


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ورزش/ سالن ارگو آرنای شهر گدانسک سهشنبه شب شاهد یک تئاتر رویایی بود؛ جایی که شور جوانی به کمک عطش ماندن در کورس رقابت آمد تا سروقامتان جوان ایران فارغ از میدان بزرگی که به آن پا نهاده بودند، برای تحقق آرزوهای جسورانه خود از جان و دل مایه بگذارند. ایران 3، لهستان 2. درحالی که کمتر کارشناسی فکر میکرد ستارههای نوظهور والیبال ایران بتوانند در آغاز هفته سوم لیگ ملتها، مقابل چشم 15 هزار تماشاگر لهستانی، در خانه حریف را زمینگیر کنند اما بیستوپنجمین جدال تاریخ والیبال دو تیم به سود ایران تمام شد. آن هم در شرایطی که در 24 مسابقه قبلی دو تیم، ایران تنها 9 بار فاتح میدان بود و 15 دیدار به سود لهستانیها تمام شده بود. این بار اما ملیپوشان بلند قامت ایران درحالی در یک نمایش فوق جذاب موفق به کسب پیروزی مقابل یکی از قدرتهای برتر والیبال دنیا شدند که از کادر فنی تمام ایرانی روی نیمکت خود بهره میبردند. مزد شجاعت جوانان کمتجربه کشورمان، پس از پیروزی مقابل صدرنشین والیبال جهان، صعود یکپلهای در رنکینگ جهانی و ایستادن در رتبه دهم دنیا بود. این پیروزی به قدری ارزشمند و بزرگ بود که از سرمربی تیم لهستان و ملیپوشان این تیم گرفته تا رسانههای خارجی و فدراسیون جهانی، همگی به تمجید از عملکرد بینظیر تیم ملی ایران پرداختند. نیکولا گربیچ سرمربی سرشناس و پرآوازه تیم ملی لهستان در واکنش به شکست شاگردانش مقابل ایران جمله ای به یادماندنی گفت: «ایران برای رؤیاهایش بازی کرد.» به راستی هم چنین بود. ایران با ترکیبی جوان و درحالی که میلاد عبادیپور را بهعنوان ستاره باتجربه در اختیار داشت مقابل لهستانی قرار گرفت که میانگین حضور بازیکنانش در تیم ملی کشورشان 56 مسابقه بود. با این حال رویای بقا در لیگ ملتها و صعود به مرحله نهایی مسابقات خون تازهای در رگهای جوان شده تیم دمید تا به قول بهروز عطایی فعل خواستن به بهترین شکل ممکن صرف شود. این پیروزی اما موجبات تعجب ستارههای والیبال لهستان را فراهم کرد تا جایی که بارتوش کورک پشت خط زن نامآشنای تیم ملی والیبال لهستان و ملقب به گرگ لهستانی لب به اعتراف بگشاید و بگوید: «بازیکنان تیم ایران بهتر از لهستان بازی کردند و باید از این شکست درسی برای آینده بگیریم.» یکی از سکانسهای جذاب این بازی حساس و نفسگیر، در ست پنجم خلاصه میشد. جایی که تیم ملی کشورمان با درخشش امین اسماعیلنژاد، 10 امتیاز متوالی از حریف گرفت تا ویدئوهای این ست از بازی در شبکههای مجازی وایرال شود. اسماعیلنژاد در واکنش به لحظات ماندگاری که در خاطره والیبالی مردم ایران ثبت کرد با مناعت طبع حرف میزند: «در حد توانم تلاش کردم تا بهترین خودم باشم.» محمدرضا داورزنی رئیس فدراسیون والیبال عملکرد ملیپوشان کشورمان در آغاز هفته سوم را شاهکار خواند تا بگوید: «شاهکار بزرگ ملیپوشان را به مردم عزیزمان تبریک می گویم و معتقدم ایران میتوانست 3 بر صفر هم برنده این دیدار شود.» هرچه بود اما پیروزی ایران مقابل لهستان واکنشهای بسیاری در رسانههای بینالمللی به دنبال داشت؛ تا جایی که فدراسیون جهانی والیبال در صفحات مجازی خود به این پیروزی بزرگ پرداخت و ستارههای والیبال ایران را ستایش کرد. اینستاگرام لیگ ملتهای اروپا هم با انتشار ویدئویی از حرکتهای زیبای منجر به امتیاز به ویژه در ست پنجم که ایجاد فاصله 10 امتیازی را به همراه داشت، از مثلث مخوف تیم ملی ایران یاد کرد که نقش مهمی در کسب برد داشتند؛ امین اسماعیل نژاد، امیرحسین اسفندیار و میلاد عبادی پور به عنوان سه ضلع این مثلث بودند که در مجموع 57 امتیاز مقابل لهستان کسب کردند. اینستاگرام FIVB هم با اشاره به تقابل همیشه حساس تیمهای ایران و لهستان به پیروزی حماسی پادشاه والیبال آسیا (ایران) اشاره کرد و تصاویر و ویدئوهای زیبایی از امتیازگیری و شادی ملیپوشان کشورمان به اشتراک گذاشت. ایران با این پیروزی، تعداد بردهای خود در لیگ ملتهای والیبال را به عدد 5 رساند تا امیدهایش برای قرارگرفتن در جمع هشت تیم برتر مرحله گروهی زنده بماند. گفتنی است، تیم ملی کشورمان امروز استراحت دارد و پنجشنبه در دومین بازی خود در هفته سوم لیگ ملتها از ساعت 16:30 به مصاف ایتالیا خواهد رفت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تصاویر جوانی 18 ساله در فضایمجازی دستبهدست شد که بهخاطر معلولیت، در حالت دراز کشیده با حساسیت و دقت بالایی از هیچ تلاشی برای پاسخ به سوالات دست بردار نبود. در همان فریم عکس، کوهی از انگیزه و تلاش متبلور شده بود و تحسین هر بینندهای را برمیانگیخت. «سیدحسین حسینی»، همان دانشآموز خرمبیدی است که از مشکل جسمی رنج میبرد و با همکاری برگزار کنندگان، امکان شرکت در کنکور سراسری را پیدا کرد. این دانشآموز اهل استان فارس، حالا پس از گذشت 12 سال از شروع به تحصیل اش، سرانجام به ماراتن کنکور سراسری رسید و با شرکت در این آزمون به همه نشان داد که خواستن، توانستن است. به همین بهانه و در پرونده امروز زندگیسلام با او گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.
