هرچه روزگار به این زن سختتر گرفته، او قویتر شده است. خانم «بهمنی» که ویدئواش در حال بلند کردن کپسولهای سنگین گاز و قرار دادنشان در وانت نیسان آبیاش در شبکههای اجتماعی پربازدید شده، از اهالی روستای گلال بخش سوسن از توابع بخش مرکزی شهرستان ایذه در استان خوزستان است. او بیش از 50 سال دارد و به عشق مردم و البته امرار معاش، با همه سختیهای این شغل به خصوص در فصلهای سرد سال کنار آمده است. در پرونده امروز زندگی سلام، پای صحبتهای او با لهجه شیرینش مینشینیم. این گفتوگو در حالی انجام شد که او در مسیر گازرسانی به یکی از روستاهای استان خوزستان بود و برای دقایقی، خودرو اش را در کنار جاده پارک کرد.
از 11 سالگی سوارکاری، آرایشگری، بافندگی، کشاورزی و ... را یاد داشتم
او در ابتدای این گفتوگو، خودش را این طور معرفی میکند: «زمانی که بچهتر بودم، سنم پایینتر بود، خیاطی، گلدوزی، آرایشگری، کمکهای اولیه پزشکی مثل تزریق آمپول و سرم و ... را یاد گرفتم و انجام میدادم. از حدود 9 سالگی اسب سوار و شناگر هم بودم. در 11 سالگی و به اصرار پدر و مادرم، خیلی زود ازدواج کردم. شوهرم خیلی به من سرکوفت می زد و با هم خیلی مشکل داشتیم. چند سال بعد و با داشتن یک بچه، طلاق گرفتم. خیلی تلاش کردم زندگی مشترکم را حفظ کنم اما نشد. بعد در 25 سالگی، دوباره ازدواج کردم ولی باز هم جدا شدم. الان 3 فرزند دارم و یک خواهر که سرپرستی همهشان با من است چون سالها پیش، والدینم از دنیا رفتند».
نتوانستم برای حل مشکل گاز روستایی ها، کاری نکنم
از او میپرسم که این همه مهارت را چطور فرا گرفته که میگوید: «زمانی که با شوهرم ازدواج کردم، او خیلی آزارم میداد، خیلی. من بچه سال بودم. بعدکه طلاقم داد، خواستم بروم خانه پدرم، رویم نشد که بنشینم سر سفره پدرم. بنابراین شروع کردم به بندبافی، کشاورزی، درو کردن، پرورش دام و ... . هر کاری از دستم برمیآمد، انجام میدادم. سپس کمکم با وام از کمیته امداد و ... موفق شدم یک وانت بخرم. آن زمان هر روز شاهد مشکلات مردم برای تهیه کپسول گاز بودم. نتوانستم برای حل این مشکل، فقط دست روی دست بگذارم و کاری نکنم. تصمیم گرفتم با توزیع روزانه کپسول های گاز، هم کسب درآمد و هم به مردم روستای خودم و روستاهای اطراف کمک کنم. الان علاوه بر فروش یک سری محصولات، تامین کپسول گاز برای ۱۸ هزار روستایی در بخش محروم سوسن با توزیع روزانه حدود ۱۵۰ کپسول گاز برعهده من است.»
سالها پیش تصمیم گرفتم کلیهام را بفروشم اما...
