار کردن، هدف را انجام وظیفه‌ انسانی و خدایی قرار دادن و پیش رفتن؛ این کار جهادی است. البته چهارچوب‌های قانونی و اداری وجود دارد، باید رعایت بشود». توصیه به کار جهادی و اهمیت آن در نمونه های موفق، همچون دفاع مقدس آن گاه دوچندان می شود که دریابیم موفقیت کار جهادی آن گاه به ثمر می نشیند که با ظرفیت های مردمی ترکیب شود در واقع خصوصیت های دکتر پزشکیان در مردم گرایی اگر با رویکرد کار جهادی هم افزا شود می توان این امید را داشت که دولت چهاردهم کارهای زمین مانده بزرگی همچون ناترازی انرژی ،بهبود ارزش پول ملی،افزایش   تولید،  رشد سرمایه‌گذاری و  بهبود فضای کسب‌وکار را در کشور به سرانجام برساند.

3. رویکرد تعاملی ارکان کشور دیگر توصیه دیروز رهبر انقلاب بود که البته علاوه بر دولت به سایر کارگزاران نظام نیز برمی گشت. ایشان با بیان این که، بدون تعامل ارکان کشور نمی شود کار کرد، تصریح کردند« مجلس باید به دولت کمک کند؛ دولت باید روی حساسیت‌های مجلس حساب کند؛ قوه قضاییه در هر نقطه‌ای که مورد نیاز است باید حضور فعال داشته باشد؛ نیروهای مسلح در هر جایی که دولت نیاز دارد و مردم نیاز دارند، طبق وظایفشان حضور داشته باشند؛ همه بایستی نقش‌آفرینی کنند» توصیه ای که البته رهبر انقلاب در دیدار هفته گذشته خود با نمایندگان مجلس دوازدهم به طور مفصل به آن پرداختند، مطالبه ای که به نظر می رسد اولین آزمون آن  را باید در معرفی وزرا و بررسی صلاحیت های گزینه های پیشنهادی آقای پزشکیان برای کابینه چهاردهم شاهد باشیم.

4.توجه ویژه به مسئله اقتصاد و برجسته کردن موضوع اقتصاد در بین مجموعه ای از مسائل فرهنگی و سیاسی و اجتماعی از نکات قابل تامل توصیه های رهبر انقلاب در مراسم دیروز بود. ایشان با تاکید بر اهمیت مسئله اقتصاد اشاره کردند«همه می دانند که بنده نسبت به مسائل فرهنگی خیلی حساسم؛ مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی مسائل بسیار مهمی است، شاید بیش از همه‌چیز اهمیت دارد؛ لکن امروز از لحاظ زمانی، اولویت با مسائل اقتصادی است. یک تحرک اقتصادی حساب‌شده‌ قوی پیگیر مورد نیاز است» به عبارتی این گونه می توان ارزیابی کرد که مهم ترین و اصلی ترین مسئله ای که رهبر انقلاب برای دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم به عنوان کار ویژه مجلس و دولت به صراحت تعیین کرده و نسبت به سایر مسائل فرهنگی و اجتماعی اولویت می دهند، مسئله اقتصاد و حرکت به سمت کارآمدی اقتصادی است. رویکردی که دولت و مجلس بایست عملکرد خود را نسبت به آن تنظیم کنند و نسبت به آن پاسخگو باشند.

5.در بین توصیه های روز گذشته رهبر انقلاب توصیه ای که ایشان برای آن از صفت « موکد» استفاده کردند، مسئله  پرهیز از دو قطبی سازی بود. مطالبه ای که با توجه به شرایط انتخاباتی و پساانتخاباتی و بالاخص ویژگی های مجلس دوازدهم و دولت چهاردهم و رقبای انتخاباتی همچون دولت سایه و برخی شیطنت ها در دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا، تبدیل به یکی از دغدغه های جدی رهبر انقلاب شده است، به گونه ای که روز گذشته ایشان تصریح کردند«مخاطب این [توصیه] آحاد مردم اند، فعالان سیاسی و اجتماعی‌اند. خب انتخابات طبعاً چالش‌برانگیز است دیگر؛ افرادی در انتخابات، در دو طرف قضیه قرار می گیرند، چالش هایی به وجود می‌آید؛ نباید به وسوسه‌های دوقطبی‌سازی اعتنا کرد و ترتیب اثر داد؛ این توصیه‌ مؤکد بنده است. نباید احساساتی که افراد را در دوره‌ انتخابات وادار به مجادله‌ با یکدیگر می کرد ادامه پیدا کند؛ نگذارید ادامه پیدا کند.» مسئله ای که اگر به آن توجه جدی نشود می تواند دولت چهاردهم را به حاشیه براند، از کارهای اصلی و اولویت دار باز دارد و امید مردم را ناامید کند و دشمن شادکن باشد.

6. تکیه بر توان داخلی و متوقف نکردن کارها به موضوعات خارجی، دیگر توصیه رهبر انقلاب به دکتر پزشکیان بود. توصیه ای که طبیعتا به معنای استفاده نکردن از ظرفیت های خارجی نیست، دغدغه ای که براساس بیانات رهبر انقلاب نبایست در آن دچار افراط و تفریط شد بدین گونه که تاکید کردند« «ما می توانیم» یک شعار همیشگی است؛ واقعش هم همین است. این حرف البته به معنای این نیست که ما از توان های خارجی استفاده نکنیم؛ هیچ عاقلی این حرف را نمی زند. خب باید از همه‌ امکانات استفاده کرد؛ امکانات داخلی، خارجی، دوستان. منتها توان داخلی را ندیده نباید گرفت؛ هیچ مسئله‌ داخلی را متوقف و آویزان به یک موضوع خارجی نباید کرد.»

7.برخورد فعال با تحولات جهانی نیز آخرین توصیه رهبر انقلاب به رئیس جمهور منتخب بود که به نوبه خود توصیه متفاوت و قابل تامل بود. برخورد فعال در برابر تحولات جهانی از عرصه علم همچون هوش مصنوعی تا تحولات ژئوپلیتیکی منطقه ، ایشان در آخرین توصیه خود در حوزه سیاست خارجی تاکید کردند« در مقابل امواج و حوادث جهانی و به خصوص منطقه‌ای، برخورد کشور، برخورد فعال باشد، برخورد اثرگذار باشد، نه برخورد منفعل. مسائل گوناگونی چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ پیشرفت ها و ابتکارات فوق‌العاده و عجیب علمی ــ فرض کنید مثل هوش مصنوعی ــ در دنیا اتفاق می‌افتد؛ با این، فعال برخورد کنید، منفعل برخورد نکنید؛ اثرگذار برخورد کنید. غفلت و تغافل از آن چه در دنیا پیش می‌آید، در منطقه پیش می‌آید، جایز نیست.»

کوتاه سخن این که توصیه های هفتگانه رهبر انقلاب را  می توان مطالبات راهبردی ایشان از دولت چهاردهم و کارگزاران نظام در 4 سال پیش رو دانست که «توجه به ظرفیت عظیم مردم، پرهیز از دوقطبی سازی و اولویت دادن به مسئله اقتصاد»شاه بیت های این توصیه های هفتگانه بودند.

