
مسئله امروز کشور ما نوع مواجهه با فضای مجازی است. اینکه فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را چطور میتوان مدیریت کرد؟ فضای مجازی در جایگاه یک رسانه کارکردهایی مثل سرگرمی، اطلاعرسانی و آموزش دارد و شبکه های اجتماعی اش بهعنوان بستری برای رونق کسبوکار بسیاری است. از این بستر ممکن است هرنوع استفادهای بشود اما راهحل درست برای مواجهه با آن چیست؟ آیا به علت استفادههای غلط احتمالی میتوان مزایایش را در نظر نگرفت و بهکل همه را از آن محروم کرد؟ یا باید در جنگ روایتها چنان با اطلاعرسانی درست و بهموقع عنان کار را در دست گرفت که زمینه برای روایت غلط فراهم نشود. روزگاری همین سوالات درباره ویدئو و ماهواره هم وجود داشت. اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، مسئله کشور این بود که باید ویدئو را ممنوع کرد یا آنرا بهعنوان ابزاری پذیرفت که با تولید محتوای مناسب، مخاطب خودش انتخاب درست را انجام میدهد. ویدئو وماهواره اقتضای آن زمان بود و شکل برخورد با آن نشان داد حذف یا بالابردن هزینه دسترسی به بستر راهحل ماجرا نیست. همانطور که شهید آوینی در کتاب «رستاخیز جان» چاپ دوم مینویسد: «تردیدی نیست که ما نمیتوانستیم از ورود ویدئو به کشورمان جلوگیری کنیم، چنانکه نتوانستهایم مانع ورود هیچ یک از محصولات فناوری غرب بشویم؛ و راستش من تردید دارم که اگر هم میتوانستیم، آیا چنین عملی درست میبود یا نه. ورود ویدئو به کشور ... یک ضرورت تاریخی است و زندگی در این عصر، خواه ناخواه چنین موجبیتی را بههمراه دارد که ما نه تنها ویدئو، بلکه بهزودی زود ماهواره را نیز بپذیریم ... و چه باک؟! کسی میترسد که ضعیفتر است و ما که پا در میدان مبارزه با غرب نهادهایم باید خودمان را برای چنین روزی نیز آماده کنیم». در همین باره به تازگی سایت «صاحب نیوز» مطلب جالبی را که به نوعی گفت وگوی یک فرد با این شهید بزرگوار درباره تهاجم فرهنگی است ، منتشر کرده است که نکاتش درباره چالشهای امروز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی هم کاربرد دارد و با هم میخوانیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه سیاسی- رئیس جمهور در ادامه سفرهای خود به شهرستانها و مناطق مختلف کشور، این پنج شنبه به بهارستان سفر کرد؛ به سراغ پروژه پلیکلینیک در حال ساخت بیمارستان حضرت ابوالفضل(ع) رفت، با خانواده شهید مدافع امنیت دیدار کرد، پای درد دل رانندگان پایانه حملونقل کالای تهران نشست و در دیدار با مردم و مسئولان این منطقه از ضرورت توسعه مراکز آموزشی، بهداشتی و ورزشی سخن گفت. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، رئیسی به صورت سرزده در جمع رانندگان پایانه حملونقل کالای تهران حاضر شد و پای درد دل های آنان نشست و درپاسخ به مشکلات آن ها گفت: «گروهی از طرف دولت به این پایانه اعزام میشوند تا مسائلی همچون سوخت کامیونداران، کمیسیونهای دریافتی و سامانه هوشمندسازی را بررسی کنند.» رئیس جمهور در ادامه سفر به بهارستان، با خانواده شهید مدافع امنیت «امیر کمندی» دیدار و گفت و گو کرد و امنیت کشور را مرهون خون شهدا دانست. برنامه های رئیسی به همین جا ختم نشد و رئیس کابینه دولت سیزدهم در نشست شورای اداری بهارستان نیز حاضر شد و در این جلسه از لزوم توجه جدی به این منطقه سخن گفت: «نزدیکی این شهرستان به تهران مواهب و آسیبهایی دارد که نیاز است برای رفع مشکلات آن اقدامات ویژهای شود. شهرستان بهارستان نسبت به دیگر شهرستانهای