
گزارش ها از دو اقتصاد بزرگ شرق و غرب حاکی از آن است که در شرایطی که اقتصاد آمریکا کماکان به رکوردشکنی تاریخی خود در رشد منفی اقتصادی ادامه می دهد، چین در حال بازیابی خود به شرایط قبل از کروناست.به گزارش ایسنا، تازه ترین داده های اقتصادی آمریکا نشان می دهد، اقتصاد این کشور در سه ماهه دوم 2020 و در اوج بحران کرونا 31.7 درصد آب رفته که این رقم 23.7 درصد کمتر از رشد سه ماهه قبل از آن است. این رقم همچنین بیانگر بدترین سقوط فصلی اقتصاد آمریکا در تاریخ خود است. بدترین رکورد قبلی، مربوط به سه ماهه اول 1958 بود که در آن زمان رشد اقتصاد منفی 10 درصدی برای این کشور ثبت شده بود. با این حال، اقتصاددانان آمریکایی انتظار دارند رشد اقتصادی این کشور در سه ماهه سوم مجدد به محدوده مثبت بازگردد. تا جایی که رشد 21.5 درصدی در سه ماهه سوم و 10.4 درصدی در سه ماهه پایانی سال برای این کشور پیش بینی شده است.اما از دیگر سوی جهان خبرها حاکی از آن است که اقتصاد چین هم اینک بخش عمده ای از نگرانی های خود درباره کرونا را بر طرف کرده است. به گزارش اتاق بازرگانی تهران، چین به عنوان نخستین کشوری که با کرونا درگیر شده، هم اینک توانسته بخشی از خسارتهای وارد آمده به اقتصاد خود را جبران کند و بار دیگر به حرکت خود در نمودارهای پیش از کرونا نزدیک شود. جدای از تاثیر سیاسی این روند بر انتخابات پیش روی آمریکا به لحاظ اقتصادی تداوم روند نزولی اقتصاد آمریکا موجب افزایش قیمت جهانی طلا خواهد شد و در مقابل افزایش قیمت نفت را به تاخیر خواهد انداخت که به همان نسبت بر اقتصاد ایران اثر خواهد گذاشت .

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


درست یک روز پس از دربی حذفی سرخابی و صعود استقلال به فینال جام حذفی، پرسپولیس و رقیب سنتیاش به واسطه اقدام اینستاگرامی یحیی گلمحمدی و فرهاد مجیدی وارد بحران شدند! هر 2 بحران هم از اینستاگرام آغاز شد. یحیی گلمحمدی که در کنفرانس پس از بازی دربی دلیل حذف تیمش را به همه چیز و همه کس ربط داده بود به جز اشتباهات و تفکرات خودش، با یک متن بلندبالا ضمن تاکید دوباره بر اینکه خواست و اراده بر برد و صعود استقلال بود دست روی موارد نخنما و کلیشهای چون جدایی بازیکنان و نداشتن امکانات و اختلاف نظر با برخی از مسئولان باشگاه گذاشت. اما فرهاد مجیدی پا را فراتر گذاشت و با افشاگری برخی موارد سودای رفتن کرد. البته ورود تیم بازنده دربی به بحران و حاشیه با توجه به اتفاقات دربیهای پیشین قابل پیشبینی بود اما استعفای مجیدی، فاتح دربی سرخابی آن هم در اینستاگرام و نه به صورت رسمی اتفاقی عجیب و شوکبرانگیز بود. این رفتارهای عجیب گلمحمدی و مجیدی بازتاب زیادی داشت و علاوه بر واکنش مسئولان و پیشکسوتان 2 باشگاه، در فضای مجازی هم بازتاب داشت و کاربران پرسپولیسی و استقلالی واکنشهای متفاوتی به رفتار و تصمیم سرمربیان تیمشان نشان دادند. هرچند یحیی تمام پستهایش را پاک کرد اما شایعاتی که درباره توافق اولیه او با باشگاه سپاهان شنیده میشد با توجه به پست آخر و آتشین او پرسپولیسیها را در آستانه آغاز دوباره لیگ قهرمانان آسیا سخت نگران کرد به خصوص آنکه گلمحمدی نه موضوع را تکذیب کرد و نه تایید. این مسئله با توجه به روحیات خاص یحیی قابل پیشبینی بود؛ مربی که احتیاط خاصی پیشه میکند و حتی هنگام انتقالش از شهرخودرو به پرسپولیس کسی تا لحظه آخر از چند و چون و صحت ماجرا خبر نداشت. یحیی بدون زحمت و با مبلغ قابل توجهی که با پول رضایتنامهاش حدود 12میلیارد برآورد شد روی نیمکت پرسپولیس نشست که وارث موفقیتهای سریالی برانکو و آغاز خوب کالدرون بود. در واقع او تیمی را تحویل گرفت که به قول برانکو بازیکنانش قهرمان به دنیا آمدهاند و بنابراین قهرمان کردن دوباره این تیم زحمت چندانی نداشت و نباید سند آن به نام گلمحمدی بخورد. اگر آزمون اصلی یحیی را دربیها بدانیم او در 2 دربی محک خورد؛ یک تساوی در لحظه پایانی و فرار از شکست و یک تساوی و شکست در ضربات پنالتی آن هم در حالی که تا دقیقه 93 پیروزی در مشتش بود. شاید همین دربی محک خوبی باشد که نشان دهد یحیی مرد روزهای سخت و بازیهای بزرگ نیست و احتمالا این نظریه قوت میگیرد که گلمحمدی با وجود اینکه 2 بار روی نیمکت سرخها نشسته اما مناسب این نیمکت داغ و پرهیجان و در حد مربیگری آن نیست. بنابراین پرسپولیسیها شاید در پایان فصل واقعا به دنبال تغییر نیمکت باشند و موضوع سپاهان و یحیی هم کاملا جدی باشد.