محمد حقگو - قرار گرفتن «رشد اقتصادی» در صدر فصول برنامه هفتم، نشانه  اهمیت آن است. در این برنامه ضمن برشمردن اهداف کمی برای رشد اقتصادی و به طور مشخص متوسط رشد 8 درصدی در طی سال های برنامه، به این سرفصل مهم از 4 جنبه تجهیز منابع، محیط کسب و کار، مردمی سازی اقتصاد و اشتغال پرداخته که نشان می دهد دستیابی به اهداف کمی، نیازمند اجرای متوازن هر 4 محور یادشده است.

 

متوسط رشد 8 درصدی در5  ساله هفتم

بخش رشد اقتصادی برنامه هفتم به مانند سایر بخش های این برنامه، در ابتدا اهداف کمی این حوزه را بیان کرده است. بارزترین هدف در این میان، دستیابی به متوسط رشد 8 درصد در طی سال های برنامه است. موضوعی که اگر چه برخی کارشناسان درباره تحقق آن اظهار تردید کرده اند و به عنوان مثال در سال های گذشته ارقام بزرگی به عنوان حجم سرمایه گذاری لازم برای دستیابی به آن مطرح شده، اما به نظر می رسد نمی توان صرفاً به این محاسبات اتکا کرد. چراکه از یک سو تحقق این میزان رشد اقتصادی در اقتصاد ایران تنها منوط به سرمایه گذاری نیست و در این راستا، حوزه های دیگری همچون محیط کسب و کار، اقدامات ناظر به مردمی سازی اقتصاد و همچنین سیاست های ناظر به تولید اشتغال زا هنوز جای کار زیادی دارد. از سوی دیگر نیز تجربه دولت سیزدهم نشان داد در شرایط اوج فشارهای تحریمی، می توان راهکارهایی برای رسیدن به متوسط نرخ رشد 5 درصد آن هم برای سه سال پیدا کرد. هرچند باید این نکته مهم را در نظر داشت که استمرار این موضوع، خود نیازمند به روز رسانی رویکردهای اقتصادی است. چراکه استمرار رشد اقتصادی به مراتب دشوارتر از حصول آن است.

در بین سایر اهداف کمی، اشتغال زایی به طور متوسط سالانه یک میلیون شغل بیان شده است. این در حالی است که طبق آمارهای مرکز آمار ایران، خالص اشتغال ایجاد شده در دو سال گذشته به ترتیب بیش از 268 هزار نفر در سال 1401، و بیش از 774 هزار نفر در سال 1402 بوده است. همچنین رشد صادرات نفتی به طور متوسط می بایست به 12 درصد در طول سال های برنامه برسد. اگر رشد بخش نفت را به عنوان نماینده ای از این شاخص در نظر بگیریم ملاحظه می شود که رشد تولید نفت در 4 سال اخیر به طور متوسط 10.37 درصد و در سه سال اخیر 12.2 درصد بوده است.

 

ایجاد زمینه ورود سرمایه های عموم مردم به طرح های پربازده سرمایه گذاری

یکی از دشوارترین حوزه های عملکرد دولت با توجه به شرایط تحریمی کنونی، تجهیز منابع و تامین مالی اقتصاد است. در این راستا، وزارت اقتصاد مکلف شده با همکاری نهادهای دیگر از جمله بانک مرکزی و سازمان برنامه، برنامه تامین مالی رشد اقتصادی هدف در سال بعد از نظر میزان منابع مورد نیاز و نحوه تامین آن (بازار سرمایه، منابع بانکی، سرمایه گذاری خارجی، مولدسازی، صندوق توسعه ملی و ..) را تهیه و تصویب کند و هر سه ماه یک بار گزارش آن را به مجلس ارائه کند. ورای برنامه ریزی، برنامه هفتم یک راهکار عملی و نسبتاً جدید را برای تجهیز منابع به وزارت اقتصاد تکلیف کرده و آن ایجاد بستر مناسب برای سرمایه گذاری عموم مردم در طرح های با بازدهی و یا ارزآوری بالاست. این کار در قالب عرضه عمومی سهام شرکت سهام عام پروژه و نیز انتشار اوراق بدهی ریالی ارزی انجام خواهد شد.

 

4 اقدام مهم برای بهبود محیط کسب و کار

یکی از پایه های رشد اقتصادی، فراگیر شدن آن است و در این میان سهولت کسب و کارها اهمیت فراوانی دارد. در این باره در میان احکام متعدد برنامه هفتم، 4 محور بیشتر خودنمایی می کند.

1-حمایت های تعرفه ای زمان دار می شود: بر این اساس دولت مکلف شده تا ظرف سه ماه از لازم الاجرا شدن این قانون، حمایت های تعرفه ای (تجارت خارجی) را مقید به زمان کرده و نرخ سود بازرگانی واردات را متناسب با سیاست های تجاری و صنعتی بازنگری کند. به نظر می رسد زماندار کردن حمایت های تعرفه ای گام مهمی در راستای تقویت تولید صادرات گرا و همچنین کاهش انحراف و رانت های ارزی به شمار می رود.

2-اصلاح مهم در سیستم گزارش دهی گمرک: منفی شدن تراز تجارت گمرکی در شرایطی سال گذشته رخ داد که چالشی عجیب ناظر به ضعف آماری در گمرک توجه‌ها را به خود جلب کرد. این که به دلایلی از جمله وجود سیاست ارز ترجیحی، واردکنندگان به دنبال بیش اظهاری و صادرکنندگان نیز (برای این که تعهد ارزی کمتری داشته باشد) بعضاً به دنبال کم اظهاری هستند. با این اوصاف، برنامه هفتم به دولت تکلیف کرده تا این نقیصه گزارش دهی گمرکی را رفع کند. بر این اساس بانک مرکزی مکلف شده سیاست های ارزی و زیرساخت های تبادلات ارزی را به نحوی اصلاح کند که زمینه و امکان بیش اظهاری در واردات و کم اظهاری در صادرات کالاها وجود نداشته باشد.

3-تجمیع فرایند دریافت بیمه و مالیات در سازمان مالیاتی: فرایند پرداخت مالیات و بیمه یکی از مسائل پیش روی کسب و کارها در سال های گذشته بوده است. در این راستا، قانون برنامه هفتم به وزارت اقتصاد و کار تکلیف کرده که تا پایان سال اول برنامه، می بایست فرایند وصول حق بیمه توسط سازمان مالیاتی ایجاد شود. در این راستا، سازمان تامین اجتماعی مکلف است برای الکترونیکی کردن فرایند صدور مفاصا حساب اقدام کند. همچنین سازمان مالیاتی می بایست به گونه ای عمل کند که حق بیمه توسط کارفرمایان مستقیم به حساب سازمان های بیمه گر واریز شود.