استان تهران که از نزدیک بازدید کردهام کمبودهای بیشتری دارد. برای رفع این نواقص و کمبودها، باید کار فوقالعادهای انجام شود که همت همه مدیران را میطلبد.» وی دربخش دیگری از سخنان خود درباره لزوم توسعه زیرساخت های آموزشی، بهداشتی و ورزشی در بهارستان، خاطرنشان کرد: «۱۳۰ هزار دانشآموز در این منطقه در حال تحصیل هستند که تعداد مدرسهها با این جمعیت تناسب ندارد. ساختن حداقل ۱۰ مدرسه با ۱۵۰ کلاس درس، یک ضرورت است و باید فوری انجام شود. انتظار داریم خیرین هم پای کار بیایند تا کار سریع پیش برود.» وی افزود: «با وجود جمعیت جوانی که در منطقه وجود دارد توسعه مراکز ورزشی در بهارستان ضروری است و باید بدون تأخیر انجام شود. ایجاد اردوگاه ورزشی، فرهنگی و تفریحی در منطقه با توجه به نیروی کار جوان منطقه ضروری است.» برنامه های سفر رئیس جمهور به همین جا ختم نشد و دکتر رئیسی در جمع مردم بهارستان نیز حاضر شد و از احیای ۳ هزار واحد تولیدی تعطیل یا نیمهتعطیل در کشور خبرداد و تاکید کرد که هدف از حضور در نقاط مختلف، شنیدن حرف مردم است: «معتقدم نامهنگاری و فرستادن بازرس کفایت نمیکند و باید خودمان بین مردم باشیم. افتخار بنده این است که بین مردم حضور پیدا میکنم و حرف مردم را بیواسطه میشنوم. باید از نزدیک مسائل و مشکلات مردم را لمس کرد تا پیگیری مشکلات آنها مؤثرتر باشد.» رئیس جمهور با تاکید بر رویکرد فسادستیزی دولت مردمی اظهار کرد: برنامه دولت مبارزه قاطع با رانتخواری و فساد و قطع کردن دست مفسدان و رانتخواران از اقتصاد کشور است. به طور طبیعی مبارزه با فساد باعث بلند شدن جیغ عدهای میشود اما ما خودمان را برای شنیدن هر سخنی آماده کردیم. در عین حال به همه میگوییم که از درِ انصاف سخن بگویند، بنای دولت در حوزههای مختلف آن است که دست افراد سودجو، رانتخوار و افرادی را که میخواهند با فساد به بیتالمال، حقوق مردم و ثروتهای کشور دستاندازی کنند، قطع کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

روشهای مختلفی برای وسوسه افراد به سیگاریشدن و افتادن در دام دخانیات وجود دارد. بهتازگی، تصاویری از تبلیغ پنهان سیگار و دخانیات از طریق محصولات غذایی و تنقلات مورد علاقه کودکان در فضایمجازی پربازدید شده است. در این بین، اگر خیلی خوشبینانه نگاه کنیم و حتی اگر فرض را بر این بگیریم که این تصاویر فتوشاپ یا حتی یک شوخی باشد، باتوجه به ماهیت و خطرات دخانیات، باز هم آسیبزاست چون تماشای این تصاویر هم میتواند مصداق بارز محرک پیشایند در مسیر سیگاری شدن باشد. طبیعتا خرید چنین تنقلاتی برای کودکان در طرحهای برندهای مختلف سیگار، به مراتب بیشتر خطرناک است.
احتمال کم سیگاریشدن
بعد از نوجوانی
مشتری تنقلاتی که تصاویرش در شبکههای اجتماعی پربازدید شده، کودکان و نوجوانان هستند. سن شروع مصرف سیگار یکی از مهمترین تعیین کنندههای احتمال وابستگی به دخانیات، ترک سیگار و خطر پیامدهای ناخواسته سلامتی است. یکی از اولویتهای بهداشت عمومی برای کاهش شیوع مصرف سیگار، پیشگیری از سیگاری شدن نوجوانان است زیرا اگر مصرف سیگار در دوران نوجوانی شروع نشود، احتمال کمتری دارد که فرد سیگاری شود و از طرف دیگر احتمال ترک در بزرگسالان بهطور معکوس با سن شروع به مصرف ارتباط دارد. حتی تجربه نامنظم مصرف سیگار در نوجوانی خطر مصرف سیگار در بزرگ سالی را بهطور چشمگیری افزایش میدهد بنابراین والدین دارای فرزند در سن کودکی یا نوجوانی بسیار بیشتر از والدین فرزند جوان، مراقب باشند.
