


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در گوشهای از این اتاقها، تلفنهایی قرار دارد که میتوانید با کسانی که لازم است تماس بگیرید، کسانی مثل چند روان شناس که نامها و شمارههای تماسشان در این اتاق وجود دارد. اما این ایده به چه منظوری مطرح شده است و آیا چنین ایدههایی برای سلامت روان افراد مفید هستند یا نه؟
وضعیت بحرانی بهداشتروان در اسپانیا
متخصصان در اسپانیا میگویند وضعیت بهداشت روان در این کشور نگرانکننده است. بر مبنای بررسیها سال گذشته نزدیک به 40 درصد مردم این کشور علایمی از افسردگی را داشتهاند و حدود 30 درصد هم نشانههایی از اختلالات اضطرابی را تجربه کردهاند. طبق بررسی متخصصان به رغم جدی بودن این وضعیت ، تعداد کمی از مردم برای کمک گرفتن پا پیش میگذارند و از مشاوران و روانشناسان کمک میگیرند. دلیل این مسئله هم بیش از همه فرهنگی است که کمک گرفتن در این حوزه را مطلوب نمیداند. ظاهرا در فرهنگ اسپانیا کمک گرفتن برای چنین مسائلی نشانه ضعف است. حتی ابراز ناراحتی و گریه کردن هم چندان مطلوب نیست و نوعی نگرش منفی در باره آن وجود دارد. اما مسئولان بهداشتی در اسپانیا برای تغییر در این حوزه شروع به انجام اقداماتی کردهاند که اتاق گریه یکی از همان برنامههاست. همچنین هفته پیش، پدرو سانچز، نخست وزیر اسپانیا اعلام کرد ۱۰۰ میلیون یورو برای انواع راهکارهای سلامت روان در جامعه اختصاص دادهاند که شامل خدمات مختلفی از جمله راهنمای ۲۴ ساعته جلوگیری از خودکشی است. جالب است بدانید که فقط در سال ۲۰۱۹، ۳۶۷۱ نفر در اسپانیا به علت خودکشی جانشان را از دست دادند. خودکشی دومین علت مرگ و میر در اسپانیا به حساب میآید و بر اساس دادههای دولت از هر ۱۰ نوجوان در این کشور یک نفر دارای بیماری روانی است و نزدیک به 60 درصدشان از اضطراب رنج میبرند.
هدف اصلی در اتاق گریه، اشکریختن نیست
در برنامه اتاق گریه و فضایی که ایجاد شده، افراد وارد این فضا نمیشوند تا گریه کنند و اشک بریزند. البته امکان این کار وجود دارد اما هدف اصلی، چیز دیگری است. در این فضا شرایط کمک گرفتن از روانشناس برای افراد تسهیل شده تا بتوانند با روانشناس صحبت کنند (البته اگر هم دلشان خواست، میتوانند گریه کنند) در مرحله بعد هم افراد میتوانند برای جلسات بیشتر با روانشناس هماهنگیهایی را انجام دهند. در واقع هدف اصلی از این برنامه ، کاستن از انگ اجتماعی کمکگرفتن از دیگران به ویژه مشاوران و روانشناسان است. اما چرا نام این برنامه، «اتاق گریه» انتخاب شده است؟
نیازی به مخفیکردن ناراحتیها نیست
همان طور که اشاره شد، گریه کردن در فرهنگ اسپانیا چندان پذیرفته شده نیست و ضربالمثلی در اسپانیا وجود دارد که میگوید: «اگر میخواهی گریه کنی، برو تو اتاق گریه» و منظور از اتاق گریه در آن، جایی دور از چشم بقیه است. برای اجرای این ایده که این روزها مورد استقبال مردم اسپانیا قرار گرفته و تصاویرش در شبکههای اجتماعی جهان پربازدید شده، متخصصان اتاق گریه را در جایی پر رفتوآمد در وسط مادرید قرار دادهاند تا یادآوری کنند که قرار نیست ناراحتیهایمان را از دیگران مخفی کنیم.
