


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دومین دیدار لغو شده فصل جدید در هفته دوم به نام مس رفسنجان و پدیده ثبت شد. پدیده مشهد که شرایط مالی خوبی ندارد و شروع فصل جدید برای این تیم با مشکلات مالی و شکایت استفان کوزین مربی سابق و ایتالیایی همراه شده، نه تنها در هفته نخست 2امتیاز ارزشمند بازی خانگی اش را از دست داد بلکه حالا با اتفاقی که روز گذشته افتاده در آستانه شکست 3بر صفر قرار دارد. داستان دقیقا پس از بازی با تیم آلومینیوم اراک آغاز شد و با وجود حضور بازیکنان در محل تمرین، آن ها به دلیل پرداخت نشدن مطالبات شان و همچنین پیش قراردادها تمرین نکردند. در ادامه هم بازیکنان پدیده در اقدامی هماهنگ بیانیهای هفت بندی را در صفحات شخصی خود در اینستاگرام منتشر کردند و به اوضاع و شرایط تیم خود واکنش نشان دادند و همچنین برای مدیران باشگاه تا اول آبان ضرب الاجل تعیین کردند تا مشکلات مالی باشگاه را حل و فصل کنند اما چون اتفاق خاصی رخ نداد و مشکلی حل نشد جمع کردن بازیکنان و اعزام آن ها به رفسنجان برای بازی با مس هم میسر نبود بنابراین سفری انجام نشد. این موضوع را معاون اجتماعی روابط عمومی و رسانه باشگاه مس رفسنجان اعلام کرد و گفت: «تیم مس آماده برگزاری مسابقه مقابل پدیده بود ولی این تیم برای برگزاری مسابقه به رفسنجان نیامد. »حالا باید منتظر تصمیم کمیته انضباطی بود هرچند با توجه به اتفاقات مشابه، نتیجه قابل پیش بینی است و به احتمال زیاد تیم پدیده 3بر صفر بازنده اعلام خواهد شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«اردوغان سالها پیش گفته بود شکست در انتخابات شهرداری بهمعنای شکست در مجلس و دولت است؛ او بهخوبی میداند چه سرنوشتی در پیش دارد. ما فعلا نظارهگر هستیم تا موعد رقابت حقیقی در انتخابات فرا برسد.» این ها بخشی از سخنان اخیر اکرم امام اوغلو، شهردار جدید استانبول است؛ مردی که گفته میشود رقیب اصلی اردوغان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۳ خواهد بود. او به روشنی از بحران این روزهای ترکیه سخن گفته که نشانههای آن در تمامی حوزهها، ازسیاست خارجی گرفته تا اقتصاد، امنیت و ثبات داخلی نمایان شده است. اردوغان پس از وقوع کودتای نافرجام 15 جولای 2016 که بر اساس گزارشهای امنیتی، کشورهای اروپایی و آمریکا حامی آن بودند، سیاست نزدیکی به شرق را در دستور کار قرار داد. در همین راستا شاهد نزدیک شدن فزاینده ترکیه به کشورهای روسیه و چین بودیم. حتی آنکارا تحت ریاست اردوغان، در مناسبات با متحدان منطقهای آمریکا در غرب آسیا و شمال آفریقا دچار تنش شد. خرید سامانه اس 400، دشمنی سرسختانه با کردهای سوریه به عنوان متحدان آمریکا، افزایش سطح تنشها با یونان، مصر و رژیم صهیونیستی و تلاش برای حضور گسترده در دریای مدیترانه، همگی از جمله سیاستهایی بودند که عملا آنکارا را از حلقه متحدان غرب خارج کرد. با وجود این، مشکلات اقتصادی ترکیه و ناکامی نسبی اردوغان در سیاست نگاه به شرق، در چند ماه گذشته بار دیگر او را به سوی تعدیل در نگاه به شرق و تلاش برای نزدیکی به غرب سوق داد. پول ملی ترکیه نیز که یکی از باثباتترین ارزهای منطقه غرب آسیا به حساب میآمد، ظرف سه سال گذشته درگیر تلاطم و بحران شد. ارزش هر دلار در بازارهای آنکارا و استانبول به بیش از ۹ هزار