اما ماجرای مجیدی با یحیی در شکل و ظاهر متفاوت است با این حال فرهاد هم مثل یحیی نشان داده ظرفیت و شخصیت هدایت تیم بزرگی چون استقلال را ندارد و شاید بهتر باشد بگوییم در شرایط حاضر ندارد و نیاز به تجربه و پختگی بیشتری است. مجیدی که پس از دربی در متنی پرگلایه از قطع همکاریاش با استقلال به خاطر تحرکات مدیریتی جهت تغییر احتمالی کادر فنی خبر داد، چرا خود پاسخ این سوال را نمیدهد که زمانی که هنوز استراماچونی سرمربی آبیها بود و هواداران امیدوار به بازگشتش بودند جای او تکیه زد و قبول کرد سرمربی استقلال شود؟ مگر آن زمان فصل تمام شده بود که مجیدی پنهانی با مسئولان باشگاه برای جانشینی استراماچونی مذاکره میکرد؟ اگر آن اتفاق خوب و اخلاقی و حرفهای بوده پس مذاکره احتمالی سعادتمند با استراماچونی یا هر مربی دیگری پیش از فصل برای جانشینی فرهاد هم مشکلی ندارد. البته که به کار سعادتمند هم ایراداتی وارد است و او در گفتوگو با برنامه ورزش و مردم موضوعات شخصیاش با مجیدی را هم پیش کشید و موضوع را از یک بحران باشگاهی به یک ماجرای شخصی تنزل داد. با این حال فرهاد مجیدی بارها ثابت کرده اهل ماندن و جنگیدن نیست و در چند برهه حساس استقلال را تنها گذاشته است. فرهاد در سالهای ۹۰ و ۹۲ در حالی که استقلال با مظلومی و قلعهنویی در کورس قهرمانی بود بیدلیل و ناگهانی رفت و جدایی و خداحافظی ناگهانی مجیدی شوک بزرگی به استقلال وارد و این تیم را از کورس خارج کرد! حالا هم در آستانه فینال جام حذفی و در حالی که استقلال پس از 3 سال این شانس را دارد که جامی فتح کند، مجیدی تیم را رها کرد و رفت و انرژی و تمرکز تیم به جای آماده شدن برای فینال، صرف حل بحران قهر سرمربی و بازگرداندن او شد و پس از ورود وریا غفوری و مجید نامجومطلق به ماجرا و درخواست آنها، مجیدی قبول کرد در فینال روی نیمکت بنشیند اما این فرقی در اصل ماجرا نمیکند. استقلال به مربی بزرگتری نیاز دارد؛ کسی که در روزهای سخت جا نزند و رفتن را به ماندن و جنگیدن ترجیح ندهد. نیمکتهای سرخابی واقعا نیازمند مربیانی بزرگ از جنس برانکو، پورحیدری، حجازی و پروین است؛ کسانی که در بزنگاهها تیم را رها نکنند و پای بد وخوب کار بمانند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سجادپور- باند نوجوانان سابقه داری که از پارکینگ منازل آپارتمانی دوچرخه و موتورسیکلت می ربودند، در حالی متلاشی شد که مالخر فراری این باند پدر یکی از دزدان سابقه دار است. به گزارش خراسان، به دنبال افزایش پرونده های دستبرد به پارکینگ منازل مسکونی در برخی خیابانهای هسته مرکزی شهر مشهد، نیروهای انتظامی تلاش مضاعفی را با دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ عباس صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) آغاز کردند. بنابراین گروه تخصصی پیگیری پرونده های سرقت از پارکینگها، در کلانتری سناباد نیز شکل گرفت و نیروهای زبده تجسس با هدایت مستقیم سرگرد جواد بیگی (رئیس کلانتری) وارد عمل شدند و به تجزیه و تحلیل چگونگی وقوع این سرقت ها پرداختند .در بازدیدهای میدانی و بررسی کارشناسی جرایم، سرنخهایی از یک نوجوان 14 ساله به دست آمد که تصاویری هنگام وقوع سرقت در برخی دوربین های مداربسته نمایان بود. به همین دلیل تصاویر این نوجوان در اختیار نیروهای گشت کلانتری قرار گرفت تا این که چند روز قبل ماموران انتظامی هنگام انجام وظیفه در حوزه استحفاظی دوچرخهسواری را دستگیر کردند که چهره وی با تصویر نوجوان تحت تعقیب مطابقت داشت بنابراین ماموران انتظامی او را به کلانتری هدایت کردند و به این ترتیب تحقیقات گسترده ای در این باره آغاز شد. بررسی های پلیس در حالی از سرقتی بودن دوچرخه مذکور حکایت داشت که مشخص شد نوجوان دستگیر شده، همان فرد تحت تعقیب و سابقه دار است که پرونده ای در حال رسیدگی نیز دارد. گزارش خراسان حاکی است، با اعترافات این نوجوان، عملیات نیروهای تجسس با راهنماییها و دستورات مقام قضایی وارد مرحله جدیدی شد. آن ها پس از ردزنی های اطلاعاتی به سراغ نوجوان دیگری رفتند که در چند فقره از سرقت ها با نوجوان 14 ساله همراه بود. این نوجوان نیز در حالی با یک دستگاه دوچرخه سرقتی دستگیر شد که بررسیهای اطلاعاتی نیروهای تجسس نشان داد پدر این نوجوان 17 ساله نیز از سرکردگان باند است و طبق اعترافات متهمان، دوچرخه های مسروقه را از آنان خریداری می کند اما وقتی ماموران برای دستگیری وی با دستور قضایی اقدام کردند، او متوجه ماجرا شده و به مکان نامعلومی گریخته بود. به گزارش خراسان، در حالی که متهمان،افراد دیگر مرتبط با این باند را به پلیس معرفی کرده اند، تحقیقات برای کشف جرایم احتمالی دیگر آنان همچنان ادامه دارد. شایان ذکر است، بررسی های پلیس بیانگر آن است که امیر (نوجوان 14 ساله) سابقه سرقت موتورسیکلت را دارد و پدرش نیز هم اکنون در زندان در حال تحمل کیفر است و مادرش از اعتیاد رنج می برد. از سوی دیگر جعفر (نوجوان 17 ساله) نیز نه تنها سابقه دار است بلکه به مواد مخدر اعتیاد دارد و پدرش دوچرخه های سرقتی را از مشهد به شهرستان ها انتقال می دهد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عبدالهی – «آموزش دانشآموزان رایگان نیست، والدین باید هزینه اینترنت مصرفی در برنامه شاد را پرداخت کنند»! این جمله، برایند آن چیزی است که در شرایط کرونایی کشور، دامنگیر نظام آموزشی ما شده و نقضکننده اصل سیام قانون اساسی؛ اصلی که در آن به صراحت آمده است: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلاتعالی را تا سرحد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد».