این نوع بستهبندی، مصداق بارز محرک پیشایند است
در علم روانشناسی اعتقاد بر این است که به منظور پیشگیری از آسیب، شناسایی محرکهای پیشایند از اهمیت ویژهای برخوردار است. هرنوع محرکی که زمینهساز آسیب باشد، با عنوان محرک پیشایند شناخته میشود. به نظر میرسد نظارتها در این زمینه باید افزایش یابد چراکه انتشار چنین بستههایی از تنقلات کودکان با طرح برندهای سیگار، مصداق بارز محرک پیشایند است که میتواند بسیار آسیبزا باشد.
خیانت این نوع بستهبندی به بچهها و غیرسیگاریها
یک سری قوانین درباره مصرف نکردن و ممنوعیت فروش مواد دخانی به کودکان در همه کشورهای جهان وجود دارد. مثلا در بعضی کشورها طبق قانون حتی اجازه نمیدهند پاکتهای سیگار در معرض دید عموم باشد. در این مورد خاص که تنقلات در پوشش بستههای سیگار به فروش میرسد، حتی برای افراد نوجوان یا بزرگ سالی که سیگار را ترک کردهاند هم وسوسهانگیز است. یک اثری در روان شناسی داریم به نام تداعیکردن که شما با دیدن این بسته، یک ماجرا یا موضوعی در ذهنتان کلید میخورد. بنابراین ممکن است خرید این بستهها دوباره یک محرک خیلی قوی باشد برای افرادی که ترک کردهاند تا به مصرف دوباره ترغیب شوند. این نوع بستهبندی هم بچهها و هم افراد غیر سیگاری و هم ترککردهها را به خرید سیگار ترغیب میکند و قبح آن را برایشان میریزد.
خاطره خوب کودکان از بستههای سیگار!
خانوادهها این مسئله را خیلی جدی بگیرند چون سن اعتیاد و مصرف دخانیات از جوانی و نوجوانی هم کمتر شده و در کمین کودکان است. این مسئله اصلا شوخیبردار نیست. اینکه یک پدر برای فرزندش از این نوع بستهها بخرد و بخندد و بدتر از آن، خاطرات قدیمی را یادآوری کند که چه کسانی از آن استفاده میکردند، بسیار اشتباه است. این مسئله کنجکاوی بچهها را برمیانگیزد. خنده والدین در زمان دیدن این بستهبندیها باعث احساس خوبی در بچه میشود، پیگیر ماجرای آن میشود و رفتهرفته این جذابیت شکلات و تنقلات کودکانه باعث میشود به این بستهبندی، حس بسیار خوبی پیدا کند. بنابراین وقتی چیزی را با همان بستهبندی و با همان اسم در مغازه میبیند، جذب آن میشود. لذتی هم که از خوردن شکلات و تنقلات داخل آن تجربه کرده، باعث میشود حس خوبی به سیگار کشیدن پیدا کند و تصمیم بگیرد آن را به هر طریقی که شده، تجربه کند. قدرت شناخت بچه در این سن بسیار پایین است و از عواقب سیگار و آسیبهایش آگاه نیست. بنابراین با خرید یکی از این بستهها، زمینهای در او ایجاد میشود که در نوجوانی اگر دوستی به او چنین پاکتی را تعارف کرد، خیلی راحت قبول میکند چون تجربه خوشایندی داشته است و خطری از سمت آن احساس نمیکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سال 2022 نیز به پایان رسید اما ایالات متحده به توافق برجام بازنگشت. در تمام سالی که گذشت، این امید وجود داشت که سرانجام، دولت دموکرات جو بایدن با کنارگذاشتن سیاست اشتباه خروج از برجام توسط دولت جمهوری خواه سابق و اعمال سیاست فشارحداکثری بر ایران، راه طی شده را اصلاح کند. حتی پیش از 20 ژانویه 2021 که دولت بایدن در کاخ سفید مستقر شد، رئیس جمهوری جدید و تیم سیاست خارجی و سیاست امنیتی وی، منتقد جدی تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام بودند. به همین دلیل انتظار می رفت که در ماه های آغازین دولت جدید، آمریکا رویکرد جدیدی را در قبال ایران و برجام اتخاذ کند. اما حدود دو سال از آن زمان می گذرد و ایالات متحده همچنان به برجام بازنگشته است. آیا آمریکایی ها در حال هدایت یک بازی هدفمند و منطبق با منافع راهبردی و تاکتیکی خود در مذاکرات وین است یا اتفاق دیگری رخ داده است؟ واقعیت این است که این رویکرد بیش از آن که تحت تاثیر تحولات در ایران باشد، ریشه در نگرش هیئت حاکمه ایالات متحده آمریکا در قبال ایران دارد. فارغ از این که چه حزبی کنترل کاخ سفید و کنگره را در اختیار داشته باشد، هیئت حاکمه آمریکا نمی خواهد به برجام 2015 بازگردد. از نظر آمریکایی ها، برجام 2015 برطرف کننده تمامی نگرانی های غرب به رهبری آمریکا نیست و این توافق باید به شیوه ای، اصلاح شود. جمهوری خواهان آمریکا معتقدند باید یک بار برای همیشه، همه موضوعات اختلافی میان تهران و واشنگتن پای میز مذاکرات مطرح شود و برای رفع آن، توافقی یکپارچه شامل موضوعات هسته ای، دفاعی، منطقه ای و حقوق بشری به دست آید تا این گونه،به ادعای آن ها «نرمال سازی ایران» تکمیل شود. در این میان ، مقامات آمریکایی از یک سو با توجه به خروج از برجام، قدرت فعال سازی مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران را ندارند و از سوی دیگر، همراهی آن ها با سیاست های هستهای ضد ایرانی نتانیاهو نیزمولد بحرانی سخت برای واشنگتن و تل آویو خواهد بود. در چنین شرایطی اتاق های فکر آمریکایی بیشتر معتقدند چاره ای جز احیای توافق هسته ای برای آمریکا وجود ندارد،حتی اگر رژیم صهیونیستی با آن مخالف باشد. برخی سناتورهای جمهوری خواه نیز مانند تدکروز، لیندسی گراهام و تام کاتن قطعا در صدد تقویت مواضع ضد برجامی در آمریکا و جلوگیری از احیای توافق هستهای برخواهند آمد. فراموش نکنیم که بسیاری از سناتورهای جمهوری خواه و حتی برخی سناتورهای دموکرات مانند بن کاردین و باب منندز، حضور خود در کنگره را محصول حمایت لابی آیپک می دانند و از این رو، به دستور این لابی ( که رابطه ای بسیار نزدیک با نتانیاهو دارد)، نهایت تلاش خود را در زمینه همسان سازی مواضع ضد برجامی درواشنگتن و تل آویو صورت می دهند اما اکثریت دموکرات های آمریکا برخلاف جمهوری خواهان معتقدند که امکان حل و فصل یکپارچه و همزمان اختلافات 40 ساله میان تهران و واشنگتن وجود ندارد و باید ابتدا، موضوعات اولویت دار به بحث گذاشته شود که از نظر آنان، موضوع برنامه های هسته ای ایران حائز اهمیت بیشتری است. با این حال، چه راه حل جمهوری خواهان مد نظر قرار گیرد و چه راه حل دموکرات ها، هیئت حاکمه ایالات متحده علاوه بر برجام 2015، در پی برجام پلاس و برجام های 2 و 3 و ... است؛ که البته در نهایت تحریم های اولیه – مربوط به ماجرای گروگان گیری سفارت آمریکا در تهران – را شامل نمی شود. این در حالی است که از نظر آمریکا، ایران 2023 به مراتب خطرناکتر از ایران 2015 است و هر توافقی با تهران باید بیش از توافق 2015، ایران را محدودکند؛ نکته ای که بعید به نظر می رسد از سوی جمهوری اسلامی در دنیای کنونی پذیرفته شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.






ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

هر روز از ساعت 7 صبح، بوی سبزیاش در محله میپیچد و تا آخر شب هم سخت مشغول کار است. یک لحظه آرام و قرار ندارد و مدام در تلاش است تا سبزیهایش به بهترین شکل ممکن روی گاریاش خودنمایی کنند. یک بار دم تربچهها را جدا می کند، یک بار بستههای سبزی را بررسی میکند تا اگر سبزی پلاسیده در بینشان هست، جدا کند و بعد از فروش هر بسته، تراز بودنشان را بررسی و تنظیم می کند. خستگیناپذیر به این کارش ادامه میدهد و انگیزهای دارد که مشتریها و افرادی که از کنار او و گاریاش عبور میکنند، به وجد میآیند. صحبت از گاری سبزی فروشی «محمدعظیم صدیقی»، سر یکی از چهارراههای تهران است. انتشار تصاویری از او و گاریاش در شبکههای اجتماعی بهانهای شد تا با او درباره این شغل، دلایل این میزان از دقت و حساسیتش در انجام درست حرفهای که خودش انتخاب کرده و ... گفتوگو کنیم.
