
الهام سعیدی - پس از گمانهزنیهای رسانهها درباره ترکیب مجریان ویژه برنامههای تحویل سال، دیروز خبر رسمی اسامی مجریان منتشر شد. همان طور که پیشبینی میشد، نام غافلگیرکننده و مهمی در ترکیب مجریان دیده نمیشود و هیچ کدام از مجریهای برند تلویزیون در ویژه برنامههای تحویل سال 1402 حضور ندارند. اقبال واحدی، المیرا شریفیمقدم، حامد سلطانی، پژمان بازغی، سپند امیرسلیمانی، عبدا... روا، جواد خیابانی و مسعود روشنپژوه از چهرههایی هستند که اجرای برنامه تحویل سال را در شبکههای مختلف برعهده گرفتهاند.
بازیگرانِ مجری ویژه برنامهها
پژمان بازغی و سپند امیرسلیمانی، تنها مجری-بازیگران این ترکیب هستند. پژمان بازغی اجرای ویژه برنامه تحویل سال را در شبکه نسیم برعهده گرفته است و سپند امیرسلیمانی ویژه برنامه شبکه امید را اجرا میکند. بازغی که مهمترین تجربهاش در زمینه اجرا، برنامه «کودکشو» است، 29 اسفندماه ساعت 21:30 این برنامه را به صورت ویژه و با حال و هوای نوروز روی آنتن دارد. معمولا ساختار مسابقاتی که در مناسبتهای خاص به صورت ویژه برنامه پخش میشوند، تغییر میکند و با حضور مهمانان مختلف و گفتوگومحور روی آنتن میروند، بنابراین احتمالا «کودکشو» نیز فضای متفاوتی داشته باشد. شبکه نسیم به مناسبت تحویل سال، قسمتهای ویژهای از مجموعه نمایشی «جورچین» را نیز تدارک دیده است. قصه این مجموعه که دو شب پایانی سال روی آنتن میرود، در دهه 60 میگذرد و متناسب با این برهه زمانی، چهرههای هنری و محبوب دهه 60، در «جورچین» حضور دارند. سپند امیرسلیمانی که امسال در فصل جدید مسابقه «کهکشان» جایگزین نیما فلاح شده بود، چند ساعت پیش از تحویل سال یعنی از ساعت 22، با این ویژه برنامه در شبکه امید حاضر است. «کهکشان» رویکردی علمی دارد و امیرسلیمانی در برنامه میزبان برترین نوجوان کشور در زمینه علم و پیشرفت است. این بازیگر سابقه موفقی در اجرا نداشته و ویژه برنامه «کهکشان» نیز فرصت ویژه و مهمی برای او نخواهد بود.
واحدی و خسروی در شبکه 1 و 4
شبکه یک که سال گذشته ویژه برنامه «فرمول یک» با اجرای علی ضیا را روی آنتن برده بود، اجرای ویژه برنامه تحویل سال 1401 را به اقبال واحدی و سه مجری دیگر عباس طاهریان، مهدی مهدیقلی و فرشته ایزدی سپرده است. این برنامه که «نوروز دوست داشتنی» نام دارد، میزبان چهرههای ورزشی، هنری و علمی خواهد بود و شنبه و یک شنبه ساعت 23 روانه آنتن میشود. پرداختن به پیشرفتهای ایران، محور مشترک این برنامه و همچنین دو ویژه برنامه «سین هشتم» در شبکه افق و «کهکشان» در شبکه امید است. واحدی پیش از این ویژه برنامه یلدایی شبکه یک را نیز اجرا کرده بود. محمدجعفر خسروی هم در شبکه چهار به همراه سونیا پوریامین و ندا سپانلو، اجرای ویژه برنامه «پیشواز» را برعهده دارد. شبکه چهار که معمولا در مقایسه با برنامههای سرگرمکننده دیگر شبکهها، رویکرد متفاوتی دارد، در شب تحویل سال میزبان 7 هنرمند از سمرقند، بخارا، هرات، نجف، لاهور، دوشنبه و قونیه است و گفتوگوهایی با آنها انجام خواهد شد. این ویژه برنامه آخرین شب سال، حوالی ساعت 19 روی آنتن خواهد رفت.
6 مجری خانم در 5 شبکه
در ترکیب مجریان ویژه برنامههای تحویل سال، نام 6 مجری خانم در شبکههای مختلف به چشم میخورد که از میان آنها المیرا شریفیمقدم، مبینا نصیری و سونیا پوریامین مجری باسابقه تلویزیون، چهرههای آشنایی برای مخاطبان هستند. شریفیمقدم به همراه وحید رونقی و مجید یحیایی ویژه برنامه شبکه دو به نام «شب عیدی» را اجرا میکنند. پخش این برنامه از جمعه هفته جاری ساعت 21 آغاز میشود و 29 اسفند از ظهر روی آنتن میرود. مبینا نصیری به همراه همسرش مهدی توتونچی مجری ورزشی، اجرای ویژه برنامه «نسیم نوروزی» را در شبکه جام جم برعهده دارند. مسعود روشنپژوه سومین مجری این برنامه است. شمسی فضلاللهی، جهانگیر الماسی، بیوک میرزایی و رسول نجفیان، از مهمانان «نسیم نوروزی» هستند که تا به حال حضور پررنگی در تلویزیون داشتهاند. سونیا پوریامین نیز ویژه برنامه تحویل سال شبکه چهار با نام «پیشواز» را به همراه محمدجعفر خسروی و ندا سپانلو اجرا میکند. فرشته ایزدی و زهرا شاهینفر دیگر مجریان خانم برنامههای تحویل سال هستند که به ترتیب در شبکه یک و سلامت حضور خواهند داشت.
مجریان پرکار، در ویژه برنامههای تحویل سال
اجرای ویژه برنامه تحویل سال شبکه سه و پنج را دو مجری پرکار یعنی حامد سلطانی و مصطفی امامی برعهده گرفتهاند. این دو چهره، در طول سال با برنامههای روتین تلویزیون در شبکه سه و پنج دیده شدهاند و حضور آنها در ویژه برنامه تحویل سال اتفاق ویژهای نیست. حامد سلطانی در طول سال 1401، همزمان با دو برنامه «سلام صبح بخیر» و «اعجوبهها» در شبکه سه حاضر بوده و در ایام محرم و صفر نیز مسابقه «حسینیه معلی» را روی آنتن داشت. او از جمعه تا تحویل سال به مدت چهار شب ویژه برنامه شبکه سه را اجرا خواهد کرد. این برنامه نیز مانند دیگر ویژه برنامههای تلویزیون شامل دعوت از چهرههای هنری، ورزشی و مردمی، همچنین اجرای موسیقی خواهد بود. با توجه به شرایط فعلی، بعید است ویژه برنامههای تحویل سال، میزبان چهره خاص و ویژهای باشند. مصطفی امامی مجری شبکه پنج که برنامه صبحگاهی «سلام تهران» را روی آنتن دارد، بعد از ویژه برنامه یلدایی شبکه پنج، امسال نیز مانند سال گذشته، ویژه برنامه تحویل سال شبکه یعنی «پنج ستاره» را اجرا خواهد کرد. این برنامه شنبه و یک شنبه ساعت 20 و دوشنبه ساعت 16 روی آنتن خواهد رفت.
3 مجری ورزشی روی آنتن
علاوه بر مهدی توتونچی در شبکه ورزش، جواد خیابانی و عبدا... روا نیز دیگر مجریان ورزشی حاضر در جمع مجریان برنامههای تحویل سال 1402 هستند. روا و خیابانی، دوشنبهشب ساعت 21 برنامه «گلبارون» را از شبکه ورزش روی آنتن خواهند داشت. این برنامه سال گذشته نیز در شب تحویل سال پخش شده بود، منتها جواد خیابانی به تنهایی اجرای آن را برعهده داشت و امسال عبدا... روا هم در کنار او حضور دارد. روا روحیهای شوخطبع دارد و با برنامه «ویدئوچک» نزد مخاطبان شبکه ورزش محبوب است، بنابراین حضورش در کنار خیابانی میتواند امتیازی برای برنامه باشد. قهرمانان و چهرههای ورزشی، مهمانان «گلبارون» هستند و مرور اتفاقات ورزشی سال نیز از بخشهای این ویژه برنامه خواهد بود.
اجرای ویژه برنامه توسط چند مجری
یکی از نکاتی که در ترکیب مجریان برنامههای تحویل سال دیده میشود، استفاده از حضور چند مجری در برنامههای مختلف است. سالهای قبل معمولا یک یا دو مجری اجرای ویژه برنامه تحویل سال را برعهده داشتند، اما امسال برنامه «نوروز دوست داشتنی» 4 مجری دارد و سه برنامه «شب عیدی»، «پیشواز» و «نسیم نوروزی» نیز با اجرای 3 مجری روی آنتن میروند. طبق خبری که منتشر شده، ویژه برنامه «سر سفره خدا» در شبکه کودک نیز با اجرا و «بازی» شهرام شکیبا، امیر سهیلی، حامد مدرس و احسان مهدی پخش خواهد شد، بنابراین احتمالا مجریان اصلی برنامه شکیبا و مدرس هستند و بخش نمایش برنامه برعهده سهیلی و مهدی است.
غیبت علیخانی و ضیا
احسان علیخانی و علی ضیا که سالهای اخیر، مجریان پرکار ویژه برنامه تحویل سال بودهاند، امسال در ترکیب مجریان این ویژه برنامهها غایب هستند. علی ضیا برنامه تحویل سالهای 97 تا 1401 را اجرا کرده بود و اکنون پس از 5 سال، در این مناسبت، برنامهای روی آنتن ندارد. احسان علیخانی نیز در آستانه آغاز سالهای 98، 1400 و 1401، با ویژه برنامه «عصر جدید» در شبکه سه دیده شده است و امسال در این شبکه حضور ندارد. رامبد جوان نیز دیگر غایب مهم ترکیب است که دو سال گذشته ویژه برنامههای تحویل سال شبکه نسیم را اجرا کرده بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ورزش/تیم ملی پس از ماه ها بلاتکلیفی و نداشتن سرمربی، سرانجام در اوایل هفته جاری سرمربی جدیدش را شناخت و امیر قلعه نویی سرمربی سابق گل گهر و استقلال و سپاهان به عنوان جانشین کارلوس کی روش انتخاب شد. هرچند انتخاب مربی ایرانی برای هدایت تیم ملی فوتبال واکنش های زیاد و متفاوتی درپی داشت اما همزمان گمانه زنی ها هم برای فهرست جدید تیم ملی آغاز شد. در 13 سال گذشته که مربیان خارجی هدایت تیم ملی کشورمان را بر عهده داشتند به ویژه در دوره سرمربی گری کی روش، تیم ملی ایران را بیشتر بازیکنان دورگه و لژیونر تشکیل داده اند و بازیکنان داخلی شانس چندانی برای حضور در فهرست نهایی تیم ملی یا در ترکیب اصلی نداشتند. هرچند استفاده از ظرفیت بازیکنان ایرانی شاغل در سراسر دنیا کار بسیار خوبی بود که کی روش روی آن تمرکز بیشتری داشت اما امیر قلعه نویی هم با این روند بیگانه نبوده و زمانی که هدایت تیم ملی را در سال های2007-2006 بر عهده داشت، از چند بازیکن دو رگه برای حضور در تیم ملی دعوت کرد که آن زمان شرایط برای حضور آن ها چندان مهیا نبود و نیامدند. از این رو حضور قلعه نویی روی نیمکت تیم ملی به معنای حذف لژیونرها نیست اما احتمال دارد حضور آن ها کم رنگ تر شود و سرمربی جدید تیم ملی لیگ داخلی را در اولویت قرار دهد. بر این اساس شنیده می شود سرمربی جدید تیم ملی بنا دارد بهترینهای لیگ برتر را نیز به تیم کشورمان دعوت کند. گویا قلعه نویی غافلگیری های ویژهای برای این تیم دارد و گفته می شود شهریار مغانلو ستاره خط حمله سپاهان و محمد عمری پدیده پرسپولیس در فصل جاری نیز در زمره بازیکنان مدنظر ژنرال قرار گرفتهاند.امیر قلعه نویی به واسطه سال ها حضور در سطح اول باشگاهی ایران از نزدیک رقابتهای لیگ برتر را لمس و مشاهده کرده و شناخت خوبی از بهترین های فوتبال کشورمان دارد بنابراین شاید فوتبال دوستان با فهرست اول سرمربی جدید تیم ملی حسابی غافلگیر شوند. در باره لژیونرها هم شاید بتوان گفت علی کریمی که در فهرست نهایی تیم ملی در جام جهانی قطر حضور داشت، اولین خط خورده فهرست جدید باشد. هفته بیست و پنجم سوپر لیگ کشور ترکیه در حالی برگزار شد که کایسری اسپور در ورزشگاه ونیوکورندون مهمان آنتالیا اسپور بود. اواسط نیمه اول این مسابقه بود که هافبک ملیپوش ایرانی در صحنهای بر سر تصاحب توپ با بازیکن تیم حریف درگیر شد و درد شدیدی در پای خود احساس کرد. همین موضوع سبب شد او دقایق باقی مانده از بازی را از دست بدهد. او در حالی زمین مسابقه را با برانکارد و البته با چشمانی اشک بار ترک میکرد که با توجه به تصاویری که از او منتشر میشد، به احتمال زیاد درمان وی چندین هفته یا شاید چند ماه طول بکشد. بنابراین حتی اگر قلعه نویی به این بازیکن لژیونر اعتقاد هم داشته باشد، او فعلا قادر به همراهی تیم ملی در دیدارهای دوستانه نوروز نیست. فهرست جدید تیم ملی به احتمال زیاد اواخر هفته جاری اعلام خواهد شد تا ملی پوشان دعوت شده از 28 اسفند اردوی خود را در تهران برای بازی با روسیه و احتمالا یک دیدار دوستانه دیگر بیرون از ایران آماده کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گزارشی با عنوان «شلیک مالیاتی بودجه به رسانهها در جنگ نرم» مورخ 10/12/1401 در آن روزنامه منتشر شده؛ مقتضی است بر اساس ماده 23 قانون مطبوعات و بهمنظور رفع ابهام و روشنشدن افکار عمومی، دستور فرمایید این پاسخ در همان صفحه با همان فونت و اندازه و با تیتر ذیل دراسرعوقت در آن روزنامه منتشر شود.
