روایت آشنا از آلودگی اطلاعاتی، سفر نیویورک روحانی و میراث احمدی نژاد
مشاور رئیس جمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری در گفت وگویی مفصل به بیان دیدگاه های خود درباره ساختارها، ماجرای سفر مهر 98 روحانی به نیویورک و تاثیرات دولت احمدی نژاد بر روابط قوای مختلف پرداخته است. گوشه هایی از این مصاحبه مفصل حسام الدین آشنا که با روزنامه ایران انجام شده در ادامه آمده است:
* آلودگی اطلاعاتی یکی از بحرانهای جدی در کشور ماست، یعنی یک نوع تعارف و رودربایستی در میان مسئولان و نهادهای حاکمیتی وجود دارد که اجازه نمیدهد مسائل کاملاً مشخص و دقیق بیان شود. در ظاهر همه حفظ ظاهر میکنند اما در پشت صحنه، میبینید که اختلافات زیادی هست. در نظامهای دیگر، به خاطر نظام حزبی این مسائل کاملاً شفاف و اختلافات روشن میشود، به این معنی که معلوم میشود اختلافات سر چیست، هر کسی به چه چیزی استناد میکند و نتایج سیاستش هم قابل ارزیابی است اما وقتی نه به روشنی گفته میشود که هر کس چه میخواهد، نه به روشنی گفته میشود که چرا آن را میخواهد و نه به روشنی گفته میشود که طرف مخالفش واقعاً کیست و در نهایت این که گفته نشود که اگر این کار انجام نشود، چه اتفاقی میافتد، میبینید که در یک ابهام گفتمانی زندگی میکنیم و این ابهام گفتمانی، ناکارآمدی را تشدید میکند.
* نظرسنجیهای ما نشان میدهد بحث سر این نیست که اصلاً صندوق مهم است یا خیر، بحث بسیار روشن این است که مردم دیگر افراد را نمیشناسند، مردم چندان به فهرستها اعتماد ندارند. صریح بگویم؛ قدرت مجلس در جمهوری اسلامی ایران بسیار بالاست. هرچیزی که مجلس نخواهد، در کشور نمیشود، هرچیزی هم که مجلس بخواهد، از نظر حقوقی باید بشود و هر دولتی که آن را انجام ندهد، متخلف است و مجلس قدرت این را دارد که با سؤال، استیضاح یا این که اساساً با رأی به بی کفایتی رئیس جمهور، دولت را مجازات کند. بنابراین از نظر ساختار حقوقی، نه قدرت مجلس کاهش یافته و نه توان آن مشکلی پیدا کرده است، مسئله این است که این مجلس یا آن مجلس برای حل مسئله چه ایدهای دارد یا برای شناخت مسئله چه توانی دارد. مشکل این جاست. مشکل این است که آیا مجلس میتواند طرحی را تصویب کند که قدرت حل مسئله را داشته باشد؟
* از نظر من، دولت آقای روحانی هم سر وقت آمد و هم سر وقت دارد میرود. این دولت در تحولات تاریخ سیاسی این کشور، یک نقش مدیریت دوران گذار را به عهده گرفته بود و فهم من این است که دوره ۸ ساله آقای روحانی، دوران زایمانی یا دردهای زایمانی تحول ماست از دولتداری به معنای سنتی به گونهای از دولتداری که شأن این جامعه است. این بحث مهمی است.
* روحانی در نیویورک سختترین تصمیم را گرفت که در اتاق را به روی آقای مکرون باز نکند. [در آن برهه] آقای ترامپ میگفت ما بیاییم در یک جلسه و در آن جلسه تصمیم بگیریم اما آقای روحانی میگفت اول تصمیم بگیریم و بعد در جلسه بنشینیم. آقای روحانی میگفت معلوم باشد که قرار است چه چیزی از جلسه بیرون بیاید... [ایده ترامپ] این بود که میآِییم، در جلسه حاضر میشویم تا ببینیم چه میشود. شما این صحنه را تصور کنید که ما برویم در جلسه، بعد آقای ترامپ بگوید ما توافق نکردیم و بعد میآییم بیرون، آبرو و حیثیت جمهوری اسلامی رفته است، در این شرایط ترامپ چیزی که میخواست را به دست آورده است. ترامپ که توافق نمیخواست و نمیخواهد. این برای ما روشن است. ترامپ عکس میخواهد، ترامپ استفاده تبلیغاتی میخواهد. مگر مسئله کره شمالی را حل کرده است؟...اگر آقای روحانی بالای ۵۰ درصد احتمال میداد که از این جلسه چیزی برای ملت ایران درمیآید، هیچ تردید نمیکرد. مسئله این است که برای ما روشن است که این آقا نمیخواهد حل مسئله کند، میخواهد نمایش بدهد و به نظر من در آن جا آقای روحانی تصمیم سخت را گرفت.
* دوره ۸ ساله آقای دکتر احمدینژاد تأثیرات بسیار عمیقی در روابط قوا در کشور ما داشته است. به این معنی که روالها و هنجارهایی را در فهم قوا از حدود و اختیارات خودشان ایجاد کرده است که بازگرداندن آن به وضعیت ماقبل دولت آقای احمدی نژاد بسیار دشوار بود. متأسفانه نمیتوانم بیش از این، این مسئله را باز کنم...در دوره آقای احمدینژاد، رابطه دولت و مجلس فقط تخریب نشد، تقریباً منهدم شد. نسبت دولت و مجلس بسیار تغییر کرد و آقای روحانی از جایی شروع کرد که بازسازی این رابطه بسیار پرهزینه بود. در خصوص قوه قضاییه نیز واقعاً ایجاد اعتماد میان قوه قضاییه و قوه مجریه تا پایان دوره آقای آملی لاریجانی نتوانست اتفاق بیفتد و بازسازی نشد.