- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سید خلیل سجادپور- عضو یک باند سرقت که در عمق6متری زمین و درون حوضچه های آب،کابل های فشرده مخابرات معروف به «کافو» را سرقت می کردند، درحالی به دام پلیس افتاد که در یک شب تلفن و اینترنت (وای فای)بیش از 2هزارو400مشترک را قطع کردند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، نیمه شب دوم شهریور ناگهان تلفن ثابت منطقه وسیعی از شهر مشهد قطع شد که پیگیری های کارشناسان نشان داد سارقان وارد یکی از حفره های زیرزمینی مخابرات شده اند و بخشی از کابل های مخابراتی معروف به «کافو» را به سرقت برده اند.
از سوی دیگر با گزارش این ماجرا به نیروهای انتظامی،تحقیقات گسترده ای با حضور نیروهای حراست مخابرات آغاز و مشخص شد که تلفن ثابت و اینترنت خانگی(وای فای)بولوارهای شهید فرامرز عباسی،ساجدی،جانباز،تلاش و ... قطع شده است.
بنابراین گروهی از گشت های انتظامی و افسران کارآزموده تجسس به سرپرستی سرهنگ امیر حسین قنبری(جانشین کلانتری آبکوه)وارد عمل شدند و دامنه بررسی های تخصصی را به حوضچه های مخابراتی گسترش دادند که در عمق 6 متری زمین قراردارند.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است حدود ساعت 3 بامداد بود که ماموران انتظامی به توقف یک دستگاه پراید در کنار یکی از دریچه های زیرزمینی مخابرات در بولوار شهید فرامرز عباسی مشکوک شدند و در حالی به طرف پراید حرکت کردند که ناگهان 3جوان با کلنگ و اره مخصوص آهن بری از داخل دریچه بیرون آمدند و با مشاهده نیروهای انتظامی پا به فرارگذاشتند. در همین حال عوامل گشت نیز بلافاصله به تعقیب سارقان پرداختند اما 2 تن از آنان درحالی با استفاده از تاریکی شب درون کوچه ها گم شدند که سر کرده باند چاقو را از کمرش بیرون کشید و به سمت ماموران حمله ور شد اما نیروهای انتظامی با بهره گیری از فنون رزمی،وی را دستگیر و به کنار پراید هدایت کردند. در بازرسی از محل و داخل پراید، علاوه بر ابزار و ولوازم سرقت مانند چراغ قوه ،کلنگ و اره،3 عددکافوی بزرگ نیز کشف شد که کابل های آن توسط اعضای باند برش خورده بود.
بنابرگزارش روزنامه خراسان،با انتقال متهم و اموال کشف شده به کلانتری،بررسی های تخصصی با حضور کارشناسان مخابرات ادامه یافت و مشخص شد که سارقان مذکور در یک ماه گذشته با همین شیوه به کافوهای عمق 6متری زمین در منطقه الهیه و قاسم آباد دستبرد زده اند که به همین خاطر تحت تعقیب قرارداشتند. همچنین بررسی های بیشتر بیانگر آن بود که هر کافو به 1200 تا 2 هزار و 400 مشترک تلفن های ثابت تعلق دارد که سرقت آن ها خسارت مالی سنگینی به مخابرات وارد می کند. درخوریادآوری است تلاش نیروی انتظامی برای دستگیری اعضای دیگر این باند ادامه دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
توکلی-لزوم حمایت و همراهی از دولت ها یکی از پر بسامد ترین توصیه هایی است که بارها و بارها رهبر انقلاب به آن متذکر شده و خود چه در سیره و رفتار عملی و چه در بیانات مختلف بر آن تاکید کرده اند. در جایی ایشان می گویند: «من این را صریحاً به ملّت عزیزمان عرض می کنم – قبلاً هم گفتم – من از همه دولت ها در دوران مسئولیّت خودم حمایت کردم؛ از این دولت هم حمایت می کنم. هرجا هم لازم باشد تذکّر می دهم؛ البتّه چک سفید امضا هم به کسی نمی دهم.» درباره دولت چهاردهم نیز فرمودند «همه باید برای موفقیت این دولت تلاش کنند چون موفقیت دولت، موفقیت همه ماست»؛ بنابراین انقلابی کسی است که عملکرد و رویکردش کمک به این دولت باشد. بعد از سانحه تلخ پرواز اردیبهشت، انتخابات ریاست جمهوری پیش از موعد داشتیم و دولت چهاردهم به صورت اضطراری شکل گرفت در همین چارچوب این روزها اظهارات اخیر قالیباف در جمع صمیمی رزمندگان مشهدی در شبکه های اجتماعی بازتاب یادی پیدا کرده است. رئیس مجلس می گوید: «مواضع من یواشکی یا مبهم نیست...اگر نقد و اختلافی باشد که هست در جلسات دو نفره یا سران قوا پیگیری میکنم و لازم نیست همان ابتدا در صحن علنی و رسانهها بگوییم...برخی را میبینم قلبشان راضی نیست دولت موفق شود...کمینکردن برای شکست دولت خلاف رضایت حضرت آقاست... من در انتخابات رقیب بودم، اما امروز موفقیت دولت موفقیت اسلام و مردم است...