فرمول خاصیت زدایی از مناظرات انتخاباتی!
کارشناس رسانه و منتقد سینما در گفتوگو با خراسان، از نقطه ضعفها در ساختار مناظرهها، طراحی سوالات و میزان اختیار عمل مجری میگوید
مائده کاشیان - مهمترین تبلیغات نامزدهای ریاست جمهوری که عده زیادی از مردم نسبت به آن کنجکاو و حساس هستند مناظره است، بنابراین تلویزیون هم روی آن حساب ویژهای باز میکند. امسال به دلیل زمان کم و فشرده برای تبلیغات، تعداد مناظرهها بیشتر شد و شاهد پنج مناظره خواهیم بود. تا به حال سه مناظره با حضور شش نامزد انتخابات ریاست جمهوری روی آنتن رفته و امشب و فردا ظهر نیز دو قسمت پایانی پخش میشود. با توجه به سه مناظره قبلی، بحثهای چندان داغ و چالشبرانگیزی میان نامزدها شکل نگرفت و میزگردهای نامزدها بیشتر در مرکز توجهات قرار گرفتند و سروصدا به پا کردند. با ساختار فعلی مناظره بعید است در دو قسمت پایانی شاهد اتفاقات تازه و متفاوتی باشیم.
پیشتر در گفتوگو با حسین سلطانمحمدی کارشناس رسانه و منتقد سینما، ایرادهای مناظرات در دورههای قبل را بررسی کردیم و اکنون به بهانه پخش مناظرهها، در گفتوگو با این کارشناس به کیفیت و ساختار مناظرهها پرداختیم.
نیاز به سوالات متنوعتر و جزئیتر
حسین سلطانمحمدی درباره کیفیت سوالاتی که در مناظرهها مطرح شده است، میگوید: «تلاش شده است پرسشها ترکیبی از سوالات مردم عادی، متخصص و کارشناس باشد، اما باز هم سوالات متخصص و کارشناس میتوانست متنوعتر و پختهتر باشد. مثلا امروز خبر منتشر شد که آقای پزشکیان با مجمع کارآفرینان نشستی داشته، بحث کارآفرینی خیلی در مناظرهها مطرح نشد. مباحث بیشتر کشیده شد به سمت تقابلهای دو یا سه نفره البته خیلی کوتاه. این اتفاق باعث میشود در فضای مجازی به سمت حاشیهها بروند. مثلا دیدید که تا 24 ساعت کلمه «شهید روحانی» را سوژه کردند، خب این یک چرخش زبانی بود و اصلا بحث اصلی گم شد! یا آقای زاکانی گفت «رایگان کردن بانوان باردار»، خب مشخص است بحث او رایگان کردن «درمان» و «رسیدگی» به آنها بود، اما تا ساعاتی لقلقه زبان عدهای شد که میخواستند بحثهای عادی را منحرف کنند.» او ادامه میدهد: «مباحث مختلفی قابلیت پرسش و بحث داشت، اما متاسفانه مدام به سمت مباحث کلان رفتیم و نمودار میآوریم که بگوییم بالا رفتیم، پایین آمدیم! اینها برای مردم عادی ملموس نیست. وقتی اسامی نامزدها اعلام شد، تکلیف جامعه نخبگان و من نوعی که دست اندرکار رسانه هستم، مشخص بوده است، چون جهتگیری فکریام تعریف شده است و اصطلاحا جزو آرای خاکستری و مرددین نیستم، باید برای مرددین تکلیف مشخص کنید.»
بیان نامفهوم موضوعات برای مردم
این کارشناس رسانه از کلی بودن سوالات و نامفهوم بودن بعضی موضوعات برای عامه مردم به عنوان یکی از ایرادهای این دوره از مناظرات نیز یاد میکند و توضیح میدهد: «مباحثی که در مناظرات مطرح میشود، عناوین کلی مانند جوانان، اشتغال، سلامت، آموزش، اینترنت و امثالهم است و اینبار هم همین اتفاق افتاده، بحثهای کلی پیگیری شده و همین باعث میشود شاهد اتفاق متفاوتی نباشیم. در بحثهای تک نفره دیدیم که گاهی مثالهایی مانند فلان موضوع درباره بعضی روزنامهنگاران زندانی یا درباره استادان دانشگاهها مطرح شده، این طور موضوعات استثناهایی هستند که کمی به فعال کردن ذهنهای فعالان فضای مجازی کمک میکنند، اما برای من نوعی و فرد عادی که دارم مناظرات را در خانه پای تلویزیون میبینم، مفهوم نیست که حسین سلطانمحمدی به عنوان روزنامهنگار چه کرده که به زندان افتاده است؟ یک نفر است در 85 میلیون نفر. من سلطانمحمدی خیلی هم ایجادکننده جریان نیستم که مثلا وقتی زندانی میشوم جریانسازیام را برطرف کنم. اینها برای مردم عادی مفهوم نیست.»