با توجه به این نکته باید گفت که ایده اتاق گریه نه فقط بد نیست بلکه میتواند حتی برای ما خیلی هم خوب باشد زیرا این نکته مهم را به همه ما یادآوری میکند که ناراحتی و تحت فشار بودن و نیاز به کمک داشتن، موضوعات خجالتآوری نیستند و قرار نیست تمام تلاشمان را بکنیم تا آنها را از بقیه مخفی کنیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای تبهکاری های تکان دهنده اعضای این باند مخوف هنگامی در کفه ترازوی عدالت قرار گرفت که نوزدهم شهریور سال گذشته، چند جوان سمند سوار در خیابان منوچهری مشهد با راننده یک دستگاه خودروی ام وی ام به خاطر میزان سرعت خودرو درگیر شدند. راننده جوان ام وی ام به دلیل حضور مادرش درون خودرو، تلاش می کرد محترمانه با راننده سمند برخورد کند اما سمندسواران با فریادهای توهین آمیز قصد قدرت نمایی داشتند که ناگهان یکی از سرنشینان سمند سلاح کلاشینکف را بیرون کشید و شروع به تیراندازی کرد به گونه ای که جوان ام وی ام سوار را مقابل چشمان مادرش در خون خود غوطه ور کردند.
بنابراین گزارش درحالی که مهاجمان مسلح با جمع آوری پوکه های شلیک شده از صحنه حادثه گریختند، شهروندان با مشاهده این حادثه دلخراش، بلافاصله با نیروهای امدادی تماس گرفتند و پیکر نیمه جان «م – الف» را به مرکز درمانی انتقال دادند. این گونه بود که پرونده ضاربان مسلح فراری در شعبه 213 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و زیر نظر قاضی دکتر جوانبخت، مورد رسیدگی ویژه قرار گرفت.با توجه به اهمیت موضوع و صدور دستورات محرمانه قضایی، تحقیقات گسترده ای برای ردیابی مهاجمان مسلح آغاز شد و همه سرنخ ها مورد پیگیری جدی قرار گرفت. هنوز بررسی های پلیس به نتیجه خاصی نرسیده بود که راننده جوان ام وی ام، دهم آبان سال گذشته به دلیل عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد و بدین ترتیب این پرونده رنگ جنایت مسلحانه گرفت.
گزارش خراسان حاکی است، به همین دلیل کلاف پیچیده این جنایت در اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی گشوده شد و تحقیقات به صورت تخصصی ادامه یافت ولی ردیابی های اطلاعاتی پس از بازداشت یک جوان مظنون نشان داد که شماره پلاک سمند سفیدرنگ، جعلی است و با مهارت خاصی از شماره های چند پلاک سرقتی، یک شماره پلاک حقیقی متعلق به یک سمند سفیدرنگ دیگر تهیه و روی خودروی سرقتی نصب شده است. این گونه بود که کارآگاهان متوجه شدند با یک باند مخوف تبهکاری روبه رو هستند. بنابراین با دستور مقام قضایی جوان مظنون آزاد شد و بررسی ها با شگردهای فنی و پلیسی ادامه یافت. در حالی که تحقیقات ابعاد گسترده تری پیدا کرده بود ناگهان دهم تیر گذشته، ماجرای ربایش یک طلافروش مشهدی در خیابان عدالت منطقه احمدآباد، روند تحقیقات را دگرگون کرد. بررسی های تخصصی کارآگاهان که پس از گزارش حادثه آدم ربایی و با دستورات ویژه سردار سرتیپ محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی خراسان رضوی) وارد مرحله جدیدی شده بود، حکایت از آن داشت که سرنشینان یک دستگاه پژو 405 نقره ای، مرد طلافروش را تعقیب کرده اند و با شلیک گلوله به سمت خودروی «جیلی قرمز رنگ» او را ربوده اند. با توجه به این که احتمال دستبرد به طلافروش می رفت، خانواده مرد طلافروش با راهنمایی های پلیسی، قفل های مغازه را تعویض کردند اما دیگر خبری از «خ» (مرد طلافروش) نشد.