و ۶۰۰ لیر افزایش یافته است. این در حالی است که براساس پیشبینی روزنامه جمهوریت، دلار به زودی مرز ۱۰ هزار لیر را هم پشت سر خواهد گذاشت. به نوشته فایننشال تایمز، شاخص تورم ترکیه نیز حالا به چهار برابر تورم هدف بانک مرکزی ترکیه رسیده است اما نکته این جاست که طبق نظر کارشناسان، کاهش ارزش واحد پول ملی ترکیه، پیش از آن که یک اتفاق اقتصادی و مرتبط با تحولات بازارهای جهان و منطقه باشد، یک موضوع سیاسی و مرتبط با بسیاری از مسائل داخلی این کشور و سیاستهای حزب عدالت و توسعه است. در چنین شرایطی اردوغان رویکرد تنشزدایی با اروپا و آمریکا را در دستور کار قرار داد که عملا نتیجهای به همراه نداشت. رفتارهای جدید اتحادیه اروپا نیز نشان دهنده این موضوع است که اروپا به شدت خواهان پایان کار رجب طیب اردوغان است، به گونهای که به تازگی وزیران خارجه اتحادیه اروپا تصمیم گرفتهاند در صورت ادامه اقدامات تحریک کننده ترکیه علیه قبرس، این کشور را تحریم کنند. همچنین، احتمال اعمال تحریم ترکیه از سوی دولت جو بایدن در آمریکا نیز بسیار محتمل است. به نظر میرسد این تحریمها با هدف ضدیت با اردوغان و تلاش برای تضعیف فزاینده اقتصاد ترکیه در دستور کار قرار میگیرد و نشان دهنده شکست کامل سیاستهای اردوغان در بازگشت به سوی غرب است. شاخص مقبولیت اردوغان در جامعه ترکیه به پایین ترین میزان آن در طول زمامداری وی رسیده است اما اردوغان که در بندبازی سیاسی زبده است این بار به چه ترفندی دست خواهد زد؟ با نگاهی به ویژگی شخصیتی اردوغان، باید گفت او بیشتر اهل سخنرانی و حرافی است و اکثر سخنان او جدی، عمیق و دقیق نیست. بنابراین باید در قضاوت راجع به کلماتی که به کار برده است، به این ویژگی ها توجه داشته باشیم. البته این به معنای آن نیست که باید سخنان جنجال آفرین او را نادیده بگیریم و فقط به حساب احساساتی شدنش بگذاریم اما او عموما و در مواقع بروز تنگناهای داخلی، با ایجاد یک بحران سیاسی در مواجهه با دولت خارجی، به انحراف افکار عمومی می پردازد و به ناگاه در یک چرخش غیرمنتظره، از موضع اولیه خود عقب نشینی می کند. شاید به این دلیل است که در تازهترین سخنرانی خود مقابل اعضای حزب عدالت و توسعه، سفیران ۱۰ کشور غربی را تهدید به اخراج از ترکیه کرد. او چند روز قبل نیز با بزرگ نمایی قدرت رژیم صهیونیستی، تلویحا مدعی شده بود که جمهوری اسلامی ایران توان رویارویی با آذربایجان را ندارد. به نظر می رسد اردوغان با استفاده از این حربه ها قصد انحراف افکار عمومی کشورش از مشکلات اقتصادی و ناتوانی خود در اصلاح امور را دارد و در عین حال می خواهد وجهه خود به عنوان «بزرگ» در میان کشورهای اسلامی و ترک زبان را که می تواند در مقابل کشورهای قدرتمند ایستادگی کند به نمایش بگذارد. بیماری او هم مزید بر علت شده و برخی رفتارهای او را باید در این زمینه تحلیل کرد. اگر این حربه های او اثربخش نباشد و نتواند افکار عمومی را منحرف کند یا ارزش لیر بیش از این کاهش یابد، باید منتظر یک اقدام نظامی پرسروصدا از سوی او در محیط پیرامون بود. شاید کوبیدن اردوغان بر طبل جنگ افروزی درشمال غرب سوریه و بازی با آتش به همین دلیل باشد، آن هم در شرایطی که از یک سو، صبر دمشق و مسکو در برابر زیادهخواهی و تخطیهای ارتش ترکیه و مزدوران تروریست تحت اوامرش به پایان رسیده و از سوی دیگر، بر خلاف دوران ترامپ، به نظر میرسد هر گونه حمله نظامی ترکیه علیه نیروهای کرد سوری با واکنش واشنگتن همراه و در حالت حداقلی تحریمهای بزرگ اقتصادی برای آنکارا اعمال شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سفر ستارههای باسابقه و جوان به «جزیره»