نگرانیها در باره حذف معافیت مالیاتی رسانهها برطرف شد
بر اساس مذاکرات انجام شده فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی و مؤسسات رسانهای دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از شمول در بخش درآمدی جزء (۳) بند (ث) مادهواحده لایحه بودجه مستثنا شدند و نگرانیهای به وجود آمده در حوزه نشر، مطبوعات و رسانه برطرف خواهد شد.با توجه به سیاستهای کلی تهیه و تنظیم لایحه بودجه در راستای گسترش پایههای مالیاتی، کاهش سهم نفت در بودجه عمومی دولت و افزایش سهم درآمدهای مالیاتی در تأمین اعتبارات هزینهای کشور در جزء (۳) بند (ث) بخش درآمدی مادهواحده لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور، معافیت مالیاتی درآمد سالیانه مشمول اشخاص موضوع بند (ل) ماده (۱۳۹) قانون مالیاتهای مستقیم حداکثر ۴ برابر سقف مالیاتی ماده (۸۴) همان قانون پیشنهاد شد تا درآمدهای مازاد بر معافیت مالیاتی پیشنهادی حسب مورد به نرخ مالیاتهای مستقیم مشمول مالیات شوند.با توجه به مشروح مذاکرات انجام شده در مجلس شورای اسلامی عبارت زیر به جزء پیشنهادی اضافه شد:فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی و مؤسسات رسانهای دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از شمول این بند مستثنا هستند؛ بنابراین با توجه به تغییرات انجام شده در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ کل کشور نگرانیهای به وجود آمده در حوزه نشر، مطبوعات و رسانه برطرف خواهد شد. / مرکز اطلاعرسانی، روابطعمومی و امور بینالملل.
شایان ذکر است فردای چاپ این گزارش ، روزنامه خراسان در گزارشی با تیتر«بازگشت مالیات خانه های لوکس و نجات رسانه ها از یک تصمیم خطرناک» نوشت:نمایندگان مجلس در جلسه علنی روز گذشته خانه ملت دو تصمیم جنجالی خود درباره مالیات خانه های لوکس و حذف معافیت مالیاتی رسانه ها و فعالیت های فرهنگی را اصلاح کردند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

معاون صنایع حمل و نقل وزارت صمت با اشاره به ورود مجدد شورای رقابت به بحث قیمتگذاری خودرو اظهار کرد: با توجه به وضعیت فعلی خودرو و تقاضای بیشتر آن در مقایسه با عرضه، از نظر شورای رقابت خودرو دارای بازار انحصاری است و به همین منظور به مقوله قیمت گذاری آن ورود میکند. به گزارش ایرنا، وی بیان کرد: شورای رقابت در این زمینه مبنای کار را سازمان حمایت قرار میدهد و قیمتهای پیشنهادی سازمان حمایت را (که آن هم بر مبنای صورتهای مالی شرکتهاست) دریافت و مصوب میکند. منطقی خاطرنشان کرد: بر این اساس اگر افزایش در قیمت خودروها داشته باشیم بر مبنای صورتهای مالی شرکت های تولیدکننده است و شورای رقابت این قیمتها را صحت سنجی میکند. وی ادامه داد: با توجه به این که از سال ۹۹ قیمت کارخانهای خودروها تغییری نداشته، با توجه به تورم موجود به احتمال زیاد بین ۳۰ تا ۷۰ درصد افزایش قیمت خودرو را شاهد خواهیم بود. در این خصوص محاسبات در انتهای فروردین ماه انجام خواهد شد و در نهایت قیمتهای جدید اعلام میشود. وی در خصوص عرضه خودرو در بورس گفت: با ورود مجلس به موضوع، عرضه خودرو در بورس منتفی شد، همچنین مقرر شد شورای رقابت با اصلاح قیمتها در این زمینه ورود داشته باشد.
عرضه تندر ۹۰ پیشرفته از فروردینماه با همکاری روسها
منطقی در ادامه با اشاره به برگزاری نمایشگاه اتومبیلتی ۲۰۲۲ مسکو و حضور خودروسازان و قطعهسازان ایرانی افزود: در این نمایشگاه ۷۰۰ میلیون یورو تفاهم نامه بین دو طرف ایرانی و روسی منعقد شد که تا امروز ۵۰ میلیون یوروی آن به قرارداد تبدیل شده و دلیل اصلی کندی کار نیز بوروکراسی و سیستم اداری روسیه است که مسائل را زمان بر می کند.
وی گفت: در زمینه تولید مشترک مقرر شد محصولی همچون ال ۹۰ که در هر دو کشور تولید می شد و هر دوی ایران و روسیه به خودکفایی ۵۰ درصدی در آن رسیده بودند، احیا شود.
منطقی یادآور شد: قوای محرکه این خودرو در اختیار هیچ یک از دو طرف ایران و روسیه نبود که مقرر شد موتور ای سی ۵ یا همان تی یو ۵ پلاس در آن استفاده شود. وی خاطر نشان کرد: این خودرو در ایران در شرکت پارس خودرو و همچنین در روسیه تولید خواهد شد و عملاً پایان فروردین از این محصول رونمایی خواهیم کرد.
وی ادامه داد: در توافق با روسها مقرر شد علاوه بر صادرات خودروی کامل به این کشور، خط تولید تارا در روسیه راهاندازی شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در جامعه و در میان تمامی طبقات اجتماعی و در لابه لای همه اتفاقات اقتصادی، اجتماعی، بین المللی و سیاسی همواره با طبقه ای مواجهایم که در مقام «حرف» بسیار مورد توجهاند اما در عمل این گونه نیست. این طبقه که در چند دهه گذشته، عناوین گوناگونی با خود یدک کشیده است و این اواخر در ادبیات اقتصادی از آنان با عنوان «دهک های پایین» یاد می شود، در یک تعریف ساده، گروهی هستند که دستشان آن طور که باید به دهانشان نمی رسد.
اگر بخواهیم، با این طبقه البته از منظر دیگری آشنا شویم، این گونه است که آن ها در تکانه های اقتصادی و گرانی های مدام، تکانی نمی خورند، چون از مدت ها قبل و سالهاست که در پی این تکانه ها رمقی برایشان نمانده است. آن ها لابه لای گسل های خشن قیمت ها خرد شده اند و معادلات پیچیده بازار هم دیگر آن ها را نمی شناسد.
اگر کشور هفته ها درگیر اعتراض و ناآرامی و رکود بازار می شود، اگر همه نگاه ها و ذهن ها درگیر انتخاب بین کی روش و سانچز و قلعه نویی است، اگر قیمت گوشت به نیم میلیون تومان می رسد، اگر نرخ ارز، سکه و بورس منفجر می شود و این قبیل رویدادهای کوچک و بزرگ رخ می دهد، آن ها نه این که از این قصه ها و غصه ها با خبر نشوند اما نتیجه ماجرا برای آن ها چندان تفاوتی نمی کند، مثلا اگر قبلا هر چند ماه می توانستند برای سبد غذایی، گوشت تهیه کنند، حالا یک ماه دیگر هم به آن بازه زمانی اضافه می شود و طبیعتا این فاصله و فاصله ها، اتفاق خاصی را رقم نمی زند و به زبان ساده، دیگر زمین به آسمان نمی آید.
قرار بود «فقر مطلق» حذف شود، شد؟!
چقدر جذاب بود، آن زمان که در دولت قبل سخنان متعددی را در خصوص حذف «فقر مطلق» می شنیدیم. رئیس جمهور وقت، در دیدار نوروزی 1397 تصریح کرد که برنامه ما این است، تا پایان دولت دوازدهم «فقر مطلق» را به طور کامل حذف کنیم. در دولت سیزدهم نیز همین سخنان به دفعات از مسئولان ارشد دولت شنیده و تکرار شده است تا آن جا که گاهی درباره برچیدن «فقر مطلق» آن قدر ساده انگاری می شود که برای حذف آن مهلت یک ماهه تعریف می کنند!
حال نتیجه چه شد؟ آیا با این سخنان و سخنرانی ها، فقر مطلق از میان رفت؟ آیا تعداد پشت نوبتی های دریافت کمک از کمیته امداد، بهزیستی و انبوه خیریه ها کاهش یافت؟ یا همان طور که همه ما روزانه به چشم می بینیم، تعداد متکدیان و زباله گردها و این قبیل موارد بیشتر از قبل شده است؟ مرور آماری درباره پشت نوبتی های بهزیستی را هم بد نیست بدانیم؛ دی ماه گذشته معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی کشور از وجود ۴۱۹ هزار خانوار پشت نوبتی برای دریافت مستمری خبر داده است. (ایسنا-10دی1401)
آیا می توان به لوایح سالانه امید داشت؟
با این وصف و با روند کنونی تورم و شرایط عجیب و غریب اقتصادی که حتی به طبقات متوسط نیز شوک های جدی وارد و سفره هایشان را کوچک تر کرده است، چه باید کرد؟ آیا می توان به لوایح بودجه ای سالانه چشم امید بست که بتوان دست های این طبقه مظلوم را به دهانشان نزدیک تر کرد؟ اجازه بدهید، پاسخ را در رهاورد 20 درصدی افزایش مستمری لایحه بودجه 1401 برای مددجویان بهزیستی جست وجو کنیم. در فروردین 1401، معاون توسعه مدیریت و منابع سازمان بهزیستی کشور درباره ارقام افزایش مستمری مددجویان برای این سال این طور گفت: «میزان مستمری مددجویان در سال ۱۴۰۱، یک نفره ۳۵۰ هزار تومان، دو نفره ۵۰۰ هزار تومان، سه نفره ۷۰۰ هزار، چهار نفره ۹۰۰ هزار تومان و پنج نفر و پنج نفر به بالا، یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان بوده است که این رقم در سال جاری به ترتیب یک نفره ۴۲۰ هزار تومان، دو نفره ۶۰۰ هزار تومان، سه نفره ۸۴۰ هزار تومان، چهار نفره یک میلیون و ۸۰ هزار و پنج نفر و پنج نفر به بالا یک میلیون و ۳۲۰ هزار تومان در نظر گرفته شده است.»
این اعداد و ارقام، به نظر جای هیچ گونه توجیهی برای مسئولان و سیاستگذاران اجتماعی و اقتصادی نمی گذارد و ما هم حرفی برای گفتن نداریم جز اظهار شرمندگی در برابر طبقه ای از مردم که یخچال هایشان با گذر فصل ها و آمد و رفت میوه های متنوع غریبه است و سفره هایشان تنوعی ندارد.
اصلا اجازه بدهید از قصه زندگی های مددجویان کمیته امداد و بهزیستی فاصله بگیریم و به سراغ طبقه ای برویم که عنوان «مددجو» ندارد؛ بلکه بازنشسته یا صاحب شغل و مهارت و به عنوان «کارگر»، حداقلی بگیر تامین اجتماعی است. اگر با احتساب تمامی افزایش های 1401 این حقوق را حدود 6 میلیون تومان محاسبه کنیم که حدود 60 تا 70 درصد حقوق بگیران تامین اجتماعی حداقل بگیر هستند، شما بگویید با این رقم دریافتی چگونه می توان از پس هزینه های عادی برآمد؟
بیایید و من و شما تصور کنیم (البته یک تصور سخت) که با این میزان حقوق امنیت غذایی به معنای علمی آن تامین می شود، حال اگر این خانواده مستاجر باشد، آن وقت چه می شود؟ بماند که این خانواده هزینه های دیگری همچون آموزش، تفریح، ورزش و... نمی خواهد؟ با این شرح غصه، آیا فرزند این خانواده در «عدالت آموزشی» و سلامت بدنی به سر می برد؟
ذکر این گزاره ها صرفا روایت ها و محاسبات دم دستی است که اگر بخواهیم امروز جزئیتر بر هزینه های یک زندگی چرتکه بیندازیم، سر به فلک میکشد.
راه حذف «فقر مطلق» از لوایح می گذرد؟
بنابراین تجربه افزایش های سنواتی در لوایح بودجه، در نهایت همان افزایش 57 درصد جنجالی بود که در 1401 انجام شد و بعید است چنین رقمی دوباره تکرار شود، اما به هر روی حقوق بگیر کارگری و بازنشستگی، حتی اگر از آموزش و تفریح ایده آل محروم بماند، به گونه ای با همان حقوق، یک ماه را به آخر می رساند، اما مددجویان نهادهای کمک رسان، انبوه خانواده هایی که در عین آبروداری اما سرپناه و مشاغل با ثبات ندارند، چه باید بکنند؟ به نظر می رسد تجربه دولت و مجلس از مسیر لوایح سالانه همین خواهد بود که تا امروز رقم خورده است و با توجه به این شرایط بیثبات اقتصادی، شاید نتوان نقطه پایانی بر آن متصور شد. از این رو، چرا بودجه های طرح ها و تجربه های موفق توانمندسازی مددجویان در کمیته امداد را به گونه ای افزایش ندهیم که ان شاءا... دیگر مددجویی نداشته باشیم؟
این را بدانیم و باور کنیم که فقر در یک جامعه، محصول ناکارآمدی هایی است که تا اراده های بزرگ برای برچیدن آن نباشد، از میان نخواهد رفت.
