
رئیس پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری ۲ مالخر حرفهای و کشف ۳۰ دستگاه تلفن همراه مسروقه خبر داد.
به گزارش خبرگزاری مهر، سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: با اقدامات اطلاعاتی و تحقیقات شبانهروزی کارآگاهان اداره هجدهم پلیس آگاهی فعالیت ۲ مالخر تلفنهمراه در جنوب تهران کشف شد.وی افزود: بررسیهای اولیه کارآگاهان نشان میداد، ۲ مرد جوان تلفنهای مسروقه را از سارقان خریداری و اموال مردم را در مخفیگاه خود نگهداری میکنند.بنابرحساسیت موضوع، کارآگاهان در نخستینگام با بررسیهای تخصصی و اقدامات پلیسی، ابتدا هویت متهمان را شناسایی کردند و متوجه شدند آن ها سابقهدار هستند.رئیس پلیس آگاهی پایتخت گفت: کارآگاهان در گام بعدی با روشهای علمی و اقدامات کارآگاهی مخفیگاه متهمان را در جنوب تهران شناسایی کردند و با هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی راهی مخفیگاه متهمان شدند و آن ها را طی یک عملیات منسجم دستگیر و برای تحقیقات به اداره هجدهم پلیس آگاهی منتقل کردند.سرهنگ کارآگاه ولیپور گودرزی با بیان این که متهمان به جرم مالخری اعتراف کردند، ادامه داد: کارآگاهان در بررسی مخفیگاه مدنظر ۳۰ دستگاه تلفن همراه، لپتاپ، لوازم جانبی موبایل و مقداری پول نقد کشف کردند. با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای کشف جرایم احتمالی و شناسایی سایر شاکیان در اختیار کارآگاهان اداره هجدهم قرار گرفتند.
به گفته این مقام انتظامی تا کنون تعدادی از مال باختگان شناسایی شده اند و اموال کشف شده به مالکان اصلی بازگردانده شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پنجم خرداد گذشته، پسر جوانی به پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه و پلیس را از گم شدن پدر 62 ساله اش مطلع کرد. او گفت: پدرم که عاشق کوهنوردی است روزهای پایانی هفته را به همراه گروهی از دوستانش به کوهنوردی می رود و مدتی را درون چادر در کوه های اطراف مشهد سپری می کند اما او این بار به خانه بازنگشته است و همه ما نگرانیم...
در پی اظهارات این مرد جوان با دستور سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) پرونده ای در دایره فقدانی های پلیس تشکیل شد و ماجرا تحت بررسی قرار گرفت. در همین حال با گزارش مشخصات «ابراهیم – ص» به مراکز انتظامی، مشخص شد که روز سوم خرداد جسد سوخته مردی در منطقه چشمه قُلقلی شهرستان طرقبه شاندیز کشف شده است.
بررسی های هویتی نشان داد که جسد کشف شده پوشش منزل دارد و هیچ گونه لوازم کوهنوردی نیز به همراهش نیست. با وجود این جسد در پزشکی قانونی مورد بررسی های دقیق تر قرار گرفت و خال گوشتی روی کتف چپ وی نمایان شد. در عین حال آزمایش های ژنتیکی برای مشخص شدن هویت واقعی جسد مذکور ادامه یافت.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است، در همین حال خبری با عنوان «کشف جسد سوخته مرد خال گوشتی» در صفحه حوادث روزنامه خراسان به چاپ رسید و تلاش کارآگاهان برای شناسایی جسد وارد مرحله جدیدی شد. در همین حال یکی از بستگان نزدیک مرد گم شده با مراجعه به کارآگاهان اداره جنایی، ادعا کرد که برادر وی در کتف چپ خود خال گوشتی دارد. این موضوع روند تحقیقات را سرعت بخشید و کارآگاهان با دستورهای ویژه قاضی «محمود عارفی راد» کنکاش های نامحسوس را در این باره آغاز کردند چرا که براساس تجربیات قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان، احتمال وقوع جنایت خانوادگی وجود داشت اما تناقض در پوشش جسد سوخته، تحقیقات را به سوی همسر ابراهیم (مقتول) کشاند.
واکاوی های پلیس، بیانگر آن بود که جنایت در منزل مسکونی رخ داده است به همین دلیل تعدادی از دوستان کوهنورد ابراهیم شناسایی شدند اما آن ها با صراحت اعلام کردند که در روزهای منتهی به کشف جسد سوخته، هیچ گونه برنامه کوهنوردی نداشته اند. این سرنخ مهم از کلاف پیچیده این جنایت بیرون کشیده شد و پیگیری آن به همسر مقتول رسید چرا که فرزند وی براساس ادعاهای مادرش از عزیمت او به کوه خبر داده بود.
طولی نکشید که گروهی از افسران کارآزموده با نظارت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی) به ریشه یابی این پرونده جنایی پرداختند و با راهنمایی های قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، همسر 51 ساله مقتول را به پلیس آگاهی احضار کردند. این زن که سعی می کرد خود را عاشق همسرش نشان دهد ناگهان از اختلافات خانوادگی دیرینه خود با ابراهیم پرده برداشت و مدعی شد که شوهرش او را کتک می زد و اذیت می کرد به همین دلیل هم در کشاکش طلاق بودند اما در این میان ابراهیم راضی به طلاق نبود!
بنابر گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با لو رفتن این اختلافات خانوادگی، دیگر همه تحقیقات بر «جنایت خانوادگی» متمرکز شد و دو گروه از کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) بررسی های تخصصی را در حالی ادامه دادند که مقام قضایی در دستورهای محرمانه خود بر نقش افراد دیگری در این پرونده جنایی تاکید داشت چرا که اظهارات همسر مقتول همچنان ضد و نقیض بود و هر بار با انجام رصدهای اطلاعاتی، روزنه ای دیگر از جنایت خانوادگی نمایان می شد. از سوی دیگر تجزیه و تحلیل های کارشناسی و اطلاعاتی پای مرد 55 ساله ای را به این پرونده جنایی باز کرد که سرایدار باغ پدری همسر مقتول بود به همین دلیل ارتباط تلفنی و پیامکی وی با همسر مقتول، در مرحله تحقیق قرار گرفت و قطعات دیگری از این پازل جنایی پیدا شد.«حسن – ج» (مرد 55 ساله) که سرایدار چندین باغ در اطراف بزرگراه آسیایی مشهد – چناران بود، در یک عملیات ضربتی و با صدور دستوری از سوی قاضی «عارفی راد» دستگیر شد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
وی که با مشاهده شواهد و اسناد و مدارک انکارناپذیر، هیچ چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به قتل مرد 62 ساله با همدستی همسر وی اعتراف کرد و گفت: راضیه (همسر مقتول) همواره از اختلافات شدید خانوادگی خود با همسرش سخن می گفت. او مدام گریه می کرد و نزد من اشک می ریخت چرا که مدعی بود شوهرش او را کتک می زند و تفاهم اخلاقی ندارند!
من هم که مردی احساسی و عاطفی هستم دلم به حالش سوخت و تصمیم گرفتم در قتل شوهرش با او همکاری کنم. به همین دلیل در تاریخ 1402.2.28 «راضیه» تعدادی قرص خواب آور به شوهرش خوراند ولی به دلیل جثه ورزشکاری ابراهیم نقشه قتل عملی نشد. این بود که بار دیگر در دوم خرداد این نقشه شوم را تکرار کرد و من شبانه به خانه آن ها در بولوار پیروزی 61 رفتم. آن ها در طبقه همکف سکونت داشتند، وقتی دیدم شوهر او در خواب خروپف می کند، دست هایش را با سیم مفتولی بستم و او را با کیسه زباله خفه کردم، سپس جسد را درون پراید خودم انداختم و در منطقه چشمه قُلقلی با بنزین به آتش کشیدم.
به گزارش روزنامه خراسان، در همین حال همسر 51 ساله مقتول نیز گفت: آن شب حدود ساعت 22:30 بود که تعدادی قرص خواب آور را درون شربت خاکشیر ریختم و لیوان شربت را روی اپن آشپزخانه گذاشتم که همسرم آن را نوشید و به خواب رفت. اگرچه او سند منزل را چندین ماه قبل به نام من ثبت کرده بود تا ماجرای طلاق را فراموش کنم ولی اختلافات خانوادگی ما خیلی شدید بود، به همین دلیل هم تصمیم به قتل او گرفتم. وی در ادامه اعترافاتش افزود: وقتی «حسن – ج» به خانه آمد هنوز همسرم کاملا بیهوش نشده بود و صدای خروپفش به گوش می رسید که بعد هم حسن او را خفه کرد.
براساس این گزارش، تحقیقات بیشتر کارآگاهان درباره زوایای پنهان این پرونده جنایی با دستورهای قاضی ویژه قتل عمد به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) درحالی آغاز شده است که ریشه یابی تخصصی این ماجرا همچنان در دستور کار قرار دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی- عامل قتل مسلحانه در یکی از محله های شهر کرمان در کمتر از ۷۲ساعت از زمان وقوع جرم، گرفتار قانون شد. به گزارش خراسان، رئیس پلیس آگاهی استان کرمان بیان کرد: به دنبال وقوع یک فقره قتل مسلحانه در یکی از خیابان های کرمان بلافاصله کارآگاهان دایره قتل در محل جنایت حضور یافتند و متوجه شدند در پی یک نزاع دسته جمعی یک نفر به سمت افراد حاضر شلیک و گلوله به فردی ۳۸ساله برخورد کرده است .سرهنگ حمیدرضا میرحبیبی ادامه داد: در حالی که فرد مجروح به بیمارستان منتقل شده بود اما بر اثر شدت خونریزی جان خود را از دست داد و این پرونده جنایی شد. وی تصریح کرد: در اولین اقدام یک نفر از افراد حاضر در صحنه جرم شناسایی و دستگیر شد که پس از تحقیقات اولیه هویت قاتل شناسایی و مشخص شد متهم پس از تیراندازی با یک دستگاه خودرو از صحنه جنایت گریخته است که در ادامه با دقت عمل ماموران و انجام اقدامات پلیسی، محل اختفای متهم مدنظر شناسایی شد و این فرد در کمتر از ۷۲ ساعت از زمان وقوع قتل به دام افتاد.این مسئول انتظامی خاطرنشان کرد: در بازرسی از منزل عامل قتل، پنج قبضه اسلحه شکاری کشف شد که متهم به انجام قتل به سبب اختلافات مالی اعتراف کرد و در ادامه با صدور قرار بازداشت موقت روانه زندان شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کرمانی- اعضای یک باند کلاهبرداری که اقدام به فروش خودروهای اجاره ای از تهران در سایر استان های کشور می کردند، به چنگ پلیس کرمان افتادند. به گزارش خراسان، جانشین فرمانده انتظامی استان کرمان اظهارکرد: در پی طرح شکایت های متعدد کلاهبرداری و فروش مال غیر در پلیس آگاهی استان کرمان، موضوع تحت بررسی ماموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری قرار گرفت و مشخص شد متهمان مرتبط در این پرونده ها با هویت های جعلی، خودروهای لوکس را از تهران اجاره و با درج آگهی در سایت های معتبر اقدام به فروش آن ها در استان های جنوبی کشور با جعل سند و قیمت های پایین تر می کنند.سردار عبدالعلی روانبخش ادامه داد: در این زمینه نیروهای پلیس آگاهی با توجه به حساسیت موضوع بااقدامات اطلاعاتی و تحقیقات پلیسی سه ماهه، سرکرده اصلی این باند را شناسایی و دستگیر کردند که این متهم با توجه به اسناد و مدارک موجود به جرم انتسابی و همچنین کلاهبرداری از مردم در قالب پیش فروش ساختمان و اقلام خوراکی با همکاری دیگر همدستانش اقرار کرد.