5 روز تا آغاز سال تحصیلی
تا 15 شهریورماه و شروع سال تحصیلی جدید، کمتر از یک هفته باقی مانده است اما هنوز ابهامات بسیاری وجود دارد که شاید بتوان مهمترین آن را هزینه تحمیلی به خانوادهها برای تامین اینترنت کلاسهای مجازی دانش آموزان دانست. آنطور که وزارت آموزش و پرورش اعلام و به استانها ابلاغ کرده است، تمامی کلاسهای دانشآموزان در مناطق قرمز کرونایی، به صورت مجازی در شبکه «شاد» برگزار خواهد شد و احتمالا در مناطق زرد نیز تعدادی از دانشآموزان هر کلاس به صورت چرخشی مخاطب شاد خواهند شد و باقی آنها در کلاسهای مدرسه حضور مییابند.
13 استان قرمز، 15 استان در وضعیت هشدار
بر اساس آمار روز گذشته وزارت بهداشت 13 استان کشور در وضعیت قرمز کرونا و 15 استان هم در وضعیت هشدار هستند که به احتمال قوی و بر اساس تجربه ششماه گذشته، تا 15 شهریورماه هم معجزهای رخ نخواهد داد که وضعیت این استانها به یکباره سفید شود و دانشآموزان بتوانند در کلاسهای درس حضور یابند. پس میتوان پیشبینی کرد که شروع مدارس در بیشتر استانهای کشور به صورت مجازی و در بستر شبکه شاد خواهد بود. یعنی درصد بسیار بالایی از حدود 14 میلیون دانشآموز، مخاطب «شاد» خواهند بود.
بار مالی وظیفه قانونی دولت بر دوش خانوادهها
اما آنچه مهم است اینکه، هنوز وعده رایگانشدن اینترنت «شاد» برای دانشآموزان و معلمان محقق نشده است. تازهترین اظهارنظر در اینباره هم وعدههای «آذریجهرمی» وزیر ارتباطات و فناوری مبنی بر ارائه بستههای ویژه اینترنت به آنها بود که باید دید در نهایت اجرایی خواهد شد یا نه. صحبتهایی هم درباره ارزانتر محاسبهکردن اینترنتهمراه یا دریافت آبونمان روی قبوض تلفنثابت مطرح شده است و در مجموع با این اوصاف به نظر نمی رسد دولت چندان رغبتی به تقبل این هزینه ها داشته باشد؛ این در حالی است که فضای آموزش مجازی عملا هزینه های مالی دولت در سیستم های آموزشی را تا حد زیادی کاهش داده است .
هزینه اینترنت شاد چقدر خواهد بود؟
سوال این است که مصرف اینترنت در شبکه شاد چقدر هزینه دارد که ذی نفعان نمی توانند از آن چشم پوشی کنند ؟ آمار رسمی این حوزه مربوط به اردیبهشتماه است. طبق محاسبات انجامشده، در آن بازه زمانی یکماهه حدود 900 میلیون فایل در شاد تبادل شده که با احتساب متوسط 20 مگابایت برای هر فایل، حجم کلی آن 18 میلیون گیگ بوده است. درباره مبلغ هر گیگ اینترنت در کشور هم مبالغی بین هزار تا 5 هزار تومان مطرح میشود که با در نظرگرفتن متوسطی برای آن، میتوان به این نتیجه رسید که در اردیبهشتماه حدود 50 میلیارد تومان هزینه اینترنت مصرفی این شبکه بوده است. با احتساب جمعیت دانشآموزی کشور، آنچه دولت به عنوان سرانه اینترنتی هر دانشآموز در کشور باید پرداخت میکرد، ماهانه حدود 3500 تومان بوده که احتمالا در سال تحصیلی جدید با افزایش امکانات شبکه شاد و همچنین فراگیرترشدن استفاده از آن، شاید بتوان گفت به دو یا سه برابر، یعنی ماهانه حدود 10 هزار تومان، خواهد رسید. پرداخت ماهانه 10 هزار تومان به عنوان سرانه هر دانشآموز، حداقل وظیفه قانونی دولت است که نباید از انجام آن شانه خالی کند؛ آن هم وقتی که قرار نیست پول نقد به حساب کسی واریز کند و کافی است با همکاری شرکت مخابرات و اپراتورها، اینترنت رایگان آموزشی را در اختیار خانوادهها قرار دهد. یا اینکه اگر امکان ارائه آن به همه 14 میلیون دانشآموز کشور هم وجود ندارد، حداقل کار این است که این خدمت رایگان به خانوادههای محروم ارائه شود تا فرزندانشان به خاطر نداشتن اینترنت از آموزش همسان با دیگران محروم نشوند؛ خانوادههایی که دراین شرایط سخت اقتصادی، تعدادشان بیشتر از قبل هم شده است.
نظرسنجیها چه میگوید ؟
هزینه اینترنت شاد، شاید به نظر اندک باشد اما نظرسنجیها حقیقت تلخی را نشان میدهد؛ اینکه 69 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی آموزش و پرورش اعلام کردهاند «دوستانی دارند که در صورت رایگاننبودن ترافیک شاد، اصلا امکان حضور در کلاس مجازی»را ندارند یا اینکه اهمیت «رایگانشدن اینترنت شبکه شاد» برای 76 درصد از آنها «خیلی زیاد» بوده است؛ یعنی باید بیش از اینها نگران عدالت آموزشی بود. با احتساب امروز، دولت فقط چهار روز کاری تا شروع سال تحصیلی جدید فرصت دارد و باید دید این بار مالی را از دوش خانوادههای دانشآموزان برخواهد داشت یا خیر.
جلسه با 2 وزیر در دستور کار مجلس
روز گذشته تلاش کردیم درباره این موضوع با یکی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش گفتوگو کنیم اما معاون متوسطه، معاون ابتدایی، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش و رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارتخانه، هیچکدام پاسخگوی تماسها نبودند. اما آنطور که دبیر کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میگوید موضوع هزینه اینترنت شاد، به یکی از اولویتهای این کمیسیون تبدیل و در جلسه اخیر با وزیر آموزش و پرورش نیز مطرح شده است.
