
«بانوی دریا» دست از سر دریا برنمیدارد و بهتازگی موفق شد برای چهارمین بار نام خود را وارد کتاب رکوردهای جهانی گینس کند. «الهام اصغری» شناگر زن پرافتخار ایرانی، سالهاست که با رکوردشکنیهایش خبرساز میشود. او در جدیدترین رکوردشکنی خود یک قایق کایاک ۱۵ کیلویی همراه با وزنه ۴۰ کیلوگرمی را حمل کرد و توانست رکورد مرد انگلیسی را بیش از ۴۰ دقیقه ارتقا دهد. اما این اولین بار نبود که «اصغری» یک رکورد جهانی را به نام ایران ثبت میکرد و نامش وارد کتاب گینس می شد. او سه بار دیگر هم با رکوردشکنی شنا در آبهای آزاد با دستهای بسته و ... موفق به کسب این افتخار شده بود. «الهام اصغری» متولد سال ۱۳۶۰ در تهران و دارای مدرک کارشناسی در رشته معماری است. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام با او درباره رکوردهای گینسیاش، تمرینات، نگاه جالبش به دریا و تاثیرات شنا بر سبکزندگیاش گفتوگو کردیم.
همیشه به رکوردهای جدید فکر می کنم
به عنوان اولین سوال از او میپرسم که آیا این رکوردشکنیها و ثبت اسمتان در کتاب گینس باز هم ادامه خواهد داشت که میگوید: «شنا برای من فقط جذاب نیست، در واقع برای من عشق است. شما وقتی عاشقانه یک هدفی را دنبال میکنید، تمام زندگیتان همان هدف میشود و زمانی که به آن میرسید، سر از پا نخواهید شناخت و خیلی خوشحال خواهید شد. من برای شکستن هر رکوردی که تا امروز موفق به ثبت آن شدم، خیلی تلاش میکنم. بیشتر هم دوست دارم رکورد آقایان را بشکنم تا قدرت بانوان ایرانی را به رخ جهانیان بکشم. هر وقت لینک قبولی رکوردم در کتاب گینس می رود، هیچوقت به این فکر نکردم که این رکوردشکنیها را تمام کنم. برعکس، به این فکر بودم که یک اتفاق جدید را مجدد دنبال کنم و از فردایش دوباره شروع میکنم. بنابراین از فردای شکستن هر رکوردی به این فکر میکنم که چه رکورد جدیدی بزنم و برنامه تمرینیام برای رسیدن به هدف جدید را تنظیم میکنم. خیلی برایم مهم است که هدفهایم را دنبال کنم. خیلیها به من گفتند که دیگر این رکوردشکنیها را تمام کن اما وقتـی میبیـنم که دارم این راه را باز میکنم که هـمـه جـهـانیان بگویـند بـانـوان ایرانی در زمینههای مختـلف مـوفـق هستند، بیشتر عاشق شنا میشوم.»
از 5 سالگی شناگر شدم
از او میپرسم چه شد که به شنا و شناگری علاقهمند شدید؟ از چند سالگی و چطور استعدادتان را کشف کردید؟ «اصغری» در پاسخ میگوید: «من از 5 سالگی شنا میکردم و از 18 سالگی، مربی شنا و غریقنجات شدم. وقتی برای اولین بار به دریا رفتم، ساعت طولانی در آن شنا کردم و سپس به پیشنهاد پدرم به دنبال این رفتم تا رکورد شنای دریایی را بزنم. اولین بار، یک کیلومتر، 2 کیلومتر، 3کیلومتر و کیلومترهای مختلفی شنا کردم. من صبح به دریا رفتم و ظهر برگشتم. وقتی برگشتم این ایده را پدرم به من داد و گفت وقتی این همه توانایی داری، چرا نمیروی این ها را ثبت کنی؟ حالا سالهای زیادی است که به آموزش شنا میپردازم. سالهای طولانی هم در ذهنم بود که رکوردهای جهانی در رشته شنا به نام یک ایرانی ثبت کنم.»
