چند روز قبل، پیشفروش نسخه صوتی کتاب «کِلیدر»، نوشته محمود دولتآبادی در پلتفرم فیدیبو آغاز شد. این رمان 10جلدی در فضای سیاسی پس از جنگ جهانی دوم (سالهای 1325 تا 1327) در یکی از روستاهای نیشابور که به همین نام است، روایت میشود. دولتآبادی نوشتن کتاب کلیدر را از 27 سالگی شروع کرد و در 42 سالگی به پایان رساند. کلیدر را بهجرئت میتوان یکی از رمان های بلند و ماندگار ادبیات داستانی ایران به شمار آورد. در این رمان که نمونه صوتی آن با مشارکت نشر صوتی «آوا نامه» و «رادیو گوشه» تولیدشده است، بیش از صد گوینده شامل گروهی از برترین گویندگان و صداپیشگان کشور مانند آرمان سلطان زاده، فریبا متخصص، بیوک میرزایی و... حضور دارند. همچنین تدوین صوتی اثر با موسیقی آلبومها و اجراهای کیهان کلهر، نوازنده و آهنگ ساز مشهور ایرانی و طیف وسیعی از افکتها و فضاسازیهای صوتی همراه شده است. نویسنده این کتاب، از کلیدر بهعنوان یک آرزوی مهم یادکرده و آن را «یک یادگاری برای مردم آینده ما» نامیده است.
برای اطلاع از جزئیات مراحل تولید این اثر ماندگار با دامون آذری، مدیر تولید کتاب صوتی کلیدر گفتوگو کردهایم.
پیشتولید دشوار و سفر
به روستاهای خراسان
بنیانگذار و مدیرعامل نشر صوتی «آوا نامه» میگوید: نشر صوتی «آوا نامه»، حدود ۱۰ سال پیش تأسیس شد و تاکنون 900 کتاب صوتی منتشر کرده و در این مسیر با انتشارات چشمه، ققنوس، نگاه، آگاه، نشر ثالث، نیلوفر و ... همکاری داشتهایم.
وی درباره مراحل تولید کتاب صوتی کلیدر میافزاید: از یک سال و نیم پیش تصمیم گرفتیم کار ویژهای برای کلیدر انجام دهیم و هرچه در توان و تجربهداریم برای کتاب صوتی کلید به کار بگیریم. این کتاب دارای بیش از 100 شخصیت است و ما برای هر شخصیت، یک گوینده انتخاب کردیم. در گام بعدی، کلیدر را بهصورت مفصل خواندیم و بهصورت دقیق بررسی کردیم. بعد از این مرحله، 10روز در روستای کلیدر و اطراف آن ساکن شدیم و با اهالی صحبت کردیم تا خاستگاهی را که فضای این داستان در آن اتفاق افتاده، بهتر بشناسیم و لهجه مردم این دیار را نیز بهدرستی بررسی کنیم.
موسیقی فاخر کلهر
و اثر ماندگار دولتآبادی
آذری تصریح میکند: هم اکنون بیشتر شرکتهای تولید کتاب صوتی از موسیقی ساختهشده توسط آهنگ سازان خارجی برای پسزمینه کتابهای صوتی استفاده میکنند اما ما تأکید داشتیم برای این کتاب از موسیقی ایرانی بهره ببریم. درنهایت بهصورت حضوری با استاد کیهان کلهر وارد گفت وگو شدیم و از این استاد برجسته اجازه گرفتیم تا از تمام آلبومهای موسیقی و ساختههایشان برای موسیقی متن کتاب استفاده کنیم. کیهان کلهر هم که به استاد دولتآبادی و کتاب کلیدر علاقهمند بود، موافقت کرد.این تهیهکننده کتابهای صوتی میگوید: مرحله بعدی کار ما ضبط صداهای طبیعت در روستاهای اطراف کلیدر بود و تمام زیر صداهای کتاب صوتی، صدای طبیعت این روستاست. سرپرست گویندگان این کتاب صوتی، آرمان سلطانزاده است که تا امروز بیش از ۲۰۰ کتاب صوتی را گویندگی کرده و تدوین صوتی این اثر را نیز سید زکریا موسوی انجام داده است.
تأکید بر اجرای دقیق لهجه مردم کلیدر
آذری درباره دقت فراوان در پیادهسازی لهجه مردم کلیدر در این کتاب صوتی میگوید: در این کتاب از لغات و اصطلاحات خراسانی زیادی استفادهشده است و ما برای این که تلفظ دقیق این اصطلاحات را پیادهسازی کنیم از جواد کلیدری، یکی از شاعران و کارشناسان ادبی استان خراسان که اصالتاً کلیدری است، کمک گرفتیم. جواد کلیدری بهعنوان مشاور ادبی برای تمام لغتها به ما مشاوره داد. سختگیری این شاعر و پژوهشگر به حدی زیاد بود که لغاتی را که خودش نمیشناخت، از ادبای بزرگ خراسان میپرسید و در کنار این برای پیادهسازی بعضی از لغات که تلفظ آن بسیار سخت بود، از استاد دولتآبادی مشورت میگرفتیم. ناگفته نماند که محمود دولتآبادی در این کتاب بهعنوان راوی در بخشهایی حضور دارد. به دلیل وسواس زیادی که داشتیم در تمام مراحل کار، استاد دولتآبادی کتاب صوتی را گوش میداد و هر جا کوچکترین مشکلی وجود داشت اصلاح میشد.
تولید کتاب صوتی از ادبیات اقلیمی همه نقاط کشور
وی در پاسخ به این سؤال که آیا بهجز کلیدر که در شاخه ادبیات اقلیمی جای میگیرد، در آینده قصد تولید آثاری در حوزه ادبیات اقلیمی مناطق دیگر کشور را نیز دارید، میگوید: با توجه به تأثیری که این شاخه از ادبیات در زنده نگهداشتن فرهنگ و آدابورسوم مناطق مختلف کشور دارد، از مدتی پیش به سراغ این کتابها رفتهایم. نمونه شاخص این آثار کلیدر است. در آینده نیز به سراغ تولید کتاب صوتی داستانهای فولکلور و اقلیمی مازندران میرویم و این روند در دیگر نقاط کشور نیز ادامه مییابد.آذری در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر این که برای فهم دقیق مخاطب از برخی لغات خراسانی و کلیدری چه اقدامی انجامشده است، میگوید: کتاب کلیدر به فارسی روان نوشتهشده است؛ اما در این کتاب بعضی لغات وجود دارد که حاصل زبان محلی خراسان است. نکته این جاست که اضافه کردن لغت نامه در انتهای کتاب صوتی زیاد مرسوم نیست اما شاید در آینده بتوانیم لغتنامه را در انتهای نسخههای بعدی قرار دهیم.
یک کتاب صوتی با هزینههای میلیاردی
مدیر تولید کتاب صوتی کلیدر درباره مشکلات موجود بر سر راه کتابهای صوتی خاطرنشان میکند: صنعت نشر صوتی و دیجیتال، صنایع نوظهوری هستند و سرمایهگذاریهایی که در این صنعت انجامشده نسبت به نشر کاغذی بسیار محدود است. هم اینک ناشران صوتی، سعی میکنند با هزینههای چندمیلیونی کتاب صوتی تولید کنند اما کتاب کلیدر را میتوان جزو اولین پروژههای تولید کتاب صوتی دانست که برای آن هزینه میلیاردی شده است. در برخی روزها به دلیل مشکلات مالی دچار تردید میشدیم که بتوانیم تا انتها این کار را ادامه دهیم حتی در مدتی کوتاه کارمتوقف و دوباره از سر گرفته شد.
وزارت ارشاد و روایت تنهایی ناشران کتاب صوتی
وی بیان میکند: این کار بهصورت کاملاً خصوصی تولیدشده است. یکی از مشکلات ما با وزارت ارشاد این است که افرادی که کتاب صوتی تولید میکنند برای شرکت در نمایشگاه کتاب تهران بهسختی غرفه در اختیارشان قرار میگیرد. وزارت ارشاد هنوز آنطور که باید نشر صوتی را به رسمیت نشناخته است. درحالیکه در همه نمایشگاههای معتبر دنیا بخش ویژهای را به کتابهای صوتی اختصاص میدهند و حمایتهای قابلتوجهی در این حوزه وجود دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در دنیای امروز، فضای مجازی و اینترنت بخش بسیار مهمی از زندگی ما را تشکیل میدهد اما فضایمجازی با وجود امکانات بسیاری که در اختیار کاربران قرار میدهد به عنوان یک محیط با احتمال آسیب به کودکان شناخته میشود. در سال ۲۰۱۸، مفهوم جدیدی به اسم «سن بلوغ دیجیتالی» پدید آمد. این مفهوم نخستین بار زمانی که فرانسه تصمیم گرفت تا قانون مصوب سال ۱۹۷۸ خود را در زمینه حفاظت از دادههای شخصی با مصوبه سال ۲۰۱۶ اتحادیه اروپا درباره حفاظت از دادهها و اطلاعات شخصی در فضای مجازی انطباق دهد، مطرح شد. در آن سال، فرانسه سن بلوغ دیجیتالی را ۱۵ سال تعیین کرد و بلژیک هم به حداقل سن ممکن یعنی ۱۳ سال اکتفا کرد اما بلوغ دیجیتال چیست و توصیههای روانشناسان کودک در این باره چه میگوید؟
بلوغ دیجیتال چیست؟
بلوغ دیجیتال به مرحلهای از رشد و توسعه در کودکان و نوجوانان اطلاق میشود که آنها با فضای مجازی، اینترنت و فناوریهای دیجیتالی آشنا میشوند. در این مرحله افراد به طور کامل قادر به استفاده از فناوریهای دیجیتالی برای بهبود زندگی شخصی و اجتماعیشان هستند و باید از خطراتی که ممکن است از استفاده نادرست از این فناوریها برای آنها به وجود بیاید، آگاه باشند. بنابراین بلوغ دیجیتال به مرحلهای از توانمندیهای فردی میپردازد که در آن فرد توانایی استفاده از فناوریهای دیجیتالی بهصورت مسئولانه و با آگاهی از جنبههای امنیتی و خصوصی مربوط به آنها را بهدست آورده است.
نگرانی 53 درصد والدین اروپایی
نتایج نظرسنجی موسسه یوروبارومتر که در سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۱ انجام شده، نشان میدهد که بیش از نیمی(۵۳ درصد) از شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا راجع به فراهم بودن امکان، شرایط و بستر امن حضور و فعالیت کودکان شان در فضای آنلاین نگرانند. این نگرانی در حالی ابراز شد که بیش از ۸۰ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی تاکید داشتند که مزایای استفاده از ابزارهای دیجیتال و اینترنت به هیچ وجه کمتر از آثار منفی اجتماعی آن نیست و این ابزارها تا سال ۲۰۳۰ نقش مهمی در زندگی آن ها خواهد داشت. البته اتحادیه اروپا در آوریل سال ۲۰۱۶ مادهای را در چارچوب حفاظت از دادهها و اطلاعات شخصی در فضای مجازی تصویب کرد که به کشورهای عضو پیشنهاد میکرد که پردازش دادهها و اطلاعات مربوط به کودکان زیر ۱۶ سال را بدون کسب رضایتِ والدین آن ها ممنوع کنند. البته اتحادیه اروپا به کشورهای عضو اجازه تعیین سن پایینتر را داده ولی این سن نباید کمتر از ۱۳ سال باشد.
ثبتنام در شبکههای اجتماعی از 8 سالگی
نتایج یک گزارش نشان داد که ثبتنام در شبکههای اجتماعی «به طور متوسط در هشت و نیم سالگی» رخ میدهد و بیش از نیمی از کودکان فرانسوی ۱۰ تا ۱۴ سال آزادانه در شبکههای اجتماعی فعال هستند. همچنین طبق نظرسنجی انجمن Génération Digital در سال ۲۰۲۲ میلادی ۵۸ درصد از کودکان ۱۱ و ۱۲ ساله حداقل یک حساب در یک شبکه اجتماعی دارند. مدافعان تعیین حداقل سن بلوغ دیجیتالی در اتحادیه اروپا معتقدند، این محدودیت موجب میشود که در صورت بروز تخلف یا تخطی، والدین پس از مطلع شدن بتوانند از طریق گفتوگو با کودکان، خطرهای فعالیت بدون محدودیت در فضایمجازی را به آنها گوشزد کنند.
حداقل سن استفاده کودکان از فضایمجازی
در کشورهای مختلف
حداقل سن استفاده کودکان از فضای مجازی در کشورهای مختلف متفاوت است و معمولاً توسط قوانین و مقررات آن کشور اعلام میشود. در بسیاری از کشورها، سن مجاز برای استفاده از شبکههای اجتماعی و دیگر سرویسهای اینترنتی مانند گوگل و یوتیوب به داشتن حداقل 13 سال محدود شده است. مثلا در آمریکا تحت قانون حفاظت از حریم خصوصی کودکان آنلاین، شرکتهای فناوری مانند فیسبوک اجازه استفاده از خدمات خود را برای افراد زیر 13 سال نمیدهد مگر این که استفاده زیر نظر والدین باشد اما در برخی کشورها، هیچ محدودیتی برای استفاده از فضای مجازی وجود ندارد و هر کودکی می تواند از آن استفاده کند. مثلا در کشورهایی مانند کانادا، کودکان در هر سنی میتوانند بدون محدودیت از شبکههای اجتماعی استفاده کنند. در حالی که در کشورهایی مانند آلمان سن بلوغ دیجیتال ۱۶ سال است. همچنین فرانسه حداقل سن بلوغ دیجیتالی را 15 سال، بلژیک 13 سال، اتحادیه اروپا هم 13 سال و ... تعیین کردهاند.
آموزش کودکان قبل از سن بلوغ دیجیتال
در برخی کشورها مدارس برای آموزشدادن به دانشآموزان درباره استفاده از فضایمجازی و دستگاههای دیجیتال از سنین پایینتر شروع میکنند. مثلا در کشورهایی مانند ژاپن، کرهجنوبی و چین کودکان بهصورت رسمی از سنین پایینتر به طور مستمر با فناوری آشنا میشوند و دروسی درباره استفاده از دستگاههای دیجیتال و ایمنی در اینترنت دارند. با این حال، همه کشورها معتقدند که برای آموزش بهتر و ایمنی کودکان و نوجوانان در دنیای دیجیتال همکاری خانوادهها بسیار مهم است.
4 توصیه به والدین
در ادامه چند پیشنهاد به والدین برای رفتار با کودک و نوجوانی که در آستانه سن بلوغ دیجیتال است، آورده شده است:
1- تعیین محدودیت زمانی تعیین زمان مشخصی که کودکان و نوجوانان میتوانند از دستگاههای دیجیتال استفاده کنند، میتواند به کنترل کردن مصرف آنها و نحوه فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی کمک کند. همچنین یکسری نرم افزارها هم برای مدیریت این مسئله وجود دارد.
2- تشویق به فعالیتهای فیزیکی فعالیتهای فیزیکی میتواند به کودکان و نوجوانان کمک کند تا از استفاده زیاد از دستگاههای دیجیتال دوری کنند. بنابراین بهعنوان والدین، میتوانید آنها را به فعالیتهایی مانند ورزش، بازیهای حرکتی یا حتی پیاده روی تشویق کنید.
3- استفاده از نرمافزارهای مفید برخی از نرمافزارهای دیجیتال میتوانند به کودکان و نوجوانان کمک کنند تا مهارتهای مفیدی را در زمینههایی مانند زبانآموزی، ریاضیات یا هنر به دست آورند. آنها را هم برایشان نصب کنید تا حضور مفیدتری در این فضا داشته باشند.
4- با کارشناسان مشورت کنید
بر اساس موقعیت فرهنگیتان از کارشناسان اجتماعی و فناوری برای مدیریت و نظارت غیرمستقیم بر عملکرد فرزندتان در شبکههای اجتماعی مشورت بگیرید.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حمیدرضا حلاجیان/ فروردینماه سال 1395 معاون اول وقت رئیسجمهور، آییننامه اجرایی ماده 25 قانون بهبود محیط کسبوکار را که به تصویب هیئتوزیران رسیده بود؛ به وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نفت، وزارت نیرو و همچنین وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ابلاغ کرد. مهمترین نکته این آییننامه را میتوان به این شکل صورتبندی کرد که بر طبق ماده 25 قانون بهبود فضای کسبوکار، شرکتهای خدمات رسان (کلیه شرکتهای عرضهکننده برق، گاز، خدمات ارتباطی و فناوری اطلاعات) اولاً تنها با مصوبه شورای تأمین استان میتوانند اقدام به قطع خدمات واحدهای تولیدی کنند و ثانیا در صورت قطع خدمات باید خسارت واردشده به واحد تولیدی را به آنها عودت دهند.
جدا از اینکه در این آییننامه بهصراحت آورده شده که واحدهای تولیدی نباید در اولویت قطع قرار گیرند، باید گفت در این 7 سال که از ابلاغ آییننامه اجرایی گذشته، تاکنون هیچ اقدامی برای جبران خسارت به واحدهای تولیدی مشاهده نشده و در عوض تعداد روزهای قطعی انرژی تقریباً بیشتر هم شده است.
پرواضح است که در صورت کمبود انرژی واحدهای مولد نباید در اولویت قطع قرار گیرند چراکه در کمبودها، اولین اقدام کنترل مصارفی است که ارزشافزوده ندارند؛ مسلم است قطع انرژی واحدهای مولد ، تبعات سوء بیشتری را به کلیت سیستم اقتصادی و حتی رفاهی جامعه تحمیل میکند. بیکاری و بالا رفتن هزینه تولید و متعاقباً گران شدن اجناس و خدمات از واضحترین مواردی است که پس از تصور موضوع، به سهولت در ذهن تداعی خواهد شد. اما گویا مسئولان به دلیل شرایط اجتماعی خاصی که در کشور ایجادشده با توجه به معیارهای دیگری اقدام خود را توجیهپذیر میدانند.
باری، تابستان و زمستان امسال به گونهای طی شد که صنایع در صدر فهرست برای قطع انرژی بودند و این را شاید بتوان به دلیل شرایط خاص حاکم بر کشور توجیهپذیر دانست اما نپرداختن خسارات ناشی از این قطعیها را که صراحت قانونی نیز دارد نمیتوان توجیه کرد آنهم قانونی که 7 سال از ابلاغ آییننامه اجرایی آن میگذرد.
پیگیری بدون خروجی
در این زمینه لبافی رئیس دبیرخانه شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی ضمن بیان اینکه این قانون اصلا به منظور حمایت از تولید و تولیدکننده است، افزود: در این آییننامه 2 راهکار برای جبران خسارت واحدهای تولیدی دیدهشده است؛ اول اینکه سازمان مدیریت و برنامه بودجهای به این موضوع اختصاص دهد و دوم این که البته باز لازمهاش در نظر گرفتن منابع بودجهای است، استفاده از خدمات بیمه برای شرکتهای خدمات رسان در موضوع خسارتهاست که البته این دو اتفاق تاکنون رخ نداده است. ما در شورای گفتوگو در تهران نیز پیگیر این موضوع بودهایم اما هنوز خروجی نداشته است.در آخرین ماده از آییننامه اجرایی این قانون آمده است: واحدهای تولیدی که مشمول دریافت خسارت میشوند، درصورتیکه بدهی به شرکت ارائهدهنده خدمات داشته باشند، به میزان بدهی از خسارت آن واحد کسر می شود. با دستاویز قرار دادن این ماده این سؤال از لبافی پرسیده شد که آیا میتوان با استناد به این ماده و البته توجه به ناترازی انرژی و قطعی انرژی واحدهای تولیدی قبوض خود را به ازای خسارت پرداخت نکنند؟ که لبافی پاسخ داد: نه چراکه قراردادها یکجانبه است؛ اگرچه طبق قانون بهبود فضای کسب وکار قراردادها باید تراضی (رضایت طرفین) داشته باشد اما این قراردادها تراضی لازم را ندارد و بهمحض نپرداختن قبوض، انرژی قطع خواهد شد هرچند واحد تولیدی از شرکت خدمات رسان طلبکار باشد.
خلاف ماده 25 عمل میشود
یکی از مواردی که شرکتهای خدمات رسان بیان میکنند قراردادهای کمتر از یک سال است که لبافی در این زمینه توضیح داد: این اتفاق خلاف قانون است و چطور میشود که قراردادی در چارچوب قانون نباشد؛ ماده 25 بهصراحت بیان میکند که قطع انرژی با نظر شورای تأمین یک روز و در صورت لزوم تا 48 ساعت قابل تمدید است پس چطور میتوانید انرژی را قطع کنید و قرارداد 8 ماهه ببندید و 4 ماه انرژی را به واحدها ندهید.
تهاتر خسارتها با بدهیهای موقع بانکی واحدهای تولیدی، مالیاتها و مبلغ قبوض از راههای موجود برای پرداخت خسارت است که بخش خصوصی این را دنبال میکند. در این زمینه لبافی بیان کرد: این اتفاق سختی است، برای مثال بدهی موقع کارخانجات قند استان از سال 96 مبلغ 51 میلیارد تومان است که ما پیشنهاد دادیم با بدهیهای بانکی آنان تهاتر صورت بگیرد اما هیچ اتفاقی نیفتاد.
او درباره بهترین راه برای جبران خسارتها گفت: با توجه به اینکه برآورد خسارتها کار بسیار سختی است، بهترین کار همان است که در آییننامه اجرایی ماده 25 نیز دیدهشده و آن بیمه شدن شرکتهای خدمات رسان برای جبران خسارتهاست چراکه در این صورت کار برآورد که تخصص شرکتهای بیمه است بهدرستی صورت میگیرد. البته باید توجه داشت تا ما به رویکردهای حمایت از تولید اعتقاد نداشته باشیم این مهم رخ نخواهد داد.
ابراهیمی رئیس خانه صنعت استان درباره ماده 25 قانون بهبود فضای کسبوکار با این موضوع وارد گفتوگو شد که به رغم صراحت قانون تاکنون هیچ دولتی جرئت مواجهه با مردم را در موضوع قطعی انرژی نداشته و بار کمبود انرژی، برخلاف قانون بر دوش صنایع افتاده است.
ابراهیمی در ادامه توضیح داد: این قانون بسیار خوبی است که با هدف صیانت از تولید است اما متأسفانه قانونگذار راههای تأمین خسارتها را در نظر نداشته است یعنی چگونگی احصای میزان خسارت و اینکه چه نهاد یا دستگاهی باید متولی برآورد باشد؛ مضافاً اینکه هیچ منبعی برای تأمین خسارتدیده نشده است. حالآن که دولت از این قانون خوب بهراحتی عبور کرده؛ برآورد حدودی ما از میزان خسارت در 20 روز تعطیلی بخش صنعت در زمستان امسال ، 8 هزار میلیارد تومان در استان بود. ما بهعنوان وکیل بخش صنعت پیشنهادهای خودمان را به رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس ارائه کردهایم اما هنوز نتیجهای حاصل نشده است.
پاسخ مدافع واحدهای تولیدی
در پایان به سراغ مدیر اداره کل صمت استان رفتیم و او در پاسخ به اینکه اداره کل صمت تاکنون چه اقداماتی درباره اجرایی شدن ماده 25 قانون بهبود فضای کسبوکار کرده است؟ گفت: ما مدافع این موضوع هستیم که انرژی واحدهای تولیدی قطع نشود و بارها این موضوع را ابراز کردهایم اما در شرایط بحرانی هست که ستادهای بحران دستور به این اقدام میدهند. من دقیقاً اطلاع ندارم که از سال 95 خسارتی پرداختشده یا خیر چراکه می دانم در تابستان شرکت برق، پاداش همکاری به واحدها پرداخت میکرده است.
امیررضا رجبی درباره اینکه چه پیشنهادی برای جبران خسارتها دارید، بیان کرد: این موضوع باید در هیئت دولت مطرح شود و اینیک موضوع استانی نیست که ما بخواهیم ورود کنیم اگر در حد بودجههای استانی بود ما ورود میکردیم اما در استان مبلغی برای این موضوعات پیشبینی نمیشود البته پیشنهادهایی به وزارتخانه فرستادهایم و این کار در اختیارات دولت است.
شایان ذکر است روزنامه خراسان برای اخذ نظر شرکت خدمات رسان گاز و برق، اقدام به تماس با روابط عمومی این شرکتها کرد اما بعد از ارسال سؤال به روابط عمومی شرکت توزیع برق مشهد و شرکت گاز استان، باوجود تماسهای متعدد، جوابی از این دستگاهها دریافت نشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سیدخلیل سجادپور- مردی که 15 سال از عمرش را به جرم مواد مخدر پشت میله های زندان گذرانده بود، در حالی یک سال بعد از آزادی، جنایت وحشتناکی را با ادعای سرقت گوشی تلفن در مشهد رقم زد که از ارتکاب قتل ابراز پشیمانی نکرد اما مدعی شد قصد کشتن هم پاتوقی خود را نیز نداشت. به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، متهم 42 ساله معروف به «اسماعیل غربت» که پس از حدود 2 ماه فرار، دستگیر شده بود، در حالی که پابندهای آهنینش قلب آسفالت خیابان را می خراشید، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به پاتوق معتادان متجاهر در فضای سبز ابتدای بولوار شاهد منطقه قاسم آباد هدایت شد و مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا صحنه جنایت هولناک را بازسازی کند.او که با سر و وضعی خون آلود در بیمارستان طالقانی مشهد به چنگ قانون افتاده بود، کارد چوبی مخصوص بازسازی صحنه جنایت را به دست گرفت و پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی«محمود عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد) به معرفی کامل خود پرداخت و گفت: حدود یک سال بود که از زندان آزاد شده بودم و جا و مکانی نداشتم. چند روز قبل از وقوع قتل به میان معتادان داخل فضای سبز در بزرگراه پیامبر اعظم(ص) آمدم. تعدادی از معتادان دور هم نشسته و مشغول مصرف مواد مخدر صنعتی بودند. من هم در همان اطراف نشستم ولی در یک لحظه جوانی به نام «محمد جواد» که از مکان دیگری به پاتوق معتادان شمشادنشین آمده بود، گوشی تلفن مرا برداشت و نزد دوستانش بازگشت. هرچه اصرار کردم که گوشی را به من بازگرداند، فایده ای نداشت. آن ها نه تنها مرا مسخره کردند بلکه کری هم می خواندند! وقتی دیدم زورم به آن ها نمی رسد و آن ها مرا کتک خواهند زد، به ناچار سرم را پایین انداختم و از آن جا رفتم اما هر روز به آن جا می آمدم و موفق نمی شدم گوشی تلفن را پس بگیرم تا این که عصر روز بیست و ششم آبان، آن جوان 30 ساله را به همراه دختر جوانی دیدم که در کنار یکدیگر نشسته و سرگرم استعمال مواد بودند. وقتی به اطراف نگریستم و فهمیدم که دوستانش در آن جا نیستند به آرامی کارد را از کمرم بیرون کشیدم و از پشت سر به او نزدیک شدم. در یک لحظه تیغه کارد را بر شانه اش فرود آوردم و او را روی زمین انداختم. آن دختر همچنان مشغول مصرف مواد بود که او دستم را گرفت و بر من غلبه کرد. در این شرایط «محمد جواد» که قدرت بیشتری داشت مرا به پشت روی زمین انداخت و روی شکمم نشست. من هم در همان حال دوباره تیغه چاقو را به نقاط دیگر بدنش فرو کردم که خون فواره زد و او روی زمین غلتید. در این شرایط بود که فریاد زد به پلیس 110، زنگ بزنید! من که 15 سال از عمرم را پشت میله های زندان گذرانده و بعد از آزادی هم از سوی خانواده ام طرد شده بودم، با شنیدن این جمله، خیلی ترسیدم و در حالی که او خرناس می کشید از آن جا گریختم اما قصد کشتن او را نداشتم! بعد از این ماجرا کارد را در بیابان انداختم و خودم به بندرعباس رفتم تا شناسایی نشوم. حدود 2 ماه بعد و در اوایل بهمن هنگامی که فکر می کردم آب ها از آسیاب افتاده است و کسی در تعقیب من نیست دوباره به چناران بازگشتم و به خانه خواهرم رفتم ولی زمانی که چشم خواهرزاده ام به من افتاد با عصبانیت فریاد زد که تو آدمکش هستی! و سپس با من درگیر شد تا مرا از خانه بیرون کند. او در این درگیری مرا به شدت کتک زد و با چاقو سرم را شکافت. روز بعد به اصرار خواهرم به بیمارستان طالقانی رفتم تا زخم هایم را مداوا کنم ولی ناگهان کارآگاهان پلیس آگاهی از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است متهم این پرونده جنایی در پاسخ به سوال قاضی ویژه قتل عمد که پرسید آیا اکنون پشیمان هستی؟ گفت: نه! پشیمان نیستم! آن ها زورگو بودند و با آن که گوشی تلفنم را برداشته بودند باز هم کری می خواندند! ولی با وجود این من قصد کشتن او را نداشتم! بنابر گزارش روزنامه خراسان، در بازسازی صحنه قتل که سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) نیز حضور داشت، ابتدا سرهنگ مرادی (افسر پرونده) خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی و اعترافات متهم در پلیس آگاهی را شرح داد و سپس قاضی محمود عارفی راد، دستور انتقال متهم به زندان را صادر کرد تا دیگر مراحل دادرسی این پرونده نیز طی شود.
