نوائیان - میدان پانزده خرداد مشهد، نخستین میدانی است که مسافران هنگام حرکت از پایانه اتوبوسرانی شهر به سمت حرم مطهر، از آن می‌گذرند. این میدان در میان مردم مشهد، به «فلکه ضدّ» مشهور است. پیشتر در همین ستون و صفحه، به دوستان عزیز یادآوری کردیم که در مشهد، به جای کلمه میدان از واژه «فلکه» استفاده می‌کنند؛ بنابراین، مقصود از «فلکه ضدّ» همان «میدان ضدّ» است؛ اما وجه تسمیه این میدان چیست و چرا آن را با این واژه عجیب و غیرمتعارف نام گذاری کرده‌اند؟ واقعیت آن است که در حدود سال 1315 خورشیدی، در این میدان یک ضدهوایی نصب شد تا به اصطلاح در حکم پدافند هوایی شهر و البته لشکر خراسان باشد. در آن زمان، به این میدان، «فلکه ضدطیاره» می‌گفتند. به تدریج، واژه طیاره از انتهای این ترکیب افتاد و فقط کلمه «ضد» باقی ماند و شد : «فلکه ضد». هر چند که بعد از شهریور 1320، ضدهوایی از میدان مذکور که در آن زمان، خارج از شهر قرار داشت، برچیده شد؛ اما نام «ضد» در افواه عمومی ماند و ماندگار شد. اما این «فلکه ضد» در تاریخ معاصر مشهد شاهد واقعه‌ای تلخ و در عین حال، مضحک بوده است.
هنگامی که هواپیماهای شوروی بر فراز شهر مشهد به پرواز درآمدند، ضدهوایی یاد شده شروع به شلیک کرد؛ متصدی نظامی این کار، چون قبلاً هیچ وقت اجازه تمرین و شلیک پیدا نکرده بود، تا بیاید و شلیک کردن یاد بگیرد، گلوله‌هایش تمام شد و تازه کاشف به عمل آمد که لشکر شرق، حدود 100 گلوله ضدهوایی بیشتر نداشته است! نتیجه این وضعیت هم کاملاً معلوم بود؛ وقتی تعداد گلوله‌های ضدهوایی از هواپیماهای مهاجم کمتر باشد، دیگر باید فاتحه پدافند هوایی را خواند! دلیل این کاستی آن بود که رضاشاه عادت داشت همه مهمات و ادوات را به دو لشکر تهران اختصاص دهد و توجه چندانی به لشکرهای دیگر نداشته‌باشد؛ هرچند آن دو لشکر هم، مقابل هجوم بیگانگان، عملاً هیچ کاری انجام ندادند!

محمد جواد رنجبر/ ازدحام مردم در برخی شهرها برای دریافت سیم کارت رایگان به منظور نام نویسی دریافت تسهیلات یک میلیون تومانی به طور کلی طرح فاصله گذاری اجتماعی را زیر سوال برد.
به گزارش خراسان، طبق اعلام ستاد تسهیلات حمایتی کرونا در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یکی از شروط دریافت تسهیلات یک میلیون تومانی داشتن سیم کارت به نام سرپرست خانوار و ارسال شماره ملی از طریق آن سیم کارت به شماره اعلامی است.
در این میان برخی سرپرستان خانوار که سیم کارت به نام خود ندارند، باید برای دریافت سیم کارت به نام خود اقدام کنند. وزارت رفاه جز ارسال پیامک  هیچ مسیر دیگری برای ثبت تقاضا در نظر نگرفته است.
این موضوع باعث ایجاد ازدحام در دفاتر پیشخوان خدمات دولت و بخش عمومی غیر دولتی و نیز نمایندگی های فروش سیم کارت اپراتورهای تلفن همراه شد.
تصاویر منتشر شده از شهرهای مختلف حاکی از عرضه رایگان سیم کارت تلفن همراه توسط برخی اپراتورها و در پی آن، تشکیل صفوف مردم برای دریافت آن بدون رعایت نکات بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی است و خطر گسترش ویروس کرونا را افزایش داده است.
در واقع می توان گفت در این موضوع خود سیستم های دولتی عامل شلوغی و رعایت نشدن فاصله گذاری اجتماعی توسط مردم شدند.
فروش فوری سیم‌کارت ممنوع
در همین حال به گزارش باشگاه خبرنگاران، سخنگوی تسهیلات حمایتی کرونا در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی دیروز گفت: طبق هماهنگی انجام شده با اپراتور‌ها و وزارت ارتباطات فروش فوری سیم‌کارت ممنوع است و به صورت اینترنتی در منزل انجام می شود.
وزارت تعاون، کارو رفاه اجتماعی نیز دیروز در اطلاعیه ای اعلام کرد: آن دسته از سرپرستان خانواری که تاکنون نتوانسته اند سیم کارت تهیه و به شماره ۶۳۶۹ پیامک ارسال کنند، تا یک شنبه هفته آینده مورخ 99.02.07  فرصت دارند در این زمینه اقدام کنند. درخواست می شود برای تهیه سیم کارت از تجمع غیر ضروری در مراکز مربوط خودداری شود. زمان واریز برای افرادی که در بازه زمانی ۲ تا ۷ اردیبهشت پیامک ارسال می کنند، متعاقبا اعلام می شود.

