نویسندهای تمام وقت برای امام رضا (ع)
یادنامهای به بهانه درگذشت هنرمند و نویسنده برجسته خراسانی زنده یاد استاد سعید تشکری

سید صادق غفوریان- در همه این سالها «سعید تشکری» هر نمایشی را روی صحنه برد، برایش نوشتیم، اگر به جشنوارهها رفت و جایزهای گرفت، خبر و گزارش اش را منتشر کردیم. 13 مرداد 93 که بیماری «ام اس» تاب و توان و حتی تکلم اش را گرفته بود، خبری از روند بیماری و درمان اش تهیه کردیم و تیتر زدیم: «سعید تشکری شاید دوباره حرف بزند...» آن موقع پزشکان گفته بودند پس از عمل جراحی، به احتمال زیاد او دوباره میتواند «حرف» بزند. پس از آن در شهریور همان سال با او که هنوز نمیتوانست کامل حرف بزند، به شکل مکتوب مصاحبهای مفصل کردیم و برایش تیتر زدیم: «گفت وگو با سعید تشکری نویسنده، نمایش نامه نویس و کارگردان در این روزهایی که او را کمتر می بینیم / باید نوشت با انگشتانی دردمند و دردهای سمج». در همه این سالها تلاش کردیم از سعید تشکری این هنرمند و نویسنده خوش قلب، مهربان و دوست داشتنی بنویسیم، از آثارش، از کتابهای جدیدش، از تلاش هایش برای رشد ادبیات داستانی در حوزه رضوی و انقلاب، از جوایزی که دریافت میکرد، که البته وظیفه ما بود؛ اما نوشتن این خبر تلخ که «سعید تشکری درگذشت» آن قدر باورش سخت است که انگار قلم هم به نوشتن نمیرود...
اوج سعید در دهههای 80 و 90
اخبار اوایل دهه نود را که مرور میکنم، نمایش «وقتی زمین دروغ میگوید» را به یاد میآورم که احتمالا آخرین یا از آخرین کارهای نمایشی «تشکری» بود که روی صحنه رفت و من هم خوشبختانه توانستم آن را تماشا کنم. حتی درباره این نمایش با او گفت وگو کردم و چاپ هم شد. در همین اثنا او درگیر بیماری «ام اس» شده بود از سویی هم باید کتابها و رمان هایش را مینوشت، به طوری که نوشتنهای بی وقفه اش، او را از همان سالها به یک نویسنده و رمان نویس پرکار تبدیل کرده بود. آثار متعدد او به ویژه درباره موضوعات امام رضا(ع) و انقلاب یکی یکی چاپ و منتشر میشد و او حالا در شمار یکی از مهمترین و موثرترین نویسندگان در این حوزهها به حساب میآمد. اگرچه تشکری فعالیتهای هنری شامل نویسندگی و کارگردانی تئاتر و فیلم را از دهه 60 آغاز کرده بود اما میتوان دهههای 80 و 90 را اوج و بلوغ توانمندیهای تشکری در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات دینی به حساب آورد.