روزی که لقب «بانوی دریا» را به من دادند
از او درباره اولین رکوردی که در ورزش شنا به نام خودش ثبت کرده، میپرسم که میگوید: «من زمانی که وارد آب شدم نه از لحاظ ذهنی و نه از لحاظ فیزیکی فکرش را نمیکردم که یک روز بتوانم رکورددار جهان و آنهم رکورددار رشتههای آقایان شوم و در ضمن تبدیل به اولین زن ایرانی شوم که در کتاب رکوردهای گینس چهار بار اسمم ثبت شود. با این حال، تقاضای اولین رکورد شنای دریاییام در سال 87 برای مسافت 10 کیلومتر بود که این رکورد را زدم و 2 کیلومتر هم بیشتر شنا کردم و رکوردم 12 کیلومتر شد. در ضمن با این رکوردشکنی اولین شناگر آبهای آزاد استقامتی ایران شدم. زمانی که این رکورد ثبت شد، خبرنگارهای زیادی ماجرا را پوشش دادند و به من لقب بانوی دریا را دادند.»
ماجراهای شکستن 4 رکورد گینسی
«رکورد اخیری که از من در گینس ثبت شد، حمل قایق کایاک با وزنه 40 کیلویی برای مسافت 5 کیلومتری در زمان 2 ساعت و 40 دقیقه بود که تا قبل از آن در اختیار «واتسون» مرد انگلیسی قرار داشت. من رکورد او را 44 دقیقه جابهجا کردم یعنی من این مسیر را در یک ساعت و 58دقیقه شنا کردم و چهارمین رکورد گینسی خودم را به نام یک ایرانی ثبت کردم.» از او درباره اولین، دومین و سومین رکورد گینسیاش هم میپرسم که اینطور توضیح میدهد: «اولین رکوردم را در سال 2017 ثبت کردم. البته از سال 2013 تا 2017 دنبال این بودم که چطور رکوردم را در گینس ثبت و مراحل آن را پیگیری کنم یعنی اگر شرایط مهیا بود، اولین رکوردم را در همان سال 2013 ثبت میکردم. تمام آن مدت به صورت تک و تنها، تلاش کردم و تقریبا همه داراییهایم را فروختم تا بتوانم پیگیر این علاقهام باشم. در سال 2017 رکورد یک آقای ایتالیایی را شکستم که 10 سال رکورددار شنا با دستهای بسته بود. من رکورد او را در کیلومتر بالاتر و زمان کمتر شکستم. در سال ۲۰۱۹ برای بار دوم توانستم با ارتقای این رکورد، نامم را در گینس به ثبت برسانم. برای ثبت رکورد گینسی سومم هم از کنارک تا چابهار با یک کتف بسته شنا کردم که در اختیار یک مرد بلغارستانی با 5 ساعت و 13 دقیقه بود که من 15 دقیقه آن را کاهش دادم.»
بارها خطر مرگ در دریا
از بیخ گوشم گذشته است
از او میپرسم که تا حالا تجربهای داشتید که خطر غرقشدن در دریا شما را تهدید کند؟ از چالشهای شنا در آبهای آزاد چه مواردی یادتان مانده که «اصغری» میگوید: «خاطرات زیادی در دریا داشتم. چون من تنها به دریا میروم و در آن جا تمرین میکنم، بدون هیچ پلاژ اختصاصی و ...، هربار که به دریا میروم نمیدانم که برمیگردم یا نه. هیچ قایقی همراهم نیست که از من مراقبت کند. بارها خطر مرگ در دریا از بیخ گوشم گذشته است. مثلا قایقها و جتاسکیهایی که در دریا هستند، نمیدانند من آن جا هستم. بارها پیش آمده که اگر مراقب نبودم، یک جتاسکی با سرعت با من برخورد میکرده و کارم را تمام میکرده است. برای همین رکورد آخرم چون باید در دریا شنا میکردم و قایق حمل می شد، یادم هست که در زمان اردویم، دریا اصلا آرام نمی شد و من رفتم در رودخانه بابلسر تمرین کردم که دیدم بوی بدی میآید و بعد متوجه شدم که متاسفانه آب فاضلاب به آن ریخته میشود. بعد از 3 شب، از خواب پریدم و دیدم که گلویم خیس است. گوشم خونریزی کرده بود و من حتی چند روز بیمارستان بستری شدم. گوشم چرک کرده بود و نزدیک مخچهام شده بود که اگر دیرتر به پزشک مراجعه میکردم، خطرناکتر می شد. الان یک سال است که هنوز گوشم سوت میکشد و یکی از گوشهایم تقریبا نمیشنود. بارها هم شده در تور ماهیگیری گیر کردم، به گله عروس دریاییها خوردم وسط دریا و ... که هرکدام خطرات زیادی دارد.»
روزی 10 کیلومتر میدوم و 7 کیلومتر شنا میکنم
از «اصغری» میخواهم که درباره تمریناتش که پیشنیاز اصلی ثبت چنین رکودهایی بوده، برای ما بگوید. او که نخستین بانوی ایرانی است که توانسته رکوردی را در شنا به نام خودش ثبت کند، میگوید: «من روزانه 10 کیلومتر تمرین دو دارم و یک روز در میان تمرین شنا دارم، 6 یا 7 کیلومتر شنا میکنم. پنجشنبهها یا جمعهها هم قله درکه تا توچال را کوهنوردی میکنم. اما وقتی در اردو باشم، برنامهام کلا فرق میکند و بیشتر میشود. مثلا در رکوردشکنی اخیرم، تمرین وزنه هم داشتم تا دستهایم موقع شنا و حمل قایق نگیرد. در اردوها، صبحها 10 کیلومتر دوچرخهسواری هم اضافه و بعدازظهرها تمرینهای شنایم بیشتر میشود تا به رکورد مد نظرم نزدیکتر شوم. تمرینات خیلی سختی دارم.»
در اردوهایم، روزی 3بار ناهار میخورم
«درباره تغذیهام هم باید بگویم در زمانی که اردو هستم، روزی 3 بار ناهار میخورم چون برای اجرای بخشهای مختلف و بهطور کلی شنا خیلی کالری مصرف میکنم. ما شارژی نیستیم که به برق بزنند و شارژ بشویم بنابراین غذاهایم باید سالم و چندین وعده در روز باشد. این را هم می خواهم بگویم که در تمام این رکوردشکنیها و ثبت نامم در گینس، تک و تنها این اتفاقات را رقم زدم. صفر تا صد ثبت رکوردهایم به عهده خودم بوده است. از تمرینات، هزینههای مالی، پیگیریهای اداری، بررسی جدول جذر و مد دریا، ارسال مدارک گینس و ... بر عهده خودم است. البته عزیزانی من را در این مسیر همراهی کردند که حامی مالی من بودند، آقای فنایی، فتحاللهی، عطاردیان، سلیمانزاده، تیموری، خاکپور و خطیبی که در این مسیر من را حمایت کردند در حدی که کارم راه بیفتد و بخشی از هزینههایم را پرداخت کردند.
برای ثبت این رکوردها
طلاها و خودرویم را فروختم
از او میپرسم که آیا ثبت این رکوردها برایش عواید مالی هم داشته یا نه؟ که میگوید: «این رکوردشکنیها در شنا هیچ درآمد مالی برایم ندارد. از آن طرف هزینههای اردو، مکملها، تجهیزات و ... بسیار زیاد بوده و گاهی از پدر و مادر و حامی های مالی ام گرفتم اما در این راه همه داراییها و چیزهایی را که داشتم فروختم تا بتوانم به هدفم برسم. همه طلاها و خودرویم را فروختم. البته امیدوارم از لحاظ مالی برایم یک روزی برگشت داشته باشد اما من چون عاشق شنا هستم، به برگشت آن پول فکر نمیکنم. من از لحاظ معنوی به چیزهایی که میخواستم رسیدم، این که نامم در تاریخ شنای ایران ماندگار شود، این که رکوردهایی در گینس به نام کشورم ایران ثبت شود، اینکه به هموطنانم یادآوری کنم که اگر خودشان را باور کنند میتوانند موفق شوند و برای رسیدن به هدف، آدم باید از خیلی چیزها بگذرد. من از استراحت گذاشتم، گاهی از کنار خانواده بودن گذشتم، از داراییها گذشتم، بیوقفه تلاش کردم و زمان گذاشتم. الان خوشحالم چون هیچ بدهکاری به خودم ندارم و یک اتفاق تاریخی را رقم زدم و این ماجراها برای من صدها میلیون دلار ارزش دارد.»