«زمانی که دستم خالی بود، خیلی اذیت شدم، کسی را نداشتم که به دادم برسد، آن زمان پدر و مادرم هم فوت کرده بودند، تنها راهی که به ذهنم برای نجات رسید، چون دیدم بچههایم هم کسی را ندارند، این بود که کلیهام را بفروشم». خانم بهمنی با این مقدمه ادامه میدهد:در همین فکرها بودم و یک جایی نشسته بودم. یک بنده خدایی را دیدم که گفت: «چته؟» گفتم: «دستم خالیه». گفت: «میخواهی چه کنی؟». گفتم: «میخواهم کلیهام را بفروشم، بچههایم را نجات دهم». گفت: «فکر کنم از نظر عقلی تاب داری؟». گفتم: «چه جوری؟». گفت: «تو باید مقاومت کنی و بچههایت را بزرگ کنی. تو باید سالم باشی. بچههایت به مادر نیاز دارند. اگر تو به کاری مشغول شوی ، هر کاری، خدا خودش کمک میکند». راستش حرف این زن خیلی به دلم نشست. همان جا بود که تصمیم گرفتم به جای غصه خوردن و ... شروع به کار کنم. خدایا شکرت که الان از زندگی بچههایم خیلی راضی هستم. الان هم بچههایم درس میخوانند و هم با خودم کار میکنند».
از ساعت 4 صبح تا 12 شب کار میکنم
از او میپرسم که آیا الان از شرایط زندگیتان راضی هستید یا نه؟ میگوید: «الان که خدا را شکر، کارم خیلی خوب است. علاوه برتوزیع کپسول گاز، بنزین(بخش ما جایگاه بنزین ندارد و هفتهای سه روز بین اهالی بنزین توزیع میکنم)، گالری فروش و کرایه لباس محلی، سوپر مارکت، پرورش مرغ و جوجه محلی، آرایشگری، الان در حدود 10 تن هم ما محلیها می گوییم «کلچوک»، فکر کنم شما به آن سبوس برنج میگویید، از آن برای فروش دارم و ... . خدا را شکر، خیلی از زندگیام راضی هستم. برای حدود 18 هزار خانوار گازرسانی میکنم. از صبح ساعت 4 که بیدار میشوم تا 12 شب، مشغول کار هستم. طبق برنامهای که دارم، روزانه باید 150 کپسول را توزیع کنم. اصلا هم خسته نمیشوم. اگر یک روز به من بگویند که سر کار نرو و دیگر به مردم روستایت خدمت نکن، آن قدر حالم بد میشود که باید من را در بیمارستان بستری کنید(میخندد)».
با خوشحال شدن روستاییها، من خوشحالتر میشوم
از او درباره آرزوهایش میپرسم، خانه خیلی بزرگ، ماشین شاسیبلند، دلار یا ... ؟ میگوید: «وقتی مردم با من صاف و ساده هستند، وقتی یکی از اهالی این روستاهای محروم منطقه زندگی ما کپسول گاز را میگیرد یا لباس محلی و ...، بعدش خوشحال میشوند، زمانی که من این شادی را میبینم، دلم میخواهد خیلی بیشتر کار کنم. الان تنها آرزویم این است که به اهالی روستاهای محروم خیلی بیشتر کمک کنم چون هر چقدر آنها بیشتر شاد شوند، من هم خوشحالتر میشوم. از یک کار هم خیلی بدم میآید و آن، دو به هم زنی است. خیلی ناراحت میشوم وقتی بعضیها به جای گرفتن دست دیگران، آن ها را رها می کنند و پا روی حق میگذارند.»
کپسول گاز را با یک دست بلند میکنم
از او درباره سختیهای کارش میپرسم که میگوید: «من که سختی نمیبینم، همهاش شیرینی است. مثلا موقعی که برف و باران زیاد است، یک ذرهای باد لاستیکها را کم میکنم تا ماشین ایمنتر شود. این را خودم به صورت تجربی یاد گرفتم. تمام جادهها را میروم و تا امروز اهواز، اصفهان، شیراز، یاسوج و ... علاوه بر مسیرهای صعب العبور روستایی رفتم. بلند کردن کپسول گاز هم که برایم ورزش است و با یک دست، بلندش میکنم. غیر از کپسول گاز، کسی باری داشته باشد، خانه بخرد و بخواهد وسایلش را جابهجا کند، مسافری بخواهد به شهر دیگری برود و ...، آن کارها را هم انجام میدهم».
