رکاب زن نوجوان  ایران در تمرین فوت کرد

سایت فدراسیون دوچرخه سواری نوشت: رکاب زن نوجوان ایران به علت تصادف در حین تمرین درگذشت. به گزارش اقتصادآنلاین، مهیار فرزانه رکاب زن نوجوان یزدی و عضو تیم ملی نوجوانان ایران در گذشت.این رکاب زن به علت تصادف در زمان تمرین جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیش از این نیز بارها اتفاق افتاده است که رکاب زنان در حین تمرین در جاده بر اثر تصادف با وسایل نقلیه عبوری فوت یا مجروح شوند. علت این مسئله نیز نبود اسکورت همراه رکاب زنان در حین تمرین در جاده است.

 

 

 

 

اخاذی، با  دزدی  مدارک هویتی!

متهم دوباره  راهی زندان شد

 توکلی-متهم  سابقه دار و معروفی  که با سرقت و  سوء استفاده از مدارک هویتی شهروندان  اخاذی  می کرد ، به چنگ  پلیس  افتاد. به گزارش خبرنگار ما ، در اجرای  طرح پایش مداوم فعالیت ها و اقدامات اراذل و اوباش معروف ، ماموران پلیس امنیت عمومی استان  کرمان یکی از اراذل و اوباش معروف شهر کرمان را که پس از آزادی از زندان با سرقت مدارک هویتی یکی از شهروندان اقدام به خرید چندین سیم کارت متعدد کرده و با فروش آن ها به فرد دیگری اقدام به اخاذی می کرد، شناسایی و دستگیری متهم  را در دستور کار قرار دادند.

 سرپرست پلیس امنیت عمومی استان کرمان  گفت :  این فرد همچنین با شرکت در یک نزاع و درگیری منجر به جرح با سلاح سرد  در ۱۸ فروردین امسال متهم به  ایجاد رعب و وحشت و اخلال در نظم عمومی شده بود.

سرهنگ "محمود پارسا " افزود:با توجه به متواری بودن و اختفای  متهم،  سرانجام  با اقدامات فنی و اطلاعاتی، ماموران  پلیس امنیت  مخفیگاه  این مجرم  را شناسایی کردند و در عملیاتی غافلگیرانه با هماهنگی  مقام  قضایی وی را به دام انداختند.

این مسئول انتظامی با بیان این که  این متهم که از اراذل و اوباش سابقه دار  است ،خاطرنشان کرد: این مجرم دارای پنج فقره سابقه قبلی از جمله سرقت و ایجاد مزاحمت برای بانوان، اخلال در نظم عمومی، ورود به عنف همراه با تهدید و ایراد ضرب و جرح عمدی، حمل و نگهداری مواد مخدر بوده است و قدرت نمایی با سلاح گرم ، سرقت مسلحانه، مشارکت در تخریب  اموال  مردم را در  کارنامه سیاه خود دارد.

 

سلفی مرگبار دختر 14 ساله مرودشتی

 فرمانده انتظامی مرودشت از غرق شدن نوجوان 14 ساله در رودخانه تیرباغ این شهرستان خبر داد. 

به گزارش رکنا،سرهنگ "اسماعیل زراعتیان" با اعلام این خبر گفت: در پی کسب خبری از مرکز فوریت های پلیسی 110 مبنی بر حادثه منجر به مرگ در منطقه تفریحی تیرباغ این شهرستان، بلافاصله ماموران انتظامی این فرماندهی به محل حادثه اعزام شدند .

وی افزود: در این حادثه دخترخانمی 14 ساله اهل و ساکن یکی از روستاهای همجوار این منطقه تفریحی که در حال گرفتن عکس سلفی بوده است، به طور ناگهانی دچار لغزش شد و به داخل رودخانه افتاد که به علت آشنا نبودن با فنون شنا غرق می شود.

سرهنگ زراعتیان خاطر نشان کرد: با تایید مرگ این نوجوان توسط نیروهای اورژانس، جسد با هماهنگی مقام قضایی به پزشکی قانونی شهرستان مرودشت منتقل شد.

 

2 کودک  دو قلو  در استخر غرق شدند

سخنگوی فوریت های پزشکی قم گفت :  دو برادر دو قلو در یک استخر خانگی غرق شدند.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، فراهانی گفت: این دو برادر 6 ساله ، در یک استخر خانگی در یکی از روستاهای بخش سلفچگان غرق شدند. وی افزود : پس از اطلاع از وقوع این حادثه ،  دو آمبولانس اورژانس ۱۱۵ به محل حادثه اعزام شد و دو کودک را همراه با عملیات احیای قلبی - ریوی به بیمارستان انتقال دادند، اما تلاش پرسنل اورژانس ۱۱۵ و بیمارستان در راستای احیای این دو کودک نتیجه‌ای نداشت و هر دو جان خود را از دست دادند.

جانشین پلیس پیشگیری تهران بزرگ از بازداشت فردی خبر داد که در دو شب، روی ۷۰ دستگاه خودرو اسپری مشکی رنگ پاشیده بود؛  این شخص مدعی بود به دلیل عصبانیت زیاد و عدم نتیجه برای یافتن همسرش، روی خودروها رنگ پاشیده است!

به گزارش  باشگاه خبرنگاران پویا؛ سرهنگ جلیل موقوفه‌ای با اعلام خبر بازداشت فردی که روی 70 خودرو رنگ پاشیده بود، درباره جزئیات این خبر اظهار کرد: در 48 ساعت گذشته در پی تماس تعدادی از شهروندان با سامانه پلیسی 110 و مراجعه حضوری به کلانتری 121 سلیمانیه مبنی بر پاشیدن رنگ روی خودروهایشان در منطقه نبرد شمالی، موضوع به صورت ویژه در دستور کار عوامل کلانتری مذکور قرار گرفت.

جانشین پلیس پیشگیری تهران بزرگ افزود: در بررسی‌های اولیه مشخص شد، مردی جوان، با تردد در کوچه‌های منطقه نبرد شمالی روی 70 دستگاه خودرو به ویژه خودروهای رنگ روشن، اسپری مشکی پاشیده است. 

این مقام انتظامی با بیان این که متهم در دو شب خودروها را تخریب کرده بود، گفت: بررسی بیشتر نشان داد متهم در شب نخست به 25 دستگاه و در شب دوم به 45 دستگاه خودرو رنگ پاشیده است. 

موقوفه‌ای افزود: مأموران انتظامی با درنظر گرفتن نقاط آلوده، مشغول گشت‌زنی هدفمند شدند تا این که حدود ساعت سه بامداد دیروز، فرد مذکور در خیابان داودآبادی مشاهده و پیش از هر اقدام دیگری بازداشت شد. جانشین پلیس پیشگیری تهران بزرگ خاطرنشان کرد: متهم پس از انتقال به کلانتری گفت که ساکن یکی از شهرهای شمالی کشور است، همسرش چندی قبل منزل را ترک کرده و دیگر مراجعتی به خانه نداشته و وی برای یافتن همسرش راهی تهران شده بود، این شخص مدعی بود به دلیل عصبانیت زیاد و بی نتیجه برای یافتن همسرش، روی خودروها رنگ پاشیده است!

 وی با بیان این که متهم سابقه درگیری در یکی از شهرهای شمالی کشور را دارد، یادآور شد: همچنین متهم سابقه شش سفر خارجی داشته و در یکی از سفرهای خارجی نیز با مأموران درگیر شده و در آن جا سابقه زندان دارد.

 به گفته موقوفه‌ای، متهم برای سیر مراحل قانونی، به مقام قضایی معرفی شد.

با طناب پوسیده نادانی و هوا و هوس های زودگذر به عمق دره سیاه و وحشتناک سقوط کردم که اکنون هیچ راه نجاتی ندارم و نمی دانم از چه کسی کمک بگیرم. اگرچه خودم مقصر اصلی این ماجرای تلخ هستم و آینده ام را به تباهی کشانده ام اما می خواهم جوانان دیگر از سرگذشت من عبرت بگیرند تا  این گونه آرامش و زیبایی زندگی شان را به توفان هولناک هوا و هوس نسپارند و ...