کمک به دولت عین جوانمردی است.» همان طور که اشاره شد این سخنان قالیباف یک نکتهی اساسی دارد و آن هم حرکت در مسیر راهبردی است که ولی فقیه جامعه تعیین نموده است. او بدون رودربایستی میگوید چون ایشان موفقیت دولت را یک باور لازم برای همگان دانستند و آن را موفقیت کشور و نظام معرفی کردند، پس ما هم حقیقتا به این پیروزی کمک خواهیم کرد. البته این راهبرد یک الزام عقلی برای همهی انقلابیون صدیق و علاقهمندان به ایران است چراکه امروز این دولت، مسئول قوه مجریه و پیشبرد کشور در مسیر پیشرفت است. البته این راهبرد عقلی و شرعی قالیباف با چشم بسته و بدون نگاه کارشناسی صورت نمیگیرد. او میگوید که نسبت به اشتباهات و اختلاف نظرها با دولت مستقر حساس و فعال خواهد بود. اما برای این اشتباهات کمین نمیکند تا مچ بگیرد و نفع سیاسی ببرد. بلکه برادرانه اول در فضای دونفره تذکر میدهد. اگر به تذکر توجهی نشد آن را به جلسه سه نفره همراه با رئیس قوه قضاییه خواهد برد و همین فرایند تا فضای عمومی و صحن مجلس را در صورت لزوم پیش خواهد برد. یعنی هیچ چک سفید امضایی به آقای پزشکیان داده نشده است. اما همین تذکرات هم برای کمک به پیروزی دولت خواهد بود. قالیباف در نسبت با دولت شهید رئیسی هم همین راهبرد را اجرایی کرد و حتی بسیار بیشتر از این راهبرد. او برای عدم استیضاح وزیر صمت (فاطمی امین) دو بار تلاش کرد تا نمایندگان خواستار استیضاح منصرف شوند. وقتی معاون وزیر کشور بدون اطلاع وزیر بخشنامه غیرقانونی صادر کرده بود سریعا جلسه غیرعلنی با حضور وزیر کشور تشکیل داد تا جنجال به فضای رسانه ای کشیده نشود و بارها در صحن علنی وزیر را رفیق خود خطاب کرد تا از او حمایت کرده باشد اما چون وزیر در جلسه غیرعلنی قول برکناری معاون متخلف خود را داده بود و خلف وعده کرد، نمایندگان بحث را رسانه ای و خواستار به جریان انداختن پرونده قدیمی استیضاح وزیر شدند. هر چند مجدد با پادرمیانی قالیباف استیضاح کلید نخورد. وقتی شهید رئیسی از او خواست تشکیل وزارت بازرگانی را تسریع کند با این که نظر کارشناسی خودش آن نبود اما به لایحه دولت رای مثبت داد تا کار دولت شهید رئیسی پیش برود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهه آرانیان- بیاغراق باید هوشنگ مرادی کرمانی را یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان معاصر ایران بدانیم؛ او از دهه 40 شمسی تا حدود 75 سالگیاش آثار متعددی نوشتهاست؛ آثاری که بارها و بارها در ایران تجدیدچاپ و در خارج از ایران به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند. مرادی کرمانی جزو معدود نویسندگان ایرانی است که جوایز بینالمللی متعددی را از آن خود کرده است. علاوه بر اینها آثار مرادی کرمانی رکوددار اقتباسهای سینمایی هم هستند و آثار نمایشیِ تولیدشده بر اساس آثار این نویسنده مانند «قصههای مجید» و «مهمان مامان» از محبوبترین آثار نمایشی ایرانی بهشمار میروند. هوشنگ مرادی کرمانی پنج سال پیش و در آستانه 75سالگی با انتشار آخرین مجموعه داستان خود به نام «قاشق چایخوری» از دنیای نویسندگی خداحافظی کرد. سال گذشته نیز انتشارات معین، ناشر آثار مرادی کرمانی، مجموعه داستانهای کوتاه و بلند این نویسنده را در قالب مجموعه دو جلدی «بقچه» روانه بازار کرد. هوشنگ مرادی کرمانی، 16 شهریور ماه هشتادساله میشود و قرار است به همین مناسبت، دوشنبه، 19 شهریور مراسم نکوداشت او که عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم هست، در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شود.
از کودکی در «سیرچ» تا جوانی در «کرمان»
80 سال پیش در 16 شهریور 1323 در روستای سیرچ از توابع شهداد کرمان به دنیا آمد. ششماهه بود که مادرش از دنیا رفت و مدتی بعد پدرش به دلیل فشار زندگی، دچار نوعی ناراحتی روانی شد و دیگر نتوانست عهدهدار مسئولیت تنها فرزندش، هوشنگ باشد. این شد که هوشنگِ کمسن و سال در دامان پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد و تا کلاس پنجم را در روستای سیرچ درس خواند. عموی هوشنگ معلم روستا بود و تاثیر زیادی بر علاقهمندی او به کتاب و مطالعه داشت. هوشنگ یا همان «هوشو» بعد از تحصیلات ابتدایی به کرمان رفت و تا 20 سالگی در این شهر، هم کار کرد و هم درس خواند. در کرمان بود که هوشنگ عاشق و شیفته سینما شد و بعد به دنیای رادیو، مطبوعات و نویسندگی راه پیدا کرد. اولین داستان هوشنگ مرادی کرمانی در دهه 40 شمسی به نام «کوچه ما خوشبختها» در مجله «خوشه» به سردبیری احمد شاملو به چاپ رسید و بالاخره در سال 1349 اولین کتاب داستان این نویسنده به نام «معصومه» منتشر شد.
