
موفقی- با وجود نظرات مختلف درباره برگزارشدن یا برگزارنشدن کنکور سراسری کارشناسی ارشد و حتی تعویق چندباره این آزمون، بالاخره با اعلام سازمان سنجش روز پنج شنبه این کنکور داوطلبان ارشد برگزار شد. برای بررسی وضعیت پروتکل های بهداشتی در این آزمون سراسری به دانشگاه فردوسی مشهد، به عنوان بزرگ ترین محل برگزاری این آزمون سراسری می روم.در دانشکده فنی و مهندسی، مامور انتظامات با در دست داشتن یک تابلوی ایست، بدون هیچ پوشش خاص، شیلد و حتی ماسکی ساده در پارکینگ ایستاده و ماشین ها را هدایت می کند. گاهی حتی برای راهنمایی مسیر سرش را نزدیک پنجره خودرو می برد و نشانی می دهد. این اولین صحنه ای است که هنگام ورود به دانشکده فنی و مهندسی با آن مواجه می شوم. در محوطه اصلی دانشکده، دیگر از ازدحام جمعیت سال های گذشته هنگام کنکور خبری نیست، اما با وجود تمام توصیه ها مبنی بر اجتناب از هرگونه تجمع و حفظ فاصله حداقل یک متر، باز هم داوطلبان بدون رعایت فاصله اجتماعی کنار تابلوی اعلانات تجمع می کنند. بعضی ها حتی بین جمعیت، ماسک هایشان را پایین صورت شان کشیده اند. عوامل اجرایی برای تب سنجی و کنترل وسایل داوطلبان خود نیز فاصله اجتماعی را چندان رعایت نکرده اند. تنها یکی از عوامل بارها با صدای بلند از داوطلبان می خواهد از یکدیگر فاصله بگیرند، اما عملا اقدامی برای ایجاد و حفظ این فاصله ها صورت نمی گیرد.برای بررسی وضعیت دانشکده های دیگر، از مسیری میان بر، به سمت دانشکده ریاضی می روم. از پشت پنجره های ساختمان این دانشکده، چند نفر از عوامل اجرایی را می بینم. چنان گرم صحبت با هم هستند که حفظ فاصله های اجتماعی را از یاد برده اند. در محوطه دانشکده، یکی از داوطلبان در جمع دوستانش، ماسکش را پایین کشیده و با آب و تاب در حال تعریف کردن ماجرایی برای آن هاست. این جا هم تابلوی اعلانات، محل تجمع داوطلبان بدون رعایت فاصله های اجتماعی شده است. افراد ناظر برای بررسی وضعیت داوطلبان، خود نیز فاصله های اجتماعی را با همکاران شان چندان رعایت نمی کنند. تعدادی از آن ها به جای این که شیلدهای شان به طور کامل پایین کشیده شده باشد، آن را طوری بالا برده اند که شیلد برای آن ها مثل کلاه آفتاب گیر عمل می کند! در دانشکده علوم پایه هم وضعیت مشابه همان موارد قبلی است. این جا فرد مسئول تب سنجی با لباس های عادی ایستاده و لباس سبز رنگ خاصی را که برخی از همکارانش بر تن دارند، نپوشیده است. با همان ماسک معمولی حتی دهان و بینی خود را کامل نپوشانده و بینی اش کاملا از ماسک بیرون است. شیلدش هم کامل تا پایین صورتش کشیده نشده است. این در حالی است که در بند 11 اعلامیه مندرج در سایت سازمان سنجش، مبنی بر تمهیدات پروتکل های بهداشتی، تاکید شده که در بازرسی بدنی داوطلبان، فرد متولی به لباس گان، ماسک سه لایه، شیلد و دستکش لاتکس مجهز خواهد بود.در مسیرم به سمت دانشکده الهیات، دور میدان علوم، باز هم تجمع دوستانه کارکنان دانشگاه، بدون رعایت فاصله اجتماعی را می بینم. ساعت یک ربع به 8 وارد محوطه دانشکده الهیات می شوم. نظارت ها در دانشکده الهیات به شکل بهتری انجام می شود. اجازه تجمع به داوطلبان جلوی تابلوی اعلانات داده نمی شود و مامور بررسی، تک تک افراد را به حفظ فاصله در صف ملزم می کند.در بیشتر موارد حتی خود عوامل اجرایی پروتکل ها را به خصوص در زمینه حفظ فاصله اجتماعی به دقت رعایت نمی کنند. حتی فاصله این افراد با داوطلبان برای بررسی وضعیت شان، به اندازه طول یک دست است. در حالی که با فضایی کاملا جداسازی شده، این موضوع می توانست با ریسک کمتری صورت گیرد. در واقع، تلاش برای رعایت پروتکل ها بیشتر جنبه صوری دارد و خطر همچنان در بیخ گوش داوطلبان و عوامل اجرایی وجود دارد.
بیشترین انتقادها از رعایت نشدن فاصله اجتماعی
بعد از آزمون نظر داوطلبان را در باره رعایت پروتکل های بهداشتی می پرسم. یکی از داوطلبان می گوید:« موقع ورود به جلسه تجمع شده بود. سر کلاس هم صندلی ام با فرد دیگری که سر میز بود، فاصله چندانی نداشت. موقع توزیع دفترچه ها هم از ضدعفونی کردن خبری نبود. تازه مراقب ما دستکش هم نداشت. سرجلسه حتی یک نفر پاک کن می خواست، مراقب از یک نفر پاک کن گرفت و به آن شخص داد.» این درحالی است که در کارت های ورود به جلسه قید شده بود استفاده داوطلبان از وسایل یکدیگر تخلف محسوب می شود.سعید، داوطلب دیگری است که درباره بررسی نشدن برگه های خود اظهاری می گوید: «سازمان سنجش از ما داوطلبان خواسته بود که وارد سایت سلامت شویم و از اطلاعات مربوط به سلامت خود پرینت بگیریم. با توجه به این که اخبار هم چند بار اعلام کرد این برگه را حتما بگیریم، اما اصلا نگاه هم نکردند.» در حالی که سازمان سنجش از داوطلبان خواسته بود با مراجعه به سامانه salamat.gov.ir وزارت بهداشت برای تکمیل فرم خوداظهاری و دریافت گواهی تایید سلامت اقدام کنند.رعایت نشدن فاصله اجتماعی، مسئله ای است که بیشترین انتقادها را از سوی داوطلبان به خود اختصاص داده است. مهشید در این باره می گوید:« من دانشکده ریاضی آزمون دادم. در سالن های باریک، سه ردیف صندلی گذاشته بودند که شاید فاصله هایشان نیم متر بود. بعضی ها هم ماسک هایشان را پایین می دادند.»مصطفی نیز در این باره می گوید:« من که به تخته چسبیده بودم. حدود 30 نفر در یک کلاس بودیم. هر چند کلاس بزرگ بود، اما حضور 30 نفر در یک فضای بسته درست نبود.»
بعضی ها هم به صوری بودن شرایط انتقاد داشتند. یکی از داوطلبان میان سال می گوید:«ماسک که خودمان برده بودیم، فقط برای دلخوشی مقداری الکل جلوی در ورودی زدند. کار خاصی انجام ندادند.»عده ای از داوطلبان هم از وضعیت تهویه هوا انتقاد داشتند. حمید که در دانشکده ادبیات آزمون داده ، در این باره می گوید:« با هر سرفه و عطسه ای احساس نگرانی می کردیم. این ماسک ها که زیاد مطمئن نیست، برای همین اگر کسی ناقل بوده باشد، به خاطر روشن بودن کولر ممکن است خیلی ها کرونا بگیرند. ای کاش آزمون در فضای باز برگزار می شد. حتی پنجره های کلاس را بسته بودند و خودمان باز کردیم.» در حالی که بند 7 اعلامیه سازمان سنجش درباره تمهیدات پروتکل های بهداشتی، خاطر نشان کرده که با ملاحظه وضعیت آب و هوا و آلودگی هوا، برای بهبود وضعیت تنفس افراد، تمهیدات لازم از جمله تهویه مناسب، باز کردن در و پنجره ها و... اندیشیده شده است.از نظر برخی داوطلبان، تاخیر در زمان برگزاری آزمون، خود به نوعی ناقض پروتکل های بهداشتی است. یکی از داوطلبان که خانم میان سالی است، در این باره می گوید: « سازمان سنجش زمان شروع آزمون را 8 اعلام کرده، اما 8 و نیم آزمون شروع شد. یعنی عملا ما نیم ساعت هم بیشتر در فضای بسته نگه داشته شدیم.»نبود الکل سرجلسه آزمون و رعایت نکردن پروتکل ها هنگام توزیع دفترچه های آزمون از دیگر انتقادات داوطلبان است.حامد در این باره می گوید:« سر جلسه برای ما شرکت کننده ها الکل نبود، فقط هنگام ورود با دستگاه ضدعفونی کننده الکل اسپری کردند. خیلی وقت ها هم خود مراقب از الکل استفاده نمی کرد. مثلا راحت سوزن و کاغذ رد و بدل می کرد.»میثم، داوطلب دیگری که در دانشکده علوم ورزشی آزمون داده نیز می گوید:« دستگاه ضدعفونی کننده الکل در ابتدای ورودمان نبود. فقط در کلاس یک اسپری برای ضد عفونی کردن دست ها گذاشته بودند که استفاده از آن هم به اختیار بود.»
۲ گلایه از ۲ داوطلب معلول
مریم، یکی از داوطلبان معلولی است که در حوزه معلولان دانشکده مهندسی آزمون داده است. او در این باره می گوید:« من مشکل کم بینایی دارم. امتحان ما در سالن اجتماعات برگزار می شد که حتی پنجره نداشت تا هوا جریان داشته باشد. از طرفی، سر جلسه ممتحن ماسکش را پایین می کشید که چای یا آب بخورد، در حالی که من خودم یک شکلات نخوردم. این حرکت از سوی ممتحن اشتباه بزرگی بود.»محمد، یکی دیگر از داوطلبان معلول می گوید:« داوطلبان و حتی عوامل اجرایی ماسک را برمی داشتند و کسی هم تذکر نمی داد. با این که از بلندگو اعلام می شد توزیع کننده دفترچه از ضد عفونی کننده و دستکش استفاده کند، اما من چنین چیزی ندیدم.» در بند 20 اعلامیه سازمان سنجش، درباره تمهیدات پروتکل های بهداشتی متذکر شده است که عوامل اجرایی هنگام تحویل بسته های سوال و پاسخ نامه، از ماسک و دستکش استفاده می کنند و مرتب دست های آن ها ضد عفونی می شود.اگرچه امسال نسبت به کنکور سال های گذشته شاهد ازدحام کمتر جمعیت در محل برگزاری آزمون بودیم، اما پروتکل های بهداشتی به طور کامل و به گونه ای که سازمان سنجش وعده داده بود، تحقق نیافت. حتی در مواردی تلاش برای حفظ این پروتکل ها، خود ناقض رعایت فاصله گذاری اجتماعی مناسب بین داوطلبان و عوامل اجرایی شد.شاید تعدادی از مسئولان برگزاری کنکور با ارائه استدلالی مبنی بر تجربه نداشتن در این شرایط خاص، توجیهی برای عملکرد ناموفق خود داشته باشند، اما امیدواریم با کسب تجربه در این زمینه ، در برگزاری کنکور سراسری پیش رو این بار پروتکل های بهداشتی به طور کامل رعایت شود.