در ضمن، نوروز و سال نو در پیش است، کمی هم با این طبقه مظلوم، مهربان تر باشیم...

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خراسان-در شرایطی که کمتر از یک هفته به پایان سال جاری باقی مانده، خبرهای به دست آمده نشان می دهد هنوز اختلاف نظرها درخصوص تعیین سبد معیشت کارگران به عنوان پایه مهم مذاکرات تعیین دستمزد ادامه دارد. به طوری که کمیته دستمزد شورای عالی کار، رقم سبد معیشت را 12.4 میلیون تومان محاسبه کرده، در صورتی که محاسبات کارگران 17.4 میلیون تومان را نشان می دهد. با این شرایط، ادامه مذاکرات به روز جمعه موکول شده است.خبرگزاری ایسنا در این باره گزارش داد که نشست دستمزد شورای عالی کار دو شب قبل بدون نتیجه پایان یافت. در این نشست، با وجود آن که کمیته دستمزد شورای عالی کار پس از هفته ها بررسی و کار کارشناسی و تشکیل جلسات هفتگی، گزارش هزینه سبد معیشت خانوارهای کارگری را ارائه و رقم آن را 12 میلیون و 479 هزار و 500 تومان اعلام کرد اما نمایندگان گروه کارگری آن را نپذیرفتند و از رقم پیشنهادی خود یعنی 17 میلیون و 447 هزار و 160 تومان رونمایی کردند که آن هم حاصل محاسبات کارشناسی و جمع بندی گزارش های نهایی بود. این اختلاف نظر موجب شد نشست اخیر شورا بدون نتیجه پایان یابد و ادامه مذاکرات به جمعه 26 اسفند موکول شود.
چالش سبد معیشت با تفاوت خط فقر مناطق مختلف
به گزارش خراسان، اختلاف محاسبات سبد معیشت بین کارگران و کارفرمایان در شورای عالی کار در شرایطی رخ می دهد که چند ماه قبل وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی رسمی، خط فقر برآوردی برای سال 1401 را اعلام کرد. بر این اساس، برآوردها نشان می دهد که خط فقر برای سال 1401 به طور متوسط در کل کشور، به سرانه 2 میلیون و 850 هزار تومان رسیده است. این رقم برای خانوار 4 نفره حدود 7 میلیون و 700 تومان است اما رقم یادشده برای خانوار 4 و 3 نفره در شهر تهران بسیار بیشتر از متوسط کشوری و به ترتیب به 14.7 و 11.9 میلیون تومان رسیده است.با وجود این، به نظر می رسد در صورتی که خط فقر را مبنایی برای تعیین سبد معیشت قرار دهیم، یک چالش اصلی بین کارگران و کارفرمایان، می تواند به منطقه جغرافیایی که کارگاه/بنگاه اقتصادی در آن جا فعالیت دارد، بر گردد. در این خصوص ملاحظه می شود سبد معیشت محاسبه شده توسط نمایندگان گروه های کارگری یعنی 17.4 میلیون تومان، از هر دو خط فقر متوسط کشوری (7.7 میلیون تومان) و نیز خط فقر تهران (14.7 میلیون تومان) برای خانوارهای 4 نفره بالاتر است اما سبد معیشت محاسبه شده توسط کمیته دستمزد شورای عالی کار یعنی 12.4 میلیون تومان، اگر چه از خط فقر متوسط کشوری بالاتر است اما جوابگوی هزینه های زندگی خانوار 4 نفره در شهرهایی مانند تهران نخواهد بود.از سوی دیگر همه این ها در حالی است که سبد معیشت با حداقل دستمزد متفاوت است. به طوری که سال گذشته سبد معیشت 8.9 میلیون تومان محاسبه شده بود اما طبق محاسبات (با فرض های معمولی)، دریافتی یک خانوار کارگری با دو فرزند به حدود 6.650 میلیون تومان می رسید!
گمانه هایی درخصوص دستمزد
همان طور که بیان شد، برای تعیین دستمزد سال آینده باید منتظر نتیجه نهایی جلسات شورای عالی کار باقی ماند. با وجود این، می توان گمانه هایی را با اطلاعات موجود مطرح کرد. در این خصوص و در صورتی که سبد معیشت کمیته دستمزد شورای عالی کار یعنی 12.479 میلیون تومان را نهایی در نظر بگیریم، ملاحظه می شود که این رقم نسبت به سبد معیشت سال گذشته یعنی 8.979 حدود 40 درصد افزایش را نشان می دهد. در صورتی که همین میزان رشد را برای دستمزد سال آینده در نظر بگیریم، میزان دریافتی یک خانوار کارگری بدون فرزند (بدون کسر حق بیمه) از 5.8 میلیون به 8.1 میلیون تومان، خانوار کارگری با یک فرزند از 6.2 میلیون به 8.7 میلیون تومان و خانوار کارگری با دو فرزند از 6.6 میلیون به 9.3 میلیون تومان خواهد رسید. این گمانه در حالی است که به گزارش ایرنا، حمیدرضا سیفی نماینده کارفرمایان دوشنبه شب در گفت و گوی تلویزیونی پیش بینی کرده که دستمزد کارگران بین 25 تا 30 درصد افزایش یابد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اجتماعی - خبرهای دوشنبه شب رئیس مجلس درباره خدمت سربازی و اشاره قالیباف به دستور رهبر معظم انقلاب برای بازنگری در فرایند فعلی سربازی، امیدها به محقق شدن این هدف را بیشتر کرد تا دیگر، دوران سربازی برای بسیاری از جوانان، اتلاف وقت و هدررفت عمر تلقی نشود.
3 میلیون مشمول غایب
بازنگری در فرایند سربازی و منطقی شدن آن با شرایط روز جامعه، نه تنها انگیزه خدمت را برای تازه سربازها بیشتر می کند، بلکه می تواند مشکلات چند میلیون سرباز غایب را هم حل کند که اکثرا با همان تصور «اتلاف وقت بودن دوره سربازی»، ترجیح داده اند غایب بمانند. درباره تعداد این گروه از مشمولان، می شود به گفت وگوی مهرماه سردار «تقی مهری» با مهر استناد کرد: «از کل مشمولان سربازی در کشور تنها ۱۴ درصد افرادی به سربازی نیامدهاند که حدود 3 میلیون نفر هستند، البته شاید همه این ها غایب نباشند، ممکن است کسی کارت پایان خدمت قدیمی دارد و هنوز برای دریافت کارت هوشمند اقدام نکرده باشد و فقط زمانی که مراجعه کنند برای ما مشخص میشود».
جمع بندی مسئولان کشور
بازنگری در سربازی
در 2-3 سال گذشته صحبت های متعددی درباره اصلاح قانون سربازی مطرح شده، اما این بار رئیس مجلس از آن سخن گفته است. قالیباف که برای ارائه گزارش روند بررسی و تصویب لایحه بودجه 1402 در برنامه زنده تلویزیونی حضور یافته بود، صحبت را به افزایش حقوق سربازان در بودجه کشاند و همین اشاره، کافی بود تا قصه پرغصه سربازی بازگو شود که البته روایت قالیباف، پایان خوش و امیدبخشی داشت. او ابتدا به افزایش حقوق سربازان اشاره کرد و گفت: «دو سال قبل حقوق سربازان که بخشی از آن ها متأهل هم بودند، تنها 400 هزار تومان بود، اما امروز به 7 و بالای 7 میلیون تومان (در مناطق عملیاتی) رسیده و بر اساس گزارشهایی که از نیروهای مسلح دارم بسیاری از افرادی که به دلیل مشکلات خانوادگی و مشکلات تأمین زندگی به سربازی نیامده بودند، این افزایش حقوق باعث شد به سربازی بیایند، زیرا احساس کردند با این کار، هم دوره خدمت سربازی را انجام میدهند و هم زندگی خود را اداره میکنند.» اما صحبت مهم تر قالیباف درباره هم نظر بودن مسئولان عالی رتبه کشور برای بازنگری در مجلس بود: «امروز با پیگیری که در مجلس با ستاد کل نیروهای مسلح صورت گرفت و در محضر حضرت آقا صحبت شد، همه به این جمعبندی رسیدیم که اصل موضوع سربازی نیاز به یک بازنگری و طرح جدید برای بهینه کردن بحث سربازی دارد که انشاء ا... این موضوع را با هماهنگی ستاد کل، پس از دستوری که حضرت آقا صادر کردهاند در حال بررسی هستیم که بتوانیم درباره شیوه سربازی تجدیدنظر کنیم». او البته درباره زمان بازنگری در موضوع سربازی گفت: نمیتوان زمان آن را مشخص کرد، اما این موضوع در دستور کار است، چرا که چندین دهه است با روال فعلی کار را دنبال کرده ایم و نیاز به تجدیدنظر دارد».
سربازی نخبه ها و اعطای کارت
مهارت آموزی
قالیباف در ادامه گفت: زمانی جوانها احساس میکردند وقتی به سربازی میروند یک نوع بیگاری برای آن هاست، اما هم اکنون افرادی که تحصیلات بالایی دارند یا نیروی نخبه هستند دقیقاً در راستای تخصص خود به کارگیری میشوند، این اقدام مدتهاست که در نیروهای مسلح انجام میشود.وی ادامه داد: نکته دیگری که به آن توجه شده این است که ستاد کل برنامهای دارد که همه جوانهایی که به سربازی میروند حتماً در پایان خدمت خود در یک حرفه خاص مهارت پیدا کرده باشند و کارت حرفهای را دریافت کنند که امسال در بودجه ما این کار را انجام دادیم و رقم قابل توجهی حدود چند هزار میلیارد تومان در تبصره 18 برای این موضوع گذاشتیم تا سربازانی که خدمت شان به پایان میرسد و حرفه ای دارند به آن ها وام اشتغال بدهیم که بتوانند خودشان سرمایهگذاری کنند و شغلی داشته باشند.
تجدید نظر در مدت سربازی
و شیوه جذب نخبگان
پیش از صحبت های قالیباف و در هفته های اخیر، برخی دیگر از مسئولان نیز به موضوع بازنگری در سربازی و تغییر ساز و کار آن اشاره کرده بودند؛ از جمله سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هفته گذشته اعلام کرده «در حال بررسی هستیم در صورتی که بتوانیم، در سال آینده قدری از طول خدمت سربازی را هم کاهش دهیم». او همچنین تصریح کرده: «سربازی و فراهم کردن زمینه شرکتهای دانش بنیان برای همکاری با نخبگان از دیگر قالبهایی است که نیروهای مسلح برای استفاده از جوانان در اختیار دارد، در قالب طرح نخبگان وظیفه نیز حدود ۲۳ هزار نفر از نخبگان کشوری در مسیر همکاری قرار گرفتند.» در بهمن ماه نیز دکتر دهقانی فیروزآبادی، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور گفته بود: «هم اکنون این شرایط فراهم است که جوانان و نخبگان توانمند با استفاده از طرحهای علمی و پژوهشی بتوانند دوران خدمت را در شرکت های دانش بنیان بگذرانند اما به زودی تغییرات در ساز و کار شناسایی نخبگان برای خدمت سربازی ایجاد خواهد شد». قائم مقام بنیاد ملی نخبگان هم در اسفند ماه امسال اعلام کرد: «برای حل دغدغه سربازی نخبگان، با همکاری ستاد کل نیروهای مسلح، طرح پژوهشی برای جایگزینی خدمت سربازی در دستگاه های مختلف تعریف
می شود.»
طرح های قبلی اصلاح سربازی به دنبال چه بودند؟
قانون سربازی در کشور تاریخچه ای طولانی دارد و سالهاست که اصلاح قوانین آن مورد بحثهای زیادی قرار گرفته است. اما طی دوسال اخیر تعدادی از نمایندگان به طور جدی اصلاح قانون سربازی را دنبال کردند که مهم ترین حرف آن، اختیاری کردن آن البته با شرط و شروط است. ابوترابی نماینده مجلس و طراح یکی از این پیشنهادها این طور گفته است: از زمان رضاخان قانون سربازی ۲ساله اجباری برقرار است در حالی که قانون باید بر اساس نیاز روز جامعه تغییر کند و در شرایط فعلی به واقع با سربازی اجباری کارخانه دشمنسازی برای نظام راه انداختهایم.این نماینده مجلس ادامه داد: بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دومین عامل تاخیر ازدواج آقایان سربازی است و این مسئله خود ضرورت تغییر در قانون سربازی را بیشتر میکند.اکنون با قانون فعلی سه میلیون غایب و سرباز فراری داریم و جوانان را مجرم کردهایم؛ در جامعهای که قانون منطبق بر واقعیت نباشد شهروندان مجرم تلقی میشوند، به همین دلیل قانون سربازی فعلی نیازمند تغییر بنیادی است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


مسعود حمیدی/ وقتی سال 76 پروژه کمربند جنوبی کلید خورد، ارتفاعات جنوبی مشهد بکر و دستنخورده بودند اما رفتهرفته کوه خواری و ساختوسازهای غیرمجاز خنجر به ریه تنفسی مشهد زدند تا این که با ورود و دستور صریح رهبر معظم انقلاب در سال 93 به رغم مقاومتهای چندساله کمربند جنوبی مشهد به «کوه پارک» تبدیل شد تا جلوی عفونت ریه تنفسی مشهد گرفته شود. هرچند هنوز مقاومتهایی در گوشه و کنار برای دست اندازی به این تنفسگاه وجود دارد.«در مشهد - شهر ما - من رفتم دیدم طرف ارتفاعات جنوب شهر که درواقع مرکز تنفس شهر است، دارند افرادی آن بالا خانه میسازند، هتل میسازند، ساختمانهای چندطبقه میسازند؛ اینها بد است، اینها غلط است؛ جرم بدانید اینها را. یکی از کارهای اساسی «جرم انگاری» در قانون است؛ اینها را باید جرم دانست در قانون و این کسانی که این کارها را میکنند تعقیب قضایی کرد. صرف این که بروند قلع بنا بکنند، کافی نیست؛ که آن را هم متأسفانه در مواردی نمیکنند، کوتاهی میکنند.» این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در اسفندماه 1393 است که بعد از بازدید از ارتفاعات جنوب مشهد ایراد فرمودند و حجت را بر همه تمام کردند و نظرشان را به صراحت درباره ساختوساز در این محدوده اعلام کردند.کوه خواری پدیده تازهای در مشهد نیست. ارتفاعات جنوبی مشهد محدودهای را از منطقه طرق تا وکیلآباد دربرمی گیرد. این منطقه تا چند سال پیش یکی از بکرترین و پاکترین مناطق شهر شناخته میشد و کارشناسان آن را ریه مشهد مینامیدند. اما از حدود نیمه دوم دهه80 بهمرور ساختوسازهای پراکندهای در ارتفاعات با شیب ۴۵ درصد آغاز شد. در تصرف ارتفاعات جنوبی مشهد، علاوه بر زمینخواران سودجو، متأسفانه ردپای برخی نهادها نیز دیده میشود. (البته موضوع فعالیت های عمرانی در ارتفاعات جنوب از سال 76 مطرح شده بود، جایی که بنا شد به موازات کمربند شمالی در این ارتفاعات کمربند جنوبی احداث شود که در ادامه به سرنوشت این کمربند خواهیم پرداخت.)