آغاز سلوک دینی از یک حادثه تصادف
شهریور1392 آن هنگام که تشکری دوره نقاهت پس از عمل جراحی حنجره و جلسات لیزر درمانی برای از بین رفتن کیست را میگذراند و به قول خودش « اما «ام اس» همچنان با من رفیق است»، با او گفت وگویی انجام دادم که سیزدهم همان ماه منتشر شد، درباره ورودش به حوزه هنر دینی این طور گفته بود: «پیشامدی باعث شد تا در جهان باشکوه هنر به حوزه تئاتر و ادبیات دینی راه پیدا کنم. آن چه می گویم، به واقع همان اتفاق است. سال70 برای اجرای نمایشی به نام «قاصدک» عازم شهر ساری بودیم. در مسیر تصادف کردیم و سه نفر از بازیگران نمایش کشته شدند. آنها در حرم مطهر دفن شدند. مراسم هفتم، در مسجد گوهرشاد با حضور جمعیت زیادی برگزار شد. در آن حال و هوا یک لحظه حس کردم روح یکی از آنها پرسید؛ آقای تشکری به عنوان استاد ما، بگویید اگر نمایش دینی کار کرده بودید و ما جانمان را از دست می دادیم، باشکوه تر و پرارزش تر نبود؟ در یک لحظه دچار تشویش عظیمی شدم و به نوعی سلوک من آغاز شد. پس از آن روز، با سری که هجده بخیه خورده بود و پایی شکسته که می لنگید، هر صبح به حرم می رفتم. بعد از بیست و چند روز، وقتی از خروجی صحن قدس بیرون می آمدم مردی روستایی را دیدم. پابرهنه دستش را بر در مسجد گوهرشاد گذاشت و گفت؛ من از این زن مغول که این مسجد را ساخته، بدتر نیستم. کار او را راهانداختی یا کار من را هم راه می اندازی یا دیگر به خانه ات نمی آیم. من در مقدمه رمان «بار باران» عین این واقعه را نقل کرده ام. من از او پرسیدم درباره چه کسی صحبت می کند. گفت؛ درباره گوهرشاد خاتون، سازنده مسجد گوهرشاد.احساس کردم بعد از بیست و پنج روز، امام رضا(ع) با من حرف زد و اجازه داد برایش بنویسم. شاید تا آن زمان «هفت دریا شبنمی» اولین نمایش نامه ای بود که در تاریخ ادبیات نمایشی ایران، به حرم امام رضا(ع)، این چنین از نزدیک پرداخته بود. این اثر در سال 73 منتشر شد و پس از آن گروه های تئاتری زیادی در کشور آن را اجرا کردند. بعد از آن، صاحب تمام نوشته هایم، امام رضا(ع) بوده و هست».
بزرگترین اتفاق زندگی تشکری چه بود؟
این ارادت مدام و همواره «تشکری» و ورود جدی او به عرصه ادبیات داستانی مرتبط با امام رضا(ع) و نگاشتن آثاری هم چون: «ولادت»، «پاریسپاریس»، «غریب، قریب»، «آبیها»، «اوسنه گوهرشاد»، «دورتاب» و... او را به یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان حوزه رضوی تبدیل کرد. در این زمینه از او در سال 99 همزمان با دهه کرامت از سوی بنیاد بینالمللی امام رضا(ع) به عنوان «خادم فرهنگ رضوی» تجلیل شد. تشکری که البته در فروردین 98 در مراسم معرفی چهره سال هنر انقلاب اسلامی، از سوی تولیت آستان قدس رضوی مفتخر به دریافت حکم خادمی حرم مطهر رضوی شده بود، چنین گفت: من نویسنده، فیلم نامه نویس و نمایشنامه نویس هستم، اما اصلیترین چیزی که اینها را میتواند برای من خوشایند کند خادمی امام رضا (علیه السلام) است. بزرگترین اتفاق زندگیام خادم الرضایی است و خدمت در آستان قدس رضوی در قالب نوشتن به زائر آقا بی نظیر است و وقتی میفهمند نوکر این خانه نویسنده کتابهای امام رضایی است انگار احساس امنیت میکنند.»
اگر نامی هست برای امام رضا(ع) است
او آذر97 نیز در گفت وگویی با خبرگزاری فارس این طور گفته است: «همه ما نویسندهایم، اگر توامان کارهای دیگر هم میکنیم، فقط یک دلیل دارد، آن هم بر میگردد به زمانه ما که نویسنده تمام وقت، همیشه غایب است، اما اکنون فقط نویسندهای تمام وقتم برای داستانهایی که متعلق به آقایم امام هشتم(ع) است و مردم عاشق او. اگر نامی و بامی هست همه از دریای امام رئوف است...»
پرکار و تاثیرگذار
در کنار همه این ارادت، همچنین اگر قرار باشد روزی، تاریخ فرهنگ و هنر دهههای 70، 80 و 90را دقیقتر واکاوی مقایسهای کنیم به طور قطع این تاریخ، کارنامه باشکوه، ماندگار و موثری از آثار و خدمات فرهنگی و هنری زنده یاد «سعید تشکری» نشان خواهد داد. کارنامهای که در ادبیات نمایشی و داستانی به ویژه درحوزه ادبیات مقاومت، فرهنگ رضوی و انقلاب از نظر کمیت، پر تعداد و از جهت کیفیت نیز مفتخر به کسب جوایز و تقدیر و نکوداشتهای متعدد است. برخی از کتابهای او در بخش ادبیات داستانی و تاریخ نگاری را این گونه میتوان برشمرد:
1. ولادت. انتشارات نیستان. ۱۳۸۹.