عشق است این جوان ناز و منظم را!
«یاسر عرب» مستند ساز در شبکه اجتماعیاش با انتشار تصاویری از گاری سبزی این جوان خوشذوق نوشته است: «جوانی است دست فروش که همواره در خیابان آزادی نبش خیابان اوستا، گاری سبزی فروشیاش را از خروسخوان صبح تا غروب آفتاب، تر و تازه نگه میدارد. شما هر لحظه که از کنار او عبور کنی، میبینی که فارغ از فراز و فرود جهان در حال مرتبکردن سبزیهایش است. گاهی دیدهام دستهای سبزی را باز میکند، یک برگ پلاسیده را از میان آن به آرامی در میآورد و دوباره دسته را با دقت تمام میبندد. من امروز عصر که تقریبا سبزیهایش رو به اتمام بود چند عکس از او و گاری کوچکش گرفتم. دقت و حساسیت او در چینش سبزیها و تراز کردن میلی متری آنها در کنار هم واقعا جای تحسین دارد. روزی همسرم از او پرسید: «چرا دم تربچهها را جدا کردهای؟»، گفت: «آخه از دور نمای دقیقی ندارند» و خندید. هربار که این جوان را میبینم روانم تازه میشود. عشق است جوان افغانستانی را، اینقدر ناز و منظم و مسئولیتپذیر... . اگر من فردی سرمایهدار بودم حتما مغازهای برایش میگرفتم و کاسبیاش را جدیتر میکردم.» انتشار این تصاویر بهانه ای شد تا با کمک یاسر عرب، گپی با عظیم بزنیم که در ادامه می خوانید.
برایم مهم است که سبزیهایم
خوشگل باشند
به او میگویم خیلی قشنگ است که هنوز آدمهایی هستند که معمولیترین کارها را با عشق و با تمام وجود انجام میدهند. از او میپرسم که چرا اینقدر به منظم بودن بستههای سبزی روی گاریاش حساسیت دارد که میگوید: «دقت و نظم بسیاری در کارم دارم. خیلی برای من مهم است که سبزیهایم تر و تمیز و خوشگل باشد. راستش را بخواهید من در همه کارهایم اینطور هستم البته نمیدانم چرا. این را زیاد از من سوال میکنند که چه حوصلهای داری برای مرتب کردن سبزیها اما من دلیلش را نمیدانم. این را میدانم که اگر سبزی به هم ریخته باشد، منظم نباشد، پلاسیده باشد، گاریام مرتب نباشد و ... خوشم نمیآید. روی اعصابم است و اگر این اتفاق بیفتد، نمیتوانم آن روز سبزی فروشی کنم. در آن حالت مدام احساس میکنم یک جای کارم مشکل دارد و این حس خوبی به من نمیدهد.»
مرد نباید بیکار باشد
«محمدعظیم صدیقی»،20 ساله و 5 کلاس درس خوانده است. او در پاسخ به این سوالم که چرا شغل سبزیفروشی را انتخاب کرده است، میگوید: «4 یا 5 سال پیش که از افغانستان به ایران آمدم، مشغول این کار شدم. قبلش هم نوجوان بودم و کار خاصی نمیکردم. وقتی به ایران آمدم، تصمیم گرفتم سبزی فروش شوم چون کار دیگری که توانایی انجامش را داشته باشم و بلد باشم، در دسترس نبود. بنابراین چون شغل دیگری بلد نبودم، تصمیم گرفتم گاریام را بردارم و همین سبزیفروشی را شروع کنم. از نظر من، بههیچ وجه مرد نباید بیکار باشد پس با توکل بر خدا کارم را شروع کردم. الان هم راضیام به رضای خدا.»
اگر یک روز سر کار نروم مشتریهایم نگران میشوند
از او درباره واکنش مردم و مشتریهایش به نظم و حساسیتی که روی چیدن سبزیها دارد، می پرسم که میگوید: «من تقریبا 6 یا 7 ماه است سر یک چهارراه ثابت هستم. تا جایی که می دانم، 60 یا 70 درصد مشتریهایم روز بعد از خرید سبزی، اگر از کنار گاری ام رد شوند، تشکر میکنند و از من راضی هستند. من هم خیلی خوشحال میشوم از این اتفاق. چند وقت پیش، 2 روز سر کار نرفتم و یک مشکلی داشتم. مشتریهایم نگران و از مغازههای اطراف و ... پیگیر حالم شده بودند و این که چه مشکلی برایم پیش آمده است. برای من به عنوان یک سبزیفروش، باور این ماجرا کمی سخت بود اما بعد از آن با انگیزه بیشتری کارم را ادامه دادم».