ورود روزنامه خراسان از سال 87
به پرونده ارتفاعات جنوب
البته مسئولان قضایی و استانی به مسئله کوه خواری در ارتفاعات جنوب مشهد ورود کرده بودند و اقداماتی هم شده بود و سابقه گزارشهای روزنامه خراسان درباره ارتفاعات جنوب به سال 1387 بازمیگردد که منجر به ورود دادستانی (قاضی صادقی) به این موضوع شده بود. وی به شهردار وقت مشهد دستور داد تا اراضی این منطقه را سامان دهی کند. راه و شهرسازی استان از تشکیل 58 پرونده تصرف غیرقانونی خبر داده بود اما ساختوساز تا سال 93 همچنان ادامه داشت و گزارشهای میدانی روزنامه خراسان این واقعیت را برملا کرده بود. اما ساختوساز و کوه خواری همچنان ادامه داشت و حتی صدای انفجارهای پیاپی در ارتفاعات هاشمیه مردم را نگران کرده بود.دی 93 با دستور استاندار وقت و شورای قضایی استان، ساختوساز در ارتفاعات جنوب مشهد ممنوع اعلام شد. بعد از بیانات صریح رهبر معظم انقلاب در اسفند93، در اردیبهشت94 سید ابراهیم رئیسی دادستان وقت کشور از شناسایی و برخورد با کوه خواری و تصرفها در ارتفاعات جنوب مشهد خبر داده بود. حدود 13 هکتار از این اراضی در اختیار کارکنان استانداری خراسان رضوی قرارگرفته بود، برخی نهادها و دستگاهها نیز بخشی از این اراضی را در اختیار داشتند، برخوردها شروعشده و استاندار وقت نیز اعلام کرده بود در برخورد با کوه خواریها از هیچکس ترسی نداریم.
ارجاع پرونده به دفتر مقام معظم رهبری
تیرماه 94 وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد پرونده ارتفاعات جنوب مشهد به دفتر رهبر معظم انقلاب ارجاع شده است. پیرو آن معاون وزیر و دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در نامهای به استاندار و رئیس شورای برنامهریزی و توسعه استان خراسان رضوی، با ابلاغ مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری اعلام کرد: این شورا در پی مطالبه مقام معظم رهبری و پیرو تکلیف مصوبه مورخ 25 اسفند پارسال و پس از بررسی گزارش ساختوسازهای صورت گرفته در ارتفاعات جنوب شهر مشهد، ضمن تقدیر از اقدامات اخیر مقامات استانی و شهرداری مشهد بهمنظور حفظ این محدوده، این موارد را مصوب کرد: 1 - ارجاع گزارش به دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی برای رسیدگی به متصرفات موجود در این محدوده و تثبیت کاربری فضای سبز. 2 - تهیه طرح یکپارچه احداث کمربند سبز در خارج از محدوده شهر مشهد حداکثر تا مدت سه ماه و ارائه به شورای عالی پس از طی مراحل استانی با تأکید بر ارتفاعات جنوب شهر، تایید مصوبات مورخ 20 اردیبهشت و سوم و دهم خرداد 94 کمیسیون ماده 5 مبنی بر تحدید و تعدیل سطوح ساختوساز و توسعه و غلبه میزان فضاهای باز و سبز و تثبیت عناصر طبیعی و ارتفاعات، ارجاع پروندههای دارای تخلف به مراجع ذیصلاح (ماده 100و ...).
کمربند جنوبی موازی با کوه خواری و تصرفات غیرمجاز
اما ارتفاعات جنوبی مشهد تنها درگیریاش کوه خواری و تصرفات غیرمجاز نبود، اعلام نظر قطعی در این باره سخت است اما شاید طرح احداث کمربند جنوبی در سال 76 عاملی برای رواج کوه خواری در ارتفاعات جنوب مشهد بوده است. شهرداری مشهد برای برونرفت از بار ترافیکی جنوب مشهد در نظر داشت موازی با کنارگذر شمالی یا کمربند شمالی مشهد، در ارتفاعات جنوبی این شهر پروژه«کمربند جنوبی مشهد» را عملیاتی کند. احداث کمربند جنوبی مشهد که تسهیل در تردد و کاهش بار ترافیکی در محورهای جنوبی شهر ازجمله اهداف ایجاد آن بیانشده بود، در سال 1390 در دستور کار معاونت فنی- عمرانی شهرداری قرار گرفت و تملک اراضی واقع در این محور نیز به سازمان زمین و مسکن شهرداری واگذار شد.
کمربند جنوبی چیست و کجاست؟
این پروژه که از آن بهعنوان یکی از حیاتیترین شاهراههای ارتباطی در جنوب مشهد نامبرده میشود، از انتهای بولوار شهید برونسی تا بزرگراه باغچه و حدود ۲۷ کیلومتر است و راه دسترسی از طرقبه و شاندیز به سمت غرب و شرق مشهد را فراهم میکند. بر اساس طرح اولیه، قرار است ۱۰ تقاطع غیر همسطح، پنج تقاطع همسطح و هشت دستگاه دوربرگردان غیرهمسطح در این مسیر ایجاد شود تا هم تردد در مسیر جنوب شهر آسانتر شود و همبار ترافیکی بیشتری را کاهش دهد. این پروژه که اجرای آن از آذر سال 91 به بنیاد مسکن واگذار شد، در ادامه درگیر حاشیههای فراوانی شد. ماجرای انفجارهای متعدد که برای تسهیل در ایجاد مسیر انجام شد و اعتراضات گسترده مردمی را به دنبال داشت، احتمال ایجاد رانت و بیم ساختوسازهای غیرمجاز در حاشیه این کمربندی با هدف ایجاد حاشیه سود چشمگیر برای سودجویان، کور شدن 6چشمه آب و امکان وقوع سیلاب بهواسطه این رخداد، تخریب فضای ارتفاعات جنوبی، مشکلات زیستمحیطی ناشی از اجرای پروژه که به گفته کارشناسان باعث ثبات ریزگردها و آلودگی در هوای شهر شد و رفع نشدن مشکل ترافیکی، از جمله دلایلی بود که مسئولان را به فکر بازنگری در ادامه فعالیت کمربند جنوبی مشهد انداخت، ضمن اینکه قرار بود این پروژه با اعتبار ۲۰۰ میلیارد تومان و با حمایت بخش خصوصی اجرا شود اما حضور نداشتن سرمایهگذار باعث شد شهرداری برای پیشبرد کار از بودجه خود به این پروژه تزریق کند. این پروژه نیز با دستور دادستانی در سال 94 متوقف و کار به شورای حفظ حقوق بیتالمال سپرده شد و سپس در اتاق فکر دانشگاه فردوسی مشهد آب پاکی روی دست این پروژه ریخته شد و معاون وقت دادستانی اعلام کرد این پروژه باید متوقف شود و ما کمربند جنوبی نخواهیم داشت. اعضای شورای شهر و شهردار از این پروژه دفاع و اعلام کردند که مجوزهای بالادستی برای این کمربند صادرشده است و رئیس شورا مدعی بود از شورای دوم تا چهارم برای اجرای این پروژه هزینه شده و چرا در 10 سال گذشته جلوی این پروژه گرفته نشده بود.
توقف پروژه به دلیل نداشتن پیوست زیستمحیطی
غلامعلی صادقی دادستان وقت مرکز استان، سال 95 در گفت و گو با خراسان اعلام کرد: «اجرای طرح کمربند جنوبی شهر مشهد بدون پیوست زیستمحیطی آغازشده و تاکنون برای این طرح پیوست زیست محیطی ارائه نشده است.» صادقی با انتقاد از عملکرد برخی دستگاهها گفته بود: «باوجود اظهار نگرانی و پیگیریهای مکرر سازمانهای مردمنهاد، کارشناسان محیطزیست و دیدهبانان پیشگیری از وقوع جرم مبنی بر اینکه این طرح یکی از زیستبومهای حساس شهر مشهد را تخریب خواهد کرد، متأسفانه دستگاههای مسئول از جمله محیطزیست، منابع طبیعی و جهاد کشاورزی در راستای وظایف و تکالیف قانونی خود بهدرستی عملنکردهاند. کمربند جنوبی شهر مشهد در محدوده طرح کمربند سبز شهر واقعشده است و دستگاههای جهاد کشاورزی، راه و شهرسازی و شهرداری موظف به حفظ کمربند سبز شهر هستند. »صادقی تصریح کرد: بر اساس نظر کارشناسان و استادان حوزه محیطزیست، اگر کمربند جنوبی مشهد اجرا شود آلودگی هوای شهر چند برابر خواهد شد.حمیدرضا صالحی مدیرکل محیطزیست وقت استان نیز در گفت و گو با خراسان رضوی اعلام کرده بود این پروژه پیوست زیستمحیطی ندارد و البته این را هم اضافه کرده بود که «این پروژه در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران تصویبشده و قطعاً بدون مطالعه نبوده است، اگر ایرادی بود همان زمان سازمانهای مردمنهاد و افرادی که پیگیری میکردند، باید موضوعات را منعکس میکردند، اکنون با صرف چند ده میلیارد هزینه، تقاضای توقف بیان میشود...»
توقف کمربند جنوبی در اسفند 96
بعد از این که تابستان 95 دادستان دستور توقف این پروژه را داد، در آذرماه 96 اعلام کرد: «بر این اساس پیشنهاد و اصرارما این است که منطقه کمربند جنوبی مشهد به منطقه گردشگری و سیاحتی تبدیل شود.»پس از کشوقوسهای فراوان اسفندماه 96 دادستانی مرکز استان به طور رسمی دستور توقف کمربند جنوبی مشهد را صادر کرد. دبیر شورای حفظ حقوق بیتالمال استان خراسان رضوی گفت: در آخرین جلسه این شورا در سال 96 تصمیم هایی ازجمله توقف پروژه کمربند جنوبی مشهد دریافت و به صورت مصوبه به دستگاههای مربوط ابلاغ شد.
هرجا راه زده شود، ساخت و ساز غیرمجاز هم خواهد شد
از ابتدای سال 97 ارتفاعات جنوب و کمربند جنوبی حواشی زیادی داشت، از یکسو دادستانی و شورای حفظ حقوق بیتالمال، توقف این پروژه را اعلام کرده بودند و از سوی دیگر سمنهای محیطزیست معتقد بودند این پروژه بدون توجه به دستور قضایی در حال ادامه کار است و مدیران شهری نیز با استناد به اسناد بالادستی معتقد به اصلاح و دریافت مجوزهای زیستمحیطی برای پروژه بودند و خواستار ورود استاندار به این مسئله شدند. خردادماه 97 رئیس کمیسیون شهرسازی شورای پنجم از ورود دادستانی کل کشور به موضوع کمربند جنوبی خبر داده بود اما دادستان مرکز استان در مردادماه مجدد بر استفاده از ارتفاعات جنوب برای تفرجگاه شهروندان بنا بر مصوبه شورای حفظ حقوق بیتالمال تأکید کرد و معتقد بود هر جا راه زده میشود ساختوساز غیرمجاز هم ایجاد میشود. دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان به تخلفات پروژه آبادگران در ارتفاعات جنوبی مشهد اشاره کرده و معتقد بود کمربند جنوبی زمینهساز ساختوسازهای غیرمجاز خواهد شد اما مقدوری معاون عمرانی استانداری خراسان رضوی شهریورماه 97 اعلام کرد: این پروژه (کمربند جنوبی) هیچ مشکل زیستمحیطی ندارد و توضیحات لازم به دادستانی کل کشور ارسال شده است.