4-سوابق قضایی برای طرفین معاملات شفاف می شود: طبق ماده 4 قانون برنامه هفتم، قوه قضاییه مکلف شده به منظور شفاف سازی محیط کسب و کار، امکان استعلام برخط سوابق محکومیت های مالی قطعی و اعسار اشخاص در محاکم حقوقی و کیفری را بین استعلام کننده و استعلام شونده برقرار کند.

 

 2 رویکرد مردمی سازی اقتصاد

یکی از مهم ترین مسائل پیش روی اقتصاد ایران در حال حاضر، مردمی سازی اقتصاد است. در این راستا، قانون برنامه هفتم در بندهایی بر واگذاری سهام شرکت‌ها توسط دستگاه های اجرایی و همچنین زمینه سازی برای استفاده از ظرفیت‌های مردمی در طرح های عمرانی و اقتصادی تاکید کرده است.

 بند الف ماده 5 قانون برنامه هفتم پیشرفت، دستگاه های اجرایی را مکلف کرده تا تمامی سهام خود در شرکت ها (به استثنای مواردی که در سیاست های کلی اصل 44 آمده) به صورت تدریجی تا پایان سال دوم اجرای قانون، واگذار کنند. از سوی دیگر در بند ج ماده مذکور، دولت مکلف شده با استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی و تعاونی، گروه های جهادی (با شرایط احراز یادشده)، سازمان های مردم نهاد و ... امکان مشارکت مردم در فعالیت های اقتصادی و عمرانی را فراهم کند.

 

تمرکز بر اشتغال زایی از مسیر بنگاه های خرد و کوچک

در ماده 6 قانون برنامه هفتم، برنامه اشتغال کشور در 5 سال آینده ترسیم شده که نشان می دهد بار اصلی سیاست های اشتغال زایی بر دوش کسب و کارهای خرد خانگی (تا دو نفر شاغل)، کارگاه های خرد (تا هفت نفر شاغل) و کارگاه های کوچک (تا 20 نفر شاغل) خواهد بود. در این راستا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برنامه کمی سالانه به تفکیک سهمیه وزارتخانه های مرتبط برای اشتغال زایی را می‌بایست تهیه کند. همچنین موسسات، نهادها و تسهیل‌گران در این عرصه به عنوان رابط میان دولت و مردم تعیین خواهند شد و هر یک بخشی از بار شناسایی ظرفیت‌های محیط کسب و کار و تسهیل‌گری و ارتقای کسب و کارها را بر دوش خواهند گرفت. از سوی دیگر نهادها و دستگاه های متولی اشتغال با همکاری وزارت اقتصاد، موظفند مشوق های لازم را برای توسعه و تقویت نهادهای پشتیبان مشاغل خرد خانگی نظیر شرکت های فعال در توسع بازار، تامین نهاده و خدمات کسب و کار ایجاد کنند.

 

سایر تکالیف دولت در مسیر رسیدن به نرخ رشد 8 درصدی

علاوه بر مواردی که در بالا به آن اشاره شد، قانون برنامه هفتم تکالیف دیگری را در مجموع 4 محور یادشده برای دولت و در راستای رسیدن به نرخ رشد 8 درصدی مقرر کرده که برخی از مهم ترین آن ها به شرح زیر است:

1-تهیه برنامه ارتقای بهره وری به تفکیک بخش های مختلف با هدف تحقق سهم 35 درصد از 8 درصد رشد اقتصادی تا پایان سال اول برنامه

2-ایجاد بسترهای لازم برای ایجاد، توسعه و حمایت از شرکت های خصوصی، تعاونی و شرکت های وابسته به موسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی واسطه صادراتی

3-راه اندازی سامانه دفاتر تجاری به صورت الکترونیکی به جای مهر و موم دفاتر تجاری.

4-اطلاع رسانی ممنوعیت خروج از کشور افرادی که توسط محاکم قضایی صادر شده است ظرف 24 ساعت و از طریق سامانه ثنا

5-تعیین ذی‌نفعان واحد شرکت های اصلی و سهام قابل واگذاری و واگذاری سهام مورد نظر با رعایت سیاست های کلی اصل 44

6-ارائه تسهیلات بانکی به کسب و کارهای خرد خانگی و کارگاه های خرد به صورت قرض الحسنه و کارگاه های کوچک به صورت تسهیلات ارزان قیمت

7-تدوین برنامه توسعه کسب و کارهای خرد روستایی بر اساس مزیت رقابتی و تکمیل زنجیره ارزش، ایجاد شبکه ملی تعاونی های زنان، ارائه تسهیلات اشتغال زایی و حمایت های مالیاتی از تعاونی ها بر اساس نظام رتبه بندی و راه اندازی بازارهای محلی

 

از غذاهای بد تا نبود وسایل‌نقلیه

ورزشکاران در دهکده بازی‌های المپیک پاریس با مشکلات عجیب‌و‌غریبی مانند غذای نامناسب، کمبود وسایل حمل‌و‌نقل، نبود آب و ... مواجه هستند و از شرایط دهکده رضایت ندارند. این ماجرا برای ورزشکاران همه کشورهاست و صدای همه را در آورده است.

کمیت و کیفیت پایین غذاها  ورزشکاران به دلیل کیفیت و کمیت غذاهای ارائه شده در دهکده المپیک پاریس اعتراض زیادی دارند. در همین راستا، تحریم غذایی المپیک پاریس از سوی بریتانیا جنجالی شد. اعضای تیم بریتانیا در بازی‌های المپیک پاریس اعلام کردند که دیگر از رستوران‌های دهکده المپیک استفاده نخواهند کرد. مدیر اجرایی کمیته المپیک بریتانیا در همین باره گفته: «برخی غذاها کم هستند. تخم‌مرغ، مرغ و کربوهیدرات‌های خاص خیلی کم است و کیفیت غذا هم مهم است که بد است».

 

 

 

 

 

 

 

کمبود اتوبوس  ورزشکارهای المپیکی در مصاحبه‌های متعدد در این روزها به این نکته اشاره کردند که در مورد رفت‌و‌آمد هم خیلی مشکل داریم. یکی از آن‌ها گفته: «پنجره‌های اتوبوس‌ها را به دلیل مسائل امنیتی پلمب کرده‌اند. تهویه ندارد و حدود یک ساعت و ۱۵ دقیقه که در اتوبوس هستیم، بازیکنان از شدت گرما در حال عرق ریختن هستند. اتوبوس‌ها سر وقت هم نمی‌آیند.»

 

 

 

 

 

 

تهویه نامناسب اتاق‌ها  در اتاق‌هایی که محل استراحت ورزشکاران المپیکی در پاریس است، از کولر آبی استفاده کرده‌اند که باعث می‌شود هوای اتاق دم کند و این مسئله باعث نارضایتی ورزشکاران شده است. همچنین آن‌ها گفته‌اند زمانی که پنجره را باز می‌کنیم، پشه وارد اتاق می‌شود و شرایط برای استراحت کردن سخت است.

 

نبود آب معدنی یکی از مشکلات دیگر ورزشکاران در پاریس، نبود آب معدنی است. در همین باره یک مربی گفته که با مشکل آب معدنی هم روبه‌رو هستیم و به سختی پیدا می‌شود و دستگاه‌هایی گذاشته‌اند که باید از آن جا آب برداریم و گاهی اوقات این دستگاه‌ها هم آب ندارند.