بهدلیل غضروفی بودن استخوانهایم، توان حرکت ندارم
سید حسین حسینی، متولد ۱۳۸۲ و دانشآموز دبیرستان تربیت در رشته ادبیات و علومانسانی است. به عنوان اولین سوال از او درباره معلولیت اش میپرسم که میگوید: «به معلولیت جسمی و حرکتی مبتلا هستم و به دلیل غضروفی بودن استخوانهایم، توان حرکت ندارم. البته همیشه دراز کشیده نیستم و گاهی میتوانم با کمک دیگران روی ویلچر یا صندلی بنشینم.» از او میپرسم از چند سالگی این معلولیت برایت اتفاق افتاده که میگوید: «از 6 ماهگی به بعد دچار این مشکل شدم و به مرور پیشرفت کرد. البته الان چند سالی است که ثابت شده و دیگر پیشرفتی نداشته است».
معدلم همیشه بالای 17 بوده است
«حسینی» با وجود شرایط متفاوت جسمی به لحاظ ذهنی هیچ مشکلی ندارد و مانند دیگر هم سن و سالانش، دوران ۱۲ ساله تحصیل را در مدارس عادی شهرستان خرمبید طی کرده است. او درباره علاقهاش به درس می گوید: «خیلی زیاد. من دانشآموز درسخوانی هستم ،همیشه برایم مهم است که خوب درس بخوانم. معدلم هم در این سالها، همیشه بیشتر از 17 بوده و زیر این نمره، نیامده است».
در کنکور بهخاطر شرایط جسمیام، خیلی وقت کم آوردم
تصویری که از او در شبکههایاجتماعی منتشر شده، نشان میدهد که بهصورت درازکشیده مشغول پاسخدادن به سوالات است. او درباره کنکور امسال میگوید: «برای پاسخ دادن به سوالات، فقط مشکل زمانی داشتم وگرنه هنوز پاسخ سوالهای زیادی بود که بلد بودم. من فقط بهخاطر مشکل جسمی و حرکتی که داشتم، زمان کم آوردم. درباره دراز کشیدن هم، من ابتدا نشسته بودم و گزینه های صحیح را در پاسخنامه علامت میزدم اما از یک جایی به بعد، دراز کشیدم چون خسته شدم».
از او میپرسم که برای کنکور، روزی چند ساعت درس میخواندی که میگوید: «هدفم از ابتدای تحصیل و روزی که به مدرسه رفتم، قبولی در کنکور و ورود به دانشگاه بود بنابراین خیلی برای این آزمون و موفقیت در آن تلاش کردم. تقریبا روزی 10 تا 12 ساعت درس میخوندم. البته فقط کتابهای درسی را میخواندم و چندتا هم کتاب کمک آموزشی برای تست زدن ولی در هیچ کلاس کنکوری شرکت نکردم».
انتخاب اول و آخرم، رشته روانشناسی دانشگاه شیراز است
از او درباره اینکه دوست دارد در چه رشته دانشگاهی ادامه تحصیل بدهد، میپرسم که میگوید: «گاهی بعضی از دوستان و آشنایانم میگویند که سیدحسین، برنامهات برای آینده چیست؟ میخواهی چه کار کنی که اینقدر درس میخوانی و تلاش میکنی؟ به آنها میگویم همین درس خواندن، برایم مهمترین هدف است. الان تنها سرگرمی و دلخوشی من درس خواندن است. در کنکور هم دوست دارم رشته روانشناسی در شیراز قبول شوم».
برادر کوچکترم به من خیلی کمک کرد
از او درباره نقش خانوادهاش در مسیر تحصیلی که طی کرده، می پرسم که میگوید: «شغل پدرم آزاد و مادرم خانهدار است. ما 4 تا بچه هستیم. من در مدرسه بهصورت حضوری سر کلاسها حاضر میشدم. با ویلچر میرفتم. البته مادرم من را به مدرسه میبرد، خودم که نمیتوانستم. خانوادهام خیلی زیاد، برای من زحمت کشیدند. یک برادر کوچکتر دارم که خیلی دوستش دارم و خیلی در این مسیر به من کمک کرد.»
هیچوقت از واکنش کسی ناراحت نشدم
او درباره واکنش مردم و همکلاسیهایش به شرایط جسمانیاش میگوید: «اگر هم چیزی بوده، ناراحت نشدم. البته بیشتر دوستهایم تشویقم هم کردند تا با انگیزه بیشتری در این مسیر، تلاش کنم که از همهشان ممنون هستم. اصلا تا حالا از دست کسی ناراحت نشدم. هیچوقت هم بابت شرایطم، غصه نخوردم.»
مدیر مدرسه تربیت درباره سیدحسین میگوید
به گفته مدیران و معلمان مدارس مختلفی که «حسینی» در آنها تحصیل کرده، او یکی از دانشآموزان متوسط و گاهی ممتاز در مقاطع تحصیلی بوده است. مدیر مدرسه تربیت، درباره او میگوید: «سیدحسین دانشآموز معلول جسمی و حرکتی خیلی شدید است که از سال 96 وارد دبیرستان تربیت شد. با توجه به وضعیت جسمی که داشت با هماهنگی اداره آموزشوپرورش، تصمیم گرفتیم بیشترین امکانات را برای رفاه حالش مهیا کنیم، از جمله کارهایی که برای او انجام دادیم، رمپ گذاری روی پلهها، تهیه ویلچر برقی مخصوص با همکاری بهزیستی و ... بود. او پسر بسیار مودب، متین و خندهرویی است بهطوری که اگریک روز نمیآمد، همه دلتنگ اش بودند. علاقه شدیدی به تحصیل در رشته روان شناسی دارد که یکی ازآرزوهایش است و این را که میگویند معلولیت، محدودیت نیست ،واقعا من در او دیدم.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

فیلم سینمایی «روز ششم» اثر حجت قاسمزاده اصل که به تازگی روی پرده سینماهای سراسر کشور اکران شده، از فیلمهای باقیمانده سیونهمین جشنواره ملی فیلم فجر در سال 99 است که چون در هیچ رشتهای نامزد سیمرغ نشد، به نمایش هم درنیامد و عملا جز داوران کسی آن را ندیده است. این فیلم در دو هفته نخست اکران، 466 میلیون تومان فروخته که اگرچه رقم مناسبی نیست اما با توجه به نظرات در شبکههای اجتماعی و افت فروش ناچیز در هفته دوم نسبت به هفته اول، میتوان گفت اغلب تماشاگران «روز ششم» از تماشای این فیلم راضیاند.