مسئولان پاسخی ندادند
با توجه به تماس های مکرر، و حتی ارسال پیامک به مسئولان مربوطه به منظور پاسخ گویی درباره عدم اجرای کامل پروتکل های بهداشتی و همچنین تدابیر آنان برای کنکور سراسری پیش رو با جواد ساده، مدیر خدمات آموزشی و نماینده تام الاختیار سازمان سنجش آموزش کشور در استان تماس گرفتیم، اما پاسخی داده نشد. همچنین از مدیرروابط عمومی دانشگاه فردوسی مشهد خواستار پاسخ در این باره شدیم، اما باز هم پاسخی داده نشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


حدود 210 میلیون تومان پول دیه سعید، جوان 27 ساله سرخسی که در تصادف رانندگی فوت کرد به همراه 90 میلیون تومان پولی که پدرش روی آن می گذارد، به حساب کمیته امداد واریز می شود. علاوه بر این محمدعلی عرب قدیمی، پدر سعید زمین 600 متری خانه پدری اش را که در نزدیکی روستایی در سرخس بوده، به خاطر شادی روح پسرش وقف کمیته امداد می کند تا با همان 300 میلیون تومان پول، سقفی بالای سر مددجویان ساخته شود. در گفت و گوی من با مادر سعید، او از ماجرای فوت پسرش می گوید:« سعید هر وقت قصد بیرون رفتن از خانه را داشت، من اصلا ممانعتی نمی کردم، اما آن شب بر خلاف همیشه مخالفت کردم. بالاخره برای این که هوایی تازه کند از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. ساعت 12 شب سعید تصادف و ساعت 7 صبح در بیمارستان فوت می کند.»سعید قصد داشت امسال پدرش را که پادرد بود، با ویلچر به کربلا ببرد. قبل از محرم نفس هایش در هوای کربلا حبس می شود، اما روزگار فرصت این کار نیک را به سعید نمی دهد، حالا اما خانواده اش با اقدامی خداپسندانه کا رناتمام فرزندشان را به نحو دیگری محقق کرده اند. آن طور که خانواده اش می گویند: سعید از اول دست به خیر داشت. آن قدر که دستان کوتاه شده اش از دنیا، بعد از مرگ هم خوبی هایش را دریغ نکرد. بعد از فوتش هم خیلی ها به خانواده اش خبر دادند که سعید به نیازمندان زیادی در مناطق محروم کمک کرده است، طوری که حتی مادرش خبری از آن ها نداشت. سعید که کارش در صنعت ساختمان بود، آرزو داشت برای مادرش خانه ای بسازد که پیچ پله های آن پاهای مادرش را دردمندتر نکند. مادر سعید یک دانه پسرش را بسیار عزیز می داشت، طوری که بارها وقتی مادرش را در حال جارو کردن حیاط می دیده، دلش تاب دیدن خمیدگی کمر مادر را نداشته، خودش جارو به دست می شده و حیاط را جارو می کرده است. عشق مادر به سعید و مهربانی هایش آن قدر زیاد بود که با دیدن ساختمان های مرتفع در خیابان ها، همان جا سرش را رو به آسمان بالا می آورده و از خدا می خواسته، روزهایی را ببیند که پسرش در کارش موفق شود تا بتواند خیر بزرگی شود. او خبر نداشت که سرنوشت این آرزویش را پس از درگذشت پسرش رقم می زند.مادر سعید از حس و حالش درباره این کار خیرخواهانه می گوید:« وقتی فیلم بچه های مددجوی تحت پوشش کمیته امداد را دیدم که به خاطر این کار خیر از ما تشکر می کردند، به قدری خوشحال شدم که انگار تمام این بچه ها، بچه های سعید خودم هستند.»پدر سعید هم از مدیرکل کمیته امداد سرخس و دیگر مسئولان این شهرستان که قدردان عمل خیرخواهانه این خانواده بودند، تشکر کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خبرهای خوش همتی از آغاز روند کاهش تدریجی نرخ ارز
ورود 2.5 میلیارد دلار ارز صادراتی و وصول 16 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی
پس از شوک چند روز قبل بانک مرکزی که موجب کاهش قیمت دلار از بیش از 25 هزار تومان به 23 هزار تومان شده بود، رئیس کل بانک مرکزی جمعه شب مجدد از شروع روند کاهش نرخ ارز در روزهای آینده خبر داد و قیمت 24 هزار تومان را کاملا غیرواقعی دانست. این خبر همتی کاهش حدود هزار تومانی نرخ ارز در بازارهای فردایی را رقم زد.
به گزارش فارس، عبدالناصر همتی رئیس کل بانک مرکزی، با حضور در برنامه «بدون تعارف» بخش خبری 20:30 با اشاره به وضعیت نرخ ارز که در ماه های گذشته تحت تاثیر شیوع کرونا، مسائل سیاسی و امنیتی قرار گرفته است، اظهار کرد: اقداماتی در حال انجام است که هر روز قیمت ارز وابسته به بعضی موارد نباشد؛ بر این اساس جلوی یک سری رانتها، تخلفات و بینظمیها را گرفتهایم و با قدرت پیش میرویم.
وی با تاکید بر این که نرخ واقعی ارز رقمی بسیار پایینتر از قیمت فعلی آن در بازار است، به این شبهه که دولت خود قیمت ارز را برای درآمدزایی بالا برده است، پاسخ داد و گفت: دولت هنوز ارزی را که مصرف میکند با قیمت ۴۲۰۰ تومان است و حتی بخشی از ارزهای بانک مرکزی را با مجوز قانونی با قیمت ۴۲۰۰ تومان برای این منظور صرف کرده است، بنابراین افزایش قیمت ارز تاثیری بر درآمدهای دولت ندارد. وی افزود: رئیس جمهوری دنبال کنترل نرخ ارز است و به هیچ عنوان چنین کاری نخواهد کرد. مگر میتوان ۸۵ میلیون نفر را به خاطر درآمدزایی نابود کرد؟ رئیس کل بانک مرکزی با بیان این که نرخ ارز در روزهای آینده پایینتر می آید، افزود: نشان خواهیم داد که دولت چنین هدفی (افزایش نرخ ارز برای درآمدزایی) ندارد. درخور ذکر است کانال های اطلاع رسانی نرخ های فردایی ارز از کاهش تا هزار تومانی نرخ فردایی دلار در بازار آزاد خبر داده اند. به این ترتیب نرخ دلار در بازار آزاد که تا عصر جمعه حدود 23 هزار و 300 تومان بود، تا عصر دیروز حدود هزار تومان کاهش یافت.
رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به مهلت 10 روزه چندی قبل به صادرکنندگان برای بازگشت ارز گفت: در این مدت 2.5 میلیارد دلار ارز وارد سامانه نیما شده و برای واردات از این طریق تامین ارز شده است که این کار حتماً به آرامش بازار کمک میکند و بخش زیادی از کالاهایی که در گمرک بود، ترخیص خواهد شد.
همتی در بخشی از سخنان خود به وجود عوامل اخلالگر در بازار ارز کشور اشاره کرد و با بیان این که این اخلالگران از کشورهای حاشیه حمایت میشوند، تصریح کرد: از قوه قضاییه به ما اطلاع دادند که تعدادی از ۲۵۰ نفری را که اسامی آن ها را دادهایم، بازداشت کردهاند و اینها اخلالگرانی حرفهای هستند که حتی یک دلار ارز وارد کشور نکردهاند.
رئیس کل بانک مرکزی درباره اقدامات بانک مرکزی برای مقابله با اختلاسهای بانکی، تاکید کرد: قوه قضاییه خوب برخورد می کند، ظرف همین چند ماه گذشته جناب آقای رئیسی اقدامات بسیار خوبی را انجام دادهاند و نزدیک به ۱۶ هزار میلیارد تومان از مطالبات بدهکاران بانکی را وصول کردهایم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هادی محمدی – برایان هوک هم رفت . دست از پا درازتر و به قول عطاءا... مهاجرانی ناکام و بدون دستاورد. آن هم دقیقا پس از دوره گردی ضدایرانی اخیرش در منطقه و اروپا که ظاهرا چون به شکست رسیده، خواستار ترک پست خود شده است. اما حاکمان کاخ سفید به جای تغییر راهبرد شکست خورده «فشار حداکثری» در تلاشی مذبوحانه مهره ها را عوض می کنند و هنوز امید دارند تا سیاست شکست خورده شان با عوض کردن یک ورشکسته و جانشین کردن او با یک از پیش باخته جواب دهد. حالا فردی جای برایان هوک مسئول گروه اقدام ایران را در وزارت خارجه آمریکا می گیرد که خود شکست خورده بزرگ پرونده ونزوئلاست و به نظر می رسد باید چند ماه بعد او را هم ناکام بدرقه کنیم چون ملت ایران در جنگ اراده ها تصمیمی برای تسلیم ندارد. اگر پنج شنبه گذشته مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شد که برایان هوک در مدت دوسالی که این وظیفه را برعهده داشته «نتایج تاریخی» بهدست آورده اما عقب نشینی نکردن ایران در مقابل خواسته های غیر قانونی آمریکا از یک سو و همراهی نکردن کشورهای دیگر از جمله متحدان اروپایی واشنگتن با سیاست های یک جانبه آمریکا به رغم تلاش ها و دوره گردی های هوک در اروپا و منطقه از سوی دیگر بیش از همیشه بیانگر شکست او در پرونده ایران است. دراین باره روزنامه «واشنگتنپست» به نقل از یک مقام ارشد سابق در دولت آمریکا نوشت: از هوک خواسته شد که استعفا کند تا مسئولیت شکست راهبرد واشنگتن علیه ایران، بر دوش وی بیفتد. این مقام ارشد پیشین که خواست نامش فاش نشود به این روزنامه گفت: «ایران محدودیتهای غنیسازی، انباشت [اورانیوم] و توسعه سامانههای تأمین را شکسته است. طبق تمام دادههای تجربی، [وضعیت] کنونی از زمان [حضور آمریکا در برجام] بدتر است و آن ها به طرز چشمگیری اقدامات بد خود را افزایش دادند. «اگر به زعم شما این استراتژی موفق بود، نمیدانم چرا باید نماینده خود را اخراج کنید». علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره کناره گیری برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران اظهار کرد: ««برایان» هم مثل «جان» ناکام از کاخ سفید رفت، شاید «مایک» هم قبل از رفتن «دونالد» مجبور شود، چمدان هایش را ببندد.»
آبرامز کیست ؟
الیوت آبرامز که یک جنگطلب بدنام و حامی جوخههای ترور در آمریکای لاتین است اکنون نماینده فعلی آمریکا در امور ونزوئلاست و در حالی جانشین هوک شده که چند روز پیش در جلسه استماعی در سنای آمریکا گفت که همچنان روی برنامه براندازی «نیکولاس مادورو» رئیس جمهوری ونزوئلا «سخت کار میکند». وی همان کسی است که در سال ۱۹۹۱ اعتراف کرد که از ارائه اطلاعات به کنگره درباره دخالتش در پرونده موسوم به «ایران-کنترا» دروغ گفته است.او همچنین یکی از افراد ضدفلسطینی است و به شدت از اسرائیل حمایت میکند. «باربارا لیف» سفیر سابق آمریکا در امارات گفت: دولت ترامپ در چاله عمیقی غرق شده که خود آن را ایجاد کرده است و هیچ راهی برای مذاکره با ایران ندارد. اگر واشنگتن قبل از انتخابات سوم نوامبر تماس بگیرد، تهران آن را پاسخ نخواهد داد.
لقمه بزرگ تر از دهن!
