
تعداد بازدید : 40
ناگهان شعر

پایم شکسته نیست ولی راه بسته است
روزی دهند راه که پایم شکسته است
زان پیشترکه غم برسد، فکر ِچاره کن
در نیمه های ِشب، در ِمیخانه بسته است
ای شبنم ِسرشک، ز افتادنت به خاک
گردِ غمی به خاطر ِآن گل نشسته است
ازشوره زار ِعمر، جوانی چوباد رفت
پنداشتی که آهوی ِاز بند جسته است
دربرگِ سبز، چند گریزم چوبرگِ زرد؟
پیوندِ من ز شاخۀ هستی گسسته است
محتاج ِمومیـــــایی ِلطفِ تو مانده ام
اکنون که درهوای ِتو بالم شکسته است
ای نور ِدیده، مردم ِچشمم ز شوق ِتو
همچون نگاه، برسر ِمژگان نشسته است
از خوابِ مرگ، بستر ِراحت فکن مرا
کاین رهنورد، بس که دویده است خسته است
***

کجا جدا شوم از تو که بعد از آن تو نباشی
کسی که داده مرا از خودم امان، تو نباشی
کجای زندگی ام دست می دهد که به تلخی
گریزم از تو و آغوش مهربان، تو نباشی
کجای گریه بخندم، کجای خنده بگریم
که پشت گریه و لبخند، توامان تو نباشی
کدام قصه بسازم که بی تو رنگ نبازد
کدام شعر بخوانم که در دهان تو نباشی
به رغم عشق من و تو، سپاه بد دلی و شک
هزار جهد بکردند در جهان، تو نباشی
تو را اگر چه نمی یابمت، هنوز برآنم
که در مکان تو نگنجی که در زمان تو نباشی
هزارچشم تو از هر کجاست خیره به سویم
کجا نگاه کنم من که این و آن تو نباشی
***

به نام عشق که زیباترین سرآغاز است
هنوز شیشه عطر غزل درش باز است
جهان تمام شد و ماه پارههای زمین
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است
هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است
پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است
به بام شاه و گدا مثل ابر میبارد
چقدر عشق شریف است و دست و دلباز است
بگو هر آن چه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است
ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد
کبوتری که زیادی بلند پرواز است

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 21
غلط ننویسیم
آباد/ آبادان
این دو واژه همگون و دارای هویت دستوری یکساناند و به عنوان صفت میتوان آنها را بهجای یکدیگر به کار برد، چه به معنای حقیقی و چه به معنای مجازی: «صمیم دولت سامانیان بود و جهان آباد و ملک بی خصم و لشکر فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق»(چهارمقاله، ۶۲-۶۳)؛ «من در همه زمین پارسیگویان شهری نیکوتر و جامعتر و آبادان تر از اصفهان ندیدم»(سفرنامه ناصرخسرو، 124)تنها در یک مورد آبادان را نمیتوان جانشین آباد کرد و آن در ترکیب«آباد بر» به معنای «آفرین بر» است این معنی، امروزه منسوخشده است): جانا می ده چه جای خواب است امشب /آباد بر آنکه او خراب است امشب (عطار، مختارنامه)
آبان/اَبان
نام ماه هشتم سال شمسی؛ معمولاً آبان را اصیل و اَبان را نادرست میشمارند ولی اَبان نیز کموبیش در متون معتبر فارسی بهکاررفته است و نمیتوان آن را غلط دانست.
أمید / امید
به تخفیف یا به تشدید «م»، هر دو تلفظ درست است و هر دو در متون معتبر فارسی بهکاررفته است.
انبان/ انبانه
به معنای کیسه بزرگی از پوست گوسفند. این دو واژه همگوناند و در جمله ارزش یکسان دارند و در معنای حقیقی و مجازی میتوانند جانشین یکدیگر شوند. به دکان آرد فروش شدیم و یک جوال آرد بستدیم و به دکان قصاب رفتیم یک انبان پیه بستدیم .(تاریخنامه طبری)
برگرفته از کتاب «غلط ننویسیم»
ابوالحسن نجفی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 57
بدرقه «حسین زمان» به آرامگاه ابدی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 0

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 46
بازتاب زندگی شخصی در آثار غولهای هنری جهان
نگاهی روانشناسانه به انعکاس زندگی فردی هنرمندان در خلق آثار ماندگارشان
مترجم : پروانه موفقی calture@khorasannews.com