«حسین حقوردی» میگوید : «اولویت ما در شرایط فعلی کشور حفظ سلامت دانشآموزان و معلمان است به همین دلیل آموزش مجازی بهطور جدی دنبال میشود، اما در این حوزه دو مشکل اساسی داریم، مشکل اول مربوط به زیرساختها و امکانات است. متاسفانه باید بپذیریم که برخی خانوادهها در تامین تلفن همراه هوشمند مشکل دارند و نمیتوانند از امکانات آموزش مجازی برای فرزندانشان استفاده کنند، دومین مشکل هم موضوع هزینه اینترنت آموزش مجازی است که واقعا خیلی از والدین امکان پرداخت آن را ندارند». دبیر کمیسیون آموزش تصریح میکند : هزینه اینترنت دانشآموزان جزو دغدغههای ما در کمیسیون است و بهزودی در جلسهای با حضور وزیر ارتباطات و وزیر آموزش و پرورش شیوههای تامین آن را بررسی میکنیم، باور داریم که در این شرایط سخت اقتصادی نباید هزینه اضافی به خانوادهها تحمیل شود».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


امسال محرم سوز دیگری داشت. سایه شوم کرونا بر سر مردم باعث شده بود تا مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان و یارانش با سالهای قبل تفاوتهای عمدهای داشته باشد. رعایت فاصله اجتماعی،تجمع نکردن در محیط های سرپوشیده و رعایت پروتکلهای بهداشتی، ظاهر عزاداریها را تغییر داده بود ولی این بهانه نتوانست چیزی از حال و هوای تعزیههای امسال بکاهد. در محرم امسال کرونا تاثیری بر شور حسینی نداشت. با هم گوشهای از حماسههای امسال مردم سرزمینمان را میبینیم.
سوگواران حسینی با یاد شهید حاج قاسم داغ دل تازه میکردند
حجتالاسلام محمدرضا زائری در صفحه اینستاگرام خود زیر این عکس نوشت: «داشتم توی کوچه رد میشدم که صدای کودکانهای شنیدم و بعد با این صحنه روبهرو شدم. پسرک نشسته بود روی صندلی و میخواند، برادر بزرگترش کمک میکرد و پدر و مادرش بطریهای آب را در دست داشتند برای سیراب کردن رهگذران. زیر یک پرچم ساده «سلام بر حسین(ع)» دریایی از صفا و اخلاص موج میزد. کاش فرصت بود و ساعتها مینشستم به شنیدن نوحهخوانی دلنشین این دو برادر. خدا نگهدارشان باشد و خدا زیادتر کند این جلوههای خالص محبت حسینی را، در این روزگار آشفته و هزاررنگ.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


پای قصه عاشقان سیدالشهدا(ع)
سیما تیرانداز در برنامه محرمی شبکه 4، داستان یاران امام حسین(ع) را روایت می کند
برنامه «با حسین(ع) حرف بزن» که در سالهای اخیر همزمان با شروع ماه محرم روی آنتن رفته، امسال نیز از شبکه نسیم پخش شد. علاوه بر این برنامه، «رفیق» یکی از تولیدات جدید تلویزیون است که به مناسبت ایام عزاداری شهادت امام حسین(ع) روی آنتن رفته و پخش آن کمتر از یک هفته دیگر ادامه دارد. نگاهی داریم به این دو برنامه که با استقبال بهتری نسبت به دیگر برنامههای مناسبتی تلویزیون در این ایام مواجه شده است.
با حسین(ع) حرف بزن
گفتوگو با قشرهای مختلف
بخش اصلی برنامه «با حسین(ع) حرف بزن» مربوط به گفتوگو درباره امام حسین(ع) است. در هر قسمت از برنامه شخصیتهای مختلف ازقشرهای گوناگون جامعه، هنرمند، کارمند، پزشک و... روبهروی دوربین مینشینند و به سوالاتی که از آنها میشود، پاسخ میدهند. حضور افراد با جایگاه اجتماعی مختلف در این برنامه و منحصر نبودن مهمانان به چهرهها، از ویژگیهای مثبت برنامه است که باعث میشود مخاطب با زاویه دیدهای متنوعی که هرکدام از مهمانان به موضوع برنامه دارند و توصیف خاص هر یک از آنها از امام حسین(ع) و اهداف ایشان آشنا شود. البته که طبیعتا نوع توصیف بعضی از چهرههای ادبی و هنری برای مخاطب جذابتر و شنیدنیتر است.
سوالهای غیرمعمولی
سوالاتی که از مهمانان برنامه میشود نیز جالب است. در این برنامه مانند برنامههای گفتوگو محور، مجری یا مصاحبهکننده همراه با مهمان در قاب دیده نمیشود و تنها مهمان در برنامه حضور دارد، به این ترتیب اگر صدای مصاحبهکننده را نشنویم، انگار مهمان روبهروی آینه در حال گفتوگو با خودش است. محتوای سوالات نیز موضوعات معمولی نیست. مهمانان برنامه باید درباره خودشان بازنگری داشته باشند، خود را در شرایطی که برای آنها ترسیم میشود تصور و درباره امام حسین(ع) یا واقعه عاشورا عمیقتر فکر کنند. بسیاری از مهمانان حین پاسخ دادن به سوالات، تحت تاثیر قرار میگیرند و بعضی از آنها با احساسات خالصانه خود مخاطب را هم تحت تاثیر قرار میدهند.
برشی از «ماه به روایت آه»
علاوه بر گفتوگو با مهمانان، در هر قسمت از برنامه مسعود فروتن بخشی از کتاب «ماه به روایت آه» نوشته ابوالفضل زرویی نصرآباد را برای مخاطب روایت میکند. در این کتاب از زبان 12 راوی مختلف مانند امام حسین(ع)، حضرت زینب(س) و مسلم بن عقیل، به شخصیت حضرت عباس(ع) پرداخته شده است. قلم زندهیاد زرویی نصرآباد و شیوه نگارش این نویسنده به اندازه کافی جذاب است تا روایت فروتن را برای مخاطب شنیدنی کند، علاوه بر آن صدای خاص این گوینده و بیان خوب او نیز بیتاثیر نیست.
رفیق
گفتوگو در باب رفاقت
علی میرمیرانی که سابقه تولید برنامه خوب و متفاوتی مانند «گفتوگوی تنهایی» را در کارنامه دارد، برنامه «رفیق» را ویژه محرم 99 ساخته است. در هر قسمت مهمانان مختلفی در برنامه حضور می یابند و به صورت غیرمستقیم درباره موضوعاتی مربوط به واقعه عاشورا و ویژگیهای امام حسین(ع) و یاران ایشان صحبت میکنند. در این برنامه هم مانند «با حسین(ع) حرف بزن» شخصیتهای مختلف در حوزههای گوناگون هنری، فرهنگی و اجتماعی در «رفیق» حضور خواهند داشت و هرکدام از آنها درباره موضوع واحدی مانند رفاقت و فداکاری صحبت میکنند.
