
سجادپور- شبح مخوف اتوبوس های شبرو که طعمه هایش ساعت ها با مرگ دست و پنجه نرم می کردند، درحالی با تلاش ماموران پایانه مسافربری مشهد به دام افتاد که هنوز سرنخی از برخی قربانیان این جوان خطرناک در جاده های کشور وجود ندارد!
فرمانده انتظامی خراسان رضوی روز گذشته با اشاره به ماجرای دستگیری شبح مخوف اتوبوس های شب رو در گفت وگوی اختصاصی به خراسان اظهارکرد: مدتی قبل پلیس مشهد با اعلام شکایت یک مرد جوان به اطلاعاتی دست یافت که نشان می داد برخی از مسافران اتوبوس های شب رو مشهد- تهران، دچار مسمومیت های مرگبار شده اند و درحالی که بیهوش بوده اند به عنوان مسافر مجهول الهویه به مراکز درمانی تهران انتقال یافته اند. سردار محمد کاظم تقوی افزود: تحقیقات مقدماتی نیروهای انتظامی با توجه به نظریه های پزشکی بیانگر آن بود که مسمومان این حوادث، طعمه یک سارق جوان شده اند و سارق مذکور برای دستبرد به اموال مسافر اتوبوس، آن ها را با ترفند نخ نمای تعارف نوشیدنی، مسموم کرده است!
مقام ارشد انتظامی خراسان رضوی تصریح کرد: به دنبال افزایش قربانیان این گونه حوادث وحشتناک که سرنخ آن به مشهد می رسید، بلافاصله گروه های زبده اطلاعاتی با فرماندهی مستقیم سرهنگ عباس صارمی ساداتی (رئیس پلیس مشهد) وارد عمل شدند و برای جلوگیری از وقوع حوادث تلخ، تحقیقات گسترده شبانه روزی را در حالی ادامه دادند که پرونده های این ماجرا به سه نفر رسیده بود!
رئیس پلیس امنیت سرزمین خورشید اضافه کرد: تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی و کارشناسی نشان می داد که اولین قربانی نوشیدنی های مسموم حدود 48 ساعت در یکی از مراکز درمانی تهران به کما رفته بود و یک هفته پس از نجات از مرگ نیز هنوز قدرت تشخیص افراد را نداشت و نفر دوم نیز در حالت بیهوشی دچار شکستگی فک شده بود که حتی نمی توانست چگونگی وقوع این حادثه را به خاطر بیاورد!
وی با اشاره به سنگدلی این سارق خطرناک ادامه داد: بررسی های پلیسی نشان می داد که او حتی در تماس همسر یکی از قربانیانش که به خاطر نگرانی شدید با تلفن همراه شوهرش تماس گرفته بود، با خونسردی اظهار کرده که همسرت در بیمارستان بستری است و شما مبلغی را به حساب بانکی او واریز کنید! که خانواده وی از این کار خودداری کرده اند! سردار تقوی تاکید کرد: با جمع آوری این اطلاعات از مراکز درمانی و برخی شاکیانی که در مشهد اعلام شکایت کرده بودند، ردیابی سارق مذکور وارد مرحله جدیدی شد و نیروهای انتظامی با توجه به حساسیت و اهمیت ماجرا، به بررسی دوربین های مداربسته پرداختند و از سوی دیگر نیز برخی اطلاعات را به رانندگان اتوبوس و شرکت های مسافربری ارائه دادند تا از اقدامات بعدی این فرد که شاکیان از او به عنوان «شبح مخوف» نام می بردند، جلوگیری شود!
فرمانده خستگی ناپذیر خراسان رضوی در تشریح ادامه این ماجرا گفت: چندین گروه عملیاتی با لباس های مبدل و در پوشش های مختلف اطلاعاتی به تحقیق در این باره پرداختند تا این که با استفاده از تصاویر به دست آمده از این سارق خطرناک، وی هنگام سوار شدن به اتوبوس شب رو در پایانه مسافربری مشهد مورد شناسایی عوامل اطلاعاتی قرار گرفت و در یک عملیات هماهنگ دستگیر شد.
