مائده کاشیان - پدیده آقازادگی و اصطلاح «ژن خوب» که در 3-2 سال اخیر، مورد توجه مردم و رسانهها بوده، نوروز 98 به سینما و تلویزیون راه یافت و در دو فیلم و یک سریال دستمایه روایت قصه قرار گرفت. منوچهر هادی در فیلم «رحمان 1400»، سعید سهیلی در فیلم «ژن خوک» و علیرضا نجفزاده در سریال «زوج یا فرد» هرکدام از زاویه خاصی به این موضوع پرداختند. در ادامه درباره نگاه این آثار به موضوع آقازادگی و شخصیت آقازادههایشان میخوانید.
ژن خوک
آقازاده کیست؟ «روزبه» با بازی بهرنگ علوی
پدرش کیست؟ پدر «روزبه» فردی به نام «حاج فاضل املشی» است که صاحب مقام و منصب است. او در زندگی شخصیاش خطاهایی کرده که با ظاهر موجهاش تناسب ندارد. در فیلم «ژن خوک» توضیح زیادی درباره پدر داده نمیشود و این شخصیت حتی در فیلم حضور فیزیکی ندارد. تنها چیزی که مخاطب از این شخصیت میبیند، یک عکس است.
شخصیت آقازاده چطور است؟ «روزبه» جوان خوشگذرانیاست که برای تصاحب ثروت پدرش دست به هر کاری میزند و شبیه ژن های خوب مغرور است که با ثروت پدرشان به نان و نوایی رسیدهاند. او به سبک شاخهای مجازی، با نمایش ثروتش، فقیران را تحقیر و در فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میکند فردی را به برملا کردن رازهای زندگیاش تهدید میکند.
نگاه و نقد فیلم به آقازادهاش چیست؟ فیلم «ژن خوک» نسبت به «رحمان 1400» و سریال «زوج یا فرد» نگاه سیاهتری به شخصیت آقازادهاش دارد و تصویر تنفرآمیزی از او نشان میدهد. سعید سهیلی در «ژن خوک» عمدا با شبیهسازی «روزبه» با یکی از آقازادههای پرحاشیه جهان واقعیت، به او کنایه زده، بنابراین تصویر آقازاده «ژن خوک» برای مخاطب ملموس است. اما روی هم رفته ریتم کند، اتفاقات کلیشهای و حتی بیمنطق، به فیلم ضربه زده و گاهی مخاطب را به یاد فیلمفارسیهای قبل از انقلاب میاندازد.
رحمان 1400
آقازاده کیست؟ «اشکان جالوسی» با بازی محمدرضا گلزار
پدرش کیست؟ پدر «اشکان»، «حاج آقا جالوسی» است که مهران مدیری نقش او را بازی میکند. او مانند «حاجی املشی» ظاهر غلطاندازی دارد، تسبیح از دستش نمیافتد و نمونه یک آدم ریاکار است. او با خوردن حق دوست و شریکش به ثروت رسیده و حالا در کار تجارت است. «حاج آقا جالوسی» در دستگاه دولت سمتی ندارد.
شخصیت آقازاده چطور است؟ «اشکان جالوسی» آقازاده بیلیاقت و بیعرضهای است که پدرش برای زندگی او تصمیم میگیرد و هدایتش میکند. «اشکان» غرق در ثروت پدر است و با استفاده از ثروت پدر، ورزش لاکچری سوارکاری را انجام میدهد، به مناسبت تولد دختر مورد علاقهاش، به او لامبورگینی هدیه میکند و مهمانی پرزرقوبرق ترتیب میدهد.
نگاه و نقد فیلم به آقازادهاش چیست؟ «رحمان 1400» نسبت به «ژن خوک» و «زوج یا فرد» نگاه خنثیتری به آقازاده قصه دارد. او مانند «روزبه» و «ناصر» تاثیرگذار نیست. «اشکان» تنها به خرج کردن ثروت پدرش مشغول است و فیلم صرفا تصویری از او و زندگی مرفهاش به نمایش میگذارد که شاید در پایان تنها حسرت مخاطب را به دنبال داشته باشد. «رحمان 1400» که کیفیت قابل قبولی ندارد و تنها با هدف فتح گیشه ساخته شده، با میزان زیاد شوخیهای دوپهلوی جنسی، در صدر جدول فروش قرار گرفته است.
زوج یا فرد
آقازاده کیست؟ «ناصر» با بازی اشکان اشتیاق
پدرش کیست؟ «دکتر کمال شهری» با بازی هدایت هاشمی به عنوان معاون وزیر شناخته میشود اما به نام وزارتخانه اشارهای نمیشود. پدر آقازادهای که در «زوج یا فرد» میبینیم با پدری که دو فیلم دیگر نشان میدهند، شخصیت متضادی دارد. «کمال شهری» نمونه یک مسئول درستکار است، او هرگز از موقعیتش سوءاستفاده نمیکند و حلال و حرام برایش اهمیت دارد.
شخصیت آقازاده چطور است؟ تصویر «ناصر» هم با آقازاده نمونههای سینمایی متفاوت است. او اهل خانواده است و همسر و فرزند دارد. «ناصر» با ظاهر موجهی که برای خود دستوپا کرده، پدرش را گول میزند و مخفیانه ثروتی جمع میکند. او به پشتوانه اسم پدر، امضایش را دو و نیم میلیارد میفروشد، اهل رشوهخواری است و در کار برای سود بیشتر تقلب میکند.
نگاه و نقد فیلم به آقازادهاش چیست؟ «زوج یا فرد» در ابتدا خوب شروع میکند و به خوبی نشان میدهد فردی در موقعیت ناصر تا چه اندازه فرصت دارد از آقازادگیاش بهره ببرد، اما در پایان با تلنگر پدرش تصمیم به جبران میگیرد و نسبت به «اشکان» و «روزبه» تصویر مثبتتری از او ارائه میشود. اصلاح و پشیمانی او در پایان، کمی از جسارت و تیزی تیغ نقد سریال کم کرده است. هرچند که این سریال شخصیت هایی کاملا تکراری با بازی هدایت هاشمی، مرجانه گلچین، مهران غفوریان و یوسف تیموری داشت، اما به لحاظ حالوهوای سیاسی و سوژه به روزی که انتخاب کرده بود، موفق شد توجه مخاطبان را جلب کند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
انتصاری - قطعه«حلالم کن» یکی از قطعههای دقیقه نودی سال 97 محسن چاوشی بود. او این قطعه را برای فیلم سینمایی «ژن خوک» ساخته سعید سهیلی که یکی از فیلمهای اکران نوروزی امسال بود خواند. آهنگ سازی این قطعه کار محسن چاوشی است و عادل روح نواز که پای ثابت اغلب آثار اوست نوازندگی گیتار الکتریک را بر عهده دارد. حال چند هفته پس از انتشار این قطعه و موزیک ویدئوی آن به واسطه اعتراض ترانهسرای این قطعه به حذف نام خود در این اثر، چاوشی باز جنجال آفریده است.
بیخبری از اجرای «حلالم کن»
ماجرا از اعتراض کوتاه فریبا صفرینژاد به حذف نامش از قطعه «حلالم کن» به عنوان ترانهسرا شروع شد. او یک هفته پیش در یک پست اینستاگرامی این موضوع را مطرح کرد اما این خبر آن چنان که باید، مورد توجه قرار نگرفت تا این که او سه روز پیش دوباره به این اقدام اعتراض کرد. او در این متن از چگونگی رسیدن این ترانه به چاوشی گفت و نوشت:«این ترانه را حدود هشت سال پیش داده بودم به محسن چاوشی. هیچ خبری هم دیگر از آن نداشتم. پیگیری هم نکرده بودم. تا سه چهار[سال] پیش، اواخر پاییز ۹۴، مطلع شدم که «حلالم کن» را آقای چاوشی برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد داده است. نوروز ۹۸ دوستی که از ماجرای مجوز نگرفتن این ترانه آگاه بود، در تماسی تلفنی مطلعم کرد که «حلالم کن»، ترانه متن فیلم سینمایی «ژن خوک» است که این روزها در تهران اکران نوروزی دارد! من نه آن فیلم را دیدهام و نه از این که آقای چاوشی کار روی ترانه را تمام کرده و به ژن خوک داده، چیزی میدانستم.»