جوانی که در پی شکایت همسر صیغه ای اش مبنی بر ترک انفاق به کلانتری احضار شده بود با بیان این مطلب و با صدایی لرزان به کارشناس اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: 27 سال قبل در خانواده ای آبرومند و زحمتکش به دنیا آمدم. پدرم کارمندی درستکار بود و همواره مراقب بود تا فرزندانش در مسیر اشتباه زندگی قدم نگذارند. پدر و مادرم تلاش می کردند تا من و خواهر و برادرانم را به بهترین نحو تربیت کنند به همین دلیل اهمیت زیادی به تحصیلاتمان می دادند در این میان من هم که از همان کودکی علاقه زیادی به درس و مدرسه داشتم در بهترین مدارس مشهد تحصیل کردم و سپس در یکی از رشته های مهندسی دانشگاه دولتی پذیرفته شدم. اما بعد از پایان مقطع کارشناسی دیگر ادامه تحصیل ندادم چرا که دوست داشتم زودتر خدمت سربازی را به پایان برسانم و به بازار کار وارد شوم خجالت می کشیدم در این سن و سال باز هم دستم را جلوی پدرم دراز کنم و پول توجیبی ام را از حقوق بازنشستگی پدرم بردارم درحالی که عنوان پرطمطراق «مهندس» را یدک می کشیدم با شور و ذوق خاصی در جست وجوی یافتن شغلی برآمدم، اما دستم جایی بند نشد و تلاش هایم بیهوده بود باز هم مثل همیشه پدرم دستم را گرفت و پرایدش را برای مسافرکشی دراختیارم قرار داد. من هم مدرک مهندسی بهترین دانشگاه کشور را روی طاقچه گذاشتم و در یکی از تاکسی های اینترنتی مشغول کار شدم. اگرچه درآمد اندکی داشتم اما به قول پدرم نان حلال می خوردم تا این که روزی یک زن جوان زندگی ام را به نابودی کشاند و مرا رسوای عام و خاص کرد. آن روز مانند همیشه سوار بر خودروی پراید پدرم در خیابان به دنبال مسافر بودم که ناگهان زن جوانی با پوشش نامناسب خودش را جلوی خودروام انداخت به محض این که پایم را روی ترمز کوبیدم آن زن جوان در صندلی جلو نشست و در حالی که آرایش های غلیظ و پوشش زننده اش توجهم را به خودش جلب کرده بود فریاد زد«آقا حرکت کن!»حیرت زده نگاهش کردم و از او خواستم پیاده شود! اما او ملتمسانه و اشک ریزان گفت چند جوان مزاحمم شده اند و جانم در خطر است! با شنیدن این جمله پدال گاز را فشردم و از محل دور شدم در مسیر حرکت آن زن جوان خودش را «مهرانه» معرفی کرد و گفت 42 سال دارد و مدتی قبل از همسرش طلاق گرفته است. خلاصه وقتی او را به مقصد رساندم با این بهانه که قصد شکایت از مزاحمان خیابانی را دارد شماره تلفنم را گرفت تا مرا به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کند. روز بعد دوباره با من تماس گرفت تا او را به دادگاه برسانم از آن روز به بعد تماس های گاه و بی گاه مهرانه آغاز شد.

او که دیگر می دانست من جوانی مجرد هستم تصاویر مستهجن و زننده ای از خودش می گرفت و از طریق تلگرام برایم ارسال می کرد. آن قدر با طنازی ، آرایش های غلیظ و چرب زبانی مرا وسوسه کرد که به ناچار او را بلاک کردم.