روایت قصه، گفتوگو، نمایش
برنامه «رفیق» بخشهای مختلفی دارد و همین تنوع و یکنواخت نبودن یکی از نقاط قوت آن است. در واقع هر قسمت از برنامه شامل روایت قصههایی درباره واقعه عاشورا، گفتوگو با مهمانان و یک بخش نمایش است. برنامه ابتدا با روایت سیما تیرانداز آغاز میشود و پس از آن مخاطب شاهد دقایقی کوتاه از گفتوگو با هریک از مهمانان خواهد بود. در واقع قصهای که تیرانداز راوی آن است لابه لای گفتوگوها پخش و این قصه در قالب یک نمایش اواخر برنامه اجرا میشود. جالب این جاست که برنامه «رفیق» کاملا به صورت سیاه و سفید روی آنتن میرود.
قصه رفیقان به روایت سیما تیرانداز
سیما تیرانداز در هریک از قسمتهای برنامه «رفیق»، داستان مربوط به یکی از یاران و رفیقان امام حسین(ع) و قصه همراهی آنان با امام را در واقعه کربلا روایت میکند. شنیدن داستان شخصیتهایی که کمتر درباره آنها شنیدهایم و قصه همیاری آنها با حضرت سیدالشهدا(ع)، برای مخاطب جذاب است. گذشته از محتوای داستانها، سیما تیرانداز هم با تسلط خوب و صدای خاصی که در روایت قصهها دارد، مخاطب را به شنیدن قصه ترغیب میکند. به تناسب لحظههای داستان، افکتهای صوتی خاصی به روایت او اضافه میشود که کمک زیادی به فضاسازی در ذهن مخاطب میکند.
مالک« آمازون » نخستین ثروتمند 200 میلیارد دلاری تاریخ
مدیرعامل آمازون به لطف افزایش ارزش سهام شرکتش پس از همه گیری ویروس کرونا به نخستین فردی تبدیل شد که بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار ثروت دارد.به گزارش ایسنا به نقل از فوربس، انتشار اخبار مثبت از صورت درآمدی شرکت آمازون بار دیگر قیمت سهام آن را افزایش داد و این افزایش قیمت سهام باعث شد تا ثروت جف بزوس- مدیرعامل و بنیان گذار این شرکت از ۱۸۸ میلیارد دلار به ۲۰۵ میلیارد دلار برسد تا بدین ترتیب وی به نخستین فردی تبدیل شود که بالای ۲۰۰ میلیارد دلار ثروت در اختیار دارد.در ماه های اخیر تقریبا در هر هفته ثروت بزوس به رکوردهای جدیدی رسیده است و به طور متوسط وی در دو ماه اخیر در هر هفته دو میلیارد دلار ثروتمندتر شده است. شیوع کرونا و باقی ماندن مردم در خانه ها، استفاده از فروشگاه های اینترنتی را به شدت افزایش داده و این مسئله فرصتی طلایی را برای آمازون فراهم کرده است تا به سودآوری هنگفتی برسد.
عجایب آماری بزرگترین جنگ تاریخ
با حضور 61 کشور، 75 درصد جمعیت زمین درگیر جنگ جهانی دوم شد که 85 میلیون قربانی و هزینه 4 تریلیون دلاری بر جا گذاشت
جواد نوائیان رودسری – جنگ جهانی دوم، بزرگترین جنگ تاریخ بشر است؛ هم از لحاظ وسعت وقوع و هم از نظر تعداد کشورها و انسانهای درگیر آن. آغاز جنگجهانیدوم، درست 21 سال پس از پایان جنگجهانیاول در 11 نوامبر 1918 (19 آبان 1297)، نشان از آن دارد که این نبرد عالمگیر، ناشی از تضادها و درگیریهایی است که با جنگ اول به پایان نرسید. از سوی دیگر، شرایط سختی که برای بازندگان درنظر گرفته شدهبود، خود زمینه را برای رویارویی و تلاقی نظامی فراهم میکرد. بااینحال، آنچه درمورد جنگ جهانیدوم باعث شگفتی میشود، تنها مرور دلایل و چرایی وقوع آن نیست؛ بزرگترین جنگ تاریخ که روز اول سپتامبر سال 1939 رسماً آغاز شد، آمار و ارقام عجیب و غریبی هم دارد که بررسی آنها، تعجب هر مخاطبی را برمیانگیزد. به بهانه هشتاد و یکمین سالروز آغاز جنگجهانیدوم، با هم برخی از این آمار و ارقام را مرور خواهیم کرد.
تعداد کشورهای درگیر
در جنگجهانیدوم که بین سالهای 1939 تا 1945 میلادی (1318 تا 1324 خورشیدی)، به مدت شش سال ادامه داشت، 61 کشور از پنج قاره جهان، بهطور مستقیم درگیر بودند؛ جمعیتی حدود یکمیلیارد و 700 میلیون نفر؛ این رقم معادل سهچهارم کل جمعیت کره زمین در آن روزگار بود. البته فکر نکنید که دیگر انسانها از عوارض جنگ مصون ماندند؛ خیر! جنگجهانیدوم، تقریباً همه آدمها را تحتتأثیر خودش قرار داد؛ حتی قبایل بدوی اعماق جنگلهای آفریقا را.
شرکتکنندگان در جنگ
بیش از 110 میلیون سرباز در جنگجهانیدوم جنگیدند. از این تعداد، چیزی حدود 45 میلیون نفر، طی درگیریها کشته شدند. یعنی بهطور متوسط از هر پنج سرباز، دو نفر از بین رفتند. بیشترین تعداد نظامی درگیر جنگ، متعلق به سه کشور شوروی با 30 میلیون نفر، آلمان با 17 میلیون نفر و آمریکا با 16 میلیون نفر بود. بیش از 70 درصد این سربازان، نظامی حرفهای نبودند و شامل کسانی میشدند که به صورت داوطلبانه یا در قالب بسیج عمومی، لباس سربازی پوشیدند. شاید یکی از دلایل تلفات سنگین در نبردهای جنگجهانیدوم، همین باشد.
تلفات انسانی نظامی
آمارهای متفاوتی درباره کشتهشدههای جنگجهانیدوم منتشر شدهاست؛ تخمینهایکلی، چیزی بین 65 تا 85 میلیون قربانی را نشان میدهد که حدود 45 میلیون نفر از آن ها نظامی بوده اند. روسها با 27 میلیون کشته، بالاترین تلفات را داشتند؛ روزی 18 هزار قربانی در طول جنگ! تنها در نبرد لنینگراد، طی 900 روز، یکمیلیون کشته روی دست شوروی باقی ماند؛ در کل، حدود 70 درصد از تمام کشتهشدگان جنگجهانیدوم، مربوط به شوروی و چین بود. آلمان به عنوان آغازگر جنگ، حدود هفت میلیون کشته داد. بد نیست بدانید که 95 درصد کشتههای آلمان، مربوط به حمله نظامی به شوروی، موسوم به عملیات بارباروسا بود.
