
استارت آپها برای آن که بتوانند محصول خود را به دست مخاطب برسانند، نیاز به شبکه توزیع دارند و برای درآمدزایی، نیاز به دریافت وجه از مصرفکننده. در شرایط کنونی و در خلأ قوانین ضد انحصار، اکوسیستم استارت آپی کشور در هر دو زمینه، گرفتار انحصار شده است. دو اپراتور اصلی تلفن همراه و شرکت توسکا در صدا وسیما ، گلوگاه شبکه توزیع استارت آپها را در اختیار گرفتهاند. این انحصار، فعالیت استارت آپ های خصوصی و استارت آپ های تولیدکننده محتوا را به گونه ای سخت کرده که ارائهدهندگان محتوا به سمت محتوای کپی رفته اند و محتوای فاخر به حاشیه رفته است.در این وضعیت، وظیفه مهم مسئولان فضای مجازی کشور، اعم از وزارت ارتباطات، شورای عالی فضای مجازی، مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادها نجات اکوسیستم استارت آپی کشور از طریق شکستن انحصار این سه شرکت است.گزارش ذیل روایتی از دو تولید کننده و مدیر استارت آپ است که از این انحصارها می گویند.
روز شنبه مصاحبهای از مدیرعامل یک استارتآپ تولید محتوا برای کودکان منتشر شد که از وجود مشکلات عجیبی در مسیر کار خود و صنف اش پرده برمیداشت. سادات در این گفتوگو درباره برخوردهایی توضیح داده بود که اپراتورها و شرکت توسکا (مالک روبیکا) با کسبوکارهای دیجیتال انجام میدهند و به جای حمایت، رسماً آنها را سلاخی میکنند؛ به طوری که گاهی تا 50 درصد ارزش برند، 33 درصد سهام و 90 درصد درآمدهای کسبوکارها را برمیدارند و باز هم اجازه تبلیغات تلویزیونی به آنها نمیدهند! در ادامه، نوری میتابانیم به تاریکخانه عجیب مافیای توسکا که گلوی کسبوکارهای دیجیتال را میفشارد:
هزینه برای استارت آپ، درآمد برای اپراتور و توسکا
مجتبی سادات سرکی مدیرعامل شرکت «نبات» است؛ او مجلهای مخصوص کودکان نیز به همین نام دارد و چند سالی است به ارائه محتوای دیجیتال مناسب سن کودکان ایرانی میپردازد. محتوای دیجیتال او از طریق اپلیکیشنی به دست مخاطب میرسد و درآمد این اپلیکیشن روزانه از طریق اپراتورها با قبض یا شارژ تلفن همراه مشترکان محاسبه میشود؛ یکی از راههای معمول موسوم به «خدمات ارزش افزوده». این روزها که مسیر رایج انتقال پول برای خدمات دیجیتالی، همان VAS (خدمات ارزش افزوده) است، عملاً گلوگاه اصلی دست اپراتورهاست. سادات میگوید: «زمانی که وارد مسیر میشوید، از این همکاری ضرر میکنید. در همکاری با اپراتورها تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از هزینهای که کاربر پرداخت میکند به تولیدکننده میرسد که این مبلغ در مقایسه با هزینهای که برای تولید محتوای فاخر میشود بسیار ناچیز است. اگر هم بخواهیم درصد دریافتی را بالاتر ببریم باید تن به قراردادهای ناعادلانه بدهیم. اپراتورها پیشنهاد میکردند که درصد مشارکت را به 40 برسانند ولی باید قراردادی را امضا کنید که 50 درصد برند را محضری به نام آنها و 33 درصد سهام را هم به آنها واگذار کنید.» یعنی عملاً دو اپراتور اصلی که هردو وابسته به حاکمیت هستند و مالکان مشترک دارند، 85 تا 90 درصد درآمد یک استارت آپ را برمیدارند، آن هم برای محتوایی که خودشان تولید نکردهاند! در این میان کدام شرکتهای ارزش افزوده میتوانند درآمد خوبی داشته باشند؟ آنهایی که برای تولید محتوا، هزینه چندانی نمیکنند؛ نظیر فال حافظ، جملات بزرگان و... که فراوان برای تلفنهای همراه ارسال میشود. کسبوکارهای ارائهدهنده خدمات واقعی و فاخر ارزش افزوده که تولید محتوا دارند، بازنده خواهند بود. سادات میگوید: «مصرفکننده که مردم هستند، واقعاً به این محتوا نیاز دارند و از محتوای خوب هم استقبال میکنند و درک انتخاب آن را هم دارند ولی در این زنجیره تولیدکننده تا مصرفکننده ، حلقهای در وسط قرارگرفته است که میگوید همهچیز برای من».
این در حالی است که محتوای کودک و نوجوان، نوعی بازار استراتژیک محسوب میشود. سادات در این باره میگوید: «نیاز توجه به بازار کودک مسئلهای است که از سوی رهبر معظم انقلاب هم بیانشده اما متأسفانه در بحث مدیریتی ما زنجیرهای با حلقههای فولادین وجود دارد که هر قدر قوی باشند زمانی که یک حلقه برنجی در بین آن باشد، آنها را از هم پاره و ضعیف میکند. اطلاعرسانی و تبلیغ کالا جزء جداییناپذیر زنجیره توزیع است. ولی به دلیل این که تعداد نمایشگاههای کشور در این حوزه زیاد نیست و بیشتر در تهران متمرکز است، تعامل رودررو بین تولیدکننده و مصرفکننده کمتر رخ میدهد».
اول روبیکا، بعد تلویزیون
حال اگر یک شرکت ارائهدهنده خدمات ارزش افزوده، قصد داشته باشد برای تبلیغات محصولات خود از آنتن صداوسیما استفاده کند، چه؟ عجیب است، اما باید با روبیکا همکاری کند! سادات در این باره گفته است: «برای تبلیغات تلویزیونی هم اگر به شرکت توسکا مراجعه کنید جواب شما را نمیدهند و شما را به روبیکا ارجاع میدهند و میگویند محتوا را در روبیکا نمایش دهید. من پلتفرمی دارم که میخواهم تلویزیون برای من تبلیغ کند و هزینه آن را هم پرداخت میکنم اما این کار را نمیکنند.» این نتیجه قرارداد انحصاری صداوسیما و توسکا (مالک روبیکا) است که همه شرکتهای ارائهدهنده خدمات ارزش افزوده، باید برای تبلیغات تلویزیونی، به جای بازرگانی صداوسیما به توسکا مراجعه کنند؛ قراردادی نامتعارف که پیشتر درباره آن در روزنامه خراسان خواندهاید. سادات گفته این جا هم یک بار دیگر پیشنهاد واگذاری 50 درصد برند به توسکا داده میشود، به عنوان شرط تبلیغات تلویزیونی. نکته عجیب دیگر آن که مالیات همه درآمدهای ارزش افزوده، به عهده شرکت ارائهدهنده محتواست؛ نه توسکا!
یک ماجرای عجیب
درباره مشکلات توسکا در تبلیغات تلویزیونی با علی محمدپور مدیر استارت آپ و اپلیکیشن «دانی» که در حوزه کودک فعالیت میکند، صحبت کردیم. او به عنوان یک نمونه، ماجرای واقعی درخواست شرکتشان برای تبلیغات در شبکه پویا را بیان کرد. محمدپور در این باره گفت: «ما میخواستیم در 90 قسمت برنامه شبکه پویا به نام «قصه شب» تبلیغات کنیم. اپراتور 60 درصد میگرفت، توسکا هم اعلام کرد که نصف درآمد خودمان را برمیدارد. اگر فقط همینها بود، خوب بود! به علاوه توسکا اعلام کرد که باید تمام هزینه تولید برنامه را هم بدهیم که میشد یک میلیارد تومان. گفتیم این برنامه که بر اساس دیدگاه ما تولید نشده، اما نتیجهای نداشت. حساب کردیم اگر در سه ماه، پنج میلیارد تومان درآمد کسب کرده باشیم، سه میلیارد را اپراتور برمیدارد، از دو میلیارد باقیمانده، یک میلیارد را تین تاک (اپلیکیشن اقماری روبیکا) برمیدارد وباید یک میلیارد هم هزینه تولید برنامه را بدهیم. بنابراین هیچی برای ما نمیماند! به علاوه این که مالیات همه پنج میلیارد را هم خودمان باید بدهیم!» یعنی سود که نمیکنیم هیچ، ضرر هم میکنیم!»