طراحی ماهرانه یک قصه جذاب
«روز ششم» مختصاتی دارد که بیشتر از منتقدان، اهالی سینما و داوران جشنواره، مطابق ذائقه تماشاگر عام سینماست. فیلمی در ژانر معمایی که یک نقطه قوت اصلی دارد: قصه. فیلم درام خاصی ندارد اما پیچش قصه و معمای آن قوی و جذاب است. ریتم فیلم بسیار تند است، به شکلی که اگر مخاطب فقط 2دقیقه از اثر را از دست بدهد، برای فهم ادامه فیلم دچار مشکل میشود. حجت قاسمزاده اصل در نخستین فیلم سینماییاش، بر خلاف بعضی آثار معمایی و پلیسی، بخشی از واقعیت را از مخاطب پنهان نمیکند که بعد با استفاده از آن، به مخاطب رودست بزند بلکه با فلشبکهایی از رودست زدن کاراکترها به یکدیگر رمزگشایی میکند. قصه فیلم به شکلی دقیق، طراحی شده و اگرچه مخاطب میتواند در بخشهایی از آن نکاتی را بیابد که منطقی به نظر نمی رسد ولی فیلم نامه نویس حتی برای این موارد نیز فکر کرده و منطقی برای آن تراشیده، هرچند ممکن است با سلیقه مخاطب فیلمبین ایرانی جور در نیاید.
«روز ششم» مینیسریال بهتری میشد
شیوه قصهپردازی جالب توجه و متفاوتی که در بند قبل گفته شد و در سینمای ایران بسیار کم دیده میشود، اگر با کارگردانی خوبی همراه میشد، میتوانست «روز ششم» را به نقطه عطفی در آثار معمایی مخاطبپسند در سینمای ایران تبدیل کند اما این اتفاق نیفتاده و فیلم از مرحله اجرا ضربه خورده است. فیلم اجرای تروتمیزی ندارد و به نظر در مرحله فیلم برداری، با سهلگیریهایی تولید شده که فصلهایی از اثر را باورناپذیر میکند. مضاف بر آن که ضعف کلی نقشآفرینیها که در حد متوسط باقی میماند، نشان از ضعف در کارگردانی دارد. به نظر میرسد در «روز ششم» فیلم نامه از اجرا جلوتر است. از همین رو شاید اگر فیلم در نسخهای مینیسریالی و بدون نمایش روی پرده بزرگ آماده میشد، با توجه بیشتر مخاطب به قصه، توفیق بیشتری مییافت.
بازیهایی متوسط و مشابه
از نقاط ضعف «روز ششم» میتوان به بازیهای آن اشاره کرد. اگرچه هنرپیشههای اصلی فیلم، حرفهای و شناختهشدهاند اما اغلب، نقشآفرینیهای تصنعی دارند و کار را درنیاوردهاند. قاسمزاده احتمالاً بنا به اقتضای ژانر و استفاده از تداعی کاراکترها در ذهن مخاطب، به سراغ بازیگرانی رفته که نقشهایی مشابه را پیشتر بازی کردهاند. مصطفی زمانی، امیر جعفری، بهاره افشاری، مهدی حسینینیا و مهران احمدی همگی تجربه ایفای نقشهایی مشابه را داشتهاند و در این میان، تنها افشین هاشمی است که نقشی متفاوت را ایفا کرده است. در عین حال بازیهایی که در «روز ششم» شاهد هستیم، شباهتهای قابل توجهی به یکدیگر دارد؛ همه بازیگران جملات قصار و آهنگین بر زبان میآورند و به افق خیره میشوند! فیلم به جای پردازش شخصیتهای پیچیده، از تیپهای تخت استفاده کرده که جملگی شبیه یکدیگرند.
تلاش برای تقلید از هالیوود
نکته مهمی که در «روز ششم» به چشم میخورد، تلاش فیلم برای خارجی بودن است. اگر از این بگذریم که قصه جغرافیای خاصی ندارد، چهرهپردازیها، پیچش قصه، طنز نهفته در دیالوگها، روابط گانگسترها با یکدیگر و با پلیس، همه و همه در خدمت آن است که فیلم «هالیوودی» باشد. پلیس فیلم نیز خیلی خاص و خارجیطور است و به شکلی متفاوت از پلیسهایی که دیدیم، عمل میکند. جالب آن که حتی تیتراژ فیلم هم -چه در ابتدا و چه در انتها- به سبک فیلمهای جریان اصلی سینمای آمریکا ساخته شده است. فیلم نامهنویس همچنین روی سبک دیالوگنویسی پینگپنگی که در اوایل فیلم برای مخاطب تازه و جالب توجه است، اصرار دارد اما این اتفاق باعث میشود از یک جایی به بعد کمی مخاطب را خسته کند؛ چراکه در جهان فیلم، همه کاراکترها یکشکل صحبت میکنند که ضعفی برای «روز ششم» به شمار میآید. در عین حال با همه آن چه گفته شد، فیلم نخست حجت قاسمزاده اصل توان سرگرم کردن تماشاگر خود را برای دو ساعت دارد و بعید است مخاطب عام را خسته و دلزده کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی عبدالهی- مشاهده زیرسویه جدید امیکرون در کشور و افزایش 20 درصدی تعداد مبتلایان کرونا طی یک هفته زنگ خطر موج تازه بیماری را به صدا در آورده است و اگرچه به تاثیر 150 میلیون دوز واکسن تزریقشده در کشور دلگرمیم، اما تکرار غافلگیرشدنهایمان در شش موج قبلی را هم از یاد نبردهایم.
معاون وزیر بهداشت روز گذشته از شناسایی افراد مبتلا به BA.5 ، زیرسویه جدید امیکرون، در کشور خبر داد و گفت که آمار مبتلایان هم افزایش یافته است و پیشبینی میشود که احتمالا تعداد فوتشدگان هم دورقمی شود.
از آفریقا تا اروپا و آسیا
تولد زیرسویههای BA.4 و BA.5 در جهان به حدود سه ماه قبل برمیگردد و پس از مشاهده در آفریقا، دیگر کشورها و مناطق جهان از جمله آمریکا، اروپا و شرق آسیا نیز مواردی از ابتلا به آن را ثبت کردهاند. سازمان جهانی بهداشت هم هفته گذشته از افزایش 18 درصدی عفونتهای جدید کرونا در جهان خبر داد و اعلام کرد که بیشترین موارد آن مربوط به سویه BA.5 بوده است.
عامل 70 درصد ابتلاهای جدید در آمریکا
یو.اس نیوز هم دیروز گزارش داد که طبق اعلام مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها در آمریکا، 70 درصد موارد جدید ابتلا به کرونا، مربوط به زیرسویههای BA.4 و BA.5 بوده است.
سویهای برای مبتلا کردن مقاوم ها
اما نکته نگرانکنندهای که در گزارش یو.اس نیوز به آن اشاره شده، این است که گفته میشود توانایی این سویههای جدید، آلودهکردن افرادی است که به سویههای قبلی امیکرون مقاوم بودهاند.
