*مهر/ خدادادی مدیرعامل هلال احمر خوزستان گفت: در پی بارندگی‌های پنج شنبه و جمعه گذشته در خوزستان، یک نفر در حادثه ریزش آوار منزل مسکونی در ایذه جان باخت و یک نفر نیز در منطقه شیخ مندلی شهر مسجدسلیمان مفقود شد.

*ایرنا/ پارسا مدیرعامل آتش‌نشانی  ورامین گفت: کارگری که دو شبانه روز در مخزن زیرزمینی سوخت گرفتار شده بود، توسط آتش‌نشانان نجات یافت.

*مهر/ گزارش‌ها از سطح شهر اهواز نشان می‌دهد که پس از بارندگی پنج شنبه، بسیاری از خیابان‌ها در برخی مناطق دچار آب گرفتگی شده‌اند.تنها چند روز از تخلیه آب از منازل و خیابان‌های اهواز، در پی بارندگی شدید ۹ آذر گذشته و برخی از خیابان‌ها هنوز با سرریز فاضلاب روبه رو هستند.

توکلی/ هفت سارق حرفه ای که در سه پرونده جداگانه در شهرهای کرمان و رفسنجان دستگیر شده اند، به ۶۸ فقره سرقت‌ سیم و کابل برق هوایی اعتراف کردند.

*صدا و سیما/ سرهنگ اختیاری رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ از دستگیری سه نفر از اعضای باند پنج نفره سارقان به عنف سرقت منزلی در شمال تهران به ارزش ۲۷ میلیارد ریال خبر داد.

*پلیس/ سردار جعفری فرمانده انتظامی هرمزگان: سارقان محموله هزار و ۱۰۰ تنی پودر آلومینیوم از یک کشتی در بندرعباس دستگیر شدند.

*ایسنا/ سرهنگ موقوفه ای رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ از دستگیری یک زورگیر حرفه ای و کشف ۷۰ فقره سرقت تلفن همراه خبر داد و گفت: ماموران کلانتری تجریش با شلیک تیر هوایی موفق به دستگیری متهم شدند.

سجادپور- با اظهارات ضد و نقیض و ادعاهای دختر 18 ساله ای که راننده تبعه خارجی پژو پارس سفید رنگ را در یکی از خیابان های مشهد به قتل رساند، معمای این پرونده جنایی ، پیچیده تر شد.  به گزارش خراسان، شب پنج شنبه گذشته، رهگذران و اهالی خیابان مفتح شرقی، پیکر غرق در خون جوانی را  دیدند که کنار خودروی پژو پارس سفیدرنگ روی آسفالت خیابان افتاده است و دختری وحشت زده نیز قصد فرار از محل را دارد.در همین حال شهروندان با نیروهای امدادی تماس گرفتند و از فرار دختر مذکور نیز جلوگیری کردند. دقایقی بعد اورژانس از راه رسید و پیکر خون آلود راننده 35 ساله را درحالی به بیمارستان انتقال داد که دختر یاد شده هم تحویل نیروهای انتظامی شد. گزارش خراسان حاکی است هنوز ساعتی از این ماجرای تلخ نگذشته بود که خبر مرگ راننده پژو پارس به نیروهای کلانتری گزارش شد و به این ترتیب یک معمای جنایی دیگر مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت. با توجه به اهمیت موضوع، قاضی احمدی نژاد به همراه گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی و عوامل بررسی صحنه جرم، عازم بیمارستان شد و به تحقیق در این باره پرداخت. تحقیقات مقدماتی بیانگر آن بود که راننده 35 ساله بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه چاقو به سمت چپ قفسه سینه جان باخته است اما اثر گازگرفتگی با دندان نیز روی دست وی نمایان بود.

به گزارش خراسان، با انجام تحقیقات مقدماتی در بیمارستان، دامنه بررسی های میدانی به محل وقوع جنایت در خیابان شهید مفتح شرقی کشید و پس از بررسی های تخصصی و کارشناسی، بازجویی از دختر 18 ساله متهم به قتل در حضور قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد آغاز شد. این دختر که ابتدا خود را با هویت جعلی «ملیحه» معرفی می کرد با ادعایی عجیب گفت: کنار خیابان ایستاده بودم که راننده پژو پارس کنارم توقف کرد من هم مسیری را گفتم و سوار شدم اما هنوز مسافت زیادی طی نکرده بودیم که راننده پیشنهاد رابطه غیراخلاقی به من داد. من هم که باردار بودم از این پیشنهاد ناراحت شدم و درگیری بین ما رخ داد. در همین گیر و دار راننده پژو پارس چاقویی بیرون کشید که من با آرنج زدم و چاقو به سینه خودش فرو رفت اما زمانی که از ترس قصد فرار داشتم توسط رهگذران در محل حادثه دستگیر شدم.

