گوهر صیّاد؛ درآمیختن اعتقاد مکتبی و نبوغ نظامی
مروری بر زندگی و مجاهدتهای شهید صیاد شیرازی که توانست طی دوران حیات بابرکت خود، فاتح عرصههای گوناگون جهاد باشد

جواد نوائیان رودسری – امروز، 21 فروردینماه، سالروز شهادت امیر سرافراز ارتش ایران، شهید سپهبد علی صیاد شیرازی است؛ فرمانده بزرگی که نامش، همیشه با احترام و افتخار یاد خواهد شد و خدمات بزرگش به اسلام و میهن اسلامی ما، از تاریخ این مرز و بوم پاکشدنی نیست. شهید صیاد شیرازی در سال 1323ش، در شهر درگز از توابع استان خراسان به دنیا آمد. او پس از طی تحصیلات مقدماتی، وارد دانشکده افسری و در سال 1346ش از آن فارغالتحصیل شد. وی یکی از بهترین افسران توپخانه ارتش ایران بود و طی دورههای آموزشی این رسته نظامی در داخل و خارج از کشور، همواره در زمره نفرات ممتاز و برگزیده قرار داشت. به همین دلیل، در اواخر نیمه اول دهه 1350ش، مسئولیت تدریس در مرکز آموزش نظامی اصفهان را به وی واگذار کردهبودند. او در همان دوران هم، به عنوان افسری پایبند به شرع و اعتقادات اسلامی شناخته میشد و همواره در معرض خطر بازداشت و بازجویی قرار داشت.
بازوی توانمند انقلاب
شهید صیاد شیرازی از همان وقت، یعنی زمان تدریس در مرکز آموزشی اصفهان، فعالیتهای انقلابی خود را آغاز کرد و از نظامیان مورد اعتماد بزرگان نهضت بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، وی در کسوت سرباز اسلام، به خدمت در مناطق غربی مشغول شد. در آن شرایط که هنوز ارتش به انسجام کافی نرسیدهبود و نیاز به نیروهای متخصص و متعهد، بیش از هر زمان دیگری احساس میشد، نقش شهید صیاد شیرازی، نقشی تأثیرگذار و بسیار مهم بود. اگر این مسئله را در کنار آشوبهای عناصر ضدانقلاب در غرب کشور، طی نخستین ماههای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بگذاریم، ارزش حضور و فعالیت وی، بیش از پیش معلوم میشود. طرحهای نظامی شهید صیاد شیرازی در سال 1358 و 1359، علیرغم همه کارشکنیهای بنیصدر، به نجات شهرهای سنندج، مریوان، سقز و بانه از چنگ عناصر ضدانقلاب انجامید.
پرچمدار وحدت و همدلی
شهید صیاد شیرازی به دلیل اخلاص و نیز، نبوغ بسیار بالایی که داشت، هماهنگی و وحدت عملیاتی ارتش و سپاه را ضروری میدانست و به همین دلیل، با وجود ارتقا به درجه سرهنگی و رسیدن به مقام فرماندهی نیروی زمینی در غرب کشور، بنیصدر او را برکنار کرد و به مرکز فراخواند. با این حال، شهید صیاد شیرازی صحنه را خالی نکرد و با دعوت شهید بروجردی، به ستاد مرکزی سپاه پاسداران پیوست و به انتقال تجربیات و دانش نظامی مورد نیاز، به جوانان عضو سپاه مشغول شد. این همکاری، زمینه ارتباطات گسترده بعدی و تحقق ثمرات مبارک اتحاد را فراهم کرد. شهید صیاد شیرازی، بعد از عزل بنیصدر، به تأسیس قرارگاه مشترک سپاه و ارتش دست زد و خود، به عنوان فرمانده ارشد قرارگاه به خدمت پرداخت.
فرماندهی عملیاتهای سرنوشتساز
او پس از آن، در نیمه دوم سال 1360ش، از سوی امام خمینی(ره) به عنوان فرمانده نیروی زمینی منصوب شد و نقش بسیار ویژه و تأثیرگذاری در پیروزی سپاه اسلام در عملیاتهای سرنوشتسازی مانند ثامنالائمه، طریقالقدس، فتحالمبین و نهایتاً بیتالمقدس داشت که با انجام آن، خرمشهر آزاد شد. شهید صیاد شیرازی، طی دوران خدمت خود و به ویژه در دوره دفاع مقدس، لحظهای آرام و قرار نداشت و از خط مقدم تا جلسات و فعالیتهای ستادی مرکز، حضور پیدا میکرد. به دلیل احاطه وی بر امور جنگ و توانایی بالای او در طراحی و اجرای عملیاتهای موفق، در تیرماه سال 1365، با فرمان امام، به عضویت شورای عالی دفاع درآمد و سال بعد از آن، در اردیبهشت 1366، به درجه سرتیپی نائل شد. در بحبوحه هجوم عناصر سازمان منافقین به کشور عزیز ایران، شهید صیاد شیرازی با وجود نداشتن مسئولیت در محور غرب، خود را به معرکه نبرد رساند و از نزدیک به فرماندهی عملیات پرداخت. هماهنگی و همدلی وی با فرماندهان و نیروهای سپاه، مانند همیشه باعث پیروزی قاطع رزمندگان اسلام شد.
جهاد بعد از جهاد
شهید صیاد شیرازی، بعد از اتمام دفاع مقدس، تلاش خود را در دو عرصه مهم متمرکز کرد؛ نخست انتقال تجربیات جنگ هشتساله که با تأسیس مرکز معارف جنگ ممکن شد و دوم، حضور فعال و مؤثر در عرصه اتحاد و همدلی میان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران. شهید صیاد شیرازی، اعتقاد فراوانی به حضور مردم در عرصه دفاع داشت و معتقد بود در جریان هجومهایی مانند حمله منافقین، اولین و مؤثرترین خطوط دفاعی توسط مردم ایجاد شدهاست. به همین دلیل، تأکید زیادی بر تقویت جایگاه بسیج داشت. اهتمام او به بازگویی حقایق و انتقال تجربیات، تا آنجا بود که در نخستین اردوهای راهیان نور، شخصاً حضور مییافت و به گفتوگو با بازدیدکنندگان و به ویژه جوانان میپرداخت. شهید صیاد شیرازی که در مهرماه سال 1368، با فرمان رهبرانقلاب، به سمت معاون بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شدهبود، در 16 فروردین 1378، پنج روز قبل از ترور ناجوانمردانه وی توسط منافقین کوردل، به درجه سرلشکری نائل شد. آن امیر بزرگ عرصه جهاد اصغر و اکبر، ساعت 6:45 صبح روز 21 فروردین 1378، توسط عناصر وابسته به گروهک منافقین، هدف قرار گرفت و ساعتی بعد، به شهادت رسید.
یک مقایسه کمنظیر
چند روز بعد از شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی، رهبر انقلاب در دیدار فرماندهان ارتش، او را چنین مورد تجلیل و توصیف قرار دادند: «کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمیخواهد. آدمی از خانهاش بیرون میآید، سوار اتومبیلش میشود و بدون محافظ راه میافتد و میرود. در این میان، اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار سادهای است، والّا اگر میخواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را میداد. کسی مثل امیرالمؤمنین(ع) را هم یک نفر آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همه بیشههای مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزشها، چیز دیگری را نشان نمیدهد.»