سید عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجه در توئیتی با اشاره به استعفای برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران نوشت: تفاوتی بین جان بولتون، برایان هوک یا الیوت آبرامز نیست؛ وقتی سیاست آمریکا در قبال ایران مطرح است؛ مقامات آمریکایی لقمه بزرگتر از دهان خود برداشتهاند. برای مایک پمپئو، دونالد ترامپ و آیندگان هم به همین صورت است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با توجه به شیوع ویروس کرونا، امسال جشن های عمومی در سطح مساجد و به صورت هیئتی برگزار نشد و بیشتر عاشقان اهل بیت (ع) با حضور در خیابان ها و همراهی کارناوال های شادی در خیابان ها این روز مبارک و فرخنده را به جشن و شادی پرداختند. کارناوال های شادی عید غدیر روز شنبه همزمان با عید ولایت و امامت امام علی (ع) از مساجد و حسینیه ها حرکت کردند و با عبور از خیابان ها با پخش سرود و مداحی با محتوای ولایت امام علی(ع) و اهل بیت عصمت و طهارت به شادی پرداختند. شهروندان نیز با حضور مقابل در خانه ها و پنجرههای آپارتمان خود یا در خودروها با کارناوال های شادی همراهی کردند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خرید توافقی زرشک را جهاد کشاورزی اعلام کرد ولی آن قدر اطلاع رسانی ضعیف بود که بسیاری از کشاورزان از آن مطلع نشدند.درمیزگرد زرشک که در روزنامه «خراسان» برگزار شد نماینده قاینات و زیرکوه در مجلس اعلام کرد در ابتدای سال خرید توافقی انجام داده ایم اما آیا مردم هم از خرید توافقی مطلع شدند؟ مدیران جهاد مدعی شدند اطلاع رسانی شده است و مردم مطلع بودند.وی گفت: اگر موافق هستید روزنامه «خراسان» با نظر خواهی از مردم داور باشد که درمجموع پس از بررسی خراسان مشخص شد اطلاع رسانی کافی نبوده است.مشروح این گزارش را در khorasannews.com بخوانید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

با گذشت چند روز از انفجار مهیب در بیروت و اخبار و موضع گیری های مرتبط با آن به خوبی می توان به موقعیت ویژه و استراتژیک لبنان و حساسیت این ماجرا و تاثیر گذاری آن بر تحولات آینده این کشور و منطقه پی برد.تحولاتی که هرگونه حرکت اشتباه در آن می تواند سوریه جدیدی در منطقه ایجاد کند. بدیهی است در این فضا هر گونه تصمیم گیری طرف های حاضر در صحنه سیاسی و اجرایی این کشور تا چه حد باید دقیق و حساب شده باشد .سخنرانی سید حسن نصرا... را شاید بتوان یکی از حساب شده ترین موضع گیری ها در این ماجرای مرموز دانست که البته درس هایی در آن وجود دارد.در حالی که بعد از سخنان مداخلهجویانه ماکرون در بیروت بسیاری انتظار داشتند سید حسن نصرا... جوابی تند به وی دهد اما او چنین نکرد. سید مقاومت با موضعی نرم از فتنهای بزرگ در لبنان جلوگیری کرد.اگر او به تندی پاسخ میداد یک دوگانه رسانهای- غیرواقعی در لبنان وجود میآمد. دوگانه حفظ وضع موجود و تغییر به سمت وضع بهتر، وضع بهتری که همین حالا معترضانی استخدام شده در مقابل پارلمان لبنان پیدا کرده است. اما با کنار کشیدن نصرا... از جبهه سازی عملا دیگر دوگانهای وجود نخواهد داشت. در واقع معترضان حالا مقابل خود فرد غیری را نمیبینند. همه از جمله حزبا... به دنبال آشکار شدن مقصران و بهتر شدن وضع هستند. از طرف دیگر سید حسن نصرا... با این موضع خود جلوی هرگونه بهانه جویی محتمل درباره «جلوگیری حزبا... از کمکهای بینالمللی» را گرفت. حالا دیگر کسی نمیتواند بگوید حزبا... با اقداماتش نگذاشت کشورهای خارجی به لبنان کمک کنند.در عین حال این موضع درعین تمامی این فواید جای مخالفت بعدی را هم منتفی نکرده است. حزبا... حالا خود را در جایگاه یک ناظر از بالا قرار داده که مسیر کمک های خارجی را رصد و به وظیفه مقاومت خود عمل میکند. واقعیت این است که این گونه موضع گیری سیدحسن نصرا... که در انقلابی بودن وی هیچ شکی نیست یک درس برای تمام ما ایرانی هاست. عقلانیت ابزاری و آینده نگری همراه با حفظ منافع ملی و حزبی در عین حفظ ارزش ها و اصول در این سخنان دیده میشود. او با این موضع تا این جا توانسته هم فتنه ملی و مشکلات پس از آن را خنثی و هم حزبا... را از تهمتها دور کند.
در بسیاری از اتفاقات این روزها، ما بدون توجه به پیامدهای حاشیهای و سوءاستفاده های محتمل اقدام به واکنش میکنیم که بعداً اتفاقا به اصول مان ضربه نیز میخورد. لذا دعوت به عقلانیت ابزاری و توجه به افکار عمومی و نوع دریافت آنان از واکنش ما در کنار حفظ اصول خود از اصول انقلابی گری است.«شهید» خطاب کردن کشته های این واقعه دردناک از دیگر نکات مهم این سخنرانی بود. سیدحسن نصرا... در حالی که در شب عیدغدیر به احترام داغدیدگان سیاه بر تن داشت، تمامی کشته شدگان را بدون در نظر گرفتن دین، مذهب و قومیت شهید دانست تا یکپارچگی ملی را افزایش دهد. وحدت، کلمه طیبهای است که کشورها برای رسیدن به اهداف شان حتما باید از آن بهره مند باشند. لبنان نیز که در درگیری های داخلی و مشکلات اقتصادی و مسائل مربوط به فساد با مشکلات متعددی مواجه بوده و حالا با یک فاجعه ملی مواجه شده است، از این موضوع مستثنا نیست. سید مقاومت با نگاه به همین اصل تمامی امکانات زبانی را برای حفظ یکپارچگی و وحدت ملی و جلوگیری از چندگانگی های کاذب به کار بسته است. این جا نیز او این درس را میدهد که در زمان فاجعه و مشکلات بزرگ میتوان کمی از خواستههای خود دور شد و وحدت را حفظ کرد تا به اهداف بزرگ تر دست یافت.خلاصه این که باید از سیدمقاومت که نماد اسلام سیاسی در یک کشور چند فرهنگی است درس های متعددی گرفت. اگرچه این درس ها باید با توجه به جغرافیا و چندگانگی های آن کشور مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر ممکن است برخی کنش های حزب ا... و فرماندهان آن نسخه کامل یا حتی بجایی برای ایران با ویژگی های خاص خودش نباشد اما آن چه در بالا آمد گوشه ای از ظرافت های مواجهه با شرایط بحرانی و خطیر را در خود دارد که می تواند مورد توجه ما هم قرار گیرد.
دورنمای شرایط لبنان باتوجه به تمرکز سابق قدرت های جهانی و منطقه ای قبل از این فاجعه و افزایش شکنندگی اقتصادی و اجتماعی پس از این انفجار چندان مثبت نیست. طرف های مختلف داخلی که معمولا به طرف های مختلف خارجی متصل هستند، می توانند مسیر قبلا امتحان شده مانند اتکا به دستورات خارجی را طی کنند که نتیجه ای غیر از آن چه تا به حال رخ داده نخواهد داشت؛ آن هم ضرر ملی و چندتکه شدن ملت است ،چیزی که تا این جای کار مواضع تنش زا و مداخله جویانه ماکرون و طرح به اصطلاح پیشنهادی او بهانه و پتانسیل آن را فراهم کرده است. نا آرامی های دیروز در بیروت نیز این چشم انداز را تیره کرد اما آن چه مسلم است سخنان سیدحسن نشان از عزم حزب ا... در حفظ آرامش ملی دارد، موضوعی که باید دید طرف های دیگر حاضر به حفظ آن هستند یا خیر.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


جواد غیاثی - اظهارات رئیس جمهور مبنی بر ایجاد یک گشایش اقتصادی در هفته پیش رو در کشور، موجی از گمانه زنی ها از FATF تا برداشته شدن برخی تحریم ها در خصوص ماهیت و جزئیات این گشایش ایجاد کرده است. بین گمانه های مختلف موضوعات بورس و عرضه یا پیش فروش نفت پرتکرارتر است. با توجه به وضعیت خوب بازار سرمایه، به نظر می رسد یک محور مهم این طرح مربوط به بورس باشد. در این میان برخی عرضه اوراق نفتی در بورس را به عنوان یک بخش مهم از این طرح می دانند؛ طرحی که در صورت جذابیت و استقبال مردم، می تواند به تامین مالی دولت کمک کند. در عین حال برخی هم معتقدند که گشایش اقتصادی در زمان کوتاه و دفعی رخ نمی دهد و نباید انتظارات زیادی در این خصوص داشت و حتی مسئله پیش از قطعی شدن را نیز درست نمی دانند.
گشایش اقتصادی از کجا بر سر زبان ها افتاد؟
رئیس جمهور روز چهارشنبه گذشته در جلسه هیئت دولت با اشاره به جلسه اخیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا گفت: «در جلسه سران قوا،در خصوص طرحی بحث شد و نظرات بسیار به هم نزدیک بود ان شاءا... دوشنبه هفته آینده که ادامه جلسه خواهد بود، این طرح به نتیجه برسد و اگر به نتیجه برسد و مقام معظم رهبری موافقت کنند و ما اعلام کنیم، گشایشی از لحاظ اقتصادی در کشور به وجود خواهد آمد و دست دولت مقداری باز میشود».
رئیس مجلس هم تلویحا این موضوع را تایید کرد و روز پنج شنبه در استودیو خبر ۱۴ شبکه یک اظهارکرد: «خبرهای خوبی در حوزه سامان بخشی به اقتصاد (بورس، ارز، ریال و بازار پول) در راه است و آینده خوبی را پیش رو داریم». وی ادامه داد:« مردم از هفته آینده پیش درآمد طرحهای جدیدی را که مد نظر است خواهند دید و شاهد آغاز یک تحول در حوزه ثبات اقتصادی خواهیم بود». اگرچه قالیباف هشدار داد که نباید توقع تحول هفتگی و ماهانه داشت اما اثر آن را در فصلهای پیش رو خواهیم دید و مردم روند تغییر را در زندگی خود احساس میکنند.
از بازار ارز و بورس تا تامین مالی دولت
اگر چه با مطرح شدن سخنان روحانی و واعظی موجی از واکنش ها از جمله احتمال تصویب FATF مطرح شد اما یک مقام اطلاع رسانی دولت این گمانه را تکذیب کرد .به هر صورت به نظر می رسد اظهارات رئیس جمهور حکایت از یک گشایش اقتصادی دارد که دست دولت را باز خواهد کرد. به همین دلیل به احتمال زیاد مربوط به تامین مالی دولت است. این تامین مالی می تواند از طریق عرضه های بورسی یا عرضه نفت باشد. اما رئیس مجلس بر بازار ارز و پول و بورس تاکید دارد. رئیس کل بانک مرکزی هم انتهای هفته قبل بر ناپایداربودن نرخ های فعلی ارز و کاهش زودهنگام آن تاکید کرد. در این میان گمانه عرضه اوراق نفتی در بورس بسیار موردتوجه قرار گرفته است. موضوعی که به دلیل رونق مناسب بورس در ماه های اخیر و توجه مردم به این بازار محتمل به نظر می رسد. ضمنا جنبه تامین مالی هم برای دولت دارد. اما این اوراق چیست؟
ماجرای اوراق سلف نفتی
خبرگزاری تسنیم نوشت که «پیگیری ها نشان می دهد، احتمالا خبر خوش آقای روحانی، مربوط به انتشار اوراق سلف نفتی باشد».حتی برخی رسانه ها با انتشار فیلمی این ایده را مرتبط با صحبت های حسین مرعشی عضو کارگزاران در جلسه اوایل خرداد فعالان سیاسی با رئیس جمهور می دانند. در عین حال سلاح ورزی نایب رئیس اتاق بازرگانی نیز نگاه مثبتی به طرح دولت که گویا تلویحا بر پیش فروش نفت است ، ندارد و آن را نوعی وعده سرخرمن می داند.
اوراق سلف نفتی، چیست و چگونه عمل می کند؟
گفتنی است دولت در تابستان قبل هم اوراق سلف نفتی به میزان پنج هزار میلیارد تومان در بورس انرژی عرضه کرده بود. ماهیت این اوراق به این صورت است که افراد حقیقی و حقوقی می توانند نفت را برای تحویل در آینده با تخفیف بخرند. البته تضامین و اختیاراتی هم در ضمن قرارداد تعبیه می شود که یک ضامن برای خرید نهایی نفت وجود دارد تا نفت بعد از سررسید روی دست خریدار نماند. لذا اوراق سلف موازی استاندارد نفت، از منظر دولت صرفا یک روش تامین مالی است و از نظر مردم می تواند یک گزینه سرمایه گذاری باشد. مردم نفت را پیش خرید و از تخفیف پیش فروش سود کسب می کنند. طبیعتا جذابیت این سرمایه گذاری از نظر خرد و همچنین آثار کلان آن بستگی به جزئیات دارد که هنوز مشخص نیست.
فروش اوراق نفتی؛ از یک طرح معمولی تا یک طرح جذاب و مخرب!
اگر پیش فروش به صورت ریالی و با سود معقول باشد که شبیه طرح سال 1398 دولت است نه یک تحول خواهد بود و نه جذابیت زیادی برای مردم خواهد داشت. لذا در صورت استقبال نسبی، تنها تامین مالی دولت را تسریع خواهد کرد. از نظر کلان، این که سررسید چه زمانی باشد و دولت بتواند تا آن موقع نفت را بفروشد و منابع کافی برای بازپرداخت اصل و سود پول مردم را بدون مراجعه به پایه پولی تامین کند مهم است.