گزارش خراسان حاکی است با توجه به اظهارات عجیب و باورناپذیر دختر 18 ساله که با بررسی های مقام قضایی در صحنه وقوع جنایت مطابقت نداشت، این دختر متهم به قتل با دستور قاضی احمدی نژاد در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی قرار گرفت تا بازجویی ها به شیوه ای تخصصی ادامه یابد.در همین حال گروه ویژه ای از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات گسترده ای را درباره ادعاهای دختر جوان آغاز کردند که در نهایت مشخص شد نام واقعی او «پریسا- ر» است و دو بار سابقه فرار از منزل را دارد و همچنین ادعای بارداری او نیز دروغ است. این گونه بود که متهم به قتل با دیدن شواهد و دلایل انکارناپذیر ماجرای این جنایت هولناک را به گونه دیگری روایت کرد. او که به مواد مخدر صنعتی هم اعتیاد دارد در بازجویی های ویژه به سروان منفرد (افسر پرونده) گفت: وقتی سوار خودروی راننده جوان (تبعه کشور همسایه) بودم با پیشنهاد غیراخلاقی او، قصد داشتم از خودرو پیاده شوم که درگیری بین ما رخ داد و من که مقاومت می کردم چاقویی را از کیفم بیرون آوردم و ضربه ای به قفسه سینه اش زدم و با گاز گرفتن دستش، می خواستم فرار کنم که مردم مرا گرفتند و تحویل پلیس دادند. به گزارش خراسان، ادعاهای ضد و نقیض این دختر درحالی است که فرضیه اخاذی با تهدید چاقو نیز مطرح شده است و بررسی های کارآگاهان با دستورات ویژه و راهنمایی های قاضی احمدی نژاد همچنان ادامه دارد.

اگرچه ضعف ایمان و اعتقادات، مرا در دوران جوانی به سوی افکاری پوچ سوق داد که هستی و آینده ام به تباهی کشید اما اکنون که به خاطر عذاب وجدان و به امید یک زندگی به دور از گناه و آلودگی قصد دارم خودم را از این منجلاب بیرون بکشم، مورد تهدید و مزاحمت های فردی قرار گرفته ام که ... دختر 40ساله که از شدت شرم چشمانش را به موزاییک های کف اتاق دوخته بود، در حالی که بیان می کرد هیچ  کدام از اعضای خانواده ام از رابطه غیراخلاقی من خبرندارند، درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: 20سال قبل و در حالی که جوانی خنده رو و پر از هیجان بودم، در آزمون رشته مهندسی صنایع غذایی شرکت کردم و در یکی از دانشگاه های مشهد پذیرفته شدم. این بود که بار و بندیلم را بستم و از شهرستان به مشهد آمدم تا به تحصیلاتم ادامه بدهم.  خلاصه در حالی که از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، در خوابگاه ساکن شدم و همه تلاشم را برای تحصیل به کار گرفتم اما هنگامی که در ترم آخر دانشگاه روزهای پایانی دانش آموختگی  ام را می گذراندم ، ناگهان پدرم را بر اثر یک سانحه رانندگی از دست دادم و این گونه مسیر زندگی ام تغییر کرد چرا که من فرزند بزرگ خانواده بودم و حالا باید خواهران و برادرانم را سر و سامان می دادم. خوشبختانه بعد از دانش آموختگی بلافاصله در یکی از ادارات دولتی استخدام شدم و تصمیم گرفتم نگذارم اعضای خانواده ام از نظر مالی در نبود پدرم کمبودی را احساس کنند. در همین روزها به همه خواستگارانم نیز پاسخ منفی می دادم با این تصور که ابتدا باید جای پدرم را پر کنم و امکانات لازم را برای ازدواج خواهران و برادرانم فراهم آورم. این در حالی بود که سال های گذر عمر را متوجه نمی شدم. در این میان از حدود چهار سال قبل با مردی که در یک اتاق کار می کردیم وارد رابطه غیراخلاقی شدم. «سینا» متأهل و یک فرزند خردسال داشت اما به دلیل این که مبالغی پول برای تامین جهیزیه یکی از خواهرانم از او قرض کرده بودم، خودم را مدیونش می دانستم. از سوی دیگر نیز ضعف اعتقادات مذهبی و ایمانم موجب شده بود تا بدحجابی و بی بندوباری را نشانی از تجدد بدانم و تفاوتی بین محرم و نامحرم قائل نشوم. خلاصه ارتباط من و سینا در شبکه های اجتماعی شدت گرفت و به دیدارهای مخفیانه در خارج از محل کار انجامید تا جایی که هستی ام را از دست دادم و آینده ام را به تباهی کشیدم. این ماجرا ادامه داشت تا این که مدتی قبل و در حالی که همسر سینا به موضوع ارتباط غیراخلاقی من و او پی برده بود، عذاب وجدان سراغم آمد و ساعت ها به گناهان خودم اندیشیدم و خودم را در لجنزاری یافتم که نه تنها آبرو و حیثیتم را به بازی گرفته ام بلکه در حال نابود کردن آشیانه یک زن دیگر نیز هستم. این بود که دستانم را رو به آسمان بلند کردم و از گذشته ام پشیمان شدم. خیلی زود ارتباطم را با سینا قطع کردم و به او گفتم که دیگر نمی خواهم در این منجلاب گناه دست و پا بزنم اما او به خاطر هوسرانی هایش نه تنها برایم مزاحمت های زیادی ایجاد می کند بلکه با تهدیدهایش قصد دارد آبرویم را نزد همکاران و خانواده ام ببرد، در حالی که هیچ کس از این ارتباط مخفیانه خبر ندارد و ... شایان ذکر است، بررسی کارشناسی پرونده شکایت این دختر جوان با صدور دستور ویژه از سوی سرگرد علی عسکری (رئیس کلانتری احمدآباد) توسط مشاوران زبده در دایره مددکاری اجتماعی آغاز و سپس برای رسیدگی قضایی به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد ارسال شد.

 

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی