
اسناد پاسخ میگویند
تعداد بازدید : 96
نسبت میرزاکوچکخان با کمونیستها
بعد از کودتای حزب کمونیست در گیلان، میرزا کوچک خان نامهای به لنین و همچنین به مدیوانی، نماینده دولت شوروی در گیلان، فرستاد. این نامهها دارای ارزش تاریخی فراوانی است؛ زیرا در آن ها نه فقط اوضاع گیلان، بلکه خطوط اصلی انقلاب ملی، به رهبری میرزا کوچکخان، کاملاً مشخص میشود. در این نامهها، میرزا از اعتقاد راسخش برای مبارزه علیه استعمار انگلستان سخن میگوید و در همان حال، بر این نکته اصرار دارد که تاکتیک و راهبرد انقلاب ایران، باید مطابق با دادههای عینی و ذهنی جامعه ایرانی باشد. میرزا و همکارانش مصمم بودند آزادی اخذ تصمیم خود را در برابر همه قدرتها حفظ کنند. میرزا در نامهای که برای لنین فرستاد، از موافقتهایی که با نمایندگان دولت شوروی و اعضای حزب عدالت، در دوم خرداد 1299 در انزلی انجام گرفته بود و از قولهایی که رهبران و شخصیتهای دولت روسیه شوروی به ملل شرق داده بودند، یاد کرد و در این زمینه نوشت: «من به نمایندگان شما در موقعش گفتم که ملت ایران حاضر نیست برنامه و روش بلشویزم را قبول کند؛ زیرا این کار عملی نیست و ملت را به طرف دشمن سوق میدهد.» میرزا در همین نامه، از یک سلسله وعدههای انجام نشده دولت شوروی گله و تاکید میکند که شیوه کار و برنامه حزب کمونیست در میان مردم گیلان، موجب تقویت ضد انقلاب شده است.
وی در این زمینه مینویسد: «مداخلات نامشروع در کارهای داخلی، سبب شد که انقلابیون ایرانی از خود سلب مسئولیت کنند و صریحاً اعلام دارند که کار کردن با این وضع، به هیچ وجه امکان ندارد. ما معتقدیم که قدم اول را برای آزادی ایران برداشتهایم، لیکن خطر از جانب دیگر به ما روی آورده است؛ یعنی اگر از مداخله خارجی در امور داخلی جلوگیری نشود، معنیاش این است که هیچوقت به مقصود نخواهیم رسید؛ زیرا بهجای مُداخله یک دولت خارجی که تا کنون وجود داشت، مداخله دولت خارجی دیگری شروع شده است. ما نمیتوانیم افتخارات انقلابی خود را که طی 14 سال کوشش و فداکاری به دست آوردهایم، یکباره محو کنیم و به حقوق ملت ایران خیانت ورزیم.» میرزا در نامهای به مدیوانی نیز، از سرخوردگی عمیقاش از رفتار اعضای حزب عدالت و نیروهای شوروی که در میان مردم گیلان ایجاد نارضایتی کردهاند، سخن میگوید:«اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند، ناچاریم به هر وسیله که ممکن باشد، به تمام احرار و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما، همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقت است. به نام سوسیالیزم، اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری انگلیس است.» میرزا در همین نامه اضافه میکند: « من و رفقایم محال است آلت دست آنها بشویم، عاری از شرف میدانم کسی را که حقوق حاکمیت و استقلال مملکت را هدیه شغل و مقام کند. من استقلال ایران را خواهانم و بقای اعتبارات کشور را طالبم، آسایش ایرانی و همه ابنای بشر را بدون تفاوت دین و مذهب شایقم. من آلت دست قویتر از شما نشدهام، چه رسد به شماها. ما با شرافت زیست کردهایم و با شرافت مراحل انقلابی را طی کردهایم و با شرافت خواهیم مرد.»