روبیکا، مقصر آگهیهای شبکه پویا
از لابه لای صحبتهای سادات، به نکتهای عجیب درباره تبلیغات شبکه تلویزیونی پویا برخوردیم. او درباره آگهیهای تلویزیون گفته است: «زمانی که میگوییم در حوزه کودک فعالیت میکنیم جواب میدهند که شبکه پویا را انحصاری به تین تاک دادهایم»، یعنی عملاً مانع بزرگی که بر سر حذف آگهیهای بازرگانی از شبکه پویا وجود دارد، نه اداره بازرگانی صداوسیما بلکه اپلیکیشن اقماری روبیکاست! میدانید در چند وقت اخیر، پدرومادرهایی که از آگهیهای بازرگانی شبکه پویا درمانده شدهاند و هرروز با درخواستهای فرزندشان برای خرید کالاهای مختلف تبلیغشده در این شبکه مواجه میشوند، #پویا_بدون_تبلیغات را در شبکههای اجتماعی به کار میبرند. در این باره پیشتر گزارشی در روزنامه خراسان خواندهاید. کارشناسان هشدار میدهند که کودکان توانایی تمییز دادن تبلیغات از برنامههای تلویزیونی را ندارند و هرچیزی را ببینند، باور میکنند، بنابراین در شبکههای مختص کودکان، نباید آگهیهای بازرگانی پخش شود؛ مانند بسیاری از کشورهای دیگر.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


گروه ادب و هنر- داغترین خبری که روز گذشته در حوزه ادبیات و رسانه منتشر شد، این بود: «شهاب حسینی شمس تبریزی میشود».
حسن فتحی، کارگردان نامآشنای کشورمان، قرار است ساخت فیلم سینمایی «مست عشق» را با تهیهکنندگی مهران برومند، به زودی آغاز کند. فیلمنامه این فیلم را که برشی از زندگی مولانا و شمس تبریزی است، فرهاد توحیدی و حسن فتحی نوشتهاند و دیگر بازیگران و عوامل هم، از سینماگران ایرانی و ترکیهای خواهند بود. نکته مهم این است که همه صحنههای فیلم در شهر قونیه بازسازی و فیلم برداری میشود و این موضوع، ممکن است شائبه ترکیهای بودنِ مولانا را تقویت و به مصادرهاش کمک کند و بهتر بود صحنههایی از این فیلم، در کشور خودمان تصویربرداری میشد.
انتخابی معقول برای «شمس»
بر اساس گزارش ایسنا، تا این لحظه تنها نام شهاب حسینی به عنوان ایفاگر نقش شمس تبریزی اعلام و گفته شده است که اسامی دیگر بازیگران به زودی اعلام خواهد شد. بدون شک، انتخاب شهاب حسینی برای بازی در نقش شمس تبریزی، انتخابی معقول و جذاب است. به این دلیل که شخصیت شمس ، باید کاریزماتیک باشد و بتواند تحت تأثیر قراردادنِ مولانا را برای مخاطب باورپذیر کند. از طرفی، اگر این فیلم بخش مربوط به عاشق شدن شمس بر دختر مولانا، یعنی کیمیا خاتون را هم در برداشته باشد، باز هم انتخاب شهاب حسینی برای این نقش، مناسب خواهد بود. ضمن این که شهاب حسینیِ 46 ساله، باید برای این نقش، قیافه ای حدود 60 تا 65 ساله پیدا کند.
چه کسی در نقش جلالالدین؟
حالا که نمیدانیم نقش مولانا را کدام بازیگرایفا می کند، میتوان گمانههایی در این زمینه مطرح کرد. مولانا در زمان دیدارش با شمس تبریزی حدود 40 سال داشته است و بالطبع، بازیگر نقش او هم باید همین سن و سال را داشته باشد. پیشبینی ما این است در صورتی که یک بازیگر ترکیهای برای این نقش انتخاب نشود، بازیگرانی مانند مهدی پاکدل، پارسا پیروزفر و امیر جدیدی میتوانند انتخابهای خوبی برای این نقش باشند. البته احتمال میرود امیرحسین فتحی، پسر آقای کارگردان هم، یکی از گزینهها برای ایفای نقش مولانا باشد.
بخت با مولانا یار نیست
سال 2016 بود که خبر ساخت یک فیلم سینمایی براساس زندگی مولانا در هالیوود منتشر شد و لئوناردو دی کاپریو، بازیگر نقش مولانا و رابرت داونی جونیور، به عنوان بازیگر نقش شمس تبریزی معرفی شدند. همچنین دیوید فرانزونی، نویسنده این فیلم و استفن جوئل براون، تهیهکننده فیلم بودند که مدتی بعد ترکیهایها را هم با خود همراه کردند و قرار شد فیلم را به طور مشترک بسازند. از سرگذشت این فیلم تاکنون خبری در دست نیست. از طرفی بهمن 97، خبر رسید که فیلم سینمایی «مولانا» بر اساس فیلم نامه مشترک ژان کلود کریر و نهال تجدد و تهیهکنندگی مهدی حسینی، با کارگردانی امی ژورا، در فرانسه جلوی دوربین رفت. از سرگذشت این فیلم هم خبر دیگری نداریم. باید منتظر ماند و دید حسن فتحی و همکارانش پروژه ساخت فیلم سینمایی «مست عشق» را به خوبی و خوشی به پایان میرسانند یا خیر؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پس از پیگیری های روزنامه «خراسان رضوی» درباره جمع آوری بخاری های نفتی مدارس استان و همچنین پیگیری های مسئولان استان، 30 میلیارد تومان برای جمع آوری این بمب های ساعتی از مدارس به استان اختصاص یافت تا شاهد یک گام رو به جلو در ایمن سازی مدارس استان باشیم.
به گزارش «خراسان رضوی»، 24 مردادماه بود که در گزارشی با عنوان «1100 بمب ساعتی در کلاسهای درس استان» به وجود بخاری های نفتی در مدارس پرداختیم و سهم استان از بودجه 300 میلیاردی ملی جمع آوری بخاری های نفتی مدارس را مطالبه کردیم. جاسم حسین پور مدیر کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان در آن گزارش اعلام کرد: «اعتباری برای حذف بخاری های نفتی به استان اختصاص نیافته است.» او این را هم گفت که «در صورت تخصیص اعتبار، بخاری های نفتی مدارسی که منطقه آن ها از نعمت گاز برخوردار است اما هنوز کلاس های درس آن ها با بخاری نفتی گرم می شود و تبعات و خطرات زیادی برای دانش آموزان و کادر آموزشی دارد، جمع آوری خواهد شد تا سیستم گرمایشی این مدارس بازسازی شود.»
حالا با پیگیری های انجام شده، از محل 300 میلیارد تومان، 30 میلیارد سهم استان خراسان رضوی شده است و مدیر کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان تاکید می کند از محل این بودجه تا مهر ماه بخاری های نفتی استان جمع آوری می شود.
30 میلیارد کفاف جمع آوری 1100 بخاری نفتی را می دهد
حسین پور با بیان این که در استان هزار و 100 کلاس درس با بخاری نفتی گرم می شود، می افزاید: جمع آوری بخاری نفتی این هزار و 100 کلاس را در دستور کار داریم و تا مهرماه بخاری های نفتی را جمع آوری می کنیم. وی می گوید: این 30 میلیارد تومان فعلا کفاف این میزان کلاس درس را می دهد. البته بودجه در طول سال استمرار دارد. زیرا در ابتدای سال مالی عمرانی قرار داریم و مدارسی که از نعمت گاز برخوردار شده اند در دستور استاندارد سازی سیستم گرمایشی قرار می گیرند.
از او می پرسیم آیا مبلغی بیش از این 30 میلیارد که اختصاص یافته به استان تعلق می گیرد؟ که پاسخ می دهد: ان شاء ا... که بیشتر است.
این بودجه از تهران اختصاص می یابد و از آن جایی که سال مالی عمرانی از تیر ماه آغاز می شود، بودجه استمرار دارد.