اما اگر دولت نفت را به صورت ارزی پیشفروش کند شرایط سخت تر خواهد شد. چرا که دولت باید ریسک رشد نرخ ارز را به جان بخرد و در صورت رشد همزمان نرخ جهانی نفت و نرخ دلار در برابر ریال، ممکن است فشار مالی گسترده ای بر دولت آینده ایجاد کند و مخرب باشد. به گزارش مهر، سعدوندی کارشناس اقتصادی با مفروض دانستن این سناریو گفت: «قیمت نفت هم اکنون به خاطر کرونا کاهش یافته است ولی احتمال دارد تا دو سال آینده قیمت نفت افزایش یابد؛ همچنین با توجه به این که قیمت ارز هم ممکن است افزایش یابد، در نتیجه این اوراق نرخ بهره فوقالعاده سنگینی را به اقتصاد تحمیل میکند».
گریزی از اصول اقتصادی نیست
به طور کلی یک دوگانه ساده در این شرایط ایجاد می شود؛ یا طرح با نرخ سود انتظاری معمولی تنظیم شده است که در این حالت دولت نباید انتظار استقبال گسترده از آن را داشته باشد. اگر هم تعهد ارزی بدهد و تخفیف پیش فروش بالا باشد، ریسک دولت افزایش می یابد و مخاطرات اقتصاد ی کلان دارد. لذا اصول اقتصادی برقرار است و انتظار گریز از این اصول معقول نیست. در این میان تنها مزیت طرح، وجود نقدینگی بالا در بورس و احتمال استقبال این نقدینگی از طرح است.
اما به طور کلی به نظر می رسد طرح ابعاد بیشتری داشته باشد که علاوه بر تامین مالی دولت بازار ارز و بورس را نیز در بربگیرد. ضمن آن که فارغ از آثار روانی، بعید است اثر یک باره داشته باشد بلکه همان طور که رئیس مجلس گفته، آغاز یک تحول یا ثبات اقتصادی خواهد بود. طبیعتا ایجاد تحول و ثبات بخشی به اقتصاد کشور در شرایط متلاطم فعلی با یک برنامه جامع چندبخشی و زمان دار ممکن است و نه با یک گشایش یک باره و دفعی.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


مصطفی عبدالهی – از فاجعه انفجار انبار نیترات آمونیاک در بیروت پنج روز می گذرد اما هنوز هم تصاویر و ویدئوهای آن دست به دست می شود و هر بیننده ای را وحشت زده می کند؛ وحشتی که قادر نیست زمان را به عقب برگرداند و جلوی آن اتفاق را بگیرد اما می تواند چشم های بسته را باز کند و مانع از تکرار آن کابوس در دیگر شهرهای جهان شود. مصداق این وحشت پیشگیرانه، پست اینستاگرامی چند روز قبل «مجید فراهانی» عضو شورای شهر تهران است که درباره ضرورت خروج تاسیسات پرخطر از شهرها نوشت : «فقط به عنوان یک مثال به انبار نفت محله شهران که یک بمب هیدروژنی داخل شهر و روی گسل زلزله مشا بنا شده توجه کنیم ...». البته این هشدار او بی پاسخ نماند و «کرامت ویس کرمی» مدیرعامل شرکت ملی پخش فراورده های نفتی گفت : «انبار نفت شهران یکی از انبارهای نفت حیاتی جهت سوخت رسانی در کلان شهر تهران است و استانداردهای لازم را دارد». البته فراهانی به این اظهارنظر ویس کرمی هم پاسخ داد و توئیت کرد : «شورای عالی شهرسازی قبلا در مصوبه ای خواستار انتقال انبارنفت شهران به بیرون شهر شده بود. هفته آینده میزبان مسئولان وزارت نفت و شورایعالی شهرسازی خواهیم بود تا آخرین وضعیت انتقال انبار نفت و ایمنی انتقال را بررسی کنیم». بدون شک انبار نفت شهران، تنها انبار نگهداری مواد نفتی و اشتعال زا در مناطق مسکونی کشور نیست که نگرانی هایی درباره آن وجود دارد، در دیگر شهرها نیز انبارهای مشابهی وجود دارد که برخی از آن ها تعیین تکلیف شده و برخی دیگر طبق روال سابق فعال است.
چرایی این موضوع را در گفت وگو با «علی بختیاری» سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشور بررسی می کنیم.
سازمان مدیریت بحران بررسی لازم را درباره انبار نفت شهران داشته است؟
ما بسته کاهش آسیب پذیری در کلان شهرها را داریم که مصوبه سال 96 هیئت وزیران است. یکی از موارد مطرح شده در آن بسته، همین انبار نفت شهران بود که بازدیدهایی از آن انجام شد. مدیران شرکت نفت تاکید داشته و دارند که وجود انبار شهران در تهران حیاتی است و این انبار ایمن سازی شده است.
در چنین شرایطی فقط ادعای بهره بردار ملاک است ؟ مجموعه دیگری مثل سازمان مدیریت بحران، امکان صحت سنجی ادعای ایمن بودن این انبارها را ندارد ؟
سازمان مدیریت بحران یک بخش هماهنگ کننده، سیاست گذار و کنترل کننده است. اما از نظر مباحث فنی، خود مجموعه هایی مانند شرکت نفت عهده دار مسئولیت هستند، ما صرفا می توانیم آسیب ها را تذکر دهیم و بر ضرورت رفع شدن آن تاکید کنیم.
وضعیت استان های دیگر چطور است ؟ انبارهای مشابه شناسایی شده است ؟
طبیعتا در دیگر شهرهای کشور هم انبارهایی داریم که کاربری های نامناسب دارند و باید مدیران استان ها روی آن ها حساس تر شوند. فقط هم مربوط به انبارها نیست، مثلا شبکه گازرسانی در شهرها هم یکی از موارد نگران کننده است، البته در سال های گذشته تلاش هایی شده و این شبکه به شیرهای قطع خودکار مجهز شده اما گاز همچنان در شبکه باقی می ماند و این آسیب باید به مرور رفع شود. بنابراین شبکه گاز و آب هم ممکن است مشکل آفرین شود، اگرچه این بخش ها قابل حذف نیست چرا که باید به بحث خدمات رسان بودن آن ها هم توجه کرد. استان ها باید موارد خطرناک را شناسایی و برای تامین ایمنی، جابه جایی یا آزادسازی حریم آن ها بودجه لازم را برآورد کنند.
قانون و مصوبه ای درباره فعالیت انبارهای خطرناک در نقاط مسکونی نداریم که ملاک عمل قرار بگیرد؟
درباره تولید، نگهداری و انتقال مواد خطرناک آیین نامه ای داریم که موارد ایمنی لازم و دستگاه های متولی آن مشخص شده است. هم اکنون پیش نویس این آیین نامه تهیه شده و باید در شورای عالی مدیریت بحران یا هیئت وزیران بررسی و تبدیل به مصوبه شود. با اجرایی شدن این مصوبه، وضعیت بسیاری از انبارها تعیین تکلیف و جابه جایی یا ضوابط ادامه فعالیت آن ها مشخص می شود.
این انبارهای خطرناک!
مرور حادثه بیروت ما را با نمونه هایی از قبیل آن در شهرهای کشور خودمان مواجه می کند که در این بخش با تعدادی از آن ها آشنا می شویم. برای برخی از آن ها به همت دستگاه ها پیش از این چاره اندیشی شده است و برخی نیز همچنان «انبارهای وحشت» هستند که در شهرها و در کنار زندگی مردم جولان می دهند.
ماجرای انبار نفت مشهد
انبار شرکت نفت در چهارراه مقدم طبرسی مشهد سال های سال در این منطقه فعال بود. انباری که علاوه بر خطر بالقوه خود، تردد کامیون ها و نفتکش های غول پیکر و نارضایتی اهالی این منطقه مسکونی را به همراه داشت. این انبار به تعویق افتادن احداث تقاطع غیرهمسطح شهید گمنام هم منجر شده بود که در نهایت در سال 1392، شهرداری مشهد و شرکت نفت درباره انتقال این انبار توافق کردند تا این مجموعه به یک واحد پشتیبان تبدیل شود. همچنین آبان سال 1396 بود که مدیران شرکت نفت اعلام کردند بخشی از این انبار را به موزه نفت تبدیل می کنند.
انبار نفت خرم آباد در مجاورت فرودگاه
طی سال های گذشته درباره انبار نفت خرم آباد نیز مباحثی مطرح شد و با این واکنش مدیران نفتی همراه بود : جابهجایی انبار نفت خرمآباد از حوالی فرودگاه این شهر هزینههای بسیار سنگینی دارد و توجیه فنی و عملیاتی ندارد. معیار این تصمیم هم این بود که این انبار در سال 1348 تاسیس و در سال 1352 افتتاح شده است، گویا آن سال ها محل این انبار خارج از شهر بوده و حالا به دلیل توسعه شهری و احداث فرودگاه در مجاورت محدوده پرتردد قرار گرفته است.
انتقال انبار واحدهای شیمیایی ازتهران
همین چند هفته قبل بود که مدیر عامل شرکت سامان دهی صنایع و مشاغل شهری تهران از انتقال کامل واحدهای فروش مواد شیمیایی در محدوده منطقه ۱۲ خبر داد. اقدامی که به گفته «مفاخریان» به دلیل بافت فرسوده منطقه و میزان بالای تردد شهروندان در بازار انجام شده است تا مانع از بروز حوادث جبران ناپذیر شود.
22 مخزن فراورده های نفتی در بوشهر
شهرهای جنوبی کشور هم جزو نقاطی است که باید حساسیت بیشتری درباره آن ها داشت چرا که انبارها و مخازن حاوی مواد اشتعال زا در آن جا بیشتر است. به عنوان نمونه، آن طور که «سید علی اکبر فاطمی» نماینده مردم بوشهر در شورای عالی استانها گفته است : «حدود ۲۲ مخزن نفت، بنزین و گازوئیل در شهر بوشهر وجود دارد که در کنار بافت مسکونی در حال فعالیت است و باید به 100 کیلومتر دورتر از شهر منتقل شود. به گفته فاطمی، در صورت بروز حادثه، ۲۰۰ هزار نفر جمعیت ساکن در این شهر آسیب جدی خواهند دید و هزینه ایجاد شده از انفجار این مخازن، بیشتر از جابه جایی آن ها خواهد بود».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


آن روی جدی یک بازیگر شیرین
پژمان جمشیدی در کدام آثار غیرکمدی بازی کرده و آیا در این فیلمها حضور موفقی داشته است؟
مائده کاشیان -پژمان جمشیدی به دلیل حضور موفقی که در فیلم و سریالهای کمدی داشته، معمولا با پیشنهادهای کمدی مواجه بوده و کارنامهاش نشان میدهد به شمار زیادی از این پیشنهادها پاسخ مثبت داده است، بنابراین نزد مخاطبان هم به عنوان بازیگر آثار کمدی شناخته میشود. البته در بین دهها فیلم و سریال کمدی که این بازیگر در آنها ایفای نقش کرده، آثار غیرکمدی انگشتشماری هم دیده میشود. «سوءتفاهم»، «هزارتو»، «ایده اصلی»، «جهان با من برقص» و «دوزیست»، آثار غیرکمدی کارنامه این بازیگر هستند. به بهانه انتشار فیلم «سوءتفاهم» در نمایش خانگی، نگاهی به حضور پژمان جمشیدی در این پنج فیلم داشتهایم. از آن جا که جمشیدی حضور بسیار کوتاهی در سریال غیرکمدی «نفس» داشته، در این گزارش به این مجموعه نپرداختهایم.
ایده اصلی
فیلم «ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی، مرداد سال 98 اکران شد. این فیلم داستان رقابت چند شخصیت با یکدیگر برای پیروزی در مناقصه یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی را روایت میکند. پژمان جمشیدی در این فیلم نقش شخصیتی به نام «سعید» را بازی کرده که او هم طبق نقشه خودش برای پیروزی در این مناقصه مهم، دیگران را دور میزند. هرچند که فیلم اصلا کمدی نیست، اما پژمان جمشیدی نقش شخصیت بامزه و شوخطبع ماجرا را برعهده دارد و وجه طنز او بسیار پررنگ است، بنابراین حضور او در این فیلم باعث نشده با یک پژمان جمشیدی متفاوت روبهرو باشیم.