سبز سازی کمربند جنوبی
فروردین 98 کلایی شهردار مشهد بر صیانت از ارتفاعات جنوبی مشهد تأکید و اعلام کرد مردم باید این منطقه را به تفرجگاه تبدیل کنند. کلایی به خراسان رضوی گفته بود: «مسیر کمربندی جنوبی هم در طرح اولیه بهصورت مسیری که با شهر اتصالات متعددی دارد، طراحیشده بود که به نظرم دغدغههایی از سمت دوستداران طبیعت و محیطزیست در این زمینه مطرح شد که درست هم بود. بنا بر این شد که مسیر کمربندی جنوبی را بهعنوان یک مسیر سریع طراحی کنیم یعنی از ابتدای کار در فاز اول که شهرک طالقانی است، ما یک مسیر سریع از شهرک طالقانی به پل شهید برونسی، طراحی کنیم به این معنا که دیگر این مسیر به انتهای بولوارهای مختلف شمالی و جنوبی که به ارتفاعات جنوب ختم میشود، متصل نشود، ضمن اینکه قرار شد در این مسیر با عرض زیاد، دو طرف را جنگلکاری کنیم. »رئیس شورای شهر مشهد نیز در اردیبهشتماه اعلام کرد: «اگر دستگاههای مدیریت عالی استان، استاندار محترم و شوراهای ذیربط اصرار دارند که پروژه کمربند جنوبی اجرا نشود، ما هم اصرار نداریم، آنهایی که شروع کردند پاسخگو باشند.» دستگاه قضا نیز بر این که این ارتفاعات باید بهعنوان تنفسگاه شهر حفظ شود، تأکید دارد.مهر 98 شهرداری مشهد به طور رسمی ایجاد فضای سبز در کمربند جنوبی را کلید زد و عملیات اجرایی احداث کمربند سبز جنوبی به مساحت 350 هکتار بااعتباری بیش از 19 میلیارد تومان آغاز شد.
ورود ستاد تدبیر و مردمی سازی کمربند جنوبی
با تغییر رویه شهرداری مشهد از نیمه دوم سال 98 و کاشت و توسعه فضای سبز کمربند جنوبی، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان، در اردیبهشت 99 از برنامهریزی برای بهرهمندی آحاد مردم از فضای تفریحی ارتفاعات جنوب مشهد خبر داد و گفت: بهمنظور دسترسی بهتر مردم به ارتفاعات جنوب مشهد و بهرهمندی از فضاهای سبز ایجادشده توسط دستگاههای مسئول بهویژه شهرداری مشهد، تمهیداتی در این زمینه در ستاد تدبیر استان به تصویب رسید.
قاضی صادقی خبر داد: «در جلسه اخیر ستاد تدبیر استان با حضور مسئولان استانی، مصوب شد که بهمنظور سهولت دسترسی مردم به فضای سبز گسترده ایجادشده در ارتفاعات جنوب و بهویژه در محدوده بوستان خورشید و قله زو، از زیرساختهای پروژه کمربند جنوبی مشهد حدفاصل صابر تا نخل بهرهبرداری شود». وی افزود: با توجه به اینکه درزمینه اجرای پروژه کمربند جنوبی مشهد، قسمتهایی از کوههای جنوب شهر بهویژه در محدوده پشت بوستان خورشید تخریب و زیرساختهایی نیز ایجادشده بود و عملاً اعاده به وضع سابق امکانپذیر نبود و از سوی دیگر زیرساختهایی در این محدوده ازجمله احداث پل و زیرسازی مسیرها انجام شده که تکمیل نشدن آن علاوه بر احتمال وقوع خسارت به منازل پاییندست این پروژه به دلیل وقوع سیلابهای احتمالی بهاری، بدون استفاده گذاشتن و بهرهبرداری نکردن از این زیرساختها نیز هدر رفت اموال عمومی را به دنبال داشت ، در جلسه ستاد تدبیر استان در بهمنماه سال گذشته و در راستای مصوبه شورای حفظ حقوق بیتالمال استان که در اسفندماه 96 در خصوص تغییر کاربری کمربند جنوبی تصمیمگیری شده بود، مقرر شد بخشی از این پروژه، بهمنظور ایجاد مسیری مناسبتر برای بهرهمندی مردم از ارتفاعات جنوب مشهد استفاده شود.
اما ماجرا به این جا ختم نشد و اعتراضات سمنهای زیستمحیطی درباره برخی فعالیتهای عمرانی در این مسیر ادامه داشت تا این که خردادماه دادستانی مرکز استان در نشست با سمنها مجدد تأکید کرد فعالیتهای انجامشده در کمربند جنوبی منافاتی با مصوبات ستاد تدبیر استان ندارد. قاضی صادقی در آن نشست تصریح کرد: یکی از نمایندگان مشهد با رسانههای مختلف، مصاحبههایی درباره تخلفات در این عرصه انجام داد ولی بنده شخصاً از این کمربندی بازدید کردم و آن چه این نماینده ادعا کرده بود که اقدامات کنونی با هدف تکمیل کمربند جنوبی است، بنده چنین چیزی ندیدم و طبق نظارتهای ما و گزارشهایی که از مجری این عرصه دریافت میشود، تناقضی با مصوبات ستاد تدبیر وجود ندارد.
تولد کوه پارک در کمربند جنوبی
تیرماه 99 بود که «کوه پارک» متولد شد. کلایی شهردار وقت مشهد در یک مصاحبه رسانهای اعلام کرد: «بنا داریم با تغییر کاربری، کمربندی جنوبی را به «کوه پارک» تبدیل کنیم.» شهردار مشهد این را هم گفت که «تأکید ما بر پروژه کوه پارک به این دلیل است که معتقدم اگر پای مردم به این محل باز شود کار تمام است لذا کاری را که برای تبدیل کمربند جنوبی به کوه پارک سه سال زمان نیاز داشت، گفتم باید ظرف ۱۰۰ روز تا سوم تیرماه اجرا شود که این کار در حال انجام است و درمجموع معتقدم اگر مردم به کوه پارک بیایند شهردار بعدی هم جرئت اجرای کمربند جنوبی را نخواهد داشت.»اواخر بهمنماه 99 مجدد خبری در فضای رسانهای استان منتشر شد که وزارت راه و شهرسازی ممنوعیت عملیات اجرایی در کمربند جنوبی را به راه و شهرسازی استان متذکر شده است اما معاون وقت شهرداری مشهد تأکید کرد: «هیچگونه عملیات عمرانی در کمربند جنوبی انجام نمیشود و تا زمانی که نتیجه مطالعات زیستمحیطی کمربند جنوبی اعلامنشده باشد، هیچ تصمیمی برای اجراشدن این پروژه نداریم و این موضع رسمی شهرداری است.»
خاتمه قرارداد کمربند جنوبی و تصویب طرح تفصیلی
کشوقوسها ادامه داشت تا این که در صد و سی و ششمین جلسه علنی شورای مشهد در تیر سال گذشته (1400) لایحه اتمام قرارداد پروژه کمربند جنوبی شهر مشهد در دستور کار قرارگرفت و به تصویب رسید. شهریور سال گذشته، با ابلاغ طرح تفصیلی حوزه جنوب غربی مشهد، سرنوشت یکی از پرماجراترین پروژههای شهری مشهد مشخص و با تعیین کاربری تفرجگاهی، رسماً ساخت کمربند جنوبی مشهد منتفی شد. مدیرکل دفتر طرحها و مطالعات شهری شهرداری مشهد نیز تأکید کرد: «طبق طرح تفصیلی، تمام محدوده کمربند جنوبی تفرجگاهی خواهد بود ولی این به آن معنا نیست که در تمام مسیر در بستر طبیعی دخالت کنیم بلکه در برخی از مناطق باید منابع طبیعی، گونههای گیاهی و گونههای جانوری حفظ شود و دستنخورده باقی بماند.»
اصرار ادامه دار مدیران شهری برای احیای کمربند جنوبی
آذرماه سال گذشته ارجائی شهردار مشهد در یک برنامه تلویزیونی یک تغییر دیدگاه جدید را در شهرداری مشهد رونمایی کرد و مجدد طرح سال 91 کمربند جنوبی مشهد را از حاشیه به متن آورد و اعلام کرد: «کمربندی جنوبی را نباید موضوعی جدا از ترافیک مشهد و محیط زیست شهری ببینیم. اگر فقط محیط زیست باشد، من با این طرح مخالف هستم. اتصال برونسی به نماز میتواند مشکل را حل کند.» این در حالی است که ستاد تدبیر و مقامات قضایی استان بر تبدیل این کمربند به تفرجگاه مشهد تأکید داشتند و در اوایل بهمن سال گذشته نیز استانداری بر اجرای کمربند جنوبی مشهد خط قرمز کشید و در ادامه قاضی فرزاد بهشتی توندری معاون دادستان مرکز استان اعلام کرد: کمربند جنوبی از طرح تفصیلی جنوب غرب مشهد حذفشده و دیگر چیزی به اسم کمربند جنوبی وجود ندارد، آن جا کوه پارک است و در نهایت استاندار خراسان رضوی اعلام رسمی کرد که اجرای پروژه کمربند جنوبی به صلاح نیست تا نقطه پایانی بر مناقشات باشد.اما اردیبهشتماه امسال مجدد شهرداری و شورای شهر مشهد زمزمه اتصال بولوار برونسی به بولوار نماز را مطرح کردند تا این کشمکش همچنان ادامه داشته باشد. بااینحال معاون استانداری اعلام کرد هیچ تغییری درباره کارکرد کمربند جنوبی ایجاد نشده است. آخرین تحولات پروژه کمربند جنوبی در آبان ماه امسال رقم خورد و دادستانی مرکز استان به طور رسمی اعلام کرد کمربند جنوبی مشهد باید از طرح تفصیلی حذف شود. شورای ششم در نامهای به استاندار، خواستار انجام مجدد مطالعات کمربند جنوبی شده است. حالا بعد از گذشت بیش از یک دهه، رئیس کمیسیون عمران، حملونقل و ترافیک شورای شهر مشهد در گفتوگو با ایسنا اعلام کرده که اجرای پروژه کمربند جنوبی از طرح تفصیلی مشهد حذف شده است. به گفته فرهمندی، دادستانی در پاسخ به درخواست شورای شهر مبنی بر انجام مجدد مطالعات کمربند جنوبی اظهار کرده است که بر اساس مصوبه شورای حفظ حقوق بیتالمال این پروژه باید از طرح تفصیلی خارج شود و حتی بهصورت موقت و ستارهدار نیز در طرح تفصیلی باقی نماند. اگرچه طی 10 سال گذشته با ورود صریح رهبر معظم انقلاب بسیاری از کوه خواری ها از ارتفاعات جنوب مشهد مرتفع شد و پروژه کمربند جنوبی که شاید بتوان آن را عامل این بلواها دانست، امروز به «کوه پارک» و تفرجگاه شهروندان مشهدی تبدیل شده است اما به نظر می رسد هنوز بخش هایی از ارتفاعات جنوب مشهد دارای مسئله است و بر اساس ادعای برخی سمن ها در ارتفاعات خلج مشهد نیز هنوز برخی فعالیت های غیر زیست محیطی در حال انجام است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


جواد نوائیان رودسری - سال 1329ش در تاریخ معاصر ایران، یک سال پرحادثه و سراسر التهاب و اتفاق است؛ در این سال، روند مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت که ما آن را با عبارت «نهضت ملی شدن صنعت نفت» میشناسیم؛ با تلاشهای مجدّانه مبارزان و حذف دشمنان ملّت، همچون حاجیعلی رزمآرا، سرانجام پیروز شد و قانون ملی شدن صنعت نفت، در آخرین روزِ این سال پرخاطره، به تصویب رسید و فصلی زرین در تاریخ مبارزات ضداستعماری مردم ایران رقم خورد. آنچه نباید از یاد ببریم این است که رویدادهای منجر به این پیروزی بزرگ و حواشی و اتفاقات پس از آن، منحصر به پایتخت نبود؛ در گوشه و کنار ایران، در شهرهای بزرگ و کوچک و حتی روستاهای دورافتاده، یک خیزش عمومی برای حمایت از نهضت شکل گرفت؛ خیزشی که نقشی انکار ناشدنی در پیروزی نهایی داشت. شناخت طبقات و عوامل مؤثر در این خیزش، آن هم در روزهایی که منتهی به سالگرد آن پیروزی تاریخی است، شاید بتواند دورنمایی را که از توفیق نهضت ملی شدن صنعت نفت داریم، تا حدودی تصحیح کند. در مشهد، یکی از پرجمعیتترین شهرهای ایران، مانند بقیه نقاط کشور، فرایند مبارزه با استعمار و تلاش برای تحقق ملی شدن صنعت نفت و حفظ دستاوردهای آن، با میدانداری مذهبیون شکل گرفت و بالید؛ برای سرزمینی که مردمش به زیور مذهب آراستهاند و امور روزمره و جاری خود را نیز، با قوانین شرع انور تنظیم میکنند، فرض غیر از این حالت، معقول نیست. میدانداری مذهبیون نیز، متکی به تیزبینی و مدیریت افرادی بود که در میان آن ها، زندهیادان استاد محمدتقی شریعتی و حاج علیاصغر عابدزاده، جایگاهی ممتاز و ویژه داشتند. در این نوشتار، برآنیم که به نقش این دو بزرگوار، در جریان شکل گرفتن و فراگیر شدن نهضت ملی شدن صنعت نفت در مشهد و پاسداری از دستاوردهای آن بپردازیم. کوشش خواهیم کرد که از رهگذر مطالعه روایات در دسترس، به همکاریها و تعاملات این دو میداندار نهضت در مشهد نیز، راهی بجوییم.