سابقه خبر -براساس گزارش روزنامه خراسان، در پی گزارش شهروندان به پلیس 110، مبنی بر وجود جسدی در فضای سبز ابتدای بولوار شاهد در منطقه قاسم آباد مشهد، بلافاصله قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب (شعبه ویژه پرونده جنایی) عازم بزرگراه پیامبر اعظم(ص) شد و به تحقیق در این باره پرداخت. دقایقی بعد دختر 22 ساله ای که در کنار جسد هنوز مشغول مصرف مواد مخدر بود با دستور مقام قضایی بازداشت شد و پس از طرح چند سوال فنی، راز این جنایت را فاش کرد. او گفت: مردی معروف به «اسماعیل غربت» با «محمد جواد» درگیر شد و او را با چاقو کشت. این دختر کارتن خواب که هویت خود را نیز پنهان کرده بود، ادامه داد: من چون خیلی خمار بودم فقط در همان مکان شیشه و کریستال مصرف می کردم و به درگیری آن ها توجهی نداشتم!
گزارش روزنامه خراسان حاکی است به دنبال اظهارات این دختر جوان، کارآگاهان به ردیابی متهم فراری پرداختند و مشخصات او را به همه مراکز انتظامی اعلام کردند. حدود 2 ماه بعد سرنخ هایی از حضور وی در چناران به دست آمد اما قبل از آن که کارآگاهان عازم چناران شوند، نیروهای انتظامی مستقر در بیمارستان، متهم فراری را شناسایی کردند و بدین ترتیب این مرد 42 ساله در حالی دستگیر شد که مدعی است اعتیاد خود را ترک کرده است و فقط متادون (داروهای مخدردار) مصرف می کند. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیپلماسی متوازن و فعال با کشورهای منطقه و فرامنطقه در عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی یکی از وعدههای دولت سیزدهم به شمار میآمد که در 18 ماه گذشته در راستای آن گام برداشته است. دولت سیزدهم در راستای چندجانبهگرایی سیاسی، اقتصادی رفتوآمدهای متعددی به کشورهای مختلف داشته است که در ادامه این سیاستها، صبح روز گذشته الکساندر لوکاشنکو رئیسجمهور بلاروس وارد تهران شد. اگرچه مواضع بلاروس هرگز علیه ایران نبوده اما طی چند سال گذشته با ملاحظات سیاسی تحریمهای غربی علیه ایران، درباره توسعه روابط با کشورمان تحفظ زیادی داشته که در نتیجه سطح همکاریها ازجمله مبادلات اقتصادی فیمابین به شدت کاهش یافته بود اما با بروز تغییراتی در سیاست خارجی بلاروس پس از آگوست 2020 و بروز تنشهای شدید داخلی و همچنین تقابل در روابط این کشور با اتحادیه اروپا و آمریکا و برقراری تحریمهای متعدد علیه مقامات عالیرتبه و برخی از موسسات اقتصادی این کشور و از سوی دیگر نزدیکی بسیار زیاد به روسیه درماجرای جنگ اوکراین، به نظر میرسد بلاروس تحت تاثیر این شرایط سیاسی- اقتصادی و نیز توسعه همکاری خود با روسیه، نسبت به توسعه روابط با تهران در جنبههای سیاسی و اقتصادی، مشتاقتر از گذشته باشد. هم اکنون روابط سیاسی ایران و بلاروس پایدار و نزدیک است ولی مناسبات اقتصادی آن ها همانند روابط سیاسی، گسترش نیافته است، در حالی که میتوانند در منطقه اوراسیا با استفاده از ظرفیتهای مشترک با یکدیگر همکاری کنند. پیش بینی می شود با الحاق کامل ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ۸۰ درصد تعرفهها بین ایران و بلاروس به صفر برسد که این تاثیری مهم بر مناسبات اقتصادی دوجانبه خواهد داشت.
از آن جا که دولت سیزدهم راهبرد سیاست خارجی خود را بر مبنای «نگاه به شرق» و اولویت تجارت با همسایگان طراحی کرده است، لذا توسعه مناسبات با کشورهای اوراسیا میتواند یکی از گام های مهم در اجرای موفق این راهبرد باشد. بر اساس موافقت نامه تجارت آزاد، ایران از اتحادیه اقتصادی اوراسیا امتیازات گمرکی خاصی دریافت کرده و کشورهای این اتحادیه هم این امکان را خواهند داشت تا حجم صادرات خود به ایران را تا ۷۵ درصد افزایش دهند.فرصت های اقتصادی با اوراسیا از این منظر قابل اهمیت است که ایران در سال های گذشته از بازار کشورهای هم سود دور افتاده و تراز تجاری مناسبی میان تهران و این کشورها وجود ندارد، درحالی که اوراسیا و ایران میتوانند به عنوان مکمل و با کمترین هزینه نیازهای همدیگر را رفع کنند.افزون بر این کشورهای آسیای مرکزی که از محصور بودن در خشکی رنج میبرند برای رهایی از این وضعیت ژئوپلیتیکی به دنبال یافتن راه هایی هستند تا بتوانند به دریاهای آزاد راه یابند و تجارت خود را با سایر مناطق جهان ارتقا دهند. بنابراین، ایران به دلیل قرار گرفتن در بهترین موقعیت ترانزیتی بین دریای خزر و خلیج فارس و قرار گرفتن در موقعیت ترانزیتی شرق به غرب و شمال به جنوب میتواند مسیری مناسب برای ترانزیت کالاهای کشورهای عضو این اتحادیه و دیگر کشورها باشد. نکته مهمی که روز گذشته از سوی رهبر انقلاب در دیدار لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس مورد تاکید قرار گرفت. رهبر انقلاب در این دیدار بر راهاندازی کریدور شمال - جنوب تاکید کردند که نکته مهمی است چرا که در صورت راه اندازی حداکثری این مسیر می توان آن را یک ظرفیت مهم اقتصادی و سیاسی برای کشورمان و همچنین منطقه دانست . این خط عبور که از سال ها قبل مطرح بود پس از اعمال تحریم های غرب بر روسیه مورد توجه روس ها نیز قرار گرفت و حتی حاضر به سرمایه گذاری در آن و تکمیل خطوط ریلی آن شدند و تاکنون چند محموله از این مسیر به هند ارسال شده است.بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران به دلیل جایگاه منحصر به فرد جغرافیایی خود ابزار مهمی به نام «کریدورها » را در اختیار دارد؛ ابزاری که در شرایط فعلی جهانی شاید بتوان آن را همتراز امکانی مانند نفت دانست البته اگر بتوان از آن به درستی استفاده کرد .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
حضرت آیت ا... خامنهای رهبر انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار آقای الکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس و هیئت همراه، ظرفیت همکاریهای دو کشور را بسیار فراتر از سطح کنونی دانستند و تاکید کردند: باید با استفاده از روحیه و ارادهای که در دو طرف برای عملی کردن توافقها وجود دارد، سطح روابط افزایش چشمگیری یابد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری،ایشان با اشاره به مشترکات فراوان ایران و بلاروس، یکی از این اشتراکات را تحریمهای قلدرمآبانه آمریکا و برخی کشورهای غربی برشمردند و افزودند: کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند باید با همکاری یکدیگر و با تشکیل یک مجموعه مشترک، حربه تحریم را از بین ببرند و ما معتقدیم این کار شدنی است.رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریمهای آمریکا برضد ایران، از ابتدای پیروزی انقلاب و وضع شدیدترین تحریمها در 12 سال گذشته خاطرنشان کردند: تحریمهای شدید، ایران را متوجه تواناییها و نیروهای درونی خود کرد و در همین مدت تحریمها، زمینه پیشرفتهای بسیاری برای ایران مهیا شد و کشور ما توانست در زمینههای مختلف از جمله «علم و فناوری»، «پزشکی و بیولوژیک»، «هوا-فضا»، «هسته ای» و «نانو» به پیشرفتهای شگفت آوری دست یابد. حضرت آیتا... خامنهای تاکید کردند: اگر کشورهایی که مورد تحریم آمریکا قرار گرفتهاند از ظرفیت یکدیگر استفاده کامل کنند، منافع آن برای همه طرف ها، بسیار خواهد بود.ایشان با یادآوری زمینههای همکاری ایران و بلاروس از جمله در «علم و فناوری»، «تجارت» و «فعالیتهای سیاسی در مجامع بین المللی»، به موضوع خط عبور شمال به جنوب اشاره کردند و گفتند: راهاندازی خط عبور شمال به جنوب به نفع دو کشور و همچنین روسیه و منطقه است و باید هر دو طرف برای راهاندازی آن تلاش کنند.
معنویت میتواند عامل حرکت دهنده برای ملت ها باشد
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: توافقها و حرفها نباید در جلسات به پایان برسد بلکه باید با پیگیری ویژه و زمانبندی مشخص، به مرحله اجرا برسد.رهبر انقلاب اسلامی همچنین دنیای امروز را نیازمند معنویت دانستند و گفتند: معنویت میتواند عامل حرکت دهنده برای ملتها باشد.در این دیدار که حجتالاسلام و المسلمین رئیسی ،رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس با ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر انقلاب گفت: من به ایران آمدهام تا اطمینان خاطر بدهم که برای گشودن صفحه جدیدی در روابط دو کشور مصمم هستم و با همکاری و اراده رئیس جمهور ایران همه توافقها را با پیگیری ویژه و زمانبندی مشخص، اجرایی خواهیم کرد.رئیس جمهور بلاروس تاکید کرد: جمهوری اسلامی ایران در دوران تحریمها به تجربیات و پیشرفتهای شگفتآوری دست پیدا کرده است و ما معتقدیم که اگر از شرایط تحریم به درستی استفاده شود، میتواند یک فرصت برای پیشرفت باشد، هدف من از سفر به ایران آشنایی نزدیک با دستاوردهای ایران است.آقای لوکاشنکو در پایان سخنان خود این نکته را هم گفت که شرایط سخت کنونی بینالمللی، دوستان واقعی و غیر واقعی را برای ما مشخص کرد و ما مصمم به همکاری ویژه با همراهان واقعی هستیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
خراسان- تازه ترین آمار بانک مرکزی از وضعیت حساب های ملی، بیانگر روند مثبت و رو به رشد فصلی اقتصاد ایران در طول 9 ماه امسال است. بر این اساس، نرخ رشد اقتصادی به مدد رشد گروه های نفت و صنعت در پاییز به 5.3درصد رسیده و سرمایه گذاری نیز شتاب 16.6 درصدی یافته است.
رشد مداوم اقتصاد در 3 فصل نخست 1401
به گزارش پایگاه اینترنتی بانک مرکزی، قربانی معاون اقتصادی این بانک با تشریح جزئیات رشد اقتصادی پاییز گفت: بر اساس محاسبات اقتصادی بانک مرکزی، رشد اقتصادی کشور در سه ماه سوم امسال نسبت به پاییز سال 1400 به 5.3 درصد رسیده است. این در حالی است که پاییز سال گذشته، این رقم 4.8درصد بوده است. اظهارات این مقام بانک مرکزی حاکی از این است که در پاییز امسال، رشد اقتصادی بدون نفت کشور 5/4 درصد بوده است. از آن جایی که رشد اقتصادی فصلی کشور در فصل های اول و دوم امسال به ترتیب 2/2 و 3.6 درصد بوده، می توان گفت که روند رشد فصلی اقتصادی کشور هم امسال و هم نسبت به سال گذشته، افزایش یافته است.
رشد 2 رقمی نفت و صنعت
طبق این آمار، در بین بخش های چهارگانه کشاورزی، صنعت، خدمات و نفت، بیشترین رشد اقتصادی در سه ماه سوم مربوط به گروه نفت با 15.4 درصد بوده و گروه صنایع و معادن با محوریت بخش صنعت در رده دوم بیشترین رشد بخشی قرار گرفته است. به طوری که کل گروه صنایع و معادن رشد 8.9درصدی و بخش صنعت رشد 11.6 درصدی داشته اند. در انتهای این رده بندی نیز بخش های خدمات و کشاورزی قرار دارند. بخش خدمات اگر چه در پاییز امسال تا حد زیادی از محدودیت های کرونا رهایی یافته، اما به نظر می رسد به دلیل تاثیر منفی اغتشاشات نتوانسته آن طور که باید، رشد پیدا کند و به افزایش 3/3 درصدی ارزش افزوده خود نسبت به پاییز سال گذشته بسنده کرده است. همچنین بخش کشاورزی در پاییز، به رشد 1/1 درصدی دست یافت. در مجموع، می توان مشاهده کرد که نرخ رشد بخش های اقتصادی در پاییز غیر از بخش کشاورزی، نسبت به دو فصل ابتدایی امسال بالاتر بوده است.
جهش سرمایه گذاری با محوریت
ماشین آلات
داده های بانک مرکزی به نقل از معاون اقتصادی این بانک ارقام امیدبخشی از نرخ رشد را از منظری دیگر نشان می دهد. بر این اساس در فصل پاییز مصرف بخش خصوصی 11.3 درصد رشد کرده در حالی که این رقم در سال قبل 2.9 درصد بوده است. این موضوع، به طور کلی نشان دهنده رشد تقاضا در بخش خصوصی به دلایل مختلف است که رشد عرضه و تحرک اقتصادی را می تواند به همراه داشته باشد. همچنین مصرف بخش دولتی 16 درصد با رشد روبه رو شده است. نکته مهم و مثبت دیگر این که روند تشکیل سرمایه ثابت که از آن به سرمایه گذاری یاد می شود در سه ماه سوم به 16.6 درصد رسیده است. در حالی که این رقم در تابستان کمتر از نصف و در بهار منفی بوده است. نقش اصلی در این رشد را سرمایه گذاری در ماشین آلات ایفا می کند که آن هم با جهش 28.3 درصدی در نرخ رشد روبه رو شده است. این آمار رشد سرمایه گذاری در حوزه ساختمان را نیز صعودی نشان داده و آن را برای پاییز 6.9درصد بیان می کند.
پیش بینی کاهش تورم با افت شوک های هزینه زای تولید و کنترل نقدینگی
پیمان قربانی معاون اقتصادی بانک مرکزی با بیان این که التهابات اخیر بازارها ناشی از جنگ ترکیبی علیه اقتصاد کشور و بر تورم اثرگذار بود، گفته است: نیمی از تورم امسال ناشی از شوک های سمت عرضه بود که در آینده تقلیل می یابد. وی به عامل دیگر موثر بر تورم یعنی رشد نقدینگی اشاره و اظهار کرد: در اسفند ماه 1400 رشد نقدینگی 39 درصد بود، الان در 12 ماهه این نرخ به 32 درصد در پایان بهمن رسیده و رشد نقدینگی در 11 ماه امسال 26.3 درصد بوده است و همان گونه که در برنامه سیاستهای پولی هدف رشد نقدینگی 30 درصد در نظر گرفته شده و رئیسجمهور هم در جلسه با بانک مرکزی بر آن تأکید کرده بود به این هدف خواهیم رسید.