ایمنی گریزی، سرایت پذیری و شدت بیماری بیشتر
دکتر علیرضا ناجی رئیس مرکز تحقیقات ویروسشناسی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم در این باره به برنا گفته است : طبق مطالعاتی که انجام شده BA.5 و BA.4 در مقایسه باBA.2 که زیرسویه شایع قبلی بود، هم ایمنیگریزی و هم سرایتپذیریشان بالاتر است و مطالعات اولیه نشان داده حتی BA.4 و BA.5بیماری ریوی شدیدتری هم نسبت به BA.2 ایجاد میکنند.
نظر واکسن سازان چیست؟
البته تولید کنندگان واکسن در جهان به کنترل این سویه با تزریق واکسنهای یادآور امیدوارند؛ به عنوان مثال مدرنا و فایزر اعلام کردهاند که احتمالا واکسنهای آنها این توانایی را خواهد داشت اما نتایج آن در پاییز مشخص خواهد شد. این وضعیتی است که برای سایر واکسنها از جمله واکسنهای مورد استفاده در کشور ما نیز صدق میکند و به همین دلیل است که در کنار تزریق دوز یادآور، باید حتما رعایت پروتکلها را دوباره جدی گرفت. نگاه بسیاری از دیگر کشورها نیز همین است و به عنوان مثال، مرکز کنترل بیماریهای آمریکا تاکید کرده برای کنترل زیرسویه، باید در فضاهای بسته 70 درصد افراد ماسک بزنند. در کشور ما نیز همین راهکار توصیه و بر آن تاکید شده است.
اهمیت دوز یادآور، در حد دوزهای یک و 2
دکتر پیام طبرسی متخصص بیماریهای عفونی در این باره گفته: پیشبینی هفتههای آینده ممکن نیست اما هماکنون نشانههای موج جدید دیده شده و ضروری است احتیاط لازم را داشته باشیم تا دوباره غافلگیر نشویم. او تصریح کرده است: با توجه به واکسیناسیون گسترده در کشور، احتمالا مرگ و میر بالایی با زیرسویه جدید نخواهیم داشت اما هم باید تزریق دوز یادآور را جدی بگیریم و هم در فضاهای بسته از ماسک استفاده کنیم. دکتر ناجی هم درباره اهمیت تزریق دوزهای یادآور گفته: در شرایط فعلی تزریق دوز یادآور که برای برخی افراد دوز سوم و برای برخی دوز چهارمشان است، حکم دوز اول و دوم را دارد.
تزریق واکسن، 6 ماه پس از دوز قبلی
وزیر بهداشت هم دیروز در حاشیه جلسه هیئت دولت گفت: بیش از ششماه از انجام واکسیناسیون ملی گذشته و هماکنون سطح ایمنی مردم کاهش یافته است؛ بنابراین باید به سمت واکسیناسیون ملی و جمعی پیش رویم و افرادی که ششماه از تزریق آخرین دوز واکسن آنها گذشته، حتماً باید دوز یادآور بزنند. دکتر عیناللهی این وعده را هم داده است که به محض مراجعه و استقبال مردم، به سرعت تعداد مراکز واکسیناسیون افزایش مییابد. این نکته اعلامی وزیر بهداشت هم بسیار مهم است که «با توجه به در پیش بودن مراسم عزاداریهای ماه محرم، بازگشت حجاج و بازگشایی مدارس و دانشگاهها، تزریق دوز یادآور بسیار ضروری است».
دبیر کمیته اپیدمیولوژی و پژوهش مقابله با کرونا:
تا دیر نشده دوباره ماسک زدن را اجباری کنیم
در کنار تزریق دوز یادآور، استفاده از ماسک هم به شدت مورد تاکید است و دکتر «مسعود یونسیان» دبیر کمیته اپیدمیولوژی و پژوهش کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا هم در این باره به خراسان میگوید: ستاد ملی مقابله با کرونا هرچه زودتر باید درباره اجباری شدن مجدد استفاده از ماسک در فضاهای سربسته تصمیمگیری و دستور لازم را ابلاغ کند. وی میافزاید: اگر میخواهیم جلوی شیوع زیرسویه جدید و مشکلات احتمالی آن را بگیریم، باید همین امروز دست به کار شویم نه این که دو یا سه هفته آینده تازه به فکر چاره باشیم.
انتقاد رئیس نظام پزشکی مشهد از عملکرد متولیان برای مقابله با کرونا
دیوکرونا فعال، مسئولان منفعل!
دکتر صداقت: مسئولان درباره کرونا به خواب رفته اند، احتمال شروع پیک هفتم در مرداد یا شهریور وجود دارد
گروه جامعه/ دیو کرونا دوباره پس از ماه ها بیدار شده و دوباره همه را غافلگیر کرده است، به طوری که بر اساس اعلام دانشگاه علوم پزشکی مشهد، آمار تعداد بیماران کرونایی سرپایی که تست pcr آن ها مثبت اعلام شده، از 10 تیرماه و تنها در چهار روز از 31 نفر به 230 نفر افزایش یافته و این نشان دهنده بیدار شدن دوباره دیو کروناست. رئیس نظام پزشکی مشهد نیز با تاکید بر نیاز ورود مجدد حاکمیت به الزام رعایت دستورالعمل های بهداشتی اعلام کرد که جلسات قرارگاه عملیاتی مقابله با کرونا در استان به صورت منظم برگزار نشده و مسئولان نیز مانند مردم تصور می کنند کرونا تمام شده است! به گزارش «خراسان رضوی»، ناصر امینی، سرپرست مدیریت پیشگیری و مبارزه با بیماریهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد با ارائه آماری در این زمینه گفت: از ابتدای تیرماه جاری نوساناتی در تعداد بستری های بیمارستانی ما وجود داشته اما از دهم تیر تعداد بستری از 21 مورد به 95 مورد در روز 12 تیر رسیده است. وی افزود: تعداد مراجعان سرپایی به مراکز درمانی و بهداشتی دهم تیرماه 54 نفر بوده که این رقم در 14 تیرماه به 689 نفر رسیده است وتعداد افرادی که تست pcr آن ها مثبت اعلام شده است نیز در بازه زمانی 10 تا 14 تیر از 31 مورد به 230 مورد افزایش داشته که این سرعت افزایش در چهار روز نگران کننده است. وی ادامه داد: تعداد بستری مثبت ما در همین بازه زمانی از سه نفر در بالاترین سطح خود، به 20 نفر رسیده اما خوشبختانه در این بازه هنوز مرگ و میری را شاهد نبوده ایم. علیرضا صداقت، رئیس سازمان نظام پزشکی مشهد نیز در این نشست در پاسخ به سوال خراسان درباره چگونگی