راههایی که چاوشی نرفت
محسن چاوشی خواننده این قطعه تا لحظه تنظیم این گزارش واکنشی به اعتراض این ترانهسرا نداشتهاست. حال این که اگر اداره ارشاد اجازه اجرای این اثر بدون ذکر صاحب اثر را داده بود، حقوق مولف حکم میکرد که چاوشی به سراغ ترانهسرا برود و از او بپرسد که آیا با شرایطی این چنینی موافق است؟ چنین که پیش از این آثار برخی ترانهسراهای کشور به دلایل مختلف با نام دیگری و گاهی بدون عنوان در تیزر کار استفاده می شد. چاوشی حتی در صورت مخالفت صفرینژاد، میتوانست به سراغ ترانه دیگری برود یا با سفارش ترانه مدنظر به ترانهسرای دیگری راه را برای اعتراض ببندد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
والدین در سنینی که فرزندشان به نوجوانی میرسد با مسائل و مشکلاتی روبه رو میشوند که قبلا وجود نداشته است. نوجوانی سن مرموز شدن، تغییر کردن و تردید است. نوجوان هر ساعت به شکلی متفاوت رفتار میکند، رفتارهایش قابل تحمل نیست و بیشتر تمایل دارد با دوستانش باشد تا با خانواده. او مدام بحث میکند، پرخاشگر میشود، ناسزا میگوید و لج می کند. بله، این خصوصیات و ویژگی های دوره نوجوانی است. او دیگر همان کودکی که با لبخند هرچه از او میخواستید و انجام میداد، نیست. از طرفی شما به عنوان والد نیز نگران هستید که نکند او مشغول کاری شده که عاقبت خوبی ندارد و معمولا فشار و تنش خود را برای پیدا کردن دلایل حالتهای مرموز او بیشتر می کنید. او نیز خواهان استقلال بیشتری است پس واکنش نشان می دهد و معمولا کار به بحث و مشاجره و گاه دعوا و حتی فرار نوجوان از خانه می کشد. در ادامه نکاتی در همین باره مطرح میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بخت بالاخره با خانه پدر شعر نو فارسی در دزاشیب یار شد و شهرداری تهران چند روز قبل این خانه را از مالکش خرید. هرچند شیرینی این خبر را تخریب خانه مادری هوشنگ ابتهاج در رشت که زمزمههای ثبت ملی آن از ماههای پایانی سال گذشته شنیده میشد، تلخ کرد. خانهای که به احتمال زیاد دیدن آوار به جامانده آن، خاطرههای کودکی ابتهاج را در هم میشکند، او را به یاد خانه ارغوان که در آن شعر معروف «ارغوان» را سرود و هنوز خبری از ثبت آن نیست میاندازد و احتمالِ تکرارِ تصاویر این چنینی برای آن.حال که خطر از خانه نیما گذشته بهتر است که کمی از آن بگوییم هرچند غمِ تخریب خانه سایه بر دلمان سنگینی میکند.72 سال پیش، نیما در این خانه که آن زمان خانهای نیمهکاره بود ساکن شد و چهار سال بعد جلال آلاحمد و همسرش سیمین دانشور نیز با خرید زمینی در مجاورت خانه نیما، با او همسایه شدند و به این ترتیب بن بست ارض، خانه امن ادبیات شد. هرچند هوای خانه نیما پس از فروشش به مالکی که قصد تخریب آن را داشت، ابری بود و طی سالهای گذشته با تبدیل شدن آن به محلی برای بیخانمانها و معتادها دیگر رنگ و بویی از روزهای گذشته را نداشت. حال که شهرداری تهران همت کرده و این خانه را پس از درگیری فراوان به قیمت 13.5 میلیارد تومان خریده باید فکری برای رونق دزاشیب کرد. راهکارهایی مانند تبدیل آن به یک پاتوق ادبی همچون گذشته برای شاعران، بازسازی و نمایش آنچه در این خانه گذشته و همچنین استفاده از همجواری این خانه با خانه موزه جلالوسیمین در قالب یک تور فرهنگی و موارد دیگر که با خوش ذوقی میتوان این بنبست را تبدیل به شاهراه بیپایانی برای اتفاقات ادبی و نمایش بخش بزرگی از ادبیات معاصر کرد تا علاوه بر درآمدزایی و برگشت سرمایه به شهرداری، آن را برای خرید خانههای بلاتکلیف بزرگان فرهنگی دیگر هم تشویق کند. اتفاقی که اگر نیفتد این خانه را هم به خانه موزههای ساکنی تبدیل خواهد کرد که در آن از رونق ادبی خبری نیست و تنها خانهای میشوند کنجِ کوچه و محلهای که گهگاه میزبان یک نشست و محل عکاسی است و گاه دلیل تخریب خانههای بلاتکلیف دیگر.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در میان ویدئوهای دردناک و تلخی که از حادثه سیل در شهرهای مختلف کشور در شبکه های اجتماعی منتشر شده و هنوز هم منتشر میشود، ویدئوهایی هم بود که عجیب به دل مینشست و در این روزهای سخت موجب دلگرمی می شد. در میان آنها، ویدئوهایی بود که در آن مردم شهر یا روستایی، کمکهای رسیده را رد میکردند و میگفتند ما دیگر نیازی نداریم، این کمکها را ببرید برای مناطق دیگر. به راستی چه چیزی باعث این مناعت طبع آن هم در این شرایط دشوار میشود؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سبزوار – کلاته/ رئیس اداره حفاظت محیط زیست سبزوار درباره انتشار فیلم سگ آزاری در این شهرستان در فضای مجازی گفت: محتوای این فیلم بیانگر حیوان آزاری نیست؛ اما انتشار این فیلم در فضای مجازی که سبب ناراحتی مردم می شود، کار اشتباهی است.حمید رضا صادقی در گفت وگو با خراسان رضوی افزود: در فیلم منتشر شده به صورت سنتی جلوی بینی یک قلاده سگ را داغ می کنند که از شیوع بیماری ها پیشگیری کند.وی گفت: پس از انتشار این فیلم با وجود این که سازمان حفاظت محیط زیست متولی حیوانات اهلی نیست، از سوی سازمان به شهرستان ابلاغ شد و از طریق انجمن حمایت از حیوانات این حیوان را تحویل گرفتیم.وی گفت: صاحب حیوان مذکور بابت انتشار این فیلم عذرخواهی کرد و حتی فیلم عذرخواهی وی در فضای مجازی منتشر شده است.
داغ کردن بینی حیوانات مورد تایید دام پزشکی نیست
رئیس شبکه دام پزشکی سبزوار نیز در این خصوص به خراسان رضوی گفت: داغ کردن بینی حیواناتی همانند سگ، گاو، الاغ و ... برای جلوگیری از بیماری ها از زمان های گذشته رایج بوده و به نوعی از درمان های سنتی و قدیمی است.ولی ا... جغتایی افزود: هم اکنون نیز برخی از افراد مانند گذشته از این روش برای جلوگیری از بیماری ها در دام و حیوانات استفاده می کنند و این روش به هیچ عنوان مورد تایید دام پزشکی نیست.وی روش داغ کردن بینی حیوانات برای جلوگیری از بیماری ها را روشی خشن دانست و بیان کرد: بهترین روش و شیوه مدرن برای حیوانات این است که بر اساس نوع بیماری باید برای درمان اقدام شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اعتراضات مردمی در سودان که از چهارماه پیش در واکنش به گرانی نان و سوخت آغاز شده بود، نوید این را می داد که موج دوم اعتراضات مردمی در کشور های عربی پس از هشت سال برای ایجاد اصلاحات دوباره کلید خورده است. اعتراضاتی که مرزهای این کشور را درنوردید و موج آن تا الجزایر هم رسید وبه برکناری و نامزدنشدن مجدد عبدالعزیز بوتفلیقه برای انتخابات ریاست جمهوری انجامید. پس ازاین رویداد بود که اعتراضات آرام شهروندان سودانی به اوج خود رسید و مطالبه آن ها از اعتراضات اقتصادی به ناکارآمدی و فساد دستگاه حاکم تغییری جدی کرد.