گزارش میدانی خراسان رضوی از شلوغی دفاتر پیشخوان دولت برای دریافت سیم کارت‌ وام یک میلیونی

فاصله گذاری  اجتماعی  قربانی معیشت

رئیس انجمن صنفی دفاتر پیشخوان دولت استان: مردم عجله نکنند تا هفتم وقت دارند

زنده روحیان،حمیدی- در روزهایی که فاصله‌گذاری اجتماعی یکی از مهم‌ترین دستورالعمل‌های اجباری برای قطع زنجیره شیوع کرونا بود با اعلام خبر عرضه بخشی از سهام عدالت به مردم و اعلام شرط داشتن سیم‌کارت به نام برای دریافت تسهیلات یک‌میلیونی، دفاتر پیشخوان خدمات الکترونیک دولت مشهد با ازدحام بی‌سابقه جمعیت روبه رو شده است.به گزارش خراسان رضوی، با اعلام خبر عرضه بخشی از سهام عدالت به مردم، در روزهای اخیر دفاتر پیشخوان دولت برای ارائه‌ خدمات سجام
( سامانه جامع ثبت اطلاعات مشتریان) از یک‌سو و شرط داشتن سیم‌کارت به نام سرپرست خانوار برای دریافت وام یک‌میلیونی، یارانه بگیران، در مشهد با ازدحام جمعیت بالایی روبه رو شده است. این در حالی است که روی کاغذ دستورالعمل‌های سخت گیرانه‌ای برای فرایند کاری دستگاه‌های دولتی و خصوصی اعمال‌شده بود که گزارش میدانی خراسان رضوی از دفاتر پیشخوان دولت حاکی از رعایت نکردن طرح فاصله‌گذاری اجتماعی در این مراکز است.
یک باجه و چندین مراجعه‌کننده
بررسی میدانی از چند دفتر به‌صورت تصادفی در سطح شهر مشهد نشان داد که در بیشتر این دفاتر هیچ‌گونه فرایند حفاظتی برای سلامت مراجعه‌کنندگان صورت نگرفته بود.یکی از دفاتر ارائه‌دهنده سجام در بولوار وکیل‌آباد که از دفاتر پرتردد در مشهد است مقابل تمامی باجه‌ها پلاستیک ضخیمی کشیده بود که تعامل مشتریان با کارکنان دفتر را نیز با مشکل مواجه کرده بود اما در آن‌سوی باجه هیچ کنترلی وجود نداشته و مقابل باجه خدمات سجام حدود 10 نفر با کمترین فاصله ممکن در کنار هم قرارگرفته بودند و نه از سیستم نوبت‌دهی الکترونیکی خبری بود و نه حتی صندلی به‌اندازه کافی برای نشستن افراد.در دفتر دیگری در بولوار پیروزی در یک زیرزمین کوچک حدود 15 نفر مقابل یک باجه حضور داشتند. این دفتر هم ظاهراً به تنها شکل رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی بسنده و فقط از پلاستیک برای ایجاد حفاظ بین مردم و کارکنان استفاده کرده بود. نکته بسیار مهم در این دفتر وجود یک فروشگاه عرضه لوازم جانبی موبایل بود که خود نیز مشتریان خاص خود را داشت و باوجود باجه‌های خدمات مختلف در این دفتر، این فروشگاه به همراه باجه‌ای برای کارهای تایپ و تکثیر در یک مساحت کمتر از 50 متری حدود 25 نفر را همزمان در کنار هم قرار می‌داد. دفاتر دیگری نیز بررسی شد که شرایط مشابه آن‌چه گفته‌شده داشت و نه از ضدعفونی و کنترل مراجعه‌کنندگان در آن خبری بود، نه سیستم نوبت‌دهی الکترونیک و ازدحام جمعیت نیز به همین شکل با شدت وجود داشت.