30 درصد مدارس استان به مقاوم سازی نیاز دارد
مدیر کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان همچنین در پاسخ به این سوال که چند کلاس درس در استان به بازسازی نیاز دارد؟ می گوید: حدود 30 درصد از مدارس استان به مقاوم سازی و بازسازی نیاز دارد که در این زمینه طرح تخریب و بازسازی از سال 85 شروع شده و در همان برهه اعتبارات خوبی اختصاص داده می شد اما الان میزان اعتبارات کمتر شده است. وی تاکید می کند: مدارسی که به بازسازی نیاز دارند به این معنا نیست که اصلا مقاوم نیستند. بلکه ممکن است در منطقه ای و در روستایی، مدرسه ای باشد که از نظر ما به لحاظ کاربری آموزشی به بازسازی نیاز داشته باشد اما بهترین و مقاوم ترین ساختمان آن منطقه باشد. این مدارس از قدیم بوده و 40 یا 50 سال قدمت دارند اما ممکن است با استانداردهای روز و به لحاظ معماری و سازه ای مطابقت نداشته باشند و مقاوم نباشند. به هر حال به این معنا نیست که اصلا مقاوم نیستند چرا که تعداد زیادی از این مدارس بهترین ساختمان در منطقه خود هستند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

«هشت کوهنورد نابینا برای اولینبار بهصورت گروهی، بلندترین قله ایران را فتح کردند». «نابینا؟»، اولین واکنش من -و احتمالا خیلیهای دیگر- به این خبرِ یکخطی بود. این واکنش البته شخصا برای من، مایه شرمساری نبود چون از سر دستکمگرفتن نابیناها، شگفتزده نشدم. تعجبم از این حیث بود که تا قبل از این خبر، دیدن را شرط لازم کوهنوردی میدانستم. کوه، با کسی شوخی ندارد. اگر پایت را روی سنگ سفت نگذاری، اگر حواست به خارهای بلند نباشد، اگر ندانی دستت را به کجا بند کنی، کار تمام است. مسئله، سختی کار نیست؛ قضیه سرِ مرگ و زندگی است وگرنه مگر نابیناها از پس سختی درسخواندن و نقاشی و نوازندگی و کارهای بیناییلازم دیگر برنیامدهاند؟ در این مدت خبرگزاریها و رادیو و تلویزیون، کمابیش به این خبر پرداختهاند. اگر هنوز جواب سوالتان، «نابینا؟»، را نگرفتهاید، پرونده امروز ماجرا را از زبان دو نفر از اعضای تیم کوهنوردی نابینایان روایت میکند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آخرین وضعیت پروژه های عمرانی خراسان شمالی از جمله بازسازی منازل آسیب دیده از سیل، 4 خطه کردن محور بجنورد- گلستان، کارخانه کمپوست، گلستان شهر، سد بیدواز و همچنین برگزاری همایش سرمایه گذاری و جذب اعتبارات عمرانی استان از جمله موارد مطرح شده در نشست خبری معاون عمرانی استاندار خراسان شمالی بود. به گزارش خبرنگار ما، در این جلسه «رجب زاده» معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار درخصوص آخرین وضعیت بازسازی شش هزار و 500 واحد آسیب دیده بر اثر سیل در ابتدای امسال، از اسکلت گذاری 674 واحد مسکونی، سقف گذاری 237 واحد مسکونی و در مجموع معرفی سه هزار و 213 فقره پرونده پرداخت تسهیلات به بانک های عامل خبر داد و گفت: 336 میلیارد تومان تسهیلات بانک و 130 میلیارد تومان کمک های بلاعوض برای بازسازی خانه های سیل زده به استان ابلاغ شده که در حال اعطا به سیل زدگان است تا بازسازی تمام شش هزار و 500 واحد آسیب دیده قبل از باران و جاری شدن سیل به اتمام برسد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آرامکو یکی از بزرگ ترین شرکت های نفتی جهان است به طوری که بر پایه نظر کارشناسان حوزه نفتی، جهان امروز بدون نفت آرامکو بی معناست و بازارهای انرژی جهان یکی از مشتری های اصلی این شرکت هستند. شرکتی که سلطنتی است و تحت مدیریت خاندان سعودی اداره می شود و در واقع وظیفه عابربانک این خانواده سلطنتی را بازی می کند. بارها مواضع سیاسی و اقتصادی این شرکت به جنجال خبری تبدیل شد اما پیش از حمله پهپادی انصار ا... آرامکو هیچ گاه به عنوان یک تحلیل نظامی و امنیتی مورد توجه مطبوعات قرار نمی گرفت. با حمله پهپادی انصار ا... به آرامکو نگاه ها به این شرکت بازگشته و تحلیل های گوناگونی منتشر شده است. با این حال نگاه مجدد به این حادثه از جهت دیگر اهمیت ویژه ای دارد.
۱. انصار ا... به وعده عمل کرد. این گروه نشان داد نه تنها از حیات سیاسی یمن قابل حذف نیستند بلکه روز به روز با استفاده از توان داخلی به قدرتی دست یافته که می توان از آن به عنوان توان بازدارنده داخلی یاد کرد. حمله به آرامکو از چند منظر اهمیت راهبردی دارد. از یک سو انصار ا... به وعده پاسخ متقابل و همتراز عمل کرد و از سوی دیگر نشان داد دستش برای اهداف سراسری و پر هزینه علیه ریاض باز است. بر خلاف انتظار روز اول عربستان این حمله با توان داخلی یمنی ها انجام شد و مقاومت در یمن به سطحی از توانایی دست یافت که توانست نیمی از بازار نفت صادراتی سعودی ها را از کار بیندازد. در کنار این موارد انصار ا... و ارتش یمن نشان دادند درباره حوادث جنوب این کشور بی تفاوت نیستند و اگر امارات بخواهد اقدامات ناشیانه خود را ادامه دهد حتما ابوظبی و دبی هدف بعدی است. کما این که مقامات یمنی بارها اعلام کردند در صورت ادامه سیاست های مداخله جویانه امارات، قطعا این کشور در امان نخواهد بود . پیشتر هم خبرگزاری آناتولی با افشای متن جلسه مقامات اماراتی نگرانی و دلهره آنان را در برابر یمن منتشر ساخت که جنجال زیادی برپا کرد. به نظر می رسد در این حمله علاوه بر اقدامات متقابل درخصوص سیاست های بن سلمان توسط یمنی ها، انصار ا... پیامی واضح به امارات فرستاد و نشان داد در مقابل تمامیت ارضی این کشور با احدی مذاکره نمی کند و آینده یمن فقط یمنی - یمنی است.
۲. این حمله یک دستاورد اطلاعاتی و امنیتی ویژه در تاریخ یک صد سال اخیر یمن است. یمنی ها در پرونده اخیر با استفاده از عناصر نفوذی در خاک عربستان، این عملیات را اجرا کردند که برای سعودی ها سنگین تمام شد. آن ها با استفاده از قدرت اطلاعاتی ضمن از کار انداختن سیستم پدافندی این شرکت، پهپادهای خود را از خاک عربستان علیه آرامکو به پرواز در آوردند و اهداف مد نظر را در شرکت آرامکو نابود ساختند. به کارگیری انصار ا... از بیش از یک میلیون یمنی در خاک عربستان در کنار هزاران معترض خاندان سعودی و ارتشی های آزاد شده این کشور در شبه جزیره، دستاوردی است که سعودی ها باور نمی کنند و احساس می کنند استفاده از چنین توانی در اندازه انصار ا... نیست در حالی که انصار ا... نشان داد بهترین بازیگر برای به کارگیری بازیگران دیگر در شبه جزیره است. در چنین شرایطی و برای جلوگیری از سطح آسیب پذیری سعودی ها مجبور شدند به دروغ حمله پهپادی را از خاک عراق اعلام و جنجال جدید بر پا کنند. این در حالی است که یمنی ها پیشتر برد موشکی و پهپادی خود را به عربستان نشان دادند و بیان کردند برای زدن آرامکو و اهداف اقتصادی عربستان هیچ تردیدی ندارند. چندی قبل هم وزیر دفاع یمن با بازدید از نیروهای مستقر در خاک عربستان به آن ها وعده نبرد در میدان جدید داده بود که این وعده عملی شد.