رکورددار اقتباس سینمایی
آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی کم نیستند؛ از «قصههای مجید» و «بچههای قالیبافخانه» و «زیر نور شمع» تا «خمره» و «چکمه» و «تهخیار» و... . داستانهای مرادی کرمانی نوعی کشش عجیب در مخاطب ایجاد میکنند؛ آنگونه که تا داستان را به پایان نرسانده، کتاب را به زمین نگذارد. لحن ساده و صمیمی و زبان شیرین و روان و نیز توصیف دلنشین و دقیق جزئیات، از ویژگیهای آثار داستانی مرادی کرمانی است. همین توصیف دقیق مرادی کرمانی از جزییات باعث شده که فیلمسازان به اقتباس از آثار او تمایل نشان دهند. آثار مرادی کرمانی، رکوددار اقتباس سینمایی در ایران است. از جمله آثار این نویسنده که بر اساس آنها فیلم سینمایی ساخته شده است، میتوان به این داستانها اشاره کرد: «صنوبر»، «قصههای مجید»، «خمره»، «چکمه»، «تنور»، «مثل ماه شب چهارده» و «مربای شیرین». اما مهمترین اقتباسهای سینمایی از آثار مرادی کرمانی که در جشنواره فیلم فجر و بعدتر، در اکران عمومی بیشتر دیده شدند، فیلمهای «مهمان مامان» به کارگردانی داریوش مهرجویی و «تیک تاک» به کارگردانی محمدعلی طالبی هستند. «مهمان مامان» داستان خانوادهای است که وضع مالی خوبی ندارند و مهمانانی سرزده به خانهشان میآیند. داستان این فیلم در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه شد اما این داستان «تیک تاک» بود که برای آقای نویسنده، سیمرغ بلورین بهترین فیلم نامه جشنواره دوازدهم را به ارمغان آورد. این فیلم داستان مادری است که ساعت یادگارِ همسرش را به معلم پسرِ کلاس دومیاش میدهد تا معلم ساعت به پسرش هدیه کند.
زیر ذرهبینِ ادیبان، روانشناسها و جامعهشناسها
داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی در طول سالها به زبانهای مختلفی از جمله آلمانی، انگلیسی، فرانسوی، هلندی، عربی، اسپانیایی، هندی و ارمنی برگردانده شدهاست. مرادی کرمانی از معدود نویسندههای معاصر ایرانی است که در دنیا شناختهشده است و در طول دورههای مختلف جایزههای بینالمللی دریافت کردهاست. این نویسنده در سال 1992 میلادی از سوی داوران جایزه جهانی هانس کریستین اندرسن، نویسنده برگزیده سال شد. او در سالهای 1986 و 2014 میلادی نیز نامزد دریافت این جایزه جهانی شد و در سال 1994، جایزه کتاب کودکان و نوجوانان اتریش را از آن خود کرد. آثار مرادی کرمانی در میان استادان و دانشجویان رشتههای زبان و ادبیات فارسی، جامعهشناسی و روانشناسی نیز از محبوبیت بالایی برخوردار است و تاکنون مقالهها و پایاننامه متعددی با محوریت آثار این نویسنده نوشته شدهاند که به عناوین تعدادی از آن ها اشاره میکنیم: «مرادی کرمانی با درد شوخی میکند»، «آسیبشناسی کارِ کودکان در آثار هوشنگ مرادی کرمانی»، «سبک مرادی کرمانی از قصههای مجید تا لبخند انار»، «بررسی تکنیکهای طنز و مطایبه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی» و «تحلیل جامعهشناختی آثار داستانی هوشنگ مرادی کرمانی».