وقتی معیشت مهم تر از سلامت می شود
این شلوغی به موضوع  خرید کد ارزی و سامانه سجام ختم نمی‌شود و از روز گذشته با اعلام این‌که بناست وام‌های قرض‌الحسنه در مرحله اول تنها به‌حساب سرپرستان خانوارهایی واریز شود که یک سیم‌کارت به نام خود داشته باشند، متأسفانه این شلوغی دوچندان شده و ازدحام دفاتر پیشخوان دولت برای خرید سیم‌کارت به‌حداعلا رسیده است. نمونه یکی از دفاتر پیشخوان بولوار شهید صادقی مشهد است که تعداد زیادی از مردم برای دریافت سیم‌کارت بیرون دفتر صف‌کشیده‌اند و داخل دفتر جای سوزن انداختن هم نیست. گویی مسئله حفظ سلامت و ترس از کرونا به دومین نگرانی مردم تبدیل‌شده و نگرانی اقتصادی و معیشتی نگرانی اول مردم شده است.یکی از شهروندان که برای دریافت سیم‌کارت بدون حتی به همراه داشتن ماسک در میان جمعیت منتظر است تا در خلوتی جلوی پیشخوان برود و سیم‌کارت خریداری کند گفت: بنده موبایل دارم اما سیم‌کارتی که استفاده می‌کنم متعلق به پسرم است. دولت هم گفته که باید سیم‌کارت به نام خود فرد باشد به دلیل همین مجبور شدم برای تهیه سیم کارت توی این شلوغی حضور پیدا کنم.شهروند دیگری نیز گفت: چرا دولت همه تصمیماتش دقیقه 90 است؟ چرا این برنامه‌ریزی‌ها را از هفته‌ها قبل اعلام نمی‌کنند تا این‌گونه شاهد ازدحام جمعیت برای خرید سیم‌کارت نباشیم. اگر کسی میان این جمعیت مریض باشد و بقیه را مبتلا کند چه کسی پاسخ‌گو خواهد بود؟
همه پروتکل‌ها رعایت می‌شود
مهدی ایرانمنش، رئیس انجمن صنفی دفاتر پیشخوان دولت استان در این خصوص به خراسان رضوی گفت: خوشحالیم که بالاخره باوجود مشکلات بسیار زیادی که در سال‌های قبل در دفاتر پیشخوان دولت داشتیم حالا سامانه سجام و حواشی آن باعث شده که از ما سراغی گرفته شود.وی ادامه داد: متأسفانه سامانه سجام سرعت پایین و فرایندی زمان‌بر دارد که پس از پیش ثبت‌نام، مردم برای احراز هویت باید به دفاتر مراجعه کنند و آن فرایند را حضوری انجام دهند که همین امر باعث شلوغی دفاتر ارائه‌دهنده این خدمات شده است.ایرانمنش همچنین گفت: دستورالعمل‌های خاص ستاد ملی کرونا برای بازگشایی دفاتر به ما نیز ابلاغ‌شده و ما از طریق انجمن تمامی آنان را در اختیار مدیران دفاتر قراردادیم و آنان نیز ملزم به رعایت هستند و با هماهنگی پلیس نظارت بر اماکن هر دفتری که این پروتکل‌ها را رعایت نکند قطعاً با آن برخورد و دفتر نیز پلمب می شود.
انتقاد از تصمیمات بدون هماهنگی دولت
مهدی ایرانمنش تصریح کرد: با تصمیمی که از سوی مدیران استانی گرفته شد، احراز هویت و ثبت‌نام در سامانه سجام از طریق دفاتر پیشخوان دولت از چهارشنبه‌شب تا روز شنبه (روز گذشته) مسدود شده بود اما بازهم دولت با یک تصمیم بدون هماهنگی این شلوغی را دوچندان کرد.
وضعیت موجود سلامت مردم را تهدید می کند
وی گفت: از شنبه با مطرح‌شدن عرضه وام قرض‌الحسنه به سرپرستان خانوار به‌شرط دارا بودن سیم‌کارت به نام فرد، شاهد ازدحام و شلوغی طاقت‌فرسا در دفاتر پیشخوان هستیم. درواقع جمعیت به حدی زیاد است که ما هرچند تلاش کنیم که پروتکل‌های فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت کنیم امکان‌پذیر نیست و این وضعیت، سلامت مردم و کارکنان دفاتر پیشخوان را تهدید می‌کند.رئیس انجمن صنفی دفاتر پیشخوان دولت استان افزود: در این شرایط که ما شاهد پیک بی‌سابقه حضور مردم در دفاتر پیشخوان و اپراتورهای فروش سیم‌کارت هستیم،متأسفانه سرعت اینترنت بسیار پایین است و مدام شبکه از دسترس خارج می‌شود و مشکلات زیادی ایجادشده است.وی تصریح کرد: تقاضای ما از مردم این است که با توجه به تمدید شدن مهلت دریافت این تسهیلات تا 7 اردیبهشت از مراجعه به دفاتر در این شرایط خودداری کنند تا سلامتی‌شان به خطر نیفتد و در روزهای آینده که دفاتر خلوت‌تر شد مراجعه کنند.

عرضه سیم‌کارت ممنوع؛ سیم‌کارت‌ها در منزل تحویل داده می‌شوند
به همین دلیل وزیر ارتباطات در صفحه توئیتر خود با انتقاد از این شرایط نوشت: «آقای اپراتور! مردم نباید برای تهیه سیم کارت رایگان در این شرایط کرونا‌یی در دفاتر ارتباطی صف بکشند.همین الان باید این فرایند متوقف شود، از مردم آنلاین ثبت نام کنید و با پست سیم کارت را به منازل آن‌ها برسانید. خدمت رسانی خود به مردم باید با دستورالعمل وزارت بهداشت باشد.»حسین میرزایی سخنگوی تسهیلات حمایتی کرونای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در صفحه شخصی خود اعلام کرد: «طبق هماهنگی انجام شده با اپراتور‌ها و وزارت ارتباطات فروش فوری سیم‌کارت ممنوع و به صورت اینترنتی در منزل انجام خواهد شد.»
 

سجادپور- ماموران کلانتری شهرک ناجای مشهد در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه به گاراژی هجوم بردند که محل اوراق کردن خودروهای سرقتی بود.