۳. یمنی ها در حمله اخیر توانستند معادلات آمریکا را در منطقه به هم بریزند. آمریکایی ها روی نفت و میزان صادرات آرامکو حساب باز کرده بودند و تصور می کردند می توانند با استفاده از سطح تولید آرامکو بر تهران و محور مقاومت فشار بیاورند. پیشتر مقامات مقاومت اعلام کردند در صورت بروز هر جنگی علیه تهران در کنار آن ها می مانند و از حمایت تهران دست بر نخواهند داشت. با این حال آمریکایی ها پس از حمله آرامکو جنجال جدیدی راه انداختند و کشورهایی چون عراق و ایران را در این حمله متهم کردند. عملیات صورت گرفته بر پایه اطلاعات خود آمریکایی ها بر توان یمنی استوار بوده و امکان دخالت ایران در این عملیات به دلیل اشراف و رصد ۲۴ ساعته ماهوارهای و پایش مرزی یمن وجود ندارد. در واقع جنجال جدید برای طرح مجدد بالا بودن سطح آسیب پذیری توان سلاح های پدافندی آمریکاست. کما این که با سرنگون شدن پهپاد آمریکایی در خلیج فارس، بسیاری از مشتری های آمریکایی ها قرارداد خود را لغو کردند یا تغییر دادند و از این منظر سطح خریدو فروش قراردادهای تسلیحاتی آمریکا با چالش جدی مواجه شد. فراموش نشود فروشندگان و تولید کنندگان تسلیحات در آمریکا بزرگ ترین حامی ترامپ هستند و از دست دادن آن ها می تواند ترامپ را برای انتخابات بعدی سرنگون کند و جمهوری خواهان را از کرسی ریاست جمهوری آمریکا برای حداقل چهار سال دور سازد. از سوی دیگر توان انصار ا... نیز در این عملیات مشخص شد و واشنگتن حاضر نیست این توان به عنوان یک توان بومی توسط رسانه ها مورد توجه و تحلیل قرار گیرد. گروهی که آمریکایی ها آن ها را شبه نظامی و کوچک بر میشمردند و حتی توان مبارزه کلاسیک نداشتند به جایی رسیده که بزرگ ترین سامانه پدافندی آمریکایی را در عربستان از کار انداخته و منافع اقتصادی و امنیتی کاخ سفید را تهدید می کند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

حمله 10 پهپاد به تاسیسات نفتی در منطقه بقیق و خریص در جنوب شرقی منطقه ظهران عربستان، 5.7 میلیون بشکه از تولید نفت این کشور را مختل کرده است که حدود نیمی از ظرفیت تولید و بیش از 60 درصد تولید فعلی نفت سعودی است. تایید این موضوع توسط وزیر انرژی عربستان، موجی از نگرانی را درباره جهش قیمت نفت در آغاز معاملات هفته جدید میلادی از امروز رقم زده است. برخی معتقد به رشد 5 درصدی قیمت نفت هستند و برخی معتقدند این جهش می تواند 10 تا 15 درصد باشد.به گزارش خراسان، البته هنوز مشخص نیست که تعمیر و بازگرداندن این ظرفیت تولیدی چقدر طول خواهد کشید و این موضوع بر واکنش بازار نفت تاثیرگذار خواهد بود. آرامکو (شرکت نفت عربستان) گفته است که «ارزیابی دقیق برای تعیین موعد احیای تولید از تاسیسات آسیب دیده، حداقل به ۴۸ ساعت زمان نیاز دارد». به گزارش رویترز، وزارت انرژی آمریکا اعلام کرده در صورت لزوم با تزریق ذخایر استراتژیک این کشور مانع از بروز اختلال در بازار جهانی نفت خواهد شد. ذخایر نفتی آمریکا حدود 700 میلیون بشکه و ذخایر عربستان هم حدود 190 میلیون بشکه است که می تواند تا مدتی خلأ بازار را پوشش دهد. با این حال، نگرانی هایی جدی درخصوص تامین نفت موردنیاز پالایشگاه های آسیایی وجود دارد. انتقال نفت از آمریکا به این مناطق بیش از 50 روز طول می کشد و ذخایر عربستان هم فقط حدود یک ماه می تواند خلأ ظرفیت آسیب دیده را پر کند. برخی گفته اند که تعمیر تاسیسات ماه ها به طول خواهد انجامید. رویترز مدعی شده که بازگشت آرامکو به خط تولید طی یکی دو هفته آینده امکان پذیر نیست و این بازگشت هفتهها طول خواهد کشید.
نفت، چقدر گران خواهد شد؟
در این شرایط بلومبرگ به نقل از برخی کارشناسان پیشبینی کرده است که امروز دوشنبه همزمان با آغاز کار بازارهای نفتی قیمت نفت بین 5 تا 10 دلار افزایش خواهد یافت. برخی نیز با لحاظ آثار روانی این موضوع جهش 15 درصدی را پیش بینی کرده اند. برخی کارشناسان نیز تصریح کرده اند که این حملات می تواند جرقه ای برای افزایش تنش ها در غرب آسیا باشد و بنابراین آثار آن بر بازار انرژی را بیشتر و پایدارتر ارزیابی کرده اند. قیمت نفت برنت روز جمعه در سطح 60 دلار قرار داشت و طبق پیش بینی ها، امروز با یک جهش قابل توجه شروع به کار خواهد کرد. تحلیل گران «اس اند پی گلوبال پلاتس آنالیتیکس» اظهار کردند این حملات احتمالا باعث خواهد شد نفت از مرز ۷۰ دلار در هر بشکه عبور کند و حتی ممکن است تا مرز ۸۰ دلار نیز پیش رود. به گزارش اقتصادآنلاین، اهمیت تاسیسات نفتی بقیق برای عربستان سعودی از پایانه های صادراتی خلیج فارس در رأس التنوره و جعیمه و حتی از تنگه هرمز که خلیج فارس را به اقیانوس هند متصل میکند هم بیشتر است.
واگذاری آرامکو، باز هم به تعویق می افتد
این حملات در حالی رخ داد که بعد از دو سال ناکامی بن سلمان در واگذاری 5 درصد از سهام شرکت آرامکو، قرار بود به زودی این اتفاق رخ دهد اما با این حملات ارزش این شرکت بسیار کاهش یافته است چرا که نه تنها تاسیسات آسیب دیده و خسارت دیده است بلکه سایه حملات احتمالی بعدی، خریداران را از این شرکت دور خواهد کرد. دیروز بورس عربستان 2.3 درصد و ارزش سهام شرکت سابیک سعودی بزرگ ترین شرکت پتروشیمی این کشور نیز بیش از 3.5 درصد کاهش یافت.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


1 - افزایش هزینه ورود به نمایشگاه
گزارش: محمد بهبودینیا | عکس: میثم دهقانی ساعت 5 بعداز ظهر شنبه 23شهریورماه، دومیــن شب برگزاری نمایشگاه پاییزه مشهد، برای گشت و گذار و بررسی شرایط، راهی این نمایشگاه میشوم. در همان قدم اول، تغییر هزینه ورود به نمایشگاه که تا چندماه قبل، نفری 500 تومان بود و حالا به نفری 1000 تومان افزایش یافته، جلبتوجـه میکند. با این توصیف، فقط ورود یک خانواده پنج نفره به نمایشگاه، پنج هزار تومان آب میخورد. هرچند دریافت ورودی از بازدیدکنندگان، میتواند دلایلی مثل هزینه کردن ورودیها برای توسعه و بهبود امکانات و خدماترسانی نمایشگاه داشته باشد اما باتوجه به این که اگر این مبلغ را ضربدر جمعیت زیادی که بهشکل هفتگی و ماهانه به این مکان رفت و آمد دارنــد کنیم، رقم قابلتوجهی به دست میآید، بهنظر نمیرسد این رقــم برای بهبود حال و هوای نمایشگاه هزینه شود. مدیر امور نمایشگاهی نمایشگاه بینالمللی مشهد در اینباره توضیح میدهد: «ما ورودی را پس از پنج سال افزایش دادیم. هم اکنون ورودی نمایشگاههای عمومی 1000 و نمایشگاههای تخصصی، 4000 تومان است.»
2 - راهروهای تفکیک نشده و ارائه نامتوازن کالا
وقتی سر صحبت را با یکی از بازدیدکنندگان باز میکنم، به نکته مهمی اشاره میکند: «در گذشته، سالن های نمایشگاه براساس کالا و خدماتی که ارائه میشد، تفکیک شده بودند ولی امسال، این کارِ خوب انجام نشده و برای پیدا کردن یک غرفه برای خرید یک کالای خاص، باید تمام مسیر طولانی دو سالن نمایشگاه را راه بروی تا بالاخره به غرفه مدنظرت برسی. ضمن این که کالاهای مختلف در نمایشگاه، به شکل متـوازن و متعادل، ارائه نشده. به این معنی که مثلا 10 غرفه خشکبار و خوراکی وجود دارد اما تعداد غرفههای فروش لباس گرم پاییزی، بسیار محدود و انگشتشمار است و من که برای خرید چند دست لباس گرم برای فرزندم مراجعه کردم، بعد از چند ساعت دور زدن، دارم دست از پا درازتر به خانه برمیگردم.»
3 - فروشنده های بدون مدرک شناسایی
بازرسان اتاق اصناف، در گوشه و کنار نمایشگاه مشغول رصد کالاها هستند. یکی از بازرسان، از یک غرفه دار و همکارانش، کارت شناسایی مخصوص نمایشگاه که باید از گردن شخص آویز باشد درخواست میکند و تمامی افراد اعلام می کنند هیچ کارت شناسایی همراه ندارند. در ادامه، در حالی که انتظار میرود همه غرفهداران و راهنمایان نمایشگاه، برای شناسایی و پاسخگویی بهتر، کارت شناسایی با آرم و مُهر نمایشگاه داشته باشند، متوجــه میشوم تقریبا هیچ کس کارت ندارد و مردم هم سرگردانند. محبی، مدیر امور نمایشگاهی نمایشگاه بینالمللی مشهد در اینباره توضیح میدهد: « از سوی ما برای همه غرفهداران، کارت صادر شده و در صورت استفاده نکردن، با تذکر کلامی و برداشتن صورتجلسه، برخورد میشود.»