تلفات انسانی غیرنظامی
اگر تلفات 45 میلیونی نظامیان و آمار 85 میلیونی کل تلفات جنگ را درست بدانیم، مجموع قربانیان غیرنظامی جنگجهانیدوم، چیزی بالغ بر 40 میلیون نفر است؛ بخش مهمی از این تلفات در شرق آسیا اتفاق افتاد؛ تنها 12 میلیون غیرنظامی در حملات وحشیانه ژاپنیها به شرق دور و مالایا کشته شدند. البته خود ژاپن هم از این قضیه مصون نماند. تنها در حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی، طی روزهای ششم و نُهُم اوت سال 1945(15 و 18 مرداد 1324)، حدود 220 هزار نفر از بین رفتند. آلمان، به ویژه در سالهای پایانی جنگ، شاهد تلفات سنگین غیرنظامی بود و اگر قربانیان حملات هوایی متفقین را در نظر بگیریم، حدود یکمیلیون و 700 هزار آلمانی غیرنظامی، در جریان جنگجهانیدوم کشته شدند. بااینحال، بالاترین رقم قربانی غیرنظامیان، به شوروی تعلق داشت؛ حدود 19 میلیون نفر.
آمار اقتصادی
جنگجهانیدوم، برای دوطرف، چهار تریلیون دلار هزینه داشت. این مبلغ به جز میزان خساراتی است که هر کشور درگیر، به دلیل تخریب شهرها و زیرساختهایش متحمل شد. مثلاً انگلیسیها فقط طی حملات هوایی عملیات «شیر دریایی»، از هفت سپتامبر 1940(16 شهریور 1319) به مدت 57 شب، یکمیلیون واحد مسکونی را در لندن از دست دادند. جنگ، 272 میلیارد دلار هزینه روی دست آلمانها گذاشت. شوروی، بریتانیا، ایتالیا و ژاپن، به ترتیب 192، 120، 94 و 56 میلیون دلار برای جنگ جنونآمیز خود هزینه کردند. آمریکا بخشی از هزینه 341 میلیارد دلاری خود را به کشورهای متفق وام داد و به این ترتیب، هزینههای نظامی خود را به کمتر از 200 میلیارد دلار رساند. یادتان نرود که این ارقام مربوط به اوایل دهه 1940 میلادی (دهه 1320 خورشیدی) است.
شکوفایی استعدادها!
جنگجهانیدوم باعث شد که دولتهای درگیر از هر وسیلهای برای تجهیز خود استفاده کنند؛ به همین دلیل بازار اختراعات به ویژه در عرصه نظامی، رونق گرفت. آلمان در این زمینه پیشتاز بود؛ سیستمهای عکاسی تقویت شد و به اختراع نخستین دوربینهای جاسوسی فوقپیشرفته انجامید. موشکهای وی.1 و وی.2 توسط فون براون در آلمان ساخته و به کابوس بریتانیاییها تبدیل شد؛ اما در تحولات بعدی، به ویژه در عرصه اکتشافات فضایی سخت مؤثر بود. برای نخستینبار در جنگجهانیدوم، رادار به معنای واقعی کلمه ساخته و به کار گرفته شد؛ انگلیسیها توانستند با این اختراع، به طور مؤثری از حجم حملات هوایی آلمان بکاهند. آلمانها برای نخستینبار، راکتهای مافوق صوت، گازهای شیمیایی رده اعصاب و موتور جت را اختراع کردند؛ هرچند که فرصتی برای استفاده گسترده از آنها را نیافتند. هیتلر حتی موفقیتهایی در زمینه ساخت سلاح هستهای به دست آوردهبود. دستاوردهای وی در ماه مه سال 1945، به دست روسها افتاد و زیرساخت قدرت هستهای شوروی در سالهای بعد را شکل داد. کار در عرصه فناوریهای الکترونیک که نقش مهمی در پیشبرد روند تهیه و تولید سلاحهای پیشرفته داشت، حیرتانگیز بود؛ آمریکا در سال 1941 (1320 خورشیدی)، نخستین رایانه قابل برنامهریزی، موسوم به زِد.1 را ساخت؛ این اختراع، نقش مهمی در شکستن کُدهای رمز ارسالی دشمن داشت. در همین سالها، الکساندر فلمینگ موفق به کشف پنیسیلین شد و به میزان معتنابهی، از تلفات نظامی و غیرنظامی متفقین کم کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


چگونگی شناسایی خانه های خالی، مسئله مهمی است که در خصوص این خانه ها وجود داشته و دارد. شورای نگهبان نیز یکی از ایرادات وارد به طرح دو فوریتی مالیات بر خانه های خالی را تعریف نشدن عنوان خانه های خالی دانسته است. با این حال، مدیر کل دفتر اقتصاد مسکن وزارت راه، جزئیاتی را در این خصوص بیان کرد که نشان می دهد از مجموعه ای از اطلاعات و حتی مکان یابی موبایل افراد استفاده خواهد شد.به گزارش ایسنا، پروانه اصلانی با اشاره به اجرایی شدن سامانه املاک و اسکان اظهار کرد: روزانه 100 هزار پیامک به مالکان بیش از یک واحد مسکونی ارسال می شود
و این افراد دو هفته فرصت دارند که با خود اظهاری، وضعیت خالی بودن یا دارای سکنه بودن واحد خود را مشخص کنند. تا پایان تابستان نیز خانه های خالی مشخص می شود و این واحدها به سازمان مالیاتی معرفی می شوند.وی در پاسخ به این سوال که اگر قرارداد صوری اجاره بسته شود یا کنتور واحد مسکونی کار کند، چگونه از وضعیت خالی بودن آن مطلع میشوید، گفت: هم اکنون روش خود اظهاری را با داده هایی که از طریق تقاطع اطلاعاتی به دست می آوریم راستیآزمایی می کنیم
و برای کسانی که خلاف اظهاراتشان اثبات شود، جریمههای سنگین مالیاتی در نظر گرفته شده است.اصلانی افزود: یکی از روش های احراز استقرار افراد در یک خانه موبایل آن هاست که در این زمینه وزارت ارتباطات و وزارت راه و شهرسازی همکاری می کند. همچنین بسیاری دیگر از دستگاه ها به سامانه املاک و اسکان متصل شده اند. هرچند معتقدم با همان روش خود اظهاری وضعیت سکونت بسیاری واحدها شفاف میشود و انتظار می رود در این مدت دو تا سه سال تمام اطلاعات املاک کل کشور در سامانه ثبت شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مسیر را حداقل10 ،20باری آمدم اما هنوز در بزرگراه به جز تابلوی جاده سرخس نام دیگری نمی بینم. نمی دانم یک تابلو چقدر هزینه دارد که این دو شهرک با این همه جمعیت از آن محروم اند. پنج شنبه گذشته دقیقا به همان مکانی می رویم که یک سال قبل با اهالی آن مفصل و در چند جلسه برای مشکلاتشان صحبت کردیم، تا ببینیم رفت و آمدها و صحبت هایمان به کجا رسیده است .از ترافیک همیشگی ابتدای ساختمان به زحمت عبور می کنم و در یکی از خیابان های شهرک شهید باهنر با مردم همکلام می شوم. انگار قد خواسته هایشان با وجود برخی اقدامات صورت گرفته در آن جا قد کشیده و آرزوهایشان هم بزرگ تر شده است. ساختمان ها و پشت بام هایشان آهسته آهسته در حال بلند شدن و خانه های یکی دو طبقه قدیمی ساز، که هرکدام یک آلونک نوساز هم بالای سقفشان در حال بنا شدن است! آلونکی که بدون توجه به خطرات ناشی از آن به صورت غیر مجاز ساخته می شود و به موازات آن مشکلات مردم نیز افزایش می یابد.