سریال نمایش خانگی سیروس مقدم در نقطه شروع چه کیفیتی داشت؟
نویسنده: مائده کاشیان


پرونده
در 41سالگی دریانورد شدم
گفتوگو با اولین دریانورد زن دریایخزر درباره زیروبم زندگی و کار روی کشتی که ترکیبی از تنش و تماشای زیبایی است
الهه توانا | روزنامهنگار
یک روز صبح از خواب بیدار شدم و به خودم گفتم «باید بری دنبال کار موردعلاقهات، وگرنه زمان رو ازدست میدی و حسرت میخوری.» شرایط زندگیام خوب بود، سالها در یک دفتر حقوقی کار کردهبودم ولی از وقتی خودم را میشناختم، آرزوی دریانوردی داشتم. این شد که شروع کردم به تحقیق و پرسوجو و در 38سالگی، تصمیم گرفتم رویای نوجوانیام را محقق کنم. همیشه فکر میکردم بهعنوان یک خانم نمیتوانم در ایران دریانوردی کنم ولی هیچوقت به قانونی در این زمینه برنخوردهبودم، پس در سال 96 در کلاسهای ملوانی شرکت کردم و سه سال بعد بهعنوان اولین زن دریانورد دریای خزر، کارم را روی کشتی شروع کردم. من مرضیهسادات طباطباییان هستم، 42ساله و اهل تهران. امروز میخواهم شما را با زیروبم حرفهام آشنا کنم.
چطور و کجا آموزش دیدم؟
قبل از هر چیز احتمالا میخواهید بدانید که من چطور و کجا آموزش دیدم. دانشگاههای دریایی ایران، در رشته مهندسی دریا یا همان ناوبری، دانشجوی خانم پذیرش نمیکنند و خانمها برای آموختن دریانوردی باید به آموزشگاههای خصوصی مراجعه کنند. آموزشگاههای دریایی زیرنظر سازمان بنادر و دریانوردی هستند و سرفصلهای درسیشان، دقیقا همسطح با آموزش آکادمیک است. ملوان OS، ملوان AB، افسردوم زیر 3هزار، افسراول و کاپیتان، مدارجی است که در این رشته طی میکنید. من الان کارآموز افسردوم زیر 3هزار هستم. کشتیها براساس وزنشان تقسیمبندی میشوند؛ زیر 500تن که شامل کشتیهای مسافربری کوچک بین جزیرههاست و کشتیهای خدماتی که به سکوهای نفتی و کشتیهای دیگر خدمات میدهند، شامل رساندن سوخت و موادغذایی. کشتیهای زیر 3هزار تن، انواع مسافربری، باربری، کانتینربر و لندینگکرافت را شامل میشود و بالای 3هزارتن، کشتیهای نامحدود و اقیانوسپیما هستند که سفرهای طولانیتری نسبت به دو نوع اول دارند. من چون سفرهای طولانی اقیانوسپیما را دوست نداشتم، زیر 3هزار را انتخاب کردم. اما شما چطور میتوانید دریانورد شوید؟ اول از همه باید آموزشگاه دریایی نزدیک به خودتان را پیدا کنید. البته همه شهرها آموزشگاه دریایی ندارند؛ من در تهران، قشم و بوشهر، آموزشگاه سراغ دارم. آموزش ناوبری، گرفتن سکان، کار کردن با نقشه، شناخت مسیرهای دریایی، اطفای حریق، رادار، مخابرات، کمکهای اولیه و آگاهی امنیتی بعضی از سرفصلهایی است که در دورههای آموزشی میگذرانید. چهارسال پیش که من آموزشم را شروع کردم، برای یک کلاس افسردومی، 5میلیون تومان هزینه کردم ولی الان روی مبالغ خیلی بیشتری باید حساب کنید. خبر دارم که الان برای دوره افسردوم نامحدود، بیشتر از 50میلیون تومان باید هزینه کنید و اگر کل مخارج این دوره را تا زمان گرفتن گواهی شایستگی جمع بزنید، حدود 100میلیون تومان خواهدشد.