نویسنده یا یک دوربین فیلم برداری؟
هوشنگ مرادی کرمانی چندان اهل مصاحبه نیست و خیلی کم در برنامههای تلویزیونی حاضر میشود. یکی از معدود مواردی که این نویسنده جلوی یک مجری نشست و با او به گفتوگو پرداخت، برنامه «سپنج» با اجرای علی درستکار بود که از فیلیمو پخش شد. مرادی کرمانی در این برنامه حرفهای جالبی درباره شناخت خود و لزوم آن گفت که به بخشی از آن اشاره میکنیم: «اولین وظیفه ما این است که بدانیم چه کسی هستیم؟ ما مثل درختی هستیم که از زمین سبز میشود. من چه درختی هستم و چه کار میتوانم بکنم؟ چنار هستم یا درخت سیب؟ من به عنوان نویسنده در این سالها احساس کردم که فقط میتوانم نویسنده باشم و بارها گفتهام که من به دنیا نیامدهام تا ساختمان 10 طبقه بسازم، پزشک باشم یا خلبان. من به دنیا آمدهام تا تصویری را که از خودم میبینم، به عنوان یادبود و یادگار به جا بگذارم. ما اگر موقعیتهای خودمان را بهتر بشناسیم، بیشتر میتوانیم خدمت کنیم. زمانی زندگی مقداری به ما بهتر میگذرد که اول خودمان را بهتر بشناسیم. زمانی مجله چلچراغ با من مصاحبه کرده و درباره تولد پرسیده بود. من گفتم مادر من به جای بچه یک دوربین فیلم برداری به دنیا آوردهاست. از بچگی تصویرها مرتب در ذهن من میآمدند و من برایشان قصه میگفتم».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد حقگو- فعالان اقتصادی از رکود در بازار خبر می دهند و داده های رسمی از تولید صنعتی در کشور نیز این مسئله را در ماه های اخیر تایید می کند. بررسی های بیشتر نشان می دهد که هم اینک یک مانع مهم بر سر کسب و کارها، کمبود نقدینگی است که در راستای سیاست های انقباضی بانک مرکزی و افزایش نرخ های سود در بازار پولی ومالی وجود دارد. علاوه بر این موضوع، پورابراهیمی رییس کمیسیون دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به مشکلاتی در حوزه های قانون کار، مالیات های حوزه تولید، رانت های موجود و ناشی از ارزهای ترجیحی و همچنین تغییرات قوانین و مقررات، اشاره کرده که در مجموع به نظر می رسد خروج از وضعیت کنونی نیازمند تدبیر سریع دولت است.
تولید در دست انداز
به گزارش خراسان، تولید صنعتی در ماه های اخیر حال و روز خوبی نداشته است. تازه ترین آمارها در خصوص پایش بخش حقیقی اقتصاد ایران که توسط مرکز پژوهش های مجلس منتشر شده، به خوبی گویای این واقعیت است که در 4 ماه امسال، تولید و فروش بخش صنایع بورسی در کشور که بیش از 50 درصد تولید صنعتی را شامل می شوند با رشد منفی به ترتیب منفی 0.4 و منفی 2 درصد روبه رو شده است. برخی شنیده ها نیز حاکی از این است که در مردادماه نیز چنین وضعیتی وجود داشته و پیش بینی های مشابهی برای شهریورماه نیز وجود دارد. در صورت صحت چنین مواردی به جرئت می توان گفت که با وضعیتی کم سابقه در سال های اخیر و یا شاید بی سابقه بخصوص در بازه زمانی بعد از کرونا مواجه هستیم.
به هم ریختگی نظام تامین مالی با نرخ های سود بیش از 30 درصد
بدون شک یکی از مهم ترین مسائل موجود در حوزه صنعت کشور کمبود شدید نقدینگی است. موضوعی که به نظر یک علت اصلی آن، تبعات منفی سیاست های انقباضی بانک مرکزی برای محدود کردن رشد ترازنامه بانک ها است. کارشناسان معتقدند در شرایطی که سرعت رشد نقدینگی هم اینک به شدت پایین آمده، به دلیل نبود نظارت های موثر بانک مرکزی، چوب این کاهش رشد نقدینگی، بیشتر به تن بخش حقیقی و تولید نشسته تا شرکت ها و اشخاص مرتبط بانک ها. در نتیجه بخش حقیقی اقتصاد از دسترسی به منابع بانکی محروم تر شده اند. وجه دیگر این سخن به این معناست که در شرایط ضیق نقدینگی، شیوه اجرای بانک مرکزی برای کاهش رشد نقدینگی، منجر به بهبود کیفیت آن نشده است.
نتیجه این وضعیت را باید در نرخ های سود بالا برای تامین مالی بنگاه های اقتصادی دید. به عنوان مثال نرخ سود اوراق «اخزا» که مربوط به پیمانکاران طرف حساب دولت می شود، نرخ سود اوراق شرکتی و .. به بالای 30 درصد و حتی بعضاً به 40 درصد هم رسیده است. به عقیده کارشناسان، عمده وضعیت بعد از اجرای طرح گواهی سپرده 30 درصدی ایجاد شده است. سیاستی که اگر چه در ابتدا گفته شد برای تامین مالی طرح های پیشران و .. است، اما در ادامه به نظر می رسد این موضوع بصورت 100 درصد نبوده است.
با این اوضاع، به نظر می رسد سیاست گذاری سقف رشد 23 درصدی نرخ رشد نقدینگی (با دامنه نوسان 2 درصد) که برای سال جاری اعلام شده، بیشتر موجب مضیقه بنگاه ها و پیچیدهتر شدن فضای کنونی تامین مالی آن ها خواهد شد. برای همین کارشناسان پیشنهاد می دهند که این ارقام با قید هدفمند و کیفی باید تغییر کنند و افزایش یابند.