به گزارش خراسان، گزارش اخیر بانک مرکزی در حالی است که پیشتر مرکزآمار ایران جزئیات نرخ رشد اقتصادی در 9 ماه امسال را منتشر کرده بود. آن آمار برخلاف آمار بانک مرکزی که مربوط به سه ماه یا یک فصل است، مربوط به سه فصل بود و نشان می دهد که نرخ رشد اقتصادی ایران در مجموع سه فصل نخست امسال به 3/3درصد و نرخ رشد بدون نفت به 2.9 درصد رسیده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ترسول/ سحرگاه 19 تیرماه 1375 بود که توس یک مهمان ویژه داشت، مهمانی که البته سنگ بنای یک جریان سازی و اتفاقات تاریخی در توس کهن را گذاشت و مطالبه ای شکل گرفت با عنوان سامان دهی و احیای توس که حالا پس از سال ها فراز و نشیب به سرانجام مورد انتظار، نزدیک شده و گام های مثبت آن در این روزهای توس و آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی دیده می شود. روایت آن بازدید سحرگاهی رهبر معظم انقلاب اسلامی از توس کهن در 19 تیرماه 75 به قلم شخص رهبری خواندنی تر است؛ «بسم ا... الرحمن الرحیم. خدا را شکر که در حاشیه زیارت تابستانی مشهد مقدس رضوی علیهآلافالتحیه توفیق بازدید از مقبره فردوسی بزرگ و نامدار در شهر تاریخی و پرقصه توس نیز دست داد. اگرچه در گذشته آن مقبره و برخی یادگارهای تاریخی دیگر موجود در آنجا را دیده بودم، اما این بار هم به خاطر اهتمام به جانب مهمّ فرهنگی و تاریخی آن و هم بهخاطر کارهای خوب آبادانی و زیباسازی که در آن انجام شده است و نیز به خاطر خبرهای اسفانگیزی که از غارت ذخیره کمنظیر موجود در این منطقه به من رسیده بود، آن را با دقتی بیشتر و با انگیزه و میل و شوری مضاعف نگاه کردم و اکنون احساس من آن است که دولت موظف است با همت به کار در این بخش بپردازد و آن چه تاکنون شده بسی کمتر از اندازه بایسته است. به امید دنبالگیری و با سپاس از مسئولان و پژوهشگران. سید علی خامنهای – 19/4/75» این بازدید و دست نوشته مقام معظم رهبری که حالا خیلی ها بند بند آن را به یاد دارند، نقطه عطفی شد در احیای توس تاریخی. توسی که دغدغه احیا و انتقال نسل به نسل هویت آن و صد البته سامان دهی و احیای این کهن شهر گوهربار دغدغه امروز و دیروز نبوده است و داستان پر فراز و فرود زنده نگه داشتن تاریخ، فرهنگ و تمدن خراسان، ایران و صد البته جهان اسلام و پارسی زبانان این کره خاکی است. توس، بسی بیشتر از فردوسی رنج برد تا سرانجام جنب و جوش سامان دهی و احیای آن در میان مسئولان فرهنگ و هنر به وجود آمد و امیدها برای بازپیرایی در شأن این خطه جغرافیایی زنده شد. امروز هم با گذشت بیش از 26 سال از آن روز و مطالبه جدی سامان دهی این منطقه تاریخی، اوضاع خیلی متفاوت شده است، هرچند رسیدن به این نقطه هم با کلی فراز و نشیب همراه بود و اگر نبود مطالبات رسانه ای برای تحقق این مهم، توس شاید حال و هوای این روزها را نمی دید. کافی است نوروزتان را با دیدار از توس و آرامگاه فردوسی پاگشا کنید تا از جلوه بهاران در بهار فرهنگ پارسی زبانان حظ کنید. البته که هنوز کار بسیار است، اما آن چه رقم خورده نیز جای مباهات دارد.
چرا توس مهم است؟
توس، خاستگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی و 500 عالم گران سنگ دیگر است که فقط فهرست کوتاهی از مشاهیر تاثیرگذارآن مانند ابومنصور عبدالرزاق سپه سالار خراسان، خواجه نظام الملک توسی دانشمند و وزیر بزرگ دوران سلجوقی، خواجه نصیرالدین توسی، امام محمد غزالی، شیخ توسی و دقیقی توسی بار این نوشتار را سنگین می کند. شهری که شایسته است نخستین فرهنگ شهر ایرانی را برایش به ثبت برسانیم، چرا که نمونه های بسیار معمولی تر از آن مانند وایمار در آلمان، تنها به اعتبار یک شخصیت (گوته)، فرهنگ شهر اروپا شده اند.
این منطقه تاریخی علاوه بر قدمت چند هزار ساله، در سال 1313 میزبان بنای آرامگاه فردوسی شد. بنای هارونیه نیز که با شاخص های معماری ایرانی و اسلامی شناخته می شود، در توس واقع شده است. یکی از مهم ترین آثار تاریخی به جا مانده در این منطقه، بقایای عمارت حاکم نشین شهر یا همان کهن دژ است. پاژ، کهن زادگاه حکیم سخن نیز دیگر منطقه تاریخی توس است. همچنین توس، تنها شهر تاریخی ایران است که حصار و برج و باروهای آن با گذشت هزاران سال هنوز پابرجاست. این شهر تاریخی با حصاری به طول 7هزار و 100 متر و 176 برج و بارو، 4 دروازه اصلی شهر را در خود جای داده؛ دروازه مرو در شرق، دروازه نیشابور در غرب، دروازه رزان در شمال و دروازه رودبار در جنوب. علاوه بر این شرح نمادهای نبوغ انسانی، تبادل ارزش های بشری و چشم انداز فرهنگی توس نیز مجالی دیگر می طلبد. در کنار همه این ها، وجود حاکمیت های مختلف در توس و قرار گرفتن آن در مسیر فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تابران، تاییدی بر برجستگی معماری و فناوری توس در مراحل مهم تاریخ زندگی بشر است. رودخانه تاریخی و قدیمی «کشف رود» نیز که 290 کیلومتر طول دارد و در گذشته عاملی برای توسعه و کمک به زندگی مردم منطقه تاریخی توس بوده، نمونه برجسته ای از تعامل بین انسان و محیط زیست است که البته اکنون چیزی از شکوه آن رابطه باقی نمانده و زیست بوم قابل افتخاری ندارد.
همه این سطرهای غرورآفرین در وصف چرایی اهمیت توس ، به بندهایی از قوانین ثبت بناها و محوطه های تاریخی در یونسکو طعنه می زد و ضرورت ثبت جهانی توس بر اساس مفاد مقررات این سازمان جهانی را نشان می داد. تا این جای کار اگر یک سر سوزن هم به تاریخ و میراث این آب و خاک علاقه داشته باشیم، وجودمان لبریز از شوق عالم گیر کردن شهرت توس می شود. مسیری که تلاش های بسیاری در سال های اخیر برای به ثمر نشستن آن شده و توس امروز را با توس سحرگاه 19 تیر 75 متفاوت کرده است.
از گام نخست تا امروز
بر پایه تمام آن چه گفته شد، تا به امروز تلاش های بسیاری برای نشاندن توس بر جایگاه واقعی اش انجام شده است. تلاش هایی که بخشی در راستای سر و سامان دادن به محوطه تاریخی آن و مناسب سازی اش به عنوان یک جاذبه گردشگری برای جلب رضایت و راحتی گردشگران بوده و بخشی برای حفظ امنیت، ارتقای بازشناسی فرهنگی و تاریخی و رعایت شروط لازم برای ثبت جهانی آن. موضوع سامان دهی و احیای توس نیز از همان زمان آغاز مطالبه، در دستور کار روزنامه خراسان قرار گرفت و در طول این 26 سال، «احیای توس» همواره یکی از مهم ترین سوژه های پیگیرانه روزنامه خراسان بوده و همچنان رسیدن به حد کمال این مطالبه نیز در دستور کار قرار دارد. در نخستین قدم ها برای بازپیرایی وجهه گردشگری توس، باغ مشاهیر در تیر سال 83 و موزه بزرگ توس در شهریور همان سال کنار آرامگاه فردوسی احداث شد. آذر 83 توس، عنوان مرکز ادبیات و زبان فارسی را کسب کرد، بهمن 84 طرح سامانه ملی توس تصویب و فروردین 85 تشکیل بنیاد شهر تاریخی توس به دولت پیشنهاد شد. اما هیچ کدام از این موارد تاثیر چندانی بر جدی شدن عزم مسئولان و فرهنگ دوستان و اصحاب رسانه برای احیای جدی توس تاریخی و انجام مقدمات برای ثبت جهانی آن نداشت. در واقع ماجرا در همان سال 85 و به دنبال پهن شدن سایه قواره نخراشیده دکل های فشار قوی برق سرخس، مشهد و ترکمنستان بر آرامگاه فردوسی جدی شد، سایه ای که منظر حریم توس را مخدوش کرد و مانند یک شوک جدی، همه علاقه مندان به تاریخ و فرهنگ ایرانی را از خواب بی خیالی بیدار کرد و توس را در مرکز توجه قرار داد. دیری نگذشت که گمانه زنی ها و اظهارنظرهای متفاوت درباره ثبت جهانی توس بر زبان ها افتاد و سایه دکل های برق به عنوان بزرگ ترین مانع این اتفاق باشکوه، مطرح شد. این شد که در اردیبهشت 86 طرح آمایش توس به وزارت مسکن رفت، مرداد 86 اولین پرونده ثبت جهانی توس به یونسکو ارسال شد، آبان 86 روند سامان دهی و اجرای طرح آمایش توس بررسی و اسفند 87 نیز فاز نخست مرکز علمی پژوهشی توس راه اندازی شد.
وقتی توس به مشهد الحاق شد
شهر تاریخی توس با محدوده ای 360 هکتاری در بهمن ۱۳۹۱ با تایید شورای عالی معماری و شهرسازی ایران به عنوان یک محدوده منفصل شهری به مشهد الحاق شد و به این ترتیب محدوده منفصل شهری توس در سال 1393 به شهر مشهد پیوست و تحت مدیریت شهرداری منطقه ۱۲ مشهد اداره شد. همچنین از سال ۱۳۹۳ با هدف حراست از میراث تاریخی توس، اهالی ساکن این منطقه از هر گونه عملیات ساخت و ساز و دخل و تصرف زمین منع شدند که البته همین موضوع نارضایتی هایی را برای اهالی به وجود آورد.
روزهایی که محوطه آرامگاه نونوار شد
مطالبه گری و پیگیری های مداوم روزنامه خراسان درباره روند احیای توس و سامان دهی این منطقه تاریخی ادامه یافت و هرچند اقدامات شایسته ای نیز در این سال ها به وقوع پیوست اما هنوز با آن چه مورد انتظار بود فاصله داشت. در سال 96 مدیریت شهری مشهد اعلام کرد که اهتمام جدی برای احیای توس دارد و سرانجام در این دوره اولین گام با ایجاد ساختار اجرایی برای توسعه توس برداشته شد. شورای شهر مشهد تشکیل کمیسیون ویژه برای به سازی توس را در دستور کار قرار داد. در مهرماه 96 شورای شهر، شهرداری مشهد را مکلف کرد به منظور سرعت بخشیدن به فرایند باز زنده سازی ناحیه منفصل توس، حداکثر ظرف مدت یک ماه درباره تدوین ساختار اجرایی اقدام کند. در نتیجه با راهاندازی کمیسیون توسعه و به سازی توس، پروژههایی تعریف و برخی از آنها از مرحله ایده و طرح رد شد و به اجرا رسید که موجب شد توس و آرامگاه حکیم فردوسی با حال و هوا و ظاهری در شأن این منطقه همراه شود. در آبان 96 ساختار اجرایی به سازی و توسعه توس تشکیل و با تعامل شهرداری و میراث فرهنگی و نهادهای ذی نفع، احیای توس وارد فاز اجرایی شد. تمرکز کمیسیون توسعه و عمران توس روی مسائل زیرساختی نظیر تصویب سند احیای توس و تاسیس شرکتی با هدف توسعه پایدار منطقه تاریخی توس همراه شد. رئیس کمیسیون توسعه و عمران توس نیز فعالیتهایی را که میشد برای توسعه توس انجام داد به سه دسته تقسیم کرد؛ نخست،زمینهسازی برای برگزاری رویدادها و مناسبتها، دوم، تدوین طرحهای شهری برای بافت این محدوده و سوم ایجاد مشارکت و تعامل بین شهرداری و میراث فرهنگی. در ادامه و با گذشت سه سال از تشکیل کمیسیون ویژه، 10 لایحه، 17 طرح و حدود 100 مصوبه در این زمینه مطرح شد که مهم ترین آن ها، تهیه طرح و عملیات جلوخان آرامگاه فردوسی، سند راهبردی باز زنده سازی توس و دسترسی به مسیر کهن دژ بود. بهره برداری از جلوخان آرامگاه فردوسی موجب شد بخش زیادی از ناهنجاری های بصری در این منطقه اصلاح شود و سامان دهی آن سر و شکل بهتر و مناسب تری به خود بگیرد، پروژه هایی که در
سال های 96 و 97 به مرحله اجرا رسید، دورانی را رقم زد که ارمغان های طلایی برای احیای فرهنگی و گردشگری توس داشت. احیای توس در سال 98، به طور عمده در مسیر عملیات اجرایی قرار گرفت و با احیای بولوار شاهنامه و ساخت پارک جلوخان آغاز شد. ساخت المان های دایمی توس، سامان دهی مسیر کهن دژ، سامان دهی زمین چهار برج و توافقات تملکی باغ مفاخر از جمله اقدامات عملیاتی بود. با پایان سال 98 و تکمیل سه فاز بازپیرایی جلوخان آرامگاه فردوسی در 5/7هکتار با بودجه 30 میلیاردی آماده بهرهبرداری برای عموم شد و دید بسیار خوبی به کهن دژ برای مردم ایجاد کرد. از سوی دیگر با اختصاص 50 میلیارد تومان بودجه برای سال 99 برای تکمیل عملیات عمرانی منطقه توس پروژه ها ادامه یافت.
هم اکنون نیز جلوخان آرامگاه فردوسی به بهرهبرداری رسیده و پارکی به مساحت 11 هکتار در اختیار مردم قرار گرفته است. اتصال جلوخان آرامگاه فردوسی به کهن دژ انجام شده و فضایی برای فراغت مردم علاوه بر ارتباط تاریخی معنوی مهیا شده است. بیش از ۱۰ مجسمه فاخر با موضوعات هفت خان رستم و شاهنامه نصب و پروژه مسیر پیادهراه جلوخان آرامگاه فردوسی به هارونیه اجرا شده است. مطالعات اولیه دروازه ورودی شهر مشهد در سه راه شاهنامه، سامان دهی پل کشف رود و دروازه رودبار، تملک پارک مفاخر توس در آرامستان سفالقان، مطالعات فاز یک فضای ۳۰ هکتاری پردیس توس از پل کشف رود تا آرامگاه و بازسازی عمارت اربابی چهار برج از جمله اقدامات عمرانی انجام شده در منطقه توس است.