از ساعت 5 صبح بیدار میشوم تا 12 شب
از «محمدعظیم» می خواهم که یک روز کاریاش را برای من توصیف کند، اینکه از صبح تا شب چه کار میکند؟ او اینطور توضیح میدهد: «صبحها از ساعت 5 و ربع بیدار میشوم و تا ساعت 7 یا 7.30خودم را به محل فروش سبزیهایم میرسانم و مشغول فروش سبزی میشوم. تا شب هستم، بعضی اوقات کارم زودتر تمام میشود و همه سبزیهایم فروش میرود و بعضی اوقات تا ساعت 11 یا 12 شب سر کار هستم. تازه وقتی هم بروم خانه، دوباره با سبزیهایم مشغول میشوم، آنها را پاک میکنم، میشویم، تقسیم بندی و سپس بستهبندی میکنم تا برای فروش فردا، آماده شود. بنابراین تازه وقتی برسم خانه، کار دیگرم شروع میشود که آماده کردن سبزیها برای فروش فرداست. درباره خرید سبزیها هم باید بگویم که آنها را بعضی اوقات از سر زمینها و مستقیم از سبزیکار میگیرم اما الان که زمستان است، از گلخانه یا از میدان بار میخرم.»
ناراحتم که آلودگی هوا فروشم را بیشتر کرده!
از او درباره میزان فروش و درآمدش میپرسم؛ این که آیا کفاف زندگیاش را میدهد یا نه؟ خدا را شکر میکند و میگوید: «میزان فروشم خیلی بستگی به رونق داشتن بازار و حال خوب مردم دارد. روزهایی هست که مشتری کمتری دارم و روزهایی هم هست که بیشتر از 50 تا مشتری دارم و به همهشان سبزی میفروشم. میگویند خوردن سبزی در زمان آلودگی هوا، کمک زیادی به سلامت افراد میکند. در این روزها که هوای تهران به شدت آلوده است، فروش من هم کمی بیشتر شده ولی امیدوارم هرچه زودتر هوا سالم شود تا خطری برای کودکان و سالمندان و همه ما نداشته باشد. ناراحتم از اینکه آلودگی هوا باعث میشود تا مردم مجبور شوند بیشتر سبزی بخورند. خودتان مثل همه مردم از قیمتها در بازار خبر دارید، من چه بگویم دیگر. مشتریهایم هم میدانند که قیمت همه چیز در بازار رفته بالا و چیزی نمیگویند.»
برای موفقیت در هر شغلی باید عاشقش بود
دکتر، خلبان، مهندس و ... . از «محمدعظیم» میپرسم در بچگی دوست داشته چه کاره شود که میگوید: «سبزی فروشی کاری نیست که بگویم خیلی به آن از قبل علاقه داشتم اما این را میدانم و یاد گرفتم که اگر آدم قرار است در هر کاری موفق باشد، باید به آن علاقه داشته باشد، عاشق آن باشد. انسان هر کاری که دارد، باید به آن علاقه داشته باشد و آن را درست انجام بدهد و گرنه قطعا شکست خواهد خورد. از نظر من چون از آن کار کسب درآمد میکنید، اگر درست انجام بدهید و مشتری از شما راضی باشد، قطعا برکت خواهد کرد.
بین سبزیها
گشنیز و تربچه را
بیشتر دوست دارم
از او میپرسم خودش چقدر اهل خوردن سبزی است که میگوید: «بین سبزیها، گشنیز و تربچه را بیشتر دوست دارم. شخص خود من هم خوش دارم که همیشه سبزی سر سفره غذایم باشد و حالا چه صبح باشد، چه ظهر و چه شب، مقداری سبزی هم با غذایم میخورم. معمولا صبحها که کنار گاریام صبحانه میخورم، نون و پنیر و سبزی میخورم که خیلی میچسبد و خوشمزه است.»