اقدامات مسئولان و متولیان برای بازگشت رعایت دستورالعمل های بهداشتی به جامعه گفت: من هم با این سوال مهم موافقم چون در نهایت مردم نیز اگر با دستورالعمل و قوانین مورد نیاز روبه رو نشوند به دلیل اطلاعات غلط برخی که می گویند کرونا تمام شده، ممکن است این شیوه ها را رعایت نکنند و لزوم ورود دستگاه های مسئول در این زمینه به شدت احساس می شود، اما از آن جایی که مردم از مسئولان جدا نیستند و مسئولان هم از دل همین مردم هستند، باید بگویم که مسئولان هم امروز در خواب هستند و فکر می کنند به پایان کرونا رسیده ایم. وی همچنین با انتقاد از برگزار نشدن جلسات ستاد مقابله با کرونای استان گفت: ما همچنان جلسات کمیته های علمی کرونا در بخش تخصصی را برگزار می کنیم اما متاسفانه جلسات قرارگاه عملیاتی مقابله با کرونا برگزار نشده یا به صورت نامنظم برگزار می شود. ما در این چند روز اخیر نامه هایی را به استانداری ارسال کردیم تا دوباره این جلسات را با جدیت دنبال کنند که این مطالبه از سوی مردم نیز باید شکل بگیرد تا کرونا را جدی بگیریم. وی افزود: با توجه به شیوع سویه جدید امیکرون که پیش از این نقاط بالای دستگاه تنفسی را درگیر می کرد، الان در سویه جدید قسمت های پایینی ریه را درگیر می کند و احتمالا تعداد بستری ها افزایش یافته و ممکن است در دو بازه از اواسط مرداد تا اواخر مرداد یا از اواخر شهریور تا اوایل مهرماه شاهد پیک هفتم کرونا باشیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه اندیشه – دوران امامت امام باقر(ع)، از هر نظر دورانی حساس و تأثیرگذار در تاریخ اسلام است؛ این دوران مصادف با استیلای بنیامیه بر سرزمینهای اسلامی و شیوع انواع بدعتها و کجرویها از سوی این دودمان است و باقرالعلوم(ع) باید جهادی بیسابقه و گسترده را علیه هجمههای اعتقادی و نیز، ظلم جانکاه امویان آغاز کند. این فراز بسیار مهم تاریخی، در بسیاری از بیانات رهبرانقلاب مورد توجه قرار گرفتهاست و حتی معظمله، در سخنرانی مورخ 25 مهر 1359، از آن به «سنگینترین جهاد اسلامی» تعبیر کردهاند: «اگر کسى ادعا کند که امام باقر(ع) یکى از سنگینترین بارهاى جهاد اسلامى را در مدت امامتش بر دوش داشت، ادعاى گزافى نکردهاست. امام باقر(ع) در دورانى بار مسئولیت را بر دوش مىگرفت که عالم اسلام زیر بار سنگین حکومت طاغوت یعنى خلفاى جبّار مروانى کمر خم کرده بود. لازم بود که جامعه اسلام و مخصوصاً مبارزان و کسانى که دلشان در هواى حکومت اسلامى مىتپید، سازماندهى و تشکیلاتدهى کنند ... بدانید که امام باقر(ع) در طول این مدت توانست وضع را به جایى برساند که شیعه فداکارِ بااخلاص، بعد از رحلت امام باقر(ع) انتظار آن را داشت که در طول چند سال کوتاه، حکومت اسلامى و علوى سر کار بیاید.» آنچه در ادامه خواهید خواند، فرازهایی از سخنرانی رهبرانقلاب در دوم مهرماه سال 1361، به مناسبت سالروز شهادت امام باقر(ع) است که حضرت آیتا... خامنهای در آن، به بررسی مواجهه هوشمندانه امام(ع) با خلفای جائر اموی میپردازند.
نقشه شوم هشام
قدر مسلّم، هشامبنعبدالملک(خلیفه اموی)، امام باقر(ع) را یک بار از مدینه به شام جلب کردهاست؛ من احتمال میدهم بیش از یک بار اتّفاق افتادهباشد. روایاتی که در باب احضار امام باقر(ع) هست، روایاتی است که وقایع و حوادثی را نقل میکند که با هم خیلی فاصله دارند؛ به این روایات کاملاً میآید که هشام، امام باقر(ع) را دو بار یا حتّی سه بار از مدینه به شام جلب کرده و بردهباشد؛ امّا حالا در یکی از دفعات که امام(ع) را جلب کرده، نحوه جلبکردن امام(ع) به شام چیزی است که اگر نقل کنم، علاقه و ارادت ما به امام باقر بیشتر میشود و علاوه بر این، جهتگیریهای سیاسی امام هم مشخّص میشود. دستور داد به حاکم مدینه که محمّدبنعلی و پسرش جعفربنمحمّد را بگیر و بفرست؛ معلوم میشود که امام صادق(ع) هم که جوانی بودند در آن وقت -در زمان پدرشان- از نظر دستگاه خلافت مورد بیم و هراس بودهاند؛ یعنی به خود امام باقر(ع) اکتفا نمیکند، میگوید هر دو را بفرست. امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) را سوار میکنند، با مأمور میفرستند به شام. ضمناً هشامبنعبدالملک در مواجهه با اینها دلش آرام هم نیست، چون با آدمهای عادّی نمیخواهد روبهرو بشود، اینها انسانهایی هستند برجسته و فوقالعاده؛ اوّلاً فرزندان پیغمبرند، که خود این [واقعیّت] را خلفای بنیامیّه خیلی بزرگ میشمردند؛ ثانیاً زبانآور و سخنور و حاضرجواب هستند که افرادی از قبیل هشام را در مقابل اطرافیان، بور (شرمنده) میکنند، سبک میکنند؛ ثالثاً شخصیّت علمیاند و با یک شخصیّت علمی و انسانِ بزرگِ صاحبمعرفتِ فقیهِ آن جوری، خیلی آسان نمیشود برخورد کرد ... [لذا] یک توطئهای چید به این صورت: عدّهای را آورد از این درباریها و دُوروبَریها، اینها را نشاند دُور آن سالن مخصوصی که امام(ع) را وارد میکردند، خودش هم در صدر نشست و گفت: وقتی که محمّدبنعلی وارد شد، شماها اوّلاً هیچ کدام بلند نشوید برای او، جا هم به او ندهید، تا او مجبور بشود سرِ پا بماند و بعد همه سکوت کنید، من شروع میکنم او را عتاب و توبیخ و بدگویی و ملامت[کردن]؛ بعد که من حرفهایم را تمام کردم، شماها هم دانهدانه او را عتاب کنید، توبیخ کنید و خلاصه از اطراف او را محاصره کنید که دیگر حال و جان حرف زدن برای او نمانَد.