طرح راهبردی، تفصیلی و ویژه
اما مسیری که برای ثبت جهانی توس طی شد، شامل تصویب طرح «راهبردی» در تیرماه 99 است که با پیگیری های جدی شورای شهر و استانداری در سال 1400 به عنوان طرحی بالادستی برای انجام اقدامات بعدی، ابلاغ شد. همچنین طرح «ویژه» مربوط به 360 هکتار عرصه تاریخی توس است و هدف آن کنترل ساخت و سازها، تغییر نکردن کاربری های تعیین شده و انجام ساخت و ساز در موارد ضروری به صورت استاندارد است که تنظیم شده است. در واقع طرح ویژه نشان می دهد در چه جاهایی می توان ساخت و ساز انجام داد، کجا نباید ساخت و ساز بشود و حتی باید در اولویت تملک قرار بگیرد. تفاهم نامه ای هم امضا شده مبنی بر این که از محل درآمد هزار و 800 هکتار یا در واقع 3هزار و 600 هکتار اراضی توس که به شهر مشهد الحاق شده و در نتیجه برای شهرداری مشهد ایجاد درآمد کرده است، آزادسازی عرصه را انجام بدهند.
کارهای بر زمین مانده
همه آن چه رفت، مسیر طی شده برای احیا و سامان دهی توس تاریخی بود، اما مسیر همچنان ادامه دارد و باید با قدرت هر چه تمام تر و بدون اتلاف وقت موانع باقی مانده را از سر راه برداشت و کارهای بر زمین مانده را انجام داد تا در آینده ای بسیار نزدیک، مطالبه احیای توس به طور کامل محقق شود و به واقعیت بپیوندد و همه آن چه از جنس اجحاف و قصور در حق عظمت توس بوده، جبران شود. یکی از کارهای بر زمین مانده آن است که با وجود گذشت بیش از 9 سال از پیوستن توس به شهر مشهد، هنوز طرح شهری این منطقه آماده نشده است و تا زمانی که توس طرح شهری نداشته باشد، مردم امکان ساختوساز و دخل و تصرف در مایملک خود را ندارند! این در حالی است که حدود ۴۰ هزار نفر در این منطقه ساکن هستند و با توجه به محدودیت منابع، تاکید شده است که اجازه افزایش جمعیت به بیش از ۶۵ هزار نفر داده نخواهد شد. از سوی دیگر مسائل فرهنگی و اجتماعی همچنان نیاز منطقه محسوب می شود. ساخت اماکن اقامتی، پارک موزه باستان شناسی و ساخت شهر خلاق ادبی از جمله مواردی است که ضروری است پیگیری شود و بهره برداری آن صورت گیرد. از همه مهم تر این که توس همچنان ثبت جهانی نشده است. برای شناساندن این منطقه تاریخی منحصر به فرد باید اقدامات برای ثبت جهانی توس سرعت گیرد و موانع از سر راه برداشته شود. اما آخر از همه این که در روزنامه خراسان رضوی در تاریخ 29 آبان امسال برای آخرین بار وضعیت طرح ویژه توس را در گزارشی بررسی کردیم و به تعیین تکلیف اجرای طرح ویژه پرداختیم. طرحی که ثبت جهانی شهر تاریخی توس در گرو آن است. در واقع برای ثبت جهانی چنین آثاری، نظم بخشی قانونی و حفاظت ملی شرط است که با اجرای طرح ویژه عملی می شود و می توان اعتماد نهادهای جهانی فعال در این حوزه را برای ثبت جهانی توس جلب کرد. اما در همان تاریخ و در پیگیری های بعدی خبرنگار ما از سرپرست معاونت میراث فرهنگی خراسان رضوی، مشخص شد در مهر ماه امسال شرح خدمات تایید و موافقت نامه تامین اعتبار طرح ویژه توس از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی ابلاغ شده است و دلیل اجرایی نشدن طرح به گفته این مقام مسئول، تعلل در بستن قرارداد با پیمانکار از سوی اداره کل راه و شهرسازی استان است و هنوز هم از تعیین تکلیف این طرح خبری نیست که باید فکر عاجلی برای آن شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اسکار پرانتقاد 2023 با حضور افتخاری یک الاغ!
«همهچیز همهجا بهیکباره» و «در جبهه غرب خبری نیست» جوایز اصلی اسکار را دریافت کردند
مصطفی قاسمیان
در ساعات بامداد روز دوشنبه به وقت ایران، مراسم اهدای نود و پنجمین دوره جوایز آکادمی هنرها و علوم تصاویر متحرک (اسکار) برگزار شد تا مهم ترین جایزه سینمایی سال، برندگان خود را بشناسد. این دوره از جوایز اسکار تا حد زیادی مطابق پیشبینیها جلو رفت و اغلب جوایز به همان 2 فیلمی رسید که هم پیشتازی فهرست نامزدها را در اختیار داشتند و هم در پیشبینی متخصصان فصل جوایز سینما، از بیشترین بخت برخوردار بودند. در ادامه گزارشی را از متن و حاشیه مراسم اهدای جوایز اسکار 2023 میخوانید.
فیلم فاتح جوایز اصلی
برنده بزرگ اسکار امسال، فیلم علمی-تخیلی «همهچیز همهجا بهیکباره» ساخته دنیل کوان و دنیل شاینرت فیلم سازان 35 ساله آمریکایی بود که با نام هنری «دنیلها» فعالیت میکنند. «همهچیز همهجا بهیکباره» بعد از «مرد ارتشی سوییس» در سال 2016، دومین اثری است که آنها به صورت مشترک میسازند؛ فیلمی که در فصل جوایز سینمایی 2022 بسیار درخشید و جوایز فراوانی را کسب کرد و در نهایت با 7 جایزه اسکار از جمله جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، مجسمههای طلایی را نیز درو کرد. بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر زن نقش مکمل، بهترین فیلم نامه اصلی و بهترین تدوین، دیگر اسکارهای این اثر را شامل می شود.
فیلم جنگی موفق از آلمان
دومین فاتح مراسم امسال اسکار، فیلم جنگی و نفس گیر «در جبهه غرب خبری نیست» محصول مشترک آلمان، آمریکا و انگلیس بود که چندمین اقتباس سینمایی از رمان مشهوری به همین نام محسوب میشود. این فیلم به زبان آلمانی (و کمی فرانسوی) که به عنوان نماینده آلمان نیز به اسکار معرفی شد، به رغم کسب 9 نامزدی اسکار به جایزه بهترین فیلم دست نیافت اما در مقابل به عنوان بهترین فیلم بینالمللی(غیرانگلیسیزبان) برگزیده شد و همچنین جوایز بهترین موسیقی متن، طراحی تولید و فیلم برداری را به دست آورد. این فیلم پرهزینه که توسط نتفلیکس توزیع شده، با تبلیغات فراوان، از شانسهای اصلی کسب جوایز اسکار به شمار میرفت.
تاریخسازی هنرپیشه اهل مالزی
میشل یئو، هنرپیشه 60 ساله مالزیایی که پیش از این برای فیلم «ببر خیزان، اژدهای پنهان» ساخته انگ لی شناخته میشد، با کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن، به نخستین هنرمند اهل آسیا تبدیل شد که در طول 95 دوره مراسم اسکار، جایزه بهترین بازیگر زن نقش اول را دریافت میکند. او برای دستیابی به این تندیس، رقیب قدری چون کیت بلانشت بازیگر فیلم «تار» را پشت سر گذاشت که برای این اثر بسیار تحسین شده بود. آنا د آرماس بازیگر «بلوند»، آندریا ریسبورو بازیگر «برای لزلی» و میشل ویلیامز بازیگر «فیبلمنها» نیز دیگر رقبای میشل یئو بودند.
پناهجویی که اسکار برد!
در کنار میشل یئو، که هوی کوآن بازیگر 51 ساله اهل ویتنام نیز دیگر هنرپیشه تاریخساز این مراسم لقب گرفت؛ چراکه به اولین بازیگر متولد ویتنام تبدیل شد که توانست جایزه اسکار را به خانه ببرد. او همچنین پس از تدوینگر فیلم «شلاق» در سال 2014، به دومین ویتنامی تاریخ تبدیل شد که در هر رشتهای، برنده یک جایزه اسکار شده است. کوآن با یک سخنرانی احساساتبرانگیز نیز در شبکههای اجتماعی بسیار دیده شد. او لحظاتی پس از دریافت مجسمه اسکار، در سخنانی که با هیجانی بالا و چشمانی خیس بیان کرد، گفت: «مادر من ۸۴ ساله است و از خانه مرا میبیند. مامان! من اسکار گرفتم! سفر من از یک قایق آغاز شد. من یک سال را در کمپ پناهجویان گذراندم و در نهایت از این جا روی بزرگ ترین صحنه هالیوود سر درآوردم. میگویند که چنین داستانهایی فقط در فیلمها اتفاق میافتد. باورم نمیشود که این اتفاق برای من افتاد.» اشاره او به 7 سالگیاش و فرار خانوادگیشان از ویتنام تحت سلطه کمونیستها در سال 1978 است که او همراه با پدر و 5 خواهر و برادرش به هنگکنگ مهاجرت کردند و مادر و 3 خواهر و برادر دیگرش به مالزی گریختند.
اسکار برای نقش 200 کیلویی
از جمله معدود جوایز اسکار 2023 که کمی بر خلاف پیشبینیها اهدا شد، برنده شدن برندن فریزر در شاخه بهترین بازیگر مرد بود. او در رقابتی سنگین با آستین باتلر هنرپیشه فیلم «الویس» بود و از آن جایی که آکادمی اسکار در سالهای گذشته به نقشهای واقعی علاقه بسیاری نشان داده بود، بسیاری او را برای ایفای نقش الویس پریسلی بازیگر و خواننده افسانهای دارای شانس بالاتری نسبت به برندن فریزر میدانستند، اما در نهایت این بازیگر «نهنگ» بود که با گریمی بسیار سنگین و در حالی که نقش یک مرد 200 کیلوگرمی را ایفا میکرد، در 54 سالگی بر آستین باتلر غلبه کرد و مجسمه طلایی را به خانه برد.
غایبان بزرگ جوایز
هرچند جوایز پرشمار دو فیلم پیشتاز نامزدها، برای دنبالکنندگان سینمای جهان غیرقابل پیشبینی نبود اما بیتوجهی مطلق آکادمی اسکار در اهدای جوایز به بعضی فیلمهای دیگر، بسیار عجیب مینمود. در این مراسم نیمی از آثاری که نامزد جایزه بهترین فیلم شدند، با آن که در مجموع 33 نامزدی داشتند، هیچ جایزهای کسب نکردند. در صدر آنها 2 فیلم شاخص از 2 سینماگر مؤلف قرار دارد: «ارواح اینیشرین» ساخته مارتین مکدانا که 9 نامزدی داشت و «فیبلمنها» اثر استیون اسپیلبرگ که در 7 رشته، نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود. اسپیلبرگ و مکدانا که در حضورهای قبلی خود در مراسم اسکار، به طور معمول با جوایزی تقدیر میشدند، این بار مقهور علاقه آکادمی هنرها و علوم تصاویر متحرک نسبت به دو فیلم اصلی مراسم شدند. «الویس» باز لورمن، «تار» تاد فیلد و «مثلث غم» روبن اوستلوند دیگر آثاری بودند که به رغم نامزدی در شاخه بهترین فیلم اسکار 2023، این مراسم را دست خالی ترک کردند.
حضور یک الاغ روی صحنه!
در این مراسم که با اجرای جیمی کیمل کمدین و مجری سرشناس آمریکایی برگزار شد، او البته شوخیهای پرتعدادی را برای حاضران اجرا کرد اما یکی از جالبترین بخشهای مراسم که در شبکههای اجتماعی نیز بسیار دیده شد، به حضور این مجری روی صحنه مراسم اسکار با همراهی یک الاغ برمیگردد که الاغ محبوب کاراکتر اصلی فیلم «ارواح اینیشرین» بود. حضوری که با واکنشهای جالب حاضران در سالن، خصوصاً کالین فارل هنرپیشه این فیلم همراه شد. این الاغ البته میتوانست اشارهای ضمنی نیز به فیلم لهستانی EO ساخته یژی اسکولیموفسکی باشد که کاراکتر اصلیاش یک الاغ است! فیلمی که یکی از نامزدهای بهترین فیلم بینالمللی امسال بود اما دست خالی مراسم را ترک کرد.
اسکار با دوز پایین سیاسی
جیمی کیمل مجری مراسم در بخش دیگری نیز به سیلی پرحاشیه ویل اسمیت به کریس راک مجری سال گذشته اسکار اشاره طنزی داشت. او گفت: «میخواهیم خوش بگذرانیم، احساس امنیت کنیم و از همه مهمتر میخواهیم که من احساس امنیت داشته باشم. درنتیجه مقررات سفت و سختی برقرار کردیم. اگر از هر کسی در این سالن، در هر مقطعی از مراسم اقدام خشونتآمیزی سر بزند، به او جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد اهدا میشود و اجازه دارد سخنرانی ۱۹ دقیقهای داشته باشد!» اتفاق جالب دیگر، فقدان اظهارنظرهای سیاسی در مراسم اسکار 2023 بود؛ در حالی که پیش از این، بسیار اتفاق میافتاد که بازیگران و عوامل فیلمها، به وقایع سیاسی روز واکنش نشان دهند. چند روز پیش از برگزاری مراسم نیز خبر رسید آکادمی اسکار برای دومین سال متوالی به ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین که درخواست سخنرانی در این مراسم را داشت، پاسخ منفی دادند؛ اتفاقی که خشم مقامات اوکراینی را برانگیخت. در نهایت، یکی از معدود موارد سیاسی این مراسم را میتوان اهدای جایزه به مستند «ناوالنی» دانست که درباره آلکسی ناوالنی یکی از چهرههای سرشناس مخالف ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه ساخته شده است.
ایرانیها اسکار را نپسندیدند
در همین حال اهدای جوایز نود و پنجمین دوره اسکار، منتقدانی هم یافت. به خصوص در میان کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی و همچنین منتقدان فارسیزبان، کمتر میتوان کسی را یافت که از انتخابهای اسکار 2023 دفاع کند. رسانه کافهسینما، ورود مجری اسکار با خر به صحنه را «تصویری معنادار از وضعیتِ اسکار، پس از سیاستها و انتخابهای یک دهه اخیر» دانسته است. حسین معززینیا منتقد سینما در کانال خود نوشت: «در یکی از سرحالترین و خوشریتمترین دورههای تاریخ اسکار مشتی از ابلهانهترین جوایز تاریخ اسکار توزیع شد... خود برندهها هم باورشان نمیشود. مراسم اسکار به مضحکهای تبدیل شده که نه قدردان جیمز کامرون و تام کروز است تا دلمان خوش باشد از صنعت سینما حمایت شده، نه به فیلمهایی مثل تار و ارواح اینیشرین اعتنا میکند که بگوییم ظرافتهای این فیلمها را درک کردهاند.» مهرزاد دانش دیگر منتقد سینما نیز در توییتی به طعنه نوشت: «در اسکار به «همهچیز همهجا بهیکباره» اجحاف شد. جوایز فیلم برداری و موسیقی و طراحی و ترانه و اثر بینالمللی و بازیگر مرد را هم باید میگرفت. اصلا جدای از فیلم نامه غیراقتباسی، جایزه فیلم نامه اقتباسی را هم باید میگرفت. امسال ظالمانهترین و غیرتخصصیترین دوره اسکار بود. شرمتان باد.»
فهرست کامل برندگان اسکار ۲۰۲۳:
بهترین فیلم: همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین کارگردانی: دنیل کوان و دنیل شاینرت/ همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین بازیگر مرد: برندن فریزر/ نهنگ
بهترین بازیگر زن: میشل یئو /همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین بازیگر مرد نقش مکمل: که هوی کوآن /همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین بازیگر زن نقش مکمل: جیمی لی کرتیس /همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین فیلم نامه اصلی: دنیل کوان و دنیل شاینرت/ همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین فیلم نامه اقتباسی: سارا پولی/ حرفهای زنانه
بهترین پویانمایی بلند: پینوکیوی گیرمو دلتورو
بهترین مستند بلند: ناوالنی
بهترین فیلم بینالمللی: در جبهه غرب خبری نیست
بهترین فیلم برداری: در جبهه غرب خبری نیست
بهترین چهرهپردازی: نهنگ
بهترین موسیقی متن: در جبهه غرب خبری نیست
بهترین ترانه اصلی: ناتو ناتو/ خیزش، غرش، آتش
بهترین جلوههای ویژه بصری: آواتار: راه آب
بهترین تدوین: همهچیز همهجا بهیکباره
بهترین طراحی لباس: پلنگ سیاه: واکاندا برای همیشه
بهترین طراحی تولید: در جبهه غرب خبری نیست
بهترین صدا: تاپگان: ماوریک
بهترین مستند کوتاه: نجواگران فیل
بهترین فیلم کوتاه: خداحافظ ایرلندی
بهترین پویانمایی کوتاه: پسر، موش کور، روباه و اسب
بهیاد خالق برنج «هاشمی»
از دلایل محبوبیت برنج هاشمی و «یوسف هاشمیزاده» کاشف این برنج گیلانی گفتیم که در ۷۴ سالگی دار فانی را وداع گفت
مجیدی- کاشف یکی از پرطرفدارترین برنجهایی که بیش از 80 درصد از شالیزارهای گیلان زیر کشت این محصول میرود، در ۷۴ سالگی بر اثر بیماری ریوی در یکی از بیمارستانهای رشت دار فانی را وداع گفت. سالهاست که آوازه برنج هاشمی در همه جای کشورمان پیچیده و مهمان خوشمزه سفره بیشتر ایرانیها شده است، اما ماجرای کشف این برنج به 30 سال پیش برمیگردد؛ روزی که «یوسف هاشمیزاده» در میان صدها هزار خوشه طلایی برنج، توجهاش به چند خوشه بلندتر و نازکتر جلب شد. آن دانهها در آن زمان، فقط و فقط 3 مشت شد و سالها طول کشید تا مثل امروز فرابرسد که در 80 درصد زمینهای گیلان، برنج هاشمی نشا شود، اما چرا این برنج محبوب شد؟
طعم خوب، عطر مطبوع و قلمی بودن
محبوبیت برنج هاشمی در بازار ایران از اوایل دهه 70 شروع شد. اصلیترین دلیل اینکه مردم مشتری این رقم از برنج شدند، این است که تا ساعتها بعد از پخت، نرمی و طعم خوب خود را حفظ میکند. این ها از ویژگیهای یک برنج خوب است. کیفیت خوب بعد از پخت، عطر و طعم مطبوع، بلند و کشیده بودن دانههایش، قلمی بودن و... باعث شد تا این رقم از برنج خیلی زود جای خودش را در بازار و البته سفره غذایی ایرانیها باز کند. یک مزیت کمتر شنیده شدهاش هم این است که بر خلاف دیگر مدلهای برنج، در برابر آفت مقاوم است بنابراین کشاورزها سم کمتری برای دفع آفتهای آن استفاده میکنند که همین هم باعث افزایش کیفیت برنج هاشمی میشود. برنج هاشمی را هم میتوان آبکش و هم به صورت دمی میل کرد، اما بیشتر اوقات توصیه میشود بهخاطر خاصیت و طعم بهتر آن در حالت دمی، به این صورت آن را پخت و میل کرد. 15 اسفند سال گذشته در ضمیمه زندگیسلام روزنامه «خراسان»با او گفتوگویی داشتیم و در عین حال که کمی کسالت داشت، با حوصله و با لهجه شیرین گیلکی، به تکتک سوالات ما پاسخ داد.
کشف برنج هاشمی به روایت هاشمی
او درباره ماجرای کشف برنج هاشمی به خبرنگار ما گفته بود: «سال 1364 تقریبا 3 هکتار مزرعه داشتم. آن زمان من فقط برنج بینام میکاشتم. برنجهای دیگر هم بود ولی من بیشتر بینام میکاشتم. همان سال در زمان برداشت برنج بود که متوجه یک نوع خاصتر شدم که کمی بزرگتر و نازکتر بود. از ظاهرش خیلی خوشم آمد ولی شاید به اندازه 3 مشت هم نمی شد. بیتوجه از کنارش عبور نکردم و همان سه مشت را برداشتم. بعد هم آنها را مانند یک دارایی با ارزش در شیشه خالی مربا ریختم تا سال بعد، دوباره بکارم و نتیجه را ببینم. این کار را چندین سال تکرار کردم و هرسال محصول که میرسید، روزها در هوای شرجی و گرمای غیرقابل وصف تابستان شمال، ساعتها در تمام شالیزار میگشتم تا از لابهلای هزاران شاخه برنج چند دانه شلتوکی را جمع کنم که از بقیه بلندتر و خوشفرمتر بود. 5 سال تلاش کردم و طول کشید که همه این برنجها، شد 50 کیلو. الان هم که در 70 یا 80 درصد زمینهای کشاورزی گیلان، برنج هاشمی کاشت و برداشت میشود و تقریبا رقم دیگری نمیکارند و همه به دنبال نشای برنج هاشمی هستند.»
آرزوی قشنگ آقای هاشمی
آقای هاشمی در پایان آن گفتوگو به ما درباره تنها آرزویش گفت: «برنج هاشمی را من با تلاش شبانهروزی از زمانی که فقط 3 مشت در دستهایم بود، به اینجا رساندم و حالا خیلی خوشحالم که عطرش در بسیاری از خانههای ایرانیها پیچیده است. ما میدانیم بهجز تغییر کاربریهای زیاد زمینهای کشاورزی، در آیندهای نزدیک به دلیل افزایش جمعیت کشورهای اصلی تولیدکننده برنج، امکان خرید برنج از آنها بسیار دشوارتر میشود و این میتواند شرایط کشور را دشوار و سفرههای مردم را از برنج خالی کند و تمام تلاش من این است که سفرههای مردم کشور عزیزم بدون برنج نشود.»
واکنشهای داخلی و خارجی به بازگشت دوباره فدراسیون فوتبال به گزینه داخلی
ترس از تکرار «ویلموتس گیت »با فرار به قلعه امیر؟!
گروه ورزش/ بازگشت به گزینه ایرانی آن هم بعد از گذشت 13 سال از فعالیت تیم ملی فوتبال با حضور مربیان خارجی اتفاق عجیب آخرین روزهای سال 1401 بود. سالی که فوتبالمان با کیروش پرمدعا عملکرد ضعیفی در جام جهانی قطر از خود به جا گذاشت تا سئولنشینان به فکر تقویت نیمکت تیم ملی بیفتند. مسیری که طی شد ، درنهایت به گزینهای ختم شد که دور از انتظار بود. فدراسیون فوتبال از یک طرف از فهرست 7 نفره گزینههای داخلیاش برای نیمکت تیم ملی رونمایی کرد و از طرف دیگر معادلات را طوری چید که حداقل در نظر افکار عمومی کفه ترازو به سوی گزینههای خارجی که در برگیرنده نامهایی چون ژوزه مورایس، پاکو خمز و فلیکس سانچز بود، سنگینی کند. در طرف دیگر صحنه، گزینههای داخلی که فکر میکردند مطرحشدن نامشان بیشتر یک بازی رسانهای است، برای حفظ وجهه اجتماعی خود رویه انصراف را در پیش گرفتند. استارت کار اما با امیر قلعهنویی زده شد. مردی که همین دو روز پیش کرسی سرمربیگری تیم ملی فوتبال را تصاحب کرد، نخستین فردی بود که در اعتراض به نبودن نام یحیی گلمحمدی سرمربی پرسپولیس در فهرست فدراسیون فوتبال، با انتشار یک رشته استوری از پذیرفتن هدایت تیم ملی انصراف داد! به دنبال او نفراتی چون فرهاد مجیدی، حسین فرکی، مهدی تارتار و حمید مطهری هم انصراف خود را اعلام کردند و در لفافه شنیده شد که جواد نکونام نیز قصد پذیرش سرمربیگری تیم ملی را ندارد. ساکت الهامی اما از جمله نفراتی بود که نامش در فهرست انصرافیها درج شد ولی او دو روز قبل از اعلام نام سرمربی تیم ملی، در یک برنامه زنده تلویزیونی با مطرح کردن ادعایی عجیب و غریب خودش را لایقترین گزینه برای تیم ملی دانست. با این حال جو حاکم بر افکار عمومی طوری طراحی شده بود که همه فکر میکردند سانچز، سرمربی فوتبال ایران خواهد شد. در فاصله چند ساعت مانده به پایان مهلت فدراسیون برای اعلام نام سرمربی، به ناگاه خبر توافق احتمالی سانچز با اکوادور مطرح و چند ساعت بعد هم نام امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران اعلام شد. این اتفاق نه تنها واکنشهای داخلی را به دنبال داشت بلکه بازتاب زیادی هم در رسانههای خارجی داشت. ابتدا رسانه مشهور الکوره عربی در گزارشی انتخاب قلعهنویی برای فوتبال ایران را اینطور تشریح کرد: «قلعهنویی در سطح تیم ملی آمار خوبی نداشت اما در سطح باشگاه، نمایشی خیرکننده داشته و تا کنون 5 بار قهرمان لیگ ایران شده است. با وجود انتقادهای هواداران به سبک دفاعی امیر قلعهنویی، اما در نهایت فدراسیون ایران او را برای بار دوم به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرد. فدراسیون ایران به دلیل محدودیتهای پولی نتوانست با مربی خارجی قرارداد امضا کند.» این گزارش حاوی یک پیام بود؛ انتخاب قلعهنویی از روی اجبار مالی بود. خبرگزاری رویترز اما با انتخاب تیتر «قلعهنویی برای هدایت ایران در جام ملتهای آسیا، به تیم ملی بازگشت»، به این انتخاب واکنش نشان داد. روزنامه فرانسوی اکیپ هم تیتر «امیر قلعهنویی سرمربی جدید ایران است» را انتخاب کرد و قلعه نویی را موفقترین مربی در رقابتهای باشگاهی ایران دانست. روزنامه اسپانیایی «آ اس» با تیتر «امیر قلعهنویی جانشین کارلوس کیروش شد» نوشت که عملکرد قوی او در سطح باشگاهی باعث شد که فدراسیون فوتبال ایران شانس مجددی را به او بدهد. نشریه آلمانی «کیکر» هم تیتر «قلعهنویی برای دومین بار سرمربی تیم ملی ایران شد» را انتخاب کرد تا رسانه دولتی «اچآرتی» کرواسی دست روی عملکرد موفق قلعهنویی و کسب 5 عنوان قهرمانی او با تیمهای استقلال و سپاهان بگذارد. در این بین اما واکنش چهرههای فوتبالی داخلی به انتخاب قلعهنویی متفاوت و معنادار بود. علی کفاشیان رئیس اسبق فدراسیون فوتبال از جمله چهرههای سرشناسی است که در واکنش به انتخاب فدراسیون فوتبال برای تیم ملی چنین میگوید: «قلعهنویی همواره از من گله میکرد و میگفت که حق من را خوردید و من را سرمربی تیم ملی نگذاشتید اما الان شرایط برایش فراهم شد و امیدوارم بتواند در این کار موفق باشد. اگر من رئیس فدراسیون بودم و شرایط فعلی برقرار بود، سرمربی خارجی با سطح بالا میآوردم.» بهروز رهبریفرد، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس اما شدیدترین انتقاد را به این انتخاب داشت تا بگوید: «قلعه نویی واویلاست، آقا شما چطور از کی روش به قلعه نویی میرسید؟ مگر میشود؟ عربستان رونالدو را میآورد، قطر جام جهانی برگزار میکند، آن وقت ما چه کار میکنیم؟ از نظر من شکی در این نیست که قلعهنویی بهترین مربی داخلی فوتبال ایران است اما باید جای کی روش بیاوریم؟ مربی ایرانی در این مقطع هیچ جای دفاعی ندارد!» مسعود اقبالی کارشناس فوتبال اما معتقد است، قلعهنویی باید کادرفنی قدرتمندی انتخاب کند. البته هنوز سرمربی تیم ملی دستیارانش در کادرفنی را اعلام نکرده و این درحالی است که او باید خیلی زود تیمش را آماده دیدار دوستانه با تیم ملی روسیه کند؛ دیداری که سوم فروردین ۱۴۰۲ در تهران و در ورزشگاه آزادی برگزار میشود و هرچند نام دوستانه دارد، اما نباید فراموش کرد که فوتبالیستهای روس در زمره تیمهای درجه 2 و خوب اروپا محسوب میشوند. در هر صورت قرعه سرمربیگری تیم ملی به نام امیر قلعهنویی افتاد تا بسیاری از منتقدان چرخش ناگهانی تاج از گزینه خارجی به گزینه داخلی را ترس از تکرار پرونده ویلموتس گیت بدانند و معتقد باشند که تاج و فدراسیون فوتبال در پایان جام ملتها مزد ترسشان را خواهند گرفت. حال باید منتظر ماند و دید امیر قلعهنویی با آن سبک سنتیاش در فوتبال آیا میتواند در 60 سالگی، با علم روز فوتبال در دنیا همگام شود و برای نخستین بار طلسم ناکامیهای ایران در جام ملتها را بشکند یا خیر؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان این که سیاست قطعی ما در بودجه این بود که به محرومیت زدایی و تأمین معیشت مردم توجه داشته باشیم، گفت: قصد داشتیم در کنار آن افزایش سقف بودجه نداشته باشیم که مجلس در این کار موفق بوده است.به گزارش خانه ملت، دکترمحمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی، در گفتوگوی تلویزیونی شب گذشته با موضوع ارائه گزارشی به مردم ایران درباره بررسی لایحه بودجه 1402 و مهم ترین تصمیمات و مصوبات مجلس تاکید کرد :مجلس سعی کرد نه تنها سقف کل بودجه دولت و شرکت ها افزایش نیابد بلکه آن را 2.6 درصد نیز کاهش داد و حوزه بودجه عمومی حدود 4 درصد یعنی کمتر از 100 هزار میلیارد تومان بودجه افزایش داشت که در مقابل رقم بیش از 2 هزار و 100 میلیارد تومان افزایش بسیار ناچیزی است و دلیل آن، این است که حتی اگر نمایندگان برای منابع درآمدی پیشنهادی داشتند، سقف درآمد را افزایش ندادیم و به جایی که درآمدها پایدار نبودند اضافه می کردیم تا بودجه کسری و ناترازی عملیاتی نداشته باشد چرا که اگر کسری و ناترازی داشته باشد، تورم بالا می رود و افزایش نقدینگی پیدا می کند. سیاست قطعی ما در بودجه این بود که به محرومیت زدایی و تأمین معیشت مردم توجه داشته باشیم و در کنار آن افزایش سقف بودجه نداشته باشیم که مجلس در این کار موفق بوده است.قالیباف همچنین افزود : در میانه سال 1401 حقوق متوسط را 10 درصد افزایش دادیم و در پایان سال و در جریان رسیدگی به لایحه بودجه مجدد آن را 20 درصد به طور متوسط برای سال 1402 افزایش دادیم ضمن این که تلاش کردیم با معافیت مالیات برای افرادی که حقوق زیر 10میلیون تومان دارند در حوزه معیشت به آن ها کمک کنیم. همچنین 7 واحد درصد مالیات تولید را کاهش دادیم چرا که تولید بر روند اقتصاد اثر می گذارد. کار مهمی که در جریان رسیدگی به لایحه بودجه 1401 انجام دادیم تصویب کالابرگ الکترونیکی بود که دولت را مکلف کردیم از تبدیل ارز ترجیحی، کالابرگ بدهد. وقتی کالابرگ داده می شد، می توانستیم قیمت را در اقلام اصلی و خرید مردم کنترل کنیم و این کالابرگ قدرت خرید مردم را حفظ می کرد که امسال نیز به دولت اجازه دادیم برای 3 دهک پایین از کالابرگ الکترونیکی علاوه بر بحث نقدینگی هایی که داشته استفاده کند و به نوعی تأمین معیشت خانواده هایی را که قدرت خرید کمتری دارند ، جبران کنیم. رئیس مجلس افزود: لایحه بودجه 1401 با رفع ایرادات شورای نگهبان تا پایان هفته مجدد به شورای نگهبان ارسال میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
طرح «سلامت بخش» با هدف رایگان شدن هزینه بستری و درمان بیماران در روستاها و شهرهای زیر 20 هزار نفر سه استان آغاز شد.