به گزارش اختصاصی خراسان، ماجرای این عملیات هماهنگ برای ریشه سوزی باندهای سرقت خودرو در مشهد از آن جا آغاز شد که در پی وقوع سرقت های متعدد خودروهای پراید و پژو در مناطق مختلف شهر، طرح جامعی برای ارتقای امنیت اجتماعی با صدور دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ عباس صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) به اجرا درآمد. به همین دلیل عوامل انتظامی در کلانتری ها به صورت شبانه روزی وارد عمل شدند و هرگونه سرنخی را با جدیت دنبال کردند تا این که بیست و ششم فروردین و به دنبال سرقت یک دستگاه پراید در حوزه استحفاظی کلانتری شهرک ناجای مشهد، گروه ویژه ای از نیروهای کارآزموده تجسس به فرماندهی مستقیم سرهنگ محمد فیاضی (رئیس کلانتری) به ردیابی دزدان پراید پرداختند. این گزارش حاکی است، نیروهای تجسس در اولین مرحله از این عملیات و بازبینی دوربین های مداربسته به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد با یک باندحرفه ای و سابقه دار طرف هستند چرا که سارقان مذکور بلافاصله مورد شناسایی ماموران کلانتری و مال باخته قرار گرفتند. در همین راستا، معاون دادستان مرکز خراسان رضوی با مطالعه اولین گزارش پلیس درباره چگونگی سرقت پراید، دستورات محرمانه و تخصصی ویژه ای را برای پیگیری پرونده سرقت و دستگیری اعضای این باند صادر کرد. قاضی دکتر اسماعیل رحمانی همچنین با توجه به اهمیت موضوع از نیروهای انتظامی خواست با همکاری مال باخته به ریشه‌یابی سرقت های مذکور بپردازند و مکان‌های اختفا یا فروش قطعات و محتویات خودروها را نیز شناسایی کنند. در پی دستورات قضایی، گروه ویژه نیروهای تجسس با توسل به شگردهای فنی و اطلاعاتی، موفق شدند به شماره تلفن سرکرده باند دست پیدا کنند و او را با یک قرار صوری به دام بیندازند.
در بازرسی از خودروی پراید عباس (متهم) تعدادی از لوازم و قطعات سرقت شده متعلق به پراید مال باخته کشف شد و بدین ترتیب عملیات پلیس برای  متلاشی کردن این باند ادامه یافت. ماموران انتظامی در حال انتقال متهم به مقر انتظامی بودند که از طریق منابع و مخبران به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد همدست دیگر سرکرده باند درون یک فست فود فروشی حضور دارد بنابراین آن ها با هماهنگی قاضی رحمانی بی درنگ وارد عمل شدند و عضو دیگر این باند را نیز دستگیر کردند. در پی اعترافات متهمان مشخص شد که آن ها خودروهای سرقتی را در یک گاراژ در منطقه بولوار هفت تیر و همچنین منزلی در منطقه بولوار شهید صیاد شیرازی اوراق می کنند و قطعات آن را به فروش می رسانند. ادامه بازجویی ها بیانگر آن بود که سرکرده باند تعمیرگاه خودرو (مکانیکی) دارد و در این پوشش به راحتی برای اوراق کردن خودروها اقدام می کند.
بنابر گزارش خراسان، متهمان دستگیر شده در حالی همدستان دیگر خود را به پلیس لو دادند که ماموران تجسس در بازرسی از کشتارگاه خودروهای سرقتی لوازم و قطعات زیادی کشف کردند که دزدان آن ها را سلاخی کرده بودند.
با انتقال لوازم سرقتی به کلانتری که فقط بیش از هزار قطعه آچار و ابزار به همراه 42 قلم انواع قطعات و محتویات خودرو بود تلاش گسترده ای برای دستگیری دیگر عوامل مرتبط با این باند آغاز شد.
این گزارش حاکی است، اعضای دستگیر شده این باند تاکنون به سرقت پنج دستگاه پراید و یک دستگاه پژو اعتراف کرده اند اما بررسی های مقدماتی نشان می دهد که آنان سرقت های بیشتری را انجام داده اند بنابراین با دستور سرهنگ صارمی ساداتی، عملیات ضربتی پلیس برای کشف دیگر سرقت های احتمالی ادامه دارد و سپس متهمان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار می گیرند تا ماجرای سرقت های مذکور به طور ویژه پیگیری شود.

مدت زیادی منتظر تولد فرزندتان هستید؛ کلی رویابافی کرده اید ممکن است مادر باشید و ترجیح بدهید دختری با موی بلند داشته باشید یا پدر باشید و منتظر تولد پسری بازیگوش باشید. اما کم کم با  نتایج سونوگرافی و ... متوجه می شوید جنسیت فرزندتان چیزی که می‌خواستید نیست و بعد از تولد خواسته یا ناخواسته شروع می کنید به تربیت او برخلاف نقش جنسیتی که باید داشته باشد. این که یک دختر به تفنگ بازی علاقه داشته باشد و یک پسر با عروسک هایش خاله بازی کند در جای خودش قابل بررسی و مهم است اما موضوع این پرونده درباره والدینی است که خارج از انتخاب کودک دوست دارند علایق خودشان را به فرزند تحمیل کنند پدر با  دخترش بوکس بازی کند و مادرهم انگشت های پسر را لاک بزند. آیا این موضوع با گذر زمان درست می شود یا برای آینده بچه چالش ایجاد می کند؟  در این پرونده این موضوع را بررسی کرده ایم.