سردار محمدکاظم تقوی با اشاره به اعترافات این متهم خاطرنشان کرد: این سارق که به گفته پدرش حدود پنج سال از عمرش را به خاطر شرکت در نزاع، پشت میله های زندان گذرانده است، در اعترافات خود تاکنون به پنج فقره سرقت با شگرد تعارف آب میوه های آلوده به داروهای ترامادول اقرار کرده است در حالی که از سرنوشت برخی از قربانیان وی هنوز اطلاعی در دست نیست و تحقیقات گسترده پلیس در این باره ادامه دارد. مقام ارشد انتظامی استان خراسان رضوی افزود: متهم این پرونده مدعی است که برخی گوشی های همراه سرقتی را در یکی از مراکز معروف خرید و فروش گوشی تلفن در تهران به فروش رسانده است.
وی افزود: این جوان 25 ساله که هر بار پوشش و چهره خود را تغییر می داد، در بخشی از اعترافات خود گفت: وقتی سوار اتوبوس های شب رو می شدم با یکی از مسافرانی که همسفر بودیم طرح دوستی می ریختم. وقتی در مسیر جاده، راننده برای صرف شام توقف می کرد من داروی مخدردار، مانند ترامادول را در آب میوه یا نوشیدنی وی تزریق می کردم و قبل از آن که راننده چراغ های داخل اتوبوس را برای خواب مسافران خاموش کند، آب میوه مسموم را به مسافر تعارف می کردم و زمانی که بیهوش می شد با سرقت لوازم و پول هایش از اتوبوس پیاده می شدم!
سردار تقوی با تاکید بر این که تحقیقات پلیس مشهد در این باره همچنان ادامه دارد، از شهروندانی که با این شگرد در تهران و مشهد طعمه این سارق شده اند خواست، برای پیگیری موضوع به کلانتری پایانه های مشهد مراجعه کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی-سه زندانی فراری سابقه داربا مجموعه ای ازجرایم خشن به چنگ قانون افتادند.فرمانده انتظامی استان کرمان گفت: با تلاش بی وقفه ماموران پلیس، این سه زندانی خشن فراری که از سال های 84 و 88 به علت حمل موادمخدر،سرقت وآدم ربایی تحت تعقیب بودند، شناسایی و دستگیر شدند.به گزارش خبرنگارما، سردار ناظری افزود:با تمام توان اطلاعاتی و عملیاتی درتلاش هستیم که پرونده های مرتبط با جرایم مختلف را به نتیجه مطلوب برسانیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

بعد از 20 سال زندگی مشترک، همسرم با طرح یک نقشه شیطانی در حضور دخترم تهمت های زشت و ناروایی به من زد تا این گونه مرا از خانه ام بیرون کند و راه برای هوسرانی هایش باز شود که...
زن 35 ساله که زندگی اش را در آستانه متلاشی شدن می دید درباره سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: تازه مقطع راهنمایی را به پایان رسانده بودم که «فرهاد» به خواستگاری ام آمد. آن زمان 15 سال بیشتر نداشتم و در شیطنت های دوران نوجوانی غرق بودم نه به ازدواج فکر می کردم و نه چیزی درباره آن می دانستم. فقط به خواست مادرم چادر رنگی را سرم انداختم و برای خانواده خواستگارم چای بردم. این گونه بود که چند روز بعد سر سفره عقد با جوانی نشستم که به تازگی گواهی نامه گرفته و به مسافرکشی مشغول بود. خلاصه طولی نکشید که زندگی مشترک من و فرهاد در زیر یک سقف آغاز شد. اما همسرم مردی خوش گذران و رفیق باز بود و هیچ مسئولیتی در زندگی مشترک نداشت. او همه درآمدش را صرف شب نشینی در کافه ها و تفریح و خوش گذرانی با دوستانش می کرد با وجود این من مجبور به سکوت بودم چرا که اعتراض هایم را با کتک پاسخ می داد. اولین فرزندم را در سن 18 سالگی زمانی به دنیا آوردم که باز هم حتی معنای مادر شدن را نمی دانستم و تنها با راهنمایی های مادرم از فرزندم مراقبت می کردم ولی در این شرایط نیز رفتارهای همسرم تغییری نکرد به طوری که مسئولیت پدری خود را نیز فراموش کرده بود و فقط اوقاتش را با دوستانش می گذراند. وقتی ماجرا را برای مادرش بازگو کردم مرا دعوت به سکوت کرد و گفت: زن باید در برابر رفتارهای همسرش سکوت کند. پدر فرهاد نیز همین رفتارها را داشت و من با آن که کتک می خوردم اما سکوت کردم و به زندگی با او ادامه دادم. خلاصه رفتارهای همسرم به جایی رسید که فهمیدم به من خیانت می کند و با زنان دیگری در ارتباط است. فرزند دومم در حالی به دنیا آمد که من سرگرم خانه داری و پس انداز پول با قناعت بودم تا این که منزل کوچکی خریدیم و از مستاجری نجات پیدا کردیم. آن روزها من ارزان ترین لباس ها را می پوشیدم و مدام به همراه فرزندانم به منزل مادرم می رفتیم تا هزینه ناهار و شام را نپردازیم و من بتوانم پول بیشتری پس انداز کنم.
