یادداشت روز
تعداد بازدید : 92
اندیشه ورزی شهید مطهری نیاز امروز جامعه ما
نویسنده : جوادنوائیان رودسری international@khorasannews.com
حدود 41 سال از روزی که دست خیانتپیشه یک گروه الحادی، مغز متفکر بزرگ جهان اسلام را هدف قرار داد و ملت ایران را داغدار کرد، گذشته است. همه میدانیم که آنچه خشم قاتلان را برانگیخت، عقلانیت و اندیشهورزی شهید مطهری بود وگرنه امثال گودرزیها، کاری با مقدسنمایانی که گاه و بیگاه خون به دل امام راحل میکردند، نداشته و ندارند. آنانی که میخواستند اسلام را به عنوان مقولهای تاریخی و قدیمی که باید از آن عبور کرد، به جوانان عرضه کنند، نتوانستند سد محکم مطهری را تحمل کنند. آن شهید والامقام، مجهز به سلاح ایمان و عقلانیت، چونان سرداری در جبهه حق عمل میکرد؛ شبهات را میزدود و به تبیین رابطه اسلام و مقتضیات زمان برای جوانان جویای راستی، با دلایلی که تا عمق جان نفوذ و عقل را از چشمه خرد ورزی سیراب میکرد، میپرداخت. شاخصه عقلانیت در نگاه و منش آن حکیم فقید، پردههای تزویر را کنار میزد، گرد و غبار جهل را پاک و دین را در برابر عوامزدگی و آلودگی به مظاهر غیرالهی حفظ میکرد؛ رسالتی که پس از شهادت آیتا... مرتضی مطهری، بر دوش تمام کسانی است که دلسوز اسلام اند و قلبشان برای حقیقت میتپد؛ اینکه در مصاف با تفکرات الحادی و شبههافکن، از لاک دفاعی بیرون بیایند و متناسب با نیاز روز، سپاه حق را برای فتح مرزهای اندیشه و تفکر عالم، سازمان دهی کنند. امروز و در چهل و یکمین سال فقدان آن معلم بزرگ و وارسته، نیاز به استفاده از الگوی علمی و عملی وی در جامعه رو به پیشرفت ما، بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. در روزگاری که دانش در ایران اسلامی ارج یافته و بر صدر نشسته است و تولید علم به مثابه جهادی مقدس، جریان دارد، خطر افراد متحجر و قشری، کسانی که عقل گرایی و تدبر را بر نمیتابند و اوج اندیشه آن ها، نیندیشیدن است، جوانان، جامعه، اعتقاد و آبرویی که به واسطه خود شهدا به دست آمده را، تهدید میکند. 41 سال قبل شهید مطهری اسلام را دین دانشورزی و علمآموزی معرفی کرد و بر دیدگاههایی که معتقد بودند پیروان این دین مبین در ابتدای کار، آتش بر میراث مکتوب بشریت میزدند، با متقنترین دلایل عقلی و تاریخی، خط بطلان کشید؛ اما امروز، هنوز هستند کسانی که پاسخ شان به نظرات مخالف، سوزاندن مکتوبات آن هاست. در حالی که حافظه تاریخی انقلاب ما، مشحون از مناظرات و بحثهای علمی بزرگانی همچون شهید مطهری و شهید بهشتی، با مخالفان و حتی دهریون است، چرا امروز ذائقه اجتماع به سمت و سوی پذیرش شایعات، قبول فوری تهمتها و ترک خردمندی و خردورزی متمایل شده است؟ در سایه شوم این رویکرد، چه بسیار اعتقادات که آماج تیرهای تهمت قرار میگیرد و چه حقایق نابی که بر بستر «فوروارد» کردنها و لایکها، در آتش نادانی و جهل میسوزد. امروز تهدید بزرگی به نام «فرار از اندیشیدن»، به مصاف جامعه متمدن و کهن سال و با ایمان ما آمده؛ جدل جای بحث را گرفتهاست و افرادی که از آغازیدن بحث و گفتوگو در پی یافتن حقیقتی باشند، زیاد نیستند. در چنین شرایطی، چه انتظاری میتوان از نسل جدید داشت؟ در شرایطی که کشور ما در یک پیچ تند تاریخی قرار دارد و عبور به سلامت از آن میتواند نه فقط سرنوشت ما، بلکه سرنوشت یک امت را تغییر دهد، اندیشهورزی به سبک استاد شهید، آیتا... مرتضی مطهری، یک نیاز اساسی است و خردورزی در سایه آموزههای اصیل اسلامی و پاسخ گویی منطقی به پرسشها، یک واجب عینی تلقی میشود. نباید از یاد برد که آنچه باعث تقویت عملکرد شهید مطهری میشد، نیازی بود که جامعه و به ویژه جوانان به دانستن و آگاهی حس میکردند. نهادینه کردن روحیه پرسشگری در میان آحاد مردم، نتیجه تقویت اندیشهورزی در جامعه است. تودههایی که میاندیشند، فریب نمیخورند و با هر باد مخالفی از جا در نمیروند. آنچه میتواند در گذار ما از پیچ تاریخی پیش رو، آینده را بیمه کند، همین اندیشهورزی است؛ الگویی که باعث میشود تاب و تحمل در برابر دیدگاه مخالف، در جامعه افزایش یابد و ضربآهنگ حقیقتجویی شتاب گیرد و البته، تربیت معلمان و استادان آگاه به دانش روز و مبانی اعتقادی اسلام، ضرورت ایجاد چنین فضای سازندهاست.