مؤسسان 2 تشکّل مذهبی و راهبردی
استاد شریعتی و مرحوم عابدزاده، هر دو، شکلدهندگان دو تشکل بسیار فعالِ مذهبی در دوران خود بودند که هرکدام، مخاطبان خاصّی داشت و تلاشهای این دو تن و البته، همراهی و همیاری دیگرانی که چون ایشان میاندیشیدند، باعث شد تا در فضای مشهدِ دهه 1320 که وابستگان به جریان چپ و مارکسیستی، جولان میدادند و به ظاهر، کسی را یارای مقابله با آن ها نبود، مذهبیون به شکلی منسجم و سازمان دهی شده، وارد عرصه شوند و میدان را به شکلی آشکار از رقیب بگیرند. این تحرکات، طبعاً مورد حمایت علمای اعلام در مشهد و قم نیز، بود. استاد محمدتقی شریعتی که تجربه سخت فعالیتهای فرهنگی را طی دوران رضاشاهی و ضمن تدریس در مدارسی مانند «ابنیمین»، در کارنامه خود داشت، در سال 1323ش و با حمایت شماری از بازاریان و تجّار متدیّن مشهد، مرکزی را به نام «کانون نشر حقایق اسلامی» تأسیس کرد؛ مرکزی که افزون بر ارائه مفاهیم مذهبی با زبانی نو و برای ارائه نسل جوان، پایگاه قدرتمند مبارزه با مارکسیسم در مشهد بود؛ تا آنجا که دادِ روزنامههایی مانند «اردیبهشت» و «راستی» را که وابسته به جریان حزب تودهبودند، درآورد. این مرکز ابتدا مورد حمایت آیتا... العظمی بروجردی و پس از ایشان، مورد حمایت آیتا... العظمی میلانی قرار داشت. استاد شریعتی، متفکری تحصیلکرده در حوزه علمیه بود که در آن وانفسا، دست به حرکتی تبیینی و جهادی برای حفظ چارچوب ارزشهای دینی در جامعه زد. سابقه حاجی عابدزاده در ایجاد تشکیلات مذهبی، بیشتر از استاد شریعتی بود؛ او تقریباً از سال 1319ش، «انجمن پیروان قرآن» را راهاندازی کرد؛ هرچند که این انجمن، در سال 1326ش و با تأسیس بنای «مهدیه» در مشهد، رسمیت بیشتری یافت. مخاطبان «انجمن پیروان قرآن»، نسبت به «کانون نشر حقایق اسلامی» و اطرافیان استاد محمدتقی شریعتی، بیشتر بودند و طیفهای گستردهتر و سنتیتر جامعه مشهد را شامل میشدند. در سال 1329، هم «کانون نشر حقایق اسلامی» با محوریت استاد محمدتقی شریعتی و هم، «انجمن پیروان قرآن»، با محوریت حاجی عابدزاده، به چنان رشد و شکوفایی رسیدهبودند که به اعتراف دوست و دشمن، میتوانستند در بسیج کردن مردم مشهد در تحولات اجتماعی و حتی سیاسی، نقشی محوری و اساسی ایفا کنند؛ هرچند که هیچکدام از این دو نفر، در میان اطرافیانشان به عنوان فردی سیاسی، شناخته نمیشدند. با این حال، آنچه آن ها را به حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت واداشت و در پی آن ها، هزاران هوادار آن ها را به میدان آورد، احساس تکلیفی بود که با شروع نهضت بر دوش خود احساس میکردند. این موضوع، به ویژه هنگامی که آیتا... کاشانی یا نوّاب صفوی به مشهد سفر میکردند و تجمعات گسترده شکل میگرفت، بیشتر به چشم میآمد و موضوعیت مییافت.
ماجرای شورانگیز «خلع ید»
با به بار نشستن نهضت در 29 اسفند سال 1329، نقش این دو میداندار و نیز، نیروهای مذهبی، برای تداوم نهضت تا رسیدن به نتایج قطعی و مطلوب، بیشتر و آشکارتر شد و البته، اسباب نزدیک شدن استاد شریعتی و حاجی عابدزاده را فراهمتر از قبل کرد. یکی از هیجانانگیزترینِ این همکاریها مربوط به ماجرای خلعید از شرکت نفت انگلیس و ایران بود. شعبه شرکت در مشهد، در انتهای خیابان طبرسی آن زمان، یعنی در میدان «شهید گمنام» فعلی، جایی که هم اکنون تأسیسات شرکت نفت قرار دارد، واقع بود. روز 9 تیرماه 1330، هزاران نفر از مردم مشهد با دعوت استاد شریعتی و حاجی عابدزاده و تنی چند از بزرگان مذهبی شهر، در صحن نو حرم رضوی گرد هم آمدند. قرائت قرآن آغاز مراسم را، یکی از شاگردان حاجی عابدزاده برعهده داشت و پس از آن، استاد شریعتی، سخنرانی توفانی خود را ایراد کرد؛ در پی این سخنرانی جمعیت کثیری از مردم مشهد، با جلوداری استاد شریعتی، حاجی عابدزاده و جمعی از علما و فعالان سیاسی شهر، به سوی شعبه شرکت انگلیسی نفت حرکت کردند و تابلوی شرکت را به زیر آوردندو تابلوی شرکت ملی نفت ایران را به جای آن قرار دادند. استاد شریعتی بر فراز ساختمان شرکت قرار گرفت و سخنرانی دیگری ایراد کرد که باعث هیجان عمومی شد و مردم مشهد، به شدت گریستند.
ائتلاف سیاسی؛ اوج همکاری 2 مبارز
شاید اوج این همراهی و همگامی را بتوان در تهیه مقدمات مربوط به انتخابات مجلس هفدهم مشاهده کرد؛ انتخاباتی که در سال 1331 و طی چند ماه برگزار شد. استاد شریعتی، حاجی عابدزاده و تعدادی از فعالان مذهبی مشهد، شاید برای نخستینبار، دست به ایجاد یک ائتلاف سیاسی زدند؛ ائتلافی که بنا داشت با تکیه بر ریشههای عمیق مذهبی مردم و اعتماد آن ها به افرادی مانند این دو نفر، فضای عرصه سیاست را از دست وابستگان به دربار بگیرد. روزنامه خراسان، در شماره روز پنجم آذرماه سال 1330، تشکیل این ائتلاف را چنین گزارش کرد: «به منظور آزادی انتخابات دوره هفدهم و انتخاب افراد متدیّن و صالح و واجد شرایط و جلوگیری از اعمال نظر اشخاص ناصالح، عدهای از جمعیتهای دینی مشهد به این شرح: کانون نشر حقایق اسلامی، انجمن پیروان قرآن، جمعیت ابوالفضلی سراب و ... با یکدیگر ائتلاف کرده و به نام جمعیت مؤتلف اسلامی، تشکیل جمعیت واحدی دادهاند که در تمام امور مربوط به انتخابات این دوره طبق منویات حضرت آیتا... کاشانی و انجام نظریه جناب آقای دکتر مصدق در باره انتخابات آزاد و دستورات اجتماعی دین مبین اسلام مبادرت به شرکت در انتخابات کنند.» مجلس هفدهم برای طرفداران نهضت، مجلسی راهبردی محسوب میشد. بسیاری از طرحهای مهم مربوط به روند ملی شدن صنعت نفت و پاسداری از دستاوردهای آن، باید در این مجلس به تصویب میرسید. به همین دلیل، در مشهد، همه گروههای مذهبی، عزم خود را برای شرکت در انتخابات و عقب راندن دشمنان نهضت و نیز، عوامل وابسته به دربار، جزم کردند. تشکیل «جمعیت مؤتلف اسلامی» گامی بسیار مهم در این زمینه بود.
جدال با عوامل دربار
روز ششم آذرماه سال 1330، نخستین جلسه این جمعیت، در محل دفتر کانون نشر حقایق اسلامی – احتمالاً در کوچه مخابرات، نزدیک چهارباغ – برگزار شد. سخنران این جلسه، استاد شریعتی بود. اعضای جمعیت یک نگرانی بزرگ داشتند و آن، نداشتن تجربه در فعالیتهای سیاسی بود. آن ها باید در برابر دسیسههای دربار میایستادند و افزون بر این، مالکان و خانهای متموّلی که روستاهای اطراف مشهد را در اختیار داشتند هم، مقابل جریان جمعیت بودند. استاد شریعتی، حاجی عابدزاده و دیگر همفکران حاضر در این جمعیت، به دنبال راهکاری برای عبور از این بنبست میگشتند؛ برخی پیشنهاد کردند که در فهرست اعلامی جمعیت، نام دو نفر از ملاکان بزرگ مشهد هم وارد شود (نمایندگان مشهد در مجلس شورای ملی چهار نفر بودند)، اما این راهکار، با آرمانهای جمعیت و نیز، مردمی که حامی آن بودند، تناقض آشکاری داشت. جمعیت تصمیم گرفت برای تسلط بر امور انتخابات، یک انتخابات دو مرحله ای را برای رسیدن به مجلس طراحی کند؛ در مرحله اول، جمعیت رأساً به برگزاری انتخابات اقدام میکرد. تعداد نامزدها 11 نفر بود. چهار نفر اول این انتخابات به عنوان نامزد جمعیت در انتخابات اصلی معرفی میشدند. استاد شریعتی و حاجی عابدزاده، جزو این نامزدها بودند؛ اما مرحوم عابدزاده در اثنای کار و به دلایلی، از ادامه کاندیداتوری انصراف داد. استاد شریعتی رأی نخست را کسب کرد و به همراه سه نفر دیگر از نامزدهای جمعیت، در فهرست قرار گرفت؛ اما تلاشهای دربار و نیز، روحانیون وابسته به آن، برای برهم زدن اتحاد در ائتلاف، شرایط را برای استاد شریعتی و حاجی عابدزاده سخت کرد؛ پافشاری بر معرفی دو نفر از ملّاکان مشهد در فهرست جمعیت، باعث شد تا در نهایت دو نفر از این ائتلاف برای نامزدی مجلس هفدهم معرفی شوند؛ اما دربار هم بیکار نماندهبود. نورمحمد امیری، نماینده دربار در مشهد، تعدادی کاندیدای ناشناس را با حمایت خانهای اطراف مشهد وارد گود انتخاباتی شهر کرد، سید موسی خلیلی یکی از این افراد بود. از سوی دیگر، با حمایت امیری، «جمعیت متشکل خراسان» تأسیس شد که در رأس آن سیدمحمدصادق طباطبایی قرار داشت؛ جمعیتی که معلوم نبود چرا و چطور تأسیس شده است؟! برخی مورخان از این جمعیت، با عنوان «جمعیت ضربالاجلی» یاد کردهاند. با آغاز فعالیت این جریانهای مشکوک، روز 13 اردیبهشت سال 1331، کانون نشر حقایق اسلامی و انجمن پیروان قرآن، مردم را برای شرکت در یک اجتماع بزرگ در صحن نو حرم رضوی دعوت کردند. استاد شریعتی در این اجتماع، ضمن سخنرانی کوبنده، درباره فعالیت کاندیداهای تحمیلی هشدار داد. روز 15 اردیبهشتماه، انتخابات مجلس شورای ملی دوره هفدهم، در مشهد برگزار شد. با وجود همه اقدامات عناصر وابسته، معلوم بود که استاد محمدتقی شریعتی به عنوان وکیل اول مشهد انتخاب خواهد شد؛ به همین دلیل، هنوز ساعاتی از انتخابات نگذشته بود که انحلال آن را اعلام کردند و استاد، به رغم حضور گسترده مردم، از ورود به مجلس شورای ملی بازماند؛ مشهد در دوره هفدهم نماینده نداشت! استاد محمدتقی شریعتی و حاجی عابدزاده، به دلیل حمایت از نهضت ملی شدن صنعت نفت، تاوان سنگینی پرداختند؛ بعد از کودتای 28 مرداد 1332، هر دوی آن ها، با اتهاماتی که هیچگاه اثبات نشد، به زندان افتادند و محدودیت برای آن ها تا پیروزی انقلاب اسلامی، کم و بیش ادامه داشت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ساعتها پس از بررسیهای داغ در کنست، نمایندگان در خوانش اولیه با لایحه جنجالی اصلاحات قضایی ارائه شده از سوی نتانیاهو موافقت کردند. ۶۱ نماینده از مجموع ۱۲۰ نماینده به نفع لایحه پیشنهادی رای دادند و ۵۱ تن در شور اولیه با آن مخالفت کردند؛ اما بقیه نیز یا غایب بودند یا رای ممتنع دادند.این لایحه قبل از ورود به مرحله اجرایی برای تصویب نهایی نیاز به دو شور دیگر در پارلمان دارد.در متن پیشنویس قانون تصویب شده کمیته پس از بررسیهای داغ آمده است: نخست وزیر تنها با رای اکثریت سه چهارم اعضای پارلمان از این پست برداشته میشود و این همچنین ممکن است به دلایل روحی روانی یا دلایل پزشکی دیگر اتفاق بیفتد.طبق این لایحه، کنست یا دولت تنها نهادهایی هستند که می توانند نخستوزیر را به زندان بیندازند. این قانون حتی فراتر نیز رفته و میگوید، دادگاه عالی هیچ اختیاری در زمینه وارد کردن اتهامی به نخستوزیر ندارد.این لایحه از سوی اوفیر کاتس، عضو حزب لیکود (حزب بنیامین نتانیاهو) و رئیس ائتلاف ارائه شده که عزل نتانیاهو را تقریبا ممنوع میکند.این در حالی است که تظاهرات گستردهای علیه تغییرات قضایی هر شنبه و برای دهمین هفته متوالی برگزار شده است.گالی باهاراف، دادستانی کل هشدار داده این تغییر منجر به مواضعی سخیف میشود و خلأیی سیاه ایجاد میکند، زیرا مانع از هرگونه نظارت حقوقی میشود.این در حالی است که اسحاق هرتزوگ، رئیس رژیم صهیونیستی درباره اختلافات شدید درخصوص اصلاحات قضایی و حقوقی که پیامدهایی خطرناک علیه این دولت دارد، هشدار داد و افزود: ممکن است این اصلاحات پیامدهایی دیپلماتیک، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی داشته باشد.هرتزوگ گفت: ما در وضعیت بدی هستیم... بسیار بد. او وضعیت موجود را «درگیری داخلی که ما را از بین میبرد»، توصیف کرد.هرتزوگ به تازگی نیز علنا علیه طرحهای دولت راستگرای اسرائیل صحبت کرده بود.او گفته بود، اصلاحات قضایی اشتباه و سرکوبگرانه است و اصول «دموکراسی» اسرائیل را از بین میبرد.به رغم اعتراضات گسترده، طرح اصلاحات قضایی در اسرائیل به سرعت در حال پیشرفت است.دولت راستگرای افراطی اسرائیل خواهان پیشبرد عناصر اصلی طرح تغییرات بحث برانگیز در سیستم قضایی به واسطه تدابیر فوری قبل از پایان ماه جاری است.این اصلاحات به پارلمان اجازه میدهد احکام دادگاه عالی را با اکثریتی ناچیز نقض کند، دولت نتانیاهو همچنین به دنبال آن است از قدرت دادگاه عالی در لغو قوانین ساده بکاهد.منتقدان معتقدند، اصلاحات قضایی تفکیک قوهها را به خطر میاندازد و اسرائیل به سمت دیکتاتوری پیش میرود.این لایحه همچنین به نفع بنیامین نتانیاهو است که در حال محاکمه در پروندههای فساد است. در این راستا دولت مدعی است، دادگاه عالی هم اکنون نفوذ سیاسی زیادی دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دلهره شیرین؛ شاید این درستترین واژه برای توصیف فضای قبل از وارد شدن خواستگار و خانوادهاش یا ورود به خانه گزینه احتمالی برای ازدواج باشد. از چند ساعت یا حتی چند روز قبل از آمدن مهمانها که آخرین آمادهسازی خانه، خرید وسایل پذیرایی و ... انجام میشود، تمام فکر و ذکر والدین دختر و پسر درگیر بررسی گزینه مد نظر است. آیا انتخاب مناسبی است؟ ملاکهای مدنظر ما را دارد؟ میتواند فرزندمان را خوشبخت کند؟ اما همین که مجلس خواستگاری آغاز میشود کمتر پدر و مادری میتوانند سوالات ذهنی و دغدغههای خود را تمام و کمال مطرح کنند و صحبتها عموما راجع به مسائلی غیر از ازدواج است. البته این موضوع تا حدی طبیعی است. ازدواج فرزند در عین لذتبخش بودن، اضطرابآور است و انسانها تمایل دارند از صحبت راجع به مسائل اضطرابزا دوری کنند، اما چطور میشود از این مسائل مهم در جلسه خواستگاری صحبت کرد و والدین چطور میتوانند علاوه بر به وجود آوردن فضای مناسب برای آشنایی دختر و پسر با مطرح کردن سوالات درست به روند آشنایی جهت مناسب دهند؟
بررسی ظاهر طرف مقابل و خانوادهاش در قدم اول
اول از همه باید بدانیم که جلسه اول خواستگاری زمانی برای مشاهده است و مشاهده نقش پررنگتری نسبت به کلمات در این جلسات ایفا میکند. جدا از مشاهده ظاهر و میزان آراستگی و پوشش افراد و بررسی این موضوع که آیا فرزند شما و خواستگار از نظر ظاهری(قد،جثه و زیبایی) با هم تناسب دارند؟ باید بررسی کنید که آیا نحوه پوشش خواستگار و خانوادهاش مشابه با خانواده شماست و اگر متفاوت است این نوع پوشش را میپسندید؟ میتوانید با توجه به ظاهر،راجع به فرهنگ و طبقه اجتماعی-اقتصادی خواستگار هم حدسهایی بزنید.البته توجه به این نکات با ظاهرگرایی اغراق شده متفاوت است.