زمانی برای حضور در شبکه های اجتماعی و تماشای تلویزیون ندارم
از او میپرسم که آیا ویدئوی منتشر شده از خودش در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام را دیده یا نه که میگوید: «شنیدم که در اینستاگرام، زمانی که مشغول بار زدن کپسولهای گاز هستم از من فیلم گرفتند و منتشر شده اما من خودم در فضای مجازی نیستم. حتی من در خانهام تلویزیون هم ندارم چون وقت این جور کارها را ندارم. این را هم بگویم که یک مستند به نام «زری» ساخته شده که داستان زندگی من و تلاشم برای استقلال و امرار معاش است و بعضی جاهایش خیلی دردناک است.»
برکت پول برایم خیلی مهم است
از او میپرسم که آیا تا امروز به خاطر این کارآفرینیها و کمکهایش، مورد تقدیر مسئولان استان هم قرار گرفته یا نه؟ که میگوید: «مسئولان اگر جریمهام نکنند، ممنونشان میشوم و نیازی به تشکرشان ندارم(میخندد). بعضی وقتها یک عده میخواهند من را اذیت کنند، چون زن هستم. مثلا یک کارهایی میکنند که لج من را دربیاورند. علیه من گزارش میدهند که در فروش کپسول گاز، گران فروشی میکنم. فاصله بعضی روستاها که برای شان کپسول میبرم، 150 کیلومتر است، 150 تا میروم و 150 تا باید برگردم یعنی 300 کیلومتر. بعد من کپسولی 25 هزار تومان هزینه میگیرم. بعضیها 10 تا 20 کیلومتر که کپسول را جابهجا میکنند، 25 هزار تومان میگیرند اما من 300 کیلومتر را 25 هزار تومان میگیرم چون برکت کار برایم مهم است. برکت پول خیلی مهم است. برخی مواقع اهالی یک روستا زنگ زدند که بیمار داریم و باید برود بیمارستان. معمولا برای جابهجایی بیماران پول نمیگیرم یا خیلی کم میگیرم. گاهی شب یا ظهر، هنگام استراحتم یکی نفر میآید یا زنگ میزند که الان به ماشینت نیاز داریم، تمام تلاشم را میکنم تا سریع بروم و کار مردم راه بیفتد».
امیدوارم روزی در روستای مان، درمانگاه احداث کنم
«بعضی از مردها از زن ضعیف هم بدترند، غیرت ندارند که کار کنند و نان زندگیشان را با زور بازو و تلاش به دست بیاورند». او که در بین اهالی روستایشان به عنوان زنی نیکوکار هم شناخته شده، در این باره میگوید: «در کنار کارهایی که مثل گازرسانی از دست خودم برمیآید، به دنبال کارهای خیرخواهانه هم هستم. مثلا الان در حال تلاش برای آزادی یک زندانی هستم تا سر خانه و زندگیاش برگردد. چندین بار به ادارات استان رفتم برای پیگیری وضعیت جادهها که اصلا وضعیت خوبی ندارد. همیشه دوست داشتم که بخشی از مشکلات مردم را حل کنم. در جاده هم اگر ماشینی را ببینم که خراب شده، چه بنزین بخواهد چه ابزار مثل آچار و حتی اگر بخواهد، او را تا تعمیرگاه یدک میکشم. دلم میخواهد یک درمانگاه هم در روستایمان احداث کنم چون از نان شب برای اهالی این جا واجبتر است».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ورزش/مارک ویلموتس خرداد ماه ۱۳۹۸ بود که سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد و تاج پس از قرارداد با مرد بلژیکی تاکید کرد که از تجربه هشت ساله کار با کارلوس کیروش درس گرفتند و قرارداد مناسبی با سرمربی بلژیکی به امضا رساندند؛ تاج همچنین تاکید کرد که او نجیب است و شلوغ کاریهای کیروش را ندارد اما خیلی زود مشخص شد که تاج درباره این مربی بلژیکی اشتباه کرده است!بعد از بروز اختلافات ویلموتس با فدراسیون بود که افشاگریها درباره قرارداد این مربی بلژیکی آغاز شد.یکی از این افشاگریها درباره بند یک از این قرارداد بود؛بندی که طبق آن فدراسیون متعهد شده بود ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار یورو در سال را از تاریخ ۲ ژوئن ۲۰۱۹ به مدت یک سال پرداخت کند و مبلغ ۷ میلیون و ۸۷۵ هزار یورو را تا تاریخ یک ژوئن ۲۰۲۲ برای مدت کل قرارداد به ویلموتس بپردازد. مبلغ فوق پرداختی خالص بوده و هزینه مالیات سرمربی برعهده فدراسیون بود.