فیلم زندگیام در زمان رکوردشکنیام ضبط شد
در سال ۱۴۰۰ یک فیلم سینمایی به نام «اورکا» درباره «الهام اصغری» به تهیهکنندگی طهورا ابوالقاسمی و مهتاب کرامتی و کارگردانی سحر مصیبی ساخته شد. او در این باره میگوید: «من در دریا زمانی که داشتم رکورد شنا با یک کتف بسته را از کنارک تا چابهار میزدم، فیلم سینمایی زندگیام در حال ضبط بود. من داشتم رکورد میزدم و همزمان فیلم مستند زندگیام داشت ساخته میشد و در حال ضبط بود. این فیلم داستان کامل زندگی من است و حتی یک پلان هم به آن اضافه نشده است. داستان به دریا رفتنم و تمام مشکلاتی که من از شروع رکوردشکنیها داشتم، در این فیلم به تصویر کشیده شده است. این فیلم در جشنواره قطر، جایزه بهترین فیلم از نظر مخاطب را گرفت.»
دریا خانه دوم من است
او دریا را بسیار الهامبخش دانسته و بارها درباره تاثیرات شناکردن روی سبکزندگی و شخصیت اش صحبت کرده است. از او در این باره میپرسم که میگوید: «من در آب، واقعا آرام هستم و احساس میکنم که آن جا خانه دومم است. ایدههای زیادی در دریا به ذهنم میرسد. دریا آرامش زیادی به من میدهد، هر وقت یک مشکلی دارم اگر بتوانم در دریا شنا کنم، آرام میشوم. حتی همین که به دریا نگاه کنم، یک آرامش خاصی برایم به ارمغان میآورد. من در دریا شعر میگویم، بعد از این که از آب بیرون میآیم یک دفترچه دارم و آنهایی را که در ذهنم مانده ،یادداشت میکنم. هم این کتاب شعر و هم کتاب داستان زندگیام را به زودی میخواهم به چاپ برسانم.»
اگر حمایت می شدم
40 رکورد گینسی داشتم
این شناگر که تا امروز 4 رکورد را به نام خودش در گینس ثبت کرده، در پایان صحبتهایش میگوید: «اگر من حمایت میشدم، این همه سال طول نمیکشید که 4 رکورد بزنم و تا امروز 40 رکورد زده بودم که همهاش در گینس ثبت شده بود. تمام رقبای من در جهان، تمام انرژیشان را معطوف به شنا و شکستن رکورد میکنند اما من باید انرژیام را به چندین بخش تقسیم کنم از ارتباط با گینس، هزینههای مالی و ... بگیرید تا برنامهریزی برای اردوها و تمریناتم. باور کنید اینها انرژی بیشتری از من حتی از شنا کردن گرفته وگرنه موفقیتهای بیشتری در این سالها کسب کرده بودم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پس از «دسته دختران» که اولینبار در چهلمین جشنواره فجر رونمایی شد و امسال همزمان با عید فطر به نمایش درآمد، یکی دیگر از آثار حاضر در جشنواره چهلم یعنی «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی نیز قرار است به زودی اکران شود. علاوه بر این فیلم، کمدی «شهر هرت» ساخته کریم امینی، «عروسی مردم» به کارگردانی مجید توکلی و «تصور» اثر علی بهراد نیز تا چند روز دیگر به چرخه اکران اضافه خواهند شد. کدام ستارهها و چهرههای محبوب با این فیلمها در راه سینما هستند؟
نازنین بیاتی
دو فیلم کمدی «سگبند» و «شادروان» با بازی نازنین بیاتی، نوروز 1401 اکران شدند و اکنون این بازیگر «عروسی مردم» را در نوبت اکران دارد. این فیلم مانند «سگبند» از جنس کمدیهای تجاری نیست و گروه بازیگران پرستارهای ندارد، اما فضای سرخوش و شاد فیلم میتواند برگ برندهای برای آن باشد. مجید توکلی که فیلم «متولد 65» را در کارنامه دارد، سال 98 این فیلم را تولید کرده است. نازنین بیاتی به همراه شکیب شجره بازیگران اصلی فیلم هستند و احترام برومند و زهرا داوودنژاد نیز در آن حضور دارند. بیاتی سال گذشته با «سگبند» در رتبه سوم پرفروشترین فیلمها حاضر بود و جایگاه خوبی در گیشه داشت. او با «شادروان» نیز موفق شد مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و از 17 خرداد نیز با «عروسی مردم» به سینما میآید.