در دنیای روان شناسی، زندگینامهای که از دیدگاه روانکاوی نوشتهشده باشد، ارزش فوقالعادهای پیدا میکند. این روش تحقیق از دیرباز موردتوجه سیاستمداران، رهبران جنبشهای اجتماعی و هنرمندان قرارگرفته است.
با این روش میتوان هنرمندان، روان شناسان و تکامل شخصیت آنها را در طول زمان و رابطه میان آنها با آثارشان را کشف و تحلیل کرد. روان شناسان روزگار ما در نظر دارند کشف کنند چگونه یک هنرمند بهطور بالقوه، تعارضات درونی خود را از طریق هنر بیان میکند.
ایده نمایش نامه «بوته آزمایش» آرتور میلر چگونه به وجود آمد؟
جیمز دبلیو اندرسون، روان شناس مشهوری که در طول زندگی حرفهای خود به مطالعه هنرمندان میپردازد، آثار متعددی درباره آرتور میلر (1915-2005) منتشر کرده است.
او در مقالهاش بانام «روانشناسی خلاقیت هنری» با ارجاع به آرتور میلر و نمایش نامه «بوته آزمایش» بیان کرد که نمایش نامهنویس بهخوبی از تأثیر زندگی شخصیاش بر کارش آگاه بوده است.اثر معروف آرتور بانام The Crucible«بوته آزمایش»، محاکمه زنان به جادوگری در سِیلِم، ایالت ماساچوست را در قرن هفدهم روایت میکند. میلر از طرح داستان برای انتقال ترسها و تجربیات خود در دوران مک کارتیسم استفاده کرد. این آزار و شکنجهها به رهبری سناتور جوزف مک کارتی در دهه 1950 در ایالاتمتحده انجام میشد.
میلر درباره این اثر بیان کرد که ماهیت نمایش نامهاش گناه خیانت به همسر است که جان پراکتور، قهرمان نمایش نامه «بوته آزمایش» در زندگی خصوصی خود این گناه را در خود احساس میکرد. این همان گناهی است که میلر را نیز آزار میداد و دقیقاً در این اثر پیادهسازی شده است.
چرا کافکا خود را با حیوانات موذی مقایسه میکرد؟
با خواندن رمان «حکم» کافکا، منطقی است که فکر کنیم باید نوعی درگیری مشابه در زندگی واقعی نویسنده وجود داشته باشد. این همان چیزی است که تاد شولتز، روانشناسی که آثار فراوانی دارد، در مقاله خود به نام «پشت نقابها» از آن حمایت میکند. در داستان حکم، پدری پسرش را بهسختی به مرگ با غرق شدن محکوم میکند، آرزویی که پسر با انداختن خود به رودخانه برآورده میکند.
کافکا در نامهای به پدرش، پدر را به دلیل رفتارهایش که به آزارهای عاطفی فراوانی برای او منتهی شده، سرزنش میکند. این نویسنده دررمان «مسخ» خود را با حیوانات موذی مقایسه میکند و بهوضوح نشان میدهد که پدرش چه احساسی در او ایجاد کرده است.
در رمان «مسخ» قهرمان، ناگهان به یک حشره تبدیل میشود و نمیتواند با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند.
بتهوون و مرگ
در تحقیقات روانشناختی درباره شخصیت لودویگ ون بتهوون (1770-1827)، یافتن انتقال آشکار داستان زندگی او به آثارش بسیار دشوار است.
بتهوون از بیماریهای متعددی رنج میبرد که برخی از آنها جدیتر از سایر بیماریهایش بود. اگرچه او با همه این بیماریها با نگرش رواقی (شاخهای از نگرش اخلاق شخصی) رفتار میکرد، اما در یک مورد از بیماریها معتقد بود که همان بیماری باعث مرگ او میشود؛ اما با وجود این، بتهوون احساس میکرد هنوز چیزهای زیادی برای ارائه به دنیا دارد و نمیتواند دنیا را ترک کند.
هنگامیکه بتهوون موفق شد با الهام از این تجربه بهبود یابد، یکی از زیباترین آثارش را ساخت که این اثر «سرود مقدس شکرگزاری یک فرد بهبودیافته به خدا، در حالت لیدیایی» نامگذاری شده است.بر اساس تجربه در زمینههای مختلف، پدیدآورندگان، محققان و روان شناسانی که زندگینامه را از دیدگاه روانکاوی مینویسند از غیرممکن بودن جدا کردن چیزی که فرد از آن رنج میکشد یا جدا کردن آرزوها از آثار هنری سخن به میان میآورند. بااینحال، انعکاس احوال شخصی هنرمند در آثارش، همیشه آنقدر مستقیم یا واضح نیست بلکه گاهی بیشتر نمادین یا استعاری است. البته همه هنرمندان آگاهی ندارند که در نوشتن آثارشان در حال انجام آن هستند.
منبع:Conversation