ولی همچنان به پیشنهاد رابطه نامشروع او می اندیشیدم و دچار وسوسه های شیطانی می شدم. بالاخره نتوانستم دوام بیاورم و با او ارتباط برقرار کردم. بعد از مدت کوتاهی مهرانه از من خواست به صورت عقد موقت با هم زندگی کنیم. او گفت: اجاره خانه را خودش می پردازد و توقعی از من ندارد چرا که می داند ازدواج دایمی بین ما امکان پذیر نیست و تنها می خواهد تکیه گاهی در زندگی داشته باشد و زمانی هم که با دختری همسن و سال خودم ازدواج کردم او بی سروصدا از زندگی ام بیرون می رود. من هم پیشنهادش را پذیرفتم ولی مدتی بعد از این ماجرا به منزل پدرم رفت و خودش را عروس خانواده معرفی کرد. دیگر نمی توانستم از شدت شرم به چهره پدر و مادرم نگاه کنم حالا هم برای تحت فشار قرار دادن من شکایت کرده است تا همسر دایمی من شود اما من از همین ازدواج پنهانی نیز پشیمانم ولی ای کاش ...

شایان ذکر است با صدور دستوری از سوی سرهنگ غلامعلی مالداری (رئیس کلانتری پنجتن) پرونده شکایت این زن جوان به دستگاه قضایی ارسال شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی  

 انحراف و سقوط یک دستگاه خودروی ۲۰۶ از پل در مسیر بخش چمستان شهرستان نور باعث کشته شدن ۲ سرنشین آن شده است.

به گزارش رکنا، مسئول اورژانس نور شنبه ۶ اردیبهشت گفت : ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه روز شنبه  به اورژانس اطلاع داده شد که خودروی ۲۰۶ منحرف شده و از پل آهو دشت در مسیر چمستان به آمل سقوط کرده است که بلافاصله یک دستگاه آمبولانس اعزام شد. 

امیر مسعود بهادری افزود:‌ بررسی اولیه نشان داد حادثه احتمالا بامداد رخ داده است، در جریان این حادثه ۲ سرنشین این خودروی سواری یک زن و یک مرد پس از سقوط از ارتفاع ۷ متری پل و افتادن در رودخانه احتمالا در دم کشته شدند. 

بخش چمستان با دست کم ۴۲ هزار نفر جمعیت بومی و صد هزار نفر جمعیت شناور در قالب ۸۵ روستا، در ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر نور واقع است.

شهرستان ۱۲۳ هزار نفری نور دارای ۵ شهر شامل نور، بلده، رویان، چمستان و ایزدشهر در استان مازندران

 است.

کرمانی -سقوط  پاراگلایدر در ارتفاعات سایت پروازی سیرجان به  جان  باختن   یک جوان منجر شد. به گزارش خبرنگار ما،پاراگلایدر بازجوان زمانی که وارد سایت پروازی  "سلطان پیرغیب"  شهر سیرجان   شد نمی دانست به استقبال مرگ رفته است. وی  دقایقی  بعد در حین پرواز بر فراز آسمان  دچار سانحه شد و جان خود را از دست داد.

 مسئول اورژانس ۱۱۵ سیرجان درباره جزئیات این حادثه  بیان کرد :  پاراگلایدر سوار ۳۳ ساله در سایت "سلطان پیرغیب" غروب جمعه  پس از دقایقی پرواز در ارتفاع ۱۰۰ متری  سقوط کرد و بر اثر  شدت جراحات وارد شده در دم  جان باخت.

 حیدرپور افزود :  بر اساس اطلاعات دریافتی و  جمع آوری شده، بال این پاراگلایدر به علت شدت باد ، دچار ریزش شد و با از دست دادن  تعادل به دیواره صخره ای سایت برخورد و سقوط  کرد. وی خاطر نشان کرد: گروه پاراگلایدر سیرجان با فعالیت مستمر  ۳۰ پاراگلایدر سوار دارد که  به استقرار ایستگاه هلال احمر در  این سایت پروازی  نیاز است.براساس این گزارش،سایت "سلطان پیرغیب" یکی از سایت 

های مطرح  جنوب شرق کشور  در ورزش های هوایی است.