پژمان جمشیدی
مدتی پس از اکران کمدی «بخارست»، پژمان جمشیدی با فیلم کمدی جدیدی به سینما میآید و با «شهر هرت» حضور خود را روی پرده سینماها تمدید خواهد کرد. پژمان جمشیدی در این فیلم برای اولینبار با کریم امینی همکاری کرده و با چهرههایی مانند شبنم مقدمی و بابک کریمی همبازی بوده است. جمشیدی تا به حال با مسعود اطیابی در کمدیهای گیشهای مانند «تگزاس»، «دینامیت» و «بخارست» همکاریهای موفقی داشته است، اکنون باید دید اولین کار او با امینی چه سرانجامی در گیشه خواهد داشت. این ستاره سال گذشته با فیلم تلخ «علفزار» تحسین مخاطبان را برانگیخت و در گیشه پاییز با «بخارست» صدرنشین بود، اگر «شهر هرت» به فروش بالایی دست پیدا کند، موفقیتهای جمشیدی ادامهدار خواهد شد. محبوبیت این بازیگر نزد مخاطبان، شانس فروش خوب «شهر هرت» را بالا میبرد و کریم امینی در ساخته قبلی خود «فسیل» موفق شده تماشاگران را به سینما بکشاند، بنابراین ساخته جدید او یکی از شانسهای گیشه تابستان محسوب میشود. «شهر هرت» پس از پایان نمایش «سه کام حبس» اکران خواهد شد.
لیلا حاتمی
لیلا حاتمی سالهای اخیر روی پرده سینماها غایب بوده. او اواخر شهریور 98 با فیلم «مردی بدون سایه» به سینما آمد و پس از آن در دوران شیوع کرونا، خرداد 99 با «حکایت دریا» به سینمای آنلاین رسید. او طی دو، سه سال اخیر در فیلمهایی مانند «قاتل و وحشی»، «پیرپسر»، «نبودن»، «زمانی برای ابدیت» و «تصور» ایفای نقش کرده و از میان آنها قرار است «تصور» ساخته علی بهراد به زودی اکران شود. این فیلم خرداد 1401 در بخش هفته منتقدین جشنواره کن به نمایش درآمد و حالا پس از یک سال از نیمه خردادماه در سینماها اکران میشود. «تصور» بیشتر در فضای خیابان و یک تاکسی میگذرد و علاوه بر لیلا حاتمی، مهرداد صدیقیان نیز در فیلم حضور دارد. با توجه به فضای خاص «تصور»، بعید است ساخته بهراد به فروش عجیب و غریبی دست یابد. اگر لیلا حاتمی از بازی در «دسته دختران» انصراف نداده بود، اکنون او به جای نیکی کریمی با این فیلم روی پرده سینما حاضر بود، اما این اتفاق رخ نداد و اکنون لیلا حاتمی با «تصور» در راه سینماست.
محسن کیایی
فیلم «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی اولینبار سال 1400 در چهلمین دوره جشنواره فجر رونمایی شد و حالا پس از تقریبا یک سال و نیم قرار است رنگ پرده را ببیند. محسن کیایی در این فیلم یکی از نقشهای مکمل را برعهده دارد و با تورج الوند که زمان بازی در این اثر چهره جدیدی بود و هنوز در «اتاقک گلی» ایفای نقش نکرده بود، همبازی شده است. کیایی در «نگهبان شب» نقش یک مهندس ساختمان را برعهده دارد که مسئولیت نگهبانی از ساختمانی را به جوانی به نام «رسول» (تورج الوند) میسپارد. محسن کیایی که آخرینبار خرداد 1401 با «بیصدا حلزون» روی پرده سینما دیده شده بود و با این فیلم حضور موفقی در گیشه نداشت، با ساخته میرکریمی به سینما بازمیگردد. «نگهبان شب» مضمونی عاشقانه دارد و به موضوعات اقتصادی و اجتماعی نیز میپردازد. رضا میرکریمی در چهلمین جشنواره فجر، برای این فیلم جایزه بهترین کارگردانی را از آن خود کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جواد نوائیان رودسری – امروز، دوم خردادماه، صدمین سالروز تولد مردی است که بیشک فرهنگ ایران سخت مدیون اوست؛ ماحصل یک قرن زیستن استاد دکتر محمدعلی موحد که خوشبختانه هنوز سایهاش بر سر فرهنگ و فرهنگدوستان مستدام است، آثاری بس گرانقدر و میراثی بس سترگ است که اهل فضل را در هر رَسته و رشتهای مینوازد و برای هر طالبی، مطلوبی دارد. استاد موحد، در کنار دانش گسترده حقوقی، تاریخی و ادبیاش، با عرفان