جزئیات این طرح را بررسی کردیم و الزامات موفقیت آن برای اجرا در سراسر کشور را از رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس جویا شدیم
مصطفی عبدالهی – اینکه بیماران به جز درد بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشند، آرزو و مطالبهای بود که از دیروز و با اجرای طرح «سلامت بخش» تحققش آغاز شده است؛ طرحی که البته باید امیدوار بود به سرنوشت دیگر طرح های مشابه حوزه سلامت مانند« دارویار» دچار نشود.
مطالبه دیرینه رهبر انقلاب
این که بیماران به جز رنج بیماری نباید دغدغه دیگری داشته باشند، مطالبه دیرینه رهبر معظم انقلاب از دولتهای مختلف بوده و حتی در سیاست های کلی سلامت هم بر آن تاکید شده است. بند 2-9 این سیاست ها که در فروردین ماه سال 1393 ابلاغ شد، بر این مهم تاکید دارد که پوشش کامل نیازهای پایه درمان توسط بیمهها برای آحاد جامعه باید به گونهای باشد که سهم مردم از هزینه های درمان را کاهش دهد، تا آنجا که بیمار جز رنج بیماری، دغدغه و رنج دیگری نداشته باشد.
سهم 60 تا 70 درصدی مردم!
با وجود این تاکیدات، هرچند طی سال های گذشته تلاش هایی برای تحقق این سیاست کلان سلامت انجام شده، اما آنچه عموم مردم با آن مواجه بوده اند، افزایش سرسامآور هزینه های دارو و درمان و بیشتر شدن سهمشان از این هزینه ها بوده است؛ تا جایی که در اوایل امسال ، دکتر مهدی رضایی معاون سازمان بیمه سلامت به ایسنا اعلام کرد که «سهم پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت به حدود ۶۰ درصد رسیده است». تلختر اینکه، سه ماه بعد از آمار دکتر رضایی، دکتر محمد رئیسزاده رئیس سازمان نظام پزشکی کشور در گفتوگو با ایسنا، اعلام کرد: «هماکنون ۷۰ درصد هزینههای درمانی را مردم میپردازند و ۳۰ درصد را بیمهها تقبل میکنند، در حالی که در قانون برعکس است و باید ۷۰ درصد هزینه تحت پوشش بیمهای باشد و پرداخت از جیب مردم هم ۳۰ درصد باشد». بماند که طبق آنچه در برنامه ششم توسعه آمده بود، باید سهم مردم به 25 درصد می رسید اما نرسید که نرسید!
بستری و درمان رایگان بیماران به یک شرط
حالا اما گویا دولت سیزدهم عزمش را جزم کرده است که رختی نو بر تن این طرح کهنه بپوشاند و با قدرت آن را اجرایی کند. بر اساس اعلام وزارت بهداشت، با طرح «سلامت بخش» که اجرای آن از دیروز آغاز شد، قرار است هزینه درمان و بستری بیماران رایگان شود؛ البته به این شرط که بیمار از برنامه پزشک خانواده استفاده و از کانال نظام ارجاع به مراکز درمانی مراجعه کرده باشد. این طرح در واقع آغازی دوباره برای اجرای طرح پزشک خانواده و نظام ارجاع است که در گذشته کارنامه چندان موفقی نداشت؛ اما طبق وعده ها قرار است اینبار با جدیت اجرایی شود و به گفته دکتر حسین فرشیدی، معاون وزیر بهداشت و دبیر قرارگاه کشوری برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع، قرار است «انقلابی در حوزه سلامت ایجاد کند». طرح پزشک خانواده که از سال 1382 مطرح شده بود، در سال 1390 در دو استان فارس و مازندران اجرایی شد، اما ناقص ماند و دردی از بیماران دوا نکرد و حالا یک دهه پس از تجربه ناموفق در آن دو استان، سه استان دیگر میزبان اولین مرحله «سلامت بخش» شدهاند.
روستاها و شهرهای زیر20 هزار نفر خراسان جنوبی، بوشهر و کردستان
«سلامت بخش»، در گام اول، شهرهای زیر 20هزار نفر و روستاهای استان های بوشهر، خراسان جنوبی و کردستان را پوشش میدهد و طبق برنامه قرار است در سال آینده، دامنه اجرای آن گستردهتر شود. دولت سیزدهم که اجرای مجدد طرح پزشک خانواده را از دی ماه امسال آغاز کرده بود، حالا با ارتقای سطح خدمات آن، قدرت خدمترسانی این طرح را بیشتر کرده و طبق گفته دیروز وزیر بهداشت، در سال آینده با پوشش کامل طرح پزشک خانواده، تمامی مردم کشور از مزیت های آن بهرهمند خواهند شد.
چشم انتظار مجلس و سازمان
برنامه و بودجه
با این حال بررسی اظهارنظرهای کارشناسی نشان می دهد که پاشنه آشیل اجرای این گونه طرح ها، تامین بودجه و حمایت مالی از آن است که فقدانش، می تواند طرح حیاتی دیگری را به ممات بکشاند. این دغدغه در مراسم رونمایی از طرح «سلامت بخش» هم مطرح شد و دکتر عیناللهی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این باره گفت: «امیدواریم مجلس و سازمان برنامه و بودجه ، بودجه برنامه پزشکی خانواده را افزایش دهند تا اجرای آن گسترش یابد». دکتر شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت هم با تاکید بر اینکه «رایگان شدن بستری و درمان بیماران که در این طرح پیشبینی شده، از آرزوهای دیرینه تمام نظام و دستاندرکاران نظام سلامت است»، تاکید کرد: «این طرح به اعتبار قابل توجهی نیاز دارد که باید توسط سازمان برنامه و بودجه تامین شود تا هم به طور کامل در سراسر کشور اجرایی شود و هم در آینده اجرای آن با مشکل تامین اعتبار مواجه نشود.» البته او این خبر را هم داد که: «در جریان بررسی بودجه 1402 سقف تخصیص مالیات ارزش افزوده به نظام سلامت توسط مجلس برداشته شد و به امید خدا سال آینده بودجه خوبی برای اجرای برنامه های حوزه سلامت و پزشکی خانواده و نظام ارجاع اختصاص خواهد یافت».
بهترین راه اجرای عدالت در حوزه سلامت
رئیس کمیسیون بهداشت مجلس در گفت و گو با خراسان می گوید: طرح پزشک خانواده که دولت سیزدهم درصدد اجرایی کردن آن است، بهترین راه برای اجرای عدالت در حوزه سلامت، پاسخ به مطالبه رهبر معظم انقلاب و تحقق سیاست های کلان این حوزه است که امیدواریم موفق باشد. دکتر حسینعلی شهریاری می افزاید: طرح «سلامت بخش» به عنوان مشوقی برای رجوع مردم به پزشک خانواده و نظام ارجاع است که فعلا در روستاها و شهرهای زیر20 هزار نفر سه استان آغاز شده و قرار است بیمارانی که از طریق نظام ارجاع بستری و درمان می شوند، 5 درصد فرانشیز قبلی طرح پزشک خانواده را هم نپردازند و خدمات رایگان دریافت کنند. او درباره الزامات موفقیت این طرح اظهار می کند: این طرح فعلا به صورت آزمایشی آغاز شده است و باید در عمل ببینیم چطور پیش خواهد رفت؛ اگر اجرای آزمایشی آن موفق باشد و دولت هم منابع مالی آن را تامین کند، می شود به اجرای کامل آن در کل کشور امیدوار بود که این آرزوی همه ماست... .
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
فرمان رهبر معظم انقلاب درباره عفو گسترده محکومان حوادث اخیر و همچنین محکومان دادگاههای عمومی و انقلاب و سازمان قضایی نیروهای مسلح با استقبال فراوان و تحلیلهای نویدبخشی روبه رو شد. حالا حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای، طی سخنانی در جلسه شورایعالی قوه قضاییه، با اشاره به آخرین آمارعفو اخیر، گفت: تاکنون ۸۲ هزار نفر مشمول عفو شدهاند که ممکن است این آمار افزایش یابد. از این میزان، ۲۲ هزار نفر عفوشدگانِ اغتشاشات هستند که یا محکومیت پیدا کرده بودند یا قبل از محکومیت، عفو شدند. البته تعداد قلیلی از این افراد در زندان بودند و اکثراً یا با قرار صادره در بیرون از زندان بودند یا هنوز رسیدگی به پرونده آنها تکمیل نشده بود.رئیس دستگاه قضا افزود: از دیگر محکومان، به غیر از اغتشاشات نیز، حدود ۶۰ هزار نفر، مورد عفو قرار گرفتند که از این میزان، ۲۵ هزار نفر یا از زندان آزاد شدهاند یا حکمِ حبسِ قطعیشده آنها مورد عفو قرار گرفت. همچنین احکام ۳۴ هزار نفر در نتیجه عفو اخیر، تقلیل یافت.به گزارش میزان،وی تاکید کرد: محکومان و متهمان جرمهای خشن و همچنین سرقت شامل عفو نشدند.رئیس عدلیه در ادامه با اشاره به ماجراهایی که به تازگی برای برخی مدارس پیش آمد، گفت: ماجراهای اخیر برخی مدارس، متاسفانه یک اضطراب و دلهره را برای جمعیت زیادی از مردم به خصوص برای خانواده دانشآموزان پدید آورد؛ همه مسئولان و بخشهای مربوط از همان روزهای نخست تا این لحظه، تلاش کردند عوامل این مسئله را شناسایی کنند.رئیس قوه قضاییه ادامه داد: قضات ذیصلاح و مسئول رسیدگی به پرونده عناصر دستگیرشده ماجرای فوقالذکر، با جدیت، سرعت، دقت و عادلانه به پرونده آنها به میزان عمل و دخالتشان در این ماجرا رسیدگی کنند و اجازه ندهند رسیدگی به این پروندهها طولانی شود؛ همچنین بر مبنای اجازهای که قانون میدهد، نوع کار و انگیزه عاملان این ماجرا باید برای مردم تبیین شود.رئیس دستگاه قضا بیان کرد: درباره ماجرای فوقالذکر شایعات زیادی مطرح است که برخی از آنها واقعاً بیاساس است، اما بر دلهرهها میافزاید؛ بر همین اساس، باید از شایعهسازان، مدارک و مستندات مطالبه کرد و از آن جایی که در اثر شایعهسازی، برای مردم اضطراب ایجاد شده، باید برخورد متناسب قانونی با شایعهسازان شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
هر سال قبل از آمدن فصل بهار و سال تحویل، نشانههای آن در کوچه و خیابانها خبر از نو شدن سال میدهد. از فروش سبزه، ماهی، المانهای سفره هفتسین و... بگیرید تا افرادی که با لباس سر تا پا سرخرنگ و صورتی که با زغال سیاه شده است، دایرهبهدست میزنند زیر آواز: «ارباب خودم، سلامُ علیکم! ارباب خودم، سرِتو بالا کن! ارباب خودم...». حاجی فیروز، یکی از چهرههای نام آشنا برای ایرانیان است که البته درباره تاریخچه او، حرف و حدیثهای بسیاری مطرح است. او در آخرین روزهای هر سال، به شهرها میآید تا آمدنِ نوروز را به مردم مژده دهد. او یک مرد لاغراندام و سیاهرخ، با کلاه دوکی، گیوههای نوکتیز و پیراهن سرخ است که با دایرهزنگی و تنبک به خیابانها میآید و به رقص، شیرینکاری و خواندن آواز میپردازد. در پرونده امروز زندگیسلام، از تاریخچه این شخصیت افسانهای خواهیم گفت. همچنین با «مصطفی بشکال» که 12 سال است دغدغه احیا و حفظ شخصیت «حاجی فیروز» را دارد و خودش هم دست به کار شده، گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.