گروه اجتماعی- شهرهای کشور از دیروز متفاوت ترین روز سال جدید را از این لحاظ پشت سرگذاشتند که تهران نیز به جمع بازگشایی ها پیوست و این تصور برای برخی پدید آمد که گویی محدودیت های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی تمام شده است. مشاهدات ما و برخی رسانه ها از روز گذشته حاکی از آن است که فعالیت در شهر برخلاف قواعد بهداشتی شیوع کرونا در عادی ترین شکل خود آغاز شد، ترافیک شدید در خیابان ها، بازگشایی مشاغل غیر ضروری و با ریسک متوسط همه مواردی بود که روز30فروردین را به متفاوت ترین و البته نگران کننده ترین روز تبدیل کرد.
چرا باید همچنان نگران باشیم؟
 تجربه جهانی
بی بی سی دیروز گزارش داد: «در آلمان شمار افراد جدید مبتلا به کرونا برای چهارمین روز متوالی افزایش یافته است. این درحالی بود که روز جمعه وزیر بهداشت آلمان اعلام کرده بود شیوع این ویروس در این کشور تحت کنترل درآمده است.» درواقع تجربه آلمان و  برخی دیگر از کشورها نشان می دهد، کرونا به شدت در حال غافلگیری است و حتی در چین نیز دو هفته پس از اعلام مهار این ویروس بازهم کرونا می تاخت. نخست وزیر کره جنوبی نیز دیروز شنبه از مردم کشورش خواست فعالیت در خارج از منزل را در تعطیلات پیش رو در این کشور به حداقل برسانند و به دستورالعمل‌های فاصله گذاری اجتماعی برای جلوگیری از کرونا پایبند بمانند. او گفت: من نگران به خطر افتادن کمپین فاصله گذاری اجتماعی هستم، اگر جابه‌جایی و ارتباط میان مردم همزمان با خطر گسترش بیماری بدون علامت افزایش یابد، ممکن است مجبور به پرداخت بهای سنگینی شویم.
 
هشدارها و آمارهای داخلی
دیروز معاون کل وزارت بهداشت در اظهاراتی هشدارآمیز اعلام کرد که تا شرایط تولید داروی موثر و واکسن، باید به زندگی با کرونا عادت کنیم و خطر شیوع شدید این ویروس همچنان وجود دارد. به این اظهارات آقای حریرچی، باید هشدارهای نگران کننده علی ماهر معاون ستاد کرونای تهران را هم اضافه کنیم که گفت: «مردم رعایت نکنند بیماری کرونا در تهران طغیان خواهد کرد.» وی آثار مثبت قرنطینه در روزهای 12 و 13 فروردین را این طور تشریح کرده است:
«شیوع ویروس کرونا در تهران با شناسایی برخی افراد علامت‌دار به طور رسمی از ۵ اسفند ماه آغاز شد و در ۲۴ و ۲۵ اسفند با شیوع گسترده ویروس کرونا و پیک بیماری در تهران مواجه شدیم و بیشترین مراجعات را هم در این بازه زمانی داشتیم اما با تشویق مردم به ماندن در خانه و تعطیلی مدارس، دانشگاه‌ها، ادارات و مشاغل پرخطر شیوع بیماری روبه کاهش گذاشت. خوشبختانه تأثیر شدید این فاصله‌گذاری اجتماعی در روز ۱۲ و ۱۳ فروردین خودش را نشان داد و نتیجه آن موجب شد امروز در پذیرش بیماران شیب کاهشی داشته باشیم به‌طوری که میزان فوتی‌ها در تهران و پذیرش بیماران در بخش‌های ویژه تقریباً به ثبات رسیده، البته آمار فوتی‌ها و بیماران بدحال در تهران کاهش قابل ملاحظه‌ای نداشته است.»
عجله برای عادی سازی شرایط
یکی دیگر از عواملی که ما را نگران می کند، نشانه ها و خبرهایی است که از نوعی عجله برای عادی سازی شرایط حکایت می کند. برای نمونه، دیروز رئیس جمهور  از وزیر بهداشت خواست پروتکل بهداشتی مشاغل با ریسک متوسط تهیه شود. از سوی دیگر از دیروز ساعت کار جدید بانک های خصوصی اعلام شد و از امروز 31 فروردین  قرار است کارمندان بانک‌ها و موسسات در طول ایام هفته از ساعت ۷:۳۰ تا ۱۴:۳۰ در بانک حضور یابند و مشتریان از ساعت ۸ تا ۱۴ می‌توانند برای انجام امور بانکی مراجعه کنند.  در واقع این ابلاغیه ها که دورکاری و کاستن از کارمندان در محل کار را لغو می کند، به نوعی حرکت یا عجله به سوی عادی سازی شرایط است، در شرایطی که آمار روزانه مبتلایان جدید تغییر معناداری با قبل نکرده است.با این همه این روزها قصه، قصه جان و نان است اما آیا نمی توان با وجود «نان» جان را هم حفظ کرد؟

جواد نوائیان رودسری – پایه‌های رژیم نازی در آلمان، بر ایده‌ها و نظریات نژادپرستانه استوار بود. هیتلر و دوستانش معتقد بودند که تنها نژاد ژرمن حق فرمانروایی بر سراسر جهان را دارد. تحقق این ایده، بیش از 70 میلیون قربانی روی دست بشریت گذاشت و آبروی جهان مدرن را برد. این برنامه‌های جنون‌آمیز به آدمکشی در عرصه نبرد محدود نمی‌شد؛ از بین بردن و سترون کردن کولی‌ها، ناتوانان ذهنی و افرادی که نژادی غیر ژرمن داشتند هم، بخشی از نقشه بزرگ نازی‌ها بود. اما شاید اقدام آن ها برای خالص‌سازی نژادی که در قالب طرحی به نام «سرچشمه زندگی» (Lebensborn) و با هدایت شخص هاینریش هیملر، فرمانده «اس.اس» و نفر دوم حکومت نازی‌ها انجام شد، یکی از عجیب‌ترین اقدامات در نوع خود باشد.