آغاز هجمه
حضرت وارد این سالن شد؛ اینها [هم] خودشان را از پیش آماده کردهاند. اوّلین کاری که حضرت کرد این بود که به هشام سلام نکرد. [البتّه] سلام کرد -چون سلام مستحب است- امّا نه به هشام، [بلکه] به همه؛ گفت السّلام علیکم؛ در حالی که معمول چیست؟ خب وقتی خلیفه، آن هم خلیفه به آن گردنکلفتی آنجا نشسته، وارد که میشوند باید به او سلام بکنند؛ مثلاً سلامٌ علیکم یا امیرالمؤمنین –آنها خودشان را امیرالمؤمنین خطاب میکردند و نام گذاشته بودند- یا یک تعظیمی، یک احترامی؛ ابداً! حضرت وارد شد، دید جمعی نشستهاند، خلیفه کیست [که به او توجّه کند] -حالا نمیخواهم به آن تعبیر بدش بگویم- بقیّه هم همه مثل او هستند؛ سلام را به خلیفه نکرد، گفت: السّلام علیکم. بعد هم یک جایی پیدا کردند، رفتند نشستند؛ هم خود حضرت، هم امام صادق(ع). منتظر اینکه آنها مثلاً بگویند: آقا بفرمایید اینجا، یا جای بالایی یا جای پایینی بدهند، نشدند. ظاهراً نزدیکهای خود هشام یک جایی باز بود و حضرت رفتند نشستند آنجا و امام صادق(ع) هم پهلوی دستشان. هشام شروع کرد؛ بنا کرد به بدگویی کردن: شما چنین میکنید، چنان میکنید، بین مردم اختلاف ایجاد میکنید. از جمله کلماتش که یادم میآید، [این بود که] به حضرت عرض میکرد: شما خانوادتاً همیشه شقّ عصای مسلمین میکنید و به خودتان دعوت میکنید، میخواهید خودتان خلیفه بشوید، میخواهید خودتان را در رأس قرار بدهید، نمیتوانید ما را ببینید؛ بنا کرد از این حرفها به امام باقر(ع) زدن. حرفهایش را که تمام کرد، یکی از آن طرف درآمد مثلاً گفت: بله اعلیحضرت درست گفتند -امیرالمؤمنینِ آن وقت همان اعلیحضرت است؛ فرقی نمیکند- و شما این جور هستید، آن جور هستید؛ یکی این گفت، یکی آن گفت. خب وقتی که او حرفش را زد، بقیّه هم که دیگر حرف درست و حسابی ندارند، اینها هم هر کدام یک چیزی گفتند. امام با وقار و متانت تمام، بدون اینکه اندک آثار تأثّر در چهره ایشان ظاهر بشود، همه این حرفها را گوش کردند.
مواجهه سخت
حرفها که تمام شد، حضرت از جا بلند شد ایستاد - دید نشسته فایدهای ندارد؛ باید برای جواب اینها پا شود، بِایستد و جواب اینها را خوب کف دستشان بگذارد - بنا کرد خطبه خواندن. اصلاً انگاری که مخاطب او هشام و این چهار تا آدم بیارزشی که اینجا نشستهاند، نیستند؛ گویا دارد با تاریخ حرف میزند، گویا دارد با امّت اسلامی حرف میزند، گویا دارد سندی برای آیندهها آنجا ثبت میکند و به جا میگذارد و میبینید که این سند ثبت شده و به جا مانده و امروز به دست ما رسیده و در طول دوران تاریخ اسلام، همواره این حرفها نقل شده [است]. شروع کرد: بسم ا... الرّحمن الرّحیم؛ حمد و ثنای الهی را به جا آورد، با یک بیان خیلی جالبی از اینجا شروع کرد: اَیُّهَا النّاس؛ نمیگوید ای حاضران، ای برادران، ای مؤمنان؛ [میگوید] ای مردم! اصلاً خطاب گویا که به این جمع معدودی که اینجا نشستهاند، نیست. اَینَ تَذهَبون؛ کجا میروید؟ و اَینَ یُرادُ بِکُم؛ شما را کجا میبرند؟ مقصد شما چیست، کجاست؟ اصلاً این حرکت شما به سوی کدام مقصد است؟ چه میکنید؟ سردرگمیِ اینها را مشخّص میکند؛ بیاختیاریِ اینها را مشخّص میکند؛ آلت فعل بودن و سردرگم بودنِ آن عدّهای را که تحت تأثیر این دستگاه خلافت و خود خلیفه هستند، به رُخشان میکشد. [بعد میفرماید:] بِنا هَدَی ا... اَوَّلَکُم؛ خدا به وسیله ما بود که گذشتگان شما را هدایت کرد. وَ بِنا یَختِمُ آخِرَکُم؛ مُهر خاتمه شماها را به وسیله ما خدا خواهد زد؛ یعنی بالاخره ما خواهیم ماند و شما خواهید رفت. فَاِن یَکُن لَکُم مُلکٌ مُعَجَّلٌ فَاِنَّ لَنا مُلکاً مُؤَجَّلا؛ اگر شما چهار روز یک حکومت زودگذری را غصب کردید و دارا شدید، بدانید که یک دولت دائمی و مستدامی را خدای متعال برای ما مقدّر کرده.
اقتدار ایمان
ببینید! این یک محکوم سیاسی است؛ یک محکوم سیاسی که در مقابل حاکم سیاسی زمان، این جور دارد با او مجادله میکند؛ میگوید که شما چهار صباح اینجا نشستهاید، در این مقام، قدرت پادشاهی قرار گرفتهاید، خیال میکنید که همهکارهاید؟ شما خواهید رفت؛ آن که خواهد ماند، آن که تاریخ مال اوست، آینده مال اوست، ما هستیم. لِاَنّا اَهلُ العاقِبَة؛ زیرا که ما صاحبان عاقبت و پایانیم. یَقولُ ا... عَزَّ وَ جَلَّ وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛ [خداوند متعال فرمودهاست که] پایان و عاقبت و فرجام متعلّق است به مردم باتقوا؛ یعنی ما باتقوا هستیم، شماها بیتقوا و فاجر و بیدین هستید؛ بیدینها و فاجرها نمیمانند در تاریخ، زایل میشوند، امّا باتقواها میمانند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

وزارت خزانهداری آمریکا از اعمال تحریمهای نفتی جدیدی علیه ایران خبر داد. به گزارش ایسنا، وزارت خزانهداری آمریکا روز چهارشنبه اعلام کرد که شبکهای از افراد و شرکتها را که از شرکتهای صوری واقع در حوزه خلیج فارس برای تسهیل انتقال و فروش محصولات شرکتهای ایران به ارزش صدها میلیون دلار به شرق آسیا استفاده میکنند، تحریم کرده است. طبق بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا، دو شخص، ۱۳ نهاد و دو شناور در لیست تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند. شرکت پتروشیمی جم یکی از شرکتهایی است که تحت تحریم وزارت خزانهداری آمریکا قرار گرفته است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور – مرد 31 ساله ای که دوشنبه گذشته همسر ومادرزنش را در یکی از بنگاه های املاک مشهد به طرز دلخراشی با ضربات متعدد قمه به قتل رساند، در اعترافاتی تکان دهنده گفت: برای کشتن آن ها تمرین چاقوزنی می کردم! به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، متهم این پرونده جنایی که پس از 20 ساعت تلاش مداوم و رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و با دستورات پی در پی قاضی ویژه قتل عمد مشهد در چنگ قانون گرفتار شد، روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی به صراحت ارتکاب دو قتل را پذیرفت و از نفرت عجیب خود در حالی سخن گفت که مدعی بود اگر زودتر قصاص شود، مقتولان را در آن دنیا هم می کشد!