و فلسفه بیگانه نیست و ظرف پاکیزهای که این دانشها را در آن عرضه میکند، یعنی قلمِ توانمندِ سادهنویسِ رخشندهاش، کار انتقال دانش و معرفت را از جاده مکتوباتِ غنیِ وی، سادهتر کرده. 100 ساله شدن استاد موحد، برای همه اهالی فرهنگ شادیآور است و باعث شادمانی. دیروز، یک روز مانده به سالروز تولد استاد، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، جشنی غافلگیرانه برایش برگزار کرد و امروز، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با همکاری مجله بخارا و جمعی از صاحبنظران عرصههای گوناگون علم و ادب و فرهنگ، جشن تولد محمدعلی موحد را برگزار میکند. استاد موحد، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و شاید به همین دلیل، دوستان و همکارانش در این مرکز علمی و فرهنگی، پیش از دیگران دست به کار شدند و سلام او به قرنِ جدید زندگیاش را جشن گرفتند. دکتر غلامعلی حداد عادل در جشن دیروز، سخن از ویژگیهای شخصیتی استاد موحد به میان آورد و گفت: «در کنار جنبه علمی و ذوق ادبی محمدعلی موحد، اعتدال در فکر و توجه به ظرایف در نگارش و ترجمه و سخن گفتن و دقت کلام، برایمان درسآموز است.»
موحد و نهضت ملی شدن صنعت نفت
استاد محمدعلی موحد، زاده دوم خرداد سال 1302ش، در شهر تبریز است. تا سال 1319 تحصیل را در زادگاهش ادامه داد و پس از دریافت دیپلم ادبی متوسطه، برای ورود به دانشگاه، راهی تهران شد؛ اما به دلیل درگذشت ناگهانی پدر، ناچار بود دایم بین تهران و تبریز در تردد باشد تا بتواند خانوادهاش را اداره کند. این سالها برای استاد، سال های پرباری بود؛ او به تدریج استعدادهایش را شناخت، در رشته حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرد و بعد از آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت، به آن پیوست. استاد موحد در سال 1330، در اوج نهضت، وارد شرکت تازه تأسیس ملی نفت ایران شد و در سال 1332، مدتی پیش از کودتا، سردبیری روزنامه شرکت نفت را برعهده گرفت. به همین دلیل، بیش از هر شخص دیگری، در جریان اتفاقات درون این مرکز مهم اقتصادی ایران قرار داشت و بعدها، اطلاعاتش را در این باره، با نوشتن کتاب «خواب آشفته نفت» به رخ دیگران کشید؛ کتابی که در آن، رویکردی مستند در بررسی وقایع جریان ملی شدن صنعت نفت وجود دارد و البته، خالی از دیدگاههای سیاسی نویسنده و اطلاعات ویژه او به واسطه مشاغل و مناصبش نیست.
ورود به جهان ترجمه
استاد موحد در کنار سردبیری روزنامه شرکت نفت، به کار ترجمه متون تاریخی و ادبی نیز، علاقهمند شد؛ ادبیات و ترجمه، همیشه ذهن او را به خود معطوف کرده و میکند. این گرایش، در کنار تسلط وی بر متون حقوقی که در سال 1338، به دریافت مدرک دکترای حقوق خصوصی از دانشگاه تهران منجر شد، آثار وی را از دقت نظرِ یک حقوقدان و ظرافت طبع یک ادیب برخوردار کردهاست. نخستین ترجمه وی، در سال 1336ش و در ایام تحصیل در دوره دکترا، از «سفرنامه ابنبطوطه»، روانه بازار نشر شد و تحسین بزرگانی همچون مجتبی مینوی و محمدعلی جمالزاده را برانگیخت؛ نثر ادبی جذاب و در عین حال روان و همهفهم استاد موحد، باعث شهرت سریع وی در میان اهل فضل شد. او بلافاصله بعد از دریافت مدرک دکترا، برای آشنایی بیشتر با حقوق بینالملل، به انگلیس رفت و در دو دانشگاه معتبر کمبریج و لندن، بر آموختههای خود در این زمینه افزود. با این حال، اهتمام به فراگیری حقوق بینالملل، او را از علقههای فرهنگیاش راجع به ایران باز نداشت. در دوران حضور در کمبریج، همنشین ایرانشناسانی مانند ولادیمیر مینورسکی و لاکهارت بود و «سلوکالملوک» فضلا... روزبهان خنجی، مورخ و سیاستمدار قرن دهم را تصحیح کرد.
