


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- باند 4 نفره دستبرد به دام های منازل روستایی در حالی با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد متلاشی شد که یکی از مدال آوران ورزش حرفه ای نیز از اعضای باند سارقان احشام است.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماجرای سرقت گوسفندان از روستاهای شرق مشهد هنگامی پلیس را به تکاپو انداخت که دستبرد به دام های منازل روستایی روند صعودی به خود گرفت و پرونده های متعددی از اواخر سال گذشته در مراکز انتظامی شکل گرفت. بنابراین فرمانی ویژه از سوی سرهنگ احمد نگهبان (فرمانده انتظامی مشهد) موجب شد تا رسیدگی تخصصی به پرونده سرقت های احشام به پلیس آگاهی سپرده شود.
به همین دلیل گروهی از کارآگاهان زیر نظر مستقیم سرهنگ مصطفی صادقی (رئیس پلیس آگاهی مشهد) وارد عمل شدند و کنکاش های میدانی خود را با بازدید از محل های سرقت آغاز کردند. بررسی های مقدماتی بیانگر آن بود که سارقان بدون تخریب قفل یا در منازل روستایی به «گاش ها» (طویله) دستبرد زده اند. اگرچه در فرضیه های ابتدایی، سرقت توسط افراد آشنا مورد توجه پلیس قرار گرفت اما آثار خراشیدگی و ریزش اندک دیوارهای خاکی و سیمانی نشان داد که دزدان حرفه ای وارد گاش نشده اند بلکه با استفاده از یک رشته طناب به سرقت گوسفندان از روی دیوار اقدام کرده اند و سپس آن ها را با یک دستگاه خودروی سواری انتقال داده اند چرا که آثاری از لاستیک خودرو نیز در محل وجود داشت. گزارش روزنامه خراسان حاکی است: در حالی که تحقیقات کارآگاهان برای شناسایی دزدان وارد مرحله جدیدی شده بود، اواسط فروردین امسال سرقت مشابه دیگری در یکی از روستاهای شرق مشهد رخ داد که همه صحنه های دستبرد به طور کامل توسط دوربین مدار بسته ثبت و ضبط شده بود. صبح روز بعد مال باخته با ارائه فیلم دوربین مدار بسته به کارآگاهان، یکی از سارقان را نیز به راحتی شناسایی کرد و مدعی شد سارق یکی از جوانان همان روستا به نام «هادی- چ» است.
با این سرنخ مهم، بی درنگ کارآگاهان مراتب را به قاضی حسنی (بازپرس شعبه 404 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) اطلاع دادند و با کسب مجوزهای قضایی، عملیات دستگیری وی را آغاز کردند اما مال باخته قبل از اقدام عملیاتی پلیس و برای جبران خسارت ، موضوع را به متهم تحت تعقیب خبر داد و بدین ترتیب این جوان 25 ساله فراری شد. از سوی دیگر ردزنی های اطلاعاتی برای شناسایی مخفیگاه وی ادامه داشت تا این که مشخص شد او به عنوان نگهبان در یکی از مراکز صنعتی مشهد مشغول کار شده است. این بار کارآگاهان در یک عملیات نامحسوس و ضربتی وارد عمل شدند و متهم 25 ساله را به دام انداختند. همزمان با انتقال وی به مقر انتظامی، تحقیقات و بازجویی در حالی آغاز شد که حدود 14 تن از مال باختگان از وی شکایت کردند.
بنابر گزارش روزنامه خراسان، متهم یاد شده در بازجویی های فنی، ضمن اعتراف به سرقت از گاش های روستایی، 3 همدست دیگر خود را نیز به پلیس لو داد و گفت: سرقت گوسفندان را با 3 عضو دیگر باند که همگی از اهالی یک روستا هستند با استفاده از خودروی پژو 405 انجام داده اند و احشام سرقتی را به مالخری در اطراف شهرک شهید باهنر فروخته اند!