 

 

 

 

 

 

 

 

کوچک‌بودن تخت‌ها «لاشا تالاخادزه» ستاره وزنه برداری جهان و شانس اول طلای فوق سنگین المپیک با مشکل عجیبی در دهکده بازی‌های المپیک پاریس مواجه شد و به‌دلیل کوچک بودن تخت‌ها مجبور شد دو تخت را به هم بچسباند! ویدئوی این ماجرا در شبکه‌های اجتماعی پربازدید شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

بازی‌های المپیک پاریس از روز جمعه ۵ مرداد شروع شد و بیش از ۱۰ هزار ورزشکار از سراسر جهان در این رویداد مهم برای کسب مدال تلاش می‌کنند. در ادامه می‌خواهیم به جالب‌ترین اعداد و ارقام از المپیک پاریس اشاره کنیم.

۲۰۶ کشور  در بازی‌های المپیک پاریس 206 کشور نماینده دارند.

10500 ورزشکار تخمین زده می‌شود که 10500 ورزشکار در المپیک 2024 شرکت کنند.

32 رشته ورزشی  برای اولین بار در المپیک 50 درصد شرکت‌کنندگان مرد و 50 درصد زن هستند. همچنین ورزشکاران این دوره از المپیک در 32 رشته ورزشی مختلف و 339 رویداد با یکدیگر رقابت خواهند کرد.

جوان‌ترین ورزشکار المپیکی  «ژنگ هائوهائو»، جوان‌ترین ورزشکاران المپیکی است که بدون ترس امیدوار به درخشش در پاریس است. او ۱۱ ساله، اهل ایالت گوانگدونگ در جنوب چین در رشته اسکیت است و در المپیک ۲۰۲۴ پاریس فعالیت خواهد داشت. او اسکیت را از هفت سالگی به توصیه یکی از دوستانش آغاز کرد و درخشش خیره‌کننده‌ای داشته است.

 

 

 

 

 

مسن‌ترین ورزشکار در پاریس  خیرو رایدر مری هانا، سوارکار استرالیایی که قبلا در ۶دوره این بازی‌ها شرکت کرده، ۷۰سالگی خود را اول دسامبر 2024 جشن خواهد گرفت. البته مسن‌ترین ورزشکار حاضر در پایتخت فرانسه مطمئن نیست که سوار اسب خواهد شد یا نه. او بازی‌های ۲۰۰۸ پکن را به‌دلیل آسیب‌دیدگی اسبش از دست داده بود. حالا هم مری هانا تنها درصورتی در پاریس فرصت سوارکاری پیدا می‌کند که یکی از هم‌تیمی‌هایش مصدوم شوند! در غیر این‌صورت رکورد پیرترین ورزشکار این دوره به جیل ایروینگ، سوارکار ۶۱ساله کانادایی می‌رسد که برای نخستین‌بار به المپیک راه یافته است.

کشورهایی با بیشترین نماینده  کشورهای مختلفی سهمیه المپیک کسب کرده‌اند که خود را برای این رقابت حساس و کسب مدال آماده کنند. در این دوره، آمریکا با 592 ورزشکار بزرگترین کاروان را دارد. فرانسه‌ به عنوان میزبان با 573 ورزشکار در المپیک شرکت می‌کند. در رده سوم تا دهم استرالیا با ۴۶۰، آلمان با ۴۲۸، ژاپن با ۴۰۳، چین با ۳۸۸، اسپانیا با ۳۸۳، ایتالیا با ۳۷۱، انگلیس با ۳۲۷ و کانادا با ۳۱۵ ورزشکار قرار دارند.

 

کامیار-حزب ا... لبنان  در واکنش به حملات رژیم اسرائیل به جنوب لبنان و کشته شدن شماری از شهروندان این کشور، جولان اشغالی سوریه را هدف حملات راکتی و موشکی خود قرار داد. این حملات بنا به گفته حزب ا... بر اهداف نظامی تمرکز داشته است. با این حال، حین تلاش برای رهگیری این موشک‌ها، موشک پدافندی رژیم اسرائیل به یک زمین فوتبال (چمن مصنوعی) اصابت کرد که در اثر آن، گفته‌ می‌شود 14 نفر که عمدتا کودک بودند، کشته و تعداد زیادی نیز زخمی شدند. در حالی که رسانه‌های اسرائیلی این انفجارها را ناشی از حملات حزب‌ا... اعلام کردند حزب‌‌ا... طی یک بیانیه این ادعا را قویا رد کرد. حزب‌ا... تاکنون مسئولیت تمام عملیاتی را که انجام داده،بدون هیچ ترسی به عهده گرفته است. تکذیب حزب‌ا...، گواهی شواهد عینی مبنی بر سقوط موشک پدافند گنبد آهنین و تناقضات در مواضع مقامات رژیم صهیونیستی کافی است که باور کنیم حزب ا... مسئولیت این حادثه را بر عهده نداشته است. این حادثه زمانی روی داد که نتانیاهو در سفر به واشنگتن بود. این همزمانی این گمانه را به وجود آورد که نتانیاهو در آمریکا به دنبال مجوز حمله به لبنان بوده و این حادثه نیز عمدی و به منظور ایجاد یک بهانه برای حمله بوده است. از یک روز پس از عملیات طوفان الاقصی حزب‌ا... حملات خود به شمال فلسطین اشغالی را آغاز کرد و تاکنون ادامه دارد. این حملات پیامدهای سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای برای رژیم در پی داشته است؛ اگر این رژیم اراده و توان جنگ با حزب‌ا... را داشت نیاز به هیچ بهانه دیگری نداشت. عدم حمله رژیم صهیونیستی به لبنان تاکنون، نه به دلیل نداشتن بهانه، بلکه به دلیل ناتوانی این رژیم و معادله بازدارندگی حزب‌ا... بوده که همچنان پابرجاست. از آن جا که رژیم صهیونیستی به دلیل ضعف خود در برابر حزب‌ا... به دنبال کسب حمایت سیاسی و نظامی آمریکا برای مقابله با حزب‌ا... بوده و یکی از ملاحظات بایدن برای حمایت از شروع یک جنگ با حزب ا... نیز تاثیرات انتخاباتی آن بوده است به دلیل کناره‌گیری بایدن اکنون به نظر می‌رسد شرایط کمی متفاوت‌تر شده باشد. با ‌وجود این به نظر نمی‌رسد بایدن به دنبال انتقام از هم حزبی‌هایش به دلیل خالی کردن پشت او در رقابت‌های انتخاباتی از طریق حمایت از جنگ با حزب ا... باشد.ساکنان دروزی مجدل شمس همراهی چندانی با رژیم صهیونیستی ندارند.به رغم ادعای صهیونیست‌ها، برخی رسانه‌ها مانند روزنامه اسرائیل هیوم نوشت که موشک خودی به این زمین فوتبال اصابت کرده است.اعتراف به سقوط موشک گنبد آهنین نیز می‌تواند خشم و نارضایتی ساکنان این منطقه را از دولت رژیم صهیونیستی دوچندان کند. براین‌اساس به نظر می‌رسد رژیم صهیونیستی با اتهام زدن به حزب‌ا... به دنبال فرافکنی و بهره‌برداری‌های سیاسی و نظامی  از این حادثه برای سرپوش نهادن بر ایرادات سامانه دفاعی خود، جلوگیری از شکاف بیشتر با جامعه دروزی و منحرف کردن خشم آن‌ها به ویژه جامعه دروزی لبنان علیه حزب‌ا... و مقاومت، تعدیل فشارهای بین‌المللی ناشی از کودک‌کشی این رژیم در غزه  و کسب همراهی بیشتر کشورهای غربی است.علیرضا تقوی نیا کارشناس سیاسی در توئیتی چرایی عدم ارتباط حمله مجدل شمس حزب ا... لبنان را شرح داد.این کارشناس سیاسی در توئیتی در شبکه ایکس نوشت:حادثه مجدل شمس ربطی به حزب ا... ندارد، زیرا حزب ا... قصد تحریک دروزی ها را ندارد و وئام وهاب و طلال ارسلان از رهبران دروزی لبنان متحد مقاومت هستند.حزب ا... فقط جاهایی را می‌زند که صهیونیست های اشغالگر ساکن باشند.قبلا هم گفته بودم امکان ماجراجویی نتانیاهو حین المپیک وجود دارد.شیخ احمد قبلان، نایب رئیس شورای عالی اسلامی شیعیان لبنان نیز در واکنش به ادعاهای رژیم اسرائیل درباره حادثه دیروز جولان اشغالی گفت که این حادثه هیچ ارتباطی به مقاومت ندارد و مردم لبنان، دروزی‌ها را از خود می‌دانند.