با نگاهی به این بند و در نظر گرفتن آپشنها و هزینههای جاری حضور ویلموتس در ایران برای فدراسیون فوتبال سالی 3 میلیون یورو آب میخورد که البته احتمالا همین رقم نه برای 3 سال که برای حضور 6 ماهه ویلموتس در ایران باید به حساب او پرداخت شود چرا که ویلموتس علاوه بر دریافت مبلغ سال نخست، با شکایت به فیفا، خواهان دریافت ۶ میلیون یوروی دیگر از باقی مانده قراردادش شد تا فدراسیون ایران را درگیر یکی از سنگینترین پروندههای مالی کند.جدا از بار مالی سنگین و درگیر شدن ایران در پروندهای در این ابعاد، فدراسیون وقت فوتبال ایران هیچ موقع به این سوال پاسخ نداد که چرا قرارداد ویلموتس با ایران سالانه ۲ میلیون و ۲۵۰ هزار یورو بوده است؟ آنهم در حالی که درآمد این مربی پیش از آن در تیم ملی بلژیک سالانه حدود ۸۶۵ هزار یورو و در تیم ملی ساحل عاج حدود ۴۲۰ هزار یورو (برای هفت ماه کار) بوده است.حالا با قرارداد جدید ویلموتس ابعاد قرارداد ننگین فدراسیون تاج و مربی بلژیکی بیش از پیش نمایان شده است.سرمربی سابق تیم ملی به تازگی با باشگاه راجاکازابلانکا قرارداد بسته است و طبق اعلام رسانههای مراکشی سالانه حدود ۴۸۰ هزار یورو دریافتی خواهد داشت یعنی تفاوت باورنکردنی یک میلیون و 700 هزار یورویی(حدود 53 میلیارد) با قراردادش در ایران!حالا که پرونده شکایت ویلموتس از فدراسیون فوتبال ایران در روزهای پایانی خود به سر میبرد، بد نیست نهادهای نظارتی بار دیگر این پرونده را با خود مرور کنند که چرا فدراسیون فوتبال با ریاست مهدی تاج برای یک مربی که مبلغ عُرف آن در اروپا سالانه کمتر از یک میلیون یورو بوده، قراردادی به ارزش حدود 3 میلیون یورو بسته است و چرا از جیب فوتبال ایران رقمی چندصد میلیاردی باید به جیب آقای نجیب برود؟!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رعیت نواز- هزینه های زندگی آن قدر بالاست که جایی برای جریمه های رانندگی نمی ماند و باید مراقب بود با رانندگی خطرناک و تخلفات رانندگی دیگر هزینه ای بر هزینه های زندگی اضافه نشود. شاید به همین دلیل است که در سال های اخیر نرم افزارهایی که محل دوربین های پلیس را نشان می دهند، مورد توجه قرار گرفته است. با این حال در روزهای اخیر رئیس پلیس راهور در مجلس از خرابی 49 درصدی دوربین های ثبت تخلف گفت که باعث واکنش های زیادی در شبکه های اجتماعی شد. در این گزارش سعی می کنیم مطالبی خواندنی درباره دوربین های ثبت تخلف شهری و جاده ای و همین طور ترفندهای اشتباهی که برخی برای فرار از دوربین سرعت سنج پلیس استفاده می کنند، بنویسیم. در ضمن به آن عده ای که از خرابی 49 درصدی دوربین ها ابراز خوشحالی کرده اند هم باید بگوییم که از دوربین هایی که فکر می کنید خراب هستند ،بترسید چون معلوم نیست کدام دوربین درست و کدام دچار نقص فنی شده و ممکن است همان دوربینی که فکر می کنید خراب است تخلفات شما را ثبت و به هزینه های شما اضافه کند، پس پیشنهاد می کنیم همچنان با رعایت قوانین، رانندگی کنید و این گزارش را هم بخوانید :
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