صحبتهای ناملموس نامزدها
سلطانمحمدی همچنین درباره ناملموس بودن بعضی صحبتهای نامزدها میگوید: «مباحثی که تا به حال در مناظرات شش نفره مطرح شده، برای مردم ملموس نبوده است. مثلا معنی «اعتبار طلا» هنوز برای مردم ملموس نیست، اما این که کارت اعتباری میدهم، اول 20 میلیون بعد 40 و 60 میلیون، این برای مردم عادی ملموس است که یعنی چطور این ارقام را میگیریم. درست مانند همان چیزی که به ظاهر پیشینه آقای احمدینژاد مطرح میکند. پس ذهن طرفدارانشان این است که ایشان میآید و پول پخش میکند! طی این سالها کسی برای توده مردم تفسیر نکرده که مجلس به دلایلی قدم به قدم نوعی قفل گذاشته روی یارانهها و پرداختهای نقدی عظیم مردم که چگونه تداوم پیدا کند و این تداوم روبه کاهش است، به صورت دیگری دارد توزیع میشود تا این که رقم ملموسی مطرح شود، یعنی پول به کارتشان واریز شود، قسط بدهند و خرید کنند، در صورتی که نیت اولیه توزیع یارانه مفاهیم دیگری را در خودش مستتر داشت. مباحثی که تا الان دیدیم مباحث به صورت عام است.»
فاصله زیاد ذهنیت نخبگانی و واقعیت اجتماعی
این کارشناس رسانه و منتقد سینما در پاسخ به سوالی درباره این که ایراد ناملموس بودن مباحث و کلی بودن صحبتها، مربوط به سوالاتی است که طراحی شده یا پاسخهای نامزدها، میگوید: «مشکل فاصله افتادن میان ذهنیت نخبگانی و واقعیت اجتماعی است. نخبگان فکر میکنند موضوعات کلان همین پرسشهایی است که طرح میشود، اما در واقعیت اجتماع دنیا طور دیگری است. من این موضوع را که مردم با مشکل گرانی مواجه هستند، از واقعیت اجتماعی میگیرم، اما در دنیای نخبگان برایشان ملموس نیست. من در واقعیت اجتماعی میگویم وقتی تو وزیری، نمایندهای، رئیس مجلسی، شهرداری و... باور نمیکنم یکی دو میلیون در حساب بانکیات باشد که اگر این طور است پس تو چه رئیسی هستی که نتوانستی وضعیت اقتصادیات را تنظیم و بهتر کنی؟» سلطانمحمدی ادامه میدهد: «فاصله بین ذهنیت نخبگان و واقعیت اجتماعی باعث میشود پرسشها طوری مطرح شود که حتی بعضا خود نخبگان را هم راضی نمیکند، چون خودشان هم میدانند پرسشها و پاسخها چیست. در کشور ما که نظام قدرت سیاسی چندوجهی است، کسی که میآید روی کار باید یک هماهنگی میان همه اینها ایجاد کند. »
طراحی مناظرات بدون فرصت کشمکش
حسین سلطانمحمدی به این سوال که چرا در مناظرات چالش و مباحثههایی که باعث ایجاد موج و هیجان شود شکل نمیگیرد، این طور پاسخ میدهد: «علت این اتفاق طراحی مناظرههاست. آنچه چالش ایجاد میکرد حضور دو به دو نامزدها بود. به دلیل واهمهای که از وضعیت سال 88 در ذهنها مانده، در دورههای اخیر همه نامزدها آمدهاند دور هم مینشینند و اصلا فرصت این کشمکشها پیش نمیآید. مثلا آقای زاکانی تلاش میکند درگیری کلامی ایجاد کند، اما حریفان پاسخ نمیدهند، هم آقای پورمحمدی پاسخ مستقیم نمیدهد و از زیر آن در میرود، هم آقای پزشکیان خیلی نرم نشنیده میگیرد و به صورت کوتاه در حد یکی دو جمله پاسخ میدهد. در وضعیتی که شش نامزد حضور دارند، فرصت کشمکش به وجود نمیآید، چون تا کشمکش ایجاد میشود یا مدل میزگرد فرهنگی میکروفنها را قطع میکنند یا مدل میزگرد سیاسی میکروفن آقای فواد ایزدی را قطع میکنند یا مانند مناظرهها میگویند زمانتان تمام شد!»
مجری بدون اجازه ایجاد چالش
این کارشناس رسانه همچنین درباره ارزیابی عملکرد مهدی خسروی به عنوان مجری مناظرهها و اختیار عمل او برای ایجاد چالش میگوید: «مجری نمیتواند چالش ایجاد کند چون او پرسشها را طرح نکرده. سوالها از قبل ضبط شده و رسما هم میگویند سوالات را در اختیار نامزدها گذاشتیم، پس معنیاش این است که پرسش ناگهانی نمیتواند مطرح شود. برخلاف میزگردهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که ناگهان کارشناس طعنه میزد، اما در این مناظرات شش نفره پاسخگو میداند پرسشها چیست، از قبل صحبتها را آماده کرده، نمودار و تشکیلاتش را هم با خود آورده، دو دوتا چهارتا کرده و یادداشتهایش را هم نوشته است. آقای خسروی در این چارچوب از پیش تعیینشده و در یک مصاحبه بسته، نمیتواند کاری کند و فقط زمان را اعلام میکند. مجری اجازه ایجاد چالش ندارد، حتی در میزگردهای سیاسی و فرهنگی، مجری آن وسط نشسته و فقط سر میچرخاند و نوبت نامزدها را اعلام میکند.»
دکور تاریک مناظره
حسین سلطانمحمدی در پایان با انتقاد از دکور مناظرهها میگوید: «ای کاش دکور روشن میبود، خیلی تاریک است و خوب نیست. اگر دکور روشن بود، به چشم آرامش میداد و دیگر هم مجبور نمیشدند در پسزمینه تصاویر عبور ماشین ها از خیابان را نشان بدهند، نقطه ای رد میشود و حواس مخاطب را پرت میکند.»