جهان با من برقص
نمیتوان گفت فیلم «جهان با من برقص» اثر سروش صحت، یک فیلم کاملا کمدی است، اما از طرفی هم نمیتوان آن را یک اثر اجتماعی دانست که رنگ و بویی از کمدی ندارد. شخصیت محوری فیلم مردی به نام «جهان» است که دوستانش تصمیم میگیرند تولد او را که به بیماری سرطان مبتلا شده، جشن بگیرند. پژمان در این فیلم نقش یکی از دوستان «جهان» را بازی میکند. او پزشک است و شخصیتی شوخطبع، بیخیال و خوش گذران دارد. شاید نقش یک پزشک برای جمشیدی چندان مناسب نباشد، اما فارغ از این موضوع جمشیدی با جدیتی که ذاتا در چهره خود دارد به خوبی از پس نقش «رضا» برآمده و انتخاب خوبی برای این نقش بوده است.
دوزیست
فیلم «دوزیست» تازهترین ساخته برزو نیکنژاد است که در سیوهشتمین جشنواره فجر اکران شد و هنوز به صورت عمومی اکران نشده. این فیلم داستان چند دوست را روایت میکند که ورود دختری به خانه شان، سرآغاز اتفاقاتی برای هرکدام از آنها میشود. پژمان جمشیدی در این فیلم نقش شخصیتی به نام «مجتبی» را بازی کرده که وضعیت مالی خوبی ندارد و در خانهای قدیمی در جنوب شهر زندگی میکند. شوخطبعی نقش او به اندازه شخصیت اش در «جهان با من برقص» و «ایده اصلی» نیست، اما در این فیلم نیز رگههایی از طنز دارد. پژمان جمشیدی به خوبی توانسته آن روی موذی و آبزیرکاه این شخصیت را نشان بدهد و بازی قابل قبولی در «دوزیست» دارد.
سوءتفاهم
فیلم «سوءتفاهم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی، اولین فیلم غیرکمدی پژمان جمشیدی است که سال 96 در آن بازی کرده است. او در این فیلم نقش یک دستیار کارگردان را بازی میکند که اختیار زیادی ندارد و گوشبهفرمان زنی است که کارگردانی فیلم را برعهده دارد و او را «رئیس» صدا میکند. فیلم یک اثر کاملا جدی است که فضای معمایی دارد، اما در بعضی از سکانسها برای لحظه کوتاهی شوخیهایی دارد که اصلا با فضای کلی فیلم هماهنگ نیست و ارتباطی به آن ندارد. نقش پژمان جمشیدی هم در این فیلم جدی است، اما او چه از لحاظ گریم و چه از نظر بیان و لحن صحبت کردن خود، تفاوت زیادی با آثار کمدیاش ندارد. او در سیوششمین جشنواره فجر، برای بازی در این فیلم نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
هزارتو
فیلم «هزارتو» به کارگردانی امیرحسین ترابی یک اثر تلخ و جدی است و نقش پژمان جمشیدی هم اصلا کمدی نیست. جمشیدی در این فیلم نقش جوانی را بازی میکند که از همسر خواهرش کینه دارد و رابطه خوبی با او ندارد، بنابراین سعی میکند فریبش دهد و از او سوءاستفاده مالی کند. بازی پژمان جمشیدی در این فیلم کاملا معمولی است و نکته ویژهای ندارد، البته نقش او هم چندان نقش خاص و پیچیدهای نیست که خیلی جای کار داشته باشد. این فیلم در اکران عمومی به فروش خوبی دست نیافت و از لحاظ تجاری هم موفقیت ویژهای کسب نکرد. هرچند که این بازیگر از بازی در آثار غیرکمدی هم استقبال میکند، اما هنوز فیلم غیرکمدی مهمی در کارنامه او دیده نمیشود.
گلایه های بهروز غریبپور از بی مهری به مفاخر ملی در گفت و گو با خراسان
اپرای مولوی و فردوسی در بنبست تلویزیون!
اکرم انتصاری - اپرای عروسکی شیوه تلفیقی و جذابی از اجرای روی صحنه است که با تلاش بهروز غریبپور در ایران کلید خورد. او این روزها در حال پایاندادن به پروژه مستندسازی نمایش عروسکی است. غریبپور پیش از این، اپراهای عروسکی مانند رستم و سهراب، عاشورا، مولوی، لیلی و مجنون و سعدی را به روی صحنه برده است. در این اپراها، خوانندههای مطرحی مانند همایون شجریان، محمد معتمدی و علیرضا قربانی به جای شخصیتهای عروسکی روی صحنه خواندهاند. به بهانه شدتگرفتن کرونا و متوقف شدن اجرای اپراهای عروسکی، با بهروز غریبپور درباره فعالیت این روزهایش گفتوگو کردیم؛ او از بیتوجهی مسئولان و نهادهای فرهنگی و بهویژه تلویزیون به مقوله اُپرای عروسکی گلهمند بود و به رویه موجود، انتقاداتی را وارد میدانست.
تعطیلی اپرای عروسکی «همای و همایون»
شاید اگر کرونا نبود، اپرای عروسکی «همای و همایون» این روزها روی صحنه بود؛ اما بهروز غریبپور میگوید این پروژه پیش از شدتگرفتن کرونا تعطیل شد و الان در شرایط تعلیق است. فقط متن نوشته شده و هیچ کار دیگری انجام نگرفته است. او با آرزوی کمرنگشدن هرچه سریعتر اثر کرونا، میگوید:«امیدوارم که این شرایط ادامه پیدا نکند، چون در این وضعیت که جمعکردن گروه و تماشاگر امکانپذیر نیست و کار به صورت کارگاهی انجام میشود، طبعاً تولید هرکار حدود یک سال زمان میبرد. من به بنیاد فرهنگی هنری رودکی پیشنهاد کردم که همت کنند و ما با توجه به پیشبینیهای مبنی بر کمشدن شدت کرونا در سال آینده، حداقل یک کار جدید ارائه دهیم، منتها تا به امروز اقدامی انجام نشده است.»
دردسرهای پخش آنلاین اپرا
بهروز غریبپور میگوید گروه او، جزو اولین گروههایی بودهاست که با شیوع کرونا به پخش آنلاین آثارشان روی آوردهاند. وی در اینباره میگوید:«من همیشه یک برداشت تصویری از آثارم دارم که در بازار در اختیار تماشاگران و علاقهمندان قرار میگیرد. اکنون هم به صورت آنلاین در تیوال حضور داریم و برای آینده هم همین برنامه را دارم. با این حال، هم ارشاد و هم تلویزیون پخش آنلاین را موکول به اخذ مجوزهایی کردهاند که به نظرم، برخی از آنها تا پایان کرونا هم صادر نخواهد شد! این در حالی است که در سراسر دنیا، حرکتی گسترده برای بازدید آنلاین از موزهها و پخش برنامههای هنری، مانند اُپرا و ارکستر سمفونیک شروع شده است و عملاً، اجراها از آرشیوها خارج میشود و به نمایش عمومی، آن هم به صورت رایگان، در میآید. میخواهم بگویم سهولتی که به نظر میرسید فضای اینترنتی در اختیار ما میگذارد، صحت نداشت و ما دوباره گرفتار صدور پروانه و مجوز جدید و بازدید مجدد شدیم. یک تعریف اشتباه هم ارائه دادند که اگر تئاتر قبلا مجوز گرفته باشد، چون الان برای شمار بیشتری از بینندهها پخش میشود، باید دوباره مورد ممیزی قرار گیرد.»
مسابقات، گرفتاری جدید تلویزیون!
موضوعهای غنی، عروسکهای ریسمانی، حضور خوانندههای شناخته شده و کارگردانی خوب، چهار فاکتور جذاب اپراهای عروسکی است. بهروز غریبپور در پاسخ به این پرسش که با توجه به این فاکتورها، آیا تا به حال تعاملی با تلویزیون برای پخش اپراهای عروسکی داشتهاست، میگوید:«ناگفته پیداست که تلویزیون میتواند گستره بینظیری از تماشاگران را دربربگیرد، ولی وقتی مسئولان فرهنگیاش به سراغ شما نمیآیند، همتی نمیکنند و حتی یک بار، یک تهیهکننده یا مسئول، برنامهای در این زمینه ارائه نمیکند، نمیتوانیم با اجبار و اصرار بگوییم تو را به خدا اجازه دهید ما این آثار را پخش کنیم! الان همه توجه تلویزیون به برگزاری مسابقات و تقلید از برنامههای غربی در استعدادیابی و کارآفرینی و مانند اینهاست. غفلتی است که فکر نمیکنم برای آن پاسخی داشته باشند. یعنی کسی که فردوسی، حافظ، خیام، مولوی و... را جدی نمیگیرد، خب معلوم است در آینده قرار است چه بلایی سرش بیاید. این همه شاعر که زندگی و آثارشان را کار کردم، رستم و سهراب، لیلی و مجنون، خیام، سعدی، اپرای عشق بر اساس شیخ صنعان عطار، همینها را در نظر بگیرید؛ اگر تلویزیون نگاه فرهنگی مناسبی به آینده داشتهباشد، باید اینها را روی سرش بگذارد؛ اما این کار را نمیکند. تلویزیون الان گرفتار چیزهای دیگری است که حداقل مسئله من نیست. من فکر نمیکنم مسئولی باشد که نداند اپرای ملی عروسکی توسط چه کسی و چه زمانی شکل گرفته است و چه بُرد و تاثیراتی دارد؛ ولی به هر حال اعتنایی نمیکنند و انشاءا... که موفق باشند.»
زندگی خانوادگی با مارها
یک خانواده کرمانشاهی که با مارهای سمی زندگی خوبوخوشی دارند در گفت وگو با «زندگی سلام» ازحضور همیشگی مارها در خانه و بازی با آنها میگویند
هرازگاهی خبری میخوانیم و میشنویم درباره زندگی مسالمتآمیز انسانها با حیوانات خطرناک. به تازگی ویدئویی منتشر شده است از محیط بانی که سه پلنگ برای خوابیدن کنار او با هم رقابت میکنند. چهارسال پیش یک خانواده مقدونیهای، عکسهایشان از رفاقت با گرگها را منتشر کردند. همهمان کلی نمونههای خارجی و داخلی دیگر سراغ داریم و «چطور ممکنه؟»، اولین سوالی است که همیشه در برخورد با چنین مواردی برایمان پیش میآید. در این پرونده، سراغ خانوادهای رفتهایم که با مارهای سمی، زندگی خوب و خوشی دارند. خانوادهای چهار نفره که چنان با مارها اُنس گرفتهاند که گویی سالهاست مار در خانه آنها اجاره نشین است. آنها مارهایی را در خانه نگهداری میکنند که بعضیهایشان 5 سال است که در کنار خانواده مروتی، روزگار میگذرانند. خبر، البته تازه نیست و چندسال پیش دربارهاش چیزهایی شنیدیم ولی این اولین بار است که گفتوگوی مکتوب مفصلی درباره این خانواده ماردوست منتشر میشود. شاید جواب سوال «چطور ممکنه؟» را هم در پرونده امروز زندگیسلام و در گفت وگو با اعضای خانواده مروتی پیدا کردیم.
زندگی با مارها، بازی با مرگ است
پدر خانواده از علاقه عجیب و غریب خودش و بقیه اعضای خانواده به خزندههای سمی و ماجراهایی که برایشان افتاده، میگوید
خانواده مروتی ساکن روستای «فیروزه» از توابع شهرستان «روانسرِ» کرمانشاه هستند. آقای «خداداد» پدر خانواده است، 41ساله، گاودار و شیفته مارها. ایشان و دو فرزندش از تجربه زندگی با مارها برایمان میگویند که در این پرونده خواهید خواند.
10، 12 تا مار در خانه داریم
از آقای مروتی میپرسم چطور جرئت میکنند مار به خانه شان راه بدهند و میگوید: «من و زن و بچههایم استعداد خدادادی داریم که هیچ موجودی، درنده و خزنده و گزنده، آسیبی بهمان نمیرساند! حتی گرگ به ما حمله نمیکند. من خیلی عشق و علاقه به حیوان دارم، اندازه بچههایم. تا الان هم کاری نکردهام که خدا خوشش نیاید و این دوستی با حیوانات، موهبتی است که خدا به من داده است. حالا ۱۰ ،۱۲ تا مار توی خانه داریم؛ نه که مال خودمان باشند، مهمانمان هستند. در منطقه ما، مار زیاد است. من شبها میروم قرارگاه مارها. چندتاشان را میگیرم، میآورم خانه. چند روزی مهمان ما هستند و با هم بازی میکنیم. بعد هم برشان میگردانم به طبیعت. از بقیه حیوانات هم نمیترسم ولی به خانه نمیآورمشان چون غذای مخصوص میخواهند و دینشان میماند گردنم. مار اما غذای خاصی نمیخواهد. اینجا موش زیاد است، برایشان موش میگیرم». میپرسم چطور فهمیدید با مار میشود رفاقت کرد، تعریف میکند: «بیست و دو، سه سال است که فهمیدهام هیچ جانوری به من حمله نمیکند. حتی سگهای وحشی وقتی به سمتم میآیند، رام میشوند و کاری به کارم ندارند. برای خودم هم عجیب است و همیشه از خودم میپرسم این چطور سهمی است که خدا به من داده. همه چیز از یک خواب، شروع شد. قبل از این ماجرا، خیلی از مار میترسیدم».
