آمریکا در پی شرق زدایی از آسیای مرکزی
اولین نشست سران کشورهای آسیای مرکزی و آمریکا به تازگی در مقر سازمان ملل در نیویورک برگزار شد
اهمیت آسیای مرکزی برای واشنگتن چیست؟

گروه بین الملل-با شروع جنگ اوکراین که تغییرات زیادی را در عرصه ژئوپلیتیک جهانی ایجاد کرد، منطقه آسیای مرکزی اهمیتی بیش از پیش در «بازی بزرگ» بین قدرت ها یافته است. آمریکا از جمله قدرتهایی است که روی آسیای مرکزی دست گذاشته است تا با تقویت روابط با کشورهای این منطقه، فشار علیه رقبای جهانی خود را افزایش دهد.به همین منظور، هفته گذشته جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای اولین بار با سران ۵ کشور آسیای مرکزی در قالبC5+1 دیدار کرد. این نشست مهم در حاشیه برگزاری مجمع عمومی سالانه سازمان ملل در نیویورک برگزار شد. در متن دعوت نامه بایدن به سران آسیای مرکزی آمده است:«امیدوارم که در ۱۹ یا ۲۰ سپتامبر بتوانید در یک نشست رسمی در قالب C5+1 به من بپیوندید تا درباره چگونگی پیشبرد بیشتر اهداف مشترکمان در زمینه امنیت، اقتصاد و محیط زیست بحث کنیم».پیش از برگزاری نشست، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید گفته بود که در این نشست تعدادی از موضوعات از امنیت منطقه گرفته تا تجارت و اتصال، تغییرات آب و هوا و اصلاحات جاری برای بهبود حکومت و تقویت حاکمیت قانون مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.C5+1 یک ساختار دیپلماتیک منطقه ای برای مقامات ایالات متحده و دولت های قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان است. از سال ۲۰۱۵، ساختارC5+1 گفت وگوها و همکاری وزیران خارجه ایالات متحده و آسیای مرکزی، از جمله نشستهای کارشناسان و کارگروه های موضوعی را گسترش داده است. گروههای کاریC5+1 با مسائل اقتصادی، انرژی و محیط زیست و امنیت سروکار دارند. این اولین بار است که سران دو طرف درباره موضوعات مختلف دوجانبه و منطقهای با یکدیگر گفت وگو میکنند و نشان میدهد که دولت آمریکا قصد دارد جای پای خود را در آسیای مرکزی محکم کند.
اهمیت آسیای مرکزی برای آمریکا
آسیای مرکزی از دیرباز برای همه بازیگران ژئوپلیتیک در جهان اهمیت فزایندهای داشته،اما اهمیت آن پس از شروع جنگ اوکراین دوچندان شده است، تا جایی که آمریکا دیگر نمیتواند چشم خود را به روی این منطقه حساس و استراتژیک ببندد. این منطقه از نظر منابع طبیعی و انرژی غنی است و تعداد زیادی راه تجاری را دربر میگیرد که برای قدرت های بزرگ اهمیت بسزایی دارد. افزایش روابط با جمهوریهای آسیای مرکزی و نفوذ در این منطقه استراتژیک یکی از اهداف مهم آمریکا در سه دهه اخیر بوده است، ولی به دلیل حساسیتهای روسیه، مناسبات دوجانبه و چندجانبه در سطح پایینی قرار دارد. اما شروع جنگ اوکراین، شرایط را برای ورود هر چه بیشتر واشنگتن به آسیای مرکزی هموار کرده است. آمریکا از سال گذشته تلاش زیادی کرده تا جمهوریهای این منطقه را با تحریم های غرب علیه مسکو همراه کند، حتی کاخ سفید برای تنوع بخشیدن به روابط تجاری و قطع روابط با روسیه، 25 میلیون دلار کمک بلاعوض را به دولت های منطقه پیشنهاد داد، اما موفقیتی کسب نکرد.همچنین دولت آمریکا این اطمینان را به جمهوریهای آسیای مرکزی داده بود که زیانهای ناشی از تحریم های روسیه به این کشورها را تا حد زیادی جبران خواهد کرد. بنابراین، به گفته کارشناسان، این موضوع بار دیگر در نشست آتی دو طرف مطرح خواهد شد. طی یک سال و نیم گذشته، آسیای مرکزی به طور قابل توجهی جایگاه خود را در اقتصاد جهانی افزایش داده و به دلیل همجواری این کشورها با روسیه، واشنگتن امیدوار است با کمک این منطقه حصار امنیتی علیه روسیه را تنگتر کند. واشنگتن همچنین به دنبال اعمال فشار بر کشورهای آسیای مرکزی و ارعاب آن هاست تا نشان دهد روسیه همان طور که به اوکراین حمله کرد، ممکن است به جمهوریهای آسیای مرکزی نیز حملهور شود تا بدین طریق آن ها را از مدار مسکو دور کند.مسئله دیگر این است که امروزه آسیای مرکزی مهم ترین بخش از کریدور جاده ابریشم جدید چین را تشکیل میدهد که از چین به اروپا متصل خواهد شد. از آن جا که آمریکا قدرت گیری چین و طرح های جهانی آن را تهدید جدی برای هژمونی خود میداند، لذا سعی دارد با نفوذ در آسیای مرکزی، پروژههای رقیب نوظهور خود را مختل کند. زیرا چین و روسیه با بلوک بندیهای جدید در جهان، خود را برای نظم نوین چندقطبی آماده میکنند و این تهدید بزرگی برای منافع غرب به شمار میرود.