به عنوان مثال هم اینک بررسی ها نشان می دهند بخشی از رشد نقدینگی به خاطر این است که نرخ سود سپرده ها (بالاخص بعد از گواهی سپرده 30 درصد) بالا رفته است. طبق بررسی های تاریخی، سهم سود سپرده از نقدینگی قبلاً 30 درصد بوده، با این حال الان به 40 درصد افزایش یافته است. این بدان معنی است که سهم بخش بی خاصیت (سود سپرده) از رشد نقدینگی افزایش یافته و در مقابل سهم رشد تسهیلات دهی (به عنوان بخش دارای خاصیت) از آن کاهش یافته است.از سوی دیگر به نظر می رسد که اعمال سیاست ذخیره قانونی که موجب کاهش رشد نقدینگی بانک ها می شود، نیازمند بازبینی و اصلاح است. مثلاً این مسئله که بانک هایی که تسهیلات با کیفیت داده اند می بایست کمتر مشمول این محدودیت ها شوند.
این ها مسائلی است در خصوص تامین مالی است که بانک مرکزی می بایست در راستای کیفی سازی نقدینگی به فوریت به آن بپردازد.
رانت سالانه 400 هزار میلیاردی دلالان ناشی از چند نرخی بودن ارز
شاید دومین مانع بزرگ بر سر راه تولید را بتوان فضای رانتی دانست که برای دلالان واردات درست شده و در عین حال به تولید لطمه زده است. در این رابطه پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این که متاسفانه در شرایط تحریم 7 نوع نرخ ارز مانند نیمایی، ترجیحی، مرکز مبادله، دارو، نرخ بودجهای ارز و ... داریم که موجب ایجاد رانت برای دلال و وارد کننده میشود، گفت: شما اگر ارز ترجیخی دریافت کنید، حتی اگر خاک وارد کنید، سود کردهاید چون فاصله قیمت آن ارز با نرخ نرخ بازار 50 درصد است. وی ادامه داده است: سال گذشته از محل کاهش صادرات غیر نفتی 17 میلیارد دلار تراز تجاری غیر نفتی کسری پدید آمد که بی سابقه بود، قبلا سالی 4 میلیارد دلار کسری بود، اما به خاطر تفاوت نرخ ارز ترجیحی و آزاد صادرکنندگان اصلی کنار رفته و صادرات کم شده است. در عوض واردکنندگان زیاد شدهاند. پورابراهیمی اضافه کرد: الان کدام کالا در بازار به نرخ ارز ترجیحی یافت میشود؟ همه کالاها به نرخ دلار آزاد به مردم فروخته میشوند. لذا چرا دولت باید نرخ ارز ترجیحی به واردکننده آن ها بدهد؟ رئیس کمیسوین اقتصادی دبیرخانه مجمع گفت: از محل رانت فاصله نرخ ارز ترجیحی و بازار آزاد سالانه 400 همت سود به جیب دلالان و نه تولید کننده، صادر کننده یا مردم میرود. لذا باید به سمت یکسانسازی نرخهای ارز و کاهش فاصله ارز نیما و بازار و ترجیحی برویم.
قانون کار نیازمند اصلاح
سومین مانع بر سر راه تولید را باید در قانون کار دید. در این راستا، قراردادهای موقت تمدید شونده، یکی از مواردی است که در سال های اخیر، امنیت شغلی کارگران را به خطر انداخته است. از سوی دیگر غفلت از نظام تعیین دستمزد بصورت منطقه ای و یا به تفکیک بخش های مختلف نیز موجب شده تا پدیده هایی نظیر شاغلان فقیر و یا اشتغال غیر رسمی در مناطق مختلف کشور رواج پیدا کند. در این باره پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرده که قانون فعلی کار به نفع کار و کارگر نیست و قانون کار محدویت هایی برای تولید و کارگر ایجاد میکند.
بی عدالتی مالیاتی در پی اجرای ناقص پایانه های فروشگاهی
این کارشناس اقتصادی هم چنین مانع دیگر بر سر راه تولید را مالیات عنوان کرده و گفت: با تاخیر در اجرای قانون پایانههای فروشگاهی، ناعدالتی در مالیات به چشم میخورد، به گونهای که برای برخی فعالان اقتصادی مالیات علیالراس و برای برخی بر اساس حساب و کتاب میگیرند. البته قانون پایانه فروشگاهی شروع شده و باید تکمیل شود تا مالیات واقعی بر اساس اعداد و ارقام عملکرد گرفته شود.