در پی اعترافات این متهم 25 ساله، بلافاصله کارآگاهان به منظور دستگیری عضو دیگر باند وارد یک منزل روستایی شدند اما پدر متهم ادعا کرد پسرش مشغول کار در زمین های کشاورزی است و در منزل حضور ندارد! در همین حال کارآگاهان که از اوضاع و احوال منزل، احتمال می دادند متهم در منزل مخفی شده باشد با ترفندی پلیسی از خانه خارج شدند و چنین وانمود کردند که عازم زمین های کشاورزی هستند ولی هنوز از حیاط خارج نشده بودند که دوباره افسر پرونده به بهانه فراموش کردن سوییچ های خودرو به منزل روستایی بازگشت و با متهم تحت تعقیب روبه رو شد که روی مبل نشسته بود اما او خود را با نام جعلی دیگری معرفی کرد و در پاسخ کارآگاه گفت: زوج حاضر در منزل نیز دایی و زن دایی او هستند با وجود این ناگهان «هادی- چ» (عضو دستگیر شده باند) را در کنار پلیس دید که هویت واقعی او را همان «هادی- ع» (متهم تحت تعقیب) می دانست. این متهم 26 ساله که خود را صاحب نام در یکی از رشته های ورزشی نیز معرفی می کرد به پلیس آگاهی منتقل شد و سپس کارآگاهان به سراغ «محمدعلی – س» (عضو دیگر باند) رفتند و او را هنگام خواب در منزل روستایی در حالی دستگیر کردند که مدعی بود مدال های قهرمانی کشوری و حتی مقام سوم آسیایی در یکی از رشته های ورزش حرفه ای را بر گردن آویخته است.
این متهم نیز در بازجویی ها اعتراف کرد فقط در یکی از سرقت ها به همراه اعضای باند بوده و تنها به خاطر رودربایستی با دوستانش در سرقت احشام آن ها را همراهی کرده است.
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، طولی نکشید که کارآگاهان با دستورات مقام قضایی «ابراهیم – ع» (یکی دیگر از اعضای باند سرقت) را هم دستگیر کردند و به دنبال مالخری رفتند که گوسفندان سرقتی را از آن ها می خرید. این مالخر جوان که شبانه در منزل مسکونی اش به چنگ کارآگاهان افتاده بود، در حالی مورد بازجویی قرار گرفت که یکی از مال باختگان دو راس گوسفند سرقتی خود را در میان گله گوسفندان وی شناسایی کرد. این مالخر احشام، به کارآگاهان گفت: من از سرقتی بودن گوسفندان اطلاعی نداشتم چرا که به صورت شبانه روزی کار می کنم و گوسفندان زیادی را خریده ام.
در همین حال «هادی- چ» (سارق) مدعی شد گوسفندان سرقتی را به مبالغی بسیار اندک به وی می فروختند! و گوسفندان را نیز در ساعات بامدادی به وی تحویل می دادند!
بنابراین گزارش، با متلاشی شدن این باند سرقت، اعضای آن با دستور قضایی و با سپردن وثیقه های قانونی تا هنگام تکمیل تحقیقات آزاد شدند اما در همین زمان یکی از اهالی روستاهای شرق مشهد از دستبرد به کندوهای عسل خود خبر داد و مدعی شد که سارقان را شناسایی کرده است. او گفت: از طریق ریش سفیدان محلی با جوانی به نام « ع- ز» صحبت کردیم که او ضمن اقرار به سرقت مذکور، همدست خود را نیز «هادی – ع» معرفی کرد که در پرونده سرقت احشام دستگیر شده بود. هنوز بررسی های کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد در این باره ادامه داشت که زوج کهن سالی نیز با مراجعه به پلیس ادعا کردند دام های آنان در زمین های کشاورزی سرقت شده است و سارقان با استفاده از خودروی پژو 405 گوسفندان سرقتی را انتقال داده اند.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، با توجه به گسترش دامنه سرقت های مذکور در روستاهای شرق مشهد، تلاش کارآگاهان با دستورات تخصصی سرهنگ نگهبان و هماهنگی های قضایی برای ریشه یابی پرونده های یاد شده در حالی ادامه دارد که بررسی های پلیس نشان داد هیچ کدام از اعضای این باند که در یکی از سرقت های خود، سگ مال باخته را با گوشت سمی مسموم کرده اند و سپس همه احشام را به سرقت برده اند، معتاد نیستند و با خودرویی که متعلق به پدر یکی از متهمان است گوسفندان سرقتی را انتقال می دادند.
همچنین ادامه تحقیقات بیانگر آن بود که سارقان مذکور بیشتر سرقت های خود را در محدوده جاده سرخس، جاده میامی و روستاهای آبروان، اره و آبمال انجام می دادند و در ساعات پایانی شب به گاش ها دستبرد می زدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

منتشر شدن تصاویر و ویدئویی از یک جشن ختنه سوران در شبکههای اجتماعی، بازخوردهای زیادی را در پی داشت. هزینههای زیاد این جشن فوق لاکچری که با حضور بادیگارد و تشریفات زیاد روی کشتی برگزار شده بود، صحنههای جدیدی از نمایش ثروت را نشان داد. اکنون سوال این است که از منظر روانشناسی، این حجم از تلاش برای لاکچریبازی از کجا نشئت میگیرد، چه آسیبهایی دارد و چرا اشتباه است؟
نمایش ثروت برای خرید احترام
درباره پدیده لاکچری بازی، چند نکته وجود دارد.این پدیده می تواند علتهای مختلف داشته باشد. اولین علت آن، پدیده نوکیسگی است. فرد نوکیسه، متعلق به طبقه فرهنگی خاصی است، اما میزان ثروت و درآمدش یک شبه افزایش یافته و وارد طبقه دیگری از لحاظ مالی شده است،اما این تغییر چون یک شبه اتفاق افتاده، جنبههای روحی و روانی و فرهنگی تغییری نکرده است. اکنون برای جدا کردن خود از طبقه متوسط و جا کردن خود در طبقه ثروتمند، مجبور به نمایش ثروت میشود؛ چون در طبقه ثروتمند دارای جایگاه و احترام نیست. معمولا افراد طبقه ثروتمند یا تحصیلات بالا دارند یا پیشینه خانوادگی از ثروت و ثروت چیز جدیدی برای شان نیست که بخواهند آن را نمایش دهند.پس این قشر را که با دلالی یا تغییرات ناگهانی اقتصادی پولدار شده اند،از خود حساب نمیکنند، بنابراین باید با نمایش ثروت برای خود احترام بخرند.
تشنه دیده شدن حتی با توجه منفی
عامل دیگر طیف اختلالات نمایشی است. برخی افراد دوست دارند مرکز توجه باشند و به هر قیمتی دیده شوند. یکی هنری دارد، بازیگر است، خواننده است و ... کسی که علم یا هنر خاصی ندارد، اما تشنه شهرت و دیده شدن است، مجبور است دست به هر کاری بزند. برای این طیف حتی توجه منفی و انتقاد هم خوشایند است؛ یعنی با نکوهش و ایراد گرفتن باز هم حس مهم بودن و دیده شدن در آنها ارضا می شود. علت این طیف اختلالات، نادیده گرفته شدن در کودکی است. کودک نیاز دارد، حس کند برای والدین خود خاص و تک است، اگر به علت تعداد زیاد فرزندان یا بی توجهی والدین این حس ارضا نشود، با روی آوردن به کارهای نمایشی توجه لازم را کسب میکند؛ یکی در مدرسه شلوغ میکند تا والدین را بخواهند، یکی با پوشیدن لباسهای عجیب و ادا و اطوار، یکی با خواندن شعر نامناسب و ... . در نتیجه این فرد تشنه دیدهشدن میشود. امروز هم فضای مجازی یک راه راحت برای دیده شدن در اختیار همه قرار داده است. پس پدیده افراد مشهور بیهنر شکل گرفته است، افرادی که صرفا با جنجال کسب توجه و سپس درآمد میکنند.
لاکچریبازی برای ایجاد حس متفاوت بودن
نکته آخر، مربوط به اوضاع اقتصادی کشورمان است. زمانی که غذا در جامعهای کم باشد، چاق بودن زیبا ادراک میشود، وقتی غذا در دسترس باشد لاغری جذابیت محسوب میشود. بنابراین وقتی جامعه با مشکلات اقتصادی مواجه باشد، به لاکچری بودن توجه می شود؛چون حس متفاوت بودن از بقیه مردم را ایجاد میکند. اگر رونق و رشد اقتصادی بیشتر شود، مولد بودن و تولید کردن ارزشمند خواهد شد، اما در شرایط کنونی، مصرف بیشتر، مساوی با خاصتر بودن و جذاب بودن خواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شاید تصور بسیاری از ما این باشد که دستمزد یک بازیکن متاثر از عملکرد فنی، اخلاق حرفهای، تلاش و تمرین و خلاصه چنین متغیرهایی است؛ اما اگر اتفاقات دو سه فصل اخیر فوتبال کشور را بررسی کنیم، میبینیم پول بدون حساب و کتابی به برخی بازیکنانی داده شده که عملکرد فنی قابل قبولی نداشتند، رفتارشان حرفهای نبوده و در یک کلام پول یک باشگاه برای خرید آنها دور ریخته شده. اما سوال اینجاست چطور چنین بازیکنانی میتوانند رقمهای زیادی بگیرند؟ چرا قیمت بازیکنان متوسط و حتی پایین در فوتبال ما این قدر زیاد است؟ واقعیت این است که ما کم و بیش در بیشتر تیمها باشگاهداری خصوصی را تجربه نمیکنیم و در شرایطی که هیچ مدیری مالک باشگاه نیست و قرار نیست هزینهها را از جیبش بدهد، یک بازیکن با فشار هوادار، دلال، مدیربرنامه و فضای مجازی میتواند بهراحتی رقم باورنکردنی را بهجیب بزند. مدیر باشگاه هم بابت قراردادهای ضعیفش قرار نیست جایی پاسخگو باشد، نهایتش از یک باشگاه به باشگاه بعدی میرود. اما ترفند بازیکنان معمولی برای رسیدن به رقمهای باورنکردنی مثل 30 میلیارد برای یک فصل چیست؟ با ما باشید...
فضای مجازی را حسابی دریاب
بازیکن بهجای داخل زمین، باید در استوریها کوبنده ظاهر شود، علیه تیم حریف، داوری و زمین و زمان صحبت کند. هر بازیکنی که بتواند در پیج شخصیاش از هواداران دلبری کند میتواند ضعفهای فنیاش را با برچسبهای اشتباهی مثل متعصب و ... بپوشاند و با کمی ناز و بعد هم فشار هوادار مبلغ قراردادش را بالا ببرد. در این بین یک نکته مهم وجود دارد، اولین حرکت در روزهای منتهی به قرارداد پاککردن عکسها با لباس تیمهای قبلی است. این روش خیلی خوب هوش از سر هوادار میبرد و باشگاه جدید را به امضای هر رقمی ترغیب میکند. در این راستا از هر فرصتی برای برهمزدن تمرکزت از تمرین و فوتبال به منظور حضور موثر در فضای مجازی استفاده کن. استوریهایی بگذار که شامل انزجار عجیب از رقبا و عشق آتشین به تیم خودی باشد. حتی اگر با بازیکنان تیمهای دیگر سلام و علیک و رفاقت داری طوری در فضای مجازی رفتار کن انگار آنها گلادیاتورهایی هستند که به خون هم تشنه هستید.
ماچ و بوسه روی لوگو و پیراهن تیم
مهم نیست اسم و لوگوی چند باشگاه روی بدن فوتبالیست تتو شده باشد،چون تا دست و پایش جا داشته باشد غیرتش را به باشگاه با تتو زدن، بوسه بر لوگو و پیراهن نشان میدهد. بهطور کلی برخی هواداران کم حافظه هستند یا دوست دارند اتفاقات قبلی را زود فراموش کنند، پس کسی نمیگوید این بازیکن از این تتوها و عکسها با تیمهای قبلی هم زیاد داشته.
با پیش کسوتان باشگاه رفیق باش!
برخی از پیش کسوتان تیمها این روزها بهجای نظر کارشناسی ترجیح میدهند حرفهایی بزنند که خوشایند هوادار باشد تا فالوئر جذب کنند و در پیجشان تبلیغ کامپوزیت دندان فلان مطب، کاشت موی مصنوعی و حراج کتونی بزنند. برای همین رفاقت با پیشکسوت کمک میکند او از اعتبارش در رسانهها برای تمدید قرارداد یک بازیکن استفاده کند. در این بین باید آن بازیکن، محبوب هوادار باشد تا پیش کسوت از برندش خرج کند. بسیاری از پیش کسوتان اینروزهای فوتبال ما در حقیقت در همان سطح ادمینهای کانالهای هواداری صحبت میکنند و به حاشیههای فوتبال دامن میزنند. برای همین جلب نظرشان کار سختی نیست. وقتی فشار هوادار و پیش کسوت زیاد شد راحت میشود زیر قرار قبلی یعنی 20 میلیارد زد و رقم را بالا برد. اگر هم کسی گفت چرا رقمت را بالا بردی یک خبر در برخی سایتها و کانالهای هواداری منتشر میشود که تیمهای قطری با مبلغی چند برابر دنبالت هستند. به این شکل برای امضا کردن رقم بالاتر میتوانی منت هم سر باشگاه و هوادار بگذاری.
کانالهای هواداری و سایتها را دریاب
این چرخه نیاز به تکمیل دارد، وقتی قرار است 10 میلیارد روی قراردادت برود بد نیست بخشی از آن را با کمک مدیربرنامهات خرج کنی. این جاست که کانالهای هواداری و برخی سایتها به کمکت میآیند. مصاحبه، خبر دروغ پیشنهاد خارجی، امتیاز بالا به بازیها و حتی ویدئوی بازیهایت. هیچجا بهتر از اینجا نیست. هرجای دنیا که باشی عملکردت ملاک رقم قرارداد و محبوبیت توست، اما اینجا حجم مصاحبه، خط و نشان برای حریف و هوادارش و این جور چیزها تعیین کنندهتر است. بیخیال پیشرفت با رقم کم و حضور در باشگاههای اروپایی باش، حتی اگر از لیگ2 یک کشور صاحب فوتبال پیشنهاد داشتی توجه نکن، وقتی میشود با تلاش کمتر پول بیشتر گرفت، پیشرفت معنایی ندارد. مدام به باشگاه اخطار بده و بگو خبرش را کانالهای هواداری کار کنند. باشگاه حتی اگر بداند ترفند تو چیست چارهای جز تمدید ندارد چون نمیخواهد زیر فشار هوادار باشد.
هوای سکوها را داشته باش
برای تمدید سال آینده و بالا بردن رقم قرارداد نیاز به دیده شدن و بازی کردن داری، اگر مربی تو را ذخیره گذاشت از لیدرها بخواه علیه مربی شعار بدهند، بعد هم در مصاحبه بگو به تصمیم مربی احترام میگذاری و هواداران هم فقط نظرشان را گفتند. اسمی را که توسط لیدرها بهگوش برسد، هواداران هم صدا میزنند، اسمی را که یک ورزشگاه هوادار صدا بزند کمتر مربی در فهرست مازاد میگذارد. بازیکنی هم که مازاد نباشد میتواند پایان فصل به سفر برود، همه را در نگرانی بگذارد اما مدیربرنامه و وکیلش سوسکی پیگیر کارها باشند، بعد هم لحظه آخر با رقم خوبی قراردادش را تمدید کند.
به باشگاه رقیب برو
مهم نیست امسال بازیکن معمولی یک تیم معمولیتر بودی. کافی است یک خبر درباره اینکه باشگاه رقیب تو را میخواهد منتشر شود. در فوتبال ما تیمها براساس نیازشان بازیکن نمیگیرند بلکه احساس میکنند به تیم فعالتر در نقل و انتقالات هم یک جام میدهند. برای همین سر تو دعوا میشود. حالا اگر یکی دو کانال هواداری باشگاهی که میخواهی بروی هم از ضرورت جذب تو بگویند محکمکاری میشود. اما اگر بازهم باشگاه سراغت نیامد دست مدیربرنامهات را بگیر و خودت برو باشگاه رقیب. این یکی تضمینی باعث میشود باشگاهی که از اول میخواستی بروی در یک بازی حیثیتی با هر رقمی که خواستی پای قراردادت را امضا کند. چند بازیکن پا به سن گذاشته طی سالهای اخیر با همین ترفند بارشان را بستند.
دنبال مدیر برنامه خوب و امتیاز باش
یک مدیر برنامه خوب میتواند همه ترفندهای قبل را برایت اجرا کند. حتی اگر رقم قراردادت به 30 میلیارد نرسید هم ناراحت نباش. یک مدیربرنامه خوب بهخاطر سهم بیشتر خودش هم که شده آنقدر امتیاز در قراردادت میگذارد که عدد 20 میلیاردی اول فصل به 30 میلیارد میرسد. بهطور مثال برای هر پنالتی، پاس گل، دعوت به تیم ملی حتی مینیکمپ و خلاصه هرکاری که بابتش 20 میلیارد ناقابل گرفتی، چنان شرط و شروطی در قرارداد میگذارد که اگر در زمین راه بروی هم قرارداد پایه 20 میلیاردیات با امتیازها میشود 30 میلیارد. خوشبختانه در فوتبال ما دعوت شدن به تیمملی هم اتفاق سخت و عجیبی نیست. وقتی اردوهایی با تعداد زیاد بازیکن برگزار میشود؛ حتی اگر یک دقیقه هم بازی نکنی، گزینه دعوت بهتیم ملی در قراردادت فعال میشود و بابتش یک رقم خوب میگیری.
مصاحبه دو پهلو و پست خداحافظی
حتی اگر پیشنهاد بهتری نداری و میخواهی در تیم بمانی و تمدید کنی، در مصاحبهها دوپهلو حرف بزن، بگذار هوادار نگران شود، بگو آینده مشخص نیست، من فوتبالم را مدیون این تیم و هواداران خوبش هستم اما شاید شرایط جور دیگری پیش برود. اگر اینهم جواب نداد یک پست خداحافظی بگذار و با هواداران وداع تلخی داشته باش. بازیکنان زیادی داریم که سالی یکبار خداحافظی میکنند و بعد که ناز کردنشان جواب داد دوباره در همان تیم میمانند. بعدش میتوانی بگویی من که خداحافظی کردم اما بهخاطر هواداران ماندم. محبوبتر هم میشوی.
بگو عیالت استوری بگذارد
هواداران اینروزها پیج عمه و دایی بازیکنان را هم رصد میکنند. برای همین کافی است همسرت یک استوری بگذارد که بوی رفتن از تیم بدهد. بهطور مثال اگر در تیم سبز هستی یک ایموجی نارنجی بگذارد، همانجا چند میلیاردی روی قراردادت رفته. بعد هم میگویی چیز مهمی نبود و استوری عیال به من چه.
نکته پایانی: همین روزها بازیکنان زیادی در فوتبال ما هستند که با عشق برای تیمهایشان بازی میکنند. بازیکنان زیادی هستند که از سالها قبل پول طلب داشتند و بخشیدند. خیلیها هستند که اهل بازارگرمی نیستند. فوتبال هنوز پشتش به باتعصبهای واقعی گرم است که تعدادشان کم هم نیست. این پرونده درباره برخی بازیکنان بود. در ضمن اگر مثالی زدیم که با مصداق خاصی در ذهن شما همخوانی داشت ماجرا کاملاً تصادفی است و ما قواعد رفتارهایی را که منجر به افزایش قرارداد میشود، گفتیم و کاری به مصادیقش نداشتیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)