اما سرعت در این تغییر مطالبات شاید یکی از عوامل اصلی چشم انداز مبهم و تا حدی ناامید کننده این اعتراضات باشد. چرا که مردم این کشور بدون کسب تجربه از اعتراضات هشت سال گذشته در حالی که برنامه و آلترناتیوی برای دولت البشیر نداشتند خواستار کناره گیری وی شدند. در این میان ارتش این کشور که در هفته منتهی به کودتا در مقابل حملات پلیس ضد شورش به مردم نقش «پلیس خوب» را بازی می کرد، قدرت را به یک باره در دست گرفت و با برکناری عمرالبشیر واعلام سه ماه وضعیت فوق العاده عملا انقلاب مردم را به حاشیه راند. آن هم در حالی که از یک سو مردم سرگرم کناره گیری البشیر و نه کل دستگاه حاکم بودند و از سوی دیگر چهار ماه اعتراض، دولت البشیر را در موضع ضعف قرار داده بود. دولتی که سه دهه پیش با حمایت اخوان المسلمین از ژنرال عمر البشیر، علیه صادق المهدی کودتا کرد و به قدرت رسید. در این مدت حکومت 30 ساله البشیر با چالش های بسیاری مواجه بود .در سال 2011 با برگزاری یک همهپرسی سودان جنوبی از سودان جدا شد. ریشه این جدایی به جنگهای داخلی این کشور باز می گشت. این موضوع سبب شد سودان 75 درصد از درآمدهای نفتی خود را از دست بدهد. وضعیتی که بر بحران های بی شمار دولت او افزود و عملا دست وی را در مقابل قدرت های منطقه ای و جهانی درازترکرد.
از طرفی، تحریم های اقتصادی از سوی آمریکا500 میلیارد دلار به کشور سودان آسیب زده است. با این که تحریم ها برداشته شده اما آثار آن درکوتاه مدت نشان داده نشد. طبق آمار رسمی اعلام شده بیکاری در کشور سودان 21 درصد است و آمار غیر رسمی میزان آن را 50 درصد نشان می دهد، همچنین تورم 70 درصدی گزارش شده است. این وضعیت اقتصادی ودرآمدی، منطق سیر چرخش های سیاسی عمر البشیر و حرکت های سینوسی عجیب او از منتهی الیه یک طیف به طیف دیگر طی سال های گذشته را با هدف جذب ودریافت کمک های مالی از این طیف ها نشان می دهد .عمر البشیر که با حمایت اخوانی ها بر سر کار آمده بود، برای سرپا نگه داشتن دولت، به کشورهای نفت خیز ضد اخوان حاشیه خلیج فارس، همچون عربستان و امارات نزدیک شد. سودان برای کسب درآمد چهار هزار سرباز به یمن اعزام کرد و از سویی عربستان وعده کمک های مالی به خارطوم داد . اما سعودی ها به دلیل تحمل هزینه های سنگین در جنگ یمن به وعده های خود عمل نکردند. البشیر هر چند به نظامهای کهنه عربی تعلق داشت، اما تفاوتهایی با آنها به ویژه در سیاست خارجی داشت. همین مسئله خارطوم را گاه و بیگاه در تعارض با بلوک عربی عربستان قرار میداد که در مسائل متعدد خود را نشان داد. هر چند بشیر در چند سال اخیر به ویژه پس از کودتا در مصر به این بلوک نزدیک شد، اما فاصله خود را تا حدودی حفظ کرد. فاصله ای که باعث رنجش محور ریاض ـ ابوظبی شده بود. سفر رئیس جمهور سودان به سوریه در دسامبر سال 2018 و دیدار با بشار اسد بر این نارضایتی افزود. اما ماجرا به همین جا ختم نشد. اواسط ماه ژانویه در حالی که یک ماه از اعتراضات می گذشت البشیر به قطر که با او اشتراکات اخوانی دارد سفر کرد. در این میان، نگاه سودان به سمت ترکیه و قطر برای کسب درآمد از جمله واگذاری جزیره«سواکن»هم نتیجه نداد و تنها سبب شد که خشم بیشتر سعودی ها برانگیخته شود.اگر چه هنوز به قوت نمی توان نقش خارجی در این کودتا را محتمل دانست اما حداقل سکوت ریاض در این تحولات بر سرعت حرکت ارتش که اکنون شاهد اوج گیری اعتراضات مردمی است و احتمال می داد سررشته امور از دستش خارج شود، برای برکناری البشیر افزود. بنابراین آن چه در این کشور روی داده انقلابی ناتمام بوده که نظامیان با موج سواری بر اعتراضات مردمی عمرالبشیر را از قدرت ساقط کردند و خود بر مسند قدرت نشستند. فارغ از صحت گفتار «شورای نظامی» که اعلام کرده تنها طی یک دوره گذار دو ساله عهدهدار مدیریت کشور خواهد بود، باید گفت ارتش تا هر مدتی که بخواهد قدرت را در دست داشته باشد، با همان چالش های البشیر روبه روست، چالش هایی که اکنون اعتراضات مردمی را هم باید به آن افزود.به نظر می رسد سودان هنوز تا رسیدن به ساحل آرامش راه درازی در پیش دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد حقگو
روزنامهنگار اقتصادی
بازار خودرو در حالی قدم به سال جدید گذاشت که هنوز برای خیلی ها، افزایش تا بیش از دو برابری قیمت ها در بازار، به معمایی تبدیل شده است. مگر می شود در ظرف چند ماه، قیمت خودرو تا بیش از دو برابر افزایش بیابد؟ مگر خودروهایی که ما آن را به نام ارزان قیمت می شناسیم، چقدر وابسته به نرخ ارز هستند؟ و مگر گفته نمی شد که مثلاً قیمت واقعی پراید فلان است و بهمان؟ پس چه شد؟ این ها سوالاتی است که این روزها در ذهن خیلی ها شاید بچرخد. البته واقع ماجرا هم این است که در ماه های اخیر آن قدر روند قیمت ها سریع بوده که هنوز خیلی ها منتظرند تا شوک به وجود آمده، برطرف شود و قیمت ها به روال سابق برگردد. اما این ها تا چه حد، امکان پذیر است؟
شعله ور شدن تحریم و افت تولید و فروش خودروسازان
سال گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام و تهدید تحریمی که در آبان ماه عملی شد، ابتدا جرقه افزایش قیمت ها زده شد. در این راستا، خودروسازان خارجی و در راس آن ها رنو و پژو از ایران خارج شدند، نرخ ارز افزایش یافت و خودروسازان برای تامین قطعات وارداتی خودرو و نیز پوشش هزینه های خود که روز به روز بالاتر می رفت، دچار مشکل شدند. چرا که شورای رقابت با توجه به فرمول اصولی خود در تعیین قیمت خودروهای پرتیراژ (زیر 45 میلیون تومان)، اجازه افزایش قیمت، به تناسب رشد هزینه های مستقیم و غیر مستقیم حاصل از افزایش نرخ ارز را به آنان نمی داد. این روند به کاهش تولید و فروش خودروسازان منجر شد.