نحوه تعاملشان با هم چگونه است؟
علاوه بر پوشش و ظاهر، نحوه تعامل افراد با هم از جمله نکاتی است که در جلسه خواستگاری میتوانید به آن توجه کنید. اول چه کسی وارد خانه شد؟ رفتارشان با هم صمیمانه است یا رسمی؟ چه کسی بیشتر صحبت میکند؟ بقیه افراد چه واکنشی به صحبتهای فرد غالب نشان میدهند؟ آیا وسط حرف هم میپرند؟ همچنین نحوه و طرز نشستن و صحبت کردن میتواند اطلاعات خوبی راجع به شخصیت انسانها بدهد.
صادر نکردن حکم کلی در جلسه اول
باید توجه داشت که بررسی این مسائل باید صرفا نکاتی برای بررسی بیشتر در آینده به ما بدهد و از اولین جلسه نمیتوان حکم کلی صادر کرد. به طور طبیعی در جلسه اول، مطرح شدن صحبتهای بیربط به مسائل ازدواج و خواستگاری اجتنابناپذیر است، ولی میتوان با هوشمندی از همین صحبتهای به ظاهر بیربط برای شناخت بیشتر استفاده کرد. آیا افراد در صحبتهای جاری متکلموحده میشوند و بدون توجه به حوصله جمع صحبت میکنند؟ آیا در صحبتها ی شان مغرور هستند یا به اصطلاح بیش از حد منم منم میکنند؟ آیا در بیان عقاید و نظرات انعطافناپذیرند؟
سوالاتی با جواب کوتاه مطرح نکنید
اگر به عنوان پدر یا مادر بخواهید در جلسه اول خواستگاری، سوال مناسب مطرح کنید، چه بپرسید؟ بهترین سوالات، سوالات با پاسخ باز است؛ یعنی سوالاتی که جواب کوتاه بله یا خیر نداشته باشد و بتوان جواب طولانی به آنها داد. برای مثال، اگر میخواهید از تحصیلات فرد سوال کنید، سوال مدرک شما چیست؟ مناسب نیست. در عوض بهتر است، بپرسید که یک مقدار راجع به روند تحصیلی خودتان برای ما توضیح دهید؟ کجا مدرسه رفتید؟ چه سالی دیپلم گرفتید؟ و ... . در این حالت فرد شروع به توضیح دادن میکند. شاید برای شما بعضی از این اطلاعات، مهم نباشد، اما در توضیح دادن افراد میتوانید اطلاعات خوبی از روند زندگی فرد به دست آورید.
توقعات خانواده طرفمقابل از فرزندتان را بپرسید
درباره شغل افراد نیز به پرسیدن عنوان شغلی بسنده نکنید. سوالات جانبی مطرح کنید. به طور مثال چه شد که در این جا مشغول کار شدید؟ آیا تصمیم دارید در همین شغل یا سازمان باقی بمانید؟ اگر نه، چه برنامهای دارید؟ آیا در این شغل امکان ارتقا دارید؟ همچنین پرسیدن درآمد نه تنها هیچ ایرادی ندارد، بلکه ضروری است. میتوان خانواده را مستقیم خطاب قرار داد و راجع به انتظارات و ایدهآلهایشان درباره عروس یا داماد آینده از آنها سوال کرد. این سوالات و پاسخهایش کمک می کند تا بیشتر با توقعات خانواده طرف مقابل از فرزندتان آشنا شوید.
ویژگی مثبت و منفی فرزندشان را بپرسید
در نهایت اگر فضا یاری کرد میتوانید هم از خانواده دختر و هم از خانواده خواستگار فرزندتان جداگانه بپرسید که ویژگیهای مثبت و منفی فرزندشان چیست؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- جوان موتورسواری که نوجوان کرولال را در یکی از روستاهای حاشیه مشهد به طرز دلخراشی به قتل رسانده بود، صبح روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمد لب به اعتراف گشود و راز این جنایت وحشتناک را فاش کرد.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، صبح ششم اسفند، یکی از اهالی روستای قازقان از توابع بخش رضویه مشهد عازم پاسگاه انتظامی شد و با چهره ای نگران از گم شدن پسر نوجوانش خبر داد. او به نیروهای انتظامی گفت: پسر 14 ساله ام که کرولال است از روز گذشته که در یک مجلس عروسی روستا شرکت کرده بود به منزل نیامد و جست وجوهای ما نیز برای یافتن او فایده ای نداشت. در حالی که پرونده فقدانی برای نوجوان مذکور تشکیل شده بود، عصر همان روز یکی از اعضای شورای روستا هنگام عبور از کنار تپه های پشت روستا ناگهان با جسد خون آلودی روبه رو شد و بلافاصله ماجرا را به پلیس 110، گزارش داد. دقایقی بعد مشخص شد جسد مربوط به نوجوان کرولال گم شده است. بدین ترتیب نیروهای انتظامی با حفظ صحنه جرم مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که با حضور قاضی دکتر صادق صفری و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل کشف جسد، تحقیقات گسترده قضایی در این باره آغاز شد. بررسی ها نشان می داد عامل یا عاملان جنایت، گلوی نوجوان مذکور را به طرز وحشتناکی بریده اند و ضرباتی نیز بر دیگر نقاط بدن وی وارد آورده اند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در ادامه تحقیقات یک دستگاه گوشی تلفن همراه، غلاف چاقوی کوچک، و گردنبندی به رنگ زرد و سفید از جیب های مقتول در حالی کشف شد که سمعک وی نیز در کنار جسد افتاده بود اما در همین حال صفحه کیلومترشمار و قاب کله چراغ یک دستگاه موتورسیکلت نیز در اطراف جسد قرار داشت که نشان می داد عامل یا عاملان جنایت با استفاده از موتورسیکلت به محل درگیری آمده اند و نوجوان مذکور را در یک نزاع نابرابر به قتل رسانده اند.
همزمان با ثبت اظهارات برخی از اهالی روستا که تعداد زیادی از آنان در محل کشف جسد تجمع کرده بودند، قاضی دکتر صفری دستورات ویژه ای را برای شناسایی عوامل مرتبط با این پرونده جنایی و انتقال جسد به پزشکی قانونی صادر کرد و این گونه تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی برای ردیابی عامل یا عاملان جنایت ادامه یافت.
پس از بررسی محتویات گوشی تلفن همراه مقتول و همچنین بازبینی دوربین های ترافیکی جاده ای، سرنخ هایی از یک جوان موتورسوار به دست آمد که آثاری از موتورسیکلت وی در صحنه جنایت وجود داشت ، بنابراین جوان مذکور که «سجاد- ب» نام دارد با دستورات محرمانه قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد و به طور نامحسوس تحت تعقیب قرار گرفت اما جوان 22 ساله یاد شده که متوجه ماجرا شده بود به مکان نامعلومی گریخت. با وجود این تحقیقات کارآگاهان همچنان در یکی از روستاهای اطراف محل وقوع قتل، ادامه داشت تا این که متهم عرصه را بر خود تنگ دید و با مراجعه به مراکز انتظامی خود را تسلیم قانون کرد.
با انتقال وی به پلیس آگاهی، بررسی های تخصصی با راهنمایی های قاضی ویژه قتل عمد توسط سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) آغاز و راز این قتل دلخراش فاش شد. متهم مذکور که صبح روز گذشته به شعبه ویژه پرونده های جنایی هدایت شده بود درباره این ماجرا ادعا کرد: آن روز وقتی از مجلس عروسی بیرون آمدیم، «رضا- ع» (مقتول) از من خواست او را به کنار تپه های پشت روستا برسانم. من هم او را سوار موتورسیکلت کردم و به مکانی خلوت در اطراف روستای قازقان بردم. وقتی آن جا رسیدیم او یک بطری مشروب را از داخل پیراهنش بیرون آورد و به من هم اصرار کرد تا همراه او مشروب بخورم ولی به او گفتم من توبه کرده ام و دیگر مشروب نمی خورم!
متهم به قتل 22 ساله ادامه داد: وقتی آن نوجوان 14 ساله به علت مصرف مشروب حال طبیعی خود را از دست داد و گیج شد ناگهان چاقویش را بیرون کشید و با آن ضربه ای به سرم زد! من هم قصد داشتم چاقو را از دستش خارج کنم که به شدت مقاومت می کرد. در همین گیر و دار بود که در یک لحظه تیغه چاقو به گلویش خورد و روی زمین افتاد اما من قصد کشتن او را نداشتم!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در این هنگام مقام قضایی پرسید شما که قصد قتل نداشتید و مدعی هستید که چاقو هم اتفاقی به گلوی نوجوان خورد، پس چرا با اورژانس تماس نگرفتید یا او را به بیمارستان نرساندید؟ متهم پاسخ داد: ترسیده بودم!!
بنابر گزارش روزنامه خراسان، اگرچه اعترافات متهم درباره انگیزه وقوع جنایت قانع کننده نیست اما وی با صدور دستوری از سوی قاضی دکتر صفری در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا بررسی های بیشتری درباره ابعاد مختلف این جنایت تکان دهنده و زوایای پنهان آن انجام شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روزهای آخر هر سال، فصل خانهتکانی محسوب میشود. بسیاری از ما به سراغ وسایلمان می رویم تا اگر نیازی به آنها نداریم، فکری به حالشان بکنیم. یک سری از این زبالههایمان را که شاید قبل از هر چیز به فکر دور ریختنشان بیفتیم، کاغذها و کارتنهایی تشکیل میدهند که مربوط به دفترهای استفاده شده، سررسید قدیمی که دیگر کارایی ندارد، برگههای یادداشت، دفترچهها و ... هستند. همانطور که میدانید یکی از پر مصرفترین اقلام لوازمتحریر، کاغذ است. سرنوشت بیشترشان هم در نهایت سطل زباله است. سالانه هزینههای زیادی بابت تولید کاغذ از چوب درختان صرف و درختهای زیادی قطع میشود. این اتفاق ضربههای هولناکی به محیطزیست وارد میکند که بازیافت کاغذ میتواند به میزان قابلتوجهی مانع آن شود. ما میتوانیم با بازیافت کاغذهایی که یک بار مصرف شدهاند، جلوی قطع درختان و جنگلزداییها را بگیریم. در پرونده امروز زندگیسلام از تاریخچه کاغذ و بازیافت آن، آمارهایی درباره فواید بازیافت کاغذ و ... خواهیم گفت. همچنین با یک دانشآموخته رشته گرافیک صحبت کردیم که کاغذهای بازیافتی و استفاده شده را خمیر، دوباره تبدیل به کاغذ و با آنها دفترچه درست میکند.