این مرد 31 ساله که مقابل میز عدالت ایستاده بود و به سوالات تخصصی قاضی دکتر صادق صفری پاسخ می داد، درباره ماجرای اختلاف خانوادگی وانگیزه خود از این جنایت وحشتناک گفت: در دوران مجردی با دایی «مهدیه» دوست بودم. این رفاقت و صمیمیت به جایی رسید که پیشنهاد کرد با خواهرزاده اش ازدواج کنم! من هم هشت سال قبل به خواستگاری رفتم و خیلی زود پای سفره عقد نشستم. زندگی من و همسرم خوب بود و مشکلی با یکدیگر نداشتیم اما دخالت های مادرزنم در رفتار و گفتار همسرم تاثیر می گذاشت تا حدی که حتی در نوع پوشش «مهدیه» نیز دخالت می کرد و او لباس هایی را می پوشید که من دوست نداشتم. این رفتارها به اندازه ای پیش رفت که دیگر همسرم بدون «چادر» از خانه بیرون می رفت. اختلافات ما روز به روز بیشتر می شد و من حتی برای جلوگیری از شدت این گونه اختلافات خانوادگی حدود شش سال قبل، حق طلاق را به همسرم واگذار کردم اما در حالی که سه فرزند خردسال داشتیم، باز هم «مهدیه» دست بردار نبود و موضوع «طلاق» را پیگیری می کرد. در این شرایط سند خانه ای را که در آن زندگی می کردیم به نام همسرم ثبت کردم تا دست از «طلاق» بردارد و به زندگی برگردد ولی باز هم فایده ای نداشت. او وکیل گرفته بود و می خواست مرا به زندان بیندازد! متهم به قتل ادامه داد: او در پی این بود که نه تنها طلاق و خانه را بگیرد بلکه ادعا می کرد فرزندانم را نیز خودش بزرگ می کند و به طور قانونی حضانت آن ها را عهده دار می شود!
در این شرایط بود که دیگر اعصابم خرد شد. مدام با خودم فکر می کردم چطور می توانم این مادر و دختر را نابود کنم. چرا که آن ها روزگارم را سیاه کرده بودند و من خیلی رنج و عذاب می کشیدم.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، «حمید-ص» که هیچ گونه آثار پشیمانی در چهره اش دیده نمی شد و لبخند زنان جنایت فجیع خود را بازگو می کرد، در ادامه اعترافات تکان دهنده اش افزود: کار به جایی رسید که دیگر شب ها تمرین چاقو زنی می کردم. دسته چاقو را در دست می فشردم و با تصور این که همسر و مادرزنم مقابلم ایستاده اند، ضربات چاقو را بر پیکرشان فرود می آوردم! کینه و نفرت عجیبی سراسر وجودم را فرا گرفته بود و من حتی نحوه گرفتن دسته چاقو در دستم را هم تمرین می کردم چرا که آزار و اذیت های آنان دیگر برایم قابل تحمل نبود. مادر زنم بعد از طلاق از شوهرش با مرد پولداری ازدواج کرده بود و هر بار که همسرم از خانه قهر می کرد او را با خود به رستوران و تفریح می برد. یک بار وقتی به دلیل همین رفتارها گلویش را گرفتم و محکم فشار دادم تا حجابش را به درستی رعایت کند، نه تنها به حرفم گوش نکرد و به لجبازی با من پرداخت بلکه به خانه مادرش رفت و از من شکایت کرد. با وجود همه این ناراحتی ها، باز هم دوست داشتم به سر خانه و زندگی خودش بازگردد. حتی بعدازظهر شبی که آن ها را کشتم به او پیام دادم که به خاطر بچه ها و خدا سر زندگی بازگردد ولی هر چه التماس می کردم جواب نمی داد چرا که همان لحظه در بنگاه املاک بود و قصد داشت خانه ای را که به نامش سند زده بودم به مادرش واگذار کند! این گونه بود که دیگر عصبانی شدم و آن ها را در بنگاه املاک به قتل رساندم.
چاقو را از کجا تهیه کردی؟ آن را قبلا از پنجراه پایین خیابان خریده بودم. کارد بزرگی بود که تیغه آن به حدود 25 سانتی متر می رسید.
چه کسی به شما اطلاع داد که همسرت قصد واگذاری منزل را دارد؟
به متصدی یکی از بنگاه های اطراف سپرده بودم. او مرا می شناخت. البته از نیت من برای کشتن آن ها خبر نداشت. فقط با من تماس گرفت و موضوع معامله ملک در یک بنگاه دیگر را خبر داد.
چاقو را به چه منظوری خریدی؟ فقط برای کشتن آن ها!
با کسی هم درباره قتل همسر و مادرزنت مشورت کردی؟ نه! خودم به تنهایی تصمیم گرفتم.
آیا قبل از آن که به قصد قتل حرکت کنی، دارو یا موادمخدر مصرف کرده بودی؟
نه! من اهل این حرف ها نیستم. همان طور که گفتم قبل از قتل به همسرم پیام دادم که بیاید با هم زندگی کنیم!
با تصمیم قبلی آن ها را کشتی؟ بله! قصد قتل هر دو نفر آن ها را داشتم چرا که عامل اصلی مادر زنم بود و همسرم فقط به حرف های مادرش گوش می داد.
سابقه بیماری های اعصاب و روان هم دارید؟ نه!
چرا سعی نکردی مشکلات خانوادگی را از طریق دیگری حل کنی؟ هیچ راه دیگری به ذهنم نمی رسید. آن ها خیلی مرا اذیت می کردند و من هم کاری از دستم ساخته نبود.
حرف دیگری داری؟ فقط می خواهم زودتر قصاص شوم تا به آن دنیا بروم ودوباره همسر و مادرزنم را بکشم! من به قصد کشتن آن ها به بنگاه املاک رفتم و بدون آن که حرفی بزنم ضربات چاقو را بر پیکرشان فرود آوردم. به پدرم هم بگویید رضایت ندهد! همسرم و مادرزنم با من لجبازی می کردند و به دنبال اذیت کردن من بودند! زنم در حق من نامردی کرد وگرنه آن خانه ارزشی نداشت چرا که من خودم آن را به نام او ثبت کرده بود!