آمارهای رسمی 9 ماهه نشان می دهند که به عنوان مثال فروش داخلی سایپا و ایران خودرو به ترتیب 20 و 45 درصد و تولید این دو خودروساز نیز به ترتیب افت 27 و 36 درصدی داشته است. (جداول زیر جزئیات بیشتری از این وضعیت را نشان می دهند)
افزایش قیمت خودرو در بازار
از سوی دیگر، اتفاقات فوق در حالی رخ داد که در حاشیه این بازار، نقدینگی های سرگردان زیادی وجود داشت. با توجه به شرایط موجود و رشد نرخ ارز، این نقدینگی های سرگردان نیز برای در امان ماندن از کاهش ارزش دارایی ها به تقاضای معمول خودرو اضافه شدند. بدین ترتیب رشد تقاضای شدید در این بازار به دلیل فعالیت قبلی دلالان و نیز تقاضاهایی از جنس سرمایه گذاری، به این بازار شکل گرفت و قیمت خودرو ملغمه ای شد از بهای تمام شده کارخانه، سود بازرگانی منصفانه خودروسازان و فعالان رسمی بازار، سود ناشی از دلالی و سفته بازی و حباب قیمتی ناشی از کاهش عرضه.
در مجموع عوامل یادشده، رشد قیمت بیش از 2 برابری خودروها در بازار نسبت به کارخانه را رقم زدند. به طوری که برای نخستین بار، قیمت پراید در بازار به نرخ های نجومی 45 تا 50 میلیون تومان رسید. این تفاوت قیمت در خودروهای با دوز قطعات وارداتی بیشتر، بیشتر دیده شد.
جاماندن شورای رقابت از قیمت گذاری خودروهای پرتیراژ
به موازات افزایش قیمت خودروها در بازار، سال گذشته یک اتفاق قابل توجه در نظام قیمت گذاری خودروهای ارزان قیمت نیز افتاد و آن تغییر مرجع قیمت گذاری برای خودروهای به اصلاح پر تیراژ بود. بدین ترتیب شورای رقابت از راس تنظیم گری بازار خودروهای پرتیراژ که انحصار در آن ها به چشم می خورد، توسط ستاد تنظیم بازار کنار زده شد و سازمان حمایت جای آن را گرفت. با این کار منطق قیمت گذاری رسمی خودروها تغییر کرد.
در این جا بد نیست نگاهی به دلایل این تغییر مرجع قیمتی بیندازیم. دلیل اصلی در این زمینه را می توان در مکانیزم و فرمول تعیین قیمت خودروهای پرتیراژ در این شورا دانست. طبق اعلام شورای رقابت، خودروهای انحصاری تولید داخل طبق فرمول زیر قیمتگذاری میشدند:
قیمت سال جدید = قیمت سال گذشته + قیمت سال گذشته × (نرخ تورم سالانه نهادههای خودرو + بهرهوری موردانتظار از خودروسازان + تابع تغییر شاخص کیفیت خودرو)
همان گونه که مشاهده می شود، در فرمول فوق، به طور عادی، قیمت به طور سالانه برای خودروسازان تعیین می شد و البته برای تغییر آن در مدت زمان کمتر از یک سال، نیاز به این بود که خودروسازان مدارک لازم در حوزه تغییر قیمت نهاده های تولید، بهره وری مورد انتظار و تغییرات شاخص کیفیت خودروهای تولیدی خود را ارائه دهند. به عبارت دیگر این فرمول تلاش دارد تا با اتصال قیمت خودرو به بهره وری وکیفیت تولید خودروهای داخلی، خودروسازان را وادار به رشد کیفی تولیدات و ساختار نابه سامان خود (که در ادامه به آن ها اشاره خواهیم کرد) کند. با این حال، واقعیات صنعت خودروی کشور، در سال های گذشته نشان داده است که عوامل مختلفی نظیر حمایت های سیاسی دولت از اشتغال (حدود 550 هزار نفری صنعت قطعه و در مجموع 880 هزار نفری صنعت خودرو- به گفته یکه زارع مدیر عامل ایران خودرو) و تولید این واحدها آن هم با توجه به تحریم های موجود، عملاً منجر به رشد کیفی قابل قبول خودرو از این مسیر نشده است.
در این شرایط بود که سال گذشته و پس از این که نرخ ارز و هزینه های خودروسازان افزایش قابل توجهی یافت، این شورا، دستورالعمل تنظیم قیمت خودروهای انحصاری را به رئیس جمهور ارائه داد. با این حال، قیمت های اعلامی تغییرات زیادی نسبت به سال گذشته را نشان نمی داد! موضوعی که با فرض محاسبه صحیح، با شرایط خاص و کلان صنعت خودرو که شرح آن داده شد، همخوانی نداشت.
سازمان حمایت پشت فرمان قیمت گذاری خودروهای پرتیراژ
پس از کنار رفتن شورای رقابت، سازمان حمایت، جای این شورا را در قیمت گذاری خودروهای پرتیراژ گرفت. سازمانی که با توجه به نفوذ وزارت صمت در ساختار خودروسازان، فلسفه وجودی آن برای تنظیم قیمت خودرو اساساً محل اشکال است. با این حال، این سازمان اعلام کرد که برای قیمت گذاری خودروهای پرتیراژ، صرفاً صورتهای مالی حسابرسیشده، اسناد و مدارک مثبته، سهم مواد، دستمزد، سربار، انرژی و همچنین قیمت های ارائه شده از سوی قطعه سازان و مواردی از این دست، قیمتها را محاسبه و تعیین میکند. همان گونه که مشاهده می شود، سیستم قیمت گذاری این سازمان، صرفاً متکی به هزینه ها و بهای تمام شده خودروسازان است و قید و بندهای کیفی و بهره وری خودروسازان از این فرمول نسبت به فرمول شورای رقابت جدا شده اند. البته وزارت صمت دستورالعملی را برای تعیین قیمت خودروها تا حداکثر زیر 5 درصد قیمت بازار، اعلام کرد که به نظر می رسد تا پایان سال گذشته، برای برخی خودروهای پرتیراژ این فرمول چندان مورد عمل قرار نگرفت.
رکود معاملاتی بازار، افزایش عرضه و افت نسبی قیمت خودرو
پس از تغییر مرجع قیمت ها، بازار خودرو شاهد روند نسبتاً نزولی قیمت ها بوده است. چرا که افزایش قیمت رسمی به همراه بعضاً شروط محدودکننده خودروسازان برای خریداران خودرو، از یک سو سود دلالی را در بازار کم کرده است. حتی برخی متقاضیان واقعی خودرو نیز با توجه به قیمت های جدید، از بازار خارج شده اند. از سوی دیگر، تمایل خودروسازان را برای عرضه افزایش داده که حداقل حباب قیمتی را در این بازار محدود کرده است. همین موارد باعث شده تا به عنوان مثال، قیمت پراید که در اوج خود در ماه های پایانی سال قبل به بین 45 تا 50 میلیون تومان رسیده بود، هم اینک به حدود 42 تا 46 میلیون کاهش یابد. روند بازار هم اینک به گونه ای است که به تازگی موتمنی، رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو، پیش بینی کرده است که در صورت ادامه عرضه خودرو از سوی خودروسازان شاهد پایین آمدن قیمت خودرو در بازار و کارخانه خواهیم بود به طوری که ممکن است حتی قیمت پراید به حدود 37 میلیون تومان نیز برسد.
افت قیمت تا کجا ادامه خواهد یافت؟
منطق اقتصادی حکم می کند که با فرض نظارت دقیق بر هزینه های تولید خودروسازان، قیمت رسمی خودرو تا نزدیک قیمت تمام شده خودروها کاهش یابد و با افزایش عرضه، قیمت ها در بازار نیز به این سو هدایت شود. با این حال، سوال و ابهامی که هم اینک وجود دارد این است که قیمت تمام شده خودرو چقدر است؟ متاسفانه تاکنون سازمان حمایت، اسناد یا خبری را به طور رسمی در این باره منتشر نکرده است. با این حال، آخرین صورت های مالی خودروسازان و نیز برخی گزارش های رسمی، ابعادی از این قضیه را روشن می کند. در این جا به عنوان مثال نگاهی به قیمت تمام شده پراید طبق آمارهای رسمی می اندازیم.