4 - درج نشدن قیمت روی تعدادزیادی از کالاها
طی گشت و گذار در راهروهای سالن مفاخــر، براساس مشاهدات و گلایههای مردمی، نبود قیمت روی تعداد زیادی از کالاهای ارائه شده، به چشم میآید. امیر دلداری، مدیر بازرسی و نظارت اصناف استان که در نمایشگاه حضور ندارد و با تماسِ ما خودش را به محل میرساند، در توضیح دلایل چنین اتفاقی میگوید: «شاید فرد به تازگی اجناسش را داخل غرفه چیده و هنوز فرصت نکرده قیمت گذاری انجام دهد؛ ما از شب اول به تمامی غرفه داران برای درج قیمت تذکر دادیم و از امشب که شب دوم است، با هر فروشنده ای که کالاهایش برچسب قیمت نداشته باشد، برخوردهای قانونی می شود. جریمه درج نکردن قیمت 97 هزار تومان است و اگرچه شاید به اندازه کافی بازدارنده نباشد، اما چون تعیین مبلغ جریمه توسط ما انجام نمی شود و مصوب مجلس شورای اسلامی است، وظیفه ما تنها اجرای قانون است.»
5 - به نام ایران، به کام چین
تناقض اظهارات غرفهداران و ناظران
با یکی از فروشنده ها که در نمایشگاه، غرفه عرضه کیف و کوله پشتی، تولید شده توسط برندهای خارجی دارد، همصحبت می شوم و میپرسم: «مگر فروش کالای خارجی در نمایشگاهی که قرار است محصولات وطنی با قیمت مناسب عرضه کند، ممنوع نیست؟ » لبخندی تحویلم می دهد و می گوید: «راستش همه کالاهای ما، مونتاژ ایران است. اما برچسب مارکهای خارجی را خودمان میچسبانیم، چون در غیر این صورت، مشتری رغبتی به خرید ندارد. منظور از مونتاژ هم این است که پارچه و نخ و زیپ و یراق و همهچیز از چیــن وارد میشود و ما فقط سرِ هم میکنیم. متاسفانه همه چیز، کفش پای من و پیراهن تن شما هم چینی است و در این شرایط، این که بگویند: فقط کالای ایرانی بفروش، امکان ندارد و یک توقع نابه جاست.» این در حالی است که دلداری درباره نظارت بر ارائه کالای بی کیفیت و قاچاق در نمایشگاه، میگوید: «قبل از شروع نمایشگاه، تمامی کالاهایی که قرار است ارائه شود، توسط نمایندگان اتحادیه ها به لحاظ قیمت و کیفیت بررسی و تایید می شوند و چنان چه فردی اقدام به فروش کالای خارجی یا تقلبی و بی کیفیت و کالایی به جز کالای ارائه شده به کارشناسان کند، نمونه بارز تخلف است و با متخلفان برخورد میشود.»
6 - نمایشگاه هم زورش به گرانی نمیرسد
راهرویی که محـل فروش نوشت افزار و کیف و کفش دانشآموزی است، شلوغ و پررفت و آمد است. با خانواده هایی که برای خرید آمده اند، سر حرف را باز میکنم. اغلب از گرانی چندبرابری نوشت افزار به نسبت پارسال می نالند و معتقدند اگرچه برگزاری نمایشگاه، میتواند به عرضه نوشت افزار وطنی با قیمت مناسب به خانوادهها کمک کند اما واقعیت این است که به دلیل گرانی بهشکل کلی و تاثیرگذاری اش بر تمام کالاها و قدرت خرید مردم، نمایشگاه عملا دردی از خانواده ها دوا نمی کند. یکی از والدین که چند دفترخطدار خریده و در حال جرو بحث با سه فرزندش است، به محض این که متوجه می شود خبرنگارم، فریــاد میزند: «به دولتمردان بگویید قیمت ها را کنترل کنند، برگزاری مناسب نمایشگاه پیشکش!»
7 - صدور فاکتور فروش الزامی یا غیرالزامی؟
مرد مسنی با مراجعه به غرفه ای که محل استقرار بازرسان اتاق اصنافِ درون نمایشگاه است، میگوید: «پیراهنی به اسم پیراهن تترون خریده ام ولی وقتی به منزل مراجعه کردم، متوجه شدم تترون نیست. حالا غرفهدار از پس گرفتن پیراهن خودداری می کند و...» دو نفر از بازرسان برای بررسی موضوع با این شهروند همراه می شوند. به همین بهانه، با امیردلداری، درباره انتقاد برخی بازدیدکنندگان به صادرنشدن فاکتور خرید در نمایشگاه که میتواند در چنین شرایطی به کار بیاید حرف می زنم که پاسخ میدهد: «صدور فاکتور فروش توسط غرفهداران، در نمایشگاه سال های قبل الزامی بود اما به تازگی صدور فاکتور تنها برای برخی کالاهای اساسی مثل تشک، یخچال، گاز و اقلام این چنینی که نیاز به ارائه گارانتی دارد، الزامی است و برای دیگر کالاها نه.»
8 - استقرار قاضی سیار تعزیرات در نمایشگاه، از شب سوم
دلداری در پاسخ به انتقاد یکی از بازدیدکنندگان که معتقد است به دلیل طولانی بودن روند شکایت از کمفروشی و گرانفروشی در نمایشگاه، خیلیها از شکایت صرفنظر میکنند، می گوید: «قرار بر این است که از فرداشب (شب سوم نمایشگاه) قاضی شعبه سیار تعزیرات برای رسیدگی سریع به شکایات و صدور رای در نمایشگاه حاضر باشد و مردم می توانند برای طرح شکایت به سالن فردوسی، مقابل ورودی شماره سه مراجعه کنند.»

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

به رغم پایان یافتن مهلت پزشکان برای نصب کارت خوان ها، رئیس سازمان مالیاتی از پیوستن تنها 20 درصدی این قشر خبر داد و میزان فرار مالیاتی پزشکان غیردولتی را هزار میلیارد تومان اعلام کرد. وی با اشاره به فراخوان سازمان مالیاتی از 50 صنف برای پیوستن به این طرح، تاکید کرد که از سال آینده هیچگونه مالیات علیالرأس برای پزشکان نخواهیم داشت.
به گزارش خبرگزاری های فارس و تسنیم، امیدعلی پارسا رئیس سازمان مالیاتی و فرید موسوی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفت وگوی ویژه خبری به بررسی طرح جدید مالیاتی برای نصب کارت خوان توسط اصناف پرداختند. این سازمان به تازگی ضرب الاجلی را برای پزشکان جهت پیوستن به طرح مقرر کرده بود که هم اینک به پایان رسیده است و مسئولان این سازمان تاکید کرده اند که از ابتدای مهرماه، نصب و استفاده نکردن از این دستگاه ها مشمول جریمه خواهد شد.
در این زمینه رئیس سازمان مالیاتی با بیان این که تاکنون حدود 20 درصد معادل با 15 هزار نفر از این قشر به سامانه مربوط متصل شده اند، افزود از سال آینده صنوفی مانند وکلای دادگستری و مشاوران حقوقی، مشاوران املاک و مشاوران خانواده، رستوران ها، مراکز اقامتی و ... باید تبادلات مالی خود را با کارت خوانهای سازمان امور مالیاتی انجام دهند ضمن این که مالیات پزشکان، داروسازان، پیراپزشکان و داروسازان نیز از سال 99 علی الراس محاسبه نخواهد شد و طبق اظهارنامه خواهد بود. وی، رقم مالیاتی پزشکان غیردولتی را حدود یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان دانست و افزود: حدود ۲۰۰ میلیارد تومان از این رقم پرداخت میشود و باقی مانده را میتوان فرار مالیاتی محسوب کرد.