داد بخش خصوصی از تغییرات ناگهانی قوانین
تغییرات قوانین، موضوعی بوده که در سال های متمادی، داد فعالان اقتصادی را درآورده است. اگر چه در دولت گذشته تلاش های زیادی شد تا این مساله کنترل و رفع شود. رئیس کمیسیون اقتصادی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام در این زمینه یادآور شده است: تغییر ناگهانی قوانین و مقررات اقتصادی تولید کننده را به خاک سیاه مینشاند. به عنوان مثال تولید کننده و صادرکننده تصمیم به تولید و صادرات یک کالا میگیرند، اما یکباره به خاطر افزایش قیمت داخلی، صادرات آن کالا ممنوع میشود و انجام تعهد و قرارداد ممکن نمیشود. لذا تغییر قوانین باید از قبل اعلام شود.این استاد دانشگاه همچنین گفت: با تغییر ناگهانی مقررات اقتصادی،امکان پیشبینی برای فعال اقتصادی از دست میرود، در حالی که باید اقتصاد برای فعال اقتصادی دارای ثبات نسبی و پیشبینی پذیر باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مائده کاشیان - شخصیت «مالک» در فصل سوم سریال «زخم کاری» ساخته محمدحسین مهدویان، برخلاف فصل دوم که در حاشیه قصه حضور داشت، اینبار در مرکز روایت قرار گرفت و داستان حول محور کاراکتر او روایت میشود. ابتدا پیشبینی میشد بازگشت «مالک» میتواند شکست فصل قبل را تا حدودی جبران کند، اما این اتفاق رخ نداد و ضعفهای فیلم نامه و همچنین وجود بعضی اتفاقات غیرمنطقی مهم باعث شد که بازگشت «مالک» به تنهایی، چاره کار «زخم کاری» نباشد. البته ناگفته نماند در قسمتهای اخیر سریال، مسیر قصه طوری پیش رفت که «مالک» و «سمیرا» مجبور شدند با یکدیگر صلح کنند و به کمک هم نقشههایشان را پیش ببرند، این اتفاق جان تازهای به سریال تزریق کرد و هیجان آن بالا رفت، اما زمانی که حدود نیمی از «زخم کاری 3» بدون هیجان لازم پیش رفت و انتظارات مخاطبان از جدال «طلوعی» و «مالک» برآورده نشد. در حالی که فصل سوم ساخته مهدویان آرام آرام به پایان راه نزدیک میشود، مروری داریم بر دلایل ناکامی و ضعفهای «زخم کاری 3».
ظرفیت کم قصه برای دنبالهدار شدن
جنگ قدرت در فصل اول سریال «زخم کاری»، به بهترین شکل نمایش داده شد و عواقب هولناکی هم داشت. افراد زیادی بیگناه یا گناهکار کشته شدند، «مالک» به شخصیتی بسیار بیرحم تبدیل شد و در نهایت هیچ کس نتوانست پیروز مسلم این جنگ باشد. قرار بود «زخم کاری» طی یک فصل ساخته شود، اما تصمیم برای ساخت ادامه سریال باعث شد که سروکله شخصیت «طلوعی» که در فصل اول در سایه بود و نامش را شنیده بودیم، در «زخم کاری 2» پیدا شود و شاهد جدال او و وارث «مالک» یعنی «میثم» باشیم. نتیجه ناامیدکننده بود و فصل دوم شکست خورد. در فصل سوم، «مالک» بازگشت و بار دیگر پرونده پول نروژیها باز شد. طبق اتفاقاتی که در فصل اول دیدیم، جنگ مالکیها و ریزآبادیها به پایان رسیده بود و قصه ظرفیت چندانی برای تولید فصل های جدید را نداشت، اما «زخم کاری» به فصل دوم و سوم رسید. در فصل دوم ناکام بود و در فصل سه نیز به اندازه انتظارات ظاهر نشد.
جنگ بیهیجان قدرت و ثروت
پس از مرگ فرزندان «سمیرا» و «سیما» با نقشه «طلوعی»، این دو کاراکتر تصمیم گرفتند از او انتقام بگیرند، بنابراین یارگیری کردند و فصل تازهای از جنگ قدرت در «زخم کاری 3» آغاز شد، اما این جدال در فصل های جدید به اندازه فصل اول جذاب و درگیرکننده نبود. در فصل سوم «مالک» و «سیما» با یکدیگر متحد شدند، «سمیرا» نیز در ظاهر با «طلوعی» همپیمان شده بود، اما تلاش میکرد «مالک» را به سمت خودش بکشد. در این میان پای کاراکترهای جدیدی مانند «پانتهآ»، «اسپاد»، «انسیه» دختر گمشده و «اسماعیل» برادر «طلوعی» به قصه باز شد و هرکدام بنابر منافعشان کنار یکی از شخصیتها قرار گرفتند. تقریبا نیمی از سریال شخصیتها مدام بر سر منافع مشترکشان با یکدیگر، یا نقشهها و ترفندهایی که برای شکست طرف مقابل داشتند، با هم بحث و گفتوگو میکردند و این جدال پیشرفت قابل توجهی نداشت. «مالک» به اندازهای که از او ترس و وحشت داشتند، نقش تعیینکنندهای در این جنگ قدرت و ثروت نداشت، «سیما» بیش از ظرفیت کاراکترش میدان عمل داشت و هوشمندی خاصی از او نمیدیدیم. «طلوعی» نیز مانند فصل قبل، به اندازهای که سریال وانمود میکرد، قدرتمند نبود. تقریبا از قسمت نهم سریال به بعد، با رودست زدن «سمیرا» به «پانی» و حمایت از «مالک»، رو شدن اسناد مهم علیه «طلوعی» و کنار گذاشتن «پانی» از هلدینگ، اتفاقات مهمی در قصه رخ داد و این جنگ قدیمی، برای مخاطب جذاب و مهم شد. این اتفاق بسیار دیرهنگام و تقریبا از نیمه سریال رخ داد.