از مهارتم برای نجات مردم استفاده میکنم
به هرحال، مار سمی و خطرناک است. میگویم تا حالا اتفاقی برایتان نیفتاده؟ جواب میدهد: «الحمدلله تا الان مارها هیچ آسیبی بهمان نرساندهاند. البته خودمان میدانیم این کار، بازی با مرگ است. یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی(مکث میکند). پشیمانی هم ندارد، نیش بزند دیگر همه چیز تمام است اما نمیزند. من، با مارها خوش رفتاری میکنم. تا الان خیلیها پیشنهاد خرید و فروش و زهرگیری بهم دادهاند ولی دوست ندارم از این کارها بکنم. به من بگو یک میلیارد میدهم، یک مار برایم بگیر. اصلا این کار را نمی کنم. عشق و علاقهام به مارها قیمت ندارد. یک جفت مارِ قبرستان داشتم، از دیدنشان وحشت میکردی. تو یک قبر قدیمی دیدمشان. آوردم خانه، یک جفت مهره برایم گذاشتند. از مهره مار، برای طلسمهای مختلف استفاده میکنند ولی من مهرهها را نگه نداشتم. بردم توی قبرستان دفن کردم که دست نااهل نیفتد». آقای مروتی میگوید از تواناییاش برای کمک به دیگران هم استفاده میکند: «تا حالا جان خیلیها را نجات دادهام. همین پریشب دو تا مار جعفری، رفته بود تو جالباسی خانهای. دو و نیم شب بود که بهم زنگ زدند، مارها را گرفتم و در طبیعت رها کردم. در منطقه خودمان، همه شماره من را دارند. زیاد پیش میآید که مار به خانهها برود و همیشه به من زنگ میزنند تا جانشان را نجات دهم. من هم از این تواناییام برای کمک به دیگران، دریغ نمیکنم».
مار، ضامن وامم شد
گرچه مارگیری خانواده مروتی برای اهالی روستا و آشناهای دور، مفید و جالب است ولی حدس میزنم دوست و آشناهای نزدیک، خیلی از مار دوستی این خانواده استقبال نکنند. آقای مروتی، حدسم را تأیید میکند: « اطرافیان میگویند از مارگیری دست بکش چون دیدهاند که خیلی قدیمیها از نیش مار مردند و جان خودشان را از دست دادند. خودمان یک سال پیش گاوی داشتیم که مار نیشش زد. پنج دقیقه طول نکشید گاو بیچاره از پا درآمد و جلوی چشممان هلاک شد. خلاصه که مردم، میترسند. هیچ کس بدون هماهنگی خانه ما نمیآید. زنگ میزنند، قسم میدهند و خواهش میکنند که مارها را جمع کن، میخواهیم بیاییم خانهتان. البته من هم گاهی شیطنتهایی میکنم که دیگران را میترساند. پنج، شش سال پیش میخواستم وامی بگیرم. هر روز میرفتم، اذیت میکردند و نمیدادند. فکری به سرم زد. گفتم این طوری فایده ندارد، باید یک کار اساسی بکنم. چند تا مار جعفری، از آنهایی که صدا دارند، گذاشتم توی شال لباسم. رفتم بانک، دوباره درخواست کردم و باز گفتند نمیشود. مارها را رها کردم و به رئیس بانک گفتم اگر امروز این وام را به من ندهید، مارها همین جا میمانند. دیگر خودتان میدانید! مبلغ وام، پنج میلیون تومان بود. قسمم داد که مارها را ببر، پنج تومان را از جیب خودم بهت قرض میدهم. دیگر این که من اصلا کرایه ماشین نمیدهم. میگویند تو فقط مار بیرون نیاور، هرجا بخواهی میبریمت. تابلو شدم همه جا. ولی هیچ آسیبی به کسی نمیرسانم و گاهی فقط درحد شیطنت است».
سم مار روی خونم تأثیری ندارد
کنجکاوم بدانم در این مدت همزیستی با مارها، بررسی و تحقیقی روی این خانواده انجام شده است یا نه. آقای مروتی تعریف میکند: «یک بار از اخبار استان آمدند خانهمان. کارشناس آوردند که ببینند مارها واقعا زهر دارند یا نه. بهشان ثابت شد که سمیاند. آزمایش هم دادهام. خون ازم گرفتند، ریختند توی یک کاسه. زهر مار را هم گرفتند و ریختند روی خونم. دیدی خون مثل جگر میشود؟ مال من، نشد. یعنی لخته نشد. دیگر باور کردند». میپرسم بچهها هم آزمایش دادند که می گوید نه. فکر میکنم شاید بستگان درجه یک آقای مروتی هم چنین خصوصیتی داشته باشند، البته مطمئن نیستم اسم دقیقش «خصوصیت» باشد. توضیح میدهد: «به جز من در خانوادهمان هیچ کس دیگری این توانایی را ندارد. پدرم را سه، چهار بار مار نیش زد و اصلا به خاطر مارگزیدگی فوت کرد. برادر ندارم. خواهرهایم هم از مار میترسند». میپرسم نظر همسرتان چیست، میگوید: «علاقهای به مار ندارد ولی نمیترسد. در این سالها عادت کرده است دیگر».
از پشه میترسم اما از مار نه!
فرزند کوچک خانواده میگوید که من مارها را دوست دارم، میبوسمشان، میاندازمشان دور گردنم و ...
هستی، 15ساله است. هنوز انتخاب رشته نکرده، دوست دارد تجربی بخواند و بعد هم پزشک یا پرستار شود. هستی، توی تیم پدرش است و ارتباطش با مارها نه از سر عادت که از روی علاقه است.
پدرت برایم تعریف کرده که تو خیلی با مارها رفیقی. درسته؟
من مارها را دوست دارم. میبوسمشان، میاندازمشان دور گردنم. بعضی وقتها هم مارها را میبرم بیرون که با دوستهایم بازی کنم ولی آنها میترسند و فرار میکنند.
تا حالا شده دلت بخواهد ماری را به طبیعت برنگردانی و برای خودت نگه داری؟
آره. دیشب بابا یک مار آورد برایم، خیلی دوست داشتنی بود. دلم میخواست مال خودم باشد ولی فرار کرد.
چطوری مطمئنی مارها بهت آسیبی نمیرسانند؟
مارها دوستم دارند. باهاشان حرف میزنم. برایشان اسم انتخاب میکنم، مثلا اسم یکیشان «نی نی» است.
اولین بار کی با یک مار روبهرو شدی؟
دو سالم بود. اخبار استان هم نشانم داد. کارهای بابام را که تماشا میکنم، جرئت میگیرم.
از هیچ حیوانی نمیترسی؟
چرا از موش و پشه میترسم. بابا برای مارها موش میگیرد. خالد نمیترسد ولی میگوید کثیف است. مار، کاری بهم ندارد.
عجیب نیست که از حیوانات بی خطرتر و کوچکتر از مار میترسی؟
(با خنده) چرا! ولی خوب این طوری است دیگر.
تفریحت چیست؟
خانه را تمیز میکنم و با مارها سرگرمم. تقریبا همه اوقات روزم، همینطور سپری میشود.
اولین بار در 8 سالگی به مار دست زدم
فرزند بزرگ خانواده میگوید که آرزو به دل مانده یک بار پدرش به جای مار برایش اسباببازی بخرد
خالد، 19ساله است و پشت کنکوری. انسانی میخواند و دوست دارد دبیر شود. خالد مثل مادرش علاقهای به مارها ندارد ولی چون از بچگی با آنها بزرگ شده است، دلیلی برای ترسیدن و احتیاط کردن نمی بیند.
اولین بار چطور با مار مواجه شدی؟
یک روز با پدرم رفته بودیم کوه. سنگ بزرگی روی کوه منطقهمان هست که بهش میگویند «سنگ ماران» چون کلی مار زیرش زندگی میکند. بابا گفت مار سیاه زیرسنگ را بردار. آن موقع هشت سالم بود و اولین باری بود که به مار دست میزدم. راستش علاقهای به خزندهها ندارم ولی چون از سن کم با آنها زندگی کردهام، ترسی ندارم و بهشان عادت کردهام.
دوستانت درباره عادت خانوادگی شما به معاشرت با مارها چه نظری دارند؟
از دور من را می بینند، فرار میکنند(با خنده). بهم میگویند این کار را نکن، خطرناک است ولی من یک گوشم در است و یکی، دروازه چون میدانم که خطری برایم ندارند.
تو هم مثل پدرت، به مارگیری مشهوری؟
بله، تا حالا جان چندین نفر را نجات دادهام. در محلمان من را میشناسند و اگر خطری باشد، خبرم میکنند. بعضی وقتها هم شیطنت میکنم. مثلا معلمم را تهدید کردم که اگر نمره ندهد، مار میبرم سر کلاس. البته هیچ وقت چنین کاری نمیکنم. طرف میترسد قلبش میگیرد، دردسر درست میشود.
بیچاره دانشآموزهای آیندهات!
آره، (با خنده) هر روز چند تا مار میگذارم لای کتابها و با خودم میبرم مدرسه برای دانشآموزهای حرف گوش نکن.
تفریح تو و بچههای هم سن و سالت در روستا چیست؟
بچههای اینجا یا تراکتور دارند یا میروند پیش گاو و گوسفندها. این تفریحشان است. سرگرمی من هم مار است. توی خانه آزادند و باهاشان بازی میکنم.
پدرت هم گفت با مارها بازی میکنید ولی من نمیفهمم چطوری. مار، حیوان بامزه یا مثلا پشمالو و بازیگوشی که نیست. چطور میشود باهاش بازی کرد؟
والا آرزو به دلم ماند یک بار پدرم برایم اسباب بازی بخرد. توی خانه ما همیشه مار بوده و خب چیز دیگری برای سرگرمی نداشتیم.
از این سال های همسایگی با مارها، خاطره ای داری؟
سیزده به در پارسال، صبح رفتیم طبیعت و چند تا مار گرفتیم. مثل همیشه آوردیمشان خانه و یک کم بازی کردیم. بعد، مهمان آمد و فراموش کردیم مارها را بگذاریم توی جعبه. شب، دور هم داشتیم شام میخوردیم. یکی از مهمانها که خیلی چاق بود، سختش بود دو زانو بنشیند و پاهایش را گذاشته بود زیر سفره.ناگهان همسرش، چشمش افتاد به زیر سفره و فریاد زد: «وای مار». آن بیچاره هم به خاطر وزن زیادش نمیتوانست از جایش بلند شود. شانس آوردیم که نیشش نزد.