یادم رفته که
میتوانم آرزو کنم
«خود شما میدانید که وضعیت جهان طوری است که همه آرزوهای ما افغانستانیها را نابود کردند و اصلا یادم رفته که میتوانیم آرزو هم داشته باشیم.» او با این مقدمه درباره اهداف و آرزوهایی که دارد، میگوید: «ولی همیشه دوست داشتم در هر شغلی که دارم، یک کارفرمای خوب باشم، حواسم به اطرافیانم باشد، با آنها حرف بزنم، برای حل شدن مشکلاتشان قدم بردارم و ... . دوست دارم شغلم را ارتقا بدهم، مثلا مغازه بزنم تا بیشتر از این راه کسب درآمد کنم ولی چون الان مشکل مالی دارم و پساندازی ندارم، برایم مقدور نیست که این کار را انجام بدهم. اما تمام تلاشم را میکنم، شاید روزی محقق شد و به آرزویم رسیدم.»
تفریحم فقط کار است
و گاهی خواب!
از او میپرسم که برنامهاش برای پر کردن اوقات فراغتش چیست؟ تفریح مورد علاقه یا کاری که حالش را خوب کند. میگوید: «راستش را بخواهید، چون سواد بالایی ندارم، خیلی برنامه خاصی برای تفریح و پر کردن اوقاتفراغتم ندارم. البته کارم برای من تفریح هم هست، با آدمهای مختلف آشنا میشوم و صحبت میکنم. هر روز از صبح تا شب سر کار هستم، فقط جمعهها تعطیلم که آن روز هم به شدت نیاز به استراحت و خواب دارم. بنابراین جمعهها فقط در خانه استراحت میکنم و اگر کار عقب افتادهای داشته باشم، پیگیری میکنم. در طول هفته خیلی خسته میشوم و بیشتر جمعه را میخوابم تا برای هفته بعد، توان کار کردن داشته باشم.»
مادرم از من دقیقتر است
«مجرد هستم و با مادرم زندگی میکنم. پدرم چند سال پیش فوت کرده است.» او درباره خودش و شرایط زندگیاش میگوید: «مادرم هم در همین کار سبزی فروشی به من کمک میکند. من سرپرست خانوار هستم و مادرم با من زندگی میکند. او را خیلی دوست دارم و به داشتنش افتخار میکنم. جالب است این را هم به شما بگویم که مادرم در نظم از من بهتر و خیلی حواسش جمع تر است. مثلا گاهی پیش میآید در بستهبندی سبزی، یک سبزی پلاسیده از زیر چشمم درمیرود اما مادرم با دقت، آن بسته را دوباره باز می کند، آن سبزی را بیرون می اندازد و دوباره میبندد.»
درسهایی که از «محمدعظیم» میگیریم
هرکدام از ما ممکن است رویاهایی داشته ایم که به آنها نرسیدهایم و حالا از نقشی که در جامعه داریم ناراضی هستیم، اما چرا باید در دل این دلزدگی از نقش، یک معنای زیبا پیدا کنیم؟
سورنا ساداتی | روزنامه نگار
در تمام انشاهای کودکی درباره شغل مورد علاقه نوشتیم؛ دکتر، خلبان، آتشنشان و... اما ممکن است به آنها نرسیده باشیم یا حتی در شغل مورد علاقهمان فعالیت داشتهباشیم اما اثرگذاری مورد انتظار را نداشته باشیم و حالمان خوب نباشد. نقشهای ما بهعنوان فرزند، پدر، مادر، همسر، فلان شغل و فلان جایگاه اجتماعی گاهی با هم تلاقی دارند.بهطور مثال ممکن است نقش پدری ما را از آن نقشی که قرار بود در جامعه داشته باشیم دور کرده باشد، گاهی هم امکان دارد خانواده و اطرافیان نقشی را که ما داریم دوست نداشته باشند. گاهی ممکن است شغل ما درآمد و جایگاهی نداشته باشد اما موثر باشد، گاهی ممکن است درآمد داشته باشد اما موثر نباشد. وقتهایی هم چند عامل بالا با هم ترکیب میشوند، شغلمان نه درآمد خوبی دارد، نه جایگاهی که براساس فرهنگ جامعه جذاب باشد و نه خانوادهمان به آن حس خوبی دارند. در اینبین دردسرهای شغل مثل رفتار مشتری، بداخلاقی صاحب کار و رئیس، ارباب رجوع و... هم مزید برعلت میشود که نتوانیم با حال خوبی کار کنیم. از نقشمان فراری هستیم، گاهی دلزدهایم، گاهی نقش را دوست داریم اما فشار زیادی به ما وارد میکند و نمیتوانیم از پسش بربیاییم. هرکدام از این اتفاقات باعث میشود نتوانیم یا