مطالبه ایجاد فضای سبز
دو پسر جوان جلوی آرایشگاه شان ایستاده اند و یکی از آن ها سطلی را پر آب کرده و پای درخت میریزد، میپرسم مگر کسی نیست که این درخت ها را آب بدهد؟ با لهجه شیرین مشهدی میگوید: نه دداش، بی اشگل( نوعی قسم) از عید درختا ره آب نددن! همی که بعضی وقتا کاسبا مین یک کم آب پای درخت میریزن وگرنه هیچکی به فکر ای درختای به ای بزرگی نیست، خشک بره کی جواب مده؟ بینویس ای پیاده روی کوچه هارم بین درست کنن، نمشه روش راه رفت، دمت گرم .
همکارش هم می گوید: پارکی هم قرار است در انتهای کوچه مخابرات ساخته شود، پشت دیوارهای آستان قدس و ادامه می دهد: یک پارک خیلی بزرگ قرار است در زمین های آستان ساخته شود که می گویند با آستان قدس هماهنگی هایش را انجام دادند و چند روز قبل هم کامیون ها آمدند و زمین را صاف کردند که امیدوارم زودتر آن را بسازند اما نباید درختان بولوار را فراموش کنند هرچیز جای خودش. خانم دیگری از اهالی محل میگوید: ایجاد یک پارک بزرگ و مناسب از مطالبات اصلی مردم شهرک است. جایی که بتوان با خیال آسوده کمی استراحت کرد و بچه ها نیز بازی کنند.
ملکی که به جای درمانگاه شد پاتوق
یکی دو کوچه پایین تر جلوی در مسجد چند نفر از قدیمی های محل را می بینم که معتمد محله هستند و قبلا هم با آن ها صحبت کرده بودیم، نشانی می دهم تا یادشان بیاید که سال گذشته هم کلام بودیم و برایم از مشکلات گفتند، می گویند از حق نگذریم ما از سالی که گذشت در مجموع راضی هستیم، حداقل آقایان مسئول آمدند و حرفمان را شنیدند، خود شهردار هم آمده و با ما جلسه گذاشته و درباره مشکلات صحبت کردیم، همین جاده آخر شهید بسکابادی یکی از خدمات خوبشان است که باید از آن نام ببریم، اما هنوز مشکلاتی هم وجود دارد، اولا که الان محرم است، اما کار فرهنگی نمره اش در این جا ضعیف است، هرچه کردیم خودمان با بضاعت کم مسجد بوده، هیچ کمکی نشده، نکته دیگر این که این جا ورودی مشهد است، اما شرایط نابه سامان کال شهرک شهید باهنر واقعا زیبنده نیست، وضعیت این کال مشخص نمی شود، یک مرکز درمانی و بیمارستان نداریم و تا روستای میامی هیچ مرکز بهداشت و درمانی نیست، یک حمام قدیمی کمی جلوتر قرار دارد که متروکه است و پاتوق معتادها شده است، هر وقت رفتیم چندین نفر درون آن افتاده بودند، وی مدعی می شود: این زمین متعلق به یک سازمان است و آن طور که از اهالی شنیدم چند وقت پیش خیری آمده و حاضر بوده چند میلیارد تومان برای ساخت یک درمانگاه شبانه روزی مجهز هزینه کند اما در نهایت توافق حاصل نمی شود ، واقعا ما مشکل داریم و از مسئولان می خواهیم به مشکلاتمان رسیدگی کنند.
تقاطع غیر هم سطح مصلی مطالبه جدی اهالی
یکی دیگر از اهالی محل بیان می کند: تقاطع غیر هم سطح مصلی به خیابان حر می رسد که در حال احداث است، اگر این کار انجام شود اقدام بزرگی است و شما دیگر برای ورود به شهرک شهید رجایی و باهنر شاهد ترافیک نخواهید بود و با این که ترافیک در این جا یک مشکل جدی است برطرف خواهد شد اما جاده رضویه که همین چند روز قبل افتتاح کردند 35 سال طول کشید، دست آخر هم ظاهرا شهرداری دست به کار شد و این مشکل را حل کرد. واقعا نگرانیم این کار خوب، روی زمین بماند و همین طور رها شود و معلوم نیست ما آن را ببینیم یا نه، می ترسم عمرم دیگر قد ندهد تا ببینم این طرح به نتیجه می رسد. خواهش میکنیم این پروژه را روی زمین نگذارند.