تاریخچه بازیافت کاغذ
چینیها نخستین مردمانی بودند که از کاغذ استفاده کردند. شواهد تاریخی نشان میدهد حدود یک قرن پس از میلاد مسیح، چینیها موفق به ساخت اولین کاغذها شدند. این دانش سپس به ژاپن منتقل شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت. بازیافت کاغذ هم از دیرباز در جهان انجام میشده و وجود کارگاههای کاغذسازی بسیار قدیمی که از کاغذهای دست دوم استفاده میکردند تا کاغذهای نو بسازند، گواهی بر این مدعاست.
تولید هر تن کاغذ چه بلایی سر محیطزیست میآورد؟
برای تولید هر تن کاغذ باید میانگین بین ۱۷ تا ۲۴ درخت تنومند قطع شود. در یک سال بیش از ۱۵ میلیون درخت برای این میزان مصرف باید قطع شود و برای همین مقدار تولید، ۱۴۰۰ کیلووات/ ساعت برق و همچنین برای تولید تنها یک کاغذ A4 مقدار زیادی آب مصرف میشود و مدتزمان چرخه بازگشت درخت قطعشده به طبیعت در کشورهای پیشرفته صنعتی 6 تا 8سال و در کشور ما دو برابر این مدت است؛ بنابراین آسیبی که محیطزیست از مجموع این اتفاقات میبیند، بسیار هولناکتر از چیزی است که مردم تصور میکنند.
کاغذ تا 7 بار
بازیافت می شود
بر اساس گزارشی از سازمان بازیافت ایران، روزانه حدود 3.5 میلیون تن زباله در سراسر دنیا تولید می شود که سهم کشور ما در تولید آن حدود 40 هزار تن در روز است. از این میزان به طور میانگین، 9 درصد کاغذ و مقواست. ما میتوانیم با بازیافت تنها 25 درصد کاغذ های باطلهمان جلوی قطع یک میلیون و 700هزار درخت را بگیریم و صد هزار تن کاغذ بازیافتی تهیه کنیم. جالب است بدانید که کشور هند سالانه 50 درصد از کاغذهای مصرفی خود را بازیافت میکند؛ در کشور هلند، ژاپن و سوئیس هم وضع به همین منوال است و تقریبا نیمی از کاغذهای باطله، بازیافت و مجدد استفاده میشود. جالب است بدانید کاغذ به طور عادی میتواند تا 7 بار بازیافت شود اما پس از آن، جنس کاغذ تولید شده از کیفیت خوبی برخوردار نخواهد بود.
کاغذهایم دوستدار محیطزیست هستند
«زهرا اختری» از مراحل ساخت کاغذ دستساز در خانه، ضرورت فرهنگسازی در این زمینه و ... میگوید
«زهرا اختری هستم، ٢٦ ساله و کار کاغذ دستساز را از بهمن ماه ١٣٩٩ شروع کردم. هنرستان در رشته گرافیک تحصیل کردم و دردانشگاه رشته پویانمایی را ادامه دادم». او با این مقدمه، درباره ماجرای علاقهمند شدن به بازیافت کاغذ و درست کردن کاغذ دستساز میگوید: «من همیشه علاقه زیادی به کارهای دستساز داشتم و از کودکی با هر کاغذ و نخ و وسیلهای که به دستم میرسید، سعی میکردم کاردستی بسازم. حتی یک بار در کودکی هم ساخت کاغذ دستساز را امتحان کردم و مراحلش را انجام دادم اما نشد که ادامه بدهم تا این که بالاخره یک روز با دیدن ویدئوی کاغذسازی در یوتیوب حس کردم دوست دارم دوباره امتحانش کنم و این شروع ماجرا بود. ابتدا به دلیل کمبود امکانات و این که آموزش خاصی در این باره وجود نداشت بهصورت تجربی کار را یاد گرفتم. همان زمان، یکی از دوستهایم که در زمینه شمعسازی فعالیت میکرد به من پیشنهاد همکاری داد و تشویقم کرد تا در نهایت فعالیت ما در اینستاگرام شروع شد. در ادامه به دلیل استقبال زیادی که از کاغذهای دستساز من شد، تصمیم گرفتم بهصورت انفرادی فعالیت خودم را با شعار «به کاغذها جان دوباره میدهیم» شروع کنم».
خروجی اولین کارهایم شبیه دستمالکاغذی بود بهجای کاغذ
از او درباره روال کارش میپرسم و اینکه چطور کاغذهای باطله و مصرف شده را بازیافت و دوباره به کاغذ قابل استفاده تبدیل میکند که میگوید: «چیزی که من اوایل کار انتظار داشتم، خمیر کردن کاغذهای خرد شده و دوباره شکل دادن به آنها بود. در واقع سادهترین راه همین است و شما میتوانید حتی با جوشاندن کاغذها، آنها را به خمیر تبدیل کنید. فقط کافی است کاغذها از حالت فشرده به شکل نرم و خمیری شکل در بیاید. شروع کار من هم به همین شکل بود که تقریبا به هنر «پاپیه ماشه» نزدیک است. البته من در این نقطه متوقف نشدم چون برای من کافی نبود و نتیجه کار شبیه دستمال کاغذی می شد!»
مراحل ساخت کاغذهای دستساز
«با پیش زمینهای که در هنر داشتم، کاغذهایی میخواستم که برای نقاشی، خوشنویسی، چاپ دستی و انواع کارهای هنری مناسب باشند و در عین حال دوستدار محیطزیست بودن خودشان را هم حفظ کنند». «اختری» ادامه میدهد: «پس تصمیم گرفتم مواد مختلف مثل انواع رنگ و چسب و پودر را به خمیر اضافه کنم که موفق هم شدم. در واقع در آن زمان، هر چیزی را به خمیرها اضافه میکردم تا نتیجه نهایی را در حالتهای مختلف ببینم. در ادامه با پِرِس کردن کاغذها موفق شدم چاپ دستگاهی را هم روی این کاغذها انجام بدهم. بخواهم دقیقتر بگویم کاغذهایی که من در حال تولیدشان هستم چیزی بین کاغذ دستساز و کاغذ معمولی است. با این توضیحات، اگر بخواهم خلاصهای از روند کارم را بگویم، اینطور است: ابتدا کاغذهای بازیافتی را خیس میکنم. سپس شستوشو میدهم و بعد تبدیل به خمیر میکنم. بعد در یک لگن پر از آب با قالبهای فلزی مخصوص، کاغذها را قالب میگیرم و روی پارچه میگذارم تا به مرور زمان خشک شوند.»
به چرخه کوچکی که ایجاد کردم، امیدوارم
به او درباره آمار بالای هدررفت سالانه کاغذ در کشورمان میگویم و اینکه با چنین کارهایی بهخصوص در روزهای پایانی سال که بسیاری از مردم کاغذهای باطلهشان را دور میریزند، چقدر میتوان جلوی این ماجرا را گرفت؟ او میگوید: «متاسفانه حال طبیعت خوب نیست و ضعف مدیریت و فرهنگسازی مناسب به شدت احساس میشود. کاغذ دستساز با توجه به وضعیت اقتصادی مردم و هزینههایشان به علت قیمت بالاتر نمیتواند جای کاغذهای کارخانهای و تولیدی را بگیرد اما باز هم من به چرخه کوچکی که ایجاد کردم، امیدوار هستم. من کاغذها و کارتنهای بازیافتی را دوباره به چرخه مصرف برمیگردانم، همان کاغذهایی که در کارخانه تولید شده و بعد از مصرف قابل استفاده نیست و دور انداخته شده است. اگر بخواهیم مثبت نگاه کنیم، قدم قابل قبولی است که میتواند در طولانی مدت اتفاقات بزرگتری را رقم بزند.»
از گُل طبیعی هم کاغذ ساختم!
«اختری» در پاسخ به این سوال که چه محصولاتی با این کاغذهای بازیافتی تولید میکند، میگوید: «بگذارید راحت بگویم، من هیچ محدودیتی برای ذهنم و ایدههایم ندارم. همه چیز با کاغذ ساده شروع شد اما در ادامه انواع دفتر، تگ هدیه، کارت هدیه، پاکت نامه، پوستر و ... هم اضافه شد. شاید باورتان نشود اما جالبترین تجربه من تا به حال ساخت کاغذ از گلهای طبیعی بوده! من برای این کارم به سراغ گلهایی میروم که پژمرده شدند و احتمالا قرار است تبدیل به زباله شوند و آنها را هم نجات میدهم. بهطور کلی تمام تلاشم را میکنم نوعی که با طبیعت دوست باشد از هر محصولی که به نظرم جذاب است، بسازم و فرهنگسازی کنم. در نهایت استفاده از آن به انتخاب مخاطب است.»
مردم بهمن پیام میدهند که دیگر کاغذها را دور نمیریزیم
او درباره استقبال مردم از این ماجرا میگوید: «اوایل کمی سخت بود چون نه ایدهای برای استفاده داشتند نه درکی از کاغذ دست ساز اما من از همان ابتدای کار در کنار ساخت، برای فرهنگسازی هم تلاش کردم و با تولید محتوای مناسب و وقت گذاشتن برای توضیح به مخاطبم، به مرور زمان اتفاقات خوبی افتاد. هم اکنون بیشتر مخاطبانم هنرمندها و علاقهمندان به هنر هستند که امیدوارم در آینده با تعامل بیشتر بتوانم توجه قشرهای دیگری از جامعه را هم به کارم جلب کنم. درباره تعامل و همکاری مردم هم بیشتر در تحویل کاغذ به من بود که واقعا اشتیاق زیادی را از طرف مردم دیدم. بارها پیامهایی از طرف مردم گرفتم که کاغذهایشان را دیگر دور نمیریزند تا برای من بفرستند چون حس خوبی از این کار پیدا میکنند. من مدتی میشود که دارم روی این بخش بیشتر کار میکنم تا بتوانم با یک روش مناسبتر و قابلتوجه حمایت دوطرفه و ماندگاری بسازم که فعالیتهایم به شعار خودش یعنی نجات کاغذها و درختها نزدیکتر بشود».
کاغذ دستساز یک روش قدیمی و جهانی است
«اختری» درباره اینکه آیا ساخت کاغذ دست ساز در جهان هم رایج است و صرفه اقتصادی دارد یا نه، میگوید: «بله، کاغذ دست ساز یک روش قدیمی و جهانی کاغذسازی بوده که از الیاف پارچه، ساقه گلها و چوب درختها کاغذ میساختند. به مرور زمان و با وجود دغدغههای محیط زیستی، این روش هنوز با سبکهای مختلف ادامه دارد و در سالهای اخیر توجه افراد و شرکتهای زیاد در سراسر جهان را به خودش جلب کرده و حتی هنرمندانی در این زمینه به صورت حرفهای مشغول کار هستند. کاغذ دست ساز از بازیافت انواع کاغذها و کارتنها ساخته میشود و خروجی کار هم ضرری برای محیطزیست ندارد. اگر محصولات ما مورد نیاز شما باشند انتخاب با شماست اما بهطور کلی محصول نهایی با وضعیت اقتصادی حال حاضر در دسته کالاهای ارزان قیمت قرار نمیگیرد.»
ساخت کاغذ دستساز در خانه، سرگرمی جالبی است
از «اختری» میپرسم که آیا این کار یعنی بازیافت کاغذ را همه ما میتوانیم در خانه انجام دهیم یا خیر؟ او توضیح میدهد: «بازیافت به محیطزیست کمک میکند و کار من مستقیم با کاغذها و کارتنهای بازیافتی است. جالبتر این که کاغذدستساز بعد از استفاده هم ضرری برای محیط زیست ندارد. کاغذ دست ساز بسیار کار پر زحمتی است و اصلا نمیشود آن را خیلی تمیز انجام داد. اما روش سادهای که قبلتر توضیح دادم، شاید ارزش امتحان کردن داشته باشد. برای شروع میتوانید با یک لگن ساده و یک صافی که توری داشته باشد و چند تا پارچه، کارهای جذابی انجام بدهید. ساخت کاغذ دستساز اگر به آن علاقه داشته باشید، میتواند سرگرمی جالبی باشد. البته روشی که من انجام میدهم به مراتب پر دردسرتر از روش راحت کار است! من کاغذها را در اندازههای مختلف و رنگهای متنوع میسازم و به همین دلیل نیاز به پارچههای بیشتر، لگنهای بزرگتر و طبیعتا خمیر بیشتری دارم که همه اینها نیاز به فضا و زمان و انرژی زیادی دارد اما واقعا عاشق کاری که انجام میدهم، هستم بنابراین با قدرت برای حفظ محیطزیست، تلاشم را ادامه میدهم.»
فرهنگسازی سخت اما غیرممکن نیست
او در پایان درباره ضرورت فرهنگسازی برای بازیافت کاغذ و توجه به این مسئله مهم که از آن غفلت شده است، میگوید: «باور کنید که مسئله بسیار مهمی است اما در شرایط کنونی به سختی میشود توجه مردم را به این مسائل جلب کرد. مخاطبان کار من از قشر ضعیف جامعه نیستند چون اقشار کم درآمد دغدغههای زیاد دیگری دارند و صادقانه بگویم، فرصت فکر کردن به محیطزیست را ندارند که اگر داشته باشند هم توان خرید ندارند اما بهطور کلی، فرهنگسازی در این زمینه غیرممکن نیست. فکر میکنم ایده کاغذ دست ساز اگر در سطح گستردهتری مورد توجه قرار بگیرد، استقبال خوبی میشود چون مخاطب این کار میداند همزمان با خرید کالای جدید به طبیعت هم کمک کرده است. در آخر میخواهم از تمام کسانی که در این راه کنارم بودند، تشکر کنم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.