نکته
این پرونده، یک گزارش مستند است. قلم ما، در حکم دوربین فیلمبرداری، یک زندگی عجیب را برایتان روایت میکند، بیسانسور و حذف و اضافه. پس همانطور که قرارداد فیلمهای مستند را پذیرفتهاید، این پرونده را هم با نگاه بیطرف بخوانید. ما در این گزارش، چیزی را رد، تأیید و توصیه نمیکنیم. لطفا شما هم مصاحبه شوندهها را الگو، نبینید و فقط به قصه جالبشان گوش کنید. اگر فرزند کم سن و سالتان این پرونده را خواند، برایش توضیح بدهید که حیوانات سمی و خطرناک، هنوز سمی و خطرناکاند!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

همزمان با اینکه تحقیقات درپرونده انفجار بیروت در 3 سطح در حال انجام است،ساختمان وزارت خارجه و اقتصاد لبنان به اشغال گروهی ناشناس در آمد
کامیار-خاورمیانه همچنان به عزای عروسش نشسته است. انفجار مرگبار بیروت پس از انفجارهای هیروشیما و ناکازاکی سومین انفجار بزرگ دنیا محسوب میشود.به گفته وزارت بهداشت لبنان ،همچنان ۶۰ نفر مفقود هستند. تعدادی از اجساد نیز به دریا پرتاب شده اند که شناسایی آن ها قطعا با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود.حمد حسن وزیر بهداشت لبنان درتازه ترین آمار، جان باختگان انفجار بیروت را 154 نفر و تعداد مجروحان را نیز بیش از پنج هزار نفر اعلام کرد. میزان کل خسارت های ناشی از انفجار هم توسط مروان عبود استاندار بیروت رقمی معادل ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار محاسبه شده است. با گذشت پنج روز از انفجار بزرگ بیروت چرایی وقوع این فاجعه همچنان یک علامت سوال بزرگ است. فاجعه ای که از آن چه تصور میشود به مراتب بیشتر است.به گزارش سایت خبری النشره،تحقیقات درباره انفجار بندر بیروت در سه سطح متمرکز است. سطح اول به مرحله قبل از انفجار برمیگردد؛ یعنی به صورت مشخص به هفت سال پیش از سال 2013 تا 2020 یعنی زمانی که صدها تن نیترات آمونیوم با قدرت انفجاری بالا در انبار شماره 12 بندر بیروت دپو شد. در این مرحله تحقیق از 23 نفر شروع شده که شاخصترین آن ها حسن قریطم رئیس کمیته موقت اداره بندر از نزدیکان سعد حریری، نخستوزیر سابق لبنان و فرزند رفیق حریری است که مدتی پیش به اتهام فساد اقتصادی و مالی برای بازجویی و تحقیق به دادگاه ارجاع شده بود و شفیق مرعی مدیرکل سابق گمرک و بدری ضاهر مدیر کل کنونی این بندر از جمله افرادی هستند که از آن ها تحقیق خواهد شد.هدف این مرحله از تحقیقات این است که به چندین سوال پاسخ داده شود: با توجه به این که قانون لبنان مخالف ورود این محموله به بندر بیروت بوده ، چگونه نیترات آمونیوم وارد بندر شده است؟ با وجود گزارشهای امنیتی مکرری که درباره خطرات آن هشدار داده بود؛ چرا مصادره این مواد همچنان ادامه یافته است؟جالب آن که همزمان؛سخنگوی یک شرکت ویژه ساخت مواد منفجره در کشور موزامبیک اعلام کرد بار نیترات آمونیومی که منجر به انفجار شد، مربوط به این شرکت بوده که از گرجستان به سمت موزامبیک میآمد.به گفته وی ،این بار، ویژه ساخت مواد منفجره برای شرکتهای معدن بود که حدود هفت سال پیش در بندر بیروت مصادره و توقیف شد. «بدری داهر» رئیس اداره گمرک لبنان می گوید "آژانسهای امنیتی لبنان بارها خطر انفجار مواد محترقه در بندر بیروت را به کابینه «سعد حریری» یادآور شده بودند اما آنها درباره این موضوع واکنشی نشان ندادند".مرحله دوم تحقیقات سناریوی وقوع سهل انگاری در انفجار بندر بیروت است. مرحله سوم هم تحقیقات فرضیه حمله اسرائیل با استفاده از یک موشک یا بمب را بررسی میکند و به همین دلیل بود که میشل عون رئیس جمهور لبنان که گفته بود تمامی احتمالات از جمله اهمالکاری یا وجود یک عامل خارجی و اقدام خرابکارانه بررسی خواهد شد،از "امانوئل ماکرون" درجریان سفرش به بیروت درخواست کرد تا فرانسه تصاویر ماهوارهای محل انفجار را در اختیار لبنان قرار دهد .همزمان دفتر«امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه که به گفته بسیاری از تحلیل گران آرزوی استعمار لبنان را در سر دارد و به بهانه بازدید از صحنه انفجار و کمک به بازسازی بیروت،اختصاص کمکهای بین المللی را منوط به انجام اصلاحات سیاسی در لبنان دانسته بود،اعلام کرد که نشست کمک مالی به بیروت، به ریاست فرانسه و سازمان ملل امروز به صورت ویدئوکنفرانس برگزار خواهد شد.جالب این جاست ژانلوک ملانشون، رهبر حزب چپگرای «فرانسه تسلیمناپذیر» در توئیتی با انتقاد از اظهارات «مداخلهجویانه» امانوئل ماکرون نوشته است: «من درباره مداخله در حیات سیاسی لبنان هشدار می دهم. این قابل پذیرش نخواهد بود. لبنان تحت قیمومیت فرانسه نیست. من به لبنانیها درباره اصلاحات مورد اشاره ماکرون هشدار می دهم. از خواستهای انقلاب شهروندی تان محافظت کنید.»همه این ها در حالی است که سید حسن نصر ا...درسخنرانی اخیر خود تلاش کرد جنگ روانی علیه حزب ا...را خنثی کند اما با این حال در خصوص تحقیق بین المللی به صورت صریح پاسخ و پیشنهاد داد ارتش لبنان پیگیر حقیقت یابی حادثه انفجار بیروت باشد.سید حسن نصرا... ضمن همدلی با مردم لبنان و تاکید بر این که بخشی از شهدا و مجروحان حادثه سه شنبه از فرزندان لبنان در حزب ا... بوده اند از عزم جزم حزب ا... برای پیگیری ماجرا تا رسیدن به حقیقت و مجازات مقصران سخن گفت. او درعین حال رسانه های معاندی را که بلافاصله پس از انفجار در بیروت بدون توجه به" اعتبار" رسانه ایشان و بی آن که هیچ بعدی از ابعاد ماجرا روشن شده باشد، حزب ا... لبنان را محکوم و پیکان اتهام را متوجه این حزب کردند، مورد نکوهش قرار داد و اعلام کرد در چنین شرایطی حزب ا...لبنان محکوم به تحمل فاجعه دردناک انفجار و درعین حال تحمل مظلومیتی استثنایی بود. رسانه های سعودی و وابسته به آل سعود در منطقه در اولین واکنش به انفجار بیروت کوشیدند تا اسکله و انبار منفجر شده را انبار سلاح، موشک و...متعلق به حزب ا...معرفی کنند. دبیر کل حزب ا... لبنان با تاکید بر این نکته که حزب ا...کوچک ترین مداخله ای در اداره اسکله و نظارت بر آن نداشته است تاکید کرد که عوامل حادثه جدای از وابستگی سیاسی و مذهبی، محاکمه شوند .وی با بیان این که حزب ا... به سفر و کمکهای ماکرون نیز به دید مثبت نگاه میکند، بابت کمکهای خارجی به لبنان تشکر کرد.در انتها اما سید حسن نصرا... مهم ترین نکته صحبت هایش را خطاب به ما و به تمام دوستداران مقاومت در سراسر دنیا گفت : نگران نباشید؛ مقاومت در بهترین وضعیت نظامی، سیاسی و اجتماعی خود قرار دارد.
اشغال ساختمان وزارت خارجه واقتصاد
اما التهابات داخلی همچنان در لبنان برافروخته است . دیروز عصر هم لبنان بار دیگر صحنه تظاهرات در مخالفت با مسئولان مقصر و بزرگداشت قربانیان انفجار مرگبار در بیروت بود.تظاهراتی که به خشونت و اغتشاش نیز کشیده شد. ساختمان وزارت خارجه واقتصاد لبنان توسط یک گروه ناشناس به رهبری یک ژنرال بازنشسته ارتش ،جورج نادرتصرف شد.یک نیروی امنیتی لبنان هم در درگیری با افراد مهاجم ناشناس در بیروت، کشته شد. تعداد زیادی از ساختمانها و به ویژه ساختمانهای دولتی نیز دچار حریق شدند. در مجاورت پارلمان لبنان در بیروت نیز آتش سوزی بزرگی رخ داد.به نظر می رسدجریان ۱۴ مارس که اکنون سهمی از دولت ندارد تلاش میکند اعتراضات مردمی علیه کلیت سیستم فاسد را به حملات سیاسی علیه حزبا... و امل و میشل عون تقلیل دهد.
ماکرون در ویرانه های بیروت به دنبال چیست؟
ماکرون اولین دولتمرد غربی بود که در پی انفجارهای مهیب روز سه شنبه بندر بیروت عازم لبنان شد.به نوشته نور نیوز،اما گویا ماکرون هنوز تصور میکند لبنان تحت قیمومیت فرانسه است که با وجود ناتوانی در پاسخ به معترضان کشورش، به بیروت آمده و اعطای کمکهای بینالمللی را منوط به اصلاحات سیاسی کرده است! برای پاسخ به چرایی این رفتار باید کمی به عقبتر یعنی فروردین ۹۶ برگردیم، زمانی که لبنانیها خود را برای برگزاری انتخابات پارلمانی بعد از وقفهای چهارساله آماده میکردند.در آن زمان هم لبنان با مشکلات سنگین اقتصادی و بدهی ۱۰۰ میلیارد دلاری در آستانه ورشکستگی بود. «سعد حریری» نخست وزیر وقت لبنان در آن زمان با برگزاری یک کنفرانس بین المللی با عنوان «سیدر ۱» به میزبانی فرانسه درصدد جلب کمکهای بینالمللی به منظور گذر از این بحران بر آمد.حریری در این کنفرانس به رای دهندگان لبنانی گفت که آرای شما در انتخابات پیش رو به صورت مستقیم در نقد شدن وعده مالی بینالمللی مطرح شده در این کنفرانس نقش خواهد داشت! این کمکها با توجه به وعدههای کشورها و نهادهای مختلف،در مجموع به ارزش ۱۱ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار در کنار بخشودگی بخشی از بدهیهای سر رسید شده لبنان برآورد شد، اما چون منوط به انتخاب جریان غربگرا از سوی مردم شده بود، هیچ گاه عملیاتی نشد. مردم لبنان انتخاب خود را کردند و انتخابات به پیروزی قاطع گروههای سیاسی همراه با مقاومت منتهی شد، اما گروههای همسو با محور ضدمقاومت به طور علنی اعلام کردند که مردم تاوان این انتخاب را خواهند داد.پس از تشکیل پارلمان و دولت جدید نه تنها این وعدهای مالی روی کاغذ ماند بلکه تحریمهای همه جانبه بانکی به بهانه مسدود کردن دسترسیهای مالی حزب ا... و ویرانی معیشت مردم این کشور آغاز شد.در کنار تشدید این فشارها، جریانهای فاسد و شکست خورده انتخابات با سوء استفاده از اعتراضات متراکم مردم، دولت را متهم به ناکارآمدی و فساد کردند و با تحریک مردم دست به آشوب خیابانی زدند.حریری برای فرار از پاسخ گویی استعفا کرد تا مسیر را برای تکمیل پازل بعدی یعنی انحلال مجلس فراهم کند. رویایی که با هوشمندی پارلمان محقق نشد و نخستوزیر جدید به سرعت انتخاب شد.اکنون با انفجار بیروت زمان به نقطه صفر بازگشته است و ماکرون بار دیگر در نقش منجی ظاهر شده، پمپئو با حریری تماس گرفته و وعده کمک داده است، صهیونیستها پرچم لبنان را در تلاویو به اهتزاز در آورده و رژیم سعودی نقش خود را در بازسازی لبنان پس از جنگهای داخلی یادآوری کرده است!ماکرون شرط کمکهای بینالمللی را اصلاحات سیاسی دانسته و گفته است اجازه نخواهد داد دست مفسدان به این کمکها برسد. اصلاحاتی که حذف حزب ا... از صحنه سیاسی لبنان و خلع سلاح مقاومت هدف نهایی آن است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خبر خروج اپراتور تلفن همراه آفریقای جنوبی «ام تی ان» که ۴۹ درصد شرکت ایرانسل را در اختیار دارد از خاورمیانه بازتاب زیادی در فضای مجازی داشت. هرچند گزارش ها حاکی از آن است که این اتفاق در میان مدت رخ خواهد داد و این شرکت مخابراتی به این زودی ها از ایران نمی رود اما فروش 75 درصد سهام این شرکت در سوریه مراحل پایانی اش را طی می کند، بعد از آن نوبت خروج از افغانستان، یمن و ... خواهد بود. «امتیان» 16 سال پیش با پشت سرگذاشتن «ترکسل»، برنده مناقصه شرکت ایرانسل شد و ۴۹ درصد سهام آن را در اختیار گرفت. این کمپانی چند ملیتی دلیل خروجش از خاورمیانه را مشکلات ارزی و سقوط ارزش پول، سیاست جغرافیایی ناپایدار خاورمیانه و مشکلات مربوط به تحریمهای غربی اعلام کرده است. کاربران هم به این اتفاق واکنش نشان دادند. کاربری نوشت: «طبیعتا هیچ سرمایهگذاری راضی نیست که در جایی سرمایهگذاری کند که یک شبه ارزش پول آن جا نصف شود.» کاربر دیگری نوشت: «با خروج امتیان از خاورمیانه تکلیف شرکت مخابراتی ایرانسل چی می شه؟» کاربری در پاسخ به این سوال نوشت: «ام تی ان هم خارج بشه ممکنه یه شرکت بزرگ دیگه ای بیاد و سهمش رو بخره. فکر کن اگه هواوی بیاد یهو چه تحول عظیمی توی مخابرات ما صورت می گیره.» کاربری هم نوشت: «به نظرم یکی از دلایلی که تلفن همراه ما چه از لحاظ آنتن دهی و چه از لحاظ سرعت اینترنت زیرساخت های خوبی داره و مردم راضی هستن این بوده که بازار رقابتی شکل گرفت و الا مثل خودرو سازها که پیشرفت نکردن الان باید تازه می تونستیم توی پیامک ها مون ایموجی بفرستیم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