بوی همیشگی فاضلاب
جلوی یک سمساری فرش سه در چهاری پهن شده که خانمی در حال نگاه کردن به آن است ، رویش قدم می زند و خوب نگاهش می کند، هر از گاهی گوشه شالش را بالا می آورد و جلوی دهان و بینی اش را میگیرد، جلو که می روم و از مشکلات محل میپرسم می گوید: همین بوی گندی که دارد خفه ام می کند، متوجه نمی شوی؟ از اول تا آخرخیابان های اطراف، درون همه کوچه ها و جوی های آب همین وضع است، فاضلاب از خانه ها بیرون می ریزد و در کوچه ها جاری می شود و این بو در کل محل پخش شده، نه روی آن را میپوشانند نه فکر دیگری می کنند، سر شب هم سگ های ولگرد امانمان را بریده اند.
یکی دیگر از ساکنان از کوچه های فرعی این طور گلایه می کند: آسفالت پیاده رو اصلی خوب است و مشکلی ندارد اما داخل کوچه ها افتضاح است، پیاده رو مناسبی در کوچه ها نداریم و واقعا با مشکلات زیادی برای رفت و آمد مواجه هستیم.
مطالبه سنددار شدن اراضی و املاک
به سراغ یکی از خانه هایی میروم که کارگران و صاحبخانه با هم مشغول ساخت و ساز بام هستند، پیرمردی با لباس خاکی کارگری می گوید: یکی از مشکلاتی که برای دریافت پروانه ساخت داریم همین است که نمی توانیم سند مالکیت ارائه کنیم، این ملک را من سال 62 ساختم، آن زمان این جا هیچ آبادی نداشت و شرایط زندگی بسیار سخت بود، تمام کوچه ها خاکی و تا همین چند سال اخیر هم همین طور بود، از سال گذشته کمی به این جا بیشتر رسیدگی شد و به خصوص آسفالت انتهای این بولوار که انجام و این شهرک به طرق وصل شد این محدوده هم با ارزش تر شد اما تا قبل از این ها حتی آب و برق هم نداشتیم و خودمان با دوندگی همه چیز را برای این جا فراهم کردیم, همه این زحمات را ما کشیدیم و یک زمین خالی را تبدیل به آبادی کردیم حالا به خاطر همین زحماتمان باید چندین برابر پول خرج کنیم، بروید ببینید زمین هایی که همین کوچه پشتی هست چه وضعی دارد، فقط شده محل تجمع معتادها و کارتن خواب ها، این طور خوب بود؟ هزار بار هم شکایت کردیم که این بلوکه هایی که شما مثلا برای حفاظت از املاکتان گذاشتید محل تجمع کارتن خواب ها شده، به ما می گویند فنس می کشیم، آن زمان که فنس را همان افراد می دزدند و می شود محل دپوی زباله !
مطالبه قدیمی اهالی شهرک شهید رجایی
خانمی با بچه خردسالش از مغازه لباس فروشی بیرون میآید، از مشکلات محله که میپرسم انگار منتظر بوده، سفره دلش را سریع باز میکند و با ترسی که در چشمانش موج میزند میگوید: "انتهای این خیابان مرکز هر نوع خلافی هست، هوا که تاریک می شود ما دیگر نمی توانیم از خانه بیرون بیاییم . مدام نگران بچه ام هستم که بلایی سرش نیاید، مردم این شهرک بسیار شرافتمندانه زندگی می کنند اما برخی افراد بزهکار و بعضا فاقد هویت این جا آمده اند و مواد مخدر می فروشند.گاهی اوقات هم سر همین مسائل با هم درگیر میشوند و نزاع های خونین راه می اندازند گاهی هم تسویه حساب با تفنگ انجام می شود، با کمی ناامیدی ادامه
می دهد: هرروز تعدادشان بیشتر میشود و خانه ها را با قیمت بالاتر از ارزش واقعی اش می خرند و جلوتر می آیند، همسایه ها هم که اعتراض می کنند می گویند ناراحتی؟ ملکت را بفروش و برو...
مسئولان فکری به حال مسکن حاشیه نشینان بکنند
وارد یک مغازه میشوم، یک کارگر بازنشسته است که از این محل گذران زندگی میکند، از گلایه ها بابت گرانی اجناس و هزینه برق مغازه که بگذریم، در ادامه میگوید: در این منطقه شهرداری اجازه ساخت و ساز غیرمجاز به کسی نمی دهد و سخت گیری می کند، در همین خیابان های اطراف که جست و جو کنید حداقل 10مورد پلمب ساختمان یا مغازه را میبینید. البته این ساختمان ها همگی قدیمی هستند و تقریبا بنای جدید نداریم و شاید غیر استاندارد باشد اما مردم ضعیف این جا نمیتوانند برخی هزینه ها را انجام دهند، از طرفی هزینه اجاره هم بالاست، حتی اگر شهرداری برخی حقوق خود را دریافت نکند یا تخفیف دهد هزینه مهندسان ناظر بسیار زیاد است. تقاضای ما این است که مسئولان شهری فکری به حال مسکن حاشیه نشینان بکنند با این اجاره های کمرشکن تامین مسکن از نیازهای اولیه ماست.
در حال حرف زدن هستیم که یکی دیگر از اهالی از جلوی مغازه رد میشود، پیرمرد صدایش می کند تا او توضیحات را دقیق تر بدهد، ظاهرا این مرد میان سال همین چند وقت اخیر خانه اش را ساخته، موضوع را که می فهمد می گوید:درست است که این ساختمان ها خطر دارد و با یک زلزله کوچک ممکن است خراب شود اما واقعا چاره ای نداریم. تا دلتان بخواهد این جا پشت بام سازی غیر مجاز هست و بام فروشی رونق دارد.
مسئولان باید در زمینه تهیه مسکن محرومان بیشتر حمایت کنند.
رضا شیران: درمان مشکلات حاشیه مشهد نیازمند تعریف ساختار و ضابطه مند شدن پروژه هاست
رضا شیران نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس دهم در گفت و گو با خراسان با اشاره به مشکلات عدیده حاشیه مشهد اظهار کرد: اقدامات خوبی در سال های اخیر درباره جمعیت میلیونی حاشیه شهر مشهد انجام شده است، اما مشکلات این منطقه از شهر مشهد نیازمند طراحی ساختارها و الگومند شدن پروژه هاست.وی افزود: از جمله مشکلات اساسی مردم حاشیه نشین نبود اقامتگاه های ایمن است که باید مسئولان شهر چاره ای اساسی درباره آن بیندیشند. رضا شیران ادامه داد: با توجه به شیوع کرونا، رعایت مسائل بهداشتی، اجرای طرح های جمع آوری فاضلاب و جلوگیری از ورود فاضلاب خانگی به داخل کوچه ها نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

.jpg)