افتتاحیه پر انرژی «خندوانه 8»
در قسمت اول فصل جدید برنامه محبوب شبکه نسیم چه گذشت و رامبد جوان چه وعدههایی به مخاطبان داد؟
مائده کاشیان
بدنهای روغنزده و فیگورهای خاص، شاید اولین تصورهای ذهنی هر فرد در مواجهه با واژه بدنسازی و پرورش اندام باشد اما این همه ماجرا نیست؛ به تازگی فدراسیون جهانی بدنسازی تصمیم گرفته با تلفیق قدرت و زمان، چالش جدیدی را برای علاقه مندان به این رشته ورزشی به وجود بیاورد. این تصمیم که در قالب رشته جدید فیتنس چلنج پا به عرصه حضور رساند، خیلی زود معروف شد و مسابقات نفسگیر خود را در کنار مسابقات جهانی پرورش اندام در اسپانیا برگزار کرد. حال در همین اولین دوره مسابقات، تیم ایران توانست با هدایت «صادق هاشمی» و «رضا سلطانینژاد» در شهرسانتاسوسانای اسپانیا در بخش تیمی طلای آقایان را کسب کند. به بهانه کسب این افتخار، راجع به این رشته جدید که اطلاعات بسیار کمی درباره آن وجود دارد با دکتر «صادق هاشمی»، رئیس کمیته بینالملل فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام که به عنوان داور و مربی در این دوره از مسابقات جهانی حاضر بود، گفتوگو کردیم.
ماجرای تولد رشتهای نوپا در فیتنس
«رشته فیتنس چلنج رشته جدیدی است که فدراسیون جهانی بدنسازی در سال 2021 بنا کرده و برخلاف دیگر مسابقاتش، چالش تناسب اندام و نمایش بدن یا همان فیگور گرفتن را ندارد. به نحوی که ورزشکاران میتوانند از لباسهای ورزشی یا هر ترکیبی به صلاحدید خود استفاده کنند». دکتر هاشمی با این مقدمه میگوید: «این رشته هرچند بسیار نوپاست اما از اعتبار بسیار بالایی برخوردار است. ایران اولین کشور در آسیاست که به این رشته رو آورده و همراه با کشورهایی مانند اسپانیا، فرانسه، مجارستان، رمانی، یونان، مکزیک و مالتا توانست در این دوره از مسابقات حائز مقام شود».
6 آیتم 2 دقیقهای نفسگیر
هاشمی، دارنده مدال نقره مسابقات جهانی درباره جزئیات این رشته جدید میگوید: « فیتنس چلنج از 6 ایستگاه دو دقیقهای تشکیل شده است. در هر آیتم، فرد باید سعی کندحداکثر رکورد ممکن را بزند. این ایستگاهها شامل حرکات معمول باشگاههای بدنسازی یعنی بارفیکس، پرش روی جعبه، حرکت پارالل، حرکت لانچ راهرفتنی، حرکت سیتآپ با وزنه و حرکت برپی با دمبل است. شاخص مهم موفقیت در این رشته، استقامت عضلانی و توان بالای فردی است». مسابقات فیتنس چلنج اولین بار به صورت دو قسمت طلایی و نقرهای برگزار شد. رئیس کمیته بینالملل فدراسیون بدنسازی در توضیح تفاوت سبک طلایی و نقرهای میگوید: «تفاوت این دو در ایستگاههای آن است. مثلا در سبک طلایی حرکت اول، بارفیکس ایستاده است در حالی که در نقرهای حرکت اول بارفیکس خوابیده است و ... » هاشمی که به عنوان اولین داور بینالمللی فیتنس چلنج انتخاب شده، در توضیح این اتفاق میگوید: «تقریبا از سال 80 در فدراسیون حضور دارم و به دلیل سابقه طولانی در امر مربیگری این رشته، داوری و سابقه چندین ساله تدریس آن، توسط فدراسیون جهانی به عنوان اولین داور بینالمللی این رشته انتخاب شدم».