پارسا در ادامه، بخشی از مجازت های در نظر گرفته شده برای نپیوستن قشرهای الزام شده به سامانه امور مالیاتی را این گونه بیان کرد که: «اگر مطلع یا مظنون شویم که کسی مترصد فرار مالیاتی است یا کتمان میکند، بهطریقی درآمد مشمول مالیاتی آنها را محاسبه می کنیم. سپس 100 درصد درآمد کتمانشده مشمول مالیات است. وی در خصوص پزشکان مثال زد: درخصوص پزشکان، 60 درصد درآمد را هزینه و بقیه را سود میدانیم. با این حال در صورت کتمان درآمد، 100 درصد درآمد مشمول مالیات و 30 درصد هم جریمه غیرقابل بخشش برای خاطیان در نظر گرفته میشود. ضمناً 2 درصد از فروش افراد بهعنوان جریمه شرکت نکردن در سامانه امور مالیاتی در نظر گرفته خواهد شد.» به گزارش خبرآنلاین، رئیس سازمان مالیاتی در ادامه از فراخوان این سازمان از 15 گروه و 50 صنف از مشاغل برای پیوستن به این طرح، از روز گذشته خبر داد و بخشی از این صنوف را به این صورت برشمرد: وکلا، مشاوران حقوقی و خانواده، دفتر اسناد رسمی، مشاورین املاک، تالارهای پذیرایی، رستورانها و کبابیها، اغذیهفروشیها و فستفودها، مراکز اقامتی اعم از هتل ها، هتلآپارتمانها، مسافرخانهها، نمایشگاهها و فروشگاههای وسایل نقلیه، آرایشگاههای زنانه و مردانه، آجیل و خشکبار، قنادی، میوه و ترهبار، مجموعههای فرهنگی ورزشی، لوازم تحریر، بازیهای رایانهای و دفاتر خدمات ارتباطی.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جواد نوائیان رودسری - دوران سلطنت ناصرالدینشاه در تاریخ ایران، یکی از طولانیترین ادوار حکومت محسوب میشود. او نزدیک به 50 سال پادشاه ایران بود؛ آن هم در دورهای که اروپاییها به عصر شکوفایی علمی و اقتصادی خود وارد شده بودند و دولتهای استعماری، برای چپاول ملتهای کهن سال مشرق زمین، گوی سبقت را از یکدیگر میربودند. سالهای نخست سلطنت ناصرالدینمیرزا، با عزل و سپس شهادت میرزاتقیخان امیرکبیر آغاز شد؛ آغازی نفرتانگیز که خبر از سالهای نکبتباری میداد. با این حال، اگر کمی حوصله کنید و به تحقیق درباره شخصیت و عادتهای فردی ناصرالدینشاه بپردازید، به مواردی بر خواهید خورد که جالب توجه و گاه حیرتانگیز است؛ طوری که شاید باورش برای شما سخت باشد که بتوانید ناصرالدینشاه را در چنین کسوت و واجد چنین خصیصهای تصور کنید؛ ضمن آنکه برخی عادتهای شاه قاجار، با توجه به پیشزمینه ذهنی شما، قابل پذیرش و البته، قابل تأمل به نظر میرسد. در ادامه درباره تعدادی از این عادتها، مطالبی را به شما خوانندگان گرامی روزنامه خراسان، ارائه خواهیم کرد.
ناصرالدینشاه نقاش!
شاید قابل باور نباشد، اما نقاشی یکی از مهمترین سرگرمیهای ناصرالدینشاه بود. او خیلی سریع نقاشی می کشید و شاید بتوان این سرعتش را در تصویرگری، با «باب راس»، نقاش فقید که مجموعه آموزش نقاشی وی، شهرتی جهانی دارد، مقایسه کرد. ناصرالدینشاه معمولاً در ساعاتی از روز نقاشی میکشید که نشاط بیشتری داشت؛ البته نپرسید چگونه این نشاط را به دست میآورد که از بیانش معذوریم! شاه موضوعات نقاشی را بالبداهه انتخاب میکرد. گاه یکی از نوکرانش را گیر میآورد و مینشاند و او را مجبور میکرد که ساعتها بنشیند تا نقاشی قبله عالم تمام شود. مسئله به همینجا ختم نمیشد؛ برخی مواقع شاه وسط نقاشی، هوس میکرد کار دیگری انجام بدهد و میرفت و چند ساعت بعد بازمیگشت؛ در این مدت، نوکر بخت برگشته باید مثل چوب خشک سر جایش میماند و اگر تکان میخورد، رگ غضب ناصرالدینشاه وَرَم میکرد و معلوم نبود چه بر سر آن نگونبخت بیاید. شاه گاهی که حوصلهاش از دیگران سر میرفت، نقاشی خودش را میکشید. چند تصویر از طراحیهای او باقی مانده است که مربوط به دوران جوانیاش میشود و طبق یادداشتهای خودش زیر آن ها، با نگاه در آیینه طراحی شده است.
عاشقِ فارغِ حیوانات
ناصرالدین شاه به شکل خودش، عاشق حیوانات بود؛ تعجب نکنید! به شکل خودش! یک روز چنان طرفدار حیوانات بود که ببریخان، گربه محبوبش را واسطه لطف و مرحمت به رعیت میکرد و کسی را که به شیر باغ وحش شخصی اش، حیوان گفته بود، به عقوبت سخت میرسانید و روز دیگر، با خدم و حشم، راهی شکارگاههای اطراف تهران میشد و دمار از روزگار حیوانات بختبرگشته در میآورد و با جسد بیجان آن ها، فیگور میگرفت و عکس میانداخت. بنابراین، او به شکل خودش دوستدار حیوانات بود و حتی در سفر فرنگ، پُزَش را به فرنگیها میداد که حامی حیوانات است. البته ماجرای شکار ناصرالدینشاه هم تفاوتهایی با دیگر شکارچیان داشت که شنیدنش خالی از لطف نیست؛ شاه هنگام شکار، گاهی هوس میکرد به جای آهو و قرقاول، آدمیزاد شکار کند؛ این بود که بعضی وقتها، عمداً تیرش به خطا میرفت و غلامان دربار را هدف قرار میداد و از کشتن آن ها حظّ وافر میبرد!
شاهِ عکاس
چهارمین شاه قاجار، به عکاسی هم علاقه داشت. میگویند وقتی برای نخستین بار یکی از معلمهای مدرسه دارالفنون از او عکس گرفت، احساس کرد که در عالم هنر عکاسی، نام ناصرالدینشاه کم است! با خودش گفت این همان گمشدهای است که مدتها به دنبالش بوده و همان عرصه گستردهای است که میتواند استعدادهای نهانیاش را در آن، به منصه ظهور برساند! ناصرالدینشاه تقریباً در هر مناسبتی از خودش و اطرافیان عکس میگرفت. او را باید نخستین سلفیبگیر تاریخ ایران هم بدانیم؛ تصویری از شاه قاجار و تعدادی از زنان حرمسرای وی وجود دارد که توسط وی و از داخل آیینه برداشته شده است. باید انصاف داد که ناصرالدینشاه در خلق تکنیکهای عکاسی، نیمچه استعدادی هم داشته است.
وسواس در سلامت جسم
ناصرالدینشاه، تنی سالم داشت؛ خیلی کم بیمار میشد و به شدت، به سلامتیاش حساس بود.
او تقریباً هر روز، طبیب مخصوصش را احضار میکرد تا وی را معاینه کند. برخی معتقدند که شاه، اصلا برای استفاده از متون پزشکی فرانسوی، این زبان را یاد گرفت. تولوزان معتقد بود که قلب قبله عالم «مثل جوان 18 ساله می تپد» و حکیمباشی دربار معتقد بود که اگر ناصرالدینشاه به تیرِ غیب میرزا رضاکرمانی دچار نشده بود، سالهای سال زنده میماند و رکورد مدت سلطنت را در دنیا جابهجا میکرد! شاه با وجود الواطی دایمی و خوشگذرانی، هوای سلامتش را داشت و مراقب بود که با زیاده روی آن را به خطر نیندازد.
این ویژگی را هیچکدام از شاهان قاجار قبل و بعد از او نداشتند. پدرش، محمدشاه در دهه چهارم زندگی، بر اثر بیماری مُرد و سه جانشین بعدی او، یعنی مظفرالدینشاه، محمدعلیشاه و احمدشاه، به ترتیب بر اثر سِل، دیابت و سرطان، جان خود را از دست دادند. یکی از عادات همیشگی ناصرالدینشاه، ورزش صبحگاهی بود و اعتقاد داشت که این اقدام باعث تداوم سلامتیاش میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


درآمد میلیاردی بازیکن های فوتبال همیشه یکی از بحث های مورد علاقه بین طرفداران فوتبال و حتی کسانی که فوتبال نمی بینند بوده است و خبرهایی در زمینه دارایی فوتبالیست ها همیشه بازتاب زیادی در فضای مجازی دارد. شاید برای تان جالب باشد بدانید که خیلی از بازیکن ها و مربیان فوتبال در کنار مبالغ میلیاردی که برای هر فصل از تیم می گیرند و جزو قشر مرفه بی درد جامعه به حساب می آیند به مشاغل دیگری که حتی ربطی هم به فوتبال ندارد می پردازند.
آقای همه کاره
علی دایی که سال ها پیش گفته بود در دوران دانشجویی دستفروشی می کرده حالا یکی از پولدارترین ورزشکاران ایرانی است که نشان می دهد در تجارت هم مثل دوران فوتبالی اش بسیار موفق است. مشارکت در ساخت یک شهرک گردشگری در اطراف چالوس، مالکیت چندین فروشگاه و گالری کفش و لباس در مراکز خرید یوسف آباد، منیریه، میدان محسنی و میلاد نور و همچنین اداره موسسه تولیدی پوشاک ورزشی دایی، اموری است که بعد از فوتبال ذهن دایی را به خود مشغول کرده است. آقای گل دنیا همچنین در کنار واردات لوازم ورزشی و رستورانی که در اردبیل راه اندازی کرده به کمک همسرش یک گالری بزرگ فروش جواهرات را هم اداره می کند. سهامداری کارخانه نوشابه سازی در اردبیل و اداره یک شرکت بیمه به نام دخترش «نوا» را هم به فهرست فعالیتهای اقتصادی این بازیکن سابق و مربی فوتبال اضافه کنید.