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، از سوی دیگر حساسیت ماجرای آدم ربایی مسلحانه و خدشه دار شدن احساس امنیت در نطقه ای از شهر، موجب شد تا قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه پرونده های جنایی) رسیدگی تخصصی به این حادثه را به عهده بگیرد. هرچه دامنه تحقیقات در این پرونده گسترده تر می شد، سرنخ های پرونده قاتلان مسلح خیابان منوچهری و ربایش طلافروش به هم نزدیک تر می شدند تا این که بالاخره خودروی سمند سفیدرنگ شناسایی شد و افراد مظنون زیر چتر اطلاعاتی پلیس قرار گرفتند. حالا دیگر احتمال قتل مرد طلافروش نیز وجود داشت به همین دلیل سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) شخصا هدایت و نظارت بر روند عملیات های اطلاعاتی پلیس را به عهده گرفت تا این که چند روز قبل دو خودروی پژو و سمند مذکور در منطقه شهر جدید گلبهار شناسایی شد و زیر ذره بین بررسی های غیرمحسوس اطلاعاتی قرار گرفت اما وقتی نیروهای انتظامی گلبهار به یکی از خودروها نزدیک شدند، ناگهان صدای شلیک رگباری گلوله از سوی سرنشینان خودرو، عملیات پلیس را تغییر داد. به همین دلیل درگیری مسلحانه ای بین پلیس و سه تن از تبهکاران مخوف آغاز شد اما نیروهای انتظامی برای حفظ جان مردم از شلیک های بیشتر درحالی خودداری کردند که سه کلت و یک کلاشینکف از بازرسی خودروی تبهکاران کشف شد. بررسی ها نشان می داد یکی از تبهکاران زخمی شده و نتوانسته با دیگر اعضای باند از معرکه درگیری مسلحانه بگریزد. به همین دلیل صبح روز بعد گروه ورزیده دیگری از کارآگاهان به فرماندهی مستقیم سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند و به جست وجوهای قدم به قدم در اطراف منطقه دولتآباد پرداختند تا این که بالاخره حسینعلی (متهم 30 ساله) را در حالی پیدا کردند که به خاطر اصابت گلوله خود را درون چاله ای انداخته و منتظر بود تا همدستانش او را نجات بدهند! با انتقال سلاح های کشف شده و متهم مجروح به مشهد، تحقیقات گسترده پلیسی، همزمان با صدور دستورات ویژه قضایی از سوی قاضی دکتر زرقانی، برای دستگیری دیگر تبهکاران مخوف ادامه یافت و کارآگاهان با ردزنی های تخصصی، یکی دیگر از اعضای این باند تبهکاری را در سرخس شناسایی کردند و او را نیز به دام انداختند. کارآگاهان در ادامه این عملیات ضربتی، سومین عضو باند را هم در مشهد دستگیر کردند و بدین ترتیب بازجویی های تخصصی از آنان آغاز و راز قتل هولناک طلافروش فاش شد.
بنابر گزارش اختصاصی خراسان، اعضای این باند خطرناک مسلحانه اعتراف کردند وقتی در خیابان عدالت به سوی خودروی مرد طلافروش شلیک کردند او بر اثر اصابت گلوله به شدت مجروح شد که بعد از آن هم جان سپرد. آن ها همچنین معترف شدند، جسد مرد طلافروش را به منطقه گلبهار انتقال داده و به آتش کشیده اند و سپس خاکسترهای آن را نیز در یک اقدام وحشیانه به باد داده اند.
گزارش خراسان حاکی است، سه عضو باند تبهکاران مخوف که جواد، حسین علی و حسن نام دارند ضمن اعتراف به قتل جوان ام وی ام سوار، راز تعداد زیادی از سرقت های مسلحانه و عادی در مشهد را نیز فاش کردند. بنابراین کارآگاهان با صدور دستورات خاصی از سوی قاضی دکتر جوانبخت، به بازرسی مخفیگاه متهمان پرداختند و اموال سرقتی زیادی را کشف کردند.
تحقیقات بیشتر درباره جرایم دیگر آن ها در حالی ادامه دارد که هر سه متهم 37، 30 و 32 ساله این پرونده به ترتیب با اسامی مستعار کیان، سعید و شهرام به ارتکاب جرایم هولناک در مشهد ادامه می دادند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.