اتفاقات غیرمنطقی و ساده
هرچند که وقوع اتفاقات پیشبرندهای که اشاره کردیم، هیجان خوبی به قصه تزریق کرد، اما به واسطه اتفاقات غیرمنطقی، زمینهچینی خوبی برای این رخدادها انجام نشده بود. به عنوان مثال، «طلوعی» خیلی ساده فریب «سیما» را میخورد و از احساس شک خود نسبت به خیانت او پشیمان میشود. کاراکتر «انسیه» هم به سرعت به «اسپاد» علاقه مند میشود و این اتفاق عینا برای «فرناز» نیز رخ میدهد. غیب شدن ناگهانی شخصیت «دستمالچی» نیز توجیهی ندارد. قتل «اسپاد» و همکاری «سیما» هم سادهانگارانه اتفاق میافتد. گذشته از اینها، تمام زنانی که در قصه حضور دارند، در گذشته عاشق «مالک» بودهاند و این دستاویزی برای «مالک» میشود تا نقشههایش را پیش ببرد. پس از «منصوره» در فصل اول، دیدیم که «پانی» و حتی «سیما» نیز به «مالک» علاقه مند بودهاند، در حالی که پیشتر هیچ اشارهای به این موضوع نشده بود. هرچند که سریال تلاش میکند به واسطه فلاشبک پیشینهای برای شخصیتها بسازد، اما بدون زمینهچینی لازم در فصول قبل، تنها به واسطه فلاشبک این موضوع باورپذیر نیست.
و اینک اتحاد «مالک» و «سمیرا»
با وجود ضعفهایی که اشاره کردیم، همدستی «مالک» و «سمیرا» با همه اختلافاتی که داشتند، قسمتهای پایانی «زخم کاری 3» را جذاب کرده و توانسته است این مجموعه را از سقوط کامل نجات دهد. از ابتدا در سریال دیدیم که «مالک» شخصیتی ترسو دارد و سلطه «سمیرا» میتواند کارساز باشد. در فصل سوم، پس از سختیهایی که «مالک» از سر گذراند، روحیه او تغییر کرده و شجاعتر شده بود، اما باز هم «مالک» به هوش و نفوذ «سمیرا» نیاز دارد، بنابراین وقتی این دو شخصیت با یکدیگر متحد میشوند، نقشه انتقام و تصاحب قدرت و ثروت، به خوبی پیش میرود و پیروزی نزدیک میشود. قرار گرفتن «مالک» بر سر دو راهی همدستی با «سمیرا» برای حذف «سیما» یا نجات «سیما» و مقابله با «سمیرا» نیز مخاطبان را کنجکاو کرده است.
فصل چهارم در راه است
«زخم کاری 3» هفته آینده با انتشار قسمت 14 به پایان میرسد، اما فصل چهارم نیز در راه است. با غلبه «مالک» به «طلوعی»، از سر راه برداشتن دار و دسته او و احتمالا پیروزی «مالک» پرونده فصل سوم بسته خواهد شد، در این شرایط معلوم نیست فصل چهارم چه حرفی برای گفتن خواهد داشت؟ آیا قرار است شاهد رویارویی «سمیرا» و «سیما» باشیم یا مانند فصل سوم، پای شخصیتهای جدید برای ادامهدار شدن جن ثروت و قدرت به قصه باز میشود؟ فعلا با توجه به کیفیت فصل دوم و سوم، نمیتوان با قطعیت درباره موفقیت «زخم کاری 4» صحبت کرد و اما و اگرهای فراوانی درباره آن وجود دارد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
صادق غفوریان-رهبر انقلاب در نخستین دیدار با اعضای هیئت دولت جدید در میان تمامی مواردی که بیان کردند، درباره موضوع «جمعیت»، به طور مشخص از وزیر بهداشت خواستند، اقدامات ویژه ای را در دستور کار بگذارد: «من از آقای دکتر ظفرقندی میخواهم شخصاً موضوع جوانی جمعیت و برطرف کردن موانع آن را به طور جدی پیگیری کنند.»
وعده وزیرچه بود؟
حالا محمدرضاظفرقندی وزیر بهداشت در اولین برنامه های خود در این زمینه ضمن نشست با رئیس فراکسیون جوانی جمعیت مجلس، وعده مهم و بزرگی داده و تاکید کرده که وزارتخانه او درباره جوانی جمعیت، دستاوردهای قابل قبولی خواهد داشت: «با توجه به نگاه مثبت رئیس جمهور به حوزه سلامت و همچنین موضوع راهبردی جوانی جمعیت می توانیم در این حوزه دستاوردهای روشن و قابل قبولی را رقم بزنیم.»