مثل گذشته دیگر از ماشین های حمل بار که شاخه های آهن چند تنی را حمل می کردند، خبری نیست. آن چه به چشم می خورد تعداد معدودی وانت است که میلگرد حمل می کنند. در اغلب دفاتر خالی از مشتری، بیشتر فروشنده ها باز هم تلفن در دست، مشغول گرفتن قیمت آهن هستند. وارد اولین دفتر آهن فروشی می شوم و قیمت هر شاخه آهن 14 را می پرسم. فروشنده که جوان کم سن و سالی به نظر می رسد، می گوید:« ما آهن شاخه 14 اصفهان، یزد، کرمانشاه و چندین مدل دیگر داریم که از یک میلیون و 600 هزار تومان شروع می شود تا 2 میلیون و 300 هزار.» علت تفاوت قیمت را که جویا می شوم، می گوید:« وزن هر شاخه آهن فرق می کند. بهترین آهن، آهن اصفهان است که قیمتش از همه بیشتر است.» او در جواب این سوال که چرا آهن کیلویی فروخته نمی شود، می گوید:« واحد خرید ما از اصفهان کیلویی است، اما شاخه ای می فروشیم. نرخ گذاری هم بر مبنای آهن اصفهان است.» این درحالی است که رئیس اتحادیه این صنف اظهار می کند:« ما به تمام فروشنده ها اطلاع دادیم که فروش باید بر اساس کیلو باشد و در فاکتور هم کیلو قید کنند. فروشنده ها به صورت عرف قیمت را براساس شاخه اعلام می کنند، اما هنگام فروش باید آهن را وزن کنند.» یکی دیگر از فروشنده های آهن می گوید:« تا یک ساعت پیش قیمت آهن اصفهان شاخه 14، دو میلیون و 300 هزار تومان بود. حدود یک ماه و نیم پیش قیمت همین آهن یک میلیون و 400 هزار بود و تا دو میلیون و 700 هزار هم بالا رفت، الان باز کمتر شده است.»یکی از فروشنده های دیگر که مرد سالخورده ای است، همین نوع آهن را به قیمت دو میلیون و 250 هزار تومان می فروشد. وقتی درباره تفاوت قیمت ها از او سوال می کنم، می گوید:« قیمت ها ساعتی که نه، لحظه ای تغییر می کند و مثل دلار سریع بالا و پایین می رود. اصلا آهن قیمت ثابتی ندارد و ممکن است تا 10 دقیقه دیگر باز افزایش قیمت داشته باشیم. ما از اصفهان و تهران ثانیه به ثانیه قیمت می گیریم. با این که تولید داخلی است، اما گاهی شده تا تلفن را می گذاریم و برمی داریم، قیمت ها فرق می کند.» در حالی که رئیس اتحادیه این صنف می گوید:« بالاخره در بازار همه چیز با توجه به نوسان قیمت ارز در حال تغییر است، اما این گونه نیست که تغییرات ساعتی باشد.»در یک ساعت مشخص که درباره قیمت ها پرس و جو می کنم، متوجه می شوم که بعضی از دفاتر هر شاخه آهن مشخص را با قیمتی متفاوت از هم، با اختلاف بین 20 تا 50 هزار تومان می فروشند. مسئول بازرسی سازمان صمت در این باره می گوید: « این اختلافی که در فروش آهن با آن مواجه شدید، شاید قطعا تخلف نباشد. این مسئله ممکن است مربوط به خرید جدید یا قدیم فروشنده باشد.»
صادرات،علت گرانی؛ ادعای آهن فروشان
یکی دیگر از فروشنده ها هر شاخه آهن 14 اصفهان را دو میلیون و 280 هزار تومان می فروشد. او می گوید:« آهن اصفهان چون آلیاژ بیشتری دارد و مقاوم تر است، از همه گران تر است، اما هر چه آهن آلیاژ کمتری داشته باشد، قیمت پایین تر است. از این شاخه های آهن ارزان معمولا بساز بفروش ها خریداری می کنند که هزینه زیادی برایشان نداشته باشد.» مسئول بازرسی سازمان صمت در این باره می گوید:« آهن سبک و آهن سنگین هر کدام کاربرد خاصی دارند. آهن هایی که در نمره های مختلف است، اگر سبک باشد برای سازه های ساختمان سازی قابل استفاده نیست و برای مکان هایی مثل سوله، گاوداری و دامداری و ... استفاده می شود. فروشنده اول باید به صورت کیلو بفروشد و به مشتری حتما مورد مصرف این نوع آهن را بگوید. البته مهندسان ناظر، نظارت های لازم را خواهند داشت.» این فروشنده در حالی که تلفن همراهش را در دستش گرفته، می گوید:« این فهرست قیمت انواع آهن را از روزهای قبل ببینید که چقدر متغیر است. باور کنید ما دیگر کم آوردیم. من به مشتری قیمت دادم تا موقعی که پول را واریز کرده و برگشته، 200 هزار تومان قیمت بالا رفته و من ضرر کردم. الان شمش آهن به خارج از کشور صادر می شود، برای همین در بازار داخلی آهن کمیاب و گران می شود. اتحادیه هم درباره قیمت نمی تواند کاری انجام بدهد. الان وقتی قیمت دلار بالا و پایین می رود، چه کسی می تواند جلویش را بگیرد؟، آهن هم همین طوراست.» از او درباره احتکار آهن سوال می کنم، می گوید:« برخی از کلی فروش های تهران و اصفهان احتکار می کنند، در خین عرب مشهد کلی فروش نداریم که این کار را بکند. اگر هم در انباری آهن می بینید که طرف نمی فروشد، به این دلیل است که مشتری این ها را از قبل خریده و تا زمان تحویل در این انبارها باقی می ماند.»این جا هر کس برای گرانی آهن یک دلیلی می آورد. یکی آن را به بورس ربط می دهد و یکی صادرات آهن را علت اصلی گرانی آن می داند. خیلی ها هم معتقدند چون قیمت نوسان دارد، اصلا کسی نمی تواند نظارتی بر این گرانی ها داشته باشد.
حل مشکل گرانی آهن در شهریورماه
محمد طیرانی، رئیس اتحادیه صنایع آهن آلات و صنایع پروفیل درباره علت گرانی قیمت آهن می گوید:« علاوه بر بورس و صادرات آهن، بخشی از علت گرانی آهن مربوط به توزیع نشدن کافی آن از سوی کارخانه های تولیدی در خرداد و تیر ماه بوده است. از حدود یک هفته پیش قیمت ها رو به کاهش گذاشته است. توزیع آهن در بازار شهریور افزایش می یابد و مشکل حل خواهد شد. هر چند ما بر قیمت ها نظارت داریم، اما اصل قیمت در بورس تعیین می شود و در اختیار ما نیست. همچنین خریداران بورس در مرکز هستند و تعداد کمی از این افراد در مشهد داریم. از سوی دیگر، کالای بورس هم دوماه بعد به آن ها تحویل داده می شود و این مسئله نوسان ایجاد می کند.»
90 درصد پرونده های تخلف آهن فروشان مربوط به گران فروشی است
مهدی مقدسی، مسئول بازرسی سازمان صمت درباره تخلفات این صنف می گوید: « ما از ابتدای سال تا کنون 1281 بازرسی تخصصی در حوزه آهن آلات داشته ایم که منجر به تشکیل 82 پرونده تخلف شد. از این پرونده های تخلف دو مورد مربوط به کم فروشی بوده است. یعنی شاخه ای آهن را فروخته اند که وزن کمتری داشته است. 90 درصد تخلفات هم مربوط به گران فروشی بوده است.ارزش ریالی پرونده های جریمه ای که تنظیم کردیم، حدود 13 میلیارد ریال بوده است.»مقدسی درباره چگونگی نظارت بر قیمت آهن می گوید:« نظارت بر قیمت آهن کار بسیار سختی است، زیرا آهن آلات مانند کالاهای دیگر سریال ندارد و قیمت گذاری در آهن آلات مصوب نیست. همچنین ما در خریدهای بورس به علت نوسان آن نمی توانیم ورود کنیم. ما فقط بر واحدهایی که خرید قطعی کرده اند و فاکتور دارند، می توانیم نظارت داشته باشیم. بنابراین طبق فاکتور خرید متوجه گران فروشی آن ها می شویم. این افراد طبق فاکتور باید درصد سودهای قانونی را رعایت کنند. در این صنف حداکثر سود عمده فروشان 5/2درصد و حداکثر سود خرده فروشان 5 درصد است و سود بیشتر از این مقدار تخلف محسوب می شود.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ورود نخستین شرکت سرمایه گذاری استانی به بورس
ابلاغ بخشنامه کارت اعتباری با وثیقه سهام عدالت
آزادسازی 30 درصد دیگر از سهام
با پذیرش شرکت سرمایه گذاری استانی خراسان جنوبی در بورس، نخستین شرکت سرمایه گذاری استانی سهام عدالت در بورس پذیرش شد تا فرایند آزادسازی سهام عدالت برای افرادی که مدیریت غیرمستقیم را انتخاب کرده بودند، وارد مرحله اجرایی شود. بدین ترتیب با آزادسازی 30 درصد دیگر از سهام عدالت و ابلاغ بخشنامه پذیرش سهام عدالت به عنوان وثیقه صدور کارت اعتباری، سهام عدالت با 3 خبر خوش همراه شد.
به گزارش دنیای بورس، از روز یک شنبه 19 مرداد و با آغاز معاملات سرمایهگذاری استانی خراسان جنوبی، معامله سهام این شرکت ها در بورس تهران وارد گام اجرایی شد. ترکیب پرتفوی سهام شرکت سرمایهگذاری استانی خراسان جنوبی مشتمل بر سهام شرکتهای ارزنده فلزات اساسی،بانکی، پالایشگاهی، خودروسازی و ... است که ارزش روز آن ها در تاریخ یک تیر امسال حدود 6.1 هزار میلیارد تومان بوده که اکنون با توجه به افزایش قیمت سهام شرکتهای موجود در پرتفوی شرکت، ارزش روز سبد سهام شرکت سرمایه گذاری خراسان جنوبی به بیش از ده هزار میلیارد تومان رسیده است.
همچنین براساس وعده ای که پیشتر مطرح شده بود، برای افرادی که مدیریت مستقیم سهام عدالت را انتخاب کرده اند، 30 درصد دیگر از سهام عدالت (در مجموع 60 درصد) از امروز آزادسازی و امکان فروش این سهام فراهم می شود. به گزارش مهر، سید محمد جواد فرهانیان، مدیر برنامهریزی و توسعه شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار کشور در بخش خبری ۲۱ شبکه اول سیما اظهار کرد: در دور گذشته آزادسازی سهام عدالت، به دلیل آماده نبودن زیرساختها مردم به بانکها و کارگزاریها مراجعه میکردند و در این مرحله، مراجعه به بانکها وجود دارد اما بانکها از درگاه کارگزاری خود به فروش اقدام میکنند.
فرهانیان همچنین افزود: هفته آینده بانکها زیرساختهایشان برای قبول سهام عدالت به عنوان وثیقه کارتهای اعتباری آماده میشود. در همین حال معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد با صدور بخشنامهای، بانکهای کشور را مکلف کرد در خصوص پذیرش سهام عدالت به عنوان وثیقه برای صدور کارت اعتباری مشتریان، اطلاعرسانی کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

.jpg)