شواهدی درباره قیمت تمام شده پراید
صورت های مالی منتشر شده از سوی سایپا در 9 ماهه نخست سال 97 نشان می دهد که در این مدت، این شرکت 103 هزار و 590 دستگاه پراید را به قیمت 18 میلیون و 779 هزار تومان به فروش رسانده و مبنای قیمت گذاری این محصولات نیز شورای رقابت بوده است. بااین حال، همین صورت ها کل بهای تمام شده این تعداد خودرو را 2721 میلیارد و 691 میلیون تومان اعلام کرده است که با تقسیم این رقم بر تعداد فروش رفته، متوسط بهای تمام شده فروش هر دستگاه پراید در 9 ماهه 97، چیزی در حدود 26 میلیون و 273 هزار تومان به دست می آید.
آمارهای فوق همچنین حاکی از آن است که تعداد فروش در پاییز سال گذشته نسبت به ابتدای سال، روند نزولی داشته و لذا می توان نتیجه گرفت که بهای تمام شده مواد و ملزومات تولید، عمدتاً متکی بر نرخ های ماه های ابتدایی تر سال بوده اند. به عنوان مثال، این شرکت تنها در آذرماه 97، 5720 دستگاه خودرو تولید و تعداد 2552 دستگاه نیز به فروش رسانده است.
از سوی دیگر نگاهی به روند بهای برخی از مواد اولیه مصرفی خودروسازان نشان دهنده این است که نرخ این مواد اولیه در آبان سال 97 نسبت به اسفند 96، حداقل 1.5 و حداکثر 2.2 برابر شده است. جدول زیر به نقل از مرکز پژوهش های مجلس جزئیات این افزایش را نشان می دهد.
با توجه به متوسط 26 میلیون تومانی قیمت تمام شده پراید در 9 ماه سال قبل و نیز افزایش حداقل 1.5 برابری مواد اولیه خودرو نسبت به ابتدای سال، باید گفت که هیچ بعید نیست بهای تمام شده یک پراید، چیزی در حدود ارقامی باشد که در اواخر سال گذشته در فروش های فوری مورد عمل قرار می گرفت. سایپا این نرخ را در اواخر سال، در حدود 37 میلیون تومان بیان کرده بود. این رقم به تازگی توسط نعمت بخش دبیر انجمن خودروسازان نیز تایید شده است. جالب این جاست که همان طور که در بالا اشاره شد، رئیس اتحادیه نمایشگاه داران خودرو نیز تداوم عرضه خودرو را منجر به کاهش بیشتر قیمت و به عنوان مثال رسیدن قیمت پراید (در بازار) به همین رقم اعلام کرده است.
در مجموع باید اذعان کرد که در فضایی که بهای تمام شده خودروها همچنان مکتوم مانده است، افزایش بهای تمام شده خودروها قطعی است و بازگشت قیمت خودرو به نرخ های قبل از گرانی های سال قبل، بسیار بعید است. ضمن این که با توجه به روند قیمت مواد اولیه که در بالا اشاره شد، می توان تخمین هایی درباره افزایش 1.5 برابری قیمت تمام شده خودروها داشت.
آیا قیمت خودرو باز هم می تواند پایین تر بیاید؟
از آن چه بدان اشاره شد، می توان بیان کرد که مشکل صنعت و بازار خودرو در ماه های گذشته در سه محور کلی به شرح زیر خلاصه می شود که اتخاذ سیاست های مناسب در این راستا می تواند به کاهش قیمت خودرو در سطح بازار و نیز رقابتی کردن آن در سطح صنعت منجر شود.
نامتناسب بودن قیمت تمام شده خودرو با قیمت فروش خودروسازان: که شرح آن مفصل گفته شد و هم اینک با فرمول سازمان حمایت، به نظر می رسد تا حدی حل شده است.
ساختار های غلط صنعت خودرو
این مطلب صحیح است که با افزایش قیمت، بهای تمام شده خودرو برای خودروسازان جبران، عرضه بازار تقویت و قیمت های بازار تا نزدیک قیمت تمام شده خودروسازان کاهش می یابد، اما هم اینک این سوال مطرح است که آیا قیمت تمام شده خودروسازان، یک قیمت رقابتی است یا نه؟ پاسخ به این سوال با توجه به شواهد موجود، به احتمال زیاد مثبت نخواهد بود. در این زمینه گزارش مرکز پژوهش های مجلس شواهد آشکاری مبنی بر ساختار نامناسب شرکتی خودروسازان را نشان می دهد. طبق گزارش شماره 16377 این مرکز با عنوان «بررسی آشفتگی ها در بازار خودرو و راه حل های فوری تسویه بازار»، به رغم اجرای سیاست های اصل 44 و اگر چه سازمان گسترش و نوسازی صنایع، تنها 14 درصد از سهام ایران خودرو و 17.3 درصد از سهام سایپا را در اختیار دارد، اما نحوه چیدمان اعضای هیئت مدیره این دو شرکت به نوعی در اختیار دولت و دولتی است. به طوری که از 5 عضو هیئت مدیره هر یک از شرکت های ایران خودرو و سایپا، به ترتیب سه و چهار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم با دخالت دولت منصوب می شوند.
به طور خلاصه نیز، هم اینک ترکیب سهامداران سایپا نشان می دهد که 35 درصد از سهام این شرکت در اختیار دولت و شرکت های دولتی، 42 درصد در اختیار سهامداران زیر مجموعه و تنها 23 درصد در اختیار دیگر سهامداران است. در ایران خودرو نیز 26 درصد سهام در اختیار دولتیها وشبه دولتی ها، 23 درصد در اختیار سهامداران زیر مجموعه و 51 درصد در اختیار دیگر سهامداران است.
لذا باید گفت: فضای شبه دولتی موجود شرکت های خودروسازی، واگذاری سهام متقاطع شرکت ها و به نوعی ادغام آن ها به صورت یک کلاف پیچ در پیچ، هم اینک باعث ایجاد یک فضای رانتی و غیر رقابتی در صنعت خودروی کشور شده است. به طوری که طبق صورت های مالی خودروسازان تا انتهای آذر 97، زیان انباشته دو خودروساز بزرگ کشور به بیش از 10 هزار میلیارد تومان رسیده است.
ناکارآمدی های ساختاری خودروسازان به وضوح در تصمیمات، اهداف، چشم انداز، راهکارهای اجرایی، کیفیت محصولات و انتصاب مدیران این شرکت ها نمایان است. موضوعاتی که به همراه چالش های کلان اقتصادی و سیاسی نظیر نرخ ارز و تحریم ها، افت بهره وری آن ها را رقم زده است.
به عنوان مثال در زمینه حرکت به سوی تولید انبوه، برخی آمارهای منتشر شده در سال های اخیر به مقایسه تعداد خودروی تولیدی در شرکت های منتخب خودروسازی داخلی و خارجی به ازای هر نفر نیروی کار پرداخته اند. در این زمینه گزارش خبرگزاری میزان در سال 95 حکایت از فاصله زیاد بهره وری نیروی کار در دو خودروساز بزرگ کشور با خودروسازان بزرگ دنیا دارد. خودروسازانی که به سختی برای جا باز کردن در بازار جهانی با یکدیگر رقابت می کنند. اما در بازار داخلی و با وجود دیوارهای تعرفه ای و ظرفیت های زیاد در بازار خودرو، این موضوع خیلی کمتر وجود دارد.
لذا باید گفت هم اینک لزوم رقابتی کردن فضای بازار خودرو در کشور احساس می شود و اگر در سال های گذشته نیز سیاست گذاران صنعت خودروی کشور به جای سرکوب قیمت ها، فضا را به سوی رقابتی کردن بازار می بردند، خودروسازان هم اینک به جای چانه زنی بر سر قیمت ها، به بهبود کیفیت محصولات خود می پرداختند. همچنین در شرایط کنونی، انتظار شفاف سازی قیمت تمام شده خودروها از سوی سازمان حمایت، دست کم برای زدودن فرضیه سوء استفاده احتمالی خودروسازان از فضای بازار وجود دارد.
ساختار غلط بازار خودرو
این موضوع نیز خود را در فضای سفته بازی بازار خودرو نشان می دهد. جایی که بر خلاف سایر کالاهای معمول، خودرو به راحتی با انگیزه های سفته بازانه خریداری می شود و در شرایط تورمی بازار، به قیمت های بالاتر به فروش می رسد. در کنار برخی اقدامات برای مهار سفته بازی از طریق محدود کردن طرح های فروش خودروسازان، باید گفت که لزوم به کارگیری ابزار قوی تری مانند مالیات بر معاملات مکرر (پس از آرام شدن بازار خودرو- برای جلوگیری از تشدید قیمت ها) در این بازار احساس می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خاطرهنویسی و سفرنامهنویسی در دوره قاجار، رونق فراوانی داشت؛ شاهد ما بر این مدعا، تعدد آثار این حوزه است که امروزه در اختیار ما قرار دارد و میتواند شواهدی از ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی این دوره تاریخی را در اختیار ما بگذارد. اینکه چرا چنین رویکردی در دوره قاجار باب شد را باید در میل و علاقه سلاطین این دودمان، به ویژه ناصرالدینشاه قاجار برای ثبت خاطرات روزانه جستوجو کرد. یکی از مهم ترین خاطرات روزانه برجا مانده از دوره قاجار، خاطرات قهرمانمیرزا سالور، ملقب به «آجودان حضور» و «عینالسلطنه» است. این خاطرات که به گفته زندهیاد دکتر ایرج افشار، مصحح آن، مفصلترین خاطرات روزانه عصر قاجار و بلکه تاریخ ایران محسوب میشود، در برگیرنده اطلاعات بسیار ارزشمند و ذیقیمتی از دوره قاجار است. «عینالسلطنه»، برادرزاده ناصرالدینشاه بود و به عنوان یک شاهزاده تراز اول، میتوانست به راحتی در دربار حضور یابد و شاهد شکل گیری و بروز بسیاری از وقایع باشد. قهرمانمیرزا، عمری نسبتاً طولانی یافت و در مهرماه سال 1323، بدرود حیات گفت. خاطرات او، افزون بر اطلاعاتی درخور توجه از اوضاع سیاسی و اجتماعی دوره قاجار، در برگیرنده زوایای کمتر دیده شدهای از زندگی سلاطین این دودمان است. در این بین، خاطرات عینالسلطنه از دوران جوانیاش و حضور در دربار ناصرالدینشاه، بسیار خواندنی و نشان دهنده ویژگیهای شخصیتی و رفتاری این شاه قاجار است؛ شاهی که حدود 50 سال بر این کشور حکومت کرد و هر آنچه خواست، انجام داد.
اسباب تفریح قبله عالم!
یکی از تفریحات ناصرالدینشاه هنگام گشت و گذار، دست انداختن اطرافیان و وادار کردنشان به انجام کارهایی بود که بلد نبودند. وقتی خنده او شروع میشد، اطرافیان حق نداشتند تکان بخورند تا خنده و قهقهه شاه تمام شود. قهرمانمیرزا، ذیل خاطرات مورخ 18 ذیالحجه سال 1305(5 شهریور 1267) مینویسد: «به اتفاق آقای عمادالسلطنه سوار شدیم. امروز روز آش است ... اعلیحضرت قدرقدرت همایونی در صدر جلوس فرموده بودند. عمله طَرَب [هم] بودند. تمام ملتزمین رکاب نشسته و مشغول پاک کردن(پوست کندن) کدو و بادمجان بودند. ذات همایونی فرمودند: کی آمدی؟ عرض کردم: دیروز. اذن جلوس دادند. در زیر دست حضرت والا نشستم. فرمودند: کدو پاک کنید! ... بسیاری کدو پاک کردم. از بس که چاقو بد بود، تمام دستم را تول کرد(تاول زد) ... اسباب خنده زیاد اعلیحضرت همایونی شد.»
پاچهخواری هنگام هوا کردن بالون
ناصرالدینشاه به اختراعات جدید علاقه نشان میداد و مشاهده کار آن ها، یکی از اقسام تفریح و سرگرمی وی هنگام تفرج در بیرون قصر بود. این اختراعات، عموماً از سوی فرنگیها به ایران آورده و به نمایش گذاشته میشد. عینالسلطنه که خود شاهد یکی از این برنامهها بوده است، مینویسد: «یک شنبه، هشتم - ... امروز بالون در بیرون دروازه شمیران در حضور مبارک هوا میکنند ... بیست دقیقه گذشت، بالون حاضر شد. در نشیمنگاه خود نشست. یکی تپانچه در کردند. بالون را ول کرده به هوا بلند شد. مثل گلوله تند میرفت.» اما ظاهراً ناصرالدینشاه از بالون هواکردن خوشش نیامد و اضطراب وجود او را فراگرفت. قهرمان میرزا مینویسد: «اعلیحضرت وحشت غریبی کردند ... گاهی بالا را نگاه میکردند، گاهی فحش میدادند که چادر را خلوت کنید که اگر روی ما بیاید دَر برویم! گاهی دیرک چادر را پناه خود قرار میدادند ... آجودان مخصوص هم لاینقطع ذکر میگفت و همانطور که رسم اوست تعجب میکرد و حرفها میزد ... طوری همه ادنی و اعلی در چادر به هم ریخت و اطراف شاه را گرفتند و صداها بلند کرده به خیال خود چیزها برای آرامش شاه میگفتند که سگ صاحبش را نمیشناخت. تمام هول شاه محض این بود که مبادا [بالون] از بالا روی ایشان بیفتد!»
عزل و نصبهای گربه شاه!
یکی از رفتارهای عجیب و غریب ناصرالدینشاه که گاه طاقت اطرافیان او را طاق میکرد، توجه به «ببری خان»، گربه مخصوصش بود. این گربه، در تمام تفریحات و گردشهای شاه، او را همراهی میکرد و کار به جایی رسیده بود که حتی در انجام امور حکومتی و قضایی هم دخالت داشت.
عینالسلطنه مینویسد: «این گربه به اندازهای تقرب داشت که به تحریر راست نمیآید. مثلاً اگر استدعای عفو واجبالقتلی را میکردند و آن عریضه به گردن گربه انداخته به حضور روانه میکردند، فوراً عفو و اغماض و ازدیاد مرسوم و مواجب و منصب، جوابش بود. اگر عزل حاکمی یا صاحبمنصبی که از آن معتبرتر و کاریتر نبود، میکردند، فوراً معزول و مغضوب میشد. گربه متصل مشغول صدارت و عزل و نصب بود و در حقیقت امور دولتی تماماً به دست او میگذشت. هر وقت گربه ناخوش میشد، حکما و اطبا، حتی دکترهای فرنگی میآمدند و معالجات میکردند. گربه در بستر نرمی مثل حریر خوابیده و جمعی از متعلقین، از خانم و کنیز و نگهبانهای مخصوص از آن پرستاری میکردند.» قهرمانمیرزا نقل کردهاست که یک بار شاه، برای درمان «ببریخان»، 10 هزار تومان خرج کرد و لابد در این بین، بساط سوءاستفاده از علاقههای عجیب و غریب شاه، برای همه اطرافیان طمّاع وی، گسترده بود. در چنین شرایطی بود که به روایت عینالسلطنه، استاد یوسف نجارباشی، با پرداخت دویست تومان، به درجه سرهنگی و سرتیپی نظام مفتخر میشد و بر اساس درجه اعطایی، از خزانه مملکت مواجب میگرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شامگاه پنج شنبه ضلع غربی میدان بسیج به میزان 3 متر نشست کرد؛ این پنجمین مورد نشست زمین طی دو هفته اخیر بود؛ نشست زمین در تقاطع بولوارهای شهید ساجدی و جانباز ، خیابان 17 شهریور، تقاطع هنرور و هدایت و نشست زمین در حیاط یک منزل مسکونی در خیابان آیت ا... عبادی، برخی از موارد نشست زمین طی روزهای اخیر در مشهد است که افزایش آن نگرانی های مردم و شهروندان را به دنبال داشته و سوالاتی را نیز مطرح می کنند. این که دلیل افزایش موارد نشست زمین در مشهد چیست؟ آیا این اتفاق به بارندگی های اخیر نیز مربوط است؟ مشکل زیرساخت های شهری وجود دارد که شاهد افزایش این موارد در شهر هستیم؟ مدیریت شهری چه رویکردی برای جلوگیری از افزایش این گونه حوادث در شهر مشهد دارد؟ این سوالات و جزئیات دیگری از موارد نشست زمین در مشهد را در گفت و گو با مسئولان شهری پیگیری می کنیم.