مالکان کشتیها به ما اجازه کار نمیدهند
همانطور که متوجه شدید دریانوردی رشته گرانی است اما این تنها مشکل آموزش در این حرفه نیست. من از سال 96 که دوره افسری و کلاسهای جانبی را گذراندم، هنوز مقداری خدمات دریایی کم دارم تا بتوانم امتحان بدهم و مدرک افسردومیام را بگیرم. دلیلش این است که شرکتها و مالکان کشتیها کار را برای خانمها سخت میکنند. من هفت ماه خدمات دریایی دارم، به کشورهای حوزه قفقاز سفر کردهام و باید پنج ماه دیگر پر کنم تا بتوانم امتحان بدهم ولی مالکان نمیپذیرند که یک خانم روی کشتیشان کار کند. هیچ منع قانونی در این زمینه نداریم، فقط اعمال نظر شخصی است. شرکتها فکر میکنند حضور یک خانم در کشتی برایشان دردسرساز میشود و توجیهشان این است که ما نمیتوانیم امنیت شما را تأمین کنیم. من ماهها توی کشتی بودهام، هیچ مشکلی پیش نیامدهاست که باعث نگرانی مالکان کشتیها بشود. شما وقتی به بانک میروید و رئیس بانک خانم است، اعتراضی نمیکنید اما در حرفه ما بهراحتی برای خانمها محدودیت ایجاد میکنند. من وقتی دوره آموزشی افسردومی را تمام کردم، باید دنبال یک کشتی میگشتم که قبول کند کارآموزیام را در آن بگذرانم اما هیچکس نمیپذیرفت. 17ماه صبر کردم تا بالاخره یک کشتی تجاری درخواست کارم را قبول کرد. مدیرعامل این شرکت، آقای هدایتی –که من واقعا مدیونش هستم- هماهنگیهای لازم را انجام داد اما ازطرف شرکت مبدأ ایراد گرفتند و گفتند خانم نمیتواند روی کشتی باربری کار کند. از آنجاییکه من با مسائل حقوقی آشنا بودم، میدانستم که این ایراد، قانونی نیست. بنابراین پافشاری کردم تا قانونی را که طبق آن ادعا میشود کار کردن من روی کشتی ممنوع است، نشان بدهند. فلان سازمان، قضیه را انداخت گردن بهمان نهاد و این یکی مدیر، توپ را در زمین آن یکی مسئول انداخت اما درنهایت هیچکس مسئولیت این ممنوعیت را قبول نکرد. خلاصه با یک پیگیری پنج، شش ساعته و با همکاری آقای عیدیمقدم، رئیس امور دریایی بندر نوشهر، موفق شدم ممنوعیتی را که به ناحق بر من تحمیل شدهبود، دور بزنم. به اینترتیب بهعنوان اولین زن دریانورد دریای خزر، کارم را روی کشتی شروع کردم. البته لازم است این نکته را اضافه کنم که مردان دانش آموخته ناوبری هم برای گذراندن دوره کارآموزی با مشکل مواجه هستند چون کارآموز، حتی بدون حقوق، برای شرکتها هزینه دارد. در سالهای اخیر، دریانوردهای زیادی در صف انتظار کارآموزی هستند چون مالکان کشتیها فقط دنبال افسردوم و سرملوان میگردند. به این دلایل مدتی است که ریزش نیرو در کار ما زیاد شدهاست.