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 76
ادیبان ادبیات نخوانده!
جمعی از سرشناس ترین استادان ادب فارسی و نیز شاعران نام آور معاصر،در رشته ادبیات تحصیل نکرده اند از زنده یادان اخوان ثالث و فریدون مشیری تا مرحوم دکتر اسلامی ندوشن و استاد خالقی مطلق
نویسنده : دکتر امیر الهامی calture@khorasannews.com

محمدعلی اسلامی ندوشن
داستان این جریان زمانی جذابتر میشود که دریابیم گروهی از منتقدان و صاحبنظران حوزه ادبیات در بخش نقد و بررسی متون و تصحیح آن نیز تحصیلاتی غیر از زبان و ادبیات فارسی داشتهاند. چندی پیش جامعه ادبی در سوگ دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن نشست. شاید بسیاری از ادبدوستان ندانند که او دکترای حقوق بینالملل از دانشگاه سوربن فرانسه داشت و استاد پیش کسوت دانشکده حقوق و علوم سیاسی بود؛ اما آثارش همچون «آواها و ایماها» و «جام جهان بین» و... دریچهای است که مخاطب خود را به جنگلی از موضوعات و عناوین متنوّع و مطلوب میکشاند. روش او در نقد و تحلیل آثار ادبی این است که شاخ و برگهایی را که در آثار مختلف وجود دارد، به کنار میزند و در حوزههای مختلفی همچون سعدی شناسی، حافظپژوهی و فردوسی شناسی، ما را با خطوط برجسته تفکّر شاعر آشنا میکند.
زریاب، خالقی مطلق و حلبی
دکتر عباس زریاب خویی، بزرگی دیگر از نامآورانِ پژوهشگر در عرصه ادبیات است که تحصیلات عالیه خود را در دانشکده معقول و منقول آن زمان و در حوزه تاریخ و ادیان و فلسفه گذرانده و دانش آموخته مقطع دکترا از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ آلمان است؛ اما بیتردید، شیفتگان ادب فارسی با کتاب «آینه جام» او در حوزه حافظپژوهی آشنا هستند. جلال خالقی مطلق نیز از ادیبانی است که نام او با شاهنامة فردوسی گرهخورده است و شاهنامه پژوهان میدانند که نسخه منقّح شاهنامه که اکنون در دانشگاههای ایران تدریس میشود، به تصحیح اوست. خالقی مطلق دانش آموخته رشته شرقشناسی از دانشگاه کلن آلمان است.در مثنوی پژوهی نام دکتر علیاصغر حلبی روی شرح مثنوی در پنج مجلّد میدرخشد. دکتر علیاصغر حلبی دانشآموخته مقطع کارشناسی در رشته فلسفه از دانشگاه تهران و دارای مدرک دکترای فلسفه از انگلستان است.
خرمشاهی، کاتوزیان و شایگان
بهاءالدین خرّمشاهی یکی دیگر از پژوهشگران عرصه ادبیات است که شرح او بر غزلیات حافظ با دقّت و ریزبینی بسیار همراه است و شیفتگان خواجه شیراز را به خود جذب میکند. خرّمشاهی نیز پس از رها کردن رشته پزشکی، ابتدا لیسانس ادبیات گرفت و سپس در رشته کتابداری به دریافت دانشنامه کارشناسی ارشد نایل شد. دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان که به سعدی عشق میورزد و کتاب او بانام «سعدی، شاعر عشق و زندگی» به همین نکته اشاره دارد، تحصیلات رسمی و دانشگاهی را در مقطع دکترا در رشته اقتصاد و جامعهشناسی گذرانده و دانش آموخته دانشگاه آکسفورد انگلستان است.داریوش شایگان را با کتاب «پنج اقلیم حضور» میشناسیم. دانشمندی که دکترای هندشناسی از دانشگاه سوربن فرانسه داشت؛ ولی آثاری در حوزه نقد و تحقیق در متون ادب فارسی از خود بهجا گذاشته که نشان از دغدغه او در این حوزه است.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 47
جای واقعا خالی کنسرتهای سنتی