 

حزب ا...: به هر حماقتی پاسخی ویرانگر می‌دهیم

اما در پی لفاظی‌های جدید نتانیاهو و شماری از شخصیت‌های صهیونیستی از جمله وزیر خارجه این رژیم  علیه حزب ا...، این حزب در پیامی به نیروی حافظ صلح سازمان ملل نسبت به هر نوع حماقت تل‌آویو هشدار داد.به نوشته پایگاه عبری زبان وای نت ، حزب ا... به یونیفل، نیروی حافظ صلح بین الملل مامور حفظ صلح در جنوب لبنان، اطلاع داده است که به هر اقدام اسرائیل واکنش ویرانگری نشان خواهد داد حتی اگر این اقدام به بهای آغاز جنگ فراگیر باشد، پس سزاوار است که همگان مسئولیت پذیر باشند.گفتنی است بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که تا چند ساعت بعد از وقوع حادثه مجدل شمس حتی حاضر نبود تعطیلات خود را در ایالات متحده قطع کند، در لفاظی‌های جدیدی ادعا کرده بود که حزب ا... بهای سنگینی را بابت حمله به مجدل شمس خواهد پرداخت. این ادعای نتانیاهو در حالی اعلام می‌شود که اظهارات برخی از رهبران دروزی‌های مجدل شمس نشان می‌دهد که منطقه مملو از ترکش و بقایای موشک‌های رهگیری گنبد آهنین است و نه تنها در مجدل شمس، بلکه در روستاهای دروزی نشین الجلیل هم چنین شرایطی حاکم است.

 این مسیر را دوشادوش هم طی کنید

زندگی‌مشترک زمانی لذت‌بخش و موفق خواهد بود که هر دو طرف یعنی زن و مرد با مشارکت و همکاری یکدیگر و به اصطلاح دوشادوش هم مسیر را طی کنند و به کمک هم با مشکلات زندگی روبه‌رو شوند و در این راه در کنار یکدیگر باشند. دراین صورت هر دو طرف زندگی شاد و مسالمت‌آمیزی را پیش رو خواهند داشت. در صورتی که هر یک از طرفین به هر دلیل از زیر بار آن شانه خالی کند، آن زندگی دچار مشکل خواهد شد.

این خصلت، زن و مرد نمی‌شناسد

بی‌مسئولیتی یکی از خصلت‌های ناپسندی است که زن و مرد نمی‌شناسد و هر فردی می‌تواند به آن مبتلا شود و در این صورت بار زندگی روی دوش یکی از طرفین افتاده و وی را از پا درخواهد آورد. شاید شما هم در اطراف خود افرادی را دیده باشید که از بی‌مسئولیتی همسران‌شان شکایت دارند و مجبور هستند به تنهایی به امور داخلی و خارجی خانه رسیدگی کنند و در این راه فشار زیادی را تحمل خواهند کرد که در پایان، زندگی‌شان به طلاق منجر خواهد شد.

قدم اول، مشخص کردن وظایف

برای داشتن همسری مسئولیت‌پذیر ابتدا حد و حدود وظایف خود و همسرتان را مشخص کنید. در این صورت هر یک از طرفین به وظایف خود پی خواهند برد و در انجام آن‌ها تلاش خواهند کرد. اگر یکی از طرفین از زیر بار وظایف خود شانه خالی کند، زندگی لنگ خواهد ماند. از این رو هر یک از زن و شوهر باید مسئولیت خود را به همسرش یادآوری کند و در انجام برخی امور از یکدیگر کمک بخواهند.

بی‌مسئولیت بودن همسر را جدی بگیرید

از کنار بی مسئولیت بودن همسرتان به راحتی عبور نکنید و روی این رفتار ناپسند او سر پوش نگذارید بلکه با پیدا کردن راهی درست سعی کنید رفتارش را اصلاح و او را به شخصی مسئولیت‌پذیر تبدیل کنید. اگر امروز این مشکل را رفع نکنید در آینده با مشکلات زیادی در تربیت فرزندان خود روبه‌رو خواهید شد پس بهتر است همین امروز به فکر حل مشکل باشید.

صبور باشید

برای حل این مشکل به آهستگی قدم بردارید و توقع نداشته باشید که یک شبه همسر بی‌مسئولیت خود را به یک فرد مسئولیت‌پذیر تبدیل کنید بلکه با تلاشی بی‌وقفه و صبورانه در این راه قدم بردارید و اجازه دهید تا همسرتان به تدریج از این وضعیت خارج شود و قدم در راه درست بگذارد. توجه داشته باشید که برای آموزش مسئولیت‌پذیری به همسرتان هرگز وظایف او را انجام ندهید. اگر می خواهید به همسر خود یاد بدهید که مسئولیت‌پذیر باشد ابتدا باید رفتار خود را در مقابل او تغییر دهید تا شاهد تغییر رفتار در همسر خود شوید. مطمئن باشید که انعکاس تغییر رفتار شما در همسرتان باعث تغییراتی در او خواهد شد. همچنین هرگز از سر دلسوزی وظایفتان را با همسر خود جابه‌جا نکنید.