دریانوردی بدن مقاوم
و روحیه سرسخت
لازم دارد
حالا برایتان تعریف میکنم که در کشتی دقیقا چه خبر است و کار من چیست. وظایف من در کشتی بهعنوان کارآموز افسردوم، شامل این موارد است؛ نظافت کلی محیط، زنگزدایی و رنگآمیزی عرشه، حضور هنگام تخلیه و بارگیری و شمارش بار، کنترل و ثبت رفتوآمدها در «گَنگوی» -پله کشتی-، لنگراندازی و کشیدن لنگر و طناباندازی که این آخری یکی از کارهای مهم و سخت ملوانهاست.
ملوان با انداختن طناب، کاری میکند که کشتی به اصطلاح به اسکله دوخته شود اما اصلا به این راحتی که گفتم، نیست. طنابها خیلی سنگیناند و چون باید از فاصله دور انداخته شوند، فشار وزنشان بیشتر میشود. وزش باد و جریان آب هم عوامل دیگری هستند که طناباندازی را سخت میکنند.
مجموع این وظایف را در شیفتهای چهار یا ششساعته انجام میدهیم. من ساعت هفت صبح از خواب بیدار و تا ساعت 8 آماده میشوم. کار را از افسر شیفت قبل تحویل میگیرم و تا 12ظهر مسئولیتش با من است. ظهر، افسر دوم با همراهی یک ملوان کار را از من تحویل میگیرد و شیفت بعدی من از ساعت 8 تا 12شب شروع میشود. این روال کلی کار من است اما یک دریانورد باید همیشه هوشیار و آماده باشد، حتی در حالت استراحت. چون ممکن است موقعیتهای اورژانسی پیش بیاید. همچنین بعید نیست که زمان رسیدن به لنگرگاه مقصد، با نوبت استراحت شما مصادف شود و مجبور باشید بیوقت از خواب بیدار شوید تا به وظیفهتان رسیدگی کنید. اصولا دریانوردها خواب درستوحسابی ندارند؛ یک دلیلش بنا به موقعیتهای کاری است و دلیل دیگرش، اقتضای زندگی روی دریاست که تکانهای کشتی درنتیجه باد و موج، خواب راحت را از شما میگیرد. احتمالا تا الان دستتان آمده که یک دریانورد باید قدرت بدنی بالا و روحیه انعطافپذیری داشتهباشد. اگر دارید احتمال دریانورد شدنتان را بررسی میکنید، چندتا ویژگی دیگر هم لازم دارید؛ باید سرسخت باشید، تحمل دوریهای طولانیمدت از خانواده را داشتهباشید و بتوانید تنشهای محیط کار را مدیریت کنید.
زندگی روی کشتی، تماشای دیدنیهای رویایی است
وقتی از تنش در محیط کشتی حرف میزنیم، باید تفاوتش را با محیطهای کاری دیگر بدانید. کار روی دریا بسیار فرسایشی است و بحث و برخورد هم ناگزیر. روز اول که وارد کشتی میشوید، از اجتماع انسانی بیرون آمدهاید و همهچیز کاملا طبیعی است اما وقتی یک هفته از بودنتان در دریا میگذرد، دشواری کار و شرایط جوی، روی خلقوخوی شما تأثیر میگذارد. دریا بادهای شدید دارد، سرما دارد و توفان که باعث تکان خوردن کشتی میشود و ممکن است دریازده شوید. سردرد و حالت تهوع ناشی از دریازدگی ممکن است آنقدر شدید باشد که اصلا نتوانید کار کنید. در این شرایط، تنش بین همکاران زیاد پیش میآید. یک بخش از چالشها هم به روحیات بعضی از همکاران مرد برمیگردد که گاهی برنمیتابند یک خانم کاری ازشان بخواهد. وقتی وظیفهای را ازسمت کاپیتان به آنها ابلاغ میکنی، فکر میکنند داری به آن ها دستور میدهی. البته این را بگویم که دریانوردان آقا بهطور کلی آمادگی پذیرش همکاران خانم را دارند و زیاد پیش آمدهاست که همکاران آقا داوطلبانه و سخاوتمندانه جزئیات کار را به من آموزش بدهند و تجربیاتشان را دراختیارم بگذارند. نکته جالب آنکه این پذیرش در بافت بومی حتی شهرها و جزیرههای کوچک هم بسیار بالاست، خلاف تصور رایج که خیلیها معتقدند دید باز و روشن