نخواهیم نقشمان را آنطور که باید جدی بگیریم و بهآن بپردازیم. اینجاست که یک رابطه متقابل بین حال بد ما و شرایط آن نقش شکل میگیرد. نمیتوانیم نقشی راکه داریم خوب انجام دهیم چون حالمان با آن خوب نیست و از طرفی بعد از بازخوردی که از دیگران میگیریم حالمان هم خوب نخواهد بود چون نقش را درست انجام ندادیم و فقط آن را تحمل میکنیم آنهم بهصورت فرسایشی. اما اگر در دل هر ماجرایی یک معنای خوب پیدا کنیم و با حال خوبی کار را انجام دهیم نقش ما هرقدر هم معمولی باشد، برایمان قابل تحمل میشود. اینجاست که اهمیت کار محمدعظیم را درک میکنیم. او حتی مغازه سبزیفروشی هم ندارد اما کاری که میکند برای خودش معنای ویژهای دارد. او به تمیزی سبزیها اهمیت میدهد، به اینکه نمای بدی مقابل مشتری نداشته باشند، بهاینکه همان سبزی فروختن را به بهترین شکل انجام دهد. اگر یک عکس کلوزآپ از سبزیهایش ببینیم احساس میکنیم داریم به سبزیهای داخل یک هایپرمارکت خارجی نگاه میکنیم، همه یک اندازه، تمیز و با قیافهای ولعبرانگیز. قطعاً آورده مالی این کار برای عظیم چندان نیست اما لااقل حالش خوب است و فشار یا دلزدگی نقش گریبانش را نگرفته است. او چیزی را که میتواند تغییر دهد بهبهترین شکل انجام میدهد و آنچه را از عهدهاش خارج است، میپذیرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


دولت چین مثل همه کشورهای جهان، حکومت سیاسی طالبان بر افغانستان را به رسمیت نشناخته است؛ اما از همان هفته های اول سقوط کابل در شهریور سال 1400، همواره به تمایلش برای همکاری اقتصادی با کابل اذعان کرده است. این همکاری اقتصادی حالا به امضای یک قرارداد بلند مدت 25 ساله منجر شده است. این قرارداد از سوی شهابالدین دلاور، سرپرست وزارت معادن طالبان و نماینده شرکت چینی موسوم به «شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی در سین کیانگ» (CPEIC) در حضور عبدالغنی برادر، معاون نخستوزیر طالبان و وانگیو، سفیر چین در کابل امضا شد. سرپرست وزارت معادن طالبان در این مراسم گفت که بنا به این قرارداد از مساحت ۴۵۰۰ کیلومتر مربع حوزه نفتی «آمو دریا» که ولایتهای شمالی سرپل، جوزجان و فاریاب واقع است از سوی این شرکت نفت استخراج خواهد شد. این نخستین قرارداد بزرگ استخراج در افغانستان با یک کشور خارجی از زمانی است که طالبان قدرت را در این کشور به دست گرفته است. قراردادی که نشان میدهد چین بر مشارکت اقتصادی با حکومت تحت رهبری طالبان تاکید دارد. به گفته مقامات طالبان پیشبینی شده که استخراج از این حوزه از میزان اولیه حدود ۲۰۰ تن در روز به هزار تن و سپس تا ۲۰ هزار تن نفت افزایش یابد. میزان سرمایهگذاری شرکت چینی در این پروژه طی یک سال ۱۵۰ میلیون دلار و طی سه سال آینده ۵۴۰ میلیون دلار خواهد بود. مقامات طالبان گفتهاند که در این قرارداد ۲۰ درصد شریک خواهند بود و این سهم میتواند تا ۷۵ درصد افزایش یابد. افزون بر این پیشبینی میشود که این پروژه فرصت شغلی برای ۳ هزار شهروند افغان به وجود آورد. این نخستین همکاری اقتصادی پکن و کابل نیست. به گفته وانگ یو، سفیر چین در کابل، پکن از ماه دسامبر2022 به بعد تعرفه گمرکی بر ۹۸ درصد از اقلام صادراتی افغانستان را به صفر رسانده است. چین همچنین موافقت خود را برای استخراج مس در عینک اعلام کرده است. شرکت ملی نفت چین در سال ۲۰۱۲ نیز قراردادی را با دولت قبلی افغانستان برای استخراج نفت در حوزه آمودریا امضا کرده بود. در آن زمان میزان نفت خام موجود در آمودریا را حدود ۸۷ میلیون بشکه تخمین زده بودند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.