روزی که «حاجی فیروز» از زیرِ زمین بیرون آمد!
اگر شما هم کنجکاو هستید تا بدانید که حاجی فیروز کیست و از چه زمانی ریشه در تاریخ و فرهنگ کشورمان دارد، باید بدانید که دکتر «کتایون مزداپور» استاد زبانهای باستانی و اسطورهشناس در توضیح پیشینه حاجیفیروز گفته: «نوروز جشنی مربوط به پیش از آمدن آریاییها به این سرزمین است؛ حداقل از دو سه هزار سال قبل این جشن در ایران برگزار میشده و به احتمال زیاد با آیین یک ازدواج مرتبط است. گفته میشود که در آن روزگار الهه «تموز» که «ایشتر» نام دارد، برای ازدواج «شاه دوموزی» را در نظر میگیرد. روزی «ایشتر» به دلایلی نامعلوم به زیر زمین سفر میکند. با ورود او به زیر زمین، جریان باروری و حیات در زمین متوقف میشود. خدایان برای رفع این مشکل تصمیم میگیرد، دوموزی را به زیرزمین بفرستد. وقتی دوموزی به زمین بازمیگردد، فصل بهار آغاز میشود. او هنگام بیرون آمدن از زیر زمین، تنبک و دایرهزنگی در دست داشته و صورتش کاملا سیاه بوده است. به این ترتیب حاجیفیروز در پیشینه اساطیری ما شکل گرفته است».
پاسخ به 5 سوال رایج درباره حاجی فیروز
همانطور که گفته شد، حاجی فیروز یکی از نمادهای مشهور ایران باستان است که با لباسی قرمز، کلاهی مخصوص و چهرهای سیاه، در حالی که تنبک و دایره زنگی در دست دارد، نوید آمدن بهار را میدهد. در ادامه به چند سوال رایج درباره او پاسخ میدهیم.
چرا لباس حاجی فیروز قرمز است؟
گفته میشود که لباس قرمز حاجی فیروز، در گذشته نماد روی آوردن به شادی بوده است و خبر از تحولی عظیم در زندگی میدهد.
چرا چهره حاجی فیروز سیاه است؟
چهره سیاه حاجی فیروز به معنی تمام شدن ناپاکی، سیاهی و تاریکی در زندگی افراد و بهنوعی مژده دهنده فصل بهار است.
فلسفه حاجی فیروز چیست؟
مهرداد بهار، اسطوره شناس برجسته کشور، حاجی فیروز را با جشنهای باستانی سیاوش پیوند میدهد. سیاوش خود هم نمادی از زندهشدن دوباره یا «نوزایی» است. آنگونه که در افسانهها آمده است، سیاوش با گذر از آتش دوباره متولد میشود. در داستانهای اسطورهای هم روایتهایی مبنی بر روییدن گیاه از خون سیاوش وجود دارد که این گیاه به «پرسیاوشان» مشهور است. حاجی فیروز به ما شادمانی در شروع سال جدید را یادآوری میکند.
حاجی فیروز همان عمو نوروز است؟
برخی حاجی فیروز را همان «عمو نوروز» میدانند که در جاهای مختلف ایران، با نامهای متفاوتی شناخته میشود. پیر بابا، آروس، ننه مریم و بیبی نوروزک، تعدادی از این نامها هستند که همه آنها پیامآوران نوروز محسوب میشوند؛ اما باید توجه داشت نماد حاجی فیروز با تمام این شخصیتها فرق دارد و هر یک فلسفه وجودی خاص خود را دارند. حاجی فیروز با نامهای عمو پیروز و خواجه پیروز هم شناخته میشود.
حاجی فیروزها، تکدیگر هستند؟
متاسفانه «حاجی فیروز» که پیامآور شادی و نوروز بوده، این روزها به نماد تکدیگری در آستانه سال نو تبدیل شده است. «جواد انصافی» که معروفترین عمو نوروز ایران محسوب میشود، چند سال پیش در همین باره گفته بود: «در رسانهها تبلیغاتی درباره حاجی فیروز نداریم. من سالهاست که درباره این پیامآوران شادی پژوهش کرده و کتاب هم درباره آن نوشتهام. بارها و بارها از رادیو و تلویزیون خواستهام که روی این موضوع کار کنند اما بازتابی از حاجی فیروز و سیاهنمایی نداشته است. مطبوعات هم در اینباره جایگاه خود را دارند و خیلی کم به این شخصیت نمادین پرداختهاند. حاجی فیروزها پیامآوران نوروزی بودند و پیامآوران نوروزی هیچوقت دست خود را جلوی مردم دراز نمیکنند. در این بین هرکسی هر چیزی را که دوست دارد به خرجین این پیامآوران میاندازد و مردم خودشان دوست دارند به آنها هدیه و شادباشی بدهند و حاجی فیروزها هرگز جلوی مردم دست دراز نمیکنند، اما متأسفانه در جامعه ما روی این موضوع کار نشده است که حاجی فیروز پیامآور شادی و نوروز است و خود مردم باید به دلیل ایجاد شادی و شعف به آنها شادباش بدهند، در حالی که الان شاهد تکدیگری این پیامآوران هستیم».
نمیگذارم «حاجی فیروز» فراموش شود
«مصطفی بشکال» از دلایل «حاجی فیروز» شدن میگوید و خاطراتی که از واکنشهای مردم در ذهنش ماندگار شده است
متولد 1360 است و لیسانس گرافیک دارد. در بندرعباس زندگی میکند و معروف به کیدی است و تنها سیاهباز استان هرمزگان. او بیشتر از 12 سال است که فعالیتهای هنریاش را در عرصه حاجی فیروز و سیاهبازی انجام میدهد. در ادامه با او درباره دلایلش برای «حاجی فیروز» شدن صحبت خواهیم کرد.
پدرم هم «حاجی فیروز» بود
از او میپرسم که جرقه «حاجی فیروز» شدن از کجا در ذهنش شکل گرفت که میگوید: «پدرم، سالها پیش بازیگر تئاتر بود و یادم هست که نزدیک عید نوروز که میشد، صورتش را سیاه میکرد و به محلههای مختلف شهر میرفت و میگفت که ما باید پیامآور شادی برای بقیه مردم باشیم. خودش را به نوعی «حاجیفیروز» میکرد البته نه با آن لباس قرمز و... . در روزهای پایانی اسفند میرفت جلوی در خانههای مختلف و وعده رسیدن بهار را به اهالی شهر میداد و حس خیلی خوبی در مردم ایجاد میشد. از همان موقع، من در ذهنم بود که روزی، این کار را باید انجام بدهم. یکی از دوستانم در بندرعباس یک کافه بزرگ دارد. چند سال پیش به من گفت یک حاجی فیروز برای ایام نوروز میخواهم. به من پیشنهاد داد حالا که در تئاتر فعال هستی و کار طنز هم انجام میدهی، صدا و نوع رفتارهایت و... خوب است، بیا و حاجی فیروز هم باش. من اولین بار از آن جا شروع کردم و خاک سیاهبازی و حاجی فیروز شدن من را گرفت و الان سالهاست که حاجی فیروز در شهر خودم هستم».
حاجی فیروز شدن یک استعداد ذاتی است
او درباره این که برای «حاجیفیروز» شدن، آموزش خاصی دیده یا نه، میگوید: «من آموزش خاصی ندیدم. بهطور کلی، حاجی فیروز شدن یک استعداد ذاتی است. اگر شما بتوانید ارتباط مناسبی با مردم برقرار کنید و آنها حس خوبی از معاشرت و دیدن شما داشته باشند، ماجرا تا حد زیادی حل می شود. من به صورت تجربی، فنون این کار را فرا گرفتم. برای حاجی فیروز شدن، یک لباس قرمز یا نارنجی میپوشم، یک دایره زنگی برمیدارم، صورتم را سیاه می کنم، شعرهایم را میخوانم و با طنازیهای خودم اسباب خنده و شادی مردم میشوم. معروفترین شعری که همه حاجی فیروزها باید حفظ باشند و من هم میخوانم، همان «ارباب خودم...» است که وقتی آن را میخوانم، مردم همراهی میکنند و خاطرات گذشته برایشان زنده میشود. یک هدف دیگرم از حاجی فیروز شدن این است که اشعار شاعران بزرگ ایران زمین را زنده نگه دارم».
از تحقیر بهخاطر «حاجیفیروز» شدن ناراحت میشوم
«یکی از دغدغههای من همین است که حاجی فیروز، رو به فراموشی است». او در این باره میگوید: «بارها پیش آمده که به من گفتند چرا شما فقط دم عید به کوچه و خیابان میآیید و خودتان را سیاه میکنید؟ بعضی از مردم هم طوری برخورد میکنند که انگار ما نیازمند و گدا هستیم. این برای من خیلی ناراحت کننده است و من با این رفتارها خیلی تحقیر میشوم. گاهی وقتی اجرا میکنم و به من شادباش میدهند، آن پولها را برنمیدارم چون هدفم، این کار نبوده است. البته بعضیها پول را میگذارند در جیب من یا کنارم و میگویند چون ما و خانوادهمان را شاد کردی، تقدیم به تو. البته بعضی وقتها بعضی از حاجی فیروزها هم حرکاتی انجام میدهند که ناشایست است و در شأن این شخصیت اصیل ایرانی نیست. ما نباید کاری بکنیم که حاجی فیروز در ذهن مردم به عنوان یک آدم لوده یا گدا و نیازمند شکل بگیرد. این موضوع زیاد اتفاق افتاده است».
خوشحالم که نسلجدید را با حاجیفیروز آشنا کردم
از او درباره شیرینیهای حاجی فیروز شدن و استقبال مردم هم میپرسم که میگوید: «استقبال مردم انگیزهام را بیشتر کرده است. اتفاقا چند روز پیش یک نفر به من گفت چقدر خوب است که هنوز این آیینهای باستانی خودمان فراموش نشده و چقدر خوب است که تو بچههایمان را با این فرهنگ ایرانی آشنا میکنی. محبوبیت کاراکتر من به عنوان یک سیاهباز و یک حاجی فیروز بین مردم زیاد است به ویژه بین بچهها. یک حاجی فیروز موفق تنها کاری که باید انجام دهد این است که خودش را در دل مردم و بچهها شیرین کند. الان از کودکان تا نوجوانان و جوانان دنبال عکس گرفتن با من هستند و این حس خیلی خوبی به من میدهد چون من موفق شدهام نسل جدید را با حاجی فیروز آشتی دهم. اصلا یکی از اهداف من، آشتی دادن مردم با حاجی فیروز است که ریشه در فرهنگ کشورمان دارد و نباید به این راحتی، از دستش بدهیم».
این 2 خاطره از ذهنم نمیرود
او درباره خاطراتی که از واکنش مردم به دیدن حاجی فیروز در کوچه و خیابان دارد هم میگوید: «یکی از خاطرههای قشنگم این است که در یکی از اجراهایم یک دختربچه خیلی من را اذیت میکرد، سربه سرم میگذاشت، بهخاطر پوشش و رفتارهایم و...، من هم با هر بچهای که سر به سرم بگذارد، باید شوخی کنم! این دختربچه آنقدر با من دوست شد که بعد از چند دقیقه با پدرش آمدند جای من. دختر بچه به من گفت که باید با ما به خانهمان بیایی، شام بخوری و عروسک حاجی فیروزم را که به خاطر علاقهام به تو، مادرم برایم درست کرده، ببینی. شما ببینید، ذهن این بچه را چطور درگیر کردم که عاشق حاجی فیروز به عنوان یک نماد از فرهنگ غنی ایرانی شده و از مادرش خواسته بود که عروسک آن را برایش بدوزد. یک بار هم وقتی من داشتم اجرا میکردم، یک مادربزرگ خیلی خوشحال شد. میگفت صدای تو را که در کوچههای شهر میشنوم، یاد گذشتهها میافتم. داشتم میرفتم که گفت، عمر دوبارهای به من دادی، همیشه سلامت باشی جوان. این برای من خیلی ارزشمند است و این 2 خاطره هیچ وقت از ذهنم نمیرود».
صورت حاجی فیروز سیاه است چون دلش سفید است
از او میپرسم، چرا صورت حاجی فیروز سیاه است که میگوید: «دلایل و داستانهای بسیار زیادی از استادان این حوزه در این باره مطرح شده است و من شنیدهام. هر فردی یک جور نقل میکند. من که این همه سال خودم را سیاه کردم، دلیل اصلی این کار را نمیدانم. معروفترینش که خودم هم به آن اعتقاد دارم، این است که صورت سیاه در کنار دل سفید است، یعنی حاجی فیروز صورتش را سیاه میکند تا دلش پاک و سفید بماند، چون اهمیت باطن مهمتر است. پیام دیگر این سیاه کردن صورت هم این است که افراد را بر اساس ظاهر قضاوت نکنیم و اصل، باطن است نه ظاهر. فردی که صورتش سیاه است، ممکن است دل سفید، پاک و شادی داشته باشد».
به مردم بگویید که شادی همیشگی است
«تمام تلاش من است که به مردم بگویم شادی همیشگی است، حداقل شما این را به مردم بگویید. بسیاری از مردم ما، عاشق غم شدهاند. هر روز به دنبال بهانهای برای غصه خوردن هستند. از نظر من کسی در زندگی برنده است که از همه روزهایش به بهترین شکل استفاده کند و به دنبال شادی خودش و دیگران باشد». او ادامه میدهد: «من هر روز، هر لحظه و هرجا که با صورت سیاه و لباس حاجی فیروز رفتم، گفتم امروز تولد من و تولد شماست، چون قرار است بخندیم، پس تولد دوبارهمان است، تولد من مبارک و تولد شما مبارک. این پیامی است که همیشه به خودم میدهم تا در برابر همه سختیها و مشکلات زندگی، خودم را قوی نگه دارم. چند سال پیش یک نفر قبل از نوروز به من گفت چرا میخواهی این کار را فقط یک بار در سال و در چند روز انجام بدهی و تمام بشود؟ چرا حاجی فیروز باید سالی یک بار بیاید و وعده بهار بدهد و برود؟ من هم به فکر افتادم تاکاری انجام دهم که حاجی فیروز با همان هدف اصلی که شاد کردن مردم است، همیشه باشد. شعار من هم این است که هر روز دل آدم در آن شاد باشد، همان روز برای او عید است. اینطور شد که تصمیم گرفتم علاوه بر کوچه و خیابانهای شهر در روزهای پایانی سال، در بعضی مناسبتهای دیگر در شهربازیها، جاهای شلوغ و... به عنوان پیک و پیامآور شادی با همان صورت سیاه و دایره زنگی حاضر شوم. امیدوارم همیشه شاد و سال خوبی داشته باشید.»
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.