فقط در شهرهای بزرگ پیدا میشود. من این موضوع را در سفری که از بوشهر به خارک رفتم، شخصا درک کردم. این سفر آنقدر تجربه خوبی بود و رفتار مردم را دوست داشتم که میخواهم از اهالی خارک و بوشهر بابت فرهنگ غنیشان تشکر کنم. این همه از سختیهای دریانوردی گفتم، از جذابیتهایش هم بگویم. شغل ما گرچه سخت و سنگین است اما لحظات خوشی کم ندارد؛ ما برای همکارانمان روی کشتی جشن تولد میگیریم. عیدها مراسم جشن داریم و بساط شام دورهمی و کباب درست کردن روی منقل را هم هروقت فرصتش پیش بیاید، ازدست نمیدهیم. گذشته از اینها ما طلوعهای خیلی قشنگ و غروبهای رویایی را روی کشتی میبینیم. سقفی از ستاره بالای سرمان داریم و ماهی که سایهاش روی آب میافتد. سکوتی را در دریا تجربه میکنیم که شبیه آن هیچجا پیدا نمیشود. به این وصف رویایی، تماشای منظرههایی از موجودات دریا را هم اضافه کنید؛ مثل وقتهایی که فوکهای دریایی، خانوادگی میآیند کنار کشتی، چنین تجربههایی در جای دیگری غیر از شغل ما نصیب کسی نمیشود. با اینهمه وقتی خانمی از من درباره شغلم میپرسد، خودم را موظف میدانم که اول از سختیهایش بگویم تا فکر نکند کشتی برای ما حکم آتلیه دارد و با یونیفرم سفید و آراستهمان دایم درحال عکس گرفتن از خودمان هستیم.
درآمد یک دریانورد،موقتی است
حالا شما تقریبا همهچیز را درباره دریانوردی میدانید، جز یک موضوع اساسی، یعنی درآمد. در کار ما چند سالی است که دیگر از استخدام خبری نیست و تمام نیروها قراردادی هستند. قراردادها بسته به شرکت، از حداقل دوماه شروع میشوند و تا 13ماه هم میرسند. زمانی که روی کشتی هستید، طبق قراردادتان برای شما بیمه رد میشود ولی وقتی از کشتی پیاده میشوید، بیمه و حقوقتان قطع میشود و باید منتظر قرارداد بعدی بمانید. گاهی یک دریانورد بلافاصله بعد از تمام شدن قراردادش تصمیم میگیرد دوباره کار کند، در اینصورت باید زمان بیشتری در خانه بمانید تا نوبت به شما برسد. احتمالا حدس میزنید که با توجه به این موضوع، بازنشستگی در شغل ما چه معضلی است. ما ممکن است 30سال کار کنیم ولی بهاندازه 15سال برایمان بیمه رد شدهباشد. دریافت حقوق هم مثل بسیاری از شغلهای دیگر همیشه مرتب و سر ماه نیست؛ خیلی از همکاران من چهار، پنج ماه است که حقوق نگرفتهاند. برای اینکه تصویر دقیقتری از این شغل داشتهباشید، آخرین مبلغ قرارداد برای یک افسردوم زیر 30هزار را به شما میگویم که بین 16تا 20میلیون تومان بهازای هر ماه است، البته رقم قرارداد بستگی به شرکت دارد. نکته مهم دیگری که درباره وضعیت اقتصادی دریانوردان کسی به شما نمیگوید این است که باید مدام خودتان را بهروز کنید. کارت دورههای آموزشی پرهزینهای که ما میگذرانیم، هر پنج سال یکبار باطل میشود و باید برای تکتکشان با هزینه شخصی، دوره بازآموزی را بگذرانیم. با اینحال، به رغم همه سختیها اقبال به دریانوردی بیشتر شدهاست. من در فضای مجازی به دختران زیادی برمیخورم که دوست دارند کار و زندگی روی کشتی را تجربه کنند. خوشبختانه مردم هم دید خوبی درباره حضور زنان در این شغل دارند. من در این مدت، چه ازسوی خانواده و چه ازجانب آشنا و غیرآشنا بازخوردهای مثبت زیادی گرفتهام. در رأس همه، مادرم است که همیشه من را به انجام کارهای موردعلاقهام تشویق میکند و از سوی خانواده و اقوام هم همیشه حمایت شدهام.