احداث جاده ابریشم چین، نفوذ این کشور در آسیای مرکزی را افزایش خواهد داد و درهم تنیدگی اقتصاد این کشورها با پکن، در نهایت مانع بزرگی برای ورود آمریکا به منطقه است و مقامات کاخ سفید سعی دارند تا این کشورها را به اردوگاه غرب بکشانند و ضربه بزرگی به منافع روسیه و چین وارد کنند. احداث جاده ابریشم، سبب میشود تا چین نبض تجارت جهانی را در اختیار بگیرد و به قطب اول اقتصاد تبدیل شود، چیزی که واشنگتن به هیچ وجه آن را برنمیتابد. به همین دلیل، آمریکا از طرح های جایگزین مانند کریدور هند تا اروپا حمایت میکند، زیرا موازی با پروژه چین است و مقامات واشنگتن تلاش میکنند تا کشورهای عربی خلیج فارس را در طرح کلان هند گرد آورند و نقشههای چین را برهم بزنند. موضوع افغانستان هم یکی از مواردی است که آمریکا سعی دارد با کمک کشورهای آسیای مرکزی این مشکل را حل کند. با توجه به همسایگی آسیای مرکزی با افغانستان، واشنگتن قصد دارد با حضور قدرتمند خود در این منطقه، تحرکات طالبان را از نزدیک رصد و به عبارتی آسیای مرکزی را به مرکز دیدهبانی خود در منطقه تبدیل کند.هر چند آمریکا مدعی است که قصد دارد با حضور در کشورهایی مانند ازبکستان و تاجیکستان که هم مرز با افغانستان هستند، با تروریسم بینالمللی و قاچاق مواد مخدر مقابله کند، اما در پس این اقدام، اهداف شوم نهفته است. هر چند آمریکایی ها از افغانستان فرار کردهاند، اما میتوانند با حضور قدرتمند در آسیای مرکزی، در صورت لزوم از ناامنی و بیثباتی افغانستان برای ضربه زدن به رقبای روسی و چین بهره بگیرند. زیرا هر چه مرزهای چین و روسیه ناامن باشد، واشنگتن بهتر میتواند برنامههای خود را اجرایی کند. آمریکا تلاش میکند با ایجاد پایگاه نظامی در آسیای مرکزی به ویژه در ازبکستان و تاجیکستان به مرزهای روسیه نزدیک شود و به تدریج روند توسعه شرقی ناتو را به پیش ببرد. همچنان که به تازگی در قفقاز با کمک ارمنستان و برگزاری رزمایش مشترک، برای حضور نظامی در این منطقه خیز برداشته است.آمریکا برای این که بتواند نفوذ خود در آسیای مرکزی را افزایش دهد به مشوقهایی نیاز دارد. آسیای مرکزی به دلیل محصور بودن در خشکی و دسترسی نداشتن به آب های آزاد، از مشکلات اقتصادی رنج میبرد و به سرمایهگذاری های کلانی نیاز دارد تا بتواند بخشی از محذوریت های سرزمینی خود را جبران کند. این نقطه ضعف استراتژیک به واشنگتن این فرصت را میدهد تا با کمک های مالی و سرمایهگذاری در زیرساخت های این کشورها، نیات پنهان خود را عملی کند. فرصت دریافت وامهای کمبهره به ارزش دهها میلیارد دلار برای حفاظت از دریای اورال و ساخت نیروگاههای انرژی خورشیدی و بادی در این منطقه از جمله مواردی است که دولتمردان کاخ سفید آن ها را زیر نظر دارند. شایان ذکر است که واشنگتن طی سالهای گذشته پروژههای توسعهای و اقتصادی را در منطقه به ارزش تقریبی 34 میلیون دلار در حوزههای وابستگی متقابل اقتصادی و محیط زیست اجرا و از تلاشهای این کشورها برای دریافت 50 میلیارد دلار وام حمایت کرده است. از سوی دیگر، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، بانک اروپایی بازسازی و توسعه و بانک اروپایی توسعه آسیایی و بخش خصوصی، آمریکا را تشویق کرد تا بیش از 31 میلیارد دلار در پروژههای تجاری در کشورهای منطقه سرمایه گذاری کند.جمهوریهای آسیای مرکزی هم از زمان استقلال، مترصد فرصتی بودند تا از نفوذ روسیه خارج شوند و روابط خود با غرب را توسعه دهند و این اشتیاق در بین دولت های منطقه، برای واشنگتن یک امتیاز مثبت به حساب میآید تا سطح روابط با این منطقه را افزایش دهد. کشورهای آسیای مرکزی معتقدند دیپلماسی چند وجهی بهترین گزینه است و داشتن روابط دوستانه با همه قدرت های بزرگ منافع آن ها را تامین میکند. این جمهوریها نمیخواهند یک قدرت بزرگ را در مقابل قدرت دیگر دنبال کنند، بلکه میخواهند با هر یک از آن ها متحد شوند، زیرا به آن ها فضای زیادی برای مانور میدهد تا از تسلط و کنترل یک قدرت بر منطقه جلوگیری کنند.درمجموع، میتوان گفت که واشنگتن از جنگ اوکراین برای بازگرداندن نفوذ خود در آسیای مرکزی و تقویت نقش خود به عنوان یک «پلیس» برای محافظت از این منطقه در برابر هرگونه تهدید روسیه و مقابله با نفوذ چین در آن جا سوء استفاده میکند.