ایراندوستیِ موحد
تحصیل در رشته حقوق بینالملل، تمرکز بر مطالعات تاریخی و تصحیح متون آن و نیز، مهر ورزیدن به آثار ادبی و عرفانی فارسی، به ویژه شخصیتهای مشهوری مانند مولانا و شمستبریزی که استاد با نگارش مقالات و آثار متعدد، برای آن ها سنگ تمام گذاشتهاست، همه یک ریشه مشترک دارد و آن، ایراندوستی محمدعلی موحد است. استاد به سرزمین مادریاش مهر میورزد و پاسداشت فرهنگ آن را بر خود فرض میداند. قلم او، همواره در خدمت ایران و فرهنگ ایرانی است. یادمان نمیرود که وقتی برخی یاوهگویان، بر اصالت نام جاودانه «خلیج فارس» مذبوحانه تاختند، قلم محمدعلی موحد چگونه به لغزش درآمد و «هیاهو بر سر هیچ: مبالغه مستعار» را به رشته تحریر درآورد؛ اثری که با تکیه بر مبانی حقوق بینالملل و اطلاعات تاریخی – موضوعاتی که استاد در راه شناخت پیچیدگیهای آن ها، مو سفید کردهاست – جوابی دندانشکن به یاوهسراییها داد و دل ایرانی و ایراندوستان را به غایت شاد کرد. او این کتاب را در پاسخ به ادعای حمدی اعظمی، پژوهشگر علوم سیاسی اهل عراق نوشت. استاد موحد درباره چگونگی نگارش این اثر گفتهاست: «من این کتاب را سالها پیش نوشتم، در همان ایام که کتاب حمدی تازه به چاپ رسیده بود و من بر آن شدم که مقالهای در معرفی و نقد آن بنویسم، قلم که روی کاغذ گذاشتم از اختیار من خارج شد و به حکم الکلام یجر الکلام، مقاله کوتاهی که در نظر داشتم، به تفصیل و اطناب گرایید. آنچه مهم است و در دیباچه کتاب بر آن تاکید کردم و امروز هم میخواهم بر آن تاکید کنم، این است که «هیاهو بر سر هیچ» را برای اسم کتاب مناسبتر یافتم.» این کتاب ابتدا در سال 1393 به زبان فارسی و طی سالهای بعد، به زبانهای عربی، فرانسوی و تُرکی استانبولی ترجمه و منتشر شد.
مهرورزی به ادب و عرفان
استاد محمدعلی موحد، در کنار علاقه فراوانش به متون کهن فارسی، یک مولویشناس برجسته است. تصحیح وی از مثنوی معنوی را، دومین تصحیح قابل اعتنا پس از تصحیح نیکلسون میدانند. موحد به شخصیت مولانا و شمس تبریزی، علاقهای دیرینه و پایدار دارد. استاد «مقالات شمس» را با وجود همه دشواریهای مقابله دادن نسخ خطی، تصحیح و منتشر کرد و کتابی دیگر را با عنوان «اندر احوالات باغ سبز» نوشت که دارای گفتارهایی مفصل درباره شمس و مولانا و صاحب ارجاعات مفصل و اشارات دقیقی است که تنها از جوهر قلم استادی همچون محمدعلی موحد قابل تراوش است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«بهاندازه من صبر نکنید تا این درس را بیاموزید»، این جمله را «بیل گیتس» 67 ساله، یکی از بنیانگذاران مایکروسافت، به تازگی در جمع دانش آموختگان یک دانشگاه گفته است. او در صحبتهایش توصیههایی را مطرح کرده که دوست داشته در دوران جوانی، کسی آنها را به خود او میگفت، به طور مثال گفته: «وقتی همسن شما بودم، اعتقادی به تعطیلات و آخر هفتهها نداشتم. به هر کسی که اطرافم بود، فشار میآوردم تا ساعتهای بسیار زیادی در روز کار کند.» او همچنین گفته حسرت میخورد که زودتر نفهمیده باید بین کار و زندگیاش تعادل برقرار کند و آرزو میکرده وقتی جوانتر بود،میفهمید که زندگی فقط در کار خلاصه نمیشود. گیتس همچنین گفته: «برای رسیدگی به روابط خود، برای جشنگرفتن موفقیتها و برای بازیابی از شکستها زمان بگذارید. هر موقع که لازم دارید، استراحت کنید. وقتی اطرافیان تان به زمان نیاز دارند هم به آنها سخت نگیرید.» اما چرا برقراری تعادل بین کار و زندگی مهم است؟