 

  خیانت به آرمان ها و ارزش های ادعای دموکراسی و دفاع از حقوق بشر است 

 گروه بین الملل-«دروغ بگویید تا زمانی که دیگران شما را باور کنند»؛ این قانونی بود که نازی‌ها در تبلیغات خود اتخاذ کرده بودند و امروز این ترفندی است که نتانیاهو در مدیریت نبرد رسانه‌ای جنگ غزه به خوبی از آن استفاده می‌کند.بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم آپارتاید صهیونیستی، چهارشنبه شب در سخنرانی خود در کنگره تا می‌توانست دروغ گفت تا واقعیت‌های جنگ در غزه را وارونه جلوه داده و جای حق و باطل را تغییر دهد و اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران آمریکایی نیز فقط ایستادند و برای دروغ‌های او کف زدند. کف زدن ها و تشویق هایی برای جلاد منفور غزه در بین ملت ها. رهبر انقلاب نیز صبح دیروز در مراسم تنفیذ چهاردهم پای سخنرانی جنایتکاربزرگی مانند نتانیاهو نشستن را ننگی بزرگ برای کنگره آمریکا خواندند.اما نه آن دروغ‌های نتانیاهو و نه کف زدن‌های شرم آور مقامات آمریکایی برای قصاب غزه نتوانست تغییری در دیدگاه افکار عمومی درباره جنایاتی که 9 ماه است که در غزه در جریان است، ایجاد کند و تنها انزجار و نفرت جهانی را از آمریکا برای پهن کردن فرش قرمز برای یک جانی تحت تعقیب بیشتر کرد. این سفر از هر جهت یک بازی دو سرباخت بود، هم برای مهمان و هم برای میزبانان آن بزم خونخواری.

 

 نتانیاهو در کنگره،حواشی پر رنگ تر از متن

نتانیاهو انتظار داشت که اکثریت اعضای کنگره در سخنرانی او حضور داشته باشند تا حمایت گسترده دموکرات ها و جمهوری خواهان را پشت سر خود داشته باشد اما این اتفاق رخ نداد. نیمی از دموکرات‌ها از جمله کامالا هریس، نامزد ریاست جمهوری این سخنرانی را تحریم کردند و برنی سندرز، سناتور دموکرات، نتانیاهو را جنایتکار جنگی و دروغگو توصیف کرد و رشیده طلیب، قانون گذار فلسطینی-آمریکایی که در این نشست شرکت کرد،  تابلویی را در دست داشت که روی آن عنوان «جنایتکار جنگی» درج شده بود.«نانسی پلوسی» رئیس پیشین مجلس نمایندگان آمریکا پس از سخنرانی نتانیاهو با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«سخنرانی بنیامین نتانیاهو در کنگره بدترین سخنرانی یک مقام خارجی بود که مفتخر به سخنرانی در کنگره ایالات متحده آمریکا شده بود». «جمال آنتونی بومن» از اعضای مجلس نمایندگان گفت:«نتانیاهو جنایتکار جنگی است. مایه شرمساری است که او در کنگره ما سخنرانی می‌کند. دلارهای مالیاتی ما نباید صرف کشتن کودکان شود».تحریم بی‌سابقه سخنرانی نتانیاهو از سوی دموکرات ها برای او مایه شرمساری بود که به خاطر جنایات در غزه، حتی اعتبار خود در بین آمریکایی‌ها را هم از دست داده است. روند تحریم نتانیاهو در حزب دموکرات در سال های اخیر به شدت رشد کرده و به بیش از 50 درصد رسیده است. در نشست اخیر 128 نفر از دموکرات ها در این کارزار تحریمی شرکت کردند، این درحالی است که در سال 2015، تنها 56 نماینده و سناتور دموکرات سخنرانی نتانیاهو را تحریم کرده بودند.برخی نمایندگان دموکرات ها سخنرانی‌های آتشینی را در ماه‌های اخیر علیه نتانیاهو انجام داده‌اند تا نشان دهند که حساب آن ها با دولت بایدن در حمایت از اشغالگران فلسطین جداست و شاید این مسئله برای اولین بار در تاریخ سیاسی آمریکا اتفاق افتاد. تاکنون سابقه نداشت که مقامات آمریکایی علیه یک مقام ارشد خارجی که به دعوت آن ها در کنگره سخنرانی می‌کند این همه هجمه وارد کنند ولی نتانیاهو این عنوان را به نام خود ثبت کرد و نشان داد که بین متحدانش هم محبوبیتی ندارد.

 

 نمک‌پاشی بر زخم معترضان آمریکایی 

حس نفرت عمومی از نتانیاهو را می‌توان در اعتراضات مردمی در خیابان‌های واشنگتن به خوبی دید. مطمئناً یکی از اهداف اصلی سفر نتانیاهو به آمریکا، کاهش خشم افکار عمومی این کشور از تداوم جنگ در غزه بود. پنهان شدن در پشت نقاب مظلوم نمایی و گرفتن ژست قربانی برای توجیه نسل کشی در غزه حنایی است که دیگر رنگی ندارد و وجدان‌های بیدار شده مردم در غرب را نمی‌توان به سادگی فریفت.با این حال نتانیاهو سعی کرد اولاً با دادن آمارهای دروغین تا حدودی فضای ضدصهیونیستی در حال تشدید آمریکا را آرام کند به ویژه این که امروزه یهودیان آمریکا، به عنوان اصلی‌ترین حامیان مالی و تبلیغاتی رژیم نیز به جمع معترضان اقدامات جنایتکارانه او پیوسته اند و ثانیاً با این عنوان که معترضان اجیر شده ایران هستند و از این کشور پول دریافت می‌کنند این اعتراضات را کم‌اهمیت جلوه دهد؛ اما  با این ادعاها، نه تنها آتش اعتراضات خاموش نشد بلکه خشم مخالفان فوران کرد و معترضان به قدری از این مسئله عصبانی بودند که حتی پرچم آمریکا را در مقابل پلیس آتش زدند.معترضان حتی در شبکه‌های اجتماعی هم حسابی از خجالت نتانیاهو درآمدند. کاربران آمریکایی با جلاد خواندن نتانیاهو، سخنرانی او در جمع اعضای کنگره را مایه شرمساری برای کشورشان دانستند و دروغ‌های نتانیاهو درباره جنگ غزه را زیر سوال بردند. مخالفان گفتند که همواره در کنار مردم فلسطین خواهند بود و به اعتراضاتشان علیه نسل‌کشی ادامه می‌دهند.