جزئیات یک طرح شیطانی
هیملر معتقد بود که برای ایجاد یک سرزمین با خلوص نژادی بالا، باید زاد و ولد آلمانی‌های دارای نژاد اصیل را تقویت کرد. او در سال 1934، با جلب حمایت هیتلر، برنامه‌ای را به این منظور روی کاغذ آورد و سپس اجرایی کرد. همزمان اجرای طرح در برخی نقاط آلمان آغاز شد؛ زمان دقیق آغاز اجرای پروژه «سرچشمه زندگی»، 12 دسامبر 1935(20 آذرماه 1314) بود. با این حال، هم هیملر و هم هیتلر می‌دانستند که چنین نقشه‌ای عملاً به جایی نمی‌رسد. تعداد کمی از مردان و زنان آلمانی حاضر بودند زیر نظر نازی‌ها، ازدواج کنند و صاحب فرزند شوند و نوزاد را برای تربیت، به کارشناسان هیملر تحویل دهند و از خیر کودک بگذرند؛ این دقیقاً همان چیزی بود که در طرح «سرچشمه زندگی» باید اجرا می‌شد. این رویکرد نه با فطرت بشری همخوانی داشت و نه می‌توانست تحسین طرفداران هیتلر را در آلمان برانگیزد؛ اما نازی‌ها به تربیت نسلی که به عنوان سرسپرده به دیدگاه‌های فاشیستی، در خدمت آن ها باشد، سخت نیاز داشتند. به این ترتیب، طرح در دو حوزه جداگانه کلید خورد؛ حوزه اول تمرکز روی مردان و زنان آلمانی داوطلب و حوزه دوم، به ویژه پس از آغاز کشورگشایی‌های هیتلر، ربودن نوزادان دیگر کشورهای اروپایی و سپردن تربیت آن ها به مراکز «سرچشمه زندگی»! هر چند که روش دوم، اهداف خلوص نژادی مد نظر هیملر را برآورده نمی‌کرد، اما می‌توانست در زمینه ایجاد جمعیت «الیت» و آموزش دیده منطبق با خواست نازی‌ها، موفق عمل کند.
اطفالی برای آلمانیزه شدن!
طرح هیملر در نخستین سال‌های فعالیت، چندان موفقیت‌آمیز نبود؛ آلمانی‌ها بیشتر از این اقدام متنفر بودند تا هیجان زده! با این حال، پنج مرکز برای مراجعه داوطلبان آلمانی در داخل خاک این کشور ایجاد شد که سه تای آن در برلین قرار داشت. طی این مدت، آمار نوزادان تولید شده[!] به 100 نفر هم نرسید و این به معنای شکست کامل پروژه بود. با اشغال اتریش، لهستان و چکسلواکی در نخستین سال جنگ جهانی دوم، دیدگاه هیملر برای توسعه مراکز «سرچشمه زندگی» در کشورهای اشغال شده، مورد توجه قرار گرفت. تا سال 1945، یعنی زمان شکست کامل آلمان نازی، 10 مرکز در خاک آلمان، سه مرکز در اتریش، شش مرکز در لهستان، 9 مرکز در نروژ، دو مرکز در دانمارک و در بلژیک، فرانسه، هلند و لوگزامبورگ هر کدام یک مرکز ایجاد شد. نروژ نخستین کشوری بود که آلمان در آن مرکز «سرچشمه زندگی» دایر کرد؛ مردمان اسکاندیناوی به لحاظ ظاهری، شباهت بیشتری به ژرمن‌ها داشتند و می‌شد کودکان آن ها را به عنوان اطفال آلمانی جا زد! به این ترتیب، کودک‌ربایی نازی‌ها آغاز شد. آن ها در این مرحله، تمایل چندانی به ربودن نوزادان نداشتند؛ سن هدف آن ها معمولاً دو تا شش سالگی بود. این کودکان ابتدا از مراکز نگهداری اطفال بی‌سرپرست جمع‌آوری شدند. بعد از آن نوبت به کودکان افرادی بود که در دادگاه‌های نازی‌ها به مرگ محکوم شده بودند. این ربوده‌شدگان، طبق برنامه هیملر، باید تا شش سالگی در مراکز خارج از آلمان آموزش می‌دیدند و پس از آن، به داخل آلمان منتقل می‌شدند و تا 12 سالگی تحت آموزش‌های ویژه نازیستی قرار می‌گرفتند.
گم‌شدگانی که پیدا نشدند
آمار قطعی نوزادان ربوده‌شده، هیچ‌گاه مشخص نشد. تعداد زیادی از آن ها، طی دوره‌های آموزشی، بر اثر بیماری، مشکلات روحی و ... جان خود را از دست ‌دادند. برخی مورخان، از ربوده‌شدن 200 هزار کودک از سراسر اروپا خبر می‌دهند؛ اما گزارش‌های رسمی نتوانسته‌است بیش از 20 هزار مورد ربوده شده را اثبات کند؛ این آماری است که «ای.دِرِک»، در کتاب خود با عنوان «نسل‌کشی و جامعه تنظیم شده» ارائه کرده‌است. با سقوط آلمان نازی و باز شدن درهای مراکز «سرچشمه زندگی»، موج کودکانی که رفتارشان برای همگان شگفت‌آور و حتی ترسناک بود، فضای خبری اروپا را در بُهت فرو برد. طبق تحقیقات دانشگاه ایلینویز جنوبی که پژوهشی مستقل را در این زمینه سازماندهی کرده است، تنها 15 درصد از کودکان حاضر در این مراکز، نزد والدین حقیقی‌شان بازگشتند.

رعیت نواز- ویدئوها و تصاویر عجیب و دلخراشی از دو روز پیش در فضای مجازی دست به دست می شود که زنده به گورکردن بخشی از خاطرات نوستالژیک دوران کودکی‌ مان را که همان جوجه های پر سر و صدای یک روزه بود، در برخی مرغداری ها نشان می دهد. در یکی از این ویدئوهای هولناک افراد حاضر تعداد زیادی جوجه زنده را مانند زباله داخل نایلون بزرگ زباله می‌ریزند تا آن‌ها را از بین ببرند. در ویدئوی دیگری هم با ریختن جوجه های یک روزه داخل یک گور دسته جمعی زنده به گور شدن آن ها را به تصویر کشیده است که بازتاب های زیادی را به همراه داشت. دلایل و توجیه های متعددی درباره این تصاویر دلخراش مطرح شد، از  گرانی و نبود نهاده دامی که جزو سیاهه همیشگی هر تحولی در صنعت مرغداری ماست تا صحبت هایی از سوء استفاده  بیمه ای  و... . این بحث ها  سویه های دیگری هم پیدا کرد و رائفی پور در ادعایی این تصاویر را مشابه  سیاست دولت درباره اقتصاد و مردم دانست  و جعفرزاده  ایمن آبادی نماینده مجلس هم با انتقاد از معاون وزیر که  فقط خواستار برخورد با منتشر کنندگان این تصاویر شده بود از وزیر جهاد کشاورزی خواست عاملان زنده به گور کردن جوجه‌ها را به دستگاه قضا معرفی کند. به بررسی این دلایل و یافتن پاسخ واقعی تری در این باره پرداخته ایم؛ پاسخی که بخشی از آن شوکه کننده است و بخشی هم با توجه  به شرایط فعلی کرونایی  دور از انتظار نبود. اما کرونادر این میان چه نقشی دارد و کشورهای دیگر درباره این جوجه ها  چگونه عمل می کنند. گزارش ما را که با توضیحات جالب یک فعال  این صنعت  همراه شده بخوانید.آیا واقعا این تصاویر پشت پرده ای دارد؟
 

     بهانه  یا دلیلی همیشگی؟!
یکی از اولین دلایلی  که در شرح ویدئوهای دلخراش زنده به گور کردن جوجه های یک روزه مطرح شد، نبود دان و نهاده های دامی بود. بعد از بازتاب این ویدئوها به گزارش فرارو رئیس انجمن تولیدکنندگان جوجه یک‌روزه کشور با تاکید براین که خسارت وارد شده به تولیدکنندگان ماهانه بیش از 1.2 میلیارد تومان است، گفت: «علت اصلی معدوم‌سازی جوجه یک روزه مربوط به کمبود نهاده‌های طیور سویا و ذرت است.» دلیلی  که به نظر می رسد بهانه قانع کننده ای برای این اقدام نبود  که دل بسیاری از مردم را آزرد.چرا که این شرایط درباره دان و نهاده های دامی چیز جدیدی نبوده و نسبتا همواره وجودداشته است.پس چرا اکنون این تصاویر منتشر می شود؟ آیا انتشار آن پشت پرده ای دارد و  برخی مرغداران برای تامین این نهاده ها و حل مشکلات احتمالی اداری در سرراه ترخیص این محموله ها این کا را کرده اند؟
  جوجه کشی برای خسارت گرفتن از بیمه؟!