ولی بعد از گذشت 20 سال از این زندگی مشترک ارتباط همسرم با زنان و دختران غریبه همچنان ادامه داشت و من با آن که پیامک های زشتی را در گوشی همسرم می دیدم باز هم سکوت می کردم تا آبروی خانواده را حفظ کنم. با وجود این همسرم از مدتی قبل با این بهانه که من زنی با ظاهری زشت هستم ادعا می کند که قصد دارد زن دیگری بگیرد! ابتدا فکر می کردم شوخی می کند و موضوع را جدی نمی گرفتم تا این که حدود یک هفته قبل زنگ تلفن همراهم با یک شماره ناشناس به صدا درآمد. وقتی به آن تماس پاسخ دادم مردی از آن سوی خط در حالی که نام مرا بر زبان می آورد با بی شرمی می گفت: «عزیزم چرا سر قرار نیامدی؟ و خیلی حرف های دیگر!» هر چه می پرسیدم شما چه کسی هستید؟ او فقط حرف های بی معنی اش را تکرار می کرد. با عصبانیت تلفن را قطع کردم اما این ماجرا پایان نیافت و همان شماره ناشناس پیامک هایی را که حکایت از ارتباط من با او داشت با عناوین مختلف در شبکه های اجتماعی برایم ارسال می کرد! دیگر کلافه شده بودم و نمی دانستم آن مرد ناشناس با چه هدفی این گونه پیامک ها را برایم ارسال می کند!
در همین افکار غرق بودم که شبی همسرم با چهره ای خشن و عصبانی وارد منزل شد و بی دلیل شروع به سر و صدا کرد. او مرا به قصد کشت زیر مشت و لگد گرفت و در حالی که فریاد می زد تو به من خیانت کردی و با مردی غریبه رابطه داری، ادعا کرد که صدای ضبط شده مرا دارد! این در حالی بود که فرهاد از جزئیات ماجرای مزاحمت تلفنی آن مرد غریبه نیز کاملا خبر داشت. آن شب بعد از آن که از زیر مشت و لگدهایش نجات پیدا کردم حدود نیمه شب بود که مرا از خانه بیرون انداخت و در برابر چشمان حیرت زده دخترم مرا زنی بدکاره خواند. گیج شده بودم اصلا از همسرم انتظار چنین تهمت های ناروایی را نداشتم. به ناچار در آن تاریکی شب به سوی منزل مادرم حرکت کردم در حالی که آرام و قرار نداشتم و از این موضوع بسیار نگران و ناراحت بودم. وقتی ماجرا را پیگیری کردم تازه فهمیدم که آن شماره ناشناس مربوط به یکی از دوستان همسرم است. وقتی او را تهدید به شکایت کردم مدعی شد به خاطر اصرارها و خواست همسرم دست به این عمل زشت زده است! حالا بعد از 20 سال زندگی مشترک و با این تهمت های ناروا در دو راهی قرار گرفتم که...
شایان ذکر است، به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه) پرونده این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد رسیدگی و بررسی های کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)