 

 تیزتر شدن شمشیر مخالفان در داخل

نتانیاهو که از زمان شروع جنگ در غزه به شدت زیر تیغ فشارهای داخلی قرار دارد، سعی کرد با رهاوردی که از سفر به آمریکا به دست می‌آورد تاحدودی از زیر بار این فشارها خارج شود. اما اظهارات او مبنی بر این که جنگ را تا نابودی کامل حماس ادامه می‌دهد، چیزی نبود که به مذاق صهیونیست‌ها و به ویژه خانواده‌های اسرا خوش آید. این اظهارات نشان داد تمامی نمایش هفته‌های اخیر درباره پیگیری مذاکرات با حماس در قطر و مصر فریبی بیش نبوده است و در عمل نتانیاهو هیچ اهمیتی برای حفظ جان اسرا و آزادی آن ها قائل نیست. از دید صهیونیست ها مسبب اصلی بحران دولت تندروی نتانیاهو است که برای منافع سیاسی خود، امنیت شهروندان اسرائیلی را به خطر انداخته است. سردترین استقبال تاریخ از یک نخست وزیر اسرائیل در آمریکا شمشیر اپوزیسیون کابینه تندروی فعلی را تیزتر کرد که می‌توان با افزایش فشارها نتانیاهو را وادار به توقف جنگ و فروپاشی کابینه و در نهایت برگزاری انتخابات زودهنگام کرد. انتخاباتی که به طور حتم با وضعیت فعلی به نفع رقبا تمام خواهد شد.بنابراین، با استقبال سرد رسانه‌ها  و شهروندان اسرائیلی از سخنرانی نتانیاهو در کنگره، با ادامه جنگ با گروه‌های مقاومت فلسطین، موج مخالفت های داخلی هم گسترش خواهد یافت. زیرا بر اساس گزارش رسانه‌های عبری، تمرد و نافرمانی در بین نیروهای ارتش افزایش یافته و حدود 62 درصد از آن ها خواهان توقف جنگ هستند. سرخوردگی و فرسایش نیروهای نظامی سبب می‌شود تا تلفات اشغالگران در غزه افزایش یابد و این مسئله برای نتانیاهو و دوستانش گران تمام خواهد شد.

 

 گوش پر جهان از یاوه‌گویی‌های نتانیاهو

بخش دیگر اهداف نتانیاهو از سفر به آمریکا، استفاده از پوشش خبری سخنرانی او در کنگره توسط رسانه‌های آمریکایی بود تا صدای خود را به گوش جهانیان برساند و با به کارگیری سیاست همیشگی ایران هراسی خود را حامی روند صلح در خاورمیانه نشان دهد. اما برخلاف تصور او، هیچ اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداد. بسیاری از رسانه‌های عربی و غربی یا سخنرانی نتانیاهو را بازتاب ندادند یا این که با انتقاد از او که صهیونیست ها را محق در جنگ غزه می‌دانست به باد انتقاد گرفتند و آن را مضحک توصیف کردند که با وجود کشتار ده ها هزار فلسطینی اما با کمال پر رویی از این جنایت دفاع می‌کند.کشورهای حامی فلسطین و سازمان های حقوق بشری هم که هر روز از جنایات اسرائیل انتقاد می‌کنند و به جهان درباره تبعات این جنگ هشدار می‌دهند، خشم خود را از سخنان بیهوده نتانیاهو اعلام کردند. آن ها تاکید کردند که جای جنایتکاران جنگی روی صندلی متهم است، نه در تریبون‌های کنگره و نمایش دروغ‌محور نتانیاهو برای سرپوش گذاشتن بر جنایات جنگی آشکار در غزه کافی نخواهد بود.از این رو، سخنرانی نتانیاهو در کنگره، نه تنها تاثیری در کاهش موج نفرت جهانی از تل‌آویو نداشت بلکه این گستاخی، جهان را بیش از پیش علیه دولت افراطی شوراند و شوی سیاسی که نتانیاهو در کنگره به راه انداخته بود، برای او جز شکست عایدی دیگری نداشت و تنها حامیانش همان ابلهانی بودند که برای خوش آمد لابی صهیونیستی، و بدون درک واقعیت های موجود در سرزمین های اشغالی کف می‌زدند. ماجرای امروز نتانیاهو شبیه فردی است که در لجن‌زاری تا دهان گیر افتاده است و هرچه بیشتر دست و پا می‌زند، بیشتر در این کثافت فرو می‌رود.

 

 شرمساری برای رهبران آمریکا 

میزبانی نمایندگان و سناتورهای کنگره از جنایتکار جنگی که منفورترین فرد در جهان است، برای افرادی که به عنوان نخبگان سیاسی آمریکا هستند، خیانت به آرمان ها و ارزش های ادعای دموکراسی و دفاع از حقوق بشر است. کف زدن نمایندگان کنگره برای نتانیاهو مثل دانش آموزان دبستانی بود که معلم خود را ایستاده تشویق می‌کردند و آن ها واقعاً چیزی جز ذهن‌های بی‌احساس نبودند که چشم خود را به روی کشتار ده ها هزار فلسطینی بسته‌اند و با کف زدن‌ها جنایتکار جنگی را برای کشتارهای بیشتری ترغیب می‌کردند. نتانیاهو برای سیاستمدارانی سخنرانی می‌کرد که تصمیم‌هایشان بر تمام جهان تأثیر می‌گذارد و به آن ها راهنمایی می‌کرد که چه زمانی برای او کف بزنند و چه زمانی نباید این کار را انجام دهند، به عبارتی مقامات ارشد آمریکا گوش به فرمان نخست وزیر صهیونیستی بودند که همچون منجی و مرشد نقشه راه را برای آن ها نشان می‌دهد.  انبوهی از دروغ‌های نتانیاهو باعث شرمساری کنگره و به ویژه جمهوری خواهانی خواهد شد که او را فقط برای کسب امتیازهای مالی دعوت کردند و تاریخ این اقدام آمریکا را هیچ گاه از یاد نخواهد برد که در زمانی که جهان علیه اسرائیل متحد شده بود، یک تنه از اشغالگران غاصب فلسطین حمایت کرد و برای جلادان غزه سنگ تمام گذاشت و آن ها را به خاطر نسل‌کشی فلسطینیان ایستاده تشویق کرد.هر عضوی از کنگره که در سخنرانی نتانیاهو حضور دارد باید به خاطر داشته باشد که تشویق برای نتانیاهو تشویق برای طولانی شدن جنگ غزه، جلوگیری از تشکیل دولت فلسطین و جنگ‌ها، خشونت‌ها، ویرانی‌ها و بی‌ثباتی منطقه‌ای بیشتر است که امنیت اشغالگران را کاهش می‌دهد و بالقوه ایالات متحده را به یک جنگ منطقه‌ای می‌کشاند.استقبال کنگره از جنایتکار جنگی نتانیاهو که مسئول اصلی نسل کشی در غزه است، تأیید می‌کند که آمریکا حامی اصلی تروریسم و ​​نسل‌کشی مردم فلسطین است و مستقیما در جنایات بی‌سابقه علیه رژیم صهیونیستی دست دارد. با این که جامعه بین‌المللی خواستار توقف جنگ در غزه است اما آمریکایی ها با حمایت از نتانیاهو، به ادامه کشتار مردم فلسطین مهر تایید زدند.خشم جمهوری خواهان از معترضان آمریکایی و تهدید و دستگیری آن ها نشان داد که ادعای سردمداری دفاع از حقوق بشر در جهان از سوی رهبران واشنگتن، شعاری بیش نیست. دولتمردان آمریکا در ظاهر از تشکیل کشور فلسطین دفاع می‌کنند و خود را متمایل به توقف جنگ در غزه نشان می‌دهند اما میزبانی از جنایتکار جنگی نشان داد که ژست انسان دوستی آمریکایی ها چیزی جز فریب افکارعمومی نیست و آن ها نیز در جنایات اسرائیل در غزه شریک جرم هستند که با وتوی قطعنامه‌های ضد صهیونیستی در شورای امنیت سازمان ملل و ارسال هزاران تن تسلیحات به سرزمین های اشغالی دستشان به خون مردم فلسطین آغشته است. بنابراین، حنای دفاع از حقوق بشری آمریکایی ها در بین افکارعمومی جهان دیگر رنگی ندارد و برای آن ها بین اشغالگران صهیونیست و رهبران کاخ سفید فرقی وجود ندارد که منافعشان درهم تنیده شده است و حاضرند برای تحکیم روابط و تقویت منافع، حقوق هزاران فلسطینی را پایمال کنند. آمریکا با ارسال تسلیحات به سرزمین های اشغالی و میزبانی از نتانیاهو، نشان داد که بر ادامه نقض قوانین بین‌المللی اصرار دارد و مهم نیست که در این میان چند هزار فلسطینی قربانی شوند.

صادق غفوریان-حالا دیگر اسمش «برداشت» نیست، بلکه تاراج و دستبرد است؛ دستبرد به منابع و آب های زیرزمینی که همچون پایه های زمین و البته «ذخایر بین‌نسلی» هستند. معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب اتاق بازرگانی ایران می گوید: اگر به تاریخ آب کشور نگاه کنیم در دهه ۳۰ ما از آب زیرزمینی به صورت قنات و چشمه استفاده می‌کردیم. از اواسط دهه ۳۰ حفر چاه معمول شد و در دهه ۴۰ این حفاری‌ها افزایش یافت و در اوایل دهه ۵۰؛ ۴۷ هزار حلقه چاه در کشور موجود بود و برداشت هم در حد تغذیه طبیعی بود، چون مقداری از بارندگی‌ها نفوذ و مقداری نیز جاری می‌شد، از دهه ۵۰ تعداد چاه‌ها زیاد شد و در اواخر این دهه از ۴۷ هزار به یک میلیون حلقه چاه رسید. به طوری که رقم اضافه برداشت طی این ۵۰ سال به ۱۴۰ میلیارد متر مکعب رسیده و از ذخایر بین‌نسلی آب‌های زیرزمینی هم برداشت کرده‌ایم، یعنی باوجودی که آب تزریقی به مخازن کفاف نمی‌داد؛ ما اضافه هم برداشت کردیم.

 

ما بدهکار زمین هستیم

بی شک برداشت از منابع زیرزمینی یکی از راهکارهای تامین آب و مقابله با خشکسالی است؛ اما آیا برداشت به شیوه ما و این گونه حکمرانی آبی در کشوری که در خط خشکسالی و تغییر اقلیم است، منطقی و معقول است؟ قطعا پاسخ، منفی است.

  

422 آبخوان در شرایط فوق بحرانی

نتیجه این برداشت های بی رویه و خارج از روال علمی زیست محیطی، ضربه بزرگ به آبخوان ها در نقاط مختلف کشور شده است. رئیس حوضه آبریز رودخانه زاینده‌رود و حوضه‌های جنوب غربی فلات گفته است: «طی چند دهه گذشته ۱۴۰ میلیارد مترمکعب آب از آبخوان‌ها(آب زیرزمینی) به‌صورت تجمعی برداشت شده است که این میزان برداشت باعث شد از ۶۰۹ محدوده آبخوان‌ها ۴۲۲ محدوده بحرانی و فوق بحرانی شود.»

 

از کاهش کیفیت آب تا فرونشست

عباس کشاورز، معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات آب  می گوید: اضافه برداشت از آب‌های زیرزمینی ابتدا کیفیت آب و بعد کیفیت خاک را بدتر می‌کند و در نهایت کیفیت محصول کشاورزی را پایین می‌آورد. آن‎چه از نظر پایداری اتفاق می‌افتد این‎که آبی که برداشت می‌کنیم وزن خاک را کم می‎کند و پدیده فرونشست رخ می‌دهد، کیفیت خاک از دست می‌رود و فرونشست باعث ایجاد گودال، فروچاله و شکاف طولانی می‎شود و زیربناهایی که در مناطق وجود دارند، در معرض تخریب قرار می‌گیرند.

 

مصرف15 درصد آب از غیرمجازها

حال این که چه میزان از منابع آب از طریق چاه های غیرمجاز مصرف می شود، سخنگوی صنعت آب کشور به تازگی آمار داده است: «۱۵ درصد منابع آب زیرزمینی توسط چاه‌های غیرمجاز مصرف می‌شود و این بلایی است که این چاه‌ها بر سر منابع آب ارزشمند کشور می‌آورند.»

 

دشت های مرده!

جدا از آن چه در تاراج منابع آب به آن اشاره شد، ماجرای فرونشست دشت ها خود یک غصه بزرگ است. بررسی‌ها نشان می‌دهد اکنون ناقوس فرونشست در دشت‌های همدان، فارس، خراسان، اصفهان، یزد و کرمان به صدا درآمده است و برخی از آن‌ها به عنوان دشت‌های مُرده که قابلیت هیچ احیایی ندارند، شناخته می‌شوند.

 

پایان آب برای کشاورزی ؟

اما درد بی آبی با روند فعلی گریبان کشاورزی مدرن نشده را می گیرد. فیروز قاسم زاده، سخنگوی صنعت آب هفته گذشته به ایرنا این طور گفته است: اگر این آب کم و کمتر شود که در دشت‌های فراوانی مثل اصفهان و خراسان و جاهای دیگر کم شده، کشاورز چند سال دیگر همین آب را نخواهد داشت و اولین آسیب‎دیده از اضافه برداشت بخش کشاورزی، خود کشاورز است. بالاخره اگر سفره‌ای خشک شود آبی برای کشاورز نیست و وقتی آبی برای کشاورز و کشاورزی نباشد، امنیت غذایی نخواهیم داشت.

 

پر مصرف تر، کم بهره ور تر

جالب این که مقایسه شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی در کشورهای مختلف نشان می‌دهد مقدار این شاخص به طور معناداری در ایران بیشتر از سایر مناطق جهان است. به عنوان مشخص در حالی که شاخص وابستگی کشاورزی به منابع آب زیرزمینی در قاره‌های آسیا، اروپا، اقیانوسیه، آفریقا و آمریکای شمالی به ترتیب ۳۸.۵، ۲۹.۵، ۲۴.۷، ۱۸.۳، ۴۵.۷ است، اما میزان این شاخص در ایران ۶۲.۱ درصد است. مرکز پژوهش‌های مجلس در این باره در گزارشی که سال 1402 منتشر کرده است، می نویسد: شاخص بهره‌وری آب نیز در ایران از متوسط جهانی به مراتب کمتر است و در حالی که شاخص بهره‌وری آب در کشورهای با درآمد بالا ۵۶ دلار به ازای هر متر مکعب آب شیرین و در کشورهای با درآمد متوسط نیز ۱۱ دلار است، مقدار این شاخص در ایران تنها ۵ دلار است.