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- مرد 31 ساله ای که به بهانه کمک به همسر باردارش ، دختران نوجوان را اغفال می کرد و با کشاندن آن ها به درون شمشادهای اطراف ایستگاه های مترو مورد تعرض و آزار و اذیت قرار می داد با صدور حکمی قاطع از سوی شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی به اعدام در ملأ عام محکوم شد. به گزارش اختصاصی خراسان، دی ماه سال 98 بود که دختر 14 ساله ای وحشت زده و هراسان با نیروهای انتظامی تماس گرفت و ماجرای تکان دهنده ای را فاش کرد. او که مدعی بود مورد تعرض «ابلیس بدبو» قرار گرفته است به پلیس گفت: در حالی که قصد داشتم از ایستگاه مترو در محدوده بولوار دانش آموز مشهد خارج شوم ناگهان مرد جوانی که از دهانش بوی تعفن خارج می شد، مقابلم قرار گرفت و درحالی که خود را نگران نشان میداد به من گفت: «همسرم باردار است و اکنون به دلیل بیماری که دارد درون شمشادهای وسط بولوار افتاده است و کسی کمکم نمی کند! آن مرد شیطان صفت حتی برگه های آزمایشگاهی هم در دست داشت و با التماس از من خواست تا به همسرش کمک کنم! من هم که تحت تاثیر عواطف انسانی قرار گرفته بودم، بدون تامل با او همراه شدم تا به یک انسان بیمار کمک کنم ولی زمانی که به وسط شمشادها رسیدیم ناگهان«ابلیس بدبو» با تهدید به مرگ سرم را داخل شمشادها خم کرد. تازه فهمیدم که فریب خورده ام ولی آن قدر ترسیده بودم که همه وجودم می لرزید. او که چشمانی ترسناک و از حدقه بیرون زده داشت شال روی سرم را به دست و پاهایم بست و مرا درون شمشادها مورد تعرض قرار داد. این درحالی بود که بوی عرق بدن و بوی زننده ای که از دهان او خارج می شد با یکدیگر درآمیخته و حالت تعفن پیدا کرده بود. او سپس مرا در همان حالت زننده درون شمشادها رها کرد و از محل گریخت. ابتدا با تلاش زیاد شال پاهایم را باز کردم و سپس با دندانم گره دیگر شال را گشودم که به دستانم حلقه زده بود. بعد از آن بلافاصله ماجرا را برای خانواده ام بازگو کردم و با پلیس تماس گرفتم! گزارش خراسان حاکی است: با توجه به اهمیت این حادثه تکان دهنده ، بلافاصله سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) دستورات ویژه ای را برای شناسایی و دستگیری این مرد هوسران صادر کرد و بدین ترتیب تحقیقات گسترده ای از سوی نیروهای انتظامی آغاز شد ولی هنوز رصدهای اطلاعاتی در این باره ادامه داشت که حادثه مشابهی در ایستگاه متروی هفت تیر مشهد رخ داد دختر 19 سالهای که شکار «ابلیس بدبو» شده بود با ترفند کمک به همسر باردار، مورد تعرض قرار گرفت بنابراین کارآگاهان ماجرای «ابلیس بدبو» را طی گزارشی به قضات دادگاه کیفری یک خراسان رضوی اطلاع دادند و این گونه با دستورات محرمانه قاضی صبوری نسب (مستشار وقت شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) روند تحقیقاتی پلیس وارد مرحله جدیدی شد، اما در حالی که شیوع کرونا در کشور بررسی های کارآگاهان در ایستگاه های مترو را بامشکل روبه رو کرده بود، ناگهان در بیست و هفتم اردیبهشت سال 99، حادثه مشابه دیگری در یکی از ایستگاه های متروی بولوار وکیل آباد اتفاق افتاد و این گونه پرونده «ابلیس بدبو» سریالی شد. بنابر گزارش اختصاصی خراسان، تحقیقات برای شناسایی این مرد هوسران ادامه داشت تا این که تصاویری از «ابلیس بدبو» با بررسی دوربینهای مدار بسته به دست آمد و