فعال شدن بخشی از قنات های قدیمی و ایجاد معضلی برای شهر
برای بررسی جزئیات موارد نشست زمین که از ابتدای امسال تاکنون رخ داده است، با محمد شیدایی رئیس اداره پدافند غیرعامل شهرداری مشهد گفت و گو می کنیم. وی می گوید: تعداد نشست زمین رخ داده در مشهد نهایت 5 یا 6 مورد بوده است، در این زمینه تمامی دستگاه ها پای کار آمده اند و چند مورد جزیی نشست را هم شهرداری سامان دهی کرده و مشکل خاصی در پی نداشته است. شیدایی می افزاید: در سطح شهر مشهد تعدادی قنات داریم که مربوط به سال ها پیش است و خشک شده است. به ویژه در بافت های فرسوده و نقاط قدیمی مشهد با توجه به بارندگی های شدید که به تازگی رخ داده، آب به داخل زمین نفوذ کرده و باعث شده است بخشی از قنات ها فعال شود و معضلی را برای شهر رقم زده است. وی تاکید می کند: این فرونشست ها خیلی مشکل آفرین نیست اما در هر صورت شهروندان مراقب باشند و با نیروها همکاری های لازم را داشته باشند و از نزدیک به تماشای حادثه ننشینند.
حسین نژاد: از دلایل فرونشست ها خبر ندارم
در ادامه درباره این احتمال که فرونشست ها به دلیل ضعف در زیرساخت های شهری باشد، با معاون شهرسازی شهرداری مشهد گفت و گو می کنیم که حسین نژاد در پاسخ به «خراسان رضوی» می گوید: من از دلایل این فرونشست ها خبر ندارم و اگر توضیحی بدهم قاعدتا اشتباه می شود.
جزئیات دلایل نشست زمین از زبان معاون شهردار
اما سرپرست معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد نیز در گفت و گو با «خراسان رضوی» از دلایل رخدادهای اخیر فرونشست زمین در مشهد می گوید.
خلیل ا... کاظمی با اشاره به این که مشکلات زیادی در کنار هم باعث ایجاد فرونشست زمین می شود، اظهار می کند: درفرو نشست زمین که در بولوار ساجدی اتفاق افتاد، مقداری قنات پیدا کردیم، قنات هایی که سال ها پیش بوده و استفاده ای از آن ها نمی شده یا در همان مسیر باغ ها، کانال هایی حفاری و چاه ها پر شده و اثرش باقی مانده است و بعد از این که یک سری فعالیت های عمرانی در مسیر انجام می شود، زمین نشست می کند.وی می افزاید: اما در محور میدان بسیج، قنات نبوده، بلکه دو حوضچه بوده که مربوط به کانال های مخابرات و شرکت آب و فاضلاب است، طی بارندگی ها، آب در داخل حوضچه ها تجمع کرده و از داخل آن به زیر آسفالت رفته و خاک زیرآسفالت را شسته و باعث نشست آسفالت در آن قسمت شده است. همکاران ما تا جایی که امکان داشت خاک برداری و بتن تزریق کردند و یک سری کابل ها و شبکه های آب و فاضلاب نیز در حال تعمیر است.
ضعف در زیرساخت ها و تاسیسات شهری قابل انکار نیست
سرپرست معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد در خصوص احتمال وجود مشکلات زیرساخت های شهری در بروز پدیده فرونشست می گوید: این که زیر ساخت ها و تاسیسات شهری در نقاط مختلف شهر، دچار فرسودگی شده و به نوعی در طی سال های مختلف در حوزه مربوط به تعمیر و نگهداری به صورت ویژه به آن نپرداختند مربوط به تمامی سازمان های خدماتی است و مسئله قابل انکاری نیست.
وی تاکید می کند: باید تمامی امکانات شرکت های خدماتی در سطح شهر را به نوعی شناسایی کنیم و با برنامه ریزی اقدام شود تا از این موارد جلوگیری به عمل آید.
تاکید بر احداث تونل انرژی
کاظمی راه حل اصولی برای برون رفت از این وضعیت را احداث تونل انرژی می داند و می گوید: مجموعه ای از فعالیت های شرکت های خدماتی در این مسیر باید دخیل باشند تا یک تونل که تمامی ضرایب ایمنی را داشته باشد، احداث شود. در میدان شهدا و اطراف حرم درخصوص احداث تونل انرژی اقدام شده است و تمامی شرکت های خدماتی از داخل تونل انرژی، کابل ها و لوله های خود را عبور داده اند.
وی تصریح می کند: اما دو مشکل در این زمینه وجود دارد؛ یکی این که هزینه احداث کانال های تونل انرژی زیاد است و دستگاه ها پای کار نمی آیند و این دو مورد هم فقط با هزینه شهرداری انجام شده است و نکته دوم این که نگهداری تونل های انرژی از نظر ایمنی و تعمیر و نگهداری به متولی نیاز دارد که هنوز متولی آن مشخص نشده است و دستگاه ها درخصوص این موضوع همکاری لازم را ندارند. کاظمی می افزاید: به بیان دیگر، این که بازرسی، نظافت و... تونل انرژی در اختیار کدام مجموعه باشد، تا حدودی مشخص نشده است و موارد مربوط به پدافند غیر عامل نیز باید مشخص شود.وی اظهار می کند: نیاز به تصمیم گیری دقیق داریم تا تمامی دستگاه ها روی کار تمرکز کنند. احداث تونل های انرژی در درازمدت هزینه های دستگاه های خدماتی را کاهش می دهد اما متاسفانه هنوز به صورت جدی در این موضوع، به جز دو موردی که در میدان شهدا و اطراف حرم اجرا کردیم، مورد دیگری صورت نگرفته است.
مردم نگران نباشند
کاظمی تصریح می کند: به هرحال مردم نگران نباشند بعید می دانم نشست های این چنینی مشکل خاصی را ایجاد کند.
خبر مرتبط
حفره میدان بسیج بتن ریزی و آسفالت شد
معاون حمل و نقل وترافیک و سرپرست معاونت فنی وعمران شهرداری مشهد با اشاره به حفره ایجاد شده در بخشی از میدان بسیج گفت: با بتن ریزی در محل حفره و با انجام آسفالت مسیر بازگشایی می شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شهرداری مشهد، کاظمی افزود: ساعت 10 شامگاه پنج شنبه در بخشی از ضلع جنوب غربی میدان بسیج حفره ایجاد شد که با توجه به عمق سه متری آن برای بررسی بیشتر مسیر مسدود شد و تیم های عملیاتی در محل حاضر شدند. وی اظهار کرد: بعد از بررسی ، بتن ریزی برای پر کردن حفره انجام شد. وی تاکید کرد: با بررسی های انجام شده نشست مسیر هیچ گونه ارتباطی به تونل های قطار شهری نداشته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی از صدور رای متهمان پرونده موسوم به «تعاونی اعتبار اعتماد ایرانیان» خبر داد و گفت: دادگاه برای متهمان این پرونده مجازات حبس طولانی مدت، شلاق، اقامت اجباری و رد مال در نظر گرفته است.
به گزارش میزان،حجت الاسلام والمسلمین مظفری اتهام عمده این افراد را علاوه بر تخلفات متعدد؛ «مشارکت در اخلال عمده و کلان در نظام اقتصادی کشور اعلام کرد . این کار از طریق وجوه کلان به صورت قبول سپرده اشخاص حقیقی و تصاحب و حیف و میل اموال مردم، توأم با مشارکت در کلاهبرداری با توسل به شیوهها و مانورهای متقلبانه و امیدوار کردن مردم به امور واهی، اشتغال غیرمجاز به عملیات بانکی» انجام شده است.