سابقه خبر
شب سه شنبه گذشته مردی از پشت فرمان خودروی نیسان آبی در بولوار رسالت مشهد پیاده شد و در حالی که قمه ای را در دست می فشرد پا به درون بنگاه املاک گذاشت. او بی درنگ به طرف دو زن 24 و 44 ساله (مادر و دختر) هجوم برد و آنان را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند و از محل گریخت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است، با گزارش این حادثه به پلیس، گروه ویژه ای از کارآگاهان ورزیده اداره جنایی با دستورات ویژه سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده عازم محل وقوع جنایت در خیابان قائم(عج) شدند و با راهنمایی های قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد تحقیقات گسترده ای را برای شناسایی و دستگیری متهم به قتل فراری آغاز کردند. آنان پس از 20 ساعت تلاش در نهایت موفق شدند قاتل را هنگام بازگشت به مشهد دستگیر کنند. این مرد 31 ساله بلافاصله به مقر انتظامی هدایت شد و در حضور قاضی دکتر صادق صفری به قتل همسر و مادرزنش اعتراف کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شاید شما هم بارها جمله کلیشهای«مسیر، جذابتر از مقصد است» را شنیده باشید. اما آیا واقعا تجربه هم کردید؟ مسیرهای عجیب و غریب با زیباییهای بصری و ویوهای جذابی از جنگل و کوه و برف، تا بیابانهای گرم و سوزان که حتی آب هم برای خوردن پیدا نمیشود. همه این مناظر در کنار تاریخ جذابشان میتوانند مسیری دلپذیرتر از مقصد برای شما فراهم کنند. در پرونده امروز زندگیسلام به بررسی خفنترین و جذابترین جادههای جهان رفتیم که در میان آنها یک جاده از کشورمان هم هست. با ما همراه باشید تا باهم از پیچوخمهای این جادهها، مناظر و تاریخشان گذر کنیم.
لوکیشن فیلمهای وسترن
بزرگراه «بیگسور» کجا؟ کالیفرنیا، آمریکا
این بزرگراه، خط ساحلی ناهموار مرکزی کالیفرنیا را از طریق جاده «بیگسور»، که از شهر سنسیمئون تا کارمل امتداد دارد، طی میکند. این مسیر بهدلیل مناظر خیرهکننده از صخرههای خطرناک، شهرتی جهانی دارد. جادهای که حتما در فیلمهای سینمایی وسترن زیاد دیدهاید.
بزرگراهی برای دوستی
10.بزرگراه «قراقورام» کجا؟ چین به پاکستان
ساخت بزرگراه «قراقورام» چین(معروف به بزرگراه دوستی) 27 سال طول کشید. این بزرگراه 1250 کیلومتری که چین و پاکستان را از طریق رشته کوه قراقورام به هم متصل می کند، یکی از مرتفع ترین جادههای آسفالت شده در جهان است. قراقورام هم یادآور جاده ابریشم باستانی است و هم از مناطق متروکهای مانند «ابوت آباد» عبور می کند، جایی که اسامه بن لادن کشته شد.
بدنامترین پیست مسابقه جهان
جاده/پیست مسابقه «نوردشلایف» کجا؟ نورنبرگ، آلمان
بدنامترین پیست مسابقه در جهان، این رینگ آسفالتی، 20 کیلومتر طول دارد. این یک جاده به همراه 154 پیچ است، که هر کسی که عشق سرعت باشد، با 24 یورو می تواند در روزهای غیر مسابقهای هم در آن رانندگی کند. مسابقهدهندهها آن را «جهنم سبز» مینامند ومردم به دلیل واژگونیهای متعدد سواریها به آن لقب فرودگاه و چرخفلک دادهاند.
دم اژدها در پهنه اقیانوس اطلس
بزرگراه «دالاسگپ» کجا؟ تنسی، آمریکا
این جاده با نام مستعار «دم اژدها» که پیش از 318 پیچ در طول مسیر 18 کیلومتری دارد، یکی از پر پیچوخمترین جادههای جهان به همراه مناظر زیبایی از سواحل اقیانوس اطلس است. دیگر از جاذبههای این جاده، درختی به اسم «شرم» است که شاخههایش با قطعات موتورسیکلتهای تصادفی تزیین شده تا یادآور خطرات جاده باشد.
رانندگی در یخچال طبیعی
جاده «خادونگ» کجا؟ هند
گذرگاه «خادونگ» با قله بیش از 5 هزار متر از بلندترین جادههای ارتفاعی است که میتوان با خودرو رانندگی کرد. در طول این مسیر مجموعه پیچهایی در ارتفاع وجود دارد که فشار هوا گهگاه باعث خونریزی بینی هم میشود. خلاصه این جاده همه چیز را دارد: یخچالهای طبیعی، قلهها، پرتگاه و انواع و اقسام جانوران.
چالوس خودمان!
جاده «چالوس» کجا؟ ایران
جنگلهای انبوه، باغهای پر میوه، رودخانههای خروشان، آبشارها، فوارهها، تپههای باستانی، نمادهای زیبا، کوههای بلند و صعودهای دلپذیر، همه در جاده چالوس جمع شدهاند تا به یکی از زیباترین جادههای جهان که یکی از پاتوقهای آخر هفته مردم تهران و کرج است، تبدیل شود.در ضمن جاده اسالم به خلخال هم یکی اززیباترین جاده های ایران است.
بزرگراه نظامیها
بزرگراه «ترانس گاراسان» کجا؟ رومانی
این بزرگراه ساخته شده توسط نیکولای چائوشسکو-دیکتاتور پیشین رومانی- از کوههایی که اطراف آن را احاطه کردهاند گذر میکند و ترانسیلوانیا و والاچیا را از طریق مجموعهای از تونلهاو پلها به هم متصل میکند. این جاده که به عنوان یک مسیر نظامی استراتژیک ساخته شده است، مناطق تاریخی ترانسیلوانیا و والاچیا را به هم متصل میکند.
مسیری در قلب آفریقا
جاده «سانی» کجا؟ آفریقایجنوبی
آفریقای جنوبی مملو از جادههای بیشماری است که مدنیت و زیبایی طبیعی آنها الهامبخش مقایسه با خط ساحلی کالیفرنیاست، اما گذرگاه «سانی» متفاوت است. این مسیر ترسناک که کوازولو-ناتال را به لسوتو متصل میکنند، مملو از لاشههای وسایل نقلیهای است که برای رسیدن به مقصد تبحرکافی نداشتند.
منابع: sixt.com، boredpanda.com

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.