بازیگران نامرئی صحنه نمایش!
گفتوگو با آرش و امیر بیات، آهنگسازان آلبوم «ماه و ماهی» درباره دلایل اهمیت موسیقی تئاتر
نویسنده : محمد بهبودی نیا info@khorasannews.com
موسیقی در تئاتر، ازجمله عناصری است که از گذشتههای دور تا امروز مانند بازیگر محوری اما نامرئی روی صحنه حاضر شده و ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کرده است. اجرای موسیقی در تعزیهخوانی، نمایشهای عروسکی و... در کشور ما ازجمله مواردی است که در آنها اهمیت موسیقی تئاتر بهروشنی به چشم میآید. با گستردهتر شدن ارتباطات ما با دیگر کشورها بهتدریج، موسیقی تئاتر رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و این تغییرات همواره با بایدونبایدهایی همراه بوده است. برای بررسی برخی از چالشهای موجود در موسیقی تئاتر با آرش و امیر بیات، دو تن از آهنگسازان موفق کشورمان به گفتوگو پرداختیم. آرش و امیر بیات تا امروز علاوه بر آهنگسازی آلبوم «ماه و ماهی» به خوانندگی حجت اشرفزاده، آهنگسازی و تنظیم چند موسیقی تئاتر، ازجمله نمایش «افسانه ماردوش» را برعهده داشتهاند که موسیقی این نمایش در جشنواره بینالمللی تئاتر همدان در سال 1398 حائز رتبه نخست شد.
نقش موسیقی در تئاتر
امیر بیات در ابتدای این گفتوگو درباره موسیقی تئاتر به ارائه مقدمهای می پردازد و میگوید: در تئاتر، برخلاف فیلم، هالهای از انرژی در اطراف بازیگر وجود دارد که این انرژی، بیواسطه به مخاطبی که در چندمتری اوست، منتقل میشود. این نوع از انتقال انرژی، زمانی که با موسیقی آمیخته میشود، تأثیرگذاری بیشتری بر مخاطب دارد؛ علاوه بر این، موسیقی درست و مناسب به بازیگران در ایفای نقششان کمک شایان توجهی میکند. فیلم، عنصری ضبطشده است و تئاتر هنری زنده، به همین دلیل موسیقی تئاتر را حتی در مواردی میتوان پراهمیتتر از موسیقی فیلم دانست.
نور، صدا، موسیقی
این آهنگساز جوان کشورمان میافزاید: متأسفانه برخی از کارگردانها بدون اینکه هیچگونه شناختی از اهمیت موسیقی تئاتر داشته باشند، از موسیقیهایی که درگذشته برای موضوعات دیگر ساختهشده، در تئاتر خود استفاده میکنند و علاوه بر رعایت نکردن قانون کپیرایت، انتقال حس و مفهوم را در تئاتر با چاقویی کند، روی صحنه سر میبرند. قطعاً هر تئاتر، روایت و موسیقی مخصوص به خود دارد و اگر برخلاف این واقعیت قدم برداریم، تئاتر و موسیقی تبدیل به دو موجود ناقصالخلقه میشوند که نمیتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. چنانچه موسیقی انتخابی، یک موسیقی غیرایرانی با معیارهایی که بیان شد باشد، مشکل صدچندان میشود.
وی تصریح میکند: ذهن مخاطب ایرانی، موسیقی با ریشههای ایرانی را بهتر درک میکند و با فضاسازی موسیقی که در کشوری دور ساخته شده است، آشنایی زیادی ندارد. در زمان استفاده از موسیقی دیگر کشورها برای تئاتر، احساس و مفاهیم، آنطوری که باید منتقل نمیشود؛ قطعاً ذائقه مخاطب ایرانی عطر و رنگ موسیقی ایرانی را بیشتر درک میکند تا موسیقیهایی با ریشههایی غیرایرانی.
حفظ ریشههای موسیقی ایرانی
آرش بیات در ادامه،در تکمیل سخنان برادرش میگوید: اگرچه برخی موسیقیهای تئاتر در کشورمان با سازهای غیرایرانی ساخته میشود اما باید توجه داشت که در این آثار، آهنگساز، همیشه در تولید رنگهای صوتی که بر صحنه تئاتر میپاشد، با دقت بالا به ریشه نتهای ایرانی توجه دارد. از طرفی بسیاری از تئاترها قرار نیست برای همیشه در محدوده کشور خودمان اجرا شود، پس باید موسیقی تئاتر به صورتی ساخته شود که علاوه بر آشنا بودن صداها به گوش مخاطب داخلی و خارجی، قدرت و حس آهنگهای ایرانی را به گوش مخاطب آنسوی مرزها برساند.