در این میان فرض دیگری هم مطرح شد.اسکان نیوز از قول یکی از مطلعان چرایی زنده به گور کردن جوجه های یک روزه نوشته است: «توفیقی حاصل شد تا مدتی با یکی از دوستان مرغدار به صورت مشارکتی در پرورش مرغ گوشتی مشغول شوم. با توجه به هر۴۵ روز نیاز به جوجه یک روزه همیشه هنگام خرید جوجه مشکل داشتیم چون مراکز فروش جوجه همیشه تولیدات را بیمه می کردند، به علت این که قیمت جوجه پایین نیاید. در زمانی جوجه یک روزه حدود ۴۰۰ تومان شد ما به همراه چند نفر راضی به پرداخت ۷۰۰ تومان شدیم و قسمتی از تولید آن روز را می‌خواستیم اما ندادند و در مقابل نگاه دکتر دام پزشکی جوجه ها را معدوم کردند! بعد متوجه شدم راضی به قیمت پایین دادن نیستند چه برسد که رایگان بدهند چون خیلی بیشتر از پول قیمت روز بازار را از بیمه می گیرند! و هم باعث کمبود جوجه برای کمبود عرضه می شوند! این می تواند دلیل منطقی تری برای اقدام اخیر معدوم کردن جوجه های یک روزه باشد.»
 با نگاهی به جدول قیمت بیمه طیور در سایت بیمه کشاورزی می شود دید که هزینه بیمه هر جوجه یک روزه 75 تومان است که بخشی از آن را دولت تامین می کند و خسارتی که مرغدار به ازای هر جوجه از بیمه می گیرد، 1210 تومان است. البته جبران خسارت توسط بیمه ملزم به تایید تلف شدن جوجه ها توسط کارشناس بیمه است.
البته یکی از مرغداران در گفت و گو با خبرنگار ما این موضوع را تکذیب کرد و گفت:«هنوز بیمه خسارت های سال های قبل را هم پرداخت نکرده است.»
 جنایت برای افزایش قیمت مرغ؟
 ربیعی مدیرعامل مرغ مادر این مسئله را به مبانی علم اقتصاد یعنی همان چرخه عرضه و تقاضا مرتبط می داند. او در گفت وگو با مشرق در خصوص معدوم سازی جوجه ها گفته است: «به دلیل کاهش قیمت جوجه یک روزه و نبود تعادل عرضه و تقاضا، بخشی از جوجه های تولیدی را حذف می‌کنند تا بتوانند قیمت جوجه را به قیمت واقعی برسانند و ضرر و زیانی را که می‌دهند، جبران کنند.» اما  در این میان باید رد پای کرونا  را جدی گرفت، چرا که پس از کرونا مصرف گوشت مرغ به دلیل تعطیلی رستوران ها و مجالس عروسی و عزا و... به شدت کاهش یافته  و مرغداران به این دلیل ناعادلانه اما نزدیک به واقعیت دست به چنین اقدام غم انگیزی زده اند؟ اما برخی هم این سوال را مطرح کردند که  چرا به جای زنده به گور کردن، آن ها را در طبیعت رها نکردند تا در چرخه طبیعت حذف شوند؟
   کرونا علت اصلی کشتار بی رحمانه!
برای این که ملموس تر از دلایل کشتار جوجه ها مطلع شویم، با یکی از مرغداران مطرح خراسان جنوبی تماس گرفتیم. این مرغدار یکی از اصلی ترین دلایل کشتار جوجه ها را کرونا دانست. علی دباغی گفت: «کرونا باعث شد هم صادرات و هم مصرف داخلی   به دلیل تعطیل شدن رستوران ها و مراسم به حداقل برسد و بالطبع قیمت مرغ هم کاهش پیدا کند و با این روند مرغداران حاضر به جوجه ریزی نیستند.» از او پرسیدیم که چرا جوجه ها را قبل از تولد و در تخم مرغ ها معدوم نمی کنند که پاسخ داد: «این اتفاق می افتد اما در برخی اوقات قابل کنترل نیست. شما تخم مرغ ها را به امید فروش جوجه در دستگاه ها قرار می دهید اما به طور مثال از 30 هزار تخم مرغی که قرار است جوجه شود، تنها 15 هزار فروش می رود و نمی توانید در میانه راه دستگاه را خاموش کنید چون تمام تخم مرغ ها نابود می شود.» علی دباغی درباره این که چرا جوجه های یک روزه را در طبیعت رها یا به  مردم واگذار نمی کنند یا به عنوان خوراک دام استفاده نمی شوند، گفت: «این اتفاق می تواند خسارات دیگری به دنبال داشته باشد به این دلیل که این جوجه ها از نظر ژنتیکی تغییر یافته هستند و واکسینه نشده اند که رها سازی آن ها قبل از واکسینه شدن در طبیعت می تواند ضربه های سنگین تری به دام و طیور وارد کند.» این مرغدار هم در پایان از کمبود و گرانی نهاده های سویا و ذرت گلایه داشت.
 تجربه کشورهای دیگر
با یک جست وجوی ساده در اینترنت هم  می توان فهمید که روزانه صدها هزار جوجه نر در کشورهای مختلف جهان کشته می شوند چون نمی توانند تخم بگذارند. ویدئوهای آزار دهنده ای از زنده چرخ کردن، در کیسه خفه کردن، با گاز خفه کردن، شوک الکتریکی و قطع نخاع جوجه های یک روزه در خارج از کشور برای از بین بردن آن ها وجود دارد که بسیار دلخراش و هولناک است. اتفاقی که بارها صدای فعالان حقوق حیوانات را درآورده است.