موفقیت شغلی مهمتر است یا خانواده؟
به نظر شما اولویت زندگی کدام است؟ همراه بودن در کنار خانواده، تشکیل دادن خانواده و همراه شدن با اعضای آن و دغدغههای آنان یا کار کردن و تلاش برای ارتقا و کسب موفقیتهای شغلی و به تبع آن کسب ثروت بیشتر. برای پاسخ اصولی به این سوال باید بدانید که احساس موفقیت، شادی و آرامش در چه صورت سراغ شما میآید و اگر کدام یک را اولویت زندگیتان قرار دهید، احساس آرامش میکنید. بنابراین یک سری توصیهها را باید جدی بگیرید.
اهدافتان را بشناسید و در همان زمینه قدم بردارید
برای شناخت اهدافتان، سفری در زمان داشته باشید. به 20 سال آینده سفر و تصور کنید که از شما خواهند پرسید چگونه شد که انسان موفقی شدید و چطور به این موفقیت دست پیدا کردید؟ شما در جواب به چه نکته ای در زندگیتان اشاره میکنید و موفقیت را در چه بخش و مسئله ای از زندگی ربط میدهید؟ آیا موفقیت زندگیتان را داشتن فرزندان موفق و سالم یا خانواده شاد و با احساس رضایت از زندگی میدانید یا داشتن شغلی با درآمد قابل قبول یا حتی زیاد در زندگی. به این سوال فکر و جواب افراد موفق را جستوجو کنید و ببینید احساس موفقیت در چه صورت بیشتر و لذتبخشتر است.
مدیریت زمانی داشته باشید
سعی کنید برای کار و زندگی شخصی خود برنامهریزی داشته باشید و دقت کنید این برنامه آرمانگرایانه و رویایی نباشد. توان بدنی و وضعیت زندگیتان را درنظر بگیرید و برای همه اولویتهای زندگی و کاری خود وقت بگذارید و به همه آنها به اندازه مساوی و متعادل رسیدگی کنید.
زندگی را فدای کار نکنید
درست است که با سخت شدن شرایط زندگی و تورم شدید اقتصادی و البته گرانی سرسامآور و در کنار آن بالا رفتن سطح توقعات همه اعضای خانواده، شما مجبور به بیشتر کار کردن و تلاش بیشتر هستید، اما اگر پدر و سرپرست خانواده هستید یا مادر و حامی خانواده، توجه کنید که شما مسئولیتهای دیگری غیر از برآورده کردن نیازهای مادی خانواده هم دارید که بودن در کنار اعضای خانواده و وقت گذراندن با آنان است که اگر به آن بیتوجهی کنید، فرزندان شما به همان اندازه ضربه روحی و روانی میخورند که از کمبود مادیات و برآورده نشدن توقعات مادیشان.
بهدنبال بخشهای گمشده وجودتان باشید
اگر شما آن قدر غرق در کارتان هستید که فکر میکنید تا زمانی که به موفقیتهای بالای حرفهای و شغلی نرسیدهاید یا ثروتمند نشدهاید، تفریح کردن و توجه به خانواده و دوستان، وقت گذراندن و کار بیهودهای است؛ بهتر است بدانید که سخت در اشتباهید. زندگی در همین لحظه و اکنون در حال اتفاق افتادن است و رسیدن به همه این موفقیتها در آینده به هیچ وجه به شما حس مثبتی نمیدهد. اگر تصمیم دارید که همه موهبتها و زیباییهای کنونی زندگی را برای رسیدن به آنها فدا کنید، یک بار دیگر صحبتهای «بیل گیتس» در 67 سالگی را بخوانید و بیشتر به آنها فکر کنید.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.