بر این اساس متهم ردیف اول محمد مهدی پورسلیمی، به لحاظ نقش برجستهای که در تعاونی اعتبار اعتماد ایرانیان به عنوان رئیس هیئت مدیره داشته و به عبارتی سردستگی تخلفات و عناوین مجرمانه را در تعاونی مزبور برعهده داشته، به تحمل ۲۰ سال حبس (از مجازات تعزیری درجه ۲) و تحمل ۷۴ ضربه شلاق تعزیری در انظار عمومی و اقامت اجباری در یکی از شهرستانها به مدت دو سال محکوم شد.
متهم ردیف دوم احمد حیدری فرزند محمدعلی به لحاظ نقشی که در تعاونی اعتبار اعتماد ایرانیان داشته و به رغم این که فاقد صلاحیت علمی و تخصص لازم بوده مسئولیت مهمی را پذیرفته و بسیاری از اقدامات غیرقانونی با امضای وی انجام شده است به تحمل ۱۲ سال حبس (از مجازات تعزیری درجه ۳) و تحمل ۵۰ ضربه شلاق تعزیری در انظار عمومی محکوم شد.متهم ردیف سوم این پرونده علی محمد کریم پور کلاته منار فرزند عباسعلی نیز به لحاظ نقشی که در تعاونی اعتبار اعتماد ایرانیان داشته و به عنوان فرد مورد اعتماد متهم ردیف اول در بسیاری از اقدامات خلاف قانون و تشویق مردم به تجمعات مؤثر بوده است به تحمل ۱۸ سال حبس (از مجازات تعزیری درجه ۲) و تحمل ۷۰ ضربه شلاق تعزیری در انظار عمومی محکوم شد.
دیگر متهمان ردیف چهارم و پنجم و ششم احمد حاجی زادگان شعرباف فرزند عباس، محمدعلی زنده دل فرزند عبدا... و مهدی حسام فرزند علی اصغر، هر چند میزان تأثیر آنها در بروز نتیجه از دیگر متهمان کمتر بوده است و لیکن به لحاظ اقداماتی که در زمینه اهداف تعاونی اعتبار اعتماد ایرانیان انجام دادهاند و بسیاری از تخلفات و اقدامات خلاف قانون با امضای آنها صورت پذیرفته است، هر یک به تحمل ۱۰ سال حبس (از مجازات تعزیری درجه ۴) و تحمل ۴۰ ضربه شلاق تعزیری در انظار عمومی؛ محکوم شدند.
متهم ردیف هفتم جمال لاری یزدی فرزند کاظم نیز به تحمل ۱۱ سال حبس (از مجازات تعزیری درجه ۳) و تحمل ۴۵ ضربه شلاق تعزیری در انظار عمومی؛ محکوم شد.
بر اساس رای صادر شده همچنین کلیه متهمان به رد اموال به دست آمده ناشی از جرم و فعالیت در تعاونی اعتبار ایرانیان پس از احراز موضوع و ضبط اموال محکوم شده اند.
رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی در پایان گفت: رأی صادر شده، قطعی و غیرقابل اعتراض است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حوالی ساعت 14:10 پنج شنبه در کیلومتر ۳۰ محور ساوه- تهران یک دستگاه اتوبوس بنز ۳۰۲ با یک دستگاه پژو ۴٠۵ و پس از آن با دو دستگاه پراید، یک دستگاه رانا و یک دستگاه پژو ۴۰۵ دیگر برخورد کرد.
رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور ناجا با بیان این مطلب افزود:در پی این حادثه دو تن در پژو ۴۰۵ اول و پنج تن در پژو ۴۰۵ دوم کشته شدند.وی افزود:اتوبوس مذکور سرویس مدرسه فوتبال بوده که با ۴۰ مسافر از رباط کریم به امیرآباد در حال حرکت بود.پس از تصادف تمام سرنشینان اتوبوس برابر گزارش های اولیه از اتوبوس تخلیه میشوند و همزمان پژو ۴۰۵ دوم آتش گرفته و اتوبوس نیز متعاقبا آتش میگیرد.در این حادثه ۱۴ تن نیز مجروح میشوند که چهار تن در بیمارستان بستری هستند.
در همین حال به گزارش فارس فرمانده انتظامی شهرستان رباطکریم نیزگفت : راننده اتوبوس حادثه اتوبان تهران_ساوه که "س ح"نام دارد، با بیاحتیاطی باعث برخورد سپس انفجار خودروها شده بود دستگیر شد.معاون کلانتری ابوطالب با اشاره به حادثه اخیر که در حوزه استحفاظی این کلانتری رخداده بیان کرد: راننده مذکور فاقد گواهی نامه است و تا زمان اتمام تحقیقات در بازداشت به سر میبرد .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خبر ساعت 5:30 عصر چهارشنبه 21 فروردین ماه کوتاه بود و یک عکس داشت. عکسی شبیه یک دونات نارنجی در پس زمینهای سیاه رنگ. همیشه دربارهاش میگفتند چون تاریک است، قابل مشاهده نیست. فکر نمیکردیم هیچ وقت هیچ عکسی از آن ثبت بشود اما حالا همین عکس شده است شانس جدی دریافت نوبل فیزیک امسال. سیاهچالهها همیشه به دلیل ماهیت مرموز و ناشناختهشان مورد بحث و پرسش بودهاند. مفهومی که خیلیها، آن را بیشتر تخیلی و نه علمی میدانستند و هر وقت نامی از آن میشنیدند، خرده میگرفتند که درباره چیزی که حتی دیده نمیشود چطور این همه نظریه و حرف وجود دارد. تا امروز تمام تصاویری که از سیاهچالهها در اینترنت پیدا میشد، تصاویر شماتیکی بود که با اطلاعات دانشمندان و تخیلات گرافیستها شکل گرفته بود. عکسهایی خوش آب و رنگ از چیزی که «اینشتین» و «استیون هاوکینگ» دربارهاش حرفها و نظریات زیادی داشتند. حالا اما این تصویر تار و کم رنگ شاید به اندازه تصویرهای ساختگی توجهمان را جلب نکند اما واقعیترین چیزی است که از سیاهچالهها داریم. تصویری که از آن در آستانه پنجاه و هشتمین سالگرد فتح فضا توسط انسان به دست آمد و احتمالا مقدمهای برای کشف شگفتیهای جدید درباره کیهان خواهد بود. 58 سال پیش در این روزها بشر توانست به فضا برود و حالا عکسی از رمزآمیزترین جرم کیهان گرفته است. در این پرونده درباره سیاهچالهها، ماهیتشان و تلسکوپهایی که توانستند این عکس مهم و تاریخی را ثبت کنند برای شما میگوییم.
2- دو رنگ با دو مفهوم متفاوت: بخش روشن تر به رنگ نارنجی، نشان دهنده موادی است که در دام گرانش سیاهچاله گرفتار شده اند، ناحیه ای قرص مانند از گاز داغ چرخان به گرد سیاهچاله. این تصویر شاید در نگاه اول بسیار غیر واضح و معمولی به نظر برسد اما طبق گفته «کارلوس موداس» مدیر پروژه افق رویداد، تاریخ علم و انسان شناسی به دو دوره قبل و بعد این تصویر تقسیم می شود.
40-چهل میلیارد کیلومتر قطر سیاهچاله: قطراین سیاهچاله نزدیک به 40 میلیارد کیلومتر است، چیزی در حدود سه میلیون برابر قطر زمین. این ابعاد از کل منظومه شمسی ما هم بزرگ تر است که باور کردنش هم سخت است! تصویر به دست آمده از سیاهچاله مرکز کهکشان، بخشی سیاه رنگ دارد که دقیقا همان مرز افق رویداد و خود سیاهچاله است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.