کلینیک دار
مدافع سرسخت و دوست داشتنی پرسپولیسی ها که علیفر هنگام گزارش بازی رئال و لوانته او را هافبک لوانته خواند و به دلیل همین اشتباه فعلا از گزارشگری کنار گذاشته شد این روزها در کنار بازی در پرسپولیس یک مرکز دندان پزشکی و زیبایی دارد که دو سال پیش آن را افتتاح کرد. به گفته برخی این کلینیک زیر نظر یکی از اقوام سیدجلال اداره می شود. این خبر را ابتدا محمد انصاری؛مدافع جوان قرمزها در صفحه اجتماعی خود منتشر کرد.
عشق کامیون
کریم باقری آن چنان عاشق و علاقه مند به ولووهای زرد رنگ سوئدی است که از همان ابتدایی که به درآمد رسید با پدرش تمام پول هایش را در همین راه هزینه کرد. البته کاپیتان سابق پرسپولیس به همراه پدر همسرش که یکی از تجار معروف فرش ایران و تبریز در دنیای فرش است نیز همکاری میکند. خبر رسیده که او دستی هم در تجارت و صادر کردن کشمش دارد. وجود یک رستوران در خیابان ولی عصر (عج) تهران را هم به باقری نسبت میدهند که میگویند یکی از نزدیکانش آن را اداره میکند.
شهرک ساز خوشبو
کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال و استقلال که سال های زیادی در اسپانیا توپ زده به اتفاق چند نفر از دوستانش یک شرکت تولید پوشاک و لوازم ورزشی تاسیس کرد اما تنها به آن اکتفا نکرد و طبق شنیدهها در کنار بسیاری از بازیکن های دیگر درشمال کشور مشغول شهرکسازی است. بسیاری او را یکی از وارد کنندگان بازار عطر و ادکلن می دانند در حالی که خود نکونام آن را تایید نکرده است.
سنتی باز
رستورانداری، کافی شاپ و شهرک سازی از محبوبترین شغلهای جنبی فوتبالیستهاست و خیلی از آنها حضور فعالی در این حوزه دارند. یحیی گل محمدی هم سال هاست که یک قهوه خانه سنتی دارد و گفته میشود آرایشگاهی به نام هنر پرشیا هم متعلق به سرمربی موفق شهرخودروست.
شهرک ساز دبی
فرهاد مجیدی اکنون یکی از بزرگ ترین شهرک سازان دبی بوده و میلیاردها تومان هزینه صرف این کار کرده است، شهرک سازی مجیدی در دبی برای او سود سرشاری به همراه داشته است. مربی فصل پیش استقلال در خطه سرسبز شمال هم فعالیت های قابل توجهی در زمینه ساخت و ساز دارد. البته درباره او گفته می شود فعالیت های تجاری دیگری هم دارد که چندان مشخص نیست شاید بتوان او را پس از علی دایی، دومین ورزشکار ثروتمند ایرانی قلمداد کرد.
موبایل فروش آبی
جباری هم اکنون دو باب مغازه موبایل فروشی در بازار موبایل تهران دارد. این بازار بزرگ، متعلق به علی انصاری است که گفته می شود یکی از حامیان مالی استقلالیها بوده و هست و مغازه اول جباری که از چند سال قبل آن را دایر کرده است، هدیه علی انصاری بابت ثبت قرارداد با باشگاه استقلال است. البته پیش از این جباری یک رستوران هم زده بود.
افتتاح 3 شغل در یک روز
بازیکن زنیت روسیه که به او لقب مسی ایرانی هم داده اند سال گذشته به طور همزمان، صرافی، آژانس هواپیمایی و موبایل فروشی خود را افتتاح کرد. البته او مدیریت این مجموعه جدید را به خواهرش «سولماز» سپرده است. بسیاری از کاربران این اتفاق را تبریک گفتند و برای او و خواهرش آرزوی موفقیت کردند. در مقابل بسیاری از کاربران بیان کردند که تهیه سه مجوز همزمان برای کسب و کار برای جوان های معمولی حتی با تحصیلات بالا بسیار سخت است اما «آزمون» آن را به راحتی دریافت کرده است.
مختصری از بقیه فوتبالیست های بیزینس من
خداداد عزیزی، علی کریمی، شیث رضایی، حسین کعبی و خیلی از بازیکن های سابق فوتبال هم در کار ساخت و ساز هستند اما درباره خداداد عزیزی گفته می شود که هوش اقتصادی بالایی دارد و غیر از یک گالری طلافروشی و سرمایه گذاری در کشور امارات، یک شرکت تولید قطعات یدکی اتومبیل در سنگاپور هم دارد. نیک بخت واحدی یک تولیدی پوشاک دارد. رضا عنایتی هم یک زمان فروشگاه لوازم تزییناتی ماشین داشت پس از این که در این کار سودی ندید وارد بازار موبایل شد تا شانسش را در خرید و فروش تلفن های همراه امتحان کند. عنایتی در این کار هم سود زیادی نکرد. به نظر می رسد که این بازیکن کار ساخت و ساز را با یکی از رفقایش شروع کرده و آن را ادامه می دهد.
منابع: عصر ایران-مشرق-دنیای ورزش-برترینها-شهروند-قانون

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

یکی از پرسروصداترین موضوعاتی که همان شش سال پیش درباره فصل دوم سریال «ستایش» مطرح شد، گریم شخصیت «ستایش» بود. فصل دوم این سریال، 20 سال پس از فصل اول بود و در واقع کاراکتر «ستایش» در این فصل 40 ساله شده بود، حالا فصل سوم از همان فردای پایان فصل دو آغاز شده و این شخصیت در همان سن 40 سالگی به سر میبرد، اما نسبت به فصل قبل کاملاً جوان شده است و دیگر همان عینک معروف را هم به چشم نمیزند!
از آن جایی که طبق زمان قصه، بین فصل 2 و 3 فاصله زمانی یک روزه بوده است، بنابراین توقع نمیرود که شخصیت «ستایش» نسبت به فصل قبل چهره پیرتری داشته باشد اما معلوم نیست چرا هیچ گریمی برای نشان دادن زنی 40 ساله روی چهره او انجام نشده و اصلاً شبیه «ستایش» فصل دوم نیست. او رسماً جوانتر شده و شبیه نبودن اش به فصل قبل باعث میشود «ستایش» به عنوان مادر دو فرزند جوان، ذرهای در نگاه مخاطب باورپذیر جلوه نکند. به ویژه این که نرگس محمدی به تازگی با سریال «بوی باران» در نقش خواهر مهدی سلوکی دیده شده و حالا با چهرهای که در مقایسه با کاراکتر «ترانه» تغییری نکرده نقش مادر مهدی سلوکی را بازی میکند!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


سجادپور- جوان 21 ساله ای که مراسم آشتی کنان را به خون کشید، در بازسازی صحنه جنایت مدعی شد که سلمان (مقتول) در مراسم آشتی کنان، قصد داشت با چاقو به من حمله کند! به گزارش اختصاصی خراسان، با ورود خودروهای پلیس به روستای «درآبد» در حاشیه شهر مشهد، خبر بازسازی صحنه قتل «سلمان» در میان اهالی روستا پیچید. دقایقی بعد تعدادی از اهالی در اطراف میدان روستا (محل وقوع جنایت) تجمع کردند تا شاهد اظهارات و اعترافات قاتلی باشند که هشتم شهریور مراسم آشتی کنان را به خون کشید و جوان 27 ساله ای به نام سلمان معروف به حمید را با ضربات چاقو به قتل رساند. درحالی که متهم به قتل در یکی از خودروهای پلیس به آینده سیاه خود می اندیشید کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نوار زرد رنگ (ورود به صحنه جرم ممنوع) را به تیر چراغ راهنمایی بستند و نیروهای محافظ صحنه نیز در پشت نوار قرار گرفتند. چند دقیقه بعد و با ورود خودروی شاسی بلند حامل قاضی ویژه قتل عمد به میدان روستا، نیروهای انتظامی به احترام قاضی کاظم میرزایی خبر دار ایستادند و این گونه با دستور مقام قضایی بازسازی صحنه جنایت آغاز شد. بنابر گزارش خراسان، با اشاره سرهنگ بهرام زاده (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) محمد معروف به جواد (متهم به قتل) در حالی که حلقه های فولادین قانون دستانش را می فشرد مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت. ابتدا کارآگاه نجفی (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات این پرونده جنایی پرداخت و با اشاره به بخشی از اعترافات صریح متهم در مراحل بازجویی، چگونگی دستگیری وی را نیز شرح داد. در ادامه بازسازی صحنه قتل، با تفهیم مواد قانونی به متهم که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، این جوان 21 ساله با بغضی در گلو به شرح