جانشین فرمانده انتظامی استان کرمان خاطرنشان کرد: در ادامه نیز با اشراف اطلاعاتی پلیس، پنج همدست این متهم که در زمینه جعل اسناد هویتی و مالکیتی، جعل عنوان و ثبت شرکت های کاغذی فعالیت داشتند، در استان های فارس، تهران و کرمان شناسایی و دستگیر شدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بعد از آن که همسرم با شکایت من به پرداخت نفقه محکوم شد دیگر نتوانستیم زندگی آرامی داشته باشیم، لجبازی های او برای شکنجه های روحی من و فرزندانمان به جایی رسید که زندگی برایمان زجرآور شد و ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این ها بخشی از اظهارات زن 49 ساله ای است که برای شکایت از رفتارهای نامتعارف شوهرش وارد مرکز انتظامی شده بود. این زن که مدعی بود هرکدام از اعضای خانواده یک آب پاش برای خنک کردن خودشان دارند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: همسرم کارمند بازنشسته یکی از ادارات دولتی است اما اختلافات شدید ما از حدود 3 سال قبل، زمانی آغاز شد که او بعد از بازنشستگی دیگر در پرداخت هزینه ها و مخارج زندگی سخت گیری می کرد و به همین دلیل زندگی ما دچار مشکل شده بود. وقتی مشاجره ها و گفت وگوهای ما به نتیجه نرسید به ناچار از او شکایت کردم و همسرم به پرداخت ماهانه یک میلیون و 600 هزار تومان نفقه محکوم شد ولی متاسفانه از آن روز به بعد اوضاع زندگی ما بدتر شد تا حدی که شوهرم به خاطر لجبازی دیگر همان اندک مخارج را هم نمی داد و به طور کلی پرداخت های زندگی را به همان مبلغ قانونی موکول کرد. حالا دیگر مواد غذایی در یخچال نبود و حتی سفره مان خالی از نان شده بود چرا که این مبلغ به هیچ وجه کفاف زندگی من و فرزندانم را نمی داد و ما مدام در حالی نان و بادمجان سرخ کرده می خوردیم که شوهرم برای خودش از رستوران غذا سفارش می داد و چلوخورشت و کباب برگ مصرف می کرد. فرزندانم چشم به غذای پدرشان می دوختند و با بغض و اشک، نان خالی می خوردند. او حتی به این مورد هم بسنده نکرد و برای کاهش هزینه های گاز و آب و برق ، آبگرمکن را خاموش می کرد و فقط هفته ای یک بار اجازه استحمام می داد. به همین دلیل من و فرزندانم به بهانه استحمام به خانه خواهرم می رفتیم و او هم که از وضعیت زندگی ما خبر داشت یک وعده غذای گوشتی تهیه می کرد تا به این طریق به ما محبت کند. حتی برخی مواقع به خانه مادرم در شهرستان می رفتیم تا این زندگی زجرآور را تجربه نکنیم ولی باز هم همسرم دست بردار نبود. او در فصل زمستان هم شوفاژ و بخاری را خاموش می کرد و من برای گرم کردن منزل از منقل برقی به صورت کرسی استفاده می کردم که یک روز جعبه پلاستیکی روی منقل آتش گرفت و خانه ام دچار آتش سوزی شد که با حضور سریع همسایگان به خیر گذشت و کسی آسیب ندید. الان هم که روزهای داغ تابستان را می گذرانیم او کولر را خاموش می کند و من مجبور شده ام تا برای هرکدام از فرزندانم یک آب پاش بخرم تا خودشان را خنک کنند. این درحالی است که یکی از دخترانم در دانشگاه تحصیل می کند و پسر دیگرم در مقطع دبیرستان درس می خواند و من با آن که قبلا با کارکردن در یک کارگاه هزینه های تحصیل آنان را می پرداختم ولی اکنون دیگر توان کارکردن ندارم و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در پی شکایت این زن 49 ساله، همسر وی نیز به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری دعوت شد و دلیل رفتارهایش را تمکین نکردن همسرش دانست و گفت: همسر و فرزندانم بدون اجازه من بیرون می روند و همسرم برای مدتی منزل را ترک می کند و به شهرستان یا منزل بستگانش می رود که من این گونه رفتارها را نمی پسندم و ...
بنابراین گزارش، به دستور سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد مشهد) واکاوی روان شناختی و بررسی های کارشناسی این ماجرا توسط مشاوران زبده در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد تا این زوج میان سال به زندگی شیرین گذشته خود بازگردند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