2. پاریسپاریس. انتشارات نیستان. ۱۳۸۹
3. بارِ باران / چاپ اول، انتشارات تربیت/ ۱۳۸۴برنده رمان برتر از جشنواره ادبیات داستانی شهید غنی پور/ ۱۳۸۵ برنده کتاب برتر سال رضوی ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸
4. غریب، قریب / رمان / آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی / ۱۳۹۴برنده کتاب سال رضوی / ۱۳۹۴
5. مفتون و فیروزه / رمان/ انتشارات نیستان / ۱۳۹۳ اثر برگزیده سیزدهمین جایزه ادبی قلم زرین / ۱۳۹۴/۱۳۹۳
6. هرایی / رمان / انتشارات علمی فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان/ ۱۳۹۴
7. هندوی شیدا / انتشارات نیستان/ ۱۳۹۴
8. پاکان و الماس / بنیاد پژوهشهای اسلامی / ۱۳۹۷
9. آبیها / به نشر / ۱۳۹۸
10. موقف / به نشر / ۱۳۹۸
11. اوسنه گوهرشاد / به نشر / ۱۳۹۸
12. چاپ دوم «پاریسپاریس» همراه با ویرایش جدید / انتشارات نیستان / ۱۳۹۸
13. دورتاب؛ مجموعه هشت داستان رضوی / آستان قدس رضوی / ۱۳۹۸
14. سیمیا/ نیستان/۱۳۹۸
15. آرتیست/نیستان/ ۱۳۹۸
16. سینما مایاک/کتاب کوچه/۱۳۹۸
17- وِسنی / اولین پرده از زندگی نوشت خودش/ انتشارات ستارهها / 1400
سعید اهل تئاتر و فیلم
اما سعید تشکری در کنار نویسندگی که بزرگترین بخش زندگی اوست، در دهه 70 و 80 بخش قابل توجهی از زندگی فرهنگی و هنری خود را به تئاتر، فیلم و سریال گذرانده است.
در حوزه هنرهای نمایشی، نویسندگی و کارگردانی بیش از 40 اثر نمایشی، نمایش نامه، تله فیلم و نویسندگی سریال و مجموعههای تلویزیونی به چشم میخورد که از اوایل دهه 70 تا اوایل دهه90 کارنامه هنری او را پربار کرده است. در میان همه این آثار، شرکت در جشنوارههای گوناگون ملی و کسب رتبههای برتر از جمله در جشنوارههای ملی مقاومت و تئاتر دفاع مقدس، بینالمللی امام رضا(ع)، مسابقات نمایش نامه نویسی کودکان و نوجوانان یونسکو، مسابقه نمایش نامه نویسی مشاهیر اسلام، جشنواره جاده ابریشم، جشنواره تئاتر رضوی و... بخشی از حضور موثر این هنرمند فقید است.
خوش قلب و پر از مهربانی
سعید تشکری، اما خودش و قلب اش پر بود از مهربانی و لطافت. امروز خاطرات زیادی از مهربانیها و خوش قلبی اش در ذهن و ضمیر دوستان اش به یادگار مانده است. همین مهربانیهای اوست که هجرت ابدی اش به سختی به باور میآید. من امروز در پیام رسانام هنوز بخشی از گفت وگوهایم با او را به یادگار دارم و چقدر برایم دلنشین است، عباراتی که او خطاب به من که جای فرزندش بودم به کار میبرد. مثل این موارد:
-درودها رفیق
-فداتم سید جان
-ای جان رفیق. جان جان
-من هستم هر وقت امر کنی در رکابتم
-من چه کنم با مهر توای رفیق نازنینم خاک پاتمای مهربان
این جملات او بخشهای کوچکی بود از مهربانی هایش با دوستان و رفیقان اش. بی شک همین خاطرات است که نبودن اش به عنوان یک «رفیق» را سخت و سختتر میکند. اما چه باید کرد که همه میروند و خواهیم رفت...
حالا دست به آسمان ببریم و از حضرت حق بخواهیم که او خودش این خادم با صفای بارگاه امام هشتم(ع) را غریق مهر و رحمت واسعه اش کند.
آمین