کارآگاهان بالاخره با همکاری پلیس مشهد، حراست مترو و خانواده های قربانیان ، موفق شدند تیر سال 99، این شیطان ترسناک را در ایستگاه متروی بولوار سید رضی مشهد زمانی دستگیر کنند که در محاصره نیروهای حراست مترو قرار گرفته بود. بنابراین گزارش، با انتشار تصویر بدون پوشش متهم در روزنامه خراسان، تعداد دیگری از دخترانی که طعمه «ابلیس بدبو» شده بودند با مراجعه به پلیس آگاهی وی را شناسایی کردند و بدین ترتیب او با شاکیان زیادی روبه رو شد. از سوی دیگر با توجه به حساسیت ماجرای هولناک و تعرض های سریالی وی به دختران نوجوان ، این پرونده به صورت ویژه در دستور کار قضات شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قرار گرفت و قاضی دکتر اسماعیل شاکر (رئیس دادگاه) دستورات خاصی را برای بررسی همه ابعاد و جوانب این پرونده صادر کرد چرا که هوسرانی های «ابلیس بدبو» جوی از احساس ناامنی را در منطقه ای از شهر به وجود آورده بود. گزارش اختصاصی خراسان حاکی است: پس از بررسی های دقیق و بازجویی های تخصصی، جلسات محاکمه وی درحالی به ریاست قاضی شاکر برگزار شد که مقام قضایی با تیزبینی های ویژه ای در پرونده از متخصصان پزشکی قانونی خواست به طور کارشناسی و تخصصی درباره رخدادهای تکان دهنده طعمه های این متهم خطرناک، اظهارنظر کنند. این گونه بود که با اعلام نظرات کارشناسی پزشکان قانونی، زوایای پنهانی جدیدی از رفتارهای هولناک «ابلیس بدبو» افشا شد. اگرچه این متهم با دستاویز قرار دادن اختلافات خانوادگی با همسرش و توسل به شیوه های انکار، سعی داشت خود را به راحتی از مجازات برهاند اما سوالات تخصصی رئیس با تجربه شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی او را چنان در مخمصه عجیبی انداخته بود، که هر پاسخی به این سوالات او را از چاله به چاه می انداخت و در برابر اظهارنظرهای کارشناسی و مدارک مستند موجود در پرونده، چاره ای جز تشریح ترفندهای شیطانی برای تعرض به دختران نوجوان را نداشت.
براساس گزارش خراسان، بعد از چندین جلسه دادگاه که با حضور وکلای مدافع برگزار شد در نهایت قضات دادگاه با توجه به محتویات پرونده، نظرات دقیق و تخصصی پزشکان قانونی و اقاریر متهم، گزارش های پلیس و دیگر اسناد و مدارک موجود، رای خود را در این باره صادر کردند. براساس این رای که به امضای قاضی اسماعیل شاکر (رئیس دادگاه) و قاضی سعید محمدی (مستشار) رسیده، متهم «حسن- ت» به خاطر آدم ربایی با شیوه اغفال و ترفند کشاندن دختران به درون شمشادها به تحمل 5 سال زندان، به اتهام ارتکاب اعمال منافی عفت به تحمل 99 ضربه شلاق و به دلیل ایراد ضرب و جرح عمدی به پرداخت دیه در حق شاکیان محکوم شده است. گزارش خراسان حاکی است: همچنین دادگاه براساس این رای قاطع ، متهم پرونده را که به «ابلیس بدبو» معروف شد، به اتهام تجاوز به عنف به اعدام در ملأ عام محکوم کرد چرا که شیوه ارتکاب جرم و تبعات اجتماعی آن آثار زیانباری در جامعه داشته است و به دلیل بیم تجری دیگران باید در محل وقوع جرم اجرا شود. شایان ذکر است: رای صادر شده از سوی شعبه سوم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است و با اعتراض متهم و وکیل مدافع وی در یکی از شعبه های دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار می گیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.