ماجرای وحشتناک قتل پرداخت وگفت: صبح روز پنج شنبه بود که سلمان و چند نفر از دوستانش به محل کارم آمدند و با این بهانه که چرا این گونه خیره نگاه می کنی! مرا به باد کتک گرفتند البته کینه آنها به حدود دو سال قبل باز می گشت که در یک مراسم ختم در روستا و به خاطر برداشتن مقداری آب از شیر لوله کشی، مشاجره و نزاعی بین ما در گرفت و آن ها کینه آن روز را به دل گرفته بودند! متهم این پرونده جنایی ادامه داد: آن روز صبح آن ها مرا کتک زدند و فرار کردند اما وقتی من به روستا بازگشتم و موضوع را برای علی (یکی از دوستان متهم) تعریف کردم او تصمیم گرفت تا به خاطر رفاقتی که با سلمان داشت ما را با هم آشتی بدهد. اگرچه بعد از این حادثه، بزرگ ترها نیز قصد داشتند ما را با یکدیگر آشتی بدهند اما شب هنگام من و علی سوار بر موتورسیکلت به روستای «درآبد» رفتیم که با سلمان آشتی کنیم. سلمان و چند تن از دوستانش اطراف میدان روستا ایستاده بودند که «علی» از موتورسیکلت پیاده شد و با او روبوسی کرد. در این هنگام من فریاد زدم که «امیرعباس» کجاست؟! منظورم فرد دیگری بود که در دعوای صبح مشارکت داشت! وقتی این جمله را گفتم سلمان طوری حرف زد که انگار می گفت: صدایت را پایین بیاور!! من هم با دیدن چاقویی که دست سلمان بود، عصبانی شدم و به سمت او حمله کردم. در این لحظه چاقو را به شکل کلنگی بالا بردم و بر شانه او فرود آوردم و ضربات دیگری نیز در حین نزاع به او زدم وقتی سلمان روی زمین افتاد در حال فرار از روستا دیدم اهالی در تعقیب من هستند به جاده خروجی روستا رسیده بودم که یکی از دوستانم مرا با موتورسیکلت به روستای فرخد در آن سوی جاده کلات برد و پیاده کرد. آن لحظه به خانه رفتم ولی می دانستم که پلیس به سراغم می آید به همین دلیل خانه ای خالی از سکنه را که در قسمتی از روستا قرار داشت به عنوان مخفیگاه انتخاب کردم و در آن جا پنهان شدم ولی هنوز هوا روشن نشده بود که سروصدایی شنیدم و چشمانم را باز کردم. وقتی قاضی و کارآگاهان اداره جنایی را بالای سرم دیدم تازه فهمیدم که دیگر هیچ راه گریزی ندارم! ولی الان به شدت پشیمانم که چرا بچگی کردم و به خاطر هیچ، آدم کشتم!
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است: با اعترافات صریح متهم، قاضی کاظم میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه جنایت را صادر کرد و این گونه متهم این پرونده جنایی نیز با قرار بازداشت موقت راهی زندان شد تا سالهای جوانی اش را با کابوس قصاص نفس پشت میلههای زندان بگذراند.
سابقه خبر
عقربه های ساعت از نیمه شب هشتم شهریور گذشته بود که صدای زنگ تلفن همراه ، خواب را از چشمان قاضی ویژه قتل عمد مشهد ربود و خبر جنایتی هولناک در روستای «درآبد» او را به محل جنایت کشاند. شاهدان عینی از دو جوان موتورسوار سخن گفتند که با چاقو وارد میدان روستا شده اند تا اختلافات قبلی خود با یکی از جوانان روستا را حل و با هم آشتی کنند، اما در نهایت مشاجره لفظی آنان به نزاعی مرگبار تبدیل شده است! گزارش ها حاکی است : بررسی های شبانه مقام قضایی بیانگر آن بود که آپاچی سوار جوانی که در ورودی روستای محل نزاع حضور داشت، متهم به قتل را فراری داده است بنابراین گروهی از نیروهای انتظامی و کارآگاهان دایره جنایی آگاهی به ردیابی متهم فراری پرداختند تا این که متهم مذکور در یکی از منازل خالی از سکنه در روستای «فرخد» به دام افتاد. این جوان 21 ساله که محمد نام دارد و به جواد معروف است در اعترافات خود به واردآوردن ضربات مرگبار به «سلمان» اقرار کرد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

محمد جواد رنجبر- در حالی که دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی چند روز پیش با اشاره به آزادسازی نرخ بلیت هواپیما گفته بود که بر اساس ماده ۱۶۱ قانون پنجم توسعه مرجع تصمیمگیری درباره قیمت بلیت هواپیما، شرکتهای هواپیمایی هستند، سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی صریحا اعلام کرد که انجمن شرکت های هواپیمایی نمیتواند قیمت بلیت هواپیما را اعلام کند؛ زیرا خود ذی نفع است و گذشته از آن، هیچ ضمانت اجرایی در این خصوص ندارد.به گزارش خراسان، آذر سال گذشته و پس از افزایش شدید نرخ دلار، ایرلاین ها نرخ بلیت پروازها را افزایش دادند و نرخ های جدید در قالب جدول دامنه نرخ بلیت پروازهای داخلی منتشر شد. اواسط تیر امسال نیز پس از گذشت تنها هفت ماه، شرکت های هواپیمایی مجدد سقف نرخ بلیت پروازهای داخلی را افزایش دادند. پس از آن انتقادهای فراوانی از سوی مردم و بعضی دستگاه های اجرایی درباره این موضوع مطرح و اعلام شد با توجه به کاهش و تثبیت نرخ دلار، قیمت بلیت هواپیما نیز باید کاهش یابد که به تازگی سقف نرخ بلیت هواپیما در مسیرهای مختلف حدود 10 درصد کاهش یافت و نرخ های جدید از پنج شنبه گذشته 21 شهریور 98 اجرایی شده است.سید یاسر رایگانی مدیرکل روابط عمومی و تشریفات و سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی دیروز در گفت و گو با خراسان درباره نرخ های جدید پروازها که به تازگی از سوی انجمن شرکت های هواپیمایی اعلام و از پنج شنبه گذشته اجرایی شده است، افزود: نظر سازمان تعزیرات حکومتی درباره نرخ بلیت هواپیما این است که انجمن شرکت های هواپیمایی نمیتواند قیمت بلیت را اعلام کند؛ زیرا خود ذینفع است و گذشته از این که ذینفع است؛ هیچ ضمانت اجرایی در این خصوص ندارد.وی افزود: به عنوان مثال اگر الان یک شرکت هواپیمایی نرخگذاری را رعایت نکند، انجمن شرکت های هواپیمایی چه برخوردی می تواند بکند و طبق کدام قانون اختیار دارد که قیمت را اعلام و برخورد کند و ضمانت اجرایی این برخورد چیست؟
مرجع کارشناسی ما هستیم
سخنگوی سازمان تعزیرات حکومتی در پاسخ به این سوال که مرجع قیمت گذاری بلیت هواپیما کیست؟ اظهار کرد: مرجع قیمت گذاری ستاد تنظیم بازار است و مرجع کارشناسی آن هم سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان است که این موضوع هم توسط رئیسجمهور ابلاغ شده است.وی در پاسخ به این سوال خراسان که افرادی که طی تیر تا شهریور امسال بلیت گران خریده اند، برای دریافت اضافه پرداختی خود چه باید بکنند؟ نیز گفت: مبنای این که درباره بلیت های هواپیمایی گران فروشی انجام شده یا خیر، نظر کارشناسان سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان است و در انتظار گزارش های آن ها هستیم و بررسیهای مشترکی هم در این زمینه انجام شده که به محض این که نتیجهای حاصل شود اطلاع رسانی می شود.او همچنین گفت: در نرخ های بلیت هواپیما که به تازگی از سوی انجمن شرکت ها اعلام شده است، فاصله میان کف و سقف قیمت بسیار زیاد بوده و این فاصله گاهی تا نزدیک به چهار برابر نیز می رسد.
سازمان هواپیمایی چه گفت؟
مدیر روابط عمومی سازمان هواپیمایی کشوری نیز دیروز در گفت و گو با تسنیم با تاکید بر اینکه ایرلاینها ملزم به رعایت نرخهای جدید بلیت پروازهای داخلی هستند، گفت: در موضوع تخلفات احتمالی قیمت و گرانی با سازمان تعزیرات حکومتی هماهنگ هستیم.رضا جعفرزاده افزود: شرکتهای هواپیمایی ملزم به رعایت این نرخها هستند و سازمان هواپیمایی کشوری بر عملکرد ایرلاینها نظارت مستمری خواهد داشت و با گرانی بالاتر از سقفهای اعلام شده قیمت بلیت برخورد میشود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)