شرایط حضور تیم ملی بانوان فراهم نشد
او درباره وضعیت فنی تیم هم در این دوره از مسابقات میگوید: «مسابقات انتخابی تیم ملی فیتنس چلنج در شهریور امسال برگزار شد که بلافاصله بعد از فرایند انتخابی، افراد تا شروع مسابقات در اردو حضور یافتند. متاسفانه در بخش بانوان به رغم این که نفرات منتخب تیم ملی مشخص شدند ولی شرایط حضورشان در این دوره فراهم نشد اما حتما در مسابقات آسیایی سال آینده که به میزبانی ایران برگزار خواهد شد، بانوان هم همراه با آقایان شرکت خواهند کرد».
هنوز برای این رشته استعدادیابی نداشتیم
«به دلیل تازه بودن این رشته هنوز برنامه استعدادیابی برای آن وجود ندارد البته بدون شک باید برنامهریزیهای لازم صورت بگیرد». مدرس برتر فدراسیون پرورش اندام ضمن گفتن این نکته میافزاید: «کمیته استعدادیابی فدراسیون باید در این زمینه هم برنامه هایی تدوین کند تا در آینده افرادی که دارای استقامت عضلانی بالاتر هستند، بتوانند جذب این رشته شوند. امیدوارم همه علاقهمندان به این رشته به میدان بیایند تا با کمک هم بتوانیم هرچه زودتر این رشته را در ایران معرفی کنیم».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور - فریادهای دلخراش او در بیمارستان هر کسی را در جا میخکوب می کرد. ناله هایش روی تخت اورژانس تکان دهنده بود. چشمش از حدقه بیرون آمده و صورت خون آلودش، صحنه وحشتناکی را به تصویر می کشید، به گونه ای که بسیاری از حاضران توان دیدن آن را نداشتند.
کادر درمانی بی درنگ اطراف او را گرفتند و تلاش های پزشکی برای نجات او از این دردهای هولناک آغاز شد. به گزارش اختصاصی خراسان، این جوان 18 ساله بعد از اقدامات اولیه درمانی و در حالی که اندکی آرامش خود را بازیافته بود، بلافاصله تحت مراقبت های پلیسی قرار گرفت چراکه او هنگام گوشی قاپی از شهروندان موجب مرگ مردی بی گناه شده بود و اتهامات سنگینی داشت. این جوان که خود را «محمد» معرفی می کرد و فریاد می زد «اشتباه کردم» درباره چگونگی وقوع این حادثه وحشتناک گفت: نمی دانم چه خاکی به سرم بریزم. فقط به خاطر وسوسه های یک دوست ناباب به روزی افتادم که آینده و سرنوشتم را تباه کرد و اکنون نه تنها به گفته پزشکان یکی از چشمانم باید تخلیه شود بلکه به آدم کشی هم متهم شده ام. این دزد گوشی قاپ ادامه داد: تا مقطع ابتدایی درس خواندم و پس از آن مشغول کارگری شدم اگر چه درآمد زیادی نداشتم اما در آرامش زندگی می کردم و برای خودم یک دستگاه موتورسیکلت خریده بودم چرا که از دوران نوجوانی عاشق موتورسیکلت بودم. من فقط دوست داشتم موتورسواری کنم و از قوانین هیچ گونه اطلاعی نداشتم تا این که از مدتی قبل یکی از دوستانم مدام مرا وسوسه می کرد و می گفت تا کی می خواهی کارگر مردم باشی و با چندرغاز زندگی کنی؟ موتورسیکلتات را بردار تا با هم کار کنیم. من نمی دانستم چه نقشه ای در سر دارد که ادعا می کند درآمد زیادی خواهیم داشت. خلاصه اولین روزی که با هم قرار گذاشتیم متوجه شدم «مهدی» نقشه هایی برای زورگیری و گوشی قاپی دارد. ابتدا ترسیدم و قصد داشتم عقب نشینی کنم اما غرورم اجازه نداد مرا در محل به عنوان یک ترسو بشناسند، این بود که با او همراه شدم و در بولوار امامت مشهد به پرسه زنی پرداختیم تا طعمه مناسبی پیدا کنیم. مدتی بعد جوانی را در حاشیه خیابان دیدیم که بدون توجه به اطرافش مشغول مکالمه تلفنی بود. «مهدی» با دست به شانه ام زد و گفت سریع از کنارش عبور کن. وقتی نزدیک آن جوان رسیدم ناگهان دوستم گوشی را از دست او قاپید و فریاد زد با سرعت برو. در این لحظه یکی از شهروندان که با موتورسیکلت از آن جا در حال عبور بود با دیدن این صحنه به تعقیب ما پرداخت. مهدی فریاد میزد لعنتی ول کن نیست و سپس از من خواست از بزرگراه به طرف میدان فهمیده بروم. من هم گاز موتورسیکلت را فشردم و با سرعت سرسام آوری خودروها را پشت سر می گذاشتم اما ناگهان پیرمردی را مقابلم دیدم که قصد عبور از عرض خیابان را داشت. اگرچه پایم را روی ترمز گذاشتم ولی فایده ای نداشت و موتورسیکلت واژگون شد. «مهدی» که آن طرف تر افتاده بود، با تهدید قمه و چاقو از محل فرار کرد. من هم قصد فرار داشتم که متوجه شدم یکی از چشمانم چیزی نمی بیند. در همین هنگام رهگذران و رانندگان خودروهای عبوری اطرافم را گرفتند و نتوانستم از آن جا بگریزم. هنوز در فکر راه فرار بودم که ماموران کلانتری آبکوه رسیدند و مرا با اورژانس به بیمارستان انتقال دادند. حالا هم در حالی پزشکان معتقدند باید یکی از چشمانم تخلیه شود که توسط کادر درمانی متوجه شدم پیرمردی که با موتورسیکلت من برخورد کرد، نیز جان خود را از دست داده است و...
حالا نمی دانم سرنوشت و آینده ام پس از این حادثه وحشتناک چه خواهد شد!
گزارش خراسان حاکی است، با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری آبکوه) این سارق آدمکش بعد از انجام عمل جراحی و تخلیه چشم راست به کلانتری هدایت شد و توسط نیروهای زبده دایره تجسس مورد بازجویی های مقدماتی قرار گرفت و به جرایم خود اقرار کرد اما با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای تکان دهنده و با صدور دستوری ویژه از سوی مقام قضایی، متهم این پرونده در اختیار کارآگاهان دایره مبارزه با جرایم خشن پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا تحقیقات گسترده ای برای بررسی ابعاد دیگر این حادثه هولناک صورت گیرد. بنابر گزارش خراسان، گروه ورزیده ای از کارآگاهان با نظارت سرهنگ «جواد میشمست» (رئیس دایره مبارزه با جرایم خشن) رصدهای اطلاعاتی را برای دستگیری همدست فراری این گوشی قاپ خطرناک و بازجویی های تخصصی از وی آغاز
کرده اند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.