سجادپور- با پیدا شدن اجساد زوج میان سال در آتش سوزی یک منزل ویلایی، پرونده جنایی وحشتناک دیگری روی میز قاضی ویژه قتل عمد مشهد گشوده شد.

به گزارش خراسان، ماجرای این جنایت هولناک شب گذشته در بولوار امامت مشهد هنگامی لو رفت که اهالی ساکن در خیابان امامت 62 با مشاهده دود غلیظ و شعله های آتشی که از یک ساختمان دو طبقه ویلایی زبانه می کشید، هراسان با سازمان آتش نشانی مشهد تماس گرفتند و از یک آتش سوزی هولناک خبر دادند. امدادگران آتش‌نشانی که برای سفره افطار آماده می‌شدند با شنیدن این پیام، بلافاصله راهی بولوار امامت شدند. آن ها با گشودن در حیاط بی محابا به دل آتش زدند و همه تلاش خود را برای اطفای سریع شعله‌های آتش به کار گرفتند. 

گزارش خراسان حاکی است، وقتی آتش‌نشانان شعله‌های سرکش را در چند نقطه منزل ویلایی خاموش کردند ناگهان با اجساد زن و مردی میان سال روبه رو شدند که پیکر هر کدام در قسمتی از منزل مسکونی قرار داشت. با پیدا شدن اجسادی که آثار خون نیز در اطراف آن ها خودنمایی می کرد، آتشپاد دوم محمدجواد سبحانی (معاون عملیات سازمان آتش نشانی) نیز برای هدایت عملیات به محل آتش سوزی رفت و فرماندهی نیروهای امدادی را به عهده گرفت. در همین حال و با مشخص شدن عمدی بودن آتش سوزی، بی درنگ آتش نشانان ماجرا را به نیروهای انتظامی و قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند. بنابر گزارش خراسان، اهمیت و حساسیت این حادثه وحشتناک، قاضی کاظم میرزایی را نیز از پای سفره افطاری به محل جنایت کشاند چرا که دیگر فرصتی برای نشستن پای سفره افطار نبود. چند دقیقه بعد با حضور مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در خیابان امامت 62 تحقیقات میدانی گسترده ای در این باره آغاز شد. جسد زن 50ساله در حالی داخل اتاق خواب و کنار کمدها افتاده بود که پاهایش با کمربند و سیم بسته شده بود اما جسد مرد 61 ساله که آثار بریدگی های عمیق و سطحی روی دست و پاهایش دیده می شد در پذیرایی منزل قرار داشت و خون زیادی نیز روی قالی ریخته بود.

گزارش خراسان حاکی است، وجود سه کانون آتش در منزل مسکونی که با مایعات قابل اشتعال مانند بنزین شکل گرفته بود در حالی فرضیه های متفاوت جنایی را مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار داد که پیدا شدن دستبندهای پلاستیکی خون آلود در حیاط منزل و نبود تلویزیون در خانه، این معمای جنایی را پیچیده تر می کرد. از سوی دیگر قتل زن 50 ساله به دست شوهر و خودکشی مرد 61 ساله پس از ارتکاب جنایت نیز با توجه به آثار بریدگی هایی مانند خودزنی یکی دیگر از فرضیه های جنایی است که با انتقال اجساد به پزشکی قانونی مورد کنکاش های پلیسی و قضایی قرار خواهد گرفت. بنابر این گزارش، تحقیقات میدانی قاضی میرزایی که تا ساعتی بعد از افطار نیز به طول انجامید، بیانگر آن بود که زن 50 ساله همسر دوم مرد راننده است که از سال 96 به عقد وی درآمده بود. بررسی‌های بیشتر نشان داد «حسن-ب» (مرد 61 ساله) در یکی از شرکت های اتوبوسرانی مشغول کار بود که به دلیل شیوع کرونا خانه نشین شده بود. او حدود 10 سال قبل با همسرش متارکه کرده و سپس «م-خ» (زن 50 ساله) را به عقد خودش درآورده بود! تحقیقات بیشتر درباره این جنایت وحشتناک با صدور دستورات ویژه قضایی توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی ادامه دارد.