بهبودی نیا-از حدود سه سال پیش که بیماری کشنده کرونا نفس جهان را به شماره انداخت، نهتنها انسانها بلکه هنرهای مختلف که موسیقی هم جزئی از آنهاست، از آسیبهای این بیماری بینصیب نماندند. بعد از فروکش کردن این بیماری اگرچه در دیگر نقاط دنیا با راه افتادن کنسرتها حالوروز موسیقی کمی بهتر شد و هنرمندانشان به صحنه بازگشتند اما در کشور ما هنوز هنرمندان بزرگی وجود دارند که به دلیل بیمهری و بیبرنامگی مسئولان فرهنگی و هنری کشور، گوشهنشینی اختیار کردهاند. بیتردید در این میدان، بیشترین ضربه متوجه موسیقی سنتی است.
بیبرنامگی در حمایت از هنرمندان موسیقی سنتی
در روزگاری که گوش بسیاری از مسئولان صدور مجوزها متوجه خوانندگان موسیقیهایی از قبیل بوم بومها و زوم زومهاست و دلالان بازار موسیقی، تنها به درآمدزاییشان فکر میکنند هنرمندان عرصه موسیقی سنتی و موسیقی اقوام کشورمان در سکوت محض به گذران زندگی میپردازند. البته دلیل پایین آمدن میزان تولید موسیقی فاخر آنهم از نوع سنتی آن را نه در امروز که باید در چند دهه پیش جستوجو کرد، ریشهای که شاخ و برگهایش به امروز کشانده شده است. بیتردید اگر کارشناسان، چارهاندیشی نکنند، موسیقی اقوام و سنتی کشورمان که آن را میتوان برگی زرین از شناسنامه وطن دانست، در آتش غفلت می سوزد و خاکسترش نیز به باد میرود.
صحنه در تسخیر فالش خوان ها
برخی اجراهای پرحاشیه و بیکیفیت در ماه های گذشته، فروش بلیتهای فوق سخنرانی، اعتراض برخی از خوانندگان به حضور دلالان و مافیای موسیقی، موسیقی و ترانههای بیدروپیکر و مشکلاتی ازایندست، این حقیقت را یادآوری میکند که مسئولان این حوزه در دو دهه گذشته نظارت چندان دقیقی بر تولید آثار فاخر این حوزه نداشتهاند. در روزگاری که برخی خوانندگان که کمترین آموزش را درزمینه موسیقی ندیدهاند و به لطف نرمافزارهای ویرایش صدا در حال اجراهای پرشمار صحنهای هستند، تعداد زیادی از خوانندگان صاحب سبک، سکوت کردهاند و در ماه های گذشته شاهد انتقادهایی از سوی این هنرمندان بودهایم که متأسفانه بازهم شنیده نشد. سؤال این جاست که مسئولان چگونه و با چه رویکردی قرار است به حمایت از بزرگان موسیقی سنتی و موسیقی اقوام بهعنوان سرمایههای اصیل کشور بپردازند؟ و سؤال مهمتر این که آیا مسئولان این حوزه در روزگار صداهای ناکوک، اصلاً حواسشان به موسیقی سنتی کشورمان هست؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تعداد بازدید : 29
در دومین روز نمایشگاه کتاب چه گذشت؟
دومین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با افتتاح غرفه تاجیکستان و بخش بینالملل آغاز و در میانه روز طبق پیشبینیها نسبتاً شلوغ شد.
به گزارش ایسنا، پنج شنبه، ۲۱ اردیبهشتماه، در افتتاحیه غرفه مهمان ویژه در نمایشگاه کتاب، تاجیکستان آغازگر خبرهای رسمی نمایشگاه در روز دوم بود و در ادامه وزیران فرهنگ تاجیکستان و ایران از غرفههای بخش بینالملل دیدن کردند.
در این بازدیدها غرفه ترکیه یکی از نسخههای قدیمی مثنوی معنوی را به وزیران فرهنگ ایران و تاجیکستان اهدا کرد. در ادامه نشستی هم با موضوع گسترش تعاملات فرهنگی ایران و تاجیکستان برگزار شد که در آن بر تعمیق روابط فرهنگی و تأثیر نمایشگاه کتاب بر این موضوع تاکید شد.همچنین درپایان این روز علی رمضانی، سخنگوی نمایشگاه از فروش بیش از ۱۱ میلیارد تومانی در بخش مجازی خبر داد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.