ظفرقندی همچنین اعلام کرده در همین مدت کوتاه وزارت، چند جلسه با موضوع جمعیت برگزار کرده و ضمن اشاره به مشکلات پیری زودهنگام جمعیت کشور و ضرورت پویایی و انعطاف سیاستها متناسب با نیازهای کشور، بر جدیت وزارت بهداشت در اجرایی کردن سیاست های جمعیتی تاکید کرد. او گفت: «تاکنون چندین جلسه با موضوع جوانی جمعیت و حمایت از خانواده برگزار و نظرات حوزه های مختلف علمی و کارشناسی بررسی شده و وظایف و ماموریت های تخصصی به آن ها محول شده است و به زودی قدمهای موثرتری را در این حوزه برخواهیم داشت.»
مجلس: ما پای کار هستیم
این را هم خوب است بدانیم که در دیدار فراکسیون جوانی جمعیت مجلس با وزیر بهداشت، اعضای این فراکسیون بر ضرورت تعامل و همکاری با دولت درباره بهبود وضعیت جمعیتی کشور تاکید و اعلام کردند که مجلس در این خصوص پای کار است.
نگرانی از این آمارهای کاهشی
بررسی آمارهای رسمی نشان می دهد، با وجود تصویب قانون جوانی جمعیت که البته می توان آن را قانونی خوب با اجرای بد و ناقص نامید،شرایط جمعیتی بهبود نیافته است. به طور مشخص گفته می شود، فقط تعداد تولدهای فصل بهار 1403 در مقایسه با بهار 1402 با 5.5درصد کاهش همراه شده است. ضمن این که تعداد ازدواج ها نیز در همین فصل نسبت به سال قبل 1.5 درصد کمتر ثبت شده و با تاسف نیز باید عنوان کرد که تعداد طلاق ها با 42 هزار مورد افزایش، 11 درصد در مقایسه با 1402 بیشتر بوده است.
علاوه بر این ارقام اگر کمی به عقب تر نیز برگردیم، کم و بیش با همین گونه شرایط مواجه می شویم. بررسی اعداد و ارقام و ارزیابی مرکز آمار ایران از شاخص های جمعیتی کشور که ایرنا آن را منتشر کرده، از کاهش 16هزار و700 تولد طی دو فصل زمستان 1401 و بهار 1402 خبر می دهد: «در فصل بهار ۱۴۰۲ تعداد ولادت های ثبت شده به ۲۵۲ هزار و ۶۵۱ نفر رسید که در مقایسه با فصل قبل (زمستان ۱۴۰۱) ۱۱ هزار و ۷۱۲ نفر و نسبت به فصل مشابه سال قبل (بهار ۱۴۰۱) چهار هزار و ۹۹۸ نفر کاهش یافته است.»
این سیر نزولی!
مرکز آمار در ارزیابی خود به روند کاهش فرزندآوری نسبت به 6 سال قبل هم اشاره کرده است: «ولادت های ثبت شده همچنان سیر نزولی خود را در بهار گذشته حفظ کرده است؛ آمار ولادت ها در کشور در سال ۱۳۹۶ برابر با یک میلیون و ۴۸۷ هزار و ۹۲۳ نفر بود که این شاخص در سال گذشته به یک میلیون و ۷۵ هزار و ۳۳۱ نفر رسید؛ این الگوی کاهشی فرزندآوری در هر دو مناطق شهری و روستایی تکرار شده است.»
پیش بینی مرکز پژوهش ها
طبیعتا سوی مقابل کاهش فرزندآوری، افزایش کهن سالی به ویژه در سال های آینده است؛ مسئله ای که مرکز پژوهش های مجلس درگزارشی درباره آن هشدار داده است. این مرکز وضعیت بحرانی سالمندی در ایران را بررسی کرده و آورده که سرشماریها در سالهای اخیر نشان میدهد جمعیت سالمند ایران در حال افزایش است. تعداد سالمندان در چهار دهه گذشته از 5 به ۱۰ درصد افزایش یافته است و پیشبینی میشود که این رقم در سال ۱۴۲۰ به ۲۰ درصد و تا سال ۱۴۳۰ به ۳۰ میلیون نفر برسد.
قانون جوانی جمعیت باید کارآمد شود
ما پیشتر در گزارش های متعدد به احتمال ناکارآمدی قانون جوانی جمعیت به دلیل «سنگ بزرگ نشانه نزدن است» اشاره کرده ایم. شاهد مثال ما، برخی از این گفته هاست:
سارا فلاحی نماینده مجلس: امروز اگر در جاهایی می بینیم، قانون جوانی جمعیت دچار سختی در اجراست، دلیلش وجود ابهامات و نبود شفافیت کافی در آن است. ما امیدوار هستیم در این قانون اصلاحاتی صورت گیرد تا موانع اجرایی شدن کامل آن برطرف شود. ما نمی توانیم بار سنگینی را روی دوش دولت قرار دهیم و مدام هم از او بپرسیم چرا این بار را به دوش نمی کشی؟
حسین مروتی، دبیر کارگروه تخصصی ستاد ملی جمعیت: قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، قانون جامعی است که با 73 ماده و بیش از 200 حکم، ابعاد اقتصادی و ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سلامت و بهداشت در حوزه جمعیت را به خوبی لحاظ کرده است،اما با توجه به ابعاد وسیعی که در خود دارد، اجرای کامل آن مشمول زمان می شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.